نوشته‌ها

رصدخانه مراغه و نقش خواجه نصیر در ظهور شیوه معماری آذری

در چنین اوضاع و شرایطی ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن معروف به خواجه نصیر الدین طوسی که بعدها معلم ثالث نامیده شد، برای عبور از طوفان ویرانگر مغول، ابتدا به قلاع اسماعیلیه پناه و طی ۲۵ سال حضور در قهستان و الموت، با تلاش و تدوین اخلاق ناصری و رسالات مختلف، رسالت علمی خود را ایفا نمود.

او در سال ۶۵۴ ه. ق/ ۱۲۵۶ م. در جریان محاصره قلعه الموت، با درک درستی از زمان، خود را به هلاکوخان تسلیم و مأموریت جدیدی را آغاز نمود. این مأموریت استحاله فرهنگ ویرانگری مغولان در ایران بوده که با استفاده از فرصت نیاز مغولان به رصدخانه فراهم آمده بود و یکی از نتایج ارزشمند آن رستاخیز مجدد معماری اسلامی ایران و ظهور شیوه معماری آذری بوده است که با ساخت رصدخانه مراغه آغاز می‌شود.

ساخت رصدخانه مراغه فرصت خواجه نصیر برای نفوذ به مغول‌ها

شناخت واقع‌بینانه خواجه نصیر از اوضاع تلخ زمان و نیاز مغول‌ها به دانش او را به پذیرش و نفوذ در کانون خطر رهنمون ساخت. او می‌دانست که مغول‌ها برای پیش‌گویی، ساختن رصدخانه را نیاز ضروری خود می‌دانند و نیاز آن‌ها از سه منظر زیر قابل‌درک بود. بنابراین خواجه نصیر تعامل خردمندانه و تدابیر هوشمند را بجای مقابله و شکست را برای کنترل مغول‌ها و بازگرداندن عمران و آبادانی به جهان اسلام در دستور کار خود قرار داد.

جایگاه آسمان در اعتقادات مغول‌ها

مغولان خدای بزرگ را «تنگری» می‌نامیدند، که به معنی آسمان هم بود. در میان ایرانیان هم، کلمه اهورا معنی «آسمان آبی» داشته است. به‌عبارت‌دیگر آسمان (تنگری) آبی (کوک) جاویدان (مونگک) خدای مغولان بود. مغول‌ها معتقد بودند که “خدای یکتا فرمانروائی روی زمین را به آن‌ها اعطا کرده بود و خان‌ها رسالت داشتند که اراده خالق را به فعل مبدل کنند و به همین مناسبت روی نشان‌ها و اسناد خود این کلمات را می‌نوشتند «منگو تنگری کوچوندور» یعنی «به خواسته خداوند جاوید» و این جمله نیز که یک خدا در آسمان آبس و یک فرمانروا در زمین برپایه همین عقیده استوار بوده است.

چنگیز خان همواره مأموریت خود را آسمانی خوانده و می‌گفت: «آسمان به من فرمان داده است که بر همه ملل فرمانروایی کنم.» مغولان در تمام ادوار صرف‌نظر از اعتقاد مذهبی خود در اتخاذ تصمیم تحت تأثیر وضع ستارگان قرار می‌گرفتند زمان جلوس فرمانروای جدید بر تخت خانی، تشکیل قوریلتای و یا آغاز لشکرکشی با توجه به این وضع تعیین می‌شد. ایلخانان حتی معتقد بودند که ستارگان مدت سلطنت آنان را حکایت می‌کند.

جایگاه منجمین و شمن‌ها در اعتقادات مغول‌ها

منجمین و شمن‌ها در پیشگاه مغولان از موقعیت برجسته‌ای برخوردار بودند، آن‌ها زمان را محاسبه می‌کردند و در تصمیم‌گیری‌های بزرگ خان‌ها نقش مؤثری داشتند.

مقصود شمنیزم، تصرف در قوای روحی و غیبی جهان است و به‌واسطه آن‌یک شمن می‌تواند به‌وسیله دمیدن و تکرار بعضی کلمات یا انجام بعضی اعمال، قوای فوق‌العاده عظیم جهان را به نفع خود قبضه کند. ازاین‌رو فرمانروایان مغول، همواره از نیروی آن‌ها به نفع خود استفاده می‌کردند. شمن‌ها اجازه داشتند، در نزدیکی چادر قاآن عبادتگاهی برپا کنند. آن‌ها تعیین می‌کردند که اردو در چه محلی برپا شود.

منجمین نیز همین نقش را با استدلال‌های علمی و ستاره‌شناسی برای مغول‌ها ایفا می‌کردند. اصولاً علم نجوم از آنجا پیدا شده است که می‌خواسته‌اند زمان را از روی حرکت اجرام سماوی اندازه بگیرند، البته استفاده از حوادث آسمانی، برای این نوع منظورهای عاقلانه، حالت استثنایی داشته و فن تنجیم (علم احکام نجوم) بر نجوم مقدم بوده و حتی پس‌ازآن هم برجای‌مانده است، مردم ساده‌دل پیش از آنکه به دانستن وقت صحیح علاقه‌مند باشند، به آن علاقه دارند که از آینده خبر یابند، به‌این‌ترتیب است که هزاران خرافه از تأثیر نجوم بر اخلاق بشری و سرنوشت او پیداشده و عده زیادی از آن‌ها هم‌اکنون باقی است. ”

خواجه نصیر به‌درستی دریافته بود که مغول‌ها باوجود روحیه تهاجمی و ویرانگر به عنصر شایسته‌سالاری اعتقاد کامل داشتند و دانشمندان و علما را در راستای توسعه اهداف خود محترم می‌شمردند.

آرمان مغول‌ها برای تأسیس رصدخانه

فکر ساخت رصدخانه اول‌بار در ذهن منگوقاآن فرزند تولی و نوه چنگیز خان خطور می‌کند، او پس از مرگ گیوک در «قراقروم» بر مسند سلطنت نشسته و ابراز علاقه می‌کند تا به‌منظور پیش‌گویی اوضاع‌واحوال ملک و سلطنت، رصدخانه‌ای ساخته شود. ازاین‌رو «جمال‌الدین محمد ابن طاهر بن محمد زیدی البخاری» را به دارالسلطنه خوانده و ساخت رصدخانه را با او در میان می‌گذارد، دانشمند مذکور خود را قادر به انجام این امر نمی‌داند و خان که سخت به ایجاد رصدخانه دل‌بسته بود با توجه به معروفیت فراوان خواجه‌نصیرالدین که آوازه شهرت او در تمامی جهان شرق پیچیده بود، به برادر خود هولاکو خان «یرلیغ» می‌دهد که بعد از فتح ایران و قلع قلاع اسماعیلیه سلطان الحکماء خواجه‌نصیرالدین بن محمد طوسی را که بطلمیوس دهر است و اقلیدس عصر، به دارالملک فرستاده تا به دستیاری او امر رصدخانه را فیصله دهد. بااین‌حال هلاکوخان پس از فتح الموت او را به خان بالغ نفرستاد و خود به این فکر جامه عمل پوشاند.

رستاخیز مجدد معماری اسلامی ایران و آغاز شیوه معماری آذری با ساخت رصدخانه مراغه

هلاکوخان پس از فتح قلاع اسماعیلیه در سال ۶۵۴ ه. ق/ ۱۲۵۶م. و انقراض خلافت عباسی در سال ۶۵۶ ه. ق. / ۱۲۵۸م. و رهایی از دو تهدید بزرگ خود، مراغه را به‌عنوان پایتخت انتخاب و نخستین دستور سازندگی خود را برای برپایی رصدخانه صادر می‌کند. متعاقب این اقدام خواجه نصیر جسورانه و با دستمایه قرار دادن کار احداث رصدخانه توانست علاوه بر تغییر روحیه ویرانگری مغولان به عمران و سازندگی، علما، دانشمندان، صنعتگران و کتب بی‌شماری را از خطر نابودی رها سازد. خواجه نصیر زندگی پرماجرایی داشته و زندگی او به حماسه‌ای علمی می‌ماند. او برای به ثمر رسانیدن هدف‌های سیاسی – فرهنگی خود در همه دستگاه‌های بزرگ زمان را کوبید. ابتدا در دستگاه اسماعیلیه وارد شد. از افکار فلسفی آنان بهره گرفت، سپس در دستگاه خلافت را کوبید ولی موفقیتی حاصل نکرد و بالاخره در دولت مغول را نواخت و به بهترین وجهی پذیرفته شد، در این همکاری هر دو طرف نیازهای بلندپروازانه خود را برآورده می‌ساختند. به‌این‌ترتیب فصل جدیدی در روابط و رفتار مغولان حاصل شد طوری که یک قرن پس از تشکیل حکومت در ایران با نیم‌قرن قبل از آن کاملاً متمایز هست زیرا با اعلان موجودیت امپراتوری مغول، فرآیند معماری متوقف و “با حمله مغول به ایران قسمت اعظم ابنیه و آثار تاریخی تخریب و معماری به دست فراموشی سپرده شد. در اثر این هجوم بسیاری از هنرمندان از میان رفتند و تا چند نسل نیز معماری بارز و قابل‌توجهی در ایران پای نگرفت و مقایسه این وضعیت با یک قرن بعدی و پدید آمدن شاهکارهای معماری در ایران، این دو دوره را باهم متمایز می‌کند.

تاریخ ایران پارها تحولاتی چنین دل‌خراش را تجربه کرده و از نو شکوفا شده است. تاریخ ایران مشحون از فتوحات درخشان شاهانه و مصائب دشوار بوده است. تمدن ایرانی در هر دو موقعیت روز به روز در شکفتگی و نمو بوده است. ایستادگی در برابر مصائب و از نو ساختن استقلال و حیات ملی با مصالحی تازه، در عین آنکه شکست هر امیدی را در دل‌ها شکسته، به عقیده بعضی از مورخان جدید از عظیم‌ترین خصائص یک ملت است.

رستاخیز مجدد معماری اسلامی ایران این بار با خیزش دوباره معماران و هنرمندان ایرانی با بهره گرفتن از سنت‌ها و روش‌هایی که از روزگاران کهن، بومی آذربایجان شده بود، شروع‌شده و با ساخت رصدخانه مراغه به‌عنوان اولین اثر ایلخانی، آغاز شد. ازاین‌پس سبک جدید معماری اسلامی ایران شامل دوره نخست شیوه آذری شکل می‌گیرد.

بدین ترتیب وقتی‌که نیم‌قرن ویرانگری مغولان در جانب غربی امپراتوری بزرگ مغول به تشکیل حکومت ایلخانی انجامید. دوران سازندگی آغاز شد و دستور ساخت اولین اثر معماری به‌عنوان رصدخانه صادر، ولی تجدید حیات معماری قدری مشکل می‌نمود. چون عمران و سازندگی سال‌ها دچار توقف یا رکود شده بود و روند معماری مشخصی برای شروع دوباره وجود نداشت. از زمان ساختمان آخرین ابنیه بزرگ تا این زمان، تقریباً دو نسل از طراحان و استادکاران بیکار مانده بودند.

مکان‌سنجی رصدخانه مراغه

در مورد مکان‌سنجی رصدخانه مراغه به دو نکته باید توجه داشت:

اول اینکه مقر موردتوجه هولاکو مراغه بود که به‌خصوص محل مناسبی برای او بود. زمین آن صاف بود و به‌وسیله رودخانه کوچکی آبیاری می‌شد و کوهستان خنک و خرم پشت سر داشت و در جلوی آن دشت صاف کنار دریاچه ارومیه قرار داشت که برای اسب‌های بی‌شمار اتباعش مرتع بسیار خوبی بود. همچنین مراغه در میان دو کانون احتمالی خطر گروه اسماعیلیه و خلافت بغداد واقع بوده و در صورت تجدید حیات امکان سرکوبی آن‌ها راحت‌تر بوده است.

از طرف دیگر مراغه مرکز توجه خواجه بود چون زمینه و بستر علمی فرهنگی آن برای تحقق اهداف خواجه کاملاً مناسب بود. مراغه در آن دوره مرکز آذربایجان بوده و کانون تجمع، تدریس، تحقیق و پژوهش دانشمندان برجسته‌ای بوده است. بر این اساس و برابر ثبت مورخین، شهر مراغه برای اجرای رصدخانه مناسب بود. “بعد از فتح بغداد در ماه شعبان سال ۶۵۷ هجری از طرف هلاکوخان فرمان شد که مولانای اعظم سعید، استاد البشر، سلطان‌الحکاء، خواجه‌نصیرالدین طوسی تفقده‌الله بغفرانه در موضعی که مصلحت داند جهت رصد ستارگان عمارتی سازد. در شهر مراغه اختیار رصد عالی بنیاد نهاد.

رصدخانه

ویژگی‌های معماری و معمار رصدخانه مراغه

از ویژگی‌های معماری رصدخانه مراغه به نکات زیر می‌توان اشاره داشت:

الف) معماری دستوری که به‌فرمان هلاکوخان توسط خواجه نصیر انجام شد. معماری دستوری اساس معماری عصر ایلخانی را تشکیل می‌دهد و تمام شاهکارهای معماری این دوره نظیر تخت سلیمان تکاب، ارک و مسجد علیشاه تبریز و گنبد سلطانیه زنجان از این قاعده مستثنی نبوده است.

ب) فراگیر بودن فضاهای کاربردی، طوری که در بنیاد رصدخانه، تأسیسات مختلف جنبی در کنار هم لحاظ شده و علاوه بر ساختمان رصدخانه و محل نصب ابزار و آلات رصدی، تأسیساتی برای تدریس و اقامت دانشمندان، مسجد، کوشک هلاکوخان، کتابخانه، کارگاه ریخته‌گری و… احداث‌شده بود.

دید کلی رصدخانه مراغه

درباره معمار اصلی مجموعه رصدخانه مراغه نام «فخرالدین احمد بن عثمان امین مراغی» ثبت‌شده است. مسئولیت ساختمان مسجد و کوشک محل اقامت هلاکو بر عهده مؤیدالدین عرضی سازنده آلات و ابزار نجومی رصدخانه بوده است. ساختمان رصدخانه برابر ذکر منابع مختلف ساختمانی عظیم و در کمال آراستگی بوده است.

مقایسه تطبیقی آثار مکشوفه از رصدخانه با معماری نوظهور و بومی آذربایجان

برابر آثار مکشوفه از حفاری‌های رصدخانه مراغه، در ساختمان رصدخانه از روش‌ها، تزیینات و مصالحی استفاده‌شده که قابل‌مقایسه با معیارهای معماری نوظهور و معماری بومی مراغه بوده است.

سبک معماری دوره ایلخانان مستقیماً از سبک آثار ساختمانی دوره سلجوقی اقتباس‌شده است ونمونه‌های معتبر معماری این دوره هنوز هم در مراغه پابرجاست.

شیوه جدید معماری پس از سال‌ها فاصله از شیوه رازی و متناسب با شرایط و اوضاع اجتماعی جدید با بهره‌جویی از معماری بومی آذربایجان که پلی بین شیوه رازی و آذری محسوب می‌شود به وجود آمد و دارای ویژگی‌های خاص خود بوده است. “شیوه آذری از آذربایجان و با به قدرت رسیدن هلاکوخان شروع شد. در این شیوه نسبت به دوره‌های پیشین گره چینی، گچ‌بری، کاشی‌کاری و سایر آرایگان رواج بیشتری یافتند.

برخی از ویژگی‌های برجسته شیوه آذری در دوره نخست به شرح زیر بوده است:

الف- پیمون‌بندی و بهره‌گیری از عناصر یکسان

ب- بهره‌گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری

پ- ساختمان‌های بزرگ و بلند و تکیه‌بر عمودیت

ت- نماسازی پس از اجرای ساختمان

ث- رواج انواع مختلف کاشی‌کاری در تزئینات ساختمان

همه این ویژگی‌ها در آثار مکشوفه از رصدخانه مراغه که در موزه مراغه (ایلخانی ایران) و موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران (مجری کاوش رصدخانه مراغه) موجودند قابل انطباق است. به‌طورکلی در تجدید حیات معماری عصر ایلخانی با توجه به آثار حاصل از سه فصل حفاری در رصدخانه مراغه، از مصالح بوم آورد منطقه استفاده‌شده است. سنگ‌های قلوه و سنگ‌های تراش از مصالحی بوده که در آثار معماری قبلی مراغه نیز استفاده‌شده و نیز آجرهایی که به علت فراوانی اکسید آهن در خاک رس منطقه به رنگ قرمز بوده استفاده‌شده است. این مصالح با مقتضیات معماری نوظهور تطبیق و در کنار تزیینات زیبای کاشی در نمای رصدخانه جلوه‌گر بودند.

* گزارش از ناصر دبیر، رئیس موزه مراغه (موزه ایلخانی ایران)

رصد خانه مراغه _بزرگترین رصدخانه جهان

در روزگاری که هنوز خبری از تلسکوپ و دوربین های نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانه ای را بنا کرد که سال ها به عنوان پیشرفته ترین رصد خانه جهان شناخته می شد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد و دستور ساخت آن را هلاکوخان مغول صادر کرده بود.

رصد خانه مراغه، که این روزها آثار کمی از آن به جا مانده است، یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به حساب می آید که درسال۶۵۷ بنا شد و در برپایی آن شخصیت های بزرگی مثل علامه قطب الدین فخرالدین مراغی، محی الدین مغربی، علی بن محمود نجم الدین الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته اند.

بنای این رصـدخانه ۱۵سال به طول انجامیده است و در این مدت به فرمان هلاکوخان که عاشق علم و فرهنگ بود، کتاب ها و ابزارهای علمی و نجومی زیادی در آن جمع شده است. این مجموعه تا سال ۷۰۳ هجری یعنی تا زمان سلطان محمّد خدابنده مشغول به کار و آباد بوده ولی بعد از آن به دلیل تغییر پایتخت و بی توجهی حکام، رفته رفته تخریب شد. حمدالله مستوفی در یادداشت های خود آورده است که این بنا در سال ۷۲۰ ویران بوده است. با این حساب عمر رصدخانه مراغه به یک قرن هم نرسیده است.

ساختمان اصلی این رصدخانه به شکل برجی استوانه‌ای ساخته شده است و در ساختمان‌های کناری آن یک کتابخانه و استراحتگاهی برای کارکنان در نظر گرفته شده است. برج مرکزی قطری به اندازه ۲۲ متر دارد و ضخامت دیوار آن به ۸۰ سانتی متر می رسد. در فضای داخلی آن هم یک راهرو و ۶ اطاق تعبیه شده بود که همه از جنس قلوه سنگ، لاشه، سنگ های تراش خورده و ملات گچ بوده اند. در ورودی برج آجری هم کاشی های بزرگ لعابدار در سه طرح و نوع مختلف به کار رفته است.

رصدخانه مراغه که این روزها به عنوان یک اثر تاریخی و جاذبه گردشگری شناخته می شود، مهم ترین کارکرد را در دنیای نجوم آن روزگار داشته است. به طوری که در این رصدخانه کتاب‌خانه‌ای با بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی وجود داشته که در نوع خود در دنیا بی نظیر است. بد نیست بدانید که این رصدخانه فقط مخصوص رصد ستارگان نبوده و در دوره خود، شبیه یک سازمان علمی گسترده عمل می کرد که بیشتر شاخه‌های علمی در آن تدریس می شد.

رصد خانه مراغه

الگوبرداری از رصدخانه مراغه در کشورهای دیگر

در آن زمان به دلیل ارتباط علمی که بین دو کشور ایران و چین به دلیل چیرگی قوم مغول بر این دو سرزمین برقرار شده، دانشمندی چینی به نام «فائو مون جی» در این مرکز فعالیت داشته است. در آن زمان امپراطور چین به نام قوبیلای قان و بردار هلاکوخان، کارشناس هایی برای الگوبرداری از رصدخانه مراغه به ایران آمد و پس از بازگشت به چین رصدخانه ای را به همان شیوه ساختند.

به غیر از این دو، رصدخانه های استانبول و هند نیز از روی رصدخانه ایران در مراغه الگوبرداری کرده اند و حتی رصدخانه های بزرگ غرب همچون رصدخانه های تیکو براهه در حوالی دانمارک و کپلر از این رصدخانه الهام گرفته اند.

رصد خانه مراغه

مختصری درباره تاریخ تخریب رصدخانه مراغه

در خصوص رصدخانه ایران در مراغه اسنادی وجود دارد حاکی از این که، بنای رصدخانه های اوجین در هندوستان، منزو در بنارس، اورانین برگ در دانمارک و رصدخانه شانگهای چین نیز با الهام از رصدخانه مراغه ساخته شده اند.

بنابر نوشته هایی قدیمی حاکی از آن است که این بنا در حدود سال ۷۲۰ هجری، کاملا تخریب شده و تنها ویرانه هایی از آن باقی ماند. تحقیقاتی که روی این بنا انجام شد، حاکی از آن است که رصدخانه ایران در مراغه به دستور دولت آن زمان تخریب شده است.

برخی از کارشناسان نیز بر این باور هستند که در زمان الع بیگ (پادشاه سلسله تیموری) با احداث رصدخانه سمرقند به دستور او، دانشمندان مراغه ای را تشویق می کردند که به سمت سمرقند بروند در صورتی که آن ها از این امر سرباز می زدند و ترجیح می دادند که برای انجام مطالعات خود در رصدخانه مراغه بمانند. از همین رو الغ بیک دستور تخریب رصدخانه مراغه را صادر کرد. نوع تخریب بنا و بقایای برجای مانده از جمله کف پوش های ناقص نشان می دهد که احتمالا مردم محلی با آگاهی از تخریب رصدخانه، تقاضا می کنند تا در این فرصت از مصالح به کار رفته در بنا استفاده نمایند و به این ترتیب فقط پی این بنا باقی می ماند.

رصد خانه مراغه

قسمت های مختلف رصدخانه مراغه

در دهه ۱۳۵۰ یک باستان شناس و استاد دانشگاه به نام پرویز ورجاوند به همراه همکارانش اقدام به کاوش در محوطه باستانی رصدخانه ایران در مراغه آغاز نمودند و دست به شناسایی قسمت های مختلف این سازه ی علمی و برجسته در زمان خود کردند.

نزدیک به ۱۷ واحد معماری در تپه های رصدخانه کشف شد که یکی از آن مربوط به تاسیسات بعد از ویرانی رصدخانه می باشد و بقیه موارد واحدهایی هستند که در کنار هم مجموعه ی علمی رصدخانه مراغه را تشکیل داده اند. این واحدها در دو دسته قرار می گیرند که عبارتند از:

واحدهایی که مستقیما در کار فعالیت ها و تحقیقات نجومی مورد استفاده داشتند.

واحدهایی که از آن ها به عنوان واحدهای وابسته به مرکز علمی فعالیت می کردند و کاربردهایی ویژه ای همچون کتابخانه، مدرسه، کارگاه ریخته گری و ابزار سازی داشته اند.

با تحقیقاتی که در این منطقه صورت گرفت، مشخص شد ساختمان اصلی رصدخانه ایران در مراغه به شکل برجی استوانه ساخته شده و همچنین ساختمان هایی که در محوطه قرار دارند در میان آن ها یک کتابخانه و محلی برای اقامت کارکنان وجود داشته است.

بخش های مختلف رصدخانه ایران در مراغه:

  • برج مرکزی رصدخانه و واحدهای مدور پنج گانه
  • مدرسه، جهت آموزش محققان جوان در رشته هایی مثل نجوم، نور، ریاضیات، فیزیک و هندسه.
  • کتابخانه ای عظیم با کتاب های معتبر
  • سرای استادان و پژوهشگران
  • کارگاه بزرگ (احتمالا آزمایشگاه) متعلق به دانشمندان
  • امکاناتی همچون مسجد، مدرسه و چاه آب.

برای دیدن این رصدخانه، باید به شهرستان مراغه در ۱۴۷‬کیلومتری جنوب تبریز سری بزنید و آن را در زیر در گنبد سفید رنگی که برای محافظت از بقایای آن ساخته شده، ببینید.

مرتبط:رصدخانه ایران در مراغه ۸۰۰ ساله شد

رصدخانه ایران در مراغه ۸۰۰ ساله شد

از زمان های دور تاکنون ایرانیان در علوم مختلف دست داشته اند؛ آثار باقی مانده از دوران های حاکی از این است که ایرانی ها در هر دوره تاریخی نسبت به زمان خود پیشرفت های بسزایی داشته اند و این موضوع را در ساخت بناها و شهرسازی خود نیز تا حدی نشان داده اند. ۸۰۰ سال پیش در چنین روزی اولین رصدخانه ایران در مراغه ساخته شد و همین خود یکی از شگفت انگیزترین آثار باقی مانده از دوران باستانی ایران به شمار می رود.

بنابر گزارش خبرگزاری های رسمی کشور، ۸۰۰ سال پیش در چنین روزی اولین رصدخانه ایران در مراغه ساخته شد. روزگاری که هیچ جای دنیا خبری از  دستگاه های پیشرفته نظیر تلسکوپ و دوربین های نجومی نبود، دانشمند ایرانی به نام خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانه را در استان تبریز بنا کرد که سال ها از آن عنوان پیشرفته ترین رصدخانه ی جهان نام می بردند و محلی برای مطالعه های فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی به شمار می رفت. این رصدخانه در دوره حکومت هلاکوخان ساخته شد و در حال حاضر از آن به عنوان یک آثار باستانی کشور یاد می شود. رصدخانه ایران در مراغه یک یادگار از دوره طلایی علم و فرهنگ ایران باستان و دانشمند بزرگ ایران خواجه نصیرالدین طوسی است که به دست او و با همراهی عده ای از فضلا و دانشمندان بنا شده است.

آنچه جالب است بدانید این است که کاربری رصدخانه مراغه تنها بررسی ستارگان نبود بلکه یک سازمان علمی عظیمی بود که بیشتر شاخه های دانش در آن درس داده می شد و از مشهورترین دانشمندان آن زمان قطب الدین شیرازی، کاشف علت اصلی تشکیل رنگین کمان نیز بوده است.

 

این رصدخانه در شهر مراغه بر روی تپه ی ۱۱۰ متری صدر داغی مراغه واقع شده است. قرار گیری این رصدخانه در ارتفاعات باعث شده تا از بیشتر مناطق شهر قابل دیدن باشد و چشم انداز زیبایی به دریاچه ارومیه داشته باشد. بنا به درخواست خواجه نصرالدین طوسی، بنای این رصدخانه توسط معمار معروف آن دوران یعنی فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی ساخته شد. ساخت این رصدخانه در حدود ۱۳ سال به طول انجامید. در تپه رصد خانه مراغه در مجموع ۱۷ واحد معماری کشف شده است. یکی از این واحد ها متعلق به تاسیسات بعد از ویرانی رصد خانه است و باقی واحد ها، مجموعه علمی رصد خانه مراغه را تشکیل می دادند. واحد های کلی در دو دوسته قرار می گیرند. واحد هایی که در تحقیقات و فعالیت های نجومی به طور مستقیم کاربرد داشته اند و واحد های وابسته به مرکز علمی رصد خانه، که کاربرد های مختلفی از جمله کارگاه های ابزار سازی و ریخته گری، مدرسه و کتابخانه داشتند.

blank

الگوبرداری از رصدخانه مراغه در کشورهای دیگر

در آن زمان به دلیل ارتباط علمی که بین دو کشور ایران و چین به دلیل چیرگی قوم مغول بر این دو سرزمین برقرار شده، دانشمندی چینی به نام «فائو مون جی» در این مرکز فعالیت داشته است. در آن زمان امپراطور چین به نام قوبیلای قان و بردار هلاکوخان، کارشناس هایی برای الگوبرداری از رصدخانه مراغه به ایران آمد و پس از بازگشت به چین رصدخانه ای را به همان شیوه ساختند.

به غیر از این دو، رصدخانه های استانبول و هند نیز از روی رصدخانه ایران در مراغه الگوبرداری کرده اند و حتی رصدخانه های بزرگ غرب همچون رصدخانه های تیکو براهه در حوالی دانمارک و کپلر از این رصدخانه الهام گرفته اند.

مختصری درباره تاریخ تخریب رصدخانه مراغه

در خصوص رصدخانه ایران در مراغه اسنادی وجود دارد حاکی از این که، بنای رصدخانه های اوجین در هندوستان، منزو در بنارس، اورانین برگ در دانمارک و رصدخانه شانگهای چین نیز با الهام از رصدخانه مراغه ساخته شده اند.

بنابر نوشته هایی قدیمی حاکی از آن است که این بنا در حدود سال ۷۲۰ هجری، کاملا تخریب شده و تنها ویرانه هایی از آن باقی ماند. تحقیقاتی که روی این بنا انجام شد، حاکی از آن است که رصدخانه ایران در مراغه به دستور دولت آن زمان تخریب شده است.

برخی از کارشناسان نیز بر این باور هستند که در زمان الع بیگ (پادشاه سلسله تیموری) با احداث رصدخانه سمرقند به دستور او، دانشمندان مراغه ای را تشویق می کردند که به سمت سمرقند بروند در صورتی که آن ها از این امر سرباز می زدند و ترجیح می دادند که برای انجام مطالعات خود در رصدخانه مراغه بمانند. از همین رو الغ بیک دستور تخریب رصدخانه مراغه را صادر کرد. نوع تخریب بنا و بقایای برجای مانده از جمله کف پوش های ناقص نشان می دهد که احتمالا مردم محلی با آگاهی از تخریب رصدخانه، تقاضا می کنند تا در این فرصت از مصالح به کار رفته در بنا استفاده نمایند و به این ترتیب فقط پی این بنا باقی می ماند.

blank

قسمت های مختلف رصدخانه مراغه

در دهه ۱۳۵۰ یک باستان شناس و استاد دانشگاه به نام پرویز ورجاوند به همراه همکارانش اقدام به کاوش در محوطه باستانی رصدخانه ایران در مراغه آغاز نمودند و دست به شناسایی قسمت های مختلف این سازه ی علمی و برجسته در زمان خود کردند.

نزدیک به ۱۷ واحد معماری در تپه های رصدخانه کشف شد که یکی از آن مربوط به تاسیسات بعد از ویرانی رصدخانه می باشد و بقیه موارد واحدهایی هستند که در کنار هم مجموعه ی علمی رصدخانه مراغه را تشکیل داده اند. این واحدها در دو دسته قرار می گیرند که عبارتند از:

واحدهایی که مستقیما در کار فعالیت ها و تحقیقات نجومی مورد استفاده داشتند.

واحدهایی که از آن ها به عنوان واحدهای وابسته به مرکز علمی فعالیت می کردند و کاربردهایی ویژه ای همچون کتابخانه، مدرسه، کارگاه ریخته گری و ابزار سازی داشته اند.

با تحقیقاتی که در این منطقه صورت گرفت، مشخص شد ساختمان اصلی رصدخانه ایران در مراغه به شکل برجی استوانه ساخته شده و همچنین ساختمان هایی که در محوطه قرار دارند در میان آن ها یک کتابخانه و محلی برای اقامت کارکنان وجود داشته است.

بخش های مختلف رصدخانه ایران در مراغه:

  • برج مرکزی رصدخانه و واحدهای مدور پنج گانه
  • مدرسه، جهت آموزش محققان جوان در رشته هایی مثل نجوم، نور، ریاضیات، فیزیک و هندسه.
  • کتابخانه ای عظیم با کتاب های معتبر
  • سرای استادان و پژوهشگران
  • کارگاه بزرگ (احتمالا آزمایشگاه) متعلق به دانشمندان
  • امکاناتی همچون مسجد، مدرسه و چاه آب.

 

محققان در پی کاوش در بقایای رصدخانه ایران در مراغه، توانستند طرحی از برج مرکزی آن را به دست بیاورند که شکلی استوانه ای داشته است. طبق این تحقیقات، قطر این برج در حدود ۲۲ متر بوده است و در ساخت آن از انواع سنگ، اجر، گچ و کاشی استفاده شده است.

در حال حاضر گنبدی سفید رنگ برای محافظت از بقایای این رصدخانه روی آن کشیده شده است و شباهتی با ساختار اصلی این رصدخانه در گذشته ندارد. این اثر باستانی جز یکی از جاذبه های گردشگری داخلی و خارجی ایران محسوب می شود و با استقبال خوبی از طرف بازدیدکنندگان روبرو می باشد.

مرتبط:

مراغه ، نگین آذربایجان

مراغه ، نگین آذربایجان

مراغه را بیشتر، با رصدخانه تاریخی‌اش می‌شناسیم . رصدخانه‌ای که از سوی دانشمند، فیلسوف و منجم بزرگ، خواجه نصیرالدین طوسی پایه‌گذاری شد و در عصر خود به خواستگاه علم و دانش، اندیشه و مرکز گردهمایی دانشمندان بزرگ آن زمان تبدیل شد.

blank

آورده اند که در این رصدخانه ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی فراهم شده بود. رصدخانهٔ مراغه فقط مخصوص رصد ستارگان نبود و یک سازمان علمی گسترده بود که بیش‌تر شاخه‌های دانش در آن، درس داده می‌شد و مشهورترین دانشمندان آن عصر، از جمله قطب‌الدین شیرازی، کاشف علت اصلی تشکیل رنگین کمان در آن‌جا جمع شده بودند.

blank

وقتی در کتب تاریخی دنبال نام مراغه می گردیم، قدمت آن به میلیون ها سال قبل، دوره دوم و سوم زمین شناسی و قبل از فوران آتشفشان کوه سهند می رسد. فسیل های مکشوفه از ۳۲ گونه پستانداران عظیم الجثه و ۲ جنس از پرندگان ماقبل تاریخ، آن را به بهشت فسل جهان معروف کرده است.

مراغه شهری است زیبا و سرسبز که رود پر آب و خروشان «صافی» از میان آن گذشته و طراوت زایدالوصفی به این شهر داده است.

blank

رودخانه صافی که از دل کوه سهند سرچشمه گرفته و در پشت سد بزرگ خاکی علویان این شهر گرد آمده و اندوخته شده، آرام آرام زلال وجودش را در رگ های شهر جاری می کند. ساحل سرسبز و دلنشین این رود، رهگذران خود را محسور کرده و بی اختیار آنها را به درنگ و تماشا وا می دارد.

صدای مرغابی های سرخوش و نورافشانی رنگارنگ فضای با طراوت و سرسبز اطراف رود صافی، واقعا روح عابران را نوازش و دقایقی آنها را از فضای پیچیده و درهم زندگی آهنی، جدا کرده و دررخوت لذت ناک عصرگاهی فرو می برد.

blank

blankشهر مراغه تاریخ بسیار کهنی دارد. این، از بناهای تاریخی و یادبودهای سالمند آن هویداست. این شهر از دوران قبل از اسلام‌، آباد بوده‌ است اما قرن‌های ۱۲ تا ۱۴ میلادی دوران رشد و شکوفایی آن است؛ مراغه به لحاظ بافت غنی تاریخی و فرهنگی، با بیش از ۳۰۰ اثر ثبت شده ملی، جزء ۱۰ شهر برتر تاریخی کشور محسوب می‌شود. گنبدهای سرخ، کبود، مدور، غفاریه، مقبره آقالار، معبد مهر ورجوی، یخچال طبیعی مرادیان، کلیسای هوانس مقدس و مساجد بیشمار تاریخی که حاکی از قدمت و عظمت این شهر باستانی است.

blank

مزار اوحدی مراغه ای شاعر قرن هفتم و هشتم هجری قمری سالیانه پذیرای هزاران ادیب، شاعر و فرهیخته است و اشعار این شاعر و عارف نامدار ورد زبان دوستاران شعر و شاعری است . دیوان قصاید، غزلیات، ده نامه منطق العشاق و مثنوی جام جم از آثار این شاعر نامی است و لسان الغیب حافظ شیرازی از وی به عنوان پیر طریقت خود یاد کرده است.

blank

غار هامپوئیل(غار کبوتر) نشسته بر سینه یکی از رشته کوه های اطراف شهر مراغه، از جاذبه های طبیعی و بکر آن به شمار می رود. دالان های متعدد، چاه های مخوف و قندیل های آهکی آویزان از دیواره های این غار، آن را بسیار دیدنی کرده است.

باغات بیشمار گردو، سیب، انگور، بادام، زردآلو، آلبالو، و گندمزارهای گسترده در سینه دشت های مراغه، این شهر را به آباد شهر و باغ شهر ایران تبدیل کرده است. عسل طبیعی دامنه های سهند، کره ناب، پنیر سنتی روستایی، سجوق، باسلوق، حلوای مخصوص، شیرینی چای، صابون مخصوص مراغه، سوغاتی های آبداری است که مهمانان را مجذوب خود کرده و توبره شان را پر می کنند.

blank

blank

blank

مراغه از نظر وسعت و جمعیت، دومین شهر بزرگ استان آذربایجان شرقی پس از تبریز است. این شهر در ۱۳۵ کیلومتری جنوب مرکز استان واقع شده‌ و استان های آذربایجان غربی و شرقی و کردستان و استان تهران ازطریق شهرستان مراغه در ارتباط هستند.

blank

blank

blank

سالانه گردشگران خارجی و ایرانی زیادی از مراغه دیدن می‌کنند. مراغه با فضای سبز وباغهای متعدد در داخل شهر همچنین رودخانه زیبای صوفی چای که از مرکز شهر می‌گذرد یکی از مهمترین مراکز توریستی و گردشگری در استان آذربایجان شرقی به حساب می‌آید، خیابان‌های مشجر ودرختان سر به فلک کشیده زیبایی خاصی به مبلمان شهر مراغه بخشیده‌ است.

منبع:آنا

blank

blank