تلهکابین ها وسیله کوهخواری هستند
در کشوری که تنوع ذاتی طبیعت، در کنار میراث فرهنگی غنی، میتواند بزرگترین جاذبهی گردشگری باشد، عدهای فرصتطلب با ترویج «گردشگری ماشینی» ادعای ایجاد جاذبه دارند، در حالی که میراثهای طبیعی ایران بیهزینه و فقط با حفاظت میتوانند درآمدی پایدار و فراوان برای کشور فراهم سازند.عباس محمدی، مدیر گروه دیدهبان کوهستانِ انجمن کوهنوردان ایران در یادداشتی نوشت: یکی از انواع گردشگری ماشینی، کشیدن خطهای بالابر یا تلهکابین است که همراه با آن، راهاندازی رستوران و جادهکشی و شکلهای گوناگون دیگر از تغییر کاربری زمین پیش میآید.
کوهها مهمترین بخش از پهنههای طبیعت یا منابع طبیعی ما هستند که تولید و تأمین آب و بسیاری نعمتهای دیگر کشور را برعهده دارند. زمینخواران با گران و کمیاب شدن زمین در عرصههای شهری و روستایی، روی به منابع طبیعیِ دستنخورده آوردهاند که دارایی عمومی، مشترک، و میاننسلی ملت به شمار میرود. ساخت تلهکابین در دو سه دههی اخیر به توجیه زیرکانهای بدل شده که زمینخواران و جویندگان ثروتهای بیدردسر با توسل به آن داراییهای مشترک ملی را بدل به ثروت شخصی میکنند.
در موضوع احداث تلهکابین در نقاط مختلف کشور، تا کنون چندین مورد تخلف یا بیاعتنایی به ارزشهای طبیعی و فرهنگی ثبت شده است. برای مثال میتوان به تلهکابین زیارت اشاره کرد که شهرداری گرگان پیش از گرفتن مجوز از ادارهی منابع طبیعی، عملیاتی را آغاز کرد و آگهیهای اقدام به تأسیس را (به احتمال زیاد برای بالا بردن قیمتِ زمینهای بالادست) در سطح شهر پخش کرد(۱). چندتایی از این تخلفها هم پس از اعتراض دوستداران طبیعت و میراث فرهنگی کشور، بهقول معروف «ماستمالی» شده(!) به این معنا که مجوزهای لازم مانند مجوزهای سازمان میراث فرهنگی، محیط زیست، منابع طبیعی، یا شورای عالی معماری در یک روند مشکوک و پس از شروع عملیات احداث گرفته شده است. تلهکابین گنجنامه نمونهی قدیمیتر این رفتار است؛ پایههای تلهکابین در حریم کتیبههای تاریخی و بیمانند گنجنامه زده شد و پس از پیگیریهای توانفرسای دوستداران فرهنگ کشور، پایهها فقط چند ده متر جابجا شد و ظاهرا مجوز قانونی گرفته شد.
واقعیت اما این است که آن محوطهی تاریخی، و طبیعت ارزشمند منطقه بهشدت آسیب دید. همچنین میتوان به تلهکابین طاق بستان کرمانشاه اشاره کرد که سازمان میراث فرهنگی با آن مخالف بوده، اما با اندکی جابجا کردن مسیر، مدیرعامل سازمانِ دستاندرکار تلهکابین گفته: «توقع داریم میراث فرهنگی سنگاندازی برسرراه سرمایهگذاران این پروژه را کنار بگذارد و نسبت به این پروژه احساسی عمل نکند چرا که مردم استان بیست سال است منتظر اجرای این پروژه هستند.»(۲) یعنی برای پروژهای که از بیست سال پیش سازمان میراث فرهنگی با آن مخالف بوده، به هر ترتیب مجوز را میگیرند. آقایان به شیوههای مختلفی یک جور سلیقهسازی پرایراد را هم دامن میزنند و آن را «خواست مردم» وانمود میکنند.
نکتهی تاملبرانگیز، همراهی سازمان جنگلها و مراتع با سازندگان تلهکابین در چند مورد است. در این زمینه میتوان به تلهکابین کبودوال در استان گلستان اشاره کرد که شورای معماری و شهرسازی بهدلیل قرار گرفتن آن در محدودهی جنگلی ثبتشده بهعنوان میراث جهانی با آن مخالفت کرد، اما مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان در نامه به فرماندار علیآباد کتول گفته بود که «به طور جدی پیگیر… گرفتن مجوز اجرای پروژه»است!(۳) نمونهی دیگر، تلهکابین امینآباد فیروزکوه است که طرحی عظیم و پرساختوساز در یک ذخیرهگاه جنگلیِ بیمانند استان تهران است، ریخته شد و بعد ادارهی منابع طبیعی نهتنها برای این عمل غیرقانونی مجوز صادر کرد، بلکه حتی ادعا کرد که ساختوساز در محدودهی ذخیرهگاه صورت نگرفته است. در این طرح، قرار بوده که تلهکابین، هتل، بیمارستان، پارک آبی، مجتمع تفریحی ورزشهای زمستانی و آبی ایجاد شود(۴)! پیدا است که نقشهای وسیع برای تصاحب یکی از ذخیرهگاههای ارزشمند طبیعی، و از طریق آن دستیابی به تسهیلات بانکی و منابع مالی دیگر مورد نظر طراحان پروژه بوده است.
غمانگیز آن که سازمان حفاظت محیط زیست هم در مواردی با سازندگان تلهکابین همراهی کرده است. نمونهی تراژیک این مقوله، حضور خانم ابتکار رییس سازمان و آقای دبیری معاون محیط طبیعی سازمان در مراسم آغاز دوبارهی عملیات ساخت تلهکابین خبر در محدودهی «پارک ملی خبر» در بهمن ماه ۱۳۹۵ است. در این طرح عظیم، ساختوسازهای زیادی از هتل و کمپ و امکانات گردشگری هوایی و… در نظر گرفته شده است.
طرحهای تلهکابین در چند مورد، با فسادهای بزرگ مالی همراه بوده و مفسدان اقتصادی پیگیر آن بودهاند. از این دست طرحها که با اتکا به تملک منابع ملی، وثیقهگذاری مشکوک در بانکها، و استفادهی غیرمتعارف از اعتبارات دولتی اجرا میشود، میتوان به تلهکابینهای درفک و لنگرود اشاره کرد. این دو طرح را مجموعهی اقتصادی مهآفرید امیرخسروی (معروف به امیرمنصور آریا، اعدامشده در سال ۱۳۹۳) که با «اختلاس سههزار میلیارد تومانی» و تملک مشکوک دهها کارخانه و شرکت مشهور شد، شروع کرد. تلهکابین درفک، بلندترین قلهی گیلان را که گنجینهی بیمانندی از گونههای مختلف جنگل هیرکانی و حیات وحش، یکی از آبخیزهای مهم سفیدرود، همچنین محل میراثهای فرهنگی باارزش و یک شیوهی معیشت کهن بومی بوده، نشانه گرفت. تصرف بخشهای مهمی از منطقهی حفاظتشدهی سیاهرودبار و نیز مراتع و سرچشمهها در همان مراحل نخست، مخالفت گستردهی بسیاری از بهرهبرداران سنتی منطقه را برانگیخت؛ خوشبختانه این طرح متوقف شده است. تلهکابین لنگرود را هم که پایههایش روی تالاب ارزشمند کیاکلایه گذاشته شد و با ساختوساز بسیار سنگین در عرصههای جنگلی در حال پیشرفت است، یکی از شرکتهای وابسته به امیرمنصور آریا راهاندازی کرده است.
بیاعتنایی به میراثهای فرهنگی و طبیعی، شیوهی متداول دستاندرکاران تلهکابینها است. نمونهای دیگر که میتوان از آن نام برد، «پروژهی بام کرمان» است که در محدودهی بسیار ارزشمند کوه شیوشگان (کوه صاحبالزمان) در حال اجرا است. قرار است در این کوه که دربرگیرندهی مجموعهای بیمانند از آثار کهن و شایستهی قرار گرفتن در فهرست میراثهای بشری است، تلهکابین و هتل و خوراکخانه و مجتمع تجاری ساخته شود.
گذشته از طرحهای مختلف تلهکابین که در گوشه و کنار کشور در حال تجاوز به کوهها هستند، تلهکابینهای قدیمیتر هم بیکار ننشسته و دامنهی تصرفهای خود را گسترش میدهند؛ تلهکابین گنجنامه هر چند وقت یک بار، اقدام به جادهکشی، تعریض جادههای موجود، و توسعهی ساختمانهایش میکند. تلهکابین توچال هم ساختوسازهایش را گسترش داده و در نظر دارد که یک خط دیگر تا قله بکشد. این در حالی است که این تلهکابین، سبب ورود بیضابطه و انبوه گردشگر به کوهستان شده و عامل افزایش برداشت گیاهان توچال، فرسایش خاک منطقه، و بیشتر شدن حادثههای مرگبار است.
خوشبختانه، اخیراًقوهی قضاییه برخوردهای بجایی با زمینخواران داشته و امید میرود با دست اندرکاران تلهکابینها که بهترین بخشهای طبیعت ایران را نشانه گرفتهاند نیز قاطعانه برخورد کند. در این شرایط، پیگیری سازمانهای مردمنهاد و همکاری ایشان با قوهی قضاییه میتواند جلوی بسیاری از طرحهای مخرب را بگیرد.
منبع:اسکان
مرتبط:
نگاه سوئیس به اسکی با دلمه و کوفته ایرانی