نوشته‌ها

بادگیرهای چپقی در سیرجان

سیرجان کرمان در کنار تمام جذابیت هایش، یک ویژگی منحصر به فرد دارد که در هیچ جای دیگر ایران مشابهش را نمی بینید؛ بادگیرهای چپقی رو به آسمان!

این چپق ها البته با چپق هایی که قدیمی ها دود می کردند تفاوت زیادی دارد. آنها بادگیرهایی هستند که با آجر و ملات ساخته شده اند و وظیفه شان خنک کردن خانه سید علی اصغر رضوی بوده است.

او یکی از پزشکان شهرستان سیرجان در دوره پهلوی اول بوده که حالا بادگیرهای خانه اش در بلوار دکترصادقی، کوچه حاج رشید به عنوان یک میراث ملی شناخته شده و در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شماره ۶۴۶۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

ماجرای ساخت این بادگیرهای چپقی، به کشف معمار آنها، سید مهدی شجاعی برمی گردد. او که در یک سفر دریایی متوجه تهویه خوب استراحتگاه کشتی شده بود، با کمی دقت متوجه فرم خاص دودکش های کشتی شد و نتیجه گرفت اگر آنها را در بادگیرهای خانگی استفاده کند، می تواند هوای خنک تری را به داخل خانه بکشاند.

بادگیر چپقی مانند برجک هایی هستند که روی بام خانه های کویری ساخته می شوند و در قسمتی از آن یک حوضچه قرار دارد. بادگیرها باد را به داخل هدایت می کنند و با برخورد باد به آب حوضچه، فضا خنک می شود.

بادگیرهای چپقی اما به جای فضای مکعبی شکل خارجی، چند لوله‌ خم زانویی دارند که با شبکه های هندسی منظمی به هم مرتبطند و باد را از جهت های مختلف به خانه هدایت می کنند. البته زیبایی این بادگیرهای چپقی فقط به خاطر فرم خاص آنها نیست. بدنه خارجی لوله های بادگیر با قطعات کوچک آجرهای هندسی شش ضلعی تزئین شده و جلوه زیبایی به بنا داده است.

اگر دوست دارید نمونه های دیگری از بادگیرها چپوقی را ببینید، باید راهی شهرهای کویری دیگری مثل یزد، گناباد، طبس، کرمان، بم و زاهدان شوید.

بادگیرهای چپقی این شهرها از معروف ترین نمونه های معماری سنتی کویر ایران هستند و البته شکل ظاهری شان تقریبا به هم شباهت دارد. یعنی مکعب های چهارگوشی که در دیوارهای چهارگانه آنها چند سوراخ و شکاف تعبیه شده است.

مرتبط:

باغ اسرار آمیز سیرجان

باغ اسرار آمیز سیرجان

باغ سنگی اسرار آمیز سیرجان از جاذبه‌ های استان کرمان و شهر سیرجان است.

کرمان سرزمینی مملو از زیبایی و تحیر دارای جاذبه های گردشگری بسیاری است .بناهای تاریخی و گنبد جبلیه که با شیر شتر ساخته شده تا افسانه کرم شب تاب قلعه دختر از گرمترین نقطه زمین تا حکایت خانه های سنگیش که در دل کوههای میمند کنده شد و از دهکده زیبای کوتوله های شهداد تا شهر دقیانوس در کرانه رودخانه هلیلی رود ،همگی باعث جذب گردشگران به این مکان ها می شود.

اما حکایت باغی بزرگ که درختان چوبیش میوه هایی از سنگ داده اند و این روزها به سوژه عکاسان و گردشگران تبدیل شده است .

جالب است بدانید باغ سنگی سیرجان باغی ست اسرار آمیز که شبیه به هیچ یک از باغ های دیگر نیست.

درختان کوتاه و بلند این باغ همگی خشک و بی بار ، به صورت منظم و با فاصله از هم بدون ریشه در خاک قرار گرفته اند.

میوه های باغ سنگی

سنگ ها ی بزرگ و کوچک در نظمی نامعین با سیم های ضخیم و طناب های بلند و محکم از شاخه های این درختان آویزان شده اند و میوه درختان را تداعی می کنند .

درویش خان این باغ را به یاد و به جای باغ واقعی از دست رفته اش ساخته بوده است.

در خصوص پیدایش این باغ گفته می شود که در سال ۱۳۴۰ هجری شمسی ، درویش خان اسفندیار پور از کشاورزان و زمین داران منطقه ، در جریان اصلاحات ارضی ، مقدار زیادی از زمین های خود را از دست می دهد .

او که از نعمت تکلم و شنیدن محروم بوده است ، به نشانه اعتراض ، درخت های خشک شده باغش را با سنگ ها تزیین می کند.

درویش خان تمام سال های عمر خود را برای ساخت این باغ سنگی صرف کرد و از تکنیک های ویژه ای استفاده نمود که اسرارش نا گفته در دل خاک رفتند.

این باغ سنگی با وسعت ۱۰۰۰ متر ۱۸۰و درختی که در آن کاشته شده اند و سنگ هایی که مانند میوه از آن آویزان است حس غریب و گاهی هولناکی را به این باغ داده است.

آویزان کردن هر سنگ و احداث هر یک از درختان که طی سال های متمادی به انجام رسید برای شخص درویش خان از معنای خاصی برخوردار بوده است ، چراکه هرگاه در زندگی اش اتفاقی روی می داد یک سنگ و درخت جدید بنا می کرد.

برای مثال زمانی که نوه اش به سربازی می رود سنگی گرد، همانند سری تراشیده ، را به ردختان آویزان می کند ودر روزهای خاص بنا به تفکرش در ختی دیگر را در خصوص آن روز برپا می کرد.

راز سنگ های سوراخ دار

یکی از عجایب باغ سنگی سیرجان این است که بیشتر سنگ های این باغ، دارای سوراخی هستند که شاخه ها از آن رد شده اند.

شایعات متفاوتی در این مورد نیز وجود دارند. برخی معتقدند که این سنگ ها در یک مکان مشخص بوده اند که درویش خان آن را پیدا کرده بوده و به اینجا می آورده و برخی نیز می گویند که خود او سنگ ها را به این شکل در می آورده است.

باغ سنگی

زندگی درویش خان و با غ سنگی اش دو بار توسط پرویز کیمیاوی به تصویر در آمده است. پیکر درویش خان در ۹۰سالگی در باغ سنگی به خاک سپرده شد.

این باغ در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان ، روستای میاندوآب ، دهستان بلورد قرار دارد.

حکایت باغی خشک که میوه های سنگی دارد/ درویش خان راز باغ را با خود برد

باغ سنگی سیرجان که تنه درختانش خشکیده و به جای میوه از شاخه درختانش سنگهای کوچک و بزرگ آویزان است حکایت غریبی است از مردی که در مقابل سختیهای روزگار یکی از زیباترین موزه های هنر انتزاعی را در میانه بیابان برپا کرد.

کرمان سرزمینی مملو از زیبایی و تحیر است از بناهای تاریخی و گنبد جبلیه اش که با شیر شتر ساخته شده تا افسانه کرم شب تاب قلعه دخترش از گرمترین نقطه زمینش تا حکایت خانه های سنگیش که در دل کوههای میمند کنده شد و از دهکده زیبای کوتوله های شهداد تا شهر دقیانوس در کرانه رودخانه هلیلی رود اما حکایت باغی بزرگ که درختان چوبیش میوه هایی از سنگ داده اند و این روزها به سوژه عکاسان و گردشگران تبدیل شده است حکایتی شندینی تر است.

در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان در جاده سیرجان – بافت دهستانی است به نام بلورد و روستایی میاندو آب نام.

این روستا نه به دلیل زیبایی هایش شهرت دارد و نه به محصولات کشاورزیش این روستا به دلیل وجود یک باغ عجیب شهیر شده است.

باغی شش گوش با صدها درخت بارور اما این باغ با سیار باغها بسیار متفاوت است و نه نیاز به آب دارد و نه آفتاب اما سالهاست درختانش سربلند ایستاده اند و ایستادگیشان را مدیون پیر مردی کر و لال هستند که تک تک آنها را با دستانش و در سکوت و بهت روستائیان و گردشگران کاشت.

حکایت یک باغ عجیب که درختانش میوه سنگی می دهند

درختان این باغ تشکیل شده اند از تنه های درختان خشکیده و سنگهایی که از شاخ و برگ درختان آویزان است.

داستان این باغ از آنجا آغاز شد که درویش خان اسفندیاری که از زمین داران سیرجان محسوب می شد در سال ۱۳۴۰ پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی میزان قابل توجهی از زمینهای خود را از دست داد و در نهایت به دلیل عدم آبیاری زمینهای بارورش که سالها برای آبادی آنها تلاش کرده بود جلوی چشمانش خشک شد.

blank

درویش خان که این ظلم را بار سنگینی بر دوش خود و خانواده اش می دید پریشان شد و در صحرای مجاور یکی از باغهایش که پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی کاملا خشک شده بود چادر زد.

شایعات متفاوت از انگیزه باغبان باغ سنگی

پس از آن اقدام به ایجاد این باغ کرد اما اینکه دلیل اصلی ایجاد این باغ چه بوده است حکایتهای مختلفی دارد اما به دلیل کر و لال بودن درویش خان هیچ گاه راز احداث این باغ مشخص نشده است.

نکته عجیب اینکه در برخی موارد تنه های درختان خشک شده و سنگهای عظیمی که به آنها اویزان شده است آنقدر بزرگ است که مشخص نیست این مرد چگونه از پس احداث باغ سنگی برآمده است.

در سال ۱۳۵۵ پرویز کیمیاوی بعد از بازدید از این باغ شگفت انگیز تصمیم گرفت که فیلمی از زندگی خان بسازد که در آن درویش خان و خانواده اش نقشهای اصلی را ایفا می کردند این فیلم توانست جایزه های بسیاری را در جشنواره های داخلی و خارجی از جمله جشنواره خرس نقره ای فیلم برلین را کسب کند.

blank

در این فیلم نشان داده شده است که پس از خشک شدن باغهای درویش خان، وی در چادری نیمه شب درحال استراحت بوده که خواب باغی را می بیند از سنگ، پس از آنکه از خواب بیدار می شود به جستجوی سنگها می رود و در بستر رودخانه و کوه نزدیک به باغش سنگهای سوراخ شده ای را می یابد و آنها را با طی چندین کیلومتر راه به محل احداث باغ می آورد و از تنه درختان آویزان می کند.

از خواب نما شدن تا اعتراض به خشک شدن باغها

اما خانواده درویش خان چیز دیگری را می گویند، به گفته خانواده درویش خان به دلیل اینکه خان گنگ بوده و نمی توانسته اعتراض خود را به از دست دادن زمینهایش بیان کند این باغ را به سبب نشان دادن اعتراض به ظلمی که بر وی رفته بنا کرده است.

درویش خان که زندگی خود را از دست رفته می دیده است ابتدا تنه درختان باغ خشک شده اش را از خاک بیرون می آورد و بعد به محل احداث باغ منتقل می کند و در نهایت به گفته روستائیان گودالی به عمق یک متر حفر می کرده و تنه درخت را در آن استوار می کرده است.

برای تهیه سیم برای اتصال سنگها به تنه درختان لاستیکهای فرسوده خودروها را جمع می کرده آتش می زده و بعد سیم درون آن را خارج می کرده است.

راز سوراخ بودن سنگها

اما در این میان چند نکته عجیب وجود دارد نخست اینکه تمام سنگهایی که به درختان متصل شده اند به طرز ماهرانه ای سوراخ شده اند در حالیکه هیچ دستگاهی برای سوراخ کردن سنگها وجود نداشته و به نظر می رسد سنگهایی که سوراخ شده اند به وسیله درویش خان از اطراف و به خصوص از کوه نزدیک به باغ جمع آوری می شده است.

blank

برخی از سنگها آنچنان بزرگ هستند که یک مرد تنومند به سادگی نمی تواند آنها را جمع آوری کند.

دوم اینکه پس از مرگ درویش خان یکی از درختان فرو می ریزد و برای سرپا کردن دوباره آن چندین مرد از روستای اطراف به زحمت توانستند درخت را استوار و سنگها را مجددا آویزان کنند با این وجود باید گفت درویش خان تمام سالهای عمر خود را برای ساخت این باغ سنگی صرف کرده است و برای ساختش از تکنیکهای ویژه ای استفاده کرده که با مرگش آنها را به گور برده است.

باغ سنگی آینه ای از زندگی درویش خان

از سوی دیگر یک نکته دیگر نیز قابل توجه است آویزان کردن هر سنگ و احداث هر یکی از درختان که طی سالهای طولانی انجام شده است برای شخص درویش خان از معنای خاصی برخوردار بوده است بطوریکه هر گاه در زندگی درویش خان اتفاقی روی می داده است یک سنگ و درخت جدید بنا می کرده است.

blank

مثلا وقتی نوه اش به سربازی می رود سنگی گرد همانند سری تراشیده را به درختی آویزان می کند و اگر روز خاصی بوده درختی دیگر را بنا به تفکرش در خصوص آن روز برپا می کرده است.

آنچه که مسلم است درویش خان هیچ گاه فکر نمی کرد که روزی این باغ که از تفکراتش نشات گرفته تبدیل شود به مرکز توجه گردشگران و عکاسان.

و سرانجام درویش خان در ۱۹ فروردین سال ۱۳۸۶ و در سن ۹۰ سالگی در کنار درختانش جان باخت و همانجا نیز دفن شد.

اما پس از درویش خان دیگری کسی به فکر سامان دادن به باغ خان نبود. اما کیمیاوی در سال ۱۳۷۳ یک بار دیگر برای اینکه ببیند پیر مردی که درباره زندگیش فیلم ساخته چه روزگاری دارد به این باغ سر زد و فیلمی دیگر از شرایط آن زمان باغ تهیه کرد و پس از پخش این فیلم مسئولان مربوطه قول همکاری برای حصار کشی باغ و ساماندهی اش دادند اما تاکنون هیچ اقدام مناسبی برای این باغ صورت نگرفته است.

امروز هر چند باغ درویش خان اسفندیارپور همچنان محل توجه گردشگران داخلی و خارجی است اما عدم توجه به باغ سنگی درویش خان و عدم حمایت از ساماندهی این باغ موجب شده است که باغ سنگی خان در معرض تخریب و آسیب جدی قرار گیرد.

منبع:همشهری

تاب‏های رنگی شیریکی پیچ در دستان زنان سیرجانی

سیرجان مبدا اصلی گلیم شیریکی پیچ‌ است، پیشینه گلیم شیریکی پیچ در استان کرمان را باید در قدمت حضور ایلات و عشایری که در زمینه قالی و گلیم عشایری سیرجان فعالیت می‌کردند، جستجو کنیم. آنچه که مشخص است؛ شهرستانهای بافت و سیرجان از نظر موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی در زمینه اسکان و رونق زندگی عشایری مطرح بوده اند و بیشترین تولید گلیم در استان کرمان در این مناطق می‌باشد؛ البته شهرستان‌های دیگر استان نیز در تداوم زندگی عشایری نقش آفرین هستند.

شیریکی‌پیچ نام نوعی گلیم است که به دودسته سوزنی و گلیم قالی تقسیم می‌شود؛ این گلیم در نوع خود منحصر به فرد و متفاوت است؛ گلیم شیریکی پیچ در گذشته صرفاً به صورت گلیم بافته می‌شده ‌است اما امروزه به شکل ترکیبی از گلیم و قالی بافته می‌شود، شایان ذکر است که گلیم شیریکی پیچ توسط زنان هنرمند عشایر ،روستاها و قسمت‏هایی از مناطق شهر نشین شهرستان‏های بافت و سیرجان تولید می‏شود.

در این نوع گلیم برخلاف انواع دیگر گلیم‏ها که در آن‏ها پود باعث شکل‌گیری محصول می‌شود، پود نقشی در بافت ندارد و فقط تارها را به یکدیگر متصل می‌کند و باعث استحکام درگیری نخ خامه با تارها می‌شود. گلیم شیریکی پیچ یک دست بافته ذهنی است و نمادها و نقش‌های گلیم شیریکی پیچ از زندگی اطراف گرفته‏ شده است و در گذشته بدون هیچ نقشه‌ای آن را می‌بافتند اما بعدها برای خود نقشه ایجاد کردند، امروزه نقوش شیریکی پیچ بسیار گسترده و متنوع است و این تنوع نقوش شاید به دلیل تجارت دست بافته‌های استان کرمان به سایر نقاط باشد.

گلیم شیریکی پیچ یک تابلو مجسم از احساس، ذوق، علاقه و بینش بافنده آن است و به گلیم شیریکی پیچ باید به دید یک شاهکار نگریست، شاهکاری که شاید علم در آن نباشد، اما دنیایی از خلاقیت و رنگ در آن
خود نمایی می‌کند.

همچنین طرح‌های گلیم شیریکی پیچ متاثر از اتفاقات و احساس بافنده نیز بوده است به‌گونه‌ای که احساس بافنده را به تماشاگر منتقل می‌کند و می تواند یکی دیگر از دلایل محبوبیت این صنایع دستی در جهان باشد.

ضمن آنکه خاطرات، فراز و نشیب‌های زندگی زن عشایری را می‌توان در بافت گلیم شیریکی پیچ مشاهده و حتی  سیر تاریخی سن بافنده این گلیم را در نقوش و رنگ‌های آن تخمین زد، به‌طوری‌که براساس پژوهش‌ها هر چه سن بافنده بیشتر می‌شود، رنگ‌های بافت این گلیم به سمت تیرگی بیشتری می‌رود و در سنین جوانی رنگ‌ها شادتر هستند و این نشان دهنده تاثیرات محیط و روحیات زنان عشایر بر نقوش این شاهکار هنری می‌باشد.

انواع نقش های شیریکی پیچ

نقوش این گلیم بنا بر امکانات و طریقه بافت خاص خود گاها از حالت هندسی فراتر رفته و تقریبا نیم گردان می‌شوند. معمولا تقارن در نقوش وجود دارد اما در مواردی هم هماهنگی و توازن از نقوش غیر متقارن بدست می‌آید و حاشیه‌ها اغلب زنجیره‌ای و مرکب از یک شکل هندسی مکرراند که بین دو خط موازی (آبدوزی) قرار می‌گیرند که آن‏ها را حاشیه چرخی نیز می‌نامند؛ در گل‌های متن(کشمیری، موسی خانی، سماوری، حشمتی، گلدانی و درختی) مشهورترند، قابل ذکر است که این گلیم با ترنج وسط کمتر دیده می‌شود و نقش‌های رایج دیگر آن عبارتند از؛ قارا، لاله عباسی، گل کرمانی و جفت گل می‌باشد.

نقش‌های این گلیم هر کدام نمادی از یک موضوعی می‌باشد، بطور مثال نقش طاووس نماد خوش یمنی و برکت، نقش تفنگ نماد شجاعت و شهامت ایل‌ها و … است.

رنگرزی گلیم شیریکی پیچ

در گذشته جامعه عشایری در کنار بافندگی گلیم شیریکی پیچ کار رنگرزی آن را نیز با مواد طبیعی انجام می‌دادند، اما امروز متاسفانه به دلیل عدم رنگرزهای سنتی، رنگرزی گلیم شیریکی پیچ به صورت صنعتی و شیمیایی انجام می‌شود، اما هنوز برخی به صورت سنتی رنگرزی انجام می‌دهند.

ثبت جهانی

در اواخر سال ۹۴ پیشنهاد جهانی شدن شهرستان سیرجان به عنوان شهر جهانی گلیم از طرف مسئولین ارشد استان کرمان به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور داده شد و در سال ۹۶ به عنوان اولین شهر جهانی گلیم در شورای جهانی صنایع دستی به ثبت رسید.

در ادامه «کاظم حسین‌زاده» دبیر شهر جهانی گلیم سیرجان به تبیین رکود بازار گلیم شیریکی پیچ پرداخت و گفت: باتوجه به اینکه قیمت تمام شده گلیم شیریکی پیچ در حال‌حاضر بالا رفته و قدرت خرید مردم نیز به مراتب کاهش یافته از این رو شاهد فروش پایین گلیم شیریکی پیچ هستیم.

وی هزینه بافت گلیم شیریکی پیچ را ازسایر گلیم‌ها متفاوت دانست و بیان کرد: دست مزد بافنده‌های این گلیم بعد از ثبت جهانی افزایش یافته ضمن آنکه قیمت مواد اولیه اش نیز روند صعودی داشته و این موارد باعث رکود در بازار گلیم شیریکی پیچ سیرجان شده است.

دبیر شهر جهانی گلیم سیرجان با بیان این مطلب که با توجه به قیمت گلیم شیریکی‌پیچ، هر قشری توان خرید این گلیم را ندارد تصریح کرد: پس از جهانی شدن این گلیم تقاضا و تولید روند افزایشی خوبی داشت اما پس از مدتی با توجه به کمبود مواد اولیه در بازار و  افزایش آن تولید  با رکود مواجه شد.

حسین‌زاده با بیان این مطلب که چون تکنیک بافت گلیم سیرجان مختص همین شهر است، اظهار کرد: تقاضا در برهه‌ای از زمان بسیار خوب بود و تولیدکنندگان براساس سلیقه بازار، طرح‌های ابداعی به بافندگان می‌دادند که این طرح‌ها اصالت گلیم را زیر سوال برده بود که در این راستا کارگاه آموزشی برای تولیدکنندگان برگزار خواهیم کرد تا اصالت طرح‌ها و نقشه‌های این گلیم حفظ شود.

صادرات گلیم سیرجان به اسم کرمان نیست

حسین زاده ادامه داد: خدمات پیش از تولید شامل؛ پشم شویی، حلاجی، ریسندگی و کارگاه رنگرزی در شهرستان راه‌اندازی کردیم که با این اقدام قیمت تمام شده گلیم کاهش پیدا خواهد کرد که این مهم نیاز به اعتبارات دارد و خدمات پس از تولید آن شامل؛ قالی شویی‌ ،کز دادن، دو گره کردن، دار کشی، چرم زنی و سایر خدمات که پس از بافت به آن نیاز داریم در سیرجان وجود ندارد در تهران انجام و از گمرک همان شهر صادر می‌شود.

حسین‌زاده بیان کرد: متاسفانه صادرات رسمی از گمرکات استان کرمان انجام نمی گیرد و تجار کشورهای مختلف گلیم را از سیرجان می‌خرند و در تهران، خدمات پس از تولید را انجام می‏دهند  و از همان‏جا بسته‌بندی و از گمرک تهران یا آذربایجان صادر می‌کنند که این صادرات به اسم کرمان نیست .

افزایش سن بافندگان شیریکی‌پیچ

حسین زاده،کار تولید صنایع دستی را یک کار سخت دانست و عنوان کرد: سن بافندگان گلیم شیریکی‌پیچ بالا رفته است و کم کم آن‏ها از چرخه تولید خارج شده‌اند؛ باتوجه به تغییر سبک زندگی، دیگر فرزندان این بافندگان راغب به ادامه حرفه والدین خود نیستند.

دبیر شهر جهانی گلیم سیرجان تاکید کرد: باتوجه به کاهش بافندگان گلیم سیرجان، بحث آموزش بافت این نوع گلیم در حال پیگیری است و آموزش علاقه مندان را  در سطوح متوسطه و دانشگاهی دنبال می کنیم.

وی خاطرنشان کرد: صنایع دستی استان، جایگاه مناسبی در بین مدیران ارشد ندارد و از سوی آنها به این موضوع اهمیت داده نمی‌شود به‌گونه‌ای که در سال ۹۷ اعتبارات استانی صنایع دستی از ۲۳ شهرستان فقط به ۱۲ شهرستان تخصیص داده شد. این درحالی ا‏ست که دنیا به سمت صنایع‏، اقتصاد و شهرهای خلاق گام برمی‏دارد؛ امروزه شهرهای بسیار بزرگی در دنیا هستند که به واسطه صنایع دستی، دارای شهرت و برند جهانی می‏شوند، کشورهای پیشرفته و توسعه یافته که متکی به تک محصولی نیستند، بهترین تئورسین‏ها و بیشترین سرمایه‏گذاری را در جهت ارتقاء صنایع خلاق بکار بسته‏اند.

استان کرمان پیشینه بسیار غنی در حوزه صنایع دستی دارد. این سوال مطرح است، اگر این استان بخواهد صاحب برند جهانی شود، در چه زمینه‌ه‏ایی از پتانسیل و ظرفیت لازم برخوردار است؟ استان کرمان می‏ تواند با بهره‏ برداری  از پیشینه و داشته ‏های فرهنگی خود در حوزه صنایع دستی صاحب برند جهانی شود. صنایع دستی یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی بسیار  ارزشمند است که نیاز به توجه بیشتری دارد.

منبع:ایسنا