نوشته‌ها

قونیه، شهری آرام در دل ترکیه

ترکیه با داشتن آثار باستانی و چشم‌اندازهای طبیعی یکی از مقاصد پرطرفدار گردشگری جهان به شمار می‌رود. این کشور بین دو قاره آسیا و اروپا قرار گرفته و دارای فرهنگی غنی و تاریخی درخور است.

از آنجا که این کشور همیشه نمایانگر خودنمایی فاتحان و عظمت روم شرقی و دولت عثمانی بوده، آثاری در خود جای داده که در تبدیل‌کردن این کشور به یکی از قطب‌های اصلی گردشگری جهان بی‌تاثیر نبوده است.

حال شهر «قونیه» یکی از بزرگ‌ترین شهرهای ترکیه بوده که به لحاظ جمعیتی نیز رتبه هفتم را از آن خود کرده است. عمده مساحت این شهر که در جنوب منطقه میانی آناتولی قرار گرفته از فلات و دشت تشکیل شده است.

سرزمینی هموار با پوشش گیاهی قوی و خاک مناسب که به لحاظ کشاورزی از اهمیت خاصی برخوردار است و بیشتر بخش‌های جنوبی‌اش با رشته کوه‌های طاروس احاطه شده‌اند. می‌توان از قونیه به عنوان یکی از مقاصد محبوب افراد جویای آرامش نام برد، افرادی که بازدید از یک شهر آرام را به سفر در استانبول پرهیاهو ترجیح می‌دهند.

از جاذبه‌هایی که گردشگران زیادی را برای بازدید به قونیه می‌کشاند می‌تواند به آرامگاه و موزه مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف  نامدار ایرانی در این شهر اشاره کرد. گنبد بنای آرامگاه مولانا ۱۶ وجه دارد و روی کاشی‌های آن آیات گران‌قدری نوشته شده است.  در این منطقه علاوه بر مقبره مولانا، قبرهای سلطان‌العلما پدر مولانا، بهاء‌الدین پسر مولانا و برخی از شاگردان آن شاعر نامدار ایرانی را زیارت کرد.

از دیگر جاذبه‌ها «موزه مولاناست» که یکی از متعلقات باغ‌های کاخ سلجوقیان بوده و مولانا در زمان حیات در این محل زندگی و تدریس می‌کرده است. علاقه‌مندان در این موزه می‌توانند اشیایی نظیر تسبیح، دستار و کلاه ، جانماز، دیوان حافظ و همچنین دست‌نویس‌های گرانقدر مولانا را که هنوز باقی‌مانده است، مشاهده کنند.

«تربت و مسجد شمس تبریزی» از دیگر جاذبه‌های قونیه است که در پارک شمس در سمت شمالی مسجد شرف‌الدین قرار گرفته است. تربت و مسجد شمس در سال ۱۵۱۰ به وسیله امیراسحق بازسازی و گسترده شد. در داخل مسجد تربتی است که همگان معتقدند این تربت جایگاه خود شمس تبریزی، استاد و پیر حضرت مولانا بوده است.

blank

«موزه آتاتورک» بازمانده خانه‌ای است که در سال ۱۹۱۲ توسط مردم برای آتاتورک ساخته شد و به عنوان هدیه به این شخص اهدا شد. در این موزه لباس‌ها و وسایل استفاده شده به وسیله آتاتورک، مدارک جنگ آزادی ترکیه، عکس‌ها و روزنامه‌ها در معرض نمایش قرار گرفته است. گفته می‌شود که بنای این موزه یکی از بناهایی با معماری با شکوه قرن ۱۹ است.

blank

از دیگر جاذبه‌های معروف شهر قونیه می‌توان از شهرهای زیرزمینی مخفی در این شهر نام برد. در گذشته های دور مردم برای اینکه بتوانند در برابر حمله‌هایی که به آن‌ها می‌شده در امان باشند اقدام به ساخت شهرهای زیرزمینی می‌کردند. در حال حاضر این شهرها تبدیل به یکی از جاذبه‌های گردشگری قونیه شده‌اند.

شهرهای زیرزمینی و مخفی قونیه در ۳۰ کیلومتری کاراپینار قرار دارند؛ در این شهرها انبار موادغذایی، کلیسه، سنگ آسیاب، اّب انبار و قبرستان نیز وجود دارد.

قونیه

«کاراپینار» منطقه‌ای است در قونیه که با توجه به قدمت زمین‌هایش بسیار مورد توجه زمین‌شناسان قرار دارد. همچنین گفته می‌شود آب‌هایی که در این شهر جاری هستند از نظر ارزش طبی و درمانی در دنیا بی نظیر هستند. از نکات قابل توجه در مورد این شهر شغل دامپروری و کشاورزی ساکنان آن‌ها است.

قونیه

«مسجد علاءالدین» یکی دیگر از جاذبه‌های شهر قونیه است که از دوران سلجوقیان در این شهر باقی‌مانده است. این مسجد مدفن تعداد زیادی از بزرگان دوره سلجوقی است که دیوارهای آن از سنگ و گنبد مخروطی ساخته شده و جلوه‌ای وصف‌نشدنی به بنا بخشیده است.

قونیه

منبع: ایسنا

سفر به قونیه _شهر مولانا

مولانا جلال الدین محمد بلخی را «مرد جهانی» می نامند. این شهرت، جدای از سرگذشت فرامرزی وی که از «بلخ» تا «قونیه» رقم خورده؛ حاصل اندیشه های مولاناست. سه عنصر مهم اندیشه گانی او، «عشق»، «صلح» و «تحمل» شاید بهترین نوشدارویی باشد که خاورمیانه این روزها به آن نیاز دارد.

فقط خاورمیانه که نه، بلکه در همه نقاط دنیا که دگم اندیشی و تعصب نژادی و مذهبی، مجوز جنایات خصمانه ای را علیه بشریت صادر می کند.مولانا عارف، زاهد و شاعر قرن هفتم، در «بلخ» خراسان، شهری نزدیک «مزارشریف» افغانستان، به دنیا آمد. او در سنین جوانی همانند پدر عازم «قونیه» شد، تا به تحصیل علوم دینی بپردازد. وی تا آخر عمر خود، حدود ۵۶ سال، در «قونیه» ماند. پس از مرگ مولانا، او را در محل زندگی و درسش دفن کردند و زیارتگاهی بر سر مزارش ساختند که تا امروز پا برجاست. این بنا و شهر قونیه، کم کم ملجأ دوستداران طریقت وی شد، تا جایی که گاهی بر سر پارسی تبار بودن مولانا نیز مجادله هایی صورت گرفت.

هفته ای به نام مولانا

«بنیاد مولانا» که شامل نوادگان و دوستداران اوست، هر ساله، هفت روز مانده به سالگرد مرگ وی را گرامی می دارند. هفت روز از۱۰ تا ۱۷ دسامبر، که به تقویم ما ۱۹ تا ۲۶ آذر است. در این روزها، همایش های متعدد دانشگاهی و «جشنواره سماع» در «قونیه» برگزار می شود. هر چند برنامه های دانشگاهی گاهی برای عموم کسالت آور می شود، اما «جشنواره سماع» که هر شب در یک استادیوم ورزشی سه هزار نفره برپا می شود، بسیار جذاب و خیره کننده است.

حال و هوای قونیه

جو «قونیه»، در مقایسه با دیگر شهرهای گردشگری ترکیه کاملا متفاوت است. «قونیه» در واقع مذهبی ترین شهر ترکیه است و هر روز، پنج بار صدای اذان در سراسر شهر می پیچد. حتی بانوان محلی نیز حجاب دارند، ساکنان آن جا به اعتقادات خود بسیار پایبندند و رعایت شئون مذهبی شهر برایشان مهم است. اهمیت این امر تا آن جا پیش می رود که حتی زنان غیر مسلمان برای ورود به جشنواره باید حجاب را رعایت کنند. همچنین برای بانوان جایگاهی جداگانه در نظر گرفته شده است.

در «شب عَروس مولانا» چه می گذرد؟

نخست یک سخنرانی درباره مولانا ایراد می شود، البته به زبان ترکی. پس از آن نوبت به موسیقی زنده با سازهای سنتی می رسد. در این میان، اشعاری از «دیوان کبیر» و «مثنوی معنوی» خوانده می شود، که چون به زبان فارسی است برای ما ایرانیان بسیار دلنشین و جذاب است. آخرین برنامه رقص «سماع» است. مردانی با لباس های سفید، دامن های بلند چین دار و کلاه های مخروطی شکلِ نمدی به دور مرشد می چرخند. چرخیدن، با موسیقی و اشعار مولانا همراه است. بسیار باشکوه و مسحور کننده که آدم را به یاد منظومه شمسی می اندازد. شاید مراسم ساعت ها طول بکشد، اما انرژی نهفته در مجلس نمی گذارد احساس خستگی کنید.

دیگر دیدنی های «قونیه»

قدمت «قونیه» به یونان باستان می رسد، اما بیشتر آثار باستانی این شهر، مربوط به دوره سلطنت سلطان سلیم است. درشهر و حومه آن مکان هایی قدیمی وجود دارند که، نرفتن به آن جا سفرتان را به «قونیه» نیمه تمام می گذارد. «مقبره مولانا»، «مسجد سلطان سلیم»، «مسجد علاء الدین»، «تپه مصنوعی علاءالدین»، «مسجد دارالفنون»، «شهر زیرزمینی در قاره پینار»، «موزه آتاترک»، «موزه آنتوگرافی» و «موزه باستان شناسی»، تنها بخشی از جاذبه های «قونیه» اند.

دیدنی های قونیه

«قونیه» چگونه شهری است؟

«قونیه» به مدد مولانا یکی از شهرهای پررفت و آمد ترکیه است. بنابراین هتل ها و رستوران های زیادی در شهر وجود دارند که نگرانی مسافران را از هر لحاظ برطرف می کنند. همچنین شبکه حمل و نقل شهری، بسیار منظم کار می کند. شما برای سفرهای درون شهری، می توانید با پرداخت یک تا یک و نیم لیر، از «تراموا» استفاده کنید. البته نرخ تاکسی ها، کمی گران تر است، اما در همه جای شهر و حومه به راحتی تاکسی گیر می آورید. شاید تنها مشکلی که در «قونیه» با آن مواجه شوید ارتباط با مردم باشد. چراکه اهالی «قونیه» به زبان ترکی محلی صحبت می کنند و با انگلیسی کاملا بیگانه اند.

آب و هوای «قونیه»

دسامبر یا همان آذر خودمان، جزو سردترین ماه های سال در «قونیه» است. بادهای سرد و استخوان سوز آن بسیار مشهورند. دمایی که برای این هفته در «قونیه» پیش بینی شده، بین ۱۱ تا ۹- درجه سانتیگراد در نوسان است. پس برای این که هوای سرد غافلگیرتان نکند، چمدان ها را از لباس های گرم پر کنید.

دیگر رویدادهای فرهنگی «قونیه»

اگر با سرما رابطه خوبی ندارید یا فرصت برای شرکت در مراسم را از دست داده اید، ناراحت نباشید. «بنیاد مولانا» دو بزرگداشت دیگر برای او در طول سال برگزار می کند. یکی از آن ها سالروز تولد وی و دیگری مصادف با زمان خارج شدن مولانا از بلخ و ورودش به «قونیه» است.

روادید ترکیه

طی مذاکراتی که میان ایران و ترکیه صورت گرفته است، گردشگران ایرانی برای ورود به خاک ترکیه نیاز به روادید ندارند. در واقع داشتن گذرنامه ای با اعتبار دست کم شش ماه، کفایت می کند. البته باید یادآور شوم که مدت اقامت گردشگران نباید بیشتر از ۹۰ روز شود.

سفر شخصی یا گروهی؟

به چند دلیل مهم پیشنهاد می کنم که در سفر به ترکیه، با یک تور گردشگری همراه شوید. اول این که از مشکل برقراری ارتباط با مردم نباید غافل شد. پس حضور راهنما بسیار مهم است. دوم آن که، متاسفانه طی سال های اخیر گردشگرانی که به طور مستقل به ترکیه می روند، با مشکلات امنیتی چون آدم ربایی رو به رو می شوند. هر چند تعدادشان کم است، اما عقل حکم می کند که خطر نکنید. سوم به دلیل اقتصادی، چراکه سفر با تور بسیار به صرفه تر از سفر شخصی برایتان در می آید. آخرین دلیل برای برتری مسافرت با تور، این است که خیالتان از بابت جای خواب و غذا راحت می شود و بهتر می توانید از لحظه لحظه سفر خود لذت ببرید.

متاسفانه ترک ها آن چنان شیدای مولانا شده اند؛ که درصدد هستند، سند شش دانگ اش را به نام خود بزنند! با آن که اشعار مولانا همگی به زبان فارسی است؛ ترک ها حتی در فارسی تبار بودن وی نیز تردید دارند. متاسفانه در سال های پیش همین نیت باعث شده است بی مهری هایی به مهمانان فارسی زبان، به ویژه ایرانی ها، صورت بگیرد که این امر با وجود سرمای شدید هوا، مشکلات سفر به خارج از کشور وهمچنین هزینه های بالای سفر به قونیه بسیار در ذوق مولانا دوستان، زده است. به همین دلیل در نزدیکی آرامگاه «شمس تبریزی»، مرشد و دوست مولانا و همزمان با سالروز تولد مولانا، جشنواره ای برگزار می شود. تبریز، به عنوان یکی از زیباترین شهرهای ایران، هرساله در اواسط آبان ماه میزبان جشنواره «شمس و مولانا»ست. البته ناگفته نماند که آرامگاه «شمس» در شهرستان «خوی» قرار دارد.

در ایام جشنواره در «خوی» نیز شب شعرهایی در «مقبره شمس» برپا می شود که دیدن آن ها خالی از لطف نیست. در طول مدت جشنواره تبریز، شب شعرها وکارگاه های تخصصی «مولانا شناسی» برای دانشجویان و اهل فن برپاست که استفاده از آن، برای عموم مشتاق نیز آزاد است. شاید جشنواره تبریز تا حد کمی از زیبایی های بصری جشنواره در قونیه بی بهره باشد، اما به همان نسبت از چاشنی تخیل و افسانه پردازی درباره مقام و اندیشه های مولانا می کاهد؛ تا جایی که احساس نزدیکی بیشتری به او می کنید.

حال و هوای تبریز و «خوی» در ایام جشنواره رنگ و بوی شاعرانه به خود می گیرد، و بازار سوغاتی ها و صنایع دستی فرهنگی، نیز حسابی داغ می شود.با توجه به سادگی و بی آلایشی مراسم ایرانی و همچنین واقع گرایی درباره مولانا، پیشنهاد می کنیم جشنواره تبریز را اصلا از دست ندهید.

آثار تاریخی و جاذبه های زیادی در تبریز وجود دارد، که نباید آن ها را فراموش کرد. «دریاچه و پارک ائل گلی»، «پارک مینیاتوری»، «خانه مشروطه»، «پارک موزیکال»، «موزه سنگی»، «مجموعه باغلارباغی»، «آرامگاه استاد شهریار»، «مسجد کبود» و «کلیسای مریم مقدس» تنها بخش بسیار کوچکی از جاذبه های گردشگری تبریز را تشکیل می دهند.

مرتبط:

موزه مولانا ، رد پای تاریخ ایران در شهر قونیه ترکیه

 

برخی از ایرانیان آداب شهر قونیه و سماع عرفانی را رعایت نمی‌کنند

عضو ایرانی بنیاد مولانا گفت: متاسفانه برخی از ایرانی‌ها به‌دلیل عدم آگاهی از عرف و آداب و رسوم قونیه ، آن‌ها را رعایت نمی‌کنند و دیده شده برخی زنان ایرانی وارد مراسم عرفانی سماع شده‌اند.

فروزنده اربابی تنها عضو ایرانی بنیاد مولانا در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره حضور ایرانی‌ها در قونیه گفت: خوشبختانه در سال‌های اخیر حضور ایرانی‌ها در مراسم بزرگداشت مولانا زیاد شده اما متاسفانه برخی از آنها به واسطه عدم شناخت، رفتارهایی دارند که نشان می‌دهد دانش آنها نسبت به این شهر و فرهنگ آن کم است.

وی افزود: سماع کنندگان در میان مردم حرمت دارند و اکنون حدود ۲۰۰ سماع‌کننده در قونیه به‌صورت رسمی با وزارت فرهنگ قونیه کار می‌کنند. آنها باید هنگام سماع وضو داشته باشند و هیچ‌کس جز زن و مادرشان نمی‌تواند به سکه (کلاه درویشی) آنها دست بزند. کسی که به آنها سماع یاد می‌دهد می‌گوید اگر شراب بنوشی، یا سکه‌ات را نامحرم به دست بگیرد و یا از چهارچوب اسلام خارج شوی، آن سماعی که به تو یاد دادم حرامت باشد! این تأکیدات نشان می‌دهد چقدر سماع کننده جایگاه ویژه‌ای دارد و این مراسم هم چه‌قدر برای آنها مهم و دارای حرمت است. اما متأسفانه شاهد برخی رفتارهای نادرست توسط ایرانی‌ها در قونیه هستیم. به عنوان مثال برخی از زنان، در سماع‌های دسته‌جمعی شرکت می‌کنند. اساساً بعد از مولویه طریقتی نداریم ولی آنها معتقدند سماع آئینی است که ۷۰۰ سال قدمت دارد و باید به صورت سمبلیک حفظ شود. آنها حضور زنان را برای سماع حرام می‌دانند اما متأسفانه برخی از بانوان ایرانی سماع انجام می‌دهند این به‌دلیل عدم دانش است که سماع را رقص فرض کرده‌اند.

این عضو بنیاد مولانا ادامه داد: برخی از مولانا این برداشت را دارند که به زن‌ها سماع یاد داده است. درصورتی که اصلاً چنین نیست. مولانا مسلمان بوده است. اوراد شریف دارد که شامل دعاها و ذکرهایی است که در خلوت خود می‌خوانده و مردم هم سر مزار او قرآن می‌خوانند. به احترام مولانا بعد از پایان هر مراسم سماع که با کلام‌الله شروع می‌شود، به شهدای کربلا درود می‌فرستند. در دفتر ششم مثنوی هم به واقعه عاشورا پرداخته شده است. اما برخی از ایرانی‌ها با پوشش نامناسب در خیابان‌های قونیه تردد می‌کنند درحالی که مردم قونیه همه پوشش مناسب دارند و حتی یک‌نفر از آنها نیست که بدون حجاب وارد آرامگاه شود.

اربابی گفت: حتی گردشگران خارجی کشورهای دیگر نیز این موضوع را رعایت می‌کنند. مگر چند آژانس گردشگری هستند که تور به قونیه می‌آورند؟ این آژانس‌ها باید توسط متولیان آموزش داده شوند تا آنها هم به گردشگران خود یاد بدهند چه‌طور باید در قونیه رفتار کنند. چه‌طور در عربستان قبل از اعزام کاروان چنین جلسات توجیهی گذاشته می‌شود؛ پس باید این گردشگران را هم توجیه کنند که نباید نصف شب در خیابان‌های شهر دف زد. دولت ترکیه این‌موارد را به گردشگران نمی‌گوید چون گردشگران کشورهای دیگر این موارد را رعایت می‌کنند. حتی دولت ترکیه می‌گوید که وقتی در شهر قونیه شراب‌فروشی ندارم، به این‌معنی است که نباید در این‌شهر مشروب خورد. این یک عرف است که جا افتاده ولی برخی ایرانی‌ها رعایتش نمی‌کنند.البته همه ایرانی‌ها هم نابه هنجار نیستند ولی تعداد افرادی که این ناهنجاری‌ها را به وجود می‌آورند در حال افزایش است. اخیراً درگیر پرونده‌های قضائی هستیم؛ پیرو این موضوع که آژانس‌ گردشگری پول مسافران را به هتل نداده و هتلدار هم در را به روی مسافران قفل کرده بود. در حالی‌که آژانس ایرانی پیش از سفر، هزینه را به‌طور کامل از مسافر می‌گیرد. اما اینجا پول هتل را نداده و یک آبروریزی برای ایرانی‌ها بوجود آورده است.

وی گفت: در قونیه مردمی با فرهنگ عمیق مذهبی زندگی می‌کنند. به خاطر دارم زمانی که مجید مجیدی برای فستیوال صوفی سین به قونیه آمد، پسر جوانی ۵ ساعت منتظر مانده بود تا جلسه ما تمام شود و با او گفتگو کند. وقتی هم که جلو آمد گفت دو درخواست دارد؛ یک اینکه درباره سوریه فیلمی ساخته شود و دیگر این‌که برای جهاد نفس دعا کند. قونیه چنین مردمی دارد. زمانی را به یاد دارم که کنگره شمس تبریزی برگزار شد و خانم چلبی نواده مولانا همراه چندتن از اساتید دانشگاه‌های مختلف ترکیه به خوی آمده بود. پس از پایان برنامه ایشان خواست به تبریز برود و مقبره الشعرا و موزه تبریز را ببیند. من همراهشان نرفتم و متاسفانه راننده‌ای که قرار بود آنها را از خوی به تبریز ببرد، همه آنها را در ورودی تبریز با چمدان رها کرده بود و گفته بود که پولم را ندادند من هم شما را نمی‌برم. وقتی به یاد این‌اتفاقات می‌افتم، تنم می‌لرزد چون اضطراب آن‌لحظات سراغم می‌آید که دبیر کنگره هم اصلاً پیدا نمی‌شد تا آنها را که کنار جاده، بدون پول ایرانی در حالی که شب هم به سمت قونیه پرواز داشتند، تحویل بگیرد. تا اینکه یک‌نفر از اهالی تبریز که به قونیه رفت وآمد داشته، خانم چلبی را دیده و متوجه شده نوه مولانا گوشه خیابان معطل مانده است. او آنها را سوار می‌کند و به مقصد می‌رساند. من هم برای معذرت‌خواهی با معاون وقت استاندار ارومیه و همسرش به فرودگاه رفتم. معاون استاندار می‌گفت که ناراحت نباشید عذرخواهی می‌کنیم. من هم گفتم برای خودم ناراحت نیستم چون آنها هر زمان به ایران بیایند خانه من در اختیارشان است اما این‌راننده به آبروی کشورمان لطمه بزرگی زد.

اربابی در پایان گفت: اینها نشان می‌دهد ما نمی‌توانیم حتی در بدرقه و یا هماهنگ‌کردن مهمان‌های خارجی خودمان هم، به‌خوبی عمل کنیم. این درحالی است که هر زمان هنرمندان ما به قونیه می‌روند، با استقبال خوبی مواجه می‌شوند. یک‌بار دیگر که آقای مجیدی به قونیه آمده بود، معاون وزیر نصفه‌شب با شاخه گل او را تا هتل همراهی کرد و گفت که هتل را ببینید اگر مورد پسند واقع نشد، آن را تغییر دهیم! می‌خواهم بگویم که آنها با هنرمندان ما اینگونه با احترام برخورد می‌کنند اما ما چطور؟

منبع:خبرگزاری مهر