نوشته‌ها

“برندسازی” مغفول مانده گردشگری کرمانشاه!

امروزه برخی شهرها در جهان به مقصد بسیاری گردشگران تبدیل شده و با کمی دقت پی می‌بریم یکی از عوامل اصلی که این شهرها را متمایز کرده، بحث “برندسازی” است.

 این شهرها درتلاشند تا با برندسازی برای خود آوازه و شهرتی بدست آورند و گردشگران بیشتری را به سمت خود جذب کنند، همانطور که شهر لندن با توجه به همین برندسازی و ایجاد یک تصویر قدرتمند و جذاب در ذهن مخاطبان توانسته سالانه بیش از ۱۷ میلیون گردشگر را به سمت خود بکشاند.

سیاستگذاران شهری در شهرهای هنگ کنگ، توکیو، کوالالامپور، نیویورک و پاریس نیز طی دهه های گذشته با تمرکز روی مجموعه ای از ویژگی های مثبت شهرهای خود توانسته اند رتبه های بالاترین برندهای شهری جهان را به خود اختصاص دهند.

در برندسازی شهری باید بگونه ای عمل کرد که وقتی از بازدید کننده ای درباره شهری سئوال می شود، به سرعت یک ویژگی مهم آن شهر در ذهنش متبادر شود، لذا باید بگونه ای ذهن گردشگران و جهانگردان را تسخیر کنیم که شهری جذاب، مطلوب و احترام آمیز در ذهنشان نقش ببندد.

هرچند بازار برندسازی شهری در ایران هم طی دهه های اخیر داغ شده و تعدادی از شهرهای کشور از جمله اصفهان و تبریز و تهران توانسته اند در این زمینه موفق ظاهر شوند، اما این مقوله مهم در کرمانشاه طی سال‌های اخیر قربانی تصمیم گیری های متزلزل و پراکنده مسئولین استانی شده تا جایی که هنوز به یک اتفاق نظر واحد برای معرفی یک برند برای کرمانشاه نرسیده اند و هر بار از برندی سخن می گویند.

شهریور سال ۱۳۹۶ در کارگروه گردشگری استان که با حضور اسدالله رازانی استاندار پیشین کرمانشاه برگزار شد، برای اولین بار به شکل رسمی از طرحی رونمایی شد که قرار بود برندینگ شهری کرمانشاه باشد و سالانه گردشگران بسیاری را به این استان بکشاند.

داود ندیم مشاور طرح توسعه شهری کرمانشاه در این نشست با بیان اینکه می‌خواهیم کرمانشاه را با برند نیلوفر ایرانی به دنیا معرفی کنیم، تصریح کرد: “خواستگاه گل نیلوفر ایرانی، استان کرمانشاه است. این برند برای کرمانشاه تدوین شده است تا مردم آن را ثروتمند کند و درآمدزایی مناسبی برای شهرداری به‌وجود آورد. نمادی هم برای این گل تدوین شده است.”

این طرح آن زمان با استقبال مسئولین استانی مواجه شد و قرار براین بود تا با اجرای تعداد زیادی پروژه گل نیلوفر هرچه سریعتر به عنوان‌ برند کرمانشاه معرفی شود و طی سال ۱۳۹۷ رونمایی رسمی آن انجام گیرد تا کرمانشاه اولین شهر ایران باشد که صاحب برندینگ شهری می شود.

سال ۱۳۹۷ گذشت و خبری از رونمایی رسمی از نیلوفر ایرانی نشد. درحالی که دیگر شهرهای ایران آرام آرام به سمت اجرایی شدن برندینگ شهری خود حرکت می کردند، تا اینکه در سال ۱۳۹۸ در “همایش اقتصاد شهری و تالار مذاکرات سرمایه گذاری در شهر نیلوفری ایران” برای بار دوم این طرح دوباره مطرح شد، اما علیرغم گذشت حدود دو سال از این مراسم بازهم می بینیم که این طرح مسکوت مانده است.

در کنار برنامه های جسته گریخته ای که طی سال‌های گذشته برای معرفی گل نیلوفر به عنوان برند تاریخی شهر کرمانشاه مطرح می شد، زمزمه هایی مبنی بر تعریف برند گردشگری برای هرکدام از شهرستان های استان هم از سوی مسئولین میراث فرهنگی به گوش می رسید.

سرانجام علیرضا مرادی بیستونی معاون اسبق گردشگری استان طی مصاحبه ای که سال ۱۳۹۷ با ایسنا داشت، اعلام کرد: “امسال برندهای گردشگری استان را معرفی خواهیم کرد”.

این مسئول در ادامه توضیح داد:” باتوجه به اینکه استان کرمانشاه دارای پتانسیل های بسیاری درحوزه گردشگری است، می توانیم برندهای مختلفی را برای آن معرفی کنیم، در این راستا کمیته ای برای شناسایی و بررسی ظرفیت های گردشگری استان که می توانند تبدیل به برند شوند تشکیل داده‌ایم. در این کمیته برای هر شهرستان یک برند گردشگری و در بحث انواع غذاها و شیرینی های محلی نیز برندهایی را برای استان  معرفی خواهیم کرد”.

هدایت حاتمی معاون پیشین استانداری کرمانشاه نیز در همان سال که بحث برندینگ گردشگری کرمانشاه داغ بود، در نشست بررسی آخرین وضعیت ساخت بازارچه های صنایع دستی استان ضمن تاکید بر لزوم توجه به برندسازی صنایع دستی در استان، اعلام کرد: باید از تمام ظرفیت‌های موجود در شهرستان‌های استان برای برندسازی و استفاده از پتانسیل‌های بومی استفاده کنیم، لذا درگام اول، المان عسل در شهرستان صحنه بعنوان شهر مهم تولید عسل نصب خواهد شد و در دیگر شهرستان‌ها نیز بر اساس ظرفیت‌هایی که دارند این برندسازی انجام می شود”.

هرچند که بحث برندینگ شهری و گردشگری در کرمانشاه طی چندسال اخیر به کلید واژه ای مهم در صحبت های مسئولین استانی حول موضوع گردشگری تبدیل شده بود، اما بی برنامگی و شاید نداشتن تعریف درست از برند گردشگری آنها را سرگردان میان طرح ها و برنامه های مختلف کرده بود تا جایی که روزی روی گل نیلوفر، روزی روی محصولات کشاورزی و روزی دیگر روی صنایع دستی برای تبدیل شدن به برند کرمانشاه حساب باز می کردند.

طی این سالها صحبت های پراکنده زیادی راجع به برندینگ کرمانشاه شده، اما هیچگاه به مرحله عملیاتی شدن نرسیده اند،‌ این درحالی است که در همین روزهایی که میراث فرهنگی کرمانشاه با حضور سرپرست جدید خود گویا به خواب عمیقی فرو رفته، مدیرکل میراث فرهنگی استان همسایه یعنی کردستان خبر از آن می دهد که بزودی برند این استان بصورت رسمی رونمایی خواهد شد.

استان کرمانشاه به واسطه تاریخ و تمدن کهن، اقلیم چهار فصل، کوه های بلند، دشت های سرسبز، رودخانه و سراب های خروشان، اقوام و مذاهب مختلف و فرهنگ های گوناگون کلکسیونی از ظرفیت های گردشگری است که می توان برای آن هم برند استانی و برای هر شهرستان یک برند را معرفی کرد.

با توجه به مغفول ماندن این مقوله مهم در گردشگری کرمانشاه قصد داریم ظرفیت های شهرستان های مختلف استان را در بحث برندسازی طی سلسه گزارشاتی با عنوان “برندهای مغفول مانده گردشگری کرمانشاه” معرفی کنیم.

منبع: ایسنا

مدیریت گردشگری با برندسازی مقصد

بر اساس تعریف سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، برندسازی مقصد، رقابت هویتی برای شناسایی مکان گردشگری است که عواملی مانند منحصر به فرد بودن، ماهیت ماندگار یا خصوصیات اصلی مقصد، درک مسافران در مورد مقصد و مبنای فعالیت‌های ارتباطی و تبلیغاتی بازاریابی را در برمی‌گیرد.

به نقل از نیوز، در سراسر جهان، بسیاری از مقاصد گردشگری خدمات تقریبا مشابهی را به مسافران ارائه می‌دهند پس چگونه مقصدی می‌تواند از سایر مقاصد و تجارب فردی برای مسافران متمایز شود؟ برندسازی مقصد، می‌تواند راهکاری برای نزدیک کردن تصویر مقصد به مسافران باشد.

برندسازی مقصد باید با ویژگی‌ها و عوامل منحصربه‌فرد مقصد و ارتباطات بازاریابی از منظر مسافران سازگار باشد و همچنین توسط افراد بومی شناخته شود. چشم‌انداز این دو مورد اثربخشی برند سازی مقصد را در نظر مخاطبان تقویت می‌کند؛ بنابراین، برند سازی مقصد، شناسایی رقابتی‌ترین و جذاب‌ترین مقصد از نظر مسافران است و گزارش‌هایی پیرامون این ارزش‌ها و برقراری ارتباط مداوم از طریق ارتباطات مختلف بازاریابی، ارائه می‌شود.

با توجه به تعریف کارمن بلین، استوارت ای لوی، جی‌آربرنت‌ریچی (۲۰۰۵)، ممکن است برند سازی مقصد به‌عنوان مجموعه فعالیت‌های بازاریابی تعریف شود که از ایجاد نام، نماد، آرم، واژه، نشان یا نگاره‌ای برای شناسایی راحت‌تر مقصد و تمایز آن با موارد دیگر حمایت می‌کند. در این موارد، انتظار تجربه سفر به‌یادماندنی را بیان کرده و برای تحکیم و تقویت ارتباط عاطفی بین بازدیدکننده و مقصد باید خدماتی انجام داد.

هدف از برندسازی، کاهش هزینه‌های جستجوی مقصد برای مصرف‌کننده و خطرات آن با ایجاد تصویری برای تحت تاثیر قراردادن تصمیم‌های بازدیدکننده از مقصد موردنظر در مقابل یک گزینه جایگزین دیگر است.

چگونه برند مقصد ایجاد کنیم؟

کتاب راهنمای UNWTO در مورد برندسازی مقصد گردشگری، روند برندسازی مقصد را شامل سه مرحله مهم بیان می‌کند:

توسعه برند

سازمان مدیریت مقصد (DMO) برای ایجاد برند مقصد، قبل از هر چیز باید ویژگی‌ها و ارزش‌های اصلی مقصد و درک مسافران از مقصد را بیابید. این مرحله اساسی مستلزم این است که DMO ها در تحقیق و تجزیه‌وتحلیل بازارها، رقبا و گروه‌های بالقوه مشتری برای شناسایی مزیت رقابتی مقصد و بخش مشتری سرمایه‌گذاری کنند. بر اساس این نتایج، DMO‌ها می‌توانند برند مقصد و داستان برند را برای برجسته کردن ارزش‌های مقصد و استفاده از آن‌ها را به‌عنوان مبنایی برای فعالیت‌های بازاریابی در آینده بسازند.

پیاده‌سازی برند

در مرحله اول، از برند ایجادشده مقصد به بازار از طریق ارتقاء مهارت‌های ارتباطی مناسب برای افزایش آگاهی استفاده شود. تصویر مقصد را برای ارائه به مسافران هدف در زمان مناسب و با محتوای مناسب و نام تجاری مقصد در ذهن بسازید.

مدیریت و ارزیابی

پس از فرآیند پیاده‌سازی برندسازی مقصد، DMO‌ها نیز نیاز به نظارت و ارزیابی اثربخشی برند مقصد از طریق تحقیق، سنجش اثربخشی ارتباطات و پیاده‌سازی نام تجاری دارند. بدین ترتیب، DMO‌ها می‌توانند عوامل موفقیت و شکست برند مقصد را برای انجام سازگاری مناسب تعیین کنند.

گردشگری درحال‌توسعه است و همچنین با مقاصد بیشتر گردشگری، مسافران گزینه‌های بیشتری برای سفر خود دارند؛ بنابراین، برند سازی مقصد، فرایندی اساسی در مدیریت مقصد برای تمایز از سایر مکان‌های گردشگری است. فعالیت‌های بازاریابی از روند نام تجاری مقصد، باعث افزایش آگاهی و ایجاد تصویر مثبتی از مقصد برای مسافران می‌شود. علاوه بر این، برند مقصد شناخته‌شده تضمینی برای کیفیت تجربه سفر است. درنتیجه، مقصد می‌تواند به هدف جذب مسافران بیشتر دست یابد.

مدیریت مقاصد گردشگری با ابزار قدرتمند برندسازی

تعمیم یافتن کاربرد مفهوم “برند” از صنایع تولیدی به صنایع خدماتی همچون گردشگری نتایج ارزشمندی را برای مدیریت مقاصد گردشگری در برداشته است. برندگذاری برای مقاصد گردشگری یک اقدام بسیار ارزشمند در مدیریت آن‌ها است.

به گزارش ایمنا، بر اساس چکیده یک مقاله ارزیابی اثربخشی مدیریت مقاصد گردشگری از جمله اقدامات ضروری برای موفقیت بلندمدت این مقاصد است. بسیاری از پژوهشگران از مفهوم ارزش ویژه برند برای سنجش اثربخشی مدیریت مقاصد گردشگری استفاده می‌کنند. هر چند مطالعات متعددی به موضوع ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری پرداخته اند، اما هیچ یک به توسعه مدل ارزش ویژه برند برای مقاصد گردشگری نیانجامیده است. از این رو هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ارزش ویژه برند برای مقاصد گردشگری است.

به این منظور ابتدا مطالعه ای مقدماتی انجام گرفت و ابعاد ارزش ویژه برند از نظر اساتید و پژوهشگران بازاریابی گردشگری شناسایی شد و سپس ابعاد شناسایی شده در قالب مدلی تدوین و با نظرسنجی از گردشگران خارجی بازدیدکننده از شهر اصفهان مورد آزمون قرار گرفت. یافتههای مطالعه مقدماتی حاکی از آن است که ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری از نه بعد تشکیل شده است که شامل تصویر ذهنی برند مقصد، کیفیت ادراکشده برند مقصد، منحصربفرد بودن برند مقصد، شهرت ادراکشده برند مقصد، وفاداری به برند مقصد، آسایش ادراکشده گردشگر، ارزش ادراکشده برند مقصد، آگاهی از برند مقصد و رضایت از برند مقصد است.

یافتههای پژوهش اصلی نیز حاکی از این است که ابعاد ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری تاثیر معنیداری بر یکدیگر دارد. بخش دیگری از یافتههای پژوهش اصلی نشان داد همخوانی خودپنداره گردشگر با مقصد گردشگری، ریسکهای ادراکشده از سفر به مقصد گردشگری، احساس تعلق به مقصد گردشگری و ارتباطات توصیه ای در مورد مقصد گردشگری تاثیر معنیداری بر ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری دارد.

اهمیت و ضرورت پژوهش

تاکنون هیچ مطالعه اکتشافی در خصوص شناسایی ابعاد ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری انجام نشده است. البته پژوهش های متعددی در مورد ارزش برند مقاصد گردشگری انجام شده است که اغلب آنان بر مبنای چارچوب ارائه شده توسط نظریه پردازانی همچون اکر (۱۹۹۶) و کلر (۱۹۹۳) بوده اند. تعداد محدودی از این مطالعات به بررسی این موضوع در زمینه گردشگری پرداخته اند و همین تعداد محدود نیز بر اساس مدل های پیشنهادی نظریه پردازان پیشین انجام شده اند.

شاید به همین دلیل است که پژوهشگران بیان میکنند پیچیدگی و دشواری زیادی در شناخت نحوه ارزیابی گردشگران از مقاصد گردشگری وجود دارد. لذا به نظر میرسد انجام یک مطالعه مقدماتی برای شناسایی ابعاد ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری برای مقاصد گردشگری در جهت تدوین یک چارچوب کلی برای شناخت ارزیابی گردشگران از برند مقاصد گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است. انجام چنین مطالعه ای باید به قدری گسترده باشد که بتواند همه ابعاد ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری را پوشش دهد.

از طرف دیگر باید توجه داشت که هر یک از مقاصد گردشگری دارای ویژگی ها و خصوصیات متفاوت و منحصربفردی هستند که نیازمند شناسایی و سنجش تاثیر آن ها در ایجاد ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری است. انجام یک مطالعه مقدماتی برای تدوین مدل ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری و سپس آزمون این مدل در یک مقصد گردشگری میتواند ماهیت برند آن مقصد را شناسایی کند و چارچوبی کلی در اختیار مدیران آن مقصد گردشگری قرار دهد که بتوانند اثربخشی برند آن مقصد را بر مبنای نگرش گردشگران مورد سنجش قرار دهند.

از سوی دیگر باید توجه داشت که تدوین و ارائه هر نظریهای در مورد ساختار برند مستلزم شناخت ماهیت برند است و این کار میتواند از طریق انجام مطالعهای اکتشافی و شناسایی تمامی ابعاد ارزش ویژه برند انجام شود. دلیل دیگری که برای انجام چنین مطالعهای در زمینه ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری وجود دارد این است که عوامل مختلفی ممکن است بر ایجاد ارزش ویژه برند یک مقصد گردشگری تاثیر داشته باشد، اما همه این عوامل دارای اهمیت یکسانی نیستند.

هفت هدف اصلی پژوهش شامل تعیین ابعاد ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری، تدوین مدل ارزش ویژه برند برای مقصد گردشگری اصفهان، تعیین تاثیر احساس تعلق به برند مقصد گردشگری بر ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان،تعیین تاثیر همخوانی خودپنداره بر ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان،تعیین تاثیر ریسکهای ادراک شده بر ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان، تعیین تاثیر فاصله روانی بر ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان، تعیین تاثیر ارتباطات توصیهای بر ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان می شود.

پیشنهادهای کاربردی پژوهش

همانطور که نتایج پژوهش حاضر نشان داد تصویر ذهنی برندمقصد، نخستین بعد شناسایی شده برای ارزش ویژه برند مقصد گردشگری است. همچنین نتایج نشان داد تصویر ذهنی مقصد گردشگری از سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری تشکیل شده است. بعد عاطفی به اطلاعات عاطفی و احساسی گردشگر در مورد مقصد گردشگری مانند مهیج بودن مقصد اشاره دارد. بعد شناختی به اطلاعات شناختی گردشگر در مورد مقصد مانند وجود گالریهای هنری اشاره میکند. در نهایت بعد رفتاری نشان میدهد که گردشگر چگونه مقصد گردشگری را به عنوان مقصد مناسبی جهت سفرهای خود در نظر دارد. همچنین نتایج نشان داد تصویر ذهنی برند مقصد تاثیر معنی داری بر رضایت از مقصد، وفاداری به مقصد، ارزش ادراک شده از مقصد و شهرت مقصد گردشگری دارد.

پیشنهاد موضوع‌های پژوهشی آینده

پژوهش حاضر در شهر اصفهان انجام شده و ممکن است ابعاد شناسایی برای این مقصد گردشگری برای سایر مقاصد گردشگری قابل استفاده نباشد. لذا پیشنهاد میشود پژوهشگران آتی به شناسایی ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری دیگر مقاصد (خصوصا مقاصد گردشگری با ویژگی های متفاوت نظیر شهر مشهد و جزیره کیش) پرداخته و سپس نتایج آن را با نتایج پژوهش مورد مقایسه دهند. پژوهش حاضر با مشارکت گردشگران خارجی انجام شده و ممکن است ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از نظر گردشگران داخلی متفاوت از گردشگران خارجی باشد. لذا توصیه میشود پژوهشگران آتی به شناسایی ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان و سایر مقاصد گردشگری از نقطهنظر گردشگران داخلی بپردازند و سپس نتایج آنها را با نتایج پژوهش حاضر مقایسه کنند.

این پژوهش در فصل تابستان انجام شده و نظر گردشگرانی که در این فصل به شهر اصفهان در مورد ابعاد پژوهش نظیر کیفیت ادراکشده پرسیده شده؛ این در حالی است که گردشگرانی که در سایر فصول سال به این شهر سفر میکنند ممکن است نظرات متفاوتی در این مورد داشته باشند. لذا پیشنهاد میشود مطالعه حاضر در سایر فصول سال انجام شود تا بتوان تغییرات احتمالی متغیرهایی نظیر کیفیت ادراکشده خدمات، سهولت ادراکشده سفر و سایر موارد را مورد بررسی قرار داد.

ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر برای جمعآوری دادههای پژوهش پرسشنامه محققساخته بسته بوده است که دارای محدودیتهای خاص خود است و پاسخدهنده ممکن است نتواند نظرات خود را که در پرسشنامه سوالی برای آن در نظر گرفته نشده ابراز کند. لذا توصیه میشود ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری اصفهان و سایر مقصد گردشگری از طریق سایر ابزارهای گردآوری دادهها نظیر مصاحبه شناسایی شوند تا بتوان قاط ضعف احتمالی این ابزار را برطرف کرد.

در پژوهش حاضر تاثیر پنج عامل از عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مورد مطالعه قرار گرفتند. این در حالی است که قطعا عوامل متعدد دیگری وجود دارند که میتوانند ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری را تحت تاثیر قرار دهند. لذا توصیه میشود پژوهشگران دیگر عوامل موثر بر ارزش ویژه برند را شناسایی و تاثیر آنها را بر ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری مورد مطالعه قرار دهند.

منبع:ایمنا