نوشته‌ها

گواتر _به آخر ایران خوش آمدید

گواتر روستایی است كه فقط خیابان‌هایش جدول‌بندی شده‌اند اما آسفالت ندارد. همه با هم قوم و خویشند و بلوچ. همه صیادند.

در منتهی الیه جنوب شرقی ایران، درآخرین نقطه مرزی آنجا كه شهرستان چابهار به خط تماس با مرز پاكستان می رسد، بندری كوچك و قدیمی قرار گرفته كه چند صباحی است برای سرمایه گذاران كشورمان نامی آشنا شده است. آنجا گواتر است؛ بندری آن سوی ناكجای جغرافیای تاریخ.

گواتر، تكه كوچكی از سرزمین بلوچستان است. بلوچستان زادگاه تنها دونلی نواز جهان، بلوچستان زادگاه دادشاه و گواتر برگوشه ای از گستره این خاك همچنان ایستاده است و خوابش نمی‌برد.

قدیمی‌ترین سند ایرانی، كتیبه های میخی  داریوش، نام این سرزمین را «ماكا» ضبط كرده است. بعد از اسلام این سرزمین «مكران» نام گرفت كه درحال حاضر منطقه جنوبی بلوچستان نیز به نام «مكران» معروف است.

مردان و زنان گواتر، بلوچ بوده و ارتباط خویشی با همنوعان خود در گوادر پاكستان دارند. كدخدای گواتر سندی دست نویس، به سال ۱۳۰۹ هـ . ق در دست دارد كه «لشگرخان سردار زهی» حاكم گواتر، در زمان ناصرالدین شاه، ۲۵ هزار هكتار از زمین های گواتر تا دشت بریس را به اجدادش فروخته است.

«كچو»، «بریس»، «كوشات» و «پسابندر» را هم باید پشت سر بگذاری تا به گواتر و خلیج آن برسی. گواتر روستایی است كه فقط خیابان‌هایش جدول‌بندی شده‌اند اما آسفالت ندارد. همه با هم قوم و خویشند و بلوچ. همه صیادند. آنها ماهی «حلوا» و «شوریده» صید می‌كنند. برای ماهی حلوا ظهر می‌روند به دریا و تور می‌اندازند و بامداد تور را جمع می‌كنند. برای صید شوریده نیز عصر راهی دریا می‌شوند و بامداد تور را جمع می‌كنند. گواتر و جنگل‌های «حرا»یش آخر ایرانند!

لذیذترین ماهی‌های جنوب؛ كشورمان را اینجا، صیادان آخرین نقطه ایران در جنوب شرقی كشور صید می‌كنند. برای رسیدن به این روستا باید كوه‌های مینیاتوری را پشت سر بگذاری و بعد به ناگاه دریای آبی به استقبالت می‌آید. جاده‌ای كه از چابهار به گواتر ختم می‌شود جاده‌ای باریك است.

 

 

 

 

 

گواتر، كه در جنوب شرقی ایران، آخرین آبادی است، هم اكنون به یكی از قطب های امیدبخش در افزایش صادرات غیرنفتی تبدیل شده است.