عمارلو گیلان، هنری برآمده از طبیعت
تمایل به حفظ سنتها و آداب فرهنگی و اجتماعی در جوامع بومی و روستایی سبب ماندگاری هنرهای سنتی و عامل مؤثری در انتشار فرهنگ این جوامع است.
بخش عمارلو از توابع شهرستان رودبار از جمله مناطقی است که ساکنان آن به حفظ فرهنگ و هنر خود همت گماردهاند.عمارلو منطقهای صعبالعبور است که اغلب بومیان و وابستگانشان در آن در رفت و آمدند و از امکانات رفاهی کمی برخوردار است. سرمای زودرس و بارش برف در فصل پاییز و زمستان تردد در این منطقه را مشکل میسازد.
تاریخ کهن عمارلو
با توجه به مدارک و مستندات تاریخی، عمارلو روزگاری از رونق بسیاری برخوردار بود. آثار مکشوفه از گورستانهای باستانی خود گواهی بر این مدعا است. از آثار زیبای برجای مانده از این منطقه میتوان به جام طلای عمارلو و ویرانههای باستانی از جمله پل تاریخی انبوه اشاره کرد.
یکی از مشاغل اصلی این مردمان کوهنشین دامداری است و پشم گوسفند به عنوان ماده اولیه همواره در دسترس آنان است. این امر سبب پیدایش و گسترش انواع دستبافتهها در میان خانوادههای روستایی و شبانی بر اساس نیاز و مصارف شخصی و یا برای تقویت بنیه اقتصادی شده است.
از طرفی با افزایش تولیدات ماشینی و سهولت دسترسی به محصولات صنعتی که هزینه کمتری را هم در بردارد، از تعداد متقاضیان هنرهای دستی کاسته شده و در نتیجه بافندگان برای کسب درآمد ناگزیر به مشاغل دیگر روی آوردهاند و این هنرها در معرض خطر فراموشی قرار دارند.
در عمارلو برای حلاجی پشم از وسیلهای به نام شانه استفاده میشود. شانه وسیلهای است فلزی با دندانههای بلند که به صورت عمودی بر پایهای فلزی متصل شده است. برای ریسندگی پشم از وسیلهای به نام چولّوک که نوعی دوک است، استفاده میشود.
در عمارلو برای رنگرزی از گیاهانی نظیر روناس، پوست انار، پوست پیاز، پوست گردو و نیل استفاده میشد. البته امروزه اغلب برای رنگرزی الیاف پشم به جای مواد گیاهی از مواد شیمیایی استفاده میشود.
الهام از طبیعت برای طرح و نقش دستبافتهها
طرح و نقش در دستبافتههای عمارلو مانند سایر مناطق روستایی و عشایری ایران با الهام از طبیعت و محیط اطراف شکل گرفته است و زنان و دختران عمارلو با تکیه بر سلیقه و خلاقیت خویش نقشهای سنتی و کهن را در قالب طرحهایی زیبا بازآفرینی میکنند.
این نقشهای انتزاعی به لحاظ تکنیک بافت به صورت هندسی هستند و با استفاده از رنگهای شاد و سر زنده بافته میشوند. هر نقش، نام و اصطلاحی محلی دارد که در میان بافندگان متداول است.
دستبافتههای عمارلو شامل انواع بافتههای داری نظیر (گلیم، خورجین، مَفرَش، کَفَل پُشتی، پِلِزار، دست توربَه)، بافتههای دستگاهی (جاجیم، جوال، موج)، بافتنیهای سنتی(جوراب، دستگیره)، و سایر دستبافتهها (تِنگ و جِل تِنگ) و نمد است. بر روی هر کدام از این دستبافتهها نقشهای خاصی به چشم میخورد. در مجموع میتوان این نقشها را به چهار دسته نقشهای هندسی، نقشهای هندسی- گیاهی، نقشهای هندسی- جانوری، نقشهای هندسی- ابزاری تقسیم کرد.
رنگهای به کار رفته عبارتند از قرمز، سیاه، سفید، آبی، سبز، زرد، قهوه ای، نارنجی (در اصطلاح محلی بدان کاش گویند) که از طبیعت به دست میآیند.
رنگ غالب در دستبافتههای سنتی عمارلو رنگ قرمز است که قسمتهای زیادی از زمینه را در بر میگیرد و رنگی که در کنار آن قرار میگیرد اغلب سیاه است. البته کاربرد رنگ سفید در جوار این رنگها از تیرگی سطح کار میکاهد و تعادل و زیبایی خاصی به آن میبخشد.
این دستبافتهها و نقوش در طول زمان تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل گرفتهاند که این عوامل را میتوان طبیعت و محیط اطراف، فرهنگ و شیوه زندگی و مهاجرت دانست.
دستبافتههای پشمی نظیر جوراب و… عایق خوبی در برابر سرمای زمستانهای سخت این منطقهاند. همچنین از آنجا که مردم عمارلو در گذشته اغلب کوچنشین بودند و وسیله حمل و نقل قاطر بوده است، دستبافتههایی نظیر مفرش، خورجین و کفل پشتی تهیه میشد که متناسب با این نوع شیوه زندگی پدید آمده بودند. همچنین برای سهولت حمل و نقل به هنگام کوچ، دارها و دستگاههای بافندگی نیز از قطعاتی مجزا و نسبتاً سبک تشکیل میشدند. در حال حاضر نیز از همین ابزار و دستگاهها استفاده میشود و تغییری در روند تولید حاصل نشده است.
عمارلو، پذیرای اقوام مختلف
بخش عمارلو در طول تاریخ پذیرای مهاجرانی از اقوام و گروههای مختلف بوده که اغلب، مهاجرت آنها اجباری بوده است.
از جمله گروههای مهاجر اقوام کرد، لر، تالش و تعدادی از مردم منطقه کلاردشت مازندران هستند.این اقوام که هر کدام با فن بافت آشنایی داشتند، سبب رواج انواع دستبافتهها و نقشهای متنوع در عمارلو شدهاند.
متأسفانه امروزه این هنرهای ارزشمند و اصیل رنگ باختهاند و رو به فراموشی گذاردهاند که این امر ناشی از عواملی از جمله پیشرفت تکنولوژی و رواج تولیدات صنعتی، تغییر در شیوه زندگی و منسوخ شدن برخی از آداب و سنن، نبود بازار کار و عدم کسب درآمد، کمبود سرمایه و ضعف مالی بافندگان و صعبالعبور بودن منطقه و تردد کم است.
این در حالی است که دستبافتههای بومی عمارلو گنجینهای از هنر، فرهنگ، باورها و تفکرات مردم این منطقه به شمار میرود و احیاء و توسعه آن میتواند به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تبعات مثبتی نظیر حفظ اصالتهای بومی، تقویت بنیه اقتصادی، گسترش مبادلات فرهنگی، توسعه صنعت توریسم و جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها به دلیل کاریابی در پی داشته باشد و عاملی برای جذب گردشگران و اشتغال زایی و کسب درآمد خانوارهای روستایی و در نتیجه ایجاد رفاه بیشتر شود.
* برگرفته از کتاب دستبافتههای عمارلوی گیلان، نوشته سیده سارا مظفریفر، کارشناس ارشد صنایعدستی و کارشناس مسئول توسعه و ترویج معاونت صنایعدستی استان گیلان
مرتبط:
آیا از عروس گیلان و بهشتهای زمینی خبر دارید؟