نوشته‌ها

سفر به قونیه _شهر مولانا

مولانا جلال الدین محمد بلخی را «مرد جهانی» می نامند. این شهرت، جدای از سرگذشت فرامرزی وی که از «بلخ» تا «قونیه» رقم خورده؛ حاصل اندیشه های مولاناست. سه عنصر مهم اندیشه گانی او، «عشق»، «صلح» و «تحمل» شاید بهترین نوشدارویی باشد که خاورمیانه این روزها به آن نیاز دارد.

فقط خاورمیانه که نه، بلکه در همه نقاط دنیا که دگم اندیشی و تعصب نژادی و مذهبی، مجوز جنایات خصمانه ای را علیه بشریت صادر می کند.مولانا عارف، زاهد و شاعر قرن هفتم، در «بلخ» خراسان، شهری نزدیک «مزارشریف» افغانستان، به دنیا آمد. او در سنین جوانی همانند پدر عازم «قونیه» شد، تا به تحصیل علوم دینی بپردازد. وی تا آخر عمر خود، حدود ۵۶ سال، در «قونیه» ماند. پس از مرگ مولانا، او را در محل زندگی و درسش دفن کردند و زیارتگاهی بر سر مزارش ساختند که تا امروز پا برجاست. این بنا و شهر قونیه، کم کم ملجأ دوستداران طریقت وی شد، تا جایی که گاهی بر سر پارسی تبار بودن مولانا نیز مجادله هایی صورت گرفت.

هفته ای به نام مولانا

«بنیاد مولانا» که شامل نوادگان و دوستداران اوست، هر ساله، هفت روز مانده به سالگرد مرگ وی را گرامی می دارند. هفت روز از۱۰ تا ۱۷ دسامبر، که به تقویم ما ۱۹ تا ۲۶ آذر است. در این روزها، همایش های متعدد دانشگاهی و «جشنواره سماع» در «قونیه» برگزار می شود. هر چند برنامه های دانشگاهی گاهی برای عموم کسالت آور می شود، اما «جشنواره سماع» که هر شب در یک استادیوم ورزشی سه هزار نفره برپا می شود، بسیار جذاب و خیره کننده است.

حال و هوای قونیه

جو «قونیه»، در مقایسه با دیگر شهرهای گردشگری ترکیه کاملا متفاوت است. «قونیه» در واقع مذهبی ترین شهر ترکیه است و هر روز، پنج بار صدای اذان در سراسر شهر می پیچد. حتی بانوان محلی نیز حجاب دارند، ساکنان آن جا به اعتقادات خود بسیار پایبندند و رعایت شئون مذهبی شهر برایشان مهم است. اهمیت این امر تا آن جا پیش می رود که حتی زنان غیر مسلمان برای ورود به جشنواره باید حجاب را رعایت کنند. همچنین برای بانوان جایگاهی جداگانه در نظر گرفته شده است.

در «شب عَروس مولانا» چه می گذرد؟

نخست یک سخنرانی درباره مولانا ایراد می شود، البته به زبان ترکی. پس از آن نوبت به موسیقی زنده با سازهای سنتی می رسد. در این میان، اشعاری از «دیوان کبیر» و «مثنوی معنوی» خوانده می شود، که چون به زبان فارسی است برای ما ایرانیان بسیار دلنشین و جذاب است. آخرین برنامه رقص «سماع» است. مردانی با لباس های سفید، دامن های بلند چین دار و کلاه های مخروطی شکلِ نمدی به دور مرشد می چرخند. چرخیدن، با موسیقی و اشعار مولانا همراه است. بسیار باشکوه و مسحور کننده که آدم را به یاد منظومه شمسی می اندازد. شاید مراسم ساعت ها طول بکشد، اما انرژی نهفته در مجلس نمی گذارد احساس خستگی کنید.

دیگر دیدنی های «قونیه»

قدمت «قونیه» به یونان باستان می رسد، اما بیشتر آثار باستانی این شهر، مربوط به دوره سلطنت سلطان سلیم است. درشهر و حومه آن مکان هایی قدیمی وجود دارند که، نرفتن به آن جا سفرتان را به «قونیه» نیمه تمام می گذارد. «مقبره مولانا»، «مسجد سلطان سلیم»، «مسجد علاء الدین»، «تپه مصنوعی علاءالدین»، «مسجد دارالفنون»، «شهر زیرزمینی در قاره پینار»، «موزه آتاترک»، «موزه آنتوگرافی» و «موزه باستان شناسی»، تنها بخشی از جاذبه های «قونیه» اند.

دیدنی های قونیه

«قونیه» چگونه شهری است؟

«قونیه» به مدد مولانا یکی از شهرهای پررفت و آمد ترکیه است. بنابراین هتل ها و رستوران های زیادی در شهر وجود دارند که نگرانی مسافران را از هر لحاظ برطرف می کنند. همچنین شبکه حمل و نقل شهری، بسیار منظم کار می کند. شما برای سفرهای درون شهری، می توانید با پرداخت یک تا یک و نیم لیر، از «تراموا» استفاده کنید. البته نرخ تاکسی ها، کمی گران تر است، اما در همه جای شهر و حومه به راحتی تاکسی گیر می آورید. شاید تنها مشکلی که در «قونیه» با آن مواجه شوید ارتباط با مردم باشد. چراکه اهالی «قونیه» به زبان ترکی محلی صحبت می کنند و با انگلیسی کاملا بیگانه اند.

آب و هوای «قونیه»

دسامبر یا همان آذر خودمان، جزو سردترین ماه های سال در «قونیه» است. بادهای سرد و استخوان سوز آن بسیار مشهورند. دمایی که برای این هفته در «قونیه» پیش بینی شده، بین ۱۱ تا ۹- درجه سانتیگراد در نوسان است. پس برای این که هوای سرد غافلگیرتان نکند، چمدان ها را از لباس های گرم پر کنید.

دیگر رویدادهای فرهنگی «قونیه»

اگر با سرما رابطه خوبی ندارید یا فرصت برای شرکت در مراسم را از دست داده اید، ناراحت نباشید. «بنیاد مولانا» دو بزرگداشت دیگر برای او در طول سال برگزار می کند. یکی از آن ها سالروز تولد وی و دیگری مصادف با زمان خارج شدن مولانا از بلخ و ورودش به «قونیه» است.

روادید ترکیه

طی مذاکراتی که میان ایران و ترکیه صورت گرفته است، گردشگران ایرانی برای ورود به خاک ترکیه نیاز به روادید ندارند. در واقع داشتن گذرنامه ای با اعتبار دست کم شش ماه، کفایت می کند. البته باید یادآور شوم که مدت اقامت گردشگران نباید بیشتر از ۹۰ روز شود.

سفر شخصی یا گروهی؟

به چند دلیل مهم پیشنهاد می کنم که در سفر به ترکیه، با یک تور گردشگری همراه شوید. اول این که از مشکل برقراری ارتباط با مردم نباید غافل شد. پس حضور راهنما بسیار مهم است. دوم آن که، متاسفانه طی سال های اخیر گردشگرانی که به طور مستقل به ترکیه می روند، با مشکلات امنیتی چون آدم ربایی رو به رو می شوند. هر چند تعدادشان کم است، اما عقل حکم می کند که خطر نکنید. سوم به دلیل اقتصادی، چراکه سفر با تور بسیار به صرفه تر از سفر شخصی برایتان در می آید. آخرین دلیل برای برتری مسافرت با تور، این است که خیالتان از بابت جای خواب و غذا راحت می شود و بهتر می توانید از لحظه لحظه سفر خود لذت ببرید.

متاسفانه ترک ها آن چنان شیدای مولانا شده اند؛ که درصدد هستند، سند شش دانگ اش را به نام خود بزنند! با آن که اشعار مولانا همگی به زبان فارسی است؛ ترک ها حتی در فارسی تبار بودن وی نیز تردید دارند. متاسفانه در سال های پیش همین نیت باعث شده است بی مهری هایی به مهمانان فارسی زبان، به ویژه ایرانی ها، صورت بگیرد که این امر با وجود سرمای شدید هوا، مشکلات سفر به خارج از کشور وهمچنین هزینه های بالای سفر به قونیه بسیار در ذوق مولانا دوستان، زده است. به همین دلیل در نزدیکی آرامگاه «شمس تبریزی»، مرشد و دوست مولانا و همزمان با سالروز تولد مولانا، جشنواره ای برگزار می شود. تبریز، به عنوان یکی از زیباترین شهرهای ایران، هرساله در اواسط آبان ماه میزبان جشنواره «شمس و مولانا»ست. البته ناگفته نماند که آرامگاه «شمس» در شهرستان «خوی» قرار دارد.

در ایام جشنواره در «خوی» نیز شب شعرهایی در «مقبره شمس» برپا می شود که دیدن آن ها خالی از لطف نیست. در طول مدت جشنواره تبریز، شب شعرها وکارگاه های تخصصی «مولانا شناسی» برای دانشجویان و اهل فن برپاست که استفاده از آن، برای عموم مشتاق نیز آزاد است. شاید جشنواره تبریز تا حد کمی از زیبایی های بصری جشنواره در قونیه بی بهره باشد، اما به همان نسبت از چاشنی تخیل و افسانه پردازی درباره مقام و اندیشه های مولانا می کاهد؛ تا جایی که احساس نزدیکی بیشتری به او می کنید.

حال و هوای تبریز و «خوی» در ایام جشنواره رنگ و بوی شاعرانه به خود می گیرد، و بازار سوغاتی ها و صنایع دستی فرهنگی، نیز حسابی داغ می شود.با توجه به سادگی و بی آلایشی مراسم ایرانی و همچنین واقع گرایی درباره مولانا، پیشنهاد می کنیم جشنواره تبریز را اصلا از دست ندهید.

آثار تاریخی و جاذبه های زیادی در تبریز وجود دارد، که نباید آن ها را فراموش کرد. «دریاچه و پارک ائل گلی»، «پارک مینیاتوری»، «خانه مشروطه»، «پارک موزیکال»، «موزه سنگی»، «مجموعه باغلارباغی»، «آرامگاه استاد شهریار»، «مسجد کبود» و «کلیسای مریم مقدس» تنها بخش بسیار کوچکی از جاذبه های گردشگری تبریز را تشکیل می دهند.

مرتبط:

موزه مولانا ، رد پای تاریخ ایران در شهر قونیه ترکیه

 

گشت و گذاری در مقبره مولانا جلال الدین بلخی

آرامگاه جلال الدین محمد بلخی، معروف به مولانا در ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر قونیه قرار دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، مزار مولانا درست در جایی قرار دارد که از کهن ترین مکان هایی است که آدمیان در آن زندگی می کردند، آثاری در این قسمت از قونیه یافت شده که حاکی از وجود انسان در ۷۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بوده است. مزار و حرم مولانا بر روی تپه ای با ارتفاع ۱۰۱۶ متر بنا شده و منظره بسیار دیدنی و خیره کننده ای دارد، این تپه تا به امروز بارها و بارها مورد کاوش باستان شناسان قرار گرفته و آثار ارزشمندی از آن به دست آمده که متعلق به هزاران سال پیش بوده است. دوران زندگی مولانا با سلطنت سلسله ی سلجوقیان یعنی همان دوران طلائی ساخت و ساز بناهای شاخص در ترکیه و ایران هم زمان بود.

blank

 پس از مرگ مولانا برای گرامیداشت این معلم بزرگ صوفی حرمی برای مولانا ساخته شد که امروزه می توانیم ازآن بازدید کنیم. مساحت مقبره مولانا در ابتدا ۶.۵۰۰ متر مربع بود اما امروزه افزایش یافته و به ۱۸.۰۰۰ متر مربع رسیده است. ساخت و ساز مقبره ی مولانا در سال ۱۲۷۴ میلادی شروع شد و با نظارت همسر امیر سلیمان سلجوقی به پایان رسید. بر فراز قبر او یک گنبد مخروطی شکل به رنگ فیروزه ای ساختند که متشکل از صدها سفال است و امروزه مقبره ی او با این گنبد شناخته می شود. البته در سال ۱۸۵۴ میلادی چند بخش به ساختمان حرم مولانا اضافه شد تا بتواند جمعیت بیشتری را در خود جای دهد.

blank

سال ۱۹۲۶ میلادی مراحل تبدیل مزار موالانا به موزه آغاز شد و سال ۱۹۲۷ میلادی عملاً مقبره او به موزه تبدیل شده بود و در سال ۱۹۵۴ میلادی حرم مولانا را موزه ی مولانا نامیدند، این موزه یکی از مهم ترین مکان های مقدس کشور ترکیه است. باید از درب اصلی موزه که بسیار بزرگ و چشم نواز است عبور کنید تا به حیاط وسیع، مرمرین و سنگ فرش شده موزه یا همان مقبره مولانا وارد شوید. در این هنگام بنایی کهن رو به روی شما ظاهر می شود؛ همان سازه باشکوهی که در زمان سلطان سلیمان سلجوقی ساخته شد. این بنا همانند بسیاری از دیگر بناهای موجود در ترکیه تابع سبک معماری ترکی، عثمانی و اسلامی است.

blank

سمت راست بنا متعلق به مطبخ دراویش است، در این قسمت مردان و پیروان مولانا خدماتی گوناگون را ارائه می دهند تا مسیر سیر و سلوک عارفانه را بپیمایند. افرادی با عنوان های میدانچی، لباس شوی، شربت چی، پادو، قهوه کوب، جاروکش و مامور خواب در این قسمت رفت و آمد می کردند و امروزه مستخدمان و خدمه ی موزه در این مکان فعالیت می کنند. در این مطبخ آموزش رقص و مراسم سماع هم انجام می گیرد و به علاقمندان این آداب را آموزش می دهند. رقص سماع یکی از مهم ترین مراسم ها برای بزرگداشت یاد مولانا می باشد که در هنگام مناسبت های مختلف در حیاط این موزه برگزار می شود. سمت چپ بنا ۱۷ اتاقک یا سلول برای تزکیه نفس عارفان و درویش ها وجود دارد،  اما آنچه در محوطه موزه ی مولانا به وضوح به چشم می آید حوضچه ای زیبا در وسط حیاط است که با نام چشمه ی تزکیه یا شستشو شناخته می شود و با نظارت شخص سلطان سلیم ساخته شده است.

blank

برای وارد شدن به مقبره مولانا چندین درب وجود دارد؛ یکی از درب ها که به رنگ نقره ای است رو به مهم ترین اتاق این بنا باز می شود. روی این درب زیبا جمله «پسر محمد سوم سال ۱۵۹۹ میلادی» نوشته شده است. با باز شدن درب قبر ۶ مرید اعظم مولانا به چشم می خورد که در ۳ ردیف دفن شده اند و سپس مقبره خانوادگی مولانا را خواهید دید که در پلت فرمی بالاتر از دیگر قبور قرار گرفته اند و پیکر مولانا و پدرش در آن قرار دارند. بر فراز این دو قبر دو گنبد بزرگ ساخته شده که به وضوح بنا قابل مشاهده هستند. بعدها همسر و فرزندان مولانا(از جمله مشهور ترین پسرش، سلطان ولد) هم در همین قسمت و در کنار اقوام و اجدادشان به خاک سپرده شدند که قبر آن ها را هم می توانید مشاهده نمایید.

blank

آن چه در این اتاق بیش از همه چیز جلب توجه می کند پارچه ای فاخر است که روی قبر مولانا قرار داده اند. بر روی این پارچه آیاتی از قرآن را با طلا نوشته اند و با گلدوزی تزئین نموده اند. این پارچه ی دیدنی توسط سلطان عبدالحمید دوم یکی از خلفای عثمانی در سال ۱۸۹۴ به مقبره مولانا هدیه داده شد. همچنین فرش بسیار نفیسی هم در این قسمت وجود دارد که از جنس ابریشم است و برای بافتش از چهار میلیون گره استفاده کرده اند. از جالب ترین نکات دیگر در این اتاق تابوت چوبین مولانا است که مربوط به قرن دوازدهم است و هم اکنون روی قبر پدرش قرار دارد، این تابوت در سال ۱۵۷۹ میلادی توسط الیاس یکی از منبت کاران بنام آن دوران ساخته شد.

blank

قسمت های مختلف موزه مولانا 

این سازه محلی تاریخی، فرهنگی است که از سال ها پیش با فرهنگ مردمان ترک و فارسی زبان در هم آمیخته، پس سخن درباره ی آن تمام نشدنی است، از مراسم هایی که در این بارگاه برپا می شود گرفته تا معماری و جزئیات دیدنی بنا همه و همه هزاران حرف برای گفتن دارند.

اتاق آرامگاه

درست در زیر گنبد فیروزه ای رنگ و درخشان این بنا که از فرسخ ها دورتر دیده می شود، پیکر بی جان مولانا دفن شده است و علاوه بر مولانا اقوام و مردیان او هم در اطراف این گنبد زیبا دفن شده اند. این اتاق یکی از افتخارات مردمان ترک می باشد. تمام قسمت های اتاق با حکاکی روی سنگ، خوشنویسی، نقاشی و منبت کاری تزئین شده اند و در کنار هم محلی فوق العاده را تشکیل داده اند. در جای جای این اتاق می توان آیات قرآن را که با خوشنویسی نوشته شده اند را مشاهده کرد.

blank

محل برگزاری مراسم

در سه مکان از مقبره مولانا یعنی مطبخ، مسجدی کوچکی که در مجاورت بنا ساخته شده و یکی هم محوطه سنگ فرش شده بزرگ مقبره مولانا، مراسم عرفانی انجام می گیرد؛ از مهم ترین مراسم ها که در این مکان ها برپا می شود می توان به مراسم رقص سماع، هال یا شمانه اشاره کرد که جشن هایی همراه با رقص و موزیک است و از آلات موسیقی مثل ویولون، دف، سنج کوچک، دایره زنگی، گیتار، درام، فلوت و برخی دیگر استفاده می کنند. مسجد این مجموعه بسیار دیدنی است و در آن از تزئینات نفیسی چون فرش های باشکوه، لوسترهای دیدنی و بسیاری تزئینات دیگر استفاده کرده اند. این مکان به دلیل برپایی اذان در آن در طی قرن های گوناگون مقدس و مورد احترام می باشد، حتی درب های مسجد مولانا هم چوبی و حکاکی های منحصر به فرد و چشم نوازی دارند. امروزه دور تا دور این مکان را ویترین هایی از جنس شیشه قرار داده اند و در آن ها قرآن های ارزشمندی را به نمایش گذاشته اند.

نمایشگاه قرآن

در حال حاضر در مجاورت مسجد کوچک مقبره ی مولانا، محلی برای برپایی نمایشگاه های کتاب و بخصوص قرآن وجود دارد و در این بخش بازدیدکنندگان می توانند قرآن های خطی و بسیار قدیمی را مشاهده کنند. هر یک از کتاب هایی که در این نمایشگاه نگهداری می شوند بسیار نفیس و دیدنی هستند و با اشیای باارزش مانند مروارید های گران قیمت نیز تزئین شده اند. در این نمایشگاه اشیای دیگری همچون سجاده مولانا، نسخه ی اصلی کتاب مثنوی معنوی، جعبه ای که در آن تعدادی تار مو با عنوان ریش مقدس محمد قرار دارد نیز نگهداری می شوند.

blank

مطبخ

در مقبره مولانا مکانی هم با عنوان مطبخ یا آشپزخانه وجود دارد که اکنون محلی برای آموزش مراسم و عقاید مختلف صوفیانه است. این قسمت در سمت جنوب غربی بنا قرار دارد و در سال  ۱۵۴۸ میلادی به این مجموعه اضافه شد. امروزه مانکن هایی با لباس های سنتی ترکی و صوفی در مطبخ قرار داده اند تا بازدیدکنندگان دید وسیع تری به آداب صوفی گرایانه پیدا کنند. گاها مراسمی مثل سماع در همین قسمت ساختمان برپا می شود و آن قدر جمعیت برای دیدن این جشن و مراسم به مقبره می آیند که جای سوزن انداختن هم پیدا نمی شود. جالب است که از سال ۱۹۲۶ میلادی به بعد در این مکان غذا می پختند و به بازدیدکنندگان و خدمه ارائه می دادند، امروزه هم گاهی در این مکان غذا سرو می شود.

blank

اتاق تلاوت

تلاوت یک کلمه عربی و به معنای خواندن با صوت و آوایی زیباست، نام این اتاق به نوع کاربری آن در زمان ها ی گذشته اشاره دارد. در گذشته در این اتاق به خواندن و قرائت قرآن می پرداختند به همین دلیل با نام تلاوت معروف شده است. امروزه هم برای قرآن خواندن از این مکان استفاده می شود اما بیشتر برای به نمایش گذاشتن کتب نفیس و تاریخی از آن بهره می برند، در این اتاق همه چیز نفیس و با ارزش و فاخر طراحی و ساخته شده است برای مثال حتی درب این اتاق هم از جنس نقره و بسیار گران بها می باشد.

شمانه

سلطان سلیم در قرن ۱۶ میلادی قسمتی را در مقبره مولانا به برگزاری مراسم صوفیانه اختصاص داد. این قسمت گنبد گسترده ای دارد که زیر آن میدانی برای رقص های دراویش ساخته شده است و در زمان مراسم های بزرگ مانند سالروز مولانا در این قسمت رقص و پایکوبی برپا می شود.

blank

سنگ قبر مولانا

افراد زیادی از جای جای دنیا به قونیه می روند تا تنها به تماشای سنگ قبر مولانا بپردازند و برای شادی روحش به دعا و نیایش بپردازند به همین دلیل این بخش را یک بار دیگر به بررسی مقبره مولانا اختصاص داده ایم. مجموعا ۱۰ قبر در این اتاق مقبره  مولانا وجود دارد. گذشته از پارچه طلاکوب و زرین که روی قبر این مرد شهیر کشیده شده یکی از نکات جالب توجه دیگر در مقبره او جمله ای تامل بر انگیزی است که روی قبرش نوشته شده، این جمله این مضمون را دارد: «قبر ما را روی زمین مشخص نکنید(ما را محدود نکنید)، مقبره ما داخل قلب های روشن است» . در اطراف این قبر نیز کتیبه هایی با مضمون فلسفی و عارفانه دیده می شود، روی یکی از کتیبه ها جمله ای نوشته شده که معنای آن چنین است: «آن طور که هستی به نظر بیا، یا آن طور باش که به نظر می رسی».

blank

سلول دراویش

 تعداد ۱۷ سلول یا اتاقک هم در موزه مولانا وجود دارد که با گنبدهای کوچک کاملا قابل تشخیص هستند و محلی برای تزکیه  نفس مریدان است. در زمان مراد سوم سال ۱۵۸۴) یکی از پادشاهان سلجوقی این اتاق ها به بنای مولانا اضافه شدند. امروزه این اتاق ها کاربری قدیمشان را از دست داده اند. ۴ سلول که در سمت راست این مجموعه اتاق ها قرار دارند هم اکنون به عنوان باجه فروش بلیت و بخش اداری مورد استفاده قرار گرفته اند، دو اتاق دیگر هم محل نگهداری کتاب هایی است که به موزه ی مولانا توسط افراد سرشناس اهدا می شوند. بقیه اتاق ها نیز به محلی برای فروش صنایع دستی، فرش و از این قبیل اشیا تبدیل گشته اند و مریدان برای تزکیه نفس و انجام آداب خاصشان از دیگر بخش های مقبره ی مولانا استفاده می کنند.

blank

معماری مقبره مولانا

موزه یا ساختمان مقبره مولانا در زمینی به مساحت ۱۸.۰۰۰ متر مربع ساخته و با نامKubbe-i Hadra) به معنای گنبد سبز نیز شناخته می شود. این نام گذاری به دلیل معماری خاص بنا است. از شاخص ترین نکات در ساختمان این بنا گنبد مخروطی شکل فیروزه ای رنگ آن است. این گنبد بر روی چهار ستون بنا شده و جذاب ترین قسمت معماری این بنا به حساب می آید. مقبره مولانا به دست معمار مشهور و خبره ای به نام بدرالدین تبریزی ساخته شد، او اهل آذربایجان و شهر تبریز بود و ایده گنبدی سبز رنگ بر فراز بارگاه مولانا را او مطرح و اجرایی کرد و با ساخت چنین بنایی توانست نامش را در تاریخ جاودان نماید. این مقبره مانند بسیاری دیگر بناهای ساخته شده در دوران سلجوقیان و عثمانیان تابع معماری سنتی ترکی و اسلامی است، به این صورت که دارای گنبدهای نیم دایره و یک مناره ی سر به فلک کشیده می باشد که با ظرافت خاصی تک تک اجزایش طراحی و ساخته شده اند.

blank

تاریخچه موزه مولانا

خانواده مولانا توسط خاندان سلطنتی سلجوقی به قونیه دعوت شدند و به این شهر مهاجرت کردند. پس از سال ها زندگی زیر سایه خاندان سلطنتی در سال ۱۲۳۱ میلادی باغ گل رز قونیه به خانواده مولانا هدیه داده شد تا پیکر پدر مولانا در آن دفن شود و این کار آغاز ساخت موزه ی مولانا بود. آرام آرام و با مرگ مولانا و دیگر اعضای خانواده اش این باغ به یک گور خانوادگی تبدیل شد، جانشین و شاگرد مولانا که Hüsamettin Çelebنام داشت به خاندان سلطنتی کمک کرد که پس از مرگ مولانا یعنی در سال ۱۲۷۴ روی مزارش مقبره ای بسازند. لازم به ذکر است که گنبد مخروطی در سال ۱۸۵۴ میلادی با سفال تزئین شد. بارها و بارها قسمت های مختلفی به بنای موزه مولانا اضافه گشت و در سال ۱۹۵۴ هم رسما به درویش ها اجازه داده شد که در موزه مولانا به رقص و ساز و آواز بپردازند، همین موضوع باعث جاری شدن سیل سالانه گردشگران به سوی قونیه شد و معتقدان به این آداب آن را رقصی مذهبی و راهی برای رسیدن به خدا می دانند و به دلیل نقش مهم این مراسم در صنعت گردشگری هنوز درویش ها اجازه ی برپایی مراسمشان را در این مکان دارند.

منبع:ایمنا