زیباییهای معماری مسجد آققلعه در دشت جوین
یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: با آمدن «هلاکو» در سال ۶۵۴ه.ق حکومت واقعی مغولان در ایران آغاز شد. رصدخانه مراغه در سال۶۵۶ ه.ق به دستور هلاکو خان ساخته شد، اما فعالیتهای معماری عظیم از دوران سلطنت «غازان خان» (۷۰۳-۶۹۴ه.ق) شروع شد.
رجبعلی لبافخانیکی اظهار کرد: در سال ۶۸۳ه.ق به دستور «ارغون خان» ساخت یک مجموعه عظیم فرهنگی به نام « شنبغازانی» آغاز و در سال ۶۹۰ ه.ق توسط غازان خان تکمیل شد. مسجد آققلعه در میان باغهای پر از سبزه و مشتمل بر کاخها، کتابخانهها، مسجد، صومعهها، رصدخانه و مدرسهها بود.
وی افزود: در شرق شهر تبریز نیز به سعی و با سرمایه شخصی «رشیدالدین فضلالله»، مورخ و حامی هنر و دانش و وزیر غازانخان و الجایتو، مجموعه بزرگ و جامع علمی و فرهنگی دیگری به نام «ربعرشیدی» ساخته شد.
این پژوهشگر خراسانی ادامه داد: این کانون هنری و فرهنگی مدارس، کتابخانهها، بیمارستانها و کارگاههای خوشنویسی را شامل میشد و وسعت زیادی را به خود اختصاص داده بود. دانشمندان و استادان زیادی از سراسر ایران و برخی کشورهای جهان در آن گرد آمده بودند.
لبافخانیکی خاطرنشان کرد: در آن دوران شهر نوظهور سلطانیه نیز در شمار یکی از مهمترین شهرهای تجارتی و آباد ایران محسوب میشد و در آن شهر مساجد، مدارس، بیمارستانها، بناهای خیریه و خانقاه ساخته شده بود. بنای عظیم « گنبد سلطانیه» در زمان «سلطان محمد خدابنده» بین سالهای ۷۰۴ تا ۷۱۳ه.ق ساخته شد.
وی عنوان کرد: در همان دوران به موازات و شاید به رقابت خاندان رشیدالدین فضلالله در صفحات غرب و شمال غربی ایران، خاندان جوینی در شرق ایران نیز نام و آوازه داشتند. «عطاملک جوینی» ملازم و دبیر هلاکوخان، پس از تصرف بغداد توسط هلاکو، حاکم عراق شد. برادرش «شمسالدین جوینی» بعد از مرگ هلاکوخان وزارت دستگاه ایلخانی را به عهده گرفت. خاندان جوینی سالهای طولانی از قدرت و اختیار زیادی در قلمرو ایلخانان به خصوص خراسان برخوردار بودند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی اضافه کرد: تا جایی که احتمالا در نظر داشتند به تقلید از یا خاندان رشیدالدین فضلالله یا در رقابت با آنها در دشت جوین به فاصله ۸۰ کیلومتری سبزوار و غرب شهر نقاب، شهر یا مجموعه فرهنگی- علمی « آققلعه» را مانند سلطانیه، ربع رشیدی یا شنب غازانی بسازند که مواجه با تهاجم و غارت «یساور جغتائی»، قیام سربداران و فروپاشی ایلخانان شدند و اهدافشان بر آورده نشد و مجموعه مورد نظر آنها تنها در حد یک حصار و مسجد نیمه تمام و احتمالا بناهای جانبی ناپایدار باقی ماند.
لبافخانیکی گفت: آنچه اکنون از شهر آرمانی آققلعه بر جای مانده عبارت است از یک حصار خشت و گلی مستطیل که در دهههای اخیر جاده سراسری دشت جوین دو دیوار شرقی و غربی آن را شکافته و از میانه آققلعه عبور کرده است.
وی ادامه داد: مسجد آققلعه تقریبا در مرکز شهر واقع شده و از شواهد پیداست که به شیوه مساجد دوران ایلخانی مسجدی دو ایوانی بوده که ایوان قبله بر جای مانده و ایوان شمالی یا ساخته نشده، یا بقایای آن جمعآوری شده است.
این باستانشناس خراسانی اضافه کرد: بر دو سمت ایوان قبله دو شبستان قرار داشته است. بخش فوقانی ایوان آسیب دیده، بخش عمده شبستان غربی منهدم شده است. شبستان سمت شرقی ایوان نسبتا سالم بر جای مانده و این شبستان که با شبستان سمت غربی قرینه بوده فضای ستونداری است که ۱۵ گنبد کمخیز بر فراز ستونها پوشش آن را تامین کردهاند.
لبافخانیکی بیان کرد: حد فاصل شبستانها، هشتی تقریبا مربع شکلی وجود داشته که از دو طرف به شبستانها راه دارد. قاعده چهار ضلعی هشتی به کمک ترمبهها به هشت ضلعی و در نهایت دایره تبدیل شده و گنبد نسبتا بلندی به ارتفاع ۱۲متر بر فراز هشتی استقرار یافته است. بر ساقه گنبد کتیبهای قرآنی به خط ثلث نقش بسته و در انتهای آن تاریخ ۷۱۲ه.ق ملاحظه میشود. این مسجد با «مسجد جامع ورامین» همعصر و قابل مقایسه است.
وی تشریح کرد: مطالعات میدانی و گمانهزنیهای باستانشناسی نشان دادهاند که این بنا نیز قرار بوده درست مانند مسجد جامع ورامین با دو غرفه در دو جانب شرقی و غربی مسجد ساخته شود که گویا هیچگاه ساخته نشده و صرفا انگاره و بخش آغازین دیوارهای رواقها به دو طرفه نمای بنا افزوده شده است.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی ادامه داد: در طول زمان به این مسجد لطمات فراوان وارد شده است، ایوانی که از میان دو نیم ستون ستبر استوانه به درون باز میشود، طاق و پوشش جناقی دارد و پیشانی آن فرو ریخته است.
لبافخانیکی گفت: بنا در مجموع ساده و بیپیرایه است و ظاهرا محراب در انتهای هشتی کتیبه و تزییناتی داشته که از میان رفته است. انتهای ایوان ورودی هم با مقرنسها زینت یافته و نواری بر ساقه گنبد نیز با رنگ قهوهای اندود شده و روی آن به نقوش اسلیمی آراسته شده است.
منبع: ایسنا