گیوه بافی ملایر؛ هنر صنعتی در حال منسوخ شدن
در منطقه غربی و جنوب غربی کشور به دلیل شرایط فرهنگی و جغرافیایی پوشیدن ” گیوه” از قدیم رسم بوده است. گیوه، اصولا پای پوشی سبک، با دوام و مناسب برای راهپیماییهای طولانی در مسیرهای ناهموار است، با توجه به این خصوصیات، اغلب افراد پیدایش آن را به روزگارانی خیلی قدیم تر از پیدایش سایر انواع پاپوش نسبت دادهاند.
هرچند نمیدانیم گیوههای ابتدایی از چه جنسی ساخته میشده و چه شکلی داشته، اسنادی در دست داریم که نشان میدهد قرن هشتم هجری قمری دوران اوج استفاده از گیوه بوده است. گیوه بافی نمادی از مقابله و مقاومت زیبایی هنر ظریف دست در برابر جاده های سرسخت و سنگلاخی و به عبارتی نبرد و تقابل هنر و طبیعت است، به گیوه در اصطلاح محلی ” آژیه” گفته می شود.
گیوه ملایر با قدمت ۱۵۰ سال
رئیس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ملایر گفت: قدمت گیوه بافی در ملایر به بیش از ۱۵۰ سال پیش بر میگردد و از هنرمندان قدیمی گیوه باف در ملایر می توان به آقایان کریمی، رنجبر و علی اکبر قلعه اشاره کرد.
ابراهیم جلیلی در گفتوگو با ایسنا افزود: در حال حاضر قربان رنجبر در چهار سوق بازار سنتی و قلعه فعال است، همچنین پنج نوع گیوه به نامهای آجیده، زیر آج، سنه جونی، گیوه ماشینی و زیر گاومیش، در ملایر بافته می شود.
وی با بیان اینکه گیوه دوزی ملایر هنری است که مهجور مانده و در حال منسوخ شدن است، اظهارکرد: درحال حاضر به دلیل گرانی مواد اولیه، نبود بازار فروش، تولیدات گیوه کاهش یافته است، اما در گذشته گیوه های تولید شده هنرمندان ملایری به نهاوند، خرم آباد و اراک و اهواز و… فرستاده می شده است.
جلیلی با تأکید بر اینکه این اداره آمادگی حمایت از این هنرمندان برای آموزش و توسعه هنر فوق را دارد، ادامه داد: گیوه سنتی انواع گوناگونی دارد و تقسیم بندی انواع گیوه بر اساس نوع بافت رویه، مواد استفاده در زیره و اتصال دو تکه کفش به هم صورت می گیرد.
رئیس میراث فرهنگی ملایر در این باره توضیح داد: ” گیوه سنتی ملکی”، دارای رویه ای نفیس و گران قیمت بوده و پنجه درازی است؛ رویهاش بلندتر از گیوه های سنتی دیگر بوده و به قسمت پشت آن نیز یک قطعه چرم دوخته میشود.
وی با بیان اینکه تخت این نوع گیوه از پارچه های نخی و لباس های مندرس کرباسی تهیه می شد و امروزه بیشتر از شلوارهای کهنه لی در ساخت آن استفاده می شود، خاطرنشان کرد: پود آن از این پارچه ها و به شکل نوارهایی نازک تهیه می شود و تار آن از پوست گاو است.
جلیلی با اشاره به اینکه پنجه و پاشنه تخت را از پوست گاو تهیه کرده و بعد از اتصال تار و پود به هم، دور آن را حاشیه زده و اضافات آن را می برند، گفت: تخت درست می کنند که به آن ” تخت کهنهای” یا ” تخت ملکی ” می گویند.
این مقام مسئول در مورد گیوه آجیده یا آجده، توضیح داد: تفاوت این گیوه سنتی با ملکی در این است که رویه آن درشت باف بوده و کف آن هم تخت چرمی بخیه دار است، گیوه سنتی تخت چرمی نیز بسیار شبیه کفشهای معمولی بوده و تخت آن چرمی است، از این نوع گیوه بیشتر در شهرها استفاده می شود و بر همین اساس آن را گیوه شهری نیز نامیده اند.
رئیس میراث فرهنگی ملایر بیان کرد: ” گیوه لته ای” تفاوت اصلیاش با سایر انواع گیوه در این است که در تخت آن تنها از تکههای کهنه پارچه که در اصطلاح به آن لتهای گویند، استفاده می شود، “گیوه تخت لاستیکی”، نیز نوعی گیوه درشت باف و ارزان قیمت است که دارای زیره پلاستیکی است.
جلیلی خاطرنشان کرد: “گیوه ابریشمی”، نوعی گیوه تزئینی و تشریفاتی بوده که تخت آن چرمی یا لاستیکی است اما بافت این تخت بسیار ظریف است، همچنین رویه این نوع گیوه از نخ ابریشمی رنگین بافته میشود و گاهی نیز با منجقدوزی همراه است .
وی در مورد ” گیوه کردی یا کلاش” افزود: این نوع گیوه که موضوع اصلی این تحقیق است خاص مناطق کردنشین کشور بوده و محل اصلی تولید آن ناحیه اورامانات بوده و مهمترین ویژگی که کلاش را از سایر انواع گیوه مشخص می کند مواد بکار رفته در آن است.
این مقام مسئول بیان کرد: رویه این نوع گیوه از نخ پنبه ای بافته شده و زیره آن از پارچه فشرده ساخته می شود و بر همین اساس کلاش کفشی سبک، نرم، قابل انعطاف و متناسب با محیط کوهستانی است.
استاد گیوه دوزی ملایر
در بازار سنتی ملایر دنبال مغازه و یا حجره گیوه دوزی می گردم و فقط یک مورد را پیدا می کنم؛ این هنر- صنعت در ملایر سال هاست که رو به فراموشی گذاشته و متأسفانه در حال منسوخ شدن است.
در چهار سوق اصلی بازار ملایر وقتی رو به منطقه طالقانی حرکت می کنی، در راسته عطاران به یک حجره کوچک سه متری می رسی، که پیرمردی در آن به کار بافت و دوخت گیوه مشغول است؛ نامش”حاج قربان رنجبری” است؛ متولد ۱۳۱۶ در ملایر که سالیان سال است در این شهر مشغول فعالیت بوده و هست.
سرش خلوت و مشغول زدودن زواید یک گیوه کوچک بافته شده برای پسر بچه ای دو، سه ساله است، جلو می روم و بعد سلام و احوال پرسی می خواهم تا با او در مورد کارش مصاحبه کنم، به صندلی کهنه و فرسوده ای که آن طرف تر است، اشاره می کند و می خواهد تا بنشینم تا هم صحبت کنیم و هم او بهکارش ادامه بدهد.
حجره اش آنقدر کوچک است که حتی خودش به سختی درش جای می گیرد، تمام گیوه ها از سقف تا کف آویزان شده اند، دستگاه کارتخوان و تلفن داخل حجره اش ناخودآگاه لبخند را گوشه لبم می نشاند؛ به نوعی” تداخل ناموزون تکنولوژی و سنت” را تداعی می کند…
همانطور که من سوال می پرسم “حاج قربان رنجبری” با جدیت کارش را ادامه می دهد و کمتر سرش را بلند می کند، می گوید: متولد ۱۳۱۶ در ملایر است و از کودکی کار گیوه بافی را شروع کرده و تاکنون که ۸۴ سال از خدا عمر گرفته از همین حرفه ارتزاق کرده است.
استاد گیوه دوزی ملایر با بیان اینکه وقتی بچه بودم، مادرم من را سر این کار گذاشت، ادامه می دهد: مدتی هم کفاشی میکردم اما بعد تصمیم گرفتم همین جوالدوزی را به عنوان شغلم انتخاب کنم.
از او می پرسم که بازار کارش مشتری و خریدار دارد و او پاسخ می دهد: خیلی کمتر از گذشته شده، الان دیگر مردم کفش های کارخانه ای و ماشینی را می خرند نه کفش های دست دوز، مثلا در بعضی روزها یک جفت و بعضی روزها هم دو جفت کفش میفروشم؛ البته روزهایی هم هست که هیچ کفشی نمیفروشم ولی باز نا امید نیستم، چون روزی را خدا میرساند.
از زنانه و مردانه بودن گیوه ها و سایزهایی که می دوزد، سوال می کنم و او چوب دستی اش را برمی دارد و به گیوه های رنگی خوش بافت کنار مغازه اش اشاره می کند و می گوید: این گیوه های رنگی مختص خانم هاست، هر سایزی هم که مشتری بخواهد برایش می دوزم؛ از بچه دو ساله تا مرد ۱۰۰ ساله.
در مورد قیمت گیوه ها می خواهم برایم توضیح دهد و او همچنان که مشغول کارش است، می گوید: هر گیوه ای بنا بر دوخت، مدل و مواد اولیه اش قیمتش فرق می کند؛ یک گیوه بچه گانه از ۱۰۰ هزار تومان شروع می شود تا گیوه اندازه یک مرد جا افتاده ۵۵۰ هزار تومان، تفاوت قیمت این کفشها به خاطر زیره آنهاست، زیرههای چرمی از زیرههای پلاستیکی گران تر هستند.
می گویم:” حاج آقا رنجبری” گیوه دوزی دیگر دارد منسوخ می شود، حیف است که این همه تجارب را به دیگران آموزش ندهید” و او تأیید می کند و حرفم را پی می گیرد و می گوید: سال ها قبل شاگرد داشتم اما دیگر الان کسی پی این شغل ها نمی آید، یک بار هم میراث فرهنگی کارگاه گذاشت و من در آن آموزش دادم، اما دیگر توان و حوصله اش را ندارم. من با قناعت توانستم این همه سال با این شغل روزگار بگذرانم اما الان جوانها اهل قناعت نیستند و این کار هم درآمد کافی ندارد، برای همین برای جوانها صرف نمی کند وارد این کار شوند.
از او می خواهم تا در مورد فواید و مزایالی این نوع پاپوش بگوید و او با اشاره به نوع دوخت گیوه ها، توضیح می دهد: این کفش ها برای سفر، پیاده روی، کمر درد و پا درد مناسب هستند و مردم می توانند به راحتی از آن استفاده کنند، پا در این کفش ها عرق نمی کند، گیوه به علت بافت نخی و درزهای بین بافت رویه کفش مانع ایجاد بوی بد پا می شود و تا حدود دو، سه سال هم دوام می آورد.
حاج قربان رنجبری در مورد مواد اولیه گیوه بافی، می افزاید: موادی که در محل تهیه میشود شامل پوست گاو، پیه نری گاو و نخ تابیده است و موادی که از خارج محل تهیه میشود به دو قسمت تقسیم میشود؛ برای گیوههای تخت زیرهای که شامل رنگ، پارچه نازک نخی، کتیرا و نخ تابیده (قرقره) است و برای گیوههای طرح جدید مثل تخت چرمی و پلاستیکی، شامل میخ پوست دباغی شده، پاشنههای لاستیکی، کف لاستیکی، چسب، پوست نری گاو، پارچه نخی و موی بز میشود.
دیگر وقت اذان رسیده و پیرمرد خسته کار به نظر می رسد، بعد از تشکر و خداحافظی در راه با خودم می اندیشم که اگر این گیوهها مطابق مد روز تولید می شدند، می توانستند برای جوان ترها جذاب باشند. با وجود اینکه کار گیوهفروشی از رونق افتاده اما همچنان از لحاظ کارایی و کیفیت جزو بهترین پاپوشها محسوب میشود و میتوان با ایجاد خلاقیت و نوآوری در مدل و طراحی رویه این گیوهها، جوانها را به پوشیدن این پاپوشها ترغیب کرد.
به هر حال اگر میخواهید در فصل تابستان یک کفش سبک، خنک و زیبا را پا کنید، به شما پیشنهاد میکنم که از ملایر چند جفت گیوه خوش بافت تهیه کنید.
منبع: ایسنا