زمین های هیدروترمال _ جاذبه ی اتیوپی

در کشور اتیوپی بیابانی هست که شبیه هیچ نقطه ای از کره زمین نیست و بیشتر به سیارات دیگر مثل مریخ شباهت دارد. بیابان داناکیل مجموعه ای از آتش فشان ها، چشمه های آب گرم و حفره هایی است که یکی گرم ترین نقطه زمین را شکل داده اند. به این بیابان زمین های هیدروترمال اتیوپی می گویند و در آن یکی از چالش انگیز ترین ماجراجویی ها منتظرتان است.

بیشتر زمین های هیدروترمال این بیابان پوشیده از نمک و ماگماهاست و آتشفشانی عجیب به اسم دالول دارد که در اطراف خود چشمه های آب گرم زیادی به وجود آورده و زمین های اطراف را به نقطه ای عجیب و غریب تبدیل کرده است. این آتشفشان در اثر یک فوران در سال ۱۹۲۶ به وجود آمده و با آوردن ماگماها به سطح زمین مناظر منحصربفردی را شکل داده که هیچ شباهتی با زمین ندارد و ما را یاد سیارات دیگری به جز زمین می اندازد. بر روی زمین شکاف هایی است که گازهای زیرزمینی را به بیرون منتشر می کند و با دیدن چشمه های آب گرم رنگین کمانی از رنگ ها در جلوی چشمانتان رژه می روند. این طور که می گویند اینجا با ارتفاع ۱۰۰ متر زیر سطح دریا کم ارتفاع ترین نقطه دنیاست و جایی سوزان و در عین حال ترسناک است.

آتشفشان دالول یکی از کم ارتفاع ترین دهانه های آتشفشانی دنیاست اما چشمه های آب گرم این آتشفشان، این منطقه را تبدیل به یکی از خاص ترین چشم اندازهای دنیا کرده است. در اینجا از چشمه های آب گرم، ترکیبات شیمیایی مثل کلرید آهن و هیدروکسید آهن منتشر می شود که به محض انتشار سخت می شوند و رسوبات نمک و دریاچه را به رنگ سفید و سبز در می آوردند. بعد از مدتی، چشمه های غیر فعال اکسید می شوند و درست مثل فلزات که بعد از بارندگی زنگ می زنند و قهوه ای می شوند اینها هم رنگ قهوه ای به خود می گیرند. تکرار هر ساله این فرآیند محل غیر قابل سکونتی را با توناژهای رنگی باورنکردنی به وجود آورده است.

گدازه های گوگرد سیاه که سفت و سخت شده اند بعضی از چشمه ها را فرا گرفته اند و استخرهایی با رنگ های آبی و سبز، آب های سمی را پنهان کرده اند. به این چشمه ها که روی پوسته زمین به وجود آمده اند «فومارول» می گویند چشمه هایی که بخار و گاز را در هوای داغ و سوزان منتشر و دمای اطراف را حتی سوزان تر و داغ تر از قبل می کنند. دانشمندان پیش بینی می کنند که در صدها میلیون سال دیگر زمین دهان باز می کند و دریای سرخ که در همین نزدیکی قرار دارد این بیابان رنگارنگ را می بلعد.

آب و هوای عجیب و غریب باعث شده تا این ناحیه یکی از دورافتاده ترین نقاط دنیا شود؛ هیچ کسی در حوالی این ناحیه زندگی نمی کند و تنها راه رفت و آمد، استفاده از شترها و شترسواری است. در اوایل دهه ۱۹۰۰ در نزدیکی این آتشفشان شهرهایی برای معدن چی ها ساخته شد و تا دهه ۱۹۶۰ اینجا پر از معدن چی های آمریکایی و ایتالیایی بود. در آن سال ها رسوبات نمک کاملا بر روی سطح زمین دیده می شد و کند و کاوهای معدن با امکانات کمی انجام  می شد. امروز این شهرها هنوز هم در اینجا قرار دارند اما کاملا متروک شده اند. بازرگانان نمک همچنان به منطقه دالول رفت و آمد می کنند تا مواد معدنی را جمع آوری کنند و آن ها را بر پشت شتر به شهرهایی مثل ملکا و Berhale ببرند. از آنجا این مواد به ارتفاعات اتیوپی و سودان منتقل می شود و این زمین های نمک تقریبا ۱۰۰ درصد نمک اتیوپی را تامین می کنند.

بخشی از خطرات زمین های هیدروترمال به خاطر همین نمک هایش است چون نمک های دالول ثروت زیادی را به بار می آورد برای همین خیلی از گروه ها و قبایل برای اینکه کنترل این ناحیه را در دست بگیرند همیشه با هم در حال جدال هستند. عشایر مسلح «آفار» منابع نمک این ناحیه را برای خودشان می دانند و از آن حفاظت می کنند. دالول خطر و زیبایی را با هم ترکیب کرده؛  از یک طرف ماجراجویی بینهایت و از طرف دیگر دریاچه های رنگارنگ نمک که چشم ها از دیدنشان سیر نمی شود. تپه های قهوه ای و آتشفشان تنها سازه های عمودی ایمجا هستند و در ترکیب با چشمه های آب گرم و زمین هایی پوشیده از اکسید آهن چشم اندازهایی محسور کننده را به وجود آورده اند.

دالول شبیه هیچ نقطه دیگری از زمین نیست و دیدن مناظر آن فقط در همین جا نصیبتان می شود. در اینجا یکی از بزرگ ترین ماجراجویی ها انتظارتان را می کشد؛ از آتشفشان گرفته تا استخرهای گوگرد هر لحظه با انواع و اقسام چالش ها روبرو می شوید. سعی کنید حتما گروهی به این ناحیه بروید و همراه خودتان نگهبانان مسلح داشته باشید. حواستان باشد که در این نقطه هیچ هتلی وجود ندارد و باید آب و غذای کافی هم همراه داشته باشید. برای اینکه این نمک را به دیگر بخش های کشور ببرند در این محل اولین خط راه آهن تا بندر ایتیوپی در سال ۱۹۱۸ ساخته شد با این حال آب و هوا آنقدر سخت و طاقت فرسا بود که تولید نمک بعد از جنگ جهانی اول متوقف شد.  در اینجا منظره ای وسیع را می بینید که رنگ های زرد و نارنجی چشم انداز غالب آن است.

مرتبط:

استراتژی جدید اتیوپی برای تقویت گردشگری

دانستنی هایی درباره گنبد خشتی

گنبد خشتی بنا شده در شهر مشهد، آرامگاه سلطان محمد از نوه های امام موسی بن جعفر( ع) میباشد . معماري گنبد خشتی مربوط به دوره تیموری است و در زمان صفوی و قاجار این بنا بازسازی و تزئین و نقاشی های آن انجام پذیرفته است. عمر این بنا حدود ۶۰۰ سال تخمین زده شده است.
دانستنی های گنبد خشتی:

آرامگاه امامزاده سید محمد از نوادگان موسی بن جعفر مشهور به گنبد خشتی در شهر مشهد واقع شده است.

این بنا مدفن امیرسلطان غیاث الدین محمد بن امر طاهرالموسی است که نسبت شریفش با هفده واسطه به حضرت موسی بن جعفر( ع) میرسد . گنبد این آرامگاه خشتی است و به همین سبب آن را گنبد خشتی می نامند.

این بقعه از نظر معماري شامل بر دو بخش مهم پیوسته است که حاوی فضای زیر گنبد بصورت چهارشاه نشین و هشتی ورودی میباشد . بنا بر شواهد بنیان اولیه این بنا در دوره تیموری صورت گرفته و در عصر صفوی و قاجار نیز تکمیل و تزئین شده است.

براي وارد شدن به آرامگاه که از سطح زمین پائین تر است باید از دالانی مسقف و به ارتفاع چهار متر عبور نمود. طول دالان ۴. ۷ متر بوده که به محوطه ضریح ختم ميشود ، که این محوطه ۹. ۵ در ۷ متر با سقفی بلند و به ارتفاع ۱۲ متر وسعت دارد.

طول ضریح ۲ متر بوده و از آهن ساخته شده است. سلطان محمد از سادات مشهور مشهد به شمار می آمد. بر روی سنگ مزار وی نوشته شده:مرتضی، اعظم سلطان النقباء، غیاث الدنیا والدین، امیر سلطان محمد بن سلطان النقباء بدرالمله والدین طاهر… و در آخر تاریخ وفاتش که در ماه رمضان سال ۸۳۲ هجری قمری بوده، آمده است.

این بنا دارای دو کتیبه قرآنی است که مزین به آیاتی از سوره ملک و واقعه ميباشند که یکی نمای چهار طاق و دیگری گنبد را از داخل دور ميزند و گردش زيبايي از اسلیمی طلایی رنگ آن ها را در بر گرفته است که در قسمت های تخریب شده بازسازی شده اند. بازسازی اساسی این گنبد به وسیله مرمت کاران سازمان ميراث فرهنگي از سال ۱۳۷۸ هجری شمسی تا سال ۱۳۸۰ هجری شمسی اتمام پذیرفت تا در اختیار بازديد کنندگان و زائران و مردم قرار بگیرد.

این اثر در تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۳۴۵ با شماره ثبت ۶۱۶ بعنوان یکی از اثرهای ملي ایران به ثبت رسیده است.

از آنجایی که گنبد خشتی در نزدیکی حرم مطهر امام رضا ( ع) واقع شده است، مسافران مشهد، در سفرهای سیاحتی و زیارتی خود، حتماً زیارت و بازديد از این امامزاده را در برنامه سفر خود قرار می‌دهند.

آدرس گنبد خشتی:
آدرس: مشهد، خیابان طبرسی، کوچه نوغان، نزدیک فلکه طبرسی

مرتبط:

مشهد و معرفی آثار تاریخی این شهر

معبد داش کسن بنای صخره‌ای بی نظیر

معبد داش کسن بنایی صخره‌ای است که در حاشیه روستای ویر در حدود ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر تاریخی سلطانیه (زنجان) واقع شده است.

معبد سنگی داش کسن در ایران بی نظیر است. معبدی است با طرح اژدها که وقتی گردشگران آن را می بینند تصور می کنند با معبدی چینی روبرو هستند (چین ایران)؛ اما این اثر تاریخی یادگاری از دوره ایلخانیان است.

بنای داش کسن به دو نقش برجسته اژدها و چند محراب اسلامی در دو سمت آن و به قرینه یکدیگر مزین است. نمونه‌های مشابه نقش‌های اژدهای آن در جای دیگری از ایران دیده نمی‌شود. طبق نظر برخی باستان شناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام می‌رسد که در زمان ایلخانان نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده‌است.

شکل گیری معبد داش کسن  پس از مرگ ارغونشاه، با پشتکار الجای خاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده آغاز شد، ولی به پایان نرسید.

داش کسن از نظر نقشه و نقوش تزیینی یکی از باارزش ترین نمونه‌های معماری صخره‌ای در تاریخ معماری ایران به شمار می‌رود. در این معبد نقوشی از هنر چینی به کار رفته‌است. نقش های اژدها به طول ۵ متر و عرض ۱٫۵ متر بزرگ ترین نقوش تزیینی این معبد است. دیگر نقوش تزینی معبد داش کسن، طاقچه‌های فاخری است که در ضلع شرقی و غربی معبد در کنار نقوش اژدها کنده شده‌اند. این طاقچه‌ها مُقَرنَس های زیبایی دارد. همچنین نقوش اسلیمی که ماهرانه تراشیده شده‌اند با طرح‌های متنوع در آن دیده می‌شود. در ساخت این معبد تقارن طولی در نظر بوده و این تقارن در کلیه بخش های معبد به چشم می‌خورد.

معبد تاریخی داش کسن از سمت شمال به دشت سلطانیه و بنای تاریخی آرامگاه سلطان محمد خدابنده اشراف دارد. این معبد در کنار شهر قدیم سلطانیه با گنبد رفیع آن، آرامگاه چلبی اوغلو و آرامگاه ملاحسن کاشی، در مجموع محور فرهنگی تاریخی سلطانیه را تشکیل می‌دهد.

راه رسیدن به معبد داش کسن در سال ۱۳۸۹ زیرسازی شده و تا خود معبد راهی خاکی اما صاف و ماشین رو است. در طی مسیر تابلوها نشان دهنده راه هستند و نیز امکانات رفاهی برای گذراندن شب نیز کم و بیش فراهم شده است. در کنار معبد یک کانکس کوچک و نمازخانه نیز وجود دارد که نگهبان معبد در آن زندگی می‌کند.

معبد داش کسن، در میان گردشگران به «معبد اژدها» هم مشهور است.

در حال حاضر آثار زیادی از شکل نخست معبد داش کسن باقی نمانده و تنها سنگ‌های بزرگ و پراکنده در گوشه کنار معبد دیده می‌شود. محدوده معبد اژدها مستطیلی و به ابعاد تقریبی ۱۰۰ متر در ۵۰ متر است که یک قسمت از آن به واسطه حفاری در تپه ایجاد شده‌است. معبد در دامنه تپه‌ای قرار داشته و مشرف به دشت های وسیع و زیبایی است.

مجموعه تاریخی داش کسن مرکب از ایوان‌ها، نقوش برجسته و محوطه‌های باستانی است که در جهات مختلف به ویژه نقش حجاری شده اژدها، منحصر به فرد و قابل توجه‌ است. آثار به جای مانده در محل این احتمال را قوت می‌بخشد که ایلخان مغول “ارغون” پیش از گرایش به دین اسلام، اقدام به ساخت این معبد نموده‌است. تاثیر متقابل ایران و چین در این مکان مشهود است و تلفیق طرح‌های اسلیمی و نقش اژدها این موضوع را متذکر می‌شود.

مرتبط:

قلعه بهستان زنجان

 

کلیسای مریم مقدس با تاریخچه ای عجیب

کلیسای مریم مقدس که به آن کلیسای سور سور هم گفته می شود، یکی از دیدنی ترین بناهای تاریخی ایران است که برای دیدنش باید به آذربایجان غربی، شهرستان چالدران و روستای بارون بروید.

از قدیمی های روستا که بپرسید، می گویند نام کلیسای مریم مقدس در ابتدا «کلیسای زور زور» بوده که به خاطر آنکه در دوره ای تحت نظر هوانس یرز نقاش معروف به زورزورتسی، قرار داشته، به این نام معروف شده است.

کلیسای مریم مقدس  در کنار سد بارون در ۲۰ کیلومتری ماکو و ۱۲ کیلومتری شمال غرب قره کلیسا قرار دارد. بنای کلیسا به شکل صلیب است و گنبدی ۱۶ ضلعی با ۴ نورگیر دارد. به غیر از نورگیرهای ساق گنبد ۴ نورگیر در ۴ دیوار بنا شده است. تنها ورودی کلیسا از سمت غربی آن است.

این کلیسا آنقدر کوچک است که بیشتر به یک نمازخانه یا عبادتگاه شخصی شبیه‌است. تاریخ کلیسای سورسور وقتی مهم می شود که بدانیم قدمت آن به قرن ۱۴ میلادی می رسد و در سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۴ میلادی توسط اسقف بسداچی زاکاریا ساخته شده است. به همین دلیل هم هست که کلیسای زورزور یا همان سور سور، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.

کلیسای سورسور با سنگ‌های تراشیده شده در حجم‌های مختلف ساخته و تزئین شده است و نمای ساده ای دارد. اما پنجره‌ها و نورگیر‌ها که با ستون‌های کاذبی به قوسی جناغی منتهی می‌شوند، تزییناتی روی خود دارند. سنگ های این بنا به شیوه ای تراشیده شده اند که هر دو بلوک سنگ، در هم چفت می شوند.

درباره این کلیسا، یک نکته جالب دیگر هم وجود دارد. این کلیسا، از محل خود جا به جا شده است! این اتفاق در سال ۱۳۶۷ افتاد و دلیلش آن بود که در جریان احیای زمین های دشت ماکو احتمال تخریب ساختمان کلیسا وجود داشت. در آن زمان سازمان میراث فرهنگی با هماهنگی خلیفه‌گری ارمنیان آذربایجان کلیسا را به مکانی امن منتقل کرد. کار جا به جایی کلیسا ۲۵ روز طول کشید و سنگ به سنگ این بنا درست به همان شکلی که از اول ساخته شده بود، منتقل شد. این بار اما ۶۰۰ متر دورتر و روی یک برآمدگی صخره‌ای که در حدود ۱۱۰ متر مرتفع‌تر از محل اولیه کلیسا بود. پس از پایان عملیات جابه‌جایی هم لوح سنگی که تهیه شده بود بر دیوار کلیسا نصب شد.

آشنایی با برج رادکان در خراسان رضوی

برج رادکان در استان خراسان رضوی و در ۸۰ کیلومتری مشهد در مسیر چناران در محل شهر قدیم رادکان قرار دارد.ارتفاع برج رادکان  ۳۵ متر، قطر داخلی‌اش ۱۴ متر و قطر خارجی برج  ۲۰ متر می‌باشد. منظر بیرونی بنای تاریخی رادکان تا ارتفاع ۵/۲ متری به شکل ۱۲ ضلعی و از آن جا تا زیر گنبد به صورت ۳۶ ترک نیم ستونی ساخته شده‌است.

برج رادکان، دارای گنبد مخروطی شکل است که ساختمان آن احتمالاً در سال ۶۰۷ قمری به پایان رسیده‌است. تاریخ احداث برج رادکان را ماکس افن برشم آلمانی سال ۶۰۰ و اندی و هرتسفلد سال ۶۸۰ ذکر کرده‌اند. هرتسفلد برج رادکان را مقبره یکی از حکام مغول می‌داند که برخی وی را امیر ارغون مغول می‌دانند.

برج رادکان، که تصور می‌شد آرامگاه یکی از ایلخانیان است تنها برجی است که توانایی تعیین چهار فصل، سال کبیسه و آغاز نوروز را دارد. این برج اثر ریاضی دان، ستاره شناس و دانشمند بزرگ ایرانی، خواجه نصیرالدین توسی است.

برج رادکان، دارای ویژگی‌هایی است که باعث افتخار ایرانیان بوده و تاکنون علی رغم پژوهش‌های صورت گرفته تنها بخشی از هویت نجومی برج آشکار شده‌است. بدنه این برج بسیار ساده و دارای آجر چینی معمولی و دارای تزئینات آجرکاری و گچ بری است. به منظور استحکام بخشی بیشتر حد فاصل بندهای آجرها با فشار انگشت دست به داخل فشرده شده‌است که قابل توجه می‌باشد.

آدرس برج

برج رادکان، در ۴ کیلومتری جنوب شرقی روستای رادکان و در ۴۲ کیلومتری جنوب کردکوی و ۵۴ کیلومتری جنوب غربی گرگان و ۱۱۷ کیلومتری برج گنبد قابوس در یک منطقه کوهستانی – جنگلی و بر فراز تپه با صفایی که دارای موفقعیت خاص طبیعی است، قرار دارد.

مرتبط:

ازمیغان ،زیباترین روستای خراسان جنوبی

پل ورسک و سه خط طلا

پل ورسک در دره ورسک در روستای ورسک، واقع در ۴۵ کیلومتری جنوب شهر زیرآب و ۸۵ کیلومتری شهر قائمشهر در محور فیروزکوه و در مسیر راه آهن شمال قرار دارد. پل ورسک از شاهکارهای مهندسی زمان خویش به حساب می آمده است. این پل در زمان حکومت رضاشاه در ایران توسط آلمانی‌ها به رهبری سرمهندس اتریشی خود یعنی والتر اینگر ساخته شد.

حجم پل ورسک که دارای ۶۶ متر دهانه قوسی اصلی و ۱۱۰ متر ارتفاع از ته دره است، جمعاً ۴۵۰۰ مترمکعب است. طول کلی پل ۸۶ متر است. عظمت این پل که در واقع دو کوه عظیم و سخت را به یکدیگر اتصال می دهد ستودنی است.پل ورسک راه ارتباطی راه آهن سراسری شمال جنوب بوده که با شگفتی تمام و با ابزار آلات بسیار ساده مانند دینامیت و دریل دستی ساخته شده بود و در ساخت آن از هیچ سازه فلزی استفاده نشده است.  پل ورسک در دوران جنگ جهانی دوم پل پیروزی نامیده می‌شد.

امروزه پل ورسک علاوه بر اهمیت ویژه در صنعت حمل و نقل، از جاذبه‌های سیاحتی کشور نیز محسوب می‌شود. پل ورسک در شمار مهم‌ترین آثار فنی مهندسی راه آهن شمال ایران محسوب می‌شود و با شماره ۱۵۴۳ به ثبت ملی رسیده است. قطارهای مسافری تهران ـ ساری و تهران ـ گرگان پس از گذشت بیش از ۷۰ سال هر روز ۴ بار از روی آن می‌گذرد. قطارهای باری و سوختی نیز از روی آن می‌گذرند.

گفته می شود رضاشاه شخصا برای افتتاح این پل به سوادکوه همان زادگاه خویش آمد و به دستور او سرمهندس اتریشی یعنی اینگر نیز موظف شد تا در هنگام عبور اولین قطار از روی پل زیر پل قرار گرفته تا در صورت تخریب این پل اولین شخص کشته شده از این حادثه خود او باشد.

این بنا از ملات سیمان و شن شسته شده و آجر ساخته شده و در ساختمان آن از آرماتور استفاده نشده است. به بیان دیگر این بنا از ملات غیر مسلح ساخته شده است. هزینه ساخت آن در آن زمان، بالغ بر ۲ میلیون و ۶۰۰هزار تومان بوده است. برای ساخت این پل عظیم چند طرح مبتنی براستفاده از مصالح بنایی که بیشتر مقرون به صرفه بوده، به تصویب رسید. پل ورسک در شمار مهمترین آثار فنی مهندسی راه آهن شمال ایران محسوب می‌شود و شماره ثبت تاریخی ملی آن ۱۵۳۴ می باشد. ورسک از جمله پل‌های استراتژیک ایران است که توسط مهندسان آلمانی و اتریشی با تضمین ۷۰ ساله احداث شد.

روستاي ورسک در محدوده کوهستاني استقرار يافته و از سطح دريا ۲۱۴۰ متر ارتفاع دارد.

آب و هواي اين روستا، تحت تأثير اقليم کوهستاني، در زمستان‏ ها سرد و در بهار و تابستان معتدل و مطبوع است. دو رودخانه ورسک و گتو در کنار آبادي جريان دارند.

پل شاه عباسي از آثار تاريخي روستاي ورسک است و قدمت آن به قرن دهم هـ . ق مي‏ رسد. احداث راه‏ آهن شمال ـ تهران در سال ۱۳۱۴ هـ . ش و ساخت پل ورسک نام روستا را مشهور و به رونق آن افزود.

سه خط طلا :

اصطلاح سه خط طلای راه‌آهن شمال مربوط به دره ای در سه کیلومتری بعد از پل ورسک و بعد از روستای ورسک به سمت گدوک در ارتفاعات شرق جاده تهران – شمال مشاهده می‌باشد. طراحی این خطوط به جهت کم کردن شیب و افزایش ضریب قدرت لوکوموتیوها در نظر گرفته شده است که برای ایرانیان ارزشی به مراتب بیشتر از طلا دارد. از این رو به این سه خط راه آهن که بالای یکدیگر قرار دارند به اصطلاح سه خط طلا می گویند.

دیدن پل ورسک و سه خط طلا نیازمند نگاه دقیق تری است که هم برای دیدن دقیق آن و هم عکس گرفتن از آن نیاز است تا شما در کنار جاده پارک نمایید و از آنجایی که نیازمند است تا در کنار جاده اصلی پارک نمایید لطفا مراقب پارک دقیق خود و کودکان خود باشید.

مرتبط:

پل لاتیدان _طولانی‌ترین پل تاریخی ایران

سفر به دنیای درون کاخ عالی قاپو

عالى قاپو بزرگ‌ترین کاخى است که ممکن است در یک پایتخت وجود داشته باشد.‌ این کاخ در زمان صفویه از بهترین کاخ‌های دنیا به شمار می‌رفته و‌ دارای همه مزایا و محاسن بوده و آنچه لازمه یک کاخ سلطنتى بوده در آن وجود داشته است.کاخ عالی قاپو، عمارتی است ‌برافراشته در غرب میدان نقش جهان و روبه‌روی مسجد شیخ لطف‌الله‌ و به عنوان یکی از مهم‌ترین شاهکارها‌ی معماری اوائل قرن یازدهم هجری از شهرتی عالم‌گیر برخوردار است‌. تاریخ ساخت بنای تاریخی عالی قاپو به ۱۰۵۴ هـ.ق باز‌می‌گردد و بانی آن شاه عباس اول است.‌

عالی قاپو دروازه مرکزی و مدخل کلیه قصرهایی بود که در دوران صفویه در محدوده میدان نقش جهان بنا شده بودند‌. این امارت، مرکب از دو کلمه عالی و قاپو است که با هم به معنای «‌سر‌در بلند‌» یا «‌درگاه بلند‌» هستند.

بنای عالی قاپو با ارتفاعی حدود ۳۶ متر تا کف بازار، بلندترین عمارت چند طبقه تا چند دهه اخیر در شهر اصفهان بوده است. این کاخ ‌به دلیل اضافات و الحاقات معماری در هر سو، نمایی متفاوت دارد، به گونه‌ای که از جلو بنا از میدان نقش جهان ۲ طبقه از پشت ساختمان ۵ طبقه، از طرفین بنا ۳ طبقه و با احتساب طبقه همکف به عنوان اولین طبقه، در کل ۶ طبقه است.

به طور کلی عمارت عالى قاپو از دو قسمت متمایز تشکیل شده است؛ قسمت جلویى و مدخل عمارت و ساختمان اصلى کاخ.

قسمت جلویى ساختمان از ساختمان اصلى جلوتر ‌و مدخل وسیع عمارت در همین بخش واقع است. مدخل داراى تاق جناغى است و در دو طبقه طرفین آن درها و تاق‌نماهاى کوچکترى وجود دار‌د.

عمارت عالى قاپو از دو قسمت متمایز تشکیل شده است.

بالاى مدخل، ایوانى هست که از ۳ جهت باز است و اتاق چوبى دارد. در زمان‌هاى گذشته به هنگام ضرورت اطراف ایوان را با پرده مى‌‌پوشانیده‏‌اند.

حوضى با لبه‌‌هاى مرمرین و فواره‌هایی در وسط ایوان قرار دارد که ‌کف آن را از مس ساخته‏‌اند. از نوشته‏ هاى جهانگردانى چون تارونیه و شاردن چنین بر‌مى‏‌آید که در گذشته دور، دیوار انتهاى ایوان و سطوح ستون‌ها آینه کارى بوده است.

عالی قاپو

بناى این ایوان یا به عبارت دیگر، تالار بر اساس کتاب قصص الخاقانى در سال ۱۰۵۳ هجرى قمرى آغاز شده در مدتى بسیار اندک به اتمام رسیده است.

مدخل به دهلیزى راه مى‌‏یابد که به صورت شمالى – جنوبى ساخته شده. در پشت این دهلیز عمارت اصلى عالى قاپو قرار دارد که در آن مقابل مدخل که از آن نام بردیم، قرار دارد.

اما بناى اصلى عالى قاپو از ۶ طبقه تشکیل شده است. در طرفین در ورودى عمارت ۶ طبقه دو سکوى سنگى وجود دارد. کتبه‌‌اى نیز در بالاى این در قرار دارد که قسمتى از آن با گذشت زمان از بین رفته است.

کرباسى که پس از در ورودى قرار گرفته سقفى بلند به اندازه مدخل جلویى ساختمان دارد. در همین کرباس مقابل در ورودى عمارت اصلى درى دیگر با دو سکو در طرفین هست که کرباس را به حیاط پشت ارتباط مى ‏دهد.

بالاى این در، پنجره‏اى مشبک قرار دارد که از آن نور به داخل کرباس مى ‏تابد. اتاق هاى اطراف همین کرباس در حقیقت محل ادارات دولتى بوده است.

دو راه پله مارپیچ در دو گوشه طبقه اول راه‌هاى ارتباطى را تشکیل مى‌‏دهند. بالاى طبقه اول کاخ عالی قاپو ، چهار طبقه هست که هر دو طبقه علاوه بر اتاق‌هایى که دارند، داراى تالار بزرگ هستند.

نخستین تالار عالی قاپوپ، به وسیله درى بزرگ به ایوان بخش جلویى عمارت باز مى‏‌شود. بر در و دیوار این تالار نقوشى زیبا و رنگارنگ وجود دارد که اغلب از آثار رضا عباسى است.

طبقه ششم کاخ عالی قاپو،  تالارى بزرگ دارد که تماماً گچ کارى است. این تالار که به اتاق صوت نیز شهرت دارد، بر اساس شناخت فیزیکى صوت و انعکاس آن به نحوى ساخته شده که مثل یک استودیوى مجهز به ضبط صدا طنین‏ه‌اى اضافى صدا را از بین مى ‏برده ‌و اصوات را ‌صاف به تمام قسمت‌هاى تالار می‌رسانده است. دیوارهاى اتاق‌هاى اطراف نیز با نقاشی‌هاى زیبا تزیین شده‌‏اند.

آنچه عالی قاپو را در عدد آثار باشکوه و بسیار نفیس قرار داده، علاوه بر مینیاتورهای رضا عباسی، گچبری های آخرین طبقه است که به “اتاق موسیقی” یا “اتاق صوت” نیز معروف است. در این قسمت از کاخ، شکل انواع جام و صراحی در دیوار تعبیه شده که ساختن و پرداختن این اشکال به غیر از نمایش زیبایی، خلاقیت و ابتکار هنرمندان گچکار، برای این بوده که انعکاسات حاصل از نغمه های نوازندگان و اساتید موسیقی، به وسیله این اشکال گرفته شده و صداها طبیعی و بدون انعکاس به گوش برسند.

به طورکلی بنای عالی قاپو به عنوان یک بنای تشریفاتی خوش ساخت و زیبا دستاورد دیگری از هنر معماری دوران صفویه است.

با آنکه بعد از دوره صفویه به تزئینات بناها خسارات جبران ناپذیری وارد شده، هنوز شاهکارهایی از گچ‌بری‌ها و نقاشی‌های عهد صفویه را در بر دارد و بازدید‌کنندگان را به تحسین وا‌می‌دارد.

مینیاتورهای هنرمندانه رضا عباسی، نقاش معروف عهد شاه عباس، نقاشی‌های گل و بوته، شاخ و برگ، اشکال وحوش و طیور و گچبری‌های زیبای آن به شکل انواع جام و صراحی در تاق‌ها و دیوارها تعبیه شده است و شاه صفوی و مهمانان او، از تالار همین عمارت مناظر بازی چوگان، چراغانی، آتش بازی‌ها و نمایش‌های میدانی را تماشا می‌کردند.

عالى قاپو بزرگترین کاخى است که ممکن است در یک پایتخت وجود داشته باشد. پس می‌توان گفت ‌این کاخ در زمان صفویه از بهترین کاخ‌های دنیا به شمار می‌رفته و از این روی، دارای همه مزایا و محاسن بوده و آنچه لازمه یک کاخ سلطنتى بوده در آن وجود داشته است.

مرتبط:

عمارت عالی قاپو

دره پروانه ها یونان

یونان را می‌توان مهد تمدن جهان نامید، کشوری که خاستگاه تفکر و فلسفه بوده است و با تاریخی غنی خود، بر سر کشوران جهان چون تاجی نشسته‌ است. کشور یونان به دلیل زیبایی های طبیعی و تاریخ شگفت انگیزی که دارد به شهرت رسیده است و اینکه مکانهای تاریخی باستانی ، جزایر بی نظیر و متعددش ، سواحل شنی و آب و هوای مطبوع مدیترانه اش باعث شده است که یونان به یکی از پرطرفدارترین جاذبه های گردشگری اروپا تبدیل شود.

یونان از سمت جنوب و شرق به دریای اژه و از سمت غرب به دریای یونان راه دارد. یکی از مکان های بسیار دیدنی در یونان ,دره ی پروانه ها واقعه در سمت غرب جزیره یونانی رودرز می باشد. این مکان دیدنی در فصل های بارانی از سال پذیرای هزاران پروانه است.

در ماه مه بیشتر زمانی می باشد که پروانه ها در این دره دیده می شوند,حتی تعداد آنها آنقدر زیاد می باشد که مانند لحافی از مخمل روی تنه ی درختان دیده می شوند. یکی از دلیل مهاحرت پروانه ها به این مکان ,وجود درختان فراوان اوکالیپتوس است.

بهترین زمان برای دیدن و تماشای این پروانه در یونان در ماه های بارانی از سال می باشد. زیرا پروانه ها به جهت رطوبت و سردی هوا و همچنین جفت گیری گذاشتن تخم های خود بروی تنه درختان که از برگ درختان تغذیه دارند و باعث رشد پروانه می شود.

در دوره های بارانی سال پروانه ها به این منطقه به جهت رطوبت و سردی هوا نقل مکان کرده برای جفت گیری و گذاشتن تخم های خود بروی تنه درختان دره تا لاروهای این پروانه ها پس از به دنیا آمدن بتوانند از برگ درختان تغذیه و رشد نمایند، تا به پروانه بالغی تبدیل شوند.

پروانه مادر پس از گذاشتن تخم های خود در یک مکان تاریک و سرد می میرد و کرم پروانه پس از رشد کامل خود در ماه ژوئن بدنیا می آید. متاسفانه این دره و پروانه های آن را افزایش جمعیت  گردشگران تهدید میکند. دره پروانه های یونان یک ذخیره طبیعی منحصر به فرد و شگفت انگیز است.

این منطقه مکانی عالی و تماشایی برای کسانی است که می خواهند همراه خانواده خود از زیبایی های بی نظیر طبیعت لذت ببرند و کودکان شما می توانند به بررسی چرخه زندگی پروانه ها در طول تعطیلات تابستانی خود بپردازند.

دره ای سرسبز با آبشارها ی زیبا و رودخانه های کوچک در این مکان انتظارتان را می کشد جایی که دور و بر خود را پر از پروانه های رنگارنگی می بینید که بر روی هر چیزی هستند و حتی ممکن است بر روی دستان شما بنشینند.

بازدیدکنندگان می توانند شاهد پدیده ای تماشایی در یونان باشند که به ندرت درطبیعت رخ می دهد. تعداد زیادی از پروانه ها در این دره کوچک درطول مرحله نهایی چرخه زندگیشان جمع می شوند. حضور بازدیدکنندگان و ایجاد سرو صدا توسط آنها باعث اختلال در این روند زندگی پروانه های مهاجر شده است.

مرتبط:

آشنایی با موزه آکروپولیس و کتیبه‌های یونان

آبشار گنجنامه

همدان آثار طبیعی و تاریخی بینظیری دارد که شهری متفاوت را رقم زده اند. در میان آثار طبیعی بیشمار همدان به سراغ آبشار زیبای این شهر می رویم: آبشار گنجنامه. این آبشار با طبیعت بکر و چشم اندازهای زیبایش جایی عالی برای بودن در میان طبیعت است برای همین هم هر روز گردشگران زیادی را در اطراف این آبشار می بینید که خود را به اینجا رسانده اید تا گوشه ای از زیبایی های طبیعی را به چشم ببینند. الی گشت را همراهی کنید تا با آبشار گنجنامه همدان بیشتر آشنا شوید.

به ۵ کیلومتری غرب شهر همدان که بروید جایی در میان دامنه های کوه الوند آبشاری زیبا و بلند را می بینید که جذابیت خاصی به مناظر اطرافش داده است. ارتفاع این آبشار ۱۲ متر است و از آن آبشارهای فصلی نیست که فقط در هنگام پر آب بودن رودخانه ها آب های خروشان از آن سرازیر شود بلکه آب آن دائمی است و حتی در زمستان ها هم زیبایی اش را حفظ می کند البته گاهی در زمستان های یخبدان، آب این آبشار هم از سوز سرما در امان نمی ماند و یخ می زند. در فصل سرما شکل گرفتن قندیل های یخی در اطراف این آبشار یخ نوردان و طبیعت گردان زیادی را به اینجا می کشاند تا از این همه زیبایی استفاده کنند.

صخره های اطراف آبشار به گونه ای است که صخره نوردان از این فرصت استفاده می کنند و برای فعالیت های مهیج به اینجا می آیند. این صخره ها در زمستان یخ نوردی و در تابستان ها صخره نوری مفرحی را برای ورزشکارن فراهم می کند. آبشار در منطقه ای تفریحی قرار دارد و امکانات خوبی را برای گذراندن یک روز خاطره انگیز در اختیار گردشگران می گذارد. به همه ی این ها اضافه کنید پارکی بزرگ را در نزدیکی آبشار که می توانید بعد از دیدن از آبشار به آنجا بروید و گوشه های دیگری از طبیعت زیبای همدان را هم ببینید.

اگر فصل بهار را برای بازدید از این آبشار انتخاب کنید در پشت آبشار دشتی پر از گل های رنگارنگ را در دامنه ی کوه الوند می بینید، دشتی که بهانه ای می شود برای طبیعت دوستان تا هر جور شده در بهار خود را به اینجا برسانند. پاییز رنگارنگ و تابستان سرسبز هم به مناظر اطراف آبشار چهره ای دیگر می دهد و طبیعت دوستان را وادار می کند تا هر چند ماه یکبار به اینجا بیایند.

اینجا به غیر از اینکه یک جاذبه ی طبیعی است یک جور جاذبه ی تاریخی هم به حساب می آید چون در زمان هخامنشیان که آب را مقدس می دانستند در اطراف این آبشار کتیبه هایی را حجاری کرده اند که بعد از گذشت هزاران سال از آثار تاریخی این محل شده اند. این کتیبه ها از دوران داریوش و خشایار شاه به جای مانده اند تا کاروانیانی که از کنار این آب رد می شدند آن ها را بخوانند و تاریخ و پادشاهان خود را بهتر بشناسند.

مرتبط:

از سد اکباتان در همدان دیدن کنید

الموت یکی از مهمترین جاذبه‌های گردشگری قزوین

الموت یکی از مهمترین جاذبه‌های گردشگری استان قزوین است که در فاصله نزدیکی از کلان شهر تهران واقع شده است و به سبب فاصله کمتری با بافت تاریخی قزوین همیشه دارای گردشگران داخلی و خارجی زیادی است.

منطقه الموت یکی از مناطق طبیعی و روستایی قزوین است که برای رفتن به آن باید نرسیده به قزوین مسیر دیگری را انتخاب کرد و از راهی که تا قلعه حسن صباح دو  ساعت و نیم فاصله دارد را انتخاب کرد.

هیچ گردشگر و راننده‌ای از طی کردن این مسیر طولانی و کوهستانی خسته نمی‌شود. چون با جاذبه‌های شگفت‌انگیزی مواجه خواهد شد. در فصل بهار هر بخش از این جاده سرسبز با رنگ گل‌های متنوع و درختان رنگارنگی پوشیده شده و بوی عطرآگین گل‌های بهاری را به مشام می‌رساند. در ایام پاییز هم که هزاررنگ درختان خودنمایی می کند و هر گردشگری را وادار می‌کند تا در کنار جاده ایستاده و از این نما عکس انداخته و لذت ببرد.

هستند بسیاری از افراد که در مسیر ماشین را به کناری پارک کرده و برسر تپه و یا کوهی به همراه خانواده نشسته‌اند تا دوباره به مسیر خود تا الموت ادامه دهند. در این مسیر پر پیچ و خم حدود ۵۰۰ روستای کوچک وجود دارد که در راههای فرعی قرار گرفته‌اند.

در میانه راه مردم همین روستاها در زمین‌های کرت‌بندی شده روی کوه‌ها و تپه‌ها کشاورزی می‌کنند و یا دام‌های خود را به چرا برده‌اند و گردشگران می‌توانند آن‌ها را ببینند.

 معمولا افراد در روستایی بزرگتر به نام معلم کلایه توقفی دارند تا مایحتاج خود را تامین کنند از آن به بعد تا قلعه حسن صباح نیم ساعت بیشتر راه نیست. اما در همین مسیر می‌توان راه حدودا ده دقیقه ای را به سمت دریاچه اوان کج کرد و به جایی رسید که دریاچه‌ای پس از گذراندن چند تپه پشت سر هم خودنمایی می‌کند. دور تا دور این دریاچه را نی‌های بلند پوشانده‌اند و همیشه چند قایق کوچک منتظر سوار کردن گردشگرانی است که در اطرافش زیراندازی پهن کرده و نشسته‌اند.

وجود درختان متعدد در این منطقه و آب و هوای خنکی که دارد موجب شده همیشه حتی در وسط هفته گردشگران در این مکان اقامت هر چند کوتاهی داشته باشند. خودروهای شخصی زیادی در اطراف دریاچه پارک می شود که چادرهای مسافرتی به همراه دارند. در فصل پاییز که درختان رنگارنگ می شوند  بر زیبایی این منطقه اضافه می شود و به تبع آن تعداد گردشگران بیشتر.

در منطقه و روستای الموت می‌توان به محض وارد شدن و گذشتن از باغ‌های گیلاس، بافت روستایی را مشاهده کرد. خانه‌هایی که همه دارای یک بالکن چوبی هستند و با گل‌های شمعدانی تزئین شده اند اما در کنار همین خانه‌ها، برخی از افراد خانه ای جدید ساخته‌اند و با کاشی و سرامیک‌های قرمز و یا آبی نمای بیرونی آپارتمان‌های خود را تزئین کرده‌اند. این یک نوع عدم ناهماهنگی در بافت تاریخی روستا را نشان می‌دهد که دست به گریبان اهالی شده است. آنها هر کدام درصدد هستند تا خانه های خشتی خود را با چارچوب‌های چوبی رنگ تخریب کرده و ساختمانی سیمانی و جدید بسازند به همین دلیل پرسه در روستا نشان می‌دهد که این رقابت و میل به داشتن آپارتمانهای سیمانی چقدر در میان مردم نفوذ پیدا کرده است.

اما در منطقه الموت و در روستایی که در نزدیکی قلعه حسن صباح قرار دارد بیشتر گردشگران خارجی حضور دارند که سن آن‌ها زیاد نیست و به راحتی می‌توانند این مسیر را طی کرده و حتی در قلعه و کوه‌های اطرافش گردش کنند.

مردم منطقه میزبان این گردشگران هستند آن هم در خانه‌های خود که برای حضور گردشگران آماده شده است. مردم منطقه الموت بخشی از خانه خود را برای حضور گردشگران به تخت، وسایل و امکاناتی مانند پخت و پز و یخچال و کمد تجهیز کرده اند و بابت حضور گردشگران داخلی و خارجی از انها کرایه دریافت می کنند. کرایه‌هایی که از شبی ۲۰ هزار تومان تا ۷۰ هزار تومان نرخ دارد.

یکی از این خانه‌های قدیمی توسط پایگاه میراث فرهنگی الموت ساخته مرمت شده است حتی پله‌ها و دستگیره پله‌های این خانه با نمای چوبی و تزئینات داخلی آن را پایگاه میراث فرهنگی الموت مرمت و بازسازی کرده تا نمونه‌ای موفق از نگهداشت خانه‌های قدیمی در روستا باشد.

شکل و شمایل اولیه این خانه نشان می‌دهد که سلیقه سازندگان این خانه‌ها در ساخت بناهایی از چوب و خشت در میان سبزی درختان و کوههای اطراف بسیار زیبا بوده است. اما مالکان همین خانه، آن را طوری نگهداری کرده‌اند که اکنون وقتی گردشگری به آنجا مراجعه می‌کند از کرایه کردن اتاق پشیمان می‌شود. چون رنگ دیوارها ریخته و مالک به جای آنکه آن را مرمت کند با کاغذهای سفید آن را پوشانده حتی روی پیش بخاری تزئین شده خانه را نیز با پرده ای کوچک مخفی کرده است و فضای نامرتبی را در اتاق ایجاد کرد همین موضوع موجب می‌شود تا مسافر با یک آشفتگی در خانه مواجه شود و میلی به اقامت در آن نداشته باشد.

اما در عوض یکی از این خانه‌ها متعلق به فردی است که اولین بار در الموت اقدام به پذیرش مسافر کرده است سمیعی چند سالی است که فوت کرده اما هنوز خانواده و همسرش پذیرای گردشگران هستند آن هم فقط گردشگران خارجی. دفترچه یادبود گردشگرانی که به خانه سمیعی آمده اند زبانزد همه است دفترچه های یادبود گردشگران بسیار قدیمی است و هر کسی به زبان خود و با سلیقه خود عبارتی را برای یادگاری نوشته و به خانواده سمیعی تقدیم کرده است.

برخی از گردشگران این دفترچه ها را از صاحبخانه می گیرند و به عنوان یک دفترچه راهنما به مکان هایی می‌روند که بقیه گردشگران اسمی از آن برده و یا نقشه آن را در دفترچه ترسیم کرده اند و دوباره به صاحبخانه برمی گردانند.

این تنها خانه ای است که در سایت های مشهور گردشگری در جهان ثبت شده و گردشگران به راحتی آن را پیدا می‌کنند ولی نمای آن قدیمی و تاریخی نیست و حتی بالکن چوبی مانند خانه‌های قدیمی ندارد با این وجود گردشگران شیفته مهمان نوازی این خانواده می شوند.

این دو خانه در دو سوی مقابل هم قرار دارند یکی با معماری اصیل منطقه اما بدون گردشگر و دغدغه مالک برای حفظ آن و دیگری مشهور در سطح جهان با معماری جدید اما مهمان نواز.

وجود همین خانه‌ها و درآمدزایی آنها از محل ورود گردشگر موجب شده تا خانه‌های دیگر نیز برای پذیرایی از گردشگران تجهیز شود اما هر یک به سیلیقه خود. هنوز در این روستا یک خانه به عنوان نمونه تجهیز نشده تا فرهنگ بوم گردی در آن به درستی انجام شود. هر کسی با هر سلیقه ای اتاقی در اختیار گردشگر قرار می‌دهد بی آنکه دغدغه معرفی فرهنگشان را داشته باشند.

گردشگران جوانی نیز که به این منطقه می آیند معمولا تنها زمان شب را برای اقامت در این خانه‌ها انتخاب می‌کنند آنها از قلعه حسن صباح بالا می‌روند و از سبزی‌های کوهی که توسط مردم چیده شده استقبال می کنند.

صاحبخانه‌ها معمولا پاسپورت آن‌ها را پیش خود نگه می دارند تا زمانی که اتاق را تحویل دهند. برخی از آنها از غذای محلی استفاده می کنند و برخی خانه ها که توریست خارجی زیادتری دارند سعی کرده اند تا با شبیه سازی خانه خود به آپارتمان گردشگران خارجی احساس رضایت بیشتری کنند. به همین دلیل بافت تاریخی و قدیمی الموت به سرعت جای خود را به آپارتمانهایی می دهد که بی ضابطه و بدون هماهنگی با منطقه و طبیعت در حال ساخت است.

مرتبط:

راهنمای سفر به روستاهای الموت