این مکانها توسط ارواح تسخیر شدهاند!
مراسم هالووین را بهتازگی پشت سر گذاشتیم، اکنون نوبت مرور داستانهایی است که هالووین امسال را سرگرم کنندهتر کردند، بهویژه اگر مربوط به کشور فرانسه باشند.
در این میان باید اشاره کرد که مراسم هالووین شاید یکی از تعطیلات بسیار محبوب و مورد توجه فرانسویها نباشد، اما این اصلا به این معنی نیست که آنها از شنیدن یک داستان ارواح سرگرمکننده لذت نمیبرند. دست کم این نظر نویسنده فرانسوی ساکن انگلستان، «جکی مک گئون» (Jackie McGeown) است.
این نویسنده در بلاگ شخصی خود تحت عنوان «Best France Forever» به بررسی شماری از معروفترین داستانهای ترسناک مرتبط با عالم ارواح پرداخته است که ظاهرا قلعههای قدیمی و مشهور این کشور را به تسخیر خود درآورده و زندگی ابدی خود را در میان دیوارهای قدیمی آنها پیریزی کردهاند.
در ادامه با ما همراه باشید تا سری به هفت قلعه و کاخ قدیمی فرانسه زده و با ارواح ساکن آنها آشنا شویم.
روحی با پای چوبی در شاتو کامبورگ (Château de Combourg)
این کاخ توسط روحی خاص به تسخیر درآمده است. گفته میشود این فرد در هنگام حیات دارای پای چوبی بوده است و اکنون نیز میتوان صدای تق تق برخورد این پای چوبی را در پلکان این بنا شنید.
البته به گفته نویسنده، این داستان کمی تا قسمتی عجیب است؛ یعنی این فرد حتی پس از مرگ و جدا شدن از کالبد جسمانیاش، هنوز هم نیازمند پایی چوبین برای حرکت کردن است؟ به علاوه اصولا یک روح با عضوی مصنوعی چگونه قادر است از میان دیوارها عبور کند؟
در نهایت شاید اینجا پای روحی شیطانی در میان است که در این گوشه و آن گوشه سرگردان است، اما همچنان به طرزی احمقانه از محدودیتهای انسانی رنج میبرد!
بانوی مقتول در کاخ شاتوبریان (Château de Châteaubriant)
روح بعدی سرنوشتی تلخ و فرجامی دردناک داشته و قربانی سوءاستفاده و آزارهای همسر خود بوده است.
در قرن شانزدهم رویدادی تلخ در این قلعه به وقوع پیوست که طی آن زنی قربانی سوءظنهای همسر بدبین خود شد. شوهر این زن که لرد و ارباب این قلعه بود، تصور میکرد همسرش «فرانسیس د فویس» (Françoise de Foix) با شاه فرانسیس اول روابطی داشته است، به همین خاطر او را در اتاق خوابش زندانی کرد. گفته میشود بعدها او همسرش را مسموم کرده یا در نهایت او را با ضربات خنجر به قتل رسانده است.
طبق گزارشات موجود روح این زن بیچاره هر ساله در شانزدهمین روز ماه اکتبر در این کاخ ظاهر میشود، یعنی زمانی که به نوعی سالروز کشته شدنش محسوب میشود. و البته با توجه به این ماجرا، چه کسی میتواند او را بابت این مسئله سرزنش کند؟
ارواح پرسر و صدای کاخ «Château de Blandy-les-Tours»
برطبق گزارشات موجود، برج این کاخ زیبا و خوش منظره از دیگر کاخهای فرانسوی است که به تسخیر ارواح درآمده است. در نیمه شب روز اول ماه نوامبر که به نام «روز تمام مقدسین مسیحی» شناخته میشود، اشباح همه برج و باروهای این کاخ را به تسخیر خود درآورده و فریاد زنان و با رفتاری اهریمنی و ناخوشایند دست به آشوب و بلوا میزنند. گفته میشود در این شب سروصدای به هم خوردن زنجیرهای فلزی به گوش رسیده و باعث ترس و وحشت افراد میشود.
اما این همهی داستان نیست. روح دیگری نیز در این کاخ حضور دارد که ظاهرا متعلق به فردی است که در قرن یازدهم بهعنوان ارباب این قلعه شناخته شده و به نظر میرسد در نهایت نیز به قتل رسیده است. روح او اغلب در اتاقهای متعدد این کاخ ظاهر میشود، در حالی که لباسی غرق در خون به تن داشته و خنجری را در هوا تکان میدهد، ظاهری که چندان هم دلچسب و خاطرهانگیز نیست.
کاخ « Château de Sallenôves» در تسخیر روح یک اسب جنگی
ظاهرا این یکی از جمله مکانهای محبوب این نویسنده است که روحی سرگرمکننده و جالب توجه در آن سکونت دارد. در داخل این کاخ اتاقی وجود دارد که به نام «اتاق شیطان» شناخته میشود، نامی که خودبهخود نویدبخش دردسر و اتفاقات ناخوشایند است. ظاهرا نیمه شبها اسبی ملبس به زره جنگی در این اتاق ظاهر میشود که از دهانش کف خارج میشود! به نظر شما این روح سرگرمکننده و متفاوت نیست؟
شبح عروس در کاخ «شاتو د تراسِسِن» (Château de Trécesson)
همه این ماجرا از زبان دزدی بیان شده که شاهد صحنهی جنایتی تلخ و ناخوشایند بوده است. ظاهرا او شبی در اطراف این کاخ پنهان شده و در انتظار فرصت مناسبی برای کار خود بوده که متوجه کالسکهای میشود که مخفیانه از کاخ خارج شده و دو نجیبزاده از آن پیاده شدند. او مشاهده میکند آنها مشغول کندن گودالی هستند که ظاهرا برای دفن جسدی حفر شده است.
به محض اتمام کار و کندن گودال، آن دو بدن زنی جوانی ملبس به لباس عروسی را از کالسکه بیرون کشیدند که تاجی از گلهای رنگارنگ بر سر داشته و دسته گل عروسی در دستش بوده است. دو نجیبزاده او را به داخل گودال انداختند و سپس او را زنده به گور کردند. با این ادعا که او باعث خدشهدار شدن نام نیک خانوادهاش شده و حیثیت آنها را لکهدار کرده است.
دزد بیچاره که شاهد صحنهای به این ترسناکی بوده، سریع خود را به منزلاش رسانده و ماجرا را برای همسرش تعریف کرد. او نیز خیلی سریع شوهرش را برای کمک به زن بیچاره دوباره به محل حادثه فرستاد. دزد به آنجا آمد، ولی وقتی که دیگر کار از کار گذشته و زن بیچاره جان سپرده بود. از آن زمان تاکنون روح این قربانی بیچاره به دفعات در فضای کاخ ظاهر شده، در حالی که هنوز لباس سفید عروسی به تن داشته است.
روح ساکن کاخ « Château de Paymartin»
دیگر قلعهی فهرست ما سکونتگاه زن دیگری است که باز هم در لباس سفید مشاهده شده است. این بار روح ما متعلق به زنی به نام «ترز د سنت کلر» (Thérèse de Saint-Clar) بوده که در قرن شانزدهم در این قلعه زندگی میکرده است.
بر طبق افسانههای محلی این زن مرتکب خیانت شده و همسرش برای مجازات، به مدت شانزده سال او را در اتاقی کوچک در برج قلعه زندانی کرده است. از سرنوشت و فرجام نهایی او اطلاعی در دست نیست، اما مشخص است که این روزها روح او در قلعه پرسه زده و آنجا را مبدل به سکونتگاه ابدی خود کرده است.
خدمتکار زجر کشیده کاخ « Château de Veauce»
به نظر میرسد یک خدمتکار هیجده ساله زیبا به نام «لوسی» مورد توجه ارباب این کاخ قرار داشته است، امری که نارضایتی همسر او «ژاکلین د لافایت» (Jacqueline de La Fayette) را در پی داشت. بهطوری که وقتی لرد رهسپار میدان نبرد میشود، بارونس فرصت را برای گرفتن انتقام غنیمت شمرده و دخترک بیچاره را در برج قلعه زندانی میکند. در نهایت این خدمتکار بخت برگشته در زندان و از شدت گرسنگی و سرما جان میدهد.
نیمه شبها زمان محبوب لوسی برای گشت و گذار است. راستی فکر میکنید اغلب روح او را در لباسی به چه رنگی مشاهده کردهاند؟ بله درست حدس زدید، باز هم رنگ سفید که به نظر میرسد برای همیشه رنگ محبوب ارواح و اشباح بوده و هست.
منبع:برنا نیوز