استان خوزستان
استان خوزستان یکی از استان های جنوب غربی ایران است که با استان های ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و بوشهر و کشور عراق همسایه است. قدمت این استان به دوره های عیلامی و هخامنشی برمی گردد. مساحت استان خوزستان حدود ۶۴٫۲۳۶ کیلومترمربع بوده و دارای ۱۵ شهرستان، ۳۵ بخش و ۱۳ دهستان می باشد. جمعیت این استان را اقوام مختلفی همچون بختیاری، شوشتری، لر، عرب، بهبهانی، دزفولی، ترک قشقایی و … تشکیل می دهند که تعداد آن ها به ۴۷۱۰۵۰۹ نفر می رسد. استان خوزستان به دو بخش کوهستانی و جلگه ای تقسیم می شود. در قسمت شمال و شرق این استان کوه های زاگرس قرار گرفته که با حرکت به سمت جنوب، به صورت تپه ماهورهایی دیده می شود. بزرگ ترین و پر آب ترین رودخانه ایران یعنی کارون در این استان قرار دارد. آب و هوای استان خوزستان را می توان از دو نوع نیمه بیابانی و استپ گرم دانست. این استان همچنین به دلیل داشتن منابع نفت و گاز فراوان از اهمیت اقتصادی فراوانی در کشور برخوردار است. مرکز استان خوزستان، شهر اهواز می باشد.
اهواز
شهر اهواز یکی از ۸ کلانشهر ایران بوده که در مرکز استان خوزستان واقع شده است. مساحت این شهر حدود ۲۰٫۰۰۰ کیلومترمربع می باشد و جمعیت آن به ۱٫۱۱۲٫۰۲۱ نفر می رسد. نام این شهر را می توان برگرفته از قوم خوزی یا هوزی دانست. این قوم ساکنان بومی این منطقه بوده اند. در برخی متون تاریخی، از اهواز با نام های دیگری چون « رام شهر » و « شهر رام » نیز یاد شده است. در اوایل قرن ششم هجری قمری، این شهر به ویرانه ای تبدیل شد. اما پس از تأسیس کانال سوئز که باعث سهولت در تجارت دریایی اروپاییان شد، مجوز کشتیرانی خارجیان بر روی رود کارون توسط ناصرالدین شاه قاجار صادر شد. همین امر منجر به زنده شدن دوباره اهواز گردید. همزمان با ساخته شدن بندر ناصری در نزدیکی این شهر، نام آن به ناصری و ناصریه تغییر یافت. اما از سال ۱۳۱۴ هجری شمسی، دوباره نام قبلی خود را بازیافت. اهواز در بخش جلگه ای استان خوزستان قرار دارد اما پوشش گیاهی بسیار کمی دارد. به همین دلیل آب و هوای گرم و خشکی در این شهر حاکم است به طوری که دمای هوا در تابستان به بالای ۵۰ درجه نیز می رسد. عبور رود کارون از وسط این شهر، آن را به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم کرده است. به دلیل وجود تاسیسات نفتی و پتروشیمی، اهواز یکی از مهم ترین مراکز صنعتی ایران محسوب می شود.
شهرهای مهم استان خوزستان
شهرهای مهم استان خوزستان عبارتند از:
- شوش
- دزفول
- آبادان
- خرمشهر
- شوشتر
- بهبهان
- مسجد سلیمان
شوش
شوش یکی از شهرهای مهم استان خوزستان است که از قدمت بسیار زیادی برخوردار است. این شهر در شمال غربی استان واقع شده و مساحت آن حدود ۳۵۷۷ کیلومترمربع است. بر اساس کاوش های باستان شناسی، این شهر پایتخت سیاسی عیلامی ها بوده است. پس از فتح شهر شوش به دست آشور بانیپال بین سال های ۴۶۵ تا ۴۶۰ قبل از میلاد، دستور ویرانی آن صادر شد. اما در زمان داریوش اول هخامنشی بازسازی و به یکی از مراکز مهم حکومت تبدیل شد. کاخ آپادانا از همین دوران به جا مانده است. آثار باستانی فراوانی در این شهر وجود داشته که متاسفانه به دلایل مختلفی همچون آتش سوزی، جنگ، کشاورزی و … از بین رفته اند. برخی از این آثار همچون محوطه باستانی شوش و زیگورات چغازنبیل در فهرست یونسکو قرار دارند.
دزفول
یکی دیگر از شهرهای استان خوزستان، شهر دزفول است که در شمال استان و در قسمت جلگه ای آن قرار دارد. این شهر با مساحت ۴۷۶۲ کیلومتر مربع دومین شهر بزرگ استان پس از اهواز می باشد. تابستان ها در این شهر بسیار گرم و شرجی و زمستان ها معتدل می باشد. در واقع قدمت شهر دزفول به دوره ساسانیان و حکومت شاپور اول بر می گردد. جندی شاپور که در ۱۴ کیلومتری دزفول واقع شده، مرکز حکومت این پادشاه ساسانی بوده است. در آن زمان شاپور اول به منظور ارتباط جندی شاپور با شهر شوشتر، اقدام به ساخت یک پل بر روی رودخانه دز کرد و برای این کار از رومی ها کمک گرفت. با ساخت این پل، آن منطقه دزپول نام گرفت. اما با حمله اعراب و ورود آن ها به این منطقه، نام آن به دزفول تغییر یافت.
آبادان
آبادان پرآب ترین شهر خوزستان است که در ارتفاع دو متری از سطح دریا واقع شده. این شهر پس از اهواز مهمترین شهر خوزستان است که در واقع شبه جزیره ای است که از جانب شمال به رودخانه بهمنشیر و شهرستان های شادگان و خرمشهر، از شرق نیز به رودخانه بهمنشیر و شهرستان بندر ماهشهر، از غرب به اروندرود و مرز کشور عراق و از جنوب به خلیج فارس محدود گشته است.
آبادان شهر نخستین ها نیز هست؛ اگر می خواهید علت این معروفیت را بدانید باید نگاهی به گذشته ی شهر بیاندازید : نخستین پالایشگاه خاورمیانه و ایران، نخستین آتش نشانی ایران، خط اتوبوس درون شهری، سینمای روباز، پیتزا فروشی، کودکستان، تاکسی تلفنی، پیست ماشینسواری و نخستین پتروشیمی ایران را می توان به آبادان نسبت داد.
آبادان در نزدیکی خرمشهر، مسجدسلیمان و اروندرود قرار دارد و همین امر موجب شد که این شهر یکی از گزینه های ساخت پالایشگاه باشد. در آن زمان شخصی به نام شیخ خزعل مالک زمین های آبادان بود. درنهایت برای اجارهی زمین میان شیخ خزعل و شرکت انگلیسی توافق بهدست آمد. از زمین ها نقشهبرداری شد و محوطه ی پالایشگاه مشخص شد. پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ شروع به کار کرد.
یکی از دلایلی که آبادان را نسبت به سایر شهرهای کشور منحصر به فرد میکند پذیرش مردم نسبت دین های مختلف و زندگی آرام در کنار یکدیگر است. گواه این گفته هم وجود مسجد رنگونی ها، مسجد امام موسی بن جعفر (ع) و کلیسای ارمنی گاراپت مقدس در یک منطقه است.
آبادان روزی مدرن ترین شهر ایران و خاورمیانه بود اما با آغاز جنگ هشت ساله ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی مورد حملات گسترده دشمن قرار گرفت و پس از ویرانی های فراوان و عملیات بزرگ ثامن الائمه از محاصره آزاد شد. طی سال های جنگ ۲۴۲ نفر از کارکنان پالایشگاه شهید شدند. پس از پایان جنگ بار دیگر پالایشگاه رونق گرفت و با ظرفیت روزانه ۶۰۰ هزار بشکه، به بزرگ ترین پالایشگاه دنیا تبدیل شد.
از سال ۱۳۸۲ منطقهی آزاد تجاری و اقتصادی اروند در این منطقه شکل گرفته است که شامل آبادان، خرمشهر، شلمچه و جزیره مینو است. رودخانههای اروندرودو بهمنشیر در این شهر وجود داردند که هر دو به خلیجفارس می ریزند.
موزه آبادان، مسجد رنگونی ها، کلیسای ارامنه گاراپت مقدس، موزه نفت، سینما نفت یا تاج سابق، سینما شیرین، بقایای سینما رکس، بازار ته لنجی ها، بازارهای قدیمی آبادان مانند کویتی ها، اروندرود، رودخانه بهمنشیر، پل کابلی، زیارتگاه سیدعباس، دبیرستان رازی، و نخلستان های آبادان از دیدنی های این شهر به شمار می روند.
خرمشهر
خرمشهر درست در انتهای ایران قرار دارد جایی که انتهای مرز خاکی و آغاز خلیج فارس است.خرمشهر را همگان با اینکه هنوز هم آثار ویرانی جنگ در آن دیده می شود قلب تپنده خوزستان می دانند که نامش با نام مقاوت و آزادی گره خورده است.
اهمیت اقتصادی و موقعیت استراتژیکی این شهر و وجود ذخایر عظیم نفتی و داشتن دو رودخانه آب شیرین و دسترسی به خلیج فارس از طریق رودخانه اروندرود باعث شده این عروس جنوبی ایران همیشه مورد چشم داشت و حسادت دشمنان و استعمارگران قرار گیرد. قبل از وقوع جنگ، خرمشهر بزرگ ترین صادرکننده انواع خرما به جهان نیز بوده است.
نام قدیم آن محمره بود تا سال ۱۳۱۶ که به خاطر نخلستان های فراوان اطراف شهر، آن را خرمشهر نامیدند. ساختمان بندر خرمشهر از سال ١٨٣٧ میلادی آغاز و به گفته لرد كرزن خرمشهر را حاج یوسف پدر جاج جابر خان در سال ١٨١٢ میلادی برابر با ١٣٢٧ شمسی بنا كرد .
در طی جنگ تحمیلی عراق در سال ۱۳۵۹ به خاک خرمشهر تجاوز کرد. خرمشهر ۵۷۸ روز در اشغال عراق بود تا این که در تاریخ سوم خرداد، در طی عملیات بیتالمقدس خرمشهر آزاد شد. از روز آزادسازی خرمشهر، بهعنوان نماد مقاومت، ایستادگی و پیروزی در برابر دشمن یاد می شود.
بندر خرمشهر از شمال به اهواز ، از مشرق به بندر ماهشهر ، از طرف جنوب به آبادان و خلیج فارس و از طرف مغرب به كشور عراق محدود شده است.اولین اسكله تجاری بزرگ در خرمشهر برای پهلو گرفتن یك فروند كشتی اقیانوس پیما در سال ١٣١٨ شمسی مورد بهره برداری قرار گرفت و شش اسكله دیكر نیز ساخته شد.
در کنار تنوع قومی، مذهب های گوناگون در کنار اکثریت مسلمان می زیستند، مانند مسیحی، کلیمی و صابئی. زبان مردم خرمشهر فارسی یا عربی است. آن ها فارسی را با لهجه ی خرمشهری که شبیه به لهجهی آبادانی است، سخن می گویند.
بسیاری از بناهای تاریخی و قدیمی خرمشهر طی جنگ با عراق از بین رفتند. اما بهترین دیدنی این شهر یعنی اروندرود و کارون همچنان خروشان و پابرجا هستند. تالاب خرمشهر یا ناصری، ساحل کانال تاریخی عضدی ، اسکله ی قایقرانی، پارک ساحلی و پل روستای منیخ که محل اتصال کارون و بهمنشیر است، جاذبه های آبی خرمشهر محسوب می شوند. مسجد جامع خرمشهر نیز شاید از معدود بناهایی باشد که نه به خاطر معماری یا قدمت آن، بلکه به خاطر نقش فرماندهی و تدارکاتی که در جنگ داشت، یکی از جذاب ترین دیدنیهای خرمشهر به شمار می آید. مسجد جامع برابر با روزها و ماهها خاطره از جنگ است.
جاذبه های گردشگری استان خوزستان
استان خوزستان که در جنوب غربی ایران واقع شده، دارای جاذبه های فراوانی است و همواره گردشگران زیادی را به خود جذب می کند. برخی از این جاذبه های تاریخی و طبیعی عبارتند از:
- دانشگاه سه گوش
- پل سفید
- آرامگاه دانیال نبی
- قلعه شوش
- کاخ آپادانا
- زیگورات چغازنبیل
- سازه های آبی شوشتر
- دره کول خرسان
- حمام کرناسیون
- خانه سنتی تیزنو
دانشگاه سه گوش
دانشگاه سه گوش بنای بسیار زیبایی است که در دوره پهلوی توسط معمار معروف فرانسوی، آندره گدار در شهر اهواز ساخته شده است. این ساختمان مثلثی شکل در زمینی به مساحت ۳۰۰۰ مترمربع و در ساحل غربی رود کارون در دو طبقه بنا گردید. دانشگاه سه گوش در ابتدا به عنوان یکی از شعب بانک ملی در نظر گرفته شده بود ولی در طول سال ها کاربری آن تغییر کرد. تا این که سرانجام به دانشگاه جندی شاپور واگذار و به عنوان دانشکده ادبیات مورد استفاده قرار گرفت. معماری این بنا بسیار زیبا و منحصر به فرد است. در دو گوشه شمالی و جنوبی آن دو در ورودی و در وسط آن، حیاط کوچک اما با صفایی قرار دارد. در ساختمان بنا از آجرکاری و کاشی کاری دوره اسلامی بهره گرفته شده است. همچنین رواق ها و قوس های دایره ای شکل، جلوه خاصی به حیاط مرکزی بخشیده اند. متاسفانه رطوبت زیاد و نزدیکی به رود کارون باعث به وجود آمدن آسیب هایی در این ساختمان شده است. به همین دلیل پس از مرمت و بازسازی و در آینده ای نزدیک از آن به عنوان موزه علم و فناوری و خوزستان شناسی استفاده خواهد شد.
پل سفید
پل سفید که یکی از پل های قدیمی شهر اهواز می باشد، بر روی رودخانه کارون بنا شده است. این پل که اولین پل معلق ایران نیز به شمار می رود، به نماد شهر اهواز تبدیل شده است. ساخت این پل در سال ۱۳۱۳ تحت نظارت یک زن و شوهر مهندس آلمانی آغاز گردید. پل سفید دارای ۷ دهانه با طول های متفاوت می باشد. سه دهانه میانی هم اندازه بوده و طول آن ها به ۴۹ متر می رسد. در دو سوی آن ها دو دهانه بزرگتر به طول های ۱۳۰ و ۱۳۶ متر قرار دارد و در نهایت دو دهانه کوچک به طول های ۱۲ و ۲۰ متر در دو سر پل وجود دارد. طول این پل حدود ۵۰۱ متر، عرض آن ۹٫۸ متر و ارتفاع آن از سطح آب ۱۳ متر می باشد. پایه های پل از بتن و قسمت بالایی آن از فلز ساخته شده و تمام قسمت های فلزی با پیچ و مهره به هم وصل شده اند. دو سازه فلزی به شکل هلال بر روی پل قرار دارد که طول آن ها ۱۲ و ۲۰ متر می باشد. برخی از ادوات مورد نیاز برای ساخت این پل مانند جرثقیل، از انگلیسی هایی که در شرکت نفت کار می کردند قرض گرفته شده بود. ساخت پل در زمان نصب هلال دوم به دلیل بدعهدی انگلیسی ها و پس گرفتن ادواتشان به طور موقت متوقف شد. همین امر باعث مرگ مهندس آلمانی گردید. اما خوشبختانه همسر او با به کارگیری ادوات جایگزین مانند دوبه، ساخت پل را به اتمام رساند. پل به مدت ۴٫۵ ساعت مورد آزمایش قرار گرفت و پس از اطمینان از ایمن بودن آن، سرانجام در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۱۵ به راه آهن جنوب تحویل داده شد. پس از افتتاح پل، قوانینی برای استفاده از آن تعیین گردید. برخی از آن ها عبارت بودند از:
- فقط یک ماشین حق عبور از روی پل را داشت و نهایت سرعت مجاز آن ۵ کیلومتر بود.
- چند درشکه به طور همزمان نمی توانستند از روی پل عبور کنند و تعداد مجاز آن ها مشخص بود.
- عبور عابرین پیاده از روی پل سفید مجاز بود.
پل سفید اهواز که به پل هلالی نیز معروف است، در آبان ماه ۱۳۷۸ در لیست آثار ملی قرار گرفت و در سال ۱۳۸۹ بازسازی و مرمت شد. در حال حاضر این پل به صورت یک طرفه توسط ماشین ها مورد استفاده قرار می گیرد و در دو طرف آن نیز دو پیاده رو برای عابرین پیاده وجود دارد.
آرامگاه دانیال نبی
دانیال نبی یکی از پیامبران قوم اسرائیل بوده که در قرن هفتم قبل از میلاد در بابل زندگی می کرده است. بنا بر روایاتی، پس از فتح بابل به دست کوروش هخامنشی، دانیال نبی به شوش آمده و در همین مکان فوت می کند. جسد او را ابتدا مومیایی کرده و سپس در شرق رودخانه شاوور به خاک می سپارند. بر اثر سیلی که در سال ۱۲۴۹ هجری شمسی اتفاق افتاد، آرامگاه این پیامبر ویران شد. اما در همان سال به دستور جعفر شوشتری که یکی از روحانیون شیعه بود، آرامگاه جدیدی توسط حاج ملا حسین معمار ساخته شد. این آرامگاه دارای گنبدی پلکانی با ۲۵ طبقه و به صورت دوپوسته می باشد که ارتفاع آن ۲۰ متر و قطر آن ۵ متر می باشد. تقسیم نیروها توسط آهیانه یا همان پوسته داخلی انجام می شود و همین امر باعث ماندگاری بیشتر گنبد می گردد. پوسته خارجی حالت نمادین داشته و از تمام نقاط شهر دیده می شود. سمت غربی آرامگاه با هنر کاشی کاری تزیین شده است و بر سر در آن عبارت آستانه متبرکه حضرت دانیال نبی به چشم می خورد. در قسمت شرقی بنا ورودی آرامگاه و همچنین دو مناره به ارتفاع ۱۰ متر قرار دارد. در وسط بنا نیز ضریحی قرار داده شده است. آرامگاه دانیال نبی در سال ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.
قلعه شوش
منطقه باستانی شوش بارها توسط باستان شناسان داخلی و خارجی مورد تحقیق و کاوش قرار گرفته است. یکی از این باستان شناسان خارجی ژان ژاک دو مورگان فرانسوی می باشد. قلعه شوش در واقع برای اسکان او و تیم همراهش و همچنین برای نگهداری از آثار کشف شده، ساخته شد. این قلعه بر روی بلندترین تپه شوش به نام آکروپل قرار گرفته و به شکل ذوزنقه می باشد. جالب است بدانید برای ساخت آن از آجرهای کاخ داریوش و خشت های باقی مانده از دوران مختلف استفاده شده است. معماری این قلعه را می توان شبیه به زندان باستیل فرانسه دانست. قلعه شوش سه ورودی دارد که متاسفانه یکی از آن ها در حال مسدود شدن است. دو حیاط قلعه در وسط قرار گرفته اند و یکی مرتفع تر از دیگریست. دور تا دور حیاط ها نیز اتاق های متعددی وجود دارد. در زیر حیاط دوم دو تالار ساخته شده است. در قسمت غربی قلعه برجی استوانه ای وجود دارد که از آن به عنوان کبوترخانه استفاده می شده. برج دیگری نیز به شکل مربع در وسط حیاط ساخته شده که به برج شمالی نیز معروف است. در معماری قلعه شوش، تزیینات آجری، طاق های رومی و درگاه های قوسی به کار رفته است. در بخش هایی از آن نیز، نقاشی های تلفیقی اروپایی-شرقی دیده می شود. به دلیل استفاده از آجرهای متنوع و به ویژه آجرهای کتیبه دار در ساخت آن، این قلعه به موزه آجر نیز شهرت دارد. متاسفانه عواملی همچون نم و رطوبت، فرسایش و جنگ تحمیلی باعث ایجاد آسیب هایی در قلعه شوش شده اند و از آنجا که این قلعه پی ندارد، احتمال فروریختن آن با زیاد شدن آسیب ها می رود. به همین دلیل نیاز به توجه بیشتر و مرمت های اصولی در این قلعه به شدت احساس می شود. قلعه شوش در سال ۱۳۸۰ در لیست آثار ملی ثبت شده است.
کاخ آپادانا
کاخ آپادانا که در منطقه باستانی شوش و در نزدیکی قلعه شوش قرار دارد، در سال ۵۲۱ قبل از میلاد و به دستور داریوش کبیر ساخته شد. ساخت این مجموعه عظیم ۶ سال به طول انجامید و به عنوان اقامتگاه زمستانی پادشاهان هخامنشی مورد استفاده قرار گرفت. این کاخ مجموعه ای از تالارها و ستون های فراوان بوده که مشابه آن را می توان در مجموعه تخت جمشید نیز یافت. کاخ آپادانا شامل بخش های مختلفی مانند تالار، حرم سرا، دروازه، کاخ پذیرایی، بارعام و شش حیاط بوده که در زمینی به مساحت ۱۰۴۳۴ مترمربع احداث گردیده بود. سه حیاط بسیار بزرگ در جهت شرقی-غربی ساخته شده و ۳ حیاط دیگر در قسمت شمالی کاخ قرار داشتند. هدف از ساخت این ۶ حیاط، تأمین روشنایی و تهویه اتاق ها و قسمت های داخلی بوده. تالار مرکزی کاخ آپادانا، به شکل مربع به ضلع ۵۸ متر بوده و ۳۶ ستون در آن قرار داشته. ارتفاع این ستون ها به ۲۰ متر می رسیده. در ایوان های کاخ نیز دو ردیف ستون ۶تایی وجود داشته است. ستون ها اغلب به شکل کله گاوی ساخته شده. در قسمت داخلی دیوارها، آجرهای لعاب دار که دارای نقش های شیر بالدار، گل نیلوفر آبی و سپاه جاویدان بودند، به کار رفته بود. کاخ آپادانای شوش بر روی سکویی عظیم ساخته شده که با توجه به ناهموار بودن منطقه می توان فهمید که زمان زیادی صرف صاف و مسطح کردن آن شده است. بر طبق اسناد تاریخی، این کاخ در زمان اردشیر اول دچار آتش سوزی شده اما به دست اردشیر دوم مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است. متاسفانه پس از کشف کاخ آپادانا توسط باستان شناسان فرانسوی، بسیاری از ستون ها و سرستون های آن به کشور فرانسه منتقل و در موزه لوور به نمایش گذاشته شده است.
زیگورات چغازنبیل
زیگورات چغازنبیل، معبدی باستانی است که در ۴۲ کیلومتری شهر شوش واقع شده و از دوران عیلامی ها به جا مانده است. این بنا تا مدت ها زیر خاک بود و شبیه به یک سبد وارونه به نظر می رسید. قرارگیری آن در وسط یک دشت وسیع باعث می شد که این معبد به شکل تپه ای بزرگ به نظر برسد و همچنین شباهت آن به یک سبد وارونه سبب شد که محلی ها به آن چغازنبیل بگویند. در واقع چغا به معنی تپه یا بلندی و زنبیل به نوعی سبد گفته می شود. بالاخره در نیمه اول قرن بیستم میلادی، باستان شناس فرانسوی به نام رومان گیرشمن، به تاریخی بودن آن پی برد و شروع به کاوش آن کرد. بر طبق تحقیقات او، زیگورات چغازنبیل در واقع ساختمانی چهار ضلعی و پنج طبقه بوده که سه طبقه آن فروریخته و در حال حاضر دو طبقه آن باقی مانده است. ارتفاع تقریبی آن قبل از فروریختن ۵۲ متر تخمین زده شده؛ اما ارتفاع بنای فعلی ۲۵ متر می باشد. در ساخت این معبد از مکعب های توپر استفاده شده است. اما درون آن ها پله هایی برای رفتن به طبقات بالاتر ایجاد شده بود. این پله ها را می توان نماد عروج به آسمان دانست. برخی از پله ها فقط تا طبقه اول ساخته شده و مخصوص کاهنان و افراد پایین رتبه بوده است؛ اما برخی دیگر تا طبقه چهارم امتداد داشته و فقط شاهان و درباریان خاص حق استفاده از آن ها را داشته اند. در نهایت فقط شاه می توانسته به همراه کاهن اعظم به محل اصلی معبد که در طبقه پنجم قرار داشته وارد شود. در مقابل سه ضلع معبد، سه سکوی دایره ای شکل وجود دارد که می توان حدس زد بر روی آن ها تندیس های شاهان عیلامی قرار داشته است. همچنین از بقایای به جا مانده می توان فهمید که در کنار درهای معبد، مجسمه هایی به شکل گاوهای عظیم الچثه قرار داشته که به نوعی نگهبان معبد محسوب می شده اند. زیگورات چغازنبیل در مهمترین شهر عیلامی ها به نام « دور-اونتاش » قرار داشته است. دورتادور این شهر سه حصار کشیده شده بود. حصار اول هفت دروازه داشته و بین حصار اول و حصار دوم تعدادی معبد کوچکتر نیز وجود داشته است. طول حصار سوم به ۴ کیلومتر می رسیده است. در نزدیکی حصار سوم پنج آرامگاه زیرزمینی کشف شده که محل دفن شاهان عیلامی بوده است. کتیبه های گوناگونی در این معبد کشف شده اند که به خط میخی و به دو زبان عیلامی و آکدی نوشته شده اند. باستان شناسان از طریق آن ها توانستند به اطلاعاتی در مورد هدف و نحوه ساخت چغازنبیل دست یابند. زیگورات چغازنبیل در لیست میراث فرهنگی جهانی قرار دارد.
منطقه ییلاقی شاندیز
منطقه ییلاقی شاندیز که در ۳۸ کیلومتری غرب مشهد واقع شده، یکی دیگر از جاهای دیدنی استان خراسان رضوی به حساب می آید. در گذشته در این منطقه دژ محکمی وجود داشته که در طی سالیان متوالی پابرجا بوده است. نام این دژ، شاه دژ بوده که از آن برای نام منطقه نیز استفاده می کردند. اما به مرور زمان، شاه دژ به شاندیز تغییر کرده است. یکی از اتفاقات مهم این منطقه، به توپ بسته شدن قلعه در دوره قاجار است.
منطقه ییلاقی شاندیز منطقه ای خوش آب و هوا در بهار، پاییز و زمستان می باشد اما تابستان های بسیار گرمی دارد. با مطرح شدن این منطقه از لحاظ گردشگری، چندین مجتمع بزرگ تفریحی – تجاری آنجا احداث شد. یکی از این مجتمع ها، پدیده شاندیز است که دارای دو بخش مجزا می باشد. یک بخش آن شامل رستوران، لمکده و کافی شاپ می باشد. اما بخش دوم که به شهر رویایی پدیده نیز معروف است، تنها پیست اسکیت روی یخ ایران را در خود جای داده است. فروشگاه بزرگ پدیده، استخر، مجموعه ای از رستوران ها و کافی شاپ ها و … قسمت های دیگر این بخش را تشکیل می دهند.
مجتمع تفریحی دیزدر با امکاناتی مانند رستوران، مجموعه چادرهای عشایری، افلاک نما و … نیز مکان مناسبی برای تفریح و استراحت می باشد. در میان چنارهای سر به فلک کشیده پارک جنگلی شهرداری می توان به قدم زدن پرداخت و از محیط زیبای آن لذت برد.
برای کسانی که به شاندیز می آیند، صرف یک غذای خوشمزه و باکیفیت از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل در منطقه ییلاقی شاندیز رستوران های متعددی وجود دارد که بسیار معروف نیز می باشند. در بین آنها رستوران های ارم، پدیده، حسین شیشلیکی و تخت جمشید شهرت بیشتری دارند. قابل ذکر است که شیشلیک شاندیز بسیار خوشمزه بوده و از طرفداران زیادی برخوردار است.
همچنین از مغازه های محلی شاندیز می توان صنایع دستی که مهمترین آن پوستین دوزی می باشد، گیاهان دارویی، خشکبار و عسل مرغوب کوه های بینالود را تهیه کرد. علاوه بر خود منطقه شاندیز، دیدن روستاهای ابرده، خادر، گراخک نیز می تواند بسیار دلنشین باشد.
دره کول خرسان
دره کول خرسان یکی از جاذبه های طبیعی استان خوزستان می باشد که در ۲۵ کیلومتری دزفول واقع شده است. این دره یکی از زیباترین جاذبه های طبیعی نیز محسوب می شود؛ اما در عین حال می تواند بسیار خطرناک نیز باشد. برای رفتن به دره کول خرسان که به دره ارواح نیز شهرت دارد، حضور یک راهنمای مجرب و باتجربه الزامی است. علت نامگذاری این دره به درستی مشخص نیست. کول در زبان محلی به معنای دره باریک و تنگ است. عده ای بر این باورند که چون در گذشته، خرس های زیادی در این منطقه زندگی می کرده اند، نام این دره را کول خرسان گذاشته اند. این دره دارای دیواره های بلندی به ارتفاع حدود ۲۰۰ متر می باشد به طوری که آسمان را نمی توان دید. همچنین عبور از این دره به علت تنگی زیاد تنها برای یک نفر امکان پذیر است. برای ایمنی بیشتر، هنگام عبور از دره باید حتما از کلاه ایمنی استفاده کرد چرا که احتمال سقوط سنگ و یا تنه های گیر کرده وجود دارد. همچنین به علت جاری بودن آب در مسیر آن، شما ناگزیر به عبور از درون آب هستید. در انتهای دره کول خرسان، دره ای غاری شکل وجود دارد که همانند یک تونل شما را به حوضچه زیبایی به نام حوضچه گهر هدایت می کند. طول این حوضچه ۵۰ متر و عرض آن حدود ۳ متر است. پس از حدود ۴ ساعت پیاده روی از میان دره ارواح، سرانجام به رودخانه دز خواهید رسید. رودخانه دز یکی از رودهای خروشان ایران است و شنا در آن می تواند خطرناک باشد. همچنین دمای آب آن در بعضی مواقع به منفی ۲۰ درجه نیز می رسد. با شنا در مسیر دز می توان به دزفول رسید اما این کار اصلا توصیه نمی شود. گردابی در این رودخانه و در نزدیکی دره کول خرسان قرار دارد که به گرداب مرگ معروف است. زیرا با ورود به این گرداب قطعا کسی زنده بیرون نمی آید. البته برای کسانی که عاشق هیجان و تجربه های جدید هستند، رودخانه دز می تواند مکانی برای تجربه رفتینگ باشد.
حمام کرناسیون
حمام کرناسیون یکی از جاذبه های تاریخی استان خوزستان می باشد که در محله ای به همی نام در بافت قدیم شهر دزفول واقع شده است. در واقع نام این محله از کرناس که نام کوهستانی در شمال غربی دزفول می باشد، گرفته شده است. حمام کرناسیون در دوره قاجار در زمینی به مساحت ۸۸۰ مترمربع توسط معمار بنا استاد معزی ساخته شد. نام های دیگر آن حمام نو و حمام نصیر می باشد. حمام دارای دو قسمت مردانه و زنانه بوده است. ورود به بخش زنانه از طریق پشت بام و توسط پلکان انجام می شده است. بین فضای سرد حمام یا سربینه و فضای گرم یا گرمخانه راهرویی وجود داشته که به آن میاندر گفته می شد. در واقع وجود این راهرو از بیرون رفتن هوای گرم گرمخانه و ورود یکباره افراد از فضای گرم به فضای سرد بیرون جلوگیری می کرده است. آب رودخانه دز از طریق قنات هایی به درون چاهی در نزدیکی حمام منتقل و توسط چرخ چاه به درون خزینه های حمام می ریخته است. سقف سربینه ها و گرمخانه ها به شکل گنبدی ساخته شده و برای روشنایی و تهویه فضا دریچه هایی در آن ها قرار داده شده بود. در زیر گرمخانه کانال هایی به ارتفاع یک انسان در حالت نشسته و عرض شانه آن وجود داشته که هوای گرم را از آتشدان ها به کف فضای داخلی حمام هدایت می کرده است. به این کانال ها گربه رو گفته می شد. گربه رو ها یک یا دو بار در طول سال تمیز و دوده زدایی می شدند. برای خروج گازهای سمی نیز دودکش هایی در دل دیوارها تعبیه شده بود. برای ایجاد روشنایی کافی در حمام، مشعلدان هایی به دیوارها نصب شده و درون آن ها مشعل قرار می گرفت. حمام کرناسیون در سال ۱۳۸۵ مورد بازسازی قرار گرفت و به موزه مردم شناسی تبدیل شد. در این موزه می توان با مشاغل قدیم دزفول آشنا شد.
سازه های آبی شوشتر
سازه های آبی شوشتر از لحاظ معماری و ساختار مهندسی، یکی از شگفت انگیزترین ساخته های دست بشر است که از دوران هخامنشی به جا مانده است. این بنای عظیم از بخش های مختلفی مانند بندها، آسیاب ها، پل ها، کانال ها و تونل های متعدد تشکیل شده است. تمام این بخش ها چنان دقیق و محاسبه شده ساخته شده اند که آب شرب و آب کشاورزی به خوبی تأمین می شده و آب رودخانه به بهترین شکل کنترل و مورد استفاده قرار می گرفته است. نحوه عملکرد این سازه بدین صورت بوده که ابتدا آب کارون توسط کانالی بزرگ از مسیر خود منحرف و پشت سدی به نام سد گرگر جمع می شد. آب جمع شده پشت سد، وارد آسیاب های سازه شده و سپس درون تونل ها و کانال های آن جاری می شد. در نهایت این آب به صورت آبشارهایی وارد حوضچه بزرگ سازه شده و برای آشامیدن و کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفت. یکی از قسمت های مهم سازه آبی شوشتر، بند میزان است. این بند به شکل نیم دایره و از سنگ و ساروج بر روی رودخانه کارون ساخته شده است. بند میزان حدود ۴۰۰ متر طول دارد و ارتفاع آن به ۵ متر می رسد. درون این بند ده دهانه برای عبور آب تعبیه شده است. هر کدام از این دهانه ها آب را به قسمت های مختلفی هدایت می کنند. اما کار اصلی بند میزان، تقسیم آب بین رودهای گرگر و شطیط بوده است. رود گرگر در واقع دست ساز بوده و بستر آن برای هدایت آب به سمت سازه توسط مهندسین آن زمان ایجاد شده بود. طول این رود حدود ۴۰ کیلومتر است. قسمت مهم دیگر، پل بند گرگر یا همان سد گرگر است. این پل بر روی رود گرگر ساخته شده و هدف از ساخت آن ایجاد اختلاف سطح آب با مسدود کردن جریان آن بوده است. اختلاف سطح باعث ورود آب به سه تونل به نام های تونل بلیطی، تونل دهانه شهر و تونل سه کوره می شده است. آب توسط این تونل ها درون آسیاب ها می ریخته و آن ها را به حرکت در می آورده است. آسیاب ها دارای دو بخش رویی و زیرین بوده اند. آسیابان در قسمت رویی و پره های آسیاب نیز در قسمت زیرین قرار داشت. بر طبق بررسی های انجام شده، تعداد این آسیاب ها به ۴۰ عدد می رسیده که متاسفانه تنها نیمی از آن ها باقی مانده است. در زمان ساسانیان بند دیگری به نام بند برج عیار با هدف آب رسانی به باغ های اطراف بر روی رود گرگر ساخته شد. این بند از دو قسمت تشکیل می شد که طول هر کدام از آن ها به ۱۵۰ متر می رسید. بخشی از آن با گذشت زمان آسیب دیده و از بین رفته است. بندهای دیگری همچون بند ماهی بازان، بند شرابدار، بند قیر، پل بند لشکر و … نیز در این سازه عظیم وجود دارد که برای اهداف مختلفی مانند ماهیگیری، آبیاری باغ های انگور، یکی کردن رودهای گرگر و شطیط و دسترسی به آبادی های جنوبی شوشتر ساخته شده بودند. یکی دیگر از بخش های این سازه، برج کلاه فرنگی بوده که در انتهای بند میزان قرار دارد. این برج که به شکل هشت ضلعی و از آجر ساخته شده، بر بند میزان اشراف داشته و از آن برای نظارت بر کارگران بند استفاده می شده است. سازه های آبی شوشتر در سال ۱۳۴۲ بر اثر سیل به شدت آسیب دید. اما با وجود این آسیب ها هنوز هم یکی از آثار مهم استان خوزستان و ایران محسوب می شود. این اثر در لیست میراث جهانی و آثار ملی ایران ثبت شده است.
خانه تیزنو دزفول
خانه تیزنو یکی از خانه های سنتی دزفول است که در بافت قدیمی این شهر قرار دارد و در دوران صفوی ساخته شده است. این خانه دارای بخش های مختلفی مانند ایوان، غلام گردش، شبستان، شوادون، اتاق ها و حیاط ها می باشد. فضای اصلی خانه تیزنو در وسط قرار گرفته و دور تا دور آن را حیاط های بیرونی فرا گرفته است. ساختمان خانه کمی بالاتر از حیاط ساخته شده به طوری که برای ورود به آن باید از چهار پله کوچک بالا رفت. خانه تیزنو هشت در ورودی دارد که همگی رو به ایوان مرکزی باز می شوند. جلوی در اصلی از داخل، یک هشتی وجود دارد که سقف آن به وسیله رسمی بندی دوازده ضلعی تزیین شده است. از سمت چپ هشتی می توان به بخش بیرونی یا همان اتاق پذیرایی از مهمان رفت و از سمت راست نیز می توان به بخش اندرونی رسید. افرادی که قصد ورود به خانه را داشته اند، در قسمت هشتی منتظر می ماندند تا میزبان آماده استقبال از آن ها شود. با رد شدن از هشتی وارد حیاط مرکزی می شوید. درون این حیاط با وجود باغچه و حوض بسیار باصفا است. در اطراف آن ایوان های مختلفی وجود دارد که جلوی اتاق های خانه قرار گرفته اند. استفاده از شیشه های رنگی در درها و ارسی های اتاق ها زیبایی خانه را دو چندان کرده است. غلام گردش نیز که در واقع مسیری برای رفت و آمد خدمتکاران بوده، در کنار ایوان ها قرار دارد. طاق های خانه نیز با طرح های خاصی که با استفاده از آجرچینی در بالای آن ها ایجاد شده، بر زیبایی آن افزوده اند. شبستان خانه ۱٫۵ متر پایین تر از سطح حیاط قرار دارد و نور آن به وسیله پنجره هایی تأمین می شده است. اما شوادون که از مشخصه های معماری دزفول به شمار می رود، پایین تر از شبستان قرار دارد. در واقع شوادون محلی برای فرار از گرمای طاقت فرسا بوده است. برای رفتن به شوادون باید از حدود ۲۵ پله پایین رفت. خانه تیزنو که در لیست آثار ملی قرار دارد، پس از مرمت، به اداره میراث فرهنگی دزفول تبدیل شده است.
صنایع دستی استان خوزستان
صنایع دستی استان خوزستان از تنوع زیادی برخوردار است. یکی از دلایل این تنوع، وجود اقوم مختلف در این استان است. همچنین به علت قدمت تاریخی این استان، همواره فرصت های مناسبی برای شکوفا شدن هنرهای مختلف به وجود آمده است. از مهمترین صنایع دستی این استان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- کپوبافی
- قالی بافی
- گلیم بافی
- عبابافی
- احرامی
- ورشوسازی
- خراطی
- قلمزنی
- محرق کاری
- فلزکاری
- حصیربافی
کپوبافی
کپوبافی هنری است که خاص استان خوزستان بوده و مرکز آن را می توان دهستان « شهیون » واقع در شهرستان دزفول دانست. برای بافت کپو، ساقه های جوان درخت نخل را به دور ساقه های کرتک می پیچند و به وسیله کامواهای رنگی بر روی آن نقش های مختلف و زیبا ایجاد می کنند. از صنعت کپوبافی در تولید سبدهای در دار و بدون در و همچنین سینی استفاده می شود.
قالی بافی
صنعت قالی بافی در استان خوزستان مربوط به نوعی قالی محلی بوده که کیفیت بسیار بالایی دارد و از نقش های بسیار متنوعی برخوردار است. این نوع قالی توسط زنان و دختران ایل بختیاری بافته می شود. برای بافت آن، هیچ گونه نقشه قبلی وجود ندارد و فقط بر اساس ذهنیات انجام می شود. بیشتر نقش هایی که در قالی های محلی انجام می شود، برگرفته از محل زندگی و محیط اطراف آنان می باشد. برخی از این نقش ها عبارتند از: گل، کاسه، ماهی، پروانه و شانه. مرکز هنر قالی بافی را می توان شهرهای مسجد سلیمان، ایذه و اندیمشک دانست.
گلیم بافی
گلیم بافی یکی دیگر از صنایع دستی استان خوزستان است که در روستای عرب نشین « غزی » و منطقه « هفتگل » شهرستان رامهرمز رونق دارد. گلیم معمولا بر روی دارهای افقی توسط عشایر قشقایی بافته می شود. در بافت گلیم از تار پنبه ای و پود پشمی استفاده می شود. زمینه آن به رنگ های آبی، قرمز، سرمه ای، سبز، نارنجی و سفید بوده و نقش های هندسی در بافت آن به کار می رود.
عبابافی
عبا پارچه ای است که معمولا از پشم شتر و گوسفند بافته می شود. عبابافی در استان خوزستان از قدمت بالایی برخوردار است. در این استان دو نوع عبا بافته می شود. یکی از آن ها مخصوص فصل گرماست که « هله » نام دارد و دیگری در فصل سرما استفاده می شود و نام آن « چانچه » است. مرکز این هنر را می توان شهرستان بهبهان دانست. عبای بهبهان از پشم شتر و یکی از نژادهای گوسفند عربی تولید می شود که بسیار مرغوب است و به کشورهای خلیج فارس نیز صادر می شود.
احرامی
احرامی نوعی بافته داری است که با استفاده از نخ های پنبه ای و پشمی بر روی دارهای دو وردی بافته می شود. در گذشته احرامی را در اندازه های ۹۰ * ۷۰ سانتی متر می بافتند و از آن به عنوان سجاده استفاده می کردند. اما امروزه احرامی را در اندازه های مختلف بافته و از آن به عنوان زیرانداز و حتی کنارفرشی نیز استفاده می کنند. بهبهان، دزفول و شوشتر را می توان مراکز تولید احرامی در استان خوزستان دانست.
ورشوسازی
ورشو فلزی سفید رنگ است که از ترکیب سه فلز نیکل، روی و مس به وجود می آید. قابلیت این فلز در ذوب شدن سریع و شکل پذیری راحت، باعث پیدایش صنعت ورشوسازی شده است. شهرستان دزفول را می توان مرکز این صنعت در استان خوزستان دانست. از ورشو برای تهیه پارچ و لیوان، آفتابه، لگن، تنگ، گلاب پاش، سماور و … استفاده می شود.
خراطی
خراطی به هنر ایجاد نقوش مختلف بر روی چوب گفته می شود. این هنر با استفاده از ابزاری ساده مانند مته، اره، شفره، چرخ خراطی بر روی چوب های سپیدار و توسکا انجام می شود. دو شهر بهبهان و دزفول مرکز خراطی در استان خوزستان به شمار می روند. از محصولات این هنر می توان مبل، صندلی، چوب لباسی، گهواره، بدنه قلیان، پایه آباژور، جاکفشی، میل زورخانه و … را نام برد.
قلمزنی
قلمزنی هنری است که در آن با استفاده از قلم و چکش بر روی ظروف فلزی نقش های مختلف ایجاد می شود. روش کار نیز بدین صورت است که پس از طراحی نقش موردنظر بر روی ظرف، با قلم و چکش آن را به صورت فرورفته در می آورند. سپس قسمت های فرورفته را با خمیر مینا پوشانده و ظرف را درون کوره تا دمای ۳۵۰ درجه سانتیگراد حرارت می دهند. این هنر بیشتر بر روی دو فلز مس و برنج انجام می شود و در شهرهای آبادان، اهواز و خرمشهر رونق دارد.
محرق کاری
محرق کاری در استان خوزستان، هنری نوپا است و قدمت زیادی ندارد. این هنر را می توان به معرق چوب شبیه دانست؛ اما تفاوت هایی نیز بین آن ها وجود دارد. محرق کاری بسیار سریع تر و راحت تر از معرق است و در آن از ساقه گندم و جو بر روی سطوح و یا پارچه استفاده می شود. فراوانی مواد اولیه، باعث شده که محرق کاری در اکثر شهرهای این استان رواج یابد.
فلزکاری
صنعت فلزکاری همان طور که از اسمش مشخص است، شامل تولید محصولات فلزی می شود. در این صنعت، فلز را به اندازه مورد نظر بریده و در کوره با حرارت بالا قرار می دهند. پس از آن که فلز به صورت گداخته درآمد، آن را با استفاده از چکش به شکل دلخواه در می آورند. در مرحله آخر نیز محصول تولید شده را سوهان زده و جلا می دهند. شهرهای اهواز، دزفول، بهبهان و مسجدسلیمان از مراکز صنعت فلزکاری می باشند. از محصولات عمده آن می توان قیچی، داس، تیشه، قندشکن و … را نام برد.
حصیربافی
یکی دیگر از صنایع دستی استان خوزستان، حصیربافی می باشد. این صنعت بسیار قدیمی بوده و هنوز هم رونق زیادی دارد. حصیربافی در واقع هنر تولید محصولات مختلف با استفاده از برگ نخل، نی و ترکه می باشد. حصیربافی در شهرهای آبادان، شادگان، خرمشهر و دشت آزادگان رواج بیشتری دارد.
آداب و رسوم استان خوزستان
استان خوزستان همانند دیگر استان ها، آداب و رسوم خاص خود را دارد. برخی از این مراسم عبارتند از:
- مراسم ماه مبارک رمضان
- مراسم گرگیعان
- مراسم عید فطر
- مراسم ازدواج
- مراسم ماه محرم
- مراسم قهوه
مراسم ماه مبارک رمضان
یکی از باورهای مردم استان خوزستان این است که افطاری دادن از ثواب زیادی برخوردار است. به همین علت، سعی می کنند حتما کسی را برای افطاری به خانه خود دعوت کنند. همچنین در این ماه مبارک، معمولا مراسم روضه خوانی در خانه ها و حسینیه ها برگزار می شود. البته روضه خوانی اغلب نزد اعراب خوزستان رایج است و اکثر شرکت کنندگان آن را آقایان تشکیل می دهند. از دیگر کارهایی که در ماه رمضان انجام می شود، این است که کوچکترهای فامیل به دیدن بزرگترها می روند. البته صله رحم در طول ماه رمضان نیز انجام می شود و فقط مختص روز اول ماه نیست. زنان و دختران خانواده در این ماه به تهیه شیرینی های محلی همچون شعریه، لگیمات، رنگینک، معسل و حلوای مسقطی می پردازند. علاوه بر این ها، غذاهایی همچون حلیم و آش نیز در سفره افطار به چشم می خورد. یکی دیگر از غذاهایی که در این ماه پخته می شود، « مفتح » است. این غذا که مختص عرب های خوزستان می باشد، از گوشت راسته گوسفند و ادویه جات مخصوص پخته می شود و بسیار چرب است.
مراسم گرگیعان
این مراسم در میان اعراب شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، شادگان و سوسنگرد رواج دارد و در شب پانزدهم ماه رمضان مصادف با ولادت امام حسن مجتبی (ع) انجام می شود. در این شب، بچه های کوچک لباس محلی که معمولا دشداشه و عبا می باشد، می پوشند و کیسه های کوچکی را بر گردن می آویزند. سپس در کوچه های محلی راه می افتند و با خواندن اشعاری از ساکنین محل، شیرینی و عیدی طلب می کنند. برخی از این اشعار عبارتند از:
ماجینه یا ماجینه حل الکیس و انطینا ( آمدیم و آمدیم کیسه را باز کن و به ما عیدی بده )
گرگیعان و گرگیعان الله یعطیکم الرضعان ( خدا به شما بچه بدهد )
گرگیعان و گرگیعان الله ایخلی اولیدکم ( خدا پسر کوچک شما را حفظ کند )
گاهی اوقات ممکن است بچه ها به دو گروه تقسیم شوند؛ در این صورت قسمت اول شعر را گروه اول و قسمت دوم را گروه دوم می خوانند. اهالی محل نیز به آن ها بادام، شیرینی و یا عیدی می دهند. معمولا این مراسم تا نیمه شب ادامه دارد.
مراسم عید فطر
در استان خوزستان جمعیت زیادی از اعراب زندگی می کنند. به همین دلیل عید فطر در این استان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مردم عرب با خرید لباس های نو، شیرینی و آجیل به استقبال عید فطر می روند. در نزد آن ها، دو روز قبل از عید، « ام الوسخ » به معنای چرکین نام دارد. در این روز اعراب به نظافت خانه پرداخته و اجناس جدیدی برای خانه خود می خرند. یک روز قبل از عید نیز « ام الحلس » نام دارد. در این روز، افراد به نظافت شخصی پرداخته و سر و روی خود را آراسته می کنند. با فرا رسیدن عید فطر، همگی به اقامه نماز پرداخته، سپس کوچکترها به دیدن بزرگترها می روند و عید را به آن ها تبریک می گویند. معمولا تا یک هفته پس از عید فطر نیز مراسم دید و بازدید ادامه می یابد.
مراسم ازدواج
مراسم ازدواج در استان خوزستان نیز به دیگر جاهای ایران شباهت دارد. اما این مراسم در بهبهان و برخی روستاهای آن با کمی تفاوت انجام می شود. در این شهر نیز خواستگاری مقدمه ازدواج است. برای خواستگاری، ابتدا تعدادی از بزرگان خانواده پسر به خانه دختر رفته و از پدر او اجازه خواستگاری می گیرند. چنانچه این اجازه داده شود، چند روز بعد خانواده عروس شرط و شروط خود را برای این ازدواج در کاغذی نوشته و به همراه یک جعبه شیرینی به یکی از بزرگان خانواده داماد می دهند تا به دست آن ها برساند. به این کاغذ « مُسَوَده » گفته می شود. پس از آن خانواده داماد نیز شرط و شروط خود را نوشته و با جعبه ای شیرینی به منزل عروس می فرستند. پس از آن که هر دو خانواده به موافقت رسیدند، خانواده داماد رسما به خواستگاری رفته و تاریخ عقد و عروسی را مشخص می کنند. اغلب اوقات مراسم عقد و عروسی در تاریخ های متفاوتی برگزار می شود؛ اما گاهی اوقات نیز این مراسم همزمان انجام می شود. در روز عقد، سفره ای پارچه ای پهن می شود و بر روی آن آینه، شمعدان، حنا، شیرینی و گل گذاشته می شود. پس از عقد خانواده داماد باید به فامیل و اقوام عروس ناهار بدهد و با شیرینی از آن ها پذیرایی کند. همچنین در این روز تاریخ عروسی نیز تعیین می شود. اقوام لر به مراسم عقد، « بَلَک اِسَدَن » یا « بله گرفتن » می گویند. برای مراسم حنابندان که شب قبل از عروسی برگزار می شود، مادر داماد تشتی پر از حنای خیس شده را به همراه چند شمع روشن به خانه عروس می فرستد. پس از آنکه همه مهمانان آمدند، عروس و داماد دست خود را حنا می بندند و مهمانان نیز شعرهای مخصوصی مانند ( داماد حنا می بندد از شب تا صبح می بندد اگر حنا نباشد شمش طلا می بندد ) می خوانند. بقیه افراد نیز می توانند در صورت تمایل حنا ببندند. در شب عروسی پس از مراسم، عروس را با ماشین در شهر می گردانند و فامیل او نیز آن ها را همراهی می کنند. به این مراسم « خونه رُوون » می گویند. در گذشته عروس را بر اسب سوار می کرده اند. برای بدرقه عروس شعر زیر را می خواندند:
صل علی خدا گفت در شأن مصطفی گفت
جبریل بارها گفت صل علی محمد صلوات بر محمد
وقتی به خانه داماد رسیدند، گوسفندی جلوی پای عروس قربانی می کنند و او را از زیر قرآن رد می کنند تا وارد خانه شود. عروس تا ۳ روز پس از عروسی، هیچ کاری انجام نمی دهد و معمولا غذایش را از خانه پدری برایش می فرستند.
مراسم ماه محرم
مراسم ماه محرم در استان خوزستان با شور فراوانی برگزار می شود. مردم با نصب پارچه و پرچم های سیاه بر سر در و دیوار مساجد و خانه ها به استقبال این ماه می روند. در طول ماه محرم انواع مراسم نوحه خوانی، سینه زنی، زنجیززنی، تعزیه و … برگزار می شود. ایستگاه های صلواتی یا همان موکب های عزا با پخش روضه و نوحه از مردم عزادار پذیرایی می کنند. خانه هایی که مراسم روضه خوانی دارند، پرچمی به رنگ سبز، قرمز و یا سیاه بر بالای در خانه نصب می کنند و با باز گذاشتن در، مردم را به این مراسم دعوت می کنند. نوع سینه زنی در استان خوزستان شبیه به استان بوشهر است که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کند. سنج و دمام نیز که یکی از مراسم قدیمی این استان محسوب می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در بهبهان نوعی سینه زنی وجود دارد که به سینه زنی سه سنگ معروف است. عزاداران در این روش، دست های خود را ۳ بار با ریتم خاصی به سینه می زنند. در منطقه هفتکل، در روز هفتم ماه محرم که متعلق به حضرت ابوالفضل (ع) می باشد، مردم با پختن آش برگ، حلوا، حلیم و شله زرد برای برآورده شدن حاجاتشان متوسل به این حضرت می شوند. « لطمیه » نیز که به مراسم سینه زنی زنان عرب گفته می شود، هنوز هم در این استان رواج دارد و در ماه محرم با شور خاصی برگزار می شود.
مراسم قهوه
اعراب خوزستان برای خوردن قهوه آداب خاصی دارند. آن ها قبل از هر چیز قهوه را به وسیله مهماس در ظرفی می ریزند و تفت می دهند. سپس آن را در هاون ریخته و خوب می کوبند. برای درست کردن قهوه، آب را در ظرفی به نام « گم گم » که شبیه به گلاب پاش ولی بزرگتر از آن است، جوش آورده و قهوه کوبیده شده را به همراه کمی هل به آن اضافه می کنند. گم گم معمولا از جنس ورشو ساخته می شود. هنگامی که قهوه آماده سرو شد، آن را در ظرف دیگری به نام « دله » می ریزند. یک نفر مسئولیت سرو قهوه را به عهده می گیرد، دله را در دست چپ و فنجان مخصوصی به نام « فنیان » را که دسته ندارد در دست راست می گیرد. سرو قهوه از ریش سفیدان و بزرگان مجلس آغاز می شود و به سمت راست ادامه می یابد.
سوغات استان خوزستان
در کنار صنایع دستی استان خوزستان که می تواند سوغات ارزشمندی باشد، سوغات دیگری نیز می توان تهیه کرد که مختص این استان بوده و بسیار خوشمزه هستند. برخی از آن ها عبارتند از:
- انواع خرما
- شیره خرما
- حلوا شکری
- کلیچه
- مرکبات
استان خوزستان به علت شرایط آب و هوایی، برای پرورش درخت نخل و خرما بسیار مناسب است. خرمای این استان هم از تنوع زیادی برخوردار است و هم کیفیت خوبی دارد. به طوری که خرما سهم نسبتا بالایی در صادرات این استان دارد. معروف ترین خرمای خوزستان، خرمای استعمران است. این خرما معمولا حالت نیمه خشک دارد و به همین دلیل مدت زمان زیادی می توان آن را نگه داشت. رنگ آن قهوه ای مایل به قرمز است و طعم بسیار خوبی دارد. خضراوی نیز خرمایی نیمه خشک و نرم بوده و از لحاظ فراوانی، دومین خرمای استان محسوب می شود. کبکاب، خرمایی تر است و وقتی به طور کامل می رسد به رنگ قهوه ای تیره در می آید. کبکاب بهبهان، کیفیت بهتری دارد. زاهدی، برهی، خاصویی، دیری، حلاوی و گنتار از دیگر خرماهای استان خوزستان می باشند.
به دلیل وجود خرمای فراوان در استان خوزستان، شیره خرما نیز در این استان به فراوانی یافت می شود و می تواند سوغات بسیار خوبی باشد. شیره خرما، خاصیت غذایی بسیار زیادی دارد و مخصوصا برای افراد کم خون بسیار توصیه می شود. همچنین این فرآورده شیرین می تواند جایگزین مناسبی برای قند و شکر باشد.
حلوا شکری، حلوایی است که از ارده تهیه می شود. برای تولید این حلوا، ارده را با شربت شکر ورز می دهند تا به صورت یک دست درآید. در شوشتر هنوز هم حلوا شکری را به روش سنتی تولید و به جای شربت شکر از شیره خرما استفاده می کنند. به همین دلیل به آن حلوای سیلونی نیز گفته می شود.
کلیچه، نوعی شیرینی محلی است که با استفاده از آرد، ماست، خرما، زیره، زرده تخم مرغ پخته می شود. برای تهیه این شیرینی به خمیر آن ماست و زیره اضافه می کنند و در هنگام فرم دهی، لایه ای خرما در بین آن قرار می دهند. سپس روی آن را با زرده تخم مرغ و کنجد پوشانده و می پزند. کلیچه طرفداران زیادی در بین مسافران و گردشگران پیدا کرده است.
در بین شهرهای استان خوزستان، دزفول به دلیل برخورداری از آب نسبتا فراوان، مستعد کشاورزی است و محصولات مرغوبی در این شهر برداشت می شود. یکی از این محصولات مرکبات است. حدود ۱۲ نوع مرکبات در دزفول کاشته می شود که بهترین و مرغوب ترین آن ها پرتقال است. پرتقال دزفول بسیار شیرین و خوش طعم بوده و هسته های فراوانی دارد. بهترین زمان برای خرید این محصول آذر تا اواسط اسفند می باشد.