ماجرای محراب حاشیهساز چه بود؟
همه چیز از یک غواصی شروع شد، وقتی مربی غواص و شاگرد او که از قضا باستانشناس هم بود برای تمرین به دل آبهای خلیجفارس در محدوده قشم زدند و با شیء محراب مانندی مواجه شدند که به واسطه قرار گرفتن آن روی تکههای مرجانی ته دریا و لایههای جرم و جلبکهای پوستهشده روی آن، احتمال قدیمی بودن آن برایشان مطرح شد.
با طرح این احتمال که چنین شیئی در خلیجفارس میتواند یک شیء نویافته باشد که نیاز به بررسیهای طولانیمدتی دارد و بدون هیچ اظهارنظر رسمی درباره قدمت این شیء، خبر آن به نقل از سمانه لشگری، دانشآموخته باستانشناسی که آن را به چشم دیده و روی آن انجام بررسی داده بود و به گفته خودش، با پیگیریهایی که از منطقه آزاد قشم و میراث فرهنگی انجام داده بود و هیچ کدام از این دو دستگاه آن را آشنا نمیدیدند، منتشر شد.
بعد از انتشار این خبر، اسنادی از ساخت این شیء در سال ۹۲ توسط یک جانباز در استان هرمزگان منتشر شد که حالا خودش هم معتقد است درباره آن درست اطلاعرسانی درستی انجام نشد. غواص یابنده این محراب میگوید این موضوع و همچنین سکوت مسئولان محلی موجب شد تا او آن را به عنوان یک شیء نویافته معرفی کند.
حالا با دو شخص مرتبط با این شیء، که یکی آن را ته دریا انداخته و دیگری آن را بالا آورده، گفتوگو شده و توضیح آنها درباره این شیء محرابیشکل ارائه میشود.
این اشتباه متوجه مسئولانی است که پاسخ درستی ندادند
سمانه لشگری، دانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی که بعد از دیدن این شیء و بررسیهای مورد نیاز و اطلاعرسانی به میراث فرهنگی قشم و مسئولان منطقه آزاد قشم، وجود آن را به عنوان شیء ناشناخته در آبهای خلیجفارس خبری کرد، در توضیح جداگانهای بعد از اعلام معاصر بودن این سازه که توسط اسماعیل دلشاد در سال ۱۳۹۲ ساخته شده گفت: ما غواصیم، در محوطه غواصی میکردیم که آن شیء را به صورت اتفاقی دیدیم. ما باستانشناسان هر چه را میبینیم و فکر میکنیم که از نظر تاریخی اهمیت دارد، بررسی و در صورت رسیدن به قطعیتی نسبی، آن مورد را اطلاعرسانی میکنیم.
او با بیان اینکه ممکن است هزاران غواص قبلتر از او آن شیء را دیده باشند و شاید برای برخی جذاب نبوده که هیچ بحثی درباره آن مطرح نکردهاند توضیح داد: با این وجود طبیعی است که وجود چنین شیئی برای افراد دیگری مانند من کنجکاوی برانگیزد. اولین کار این بود که تصاویر و فیلمهایی را که گرفته بودم به اساتید باستانشناس و غواص خود نشان دادم؛ اما هیچ کس نمیدانست آن چیست. بعد از این قضیه من این گزارش را مکتوب کردم و با توجه به تصاویری که داشتم، با آقای دشتیزاده – رییس میراث فرهنگی منطقه آزاد قشم – و آقای زارعی – معاونت گردشگری میراث فرهنگی قشم – ارتباط گرفتم، با آنها در جلسات حضوری صحبت کردم و عکسها و فیلمها کاملا مشخص و واضح بودند و تمام اطلاعات، سایز، متریال و… را گفتم. اما آنها گفتند نه چنین چیزی را تا کنون دیدهاند و نه شنیدهاند و درباره آن هیچ اطلاعاتی ندارند.
لشگری با اشاره به جستوجوهایی که در شبکههای جستوجوگر مانند گوگل داشته تا شاید بتواند قبل از رسانهای کردن آن، اطلاعاتی به دست آورد، اما تلاشهایش بینتیجه بوده است، گفت: این قصور و کمکاری میراث فرهنگی و منطقه آزاد قشم است که هیچ نام و نشانی از این شیء را در اختیار پژوهشگر قرار ندادند. در این شرایط من گزارش خود را مکتوب کردم، اقدامی که در باستانشناسی طبق چیزی که آموختهام، یک شیوه کارِ درست و مناسب است. چون یک اثر را دیدهایم که ظاهرا قدمت دارد و هیچ کس اطلاعی از آن ندارد و المانهای موجود روی آن مذهبی و فرهنگی هستند که میتواند این مفهوم را برساند؛ “در باستانشناسی مدرن دنیا، این اثر باستانشناسانه است”.
او با بیان اینکه المانهای قرارگرفته کنار یکدیگر روی این شیء برای استادان او بسیار عجیب بوده است، افزود: برخی المانهای استفادهشده روی این شیء اصلا عُرف نبودهاند، مانند المانی که برای اسلام مشخص شده بود. معمولا زمانیکه بخواهیم برای نشان دادن شیعه المانی انتخاب کنیم از کلمات مقدسی مانند «الله» یا «علی» استفاده میکنیم، یا اگر قرار باشد طبق رسوم سنیگری کلمهای استفاده شود، تصویر ماه کشیده میشود، اما در این شیء طاق ضربی کشیدهاند. در صحبتهایی که با رییس پژوهشکده باستانشناسی داشتم، برای وی نیز بسیار عجیب بود که چطور چنین المانهایی کنار هم قرار گرفتهاند.
او با اشاره به اینکه در فیلمهای منتشرشده از سوی آقای دلشاد، فرم و شکل کامل مشخص نیست و همه تصاویر از کنار گرفته شدهاند، بیان کرد در صحبت با اسماعیل دلشاد به وی اعتراض کرده که چرا هیچ خبر یا نکته درستی از اقدام وی منتشر نشده که وی نیز این اشتباه را متوجه مسئولان سابق منطقه آزاد قشم دانسته است.
مسئولان سابق منطقه آزاد قشم برای نهایی شدن کار سنگاندازی کردند
اسماعیل دلشاد – مسئول سابق کمیته غواصی استان فارس – که سال ۱۳۹۲ این شیء را ساخته و در منطقهای مشخص در آبهای خلیجفارس قرار داده است گفت: به دنبال ایدهای که در ذهن خود داشتم، فکر کردم به واسطه آنچه در قرآن آمده که «ما کل حیات را از آب آفریدیم»، ادیان مختلف چطور میتوانند دور یکدیگر نیایش کنند، آنهم با توجه به دیدی که در برخی از کشورهای اروپایی نسبت به دین اسلام به وجود امده است، با اجازه مراجع تقلید برای نخستین بار در تاریخ اسلام، نماز جماعت را در زیر آب برگزار کردیم که برای انجام این کار، نیاز به انجام اقداماتی بود.
او گفت: این محراب بعد از ساخته شدن در سال ۱۳۹۲، به وسیله جرثقیل تا پلاژ زیتون در منطقه منتقل شد و همان جا داخل آب قرار گرفت و جلو کلوبهای غواصی نصب شد، به همین دلیل نیز به غواصان عضو این کلوب اطلاع دادیم که این محراب اینجاست، در آن زمان برخی از شبکههای خارجی و شبکه قرآن هم خبر آن را منتشر کردند.
دلشاد انجام این اقدامات را نخست ساخت محرابی با دو و نیم تن وزن دانست که نشان دهد نمایندگان چهار دین معرفیشده در قرآن کریم در کنار یکدیگر در حال عبادت هستند و توضیح داد: محرابی مشخص به شکل کره زمین و در وسط طرح ساخته و قرار شد تا نماد چهار دینِ معرفیشده در قرآن یعنی یهودیت، مسیحیت، دین زرتشت و اسلام در دو گروه سنی و شیعه را دور یک محراب جمع کنیم و آنها عبادت دینی خود را دور این محراب به جا آورند، به همین واسطه و در قدم دوم در مکاتبه با مسئولان این چهار دین از آنها خواستیم تا هر کدام یک نماینده معرفی کنند، که این کار نیز انجام شد، بنابراین به نمایندگان معرفیشده در جزیره قشم آموزش غواصی دادیم.
او با اشاره به این که هر کدام از نمایندگان ادیان با پوشیدن ردای دین خود به زیر آب رفته و در محراب این جسم که در مرکز دایره قرار گرفته است، عبادت کردند، گفت: نماینده کلیمیها کتاب تورات خود را که پرس شده بود، زیر آب برده و نماز خواند، نماینده مسیحیها صلیب کشید و دعا کرد و نماینده زرتشتیها نیز به روش خود و نماینده مسلمانان در دو بخش شیعه و سنی هر کدام به روش خود در زیر آب نماز خواندند.
دلشاد ادامه داد: هدف این بود که یک کار مذهبی انجام شود، سختیهای زیادی برای اجرایی شدن این کار به ما وارد کردند، به خصوص مدیران منطقه آزاد سابق و دیگر مسئولان که هیچ همکاریای با ما نداشتند و فقط برای اجرایی شدن کار سنگاندازی کردند، در نهایت شاید به همین دلیل هم اطلاعرسانی درستی انجام نشد.
منبع: ایسنا
مرتبط: