گشتی در خانه گاندی در بمبئی
گردشگرانی که در جستجوی صلح و ساده زیستی به هند سفر میکنند، میتوانند برای نخستین بار یک شب را در منزل مهاتما گاندی اقامت کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، هند، سرزمین هزار فرهنگ است. سرزمینی مملو از سایتهای گردشگری و جاذبههای بینظیر. از تاجمحل شگفتش گرفته تا جشنها و فستیوالهایی رنگارنگ، همه و همه هندوستان را به یکی از کشورهای گردشگرپذیر جهان تبدیل کرده است.
اما هندیها به جاذبههای تاریخی خود بسنده نکرده و هر روز بر شمار جاذبههای گردشگری سرزمینشان اضافه میکند. یکی از این جاذبههای نوین خانه «مهاتما گاندی» در شهر بمبئی است. خانه گاندی در بمبئی در حقیقت به عنوان آخرین خانه محل زندگی وی و محل ترور او شناخته می شود. این خانه که در فرهنگ هندوها به اشرام(مکانی برای زندگی معنوی در هند) معروف است، سال ۱۹۱۵ در ایالت گجرات در غرب هند از سوی خود گاندی ساخته شده است. گردشگران میتوانند حین اقامت در این «اشرام» به شیوه گاندی جامهای ساده بپوشند، نخریسی کنند و به عبادت بپردازند.
اما اقامت گردشگران در اشرام گاندی، شروطی نیز دارد و آنها باید به اصول چندگانهای که گاندی اشاعه میداد ازجمله، پرهیز از رفتار خشونتآمیز، عدم مالکیت، استفاده از کالاها و اجناس محلی و بومی، کار کردن برای کسب غذای روزانه، خویشتنداری، پاکدامنی و کنترل عادات غذایی و سایر موارد پایبند باشند.
گردشگران همچنین میتوانند ریاضتهای روزانه گاندی را هم تجربه کنند؛ ازجمله بیدار شدن در ساعت ۵ صبح و مشغول شدن به کارهای سخت و دشوار خانگی. هدف از این برنامه جدید گردشگری، آشنایی مردم جهان با شیوه زیست پایدار و بادوام، لذت بردن از سادهزیستی و آشنایی با خصوصیات اخلاقی گاندی عنوان شده است.
برای ورود به خانه گاندی که حالا موزه گاندی ست لازم نیست پولی بپردازید، فقط مردی که در گیشه اطلاعات نشسته و با یک دوک کوچک نخ میریسد از شما میخواهد دفتر بازدیدکنندگان موزه را امضاء کنید و بنویسید چه کاره هستید و از کجا آمدهای، آمدنت بهر چه بود؟
این خانه در واقع خانه بیرلا، تاجر ثروتمند و بانفوذ دهلی بود، و گاندی فقط ۱۴۴ روز آخر زندگیاش را آنجا بهسر برد. دولت هند این خانه را در سال ۱۹۷۱ خرید و آن را به موزه باپو، پدر ملت، یعنی همان آقای گاندی تبدیل کرد
در یک بخش از موزه وارد اتاقهایی میشوید که عکسهای بزرگی از گاندی و حرف هایش دیوار را پوشانده، با همین عکسها و توضیحات مسیر زندگی گاندی را دنبال میکنید، داستان ازدواجش در سیزده سالگی با «کاستوربا» که صدایش میکردند «با». زنی که چشم های سیاهش حرفهای زیادی دارد مثل شب؛ زنی که پابهپای شوهرش جنگیده، زندان رفته، و زمانی که شوهرش در زندان بوده رهبری جنبش را برعهده داشته، و عاقبت هم از ذاتالریه، در زندان و در آغوش شوهرش درگذشته است؛ یا داستان دستیابی به استقلال در ۱۵ آگوست ۱۹۴۷ و این خط را بگیر و بیا تا در یکی از اتاقها با حوادث بیست و چهار ساعت آخر زندگی گاندی روبرو شوی. بیست و چهار ساعت قبل از آنکه یک هندوی افراطی او را به اتهام تساهل و تسامح با مسلمانان ترور کند.
آخرین حرفهایی که گاندی قبل از مرگ خود به زبان آورد این کلمات بود: «ای رام» که نام یکی از خدایان هندوست. میگویند نه ماه قبل از مرگش گفته بود «حتا اگر کشته شوم باز هم نام رام و رحیم که برای من هر دو نام یک خدا هستند از زبانم نمیافتد». برای نشان دادن مسیری که گاندی در روز آخر طی کرد جای پاهایش را روی زمین مشخص کردهاند. ترور در زمین چمن باغ خانه رخ داد، در جایی که او هر روز مراسم دعا جمعی را در زمان غروب آفتاب برگزار میکرد، آخر هندوها در زمان طلوع و غروب خورشید شمع و عود روشن میکنند و دعا میخوانند. در محل مرگ گاندی یک بنای یادبود کوچک ساختهاند که تیرکی در میان دارد و نامش را تیرک شهادت گذاشتهاند. اثاثیهای وجود ندارد، فقط در یکی از اتاقها میز و مخده و پشتی او را قرار دادهاند.
موزه با کمک نیروهای داوطلب اداره میشود و یک بخش عروسکی هم دارد. عروسکهای مومی که باز هم داستان گاندی را روایت میکردند، روزی که از مادرش خداحافظی کرد و برای تحصیل در رشته حقوق به لندن رفت، روزی که همسرش را از دست داد، داستان سوزاندن لباسهای بریتانیایی، و داستان راهپیمایی نمک که گاندی از محل زندگی خود ۳۹۰ کیلومتر را طی بیست و چهار روز پیاده پیمود تا به قانون پرداخت مالیات به بریتانیا برای استخراج نمک اعتراض کند و مردم زیادی در این راهپیمایی به او پیوستند. آنها در این بیست و چهار روز از چهار منطقه و ۴۸ روستا گذشتند. در راهپیمایی نمک حدود شصت هزار نفر بازداشت شدند.
در ساختمان موزه دیدنی کم نیست، اما شاید بهترین بخش آن، باغ خانه است و سکوت دم غروب، درختها، باد، گلها، فواره و درختی که شبیه بید مجنون است و میمونها و آرامش، آرامش بعد از توفان.
مهاتما گاندی با نام اصلی موهنداس کارامچاند گاندی، رهبر سیاسی و معنوی هند، در دوم اکتبر ۱۸۶۹ در یک خانواده هندو در گجرات هند به دنیا آمد. از سال ۱۸۹۴ رهبری جنبش استقلال هند را از بند استعمار بریتانیا به دست گرفت تا سرانجام در سال ۱۹۴۷ آن را به ثمر رساند. پس از مبارزات فداکارانهاش، از سوی مردم هند مهاتما یا “روح بزرگ” لقب گرفت. گاندی با این که خود هندو بود، اما از اصل برابری حقوق مسلمانان با هندوها دفاع میکرد. او الگوی مسالمتجویی و مبارزه با خشونت در جهان است. گاندی زندگی خود را وقف حقیقتجویی، مبارزه با خشونت و ترویج صلح در جهان کرد و سرانجام پس از چندین سوء قصد سیام ژانویه ۱۹۴۸ در سن هفتاد و نه سالگی توسط یکی از ناسیونالیست های افراطی هندو هدف گلوله قرار گرفت و از دنیا رفت.
منبع:ایمنا