نوشته‌ها

لنگرهای سنگی بندر دیوان

شهرستان بندرلنگه و دیگر بنادر آن مانند شناس، کلات و گرزه و غیره دارای یافته‌های باستان‌شناختی متعددی از دوران تاریخی و اسلامی است.

بندر دیوان یکی از بنادر تاریخی در غرب شهرستان بندرلنگه است که تاکنون مطالعات باستان‌شناسی دقیقی در اراضی این روستا و حومه آن صورت نگرفته است. بندر دیوان از مشرق به بندر بوستانو (بوستانه) و از غرب به گافرغون منتهی می‌شود. در محدوده جنوبی بندر دیوان و در نزدیکی اسکله آن شواهدی از ساختارهای معماری و همچنین یافته‌های باستان‌شناختی همچون سفال به چشم می‌خورد که می‌توان این محوطه را متعلق به قرون میانه اسلامی دانست و حومه آن نیز نیازمند بررسی باستان‌شناسی دقیق‌تری است.

مطالعه ساخت لنگرهای سنگی زیر نظر اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان آغاز شد که نخستین شواهد از ساخت چنین لنگرهایی به‌وسیله فرهاد خرمزاد در عمارت فکری بندرلنگه انجام شد که پس از گفتگو با او یافته‌های موردنظر در بندر دیوان شناسایی شد.

در گزارش پیش رو از دیدگاه مطالعه مردم‌شناسی (مصاحبه و مشاهده شواهد از سوی فرهاد خرمزاد، ملا غلام دیوانی و استاد عبدالله گرانی) به این مسئله پرداخته می‌شود.

لنگرهای سنگی

بر اساس نظر برخی از پژوهشگران، لنگرهای سنگی، تخته‌سنگ‌هایی هستند که دو یا چند سوراخ در آن‌ها حفرشده است. یکی از این عملکردها به‌عنوان سوراخ طناب است که از طریق آن کابل لنگر ثابت می‌شود. سوراخ یا سوراخ‌های دیگر، سوراخ‌های دندانی هستند که میله‌ای چوبی در آن نصب می‌شود تا به چسباندن لنگر به بستر کمک کند. این دسته از لنگرها، کشتی را نه‌تنها با وزن آن، بلکه با دندان‌های قلاب شده به کف دریا نیز نگه می‌دارند (Toth, ۲۰۰۲:۸۵). لنگرهای سنگی از یک ساقه سنگی در اشکال مختلف ساخته می‌شوند و از نقاط مختلف جهان شناخته‌شده‌اند (Frost et al. ۱۹۹۳؛ Tripati et al. ۲۰۰۵ & ۱۹۹۸). یک لنگر سنگی می‌تواند فقط یک سنگ سنگین باشد که فقط یک سوراخ برای آن وجود دارد و کابل، که تنها بر وزن متکی است. همچنین لنگرهای سنگی دارای طیف وسیعی از اشکال و اندازه هستند که بر روی آن‌ها چندین سوراخ برای قرارگیری بازوهای چوبی و یا میله فلزی جهت سفت شدن و گیرایی بیشتر و یک سوراخ برای نصب کابل قرار داشته است (Frost et al. ۱۹۹۳:۴۴۹). وزنه‌های سنگی کوچک‌تر از لنگرهای سنگی هستند و به‌طور سنتی برای ماهیگیری و شکار مروارید استفاده می‌شده است (Carter ۲۰۰۵:۱۴۰؛ Lorimer ۱۹۱۵:۲۲۲۹؛ Potts ۱۹۹۸:۱۴۸).

بنا بر نظر فراست مطالعه لنگرهای سنگی برای درک انواع کشتی‌های باستانی، اندازه، عملکرد و محل پیدایش آن‌ها و همچنین برای گذر جغرافیایی و لنگرگاه کشتی‌ها در تاریخ ناوبری مهم است (Frost ۱۹۶۳:۲). ازجمله جدیدترین پژوهش‌های صورت گرفته در راستای مطالعات لنگرهای سنگی می‌توان به مقاله «An Account of Stone Anchors Along the NorthernShoreline of the Persian Gulf» اشاره کرد. در این مقاله به مطالعه لنگرهای سنگی در بنادر تاریخی همچون ریشهر، هزارمردان، بی‌بی خاتون، سیراف، نایبند و بوستانو شهرستان پارسیان هرمزگان اشاره کرد.

روایت فرهاد خرمزاد

بنا بر گفته فرهاد خرمزاد در شاشَ (نوعی قایق قدیمی) از لنگر سنگی استفاده می‌شده است که اکنون این صنعت در دست فراموشی است و لنگرهای فلزی جایگزین چنین لنگرهایی شده است.

ازنظر معیشت و مسئلۀ شغلی صنعت لنگرسازی سنگی وابسته به مکان‌هایی است که در آنجا صیادی سنتی بیشتری باشد. از ویژگی‌های دیگر این هنر می‌توان به این مسئله اشاره کرد که علاوه بر لنگر سازان، خود صیادان نیز بر اساس نیاز خود به این هنر و صنعت نیاز پیدا می‌کرده‌اند و در راستای نیازهای خود دست به ساخت لنگر می‌زده‌اند. علاوه بر لنگرهای سنگی، لنگرهای سیمانی و فلزی نیز با توجه به شرایط کنونی مورداستفاده هستند.

بنا به گفته خرمزاد نحوه انتخاب سنگ بسته به استحکام و شکل‌پذیری آن انجام می‌شود. پس از انتخاب سنگ، مواد اولیه موردنظر به فضایی که معمولاً در منازل هست منتقل می‌شود تا تراشیده شوند.

بر روی لنگرهای سنگی معمولاً تعدادی سوراخ حجاری می‌شده تا بتوان از آن استفاده کرد. سوراخ‌های تعبیه‌شده بر روی سنگ‌ها معمولاً برای قرارگیری چوب‌ها و همچنین طناب بوده و از فرم‌های کلی این لنگرهای می‌توان به فرم‌های مثلثی، مربعی، بیضی و… اشاره کرد. همچنین فرهاد خرمزاد اشاره می‌کند که ساخت این نوع لنگر در بندر دیوان به‌صورت سنتی همچنان انجام می‌شود که تاکنون این صنعت حفظ‌شده است.

بر همین اساس می‌توان گفت مواد اولیه موردنیاز برای ساخت لنگرهایی سنگی معمولاً از بسترهای سنگی اطراف روستاهای حاشیه شمالی خلیج‌فارس و مناطق هم‌جوار تأمین می‌شده است.

سنت شفاهی یا میراث معنوی ساخت لنگرهای سنگی در کرانه شمالی خلیج‌فارس یکی از مجموعه تعاملات بشری است که در طی دوره‌های متعدد شکل‌گرفته است. این صنعت و سنت به‌صورت شفاهی «سینه‌به‌سینه» تاکنون در بندر دیوان همچنان پویا است و امکان وجود ساخت لنگرهای سنگی سنتی در بنادر دیگر نیز احتمالاً امکان‌پذیر باشد.

روایت ملاغلام دیوانی

به گفته ملاغلام دیوانی، ساخت لنگرهای سنگی بیشتر برای استفاده از قایق‌های شاشَ انجام می‌شده است و ساخت این قایق‌ها در بندر دیوان، بندر معلم، بوستانه، قشم، جاسک و… انجام می‌شود.

جایگاه اجتماعی لنگر سازها در جامعه و همچنین اقتصاد جامعه وابسته به دریا بوده و این صنعت و هنر به‌صورت فردی و گروهی می‌شود. صیادان نیز بنا بر نیاز خود و حرفه‌شان، خود به تولید لنگرهای سنگی می‌پرداخته‌اند. فضاهای کارگاهی ساخت لنگرهای سنگی معمولاً در منازل یا در سواحل و فضای باز بوده است.

در بستر ساحل بندر دیوان بخشی از تخته‌سنگ‌ها باقی‌مانده است. از گذشته تاکنون لنگرسازان قطعات سنگی یا به عبارتی مواد اولیه تولیدات لنگرهای سنگی را از بستر اصلی جدا می‌کرده و با خود به محل تولید منتقل می‌کردند.

به گفته ملاغلام دیوانی استفاده از سنگ‌های آهکی در تولیدات لنگرهای سنگی به نسبت گونه‌های دیگر استفاده از سنگ‌های آهکی بهتر است زیرا جذب آب کمتری به نسبت سنگ‌های دیگر دارد. در همین راستا می‌توان گفت که سنگ‌های آهکی راحت‌تر شکل می‌گیرند.

ملاغلام دیوانی می‌گوید که درگذشته صنعت و سنت لنگرسازی و شاشَ‌سازی توسط خانواده عبدالله روشن (ساکن بندر دیوان) به عمان منتقل‌شده است. او همچنین به این موضوع اشاره دارد که درگذشته سنگ‌های موردنیاز برای ساخت‌وسازهای منازل و… در شندغه دبی نیز از بندر دیوان منتقل می‌شده است.

لنگرهای سنگی در ابعاد متفاوتی برای قایق و لنج ساخته می‌شده است. برای قایق‌هایی همچون شاشَ از لنگرهای سنگی حدود ۵ الی ۸ کیلویی و برای لنج از لنگرهای حدود ۴۰ کیلویی استفاده می‌شده است.

از گفته‌های ملاغلام دیوانی می‌توان نتیجه گرفت که ساخت لنگرهای سنگی در راستای نیازهای صیادان و در قایق‌هایی همچون شاشَ که هم‌اکنون نیز در بندر دیوان ساخته می‌شود مورداستفاده بوده و اقتصاد معیشتی جامعه و همچنین لنگر سازان و قایق سازان به دریا وابسته بوده است.

مواد اولیه لنگر سازان در نزدیکی ساحل وجود داشته که پس از انتخاب سنگ موردنیاز، جهت فرایند تولید به مکانی خاص که معمولاً در ساحل نیز بوده منتقل می‌شده است. لنگرهای سنگی در ابعاد مختلفی برای قایق‌ها و لنج‌ها ساخته می‌شده و درگذشته این سنت توسط برخی مردم بومی به مناطق جنوبی خلیج‌فارس نیز انتقال‌یافته است.

blank

روایت  حاج عبدالله گرانی

در گفتگو با ملاغلام دیوانی او از افراد بسیاری که در بندر دیوان به این سنت می‌پرداخته‌اند نام برد که بسیاری از آنان هم‌اکنون نیز باوجود کهن‌سالی به این هنر و سنت اشتغال دارند.

استاد عبدالله گرانی ۶۶ساله و ساکن بندر دیوان شهرستان بندرلنگه است. به گفته خودش این سنت را در سنین کودکی ۱۰ – ۱۲ سالگی و از پدر و عمویش استاد علی گرانی آموخته است. از نکات قابل‌توجه گفتگو با او می‌توان به دسته‌بندی لنگرهای سنگی اشاره کرد. لنگرهای سنگی به دودسته لنگرهای هَیّاری (لنگرهای قابل‌حمل) و مولی (لنگرهای بزرگ و غیرقابل‌حمل) دسته‌بندی می‌شوند.

در ادامه او می‌گوید: «لنگرهای سنگی به‌صورت انبوه تولید می‌شده‌اند بنا بر شرایط، ممکن بوده لنگرهای سنگی در دریا رها شوند و در صورت رها شدن از لنگرهای جدیدتری استفاده می‌کرده‌اند.»

عبدالله گرانی ادامه می‌دهد: «در گذشته مواد اولیه برای تولید لنگرهای سنگی توسط حیواناتی همچون الاغ و یا با دست به مکان تولید حمل می‌شد و معمولاً مواد اولیه به‌اندازه فقط یک لنگر از بستر اصلی سنگ جدا و به مکان موردنظر برده می‌شد.»

درنتیجه این گفتگو و مشاهدات می‌توان گفت که دریانوردی یکی از سنت‌هایی است که از گذشته‌های دور تاکنون در بستر فرهنگی – تاریخی خلیج‌فارس انجام می‌شده است.

لنگرهای سنگی بسیاری در ابعاد و اشکال مختلفی در ساحل بندر دیوان بوده که بر روی هر یک از آن‌ها تعدادی سوراخ جهت تعبیه کابل یا طناب اتصال و همچنین سوراخ‌هایی برای قرارگیری چوب وجود داشت.

از نکات جالب‌توجه دیگر در بررسی‌ها می‌توان به سنگ‌هایی اشاره کرد که در صیادی از آن‌ها استفاده می‌شود و به هَنگ شهرت دارند. این سنگ‌ها در قسمت زیرین تورهای صیادی نصب می‌شده‌اند که اکنون بجای هَنگ از سرب استفاده می‌شود.

محل ذخیرۀ مواد اولیه تولید این لنگرها در محدودۀ شمالی ساحل دریا قرار دارد و در راستای تولید لنگر، سنگ‌های انتخابی از ساحل به مکان کارگاهی یا تولیدی منتقل می‌شده‌اند. با توجه به شواهد موجود سنگ‌ها به‌صورت تکی به محل تولید آورده می‌شده و در آنجا عمل ساخت آن صورت می‌گرفته است.

این صنعت و هنر علاوه بر شیوه سنتی «سنگی» با مصالح نوین و به شکلی نوین و بافرم خاص لنگرهای سنگی توسط فرزندان استاد عبدالله گرانی و دیگر مردم دیوان ساخته می‌شود که بیانگر حفظ این صنعت و سنت و تغییرات آن با توجه به نیازهای روزمره و با استفاده از مصالح نوین و همچنین انتقال این سنت می‌توان اشاره کرد.

لنگرهای سنگی بندر دیوان را می‌توان با لنگرهای سنگی ریشهر، نایبند، بوستانو و لنگرهای موزه بوشهر مقایسه کرد. پروسه این فعالیت میدانی – مطالعاتی همچنان در کرانه شمالی خلیج‌فارس و با تأکید بر بنادر تاریخی استان هرمزگان ادامه دارد.

منابع:

گفتگو با فرهاد خرمزاد – عمارت فکری بندرلنگه.

گفتگو با ملاغلام دیوانی – بندر دیوان.

گفتگو با استاد عبدالله گرانی – بندر دیوان.

Carter, R. ۲۰۰۵. The History and Prehistory of Pearling in the Persian Gulf. Journal of the Economic and Social History of the Orient ۴۸(۲): ۱۳۹–۲۰۹.

Frost, H., ۱۹۶۳. From rope to chain on the development of anchors in the Mediterranean. The Mariner’s Mirror ۴۹(۱): ۱–۲۰.

Frost, H., H.J.K. Jenkins, D. Hepper, B.S. Kirby and J. Pacitti ۱۹۹۳. NOTES. The Mariner’s Mirror ۷۹(۴): ۴۴۹– ۴۶۷.

Lorimer, J.G. ۱۹۱۵. Gazetteer of the Persian Gulf, Oman and Central Arabia. Volume ۱: Historical. Calcutta. Ireland: Irish Academic Press.

Potts, D.T. ۱۹۹۸. Seas of Change, in P. Hellyer (ed.) Waves of Time: the Maritime History of the United Arab Emirates: ۴۴–۶۷. London: Trident Press.

Toth, J.A. ۲۰۰۲. Composite stone anchors in the ancient Mediterranean (typology, chronology and their role in the reconstruction of ancient trade). Acta Archaeologica Academiae Scientiarum Hungaricae ۵۳.

Tripati, S., A.S. Gaur, A.S. Sundaresh and S.N. Bandodker ۱۹۹۸. Historical period stone anchors from Vijaydurg on the west coast of India. Bulletin of the Australian Institute for Maritime Archaeology ۲۲: ۱–۸.

Tripati, S., A. Manikfan, and M. Mohamed ۲۰۰۵. An Indo‐Arabian Type of Stone Anchor from Kannur, Kerala, West Coast of India. International Journal of Nautical Archaeology ۳۴(۱): ۱۳۱–۱۳۷.

Khakzad, S. Moosaie, A. ۲۰۱۹.  An Account of Stone Anchors Along the Northern Shoreline of the Persian Gulf. Presented at Society for Historical Archaeology, St. Charles, MO. Pp: ۳۸ – ۴۸.

https://sepanja.com/blog

 

* گزارش: پیمان سالاری

تنبوره، سازی مهم در اجرای مراسم نوبان

یکی از مهم‌ترین کالاهایی که در این استان استفاده می‌شود، آلات موسیقی است؛ هنری که در بین مردم هرمزگان جایگاه بسیار باارزشی دارد. در اینجا به معرفی یکی از سازهای سنتی که نقش مهمی در اجرای مراسم نوبان دارد می‌پردازیم.

تنبوره یا طنبوره یک ساز موسیقی شبیه چنگ کاسه‌دار است که در خاورمیانه و شرق آفریقا رواج دارد. این ساز نقش مهمی در برگزاری آیین نوبان دارد. همچنین در مراسم «فن الطنبوره» در کشورهای عربی خلیج‌فارس استفاده می‌شود. منشأ تنبوره احتمالاً مصر علیا و سودان بوده است.

تفاوت اساسی طنبوره عربی با تنبور این است که طنبوره عربی شبیه چنگ است ولی تنبور نوعی لوت است. این ساز به همراه سازهای دیگر همچون دهل و منجور در مراسم نوبان نواخته می‌شود.

تنبوره در بندرلنگه در مراسم آیینی نوبان نواخته می‌شود که نوعی موسیقی‌درمانی است. ظاهراً از ۵هزار سال پیش در ناحیۀ اور (عراق کنونی) بربط‌های کاسه گِرد و جعبه دار رواج داشته و به‌تدریج ازآنجا به کشورهای مصر و یونان راه‌یافته است. برده‌های سودانی و حبشی، مراسم آیینی نوبان را با بربطِ کاسه گرد، که به آن تمبورا می‌گفتند، به عربستان، یمن، اریتره، کشورهای خلیج عدن و خلیج‌فارس، عراق، ایران و… آوردند که به‌تدریج به نقاط دوردستی ازجمله حیدرآباد دکن، در هندوستان، نیز راه یافت. آنچه در ناحیۀ هرمزگان ایران به تمبیره معروف است همان کیسار حبشی یا کِرار یا تمبورای اتیوپیایی است. این ساز امروز در کشورهای شمال و غرب افریقا، عربستان، یمن، کشورهای جنوبی خلیج‌فارس، عراق و ایران نواخته می‌شود.

در مراسم نوبان محور اصلی ساز تنبوره است. در هم‌نوازی ساز تنبوره سه دهل یکسر هم هست که به آن «دینگو» می‌گویند که با چوب‌های خاصی نگهداری شده‌اند.

مراحل ساخت تنبوره

تَمبیرۀ نوبان، کاسۀ طنینی گِرد، قدح مانند و چوبی دارد. روی کاسه، پوست ضخیمی می‌کشند و روی پوست چهار سوراخ ایجاد می‌کنند؛ دو سوراخ پایینی باز است و از دو سوراخ بالایی دو عدد چوب، که اضلاع جانبی تمبیره است، به شکل مایل وارد کاسه و به هم متصل می‌کنند. یک قطعه چوب افقی اضلاع جانبی تمبیره را به هم متصل می‌کند که حاصل آن کلافی مثلثی شکل است. دیگر قسمت‌های تمبیره شامل شش وتر روده‌ای، خرک، سیم گیر و مضراب است. در هرمزگان، ساز اختصاصی مراسم نوبان است که چند دهل یک‌طرفه و ایدیوفونی، بانام منیور، آن را همراهی می‌کنند. نوبان در اعتقادات اهل هوا نوعی باد است که جسم و روان مبتلایان را تسخیر می‌کند و برای رهایی فرد نوبی (مبتلابه نوبان) هیچ درمانی جز برقراری مجلس نوبان و اجرای موسیقی خصوصا با تنبوره و آوازهای مخصوص وجود ندارد.

ابزار و اشیای وابسته

کاسه لاک‌پشت (کاسه چوبی)، سه عدد چوب باسچیل نوعی بامبو از افریقا، تعدادی روده برای نخ‌ها، طناب، تکه‌ای از پوست گاو، دهل‌ها و چوب چندتکه ابزار و اشیاء وابسته به ساز تنبوره هستند.

ساز تنبوره از کاسه لاک‌پشت و پوست گاو ساخته می‌شود که نخ‌هایش با روده است همراه با سه چوب باسچیر، مضرابش حتماً باید شاخ گاو باشد و این تنبوره مقدس است و این ساز اصلاً جابجا نمی‌شود و همچنین برای نمایش استفاده نمی‌شود.

به کسی که تنبوره می‌زند سنجک می‌گویند. تنها تنبوره ساز در بندرلنگه احمد عبدی است. تبنوره‌ها با تخم‌مرغ و مشوم (نوعی ریحان) تغذیه می‌شوند.

تارهای ساز تبنوره، بوم، مقابل بوم، مجاوب، مقابل شرار، بی‌اسم و شرار نام دارند.

ساز تنبوره به‌تازگی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

* گزارش: سعید شادمانی کارشناس فرهنگی امور کتابخانه‌های عمومی شهرداری بندرلنگه

مرتبط:

فرودگاه بندر لنگه با قدمتی بیش از ۱۰۰ سال

خانه فکری _عمارتی با الگوهای اصیل معماری جنوب

روزگاری خانه فکری به‌عنوان سکونتگاه و مرکز تجارت و بازرگانی شهرت داشته و به همین دلیل در هنگام ساخت بنا، دو بخش اندرونی و بیرونی برای اسکان خانواده فکری و پذیرایی از مهمانان و بازرگانان در نظر گرفته شده است.

وجود پنج بادگیر، دو زیرزمین، بیست و پنج اتاق و حیاط مرکزی از جلوه‌های زیبای معماری این بنای قدیمی است. مصالح به کار رفته در این ساختمان سنگ، ساروج و گچ است. سقف بنا از تیرهای چوبی از جنس چندل آفریقایی، حصیرهای بافته شده از برگ درخت خرما و حصیرهایی بافته شده از نی با پوشش کاه‌گل است. قرار گرفتن خانه فکری در ارتفاع پنج متری از سطح زمین و وجود راهروها و بادگیرها با معماری ویژه از دلایل تهویه و خنکی هوای داخل این عمارت است. عمارت فکری با ۳۴۰۰ مترمربع مساحت و زیربنای ۱۲۰۰ مترمربعی، در سال ۱۳۷۵ به شماره ۱۸۳۳ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.

موقعیت عمارت فکری

سازنده و معمار محلی خانه‌ فکری، استاد محی‌الدین استادی از اهالی کوی بلوکی است که هنوز هم فرزندانش در محله بلوکی در کنار مسجد افغان (از آثار میراث‌فرهنگی شهر بندرلنگه) زندگی می‌کنند. این عمارت با مساحتی بیش از چهار هزار مترمربع و ارتفاعی حداکثر پانزده متر متشکل از سه بخش بیرونی، اندرونی و خدماتی است.

خانه فکری

معماری بنا

عمارت فکری با پلان مستطیل ‌شکل رو به دریا در راستای شمالی‌ـ‌جنوبی واقع شده است. بخش‌های مختلف شامل ورودی، حیاط یا میانسرای بیرونی، سه اتاق بزرگ در انتهای شمالی بخش بیرونی، صحن(حیاط) و اتاق‌هایی دور تا دور آن و یک مهمانخانه در گوشه‌ شمال‌ شرقی بنا در بخش اندرونی که نیمه شمالی عمارت را تشکیل می‌دهد.

بیرون از بنا به موازات ضلغ غربی بخش اندرونی، قسمت خدماتی بخش الحاقی است. بخش خدماتی از دو فضای منفک از هم یعنی آشپزخانه و اصطبل تشکیل شده است. مجموعه‌ ورودی بنا به ابعاد چهار در پنج متر، در مرکز ضلع جنوبی، متشکل از آستانه و ورودی پله‌دار است که با پیمودن پنج پله از سطح پیاده‌رو وارد اتاقک مستطیلی شکل می‌شویم.

حیاط بیرونی

حیاط خانه در حدود دو متر بالاتر از آستانه ورودی قرار دارد. تنها دو راه دسترسی به آن دو رشته راه‌پله‌ ده ردیفی است که در جناحین اتاقک ورودی قرار دارند. در قسمت ورودی نگهبان ورود و خروج، در بالای اتاقی مستطیل‌ شکل هم‌تراز با حیاط کف در ضلع جنوبی حضور داشته است. حیاط بیرونی فضایی در راستای شرقی‌ـ‌‌‌غربی به ابعاد ۱۳,۵۰ در ۲۲ و دارای سه باغچه است که دو باغچه در دو طرف و یک باغچه به‌عنوان حدفاصل آن‌ها قرار دارد.

خانه فکری

تختگاه یا دیوان

راه ورودی به تختگاه یا دیوان از طریق باغچه‌ها به‌وسیله‌ دو بازوی راه‌پله است که نسبت به کف حیاط موجود دو متر ارتفاع دارد. در تختگاه یا دیوان سه اتاق به موازات هم در راستای شرقی‌ـ‌غربی قرار دارد که یک اتاق مرکزی پنج در پنج و دو اتاق جانبی پنج در سه است. اتاق مرکزی، برعکس پس‌رفتگی دو متری اتاق‌های جانبی، به گونه‌ای در تناسب ابعاد فضایی این قسمت ایوانی ستون‌دار بر تختگاه و راهروهایی دلگشا چیده شده است. فاصله‌ بین اتاق ۱۴۰ سانتی‌متر و عرض راهروهای دور تا دور اتاق‌ها ۱۸۰ سانتی‌متر در سراسر تختگاه اجرا شده است.

ایوان بیرونی

در بخش مقابل اتاق مرکزی در قسمت ایوان یک ردیف ستون ساقه‌مانند وجود دارد اما در سرتاسر قسمت‌های دیگر ایوان جرزهای چهارگوش قرار گرفته است. در بدنه‌ اتاق‌ها درگاه‌های بسیاری اعمال شده که بیشتر کارکرد آن برای تهویه‌ هوا ارجحیت داشته است.

بادگیر

خانه‌ی فکری دارای پنج بادگیر است که همگی با ارتفاع پنج متر در ابعاد دو در دو متر هستند. این بادگیرها در نمای خارجی در سطح پشت بام از دو بخش تشکیل شده‌اند. برای استحکام بخش بالای بادگیرها در هر ضلع سه تیرک چوبی به صورت افقی به کار رفته است تا باعث مقاومت دهانه‌های ورودی در هنگام وزش بادهای شدید باشند.

خانه فکری

حیاط اندرونی خانه فکری

ابعاد حیاط ۱۷ در ۱۷ متر است که در بخش مرکزی آن حوضی بزرگ (مسنی) شامل دو مسنی با پلان مربع مستطیل به ابعاد ۱۰ در ۹ در راستای شمالی‌ـ‌جنوبی قرار دارد. در وسط حیاط دو ردیف ستون هشت‌تایی قرار دارد که در دو جانب این قسمت در حیاط حوضی بزرگ (مسنی) به‌صورت راهروی مسقف است.

اتاق‌هایی دور تا دور صحن اندرونی عمارت قرار دارد. تالار بزرگ با ابعاد ۶۰,۳ در ۶۰.۶ متر در راستای شمال و ایوان در دو طرف آن قرار دارد که در دو طرف آن دو بادگیر با پلان مستطیل‌ شکل وجود دارد که از طریق آن باد در درگاه‌های متعدد تعبیه شده در بدنه دیوارهای شرقی و غربی ایوان و تالار اصلی در سرتاسر راسته شمال جریان دارد. به دلیل ارتفاع بالای بادگیرها و حفظ تناسب فضایی بخش‌های مختلف این بادگیرها در چهار گوشه‌ داخلی هرکدام از راسته‌های شرقی، غربی، شمالی و جنوبی حیاط بنا شده‌اند و چشم اندازی دل‌انگیز در این عمارت پدید آورده‌اند.

راسته شرقی و راسته غربی خانه فکری

در راسته‌ها اتاق‌هایی با ابعاد کوچکتر وجود دارد که عرض داخلی آن‌ها دو متر است. شش اتاقک ۱,۲۰ در ۲ و دو اتاقک ۱.۶۰ در ۲ و یک اتاق ۴ در ۲، در این راستا وجود دارد. در ضلع غربی صحن اندرونی اتاق‌هایی با ابعاد کم وجود دارد که یک دالان به عرض یک متر وجود دارد. دو راه‌پله در حد فاصل راسته شمالی عمارت در دو طرف هر دو راسته آن وجود دارد. در انتهای یکی از این اتاق‌ها در گوشه‌ شمال‌شرقی بادگیری تعبیه شده که این بادگیر بیشتر یک بخش الحاقی به بنا است. بخش الحاقی هشت در دو، در راستای شرقی‌ـ‌غربی در این قسمت مشاهده می‌شود.

خانه فکری

بخش خدماتی خانه فکری

پس از ایجاد بخش اصلی یک بخش خدماتی در غرب عمارت با دو حیاط بزرگ در محدوده‌ای به وسعت ۳۰ در ۱۷ بنا شده است. این قسمت از طریق درگاهی در ضلع غربی بخش اندرونی به صحن عمارت راه دارد.

تأسیسات معماری ساختمان

نمای در ورودی با سه قاب چهارگوش کادربندی درقاب مرکزی که سه قاب تو در تو با قوس جناغی به صورت طاق‌نما و نغول تزئین شده است. بدنه دیوارها با پشت‌بندهایی از سادگی و یکنواختی خارج شده که با قوس‌های تو رفته‌ ناودیسی ‌شکل متداخل کار شده است. سطح دیوارهای حیاط به شکل قوس وارونه یا لنگرهای به هم پیوسته کشتی نمایه‌سازی شده که به سبکی محلی اجرا شده که این نمایه‌سازی در دو طرف سردر عمارت به دلیل رو باز شدن و نمایش فضای داخلی حیاط بیرونی اجرا نشده است. با به‌وجود آمدن یک فضای زیبا در نمای ساختمان با بادگیرهای مرتفع در بام عمارت، منظره بسیار زیبایی با وجود باغ‌های مقابل آن از کنار ساحل نیلگون خلیج‌فارس، منظره بسیار باشکوهی به این عمارت بخشیده بود.

نمای خارجی خانه فکری

نمای خارجی ساختمان در بخش شمال ساده و پوشش ازاره بنا تا ارتفاع یک متری دارای ملات ساروج که در بدنه دیوارهای این قسمت فقط چهار پنجره با در و چارچوب قوسی‌ شکل در بخش اتاق الحاقی وجود دارد که به وسیله‌ یک هشت‌بند گوشه‌ ضلع شمال‌شرقی ساختمان را کنترل می‌کند.

نمای خارجی ساختمان در بخش غربی که دو بخش الحاقی سرتاسر نمای خارجی بخش اندرونی عمارت را گرفته است. در این ضلع که دو درگاه به کوچه غربی باز می‌شود سرتاسر ازاره بنا به ارتفاع یک متر با ملات ساروج پوشش داده شده است. نمای بخش تختگاه سه پنجره با چارچوب قوسی‌دار و در دو جفت طاق‌نما وجود دارد که طاق‌نمای کاذب آن به صورت گچ‌بری بنا نمایش داده شده است.

نمای بخش تالارها و راهروهای تختگاه ساده و به‌وسیله‌ درهای چوبی و خورشیدی‌های مشبک رنگین در هلال قوسی ‌شکل بالای هر در است. در نمای بدنه دیوارهای راهروها در کنار اتاق بادگیر چهار طاقچه‌ی مستطیلی‌ شکل وجود دارد که پشت این طاقچه‌ها به بیرون راه دارد و به نوعی کارکرد هواکش دارند. بالای آن با یک رف ساده تزئین شده است و سقف راهروها پوشش چندل و حصیر کاه‌گلی دارد.

نمای راسته‌ شرقی و راسته‌ غربی سرتاسر فاقد تزئین بوده که تورفتگی در‌ها در حدود سی سانتی‌متر عقب‌نشینی شده که برای محافظت از باران و آفتاب انجام شده است. در پشت بام در هر راسته یک اتاقک سرویس بهداشتی برای استفاده در تابستان بنا شده که نمای آن دو پنجره قوس‌دار رو به حیاط است.

مرتبط:

ثبت جهانی بندرلنگه به شهر گلابتون دوزی

جزیره ماران کجاست؟

بندرلنگه، عروس بندرهای خلیج فارس/جاذبه‌های گردشگری بندرلنگه را بهتر بشناسید