نوشته‌ها

صنایع دستی به خانه‌هایمان آمده اما اغلب کپی است

هنر صنایع دستی و مشکلات مربوط به این حوزه شاید برای درصد کمی از مردم دغدغه باشد اما هنرمندان صنایع دستی از شیشه‌گر گرفته تا نگارگر امروزه به دلایل مختلفی با مشکلات ریشه‌داری سر و کله می‌زنند که اتفاقا برای این قشر دغدغه جدی محسوب می‌شود.

در ادامه بررسی مشکلات حوزه صنایع دستی و با این هدف که این بار مشکل جدیدتری را پیدا کنیم، به گفت‌وگو با مریم علیدوستی، یکی از مسئولان ارزشیابی هنرمندان صنایع دستی پرداختیم تا نظر این کارشناس را درباره وضعیت حال حاضر این حوزه بپرسیم.

هنرمندان ما مفهوم خلاقیت را نمی‌دانند!

یکی از مواردی که در حوزه صنایع دستی از اهمیت برخوردار است و بارها از سوی پژوهشگران این حوزه بر روی آن تأکید شده، خلاقیت است. علیدوستی با تأکید بر اهمیت این مسئله به خبرنگار ایسنا گفت: «مفهوم خلاقیت و کاربرد را هنرمندان ما خیلی نمی‌دانند. الان باتوجه به اقتضای زمانه و تحریم‌هایی که وجود دارند، مواد و مصالحی که باید به هنرمندان در حوزه شیشه و دوخت‌های سنتی برسد، خیلی کم است و این فضا باعث شده تا هنرمندان به سمت یک سبک مینیمال شده حرکت کنند و خب باتوجه به رویکردی که به سمت شهر وجود داشته، به روستاها کمتر توجه شده و این باعث شده فضایی که برای هنرمندان یا افرادی که از روستا می‌آیند، در شهرها محدودتر شود و آن‌ها را به سمت تفکر مینیمال شدن پیش ببرد که البته در کل دنیا این اتفاق افتاده است.»

او ادامه داد: «دهکده جهانی‌ای که برای کل مردم دنیا تصور کردند، باعث شد که همه به سمت مینیمال شدن حرکت کنند. برای مثال اگر نگاه کنید حتی خانه‌ها نیز نسبت به گذشته کوچک‌تر شده است و همین باعث شده برای جلوگیری از فضای شلوغی که در خانه‌ها بود، فضای محدودتری داشته باشیم. این به تبع روی عناصر زندگی ما تأثیر گذاشته و به سمت انتزاعی شدن نیز حرکت کرده است. به همین دلیل هنرمند فکر کرده این خلاقیت محسوب می‌شود و واقعا هم هست؛ اما در کشوری مثل کشور ما خیلی این موضوع اینگونه نیست که کارشناسی شده باشد.»

علیدوستی همچنین اضافه کرد: «انگار مسیری برای هنرمندان فراهم شده است که یا می‌آیند از کشورهای دیگر کپی می‌کنند یا اینکه به صورت فی البداهه هنرمند خودش جذب این می‌شود که به سمت فضای مینیمال برود. این فضای مینیمال در حوزه صنایع دستی اما فوایدی نیز داشته و باعث شده تا صنایع دستی به سمت کاربردی شدن حرکت کند و همین کوچک شدن باعث شود تا برخی هنرمندان به سمت حوزه زیورآلات پیش بروند و بحث سفال نیز به سمت کارهای مینیمالی و کوچک حرکت کند. حتی در فضای نگارگری می‌بینیم که افراد جدید، درحال پیش رفتن به سمت تجسمی هستند و این یک تعریف کلی از اتفاقاتی است که در این عرصه رخ داده.»

او با اشاره به اهمیت کاربردی شدن محصولات صنایع دستی اظهار کرد: «بحث کاربرد در صنایع دستی یعنی بخشی از آثار این حوزه بتوانند به خانه ما بیایند که باید اول فرهنگسازی اتفاق بیافتد تا این اتفاق محقق شود. ولی اتفاقی که در این کاربردی شدن افتاده و ضربه بسیار مهلکی که زده این است که بخاطر نداشتن شناخت کافی از هویت قدیمی خودمان، بیشتر از کشورهای دیگر روی کارهای خودمان کپی می کنیم و خلاقیت کمرنگ‌تر شده است.»

بسیاری از آثار فاخر در حوزه هنرهای سنتی ثبت نمی‌شوند

رعایت نشدن کپی رایت از دیگر مشکلاتی است که علیدوستی در این گفت‌وگو بر روی آن تأکید کرد. او درباره این مسئله گفت: «بحث دوم کپی رایت است که در کشور رعایت نمی‌شود و اصلا گفته نمی‌شود که هنرمندان باید به کجا بروند تا کارشان را ثبت کنند. هنرمند حوزه صنایع دستی باید به کدام مرجع مراجعه کند تا از حق کپی رایتش دفاع شود؟»

او ادامه داد: «ما چند نوع ثبت داریم که درحال حاضر اداره ثبت کل کشور این کار را انجام می‌دهد؛ ولی انقدر توضیح و تفصیلی برای هنرمندان داده نشده و انقدر زیرمیزی افزایش یافته که باعث شده هنرمند مجبور باشد برای ثبت اثرش ۴۰ یا ۵۰ میلیون بدهد. آخرین خبری که من از هنرمندی شنیدم، این بود که به او گفته بودند من ۵ میلیون می‌گیرم و برایت اطلاعات وارد می‌کنم. این سامانه‌ای که طراحی شده به حدی سخت است که اکثرا منصرف می‌شوند. پروسه طولانی‌ای دارد که دو سال کم کم زمان می برد.»

علیدوستی در آخر خاطرنشان کرد: «در حوزه هنرهای سنتی ما نیاز داریم بسیاری از آثاری که فاخر هستند، ثبت ملی شوند ولی نمی‌شوند و یا اینکه اگر قرار است ثبت شوند، کارشناسانی که قرار هست کارها را کارشناسی کنند، اصلا نمی‌شناسند و یا متولی‌ای که درحال حاضر این کار را انجام می‌دهد، خودش شناخت ندارد چه برسد به کارشناسش. بنابراین در بسیاری از موارد هنرمند باتوجه به مشکلاتی که وجود دارد، در نهایت کارشان ثبت نمی‌شود. اگر هنرمند بتواند کارش را ثبت کند، شاید کپی رایت در جامعه ما بیشتر مفهوم پیدا کند.»

منبع: ایسنا

تفویض اختیارات صنایع دستی به ادارات استانی

معاون صنایع‌دستی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از تفویض بخشی از اختیارات حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی به ادارات کل استان‌های کشور خبر داد و گفت: این تفویض اختیارات با هدف تمرکززادیی و تسهیل‌گری انجام شده است.

پویا محمودیان شامگاه چهارم اسفندماه ۱۴۰۰در حاشیه بازدید از بازارچه صنایع‌دستی واقع در کاروانسرای تاریخی گنجعلیخان کرمان در جمع خبرنگاران اظهار کرد: هنرمندان صنایع دستی استان کرمان بسیار خلاق، نوآور و توانمند هستند.
معاون صنایع‌دستی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی عنوان کرد که تنوع بالای رشته ها در استان کرمان بسیار ارزشمند است و بایستی به طراحی محصولات توجه ویژه ای شود و افزود: صنایع‌دستی کرمان سرشار از هنر، زیبایی و ذوق و سلیقه است.
او درباره احتمال ثبت‌شدن پنج شهر صنایع‌دستی استان کرمان در فهرست شهرهای ملی گفت: مدیرکل میراث‌فرهنگی استان کرمان سعی کرده است که پرونده‌های این شهرها را دقیق و کامل تکمیل کنند و همچنین کارشناسان و داوران نیز گزارشات مبسوطی ارایه داده‌اند و امیدواریم خبرهای خوبی برای اهالی هنرمند و هنردوست کرمانی داشته باشیم.
محمودیان بررسی مشکلات هنرمندان صنایع دستی را یکی دیگر از اهداف سفر خود به کرمان دانست و خاطرنشان کرد: با همفکری، راهکارهایی  برای حل مشکلات اتخاذ خواهیم کرد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

زمزمه بازگشایی موزه صنایع دستی معاصر ایران

هنرمند مازندرانی لوح تقدیر ششمین جشنواره فجر صنایع دستی را دریافت کرد

هنرمند مازندرانی رشته لاک‌تراشی در بین برگزیدگان بخش «رویش دوباره سرو» ششمین جشنواره فجر صنایع دستی قرار گرفت و در مراسم اختتامیه این جشنواره از وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لوح تقدیر دریافت کرد.

مراسم اختتامیه ششمین جشنواره فجر صنایع دستی عصر دوشنبه در سالن همایش‌های موزه ملی ایران با حضور وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برگزار شد و برگزیدگان بخش‌های مختلف این جشنواره معرفی شدند که در بین برگزیدگان یک هنرمند صنایع دستی مازندران نیز حضور داشت.

«محمدرضا گلرد» هنرمند ۴۷ ساله هنر – صنعت لاک‌تراشی اهل روستای «واز علیا» از توابع شهرستان نور در بخش «رویش دوباره سرو» این جشنواره که برای نخستین بار برگزار شد لوح تقدیر جشنواره را دریافت کرد.

مهدی ایزدی سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: امسال برگزارکنندگان جشنواره فجر صنایع دستی بخشی را به این جشنواره اضافه کردند که ویژه خانواده‌های حافظ صنایع دستی و هنرمندانِ ادامه دهنده رشته فعالیت پدر یا مادرشان بود. در این بخش هنرمندانی از استان‌های مختلف معرفی شده بودند که تعدادی از آن‌ها شایسته تقدیر معرفی شدند. یکی از این هنرمندان محمدرضا گلرد هنرمند لاک‌تراش اهل نور بود.

وی افزود: محمدرضا گلرد سال‌هاست رشته لاک‌تراشی که شغل و هنر پدرش استاد عبدالله گلرد است را به شکل جدی ادامه می‌دهد و هنرمندی صاحب‌سبک و خلاق در این عرصه است. وی علاوه بر دریافت لوح تقدیر در این بخش، در بخش هنرهای چوبی نیز نامزد اثر منتخب شد. لاک‌تراشی دست‌کم از پنج نسل پیش تاکنون در این خانواده برقرار است و خوشبختانه همچنان شاهد زنده بودن این رشته در خانواده گلرد هستیم.

ایزدی اظهار کرد: انتخاب پیشکسوت هنر لاک‌تراشی مازندران در جشنواره فجر صنایع دستی بخش کوچکی از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های صنایع‌دستی و هنرهای سنتی مازندران است.

سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران گفت: مازندران برای نخستین‌بار در جشنواره فجر صنایع‌دستی منتخب شد. حضور هنرمندان پیشکسوت و صاحب‌نام در عرصه‌های ملی و بین‌المللی موجب دلگرمی هنرمندان جوان این حوزه و تداوم این هنر آبا و اجدادی خواهد بود.

استاد عبدالله گلرد سال ۱۳۹۱ به دلیل کیفیت و اصالتی که در آثارش وجود داشت مهر اصالت یونسکو را دریافت کرد.

بر اساس آمار، بیش از ۱۲ هزار صنعتگر صنایع دستی در استان مازندران فعالیت می کنند که اقلامی همچون لاک تراشی، حصیر بافی، گلیم، چرم، نمد، بافته های ابریشمی، پوستین دوزی، صنایع فلزی، صنایع سنگی، سفال، البسه محلی و سوزن دوزی را تولید می کنند.

منبع: ایرنا

هنر گلیم‌بافی اسکو احیا می‌شود

رئیس اداره‌ میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اسکو از احیا و رونق‌بخشی هنر گلیم‌بافی در این شهرستان خبر داد.

امیر جدایی در بازدید از نمایشگاه گلیم‌های بافته شده زنان روستای آق گنبد اظهار کرد: این نمایشگاه در راستای توانمندسازی و مهارت افزایی جوانان و بانوان این روستا برپا شده است و با توجه به اینکه ایجاد اشتغال، کار آفرینی و ارتقای بهره‌مندی و رونق بازار فروش و احیای این رشته‌ی هنری یکی از مهم‌ترین اهداف این اداره به همراه بسیج سازندگی، شورای اسلامی شهر و دهیاری است، بنابراین تمامی تلاش‌ها در راستای تحقق این امر انجام خواهد شد.

وی ادامه داد: ارائه‌ی پروانه فعالیت، کارت شناسایی انفرادی، برگزاری دوره.های آموزشی رایگان و بهره‌مندی از بازار فروش سایت صنایع دستی سارای و مراکز عرضه صنایع دستی کندوان از جمله اقداماتی است که توسط این اداره‌کل برای هنرمندان صنایع‌دستی ارائه می‌شود که در این راستا برای هنرمندان فعال در رشته گلیم‌بافی نیز این فرصت مهیا شده است.

به نقل از روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌ شرقی، جدایی افزود: شهرستان اسکو هنرمندان روستایی فعال صنایع‌دستی بسیاری دارد که در رشته‌های مختلف در حال فعالیت‌ هستند و در تلاش هستیم تا با ارائه‌ی امکانات لازم، زمینه‌ی فعالیت مداوم آن‌ها را فراهم کنیم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

ماه‌نشان _میراث فرهنگی ناملموس در خطر فراموشی

گیوه بافی ملایر؛ هنر صنعتی در حال منسوخ شدن ‏

در منطقه غربی و جنوب غربی کشور به دلیل شرایط فرهنگی و جغرافیایی پوشیدن ” گیوه” از قدیم ‏رسم بوده است. گیوه، اصولا پای پوشی سبک، با دوام و مناسب برای راهپیمایی‌های طولانی در ‏مسیرهای ناهموار است، با توجه به این خصوصیات، اغلب افراد پیدایش آن را به روزگارانی خیلی ‏قدیم ‌تر از پیدایش سایر انواع پاپوش نسبت داده‌اند‎.‎

 هرچند نمی‌دانیم گیوه‌های ابتدایی از چه جنسی ساخته می‌شده و چه شکلی داشته،‌ اسنادی در دست داریم که نشان می‌دهد قرن هشتم هجری قمری دوران اوج استفاده از گیوه بوده است. گیوه بافی نمادی از مقابله و مقاومت زیبایی هنر ظریف دست در برابر جاده های سرسخت و سنگلاخی و به عبارتی نبرد و تقابل هنر و طبیعت است، به گیوه در اصطلاح محلی ” آژیه” گفته می شود.

گیوه ملایر با قدمت ۱۵۰ سال

رئیس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ملایر گفت: قدمت گیوه بافی در ملایر به بیش از ۱۵۰ سال پیش بر می‌گردد و از هنرمندان قدیمی گیوه باف در ملایر می توان به آقایان کریمی، رنجبر و علی اکبر قلعه اشاره کرد.

ابراهیم جلیلی در گفت‌وگو با ایسنا افزود: در حال حاضر قربان رنجبر در چهار سوق بازار سنتی و قلعه فعال  است، همچنین پنج نوع گیوه به نام‌های آجیده، زیر آج، سنه جونی، گیوه ماشینی و زیر گاومیش، در ملایر بافته می شود.

وی با بیان اینکه گیوه دوزی ملایر هنری است که مهجور مانده و در حال منسوخ شدن است، اظهارکرد: درحال حاضر به دلیل گرانی مواد اولیه، نبود بازار فروش، تولیدات گیوه کاهش یافته است، اما در گذشته گیوه های تولید شده هنرمندان ملایری به نهاوند، خرم آباد و اراک و اهواز و… فرستاده می شده است.

گیوه دوزی ملایر؛ هنر صنعتی در حال منسوخ شدن ‏

جلیلی با تأکید بر اینکه این اداره آمادگی حمایت از این هنرمندان برای آموزش و توسعه هنر فوق را دارد، ادامه داد: گیوه سنتی انواع گوناگونی دارد و تقسیم بندی انواع گیوه بر اساس نوع بافت رویه، مواد استفاده در زیره و اتصال دو تکه کفش به هم صورت می گیرد.

رئیس میراث فرهنگی ملایر در این باره توضیح داد: ” گیوه سنتی ملکی”، دارای رویه‌ ای نفیس و گران قیمت بوده و پنجه درازی است؛ رویه‌اش بلندتر از گیوه ‌های سنتی دیگر بوده و به قسمت پشت آن نیز یک قطعه چرم دوخته می‌شود.

وی با بیان اینکه تخت این نوع  گیوه از پارچه های نخی و لباس های مندرس کرباسی تهیه می شد و امروزه بیشتر از شلوارهای کهنه لی در ساخت آن استفاده می شود، خاطرنشان کرد: پود آن از این پارچه ها و به شکل نوارهایی نازک تهیه می شود و تار آن از پوست گاو است.

جلیلی با اشاره به اینکه پنجه و پاشنه تخت را از پوست گاو تهیه کرده و بعد از اتصال تار و پود به هم، دور آن را حاشیه زده و اضافات آن را می برند، گفت: تخت درست می کنند که به آن ” تخت کهنه‌ای”  یا ” تخت ملکی ” می گویند.

این مقام مسئول در مورد گیوه آجیده یا آجده، توضیح داد: تفاوت این گیوه سنتی با ملکی در این است که رویه ‌آن درشت باف بوده و کف آن هم تخت ‌چرمی بخیه‌ دار است، گیوه سنتی تخت چرمی نیز بسیار شبیه کفش‌های معمولی بوده و تخت آن چرمی است، از این نوع گیوه بیشتر در شهرها استفاده می شود و بر همین اساس آن را  گیوه شهری نیز نامیده اند.

رئیس میراث فرهنگی ملایر بیان کرد: ” گیوه لته ‌ای” تفاوت اصلی‌اش با سایر انواع گیوه در این است که در تخت آن تنها از تکه‌های کهنه پارچه که در اصطلاح به  آن لته‌ای گویند، استفاده می شود، “گیوه تخت لاستیکی”، نیز نوعی گیوه درشت باف و ارزان قیمت است که دارای زیره‌ پلاستیکی است.

جلیلی خاطرنشان کرد: “گیوه ابریشمی”، نوعی گیوه تزئینی و تشریفاتی بوده که تخت آن چرمی یا لاستیکی است اما بافت این تخت بسیار ظریف است، همچنین رویه‌ این نوع گیوه از نخ ابریشمی رنگین بافته می‌شود و گاهی نیز با منجق‌دوزی همراه است .

وی در مورد ” گیوه کردی یا کلاش” افزود: این نوع گیوه که موضوع اصلی این تحقیق  است خاص مناطق کردنشین کشور بوده و محل اصلی تولید آن ناحیه اورامانات بوده و مهمترین ویژگی که  کلاش را از سایر انواع گیوه مشخص می کند مواد بکار رفته در آن است.

این مقام مسئول بیان کرد: رویه این نوع گیوه از نخ پنبه ای بافته شده و زیره آن از پارچه فشرده ساخته می شود و بر همین اساس  کلاش کفشی سبک، نرم، قابل انعطاف و متناسب با محیط کوهستانی است.

استاد گیوه دوزی ملایر

در بازار سنتی ملایر دنبال مغازه و یا حجره گیوه دوزی می گردم و فقط یک مورد را پیدا می کنم؛ این هنر- صنعت در ملایر سال هاست که رو به فراموشی گذاشته و متأسفانه در حال منسوخ شدن است.

گیوه دوزی ملایر؛ هنر صنعتی در حال منسوخ شدن ‏

در چهار سوق اصلی بازار ملایر وقتی رو به منطقه طالقانی حرکت می کنی، در راسته عطاران به یک حجره کوچک سه متری می رسی، که پیرمردی در آن به کار بافت و دوخت گیوه مشغول است؛ نامش”حاج قربان رنجبری” است؛ متولد ۱۳۱۶ در ملایر که سالیان سال است در این شهر مشغول فعالیت بوده و هست.

سرش خلوت و مشغول زدودن زواید یک گیوه کوچک بافته شده برای پسر بچه ای دو، سه ساله است، جلو می روم و بعد سلام و احوال پرسی می خواهم تا با او در مورد کارش مصاحبه کنم، به صندلی کهنه و فرسوده ای که آن طرف تر است، اشاره می کند و می خواهد تا بنشینم تا هم صحبت کنیم و هم او به‌کارش ادامه بدهد.

حجره اش آنقدر کوچک است که حتی خودش به سختی درش جای می گیرد، تمام گیوه ها از سقف تا کف آویزان شده اند، دستگاه کارتخوان و تلفن داخل حجره اش ناخودآگاه لبخند را گوشه لبم می نشاند؛ به نوعی” تداخل ناموزون تکنولوژی و سنت” را تداعی می کند…

همانطور که من سوال می پرسم “حاج قربان رنجبری” با جدیت کارش را ادامه می دهد و کمتر سرش را بلند می کند، می گوید: متولد ۱۳۱۶ در ملایر است و از کودکی کار گیوه بافی را شروع کرده و تاکنون که ۸۴ سال از خدا عمر گرفته از همین حرفه ارتزاق کرده است.

استاد گیوه دوزی ملایر با بیان اینکه وقتی بچه بودم، مادرم من را سر این کار گذاشت، ادامه می دهد: مدتی هم کفاشی می‌کردم اما بعد تصمیم گرفتم همین جوالدوزی را به عنوان شغلم انتخاب کنم.

گیوه دوزی ملایر؛ هنر صنعتی در حال منسوخ شدن ‏

از او می پرسم که بازار کارش مشتری و خریدار دارد و او پاسخ می دهد: خیلی کمتر از گذشته شده، الان دیگر مردم کفش های کارخانه ای و ماشینی را می خرند نه کفش های دست دوز، مثلا در بعضی روزها یک جفت و بعضی روزها هم دو جفت کفش می‌فروشم؛ البته روزهایی هم هست که هیچ کفشی نمی‌فروشم ولی باز نا امید نیستم، چون روزی را خدا می‌رساند.

از زنانه و مردانه بودن گیوه ها و سایزهایی که می دوزد، سوال می کنم و او چوب دستی اش را برمی دارد و به گیوه های رنگی خوش بافت کنار مغازه اش اشاره می کند و می گوید: این گیوه های رنگی مختص خانم هاست، هر سایزی هم که مشتری بخواهد برایش می دوزم؛ از بچه دو ساله تا مرد ۱۰۰ ساله.

در مورد قیمت گیوه ها می خواهم برایم توضیح دهد و او همچنان که مشغول کارش است، می گوید: هر گیوه ای بنا بر دوخت، مدل و مواد اولیه اش قیمتش فرق می کند؛ یک گیوه بچه گانه از ۱۰۰ هزار تومان شروع می شود تا گیوه اندازه یک مرد جا افتاده ۵۵۰ هزار تومان، تفاوت قیمت این کفش‌ها به خاطر زیره آنهاست، زیره‌های چرمی از زیره‌های پلاستیکی گران ‌تر هستند.

می گویم:” حاج آقا رنجبری” گیوه دوزی دیگر دارد منسوخ می شود، حیف است که این همه تجارب را به دیگران آموزش ندهید” و او تأیید می کند و حرفم را پی می گیرد و می گوید: سال ها قبل شاگرد داشتم اما دیگر الان کسی پی این شغل ها نمی آید، یک بار هم میراث فرهنگی کارگاه گذاشت و من در آن آموزش دادم، اما دیگر توان و حوصله اش را ندارم. من با قناعت توانستم این همه سال با این شغل روزگار بگذرانم اما الان جوان‌ها اهل قناعت نیستند و این کار هم درآمد کافی ندارد، برای همین برای جوان‌ها صرف نمی ‌کند وارد این کار شوند.

از او می خواهم تا در مورد فواید و مزایالی این نوع پاپوش بگوید و او با اشاره به نوع دوخت گیوه ها، توضیح می دهد: این کفش ها  برای سفر، پیاده روی، کمر درد و پا درد مناسب هستند و مردم می‌ توانند به راحتی از آن استفاده کنند، پا در این کفش ها عرق نمی کند، گیوه به علت بافت نخی و درزهای بین بافت رویه کفش مانع ایجاد بوی بد پا می شود و تا حدود دو، سه سال هم دوام می آورد.

حاج قربان رنجبری در مورد مواد اولیه گیوه‌ بافی، می افزاید: موادی که در محل تهیه می‌شود شامل پوست گاو، پیه ‌نری گاو و نخ تابیده است و موادی که از خارج محل تهیه می‌شود به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ برای گیوه‌های تخت زیره‌ای که شامل رنگ، پارچه نازک نخی، کتیرا و نخ تابیده (قرقره) است و برای گیوه‌های طرح جدید مثل تخت چرمی و پلاستیکی، شامل میخ پوست دباغی شده، پاشنه‌های لاستیکی، کف لاستیکی، چسب، پوست نری گاو، پارچه نخی و موی بز می‌شود.

 دیگر وقت اذان رسیده و پیرمرد خسته کار به نظر می رسد، بعد از تشکر و خداحافظی در راه با خودم می اندیشم که اگر این گیوه‌ها مطابق مد روز تولید می‌ شدند، می ‌توانستند برای جوان ‌ترها جذاب باشند. با وجود اینکه کار گیوه‌فروشی از رونق افتاده اما همچنان از لحاظ کارایی و کیفیت جزو بهترین پاپوش‌ها محسوب می‌شود و می‌توان با ایجاد خلاقیت و نوآوری در مدل  و طراحی رویه این گیوه‌ها، جوان‌ها را به پوشیدن این پاپوش‌ها ترغیب کرد.

به هر حال اگر می‌خواهید در فصل تابستان یک کفش سبک، خنک و زیبا را پا کنید، به شما پیشنهاد می‌کنم که از ملایر چند جفت گیوه خوش بافت تهیه کنید.

منبع: ایسنا

راه‌اندازی خانه‌های ایرانی با بهره‌گیری از صنایع‌دستی

معاون صنایع‌دستی و هنرهای‌سنتی کشور با حضور در خانه تاریخی زعیم از بخش‌های مختلف و روند تجهیز این بنا با عنوان «خانه ایرانی» بازدید کرد.

به نقل از روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان قزوین، پویا محمودیان صبح روز (۱۱ دی ماه ۱۴۰۰) در بازدید از بخش‌های مختلف خانه تاریخی زعیم که در آینده نزدیک با عنوان خانه ایرانی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، با اشاره به اهداف راه‌اندازی خانه‌های ایرانی گفت: «خانه ایرانی یک ابداع است که در آن خانه‌ای جدا از لوازم دیجیتال و برقی و با استفاده و کاربرد صنایع‌دستی در بخش‌های مختلف معرفی می‌شود.»

معاون صنایع‌دستی و هنرهای‌سنتی قزوین هم در این بازدید اظهار کرد: «خانه‌های ایرانی با تمرکز بر تجاری‌سازی و کاربردی‌کردن صنایع‌دستی راه‌اندازی می‌شوند؛ چراکه تا پیش از این صنایع‌دستی بیشتر در بخش تزیینات و زیباسازی مورد توجه قرار داشته و در حوزه کاربردی کمتر استفاده می‌شده ولی در مدل خانه‌های ایرانی تلاش می‌کنیم علاوه بر کمک به رونق اقتصادی استفاده از آثار تولیدی این حوزه در زندگی عادی و روزمره شهروندان به ویژه جوانان که درآستانه تشکیل زندگی جدید هستند جاری و ساری شود.»
راه‌اندازی خانه‌های ایرانی با بهره‌گیری از صنایع‌دستی

او با بیان اینکه خانه‌های تاریخی برای راه‌اندازی این مراکز مکانی مناسب هستند اضافه کرد: «در خانه‌های ایرانی تقریبا همه چیز با الگوبرداری و محوریت صنایع‌دستی مربوط به دوره تاریخی آن مکان تزیین می‌شوند و در قزوین نیز خانه تاریخی زعیم به عنوان خانه ایرانی در حال آماده‌سازی است و این مساله بدون شک به رونق و توسعه صنایع‌ دستی، گردشگری و کاربردی‌شدن این هنرصنعت در زندگی شهروندان قزوینی کمک خواهد کرد.»

منبع: ایسنا

مرتبط: 

زمزمه بازگشایی موزه صنایع دستی معاصر ایران

صنایع دستی فاخر فارس شناسنامه‌دار می‌شود

معاون صنایع ‌دستی و هنرهای سنتی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس اعلام کرد که تولیدات فاخر هنری صنعتگران صنایع دستی در فارس، شناسنامه‌دار می‌شود.

حیدرعلی زاهدیان نژاد یکشنبه ۱۸ مهر به خبرنگاران گفت: وجود شهرهای جهانی منبت آباده و صنایع‌ دستی شیراز و همچنین شهر ملی دست بافته‌های داری فیروزآباد جایگاه استان فارس را در تولید و ارائه صنایع‌دستی ویژه کرده است.

او ادامه داد: از هفته آینده طرح شناسنامه‌دار کردن محصولات فاخر صنایع‌ دستی استان با همکاری اتحادیه تعاونی‌های صنایع‌ دستی شروع خواهد شد.

رئیس اتحادیه تعاونی‌های صنایع‌دستی فارس نیز بیان کرد: این طرح با همکاری اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی فارس و برای نخستین بار در کشور با همکاری دوجانبه بین اداره‌کل و اتحادیه اجرا می‌ شود.

حسین همتی افزود: با توجه به نیاز صنعتگران و هنرمندان صنایع ‌دستی برای ثبت آثار و برند محصولات خود در زمینه‌های مختلف طرح شناسنامه‌دار شدن محصولات فاخر در دستور کار قرار گرفت.

رئیس اتحادیه تعاونی‌های صنایع ‌دستی فارس گفت: اتحادیه تعاونی‌های صنایع ‌دستی استان اقدام به شناسنامه‌دار کردن آثار فاخر هنرمندان استان به دو زبان فارسی و انگلیسی کرده که البته این شناسنامه جدای از شناساندن اصالت هنر تولیدشده است.

همتی اضافه کرد: شناسنامه‌دار کردن محصولات فاخر صنایع‌دستی می‌تواند تأثیر به سزایی در صادرات و فروش آثار هنرمندان داشته باشد.

او خاطرنشان کرد: تمام آثار فاخر در همه رشته‌های صنایع‌ دستی شناسنامه‌دار خواهند شد و هر هنرمند می‌تواند سالانه تا ۵ اثر فاخر را برای شناسنامه‌دار شدن به اتحادیه تعاونی‌های صنایع‌ دستی استان معرفی کند.

همتی گفت: اولویت درفروش و حضور در نمایشگاه‌های ملی و بین‌المللی همچنین اولویت در راستای صادرات و حفظ مالکیت طرح و اثر برای هنرمند را ازجمله مزیت‌های شناسنامه‌دار کردن محصولات عنوان کرد.

منبع: ایسنا 

طرز تهیه اُماچو و چنگمال جزو ۹ اثر فهرست آثار ملی

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کرمان از ثبت ۹ اثر ناملموس این استان در فهرست آثار ملی کشور خبر داد.

“فریدون فعالی” امروز ۱۲ مهرماه با اعلام این خبر اظهار کرد: آیین سنتی تیرگان زرتشتیان کرمان، بازی قلعه قوسا رابر، اسفندقه، جیرفت و بافت، مهارت پخت گندم شیر (بلغور شیر) کرمان، مهارت تهیه شیرینی محلی خاخل کرمان و رابر، مهارت پخت اوماچو هنگو (آش هنگو) کرمان، بردسیر، زرند و …، مهارت تهیه شیرینی محلی چنگمال کرمان، سیرجان، بردسیر و …، آیین عقیقه، آیین سنتی شب شیشه و مهارت تهیه سرکه محلی کرمان در جلسه شورای ملی ثبت آثار واجد ارزش شناخته شدند.

وی افزود: هرساله پرونده‌هایی برای ثبت آثار ناملموس مناطق مختلف استان کرمان تهیه و برای بررسی و ثبت در فهرست آثار ملی به وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ارسال می‌شود.

فعالی خاطرنشان کرد: امسال سهمیه استان کرمان برای ثبت آثار شش اثر بوده که توانستیم با همکاری واحد مردم‌شناسی اداره کل میراث فرهنگی، ۹ اثر واجد شرایط را ثبت ملی کنیم.

آش اوماج(اُماچو) که با نام شولی نیز معروف است، از پرطرفدارترین آش‌های کرمان به حساب می‌آید. این آش، غذایی مقوی و کم‌هزینه است که با سرد شدن هوا و افزایش آنفلوآنزا و سرماخوردگی، می‌تواند به تقویت سیستم ایمنی کمک بسزایی کند. در واقع این سنت‌ دیرینه کرمانی‌ها است که با تهیه و مصرف این آش در هوای سرد در حفظ سلامتی خود می‌کوشند. آش اوماج کرمان از گروه‌های مختلف غذایی تشکیل شده و از آنجا که مواد ساده و مغذی دارد، هضم آن آسان است.

چنگمال نیز یکی از میان وعده های خوشمزه ایست که در کرمان تهیه می شود و در واقع از دسرهای سنتی این استان است.این خوراک از خرما، نان سنتی و روغن حیوانی تشکیل شده است.مهمترین ماده این غذا خرما است.

منبع: ایسنا

ضرغامی صنایع دستی را از مارپیچ سکوت خارج کند

حجت الله مرادخانی، کارشناس صنایع دستی و مدرس دانشگاه در یادداشتی با تبیین شرایط صنایع دستی در دولت دوازدهم، درخواست‌های خود را در این حوزه مطرح کرد.

مرادخانی در یادداشتی که اختصاصی در اختیار ایسنا قرار داده است، درباره وضعیت حال حاضر صنایع دستی و انتظارات متصور از دولت سیزدهم، این چنین نوشته است:

صنایع دستی و هنرهای سنتی ویترینی فاخر از فرهنگ و هنر ایران است که در بسیاری از موزه های معتبر دنیا، نمایانگر و معرف حس زیبایی دوستی و خلاقیت انسان ایرانی است. عرصه ای ارزشمند که در کنار ویژگی های ناب هنری، دارای قابلیت های اقتصادی و اجتماعی بارزی برای رشد و توسعه جامعه است. این ویژگی ها چیزی نیست که امروز به واسطه رسانه های مختلف و شبکه های اجتماعی شناخته شده باشند، بلکه در متن خاطرات سیاحان و جهانگردانی که در اعصار گذشته به ایران سفر کرده اند، نیز می توان به وضوح رد آن را یافت. با این وجود این عرصه در سال های اخیر از دوران اوج خود دور شده و با رکودی محسوس روبرو شده است. رکودی که در کنار مشکلات بین المللی پیش آمده برای کشور، ناشی از بی توجهی متولیان اجرایی آن در سال های اخیر بوده است. به گونه ای که به مرور جایگاه این هنر صنعت اصیل، در ساختار اجرایی متولی آن یعنی وزارت میراث فرهنگی در مسیری نزولی قرار گرفته است. برای نمونه از ابتدای شکل گیری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سال ۱۳۹۸ و در پی تغییرات ساختاری این وزارتخانه، اسم صنایع دستی از وسط به انتهای نام این وزارتخانه جدیدالتاسیس منتقل شد، بی آنکه وزیر یا دیگر مدیران توضیحی نسبت به این کار ارائه دهند یا دلیلی برای این اقدام بیاورند. به عبارت دیگر بنابر دلایلی نامعلوم نام صنایع دستی بعد از ۱۳ سال از وسط به انتهای اسم این مجموعه منتقل شد. تغییری که شاید ناشی از تغییر پارادایم مدیریتی حاکم بر این وزارتخانه در دولت دوازدهم و کاهش اهمیت این معاونت میدانی و حساس نزد مدیران ارشد آن بود.

این مدرس دانشگاه در ادامه این یادداشت درباره چالش‌های مختلفی که فعالان حوزه فرهنگی با آن رو به رو بوده‌اند، نوشته است:

از طرف دیگر در چند سال اخیر هنرمندان و فعالان صنایع دستی با چالش های مختلفی نظیر مشکل بیمه و دریافت تسهیلات بانکی، کمبود و افزایش قیمت مواد اولیه تولید، افزایش قیمت حامل های انرژی، رکود صادرات، کم رنگ بودن در فضای رسانه ای و در دوسال اخیر بحران کرونا و لغو تمام نمایشگاه های و رویدادهای خرده فروشی صنایع دستی در سراسر کشور روبرو شده اند. چالش‌هایی که از یک سو برنامه و راهبرد عملیاتی برای برون رفت از آنها نبود و از سوی دیگر به گونه ای در سکوت خبری قرار گرفت و همنشینی این دو، توجه نهادهای بالادستی را از این حوزه دور کرد. وضعیتی پیچیده که روند فعالیت فعالان صنایع دستی و در کل حیات این هنر صنعت کهن را با مسائل جدی روبرو ساخته است.

از منظر علم ارتباطات شاید این وضعیت را به کمک مفهوم «مارپیچ سکوت» بهتر بتوان تحلیل کرد. نظریه گرداب یا مارپیچ سکوت توسط خانم الیزابت نوئل نئومان در دهه ۸۰ میلادی ارائه شد. این تئوری می‌گوید بر اساس قدرت رسانه‌ای، یک سازمان یا نهاد می‌تواند عقاید یا نظرات مخالف یا منتقد خود را مأیوس کند و شرایطی فراهم آورد تا در مارپیچ سکوت، از یاد بروند و به فراموشی سپرده شوند. نئومان معتقد است که باید همه پیام‌ها را در یک مجموعه و با هم مورد بررسی قرار داد و نه به صورت مجزا و منفک، تا به تحلیل درستی دست پیدا کرد. به عبارت دیگر این نظریه در تلاش است تا سکوت گروهی را توضیح دهد که احساس می‌کنند نظر و عقیده آنها از نظر تعدادی در اقلیت باشد، هرچند که ممکن است در واقعیت این مسئله درست نباشد.

وی در ادامه یادداشت خود اضافه کرده است:

بر این مبنا به نظر می‌رسد در دولت دوازدهم، مدیران وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی با نادیده انگاشتن نقدها نسبت به وضعیت روز صنایع دستی و بی توجهی آنها به چالش های مختلف صنایع دستی، تلاش کردند تا کلیدواژه‌های مربوط این مطالبات را به گفتمان خود وارد نکرده و از موضع گیری واضح و شفاف نسبت به آن خودداری کنند؛ این در حالی است که در روزهای پایانی وزارت علی اصغر مونسان در نشستی با معاون مدیران صنایع دستی، در یکی از معدود صحبت هایش درباره صنایع دستی، حتی مدعی رعایت عدالت درباره صنایع دستی شد. در حالی که هیچ مصداقی برای این عدالت مورد ادعا مطرح نشد.

در نتیجه شکل گیری چنین رویکردی؛ از یک سو صنایع دستی و مطالبات هنرمندان وارد مارپیچ سکوت شد و از سوی دیگر تلاش شد تا کنشگران و فعالان صنایع دستی از طرح مباحث و انتقادات خود ناامید شوند. این وضعیت مارپیچ سکوت به ویژه در چند سال اخیر و در ارتباط با چالش ها و مسائل مربوط به هنرمندان صنایع دستی و منافع صنفی آنها، به گونه ای محسوس دیده می شد. اینکه در دو سال اخیر و در مواجهه با بحران کرونا، چرا اقدام کارآمدی برای رفع مشکل فروش و زنجیره تامین مواد اولیه و تبلیغات صنایع دستی صورت نگرفت و پاسخی مدون و توجیهی مشخص هم برای آن ارائه نشد. در واقع اتخاذ چنین رویه ای را می توان به تلاش مدیران صنایع دستی در دولت دوازدهم برای سوق دادن صنایع دستی و مطالباتش به مارپیچ سکوت تلقی کرد تا از این رهگذر بتوانند به تثبیت مواضع خود بپردازد. سازوکاری که در تعارض با وظایف و مسئولیت‌های سازمانی و ساختاری این وزارتخانه بود. اما در مقابل معاونت صنایع دستی از هر فرصتی برای اعلام آمارها و ارقام مختلف صادرات و فروش تعداد شهرهای جهانی و نشان های ملی و… سعی در برجسته کردن آنها و موفق جلوه دادن برنامه ها و مواضع خود نزد افکار عمومی داشت.

این مدرس دانشگاه در آخر درباره انتظارت خود از دولت سیزدهم در این زمینه نوشت:

«حال با آغاز فعالیت دولت سیزدهم و حضور عزت الله ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، انتظار می رود با توجه به سوابق مدیریتی و فنی وی، زمینه های مناسب برای خروج صنایع دستی از مارپیچ سکوت فراهم آید. ضرغامی در کنار مدیریت ۱۰ ساله خود در سازمان صدا و سیما، در دو دهه اخیر اغلب فعالیت هایش در عرصه فرهنگ بوده و می توان امیدوار باشیم تا از رهگذر این تجارب و نفوذ بالای ایشان در ساختار سیاسی و اجرایی کشور بستر مساعدی برای فعالیت محسوس تر صنایع دستی و فعالانش مهیا شود و افکار عمومی جامعه بیشتر اهمیت این هنر صنعت اصیل ایرانی بشناسند و با آن ارتباط اثربخش تری برقرار کنند. ضرغامی از یک سو به کمک تجارب رسانه ای کلان خود و از سوی دیگر با شناخت واقع بینانه از فرصت ها و تهدیدات امروز صنایع دستی، خواهد توانست گامی هایی موثر برای احیا و حرکت صنایع دستی در سطح کلان فراهم آورد. تحقق این مهم البته منوط به بررسی میدانی و شناخت مسائل و چالش های صنایع دستی و نیز ارتباط سازنده با کارشناسان و فعالان بخش خصوصی صنایع دستی خواهد بود؛ که امیدواریم با شکل گیری تعاملی سازنده و دوسویه، بستری استوار برای این حرکت جمعی و خروج صنایع دستی از مارپیچ سکوت فراهم آید.»

منبع: ایسنا

مرتبط:

زمزمه بازگشایی موزه صنایع دستی معاصر ایران

از تفریح تا صنایع دستی؛ گردشگری کجای ماجراست؟

تاروپود زرینِ هنر در مجموعه بافته‌های سنتی خراسان شمالی

صنایع‌دستی بومی استان خراسان شمالی در ۸ گروه و ۴۲ رشته قابل تقسیم‌بندی است. گروه‌هایی که انواع این صنایع‌دستی در آن می‌گنجد شامل گروه‌های دست‌بافته‌های داری و غیر داری، نساجی سنتی، پوشاک سنتی، رودوزی‌های سنتی، صنایع فلزی و… است.

استان خراسان شمالی، با داشتن اقوام و فرهنگ‌های مختلف، مجموعه‌ای غنی و متنوع از انواع دست‌بافته‌های سنتی را در خود ذخیره دارد که هم ازنظر طرح و نقش و هم ازنظر تکنیک بافت قابل‌توجه است. در ادامه گزارش تعدادی از آن‌ها به‌طور مختصر معرفی می‌شود.

نساجی سنتی (پارچه‌بافی) 

در گذشته این هنر درصد بالایی از مواد اولیه موردنیاز تولید لباس و پوشاک را در استان تأمین می‌کرده است. در حال حاضر نیز بخشی از این منسوجات نظیر چادرشب، حوله، چوخه، پارچه‌های ابریشمی و… در سطح استان بافته می‌شود.

چادرشب بافی

چادرشب پارچه‌ای است دستبافت، رنگارنگ و چهارخانه که امروزه بافندگان روستای رویین اسفراین  خراسان شمالی به‌عنوان دهکده نساجی سنتی کشور در تولید و عرضه این محصول نقش بسزایی دارند. این پارچه در موارد گوناگونی چون روتختی، رومیزی، پرده و آویز، رومبلی و… مورداستفاده قرار می‌گیرد.

این هنر صنعت در شهرستان‌های اسفراین و گرمه تولید می‌شود.

ابریشم‌بافی

ابریشم به‌واسطه نرمی، شفافیت، ظرافت و استحکام فوق‌العاده که دارا است یکی از مهم‌ترین و گران‌بهاترین الیاف نساجی بشمار می‌رود. نحوه بافت کاملاً شبیه پارچه‌بافی سنتی است و مصارف آن در دوختن لباس، روسری، دستمال و لبه یقه، سرآستین و پیش‌سینه لباس‌های محلی فاخر و… است.

در منطقه راز و جرگلان، بجنورد، ابریشم‌بافی از قدمت زیادی برخوردار است. نقوش این نوع بافته غالباً به‌صورت هندسی و برجسته بر روی کار نمایان است. صنعتگران شهرستان‌های بجنورد، اسفراین و گرمه تولیدکننده ابریشم استان هستند.

حوله بافی

نوعی فرآورده نساجی سنتی خراسان شمالی است که در ابعاد کوچک عرضه می‌شود. تاروپود آن تماماً از نخ پنبه‌ای بوده و جاذب رطوبت است. اسفراین، بجنورد، گرمه، جاجرم، شهرستان‌های فعال در این رشته هستند.

سیاه چادر بافی

دست بافته‌ای بسیار ساده با موی بز برای تولید چادر عشایری خراسان شمالی که با توجه به خاصیت موی بز محافظ بسیار خوبی در برابر سرما و رطوبت است. مانه سملقان، شیروان، اسفراین از مهم‌ترین مراکز تولید این محصول در سطح استان است.

کیسه بافی

دست بافته‌ای که از پشم بهاره و دست‌ریس با ظرافت زیاد تهیه شده و در استحمام مورداستفاده قرار می‌گیرد. صنعتگران منطقه مانه وسملقان، شیروان، تولیدکننده این هنر صنعت هستند.

شال‌بافی

نوعی دست‌بافته چهارگوش بسیار ظریف است که دارای تارهای یکرنگ بوده و نقوش، توسط پودهای رنگی پدیدار می‌گردند. در این بافت سر آزاد پودها در پشت پارچه دیده می‌شوند. شهرستان‌های جاجرم، گرمه تولیدکننده این محصول هستند.

چوخه بافی

چوخه را نوعی تن‌پوش پشمی معنی می‌کنند. چوخه به‌عنوان جلیقه چوپانی، لباس کشتی (پالتوی چوخ)، پا تابه، کت‌وشلوار و… بکار می‌رود و به علت نوع آب‌وهوای سرد و شرایط اقلیمی، مردان چوخه را به‌عنوان البسه در زمستان استفاده می‌کردند. به علت استحکام بسیار خوب این پارچه در برابر کشش و ازآنجاکه در مبارزه کشتی هیچ پارچه‌ای مانند چوخه دوام نمی‌آورد پوشیدن این لباس به‌عنوان یکی از قوانین کشتی محلی این خطه محسوب شده و نام این مبارزه به کشتی با چوخه شهرت یافته است. شیروان، اسفراین ازجمله شهرهای خراسان شمالی هستند که به تولید این محصول می‌پردازند.

نوار بافی

بافتن نواری باریک و بلند از جنس نخ، پشم و ابریشم دست‌بافت است که در منطقه رویین اسفراین و راز و جرگلان با طرح‌های متفاوت بافته می‌شود و به مصارف تزئینی لباس می‌رسد این نوارها به‌وسیله کارت‌های چهارگوش بافته می‌شوند. اسفراین و جاجرم از مهم‌ترین مراکز تولید این محصول است.

پی تاوه (گزی بافی) 

دست بافته‌ای با عرض ۱۵ سانتی‌متر با تاروپود پشمی ظریف که قسمتی از آن با نخ الوان رودوزی شده باشد که برای بستن به ساق پا در نواحی سردسیر خراسان شمالی استفاده می‌شود. جاجرم، شیروان تولیدکنندگان این هنر صنعت هستند.

پوشاک سنتی

پوشاک در خراسان شمالی به دلیل تعدد اقوام از گوناگون خاصی برخوردار است. وجود اقوامی چون تات، ترکمن، ترک، کرمانج با پوشش‌های متفاوت زیبایی‌های خاصی را به وجود آورده است. در این خصوص پوشش ترکمن و کرمانج به دلیل استقبال مردمان این اقوام هنوز هم مورداستفاده قرار می‌گیرد. این پوشش‌ها در هریک از طوایف این اقوام نیز متفاوت است.

چاروق دوزی

چاروق عبارت است از پاپوش یا پای‌افزاری که از قدیم‌الایام مورداستفاده بوده و با اشکال مختلف تهیه و ساخته‌شده و از جنس چرم بوده است.

از ابزار کار موردنیاز این صنعت خراسان شمالی دست می‌توان به گزن، تسمه کش، مشته، قالب چوبی، درفش و از مواد اولیه موردنیاز جهت ساخت چاروق می‌توان به چرم، نخ ابریشم اشاره کرد. چاروق از محصولات تولیدی شهرستان‌های بجنورد و جاجرم است.

جوراب‌بافی

جوراب بافته‌شده از پشم به لحاظ حجیم بودن و حبس کردن گرما در ساختار جوراب در فصول سرما بهترین گزینه برای محافظت از سرمای گزنده در مناطق کوهستانی استان است.

جوراب با پنج میل چوبی به طول بیست سانتی‌متر بافته می‌شود که همیشه چهار میل به شکل مربع در جوراب است و پنجمین میل به ترتیب اضلاع جوراب را طی کرده و در هردو وزن مقداری به‌اندازه جوراب می‌افزاید. پنجه جوراب از ابتدا یکرنگ و بدون نقش و ساده بافته می‌شود و پاشنه جوراب در آخرین مرحله یعنی بعد از اتمام کامل جوراب بافته می‌شود.

طرح‌ها و نقش‌های جوراب بسیار متنوع و الهام گرفته از طبیعت و فرهنگ منطقه است. این هنر در تمام شهرستان‌های استان تولید می‌شود.

کلاه بافی

جنس نخ مورداستفاده در این نوع کلاه، کرکی است که از بز تهیه می‌شود و با وسیله‌ای به نام دیلکون، هم‌زمان با بافت ریسیده می‌شود. بافت آن تنها با ۵ میل ساده انجام‌شده و نیاز به دستگاه خاصی ندارد. رنگ کلاه، خودرنگ و اغلب به رنگ‌های سفید، کرم، قهوه‌ای و مشکی دیده می‌شود و هیچ‌گونه رنگرزی روی آن صورت نمی‌گیرد.

از ویژگی‌های مهم این کلاه عایق بودن آن در برابر سرما و گرماست. به همین دلیل اهالی منطقه در دو فصل زمستان و تابستان این کلاه را به سردارند.

این هنر خراسان شمالی صنعت به شماره ۱۰۸ در فهرست آثار ملی ثبت‌شده کشور قرار گرفته است. گرمه، جاجرم، فاروج، بجنورد، شیروان ازجمله مراکز مهم تولید این هنر هستند.

عروسک بافی

هنری است که در آن با استفاده از میل و قلاب بافتنی، عروسک‌های متنوع و رنگارنگی بافته و درون آن را با پنبه یا پشم پر می‌کنند. سپس الحاقاتی مانند کلاه و دامن را به آن می‌افزایند. صنعتگران شهرستان‌های بجنورد، شیروان در تولید این محصول فعال هستند.

قلاب‌بافی

بافت انواع محصولات خراسان شمالی از قبیل لباس، کلاه، دستکش و انواع رومیزی، عروسک‌های بافتنی و… توسط قلاب میله‌ای با نوک خمیده و با استفاده از الیاف طبیعی را قلاب‌بافی می‌گویند. این هنر در تمام شهرستان‌های استان تولید می‌شود.

منبع: میراث آریا