نوشتهها
دوست دارید با پل خواجو آشنا بشوید
پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان بوده که در شرق سی و سه پل، بر روی رود زاینده رود واقع شده است. این پل در انتهاى خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى خیابان خواجو، واقع شده است. طبق گفته باستان شناسان، پل خواجو بر روی پلی که پیش از این وجود داشته و خراب و ویران شده بود، بنا شده است.
گردشگران و جهانگردانی که در ادوار مختلف به اصفهان آمده اند، لب به تحسین پل خواجو گشوده اند و این مکان را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. بنای پل خواجو در چهار طبقه و با کاشیکاری های عصر صفویه، احداث شده است. این مکان در فصل بهار و هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی را به وجود می آورد، به گونه ای که باعث شده مردم در این مکان نشسته و به تماشای زیبایی های این مکان بپردازند. در وسط پل، برای اقامت موقتی پادشاه و خانواده سلطنتی، ساختمان مخصوصی که به بیگلربیگی شهرت دارد، احداث شده است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی مطالعه نموده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده است.
گفته مورخان؛ معلوم گردیده كه در جای كنونی پل خواجو ، پل دیگری وجود داشته كه قابل استفاده نبوده است.از این رو شاه عباس دوم دستور داد؛ پلی بر روی زاینده رود، نزدیكی باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه ساخته شود. بعدها در وسط این پل، ساختمان مخصوصی كه به نام بیگلربیگی شهرت دارد بنا شد.
این پل كه طولش حدود ۱۵۰ متر و عرضش حدود ۱۴ و معبر آن نیز حدود ۶ متر میباشد از سنگ و آجر ساخته شده و ۲۱ جوی و ۲۶ چشمه دارد.
این پل از حیث معماری و استحكام، از نظر آنوبانینی بی اندازه زیبا و بی نظیر است و شامل چهار طبقه در دو طرف داخلی معبر فوقانی می باشد که هر طرف ۵۱ غرفه بزرگ و كوچك دارد. جلو هر سقف و دیوار، پیش آمدگی و فرو رفتگی وجود دارد که اگر تختهای با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتی ذخیره میشود.
این پل علاوه بر اینكه برای عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود، برای تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است.
چنانچه از قصص خاقانی نقل شده، در سال ۱۰۶۰ ه.ق. كه پل ساخته شد؛ بعد از تعطیلات نوروز آن سال به فرمان شاه عباس دوم، پل را تزیین و چراغانی كردند و هر یك از غرفههای آن را یكی از امراء و بزرگان تزیین کردند و برای جشن مهیا نمودند.
هم اکنون اطراف پل مانند قدیم، در ایام بهار و تابستان و روزهای تعطیل، از گردشگاههای مهم اصفهان بوده و بعضی روزها به حدی جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریبا مشكل میشود.
دلیل نامگذاری این پل، به پل خواجو، نزدیکی آن به محله خواجو می باشد. اما علاوه بر این نام، با اسامى بابا رکن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى و تیمورى نیز خوانده می شود. دلیل آنکه به آن پل بابا رکن الدین گفته می شود، این است که در تخت فولاد، که نزدیک جاده قدیم شیراز واقع شده، قبر و بقعه بابا رکن الدین که از عرفاى معروف زمان خود بوده، قرار دارد و به همین دلیل، پل به نام او معروف گردیده است. پل خواجو اصفهان، در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ ، به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
به طور كلی وجود تزئینات كاشیكاری فراوان و پشت بغل های چشمه های پایین و غرفه های بالا و نمای غرفه های طرفین با كاشیهای الوان، پل خواجو را در شمار آثار بسیار ممتاز اصفهان قرار می دهد، به طوری كه كلیه سیاحان و جهانگردانی كه در دوره های مختلف به اصفهان آمده اند زیبایی های پل خواجو را وصف كرده و آن را در زمره شاهكارهای مسلّم معماری ایرانی-اسلامی به شمار آورده اند.
آشنایی با پل خواجو
پل خواجو در شهر اصفهان و بر روی رودخانه زایندهرود در شرق سی وسه پل قرار دارد
گفته مورخان؛ معلوم گردیده كه در جای كنونی پل خواجو ، پل دیگری وجود داشته كه قابل استفاده نبوده است.از این رو شاه عباس دوم دستور داد؛ پلی بر روی زاینده رود، نزدیكی باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه ساخته شود. بعدها در وسط این پل، ساختمان مخصوصی كه به نام بیگلربیگی شهرت دارد بنا شد.
این پل كه طولش حدود ۱۵۰ متر و عرضش حدود ۱۴ و معبر آن نیز حدود ۶ متر میباشد از سنگ و آجر ساخته شده و ۲۱ جوی و ۲۶ چشمه دارد.
این پل از حیث معماری و استحكام، از نظر آنوبانینی بی اندازه زیبا و بی نظیر است و شامل چهار طبقه در دو طرف داخلی معبر فوقانی می باشد که هر طرف ۵۱ غرفه بزرگ و كوچك دارد. جلو هر سقف و دیوار، پیش آمدگی و فرو رفتگی وجود دارد که اگر تختهای با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتی ذخیره میشود.
این پل علاوه بر اینكه برای عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود، برای تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است.
چنانچه از قصص خاقانی نقل شده، در سال ۱۰۶۰ ه.ق. كه پل ساخته شد؛ بعد از تعطیلات نوروز آن سال به فرمان شاه عباس دوم، پل را تزیین و چراغانی كردند و هر یك از غرفههای آن را یكی از امراء و بزرگان تزیین کردند و برای جشن مهیا نمودند.
هم اکنون اطراف پل مانند قدیم، در ایام بهار و تابستان و روزهای تعطیل، از گردشگاههای مهم اصفهان بوده و بعضی روزها به حدی جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریبا مشكل میشود.
این پل را به اسامی: بابا ركن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد و پل شاهی نیز خواندهاند.
نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است كه در مجاورت محله خواجو ساخته است.
به طور كلی وجود تزئینات كاشیكاری فراوان و پشت بغل های چشمه های پایین و غرفه های بالا و نمای غرفه های طرفین با كاشیهای الوان، پل خواجو را در شمار آثار بسیار ممتاز اصفهان قرار می دهد، به طوری كه كلیه سیاحان و جهانگردانی كه در دوره های مختلف به اصفهان آمده اند زیبایی های پل خواجو را وصف كرده و آن را در زمره شاهكارهای مسلّم معماری ایرانی-اسلامی به شمار آورده اند.
مرتبط:
اصفهان در ۴۰۰ سال پيش چگونه بود
از کوچههايي تنگ گذشتيم. سپس به بازاري رسيديم. بازار تشکيل شده بود از فروشگاههايي انباشه از انواع غلات و بهويژه گونههاي ميوه خشک؛ هم پخته و هم خام. همچنين انواع غذاهاي سرخ کرده و پخته و بريان و نيز چندينگونه نان بسيار مرغوب. در ميانه اين بازار که همچون کوچه سقفدار است و در سقف آن دريچهها و پنجرههايي براي تابيدن نور ساخته شده است. کاروانسراي بزرگ و تازهسازي هست که چند سالي است به فرمان و پول پادشاه کنوني (شاهعباساول) ساخته شده است. اين بازار به ميداني (ميدان نقش جهان) ميپيوندد که ايرانيان در آن به تمرين يا ورزش سوارکاري ميپردازند. ميدان نيز از ساختههاي همين پادشاه است.
در ميدان، مسجدي بسيار زيبا و باشکوه در دست ساخت است(مسجد جامع عباسي) که ساختمان آن بهزودي به پايان خواهد رسيد. اين مسجد نيز به فرمان و پول همين شاه ساخته ميشود.» حدود ۴۰۰ سال پيش، نجيبزادهاي اسپانيايي به نام گارسيا دِسيلوا فيگوروآ پس از پنجاه سالگي، با عنوان ديپلمات، وارد دربار شاهعباساول صفوي در اصفهان شد. او سياستمدار، دانا و موشکاف بود. سفرنامهاش گزارشي ژرف است از فرهنگ، هنر، جغرافيا، آداب و رسوم و حال و هواي اجتماعي ايران و منبعي است ارزشمند براي پژوهشگراني که به دوران صفوي و بهويژه به دوره شاهعباساول صفوي ميپردازند. سفر او به هندوستان و ايران، بيش از ۱۰ سال به طول انجاميد و از اين ۱۰ سال، دو سال را در ايران بود. او از شهرهاي لار، شيراز، اصفهان، کاشان، قم، قزوين و دهها شهر و روستاي ديگر ديدن کرد. از نکتههاي مهم
و کليدي اين سفرنامه اين است که اصفهاني را که فيگوروآ از آن ميگويد، اصفهاني است که پس از سالها جنگ و چنددستگي و خرابي، قامت خود را دوباره راست کرده و چندي است که در حال تبديل شدن به شهري باشکوه است براي پايتختي امپراتوري بزرگ و يکپارچه ايران. در بخش ديگري از سفرنامه او ميخوانيم: «از شهر قديمي اصفهان خارج ميشويم و به شهر جديد يا مهاجرنشينهايي ميرسيم که ساکنان آنها را شاه فعلي از جاهاي ديگر به اينجا منتقل کرده است.
بيشتر از آنکه به شهر جديد وارد شويم، جادهاي (چهارباغ عباسي) بسيار زيبا و تازهساز است. اين جاده را آبراهي به پهناي ۱۲ يا ۱۴ پا و گودي شش پا به دو قسمت تقسيم ميکند. در هر يک از دو سوي آبراه، براي آنکه پيادهها به آسودگي حرکت کنند، پيادهروي سنگفرشي ساختهاند و سوارهها و افرادي که بار و وسيله دارند، در باقيمانده پهناي جاده- که از پيادهروها پايينتر قرار دارد و سنگفرش نيست- آمد و شد ميکنند. در دو سوي اين جاده، که بسيار مستقيم و هموار است، باغهاي بسياري هست. بيشتر اشياي مورد احتياج، اشياي گرانبها و انواع ميوه و مربا را در مسير اين جاده ميفروشند.»
منبع:توریسم پرس