استان تهران
هرچه نباشد استان تهران را به ویژگی های سیاسی آن می شناسند؛ مرکز تمام تصمیمات اداری و سازمانی کشور که همگی زیر نظر پایتخت ایران سامان دهی می شوند. هرچند، این تنها یکی از وجوه استان تهران است اما چون بیشتر به چشم می آید، اکثر ویژگی های آن را پوشش داده است.
با این حال بهتر است بدانیم که استان تهران، قرار گرفته در شمال ایران، یکی از ایده آل ترین نقاط ایران برای زیستن است. منابع آب متعدد، آب و هوایی خوب و مناسب و البته قرار گرفتن شهر تهران، تختگاه ایران نیز در این خطه سبب شهرت آن شده است.
جاهای دیدنی طبیعی اطراف شهر تهران، دست کمی از جاذبه های دیدنی خود شهر ندارند و کسانی که به راستی مسافرند و دوست دارند همه جای استان را ببینند می تواند با یک برنامه ریزی خوب از تمامی مواهب طبیعی تهران برخوردار شوند.
استان تهران با وسعتی حدودا ۱۲۹۸۴ کیلومتر مربعی استان پهناوری نیست اما پرجمعیت ترین و مهاجر پذیرترین استان ایران است. جمعیت کل استان تهران ۱۳۲۶۷۶۳۷ نفر بر طبق سرشماری آمار نفوس و مسکن سال ۹۵ است.
استانی که از شمال به قول ترانه محبوب گروه پالت با کوه ها می رقصد، از جنوب به استان قم و در سمت شرق خود، سمنان و جنوب غربی استان مرکزی را دارد. همین قرار گرفتن در میانه گزینه های مختلف آب و هوایی است که به این اقلیم تنوع خاصی بخشیده به طوری که هم می تواند شاهد باران و برف باشد و هم شاهد گرمای فراوان.
مشخصا به دلیل پایتخت بودن تهران، تمامی راه هایی که به این استان می رسند همگی آزاد راه بوده و وضعیت خوبی دارند. بنابراین چه از راه زمینی، و چه هوایی بخواهید به این استان دسترسی پیدا کنید دردسری نخواهید داشت. از طرف دیگر استان تهران می تواند مرکز اتصال بسیاری از راه های دیگر به استان های دیگر باشد و شاید به همین جهت بتوانیم آن را قلب شاهراه های ایران بنامیم. به قول معروف همه جاده ها (اینبار) به تهران ختم می شوند.
شهر تهران
درباره این شهر گفتنی ها زیاد و متنوع است. هیچ کس در تهران حوصله اش سر نمی رود چرا که جاذبه های دیدنی و مختلف آن تقریبا برای تمامی اقشار مختلف مردم تعبیه شده است. هر کسی در این شهر سر گرمی خاص خود را پیدا می کند.
تهران شهری خاکستری است. ابهتی دارد که بی برو برگرد شما را درون خود جای می دهد. البته قصد نداریم این شهر را با بزرگ ترین شهر های جهان مقایسه کنیم چرا که آن هایی که به شهرهایی چون پکن، بمبئی، نیویورک، مسکو و … رفته اند می توانند تهران را خیلی جدی نگیرند. اما در این مقاله تهران بزرگ ترین کلان شهر ایران است. شهری پر دود و شلوغ با مردمانی که مدام در حال دویدن هستند و کارهای خود را به سرعت انجام می دهند. تصور سپری کردن چندین روز یا حتی ماه به تنهایی در تهران می تواند وحشتزا باشد اما درست در همان ساعات است که گویی تهران دهان باز می کند و با شما حرف می زند و این راز بزرگ تهران است. زیبایی بی اندازه و آغوشی بزرگ و بی نهایت، زیر نقابی هیولا وار و حتی وحشی.
شهر تهران در جنوب استان تهران قرار دارد، بزرگ ترین و پر جمعیت ترین شهر کشور است و سومین کلان شهر در کل خاور میانه به حساب می آید. طبق سر شماری سال ۱۹۹۵ جمعیت شهری تهران نرسیده به ۹ میلیون نفر است و به همین جهت تهران شهری شلوغ و پر سر و صدا است و همین موضوعات به اضافه معضل ترافیک و آلاینده های شهری رتبه سلامت شهری آن را کاسته است.
با همه این حرف ها، تهران یکی از دیدنی ترین جاهای ایران است که هر ساله گردشگران زیادی را به خود می پذیرد و نه تنها این گردشگران همه ایرانی نیستند، بلکه از کشورهای دور و نزدیک برای دیدن تهران برنامه ریزی می کنند.
تهران در میان کوه های شمال و شمالی شرقی سر به فلک کشیده قرار گرفته و این کوه ها چنان بلند هستند که گاهی مانع عبور آزاد هوا در این شهر می شوند. یکی از دلایل آلودگی هوا در شهر تهران هم همین است اما هیچ کس نمی تواند انکار کند که وجود این کوه های مرتفع که درست در میانه رشته کوه البرز قرار گرفته اند و قلل مختلفی دارند، در آب و هوای تهران بسیار موثر اند و طراوت شهر را در بهار و عمده باران ها در پاییز و زمستان را فراهم می کنند.
شاید به دنبال این سوال باشید که چه زمانی به چنین شهری با این عظمت و وسعت که جاذبه های فراوان و گوناگون برای دیدن و لذت بردن دارد سفر کنیم. این بار پاسخ ما به این پرسش ارتباط مستقیمی با آب و هوا ندارد بلکه ترافیک و شلوغی شهر یکی از اصلی ترین موانع پیش روی شما است. دو هفته اول فروردین به طور قطع بهترین زمان برای سفر به تهران است.
خود ساکنین تهران در این زمان به سایر نقاط ایران سفر می کنند و اکثرا راهی شمال کشور می شوند، از این رو شهر برای گشتن کاملا خلوت است و اگر با وسیله نقلیه شخصی مسافرت می کنید یا قصد استفاده از تاکسی و اسنپ را دارید می توانید با خیال راحت از شر ترافیک در امان بمانید.
تهران دوستی انواع مختلف دارد. کمتر کسی را می یابید که فامیل یا آشنای خاصی در تهران نداشته باشد و گذرش، حداقل یکی دوبار به این شهر نیوفتاده باشد. به همین جهت شاید تهران شلوغ را ترجیح دهند یا بدان عادت داشته باشند. در این صورت اواسط آبان بهترین زمان برای گشت و گذار در تهران است. برای پیدا کردن زمان مناسب به خودتان مراجه کنید. ببینید طرفدار کدام جنبه از این شهر درندشت هستید.
شهر تهران علاوه بر پایتخت بودن که آن را به مرکز سیاسی و اداری کشور تبدیل کرده و شاهد صحنات برجسته ای از تاریخ معاصر ایران بوده به دلیل کلان شهری و قرار گرفتن مرکزیت های مختلف در این شهر، جمعیت های خاص را هم به خود پذیرفته.
منظور فقط مهاجرت قومیت های گوناگون به تهران نیست بلکه تهران نخستین بار به طور رسمی به مرکزی برای پرورش هنرهایی چون تئاتر، سینما، تلویزیون و ورزش در سبک های مختلف به ویژه فوتبال تبدیل شد و بسیاری از صنایع برای اولین بار فعالیت خود را در این شهر آغاز کردند. تهران از زمانی که پایتخت رسمی ایران شد خصوصا از دوران پهلوی پیشتاز تمامی عرصه های یک کلان شهر مدرن شد. جامعه علمی، آکادمیک و مدرن ایران برای نخستین بار در تهران شکل گرفت و بنای قدیمی ترین دانشگاه رسمی ایران در این شهر گذارده شد.
به همین دلیل است که علاوه بر امر گردشگری یا مهاجرت قومیت ها، اقشار مختلفی از مردم هر کدام به فراخور علاقه خود به موارد بالا به تهران می آیند و از این مواهب بهره می برند و این مورد هم بر جمعیت تهران اثر گذاشته و هم برای گردشگری آن مفید بوده است.
اگر بخواهیم به طور اجمالی به تاریخ تهران نگاهی بیاندازیم باید بگوییم که کوتاه است و جانکاه است و یگانه اما هیچ کم ندارد. درست است که باستان شناسان بقایای اسکلت انسان هایی که تا ۷۰۰۰ سال هم قدمت دارند در اطراف تهران پیدا کرده اند اما تاریخ رسمی تهران با برگزیده شدنش به عنوان پایتخت آغاز شد. باید بگوییم که اطراف تهران چندان هم مهجور نبوده. ری بزرگ ترین و شناخته شده ترین شهر تا پیش از انتقال همه چیز به تهران بود. تهران دهی بود در جوار ری که آب و هوایی خوش داشت و سکنه بسیار محدودی را به خود پذیرفت بود.
همین که شاه تهماسب صفوی برای تهران حصاری با دروازه معین کرد تا از قزوین که پایتخت ایران بود محافظت کند وظایف سیاسی تهران آغاز شد. نادرشاه افشار هم در پی افزودن بر اهمیت تهران، پسرش رضا قلی میرزا را به عنوان حاکم شهر به همه معرفی کرد تا این شهر یواش یواش چونان نوزادی که رشد می کند، دست و پایی تکان دهند و در میان دیگر شهرهای ایران که تا آن زمان مهم بودند، به چشم بیاید.
پیش از آنکه شیراز گوی سبقت را در میان شهرهای انتخابی کریم خان برای تخت گاهی برباید، این خان زند مدتی تهران را سبک سنگین کرد اما در نهایت شیراز را از تهران بهتر یافت و دم و دستگاه حکومتی را به شیراز منتقل کرد. پس از آنکه عمر دودمان زند به سر آمد و آغا محمد خان بر این طایفه پیروز شد، اصرار زیادی ورزید تا تهران را از باقی خاندان زند پس بگیرد و در نوروز سال ۱۲۱۰ هجری قمری موفق شد. تهران برای آغا محمد خان هم از نظر خود کفایی و استراتژیک موقعیت خوبی داشت و هم به گرگان، محل اسقرار قوم قاجار نزدیک بود. نقطه شروع تهران هم همین جاست. تهران کلان شهر بزرگ و پدر شهرهای ایران درست در همین زمان که به دست آغا محمد خان قاجار یکی از منفور اما توانا ترین شاهان قاجار فتح می شد، پا به عرصه وجود گذاشت.
هسته اولیه کاخ گلستان، منهای خلوت کریم خانی، را آغا محمدخان قاجار بنا نهاد و تاجی که بر سر گذاشت هنوز در موزه این کاخ نگه داری می شود. بعدها جانشینان او یعنی فتحعلی شاه و محمد شاه تغییرات زیادی در شهر به وجود آورند اما این ناصر الدین شاه بود که با توجه به سفرهای خارجی که رفته بود دوست داشت شهری همانند پاریس بسازد و تهران را برای این امر در نظر گرفت. بسیاری از هسته های اولیه فرهنگ و هنر نظیر دوربین و تئاتر نوین و پی ریزی نخستین ساختمان های ویژه تئاتر در زمان او شکل گرفت. ساختارهای بنیادینی چون اداره ها، تاسیس مدرسه دارالفنون و بیمارستان ها که همه به یمن صدر اعظمی امیر کبیر صورت گرفتند چهره تهران را دگرگون ساختند.
مناطقی نظیر بازار تهران، تیکه دولت، مسجد سپه سالار و خیابان های باب همایون و ناصر خسرو فعلی و صد البته مجموعه کاخ گلستان در زمان قاجار در جنوب تهران تا حد زیادی توانست وجه مورد نظر را به تهران ببخشد. قسمت اعظم مدرن گرایی تهران و برابر شدنش با پیشرفته ترین شهرهای آن زمان دنیا نظیر نیویورک، در زمان پهلوی اتفاق افتاد. تاکید صریح رضا شاه و بعد از او محمدرضا شاه بر هدایت ایران به سمت مدرنیته از تهران شهری ساخت که تقریبا در کل ایران بی نظیر است. ساختمان های بلند اداری، خیابان های متقاطع پهناور و طولانی نظیر ولیعصر فعلی که ۱۷ کیلومتر است، تاسیس دانشگاه های معتبر، ساختمان برج آزادی، میزبانی ایران در بازیهای آسیایی سال ۱۹۷۴ در ورزشگاه آریامهر (آزادی)، ساختمان هایی با معماری های برگرفته از ایران باستان که منحصرا در خدمت اداره ها، موزه ها و مکان های هنری بودند و توجه خاص وزارت فرهنگ و هنر به این موضوع تهران را به کلان شهری تبدیل کرد که با بیشتر شهرهای معاصر خود قادر به رقابت بود.
تهران همچنین شاهد عظیم ترین صحنه های تاریخ ایران بوده و هست. کنفرانس تهران که با حضور سردمداران بزرگ جنگ جهانی دوم صورت گرفت، هرچند به طور کلی استقلال ایران را به عنوان کشوری بی طرف زیر سوال برد اما پیامدهای بزرگی در عرصه جهانی داشت. انقلاب مشروطه در عصر قاجار و انقلاب اسلامی سال ۵۷ نیز دو رویداد بزرگی بودند که سرنوشت و روند ایران را به طور کلی و اساسی تغییر دادند.
تهران پس از اتقلاب اسلامی، درگیری های سیاسی زیادی داشت. از ترورهای بیشمار گرفته تا آغاز جنگ ایران و عراق و بمب باران تهران. با این حال رشد و توسعه آن متوقف نماند و با توجه به پیش بینی های زمین شناسی که تهران و شهرهای اطرافش روی خط گسل ساخته شده اند بیشتر از سمت شرقی غربی گسترش یافت.
تهران با اینکه تخت گاه مهم ترین حکومت های ایران معاصر بوده و همواره معرف و مدافع شیعه ۱۲ امامی، اما اقلیت های زردشتی، یهودی و مسیحی زیادی هم در این شهر زندگی می کند و محله ها، مراکز آموزشی، عبادتگاه ها و فرهنگستان های خاص خود را دارند.
بازدید از تهران می تواند گونه های مختلف داشته باشد. می توانید موارد متعدد دیدنی آن را دسته بندی کنید، علایق خود را بررسی کنید، یا تنها در موزه ها گشت بزنید، یا به دیدار هنرهای نمایشی بروید یا حتی مجموعه کاخ های آن را هدف قرار دهید. می توانید خود شهر را هم با توجه به کوچه خیابان و حال و هوایی که دارد زیر پا بگذارید. تهران شهر چنار و اقاقی است و هنوز آنقدر جوان است که می تواند در راهپمایی های شما در این شهر قدم به قدم همراهیتان کند.
شهرهای مهم استان تهران:
شهر ری
دماوند
ورامین
- شهرری
تنها منطقه ای که در استان تهران که پیش از تاریخ هم قدمتی در خور داشته، سکونتگاه و شهره بوده و حتی مدتی هم در یک سری از سلاسل ایران پایتخت به شمار می آمده، شهر ری بوده است. ری با مهاجرت آریایی ها قوت گرفت و مادها به آن اهمیت دادند و بعدها در پی مبالغه موبدان زردشتی ری را زادگاه زردشت معرفی کردند هرچند این امر صحت ندارد. با این حال به جرئت می توانیم بگوییم بنا به مستندات تاریخی ری، پیش از زردتشتی ها نیز مکانی معتبر برای زیست و زندگی انسان بوده است.
یک سری اجساد کشف شده در اطراف شهر ری قدمت این شهر را تا ۸۰۰۰ سال پیش هم می برند. به طور مشخص اولین جایی که نام ری در کتیبه های ایرانی آمده، کتیبه بیستون عظیم ترین منبع تاریخ شناسی دوران داریوش اول هخامنشی است که در آن از این منطقه به نام ری نام برده است. ری نام های زیادی به خود دیده است که رگا مشهورترین آن ها است.
ری از نظر موقعیت جغرافیایی تقریبا در قلب ایران و بر سر راه تجاری ابریشیم و دروازه اتصال شمال به جنوب، خصوصا فرمان روایی ماد به منطقه تحت حکومت پارسیان بود. بعدها در زمان اشکانی نیز همان اهمیت را به خود داشت اما در زمان ساسانیان به یک مرکز کاملا دینی تبدیل شد و دشمنی ساسانیان و اشکانیان دشمنی دیرینه ای بود که با به حکومت رسیدن اردشیر اول و شکست اردوان پنجم به اوج خود رسید و ساسانیان با تمام قوا هر چه اشکانیان ساخته بودند را ویران کردند. این تخریب ها شامل شهر ری نیز شد.
ساسانیان که مغلوب اعراب شدند، حکومت کل ایران و نیز شهر ری را به اعراب سپردند. در منابع چنین آمده که به هنگام حماسه کربلا یکی از عواملی که باعث شد عمر بن سعد علیه امام حسین لشکر بکشد قول فرمانروای ملک ری بود و او در آرزوی دست یابی بر ری در کربلا علیه امام حسین حاضر شد هرچند به قول آن بزرگوار او هرگز از گندم ری چیزی نصیبش نشد و در همین آرزو بود تا مختار او را کشت.
حدود ۳۰۰ سال بعد اولین حاکم ایرانی ری مرداویچ بود که ری را تسخیر کرد و بعد مدتی هم پایتخت دیلمیان شد. ری از جمله شهرهایی بود که با حمله مغولان و اندکی بعد به دست تیمور ویران شد. زمانی که در دوره صفویان شاه تهماسب به تهران علاقه خاصی نشان داد، ری شهری آباد و ثروتمند، با مردمانی صنعتگر و توانا بوده است. کمی بعد از آن، زلزله ای کل ری را ویران کرد و مردم آن چاره ای به جز کوچ به تهران نداشتند. به همین دلیل اگر بگوییم ساکنان اولیه تهران اهل ری بودند بیراه نیست. ری توانسته چهره های شاخصی را به تاریخ ایران معرفی کند. مثلا زکریای رازی، هادی ساعی، مهدی سوریان، علیرضا دبیر و … همگی اهل شهر ری بودند.
ری حدودا در ده کیلومتری تهران جای گرفته و از به جنوب تهران وصل است. از طرفی ارتفاعاتی که دارد تا حدی هوای شهر را همانند تهران بسته نگاه داشته است. با این حال تقریبا معتدل و نیمه خشک است. یعنی تابستان ها با تابش آفتاب هوا به شدت گرم است اما زمستان ها دما می تواند تا زیر صفر هم بیاید. به همین دلیل شاید دو هفته اول عید و نیز میانه های آبان برای دیدن شهر ری مناسب تر باشد.
دماوند
شهر دماوند تقریبا در غرب استان تهران قرار گرفته و یکی از خوش آب و هواترین مناطق این استان است. وجود دریاچه آب شیرین و رودهایی که در اطراف این شهر قرار دارند دماوند را از قدیم به یکی از تفرج گاه های مردم به خصوص خاندان سلطنتی تبدیل کرده است.
آب و هوای دماوند تقریبا کوهستانی و سرد است. زمستان ها به شدت برفگیر می شود و در تابستان هم هوای خنکی دارد و این مرهون ارتفاعات، رودخانه ها و دریاچه تار این ناحیه است. دماوند به دلیل نزدیکی یا دیدی که به قله مرتفع و غرور انگیز دماوند دارد به همین نام خوانده شده و در میان محلی های آنجا جشنی با نام جشن مرگ ضحاک بر پا می شود.
دماوند نیز همچون ری، پیشینه ای به قدمت ایران باستان دارد. شاپور یکم در کتیبه خود از این شهر و حاکم آن یاد می کند. بیشتر سرگذشت دماوند در کتب تاریخی بعد از اسلام آمده است و در میان امویان و عباسیان موضوع مجادلات مهمی بوده و بعدها در طول دودمان های بعد از اسلام گاهی حاکمان پر قدرتی به خود دیده است.
دماوند از زمان قاجار اهمیتی دو چندان یافت چرا که با توجه با محیط خوب کشت و زرع و پرورش باغ های میوه، خاندان سلطنتی آن جا را به شکارگاه و محل تفریح حتی اقامت گاه تابستانی خود تبدیل کردند. دماوند در تولید سیب و زردآلو پیشتاز بود و این دو محصول را به صورت صادراتی تولید می کند. در منابع آمده که روسیه همواره از قیصی های تولیدی دماوند استقبال می کرده است.
آنچه در امر گردشگری دماوند اهمیت دارد این است که دماوند جاذبه های طبیعی زیادی دارد. رودخانه های خروشان و آب و هوایی تمیز. خلاف تهران که بیشتر مکان هایش با تاریخ و جاذبه های انسانی گره خورده اند، دماوند می تواند تفرج گاهی متفاوت به حساب بیاید.
ورامین
ورامین در جنوب شرقی استان تهران قرار گرفته و راه آهن تهران به مشهد از مسیر ورامین می گذرد. شرح های زیادی درباره وجه تسمیه یا علت نام گذاری این شهر نوشته اند که همه به دوران پیش از اسلام بر می گردند. یکی از جالب ترین داستان ها در روایت شهر ورامین در کتاب وندیداد آمده است. وَندیداد یا وی- دِو- داد (قانون ضد دیو) در شمار پنج کتاب اوستا است و بیشتر یک کتاب فقهی است. در این کتاب اهورا مزدا از از چهاردهمین ملکی که ساخته و بسیار دل انگیز است نام می برد با عنوان ورنای چهارگوش، جایی که زادگاه قاتل ضحاک است.
اطراف ورامین قلعه های زیادی وجود داشته و چون یکی از این ها به قلعه ایرج (فرزند فریدون) معروف است بسیاری از موبدان پیش از اسلام و حتی جغرافی دانان بعد از اسلام نیز ورامین را ورنای چهارگوش می دانند. آغامحمد خان قاجار در ورامین نیروهای خود را علیه زندیان جمع کرد. با این حال ورامین در هیچ کدام از این ادوار شهری با اهمیت دینی یا سیاسی نبوده است و بیشتر ماهیت آن را زمین های کشاورزی و زراعت تشکیل می دادند.
البته که یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران در این شهر رقم خورد که یکی از پیش درآمدان انقلاب ۵۷ ایران بود. قیام مردم پیشوا و ورامین در خرداد سال ۱۳۴۲ در اعتراض به بازداشت امام خمینی و لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی شکل گرفت و برخورد با آن ها از طرف حکومت پهلوی بسیار شدید بود همین امر و شهیدانی که آن ها در این راه دادند، منجر با ماندگاری و تاثیرگذاری این واقعه در تاریخ ایران شد.
جدا از این، آب و هوای ورامین که در قیاس، از ری بهتر است، جمعیت زیادی به خود پذیرفته و در طول این سال ها رشد زیادی داشته است و همچنان توانسته در کنار تلاش هایی که برای صنعتی شدن این شهر شده وجه کشاورزی خود را حفظ کند و محصولات خوبی پرورش دهد. ورامین یکی دو اثر تاریخی دارد و باقی همه دشت های زراعی و باغ است.
جاذبه های گردشگری شهر تهران:
مجموعه کاخ گلستان
یکی از شگفتی های تهران مجموعه کاخ گلستان است. خصوصا که شهر تهران از همان جا شروع به توسعه کرد و اکنون این کاخ و متعلقاتش را درون خود جای داده است. پیشینه کاخ گلستان به دوران صفوی می رسد اما از ساختمان سازی و بناهای آن ها به جز یک طرح و نقشه کلی چیزی در دست نیست. کل بنا به استثنای یکی دو مورد، تماما و انحصارا ساخت دوران قاجار است و مقر اصلی حکومت این خاندان بر کل ایران. بازار اصلی تهران، مسجد سپه سالار و تفرج گاه های اصلی دور تا دور محوطه این کاخ ساخته شدند.
مجموعه کاخ گلستان نام خود را از تالار اصلی این کاخ که در زمان خود آغا محمد خان قاجار شروع شد، گرفته است. ارگ اصلی سلطنتی از زمان کریم خان وجود داشته اما با درگیری های شدید آغا محمد خان با بازماندگان خاندان زند، تصرف این ارگ چنان برای این شاه نو پای قاجار مهم بود که اندکی بعد در سال ۱۱۷۴ خورشیدی در آن تاج گذاری کرد.
جانشین او فتحعلی شاه و نیز دیگر شاهان سلسله قاجار حتی دو شاه دودمان پهلوی نیز در تالار ارگ کاخ گلستان تاج گذاری کردند و این مکان بدین لحاظ اهمیت خاصی دارد و نیز درس های زیادی به آدمی می آموزد. این همه انسان هر کدام با اقتدار و هیبت و حتما با هزار دل امید و برنامه ریزی و صد البته جاه و قدرت طلبی در چنین مکانی برای آنکه تاج شاهنشاهی دیرینه ایران را بر سر بگذارند گرد هم جمع شدند اما عاقبت جز در مواردی معدود راه به جایی نبردند. چنین ناکامی عظیمی یقه شاهان قاجار را بیشتر از ابنای دیگر می گیرد. به همین جهت است که مجموعه کاخ گلستان هویتی منحصر به فرد دارد. انسان را در برابر خودش، بی لایه و نقاب قرار می دهد.
تنها تغییرات اساسی این مجموعه کاخ، در دوران خود آغا محمد خان، فتحعلی شاه و ناصرالدین بوده است. ناصرالدین به دلیل سه سفر معروفش به اروپا و اثر گیری زیاد از سبک و سیاق اروپاییان بناهایی به مجموعه اضافه و مدل آن را تغییر داد. در دوران پهلوی هم که آن ها با قاجاریان میانه خوبی نداشتند به سلک پیشینیان ساسانی خود در دخل و تصرف آثار قدمایشان چنان پیش رفتند که مجموعه کاخ را به محیطی بی تقارن تبدیل کردند و جلوه آن جا را با احداث برج مخابرات در حوالی میدان توپخانه پوشاندند.
- شمس العماره
اگر تاریخ معماری شمس العماره را بررسی کنیم و محیط آن زمان تهران را با دیگر شهرهای مهم اروپایی مقایسه کنیم متوجه می شویم که این بنا در زمانه خود بسیار پیشرفته و با تمام کاشی کاری های سنتی آن، بسیار مدرن بوده است.
شمس العماره اولین ساختمان ۵ طبقه تهران بوده که در سال ۱۲۴۶ خورشیدی کار ساختش به پایان رسید و به دلیل همین بلندی در زمانه خود بسیار شهره بوده است. ناصرالدین شاه زمانی که به قول خودش از فرنگ برگشت، دوست داشت بنای بلندی شبیه آن ها داشته باشد تا بتواند شهر را از بلندی نظاره گر باشد و تا دورهای دور را ببیند. ترکیب معماری غربی و ایرانی، سنتی و مدرن را می توان در این بنا دید. شمس العماره در یک طرف کاخ گلستان ساخته شد و یک در به خیابان ناصرخسرو فعلی دارد که در زمان خود قاجاریان هیئت وزیران ازین در وارد کاخ می شدند. امروزه این در بسته است و برای حفاظت از خود بنا آن را با پرده هایی پوشانده اند و از درون کاخ هم جز به شاه نشین و اتاق های گوشواره دسترسی نداریم.
- تالار موزه یا تالار سلام
اصل کاخ گلستان همین تالار است. جایی که مهم ترین تاج گذاری های تاریخ ایران معاصر در آن انجام گرفته است. بزرگ ترین بنای مسقف کاخ گلستان همین تالار است و بعد از آنکه تخت طاووس را به این مکان انتقال دادند، برای برگذاری تشریفات رسمی از آن استفاده شد و اهمیتی دو چندان یافت. اصل بنا مربوط به قاجاریه و زمان خود آغا محمد خان است اما محمدرضا شاه پهلوی برای جشن تاجگذاری خود اندکی آن را تغییر داد و تزیین کرد.
امروزه میراث فرهنگی اشیایی به این تالار افزوده است و آن را به موزه بدل کرد است. همچنین زیر زمین این موزه که در ایام خود شاهان قاجار و پهلوی محل نگه داری اشیایی بوده که به خاندان سلطنتی هدیه می دادند خود موزه ای جداست. اشیای نفیسی چون نقاشی های کمال الملک، زره اسماعیل صفوی، تیر و کمان نادر شاه و تاج آغا محمد خان همه در این زیر زمین هستند. تخت طاووس و تاج معروف به تاج کیانی پیشتر در تالار سلام بودند اما بعدها به موزه جواهرات ملی منتقل شدند.
- ایوان تخت مرمر
آغا محمد خان قاجار آنقدر در تصرف و اشغال این بخش از مجموعه کاخ گلستان اصرار ورزید تا عاقبت توانست آن را به چنگ بیاورد و در همین اثنا، هرچه از ارگ کریم خانی باقی مانده بود، به همراه جسد خود کریم خان را به همین تکه از کاخ منتقل کرد تا همان کاری را کرده باشد که اسکندر مقدونی با تخت جمشید کرده، اعلام عمومی فروپاشی یک دودمان و برپا خاستن سلسله ای جدید که از اساس با قبلی متفاوت است. در نتیجه می توانیم بگوییم اکثر تزییناتی که در ایوان تخت مرمر به کار رفته، پیشتر در ارگ کریم خانی شیراز وجود داشته است. البته شاهان بعدی خصوصا فتحعلی شاه تغییرات بسیاری در آن به وجود آوردند و دور تا دور آن را با پرده های نقاشی و اشعاری در مدح همین شاه بی کفایت پوشاندند.
تخت مرمر یا سلیمانی یکی از جلوه های بارز این ایوان است که تخت گاهی بسیار باشکوه بوده و در خور مراسمی عظیم چون تاج گذاری. آخرین شاهی هم که بر آن نشست از دودمان قاجار نبود. رضا شاه پس از گرفتن حق سلطنت از مجلس موسسان در همین گاه و بر همین ایوان و تخت مشهور مرمرش تاج گذاشت.
- دیگر بناهای کاخ
کاخ ابیض، حوض خانه، خلوت کریم خانی و عمارت بادگیر از دیگر کاخ های مجموعه کاخ گلستان تهران است که هر کدام ویژگی خاص خود را دارند اما به مطرحی عمارت های اصلی نیستند.
مثلا کاخ ابیض امروزه به موزه مردم شناسی تبدیل شده و یک سری آثار هنرمندانه از هنرمندان معاصر یا قدیمی و نیز اسناد و مدارک و عکس هایی مربوط به شاهان قاجار در آن برای بازدید عموم گذاشته اند. یا عمارت بادگیر که به طور کلی ناصرالدین در نظارت و طراحی آن نقش مستقیم داشت و پنجره ارسی بسیار زیبایی دارد و درست به همین دلیل هم همیشه برای بازدید باز نیست. گویا عمارت بادگیر مکانی بوده که هیئت وزرا در آن تشکیل جلسه می داده است و از آن حیث هم اهمیت هایی دارد.
خلوت کریم خانی بنایی است که منحصرا خود کریم خان ساخت اما در زمان ناصری به دلیل ساخت تالار اصلی کاخ در آن دخل و تصرف بسیار کرد و تقریبا آن را به نابودی کشاند. مهم ترین اشیایی که در این بخش از کاخ وجود دارند، تخت مرمر فتحعلی و سنگ قبر ناصرالدین شاه است. سنگ قبر ناصری از محل دفن او در ری به این مکان آورده شد و تندیس کامل این شاه صاحب قران را در بر دارد.
دور تا دور حیاط کاخ گلستان نقاشی و کاشی کاری است که به لحاظ رنگی زیبا هستند اما متاسفانه از آن ظرافت معماران دوران قبل در آن خبری نیست. بزرگ نمایی طرح های این کاشی ها اشکال اصلی کار است. با این حال به کل مجموعه روحی بخشیده که دیوار های آجری به تنهایی قادر نبودند چنین کنند.
نکته ای که باید درباره مجموعه کاخ گلستان، سعد آباد و نیاوران بدانید، این است که بلیط های هر کاخ در کنار بلیط ورودی، جداگانه به فروش می رسد. پس پیش از هر چیزی کاخ هایی که قصد بازدید از آن را دارید مشخص کنید و سپس اقدام به تهیه بلیط کنید.
بازار سنتی تهران
فضای سنتی بازار تهران شباهت اندکی به فضای سنتی شیراز دارد که در زمان پهلوی هم با ساخته شدن بناهای جدید این تشابه ادامه یافت. قسمت اصلی بازار تهران با کاخ گلستان فاصله چندانی ندارد اما یکی از شلوغ ترین مناطق تهران است. خصوصا در ایام اسفند. بازار تهران سراهای مختلف زیادی دارد و تقریبا بر اساس شغل طبقه بندی شده است. باید بدانید دقیقا برای چه و چه منظوری به این بازار می روید و اینکه راه خود را بشناسید چرا که احتمال گم شدن شما بسیار است.
بازار سنتی تهران همانند بازارهای قدیمی شهرهای دیگر نیست که اغلب صنایع دستی می فروشند یا به دورانی کهن تر تعلق دارند. هسته بازار از زمان صفوی بنا شد اما در دوران قاجار پیرامون خیابان های منتهی به کاخ گلستان و محله های جنوبی اطراف گسترش یافت و مسقف شد و امروزه با داشتن یک ایستگاه متروی خاص (ایستگاه ۱۵ خرداد، خط ۱) دسترسی به آن راحت تر شده و مردم می تواند اکثر نیازهای خود را در این بازار تهیه کنند.
بازار تهران دو امام زاده دارد که در یکی از آن ها امام زاده زید در قلب شلوغ ترین قسمت بازار قرار گرفته و از قرار معلوم آغا محمد خان که لطف علی خان زند را در بم اسیر کرده و کور کرده بود او را با خود به تهران کشید و پس از دادن مرارت های فراوان به او، دستور قتلش را صادر کرد و با بی توجهی تمام نسبت به جسد او رفتار کرد. با این حال سرنوشت لطف علی خان در قیاس با عمویش کریم خان زند که زیر پای شاه قاجار دفن شد، چندان هم بد نبوده. دست کم در امام زاده ای به دور از ازدحام مردم و در کمال آرامش اخروی تن به خاک داد در حالی که کریم خان هر روز و شب در تنگ جای خود قدوم آغا محمد خان را بر سر داشت تا زمانی که به دستور رضا شاه تن گرامیش مجددا به شیراز بازگردانده و در محل حکومتش دفن شد. قبر لطف علی خان مهجوریت فراوان دارد. مدتی با سطح زمین برابر بود و مدتی هم انبار فرش. به تازگی برنامه احیای آرامگاه این دلاور زندی در راستای کار مسئولین مربوطه قرار گرفته است.
تکیه دولت
امروزه از این بنای عظیم عصر ناصری در بازار تهران تنها نامی بر یک خیابان و بر یکی از ورودی های بازار باقی مانده و در واقع ساختمان بانک ملی که در زمان پهلوی در سمت شرقی کاخ گلستان و ابتدای ورودی بازار بر روی ویرانه های آن ساخته شد. گویا معماری بنا جدای از با شکوه بودن دوام چندانی نیافت و نتوانست مجهوری را به خود ببیند و کم کم به ویرانه ای تبدیل گردید. این بنا به دستور ناصرالدین شاه برای برپایی مراسم های مذهبی و تعزیه خوانی در نظر گرفته شد. حتی مجلس موسسان که سلطنت را از احمد شاه جوان گرفت و به رضا خان تفویض کرد در همین بنا تشکیل شد. تکیه دولت واقعا در زمان خود یکی از برجستگی های خاص معماری تهران بود که می شد آن را با آمفی تئاتر های بزرگ دنیا مقایسه کرد.
چای خانه درویش بازار تهران
پیدا کردن این چایخانه صد و خرده ای ساله در قلب بازار تهران شاید کار مشکلی باشد اما تلاش برای آن می ارزد. این چای خانه به عنوان کوچکترین چایخانه دنیا در میراث ایران ثبت شده و می تواند برای شما بسیار خاطره انگیز شود. چرا که حاج کاظم، صاحب این چایخانه انسانی پر معلومات است که تقریبا درباره هر چیزی اطلاعات دارد و به راحتی با شما هم کلام خواهد شد. دکور این چایخانه بسیار نوستالژیک و زیباست و طعم چای های آن بی نظیر هستند. پولی هم که شما بابت این چای می پردازید اولا که اگر دانشجو باشید از شما گرفته نخواهد شد، دوم اینکه صرف امور خیریه می شود. بسیاری از مغازه و حجره های اطراف که مشتریان روزانه چایخانه درویش هستند، استکان ها شماره دارِ مخصوص به خود را دارند.
کافه نادری تهران
برای آن ها که هنوز در دهه سی و چهل تهران زندگی می کنند یا به تاریخ آن زمان ایران علاقه دارند و آثار ادبی و هنری آن موقع را مطالعه می کنند، نام کافه نادری بسیار آشناست. این کافه سال ۱۳۰۶ به همت یکی از ارمنیان ایران تاسیس شد و بعدها پاتوقی شد برای قشر عظیمی از روشنفکران ایرانی نظیر صادق هدایت، جلال آل احمد، نیما یوشیج، سیمین دانشور و … این کافه بیشتر شهرت خود را مدیون همین افراد است. با این حال بسیاری از غذاهای فرنگی را نخستین بار خود به مشتریانش عرضه کرده است. تا سالیان سال حیاط پشت کافه محل تجمع و هنرنمایی هنرمندان مردمی و سالن رقص بوده و اگر پای صحبت گارسون های آن بنشینید خاطرات بسیاری از افراد مشهور برای تعریف کردن دارند.
مدرسه دارالفنون، خیابان ناصرخسرو و باب همایون تهران، خیابان لاله زار تهران
شاید بهتر باشد که اول از میدان توپخانه یا ایستگاه متروی امام خمینی شروع کنیم، به خیابان ناصر خسرو یا ناصریه که برسیم؛ سیمای این خیابان را فارغ از سیاه نمایی های رسانه ها که آن را به مکانی نا امن برای تهیه دارو و مواد غیر مجاز تبدیل کرده اند می بینیم. یکی از قدیمی ترین خیابان های تهران همین ناصر خسرو فعلی است که شمایی به شدت کهن دارد. هرچند پیشنهاد نمی کنیم که شب ها در این خیابان قدم بزنید اما در روز و عصر خیابانی سنگ فرش است که مشهورترین یادگار امیرکبیر، یعنی مدرسه دارالفنون را در خود جای داده است. جایی که از طرف شهرداری به پیاده راه تبدیل شده تا مکانی مناسب برای گشت زنی و خرید های مردم باشد. مرکز اصلی خرید دوربین و وسایل عکاسی هم امروزه در همین خیابان گیر می آیند. خیابان ناصر خسرو یک کوچه فرعی دارد به نام کوچه مروی که به لحاظ تجاری بسیار اهمیت دارد و همیشه قیمت اجناس آن بسیار پایین تر از بازارهای سطح شهر است.
خیایان باب همایون نیز به همین شیوه است. طول آن از خیابان ناصرخسرو کوتاه تر است و دو طرف آن درخت کاری شده بود. وقت های بارانی خیابان باب همایون که با یک فرعی به ناصر خسرو می رسد دیدنی است.
دارالفنون از ابتدا هدف اصلی امیر کبیر در زمان رسیدن به صدرات اعظم ناصرالدین شاه بود و تمام همت خود را در این راه به کار گرفت اما از نا مرادی بخت و روزگار، زمانی معلمین مدعو اتریشی او به ایران رسیدند که مقدمات دستیگری و تبعید او به فین کاشان انجام شده بود و امیر، در راه سرنوشت محتوم خود بود. پس از قتل او، مخالفت های جانشینان وی با دارالفنون شروع شد اما تقریبا تا ۸۰ سال نتوانستند راه به جایی ببرند.
موضوع اصلی این است که هم خود ناصرالدین و هم صدراعظم او امیر کبیر ارتقای نظام آموزشی ایران را برای ترقی و در آمدن از باتلاق عقب ماندگی، امری اساسی و انکار ناپذیر می دانستند. امیر کبیر با موافقت خود ناصر الدین در پشت کاخ گلستان فضایی در نظر گرفت و از یکی از معمارانی که در زمان عباس میرزا خدا بیامرز به فرنگ فرستاده شده بود در خواست کرد تا طراحی و معماری این بنا را بر عهده بگیرد؛ جایی که با توجه به برنامه ریزی های امیر کبیر قرار بود علوم نوینی چون پزشکی اروپایی و داروسازی و نیز علوم نظامی تدریس شود. برای استادان این مدرسه هم با اتریشیان هماهنگ کرده بود تا مانع از تسلط بیشتر انگلیسی ها و روسی بر اوضاع ایران شود. زبان هایی چون انگلیسی، فرانسه و روسی و دروس عمومی مثل تاریخ و جغرافی نیز در مباحث درسی گنجانده شده بود. خود امیر کبیر به این مدرسه دارالفنون نمی گفت و از آن با لفظ نظانیه، به یاد مدارس معروف دوره خواجه نظام الملک عهد سلجوقی که سعدی هم از دانش آموختگان آن بود یاد می کرد. اما دارالفنون ترجمه عثمانیان از پلی تکنیک است و این لفظ چنان باب شد که مدارس نوین را به همین نام خواندند. هم زمان با محو شدن امیر کبیر از صحنه روزگار در تبریز، زنجان، خراسان و کرمانشاه مدارس جدیدی شکل گرفتند و این امر در ایران به تدریج رایج شد و باید آن را مرهون تلاش و بینش امیر کبیر بدانیم.
دارالفنون شاید نخستین دانشگاه ایران باشد که توانست کسانی را تربیت کند که بعدها استاد دانشگاه تهران شوند یا در مدارج دولتی به رتبه های بالایی برسند و اغلب در شمار روشنفکران معاصر ایرانیِ تاثیرگذار در مشروطیت بودند. خود ساختمان دارالفنون در سال ۱۳۰۸ تخریب و مجددا بازسازی شد و تنها در ورودی آن در خیابان ناصر خسرو است که به سبک طاقی ایرانی با کتیبه و شعر ساخته شده و اکنون پس از مرمت های بسیار ورود آن برای عموم از ساعت ۹ صبح تا ۱۵ بعد از ظهر باز شده است.
خیابان لاله زار تقریبا در شمال شرقی میدان توپخانه قدیم قرار گرفته. حتما تا به حال در فیلم ها و سریال های قدیمی به کرات به نام این خیابان بر خورده اید. در تمام این گفت و گوها اشاره به محلی است که سینماها، مغازه های لوکس، رستوران های مهم سال ها ۴۰ و ۵۰ در آن قرار داشتند. خیابان لاله زار نماد تمدن و نوگرایی در ایران آن زمان محسوب می شد تا حدی که به شانزه لیزه ایران لقب گرفت. البته کلنگ بنای چنین خیابانی را ناصرالدین شاه بر زمین زد چرا که مایل بود ایران نیز چون پاریس خیابانی داشته باشد شبیه شانزه لیزه و محوطه اطراف باغ لاله زار نزدیکی کاخ گلستان را برای این کار در نظر گرفت. بسیاری از هنرمندان مردمی در این خیابان اجرا داشتند و خیلی از مردم برای دیدن انوع نمایش ها و نوازندگی ها در تهران به لاله زار می آمدند. متاسفانه این خیابان پر هیاهوی آن سال ها امروزه تبدیل به فروشگاه های متعدد لامپ و لوستر شده و هرچند ساختمان های قدیمی آن مشخص هستند اما کسی کار هنری نمی کند و زرق و برقی جز نور لامپ دیده نمی شود.
میدان مشق و سر در باغ ملی تهران
میدان مشق محوطه ای کاملا قاجاری بود که نظامیان قاجاری در آن تمرین می کردند و بسیار به کاخ گلستان نزدیک بوده و در واقع پشت کاخ با فاصله ای نه چندان زیاد از میدان توپخانه به سمت سی تیر قرار گرفته است. ناصر الدین شاه در یک سمت این میدان سر دری بنا کرده بود که از بالای آن گاهی مشق نظامیان را با جلال و جبروت شاهی خود نظارت می کرده و این مردان را از لطف خود بهره مند می ساخته است. اما به مرحمت دشمنی رضاخان با قوم قاجار این سردر تخریب و درست در سمت مقابلش سر در دیگری با سه در ساخته شد و با تزییناتی که در آن به کار رفت و نقوشی که به آن اضافه شد تهران نمادی پیدا کرد که تا کنون بر جا مانده است.
رضا خان در تزیینات این سر در تا جایی که می توانست از نقاشی هایی بهره برد که قدرت خود را نشان دهد. فتح تهران به دست او، کودتای ۱۲۹۹، تمرینات او، چند بیت شعر و نام تنی چند از امامان، تندیس خود رضا شاه و فرشته های نگهبان تاج سلطنتی و نقوشی از اژدها و پرنده هما و پرچم ایران با شیر و خورشید در شمار نقاشی های روی ساختمان سر در آمده است. در بالای این سر در هم حالتی شبیه نقاره خانه ساخته شده که به احتمال محل حضور خود شاه بوده است.
رضا شاه در میدان مشق هم دخل و تصرف هایی کرد و یک سری اماکن دولتی ساخت که مهم ترین آن کاخ شهربانی است با معماری منحصر به فرد ایران باستانی خود.
کاخ شهربانی یا وزارت خارجه تهران
تهران هنوز پایتختی جوان بود و نیاز داشت آباد تر از این شمایل شود و مانند تخت گاه های قبلی ایران هنوز شوکت و جلالی به هم نزده بود اما مقارن با بر تخت نشستن رضا شاه تلاش هایی شد تا تهران به شکل یک شهر مدرن و پیشرفته در آید و آن جلوه سنتی حاکم بر دیگر شهرهای ایران را از خود بزداید. رضا شاه چندین نهاد برای این امر در تهران در نظر گرفت یا دستور به ساخت ساختمان هایی با ویژگی های این نهادها داد. موضوع دیگری که در این دوره رواج پیدا کرده بود استفاده از معماری ایرانی خصوصا ایران باستانی در ساخت این بناها بود. کاخ شهربانی یا وزارت امور خارجه فعلی در شمار همین ساختمان ها بود که سال ۱۳۱۵ در میدان مشق یا همان باغ ملی به دستور رضا شاه برای شهربانی تهران ساخته شد. کاخ دادگستری در همان اطراف کاخ گلستان، بانک های اطراف میدان توپخانه و اداره ثبت احوال ساخته شدند تا به لحاظ کیفیت شهرنشینی، تهران دچار تغییرات اساسی شود.
سال ۸۱ وزارت امور خارجه کاخ شهربانی را خریداری کرد و به خدمت خود گرفت. شاید این بنا را در سریال های زیادی که به زمان قبل از انقلاب می پردازند دیده باشید. ساختمان کاملا الهام گرفته از تخت جمشید و کاخ آپادانا است با ریزه کاری های دقیقا مشابه آن. متاسفانه ساختمان مکانی کاملا اداری است و دسترسی به درون آن جزء برای مراجعینی که وقت قبلی گرفته اند مجاز نیست.
موزه پست و تلگراف یا ارتباطات تهران
یکی دیگر از بناهایی که در میدان مشق قرار دارد ساختمان قدیمی اداره پست است که در همان سال های ۱۳۱۱ در یکی از بخش های اداره پست و تلگراف ساخته شد. اما بعدها بنای آن ویران شد و وسایل موزه را به جای دیگری منتقل کردند و حدودا از سال ۶۹ مجدد با بازسازی ساختمان دوباره راه اندازی شد. پیگیری وسایل ارتباطات و فناوری اطلاعات در هر کشور می تواند بسیار جالب توجه باشد خصوصا که از دستگاه های مورس تا کبوتر نامه بر را در اختیار داشته باشند.
موزه سکه تهران
بانک سپه نخستین بانک ایران است. این را دیگر از بس تبلیغات صدا سیما را شنیده ایم از حفظ شده ایم. اما شاید کمتر بدانیم که بزرگ ترین موزه سکه ایران هم در همین مجموعه بانک سپه که در خیابان سپه نزدیک میدان توپخانه قرار دارد، واقع شده و مرکز بزرگ ترین تاریخچه مسکوکات در ایران است. سکه هایی که از کهن ترین ادوار تاریخی کشف شده اند و بعد به امپراتوری های عظیم هخامنشی، اشکانی و ساسانی که یکی از کامل ترین گنجینه های آن است می رسد. یکی از غنی ترین مجموعه سکه های ضرب صفوی را این موزه در اختیار دارد و همچنین ضرب سکه های یادگاری دوران خاص را هم نگه داری می کند. در بازدید از این مجموعه باید در نظر داشته باشید که تنها یکشنبه ها و چهارشنبه ها از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۱۲ بعد از ظهر وقت بازدید دارید.
موزه عبرت تهران
پیش از آنکه درباره این موزه بنویسیم. باید عبارت گردشگری سیاه را توضیح دهیم چرا که بازدید از این موزه در حوزه گردشگری سیاه قرار می گرد و اگر بخواهیم خیلی صادق باشیم باید بگوییم موزه عبرت تنها برای افراد بالای ۱۸ سال مناسب است، کسانی که تنگی نفس یا بیماری قلبی یا سابقه بیماری های روانی دارند به این موزه نیایند مگر اینکه روح آن ها تحمل این همه بار تلخی که از در و دیوار این موزه می ریزد را داشته باشد.
گردشگری سیاه به آن نوع از گردشگری می گویند که بازدید کننده برای دیدن آثار تخریب شده توسط طبیعت یا انسان می رود. مثلا بازدید از مناطق سیل زده یا دیدن اردوگاه آشویتس یا جایی که انسان های زیادی کشته یا شکنجه شده اند. یکی از تاریک ترین وجوه گردشگری است چرا که دیگر با شکوه انسانیت و توانایی او در تاریخ سر و کار ندارد و اتفاقاتی که در این مکان ها افتاده برای تاریخ انسانیت، شرم آور اند.
موزه عبرت با نام زندان زنان، یا بعدها به اسم کمیته مشترک ضد خرابکاری در انتهای باغ ملی به دستور رضاشاه و با علم مهندسین آلمانی دقیقا به منظور شکنجه گاه و بازداشت موقت و محل اعتراف گیری ساخته و سال ۸۱ به موزه تبدیل شد. ساختمان این بازداشتگاه به صورت مدور ساخته شده و کاری کرده تا کسانی که وارد آنجا می شوند، روز و شب را فراموش کنند و هیچ اطلاعی از زمان نداشته باشند. از طرف دیگر اتاق های شکنجه بسیار مجهزی داشته و دیوار هایش به گونه ای تعبیه شده بودند که صدای آه و ناله بازداشت شدگان در تمام زندان بپیچد و در دل دیگر زندانیان رعب و وحشت ایجاد کند.
بیشتر کارکرد این زندان، بعد از تشکیل ساواک و انقلاب سفید در زمان محمدرضا شاه بود و تا قبل از انقلاب زندانیان زیادی را به خود دید که بعضا افراد مشهوری هم بودند. سید محمود طالقانی، آیت الله رفسنجانی، سید علی خامنه ای، آیت الله بهشتی و با هنر، دکتر شریعتی و خسرو گلسرخی از جمله افراد مشهور بازداشت شده در زندان موقت بودند. یکی از آخرین مکان هایی که به دست نیروهای انقلابی در روز ۲۲ بهمن ۵۷ تصرف شد نیز همین جا بود و مقاومت در این بازداشتگاه، تا ساعت ۴ بعد از ظهر آن روز ادامه داشت. اگر از پس حال و هوای چنین جایی بر می آیید به دیدن این موزه بروید. پلاک هایی که روی این دیوار به یاد زندانیان بیشمار آن به دیوار زده اند هنوز هم راوی رنج و محنتی هستند انسان ها به نام آزادی برده اند.
موزه ملی ایران در تهران
در زمان رضا شاه نهضتی شکل گرفت به نام ناسیونالیسم که تقریبا جهانی بود. در ایران، این رویکرد با نگاهی عمیق به ایران باستان و سلسله های پادشاهی پیش از اسلام شکل گرفت و در تمامی جنبه های کشور به خصوص هنر و معماری خود را نشان داد. ساختمان خود موزه از بناهای دوره ساسانی الهام گرفته است.
به لطف امتیازات عدیده باستان شناسی که شاهان قاجار به باستان شناسان فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و … دادند و زمانی که بنای موزه ملی ایران تصویب شد، نمونه های خاص و نادری باقی نمانده بود تا در این موزه به نمایش گذاشته شود. با این حال کارشناسان همان اندک آثار باقی را برای نمایش در موزه ملی در نظر گرفتند. به لحاظ گستردگی جغرافیایی نمونه های نمایش داده شده و نیز متنوع بودن خود این اشیاء، موزه ملی ایران را موزه مادر نیز در نظر می گیرند.
ساختمان اصلی موزه را دوران کهن و باستانی ایران پوشش داده و در ساختمان دوم موزه باستان شناسی دوره اسلامی است که سال تاسیس آن ۱۳۵۷ است و دایر شده که هر دو موزه، به لحاظ اشیایی که به ترتیب زمانی در معرض نمایش گذاشته اند، اهمیت خاصی دارند. موزه ملی ایران، با هدف مدرنیزه کردن ایران و اینکه کشوری با چنین پیشینه و فرهنگی باید کتابخانه و موزه ملی داشته باشد تاسیس شد. موزه ملی ایران در قیاس با بهترین و برترین موزه های جهان بسیار ناچیز و کوچک است اما به راحتی نشان دهنده آثار به تاراج رفته فرهنگی و میراث باستانی ایران به دست سوء استفاده کنندگان خارجی در زمانه خود است.
خانه مقدم تهران، ارزشمند ترین خانه ایران
میدان توپخانه را به سمت خیابان سی تیر و بعد از میدان حسن آباد را هرچه به سمت شرق امتداد دهید به این خانه زیبا بیشتر نزدیک می شوید که البته دوشنبه ها تعطیل است.
بنای خانه مقدم مربوط به اواخر دوران قاجاریه و از متعلقات خاندان محمد تقی خان احتساب الملک، وزیر مختار ایران در سوییس بوده که بعد از او به پسرش محسن مقدم رسید. محسن مقدم استاد باستان شناسی دانشگاه تهران بود و به همراه همسرش که رییس کتابخانه ملی ایران بود تلاش کردند تا تمامی اشیایی که در این موزه ها یا موزه ملی یا تکاپوهای باستان شناسانه پیدا می کنند را در خانه خود نگاه بدارند. بسیاری از کاشی کاری های زیبا به سبک قاجاریه، با تلفیقی از رنگ و روان اروپایی و برج و باروهای اسپانیایی، داستان سرایی با کاشی کاری، کتابخانه، عکاس خانه، حوضخانه، موزه اشیای باستانی و سکه ها و متون تاریخی-پهلوی ایده خود دکتر مقدم و همسرش بوده است.
در ادامه زندگی محسن مقدم باید گفت او بنیان گذار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و نه تنها نشان معروف دانشگاه تهران را با توجه به فرهنگ و پیشینه ایرانی (تاج بهرام پنجم یا بهرام گور ساسانی) طراحی کرد و جهت کاربری به مسئولان آن زمان عرضه داشت که تا به امروز هم باقی مانده بلکه وی همچنین کل منزل خود را در اختیار دانشگاه تهران قرار داد تا بعد از او و همسرش دانشجویان بتوانند از آن استفاده کنند.
موزه آبگینه تهران
اگر به خیابان سی تیر برگردیم، موزه آبگیه را می بینیم که در شمار پربازدیدترین موزه های ایران است. گردشگران خارجی زیادی در تهران حتما به سراغ موزه آبگینه، هنرهای شیشه ای و سفالی می روند. ساختمان این موزه مربوط به دوران قاجار و محل اقامت قوام السلطنه وزیر احمد شاه قاجار بود و بعد آن را به سفارت مصر سپردند و دست آخر فرح پهلوی سال ۵۵ این ساختمان را به نفع موزه و میراث فرهنگی از صاحبان آن خریداری مرمت و سپس به صورت موزه باز کرد.
معماری ساختمان، دو طبقه و به صورت ۸ ضلعی است. ویترین های نگه دارنده اشیای این موزه الهام گرفته از کاخ های تچر و اشیای پیدا شده چون ریتون و جام های هخامنشی است. کل موزه مجموعا ۴ بخش دارد که صدف، زرین و لاجورد بخش های اصلی را تشکیل می دهند.
باغ نگارستان دانشگاه تهران
فتحعلی شاه قاجار نیاز به جایی برای رفع خستگی داشت تا آن را به عنوان اقامت گاه تابستانی در نظر بگیرند، باغ نگارستان حوالی دروازه شیمران ایجاد شد. بعد ها که ناصرالدین شاه تهران را در چندین نوبت چونان جمشید گسترش داد، این بنا درون شهر جای گرفت. فتحعلی شاه عادت داشت قبل از هر سفر مهم به این باغ بیاید و منتظر ساعت سعد باشد، خدم و حشم او نیز که گویی کار دیگری جز انتظار کشیدند به همراه اعلی حضرت همایونی نداشتند، با او به این باغ می آمدند.
باغ نگارستان باغی خوش آب و هوا و دلپذیر بوده و تالار عظیمی داشته با اتاق های بسیار که چون در یکی از آنها پروتره هایی نگه داری می کردند به نگارستان معروف شده. بعد ها به مرور آثار نقاشی و مکتب و کسانی چون کمال الملک، ملک الشعرای بهار و دیگران را به تالار های این باغ افزودند و با احداث کاخ های صاحب قرانیه و سلطنت آباد، باغ نگارستان در اختیار کارهای حکومتی قرار گرفت. مدتی دانشکده فلاحت بود، مدتی در اختیار وزارت عدلیه و مدتی هم پروین اعتصامی ریاست کتابخانه آن را بر عهده داشت. دست آخر دانشکده علوم اجتماعی تهران در آن جا تشکیل شد و درست پیش از تخریب سال ۷۴ تصمیم به مرمت آن گرفتند و به شکل کنونی در آمد. مجموعه مینیاتوری مجسمه های مردم شناسی جهانگیر احمدی، علاوه بر پرتره ها و دیگر نقاشی ها در تالار این باغ خودنمایی می کنند.
این مکان در حال حاضر در اختیار دانشگاه تهران است و روزهای دوشنبه بسته است.
موزه ملی جواهرات تهران
اینکه از شاهان ایران انتظار داشته باشیم مجموعه نفیسی از طلا و جواهرات گران قیمت و اشیای زینتی پر بها داشته باشند پر بیراه نیست. اما با توجه به غارت های بیشماری که در تاریخ ایران رخ داده موزه ملی جواهرات ایران که پشتوانه ارزی مملکت است بسیار کوچک است چرا که در تمام سالهای دوران قاجاریه این جواهرات به زور از چنگ ایران در آمده یا به بهانه بدهی های زیاد دولت به کشورهای استعمارگر تقدیم شده و همان اتفاقی برایش افتاده که برای اشیای تاریخی موزه ملی رخ داده بود. روزهای شنبه تا سه شنبه و بین ساعات ۱۴ تا ۱۷ تنها زمانی است که می توانید به خزانه بانک مرکزی رفته و این جواهرات را مشاهده کنید.
تاج فرح پهلوی، تاج کیانی، الماس دریای نور، تخت طاووس، کرده طلا و مجموعه ای از سنگ های نفیس و … اشیایی هستند که در این خزانه نگه داری می شوند.
موزه رضا عباسی تهران
کمی از قلب تهران که فاصله بگیریم، در جهت شمال شرق، در خیابان شریعتی تهران موزه ای است که به یاد رضا هنرمند عصر صفوی نام آن را رضا عباسی گذاشته اند. این موزه را دفتر فرح پهلوی از مالک آن که گویا نمایشگاه مبل داشته و بنای ساختمانش بسیار مورد توجه موزه بوده خریداری کرده. اشیای این موزه را در سه دسته عمده می توان جای داد. یکی آثار باستانی ایران پیش از اسلام، دیگری مربوط به آثار اسلامی تا قرن ۱۳ هجری قمری یعنی تقریبا پایان قاجاریه است و دسته سوم مربوط به آثار نگارگری و خطاطی است.
آنچه در موزه رضا عباسی می بینیم بسیار متنوع تر از موزه ملی ایران است اما شاید درجه اهمت آن ها پایین تر باشد. به طور کلی باید علاقه مند به دیدن موزه ها باشید تا صرف دیدن تَکوکی (نوعی جام) زرین از دوره مادها یا تنها برگ باقی مانده از شاهنامه در قرن ۸ هجری شما را شگفت زده کند و بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. این موزه از سال ۷۹ رسما پس از مرمت های بسیار گشایش یافت و در میان علاقه مندانش جایگاه خاصی برای خود دست و پا کرد.
مجموعه کاخ نیاوران تهران
جایی خوش آب و هوا در زمان قاجار، که هنوز شهر تهران به آن نرسیده بود را فتحعلی شاه که گویا استعدادش در مکان یابی بیشتر بوده تا پادشاهی، برای تفریحات تابستانی خود برگزید. وسعت مجموعه کاخ نیاوران در زمان قاجار بسیار کمتر از زمان پهلوی بود و کاخ های این مجموعه به نسبت دیگر کاخ های قاجاری کوچک بودند. پس از فتحعلی شاه، محمد شاه نیز در این باغ دست به احداث باغی زد اما ناصرالدین شاه با ساخت ساختمان صاحبقرانیه به این چند بنا و محوطه اطرافش، رسمیت بخشید. آخرین بنای این مجموعه در زمان قاجار کوشک احمدشاهی بود که بعدها در دوره پهلوی به کاخ ولیعهد تبدیل شد.
مجموعه سعد آباد نیز پایگاهی قاجاری دارد و پهلوی اول، رضا و خانواده اش بیشتر در آن مجموعه بودند. محمدرضا و فرح پهلوی به دلایل مخصوصی که شاهان به کاخ ساختن روی می آورند، توسعه بخشی که قاجاریان آغاز کرده بودند و نیز ایجاد مکانی مستقل برای خانواده خود، مجموعه نیاوران را گسترش دادند. یک سری ساختمان کوچک قاجاریه را تخریب کردند و چندین ساختمان با معماری تازه دوره پهلوی دوم به آن اضافه کردند. اولین بار سال ۱۳۶۵ بود که این باغ موزه برای بازدید عموم گشایش یافت. باید بدانید که بلیط ورودی این مجموعه به صورت جدا فروخته می شود.
کاخ صاحبقرانیه
صاحب قران به کسی می گفتند که به هنگام تولدش دو ستاره سعد به هم نزدیک شده باشند. در پیشگویی ها آمده که چنین شخصی اگر به پادشاهی برسد، زمان سلطنتش طولانی خواهد بود. ناصرالدین شاه را در آستانه پنجاهمین سالگرد سلطنش کشتند. بنا براین به نسبت زمانی بسیار طولانی را پشت سر گذاشته و چون قرن بر او تمام شده بود (در سی امین سال سلطنت) به او سلطان صاحب قران می گفتند. گویا این لقب بسیار ارج و قرب داشته و بر یال و کوپال ناصرالدین چیزی می افزوده. به همین دلیل در سی اُمین سال پادشاهیش بنای باشکوهی در مجموعه نیاوران خوش آب و هوا ساخت که به همین نام شهره شد.
شاید در اصل منظور ناصرالدین تفرج گاهی تابستانه بود با اتاق های بسیار و از آن به عنوان شبستان عریض و طویل خود استفاده می کرد اما بعدها در زمان مظفر و احمد شاه جنبه کاربری، اداری و تزئیناتی آن بیشتر شد. در زمان پهلوی اول تا مدت ها بلا استفاده مانده بود و بعدها یواش یواش رضا شاه آن را به عنوان یکی از کاخ های خود پذیرفت. پیش از آنکه مجموعه نیاوران برای بازدید عموم بازگشایی شود، به مرمت بسیاری از آثار آن من جمله در صاحب قرانیه پرداختند. تلار آینه کاری، ارسی ها، فرش های نفیس ایرانی، تابلوی نقاشی شاهزادگان قاجاری که بعضا ارزش هنری دارند، آثار هنرمندان و نقاشان متعدد و معاصر و نیز سند فرمان مشروطه که در اصل در همین کاخ صاحب قرانیه، امضا شد، همه برای بازدید در نظر گرفته شدند.
کاخ اختصاصی نیاوران
سال ۱۳۳۷ خورشیدی، محمد رضا تصمیم گرفت برای پذیرایی از مهمانان ویژه اش کاخی اختصاصی در نیاوران بسازد. ساخت این بنا که الهام گرفته از طرح خانه های ایرانی بود را یگ گروه مهندسی ایرانی ضمن حفظ مدرنیته لازم، بر عهده گرفتند. بنا به دلایلی شاه ایران این مکان را برای اقامت خانواده اش نیز در نظر گرفت و تا زمانی که قصد خروج از کشور را نداشتند در همین محل زندگی می کردند. بنا در دو طبقه و نیم ساخته شده که اتاق های اصلی برای مهمانان و اتاق های فرعی برای فرزندان محمدرضا پهلوی و فرح دیبا در نظر گرفته شده بود. تزیینات داخلی، ترکیبی از هنر ایران باستانی و اسلامی و نیز اروپایی بود و دکوراسیون آن را به فرانسویان سپرده بودند. اشیاء و فرش های دست بافت نفیسی کل کاخ را پوشش می دهند و گنجینه جالبی از لباس های فرح و محمدرضا برای نمایش محیا شده است.
کوشک احمدشاهی
تقریبا در شمال شرقی کاخ اختصاصی نیاوران، بنایی کلاه فرنگی گونه به سبک و سیاق دوره قاجار ساخته شده که اصل بنا متعلق به احمدشاه، آخرین شاه خاندان قاجار بود. بنایی دو طبقه با سقف شیروانی که دور تا دور طبقه بالا ایوان بوده و استراحتگاهی قابل. در زمان پهلوی دوم، فضای درونی کاخ تغییر کاربری داده شد و به دفتر کار رضای دوم، ولیعهد تبدیل شد. بعد از انقلاب ضمن تعمیر پایه های اساسی بنا، با اضافه کردن اسنادی از دوران احمدشاه تلاش کردند تا همچنان یادی از احمدشاه را زنده نگه دارند.
باغ کتیبه ها
این باغ موزه ثمره تلاش های پژوهشکده زبان و گویش میراث فرهنگی است و تقریبا ۴۳ مولاژ از کتیبه های نوشتاری از زمان مادها تا پایان عصر ساسانی است که سال ۱۳۸۷ در فضای باز مجموعه نیاوران رونمایی شد.
تاریخ مکتوب هر کشور سندیت اتفاقات تاریخی افتاده در آن است که نقشی اعتبار دهنده بر عهده دارد. بسیاری از روایات ملی ما تا زمانی که مکتوب نشدند در شمار آثار و اسناد رسمی که به آن ارجاع می دهند قرار نمی گیرند. بهترین اطلاعات درباره رویداد تاریخی هم سندی است وهم زمان خود واقعه. به همین جهت کتیبه های نوشتاری یکی از مهم ترین منابع تاریخی هستند که بررسی و رمز گشایی خطوط آن ها دروازه ای عظیم از دانش و اطلاعات به روی ما یا پژوهشگر می گشاید. در این بخش از باغ نیاوران، تلاش شده تا اکثر این نوشته های تاریخی را به صورت مولاژ به ترتیب تاریخی نشان دهند تا هم با خط و زبان ایرانی آشنا شویم هم بدانیم چه نوشتار این زبان شیوا چه تحولاتی را طی کرده است.
- از دیگر مجموعه های کاخ کتابخانه سلطنتی، موزه جهان نما و موزه خودرو های سلطنتی است.
مجموعه کاخ سعد آباد
برای دیدن تمامی کاخ های این مجموعه باید چندین روز وقت بگذارید و چون محوطه کاخ سعد آباد در دل جنگل های طبیعی دامنه جنوبی البرز قرار گرفته از نظر ناهمواری، پستی و بلندی زیادی دارد و طی کردن تمامی این مسیر ها با پای پیاده می تواند به راحتی شما را خسته کند. با این حال از خصوصیات مجموعه سعد آباد آن است که بسیار سرسبز بوده رودخانه و قنات های مختلفی از آن می گذرند و چون در ارتفاع قرار گرفته هوایش به نسبت دیگر جاهای تهران چندین درجه پایین تر و خنک تر است.
گاهی اگر تنها به بلیط ورودی اکتفا کنید و در محوطه باغ گردش کنید می تواند کافی باشد، چرا که بهره بردن از مواهب طبیعی و آرامشی که در گوشه های این باغ پیدا می شود به دیدن ساخته های دست انسان می ارزد. هر چند برای روح کنجکاو انسان گرفتن بلیط ورودی تک تک کاخ ها و بررسی تمام آن ها با جزیبات می تواند چیز مطلوب تری باشد. اما باید خاطر نشان کنیم که واقعا در یک روز نمی توانید همه کاخ ها را ببینید و بسیار پیش می آید بلیط های اضافه روی دستتان بماند.
سنگ بنای اولیه سعد آباد همانند دیگر کاخ های تهران، قاجاریه است اما بیشتر دخل و تصرف در آن بر عهده خاندان پهلوی بوده و تقریبا تمام اعضای اصلی خاندان سلطنتی کاخی مخصوص به خود داشتند که امروزه به یک موزه تبدیل شده است.
کاخ ریاست جمهوری ایران نیز در همین مجموعه سعد آباد قرار دارد، یعنی یکی از کاخ های این مجموعه را برای استفاده ریاست جمهوری ایران در نظر گرفتند و کاخ ملکه مادر (مادر رضا شاه) برای پذیرایی از مهمانان خارجی در نظر گرفته شده و در حال حاضر برای عموم غیر قابل بازدید است.
یکی از ویژگی های مجموعه سعد آباد این است که چندین کاخ مشهور آن، رنگ بندی دارند. معلوم نیست دقیقا الهام این کار از کجا به طراحان کاخ های سعدآباد رسیده است اما در هفت پیکر نظامی هم گنبد های هر یک از هفت دختران قصه گو به رنگی در آمده است. متمایز کردن ساختمان ها با رنگ کاری نوین در معماری نیست اما برای درست کردن چنین مجموعه بزرگی در سعد آباد، ایده خوبی بوده.
امروزه برای راحتی دسترسی به تقریبا بیشتر کاخ های مطرح باغ از اتوموبیل های مخصوص قدیمی استفاده می کنند که بلیط های جداگانه و صف های طولانی دارد اما برای دسترسی عموم بازدیدکنندگان در ورودی های کاخ حضور دارند. از طرفی کاخ سعد آباد دو ورودی دارد که یکی از آن ها در خیابان دربند است و دیگری در خیابان طاهری محله ولنجک است. پیشنهاد ما به شما همین در است چرا که ورودی خیابان دربند، همیشه باز نیست و ممکن است این همه مسیر را طی کنید و آخر با ناکامی عظیمی روبرو شوید.
موزه هنرهای زیبا
دقیقا از در ورودی سعد آباد که وارد مجموعه شوید و سراشیبی سمت راست خود را پایین بروید به موزه هنر های زیبا بر می خورید که در سه طبقه و از سال ۶۱ برای هنر دوستان تعبیه شده است و کسانی که اهل نقاشی و سبک های مختلف آن هستند می توانند از اشیای این موزه لذت ببرند. ساختمان و بنای موزه در اصل، به دوره رضا شاه بر می گردد و در آن زمان به کاخ سیاه مشهور بود چرا که در ظاهر بنا از سنگ های مرمر مشکی استفاده کرده بودند. مدتی هم از سال ۴۶ تا ۵۷ این کاخ، وزارت دربار پهلوی دوم بوده است.
کاخ سبز یا شهوند، کاخ اختصاصی رضا شاه
برای رسیدن به این کاخ کوچک باید مسافت زیادی را به صورت سر بالایی طی کنید. تازه اگر هوا سرد باشد هرچه بالاتر می روید هم سرد تر می شود و هم امکان وجود مه خواهد بود. رضا خان پیش از در اختیار گرفتن سلطنت این تپه را در سعد آباد خریداری کرده بود و دستور به ساخت چنین ساختمانی داد که به لحاظ معماری و زیبایی یکی از نمونه ها منحصر به فرد در ایران است. این کاخ بعد از سلطنت رضا شاه شهوند نامیده شد و بعد از انقلاب به دلیل سنگ های مرمری خاص معادن زنجان با رنگ سبز ویژه خود، به کاخ سبز معروف شد.
تزیینات این کاخ را به استاد کاران بزرگی سپردند، حسین بهزاد و خاتم کاران حرفه ای مشغول رسیدگی به این کاخ بودند و برخی از دکوراسون های داخلی ترکیبی از هنر ایرانی و اروپایی است. بنای کاخ هم بسیار محکم است و به دلیل سربی که میان سنگ های بنا به کار رفته سرد شدن و گرم شدن، انبساط و انقباض در آن تاثیری ندارد. این کاخ دفتر رسمی و محل زندگی خود شخص رضا شاه بوده و اتاق خوابش، بدون تخت ، در این کاخ قرار داشته است.
کاخ سفید یا کاخ ملت
بزرگ ترین کاخ مجموعه سعد آباد کاخ ملت است که به دلیل رنگ سفید نمای آن، به کاخ سفید شهره شده. این بنا تقریبا وسط مجموعه سعد آباد قرار گرفته و دسترسی به آن چندان سخت نیست و معمولا پر بازدید ترین کاخ است. هدف اصلی این کاخ پذیرایی از مهمانان خاص بود هرچند پهلوی دوم و همسرش فرح دیبا نیز تابستان ها در این کاخ زندگی می کردند. از ویژگی های منحصر به فرد این مکان وجود فرش های دستباف نفیس و بسیار بزرگ است که حاصل کار هنرمندان داخلی است که بیشتر تالارها، خصوصا تالار اصلی و بزرگ کاخ را پوشش داده اند. نقاشی های دیواری این تالار همه برگرفته از شاهنامه است و قطعا برای سرگرمی مهمانان و شناساندن این جنبه از تاریخ حماسی ایران به آن ها در نظر گرفته شده بود. مسیر بازدید در کاخ سفید کاملا مشخص است به گونه ای که چیزی از زیر دستتان در نخواهد رفت.
بیرون از کاخ سفید یک نیم تنه یا بهتر بگوییم یک جفت چکمه و شلوار فلزی وجود دارد که پیشتر متعلق به تندیس کامل رضا خان بوده اما بعد از انقلاب مردم در پی اعلام بیزاری خود از خاندان سلطنتی آن را تکه تکه کردند. بقایای مجسمه پیدا و به جلوی کاخ سفید انتقال داده شد.
موزه استاد محمود فرشچیان
تفاوت میان نگارگری و مینیاتوری دقیقا مشخص نیست اما آنچه از آن مطمئنیم این است که نگارگری در ایران سبکی جدا و خاص برای خود دارد و شاید مشهور ترین نگار گر دوران باستان مانی باشد. در دل دار و درخت مجموعه سعد آباد و درون کاخ ملکه عصمت همسر چهارم رضا شاه، به پاس تلاش، هنر آفرینی و تخصص محمود فرشچیان موزه ای برای نمایش آثار او در نظر گرفتند. این نقاش و مینیاتوریست ایرانی طرح هایی دارد که اغلب بسیار مشهورند و در بسیاری از نقاط جهان با اقبال عمومی مواجه شده و متخصصان آن را تمجید کرده اند. بسیاری از آثار فرشچیان از طرف دولت به عنوان هدیه ای ارزشمند از فرهنگ ایران به سران سیاسی اهدا شده. آثار استاد فرشچیان اغلب از فرهنگ ایرانی اسلامی تاثیر پذیرفته و الهام گرفته از داستان های ایرانی یا دینی است.
برج میلاد
در دهه هفتاد تصمیم اداره کنندگان شهر تهران بر این بود که نماد جدیدی برای تهران تدارک ببیند که بتواند با توجه با گسترده شدن شهر و نیاز مردم به تلفن های همراه و آنتن ها و امواج مختلف، بتواند این مورد را پوشش دهد. سال ها تحقیقات پشت پیدا کردن مکان مناسب این برج است. برج میلاد طبق منابعی که گفته می شود، به بهانه صدمین سال زادروز روح الله خمینی به نام میلاد خوانده شد و ششمین برج بلند مخابراتی جهان است. ۱۱ سال طول کشید تا این برج ساخته شود و در کنارش بناهایی چون سالن همایش، رستوران ها، مرکز خرید و هتل و … ساخته شدند.
برج میلاد ویژگی هایی دارد که آن را در میان دیگر بناهای تهران شهره می کند. اولا که به دلیل ارتفاع زیاد ۴۳۵ متری اش تقریبا از هر جای تهران پیداست. دوم شکل زیبا و نور پردازی آن در شب که در کنار ساختمان ها و برج های شهرک غرب واقعا تهران را به یکی از کلان شهر هایی که با شهرهای اروپایی- آمریکایی قابل قیاس است تبدیل می کند. از طرفی، موقعیت برج میلاد به بازدید کنندگان امکان می دهد که (در صورت مطلوب بودن هوا) منظره ای بسیار زیبا از شهر را ببینند و در ارتفاعی قرار بگیرند که قابل تامل باشد.
مهندس محمدرضا حافظی، استاد معماری دانشگاه شهید بهشتی تهران، طراحی این برج را بر عهده داشت. لابی هتل با امکاناتی که دارد رایگان است و شما برای ورود به طبقات بعدی باید بلیط تهیه کنید. بین لابی و طبقات اصلی برج، یک بدنه (شَفت) وجود دارد که کاملا خالی و مختصر آسانسور های پر سرعت و وسایل تاسیساتی است. بیشتر این طبقات را رستوران های مختلف گرفته اند اما دو طبقه سکوی دید باز و گنبد آسمان تصاویر جدید برای بازدید کنندگان تدارک دیده اند. در سکوی دید باز شما چشم اندازی رو به بهترین نقاط شهر خواهید داشت و می توانید تهران را از بالا نگاه کنید. در طبقه گنبد آسمان هم پروژه های مختلفی از امپراتوران مطرح ایران و جهان و آثار فرهنگی مختلف طراحی شده اند. در ورودی اصلی که در لابی قرار گرفته درباره طبقات مختلف راهنمایی های کاملی به شما خواهند داد. برج میلاد پس از گشایش به یکی از پر بازدید ترین مکان های گردشگری تهران بدل شد.
- پردیس باغ کتاب تهران، پارک چیتگر، بام لند، ایران مال، چندین موزه دیگر در دسته بندی های مختلف، پل طبیعت، پارک آب و آتش، پارک ملت، پارک جمشیدیه، توچال، بام تهران و تلکابین، پیست های اسکی، دربند، درکه، امام زاده صالح، بازار تجریش، مراکز تفریحی فشم، لویزان و لواسان، از دیگر جاهای دیدنی شهر تهران و اطراف آن هستند که می توانید در برنامه ریزی خود بگنجانید.
حرم شاه عبدالعظیم (شابدلعظیم) حسنی شهر ری استان تهران
یکی از پر زیارت ترین مکان های مذهبی که در پنجاه درصد موارد، کاربردی سیاسی هم داشته حرم عبد العظیم حسنی در جنوب شهر ری است. بنای این آرامگاه و محوطه دور و اطرافش محصول سه دوره ایلخانی، دوران صفویه و تا حدی هم مربوط به دوران قاجار است. خود شخص عبدالعظیم در دوران شیعه ستیزی عصر عباسی وارد شهر ری شد و به طور پنهانی در این شهر زندگی کرد تا از دنیا رفت. قبر او را شیعیان مختلفی که در تاریخ شیعه به وضع موجود اعتراضاتی کردند یا مبارزاتی داشتند، آباد ساختند و به مرور شهرت عبدالعظیم حسنی بیشتر شد تا زمانی که صفویان به طور رسمی بر پذیرش مذهب شیعه تاکید کردند و کل ایران به یکباره شیعه مذهب شد. در زمان قاجار یکی از زیارتگاه های بسیار پر طرفدار شاهان قاجاری همین مکان بود و حتی مردم عادی هم برای تفریح و زیارت تا دوران پهلوی و امروزه به سراغ این مزار می رفتند. ناصر الدین شاه قاجار، رضا شاه و تنی چند از اعضای خاندان سلطنتی پهلوی در جوار شابدلعظیم به خاک سپرده شدند اما مقابر آنان امروزه به دلیل تخریب هایی که بعد از انقلاب صورت گرفت، وجود ندارد. از طرفی آثاری در این بقعه هستند که به ۷ تا ۸ قرن قبل برمی گردند و نشان از دیرینگی این مکان دارند.
تپه میل شهر ری استان تهران
شهر ری یا رَگا یکی از شهرهای بسیار قدیمی ایران است و آثاری که در خود دارد به ادوار مختلفی بر می گردد. روی تپه ای که به سمت ورامین و جنوب شرقی شهر است، بقایای آتشکده ای است که باستان شناسان آن را به احتمال زیاد مربوط به دوران بهرام پنجم ساسانی می دانند، قرار دارد. در برابر دیگر آتشکده های برجا مانده از دوره ساسانی شاید تنها یک روح زهوار در رفته و ناقص در این آتشکده موجود باشد وگرنه، چیز قابل عرضه ای بر روی این تپه نیست. دو ستون قوس دار و مشتی خاک و کوزه. متاسفانه هیئت های باستان شناسی هم نتوانستند این بنا را به درستی مرمت کنند. آتشکده بهرام گور بر روی تپه ای قرار دارد و به تبع از دور قابل رویت است. اگر سالم و پابرجا بود یا به درستی مرمت شده بود، چشم اندازی بسیار زیبا و در خور قدمت شهر ری از خود به یادگار می گذاشت.
برج طغرل شهر ری استان تهران
برجی ۲۰ متری در شهر ری وجود دارد که به لحاظ سبک ساخت در تاریخ معماری ایران اهمیت دارد. برج طغرل به مقبره طغرل سلجوقی مشهور است. این کهنه سرباز نامدار سلجوقی موسس اولین شاخه از دودمان سلجوقی در ایران است. ری مدت زمانی پایتخت طغرل بود و بی سبب نیست که پس از هفتاد سال زندگی بعد از مرگش باز هم او را به ری برگردانند. آنچه درباره این بنا مهم است شخص مدفون در آن نیست بلکه شکل ساختاری بنا است که از ۲۴ کنگره ساخته شده و به نوعی ساعتی آفتابی است. شکل مخروطی گنبد آن هم که امروزه به کلی ویران شده سبکی جدید در معماری ایران بود و الگویی برای دیگر بناها. در هر صورت، اگر گذرتان به شهر ری افتاد شاید دیدن برجی متعلق به ۱۰۰۰ سال پیش برای شما جذابیت داشته باشد.
دشت لار استان تهران
دشت لار در ۷۰ کیلومتری شرق تهران و در راستای قله دماوند هنوز بکر مانده است. این دشت که می تواند بزرگ ترین دشت ایران به حساب بیاید پر از چشمه ها و رود خانه هاست؛ در زمان بهار و ماه های زیبای فروردین و اردی بهشت، به دشت شقایق های خودرو بدل می شود که زیبایی بی حد و حصری دارند. دشت لار یا پارک ملی لار محلی خوب برای گذراندن اوقات فراغت، استراحت، لذت بردن از طبیعت و تمدد اعصاب است و عجیب اینکه تا پایتخت دودی ایران، فاصله چندانی ندارد.
مسجد جامع ورامین استان تهران
این مسجد در زمان ایلخانی و حدودا ۸۰۰ سال پیش ساخته شد و در شمار یکی از زیباترین مساجد ایرانی در تاریخ هنر و معماری اسلامی قرار می گیرد و دنبال کنندگان چنین دسته بندی ای حتما خود را برای دیدن این مسجد چهار ایوانی می رسانند که از نظر گچبری و کاشی کاری ممتاز بوده و زیبایی خاصی داشته است. شاهرخ تیموری یکبار این مسجد را بازسازی کرده اما در حال حاضر احتمال تخریب آن زیاد است و اگر به طور جدی مورد ارزیابی و مرمت واقع نشود، فرو می ریزد.
صنایع دستی استان تهران
در این مبحث ابتدا باید به چند نکته توجه کنیم. یکی اینکه استان تهران، استانی دیرپا نیست و همانند دیگر شهرهای کهن ایران، در امر صنایع دستی پر سابقه نیست. دوم اینکه به سبب پایتخت بودن مهاجران بسیاری هم خود خواسته و هم ناخواسته به سمت این خطه کشیده شدند. قشر هنرمندان این مهاجران قطب های هنری خود را ساختند و با اینکه توانستند بسیار موفق باشند اما اگر اصالت آن ها را نگاه کنیم، ریشه در شهر یا استانی دیگر دارند.
صنایع دستی استان تهران را سه طبقه شهری، روستایی و عشایر می سازند که اصالت آخری، از دیگران بیشتر است. با توجه به خاک خوب و گل رس اطراف رودخانه های ورامین و شهر ری، سفالگری را می توانیم در شمار صنایع دستی استان تهران بیاوریم یا قالی بافی، شیشه گری و معرق سنگی نیز به دلیل سبک خود هنرمندان شهری و عشایری می توانند نماینده صنایع دستی تهران باشند.
قالی بافی های تهران تا حدی به شاخه ای جدا و منحصر به فرد خودش تبدیل شده و توانسته جایگاهی در میان فرش ها معروف ایران برای خود دست و پا کند. خصوصا که عشایر استان تهرانی برای خود نقش و نگاری جدا خلق می کنند. از طرفی تهران به دلیل همین نو بودن تکنیک ها و طرح های تازه ای به فنون خود راه می دهد که ممکن است سنت دیگر شهر ها چنین اجازه ای را به آن ها ندهد.
تکه های رنگی بریده شده سنگ، معرق سنگی را به وجود می آورند که نسبت به آثار دیگر شهر ها هم جدید است هم طرفداران بیشتری دارد. چون هنرجویان زیادی این صنایع را در تهران دنبال می کنند پیشرفت این آثار و جهش در راستای نوین شدن آن ها بسیار سریع تر است.
در فنون شیشه گری نیز کارگاه های بیشماری در تهران تاسیس شدند و کیفیت کار را بسیار بالا برده اند. خود نفس شیشه گری و فر آیند تولید شیشه کاری ظریف و در عین حال بسیار جالب است. شاید به همین دلیل است که موزه هنر شیشه و آبگینه ایران در تهران دایر شده. توجه به این هنر آن را از مهجوری که ممکن بود در شهرهای دیگر نسیبش شود بیرون آورد و در استان تهران مورد توجه بسیار قرار گرفته. نه تنها ظروف شیشه ای که هنرهای وابسته به شیشه نیز از قِبل آن نیرو گرفتند.
آداب و رسوم استان تهران
فرهنگ خود تهران، پایتخت ایران می تواند با دیگر شهرهای استان تهران متفاوت باشد. حتی اگر بگوییم با کل ایران متفاوت است باز هم از موضوع اصلی پرت نشده ایم. هر چه باشد ۱۳ میلیون جمعیت ایران یکجا در تهران (استان) ساکن هستند و تهران پایتخت ایران است و به سبب همین آخری، باید در بسیاری از موارد پیشگام و پیشتاز و سر آمد دیگر شهر ها باشد.
با تمام این اوصاف تهران دو بافت عمده دارد، یکی قدیمی و دیگری مدرن و این دو هر کدام در تلاش هستند اصالت خود را به دیگری ثابت کنند. قشری واقعا سنتی و پایبند به آداب و رسوم و دیگری در عین همین چهارچوب و پایبندی به دنبال ایده های نو و تازه است. اعیاد مذهبی، عزاداری ها، جشن های ملی و مناسبت های تقویمی مهم در تهران به شدت دنبال می شود. مفهوم محله و هیئت محله، در و همسایگی در تهران بسیار مشهود بوده و معمولا دست به دست هم ارزشی ملی یا دینی را پاس می دارند.
نذری دادن و نذری گرفتن یکی از جلوه های بارز ارزش مداری تهرانیان است، بارها دیده شده خانواده هایی هم که چندان معتقد نیستند یا حتی اقلیت های مذهبی هم در این مراسم شرکت می کنند. ماه محرم و صفر و رمضان، مولودی پیشگامان مذهبی و ائمه شیعه همه و همه در تهران به گونه ای خاص و پرشور برگذار می شود.
تهران چون مهد تجدد ایران به شمار می رود، جدا از برهه هایی که تبریز نایب السلطنه نشین در راستای ترقی ایران فعالیت هایی کرده، تقریبا همیشه پرده از چیزهای نوین برداشته. اولین نوع خاص از لباس هایی که شبیه پوشاک سنتی ایران نبودند در تهران پوشیده شدند و این امر تا امروز هم ادامه داشته است. چنین به نظر می رسد که تهران به صورتی است که فرهنگ خود را به میهمانانش غالب می کند.
از طرفی، تهران لهجه خاصی ندارد و این می تواند میان کسانی که داشتن لهجه را اصالت فرهنگی خود می دانند و کسانی که اعتباری به لهجه نمی دهند، جای بحث اساسی باشد. اما باید گفت محله های پایین تهران که تلاش دارند تا ارزش هایی از جنس مرام و انسانیت را زنده نگه دارند، نوعی گویش خاص خود را دارند که اغلب کسانی که تهرانی نیستند در سریال های تلویزیونی به آن برخورده اند. شهر تهران یک موسیقی خاص خود و باز هم تاثیر پذیرفته از آداب و رسوم پایین شهری، یا هنر های کوچه بازاری و تخت حوضی است که همه آن را با عنوان بابا کرم می شناسند و یادگار دهه سی تهران است. بابا کرم رقص خاص خود را هم دارد که بیشتر مختص مردان بوده است و اگر هنوز هم جایی اجرا شود خاطرات زیادی برای تماشاچی تداعی می کند و محبوبیت فراوانی دارد.
در کل آداب و رسوم تهرانیان را می توانیم پر رنگ شده همه رسم و رسومات، اعتقادات و دورهمی های ملی مذهبی بدانیم.
سوغاتی های استان تهران
بیشتر این سوغاتی ها خوراکی هستند و باز هم مانند صنایع دستی می توانند خاص تهران نباشند. خود شهر تهران در مناطقی چون دربند، بهترین آلوچه و لواشک های ایران را می فروشند و یکی از شهرت های دربند علاوه بر چایخانه ها و مناطق زیبای پیاده روی، همین دکه هایی است که لواشک و انواع چیزهای ترش می فروشند. اگر خیلی کوتاه به تهران سفر می کنید و با وسیله مطمئنی باز می گردید، می توانید این مورد را به عنوان سوغاتی در نظر بگیرید.
شهرهای اطرف تهران در تولید میوه هایی چون زرد آلو، انگور و سیب سرآمد هستند. مثلا سیب های دماوند شهرتی اساسی دارند و دامنه های سرسبز آن را به پرورش باغ های سیب اعلاء اختصاص داده اند. شهر ری سوهان های خیلی خوبی دارد که می تواند سوغات آن خطه باشد. فقط موضوع این است که سوهان، سوغاتی قابل حمل است اما میوه را چون باید تازه تازه مصرف کرد کمتر کسی به عنوان سوغات با خود می برد.
هر کدام از صنایع دستی تهران می تواند سوغات به شمار رود، وسایلی که با شیشه می سازند یا، تابلو فرش های گران قیمت و ظریف. اما این چیزها در تهران و دیگر شهرهای ایران بسیار متداول اند. شما می توانید با گشت و گذار در تهران تقریبا هر چیزی را پیدا کنید که هم در نوع خود منحصر به فرد باشد هم سوغاتی و یادگاری به شمار رود. بسیاری از بنیاد های خیریه که بازارچه دارند، تولیدات دست ساز خود را عرضه می کنند که لزوما در شمار صنایع دستی سنتی ایران نیستند بلکه طرح ها نوین و اشیای تازه اند که می توانید به عنوان سوغات برای خود یا عزیزانتان خریداری کنید.