نوشته‌ها

سفرنامه قصر قباد

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۹/۰۵

برنامه یک روزه قلعه قلات

مثل همیشه پس از جمع شدن همگی در جلوی اداره جهانگردی در ساعت ۰۷:۴۵ برنامه را آغاز کردیم. پس از ورود به جاده فسا  وارد دوراهی جهرم شده و پس از گذشتن حدود ۴۰ کیلومتر به دره های اکبرآباد رسیدیم. دیوار نشانه دره آبریزک را رد کرده  و به علت بی دقتی از دره قصرقباد نیز گذشته و در جلوی دره آب حضر متوجه شدیم که از مکان اصلی گذشتیم. پس از برگشتن و شمردن ۵ دره باغ L   مانند که نشانه  قصرقباد و دره آن است نشانه را پیدا کرده و وارد باغ شدیم دو طرف جاده باغ درختان سرو و کاج کاشته اند. در روبروی جاده باغ یک تک درختی جدا و مقداری درخت که احتمالا” درخت گز است  در پائین تر از جاده مشخصه خوبی می باشد.

پس از خوردن صبحانه وارد ماشین شده و پس از ادامه دادن جاده باغ که به سمت دره می رفت وارد جاده ی خیلی بدی شدیم، این جاده یک کیلومتر ادامه داشت تا وارد جاده ی بهتری شدیم که وارد دره می شد. پس ازمقداری طی مسافت در ابتدای دره، ماشین ایستاد و همگی براه افتادیم. پس از ۴۵ دقیقه به غار و چشمه درون آن رسیدیم. تعداد ۴ عدد ظرف قدیمی که اطراف آن سیمانی بودند محل جمع آوری آب بود. از ابتدای دره نصف قلعه نمایان بود و مشخصه خوبی برای دره بود.

در ساعت ۱۰:۳۰ پس از استراحت،  همگی را به طرف قلعه فرستادیم و من  و دو نفر دیگر پائین ماندیم. پس از بازگشت اکیپ و بازدید از منطقه در ساعت ۱۲:۰۰ بلافاصله نهار را صرف کرده و در ساعت ۱۵:۳۰ همگی به سمت پائین حرکت کردیم و درساعت ۱۴:۴۵ به مینی بوس رسیده و پس از حرکت در ساعت ۱۷:۰۰ به جاده رسیدیم و در ساعت ۱۸:۳۰ در شیراز بودیم.

مرتبط:

سفرنامه سد درودزن

سفرنامه غار زکریا استهبان

سفرنامه سد درودزن

تاریخ:  ۱۳۷۲/۰۸/۱۴

طبق روال  گذشته پس از جمع شدن در جلوی اداره جهانگردی همگی پس از ۳۵ دقیقه تاخیر اتوبوس،  به سمت دروازه قرآن حرکت کردیم. پس از گذشتن از باجگاه و رسیدن به پل خان به سمت جاده پتروشیمی حرکت کردیم؛ هوا بسیار خوب بود. پس از رسیدن به جلوی سد وارد محوطه سد شده و در ادامه مسیر به بالای سد و محل اطراق رسیدیم. بعد از پیاده شدن و پیدا کردن محل مناسب به سراغ صبحانه رفته و سپس با هماهنگی  برادر ابریشمی و مهندس حکیم الهی مسئولین سد برای بازدید از تاسیسات سد به راه افتادیم.

دریاچه بسیار زیبا و قابل دیدن بود؛  پس از بازدید در اطراف دریاچه و اطراف سد به سراغ مکان اطراق آمدیم و بساط  نهار را برپا کردیم. پس از صرف نهار و استراحت در ساعت  ۱۵:۰۰ سوار ماشین شده و به سمت جاده کامفیروز رهسپار شدیم. بعد از حدود دوکیلومتر از مسیر برگشت را که طی کردیم، به ساختمان نیمه تمامی رسیدیم که به سمت چپ  و کامفیروز تغییر مسیر داده  و پس از وارد شدن به مسیر جاده کامفیروز و گذشتن از دو- سه روستا به دو راهی دیگری رسیدیم که به سمت بالا بصورت شیب زیاد حرکت می کرد و یکی از راه ها در مسیر پائین و به سمت روستاهای حوالی می رفت و ما با ادامه مسیر حرکت سمت چپ به طرف کامفیروز حرکت کردیم.

پس از گذشتن از شیب در اطراف دریاچه در ساعت ۱۶:۰۰ مکان های مناسبی جهت اطراق و ماهی گیری بود که یکی از آنها را انتخاب کردیم و پس از پیاده شدن در اطراف دریاچه زمانی را وقت گذرانیده و پس از مدتی استراحت همگی سوار اتوبوس شده و به سمت شیراز حرکت کردیم و در ساعت ۱۸:۳۰ بود که به جلوی اداره جهانگردی رسیدیم.

مرتبط:

سفرنامه چشمه حاج محراب بمو

سفرنامه تنگ سرخ یاسوج

سفرنامه چشمه حاج محراب بمو

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۷/۳۰

طبق معمول، شرکت کنندگان در جلوی اداره جهانگردی جمع شدند و پس از تاخیر ۱۰ دقیقه ای مینی بوس دوم ساعت ۰۶:۱۵ آماده حرکت شدیم که متاسفانه یکی از مینی بوس ها پنچر شد به همین خاطر تا ساعت ۰۶:۳۰ همگی در جلوی اداره بودیم تا نهایتا” به سمت اکبرآباد حرکت کردیم. پس از گذشتن از باجگاه و رسیدن به پالایشگاه منتظر پیدا کردن جاده چشمه حاج محراب شدیم که متاسقانه پیدا نکردم، حدودا” اطراف پالایشگاه بود من قبلا” آمده بودم ولی متاسفانه پیدا نشد بهمین خاطر مجبور شدیم که به سمت پالایشگاه برویم و پس از جویا شدن از درب پالایشگاه مسیر سمت چپ پالایشگاه ( جاده کمربندی پالایشگاه ) گرفته و به سمت جاده حاج محراب حرکت کردیم. با گذشتن از اطراف پالایشگاه به جاده خاکی رسیدیم و پس از ادامه جاده به سمت راست و مزارع و باغ های آن اطراف به سمت کوه بمو رفتیم. حدود ۵ دقیقه نگذشته بود که به مرکز پارک رسیدیم و بعداز واردشدن و کمی استراحت و استفده از دستشویی در ساعت ۰۸:۰۰ با هماهنگی مسئولین پارک به سمت چشمه حرکت کرده و پس از گذشت حدود ۴۵ دقیقه البته به علت آرام حرکت کردن یکی از مینی بوس ها به چشمه حاج محراب رسیدیم. چشمه در این فصل هوای خوبی دارد و بعلت وجود استخر و درختان اطراف محل خوبی برای خانواده ها بود.
پس از صرف صبحانه و انجام مراسم روز پرستار با حضور یکی از مسئولین اداره سیروسیاحت و تحویل جوایزی به تعدادی از کادر بیمارستان و پایان مراسم همگی را به سمت یکی از ارتفاعات حرکت داده و راهپیمایی را به مدت دو ساعت انجام دادند. پس از بازگشت بساط نهار را پهن کرده و به سراغ خوردن نهار رفتیم پس از صرف نهار و استراحت پیاده مسافت کوتاهی را تا جاده دو راهی رفته و پس از سوار شدن افراد به سمت درب خروج رفتیم و پس از رسیدن به درب خروج هوا تاریک شده بود و با خداحافظی از مسئولین پارک در ساعت ۱۸:۰۰ به سمت شیراز حرکت کردیم، در ضمن ، در همین رفت و برگشت در میان دشت مقداری از حیوانات پارک را مشاهده کردیم؛ البته در موقع بازگشت که با تعدادی از آن ها کورس هم گذاشتیم.

مرتبط:

سفرنامه غار زکریا استهبان

سفرنامه تنگ سرخ یاسوج

سفرنامه کوه سرخ

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۷/۱۶

طبق روال گذشته پس از جمع شدن شرکت کنندگان در جلوی اداره سیرو سیاحت  در ساعت ۰۶:۰۰ صبح به سمت بزن حرکت کردیم و پس از توقف کوتاهی در جلوی منزل ساسان به طرف کوه سرخ ادامه مسیر دادیم. به جلوی شهرک گلستان که رسیدیم به داخل شهرک مسیر ادامه داده و پس از گذشتن از جاده کمر بندی شهرک به جلوی درب معدن شن و ماسه مرادی  رسیدیم و پس ازوارد شدن به معدن با مینی بوس به سمت داخل تنگ حرکت کرده تا جلوی رودخانه کوه سرخ که بعلت فصل،  کم آب و نفوذ شدید آب در خاک از آب خبری نبود رسیدیم. در این وقت همگی پیاده شده و بقیه مسافت را پیاده رفتیم. پس از رسیدن به چشمه متوجه شدیم که چشمه توسط سنگ غیر قابل استفاده گردیده  و همگی بساط صبحانه را پهن کردند. ساسان به سرچشمه بالایی رفته و مقداری آب جهت استفاده آورد و پس از خوردن صبحانه بعلت خنک بودن  افراد عزم حرکت کردند؛ بنابراین تعدادی از افراد زبده به سمت بالارفته، بقیه نیز در همان مکان قبلی ماندند و تعدادی به همراه من به انتهای دره  و در کنار چشمه بالایی آمده  و پس از بازدید از مکان زیبا و وحشی و بکر که یادآور روزهای خوش حداقل ۱۰ سال قبل من بود به سمت پائین آمده و پس از آمدن کلیه اعضا  در ساعت ۱۲:۳۰ بساط نهار را پهن کرده و مشغول خوردن نهار شدیم.

پس از نهار نیز تا ساعت ۱۴:۰۰ در حال استراحت زیر آفتاب دلچسب بودیم و در نهایت به سمت استخر باباخان حرکت کردیم و پس از دم کردن چایی و رسیدن مینی بوس و خوردن مقداری میوه  در ساعت ۱۶:۳۰ سوار مینی بوس شده و به سمت شیراز حرکت کردیم. هوا بسیار خوب و برنامه بسیار دلچسب بود و این برنامه در این فصل پاییزو در این ماه بسیار خوب می باشد.

مرتبط:

سفرنامه غار زکریا استهبان

سفرنامه بهشت گمشده ممسنی

سفرنامه تنگ تیزآب ۲

تاریخ:   ۱۳۷۲/۰۶/۲۶

برنامه یک روزه

پس از جمع شدن افراد شرکت کننده و آمدن مینی بوس ها ی تامین شده به سمت جاده سپیدان حرکت کردیم؛ ساعت ۰۶:۲۰ بود که با ۲۰ دقیقه تاخیر برنامه را شروع کردیم. پس از رسیدن به فلکه قصردشت و سوار شدن بقیه افراد و همینطور سوار کردن ساسان برنامه را با دو مینی بوس شروع کرده و پس از گذشتن از گلستان در نزدیکی های سپیدان مکانی را جهت صبحانه در نظر گرفتیم و پس از پیاده شدن همگی بساط صبحانه را پهن کرده و مشغول خوردن شدیم. پس از صرف صبحانه چند لحظه ای جهت توجه افراد  پیرامون مسائل تور نکاتی ذکر شد و سپس  در ساعت ۰۸:۴۵ به سمت سپیدان حرکت کردیم.

پس از رسیدن به سپیدان در ساعت ۰۹:۱۵ به سمت جاده یاسوج حرکت را ادامه دادیم و در ساعت ۰۹:۴۵ به تنگ تیزاب رسیدیم. پس از پیاده شدن همگی به داخل تنگ رفته  و در وسط باغی مکان مناسب را جهت اطراق در نظر گرفته و بلافاصله همگی را به استثنای یک خانم که توان جسمی نداشت به سمت آخر تنگ فرستادیم. در ساعت ۱۴:۱۵ بود که دوستان بازگشتند  و پس از بازگشت آنها  نهار را صرف کرده و بلافاصله استراحت  و صحبت های دوستانه و آشناشدن افراد با یکدیگر مطابق روال گذشته؛  هوا بسیار خوب بود و هیچکس قصد رفتن نداشتند ولی در ساعت ۱۶:۳۰ به سمت سر تنگ حرکت کردیم و پس از استراحت در کنار باغ های اطراف تنگ نهایتا” در ساعت ۱۷:۰۰ به سمت شیراز حرکت کردیم.

در سپیدان مثل روال همیشگی بستنی صرف شد و بلافاصله به سمت شیراز حرکت کردیم و نهایتا” ساعت ۲۰:۳۰ جلوی اداره ارشاد اسلامی بودیم.

در این فصل و این ماه تنگ تیزاب بسیار خوب و خلوت است و نیز بعلت کم شدن آب،عبور را آسانتر کرده بود.

مرتبط:

سفرنامه صعود به قله دراک

سفرنامه بهشت گمشده ممسنی

سفرنامه آبشار مارگون ۲

تاریخ:  ۱۳۷۲/۰۶/۱۹

روز فوق طبق روال معمول در ساعت ۰۶:۰۰  همگی در جلوی اداره ارشاد اسلامی جمع شدند و پس از آمدن مینی بوس و سوار شدن، همگی به سمت جاده اردکان براه افتادیم. پس از حدود ۴۵ دقیقه و سوار کردن ساسان در ساعت ۰۶:۴۵ از جلوی خانه ساسان حرکت کردیم. بعد از گذشتن از روستای شول مشغول پذیرایی شدیم و برای صبحانه افراد، به کمک ساسان مقداری کیک و سنکوئیک تدارک دیدیم که به صورت خیلی مناسب و جالب به افراد تحویل داده شد. پس از این اقدام که همگی برایشان جالب بود و در ساعت ۰۸:۱۵  به سپیدان رسیدیم. پس از حرکت به سمت  جاده کمهر در منطقه همیشگی استراحت  کرده و بلافاصله به سمت کمهر حرکت کردیم.

بعلت خرابی جاده مجبور بودیم آهسته حرکت کنیم؛ در ساعت ۱۰:۰۰ به کمهر رسیدیم و بدون  توقف مسیر خود را به سمت جاده کاکان و دو راهی آبشار ادامه دادیم. پس از گذشتن از دو راهی آبشار در ساعت ۱۰:۱۵ چند کیلومتری جاده را طی کرده بودیم که ناگهان یکی از لاستیک های مینی بوس براثر برخورد با سنگ ترکید و تاخیری به اجبار داشتیم. به هر حال در ساعت ۱۱:۴۵ روستای مارگون را پشت سر گذاشته و در ساعت ۱۲:۱۵ در جلوی  آبشار بودیم. بعلت نداشتن آشنایی افراد شرکت کننده به منطقه همگی در یک صف به سمت آبشار رفتیم و پس از بازدید همگی از آبشار در مکان مناسبی در زیر آبشار نشسته و مشغول استراحت و دیدار از این آبشار زیبا شدند.

بعد از اینکه همگی مستقر شدیم افراد جوانتر را جمع کرده  و به سمت داخل تنگ رفته و پس از بازدید از نقاط مختلف در پایان تعداد زیادی عکس از مناطق مختلف گرفتیم. پس از بازگشت، همسفرها مشغول خشک کردن لباس ها و خوردن نهار شدند؛ نکته بسیار جالبی که در این برنامه به چشم می خورد این بود که با وجود حضورافراد جدید در برنامه ولی، همگی به نحو خیلی خوب با هم همکاری داشتند و دیگر اینکه آبشار نیز نسبت به دفعات قبل از جمعیت کمتری برخوردار بود؛ به هر حال در ساعت ۱۵:۳۹همگی عزم  بازگشت کردیم و در ساعت ۱۶:۰۰ سوار مینی بوس شده و به سمت شیراز حرکت کردیم.

در ساعت  ۱۷:۳۰ پس از طی مسافت خاکی و گذشتن از کمهر و سپس در ساعت ۱۹:۰۰ توقفی کوتاه در سپیدان با صرف بستنی   به سمت شیراز حرکت کرده  و در ساعت ۲۱:۳۰ در جلوی اداره جهانگردی از کلیه همراهان خداحافظی کردیم.

مرتبط:

گلچینی از زیبایی‌های آفرینش در شهرستان مارگون

سفرنامه تنگ تیزآب

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۵/۰۱

صبح روز ۰۱/۰۵/۱۳۷۲  پس از جمع شدن کلیه اعضای شرکت کننده در برنامه در جلوی اداره جهانگردی و آمدن اتوبوس اردوگاه جهانگردی،  یکی دیگر از برنامه های تور تفریحی اداره سیر و سیاحت را شروع کرده و پس از سوار شدن  به اتوبوس در ساعت ۰۶:۴۵ به سمت جاده اردکان حرکت کردیم. پس از طی مسافت ۷۰ کیلومتری تا اردکان در این شهرستان توقف کوتاهی جهت استراحت و خرید داشتیم و سپس به سمت تنگ تیزاب حرکت کردیم و با هماهنگی هایی که به عمل  آمده بود دو عدد چادر هلال احمر در منطقه به ما واگذار گردید که پس از قرار گرفتن در منطقه و صرف صبحانه وسایل را درون چادرها قرار دادیم و سپس به سمت داخل تنگ جهت بازدید رفتیم.

در این بازدید که حدود ۳ ساعت به طول انجامید خانواده ها توانستند از منطقه زیبای تنگ تیزاب دیدن کنند و تعدادی از جوانان شرکت کننده نیز تا آخرین نقطه از تنگ که امکان رفتن داشت رفته و از مناطق کاملا” بکر و زیبا ی تنگ تیزاب لذت بردند. پس از برگشت کلیه افراد و صرف نهار و استراحتی تا ساعت ۱۸:۰۰ داشتیم و سپس به سمت شیراز حرکت کردیم.

مرتبط:

سفرنامه تنگ سرخ یاسوج

سفرنامه بهشت گمشده ممسنی

سفرنامه دو روزه غار جدید اکتشاف استهبان

سفرنامه تنگ سرخ یاسوج

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۶/۱۵

برنامه یک و نیم روزه

یکی دیگر از برنامه های تفریحی اداره ارشاد به صورت یک و نیم روزه به اجرا گذاشته شد.

بعد از ظهر  روز پنج شنبه همگی در جلوی اداره سیر و سیاحت جمع شدند و در ساعت ۱۳:۱۵ به سمت فلکه قصردشت و نهایتا” جاده اردکان ادامه مسیر دادیم. توقف کوتاهی در جلوی منزل ساسان داشتیم  که اگر کسی آب یا کار دیگری داشته باشد انجام دهد. پس از حرکت به سمت سپیدان به سمت جاده یاسوج تغییر مسیر داده و وارد جاده یاسوج شدیم، البته با هماهنگی های ناقصی که برای چادر از هلال احمر انجام داده بودیم و با وجود رفتن به هلال احمر بدون گرفتن چادر به سمت تنگ سرخ حرکت کردیم.

خوشبختانه دو عدد چادر داشتیم که یکی ضد باران و بزرگ بود. پس از رسیدن به تنگ سرخ همگی پیاده شدیم و اتوبوس نیز که از شهرداری گرفته بودیم لطف کرد و تا آنجایی که شد پایین آمد. پس از کول کردن وسایل و پیدا کردن مکان مناسب جهت چادرها و شب، چادرها را برپا کردیم که بعلت طوفانی شدن ناگهانی منطقه چادرها همگی از زمین بلند شد. پس از خوابیدن طوفان که باعث ناراحتی همه شده بود؛ چادرها را درمکان بسیار خوب و محکم مهار کردیم و پس از پایان این کار به سراغ هیزم رفته و همگی با همکاری هم مقدار بسیار زیادی هیزم جمع آوری کردیم. با نزدیک شدن شب و تاریکی، بساط چراغ روشنایی را تهیه دیدیم که متاسفانه بعلت خوردن ضربه به دستگاه تبدیل ولتاژ نتوانستیم که از نور مهتابی استفاده کنیم و تنها کفایت به نورلامپ های ۶ ولتی شدیم .

بعد از برپایی آتش همگی بساط شام را ردیف کردند و پس از صرف شام در اطراف آتش حلقه زدند.  که پس از شادی و بحث های مفید و خسته شدن یکی یکی بساط خواب را ردیف کردند و خوابیدند. چادرها مخصوص خانم ها و بچه ها و آقایان نیز بیرون بودند که به علت وجود هوای بسیار خوب اکثرا” بیرون در کنار آتش شب را به صبح رساندند.

صبح همگی اظهار داشتند که شب خوبی بوده ولی تاصبح نخوابیدند. به هر حال پس از صرف صبحانه و ردیف کردن کارها و وسایل ها برنامه راهپیمایی به سمت داخل تنگ راه انداخته و در ساعت ۱۰:۳۰ اکثر شرکت کنندگان به سرپرستی ساسان کاوه بازدید را شروع کردند و پس از بازدید این افراد که تا ساعت ۱۳:۳۰ به طول انجامید؛  همگی با همکاری هم غذاها را گرم کرده و نهار یکپارچه ای را درکنار  همدیگر صرف کردند. محیط بسیار سالم و تمیز بود و همه صمیمانه با هم همکاری داشتند. پس از صرف نهار و استراحت جمع آوری وسایل ها شروع شد و نهایتا” در ساعت ۱۷:۰۰ عزم بازگشت کردیم. پس از سوار شدن و حرکت به سمت شیراز توقف کوتاهی جهت صرف بستنی در اردکان داشتیم  و در ساعت ۲۰:۰۰ شب به شیراز رسیدیم.

مرتبط:

سفرنامه دریاچه برم فیروز

سفرنامه بهشت گمشده ممسنی

سفرنامه دو روزه غار جدید اکتشاف استهبان

سفرنامه دریاچه برم فیروز

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۶/۱۲

هدف: صعود به ارتفاعات و دریاچه

طبق روال برنامه های تور یک روزه همگی در جلوی اداره جهانگردی جمع شدند. بعلت تاخیر یکی از مینی بوس ها برنامه با تاخیر در ساعت ۰۶:۳۰  شروع شد و پس از سوار کردن اعضای خانواده جمالی  در نزدیکی حسین آباد  نهایتا” در ساعت ۰۷:۰۰  به سمت جاده سپیدان حرکت کردیم. این برنامه بعلت داشتن راهپیمایی ۲ ساعتی با حضور اکثر افراد جوان و بیشتر خواهران برگزار شد و بعلت وجود مکان خوب و بودن دریاچه و برف در این فصل،  استقبال زیادی از این برنامه شد.

در ساعت  ۰۹:۰۰  پس از وارد شدن در جاده کمر در کنار جاده  و زیر درختان  بساط صبحانه را پهن کردیم و پس از صرف صبحانه به سمت منطقه سه چاه حرکت کردیم. جاده پناهگاه مسدود بود و به همین علت  در ساعت ۱۰:۲۰ راهپیمایی را از منطقه سه چاه شروع کردیم. پس از رسیدن به پناهگاه به سمت چپ تغییر مسیر دادیم و نهایتا” پس از گذشتن از سربالایی تیزی به درون دشت سر سبزی رسیدیم. بعد از گذشتن از این دشت که شیب ملایمی داشت  نهایتا”کوه برم فیروز  پدیدار شد و پس از طی این شیب که بعلت زیگزاگ رفتن چندان مشکل نبود به روی کوه برم فیروز سوار شدیم و در ساعت ۱۳:۲۰ پس از کمی راهپیمایی به دریاچه رسیدیم بلافاصله بساط نهار را پهن شد و همگی نهار را درزیر آفتاب و در هوای خنک صرف  کردند.

با هماهنگی بین کلیه شرکت کنندگان و بعلت نبودن آب جهت خوردن،  تعدادی برف های اطراف دریاچه را آورده و درون ظرف ها ریخته و نهایتا” به آب تبدیل کردند و با این وسیله مسئله کمبود آب که بسیار مورد اهمیت بود حل شد. پس از تفریح و استراحت در کنار دریاچه که بسیار دلچسب بود در ساعت ۱۶:۰۰ به سمت پائین راه افتادیم. بعلت بودن افرادی که اولین بار در این برنامه ها شرکت کرده بودند و آمادگی نداشتند مسیر برگشت را از بین ( کلبه زنبوری )  و پناهگاه که شیب کمتری داشت را انتخاب کرده و پس از گذشتن از دره ای به سمت پائین امتداد داشت وارد جاده ی مالرویی که به سمت چپ تمایل داشت رفته و تا چشمه بسیار خوبی که در امتداد جاده بود در ساعت ۱۷:۰۰ رسیدیم. پس از کمی استراحت و خوردن آب بسیار خوب و تمیز به سمت پائین حرکت کردیم و نهایتا” در ساعت ۱۸:۳۰ در ۲ کیلومتری سه چاه به جاده رسیدیم و پس از آمدن کلیه شرکت کنندگان به سمت شیراز حرکت کردیم و در ساعت ۲۱:۰۰ با رسیدن به جلوی اداره جهانگردی برنامه به پایان رسید.

این برنامه باید در خردادماه به اجرا گذاشته شود که احتمالا” سرد می باشد و احتمالا” درتیر ماه هم خوب است.

اعضای شرکت کننده در این برنامه  ۱۰  خانواده بود.

مرتبط:

سفرنامه بهشت گمشده ممسنی

سفرنامه صعود به قله دراک

سفرنامه بهشت گمشده ممسنی

تاریخ:  ۱۳۷۲/۰۴/۲۵

این برنامه که جهت بازدید از نورآباد و بهشت گمشده آن منطقه و با حضور بیش از ۳۰ نفر از خانواده های کارمندان مختلف برگزار گردید. صبح روز فوق  پس از جمع شدن کلیه شرکت کنندگان در محل جهانگردی و آمدن اتوبوس که از قبل تهیه شده بود به سمت جاده بوشهر  حرکت کردیم؛ ساعت حدود  ۰۷:۰۰  بود که وارد جاده شدیم، پس از طی مسافت ۶۰ کیلو متر به دشت ارژن رسیدیم و پس از قرارگرفتن در مکان مناسب صبحانه را صرف کردیم. پس از جمع آوری وسایل به سمت نورآباد ممسنی حرکت کردیم.

پس از گذشتن از تنگ بل حیاط هوا ناگهان گرم شد؛  این گرما تا هنگامی که به منطقه بوان رسیدیم ادامه داشت.  منطقه بوان که منطقه سرحد می باشد از نقاط دیدنی ممسنی می باشد که به نام بهشت گمشده نام برده می شود. این مکان به علت پوشش گیاهی زیاد و ازدیاد درختان گرد و آب فراوان جای مناسبی برای تفریح مردم می باشد که متاسفانه این مکان مدتی است که به صورت شخصی و بومی درآمده و از ورود افراد غیر بومی جلوگیری می کنند.

به علت، حضورتعداد زیاد افراد در  تور و عدم همکاری مردم غیر بومی مجبور شدیم تا مدتی در انتظار مکان مناسب مانده که برای شرکت کنندگان کمی ناراحت کننده بود؛ به هرحال با تلاش و پرداخت هزینه ای موفق شدیم که مکان خوب برای افراد تهیه کرد و پس از جایگزین شدن کمی استراحت کرده و نهار را در همان جا صرف کردیم و نهایتا” پس از گشتن در اطراف در ساعت ۱۸:۰۰ به سمت شیراز حرکت کردیم و در ساعت ۲۱:۳۰ به شیراز رسیدیم.

مرتبط:

سفرنامه صعود به قله تامر

سفرنامه دو روزه غار جدید اکتشاف استهبان