نوشته‌ها

آشنایی با بازیهای بومی محلی زمستانی در اردبیل

سردسیر بودن استان اردبیل موجب شده است شمار قابل توجهی از بازیهای زمستانی از دههها قبل شکل گرفته و نسل به نسل به عنوان عنصر شادی بخش برای روزهای کوتاه و شبهای بلند زمستان مورد استفاده قرار گیرد

به گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل، بازی‌های بومی محلی در اردبیل که متجاوز از ۱۰۰ مورد آن در کتب مختلف ذکر شده و بر اساس پژوهش‌ها شناسایی شده است، هر یک متناسب با شرایط اقلیمی و امکانات موجود بوده و با وسایل بسیار ساده برگزار می‌شده است.

روح جمعی، فعالیت گروهی، توجه به ارزش‌های بومی محلی، توجه به ارزش‌های دینی و شادی آفرینی از خصایص بازی‌های بومی محلی در این منطقه است و در اغلب آن‌ها به وضوح مشاهده می‌شود.

به دلیل اینکه در اغلب ماه‌های سال در اردبیل بارش برف و باران فرصت بازی در بیرون از منزل را از کودکان سلب می‌کرد و امکانات امروزی از جمله باشگاه‌های ورزشی، کلاس‌های آموزشی و یا وسایل بازی از جمله انواع رایانه، تبلت، تلفن همراه و اسباب بازی وجود نداشت، کودکان و نوجوانان زمستآن‌های طولانی را با ساده‌ترین و دم دست‌ترین وسایل بازی سپری می‌کردند.

از سویی خانواده‌های گسترده که علاوه بر پدر و مادر و فرزندان شامل پدر بزرگ، مادر بزرگ، عموها و عمه ها، دایی ها و خاله ها می‌شد در گذشته فرصت‌های دور همی را به مراتب تسهیل می‌کرد.

روح بازی‌ها، آموزش ارزش‌ها همراه با نشاط و شادی بود و در واقع بیشتر از آنکه انجام بازی و تهیه وسایل آن اسباب زحمت پدر و مادر شود با وسایلی از جمله سنگ، نخ و طناب، چوب، دستمال، توپ و هر وسیله دم دستی حتی شده وسایل دور ریختنی شکل می‌گرفت.

بخش مهمی از این بازی‌ها مربوط به فصل زمستان است که عنصر اصلی در بازی یا برف و یخ بوده و یا با بهره‌گیری از امکانات خانواده‌ها در زمستان شکل می‌گرفت.

«بالخلی چای»، فرصت مغتنم نشاط جمعی

محقق اردبیلی موسی اصغر زاده در کتاب فرهنگ عامیانه دارالارشاد اردبیل تاکید دارد که گلوله بازی، کمر بازی، سرخوردن روی برف و سرخوردن از روی یخ بالخلی چای از جمله بازی‌های مفرح زمستانی است.

وی در این کتاب عنوان می‌کند که: « این رودخانه از وسط شهر عبور می‌کند و در زمان‌های قدیم اطراف رودخانه به تدریج یخ می بست تا جایی که یخ تا وسط رودخانه هم می‌رسید. گاهی آب رودخانه از یخ بیرون می‌زد و یخ می‌بست و بر ضخامت پوشش روی رودخانه می‌افزود.»

اصغر زاده اضافه می‌کند: «سرتاسر رودخانه به طول بیش از پنج کیلومتر تا داخل شهر طوری یخبندان می‌شد که ارابه و گاری‌ها از روی آن عبور می‌کردند؛ در این موقع بود که سرخوردن بچه ها و جوانان به صورت مشغله مهمی در می آمد.»

به گفته این محقق مشهور است که علاقه مندان سرسره بازی، شب هنگام هم سرسره بازی می‌رفتند و می‌گفتند« ال چراغین گتیرون گئدک بوزتپک، سحر تاپلمش اولسون» به این معنی که چراغ دستی بیاورید، روی یخ رودخانه سربخوریم که برای فردا ذخیره کرده باشیم.

یکی از کهنسالان اردبیلی نیز به یاد دارد که حتی تا شام اسبی که خارج از شهر محسوب می‌شد برای سرسره و اسکیت جوانان و نوجوانان مسافرت می‌کردند و با اسکیت‌های دست ساز از آن جا سر خورده وارد شهر می‌شدند.

علی نادری تصریح کرد: «این رودخانه که در طول شهر قرار گرفته است مایه شادی و خوشی مردم بود و چه در بهار و چه در زمستان مورد استفاده قرار می‌گرفت.»

وی در خصوص اینکه آیا روی دریاچه شورابیل نیز سرسره بازی انجام می شد یا نه، متذکر شد: «روی دریاچه به دلیل عمق زیاد آب این کار صورت نمی‌گرفت و متاسفانه در برخی مواقع اخباری شنیده می‌شود که جوانان روی یخ دریاچه رفته‌اند که بسیار خطرناک است.»

«بوزتپمک»‌های گروهی با اوج گرفتن بارش‌ها
علاوه بر سر خوردن روی یخ بالخلی چای یکی از بازی‌های قدیمی «بوزتپمک» است که همچنان در بین برخی از کودکان دیده می‌شود.

در بازی بوزتپمک کودکان برف‌های باریده را سفت کرده و با درست کردن شیب‌های مختلف روی آن به صورت ایستاده یا نشسته گاهی دو نفری و گاهی بیشتر سر می‌خورند.

قطار شدن کودکان زمانی که تعدادشان زیاد می‌شود در این بازی دیدنی است که در عین حال که بازی ایمنی است زمینه‌ساز نشاط و شادی کودکان می‌شود.

در کنار این بازی، کودکان آدم برفی نیز می‌سازند و «قارآدامی» خود را با وسایل ساده از جمله سنگ و دکمه و سبزیجات شکل می‌دهند.

در برخی مواقع ساخت آدم برفی بین چند گروه به صورت مسابقه برگزار می‌شود و هر گروه که زودتر بتواند آدم برفی خود را تکمیل کند برنده است.

بازی دیگر با برف «قارگوله سیندردی» است. به گفته عباس نقی زاده محقق بازی‌های بومی محلی این بازی بین دو نفر یا بیشتر می‌تواند انجام شود. بطوریکه بچه ها به ویژه پسران هر کدام گلوله های گرد و محکم از برف می‌سازند و سپس آن را تحت فشار به دیوار یا درب می‌مالند یک طرف گلوله برفی را سفت و نوک دار می‌کنند.

نقی زاده افزود: «وقتی گلوله‌ها آماده شد دو به دو نوک گلوله برفی خود را به هم می‌زنند تا مشخص شود که کدام یک در ساختن گلوله برفی مهارت زیادی دارند. در این بازی نفر برنده کسی است که بتواند گلوله برفی رقیب خود را بشکند.»

علاوه بر این بازی «قارگوله ویردی» یا همان پرتاب گلوله‌های برفی در بین کودکان اردبیلی از دیرباز رواج داشته و موجب شادی و نشاط آن‌ها بوده است.

بازی‌های گرم در پیرامون کرسی

علاوه بر بازی‌های بیرون از خانه بخش مهمی از بازی‌های بومی محلی و قدیمی در اردبیل به داخل خانه اختصاص دارد. زمانی که سوز و کولاک زمستان بچه‌ها را به داخل خانه‌ها می‌کشاند، این بازی‌ها بودند که علاوه بر آموزش موجب گذران وقت شده و سرگرمی و نشاط به همراه داشتند.

مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها با قصه گفتن در اطراف کرسی اوقات خوشی برای کودکان فراهم می‌کردند و علاوه بر این خود کودکان نیز به هر بهانه‌ای با امکانات موجود خود را سرگرم می‌ساختند.

یکی از بازی‌ها بازی با کلمات است که در واقع تکرار جملات سخت به صورت مداوم است و بازنده فردی است که نمی‌تواند جمله را به صورت درست تلفط کند.

یکی از این جملات «ساوالان باشیندان سوروشدوم سیرت باشینا دیک توشدوم» که به این معنی است که از سر سبلان سر خوردم، سرپا سر تپه افتادم.

بازی دیگر که ویژه کوچک‌ترها و کودکان کم سن و سال است « جولی جولی سنه نه قالدی است که به اصطلاح همان بازی لی لی حوضک است و با اشعار خاصی از سوی بزرگ‌ترها برای کودکان اجرا می‌شود.

در شب‌های سرد زمستان این بازی همراه با نشاط عمیقی که داشته به دلیل شعر آن احترام به نعمت‌های الهی را به کودک می‌آموخته است.

یکی دیگر از بازی‌ها که دور کرسی انجام می‌شد بازی «هابان- هوبان» است. که در این بازی شرکت‌کنندگان دست‌های خود را روی کرسی دایره وار قرار می‌دهند و یک نفر مجری بازی شعری را می‌خواند و با هر خوانش ضربه به دست‌ها می‌زند و اتمام شعر روی هر دستی که باشد آن بازیکن بازنده است.

علاوه بر این «بئش داش» یکی از بازی‌های رایج در بین دختران است که به گفته یکی از کهنسالان اردبیلی یکی از بازی‌های سخت و نیازمند تمرکز و مهارت است و موجب می‌شد ساعات طولانی دختران سرگرم شوند.

پوراندخت سپاسی تصریح کرد: «در این بازی پنج عدد سنگ گرد و صاف به اندازه فندق انتخاب می‌شود و با مهارت خاصی سنگ‌ها پرتاب و در هر مرحله به شکل‌های مختلف گرفته می‌شود و اگر سنگ از دست برود فرد می‌بازد.»

محقق بازی‌های بومی محلی معتقد است به حدی تنوع و زیبایی در بازی‌های خطه اردبیل وجود دارد که پاسخگوی هر سلیقه‌ای می‌تواند باشد.

نقی زاده افزود: «با این وجود متاسفانه کودکان امروز حتی نام این بازی‌ها را نمی‌دانند و با وسایلی مانند تبلت و رایانه و اسباب بازی‌های گران قیمت بازی می‌کنند که برای کودک هم مشکلات روحی روانی و هم مشکلات جسمی به دنبال دارد.»

وی تاکید دارد که بهتر است این بازی‌ها احیا شده و در مدارس آموزش داده شود و به صورت گسترده به دانش‌آموزان معرفی شود.

منبع:توربیسم پرس