حرمی بافی، هنر سنّتی بروجرد
این بافته ارزشمند به وسیله دار پارچهبافی دو وَردی بافته میشود. نمونههای قدیمی آن تماماً از تار و پود پشمی، و نمونههای امروزی با تار پنبهای و گاهی اکرلیک بافته میشود. معمولاً ابعاد حرمی به طول یک متر و چهل سانتیمتر و عرض یک متر و یا عرض شصت سانتیمتر است. در گذشته رایجترین نقوش به کار رفته در حرمی گل و پروانه و شانهای و خطوط موازی بود، اما امروزه بیشتر از نقوش راهراه افقیِ موازی و هندسی استفاده میشود. نقوش، غالبا نقوش ذهنی و بر اساس سلیقه بافنده، میباشد. رنگهای مورد استفاده در این دست بافته در گذشته معمولا شامل رنگهای قرمزلاکی و سورمهای بود، اما امروزه نقوش و رنگهای مورد استفاده در این دست بافته دارای تنوع بسیاری است.
در گذشته از حرمی به عنوان بقچه حمام، زیرانداز و سجاده استفاده میشد. اما در حال حاضر با رواج زندگی مدرن و به اصطلاح، ماشینی جایگاه کاربردی خود را از دست داده و جنبه تزیینی پیدا کرده است. امروزه از حرمی به عنوان رومیزی، رومبلی، دیوارکوب استفاده میشود.
در گذشته برای بافت حرمی – با دار پارچه بافی سنتی – پس از چله کشی، بافنده پاهای خود را در چالهای به عمق ۶۰-۸۰ سانتی متر که در زیر دار کنده شدهاست قرار میداد و بافت پارچه را انجام میداد. امروزه از دارهای قابل حمل و سبک استفاده میشود. تفاوت عمده دارهای امروزی با دارهای گذشته در این است که محل قرار گرفتن پاها و پدالها بر روی سطح زمین است و دیگر خبری از چالهها نیست. تفاوت دیگر در جنس دارها است، بیشتر اجزاء دارهای قدیمی از جنس چوب است و دارهای امروزی از فلز ساخته میشوند.
برای بافت حرمی، مانند بیشتر دستگاههای پاچال بافی، از دار پارچهبافی دو وردی استفاده میشود، در واقع هر ورد وظیفه جابهجا کردن تارها را بر عهده دارد، این وردها به وسیله دو عدد پدال چوبی و یا تسمه چرمی که جلوی پای بافنده قرار دارد- یکی جلوی پای راست و یکی جلوی پای چپ- به پایهی دار وصل میشوند، که با جا به جایی هماهنگِ پاهای بافنده بر روی آنها عمل بافت صورت میگیرد.
همانطور که قبلاً ذکر شد، دستگاه بافت حرمیبافی در گذشته روی گودال و یا به اصطلاح چال، و امروزه بر روی سطح زمین قرار میگیرد. یک قطعه استوانهای شکل از جنس چوب و یا فلز به قطر تقریبی ۱۵.۲۰ سانتی متر و به بلندی یک متر از سطح زمین و به صورت افقی روی دو پایه که بر روی زمین استوار شدهاند، قرار دارد، و حول میلهای که از وسط آن میگذرد میچرخد. یک استوانه دیگر به نام نورد، به صورت افقی و موازی استوانه بزرگ در جلوی دست بافنده وجود دارد، که آن هم حول یک محور میچرخد. نخهای تار حول استوانه اولی میچرخد و پس از عبور از لابلای شانههای نخی و دندانههای قطعهای به نام دفتین به نورد رسیده و دور آن نیز پیچیده و محکم میشود. کار شانههای نخی که با نخ کلفت درست شدهاند، این است که تارها را مستقیم به دندانههای دفتین هدایت کند. با یک حرکت مکانیکی توسط فشار بافنده بر روی پدالها- به صورت یک در میان، به سمت پایین و بالا )مانند پدال زدن دوچرخه، تارها به دو دسته زیر و رو تقسیم شده و به اصطلاح دهانه باز میشود. زاویه قرار گرفتن پدالها بر روی زمین ۴۵ درجه است. با باز شدن دهانه و یا به اصطلاح جاده، ماکو را که ماسوره (نخ افقی) در آن جاگذاری شده را به صورت افقی و در جهت پودها عبور داده و به وسیله دفتین نخ عبور یافته به صورت افقی- از لابلای تارها (نخ عمودی) را محکم به سمت جلوی بافنده، روی قسمت بافته شده محکم کرده و یک رج پود را به قسمت بافته شده پارچه اضافه میکنند. پارچه بافته شده دور استوانه پایینی (جلوی بافنده) پیچیده شده و در سمت راست این استوانه در قسمت انتهایی چند سوراخ ایجاد شده و با اهرمی که از جنس آهن یا چوب است، کمی چرخانده میشود و به وسیله طنابی که به زمین وصل است، محکم و بیحرکت میشود. هرچند سانتی متر که بافته شد، استوانه پایینی را میچرخانند تا هم قسمت بافته شده جمع شود و هم نخهای عمودی کشیده شده جمع و محکم شوند. بافت حرمی به همین روش ادامه دارد.
ابزار و اشیای وابسته: دار پارچه دو وردی، نخ پشمی و پنبهای، نخ پلیاستر و اکریلیک، ماکو، متید، دارگلون، ماسوره، کلاف نخ، چرخ چله پیچی، چرخ ماسوره پیچی.
*گزارش از زهره رستگارفرد، کارشناسارشد ایرانشناسی