شانشین؛ دالان ورود گردشگران به دنیای قدیم

“شانشین” مکانی زیبا و کاملا سنتی در میان جنگل و مشرف بر دریاچه زیبای زریبار است که در دامنه کوه قرار دارد و به عنوان موزه روستایی، سفری به گذشته‌های دور و آداب و رسوم مردم کُرد را برای گردشگران ترتیب می‌دهد.

در سفر خود به شهر مریوان مهمان مردی شدیم از جنس طبیعت و آشنا با فرهنگ و آداب رسوم خالص کردستان که ما را به اقامتگاه بوم گردی خود دعوت کرد.

“شانشین” مکانی زیبا و کاملا سنتی در میان جنگل و مشرف بر دریاچه زیبای زریبار است که در دامنه کوه قرار دارد که به عنوان موزه روستایی، سفری به گذشته‌های دور و آداب و رسوم مردم کُرد را برای گردشگران ترتیب می‌دهد.

پله‌های سنگی و راه‌ ناهموار رسیدن به اقامتگاه‌، زندگی و حال و هوای مناطق اورامانات را برای گردشگران تداعی می‌کند و دیدن دیوارهای کاه‌گلی و دروازه‌های چوبی آبی رنگ استفاده شده در آن ما را به دوران پدربزرگ و مادربزرگ‌ها می‌برد.

با باز شدن اولین دروازه چوبی آبی رنگ، وارد دنیای گذشته‌ها شدیم، آن دیوارهای کاه‌گلی با آن گلدان‌های گل آویزان شده در گوشه و کنار حس و حال نابی را به حیاط اقامتگاه داده بود که آدمی را سرشار از لذت می‌کرد.

در گوشه‌ای دیگر از حیاط اقامتگاه، اسباب و وسایل‌های به جا مانده از زمان‌های قدیم گردآوری شده بود و به نحو بسیار زیبایی چیده شده بودند.

آنقدر از دیدن این حال و هوا غرق در لذت شده بودیم که تک تک وسایل را با دست لمس می‌کردیم و سعی داشتیم بفهمیم کاربرد آن‌ها چیست و چگونه بوده است.

 

از پله‌های سنگی داخل حیاط که برای رسیدن به ایوان و طبقه بالای اقامتگاه استفاده و با گل‌های شمعدانی از پایین به بالا مزین شده بود، بالا رفتیم تا به ایوان اقامتگاه رسیدیم؛ با رسیدن به ایوان منظره‌ای زیبا و دلفریب را جلو روی خود یافتیم، ایوانی مشرف به دریاچه افسانه‌ای زریبار!

در سبز رنگ چوبی را که باز کردیم منظره‌ای که با آن مواجه شدم یک لحظه مرا شوک زده کرد، دقیقا شبیه به خانه روستایی پدربزرگم در دوران کودکیم بود، همان حال و هوا، همان قالی‌های دستبافت با همان نقش و نگارها، همان بخاری نفتی وسط خانه، همان چراغ نفتی سبزرنگ قدیمی، همان طاقچه‌های گوشه و کنار خانه و سقف‌های چوبی که حال پس از گذشت ۲۰ و اندی سال یکبار دیگر آن تصویر و آن حال و هوا را بە چشم خود دیدم.

دیدن این مکان زیبا و دلچسپ برای افرادی مثل من می‌تواند، تداعی‌گر حال و هوای خانه پدربزرگ، برای دهه‌های ۸۰ و ۹۰ می‌تواند آشنایی با زندگی مردمان ادورا گذشته و برای مسافران از گوشه و کنار دنیا می‌تواند به نحوی آشنایی آن‌ها با آداب و رسوم مردم کردستان باشد.

blank

موزه روستایی “شانشین” چشم انتظار حمایت مسئولان 

سازنده اقامتگاه بومگردی “شانشین گفت: کار من در اصل مستند سازی و ساخت برنامه تلویزیونی است؛ برنامه‌ای تحت عنوان “گه‌شته‌کانی چیا” که اکنون ۹ سال از ساخت آن می‌گذرد و در ۴۰۰ قسمت، و هر هفته در تلویزیون “گه‌لی کوردستان” پخش می‌شود.

کیان جهانی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: سفر من به آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، همدان، لرستان، شمال و خوزستان سبب شد تا من به این موضوع پی ببرم که نه تنها در کردستان بلکه در همه استان‌ها و در همه مناطق فرهنگ و آداب و رسوم‌های خاص هر مناطق در حال نابودی است.

وی عنوان کرد: در سفری که به شمال ایران داشتم در مسیر رشت به فومن در جاده سراوان موزه میراث روستایی گیلان را دیدم، و برای اولین بار جرقه ایده ساخت موزه روستایی  در مناطق کردنشین در ذهنم زده شد.

جهانی بیان کرد: پنج سال به دنبال اجرای این پروژە بودم، ابتدا طرح را به سازمان میراث فرهنگی ارائە دادم کە مورد استقبال فراوانی قرار گرفت اما در حد نامەها و مکتوبات بود و در عمل این‌کار عملی نشد،  تا اینکه بلاخره مجبور شدم در شهر مریوان در یک خانه اجاره‌ای در متراژ پایین‌تر این طرح را اجرا کنم تا به صورت عملی نشان دهم که هدف از اجرای این پروژه چیست.

blank

 

وی خاطرنشان کرد: هدف از این پروژه ایجاد روستایی گردشگری است که هر خانه در آن نشان دهنده معماری و آداب و رسوم فرهنگ خاص منطقه‌ای در کردستان است، که اگر گردشگری هنگام سفر بە کردستان  نتوانست بە همه مناطق کردستان سفر کند، در این مکان با بخشی از آن مناطق آشنا شود؛ در کنار این مهم نیز از وسایلی محافظت کنیم کە تا بە امروز در روستاها سالم ماندەاند.

جهانی یادآور شد: دو سال در قالب “یانه کورده‌واری” این پروژه را اجرا کردیم و بعدها توانستم با همه تعهدات خود ۱۰۰۰ متر زمین در این مکان از منابع طبیعی بگیرم، لذا قبل از دست به کار شدن برای ساخت این موزە روستایی، تصویربرداری هوایی انجام گرفتە تا شاهد هیچ دخل و تصرف و تخریبی در طبیعت نباشیم و خطاب بە کسانی که معتقدند کە در این مکان دخل و تصرف و تخریب صورت گرفتە است باید گفت کە زمانی کە ساخت این پروژە آغاز شد حتی یک درخت نیز در این مکان وجود نداشت.

وی عنوان کرد: بعد از انجام این پروژه توقع می‌رفت که از سوی مردم و مسئولان از آن استقبال شود، اما متاسفانه استقبال آنچنان نبود، لذا با وجود همە این‌ها باز هم روند ساخت پروژە را ادامە دادم.

جهانی تصریح کرد: تاکنون دو بخش مریوان و منطقه اورامان ساخته شدە است اما متاسفانە بە دلیل اینکە مصالح و بناهای آن از همان مناطق تهیە می‌شوند بە لحاظ اقتصادی بسیار هزینە‌بردار است.

وی ادامە داد: همە وسایل موجود در موزە روستایی شانشین، از روستاهای مناطق مختلف جمع‌آوری شدە است تا مسافرانی کە بە این مکان می‌آیند هم از آن بە عنوان موزە و هم بە عنوان اقامتگاە از آن بهرە ببرند و از خوراکی‌های محلی مناطق کردستان تناول کنند.

جهانی اظهار کرد: تا قبل از آمدن کرونا ما هرشب در این مکان رسم و رسومی داشتیم بە نام “شه‌واری کورده‌واری” کە در آن از هنرمندان فولکلور و حکایت خوانان و حکایت نویسان کردستانی دعوت بە عمل می‌آمد و تا پاسی از شب بە خواندن آوازهای فولکلور و حکایت خوانی می‌پرداختند.

blank

وی اظهار تاسف کرد و گفت: بسیار جای تاسف است کە همە از ما میخواهند کە در این زمینه فعالیت داشتە باشیم، اما در عمل کسی یاری‌گر ما نیست.

کیان جهانی ادامە داد: از آنجایی کە اقامتگاە “شانشین” بر سر جاده مرز باشماق قرار دارد، یقینا هر مسئولی در بازدید از مرز بارها از این راە گذر کردە است، اما تابحال هیچکدام از مسئولین از این مکان بازدید نکردەاند.

وی خاطرنشان کرد: درخواست اولیە ما ٥ میلیارد تومان تسهیلات بود کە از سوی میراث فرهنگی یک میلیارد و ٥۰۰ میلیون تومان آن مصوب شدە است، لذا پس از گذشت شش ماە از تصویب آن هنوز پرداخت نشدە است.

جهانی در پایان سخنان خود یادآور شد: تاکنون برای این مجموعە ۲ میلیارد تومان هزینە شدە است کە همگی از محل دارایی‌های شخصی تامین شدە است.

منبع: ایسنا

هامپوئیل، رازی از عصر حجر

غار هامپوئیل که در میان مردم محلی به «غار کبوتر» معروف است، در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی مراغه و در حوالی روستای «گشایش» این شهرستان واقع شده و جذابیت هایش، آن را به تفرجگاهی برای مسافران، گردشگران و نیز محلی مناسب و بکر برای برگزاری مسابقات و دوره‌های غارنوردی در سطح ملی و بین المللی تبدیل کرده است.

این اثر طبیعی در دامنه کوهی صخره ای، زیبایی‌های بسیاری را در دل خاموش و خسته خود نهاده تا عشق دوستداران طبیعت را در قلب عمیق و بزرگ خود احساس کرده و آن را در اعماق وجود خود به یادگار نگاه دارد.

«هامپا کهول»، «هامبا کهول»، «هامپوئیل»، «هنگ کهول»، «هامپو هول»، «همپوهول» از دیگر نام‌های این غار است که ریشه در زبان سانسکریت دارد.

اهمیت غار هامپوئیل به دلیل وجود چاه‌های عمیقی است که به‌صورت تنوره‌های سنگی و تالارهای بزرگ دیده می‌شود و آن را اثری مجذوب‌کننده برای غارشناسان، محققان و کوهنوردانی کرده که همه‌ساله برای بازدید از آن به این منطقه سفر می‌کنند.

بر اساس اظهارات دانشمندان و غارشناسان برجسته داخلی و خارجی این غار ازجمله مهم‌ترین و جالب‌ترین غارهای خاکستری جهان است که نظیرش در چند ایالت آمریکا وجود دارد و احتمال می‌رود تحقیقات زمین‌شناسی و بررسی‌های علمی در آینده زوایای روشنی از پیشینه، منشأ و اسرار آن روشن سازد. این جاذبه طبیعی را می‌توان به جرات کهن‌ترین غار ایران و دومین غار جهان از نظر قدمت دانست که در زمره ظرفیت‌های گردشگری و حتی ورزش غارنوردی کشور و خطه آذربایجان دانست.

در ابتدای ورود به غار، کتیبه‌ای به زبان روسی دیده می‌شود که تاریخ آن مربوط به سال ۱۹۲۵ میلادی است. در ابتدای ورودی غار میدان بزرگی وجود دارد که سقف آن لانه کبوتران است. پس از تونل کم ارتفاعی که در سمت راست قرار دارد، میدان نسبتاً بزرگ دیگری نیز وجود دارد. در سمت شمالی و شمال شرقی میدان دوم، چهار حفره و فرورفتگی گود به چشم می‌خورد که نشان‌دهنده وجود چهار حلقه چاه است که ارتفاع این چاه‌ها بدین قرار است: چاه یک ۱۵ متر، چاه دو ۳۷ متر، چاه سه ۱۵ متر، چاه چهار ۲۳ متر است که چاه‌های ۱ و ۲ در پائین به هم متصل و به همان‌جا محدودند. ولی چاه‌های ۳ و ۴ در عین اتصال به هم در زیر امتداد دارند.

در این میدان صخره‌های بزرگی دیده می‌شود که تا خردادماه به دلیل ریزش آب‌های زیرزمینی سطح آن‌ها لغزنده است و عبور از آن‌ها احتیاط زیادی را می‌طلبد. سپس این میدان بزرگ به اتاق‌های بزرگ و درنهایت به تونل‌های باریکی ختم می‌شود. در سقف اتاق‌ها زمانی صدها خفاش به حال آویزان دیده می‌شدند که با هماهنگی خاصی به‌طور موزون در نوسان بودند ولی حال به علت رفت‌وآمدهای زیاد داخل غار جایی برای خفاشان نمانده و کم‌کم جای خودشان را به انسان‌ها دادند و خودشان در دل تاریکی‌های چاه‌ها کم شدند.

در این غار تالارهای و معابر جالب وجود دارند که هرکدام با اسمی توسط غارنوردان تبریز و مراغه‌ای نام‌گذاری شده که به‌طور مثال می‌توان به تالار غمگین، تالار معبد، چاه و تالار خفاش، تالار آینه، حوض کوثر، پیست اسکی، چاه داوود و… اشاره کرد. همه‌ساله تغییرات زیادی در داخل غار اتفاق می‌افتد. تغییرات عمده میدان اول و دوم ازنظر زمین‌شناسی پیدایش خاکستر است که گاهی تا قوزک پا و حتی تا زانو می‌رسد. داخل چاه‌های متعدد غار، دو سفره آب وجود دارد که یکی به علت ریزش از بین رفته، ولی در چاه دیگر آب وجود دارد و صدای جریان آن از بالا به گوش می‌رسد. در اطراف چاه‌ها و دیواره‌ها و سقف میدان دوم رسوبات آهکی، مناظر جالب‌توجه و زیبایی به وجود آورده است.

هوای غار بسیار مرطوب است و در انتهای آن به‌خصوص در کنار چاه سوم و چهارم هوای کافی وجود ندارد و برای رسیدن به کنار چاه‌های غار، بدون تجهیزات کافی مانند طناب، نورافکن، وسایل ایمنی، کپسول هوا و راهنما امکان‌پذیر نیست.

به گفته محققان و غارنوردانی که تابه‌حال توانسته‌اند از چاه‌های مخوفی که به گفته خودشان چاه اولی از بالا به ترتیب با عمق ۱۲ متر و دومی به عمق ۶۰ متر و سومی به عمق ۱۰۰متر را پشت سر گذاشته و به تالار آیینه راه یابند، تالاری که وقتی به سقفش نور می‌افتد مثل آیینه نور را منعکس می‌سازد و وقتی از آن‌هم پا را فراتر می‌گذاری به چشمه زلالی می‌رسی که خروجی آب هنوز بر کسی مشخص نیست و کشفیات غارنوردان در اینجا خاتمه می‌یابد.

به گفته غارنوردانی که دل را به دریا زده و تا توان داشتند به جلو حرکت کرده و بدون لحظه‌ای استراحت توانسته‌اند این مسیر را در عرض ۹ ساعت راهپیمایی کنند و همچنین اگر از افراد محلی احوالات این غار را جویا شوید، داستان‌های تخیلی زیادی را می‌شنوید از جمله اینکه نقل است، شخصی عصایش در چاه غار می‌افتد، بعد از هشت ماه که به کربلا سفر می‌کند عصایش را آنجا می‌یابد که دوره‌گردی از آب فرات گرفته بود.

منبع: میراث آریا

نگاهی به سبک معماری بافت تاریخی روستای اُمام

خانه‌های موجود در بافت تاریخی روستای اُمام را می‌توان بر اساس دوره‌های تاریخی گوناگون بررسی کرد. خانه‌های امروزی، باقی‌مانده از دوران قاجار و پهلوی هستند که شاید بر شالوده بناهای قبلی احداث شده باشند یا از مصالح ابنیه قدیمی‌تر در ساخت آن‌ها استفاده شده باشد.

با توجه به آثار به‌جای‌مانده در دو منطقه خوش‌خانی و صومعه‌سرا، دوره‌بندی استقرار ایل صوفی در منطقه ییلاقی اُمام احتیاج به پژوهشی گسترده دارد. از میان خانه‌های موجود در روستای اُمام تعدادی از آن‌ها مانند خانه محمدتقی خان صوفی و امان‌الله خان صوفی در فهرست آثار ملی ثبت شده‌اند. در این نوشتار به شناخت معماری خانه محمدتقی خان صوفی به عنوان تنها مجموعه کامل معماری در مناطق ییلاقی شهرستان املش می‌پردازیم.

روستای اُمام در ۶۰ کیلومتری جنوب شهر املش در شمال دهستان سمام قرار دارد. این روستای تاریخی از اواخر دوره صفوی تا سال ۱۳۵۷ به عنوان اقامتگاه تابستانی ایل صوفی بود. کاوش‌های باستان‌شناسی در دامنه‌های شمالی و جنوبی این منطقه، منجر به شناسایی گورستان‌هایی شده است که قدمت این روستا را به ۳۵۰۰ سال پیش می‌رساند. آب و هوای خوب، مراتع سرسبز، چشمه‌سارهای گوناگون و قرارگرفتن در کنار دره زیبا، موجب شده تا در طول تاریخ، روستای امام مورد توجه ساکنان منطقه قرار بگیرد. جذابیت این روستا بیشتر به‌دلیل تلفیق معماری با طبیعت است که یک منظر تاریخی- طبیعی را پدید آورده است.

ایل صوفی از کردهای منطقه بیجار بودند و جزء قزلباش‌های دولت صفوی به شمار می‌رفتند. به پاس کمک‌های فراوانشان به شاه اسماعیل صفوی در دربار شاه دارای احترام و اعتبار خاصی بوده‌اند. پس از شکست خاندان محلی در سال ۱۰۰۰ ه. ق توسط شاه عباس در گیلان، املش به عنوان تیول (ملکی که توسط حاکم مرکزی به یک خان داده می‌شد و تمامی اختیارات آن منطقه بر عهده آن فرد بود) در سال ۱۰۰۴ ه. ق به نعمت‌الله صوفی داده شد. روستای امام محلی خوش آب و هوا بود که خاندان صوفی در فصول بهار و تابستان از املش به آنجا رفته و خانه‌باغ‌هایی را در این مکان برای اقامت موقت احداث کرده بودند.

خانه محمدتقی خان صوفی در مرکز روستای اُمام و در مجاورت خانه امان الله خان صوفی قرار دارد. ساختار معماری این بنا نسبت به سایر خانه‌های تاریخی موجود در بافت روستا متفاوت بوده و در یک طبقه احداث گردیده است. این بنا علاوه بر ورودی اصلی که در ضلع جنوبی قرار دارد دارای ورودی‌های دیگری در ضلع شرقی بنا می‌باشد. حمام، مطبخ، اصطبل و اتاق‌های خدمتکاران از جمله فضاهای خدماتی این مجموعه با ارزش می‌باشند. زیربنای خانه نزدیک به ۴۰۰ متر مربع است و در سال ۱۳۸۲ به شماره ۱۰۵۸۴ با قدمت پهلوی اول در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

عمارت اصلی این مجموعه در یک طبقه احداث شده و تنها دو اتاق آن در ضلع شمالی با یک متر ارتفاع از سایر اتاق‌ها در سطح بالاتری قرار دارند. بیشتر عناصر سازنده آن به دلیل اجرا با مصالح سنتی نقش سازه‌ای دارند و انتقال بارهای سقف از طریق دیوارهای باربر به پی و زمین صورت می‌گیرد. این عمارت به اندازه یک متر کرسی دارد و به دلیل استفاده از آن در فصول گرم سال اتاق‌های آن دارای ارتفاع زیاد و بازشوی فراوان هستند.

نمای اصلی عمارت در ضلع شرقی قرار دارد و دو راه‌پله از دو طرف امکان ورود به فضای داخلی را میسر می‌کند. اتاق‌های مهم بنا در دو ضلع شمالی و جنوبی قرار دارند. با توجه به مجزا بودن راه‌پله‌ها و مسیر دسترسی به خوبی می‌توان فضای خصوصی خانه را از فضای مهمان تفکیک کرد.

ضلع شمالی خانه به دلیل مجاورت با فضاهای خدماتی احتمالا اندرونی خانه بوده و ضلع جنوبی به دلیل نزدیکی به ورودی اصلی وعدم دسترسی آسان به فضای خصوصی به عنوان فضای مهمان استفاده می‌شد. در وسط حیاط چاه آبی قرار دارد که وجود آن موجب می‌شده تا کل مجموعه به راحتی به آب دسترسی داشته باشند.

مصالح به کار رفته در ساخت عمارت به این صورت است که پی و کرسی‌چینی با سنگ اجرا شده و دیوارها با خشت به صورت باربر واندود داخلی و خارجی دیوارها کاهگل می‌باشد که در دوره‌های بعدی دیوارهای داخلی با گچ‌اندود شده‌اند. چوب نیز به عنوان یکی از مصالح مهم در ساخت پنجره‌ها، درها، نرده‌ها، ستون‌ها و پوشش سقف استفاده شده است. با این وجود می‌توان مصالح بنا را کاملا بوم‌آورد دانست. پوشش نهایی بنا با دامنه سه پشته و به صورت لت‌سر می‌باشد که به دلیل پوسیدگی و کاهش مقاومت؛ بخش زیادی از بام بنا تخریب شده است.

دیوارهای محوطه کاملا محصور و بلند هستند و انقطاع بصری از معبر و محیط اطراف به واحد مسکونی وجود دارد. این دیوارها در عین سادگی در نمای خارجی از درون دارای قاب‌بندی‌های موزون می‌باشند. در ساخت دیوارهای محوطه تا ارتفاع یک متر از سنگ استفاده شده است و مابقی دیوار با خشت واندود کاهگل اجرا شده است. همچنین برای جلوگیری از نفوذ رطوبت به دیوار خشتی تمامی قسمت‌های بالای دیوار به صورت لت‌سر پوشانده شده است. در ضلع جنوبی دیوار محوطه یک برج خشتی نیز در نزدیکی ورودی اصلی قرار دارد که این امر نشان‌دهنده بالا بودن ارزش امنیت برای مالک خانه است.

از فضاهای خدماتی این بنا نیز می‌توان به مطبخ، حمام، اصطبل و فضای اسکان خدمت‌کاران اشاره نمود که احتمالا به جز اصطبل همگی آن‌ها در ضلع شمالی بنا قرار دارند. اصطبل نیز به دلیل نزدیکی به ورودی اصلی در زیر اتاق‌های ضلع جنوبی قرار داشت.

از فضاهای شاخص خدماتی این مجموعه می‌توان به حمام خصوصی آن اشاره نمود. سیستم آب‌رسانی این حمام به صورت دستی و از طریق چاه آب امکان‌پذیر بوده است. تنبوشه‌های سفالی آب را به داخل حوض سربینه و گرمخانه منتقل می‌کردند. به دلیل خصوصی بودن محیط حمام و کوچک بودن آن، قسمت میاندر حذف شده و تنها دارای سربینه و گرمخانه می‌باشد. از تزئینات داخل حمام می‌توان به کاشیکاری‌های آن اشاره نمود که مشابه آن کاشی‌ها در حمام محمدتقی خان در شهر املش استفاده شده است. به دلیل کوهستانی بودن محیط پوشش بام حمام از بیرون همان سقف شیبدار لت‌سر است اما در داخل با طاق و تویزه اجرا شده است. تأمین نور حمام نیز از طریق پنجره‌های بسیار کوچک انجام می‌شود که هم در گرمخانه و هم در سربینه وجود دارند.

به طور کلی این بنا به عنوان یکی از آثار ارزشمند شهرستان املش از منظر معماری محسوب شده که از نظر سبک معماری می‌توان به عنوان یکی از بهترین آثار در بخش خانه‌باغ‌های تفرجگاهی مناطق ییلاقی مطرح شود که تمامی عناصر آن به شکل یک مجموعه منظم شکل گرفته است.

منبع: میراث آریا

آبشارهای لرستان، جاذبه‌هایی به خنکای بهار

لرستان به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و همچنین برخوردار بودن از منابع آب بسیار و چشمه‌های فراوان شرایط مطلوبی برای به وجود آمدن آبشارهای طبیعی داشته به گونه‌ای که هم اکنون بیش از ۵۰ آبشار در این استان وجود دارد.

 لرستان چهار فصل جلوه‌ای بسیار متنوع از خلق زیبایی‌های خداوند است که تاحدودی از نظر گردشگران و طبیعت گردان دورمانده است.
این استان به واقع بهشتی برای دوستداران طبیعت و علاقه مندان به تنوع در جاذبه‌های طبیعی است.
تنوع نعمت‌های خدادادی استان لرستان بسیار فراتر از مواردی است که به طور معمول بیان می‌شود و بدون شک این زیبایی‌ها در فصل بهار برای دوستداران طبیعت صد چندان است.
در این میان آبشارهای لرستان با زمزمه آب در دل سنگ بسیار دیدنی و شنیدنی بوده و گوش طبیعت استان را پر کرده است.
آبشارهای آب سفید، چکان، برنجه، تیندر، لوچ، خورشید، دورک، وارگ، چونگ شنه، تاف، دره ماهی، مبارک آباد، افرینه، آبتاف پلدختر، دره گرگ، بیشه، تله زنگ، نوژیان، سرکانه، وارک، مخمل کوه، غسلگه، سویله و دره اسپر تنها بخشی از چندین آبشار دیدنی لرستان هستند که با دورنمایی از زیبایی خاص خود و هوایی به خنکای نسیم گردشگران را به سوی خود فرا می‌خوانند.
در این میان، برخی آبشارهای لرستان به نام شوی، نوژیان، آب سفید، افرینه، چکان، وارک، سرکانه و بیشه از شهرت بیشتری برخوردار هستند.

آبشار شوی

***شوی، آبشاری در آغوش درختان بلوط و بادام
آبشار شوی یا «تله زنگ» در جنوب شهرستان دورود و در بین کوه‌های سر تنگ شوی در حوالی روستای شوی و در ۱۰ کیلومتری ایستگاه راه آهن واقع شده است.
این آبشار که به قولی زیباترین آبشار ایران محسوب می‌شود، آبشاری زیبا ودلنشین است که از غاری بیرون می‌آید و از گردنه‌ای بلند به پایین سرازیر می‌شود.
ارتفاع آبشار ۱۰۰متر و عرض آن ۴۰ متر است که زیبایی وچشم اندازی کم نظیر را به طبیعت اطراف خود بخشیده و از سوی دیگر اطراف این آبشار زیبا مملو از درختان بلوط، بادام و پوشش گیاهی بسیار مناسب و دیدنی است.
در فصل بهار از سراسر کشور مردم علاقمند برای تفریح به این آبشار منحصر به فرد لرستان روی می‌آورند و بخشی از اوقات خود را پیرامون زیبای آن سپری می‌کنند.
این آبشار در گویش محلی به «طاف شوی» معروف است و راه دسترسی به آن از طریق ایستگاه راه آهن تله زنگ می‌باشد.

آبشار بیشه

*** آبشار بیشه، تلفیقی از زیبایی آب و سختی سنگ و آهن
این آبشار یکی از زیباترین آبشارهای کشور است در ایستگاه راه آهن بیشه در شهرستان دورود واقع شده است آب و هوای مناسب وسرسبزی اطراف آبشار وچشم‌انداز کوههای اطراف سالیانه پذیرای مهمانان ومسافران زیادی از مناطق مختلف کشور شده واین منطقه دیدنی را به عنوان یکی از مناطق توریستی وگردشگری استان تبدیل نموده است.
فاصله این آبشار تا شهرستان دورود که یکی از مسیرهای ارتباطی آن است ۳۵ کیلومتر می‌باشد.
ارتفاع آبشار ۴۸ متر تا نقطه برخورد با زمین و ۱۰متر نیز از آنجا تا وصل شدن به رودخانه سزار بوده، از شهرستان دورود به طرف آبشار مناطق دیدنی در کنار رودخانه سزار وجود دارد که می‌توان به آبشارهای فصلی و دائمی، آبشارهای یخی در زمستان و در ختان متنوع نام برد.
فاصله آن تا خرم آباد از طریق جاده ۶۴ کیلومتر بوده و ۱۷ پلاژ، هفت چادر، بازار چه محلی، تلفن، آب، برق، خانه بهداشت وپاسگاه انتظامی در کنار آبشار دایر است.

آبشار آب سفید

*** آب سفید، آبشاری نشات گرفته از سفید برف و زلالی چشمه‌های خروشان
این آبشار زیبا و دیدنی در منطقه ذلقی الیگودرز وبه فاصله حدود ۵۰ کیلومتری واقع شده که ارتفاع آن حدود ۶۵ متر و عرض تاج آبشار آن در فصل پر آبی حدود هشت متر می‌باشد.
آبشار از دل کوه صخره‌ای به بیرون سرازیر شده و سپس در مسافت کوتاهی به یک حوضچه تبدیل می‌شود.
آبشار آب سفید در فصل بهار پذیرای گردشگران زیادی است وپوشش جنگلی وگیاهی در اطراف آبشار زیبایی وطراوت خاصی به این منطقه توریستی داده است.
جاده دسترسی، از الیگودرز تا آبشار آسفالته می‌باشد.

blank

*** آبشار نوژیان، نقاشی طبیعت در دامان خرم آباد
آبشار نوژیان در ۳۸ کیلو متری جنوب شرقی خرم آباد (بخش پاپی) به ارتفاع ۹۵ متر وعرض تاج پنج متر واقع شده است.
این آبشار یکی از زیبایی‌های طبیعت لرستان است که هرساله، بسیاری از مردم را به سوی خود جلب می‌کند، گردشگاه جنگلی نوژیان بالای کوه تاف قرار دارد.
در کوه (تاف) انواع گیاهان دارویی می‌رویند و طبیعت و آبشار زیبای آن شگفت انگیز و دیدنی بوده و همواره بسیاری از مردم برای تماشای این آبشار زیبا و هم چنین برای جمع آوری گیاهان دارویی به این ناحیه می‌آیند و اوقات فراغت خود را در آنجا می‌گذرانند.
راه ارتباطی آن از طریق خرم آباد به گردنه نوژیان جاده آسفالته ویا از راه آهن به ایستگاه کشور و از آنطرف هم حدود دو ساعت پیاده روی به سمت آبشار است.

***آبشار چکان، محلی برای گردشگری زیارتی در جوار امامزاده ابوعلی
آبشار چکان در جنوب غربی الیگودرز در دامنه ارتفاعات مشرف بر دره چکان در فاصله ۱۴۱ کیلومتری شهرستان خرم آباد به ارتفاع ۳۰۳۰ متر وعرض تاج ۴چهار متر قراردارد.
این آبشار از درون غاری مشرف بر زمین‌های زراعی چکان بیرون می‌جهد و طول فوران آن به ده‌ها متر می‌رسد.
اطراف آبشار منطقه‌ای وسیع با فضایی مطلوب و دل انگیز است که در دو الی سه کیلو متری آن امام زاده‌ای به نام ابو علی واقع شده و محل مناسبی برای زیارت و سیاحت است.
آب این آبشار که یکی از عجایب و زیبایی‌های طبیعت استان لرستان محسوب در اواخر پاییز به مرور خشک می‌شود، در روزهای اولیه شروع فصل بهار دوباره با همان فوران به بیرون می‌جهد.
در کنار آبشار پوشش گیاهی و درختانی همانند گردو، زالزالک، گلابی، چنار، کیکم، بید و بلوط وجود دارد.

آبشار وارک لرستان

*** وارک، آبشاری دو طبقه متولد صخره‌ای بزرگ
این آبشار درغرب گردنه نوژیان، بخش پاپی در جنوب شرقی خرم آباد قرار دارد ویکی از زیباترین آبشارهای کشور و فاصله آن تا شهر خرم آباد حدود ۵۰ کیلومتر است.
سرچشمه آبشار یک صخره سنگی است و پس از طی حدود ۱۵ متر از صخره دوم فرو ریخته و آبشار دوم را به وجود می‌آورد.
آبشار وارک در نزدیکی آبشار نوژیان قرار دارد و در فصل کم آبی ارتفاع قسمت اول هفت متر با عرض حدود ۱۲ متر و قسمت دوم ۱۵ متر با عرض پنج متر یکی از زیباترین منظره‌ها را در این منطقه می‌توان دید.
حداکثر ارتفاع آن به ۵۷متر می‌رسد و عرضی معادل ۵۰ متر را در بر می‌گیرد، همچنین اطراف این آبشار پوشیده از درختان بلوط، گلابی و زالزالک است.

سرکانه، آبشار هفت چشمه
این آبشار درروستای گریت بخش پاپی در فاصله ۵۰ کیلومتری شهرستان خرم آباد به ارتفاع ۱۵ متر وعرض تاج ۱۷ متر قرار دارد واز جمله جاذبه‌های طبیعی وگردشگری دیدنی استان محسوب می‌شود.
فاصله این آبشار تا بخش پاپی حدود یک ساعت پیاده روی می‌باشد.
این آبشار در گویش محلی به تاف هفت چشمه معروف است و پوشش جنگلی اطراف آبشار را درختان بلوط و زالزالک تشکیل داده است.

***افرینه، آبشاری خنک در دیار گرمسیر پلدختر
آبشار افرینه در کنار روستایی به همین نام در مسیر جاده بین المللی خرم آباد به اندیمشک قرار دارد.
این آبشار زیبا در فصل بهار وتابستان علاقه مندان وگردشگران زیادی را به خود جلب می‌کند و می‌توان آن را در مسیر جاده پلدختر به خوزستان مشاهده کرد.

منبع: ایرنا

آشنایی با موزه‌های نیشابور

هر شیء و اثر به نمایش گذاشته ‌شده در موزه یا نمایشگاه، زبان حالی دارد و با بیننده ارتباط برقرار می‌کند. با تعمق و تفکر می‌توان زبان حال این آثار را دریافت و از دیدگاه‌های مختلف آن را بررسی کرد.

یکی از مهم‌ترین وظایف موزه برقراری ارتباط فرهنگی بازدیدکنندگان با اشیا به نمایش‌ گذاشته‌ شده در موزه است. در واقع باید کوشید تا همان ارتباط را که میان اثر و خالق آن وجود داشته را به نوعی دیگر به بازدیدکنندگان منتقل کرد که این موضوعی دور از دسترس نیست.

نیشابور یکی از مهم‌ترین و پرآوازه‌ترین شهرهای تاریخی ادوار گذشته محسوب می‌شود که اماکن گردشگری و فرهنگی واقع در این شهر از جذابیت خاصی برخوردار است. همچنین موزه‌های گوناکونی در این شهر فعالیت دارد که گردشگران فراوانی با سلایق مختلف را به خود جذب می‌کند. در ادامه به معرفی تعدادی از این موزه‌ها می‌پردازیم.

سایت‌موزه شادیاخ

سایت‌موزه شادیاخ

نیشابور در سال ۲۰۵ هجری قمری مرکز حکومت طاهریان بود و در همان روزها در شادیاخ عمارتی امیرنشین و منازلی برای سپاهیان بنا شد. از آن پس این منطقه دارالحکومه خراسان و محل اقامت امرا و پادشاهان شد که سرانجام با حمله مغول از میان رفت.

 

شادیاخ در جنوب‌ شرقی آرامگاه عطار با وسعت بیش از ۲۰۰ هزار متر مربع واقع شده و از سال ۱۳۷۸ مورد کاوش‌های باستان‌شناسی قرار گرفته است. این مکان یکی از سایت‌موزه‌های باستان‌شناسی در استان خراسان رضوی است که در آن آثار معماری و تعدادی از اسکلت‌های کشف‌ شده به نمایش در آمده است. شهر کهن نیشابور با وسعت بیش از ۴۵۰۰ هکتار در صدر اسلام دارای محلات متعددی بود که یکی از معروف‌ترین این محلات شادیاخ بوده است.

موزه باستان‌شناسی نیشابور

موزه باستان‌شناسی نیشابور

موزه باستان‌شناسی نیشابور در فضایی به وسعت ۷۰۰ متر در ضلع شرقی کاروان‌سرای شاه عباسی واقع در ضلع جنوب غربی میدان خیام نیشابور واقع شده است. این موزه نخستین مرتبه در سال ۱۳۷۴ همزمان با برگزاری کنگره جهانی بزرگ‌داشت روز ملی عطار نیشابوری با موضوع موزه محلی تأسیس شد. سپس در سال ۱۳۷۹ تجهیز و در سال ۱۳۹۷ بازپیرایی و بازگشایی شد.

 

در این موزه بیش از ۲۰۰ قطعه آثار تاریخی متعلق به محوطه‌های تاریخی نیشابور به نمایش درآمده است. این موزه از بخش‌های مختلفی از قبیل مسکوکات فلزی از دوره اشکانیان تا دوره ایلخانی، بخش اشیای سفالی از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره صفوی و بخش اشیای شیشه‌ای و سنگی تشکیل است. یکی از دیدنی‌های جذاب این موزه اسکلت مکشوفه از کاوش‌های باستان‌شناسی تپه برج نیشابور متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد است.

موزه مردم‌شناسی نیشابور

موزه مردم‌شناسی نیشابور(مجموعه حسین آقایی)

موزه مردم‌شناسی نیشابور در سال ۱۳۸۵ در زمینی به وسعت ۲۵۰۰ متر مربع در کیلومتر پنج جاده گردشگری بوژان که یکی از روستاهای جذاب برای گردشگری شهرستان و استان به شمار می‌رود، شکل گرفته است. این مجموعه به حسین آقایی تعلق دارد که مالک و بهره‌بردار موزه بوده و متولد نیشابور است.

در این موزه آثاری چون بافته‌های سنتی و پوشاک، انواع ظروف، فرش، خودروهای کلاسیک و مجموعه کم‌نظیری از انواع کرسی‌ها به نمایش درآمده است. در این مجموعه به منظور رفاه بیشتر بازدیدکنندگان و ماندگاری آن‌ها به ویژه اینکه در منطقه خوش آب‌وهوایی واقع شده، اقامتگاه بوم‌گردی نیز احداث شده است.

موزه آموزش و پرورش نیشابور

موضوع و هدف این موزه نمایش و معرفی فعالیت‌های آموزشی و تربیتی و آموزش‌ و پرورش شهرستان نیشابور است.

این موزه فعالیت خود را از سال ۱۳۹۴ آغاز کرده و در آن کلاس‌های درسی، عکس و تصاویر مرتبط با حوزه آموزش و پرورش و وسایل کاری دانش‌آموزان و معلمان در معرض دید عموم قرار گرفته است.

blank

موزه قلب پروفسور حسین صادقی

موزه قلب پروفسور حسین صادقی در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۹۸ و به همت پروفسور صادقی و با همکاری بنیاد علمی و فرهنگی حکیم عمر خیام و شهرداری نیشابور افتتاح شده است.

این موزه با مساحت ۵۰۰ متر مربع در بخشی از بنای افلاک‌نمای خیام نیشابوری ایجاد شده و عملکرد قلب در بدن انسان را به صورت دیداری و شنیداری با کمک ماکت، مولاژ و تصاویر نمایش می‌دهد.

در تصاویر موجود در چند موضوع آناتومی، فیزیولوژی، امراض مادرزادی و اکتسابی و پیوند قلب ارائه شده است. بخش دیگری از موزه به «دل شناسی» اختصاص دارد و در حقیقت کارکرد ادبی واژه قلبیا دل در شعر فارسی که شامل اشعاری از حکیم فردوسی، حافظ و سعدی است، به شکل زیبایی خوشنویسی‌ شده و در معرض دید عموم قرار گرفته است.

 

پروفسور حسین صادقی، پزشک جراح و نام‌آور ایران، در بهمن ماه سال ۱۳۰۸ در روستای چکنه سرولایت نیشابور متولد شده است. او بورد تخصصی جراحی قلب و ریه را از دانشگاه لوزان دریافت کرده و مدت زیادی نیز عنوان رئیس بخش جراحی قلب و عروق و استاد دانشگاه لوزان را بر عهده داشته است.

همچنین در این مدت نوآوری‌های زیادی در جراحی و پیوند قلب داشته و عمل جراحی ۲ رئیس جمهور سوئیس را انجام داده و لوح تقدیر ابن‌سینا را در سال ۱۳۸۵ دریافت کرده است. از دیگر فعالیت‌های پروفسور صادقی می‌توان به ترجمه رباعیات خیام به ۲ زبان انگلیسی و فرانسوی اشاره کرد که چاپ و منتشر شده است.

منبع: ایسنا

شمخال؛ بهشت جاذبه‌های ژئوتوریسمی

عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی گفت: شمخال منطقه‌ای پویا و فعال است که می‌تواند به بهشت زمین‌شناسان و علاقه‌مندان به علم زمین‌شناسی تبدیل شود.

مژگان ثابت تیموری  به معرفی و شرح ویژگی‌های ژئوتوریسمی منطقه شمخال پرداخت و اظهار کرد: روستای شمخال و دره شمخال که منتسب به نام همین روستا است از روستاهای منطقه شمال شرق خراسان رضوی، واقع در دهستان دولتخانه از توابع شهرستان قوچان بوده، در فاصله ۲۵ کیلومتری کشور ترکمنستان و شهر مرزی باجگیران و در ۸۰ کیلومتر  از شهر قوچان واقع شده ‌است. شمخال یکی از روستاهایی است که به واسطه دور از دسترس ‌بودن و همینطور قرار داشتن در منطقه تحت حفاظت محیط زیست به گونه‌ای از بسیاری آسیب‌ها و تخریب‌های شدید محفوظ بوده است.

وی تشریح کرد: این منطقه در دل کوه‌های هزارمسجد و باجگیران واقع شده ‌است که ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد از ۱۴۰۰ تا ۲۰۸۰ متر متغیر بوده و حداقل شیب ۲۵ درصد دارد. در مسیر جاده اصلی منطقه شمخال، روستای شمخال، روستایی تاریخی و قدیمی است و نام آن برگرفته از نام نوعی تفنگ بزرگ و سنگین سرپُر بوده و هنچنین می‌توان گفت که نامش به ریشه کرمانجی آن «تفنگ دست‌ساز» و «دلیر» باز می‌گردد.

عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی اضافه کرد: ظاهرا این نام‌گذاری برگرفته از ویژگی آباد بودن، مرزی ‌بودن و بکر بودن این منطقه بوده که برای حفاظت ساکنین به رزم‌آوری و جنگ‌آوری شهرت داشته‌اند. حتی در حال حاضر نیز می‌توان روحیه شجاعت و رشادت را میان مردمان این منطقه مشاهده کرد.

ثابت‌تیموری خاطرنشان کرد: این رود دره U شکل که در زمین‌شناسی «گپ» نامیده می‌شود، مسیر دسترسی بسیار سهل الوصولی دارد و همینطور به واسطه داشتن ویژگی‌های زمین‌شناختی خاص منطقه، از جاذبه‌های غیر زنده ارزشمند این منطقه است. این دره در برخی از مناطق به حالت V  تغییر شکل داده و عمق آن به ۲۰۰ متر می‌رسد. دره و دیواره‌های سنگی آن ترکیبی از رسوبات مارنی و آهکی است. بررسی ساختارهای زمین‌شناسی و طبیعی این منطقه، یک گردشگر را در فضایی بکر و در ترکیبی از تاریخ زمین و فضای زنده و غیرزنده مرتبط با آن قرار می‌دهد.

شمخال

 

وجود گونه‌های خاص گیاهی و جانوری از ویژگی‌های منطقه شمخال است

وی ادامه داد: از ویژگی‌های بسیار ارزشمند این منطقه به واسطه قرارگیری در موقعیت جغرافیایی خاص و تحت حفاظت محیط زیست، مشاهده انواع گونه‌های جانوری و گیاهی منحصر به‌فرد و جذاب را می‌توان نام برد. از دیگر ویژگی‌های خاص این منطقه، وجود گیاهان متنوع، به ویژه گیاهان دارویی است. در این منطقه همچنین گونه‌های تحت حفاظت محیط زیست از جمله درختان، درختچه‌ها و گیاهان بوته‌ای و علفی متنوعی چون گردو، گیلاس، زردآلو، چنار، سپیدار، بید، تمشک، زرشک، زالزالک، ولیک، بادامشک، چریش، موسیر، گون، کاکوتی، درمنه، کلاه میرحسن، بومادران، تلخه، گاوزبان، ‌گون، کنگر، اسپرس، باریجه، ارزن وحشی، کاکوتی و لاله در دسترس قرار دارد.

عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی گفت: در طول مسیر این رود دره که به سد درونگر ختم می‌شود وجود گونه‌های درختچه‌ای و رویش گونه‌ای از درخت‌ها روی دیوارها، شیب‌ها و کف بستر سبب ایجاد زیستگاه‌های متنوع برای گونه‌های جانوری به ویژه پرندگان و خزندگان وابسته به این گونه‌های گیاهی شده است.

 

ثابت‌تیموری گفت: خوشبختانه طی ۱۵ سال گذشته، حضور مختصصان گردشگری به ویژه اکوتوریست‌ها و علاقه‌مندان به تفرج در مناطق بکر و جذاب طبیعی، توجه به این روستا و به خصوص رود دره شمخال را بیشتر کرده است. رود دره شمخال از دره‌هایی با جریان آب دائمی است. هرچند در ۸ کیلومتر ابتدایی مسیر ورود به دره از سمت روستای شمخال حجم آب کمتر است، اما در کل مسیر جریان آب دائمی بوده که ممکن است گاهی با وقوع بارندگی شدید در بالادست رودخانه منجر به ایجاد سیلاب‌های شدید شود.

وی عنوان کرد: کف دره را سنگ‌فرشی از سنگ‌های متنوع و جذاب پوشش داده است. لانه پرندگان بسیار متنوع و گونه‌های بسیار خاص جانوری بر روی دیواره‌های این رود دره بلند بسیار دیدنی و جذاب است. رود شمخال از رودهای قرچغه، دربادام و شارک منشعب شده و به سد درونگر ختم می‌شوند که حدود ۳۰ کیلومتر از روستا فاصله دارد.

عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی در خصوص ویژگی‌های جمعیت‌شناختی این روستا اظهار کرد: ریشه مردمان این منطقه کرمانج است و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ حدود ۱۰۰ نفر در این روستا زندگی می‌کنند. یعنی شما جمعیت زیادی را در این روستا نمی‌بینید و البته همین تعداد نیز به طور ویژه‌ای پذیرای گردشگران هستند. برخی از روستاییان طی چند سال اخیر، منازل خود را بر اساس استانداردهای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی‌ و تحت نظارت اداره کل استان به اقامتگاه‌های بوم‌گردی تغییر کاربری داده‌اند.

ثابت تیموری تصریح کرد: در این منطقه برای حمل بار و جابجایی مسافران از چهارپایان استفاده می‌شود. همینطور داشتن اقامتگاه‌های زیبا به همراه طبخ غذاهای محلی، مطلوب بسیاری از گردشگرانی است که از این منطقه بازدید کرده‌اند. اکثر دفاتر خدمات مسافرتی نیز اقدام به برگزاری تورهایی یک یا دو روزه برای بازدید از این رود دره می‌کنند. این نکته حائز اهمیت است که سفر در فصل‌هایی چون پاییز و بهار به دلیل بارندگی‌های شدید مناسب نبوده و شاید گردشگران نتوانند به خوبی مسیر را تشخیص دهند. بنابراین ضرورت دارد افرادی آموزش دیده و همراه با یک راهنمای گردشگری حرفه‌ای و متخصص ژئوتوریسم یا اکوتوریسم و بلد محلی در این مسیر با گروهی که قصد بازدید از منطقه را دارندهمراه شود و از آنجایی که طول مسیر تا مقصد و اطراق‌گاه‌های نهایی در انتهای مسیر رود دره ۱۸ کیلومتر است، اهمیت حرفه‌ای بودن، توانمند بودن و همراهی با راهنمایان گردشگری حرفه‌ای را دو چندان کرده است.

شمخال

منطقه شمخال بهترین مکان برای زمین‌شناسان و علاقه‌مندان به زمین‌شناسی است

وی در خصوص دلایل شکل‌گیری این رود دره خاطرنشان کرد: این رود دره حاصل فرسایش جریان آب دائمی رودخانه شمخال است، هرچند بیرون‌آمدگی این فضا از دل دریاهایی که از گذشته‌های بسیار دور در این منطقه واقع بوده و جریانات بسیار شدیدی که در این حوزه وجود داشته، در شکل‌گیری این رود دره بی‌اهمیت نبوده است. فسیل‌هایی که در این منطقه دیده می‌شوند به دلیل سازندهای کنگلومرایی قابل مشاهده هستند. ترکیب ماسه‌ سنگی با آهک و مارن نیز جلوه بسیار متفاوت و خاصی به این رود دره داده است.

 

عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی ادامه داد: بیشترین توجه زمین‌شناسان و ژئوتوریست‌ها به این منطقه، رخ‌نمون و پروفیل یا دیواره دره شمخال است که لایه‌هایی از سنگ‌های بسیار متنوع از جنس آهکی، فسیل‌دار در دل سازند تیرگان با ضخامت ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر در طول رود دره را ایجاد کرده است. تاقدیس و ناودیس‌های متنوع، هوازدگی و انحلال شیمیایی و زیستی ناشی از رشد گیاهان و لانه‌سازی جانوران که در تخصص و زمینه مطالعه زمین‌شناسان است به همراه وجود کوه‌زایی‌های جدید و جوان این منطقه، یادآور این نکته است که شمخال از لحاظ فیزیکی و شیمیایی هنوز زنده و در حال تغییر و تکامل است که عملا می‌تواند بهشت زمین‌شناسان و علاقه‌مندان به علم زمین‌شناسی باشد.

منبع: ایسنا

مسجد قاجاری گله‌داری در قلب بندرعباس

تاریخچه مسجد

این بنا بر اساس کتیبه موجود در سال ۱۲۹۶ هجری قمری مصادف با دوره قاجاریه توسط حاج عبدالکریم گله‌داری ساخته‌شده و طبق کتیبه سنگی آن در بیستم ماه محرم‌الحرام سال ۱۳۸۸ هجری قمری توسط احمد گله‌داری به دلیل کوچک بودن گسترش و مرمت کامل شده است.

کتیبه مزبور با طرح‌های گل و برگ افقی آراسته‌شده و ابتدا و انتهای خطوط توسط طرح‌های گشنیزی زینت یافته است و بخش شبستان قدیمی مسجد در زیر حیاط جنوبی جدید است.

مسجد گله‌داری در سال ۱۳۵۷ به شماره ۱۵۹۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. شبستان آن از زیبایی ویژه‌ای برخوردار است و نمونه‌ای از شبستان‌های مساجد کشورهای عربی است.

در جانب شمال غربی به شمال شرقی، پشت مسجد مسیلی جهت هدایت آب در مواقع بارندگی قرار دارد. این مسیل که در کنار اکثر مساجد جنوب وجود دارد، شاید حکایت از آن داشته باشد که درگذشته نزدیک مساجد، آب‌انبار وجود داشته و از طریق این کانال آب به سمت مخزن آب‌انبار هدایت می‌شده است.

فضای مسجد

مسجد گله‌داری مشتمل بر صحن، رواق و شبستان ستون‌دار و مأذنه بوده و مجموعه فعلی به همراه الحاقاتش، دارای دو در ورودی در جانب شرقی و غربی است.

شبستان

درهای ورودی شبستان در جهت شرقی و شمالی است، البته ورودی‌های متعدد آن را مسدود کرده‌اند و در جبهه شمالی نیز درهای شبستان کاملاً مسدود شده است.

شبستان مسجد به‌صورت مربع، دارای ۳۶ ستون استوانه‌ای (با احتساب ستون‌های درون دیوارها) با پایه ستون مربع است.

در داخل شبستان منبری چوبی نیز قرارگرفته که تزیینات ساده‌ای با نقوش هندسی دارد.

ستون‌های این فضا، عهده‌دار فشار طاق‌های بلند و زیبای گچین و سنگینی آسمانه هستند. در زیر این طاق‌ها گچ‌بری‌های زیبایی دیده می‌شود. از عمر تزیینات این بنا به گفته اهالی، ۴۰ سال می‌گذرد که در جریان یک مرمت و تعمیر به آن الحاق شده‌اند.

سرستون‌ها مکعب شکل و گچی‌اند که با تزیینات گچ‌بری، طرح‌های شیاردار افقی، خطوط ساده افقی و گل‌های ساده و طرح‌های هندسی تزیین‌شده‌اند و مشابه تزیینات گچی مسجد ملک بن عباسی بندرلنگه است.

طاق‌های رفیع شبستان با قوسی شکسته، چشم‌نوازترین عنصر موجود در مسجد گله‌داری است. در زیر این طاق‌ها، طرح‌های زیبای گچ‌بری با نقوش هندسی و به روش قالبی مشاهده می‌شود.

محراب

در میانه ضلع جنوبی شبستان مسجد، محرابی به عمق ۱/۳۰ و ارتفاع حدود ۳ متر با تزیینات زیبای گچی قرارگرفته است. تزیینات گچی محراب از نوع «برهشته» است و شامل طرح‌های متنوعی از گلدانی، شیارهای عمودی، گل و برگ‌های اسلیمی، غنچه‌های باز و ردیف عمودی گل‌های لوتوس و نیم ستون‌های شیاردار است.

بالای طاق گچی محراب با چهار ردیف دندانه‌دندانه (لوزی شکل) آراسته‌شده است. در سمت راست فضای داخلی محراب تنها کتیبه‌ای با جملات مبارکه «لا اله الا الله و محمد رسول‌الله» گچ‌بری شده است.

پشت محراب فضایی جهت نگهداری کتاب و اشیای دیگر تعبیه‌شده است که درب ورودی آن دربی چوبی است.

در اضلاع مختلف شبستان جمعاً ۱۹ درگاهی با درب‌های چوبی و طاق‌های هلالی که معرف عصر قاجاریه است، مشاهده می‌شود.

رواق‌ها

در جانب شرقی و شمالی شبستان، رواق‌هایی با یک ردیف ستون ساخته‌شده است. تمام ستون‌ها به‌غیراز ستون‌هایی که در رأس اضلاع هستند، ساقه‌ای استوانه‌ای دارند.

مناره

این مسجد دارای دو مناره است. یکی معروف به مناره کوچک که هم‌اکنون بقایایی از آن موجود است و این همان مأذنه مسجد قدیمی زیرزمینی است و مناره‌ای دیگر که هنوز پابرجاست.

در ضلع شرقی صحن مسجد گله‌داری فضایی مستطیل شکل وجود دارد که بر روی آن بقایای مناره مشهور به مناره کوچک دیده می‌شود و درگذشته برای اذان مورداستفاده قرار می‌گرفته است.

این مناره تا سال‌های ۷۸-۷۷ پابرجا بوده، اما براثر رانش و بارندگی شدید به‌صورت یک‌باره فروریخته است.

در بخش جنوبی این اثر پلکانی برای دسترسی به مناره وجود دارد و در ضلع شمالی آن، راه دسترسی به شبستان زیرزمینی مسجد اولیه مشاهده می‌شود که در سال‌های اخیر پرشده است.

در گوشه شمال غربی مسجد مناره امروزی با پلانی استوانه‌ای که ساقه آن خالی از هرگونه تزیینات است، وجود دارد.

حدفاصل ساقه و تاج مناره (گلدسته مأذنه) سایه‌بان یا آبچکی دایره‌ای شکل ترکیب یافته از چوب و خرده‌سنگ و کاه‌گل موجود است.

کلاهک گلدسته بسیار ساده است. در میانه ساقه مناره روزنه‌ای برای تأمین نور تعبیه‌شده که به درون رواق دید دارد. این مناره دارای ۴۶ پلکان است و ورودی‌اش در جهت جنوبی است.

مصالح به‌کاررفته

از نکات جالب‌توجه وجود مرجان‌های دریایی در ترکیب مصالح مسجد است. استفاده از ملاط‌های صدفی در این اقلیم بسیار دیده می‌شود و دلیل آن پایداری و مقاومت ستودنی آن در مقابل رطوبت است. بنابراین ملاط‌های استفاده برای ساخت، ملاط‌های گچی است که برای مقاومت در مقابل رطوبت به آن آهک هم اضافه می‌کنند و اندودهای این بناها با استفاده از ملاط‌های صدفی و در چندلایه اجرا می‌شود که هم استحکام بنا را تأمین می‌کرده و هم عایق رطوبتی بسیار مطمئنی بوده است.

ستون‌ها هم با سنگ لاشه و ملاط گچی‌ای که آهک به آن‌ها اضافه‌شده (برای مقاومت در برابر رطوبت) ساخته‌شده و با لایه خارجی گچی به ضخامت ۶ سانتی‌متر محکم شده‌اند. دیوارهای پیرامونی شبستان هم به ضخامت ۵۰ سانتی‌متر دورتادور مسجد را فراگرفته‌اند.

منابع:

– جعفری، عباس، شناسنامه جغرافیایی طبیعی ایران، انتشارات گیتاشناسی، ۱۳۶۳

– افشار سیستانی، ایرج، استان هرمزگان، انتشارات هیرمند، تهران، ۱۳۷۸

 

* گزارش از عباس نوروزی، معاون میراث‌فرهنگی استان هرمزگان

پاویون ایران در اکسپو دبی چه بود و چه شد؟

طراح معماری پاویون ایران در اکسپو دبی ۲۰۲۰، درباره نقدهایی که نسبت به نحوه بهره برداری و طراحی داخلی بخش‌های مختلف پاویون ایران وارد شده است، می‌گوید: «طراح کالبد پاویون، دخالتی در طراحی داخلی بخش‌های مختلف آن نداشته است، ولی با این حال، در حد جایگاه سازمانی در ساختار روابط بین کارفرما و بهره برداران متعدد پروژه، سعی مشاور در ارایه پیشنهاداتی بوده است که طراحی داخلی و سناریوی بهره برداری را تا حد ممکن هم راستا با ایده‌های کلان طراحی کالبد کند.»

به گزارش ایسنا، نمایشگاه اکسپو که پس از المپیک و جام جهانی فوتبال، از بزرگ‌ترین رویدادهای جهان شناخته می‌شود، قرار بود سال ۲۰۲۰ در دبی برگزار شود، اما کرونا آن را یک سال به تعویق انداخت. آغاز این رویداد اول اکتبر ۲۰۲۱ بود که تا ۳۱ مارس ۲۰۲۲ برابر با نهم فروردین ۱۴۰۱ ادامه خواهد داشت.

شعار امسال اکسپو، «پیوند ذهن‌ها، خلق آینده» است. ایران هم با روایتی از شهرزاد قصه‌گو و با شعار «ایران؛ تمدن کهن و استوار: تنوع اقوام و میزبان ملت‌ها» در پاویونی به وسعت ۲۰۱۴ متر که حدود ۱۴ میلیون درهم امارات و معادل سه میلیون و هشتصد هزار دلار برای آن خرج کرده، حاضر شده است.

با این حال، برخی از بازدیدکنندگان اکسپو، کارشناسان و حتی متولیان با طرح برخی انتقادها از پاویون ایران، مسائلی چون همخوان نبودن با شعار اکسپو را مطرح کرده اند.

به همین جهت تصمیم گرفتیم با نشید نبیان ـ یکی از طراحان پاویون ایران ـ گفت وگویی داشته باشیم و صحبت‌های او را درباره نحوه طراحی پاویون ایران بشنویم.

نشید نبیان در ابتدا درباره پیشینه ی طراحی پروژه پاویون ایران به ایسنا توضیح می‌دهد: در این دوره، برای احراز هویت مشاوران در جهت بررسی صلاحیت آنها برای حضور در اکسپو، یک اعلان عمومی داشتند. در این اعلان عمومی عنوان شده بود مشاورینی که دارای گواهینامه ی صلاحیت خدمات مشاور هستند و مشاورینی که دارای جوایز ملی و بین المللی هستند، می‌توانند برای احراز صلاحیت اقدام کنند. به همین جهت، مجموعه ای از فرم های مختلف در اختیار مشاوران قرار گرفته بود که می بایست برای ثبت پروژه‌هایی که قبلا کار کرده بودیم، جوایزی که به دست آورده بودیم، و تحویل معرفی نامه‌ از کارفرماهای پروژه‌های پیشین درباره پروژه‌های انجام شده توسط ما، از این فرم ها استفاده می‌کردیم.

او ادامه می‌دهد: همچنین، خواستار مستندی متنی بودند که در آن اعلام کنیم در صورت احراز صلاحیت برای طراحی پاویون، از چه دریچه و با چه فلسفه ی طراحی به پروژه ورود خواهیم کرد. پس از ارایه‌ی این مدارک، تعدادی مشاور را انتخاب و احراز صلاحیت کردند و بین آنها یک مسابقه طراحی برگزار شد که این مسابقه، هم درباره کالبد و بنای پاویون ایران در اکسپو بود و هم درباره کیوریتوری یا طراحی و کارگردانی روایتی که قرار بود در پاویون ایران به جامعه جهانی ارائه شود.

این معمار تصریح می‌کند: داوران این مسابقه پاکت‌های پیشنهادی سه گروه را طرح‌های شایسته اعلام کردند که ما طرح دوم اعلام شده بودیم. در مرحله ی بعدی، از گروه ما و گروه اول خواسته شد که بیشتر به بخش محتوایی بپردازیم و بودجه ی پروژه را نیز برآورد کنیم. ستاد اکسپو که در شرکت نمایشگاه‌ها برای تصمیم گیری‌های پاویون ایران تشکیل شده بود، روی نتیجه پیشنهادات تدقیق شده در این مرحله نظر داد و به صلاحدید خود تصمیم گرفت طرح کالبدی ما اجرا شود.

اکسپو دبی

معماران پاویون کنترلی روی محتوای غرفه‌ها نداشتند

نشید نبیان درباره کنترل معماران پاویون‌ها در محتوای هر بخش از پروژه بیان می‌کند: در پروسه‌ای توسعه طرح پیشنهاد شده به مستندات اجرایی پروژه و پس از انعقاد قرارداد ارایه‌ی خدمات فنی ـ مهندسی بنای پاویون ایران، متوجه شدیم که ساختاری که در آن پاویون‌ها طراحی و اجرا می‌شوند، به گونه‌ای است که مشاور طرح یا معمار کنترلی روی محتوای ارایه شده ندارد. علتش هم این است که شرکت نمایشگاه‌ها موظف هستند محتوای تولیدشده توسط نهادهای مختلف مدیریتی ـ حکومتی را در پاویون ایران به نمایش بگذارند.

او ادامه می‌دهد: درواقع قرار بود بهره برداری بخش‌های مختلف پاویون بین نهادهای مختلف دولتی مانند سازمان گردشگری، وزارت فرهنگ، بخش‌های اقتصادی، توسعه تجارت، اتاق‌های بازرگانی و … تقسیم شود و این نهادها محتوای خود را در بخش‌های مختلف پیاده کنند. به همین جهت هر کدام از وزارتخانه‌ها برداشت‌شان این بود که چون یکی از وزارت خانه‌های دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، باید دستاوردهای خود را به پاویون جمهوری اسلامی ایران بیاورند.

نشید نبیان تصریح می‌کند: حتی استان‌ها هم در بهره برداری از پاویون احساس حق می‌کردند و اصرار داشتند که «سهم ما از پاویون ایران چیست؟ ما از استان‌های این مملکت هستیم و این هم پاویون مملکت ما است پس باید حضور داشته باشیم.» بنابراین، به نظر من درک درستی از ماهیت محتوایی که باید در پاویون ایران ارائه شود وجود نداشت.

او توضیح می‌دهد: حقیقت امر این است که ما محتوا را به تفکیک اینکه در هر کدام از اسکرین‌ها چه محتوای دیجیتالی باید پخش شود و به تفکیک اینکه در هر کدام از فضاها کدام وجه متمایزکننده‌ ایران (نه کدام ارگان یا نهاد) به عنوان یک عرصه فرهنگی ـ جغرافیایی باید ارائه شود، به کارفرما ارائه کردیم. اما، به واسطه وظیفه‌ای که برعهده کارفرما بود که می‌بایست پاسخگوی تمامی نهادها باشد، محتوای ما را کنار گذاشتند و تنها کالبد بیرونی طرح را اجرا کردند.

نشید نبیان تصریح می‌کند: درواقع مشاور از طراحی داخلی، تولید محتوا و سناریوی محتوایی کلی پروژه کنار گذاشته شد. البته من ایراد این مسئله را از جانب نظام کارفرمایی نمی‌بینم، بلکه فکر می‌کنم این یک ایراد ساختاری در نحوه‌ی تعریف چنین پروژه‌هایی و نحوه ی ارتباطات بین سازمانی ارگان‌های متولی محتوی است. یعنی هر فرد دیگری هم کارفرما بود و قرار بود به کلیه نهادهای دولتی یک مملکت ۸۰ میلیونی جواب دهد و همه اینها را راضی نگه دارد، مدیریت محتوا باز هم از کنترل همه خارج بود.

او اضافه می‌کند: پاویون ایران، پلتفرمی برای پوشش تمام دستاوردهای نهادهای حکومتی نیست. بلکه، بستری است برای شرکت یک ملت در یک المپیک فرهنگی. بنابراین، باید با یک بهره برداری منسجم و با یک مدیریت هنری یا کارگردانی محتوایی و یک روایت مشخص، بر روی وجوه متمایز کننده یک ملت و فرهنگ و تمدن آن ملت تمرکز کند. به عنوان معمار کالبد پیشنهادم این است که در دوره‌های بعدی، طراحی محتوا و متعاقبا طراحی داخلی پاویون را در اختیار معمار قرار دهند.

این معمار با بیان اینکه محتوای پاویون ایران تعریف کلی ندارد و هر کدام از نهادها آنجا را با سلیقه خودشان پر کرده‌اند، می‌گوید: «با اینکه در شرح خدماتمان نبود، ولی زمانی که می فهمیدیم سالنی به نهادی برای بهره برداری معرفی شده، خودمان را به بهره بردار معرفی کرده و اعلام می کردیم که حاضریم به صورت رایگان به آنها کمک کنیم. به این صورت که باید به ما اطلاع می‌دادند که قصد نمایش چه چیزی را دارند که نیازهای آنها را در طراحی کلی پروژه لحاظ کنیم. ولی در نهایت تنها یکی از بهره برداران از ما کمک جدی گرفت.»

طرحی از پاویون ایران در اکسپو دبی

معماران چه محتوایی را طراحی کرده بودند؟

او محتوایی که از طرف طراح پاویون طراحی و پیشنهاد شده بود را به شرح ذیل توضیح می دهد: تم اعلامی اکسپو از طرف متولی سال ۲۰۲۰، «پیوند اذهان و خلق آینده» بود. زمان آغاز طراحی پروژه، همزمان بود با شروع ریاست جمهوری آقای ترامپ که دستور خروج امریکا از برجام را امضا کرده بود. نتیجه‌ی آن دستور، مجموعه تحریم‌های شدیدی بود که برای ایران در حال روی دادن بود که حتی بر عملکردهای غیرسیاسی ایرانیان نیز اثر گذاشت. مثلا فرض کنید که به عنوان معمار، پروژه‌های احداث شده خود را برای مسابقات مختلف بین المللی ارایه می‌کنیم. یکی از اولین سوال‌هایی که در فرم‌های چنین مسابقاتی می‌بایست به آن جواب بدهیم، ارایه‌ی مختصات جغرافیایی محل احداث پروژه است. چنین فرم‌هایی طبیعتا لیستی دارند که از طریق آن کشور محل احداث پروژه را انتخاب می‌کنیم. در اوج تحریم‌ها زمانی که در چنین لیستی به دنبال نام ایران می‌گشتیم، پیدا نمی‌کردیم. این لیست به صورت اتوماتیک دارای اسامی کلیه کشورها است و نبود نام ایران در آن می‌تواند نشان دهنده حذف عمدی آن باشد.

ایران را نمی‌توان حذف کرد

او توضیح می دهد: فکر کردیم که در چنین شرایطی آنچه که پاویون ایران باید نشان دهد، این است که این ملت و این عرصه جغرافیایی ـ تمدنی، از نقشه جغرافیای جهانی قابل حذف کردن نیست. بعد از مدتی به این فکر کردیم کشوری که از آن ابراز وجود می‌کنیم، چه مشخصاتی دارد که آن را شاخص می‌کند؟ وجوه تمایز آن چیست؟ چون اکسپو عملا یک المپیک فرهنگی است. بنابراین وقتی ملت‌ها و کشورها در آن شرکت می‌کنند، باید روی وجوه تمایز خود به عنوان عرصه‌های تمدنی و فرهنگی مانور بدهند.

این هنرمند تصریح می‌کند: هفت وجه تمایز چه در گذشته و چه در وضعیت و شرایط موجود خود که شاخصه‌های تمدن و عرصه تمدنی ما هستند را در جلسات طوفان فکری که بینارشته‌ای اتفاق می‌افتاد و از تخصص های مختلف چون مردم شناسی، جامعه شناسی، طراحی داخلی، طراحی صنعتی،  معماری، مشاوره‌ی هنری و تکنولوژیک در آنها حضور داشتند، مشخص کردیم.

اکسپو دبی

چه شاخصه‌هایی برای طراحی داخلی پاویون ایران مهم بود؟

این هنرمند توضیح می‌دهد: از گذشته تا حال، جغرافیای چهار فصل ایران از شاخصه‌های مهم ما است. در باب جغرافیا، با وجود اینکه ایران نسبت به خیلی از کشورها وسعت چندانی ندارد، ولی کشورهای کمی داریم که این مشخصه را داشته باشند. یعنی صبح می‌توانید در دامنه‌ی البرز اسکی کنید و شب در خلیج فارس شنا کنید. همچنین، هنر ایران نیز شاخصه‌ی مهمی است که ما از بین کلیه حوزه‌های هنری سبک مینیاتور در نقاشی را انتخاب کردیم؛ چرا که مینیاتور نوع خاصی از روایتگری دارد که کاملا از الگوها و روش‌های دیگر روایت‌گری متفاوت است.

او ادامه می‌دهد: شما در مینیاتور نقطه‌ی مرکزی و دارای اولویت بصری، آنگونه که در سنت پرسپکتیو غربی شاهد آن هستیم، ندارید؛ یعنی وقتی قصه‌ای در مینیاتور نقش می‌بندد، این قصه یک روایت و سوژه مرکزی ندارد. روایتی که در مینیاتور به مخاطب داده می‌شود، روایتی است که از خرد روایت‌های موازی تشکیل می‌شود؛ یعنی هر بخشی را که فریم کنید، بخشی از قصه است. تقدم و تاخر و اولویت بندی ندارد. در حالی که در الگوی غربی یا سنت پرسپکتیو، در روایت به تصویر کشیده شده، یک نقطه‌ی عطف وجود دارد. زمانی که به یک تصویرگری یا نگارگری دارای پرسپکتیو نگاه می‌کنید، اثر دارای یک موضوع اصلی است.

این معمار می‌گوید: ولی در مینیاتور این‌گونه نیست و ما روایت‌های موازی داریم. این موضوع برای‌مان جالب بود، چراکه فکر کردیم ارایه ی روایت های موازی از ایران معاصر راه حلی برای برون‌رفت ایران از  بحران و خصومت جهانی است و جامعه‌ی جهانی باید بفهمد که ایران تنها یک روایت ندارد، بلکه هزاران وجه دارد و اگر قرار است غیرمتعصبانه با آن برخورد شود، باید در کلیتش شناخته شود.

نشید نبیان ادامه می‌دهد: در واقع جامعه‌ی جهانی باید بداند که ایران دارای فرهنگی شاخص، تمایزات اجتماعی، سبک زندگی و اقشار مختلف است. به همین خاطر، این برداشت ما از پتانسیل‌های سنت مینیاتور در طراحی کالبد پاویون خیلی تأثیرگذار بود.

او با بیان اینکه سالن اول پاویون ایران در طرح محتوایی پیشنهادی مختص ارایه‌ی اطلاعات و خوش آمدگویی به مهمانان و مراجعان، و سالن دوم آن مختص هنر مینیاتور معاصر بود، می‌گوید: علت انتخاب هنر، به این موضوع برمی‌گردد که یکی از وجوه در حال کسب موفقیت ایرانیان در عرصه‌های جهانی هنر معاصر ایران است؛ به طوری‌که آثار هنرمندان ایرانی در حراجی‌های بزرگ با قیمت بالا چکش می‌خورد و این یعنی جامعه جهانی، هنر معاصر ایران را با آغوش باز پذیرفته است. بنابراین هنر یکی از وجوه تمایز و به اصطلاح شاخصه‌ی رقابتی ایران امروز است البته این سالن در نهایت به گردشگری اختصاص داده شد.

نشید نبیان درباره‌ی محتوای پیشنهادی سالن سوم پاویون ایران در اکسپو توضیح می‌دهد: «سالن شماره ی سه را به رسم الخط پارسی و معاصرسازی آن توسط هنرمندان ایران امروز اختصاص داده بودیم. چون خط ابزار روایت‌گری است و اگر می‌خواهیم خصومت‌ها نسبت به کشورمان کم شود باید با تمدن‌های دیگر وارد گفت‌وگو و روایت‌پردازی شویم. البته این سالن در نهایت به فرش اختصاص داده شد.»

blank

تماشاخانه و ایده‌ای که نصف کاره ماند

این هنرمند درباره سالن شماره ی چهار می‌گوید: این سالن را به گردشگری اختصاص داده بودیم؛ زیرا در صورت سرمایه گذاری درست روی این حوزه، حوزه‌ای است که می‌تواند موجب گردش و توسعه‌ی اقتصاد شود.

نشید نبیان توضیح می‌دهد: سالن چهارم همان سالنی است که به آن تماشاخانه می‌گفتیم. این تماشاخانه شامل ۱۶ چشمی بود که پیشنهاد کرده بودیم از درون آنها ویدیوی زنده ۱۶ مقصد توریستی ایران دیده شود؛ یعنی زمانی که مخاطب چشم خود را روی این پرتال قرار می‌داد، گویی به صورت دیجیتال به آن نقطه از ایران پرت می‌شد. ولی بنا بر دلایلی مانند مسائل امنیتی و امکان هک شدن ویدیوهای پخش زنده و احتمال نمایش تصاویری که در شأن ایران نیست، پیشنهاد پخش ویدیوهای زنده را رد کردند. با این حال، پیشنهاد دادیم که تصاویری به مدت یک شبانه روز ضبط و سپس پخش شود ولی این امر هم محقق نشد. در حال حاضر مجموعه ای از محتواهای ویدیویی که از قبل در آرشیوهای مختلف وجود داشت و به وجه‌های مختلف فرهنگی ایران می‌پردازند در حال نمایش در این سالن است.

اکسپو دبی

سالنی که به زعفران اختصاص داده شد

او توضیح می‌دهد: سالن شماره‌ی پنج را به زعفران اختصاص داده بودیم. در ایران محصولاتی مانند زعفران، خاویار، فرش و … داریم که به لحاظ استراتژیک به اسم ما مهر خورده است. البته که چین و هند سعی می‌کنند این بازار را از ما بگیرند ولی حتی در این حالت هم به فرش تولید چین، فرش ایرانی (persian carpet) می‌گویند.

نشید نبیان ادامه می‌دهد: اگر قصد داریم این بازارها را برای آیندگان حفظ کنیم، باید نام این محصولات را به اسم ایران حفظ کنیم. به همین خاطر تصمیم گرفتیم یکی از سالن‌ها به زعفران اختصاص داده شود و به موضوع زعفران از دریچه نظام‌های معاصر در توسعه‌ی اقتصاد خرد نگاه کنیم.

این معمار تصریح می‌کند: امروز در ایران استارت آپ‌هایی مانند استارت‌آپ «کشمون» را داریم که مستقیما مشتری را به تولیدکننده وصل می‌کنند. به این صورت که بازار جهانی عوض خرید یک محصول ایرانی از شرکت‌های بزرگ تجاری ـ اقتصادی، مستقیما با تولیدکننده در ارتباط خواهد بود و آن تولیدکننده را به عنوان یک انسان خواهد شناخت. این امر موجب می‌شود بازار تولیدکننده‌های ایرانی در رقابت جهانی حفظ شود. به همین جهت مشخصا استارت آپ «کشمون» را برای این کار معرفی کردیم؛ زیرا یکی از موفق ترین‌ها در این زمینه است. ولی در نهایت این محتوا به طور کلی نادیده گرفته شد و سالن را در اختیار متولی‌ای قرار دادند که با محوریت صنعت معدن در حال بهره برداری از این سالن است.

عرقیجات و ایران هزار قوم

نشید نبیان می‌گوید که سالن شماره‌ شش را به عرقیجات سنتی اختصاص داده بودند و ادامه می‌دهد: فضایی را در نظر گرفته بودیم که مخاطبین در آن تجربه‌ی چاشتی داشته باشند. سنت عرقیجات و ادویه جات طبیعی ما با توجه به منحصر به فرد بودن آن، یکی از مشخصاتی است که می‌توانیم با آن در بازار جهانی مانور دهیم.

او توضیح می‌دهد: برای سالن شماره‌ی شش، یک محتوای تصویری با پرتره‌هایی از چهره‌های ایرانی پیشنهاد کردیم که در شش صفحه‌ی دیجیتال مدام تغییر می‌کردند؛ زیرا معتقد هستیم که جامعه جهانی باید بداند که ایران کشور هزار قوم است و هزار و یک چهره دارد. وقتی می‌گوییم ایرانی منظور ما می‌تواند لر، کرد، ترک و … باشد. درواقع قرار بود در آن فضا با چهره‌ها و مزه‌های مختلف ایرانی رو به رو شد. البته این سالن را هم در نهایت به سه گروه اقتصادی دادند که قرار بود برایش محتوا بیاورند.

تعامل چاشتی بازدیدکنندگان اکسپو با مشتریان رستوران‌های ایرانی

نشید نبیان درباره سالن شماره هفت توضیح می‌دهد: سالن هفت رستوران است که آن را هم هوا با بیرون در نظر گرفتیم. به این دلیل که دیده شدن تجربه‌های چاشتی از بیرون، باعث جذب بیشتر رهگذران می‌شود. پیشنهاد ما برای این غرفه نصب یک دیجیتال اسکرین بزرگ بود که هر روز یکی از فضاهای تجربه ی چاشتی در ایران را نمایش دهد و ارتباط مستقیمی بین کسانی که مثلا در رستورانی سنتی در اصفهان نشسته و افرادی که در پاویون ایران غذا می‌خورند اتفاق بیفتد. در حال حاضر رستوران همچنان رو باز است، اما از آن دیجیتال اسکرین به منظور دیگری استفاده می‌شود.

اکسپو دبی

سالن هشت: موسیقی نواحی اجرا و تعزیه‌های مدرن حذف

این هنرمند درباره سالن شماره هشت می‌گوید: سالن شماره ی هشت یک استیج یا تاتر هم هوا با بیرون است که آن را به صورت رو باز در نظر گرفته بودیم و اکنون هم به همان گونه است ولی پیشنهاد ما برای محتوای آن ترکیبی از هنرهای دراماتیکی بود که دارای وجه سنتی و معاصر سازی شده هستند. درواقع ترکیبی از موسیقی نواحی و تعزیه‌های مدرن.

او ادامه می‌دهد: سنت تعزیه یک مشخصه بسیار ایرانی و نوعی از روایت گری مذهبی است که به شدت ایرانیزه شده است. در نظر داشتیم از کارگردان‌های مختلف دعوت شود تا در فرم تعزیه قصه‌های ملل را به یک تعزیه خوانی تبدیل کنند. اکنون موسیقی نواحی را داریم ولی پیشنهادی که برای ایرانیزه کردن قصه‌های ملل داشتیم نادیده گرفته شد.

تنها سالنی که بر اساس محتوای معمار کالبد پیش رفت

او می‌گوید که سالن شماره ۹ که به معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری سپرده شده، تنها سالنی است که به پیشنهاد آنها عمل کرده‌اند. در نتیجه‌ی جلسات مختلفی که بین آنها برگزار شده، یک پروجکشن (تلویزیون پیشتابی) سه بر ۲۷۰ درجه نصب شده است که مجموعه ویدیوهایی را با موضوع تأثیر تکنولوژی در روزمرگی ایرانی‌ها در وضعیت معاصر به نمایش می‌گذارند.

نشید نبیان بیان می‌کند: همواره برای جامعه جهانی این سوال مطرح است که آیا قشر مولد تحصیل کرده ی شهری ایرانی مانند آنها زندگی می‌کنند؟ که در پاسخ باید گفت بله و همانقدری به تکنولوژی دسترسی دارند که آنها دارند و حتی در مواردی بیشتر. زیرا ۴۰ سال بسته بودن اقتصاد ایران و بالای ۳۰ سال تحریم بودن، موجب شده که شرکت‌های تکنولوژیک و استارتاپ‌ها برای هر اپلیکیشن خارجی یک جایگزین وطنی طراحی کنند. به عنوان نمونه اگر در همه ی دنیا از آمازون برای خرید آنلاین استفاده می‌کنند، در ایران دیجی کالا را داریم و یا اگر در آنجا اوبر دارند اینجا اسنپ داریم. محتوای این سالن از این جهت برای من جذاب است که سعی در بزرگ نمایی‌های غیرواقعی و متوهمانه ندارد. یک روایت بصری جذاب و صادقانه و غیر شعاری است از آنچه در ایران می گذرد.

اکسپو دبی

فضای تجاری پاویون ایران چه شد؟

او پاسخ می‌دهد: هر پاویون ملی می‌تواند حدود ۱۰ درصد از متراژ خود را طبق قانون اکسپو به فعالیت‌های تجاری اختصاص دهد که ما نیز به همین گونه عمل کردیم. برای این سالن تم فرش را در نظر گرفته بودیم. دو اسکرین بزرگ در آنجا قرار داده بودیم که قرار بود یکی از آنها مستندی را از پروسه تولید فرش در ایران پخش کند و دیگری از طریق دوربینی که در یکی از بازارهای فرش ایران نصب شده هر روز ارتباطی مستقیم با پاویون ایران در اکسپو داشته باشد. ولی در حال حاضر دیجیتال اسکرین‌ها چنین محتوایی ندارند. طراحی داخلی این سالن هم از طریق مجموعه‌ی ما انجام نشده است.

چرا کالبد آنگونه طراحی شده است؟

نبیان درباره طراحی پاویون ایران بیان می‌کند: پاویون ایران در اکسپو تنها پاویونی است که به صورت یک بنای تکینه طراحی نشده، بلکه به صورت یک همسایگی از پاکت‌های فضایی متعدد با فضاهای میانی باز طراحی شده است. پاویون ایران به علت فضای پرفورمنس و اجرای زنده‌ای که دارد می‌تواند چون یک قلب تپنده در آن مجموعه ی رهگذران را هنگام عبور به سمت خود جذب کند.

او ادامه می‌دهد: این امر تأثیری بود که از تم اکسپو گرفته بودیم و قصد داشتیم به دنیا نشان دهیم که ایران کشوری است با آغوش باز، پذیرای فرهنگ‌های مختلف و اینکه حاضر به گفت و گو با فرهنگ‌ها و عرصه‌های تمدنی مختلف است.

این معمار تصریح می‌کند: همانگونه که در مینیاتور روایت‌های موازی بدون تقدم و تاخر به مخاطب ارائه می‌شوند، در پاویون ایران هم از آنجایی که کالبد یک بنای تکینه نیست، ۱۰ تا باکس داریم که هر کدام می بایست وجهی از ایران معاصر را پوشش بدهند و سپس به صورت موازی در فریم‌های مختلف در یک مجموعه ارائه شوند. بنابراین، زمانی که وارد پاویون ایران می‌شوید، بر مبنای اینکه انتخاب می‌کنید با چه تقدم و تاخری از این باکس‌ها دیدن کنید، روایت شخصی سازی شده‌ای مبتنی بر تصمیمات خود از ایران دریافت می‌کنید. این امر نشان دهنده هزار و یک روایتی بودن ایران است و علت اینکه اسم پاویون را هم هزار و یک شب گذاشتیم، متود روایت گری بود که برای پاویون ایران در نظر گرفته بودیم.

پاویون ایران

گله‌های طراح و یک خبر خوب

در انتها نبیان اضافه می‌کند: شکی نیست که ایران کشوری در حال توسعه و معاصر سازی است و راه درازی تا وضعیت مطلوب وجود دارد. اما، برخی بازخوردها درباره پاویون چنان مغرضانه و متعصبانه بود که صادقانه نمی‌دانم چگونه می‌بایست به آنها جواب داد. من هم معتقدم که وضعیت تولی گری محتوا می‌توانست بهتر باشد و می‌دانم در هر دوره، تجربه‌های کسب شده در دوره‌های قبلی می‌تواند در استراتژی‌های کلان تعریف و به سرانجام رسیدن چنین پروژه‌های ملی‌ای راهگشا باشد. در عین حال، نباید فراموش کرد که در چه شرایطی و با چه سختی‌هایی این پروژه به سرانجام رسیده است. از نظام کارفرمایی مشخصا سه نفر هستند که به شخصه ممنون ایشان هستم. آقای دکتر زمانی مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاه‌های بین المللی تهران، آقای مهندس میرظفرجویان معاون محترم فنی و مهندسی و مسئول کمیته فنی و معماری در اکسپو و آقای مهندس حبیبی، عضو هیأت مدیره شرکت سهامی نمایشگاه‌های بین المللی تهران، سه عزیزی بودند که حدالامکان سعی در همکاری با مشاور برای پیشبرد طرح داشتند. علیرغم تمام کاستی‌ها که صمیمانه امیدوارم در دوره‌های بعدی برطرف شوند و حتما معماران بعدی پاویون‌های ایران پروژه‌های بهتری خواهند داشت، بد نیست که به دستاوردهای پاویون ایران در این دوره از اکسپو هم اشاره کنیم. پاویون ایران در اکسپوی ۲۰۲۰ دبی روز پنج شنبه ششم آبان ماه ۱۴۰۰ توسط بخش سفر در خبرگزاری بین المللی سی ان ان به عنوان یکی از ۱۵ پاویون «دیدنی و جذاب»  Spectacular و تاثیرگذار، عجیب و به یادماندنی، و خارق العاده  Impressive, Outlandish and Unusual در این دوره از اکسپو جهانی انتخاب شد. لیست پاویون‌های منتخب به ترتیب انتخاب به این شرح است: پاویون امارات متحده ی عربی (میزبان اکسپوی ۲۰۲۰ )، پاویون جمهوری اسلامی ایران، پاویون انگلستان، پاویون استرالیا، پاویون پاکستان، پاویون روسیه، پاویون ژاپن، پاویون سوییس، پاویون اسپانیا، پاویون کویت، پاویون آلمان، پاویون استان بادن ووتمبرگ (تنها پاویون استانی حاضر در اکسپو که یکی از استان‌های جنوب غربی در کشور آلمان است)، پاویون مصر، پاویون عربستان سعودی، و پلازای الوصل (این بنا یکی از مستحدثات زیرساختی سایت اکسپو بوده و جزو پاویون‌های ملی نیست).

او تصریح می‌کند: لیست حاضر و احراز مقام دوم توسط پاویون ایران در این لیست، موضوعات بسیاری را به ذهن متبادر می‌کند. برای نمونه بر مبنای اعلام رسمی کشور عربستان، بنای پاویون ملی این کشور با هزینه‌ای معادل ۰۰۰, ۰۰۰, ۵۰۰ درهم (پانصد میلیون درهم) ساخته شده است. ولی هزینه احداث بنای کالبد پاویون جمهوری اسلامی ایران، تازه به انضمام بخشی از پلتفرم‌های محتوایی (نمایشگرهای دیجیتال نصب شده در فضاهای خارجی و داخلی) کمتر از ۰۰۰,۰۰۰, ۱۴ درهم (چهارده میلیون درهم) است. به نظر می‌رسد نیازی به تبیین بیشتر صورت مساله نیست! ای کاش عزیزان منتقد، در کنار بر شمردن کاستی‌ها به دست آوردهای پروژه نیز اشاره کنند.

منبع: ایسنا

قلعه‌های اسماعیلیه مجموعه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای حماسی

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: در ارتباط با جنبش اسماعیلیه و قیام و حضور آن‌ها در قهستان قلعه ‌دره جایگاه مهم و قابل ملاحظه‌ای داشته است؛ به گونه‌ای که در کتاب‌های جهانگشای جوینی، جامع‌التواریخ، حبیب‌السیر، طبقات ناصری، راحهالصدور، الکامل و تاریخ سیستان ضمن اشاره به رویدادهای منطقه بر اهمیت و نقش تعیین‌کننده قلعه‌ها و به‌ خصوص قلعه ‌دره تاکید شده است.

رجبعلی لباف‌خانیکی اظهار کرد: قلعه ‌دره در انتهای جنوب ‌شرقی کوهستان مؤمن‌آباد بیرجند قرار گرفته و به نظر شادروان دکتر فرقانی احتمال دارد وجه تسمیه «دُرُه» به دلیل قرار گرفتن آن روستا بر سر راه سیستان و کرمان باشد که لابد به گمان ایشان تلفظ اولیه آن «دُ رَه» بوده است زیرا راه در این منطقه به ۲ رشته تقسیم می‌شود؛ یک راه پس از عبور از طبس مسینا به شرق ادامه یافت، به هرات می‌رود و رشته دیگر به طرف غرب رفته و پس از عبور از سربیشه و بیرجند به طبس گیلکی می‌رسیده و در آن‌جا به شاهراه اصفهان خراسان می‌پیوسته است.

وی افزود: دُرُه در سال ۴۸۴ هجری قمری به تصرف اسماعیلیان درآمد و آن‌ها با محکم کردن حصار آن توانستند بیش از ۶ ماه در مقابل سلجوقیان مقاومت کنند و با مرگ ملکشاه از مخمصه رهایی یابند.

این پژوهشگر خراسانی تصریح کرد: ورود حسین قائنی و تصرف دُرُه در حقیقت دوره تجدید دعوت اسماعیلیان بود چرا که او اسماعیلیه را ساماندهی کرد و برای نخستین‌ بار در قهستان و در ناحیه دُرُه نزدیک طبس مسینا دست به یک حرکت نظامی زد و راه کاروان‌روی کرمان به قهستان را مورد تهدید و کاروان بزرگی را که از کرمان به قاین می‌رفت، مورد حمله قرار داد.

وی گفت: تصرف قلعه دُرُه و حرکات جسورانه اسماعیلیان باعث وحشت امیر قزل سارغ دست‌نشانده ملکشاه بر قهستان شد و او به اتفاق امیر بهاءالدوله متحد سیستانی خود قلعه دُرُه را محاصره کرد.

این باستان‌شناس خراسانی خاطرنشان کرد: محاصره قلعه دُرُه به دلیل پایمردی اسماعیلیه بیش از ۶ ماه به طول انجامید تا این‌که در سال ۴۸۵ هجری قمری با شنیدن خبر مرگ ملکشاه سپاهیان قزل سارغ متفرق شدند و محاصره پایان یافت و اسماعیلیه بیش از پیش اقتدار یافت. پس از آن قلعه دُرُه در ابتدا و قلعه مؤمن‌آباد در ادامه به عنوان مقام و رزمگاه فدائیان اسماعیلیه در نظر گرفته شد.

لباف‌خانیکی افزود: در محدوده روستای دُرُه سه قلعه قدیمی به نام‌های «قلعۀ دُرُه»، «قلعه مسلمانان» و «قلعه کافران» شناسایی شده که هر یک به لحاظ ساختار و کارکرد از ویژگی‌های خاصی برخوردار است.

وی در خصوص شناسایی قلعه بلند آوازه دُرُه گفت: این قلعه با وسعت محدود(حدود ۱۴۰متر مربع) در شمال روستای دره و مشرف بر آن در ارتفاع حدود ۱۵۰ متری و بر دامنه‌ای با شیب تند ساخته شده است. بر گرد آن دیوار نسبتا ضخیمی از سنگ با ملات گل و گچ کشیده شده و ورودی قلعه که سالم‌تر باقی مانده، از سمت غربی به درون راه می‌یابد و در انتهای شمالی آن که مرتفع‌تر است، بقایای برج مدوری مشاهده می‌شود.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی اضافه کرد: انباشت توده‌های سنگ در درون قلعه نشانه‌های وجود فضاهای معماری در این قلعه است اما وسعت محدود و ساختار آن متناسب با توصیف قلعه معروف دره نیست و پراکندگی تعداد کمی سفال دوران معاصر در قلعه، احتمالا آن را در شمار قلعه‌های دفاعی دوران متأخر قرار می‌دهد، کما اینکه یکی از سالمندان آن را قلعه‌ای دفاعی در مقابل تهاجم ترکمن‌ها دانسته و اظهار کرده که قلعه تا حدود ۷۰ سال پیش سالم بوده و شخصی به نام سپهبد احمدی دستور تخریب آن را داده است.

لباف‌خانیکی در مورد قلعه‌های گُرسک اظهار کرد: در سمت جنوب‌ شرقی روستای دُرُه و شمال ‌شرق روستای گُرسک رشته کوهی معروف به شیخ عبدالله قرار دارد. به فاصله حدود یک کیلومتری شرق و شمال ‌شرق روستای کوچک و متروک گرسک منطقه باستانی وسیعی به نام قلعه کوه گُرسک دُرُه بر انتهای یک دره واره گسترده شده و ظاهرا به دلیل تخریب و انهدام دیوارها در هیات ۲ قلعه معروف به قلعه مسلمانان و قلعه کافران باقی مانده که آن‌ها را به تفکیک مرور می‌کنیم.

وی ادامه داد: قلعه مسلمان بر فراز قله صخره‌ای معروف به قوچو(قوچ‌ها) با سنگ لاشه و ملات گل و گچ بنیان گرفته و آن‌چه از آن برجای مانده، بقایای برج، بارو، پنج مخزن آب، کوره آجرپزی، ورودی اصلی بر ضلع جنوبی و ورودی دیگری بر ضلع شرقی است. در ابتدای ورودی شرقی غاری به طول حدود هفت و عرض حدود سه متر درون صخره با ۲ ورودی ایجاد و راه دسترسی به قلعه بر شیب جنوبی در برخی نقاط با تراش سنگ‌ها تجهیز شده است.

این باستان‌شناس عنوان کرد: در بخش شمالی یک راهرو در امتداد شمال به جنوب با اتاق‌هایی در طرفین، حوض ‌انبار و یک تالار ستون‌دار قابل تشخیص است. شمالی‌ترین بخش قلعه مربع شکل و کم وسعت است و بر چهار گوشه آن چهار برج ساخته شده است. در این بخش نیز سازه‌های دفاعی و مخازن آب در ابعاد گوناگون ساخته شده است. در بخش شمالی معماری از تراکم و نظم و نسق بیشتری برخوردار بوده و در شکل‌گیری برخی دیوارها از آجر نیز استفاده شده است.

منبع: ایسنا

نگاهی به مقاصد گردشگری پرخطر و کم خطر دنیا

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های ایالات متحده سه کشور محبوب اروپایی و یک مقصد جزیره‌ای کوچک و ایده‌آل را به فهرست مقاصد سفر بسیار پرخطر اضافه کرد زیرا موج جدید کووید ۱۹ همچنان بیشتر اروپا را فرا گرفته است.

به گزارش ایست بی تایمز، چهار مقصد با بالاترین رده خطر(سطح چهار) جمهوری چک، گرنزی، مجارستان و ایسلند است. جمهوری چک و مجارستان با معماری آراسته و فرهنگ غنی خود از زمان سقوط پرده آهنین در اواخر قرن بیستم، ۲ مقصد محبوب در سفر به اروپای مرکزی بوده‌ است. ایسلند، سرزمین یخچال‌ها، آبفشان‌ها و آتشفشان‌ها جذابیت زیادی برای ماجراجویان مکان‌های طبیعی و بکر دارد.

گرنزی نیز مقصدی کوچک و جذاب وابسته به ولیعهد بریتانیاست که در کانال مانش نه چندان دور از ساحل فرانسه قرار گرفته است.

در ۲۸ روز گذشته مشخص شد مقاصدی که در رده سطح چهار کووید ۱۹ گرفته، بیش از ۵۰۰ مورد ابتلا در هر ۱۰۰ هزار ساکن را داشته‌اند. به همین دلیل مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها توصیه می‌کند که مردم از سفر به مکان‌هایی که دارای اعلان سطح چهار است، اجتناب کنند و هر کسی که می‌خواهد سفر کند، ابتدا باید به‌ طور کامل واکسینه شود.

پیش از این هر چهار مقصد در طبقه‌بندی سطح سه کووید ۱۹ بالا قرار داشت اما با صعود این مکان‌ها به سطح چهار این کشورها به جمع دیگر مکان‌های محبوب در اروپا و جهان پیوستند. هم‌اکنون بیش از ۷۰ مقصد در سطح چهارم قرار دارد. بریتانیا و جزایر ویرجین در این کشور از ۱۹ جولای در سطح چهار قرار گرفته‌ است.

دسته سطح سه به مقاصدی که در ۲۸ روز گذشته بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ مورد ابتلا به ازای هر ۱۰۰ هزار ساکن داشته‌اند، اطلاق می‌شود. این دسته در هفته جاری سه به‌روزرسانی داشته و شامل باهاما، بولیوی و پاپوآ در گینه نو است.

این نقل مکان در واقع خبر خوبی برای باهاما و پاپوآ در گینه نو بود زیرا هر ۲ در سطح چهار قرار داشت. برای بولیوی که به خاطر مناظر ماورایی‌اش شناخته می‌شود، این صعود نشان‌ دهنده افزایش موارد ابتلاست چون پیش‌تر بولیوی در سطح ۲ فهرست مستقر شده بود.

به گفته دکتر لیانا ون، تحلیلگر پزشکی CNN، عوامل دیگری نیز وجود دارد که مسافران باید فراتر از میزان بروز کووید ۱۹ آن را در نظر بگیرند که این موضوعات در اطلاعیه های سفر CDC به چشم می‌خورد.

 

ون گفت: دسته‌بندی سطوح یک راهنماست و و بقیه مسائل به رعایت پروتکل‌ها باز می‌گردد. در واقع اقدامات احتیاطی خیلی مهم است. به عنوان نمونه یک گردشگر باید روشن کند که در سفر به این مقاصد می‌خواهد از جاذبه‌های زیادی دیدن کند و به مکان‌های سرپوشیده برود یا می‌خواهد تمام روز را در ساحل دراز بکشد و با هیچ‌کس دیگری ارتباط برقرار نکند.

CDC مراکش پر رمز و راز را در گوشه شمال غربی آفریقا از سطح سه به سطح ۲ آورده است.

طی ۲۸ روز گذشته مقاصدی که دارای نام «سطح ۲ کووید ۱۹ متوسط» است، ۵۰ تا ۹۹ مورد ابتلا به کووید ۱۹ را به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر شناسایی کرده است.

فهرست CDC هر هفته به‌ روز می‌شود و وضعیت در هر کشوری می‌تواند هفته به هفته تغییر کند.

در مقاصد سطح یک، مقاصد کووید ۱۹ با ابتلای کم»، کمتر از ۵۰ مورد جدید به ازای هر ۱۰۰ هزار ساکن در ۲۸ روز گذشته ثبت شده است. ۶ مقصد گامبیا، هند، ژاپن، لیبریا، موزامبیک و پاکستان در ۱۵ نوامبر به سطح یک منتقل شد.

در این میان حرکت هند به سطح یک به ویژه قابل‌توجه است زیرا این کشور در بهار گذشته در یک بحران وحشتناک با کووید ۱۹ قرار داشت.

همچنین مقاصدی وجود دارد که CDC به دلیل کمبود اطلاعات آن را خطر «ناشناخته» نامیده است. تا ۱۵ نوامبر این فهرست شامل ماداگاسکار، کامبوج، نیکاراگوئه و ماکائو بود.

CDC در راهنمای سفر گسترده‌تر خود توصیه کرده تا زمانی که افراد به‌ طور کامل واکسینه نشده‌اند، از سفرهای بین‌المللی خودداری کنند.

مسافرانی که به‌طور کامل واکسینه شده‌اند، کمتر احتمال دارد به کووید ۱۹ مبتلا شوند و آن را منتشر کنند. با این‌ حال سفرهای بین‌المللی خطرات بیشتری به همراه دارد. حتی مسافرانی که کاملا واکسینه شده‌اند، ممکن است در معرض خطر ابتلا به برخی از انواع کووید ۱۹ و احتمالا انتشار آن باشند.

منبع: ایسنا