چرنداب، اهراب و لیل‌آباد، ۳ محله کلیدی در تاریخ تبریز

این محله از شرق با نوبر، از غرب با گجیل و کوچه باغ، از شمال با محله خیابان کوچک و از جنوب با اراضی یانیق آن روزگار همسایه بوده است. خیابان خیام این محله را از کوچه باغ و خیابان‌های فردوسی و طالقانی آن را از محله نوبر جدا می‌کند.

طبق نقشه قدیم مرز نوبر و میارمیار از کاروانسرای حاج علی‌اکبر در جنوب خانه بیگلربیگی واقع در محله خیابان کوچک شروع و به سمت ارک امتداد می‌یابد، به طوریکه مساجد استاد و شاگرد و دال ذال در محله مهاد مهین و قراولخانه و حمام داداش در محله نوبر واقع می‌شوند.

پس از ارک بر پهنای محله مهاد مهین رفته‌رفته افزوده می‌شود و می‌توان از ارک به پایین خیابان طالقانی امروز را مرز بین دو محله قلمداد کرد. در مورد علت نام‌گذاری مهاد مهین به معیار اختلاف‌نظر وجود دارد. دکتر مشکور در مورد نام این محله  به وقف‌نامه مسجد جهانشاه (کبود) اشاره کرده و نام آن را‌ مهاد میان ذکر می‌کند. نادر میرزا نیز در مورد این محله چنین می‌نویسد: «این کوی را پیشینیان این روزگار مهاد میهن، باستانیان معیار میان و امروزه بومیان تبریز معیار گویند و به دفتر همان مهاد مهین نویسند.»

او همچنین اشاره به آبادی، نامداری و بزرگی داشته و این کوی را دارای برزن‌ها می‌داند که یک قسمت از آن ارمنستان است. او به سکونت مسیحیان این محله اشاره کرده و آن‌ها را دارای ثروت و مکنت می‌داند و می‌نویسد: «آن‌ها زرگران، جواهرسازان و خیاطان ماهری بوده و تجار و پیله‌ورهای مسیحی پول و اعتبار زیادی دارند. سفرای دولت‌های فرنگ و عثمانی در این کوی ساکن‌اند و به هر سفارتخانه بیرق افراشته‌اند.»

در تبریز آن زمان چهار سفارتخانه وجود داشت، سفارت عثمانی، سفارت روس، سفارت فرانسه و سفارت انگلستان. محله مهاد میهن محله‌ای با افراد ثروتمند و متشخص بود و به همین دلیل مهاد مهین یا مهد بزرگان نامیده شده است. این کوی دو کدخدا داشت یکی حبیب‌الله خان که برادر حاجی‌آقا خان قلعه بیگی، جوانی با دانش و نیک نهاد که کدخدای اهل اسلام بود و دیگری حاجی محمدتقی خان معروف به حاجی امیرخان فرزند قلعه بیگی جوانی موقر و دانا که کدخدای مسیحیان بود. امروزه در میان اهالی محله  مهاد مهین را معیار می‌نامند و ظاهراً به معنای منار میان است.

دروازه میارمیار

این دروازه یکی از دروازه‌های هشتگانه تبریز بود که بر روی باروی احداث شده از سوی نجفقلی خان دنبلی قرار داشت. محل دقیق این دروازه که امروزه اثری از آن بر جای نمانده است نزدیکی چهارراه شریعتی امروزی بوده است. در میان اهالی قدیم تبریز دروازه میارمیار به قالا قاپوسی (درب قلعه) شهرت داشته است. شکل تمام دروازه‌های تبریز از اصول واحد پیروی می‌کرد.

چرنداب مهم‌ترین کوی محله میارمیار است و از سمت شرق با محله نوبر همسایه است. این کوی در نقشه دارالسلطنه تبریز با عنوان چهار انداب میارمیار نوشته شده است. چرنداب از واژه چهار انداب گرفته شده است و با توجه به اینکه انداب محل گذر آب است لذا چرنداب به معنی محل گذر ۴ رود آب است. اهمیت این کوی بیشتر به خاطر گورستان تاریخی آن است که در میان مورخان به مقبره الوزرا  شهرت یافته است.

گورستان چرنداب

در محله چرنداب تبریز در خیابان طالقانی و در ایستگاه لاله زار گورستانی وجود داشت که از گورستان‌های قدیمی و تاریخی در تبریز محسوب می‌شد. این گورستان قسمت بزرگی از محله چرنداب را اشغال کرده بود. تعدادی از وزرا و صاحبان سیاست  و قلم در آن دفن شده بودند، از جمله خواجه شمس‌الدین محمد جوینی، خواجه صیرفی، سلمان ساوجی،  خواجه ابراهیم کججایی و … . تمام خانقاه‌ها، زاویه‌ها و مقابر موجود در این گورستان تاریخی در اثر زلزله‌های مکرر تبریز از بین رفته و گورستان تبدیل به مکان مخروبه و متروکه‌ای شده بود. در سال۱۳۱۳هجری شمسی اداره دارایی تبریز بخشی از گورستان چرنداب را از شهرداری خریداری کرده و برای کسب درآمد بیشتر از عوارض و مالیات عمارت بزرگی را برای تولید الکل و مشروبات الکلی احداث کرد. با همت مدیرکل فرهنگ آذربایجان و با همکاری شهرداری و اداره اوقاف تبریز در تمام اراضی گورستان چرنداب از جمله در بخش جنوبی آن دبیرستان امیرخیزی، اداره آموزش ضمن خدمت، مدرسه عدالت، مدرسه جاوید، مدرسه شهید محمودی، دبیرستان شکیب و مولانا و اداره آموزش و پرورش ناحیه ۳ و هنرستان بزرگ شهید چمران، در قسمت شمالی گورستان متروکه دبیرستان زینب کبری یا امیرنظام سابق، خانه پیشاهنگی و خانه معلم  احداث شد و کارخانه مشروب سازی به خارج شهر انتقال یافت.

محله اهراب نیز یکی از کوی‌های معروف مهاد مهین است و می‌توان آن‌ها را محدوده بین خیابان خیام و کوچه بارناوا در نظر گرفت. نادر میرزا در کتاب خود اهراب را به‌عنوان یکی از برزن‌های چرنداب معرفی کرده است. اما طبق نقشه دارالسلطنه تبریز، اهراب جزو محله بزرگ مهاد مهین است. اهراب به معنای جایی است که درختان زبان گنجشک (قوش دیلی) که در کنار آب باشند یا زمین و منطقه‌ای که سراسر آن پوشیده از درخت گنجشک زبان باشد.

محله اهراب تبریز خاستگاه عده‌ای از مشاهیر و بزرگان تبریز بوده و افرادی چون میرزا جعفر خامنه‌ای بنیانگذار شعر نو (قبل از نیما یوشیج) در ایران، ابوالحسن خان اقبال آذر استاد آواز ایران، میرزا طاهر خوشنویس و حیدرخوندل شاعر مرثیه‌سرای آذربایجان روزگاری در این محل سکونت داشتند.

ارمنستان یکی دیگر از کوی‌های مهم محله مهاد مهین است که در شمال غربی این محله و در همسایگی محله گجیل واقع شده است. از کوچه‌های معروف این کوی می‌توان به کوچه آرامیان و کوچه بارناوا اشاره کرد که بسیاری از ارامنه تبریز در این کوچه سکونت دارند. کنسولگری‌های دولت‌های خارجی که دوران قاجاریه در کوی ارمنستان واقع بودند که متأسفانه پس از روی کار آمدن رضاخان از اهمیت سیاسی تبریز رفته‌رفته کاسته شد و در نهایت منجر به تعطیلی آن‌ها شد.

کوچه پستخانه

در زمان قاجاریه اولین پستخانه ایران در یکی از گذرهای قدیم شهر تبریز و نزدیک بازار دایر شد و این گذرگاه به نام کوچه پستخانه معروف شد. بعد از احداث خیابان شریعتی شمالی این کوچه به دو قسمت تقسیم شد. از مکان‌های جالب ‌توجه همسایه و هم‌جوار کوچه پستخانه باید از چند مکان مهم نام برد که عبارت‌اند از مسجد صمصام خان که روزگاری مرکز اجتماع مردم مبارز شهر در انقلاب مشروطه بود و یکی از کانون‌های مهم و ارزشمند پایگاه بزرگ بر علیه حکومت ستم‌شاهی محمد علیشاه بود. قبل از تشکیل پستخانه این ساختمان در انقلاب مشروطه تبدیل به بیمارستان شده بود که قهرمانان مشروطه در آن بستری بودند. در محدوده پستخانه قدیم اکثر کنسولگری‌های خارجی مقیم بودند.

کوچه پاساژ

پاساژ به معنای پیاده راه و  لغتی فرانسوی است. پاساژ بعد از کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی رضاخان و زمانی که عبدالله خان طهماسبی امیر لشکر، حاکم نظامی آذربایجان به احداث خیابان پهلوی سابق (امام خمینی) اقدام کردند این منطقه نیز به طرز معماری جالبی به سبک فرانسوی‌ها احداث شد که از یک طرف به کوچه پستخانه قدیم و آرامیان و ایچری ارمنستان راه ورودی داشت و از طرفی به محله معیار و خیابان امام خمینی راه ارتباطی بود. با الگوبرداری از پاساژ قدیمی فرانسه، گراند هتل نیز در این محل احداث شد و به علت کثرت اتباع خارجی در تبریز در آن دوره، پاساژ به‌عنوان محلی برای قدم زدن و گپ و گفتگو برای آن‌ها شد. بعدها با احداث خیابان شهناز شمالی معبر این پاساژ در پشت جبهه اصلی تردد قرار گرفت و باعث شد از رونق آن کاسته شده و رفته‌رفته تبدیل به محلی برای خوش‌گذرانی و عیاشی افراد معلوم‌الحال شد. چندین رستوران به‌علاوه یک سینما به نام سینما سعدی (سینما میهن سابق) که در زیرزمین آن کارخانه لیموناد سازی، باشگاه بیلیارد،  رستوران خورشید، یک کلیسا، قهوه‌خانه‌های پاتوق افراد معلوم‌الحال، دواخانه، عینک‌سازی و تعدادی خواروبارفروشی و غذاخوری ترکیب صنفی معبر مذکور در آخرین وضعیت در پیش از انقلاب بود که در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز برخی از این مراکز فساد و بدنام به آتش کشیده شد.

کلیسای معروف مستقر در پاساژ، کلیسای کاتولیک یا کلیسای عذرای توانا نام دارد و در سال ۱۹۱۰ میلادی به هزینه یک فرد ثروتمند فرانسوی بنام اوژن پوره به شیوه معماری گوتیک بنا شد که مثل اغلب کلیساهای جهان طرح صلیبی دارند. کل بنا از آجر ساخته‌شده و در سال ۱۹۲۳ میلادی آثار هنری داخل کلیسا از سوی فرانس کوردون هنرمند فرانسوی تهیه شده است. چندین تابلوی گران‌بها در اطراف محراب کلیسا وجود دارد که اغلب در فرانسه و در سال‌های ۱۹۰۰ و ۱۹۲۶ میلادی ترسیم و به این کلیسا اهدا شد.

کوچه آرامیان یکی از کوچه‌های محله ایچری ارمنستان یا ارمنستان داخلی است که در بخش شرقی آن کوچه پستخانه قرار داشت و امروزه در ضلع غربی انتهای شریعتی شمالی واقع است و یکی از راه‌های ورود به کلیسای بزرگ و معروف مریم مقدس از کوچه آرامیان است. این کوچه به نام یکی از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین بازرگانان ارمنی نام‌گذاری شده است و اولین سالن نمایش و تئاتر ایران در شهر تبریز در این محله ارمنی‌نشین به نام صحنه آرامیان افتتاح شد. ارامنه تبریز نمایش‌هایی در این محله به روی صحنه می‌بردند. در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی چند تن از این هنرمندان با ذوق گرد هم آمدند و یک هیئت آکتورال بنام خیریه ترتیب دادند که نمایشنامه‌هایی را کارگردانی و اجرا می‌کردند. اکثر این نمایشنامه‌ها به زبان ترکی آذری برگردانده و اجرا می‌شد.

کوچه بارناوا (بارون آواک)

محله بارون آواک یا بارناوا بین محلات لیلاوا، اهراب و میارمیار واقع شده است. مکان محله بارون آواک پس از زلزله ۱۱۹۳هجری قمری و احداث دروازه‌های هشتگانه در محدوده خارج شهر قرار گرفته است. محل برج و بارو خندق بزرگی بود که در زمان ناصرالدین‌شاه این برج، دیوار و خندق تخریب و تبدیل به کوی و محله شد و شخصی بنام بارون آواک این قسمت از اراضی شهری را از دولت گرفت و اجازه گرفت تا ارامنه متوسط‌الحال، فقیر و کسانی را که از سایر مناطق به تبریز مهاجرت می‌کردند، در آنجا اسکان دهد. بارون آواک از بزرگان ارامنه ننه بود و ریش‌سفید ارامنه به شمار می‌رفت. پس از آنکه محله بارون آواک به وجود آمد یکی از جالب‌ترین کلیساهای ارامنه بنام کلیسای سرکیس مقدس و مدارس وابسته به آن احداث شد.

این دبیرستان و مراکز آموزشی برای فرزندان ارامنه بنام مدرسه تامارا تومانیانس نامیده شد. سپس در کنار این دبیرستان تاریخی مدرسه جدیدی به هزینه یک ارمنی ثروتمند بنام ساهاکیان ساخته شد که از سوی اداره فرهنگ آذربایجان، دبیرستان اسدی نام‌گذاری شد. تاریخ احداث مدرسه تامارا تومانیانس ۱۸۹۶ میلادی و تاریخ احداث کلیسای سرکیس مقدس ۱۸۲۰ میلادی است و در سال ۱۸۴۵ تجدید بنا شده است. در محوطه کلیسا بنا و یادمان مجاهدان ارامنه به چشم می خورد.

* گزارش از نویده رئوف فرد

مرتبط:

فرش دستباف تبریز ، شکوه هنر ایرانی

قاری کورپوسو _پل چراغ تبریز

باغ گلستان _باغ گل تبریز

نگاهی به معماری صخره‌ای و اتاقک صخره‌ای تل تخت در روستای ناناس

وجود نزديک به ۲۰ مورد از مقابر و دخمه‌های صخره‌ای در استان كه عمدتاً به دوره اورارتوها تعلق دارند شاهدی بر اين مدعاست.

يكی از اين مقابر معماری صخره‌ای مقبره صخره‌ای معروف به تل تخت ناناس شامل بقایای یک قلعه نظامی اورارتویی و يک گوردخمه به همراه پله‌های صخره‌ای ارزشمندی است که در روستای ناناس از توابع دیزج‌دول ارومیه و در کوه معروف به تخت قلعه قرار گرفته است.

این گوردخمه به عنوان یکی از گوردخمه‌های منفرد (بدون حیاط جلویی) و از بزرگ‌ترین اتاقک‌های دست‌کند اورارتویی در جنوب ارومیه بوده و به دلیل قرارگیری در زمین‌های روستای ناناس در بخش محال دول بدین نام نامیده می‌شود.

دسترسی به سطح این کوه از ضلع شمالی امکان‌پذیر نیست، چرا که در این قسمت پرتگاه صخره‌ای مرتفع به عنوان دیواره صخره‌ای طبیعی قرار گرفته است، دسترسی به بلندای کوه از سه ضلع شرقی و غربی و جنوبی امکان‌پذیر است.

در دامنه شرقی این معماری صخره‌ای بقایای ساخت و سازهای تاریخی  و در دامنه جنوبی آن بقایای استحکامات تدافعی متعلق به دوران اسلامی که با توجه به سفال‌های سطحی به نظر متعلق به دوران ایلخانی است و بر بلندای آن آثار استحکامات دفاعی و احتمالاً مذهبی، مقدس و قلعه و یک اتاقک صخره‌ای سکودار وجود دارد که در نوع خود از محوطه‌های شاخص اورارتویی منطقه شمال‌غرب کشور محسوب می‌شود.

فرم کلی گوردخمه به صورت مسطتيل‌شکل به  ابعاد تقریبی ۳/۴۰ در ۴/۲۰  متر است که در نحوه ایجاد آن زوایای قائمه گوشه اتاقک کاملا مراعات شده و سقف مسطح و تخت به همراه سه تاقچه مستطیل‌شکل کم‌گود در سه ضلع دارد.

همه تاقچه‌ها در ارتفاع یک متری دیوار نسبت به کف ایجاد شده‌اند، ارتفاع سقف اتاقک از کف مقبره تقریبا دو متر بوده و سطح داخلی سقف اتاقک نیز کاملا تخت است.

فرم ورودی مقبره به شکل مستطیلی است و در کنار آن ردیفی از پله‌های صخره‌ای که با مهارت و استادی تراش داده شده‌، ایجاد شده و در بخش‌هايی از مسیر دسترسی به گوردخمه  نيز معبر صخره‌ای پله‌داری تراشیده شده است.

دهانه ورودی گوردخمه به سمت شرق است و از اين ورودی می‌توان دره و روستاهای واقع در آن را به طور كامل مشاهده كرد و همين اشراف به محيط اطراف ويژگی منحصر به فرد معماری صخره‌ای محسوب می‌شود.

دهانه ورودی آن به شکل دو قاب تودرتو بوده و حد فاصل این دوقاب، شیاری وجود دارد که به نظر می‌رسد محل قرار گرفتن در بوده است.

علاوه بر اين در انتهای اتاقک مصطبه‌ای بر روی کف وجود دارد که طول آن تقریبا ۲ متر، عرض آن ۶۰ سانتی‌متر و بلندی آن  از کف قریب ۴۰ سانتی‌متر است كه با یک پله کوچک به كف مقبره منتهی می‌شود.

با معرفی این مجموعه ارزشمند تاریخی به گردشگران و علاقه‌مندان به معماری صخره‌ای ساماندهی این مجموعه و مسیر دسترسی به آن و ساماندهی فضای داخلی، می‌توان از آن به عنوان یکی از مقاصد هدف گردشگری برای جذب هرچه بیشتر گردشگر داخلی و خارجی استفاده کرد.

* گزارش از بهروز خان‌محمدی، کارشناس باستان‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی‌گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی

مرتبط:

آبشار شلماش _زیبایی آذربایجان غربی

پیست اسکی خوشاکو آذربایجان غربی

سفر کلیبر _بهشت آذربایجان

آیین نوروز _میراث ماندگار بهار در کرمان

از اول اسفندماه مراسم استقبال از نوروز با خانه‌تکانی و تمیز کردن منازل آغاز می‌شود، در گذشته زنان و دختران، گلیم، قالی، قالیچه و زیلو و تمام فرش‌های کف اتاق را بر روی چوب یا جایی مسطح قرار داده و با چوب خاک‌های آنها را می‌تکاندند. فرش‌هایی که زیاد کثیف بوده با پتو، ملحفه و دیگر البسه منزل جمع کرده به همراه چند نفر از اعضای خانواده، کنار جوی، قنات یا رودخانه در آبادی یا محلی دیگر،  با همکاری یکدیگر می‌شویند. مردان و پسران درشست‌شوی فرش‌ها به زنان کمک می‌کنند.

در گذشته برای شستشو از ریشه نوعی گیاه به نام اشلوم و گل رختشوی (نوعی گل یا خاک) استفاده می‌کردند. گردگیری و تمیزکردن سقف، دیوار و پنجره‌ها با وسایل ساده انجام می‌شد. شاخه‌های ریز درختان و بوته‌های نازک به اصطلاح جاز و برگ‌های درخت خرما را خیسانده بعد از نرم شدن خشک می‌کنند و به سرچوب بلندی بسته، دیوارها و سقف خانه را خاک‌روبی می‌کنند.

در گذشته به دلیل اینکه اجاق خوراک‌پزی در داخل اتاق‌ها تعبیه می‌شد دود ناشی از آنها باعث سیاهی در و دیوار اتاق می‌شد، بنابراین برای سفیدکردن در و دیوار از معدن‌های گچ که در اطراف آبادی و شهر بود گچ آورده با آب مخلوط می‌کردند به‌طوری که رقیق باشد سپس زنان با پارچه بر روی دیوار می‌مالیدند تا سفید و تمیز شود. بعد اجاق را با سنگ و گل تعمیر و به اصطلاح اجاق نو می‌کردند. امروزه با رنگ کردن و گچ‌کاری در و دیوار را تمیز می‌کنند.

از دیگر اموری که به آن می‌پردازند تمیزکردن ظروف بزرگ و کوچک منزل است. ظرف مسی به وسیله قلاگر (سفیدگر) قلا می‌شود. قلاگران به شکل دورگردی در محلات جار می‌زدند و ظروف را جمع‌آوری و سفید می‌کردند. فرش‌ها و پرده‌ها را دو روز قبل از نوروز پهن می‌کنند و شیشه‌ها و درها را دستمال کشیده تمیز می‌کنند. ۱۰ تا  ۱۵ روز قبل از شروع سال جدید سبزه نوروزی (کاله) می‌کارند، در گذشته داخل قوطی‌های فلزی، بشقاب یا کاسه‌های کوچک خاک یا ماسه می‌ریختند، سپس گندم، نخود، عدس، لوبیا، بذرشاهی و… داخل آن می‌کاشتند.

در گذشته اهالی شهرستان‌های بافت و سیرجان روز عرفه یا صبح زود روز عید به بیابان یا باغ می‌رفتند و دسته‌های سبزه می‌چیدند، بالای سر خانه نصب می‌کردند و موقع تحویل سال آن را داخل سفره هفت سین قرار می‌دادند.

تنقلات و خوراک‌های نوروزی

انواع تنقلات، آجیل و خوراک برای نوروز از سوی خانواده‌ها تهیه می‌شود. در گذشته زنان هسته‌های بادام تلخ، زردآلو را جوشانده و شیرین می‌کردند. با تخمه آفتابگردان، هندوانه، کدو، خربزه و پسته برشته می‌کردند.

قوتو یکی دیگر از تنقلات عید نوروز است که به وسیله خانواده‌ها از انواع داروهای گیاهی تهیه می‌شود. زنان از آرد جوانه گندم که در فصل زمستان آماده کرده‌اند برای سفره هفت سین و ایام نوروز سمنو می‌پزند. زیرا معتقدند که سمنو آش حضرت زهرا (س) است و برکت زیادی به خانه می‌آورد.

پخت نان چرب و شیرین از دیگر مواردی است که برای پذیرایی از مهمان‌ها در ایام نوروز انجام می‌شود.

در گذشته ببشتر از انجیر، مویز، خرما خشک، نخودچی، گندم برشته، گنجد، کنف (شاهدونه) و… به عنوان تنقلات عید استفاده می‌کردند. که امروز نیز در برخی از نقاط روستایی استان این تتقلات مرسوم است.

از دیگر مراسم مرسوم در شهرستان بم پیش‌خوانی نوروز بوده است. چند روز قبل از نوروز، بچه‌های محله دور هم جمع شده و با خواندن اشعاری در محلات و کوچه‌ها می‌گشتند و آمدن نوروز را نوید می‌دادند:

حاجی نوروز آمده/ سالی یک روز آمده

اهالی نیز به آنها آجیل و شیرینی می‌دادند.

تخم‌مرغ را با رنگ (روناس، پوست پیاز و جوهر شیمایی) و آب می‌جوشاندند و برای سفره هفت سین آماده می‌کردند. در روزهای پایانی سال زنان به دست و سر خود حنا می‌بندند.

استحمام و شستشوی البسه در آخرین روز پایان سال انجام می‌شود زیرا بر این باورند که اگر هنگام تحویل سال لباس کثیف باشد یا فرد حمام نرفته باشد تا پایان سال کثیف خواهد بود.

تحویل سال

در لحظات پایانی سال، اهالی هر خانه در تکاپوی آماده شدن لحظه سال تحویل و ورود به نوروز هستند تمام اعضای خانه بعد از استحمام لباس نو می‌پوشند. خود را آراسته و تمیز می‌کنند زیرا باور دارند که اگر سال جدید با لباس تمیز تحویل شود تا پایان سال تمیز و مرتب هستند.

آش تحویل سال نیز در هنگام تحویل سال در منازل طبخ می‌شود. زنان قبل از تحویل سال وسایل مورد نیاز آش را فراهم می‌کنند در گذشته خمیر را برش می‌دادند تا به صورت رشته درآید بعد از اینکه حبوبات آش را پختند دیگ آب را بر روی حرارت می‌گذارند سپس سبزی و حبوبات را داخل آن می‌ریزند. هنگام تحویل سال رشته‌ها را داخل آش می‌ریزند زیرا بر این باورند که با ریختن رشته در هنگام تحویل سال، تا پایان سال رشته کارها در دستشان خواهد بود.

 برهمین اساس اغلب هنگام تحویل سال، خودشان رشته بریده و آش درست می‌کنند. سبزه، سیر، سماق، سنجد، سیب، سمنو، کماچ سن، سکه، میوه، شیرینی، آجیل، نان، ماست، آیینه، قرآن، ماهی، کاسه‌ای آب که داخل آن گل سرخ ریخته و تخم مرغ رنگ کرده داخل سفره قرار می‌دهند.

م‍ردم ‌اس‍ت‍‍ان‌ ک‍رم‍‍ان‌ از ق‍دی‍م ‌ب‍ه ‌ه‍ن‍گ‍‍ام ‌ت‍ح‍وی‍ل ‌سال ‌س‍ف‍ره ‌پ‍‍ه‍ن ‌م‍‍ی‌ک‍ردند و ‌ه‍ر چ‍ه ‌در م‍ن‍زل ‌د‌اش‍ت‍ن‍د ‌از ک‍م‍‍اچ‌، ن‍‍ان‌ و س‍ب‍ز‌ی‌ گ‍رف‍ت‍ه ‌ت‍‍ا ش‍ی‍ری‍ن‍‍ی ‌و ‌آج‍ی‍ل ‌و ت‍خ‍م‌م‍ر‌غ‌ رن‍گ‌ ش‍ده ‌ب‍ر س‍ر س‍ف‍ره ‌ق‍ر‌ار م‍‍ی‌د‌ادن‍د و ب‍ر ‌ای‍ن ‌ب‍‍اور ب‍ودن‍د ک‍ه‌ ب‍ه‌ ه‍ن‍گ‍‍ام‌ ت‍ح‍وی‍ل ‌س‍‍ال ‌ت‍خ‍م‌م‍ر‌غ‌ رن‍گ‍‍ی ‌رو‌ی‌ آی‍ن‍ه ‌ت‍ک‍‍ان‌ م‍‍ی‌خ‍ورد.

منبع:میراث آریا

مرتبط:

رنگین‌کمانی از تاروپودها در بافندگی عشایر کرمان

گنبد مشتاقیه یا سه گنبدان نمادی از شهر کرمان

آبشار کشیت کرمان

مسجد جامع گناباد _نخستین مسجد سبک خراسانی

شکوه و عظمت معماری ایرانِ دوران سلجوقیان (۵۲۲-۴۳۲ه.ق) در دورۀ خوارزمشاهیان (۶۲۸-۴۹۰ه.ق) با تغییراتی ادامه یافت از جملۀ آن تغییرات، دگرگونی در تزیینات معماری بود، مانند گرایش به استفاده از تزیینات آجرتراش در دورۀ خوارزمشاهی به جای تزیینات آجری قالب زده و تلفیق آجر و کاشی در تزیینات معماری.

اما مهم‌ترین تغییرات، در نقشۀ مساجد رخ داد و جالب این بود که خاستگاه آن تغییرات، خراسان بود. به همین دلیل آندره گدار شیوۀ جدید ساخت مساجد خراسان را سبک خراسانی نامیده است. مساجد دو ایوانی سبک خراسانی که در ادامۀ مساجد چهار ایوانی رواج پیدا کرد، در سال ۶۰۹ ه.ق با ساخت مسجد جامع گناباد در میانۀ شهر جنابد قدیم آغاز شد و به دیگر شهرهای خراسان از جمله زوزن، سنگان، تون (فردوس)، فریومد و رقه تسری پیدا کرد.

این نوع مساجد مشتمل بود بر یک میان‌سرا یا صحن، دو ایوان به طرف قبله و مقابل آن، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و دو رواق بر دو جانب شرقی و غربی صحن.

این مسجدها معمولا درون‌گرا و آکنده از تزیینات آجری، کاشی و گچ‌بری بودند. مسجد جامع گناباد که اکنون در کوی شرقی (قصبه شهر قدیم) قرار گرفته، تغییر و تحولات فراوان به خود دیده است.

وجود طاقی با کتیبۀ کوفی آجری واقع در شبستان شرقی ایوان قبله شاهد بر این است که در دوران سلجوقی نیز در این محل مسجد با عظمتی وجود داشته و با استناد به سنۀ ۶۰۹ ق در پایان کتیبه اطراف ایوان قبلۀ مسجد کنونی به نظر می‌رسد که عمدۀ فضاهای مسجد در آن تاریخ ساخته شده باشد، اما در دوران ایلخانی هم مسجد تغییراتی به خود دیده و ایوان مقابل ایوان قبله با مختصر انحرافی نسبت به ایوان قبله تجدید بنا شده و در مشرق آن نیز شبستانی با یک محراب گچ‌بری به شیوۀ محراب‌های دوران ایلخانی با کتیبۀ نسخ ساخته شده است.

احتمالا در دوران صفویه هم رواق شرقی مسجد عریض‌تر و با اضافه کردن یک ردیف ستون به شبستان تبدیل شده و در شمال آن شبستان دالانی تعبیه شده و علاوه بر ورودی اولیه شرقی، یک ورودی هم از گوشۀ شمال‌شرقی به مسجد راه یافته است و محراب ایوان قبله با بلوک‌های گچ قالب‌ریزی شدۀ منقوش به نقوش گیاهی و هندسی زینت یافته است.

مسجد جامع گناباد

مرمت تزیینات قبله در سال ۱۳۵۳

در دوران قاجار بر بالای ورودی شمال‌شرقی تزیینات گچی برجسته به صورت نقوش گیاهی و پرنده نقش بسته است.
در  سال ۱۳۴۷ به دنبال وقوع زلزله‌ای مهیب، مسجد خسارات جدی دیده و آسیب زیادی به ساختار و تزیینات آجری و گچی ایوان قبله وارد آمده که در سال ۱۳۵۳ مرمت و تثبیت شده است.

بقایای کتیبه‌های کوفی آجری بر پاکار سقف چندبخشی و جناقی ایوان قبله، حاکی از وجود احتمالی کتیبه‌ای سرتاسری در آن ناحیه است.

در گمانه‌زنی‌های کف مسجد علاوه بر بقایای معماری سده‌های اولیۀ هجری قمری، در مرکز صحن، حوضی مستطیل با دیوارها و کف که با ساروج اندود شده بود ظاهر شد که بعدها با خاک پر شده بود. بقایای معماری باقی‌مانده در میانۀ حوض این فرضیه را تقویت می‌کرد که گویا یک بنای چهارطاقی کوچک در آن جا وجود داشته که از میان رفته است.

شواهد نشان می‌داد که آن حوض در زمان خوارزمشاهیان همزمان با تجدید بنای مسجد دوران سلجوقی ساخته شده است.

در حال حاضر مسجد جامع گناباد با صحنی به طول۶۶ و عرض۴۴ متر، ایوان قبله در سمت جنوب با دهانۀ ۹ متر و عمق ۱۸ متر، ایوان مقابل ایوان قبله در شمال مسجد با دهانۀ ۶/۵، عمق ۱۱ و ارتفاع ۱۲ متر، یک شبستان تخریب شده در سمت غربی ایوان قبله، یک شبستان مربع شکل با قاعدۀ ۱۰ متر در سمت شرقی ایوان قبله و یک شبستان در شرق ایوان شمالی به شکل مستطیل به طول ۱۷ متر و عرض ۱۱/۵ متر است.

مسجد جامع گناباد

وجود زیباترین و طولانی‌ترین کتیبه کوفی

بر گرد ایوان قبله یکی از طولانی‌ترین و زیباترین کتیبه‌های کوفی نقش بسته و به موازات کتیبه، آجرهای مشبک در درون قابی سرتاسری تزیینات پایه‌ها و پیشانی ایوان را کامل کرده است. نبش داخلی پایه‌های ایوان نیز با ستون نماهای استوانۀ تریینی زینت یافته است.

بر نمای پایه‌های ایوان شمالی و لچکی‌ها، آجرهای مشبکی نصب شده که هر یک با قبه‌ای از کاشی فیروزه‌ای ترصیع شده است. تزیینات آجری و تلفیق آجر و کاشی از ویژگی‌های مسجد جامع گناباد است. ویژگی دیگر مسجد جامع گناباد کتیبۀ آجری پنهانی بر دیوار شرقی ایوان مسجد است. به این معنی که  چیدمان آجر از مقابل خفته راسته به نظر می‌آید در حالی‌که از زاویۀ ۴۵ درجه کتیبۀ معقلی با مضمون الله الله ظاهر می‌شود.

مسجد جامع گناباد از جمله مساجد معدودی است که هنوز کاربری عبادی خود را حفظ کرده و با همت اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی و متولیان مسجد در امر مرمت و رسیدگی به آن، موجبات دوام و بقایش فراهم شده است.

منبع:

مسجد حکیم اصفهان

معماری چشم‌نواز مسجد جامع ساوه با منار سلجوقی

مسجد مکی نگین شهر زاهدان