آماندا _راوی متفاوت جاده ابریشم
فیلم مستند آماندا در جاده ابریشم جدیدترین اثر علی صلح جو، از بازسازی مسیر جاده ابریشم و اهمیت آن در امور فرهنگی و بازرگانی با ساختاری نوین از شرق تا غرب و همچنین حوزه خلیج فارس ایران را متفاوت با دیگر روایان با زبان هنری بازگو میکند.
جاده ابریشم با نوستالوژی تاریخی در میراث فرهنگی و بازرگانی چندین کشور در جهان از جمله کشور ایران است که با توجه به رشد اقتصادی چین در جهان به باسازی شبکه ارتباطی بین کشورها این جاده ضرورت خاصی دارد. که از این رهگذر ایران می تواند کالاها خود را در این شبکه جهانی عرضه کند.
بازنگری این شبکه در ایجاد صلح و دوستی بین ملل جهان و کشورهایی همسایه برای شرایط اقتصادی برابر و همچنین ترویج فرهنگهای بومی نیز دارای اهمیت قابل توجهی است .
فیلم مستند آماندا در جاده ابریشم جدید ترین اثر علی صلح جو، است.
وی هم اکنون که در حال تحقیق و نگارش در باره این جاده تاریخی است.
آماندا در این ره گذر تاریخی از بازسازی مسیر جاده ابریشم و اهمیت آن در امور فرهنگی و بازرگانی با ساختاری نوین از شرق تا غرب و همچنین حوزه خلیج فارس ایران را روایت می کند.
ماجرا آماندا با دیدن پارچه حریر زربافی شروع می شود که نام کسی به پارسی در آن نوشته شده است و او به دنبال شجره خود به ایران می آید و بقیه ماجرا می پردازد.
صلح جو در خصوص ساخت فیلم سینمایی جدید خود گفت: در حال مذاکره با چند تهیه کننده و انتخاب کشور مناسب با فضای فیلم نامه جدیدم هستم. این نویسنده وکارگردان در کارنامه خود چندین فیلم مستند و نگارش سناریو های سینمایی و ساخت تله فیلم سینمایی منشی موقت را دارد.
جاده ابریشم یا راه ابریشم شبکه راههای بههمپیوستهای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند میداد؛ مسیری که تا سده پانزدهم میلادی بهمدت ۱۷۰۰ سال، بزرگترین شبکهٔ بازرگانی دنیا بود. یکی از مهمترین قسمت نوار شمالی ایران که جاده ابریشم از آن میگذشت از نوار ساحلی ایران از شهرهای نور، رویان و نوشهر نیز عبور میکرد و به سمت گیلان میرفت و از آن سمت از ایران خارج میشد.
این راه از شهرستان توان هوانگ در چین به ولایت کانسو میآمد و از آنجا داخل ترکستان شرقی امروزی میشد و از درون آسیای مرکزی میگذشت و از راه بیشبالیغ و آلمالیغ و اترار به سمرقند و بخارا میرسید. در بخارا قسمت اصلی آن از راه کویان (جوین) مرو، سرخس، نیشابور، گرگان، بام و صفیآباد به ری میآمد و از ری به قزوین و زنجان و شمال همدان از سمت کبودراهنگ سمت شمال این شهر نزدیک کوه قولی یابا و اردبیل و تبریز و ایروان میرفت و از ایروان به ترابوزان یا بیکی از بندرهای شام پایان میگرفت. قسمت فرعی این راه از سمرقند به خوارزم و از خوارزم به سرای و هشترخان و از آن جا به کنار رودخانه «دن» و بندرهای دریای آزف پایان مییافت. مهمترین کالایی که از ایران میگذشت، ابریشم بود، اما چون ایرانیان مقدار بسیاری از ابریشم خام چین را که وارد میکردند، به خود تخصیص میدادند میتوانستند فراوردههای خویش را به هر بهایی که بخواهند، به کشورهای باختر زمین بفروشند.
نخستین کسی که نام راه ابریشم را در سال ۱۸۷۷ میلادی، برای این مسیرها برگزید، جغرافیدان آلمانی فردیناند ریختوفن بود.وی به سبب حمل ابریشم چین از این راه به دریای مدیترانه و مناطق گوناگون دیگر بین راه این نام را برگزید.
جاده ابریشم را شاید بتوان مهمترین جاده دنیا تا قرن پانزدهم تصور کرد. این جاده نه تنها نقل و انتقال کالا را امکانپذیر میکرد بلکه باعث انتقال باورهای فکری مثل اسلام، هندوئیسم، بودیسم و مسیحیت نیز شد. به علاوه بیماریهایی مانند طاعون نیز از این مسیر منتشر میشدند. این بیماریها در قرن دوم و سوم باعث کاهش جمیعت در چین و مدیترانه و در نتیجه تضعیف امپراتوریهای این نواحی شدند.
جاده ابریشم در یک نگاه
یکی از شاهراه های مهم بازرگانی در قاره ی آسیا، جاده ای به نام جاده ی ابریشم بوده است که ملل و تمدن های مختلف بر سر راه خود را به هم پیوند می داده است. فعل ماضی به کار بردن برای این جاده شاید زیاد درست نباشد زیرا این جاده هنوز هم وجود دارد و در حال کار است اما دیگر از شکوه ورونق افسانه ای گذشته را شاید نداشته باشد.
این جاده افسانه ای از جنوب آسیا، شمال آفریقا و قاره اروپا گذر می کرده و تاجران و بازرگانان بسیاری را به خود دیده است که برای تبادل کالاها و در پی آن فرهنگ ها از این جاده گذر کرده اند. در ادامه با الی گشت همراه باشید تا به همراه هم نگاهی به این که چرا جاده ابریشم به این نام معروف شده است داشته باشیم.
نگاهی بر تاریخ جاده ابریشم
در بسیاری از کتب تاریخی این گونه نوشته اند که جغرافی دان آلمانی، فردیناند ریختوفن برای اولین بار در سال ۱۸۷۷ به این جاده پهناور نام ابریشم را داده است وتنها دلیل آن هم حمل ابریشم چین از این جاده به کشورهای حوزه دریای مدیترانه و مناطق دیگر است. این اسم دلالت بر شبکهای از راههای تجاری در این مسیر داشت که چین و اروپا را از قرن ۳ پیش از میلاد به هم وصل میکرد. اما مالکوم کالج، مورخ و تاریخ نگار معروف انگلیسی، به وجود آمدن جاده ابریشم را به اوایل دوران مهرداد دوم، یکی از شاهان سلسله ی اشکانیان مرتبط دانسته است.
میتوان در هر دوی این نظریه ها شک کرد زیرا، اگر چه محل قرارگرفتن مکان هایی پیش از تاریخ همچون تپه چخماق شاهرود، تپه حصار دامغان، چشمه علیری و یا تپههای سراب وسرآسیاب کرمانشاه را به دقت بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که انسانها و تمدن های پیش از تولد مسیح نیز به اهمیت و جایگاه این شاهراه تجاری پی برده بودند.
پس در نتیجه جاده ای که امروزه آن را جاده ابریشم می نامیم سال ها قبل تر وجود داشته و شناخته شده بوده است و همچنین اهمیتی تعیین کننده داشته است. در حدود ۴ الی ۶ هزار سال پیش از میلاد مسیح، مردمی که در کنار صحرای غربی و صحرای مصر زندگی می کرده اند، شروع به تبادل و آوردن حیوانات اهلی از این منطقه به مناطق خودشان کرده بودند.
حتی پیش از ظهور فرعون های مصری، ۴ هزار سال قبل از میلاد مسیح در منطقه ی کنعان، از جنوب غربی آسیا جانوران اهلی و سفال خریداری و از طریق این جاده به مصر منتقل می شده است. در زمان ساسانیان، بازرگانی در جاده ی ابریشم و دریافت حق و حقوق گمرکی از آنان، یکی از راه های درآمدی حکومت ساسانیان از این جاده و از بازرگانان و کاروانیان بوده است. ضمن این که تجار ایرانی گیاهان دارویی و عسل، قالی، سنگ های با ارزش و گران بها و پارچه های مرغوب بیشترین تجارتشان بوده که از طریق این جاده انجام می شده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بزرگ ترین مشتری تجار ایرانی، چینی ها بوده اند.
از صادرات مهم چین هم به ایران پارچه های ابریشمی بوده است که حتی در دوره ای حکم پول رایج و مقبول را داشته است. این مسیر از دوران پیش از تولد مسیح تا عصر حکومت صفویه یکی از راه های اصلی تجارت آسیا و شاید دنیا محسوب میشده است که در دوره های مختلف چند راه فرعی به راه اصلی آن یا پیوسته است و یا از آن منشعب شده است.
ضمن آنکه باید حتما به این نکته اشاره کرد که به دلیل پر تردد بودن این جاده، کتیبهها و نقش برجستههای مهمی در حاشیه این جاده بر روی کوه ها و صخره ها کنده شده که حکم تبلیغات و تبلیغات آن لاین امروزه را برای تجار، در آن زمان داشته است. از مهم ترین این تبلیغات باستانی میتوانیم به نقش برجسته آنوبانی در سرپل ذهاب کرمانشاه که قدیمیترین نقش برجسته کشور ایران است و یا نقش برجسته بیستون در نزدیکی کرمانشاه و نقش برجسته فتحعلی شاه قاجار در کنار چشمه علی ری که روی نقش برجسته بهرام چوبین حجاری شده است، اشاره کنیم. البته از نظر تاریخی باید این نکته را بدانید که هدف ایرانیان در آن زمان تنها از داشتن ابریشم، تجارت نبود بلکه می خواستند امپراتوری روم را تضعیف کنند. البته سران بیزانسی در برابر این سیاست ایران ساکت نمی ماندند و به مقابله بر می خواستند اما بی نتیجه می ماند که توضیح آن البته در مجال این بحث نیست.
در حدود سال ۵۳۱ میلادی، بین ایرانیان، بیزانسی ها و ترک ها بر سر تصاحب امتیاز جاده ی ابریشم رقابتی بسیار بزرگ شکل گرفت. بر طبق پژوهش های باستانی انجام شده در زمینه ی جاده ی ابریشم، اهمیت این جاده از قرن ۱۹ برای اروپاییان معلوم شد و آن ها در صدد پژوهش ها و عملیات باستان شناسی در این منطقه بر آمدند. در این راه اتفاقا اشیای باستانی نیز کشف شد که هم اکنون در موزه هرمیناژ سنت پترزبورگ نگه داری می شود و در سال ۲۰۱۴ قسمتی از این اشیا کشف شده به نمایش عموم نیز در آمدند.
جاده ابریشم جدید
در حال حاضر مجمع جهانی شهرهای جاده ابریشم در شهر قزوین به عنوان یک مرکز بین المللی فرهنگی، اقتصادی و گردشگری در ایران با نظارت آژانس برنامه اسکان با هدف تعامل سازنده و همکاری متقابل با ۳۰۰ شهر از ۷۳ کشور که در مسیر جاده ی ابریشم قرار دارند شکل گرفته است. هدف این سازمان، تحقق اهداف پایدار توسعه ی تجاری با تشکل هایی فرهنگی، اقتصادی و گردشگری است که در سال ۱۳۹۵ در کاروانسرای سعد السلطنه ی شهر قزوین تاسیس شد.
در ۱۶روز مه سال ۲۰۱۷ طی مراسمی در چین و با حضور ۳۰ تن از رهبران جهان، جاده ی ابریشم جدید در چین افتتاح شد تا را جدید برای فرصت های اقتصادی چین که در حال حاضر یکی از قدرت های اقتصادی جهان است، به وجود آید. جاده ی ابریشم جدید امکانی تازه در اختیار کشورها قرار می دهد تا تجارت خود را از آسیا، اروپا وآفریقا را بیش از پیش گسترش دهند.
منبع:ایرنا
مرتبط: