نوشته‌ها

بند بهمن _جاذبه ی گردشگری استان فارس

بند بهمن یکی از سدهای مهم استان فارس به شمار می رود که در پنج کیلومتری غرب شهر کوار بر روی رودخانه قره آغاج در زمان هخامنشیان بنا شده است. بنا بر برخی منابع درازای بند به ۱۳۰ متر و ارتفاع آن در مرتفع ‌ترین نقطه به ۹ متر می ‌رسد. گردشگران تور شیراز برای دیدن این سد به ۵۸ کیلومتری شیراز می روند. چشم اندازهای کم نظیر و درخت های بلند و سرسبز بند بهمن باعث شده است که مردم در بهار و تابستان بیشتر از بقیه فصل‌ ها اینجا اتراق کنند و از طبیعت آن لذت ببرند.

بند بهمن

بند بهمن که از جاذبه های گردشگری استان فارس است، برای بالا بردن سطح آب و انحراف جریان آن از طریق کانالی به دشت کوار برپا شده است. مصالح مورد استفاده در بنا، قطعات سنگ طبیعی کوهستان و ملات ساروج است. بند در محلی بنا شده که دو رشته کوه به هم نزدیک می شود؛ به صورتی که بخشی از بند بر بدنه سنگی کوه و بخش دیگر آن بر بستر سنگی رودخانه قرار گرفته و همین امر موجب استحکام و ماندگاری آن در طی تاریخ شده است. سیلاب‌ های شدید رودخانه بعد از برخورد با دماغه ‌ای که در مسیر سد وجود دارد، وارد مخزن پشت سد می ‌شود و در این مسیر بخش قابل توجهی از سرعت و نیروی تخریبی خود را از دست می دهد.

مجرایی که آب سد را به دشت کوار منتقل می کند، در گوشه شرقی سد و در بدنه سنگی کوه احداث شده است. این آب بعد از تأمین آب کارخانه قند، وارد دشت کوار شده و مورد استفاده حدود ۲۰ روستا قرار می گیرد. این بند تمامی دشت کوار را از دوراهی جهرم تا حاشیه رودخانه قره آقاج که در پانصد متری جنوب شهر کوار عبور می کند، مشروب می سازد.

بند بهمن

بند بهمن از لحاظ فنی بسیار با دقت ساخته شده است؛ بدین صورت که انتخاب محل آن بصورتی بوده که از دو طرف به کوه متصل است و ضمناً حوضچه آرامش آن طبیعی است و دست ساز نیست. (در پشت سد ها همواره حوضچه هایی می سازند که آب سرریز سد که در آن می ریزد سبب تخریب پایه های سد نشود.) حوضچه آرامش بند بهمن از کف پایین بند بهمن هشت متر ژرفا دارد.

بند بهمن

این بند دوهزار و پانصد ساله، در طول تاریخ چندین بار توسط حکومتهای مختلف ایران مرمت شده است. آخرین مرتبه ای که در پیش از انقلاب بند بهمن تعمیر شده در سال ۱۳۲۶ بوده است. در سال های اولیه بعد از انقلاب نیز جهادسازندگی رویه تاج سد را با میلگرد و سیمان پوشاند. اما در اثر فرسایش آب در حال حاضر سیمان رویه ساییده شده و میلگردها نمودار گشته است، ضمن این که دقت نشده که میلگرد در مسیر آب اکسید می شود و از بین می رود.

مرتبط:

آکواریوم طبیعی کوهبنان

دره ی آکواریوم _ جاذبه ی دیدنی کاسه رود داراب

تنگه رغز _عروس دره‌های فارس

دره بوان ممسنی کجاست؟

دره بوان یا تنگ بوان که به زبان محلی تنگ بون گفته میشود در استان فارس و شهرستان نورآباد ممسنی در مسیر جاده ممسنی به سپیدان واقع شده است. این منطقه بعلت پرباران بودن، داری آبشار ها و چشمه ساران آب شیرین زیادی در بهار و تابستان است. در زمستان و پاییز نیز این منطقه بسیار زیبا و دیدنی است.

این منطقه در بهار و تابستان میزبان گردشگران از استانهای فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان است که بعلت موقعیت مکانی مناسب این گردشگاه و دسترسی این استانها به این منطقه میباشد.

حوزه آبخيز وسيع و منطقه جنگلي پر باران بالادست تنگه بوان، موجب فراواني آب شيرين و گواراي منطقه بوان شده و آبشارها و چشمه های زیادی در این منطقه جاری هستند، به طوري كه در طول سال “به ويژه در فصل بهار” از روي اغلب ديواره هاي صخره اي تنگه، آبشارهاي زيبا سرازير میشوند. از چشمه های معروف آن ممبلو و از بزرگترین آبشار آن میتوان پولکی را نامبرد که پنجمین آبشار کشوراست. این منطقه پر آب، از زمان های قدیم محل ییلاقی طوایفی از عشایر ممسنی بوده که به باغداری و دامداری می پرداخته اند.

بوان ممسنی

درختان گردوي تنومند باغ هاي اين منطقه، عمري طولاني دارند. بعضي از اين درختان تا شعاع ده الی پانزده متري از ورود نور آفتاب به زير درختان جلوگيري مي كنند. باغ‌ های گردو و انار این منطقه، علاوه بر زیبایی چشم نواز و آرامش بخش ساکنین و مسافران، سالانه مقادیر قابل توجهی محصولات کشاورزی را به بازار عرضه میکنند.

اختلاف درجه حرارت تنگه بوان با شهر نورآباد در روزهاي گرم تابستان، گاه به بيش از ده درجه سانتي گراد مي رسد و دمای آن به طور متوسط ۱۰ درجه از نورآباد خنک تر است.. منطقه نورآباد ممسنی از مناطق گرمسیر محسوب می شود و میانگین درجه حرارت آن در تابستان در حدود ۳۰ درجه سانتی گراد بالای صفر است. با این وجود تنگه بوان با دمای حدود ۲۰ درجه سانتی گراد از توانمندی گردشگری قابل توجهی در جذب گردشگر برخوردار است. از دیگر مزایای این منطقه راه ارتباطی آسفالته آن است.

بوان ممسنی

موقعیت مکانی:
بوان در جنوب شرقی شهرستان نورآباد ممسنی در حاشیه جاده فرعی نورآباد به جاده اصلی شیراز-اردکان واقع شده است.
این گردشگاه به علت نزدیکی به جاده اصلی، در محور چهار استان فارس، بوشهر، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته و امکان دسترسی ساکنان شهرهای پر جمعیت این استان ها را در فاصله زمانی مناسب فراهم آورده است.
فاصله تنگ بوان تا شهر نورآباد با ماشین حدود ۱۰ دقیقه میباشد.

مرتبط:

آشنایی با مسجد جامع کبیر در نیریز فارس

دشت ارژن _طبیعتی بکر در فارس

سفرنامه ی غار های عجیب فارس

دم اسب _تنگه‌ای شگفت‌انگیز در شیراز

در دل طبیعت فارس، تنگه‌ای سرسبز با رودی خروشان که از میان آن میگذرد، جا خوش کرده است. شباهت زیاد آبشار آن به دم اسب باعث شده این نام را بر آن بگذارند.

در فاصله ۵۰ کیلومتری از شیراز، جایی در جنوب این شهر، تنگه‌ای مشهور به تنگه دم اسب قرار دارد. این تنگه در نزدیکی روستای کره بس از توابع منطقه‌ای به نام کوهمره سرخی استان فارس واقع شده است. منطقه کوهمره سرخی که از نظر جغرافیایی از شمال به خان زنیان و دشت ارژن، از شرق به بخش کوار، از جنوب به بخش میمند و از غرب به بخش جره و بالاده شهرستان کازرون محدود می‌شود، یکی از آخرین شاخه‌های جنوبی رشته‌کوه‌های زاگرس به شمار می‌رود. کوه دلو با ارتفاع حدود ۳۲۰۰ متر از سطح دریا، عنوان بلندترین قله کوهستان کوهمره سرخی را یدک می‌کشد. این منطقه عشایرنشین را در دوران ساسانیان «رم دیوان» می‌خواندند. واژه رم در دوران ساسانی به ایلات و عشایر اطلاق می‌شده است. رم دیوان یکی از گروه‌های عشایری ایران است که عقبه آن به حسین صالح برمی‌گردد و در منطقه کوهمره سرخی شیراز قرار دارد.

دم اسب

خانه سنجاب‌های ایرانی

در دل طبیعت کره بس، یکی از روستاهای منطقه کوهمره سرخی،‌ منطقه‌ای شگفت‌انگیز و دیدنی وجود دارد که گردشگران و طبیعت دوستان بسیاری را به سوی خود می‌کشاند. تنگه دم اسب مانند بسیاری از تنگه‌های شگفت‌انگیز ایران، چشم هر بیننده‌ای به خود خیره می‌کند. در دل این تنگه رودی خروشان با همین نام روان است که سرسبزی و آبادانی تنگه از آن نشات می‌گیرد.

تمام مسیر تنگه با درختان بلوط و انار و همچنین درخچه‌های و بوته‌های گیاهان دارویی آراسته شده‌اند. این منطقه سبز، میزبان حیوانات و پرندگان بسیاری است. از حیوانات و پرندگان شکاری تا خزندگان کمیاب. یکی از دیدنی‌ترین منظره‌های طبیعی در این تنگه، تماشای جست و خیز سنجاب‌ها میان درختان بلوط جنگلی است.

دم اسب

 

آبشاری شبیه به دم اسب

رود بعد از عبور از تنگه، وارد دریاچه‌ای به بلندی ۲۰۰ متر می‌شود. این منظره بسیار زیبا و جذاب از پی لرزش و رانش زمین خلق شده است. با گذر از دریاچه، به آبشاری می‌رسیم که نام تنگه را به دلیل وجود این آبشار، دم اسب نامیده‌اند. این آبشار زیبا و خروشان که ارتفاع آن به حدود سی متر می‌رسد، شباهت زیادی به دم اسب دارد، به همین علت اهالی نام آبشار و تنگه را دم اسب نهاده‌اند. آبشار از بلندای صخره‌ای مرتفع سرازیر می‌شود که سراسر صخره پوشیده از درختچه‌ها و درختان سرسبز جنگلی است و این در کنار هم قرار گرفتن المان‌های طبیعی، منظره‌ای بسیار دیدنی و زیبا را خلق کرده است.

تنگ دم اسب

 

تماشای دم اسب

تنگه دم اسب مقصدی رویایی برای گردشگران طبیعت دوست و ماجراجویان بی‌باک است. مسیر تنگه بسیار پر فراز و نشیب است و برای رسیدن به آبشار باید از گاهی از صخره‌های سخت بالا رفت و گاهی تن به آب زد. در بخش‌هایی از مسیر، عرض تنگه به قدری باریک می‌شود که تنها اجازه عبور یک نفر را می‌دهد. اما تماشای زیبایی‌های بی‌پایان تنگه، دیدار از آبشار و قدم زدن در میان طبیعت رشته کوه‌های زاگرس ارزش این سختی‌ها را دارد.

مانند تمام تنگه‌ها، تنگه دم اسب نیز هوای خنکی دارد و بهار و تابستان بهترین فصل‌ها برای سفر به این منطقه هستند. سرمای شدید در فصل‌های سرد سال، شاید اجازه لذت بردن از طبیعت را به شما ندهد.

مرتبط:

هیجان رفتینگ در رودخانه‌های ایران

دشت ارژن _طبیعتی بکر در فارس

سفرنامه ی غار های عجیب فارس

آشنایی با مسجد جامع کبیر در نیریز فارس

نی ‌ریز شهری باستانی در شرق استان فارس است. چند مسجد جامع دارد که دیدنشان را نباید از دست داد. معروف ‌ترین‌ آنها مسجد جامع کبیر است؛ از بناهای تاریخی و از قدیمی ‌ترین مساجدی است که در سده‌‌‌‌ های نخستین اسلامی بنا شده است.

قدیمی ‌ترین قسمت مسجد جامع کبیر که در بخش جنوبی به چشم می ‌خورد ایوان اصلی مسجد است که به شیوه بناهای ایوان‌ دار ساخته شده و بقیه بنای فعلی مسجد جامع کبیر بتدریج در قرون متمادی به آن اضافه شده است.

در ایوان اصلی مسجد جامع کبیر محرابی زیبا و هنرمندانه به سبک محراب الجایتو ساخته شده که به صورت گچبری برجسته از اشکال هندسی و گل و گیاه و آیاتی از قرآن مجید وهمچنین کتیبه ای از نام معصومین در اطراف محراب وجود دارد.

مسجد جامع نیریز

همانطور که اشاره شد، یکی از اصلی ترین قسمت‌ های این مسجد تک ایوان اصلی آن است که می ‌توان آن را اولین مسجد تک ایوانی دانست که در سبک خراسانی بنا شده است. البته این ایوان در قدیم قسمت اصلی مسجد بوده و بعدها به آن ایوان دیگری اضافه شده است. این ایوان به صورت ناودانی ممتدی است رو به قبله که انتهای جنوبی آن کاملاً بسته شده و محراب در ان جای گرفته است. ساخت ایوان مربوط به قبل از عصر سلجوقیان است و بنا به نظر برخی کارشناسان، طبق معماری ساسانی ساخته شده است. اندره گدار در کتاب آثار ایران تاریخ ساخت این ایوان را متعلق به اواسط قرن چهارم هجری می ‌داند. در گذشته بر هر یک از اضلاع جانبی این ایوان پنج طاق نمای گود وجود داشته است که امروزه این شکل را از دست داده و پشت تکیه گاه‌ های ایوان بخش‌ هایی به رنگ سیاه (یعنی قدیمی) دیده میشود که پایه‌ های پشتیبان این بنا می ‌باشد.

ضلع شمالی ایوان کاملاً باز است و روبروی آن حیاط مسجد است. ضلع‌ های شرقی و همین طور غربی این ایوان از هر طرف به واسطه پنج طاق محرابی شکل که عمیق هستند به شبستان‌ های مسجد متصل هستند.

مسجد جامع نیریز

در کتاب «معماری مساجد ایران در سده‌ های نخستین اسلامی» اثر «مریم محمدی» در مورد این مسجد چنین آمده است:
«مسجد جامع نی‌ ریز قدیمی ‌ترین مسجد یک ایوانهٔ ایران است که به تأثیر مستقیم بناهای ساسانی ساخته‌ شده است. عنصر اصلی پلان این مسجد را یک ایوان عمیق (به عمق  ۱۸ و عرض ۷/۵ متر) تشکیل می‌ دهد که تا دیوار پشتی که محراب در آن قرارگرفته، ادامه می ‌یابد. در برابر این ایوان، صحن مستطیل شکلی وجود دارد که رواق ‌ها و ایوان شمالی آن در دوره های بعد بدان الحاق شده اند. همچنین در گوشهٔ شمالی این بنا مناره‌ ای که احتمالاً به همان ساخت اولیه مربوط است، قرار دارد که سادگی و استحکام خاصی دارد …»

تاریخ‌ تغییرات و تعمیرات مسجد بر سردر ورودی و قدیمی ‌ترین تاریخ‌ ها در محراب ایوان به چشم می ‌خورد که قدیمی ‌ترین تاریخ آن مربوط به سال ۳۶۳، سال بنای محراب ایوان جنوبی است ولی امکان دارد تاریخ قدیمی ‌تری نیز در مسجد وجود داشته که از میان رفته است. در بازسازی‌ هایی که در سال‌ های ۳۶۳، ۴۶۰ و ۵۶۰ هجری قمری انجام گرفته، ساختمان و محوطهٔ مسجد گسترش یافته و ایوان کوچک ‌تری روبروی ایوان اصلی بنا گردیده است.

 

مرتبط:

سرچشمه نهر مسیح خاتم کجاست؟

۱۰ منطقه ی زیبای کویر ایران

زیرزمینی به وسعت تاریخ

سفرنامه ی سیوند

سیوند روستایی خوش آب و هوا در استان فارس است که در زمان هخامنشیان محل تجمع بزرگان پارس و یا محلی برای زندگی آن ها بوده است. نام این روستا از سی + وند گرفته شده و سی قوم این روستا را تشکیل می دادند.

در ابتدا رودخانه ای که از پاسارگاد تا تخت جمشید امتداد داشته و به علت وجود سی بند و آبگیر روی رودخانه، به سی بند معروف بوده است؛ اما بعدها این نام به روستای کنار آن نسبت داده شده است.

یک احتمال دیگری نیز وجود دارد که در ابتدا شاید نام سیوند به آبادی های کنار رود گفته می شده و بعد روی رود نام گذاری شده است.

شاید واژه ی سیوند با واژه ی ثیکا اسم مونث از فارسی باستان ارتباط داشته باشد. ثیکا در اصل به معنی شفته ی پایه ی بنا، قلوه سنگ، یا سنگریزه است. این واژه در کتیبه ی داریوش در شوش که در مورد مصالح کاخ گفت و گو می کنند به کار رفته است. سی + وند = سیوند به معنی دارنده ی سنگ یا سنگ دار است که با طبیعت این منطقه مطابقت دارد.

به علت پوشش انبوه این منطقه که به کبود می ماند ، سیوند در ابتدا سیه بند بوده است.

احتمال دیگری که در مورد نام این روستا وجود دارد، این است که شاید سیوندها از نوادگان قوم سکاها از روسیه باشند که باقی مانده ی آن ها در ایران پراکنده شدند و در استان های مختلفی سکونت داشته اند. به هر قومی که در مناطق مختلف کشور سکونت داشتند، نام هایی نسبت داده اند. در لرستان، خوزستان، ایلام و چهارمحال و بختیاری به سکوندها، در کرمانشاه به سکاوندها، در سیستان وبلوچستان به سکستان معروف بوده اند. اما با گذشت زمان نام قومی که در لرستان ، خوزستان ، ایلام و چهارمحال حضور داشتند به سی وند و سپس به سکوند یا سگوند و در سیستان از سکستان به سیستان و در فارس از سکوند به سیوند تغییر کرده اند. اما سیوند همچنین می تواند به معنی سی که عدد مقدسی در ایران باستان بوده است، باشد.

سیوند

با حمله ی محمود افغان در سال ۱۱۳۴ هجری قمری، سیوند به طور کلی نابود شد و مردم آن منطقه تا مدت های زیادی در کوه های تنگ خشک ادامه ی حیاط می دادند و به خاطر در امان ماندن از حمله های متعدد به محلی به نام ده کهنه عزیمت کردند که در جنوب سیوند کنونی قرار دارد. تعداد زیادی از ساکنان سیوند به علت فقر و حمله های پی در پی از ده کانه به ناحیه جنوبی استان فارس مانند عسلویه مهاجرت کرده اند. خانواده هایی هم به رابر یا اسکر که در کرمان قرار دارد مهاجرت کرده اند. مردم این منطقه بسیار مهمان نواز و شجاع و دلیر هستند. در دوره ی قاجار نیز باقی مردم سیوند به مکان امروزی سیوند مهاجرت کردند. بعد از استان فارس، استان کرمان بیشترین سیوندی را در خود جای داده است. در سال های گذشته عده ای از سیوندیان به کرمان و شهرهای سیرجان، بافت، رابر و کرمان مهاجرت کردند.

سرچشمه ی رودخانه ی سیوند در ارتفاعات منطقه ای به نام خسرو شیرین در شهرستان اقلید است. از گذشته تا اکنون بر روی این رود، مخصوصا در تنگه بلاغی، سد های زیادی احداث شده که در حال حاضر، سد کنونی این رود به نام سد سیوند است. کندل هایی در اطراف این رودخانه قرار دارند که کندل امامزاده بزرگترین کندل است. در مسیر این رود، سیوند، دشت پاسارگاد، شهر تاریخی اصطخر و تنگه بلاغی قرار دارد و بعد از گذشت از شهر اصطخر، شاخه ای از آن به تخت جمشید می رود و موجب تامین آب برای این منطقه می شود. با کمک این رودخانه، سنگ های ساخت تخت جمشید از معدن سنگ سیوند آورده شده است. سپس با گذشت از این مناطق با پیوستن به رود کر، رود پلوار (کلوار) را تشکیل می دهد و در نهایت وارد دریاچه ی بختگان می شود. رود سیوند به علت فواید زیادی که برای مردم داشته، در زمان گذشته به عنوان رود مقدس شناخته شده است.

این رود دارای شیتوها و قم های خطرناکی است که مهم ترین و عمیق ترین آن ها، قم وشیتوی امامزاده، قم اسوری، قم عبادی، قم سربند، قم وردی و قم و شیتوی سلطان کرم است. در اطراف این رود چندین منطقه ی مسکونی قرار دارد که شامل دوسه زنگی آباد، دوسه دشتبال، دو سه قصر دشت و سیدگه است که بزرگترین آن ها سیوند است. از عواملی که موجب شده این رودخانه بارز و شناخته شده باشد پوشش درخت های خارشتر، گز، بید و بوته های نوند(اسفند) و ماسه ای بودن و سنگریزه ای بودن آن است. حیوانات مختلفی نیز در اطراف رودخانه زندگی می کنند؛ مانند دال، لاک پشت، درنا، اردک وحشی، شانه بسر ، خرچنگ و همینطور پرنده ی نادری به نام فلامینگو سیوندی که در حال حاضر تعداد کمی از آن باقی مانده و رو به انقراض است.

در سال ۱۳۴۹ نقشه سد سیوند طراحی شد. طرح اولیه ی این سد در منطقه ی سیوند انجام شده بود اما بعد از انقلاب، نماینده مردم مرودشت که از اهالی سعادت شهر بود، ساخت سد را به محل فعلی تغییر داد و برای تغییر نامش به سد سیبویه تلاش زیادی کرد که بی نتیجه ماند. نام سد سیوند موجب شده که روستای سیوند در جهان شناخته شود.

سیوند

بافت کوچه باغ های سیوند با دیوارهای پرچین و پر پیچ و خم بسیار بی نظیر و زیبا است. این باغ ها به چهار قسمت صاحب دیوانی شمالی میانی و جنوبی (قنبر قنبرو) تقسیم می شوند. قدمت بخش جنوبی به چهل سال می رسد اما بخش های دیگر قدمتی طولانی تر دارند. آب مورد نیاز هر بخش توسط جوی سیوند تامین می شده است. هر کدام از کوچه باغ های سیوند دارای یک یا دو اشکن هستند که اشکن ها چندین برم دارند و هر کدام از باغ ها دارای یک بور هستند. روییدن گلهای زیبا و خاکشیر شاهتره سیر موک سنبل روی دیوارها و راهیابی کوچه باغ ها به جنگل های صنوبر و سیپیدار و چنار زیبایی باغ را  دوچندان کرده است. وجود چم ها سیوند را بسیار منحصر به فرد کرده است. چم های امامزاده ، ریگی و چم محمودی وسربند مهم ترین چم های سیوند است. امروزه با تخریب دیوارهای چینه ای و به کار گذاشتن دیوارهای بلوکی به جای آن ها، حیات را در کوچه باغ های سیوند تهدید می کند. از دیگر محصولات باغ های سیوند می توان به انواع سیب، گردو، بادام، زردآلو، شلیل، آلو زرد، بیدمشک و انگور اشاره کرد.

سیوند دارای کوه هایی است که متعلق به رشته کوه های زاگرس هستند و در ابتدای کوه های بلاغی و در مسیر از راه اصلی اصفهان-شیراز گذر کرده و تا سیوند رفته رفته ارتفاع بیشتری می گیرد، و بعد از آن ارتفاعش کم می شود و در بنای نقش رستم به کمترین ارتفاع خود می رسد.

روستای باستانی سیوند سوغاتی های فراوانی دارد که از آن ها می توان به میوه هایی مانند انار، هلو، گلابی، خیار سبز، سیب و همینطور گردو بادام اشاره کرد. سفیداب سنتی سیوند از سوغاتی های قدیمی این روستا است. در میان این سوغاتی های خوش طعم سیوند ترشیجات تهیه شده از سرکه سنتی، آبغوره و همینطور عرق بیدمشک، شیره انگور ، شاتره ، رب گوجه و خیار شور را نباید فراموش کرد.

سفرنامه ی سیوند (سی بند):

جمعه  ۱۳۶۰/۰۸/۲۹

ساعت ۰۶:۰۰  از طریق جاده شیراز – اصفهان  بوسیله وانت بار عزم سفر کردیم.مقصد سی بند و بازدید و بررسی غارهای این نواحی بود.

این محل در ۹۲ کیلومتری شمالشرق شیراز و ۵ کیلومتری قصبه سی بند قرار دارد. در شمال قریه قوام آباد در دل رشته کوه شرقی – غربی  غارهای متعددی دیده می شود که بزرگترین غار آن دهانه ای به قطر ۲۰ متر و ارتفاع ۱۰ متر و طول ۲۰ متر دارا است. سایر غارهای آن هم کوچک و از نظر رسوبگذاری بی اهمیت هستند.

در کنار قریه قوام آباد امامزاده ای به نام ( سلطان کرم ) واقع است که رود بولوار از مقابل آن می گذرد. در ساعت ۱۷:۰۰ توسط مینی بوس به شیراز باز گشتیم.

تعداد افراد در این سفر جمعا” ۵ نفر بود که ۴ نفر از اعضاء اصلی و ۱ نفر مهمان این گروه  بودند.

دسترسی:

برای رفتن به روستای سیوند به استان فارس شهرستان مرو دشت بروید و از آن جا در مسیر تخت جمشید به پاسارگاد، به این روستای باستانی می رسید.

مرتبط:

آشنایی با پارک ملی بختگان در شیراز

شهر باستانی استخر

مقبره کوروش بزرگ در پاسارگاد

آشنایی با دریاچه فصلی خنج

دریاچه فصلی خنج با ششصد کیلومتر مربع مساحت در جنوب استان فارس قرار دارد، این دریاچه در فصل های بارندگی پر آب شده، باغات و مزارع را سیراب می کند. این دریاچه فصلی شصت میلیون متر مکعب آب در خود ذخیره کرده و به یک تفرجگاه محبوب در جنوب فارس تبدیل شده است. دریاچه فصلی خنج در سال های پربارش، بستری مناسب برای مهاجرت پرندگان قطبی است.

دریاچه فصلی خنج

فصل باران های موسمی، دریاچه لبریز از آب می شود و تبدیل به چشم نواز ترین منطقه خنج می گردد. مناظر و درختان نخل منطقه که نمادی از شهرهای گرم جنوب ایران می باشد، چهره تماشایی و متفاوتی را به این منطقه بخشیده است. در فصل بهار با بارش باران های شدید بهاری، دریاچه مملو از آب می شود و امواج آب را می توان در این دریاچه نظاره کرد. وجود چنین دریاچه ای آن هم میان بیابان های بسیار گرم نعمتی بزرگ و البته پر از شگفتی است که خنج را پر از گردشگر کرده است. تقابل رنگ آبی با مناظر این منطقه، نقاشی بسیار هنرمندانه ای را خلق کرده است.

واقع شدن دریاچه فصلی خنج در مجاورت تالاب هیرم، مکان مناسبی برای تخمگذاری و زاد و ولد پرندگان مهاجر به ویژه در فصل زمستان است. همچنین آبگیری این دریاچه و طبیعت سرسبز اطراف آن، شرایط و چشم اندازهای زیبایی برای استفاده گردشگران فراهم کرده است. هنگامي كه اين درياچه پُرآب مي شود، چشم انداز زيبايي را ايجاد مي كند و مهاجرت و پرواز پرندگان بر فراز آن بر اين زيبايي مي افزايد.

دریاچه فصلی خنج

این منطقه محل آبريز شهرستان هاي لارستان و گراش از شرق و ارتفاعات خنج و همچنين آبريز قسمتي از شهرستان هاي جهرم، قير وكارزين و ارتفاعات شمال، غرب و جنوب شهرستان خنج است.

دریاچه فصلی خنج با حجم تقریبی شصت میلیون مترمکعب آب در پنج کیلومتری شرق خنج قرار دارد.

مرتبط:

تنگه‌ تاریخی سولک کجاست؟

تنگه گمبیل ؛ فارس سرزمین بهشتی کم ندارد

معرفی قلعه دختر فیروزآباد فارس

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

براساس شواهد و بررسی‌های تاریخی و باستان‌شناسی و آنچه از کتیبه‌ها و نوشته‌ها و آثار ‌یافته‌شده در منطقه به دست آمده، محوطه باستانی مرودشت از گذشته بسیار دور از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.می‌دانیم که صفه تخت جمشید در دامنه کوه رحمت ساخته شده است. می‌توان گفت این کوه که به نام میترا یا مهر نیز نامیده می‌شود برای اقوام پیش از آریایی و همچنین آریایی‌ها قداست داشته که به نوعی تمامی‌سازه‌های تخت جمشید را در پناه خود دارد.

داریوش در کتیبه خود در دیواره جنوبی صفه صراحتا بیان می‌کند که تا پیش از این، هیچ بنا یا معبد یا نیایشگاه و ساختمانی در این محل وجود نداشته است. پس بی‌تردید زمین این مکان اهمیت داشته است.

محوطه تخت جمشید از نقش رستم که مکانی متبرک و مرکز استقرار قوم پاسارگاد بوده و از سوی کوروش به عنوان پایتخت انتخاب شده و آرامگاهش نیز در همان جا واقع است، فاصله بسیار کمی‌ دارد.

باید در نظر داشت که این مکان در مرکز ایالت پارس واقع شده است و به سهولت با نواحی مهم پادشاهی مانند شوش و انشان -که محل پادشاهی و حکومتی پدران کوروش کبیر بوده-  و بابل، مراکز شرقی امپراتوری، پایتخت، مرکز اصلی مادها و هگمتانه در ارتباط بوده است.

معادن بزرگ سنگ که بقایای آنها در اطراف تخت جمشید و نقش رستم هنوز به چشم می‌خورد، رودهای مهمی‌مانند کر و پلوار که امکان دسترسی به آب را برای انجام کارهای ساختمانی فراهم می‌کرده‌اند و زمین حاصلخیز منطقه… همه و همه می‌تواند دلیلی برای انتخاب این مکان برای ساخت بنای منحصربه‌فرد تخت جمشید باشد.

محققان و پژوهشگران با توجه به نقوش و نوع معماری و مطالعات انجام شده، هر یک کاربرد خاصی را برای تخت جمشید تعریف کرده‌اند: برخی این بنای شگفت‌انگیز را مقر و استراحتگاهی موقت، برخی محل برگزاری آیین نوروزی و جشن‌های بهاری، گروهی رصدخانه‌ای جهت انجام مطالعات نجومی، برخی محل گردهمایی و شورا و پارلمان و برخی نیایشگاهی بزرگ جهت برگزاری انجام مراسم مذهبی می‌دانند.

کاخ تخت جمشید فارس-گردشگری مجازی

رصدخانه نبوده است

آنچه که باید مورد توجه قرارداد این است که این بنا هر چه بوده به طور حتم محل رصد ستارگان، رصدخانه و محل انجام مطالعات نجومی‌نبوده است. هخامنشیان در این دوره محاسبات نجومی‌خود را براساس محاسبات ریاضی انجام می‌دادند و نیازی به رصد چشمی‌یا اندازه‌گیری سایه‌ها و تابش خورشید -آن‌گونه که قبل از آنان در میان اقوام بومی‌ فلات ایران و بابلیان و آشوریان مرسوم بوده- نداشتند. از سویی دیگر معماری تخت جمشید با هیچ‌کدام از تعاریف موجود در مورد بناهای مورد استفاده برای رصد آسمان منطبق نیست.

برای رصد آسمان نیاز به ساختمان یا برج رصدی با ارتفاع زیاد است و اگر چنین برجی وجود نداشته باشد، باید بنای رصد در محوطه‌ای کاملا باز که افق دید باز و گسترده دارد، ساخته شود. با یک بررسی ساده میدانی در تخت جمشید متوجه این مطلب می‌شویم که نه در محوطه تخت جمشید و نه بر فراز کوه رحمت هیچ برج رصدی وجود ندارد و از سویی یک سمت تخت جمشید تکیه بر کوهی بلند دارد که مانع از دید مستقیم در آن سمت می‌شود.

تخت جمشید

ساعت آفتابی نبوده است

تعیین زمان دقیق نوروز بر اساس تابش نور خورشید و  استفاده از ساعت آفتابی در تخت جمشید نیز از جمله مواردی است که برای دلایل ساخت این بنا مطرح می‌شود. برخی معتقدند وجود بعضی علائم روی سنگ‌ها و خصوصا سنگی که در کاخ سه دروازه وجود دارد، نشان‌دهنده نوعی ساعت آفتابی برای تعیین دقیق زمان نوروز در اول فروردین برابر با ۲۱ مارس است.

این نظریه درست بود اگر زمان دقیق نوروز در زمان هخامنشیان با زمان وقوع نوروز در زمان حال برابر می‌بود؛ در‌حالی‌که این‌طور نیست. در زمان هخامنشیان تنها یک بار در زمان کمبوجیه سال نو با ۲۱ مارس یا اول فروردین برابر می‌شود و دردیگر موارد، آغاز سال نو از اواخر اسفند تا اوایل اردیبهشت متغیر بوده است.

از سوی دیگر تالاری که این سنگ موسوم به ساعت آفتابی در آن قرار دارد، در زمان هخامنشیان از همه سو با دیوار مسدود بوده و نور خورشید نمی‌توانسته به داخل بتابد، و نیز همان‌طور که قبلا هم متذکر شدیم تخت جمشید بر دامنه کوه رحمت قرار دارد و کوه مانع از رسیدن نور خورشید هنگام طلوع به این بنا می‌شود و نور خورشید در واقع هنگامی‌که روز کاملا اتفاق افتاده است به کل بنای تخت جمشید و خصوصا بنای سه دروازه می‌تابد.

همچنین باید توجه داشت که محور زمین و جهت تابش خورشید در ۲۵۰۰ سال قبل با امروز بسیار متفاوت بوده است. کارشناسان نجوم و ستاره‌شناسی کاملا به این مساله واقفند که به دلیل چرخش محور زمین در طی ۲۵۰۰ سال، تنها با محاسبات دقیق ریاضی و ستاره‌شناسی می‌توانیم جهت تابش خورشید را براساس محور زمین در زمان هخامنشیان تعیین کنیم.

همچنین امروزه می‌دانیم که علائم و نشانه‌های موجود روی این سنگ نه علائم نجومی‌ و نشانگر چهار جهت اصلی؛ بلکه نشانه‌های معماری و امضای معمار و سنگ تراش آن است که در دیگر پایه ستون‌ها نیز دیده می‌شود. در واقع سنگ مزبور پایه زیرین ستونی است که امروزه دیگر وجود ندارد. هرچند می‌توان گفت که برخی آیین‌های ویژه از جمله جشن‌های بهاری در این محل برگزار می‌شده؛ اما  تنها محل برگزاری نوروز نبوده است.

تخت-جمشید

    پایتخت نبوده است

    در مورد اینکه تخت جمشید یکی از پایتخت‌های اصلی و محل استقرار خانواده سلطنتی بوده نیز جای شک و تردید است. صفه تخت جمشید در دشتی باز و بدون هیچ گونه امکانات دفاعی مخصوص یک ارگ یا قلعه واقع شده است. تمامی‌صفه و ساختمان‌های آن از سه جهت از فاصله دور قابل رویت هستند.

    با وجود نامگذاری کاخ‌ها و آنچه برخی به آن معتقدند، تالارها و بناهای صفه تخت جمشید را نمی‌توانیم مقر استقرار پادشاهان و خانواده سلطنتی بدانیم. این بنا فاقد امکانات زندگی به عنوان پایتخت برای خاندان سلطنتی است. شاید در زمان برگزاری جشن‌های بهاری و در مدت زمانی کوتاه شاه و خانواده و همراهانش در این محل اقامت داشتند؛ اما استقرار موقت در این مکان با استفاده از آن به عنوان پایتخت یک امپراتوری بزرگ تفاوت بسیار دارد.

    نیایشگاه بزرگ؟

    براساس سنگ‌نگاره‌ها و نقوش دیوارها و پلکان‌ها، بعضی محققان بر این باورند که تخت جمشید یک نیایشگاه بزرگ برای انجام آیین‌های مذهبی است. می‌دانیم که آیین مهر‌پرستی بسیار پیش از مذهب زرتشت در فلات ایران رواج داشته و از میان پادشاهان هخامنشی نیز اردشیر دوم احترام بسیار برای این ایزد قائل بوده.

    شاید بتوان نقش برجسته مهم حمله شیر به گاو در تخت جمشید را نوعی نشانه آیین مهرپرستی دانست؛ اما در این تصویر باید به حالت حمله شیر به گاو و نشانه‌های موجود بر بدن گاو توجه کرد. گاو نشان سلطنتی دارد و گاوی عادی نیست.

    آیا می‌توان تصور کرد که سنگ نگاران و معماران حیوانی با نشان سلطنتی را به عنوان قربانی مهر نشان داده‌اند. از سوی دیگر نقش نبرد شاه با شیر است که در فاصله کمی‌از این تصویر دیده می‌شود. اگر آیین مهر در این زمان آن‌قدر گسترش داشته که معماران تخت جمشید را تحت تاثیر خود قرار داده است، چرا شاه باید شیری را که نشانه این ایزد است با خنجر به قتل برساند.

    از سوی دیگر با مطالعه دقیق و نزدیک می‌توانیم دریابیم که هر یک از تالارها و بناهای تخت جمشید به نوعی با نقوش خاصی که شاید معرف آیین یا اعتقادات یکی از اقوام و ملل تابعه باشد، زینت‌یافته‌اند، آیا این امر نشان‌دهنده این است که هر یک از این تالارها مخصوص برگزاری آیین خاص مذاهب مختلفی است که در سراسر امپراتوری پارسیان بوده است؟ آیا می‌شود تخت جمشید را مرکزی برای تجمع نمایندگان همه ممالک تابعه دانست که در زمانی مشخص برای تبادل نظر و دیدار با شاه به دور یکدیگر گرد می‌آمدند؟

    پاسارگاد شیراز

    این نمایندگان در مدت اقامت خود در تخت جمشید ضمن آنکه می‌توانستند با آزادی به نیایش خدای خود بپردازند می‌توانستند با عقاید و مناسک مذهبی سایر ملل نیز آشنا شده و به تبادل نظر و بحث و گفت‌وگو بپردازند. شاید بتوان تخت جمشید را یک دایره المعارف بزرگ ساخته شده از سنگ دانست.

    هرتازه واردی با نگاه کردن به نقوش و حجاری‌ دیوارها می‌توانسته به راحتی با دیگر ملل تابعه، نوع پوشاک، محصول خاص آن منطقه، اعتقادات مذهبی، فرهنگ، زبان و درجه اهمیت و نزدیکی آنان به حاکمیت امپراتوری آشنا شود. در این گردهمایی، نمایندگان ملل تابعه هر یک هدایایی را به پیشگاه شاه تقدیم می‌کردند.

    با وجود برخی اظهارنظرها باید گفت آنچه این نمایندگان با خود حمل می‌کنند، باج و خراج و مالیات سالانه نیست. شاید بتوان گفت منظور از آن نقوش که هر شخصی یک شیء، حیوان، پارچه، نوشیدنی و خوراکی خاصی را با خود حمل می‌کنند و به پادشاه پیشکش می‌کند، این است که ملل تابعه را با آنچه  محصول مخصوص سرزمینشان است نشان دهند.

    به عنوان مثال نمایندگان لیدیه همواره با بازوبندهای طلا مشخص شده‌اند. نظیر این بازوبندها در گنجینه سیحون که اینک در موزه انگلستان است، یافت شده و گزنفون نیز بازوبند طلا را بهترین و ممتازترین هدیه لیدیه‌ها معرفی کرده است. همچنین نمایندگان  آفریقای جنوبی با حیوانی به نام اُکاپی و عاج‌های فیل نشان داده شده‌اند.

    به هر حال هنوز هیچ نظر قطعی درباره دلیل ساخت تخت جمشید نمی‌توان ارائه داد.

    گاو دروازه ملل

    دروازه ملل تخت جمشید سه درگاه عظیم رو به سه جانب داشته که نقش دو جفت گاو عظیم الجثه بر درگاه‌های غربی و شرقی حجاری شده است. دو جفت گاو بر درگاه غربی و دو جفت گاو با سر انسان در مدخل شرقی قرار دارد. توصیفات مختلفی درباره تصویر سر انسانی گاو گفته شده که بعضی از آنها بسیار عجیب و دور از ذهن است

    منبع: مجله همشهری

    مرتبط:

    شکوه و عظمت تاریخ ایران در تخت جمشید

    برج پیزا و تخت جمشید در ۴۰۰ کیلومتری پایتخت

    تنگه رغز مکانی بی نظیر برای ماجراجویان

    تنگه رغز یکی از زیباترین طبیعت های استان فارس است که هیجان طبیعت گردی را به معنای حقیقی کلمه در این تنگه میتوانید حس کنید. جایی پر از چشمه های زلال آب با آبشارهای زیبا صدای غرش های آب آن هر کسی را به شوق می آورد.

    در بین مراتع سبز و خرم و دشت های بین داراب و فسا در استان فارس ارتفاعاتی وجود دارد که درونش دره هایی را با حوضچه های آب در خود پنهان نموده است . مکانی که به علت سختی مسیر و دسترسی آن، احتمالا تا همین چند سال پیش کسی از آن خبر نداشت. احتمالا در فیلم های ماجراجویانه جوانان بسياري دیده اید که از ارتفاعی بالا و روی صخره ها به داخل حوضچه ها و دره ها شیرجه ميزنند . برخی از این فیلم ها در مکانی به اسم تنگ رغز یا تنگه رغز در استان فارس گرفته شده است.

    موقعیت تنگه رغز

    تنگه رغز نام دره ای در منطقه فسارود شهرستان داراب در استان فارس است که از چند آبشار و حوضچه تشکیل یافته است. رغز به معنای راه بکر و لغزنده است. تنگه رغز که در بین بومیان به تنگ رودخیز هم شناخته ميشود ، و مشهور به عروس دره های ایران است. در شمال شرقی داراب و در فاصله ۳۰ کیلومتری این شهر، در نزدیکی روستای حسن آباد قرار دارد. تنکه رغز به طول تخمینی ۴ کیلومتر در ادامه شمال به جنوب از سرچشمه رغز تا دره جنوبی، ۶۴ آبشار و حدود ۱۰۰ حوضچه طبيعي را در خود جای داده است. در حد واسط منطقه سرچشمه و دره جنوبی رغز، ده ها آبشار و آبگیر زیبا در شکل های گوناگون وجود دارد که پیمایش آن ها تنها با استفاده از وسیله های فنی و دره نوردی میسر است.

    تنگه رغز

    توصیه هایی براي سفر به تنگه رغز

    بهتر است جهت در امان ماندن از نیش پشه ها در زمان شب اقامت در سرچشمه، یک قلم دفع حشرات بهمراه داشته باشید. آب کل مسیر قابل نوشیدن است، ولی بهترین آب همان آبی است که در سرچشمه رغز از دل زمین به بیرون می تراود. افراد باید کاملاً به فرود و دست به سنگ مقدماتی اشنا بوده و هم جسارت و بنیه بدنی مناسبی داشته باشند. به دلیل سردي آب حتماً لباس مناسب استفاده شود. براي فرود از آبشار حتماً از صندل های طبیعت گردی جلو و پشت بسته استفاده کنید. در سفر به تنگه رغر، جلیقه نجات را فراموش نکنید.

    براي گذر از تنگه رغز نیازی به هد لامپ نیست و در تمام مسیر نور به میزان کافی موجود است، صرفا در موقع اسکان شب است که چراغ قوه احتیاج ميشود . آب بندی کوله پشتی باید به بهترین شیوه انجام گیرد پیش از بستن و گره زدن نایلون ها، هوای آن ها را تا جایی که امکان دارد خالی کنید.

    تنگه رغز

    بهترین زمان سفر و بازديد از تنگه رغز

    از آنجایی که این محدوده به چشمه ها و آبشارهای پر آبش معروف است، بهتر است در فصل های پر آب یعنی بین ماه های اردیبهشت تا اوایل مهر ماه به این تنگه سفر کنید. به دلیل آن که نه تنها درختان سرسبز و خرم جنگلی کنار مسیر دسترسی به تنگ رغز جذاب تر خواهد بود، بلکه میتوانید گرمای سوزان فصل تابستان را با آب و هوای خنک اطراف آب و نسیم خنکی که گه گاه می وزد، کم تر کنید. حتی درصورتی که در این فصل وارد این منطقه می شوید، حتماً پیش از آغاز سفر خبرهای هواشناسی را دنبال کنید و در موقع بارش و سیلاب ها به هیچ وجه ، وارد این تنگه و این منطقه نشوید.

    مرتبط:

    معرفی قلعه دختر فیروزآباد فارس