گدام، سرپناهی که دستبافته زنان عشایر است
سیاهچادر در زبان بلوچی به گدام، گدان و یا پلاس معروف است که بهعنوان سرپناه و منزل استفاده میشود و بافت آن توسط زنان و دختران بهویژه زنان عشایر انجام میشود که از اصلیترین کارهای روزمره آنان محسوب میشود.
گدام بر اساس نیاز مردم منطقه به سرپناه مناسب، وفور ماده اولیه ساخت که همان موی بز است، سادگی بافت، قابل حملبودن، به شکلهای دلخواه درآمدن، وضعیت آب و هوایی منطقه از یک ساختار ساده تشکیل شده اما کاربرد سکونتی آن باعث شده بود تا از رونق مناسبی در زندگی مردم بهویژه زندگی عشایری و پایکوهی محسوب شود.
گدام بنابر نیاز خانوادهها و جمعیت آنان ابعاد مختلفی دارد که ابعاد ۶.۱۲ و ۱۸ متری بیشترین کاربرد را داشته است.
امروزه استقبال از استفاده گدام کم شده اما میتوان با حمایت و هدایت تولید آنرا توسعه واحیاء کرد و حتی با بازاریابی مناسب نسبت به صادرات آن به سایر استانها و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس اقدام کرد تا اشتغال پایدار و مناسبی برای مردم منطقه بوجود آورد.
مراحل کار تهیه گدام
چیدن موی بز، جداکردن مو از کرک، شطکردن (یکنواخت کردن موها)، تاب دادن موها، ریسندگی با جلک (دوک)، تهیه دو نمونه نخ کلفت و نازک بنام شط و پود، نصب میخ طویله بزرگ در چهار طرف کار و نیز نصب میله یا چوب وسط (بهتو) از مراحل تهیه گدام است.
سادگی کار و ابزار مورد نیاز باعث شده طرح بافت نیز به صورت ساده انجام شود و شکل و نقوش خاصی در بافت گدام بکار برده نشود اما در بعضی مناطق دیگر امکان بکارگیری نقوش مختلف وجود دارد.
اعتقادات و خرافات
از قرنهای گذشته اقلیم گرم وخشک و سرد و کوهستانی منطقه باعث شده بود مردم بیشتر زندگی کوچنشینی داشته باشند این امر مستلزم استفاده از مساکنی بود که جابجایی آن به راحتی انجام شود همچنین وفور مواد اولیه بافت گدام که همان موی بز است کمک قابل توجهی به رونق بافت گدام میکند.
روش بافت
شیوه بافت گدام یا سیاه چادر در منطقه بهصورت زمینی است، مواد اولیه بافت آن موی بز بوده که ابتدا چیدن موی بز (موهایی که قابلیت چیدن دارد) با استفاده از قیچی مخصوصی که دوکارد نام دارد صورت میگیرد پس از جمعآوری موهای بز واچیدن مرحله دوم است که کرک و احیاناٌ خار و خاشاک را از مو جدا میکنند. مرحله سوم نیز شطکردن است که بهوسیله دو عدد چوب نازک به موها ضربه میزنند تا موهای به هم چسبیده از همدیگر جدا شوند.
مرحله چهارم ریسیدن موها به همدیگر است که با استفاده از دو دست موها را به هم تاب میدهند و نیز مرحله پنجم تابدادن مجدد موها با نوعی چرخ کوچک دستی به نام جلک بوده که ماحصل آن تولید نخ با موی بز است.
مرحله بعدی نصب ابزار کار روی زمین است این وسایل شامل بهتو، میخ طویله در چهار طرف کار، گله، دُپ، کمونه، سرهوایی و دو عدد چوب بهصورت پایه کار برای زیر و رو کردن پودها و در نهایت بافت است که این کار بهوسیله زنان صورت میگیرد و حداقل زمان ممکن برای بافت ۱۰روز در نظر گرفته میشود.
روشهای بافت گدام
روش بافت به صورت زمینی و ساده بوده تا علاوه بر یکنواختی کار سرعت نیز در انجام مراحل به اتمام به موقع گدام کمک کند.
طرح خاصی در این رابطه وجود ندارد و به علت زندگی عشایری و تردد مردم سعی بر سادگی بافت و سرعت در امور بوده است.
ویژگیهای مواد اولیه
سبکی موی بز، عدم جذب رطوبت و آب، حرکت هوا از میان تار و پود، جذب مناسب انرژی خورشید، فرمپذیری بافته در مکانهای مختلف، وفور موی بز با توجه به آب و هوای منطقه و قیمت مناسب آن در ساخت گدام بسیار مؤثر است.
ابزار مورد نیاز برای بافتن گدام
ابزار لازم برای بافتن گدام یا سیاه چادر در منطقه موجود بوده و چنانچه وسیله خاصی مد نظر باشد به کمک صنعتگران آهنگری منطقه آنرا تهیه کرد، این ابزار عبارتند از موی بز، گوله، میله یا چوب نازکی که در وسط کار و جلوتر از قسمت بافت نصب میشود.
دوپ یا همان شانه فلزی برای شانهکردن استحکام قسمتهای بافتهشده بهکار میرود.
کمونه شامل دو عدد چوب که با بالا و پائینکردن تاروپود بافت را در یک راستا تنظیم میکند. سرهوایی که دو عدد چوب کمونه به آن وصل است. میخ طویله در چهار طرف کار برای ثابت نگهداشتن پایههای بافت استفاده میشود. طناب برای وصل میخ طویله و بافته داری به همدیگر و وصل کمونه به سرهوایی مورد استفاده قرار میگیرد. بهتو یا همان میله یا چوب که از دو طرف تارهای موی بز به آن متصل شده تا کار بافت روی آن شروع شود.
دار گدامبافی بسیار ساده است و برای سهولت در کار بهصورت زمینی نصب و استفاده میشود. برای ریسیدن موی بز کارگاه خاصی وجود نداشته و از فضاهای اطراف مساکن استفاده میشود و این کار بیشتر در فضای باز صورت میگیرد. رنگرزی در این نوع بافت صورت نمیگیرد و بهطور طبیعی از همان رنگ موجود موهای بز بهصورت ترکیبی استفاده میشود. امروزه بهصورت محدود در بعضی مناطق روستایی و عشایری منطقه بسته به نیاز و یا سفارش افراد تعدادی از صنعتگران به بافتگدام مشغول هستند.
تاریخچه و قدمت گدام
در طول تاریخ انسان برای حفظ خود در برابر تغییرات اقلیمی و فصلی و دوری از گزند حیوانات به دنبال سرپناه مناسب بودند. تولیدات نساجی، در خلال هزاران سال، از سادهترین روشهای بافندگی به وسیله در هم بافتن الیاف گیاهی و حیوانی تا بافندگی با دستگاههای پیچیده کامپیوتری ییشرفت کرده است. مشقات کوچهای فصلی، زحمت دامداری، گلهداری و یا زندگی پردردسر در مناطق صحرایی سبب شد که عشایر و صحرانشینان دستبافتههایی بهوجود آورند که سودمندی در مصرف، سهولت در حمل و نقل و به ویژه زیبایی ممتاز و سکونت مناسب را یکجا در خود جمع داشته باشد.
بافت سیاهچادر پیش از ظهور ادیان رایج بوده، اما اسلام گویی ذوق سلیم صحرانشینان، روستاییان و بومیان سرزمینهای مختلف را در بافت سرپناه به گونه حیرتانگیزی تلطیف کرده، موجب خلاقیت هنری و شکوفایی فنی بیشتری شده است.
روستایان و صحرانشینان نیز برای رفع نیازهای خود و سایرین به بافتن سیاه چادر ادامه دادند. این مردمان، بهویژه چادرنشینان، مواد لازم بافندگی را از محیط طبیعی پیرامونشان به دست میآوردند.
کمرنگ شدن گدامبافی در بین روستاییان
اینک شیوه زندگی خاص پیش از صنعت و تجارت به سبک غربی، که بافتن سیاهچادر سنتی را ممکن میساخت، از بین رفته و احتمالا دیگر باز نخواهد گشت، لذا گدامهای قدیمی با اشتیاق جمعآوری یا بعضا از بین میرود و دلایل این امر میتوان قیمت بالا، عدم درخواست برای خرید، عدم تولید مناسب، وجود دلالان در بهدست آوردن با قیمت کم این محصول برشمرد، بنابراین بافندههای امروزی وقت و تمایل به بافتن گدام مرغوب ندارند، زیرا صرفه اقتصادی برای آنان ندارد.
بلوچها در قرون یازدهم و دوازدهم، پس از حمله سلجوقیان و بیرون راندهشدن از کرمان و سیستان، در مناطق فعلی جایگزین شدند. تاریخچه بافندگی بلوچها نیز مانند سایر مباحث تاریخی این گروه، دستخوش تحولات بسیاری شده است، مرگ تقریبی زندگی سنتی، زیان جبرانناپذیری بر تولیدات محلی مردمان چادرنشین و روستایی این منطقه وارد آورد.
مزیتهای حمایت از تولید گدام
رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه در سایه اشتغال به این صنعت بومی و صنایع وابسته به آن، از قبیل خراطی و آهنگری و غیره، جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها و پرداختن به شغلهای کاذب، کسب درآمد و ایجاد اشتغال پایدار در منطقه و حفظ این هنر و صنعت دیرینه از مزیتهای حمایت از تولید گدام است.
نمونههای مشابه
گدام یا سیاهچادر در بعضی از مناطق روستایی و بهویژه عشایری در کشور مشاهده میشود و بعضا در قسمتهای شرقی استانهای خراسان رضوی و جنوبی و دامنههای سلسله جبال زاگرس به بافت آن نیز مشغولند.
از ویژگیهای گدام در این منطقه میتوان به ظرافت و بافت آن اشاره کرد. رنگهای تیره و آغشته به سفید و بور نمادی از زندگی در شرایط بد آب و هوایی منطقه را نشان میدهد، قابلیت حمل آسان و سبکی آن از دیگر ویژگیهای گدام محسوب میشود.
تغییر سبک زندگی روستاییان و عشایر، زندگی در مساکن با مصالح آجری و آهنی، عدم حمایت از تولید، نبود بازار مناسب برای عرضه محصول، کمبود دام در منطقه وعدم صرفه اقتصادی باعث شده این هنر و صنعت به فراموشی سپرده شود.
اقدامات حفاظتی انجام شده
خریدتعدادی گدام (سیاه چادر) از مردم منطقه برای استفاده در فضاهای نمایشگاهی، شناسایی صنعتگران این رشته، برنامهریزی برای تشکیل کلاسهای آموزشی در ماههای آینده و پیگیری بیمه صنعتگران گدامباف در منطقه از جمله اقدامات حمایتی و حفاظتی اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میرجاوه در این زمینه است.
ترغیب صنعتگران به تشکیل تعاونیهای صنایعدستی برای خرید تضمینی محصولات هنری صنایعدستی بهویژه گدام صورت گرفته تا امکان توسعه این صنعت را در تمامی مناطق شهری، روستایی و عشایری فراهم سازد.
همچنین طرحها و نقشهای نو و جدید با حفظ اصالت و فرهنگ محلی به منظور جلب نظر مشتریان ارائه شده است.
در دسترس قراردادن مواد اولیه ارزانقیمت به تولیدکنندگان، تهیه کتابچهها و بروشورهای تبلیغاتی برای معرفی گدام و نیز اخذ کد اصالت و استاندارد برای محصول از سایر اقدامات برای حفظ این آثار ارزشمند است.
* گزارش از عبدالله کُرد، رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میرجاوه