لنگرهای سنگی بندر دیوان
شهرستان بندرلنگه و دیگر بنادر آن مانند شناس، کلات و گرزه و غیره دارای یافتههای باستانشناختی متعددی از دوران تاریخی و اسلامی است.
بندر دیوان یکی از بنادر تاریخی در غرب شهرستان بندرلنگه است که تاکنون مطالعات باستانشناسی دقیقی در اراضی این روستا و حومه آن صورت نگرفته است. بندر دیوان از مشرق به بندر بوستانو (بوستانه) و از غرب به گافرغون منتهی میشود. در محدوده جنوبی بندر دیوان و در نزدیکی اسکله آن شواهدی از ساختارهای معماری و همچنین یافتههای باستانشناختی همچون سفال به چشم میخورد که میتوان این محوطه را متعلق به قرون میانه اسلامی دانست و حومه آن نیز نیازمند بررسی باستانشناسی دقیقتری است.
مطالعه ساخت لنگرهای سنگی زیر نظر ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان هرمزگان آغاز شد که نخستین شواهد از ساخت چنین لنگرهایی بهوسیله فرهاد خرمزاد در عمارت فکری بندرلنگه انجام شد که پس از گفتگو با او یافتههای موردنظر در بندر دیوان شناسایی شد.
در گزارش پیش رو از دیدگاه مطالعه مردمشناسی (مصاحبه و مشاهده شواهد از سوی فرهاد خرمزاد، ملا غلام دیوانی و استاد عبدالله گرانی) به این مسئله پرداخته میشود.
لنگرهای سنگی
بر اساس نظر برخی از پژوهشگران، لنگرهای سنگی، تختهسنگهایی هستند که دو یا چند سوراخ در آنها حفرشده است. یکی از این عملکردها بهعنوان سوراخ طناب است که از طریق آن کابل لنگر ثابت میشود. سوراخ یا سوراخهای دیگر، سوراخهای دندانی هستند که میلهای چوبی در آن نصب میشود تا به چسباندن لنگر به بستر کمک کند. این دسته از لنگرها، کشتی را نهتنها با وزن آن، بلکه با دندانهای قلاب شده به کف دریا نیز نگه میدارند (Toth, ۲۰۰۲:۸۵). لنگرهای سنگی از یک ساقه سنگی در اشکال مختلف ساخته میشوند و از نقاط مختلف جهان شناختهشدهاند (Frost et al. ۱۹۹۳؛ Tripati et al. ۲۰۰۵ & ۱۹۹۸). یک لنگر سنگی میتواند فقط یک سنگ سنگین باشد که فقط یک سوراخ برای آن وجود دارد و کابل، که تنها بر وزن متکی است. همچنین لنگرهای سنگی دارای طیف وسیعی از اشکال و اندازه هستند که بر روی آنها چندین سوراخ برای قرارگیری بازوهای چوبی و یا میله فلزی جهت سفت شدن و گیرایی بیشتر و یک سوراخ برای نصب کابل قرار داشته است (Frost et al. ۱۹۹۳:۴۴۹). وزنههای سنگی کوچکتر از لنگرهای سنگی هستند و بهطور سنتی برای ماهیگیری و شکار مروارید استفاده میشده است (Carter ۲۰۰۵:۱۴۰؛ Lorimer ۱۹۱۵:۲۲۲۹؛ Potts ۱۹۹۸:۱۴۸).
بنا بر نظر فراست مطالعه لنگرهای سنگی برای درک انواع کشتیهای باستانی، اندازه، عملکرد و محل پیدایش آنها و همچنین برای گذر جغرافیایی و لنگرگاه کشتیها در تاریخ ناوبری مهم است (Frost ۱۹۶۳:۲). ازجمله جدیدترین پژوهشهای صورت گرفته در راستای مطالعات لنگرهای سنگی میتوان به مقاله «An Account of Stone Anchors Along the NorthernShoreline of the Persian Gulf» اشاره کرد. در این مقاله به مطالعه لنگرهای سنگی در بنادر تاریخی همچون ریشهر، هزارمردان، بیبی خاتون، سیراف، نایبند و بوستانو شهرستان پارسیان هرمزگان اشاره کرد.
روایت فرهاد خرمزاد
بنا بر گفته فرهاد خرمزاد در شاشَ (نوعی قایق قدیمی) از لنگر سنگی استفاده میشده است که اکنون این صنعت در دست فراموشی است و لنگرهای فلزی جایگزین چنین لنگرهایی شده است.
ازنظر معیشت و مسئلۀ شغلی صنعت لنگرسازی سنگی وابسته به مکانهایی است که در آنجا صیادی سنتی بیشتری باشد. از ویژگیهای دیگر این هنر میتوان به این مسئله اشاره کرد که علاوه بر لنگر سازان، خود صیادان نیز بر اساس نیاز خود به این هنر و صنعت نیاز پیدا میکردهاند و در راستای نیازهای خود دست به ساخت لنگر میزدهاند. علاوه بر لنگرهای سنگی، لنگرهای سیمانی و فلزی نیز با توجه به شرایط کنونی مورداستفاده هستند.
بنا به گفته خرمزاد نحوه انتخاب سنگ بسته به استحکام و شکلپذیری آن انجام میشود. پس از انتخاب سنگ، مواد اولیه موردنظر به فضایی که معمولاً در منازل هست منتقل میشود تا تراشیده شوند.
بر روی لنگرهای سنگی معمولاً تعدادی سوراخ حجاری میشده تا بتوان از آن استفاده کرد. سوراخهای تعبیهشده بر روی سنگها معمولاً برای قرارگیری چوبها و همچنین طناب بوده و از فرمهای کلی این لنگرهای میتوان به فرمهای مثلثی، مربعی، بیضی و… اشاره کرد. همچنین فرهاد خرمزاد اشاره میکند که ساخت این نوع لنگر در بندر دیوان بهصورت سنتی همچنان انجام میشود که تاکنون این صنعت حفظشده است.
بر همین اساس میتوان گفت مواد اولیه موردنیاز برای ساخت لنگرهایی سنگی معمولاً از بسترهای سنگی اطراف روستاهای حاشیه شمالی خلیجفارس و مناطق همجوار تأمین میشده است.
سنت شفاهی یا میراث معنوی ساخت لنگرهای سنگی در کرانه شمالی خلیجفارس یکی از مجموعه تعاملات بشری است که در طی دورههای متعدد شکلگرفته است. این صنعت و سنت بهصورت شفاهی «سینهبهسینه» تاکنون در بندر دیوان همچنان پویا است و امکان وجود ساخت لنگرهای سنگی سنتی در بنادر دیگر نیز احتمالاً امکانپذیر باشد.
روایت ملاغلام دیوانی
به گفته ملاغلام دیوانی، ساخت لنگرهای سنگی بیشتر برای استفاده از قایقهای شاشَ انجام میشده است و ساخت این قایقها در بندر دیوان، بندر معلم، بوستانه، قشم، جاسک و… انجام میشود.
جایگاه اجتماعی لنگر سازها در جامعه و همچنین اقتصاد جامعه وابسته به دریا بوده و این صنعت و هنر بهصورت فردی و گروهی میشود. صیادان نیز بنا بر نیاز خود و حرفهشان، خود به تولید لنگرهای سنگی میپرداختهاند. فضاهای کارگاهی ساخت لنگرهای سنگی معمولاً در منازل یا در سواحل و فضای باز بوده است.
در بستر ساحل بندر دیوان بخشی از تختهسنگها باقیمانده است. از گذشته تاکنون لنگرسازان قطعات سنگی یا به عبارتی مواد اولیه تولیدات لنگرهای سنگی را از بستر اصلی جدا میکرده و با خود به محل تولید منتقل میکردند.
به گفته ملاغلام دیوانی استفاده از سنگهای آهکی در تولیدات لنگرهای سنگی به نسبت گونههای دیگر استفاده از سنگهای آهکی بهتر است زیرا جذب آب کمتری به نسبت سنگهای دیگر دارد. در همین راستا میتوان گفت که سنگهای آهکی راحتتر شکل میگیرند.
ملاغلام دیوانی میگوید که درگذشته صنعت و سنت لنگرسازی و شاشَسازی توسط خانواده عبدالله روشن (ساکن بندر دیوان) به عمان منتقلشده است. او همچنین به این موضوع اشاره دارد که درگذشته سنگهای موردنیاز برای ساختوسازهای منازل و… در شندغه دبی نیز از بندر دیوان منتقل میشده است.
لنگرهای سنگی در ابعاد متفاوتی برای قایق و لنج ساخته میشده است. برای قایقهایی همچون شاشَ از لنگرهای سنگی حدود ۵ الی ۸ کیلویی و برای لنج از لنگرهای حدود ۴۰ کیلویی استفاده میشده است.
از گفتههای ملاغلام دیوانی میتوان نتیجه گرفت که ساخت لنگرهای سنگی در راستای نیازهای صیادان و در قایقهایی همچون شاشَ که هماکنون نیز در بندر دیوان ساخته میشود مورداستفاده بوده و اقتصاد معیشتی جامعه و همچنین لنگر سازان و قایق سازان به دریا وابسته بوده است.
مواد اولیه لنگر سازان در نزدیکی ساحل وجود داشته که پس از انتخاب سنگ موردنیاز، جهت فرایند تولید به مکانی خاص که معمولاً در ساحل نیز بوده منتقل میشده است. لنگرهای سنگی در ابعاد مختلفی برای قایقها و لنجها ساخته میشده و درگذشته این سنت توسط برخی مردم بومی به مناطق جنوبی خلیجفارس نیز انتقالیافته است.
روایت حاج عبدالله گرانی
در گفتگو با ملاغلام دیوانی او از افراد بسیاری که در بندر دیوان به این سنت میپرداختهاند نام برد که بسیاری از آنان هماکنون نیز باوجود کهنسالی به این هنر و سنت اشتغال دارند.
استاد عبدالله گرانی ۶۶ساله و ساکن بندر دیوان شهرستان بندرلنگه است. به گفته خودش این سنت را در سنین کودکی ۱۰ – ۱۲ سالگی و از پدر و عمویش استاد علی گرانی آموخته است. از نکات قابلتوجه گفتگو با او میتوان به دستهبندی لنگرهای سنگی اشاره کرد. لنگرهای سنگی به دودسته لنگرهای هَیّاری (لنگرهای قابلحمل) و مولی (لنگرهای بزرگ و غیرقابلحمل) دستهبندی میشوند.
در ادامه او میگوید: «لنگرهای سنگی بهصورت انبوه تولید میشدهاند بنا بر شرایط، ممکن بوده لنگرهای سنگی در دریا رها شوند و در صورت رها شدن از لنگرهای جدیدتری استفاده میکردهاند.»
عبدالله گرانی ادامه میدهد: «در گذشته مواد اولیه برای تولید لنگرهای سنگی توسط حیواناتی همچون الاغ و یا با دست به مکان تولید حمل میشد و معمولاً مواد اولیه بهاندازه فقط یک لنگر از بستر اصلی سنگ جدا و به مکان موردنظر برده میشد.»
درنتیجه این گفتگو و مشاهدات میتوان گفت که دریانوردی یکی از سنتهایی است که از گذشتههای دور تاکنون در بستر فرهنگی – تاریخی خلیجفارس انجام میشده است.
لنگرهای سنگی بسیاری در ابعاد و اشکال مختلفی در ساحل بندر دیوان بوده که بر روی هر یک از آنها تعدادی سوراخ جهت تعبیه کابل یا طناب اتصال و همچنین سوراخهایی برای قرارگیری چوب وجود داشت.
از نکات جالبتوجه دیگر در بررسیها میتوان به سنگهایی اشاره کرد که در صیادی از آنها استفاده میشود و به هَنگ شهرت دارند. این سنگها در قسمت زیرین تورهای صیادی نصب میشدهاند که اکنون بجای هَنگ از سرب استفاده میشود.
محل ذخیرۀ مواد اولیه تولید این لنگرها در محدودۀ شمالی ساحل دریا قرار دارد و در راستای تولید لنگر، سنگهای انتخابی از ساحل به مکان کارگاهی یا تولیدی منتقل میشدهاند. با توجه به شواهد موجود سنگها بهصورت تکی به محل تولید آورده میشده و در آنجا عمل ساخت آن صورت میگرفته است.
این صنعت و هنر علاوه بر شیوه سنتی «سنگی» با مصالح نوین و به شکلی نوین و بافرم خاص لنگرهای سنگی توسط فرزندان استاد عبدالله گرانی و دیگر مردم دیوان ساخته میشود که بیانگر حفظ این صنعت و سنت و تغییرات آن با توجه به نیازهای روزمره و با استفاده از مصالح نوین و همچنین انتقال این سنت میتوان اشاره کرد.
لنگرهای سنگی بندر دیوان را میتوان با لنگرهای سنگی ریشهر، نایبند، بوستانو و لنگرهای موزه بوشهر مقایسه کرد. پروسه این فعالیت میدانی – مطالعاتی همچنان در کرانه شمالی خلیجفارس و با تأکید بر بنادر تاریخی استان هرمزگان ادامه دارد.
منابع:
گفتگو با فرهاد خرمزاد – عمارت فکری بندرلنگه.
گفتگو با ملاغلام دیوانی – بندر دیوان.
گفتگو با استاد عبدالله گرانی – بندر دیوان.
Carter, R. ۲۰۰۵. The History and Prehistory of Pearling in the Persian Gulf. Journal of the Economic and Social History of the Orient ۴۸(۲): ۱۳۹–۲۰۹.
Frost, H., ۱۹۶۳. From rope to chain on the development of anchors in the Mediterranean. The Mariner’s Mirror ۴۹(۱): ۱–۲۰.
Frost, H., H.J.K. Jenkins, D. Hepper, B.S. Kirby and J. Pacitti ۱۹۹۳. NOTES. The Mariner’s Mirror ۷۹(۴): ۴۴۹– ۴۶۷.
Lorimer, J.G. ۱۹۱۵. Gazetteer of the Persian Gulf, Oman and Central Arabia. Volume ۱: Historical. Calcutta. Ireland: Irish Academic Press.
Potts, D.T. ۱۹۹۸. Seas of Change, in P. Hellyer (ed.) Waves of Time: the Maritime History of the United Arab Emirates: ۴۴–۶۷. London: Trident Press.
Toth, J.A. ۲۰۰۲. Composite stone anchors in the ancient Mediterranean (typology, chronology and their role in the reconstruction of ancient trade). Acta Archaeologica Academiae Scientiarum Hungaricae ۵۳.
Tripati, S., A.S. Gaur, A.S. Sundaresh and S.N. Bandodker ۱۹۹۸. Historical period stone anchors from Vijaydurg on the west coast of India. Bulletin of the Australian Institute for Maritime Archaeology ۲۲: ۱–۸.
Tripati, S., A. Manikfan, and M. Mohamed ۲۰۰۵. An Indo‐Arabian Type of Stone Anchor from Kannur, Kerala, West Coast of India. International Journal of Nautical Archaeology ۳۴(۱): ۱۳۱–۱۳۷.
Khakzad, S. Moosaie, A. ۲۰۱۹. An Account of Stone Anchors Along the Northern Shoreline of the Persian Gulf. Presented at Society for Historical Archaeology, St. Charles, MO. Pp: ۳۸ – ۴۸.
https://sepanja.com/blog
* گزارش: پیمان سالاری