چطور در هواپیما خوابی راحت داشته باشیم؟

کسانی که می توانند در هواپیما بخوابند حقیقتا خوشبختند! در حالی که بسیاری از ما در این شرایط نه چندان راحت و در میان غریبه ها حتی نمی توانیم چرت کوتاهی بزنیم.

این موارد را به خاطر داشته باشید تا بتوانید در زمان سفر با هواپیما استراحت کافی داشته باشید و با انرژی به مقصد قدم بگذارید.

۱- بهترین زمان پرواز در شب است
اگر می توانید زمانی را برای پرواز انتخاب کنید که ساعت معمول خواب شما است. شب قبل از پرواز، ۲ تا ۳ ساعت زودتر از خواب بیدار شوید تا در هواپیما سریع تر به خواب بروید.

۲- روزهای میانی هفته را انتخاب کنید
اگر می خواهید با هواپیمای خلوت تری سفر کنید، روزهای میانی و خلوت هفته را انتخاب کنید. روزهای پایانی هفته شلوغ ترین زمان پروازها هستند.

۳- بهترین قسمت هواپیما صندلی کنار پنجره است
همیشه سعی کنید صندلی کنار پنجره را انتخاب کنید تا بتوانید سرتان را به دیوار تکیه دهید تا زمانی که مسافر کناری می خواهد به دستشویی برود مزاحم خواب شما نشود!از صندلی های نزدیک اتاق بار دوری کنید. در آنجا فضای زیادی برای پاها وجود دارد اما اغلب خانواده هایی که فرزند کوچک دارند این صندلی ها را رزرو می کنند. صندلی های نزدیک دستشویی هم گزینه ی مناسبی نیست.

۴- صندلی خود را تا آخرین درجه به عقب بخوابانید
اگر می خواهید خواب راحتی داشته باشید، صندلی خود را تا جایی که ممکن است به عقب بخوابانید. البته باید مطمئن شوید که مزاحم مسافر پشت سری خود نیستید. ساعت ها نشستن در یک زاویه ممکن است باعث کمر درد شود. از طرفی دیگر، گذاشتن سر بر روی میز یا تکیه دادن آن به پشت صندلی برای گردن و ستون فقرات مضر است.

۵- لباس های گرم و راحت بپوشید

برای آنکه بتوانید خواب مناسبی در هواپیما داشته باشید می بایست لباس گشادی بپوشید که مانع حرکت شما نمی شود. اگر از قبل اطلاع دارید که در هواپیما به شما پتو نمی دهند، یک کت و جوراب های گرم به همراه داشته باشید. در طول پرواز، هواپیما بسیار سرد است و این مسأله خوابیدن را دشوار می کند.

۶- کمربند صندلی را روی لباس هایتان ببندید
بستن کمربند صندلی روی لباس ها یا پتو کمکی به راحت تر شدن خواب تان نمی کند اما این کار باعث می شود تا در زمان تکان های هواپیما در اثر تلاطم های طبیعی جریان هوا مهمانداران شما را برای گوشزد کردن بستن کمربندتان بیدار نکنند.

 

۷- وسایل خواب
صدا و نور عوامل اصلی جلوگیری از به خواب رفتن هستند. بنابراین از چشم بند و صداگیر استفاده کنید.برای راحتی سر و گردن خود از بالشتک مخصوص گردن استفاده کنید. اگر چنین وسیله ای ندارید، می توانید شال یا سوییشرت خود را جمع کنید و پشت گردن بگذارید.

۸- وسایل الکترونیکی تان را کنار بگذارید
از تلفن همراه، تبلت یا لپ تاپ خود استفاده نکنید چون نور آبی ساطع شده از صفحات آن ها مغز شما را بیدار نگه می دارد. به جای آن از کتاب کاغذی استفاده کنید. این کار باعث می شود تا زودتر به خواب بروید. به علاوه اگر به صداهای آرامش بخشی مثل آواز پرندگان یا بارش باران گوش دهید مشکلی در خواب تان ایجاد نخواهد کرد.

 

۹- مواد غذایی و نوشیدنی ها
اگر می خواهید به سرعت به خواب بروید، در هواپیما پرخوری نکنید. غذای شما باید سبک و سالم باشد. بهترین نوشیدنی برای این زمان چای یا آب است. خوردن قهوه و نوشابه را فراموش کنید. این نوشیدنی ها کیفیت خواب تان را پایین می آورد.

مرتبط:

چگونه باید با مهمانداران هواپیما رفتار کنیم

برج مدور کپنهاگ در دانمارک

کپنهاگ یکی از زیباترین شهرهای حوزه اسکاندیناوی است که به “پایتخت رنگ و وارنگ دانمارک” شهرت دارد. این شهر، قدمت تاریخی زیادی دارد و زمانی سرزمین وایکینگ ها بوده است. کپنهاگ جاذبه های گردشگری زیادی دارد. از قلعه ها و کلیساهای تاریخی بگیرید تا موزه های کوچک و بزرگ در این شهر به وفور پیدا می شوند. امروز قصد داریم تا به منظور تماشای یکی از دیدنی های این شهر به نام برج مدور کپنهاگ راهی کشور دانمارک شویم.

برج مدور کپنهاگ یا همان برج Rundetaarn، یکی از قدیمی ترین بناها و البته رصدخانه های ساخته شده در قاره اروپاست. رصدخانه این برج، پس از این همه سال به عنوان قدیمی ترین رصدخانه اروپا به فعالیت خود ادامه می دهد. این برج را کریستین چهارم بین سال های ۱۶۳۷ تا ۱۶۴۲ میلادی احداث کرده است. در آن دوران، دانمارک در علم نجوم و ستاره شناسی به پیشرفت های چشم گیری دست یافته بود. دلیل این پیشرفت ها، وجود ستاره شناس و دانشمند معروف دانمارکی به نام Tycho Brahe بود. پس از مرگ این دانشمند بزرگ، کریستین چهارم به پاسداشت این دانشمند و برای ادامه راه او دستور داد تا این رصدخانه مجهز را در مرکز شهر بسازند.

برج مدور Rundetaarn

مدت زمان زیادی از فوت ستاره شناسان به نام دانمارکی می گذرد، ولی با این حال، هنوز هم ستاره شناسان آماتور این کشور از این رصدخانه استفاده می کنند. برج مدور کپنهاگ در یک فضای باز احداث شده است، به همین خاطر از بالای آن چشم انداز بسیار زیبایی از مناطق قدیمی و تاریخی شهر کپنهاگ را می توان مشاهده کرد.

 

معماری با شکوه برج مدور کپنهاگ

برج مدور کپنهاگ آسانسوری ندارد! بنابراین بازدیدکنندگان مجبورند تا مسیر دایره وار برج را با پای پیاده طی کنند. درست همانطور که نیاکان ما مناره های مدور مساجد را بالا می رفتند. این برج ۳۶ متر ارتفاع دارد. ولی نکته جالب اینجاست که برای رسیدن به بالای آن باید ۲۰۹ متر مسافت طی کنید! پس از عبور از مسیری ۲۶۸ متری و پیچ در پیچ در دیواره برج، به فضای داخلی خواهید رسید که ۸۵ متر طول دارد. در میانه های این مسیر، از سالن کتابخانه برج هم عبور خواهید کرد. کتابخانه ای که زمانی بزرگترین کتابخانه شهر بود و H.C. Anderson نویسنده مشهور دانمارکی در این مکان کتاب هایش را می نوشت.

اولین کتابخانه بزرگ دانشگاهی در دانمارک

کتابخانه این برج زمانی بزرگترین کتابخانه دانشگاهی کل کشور دانمارک بود که در میانه های برج قرار داشت. این کتابخانه در سال ۱۶۵۷ افتتاح شد و بیش از ۱۰ هزار جلد کتاب نفیس در آن نگه داری می شدند. امروزه تمامی این کتاب ها به دانشگاه های مدرن این کشور منتقل شده اند. این سالن در سال ۱۹۸۷ به طور کامل بازسازی شد و در حال حاضر به عنوان نمایشگاه هنر، فرهنگ، تاریخ و علم این شهر شناخته می شود. برخی از آثار ارزشمندی که امروزه در موزه ملی دانمارک نگه داری می شوند، زمانی در این مکان قرار داشتند.

برج مدور کپنهاگ
سرویس های بهداشتی قدیمی بنا

این بنا دو سرویس بهداشتی داشته که امروزه به جاذبه گردشگری تبدیل شده اند! یکی در طبقه بالایی و دیگری در مجاورت کتابخانه قرار دارند. کافیست وارد این فضا شوید تا بوی سیگار شدید به مشامتان بخورد و دیوارهای دود آلود آن را تماشا کنید. اینجا مکانی بوده که دانشمندان بسیاری برای سیگار کشیدن به آن مراجعه می کردند، به همین دلیل بوی نیکوتین هنوز هم از در و دیوار آن بلند می شود. افراد معروفی همچون لودوویگ هولبرگ، اوله رومر، هانس کریستیان اندرسن و … از آن جمله اند.

فاضلاب این دستشویی ها به یک مخزن بسیار بزرگ می ریختند. علی رغم اینکه این سرویس ها پنجره هایی بزرگ و دو در داشتند، ولی زمانی بوی بسیار بد آن تمام برج را فرا می گرفت. در سال ۱۹۰۲ مخزن آبی بزرگ برای شست و شو به این سرویس ها اضافه شد. مخزن فاضلاب این سرویس ها، تا سال ۱۹۲۱ تخلیه نشدند! در آن زمان ۹ کامیون بسیار بزرگ وظیفه دور کردن فاضلاب دسشتویی ها را از برج بر عهده گرفتند!

زنگ بزرگ برج مدور کپنهاگ

زنگوله بزرگ کلیسای ترینیتی، در بالای سقف گالری این ساختمان آویزان است. البته این زنگوله بزرگ، فضای زیادی را در محوطه ۹۰۰ متر مربعی که دورنش قرار دارد، اشغال نمی کند. مردم کپنهاگ، این مکان را به عنوان محلی برای خشک کردن رخت و لباس خود انتخاب کردند. بعد ها از این مکان به عنوان انبار استفاده شد. این اتاق زیر شیروانی مانند، امروزه محل نگه داری زنگوله بزرگ برج و سایر وسایل قدیمی و ارزشمند آن است.

به تازگی یک جاذبه گردشگری جدید و جذاب هم به این مجموعه اضافه کرده اند. شما با ایستادن بر کف شیشه ای این طبقه، قادر خواهید بود هسته مرکزی برج را از ارتفاع ۲۵ متری تماشا کنید. کف شیشه ای این طبقه ۵۰ میلی متر ضخامت دارد و قادر است ۹۰۰ کیلوگرم وزن را در هر متر مربع تحمل کند.

اطلاعات بازدید

برج مدور کپنهاگ در بافت تاریخی شهر کپنهاگ بین ایستگاه نورپورت (Norreport) و استروگت (Stroget) قرار دارد. این برج در شش ماه اول سال همه روزه از ساعت ۱۰ صبح تا ۶ بعد از ظهر و در شش ماه دوم سال در روزهای سه شنبه و پنجشنبه تا ساعت ۲۱ باز است. این برج هر سال در تاریخ های ۲۴ و ۲۵ دسامبر و ۱ ژانویه تعطیل است. بازدید از برج مدور کپنهاگ به افرادی که محدودیت حرکتی دارند و همچنین کودکان زیر ۵ سال، توصیه نمی شود.

کوه راشمور _از جاذبه های کشور آمریکا

یادبود ملی کوه راشمور در ایالت داکوتای جنوبی در ایالات متحده آمریکا است که چهره چهار تن از مشهورترین رئیس جمهور های آمریکا بر روی سنگ کوه کنده کاری شده است.

بناهای یادبود همیشه با عزت و احترام نگریسته می شوند و در نوبه خود شاهکار هنری به شمار می روند. کوه های استوار از بهترین مکان ها برای حفظ یادگاری ها و شاهکاری هایی هستند که با رنج و مشقت زیاد بنا می شوند تا سرمایه ای فرهنگی برای آیندگان بشوند. از نقش رستم و کوه بیستون گرفته تا کوه راشمور که قدمت زیادی ندارد اما جای خود را در فرهنگ میلیون ها آمریکایی تثبیت کرده است.

در تاریخ آمریکای شمالی سومین دوشنبه فوریه هر سال روز ملی رئیس جمهور نام گذاری شده است و آمریکایی ها هر ساله این روز را جشن می گیرند. برای برپایی این جشن چه جایی بهتر از کوه راشمور که در آن مجسمه های گرانیتی چهار رئیس جمهور محبوب تاریخ ایالات متحده  قرار دارد.

از سال ۱۹۳۳ در حالی که هنوز زیر ساخت‌های مجسمه های یادبود در کوه راشمور در حال آماده شدن بود تا به امروز، تعداد بسیار زیادی گردشگر به سمت کوه راش مور جذب شده است و مورد توجه خیلی از هنرمندان و گردشگران قرار گرفته است.

در کوه راشمور، تصویر چهره ۴ تن از مشهورترین رئیس جمهورهای آمریکا موجود است که عبارتند از: از چپ به راست تصویر جورج واشنگتن، توماس جفرسون، تئودور روزولت و آبراهام لینکلن. ساخت این تندیس یادبود در سال ۱۹۲۵ میلادی روی زمین‌های سرخ‌پوستان قبیله لاکوتا آغاز شد. در واقع پس از اطمینان از تامین بودجه فدرال ساخت و ساز این بنای یادبود در سال ۱۹۲۷ آغاز شد و چهره‌های رئیس جمهورها بین سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۹ تکمیل شد.

کوه راشمور علاوه بر یک بنای یادبود به دلیل طبیعت زیبا و حیوانات مختلف از جمله: کرکس، عقاب، شاهین، سنجاب، جوجه تیغی، گرک صحرایی، گوسفند کوهی آمریکایی و … که در این منطقه وجود دارد مورد توجه بسیاری از گردشگران قرار دارد.

دون رابینسون عضو انجمن تاریخی داکوتای جنوبی برای کمک به اقتصاد ایالت از راه جذب گردشگر تصمیم گرفت که یک یادبود در داکوتای جنوبی ساخته شود. در سال ۱۹۲۳ او پیشنهاد داد که این یادبود باید در تپه‌های سیاه داکوتای جنوبی و از صخره‌های گرانیتی ساخته شود. سناتور پیتر نوربک طرح رابینسون را تأیید کرد و صندوق فدرال از پروژه حمایت مالی کرد.

رابینسون از گوتزون بورگلوم ، معمار و پیکرتراش آمریکایی خواست که یادبود را طراحی کند و بسازد. بورگلوم کوه راشمور را برای ساخت یادبود انتخاب کرد زیرا کار کردن روی صخره‌های آن ساده‌تر به نظر می‌رسید. پس از آنکه بورگلوم محل ساخت یادبود را در کوه راشمور مشخص کرد، تصمیم گرفت که طرح آن متشکل از چهار رئیس‌جمهور ایالات متحده باشد.

او دو تن از مشهورترین رئیس‌جمهوران تاریخ آمریکا ، جورج واشینگتن و آبراهام لینکلن را انتخاب کرد. او همچنین توماس جفرسون را به خاطر آنکه با خرید لوئیزیانا در سال ۱۸۰۳ مساحت ایالات متحده را تقریباً دو برابر کرده بود نیز انتخاب کرد (که شامل سرزمینی می‌شد که بعدها داکوتای جنوبی نام گرفت).

آخرین رئیس‌جمهوری که بورگلوم انتخاب کرد تئودور روزولت بود که توسط پرزیدنت کالوین کولیج پیشنهاد شد و دلیل آن نیز معرفی سازمان پارک‌های ملی برای اولین بار توسط تئودور روزولت بود.

طرح اولیهٔ بورگلوم تندیس چهار رئیس‌جمهور ایالات متحده تا کمرشان بود منتها کمبود زمان و بودجه موجب شد تنها سرهایشان ساخته شود. ایوان هوسر، پدر جان شریل هوسر، در سال‌های ابتدایی کنده‌کاری دستیار گوتزن بورگلوم بود؛ او تنها اندکی پس از آغاز شروع ساخت یادبود به پروژه پیوست و سرجمع مدت هفت سال همراه او بود. وقتی هوسر، گوتزن را ترک کرد تا استعداد و توانش را بر روی کار خودش بگذارد، پسر گوتزن که لینکلن نام داشت دستیار پدرش شد.

بزهای درختی _جاذبه عجیب کشور مراکش

روستاییان از این روش کشاورزی عجیب و غریب حمایت می کنند و گله هایشان را رها می کنند تا از درخت ها بالا روند و میوه ها را بخورند.

هر کشوری برای خود جاذبه‌ای توریستی دارد و گردشگران برای دیدن این جاذبه‌ها کیلومترها سفر می‌کنند به عنوان مثال برای دیدن برج ایفل فرانسه و یا تخت جمشید ایران اما کشور مراکش جاذبه توریستی جالبی دارد که میزان زیادی گردشگر را مجذوب خود کرده است. در مراکش نوعی بز وجود دارد دارد که بهتر و سریع‌تر از میمون و سایر پستانداران از درخت‌ها بالا می‌رود و از برگ آن‌ها تغذیه می‌کند و به بزهای درختی معروف هستند.

فواید بزهای درختی برای کشاورزان

روستاییان از این روش کشاورزی عجیب و غریب حمایت می کنند و گله هایشان را رها می کنند تا از درخت ها بالا روند و میوه ها را بخورند. اما چرا؟
توجه کنید که این ها هر درختی نیستند و درختان کمیاب آرگانیا هستند. این درخت ضخیم و پر شاخ و برگ هرسال یک میوه گوشتی نیمه شیرین تولید می کند که یک هسته سخت دارد. درست بعد از اینکه میوه ها کاملا رسیدند ضیافت بزها آغاز می شود.

یکی از بزرگترین مزایای بالارفتن بزها از این درختان در مدفوع آن ها نهفته است. میوه ها و هسته های درخت خورده و تجزیه وهضم می شود و به دانه هایی تبدیل می شود که به طور سنتی توسط مردم محلی برای تولید روغن آرگان استفاده می شود که اکنون به سراسر جهان به عنوان یک محصول زیبایی صادر می شود.

امروزه برخی محصولات زیبایی با ۱۰۰% روغن آرگان هستند که حاوی مدفوع بز نیستند. روغن مورد نیاز آن ها توسط زنان جنوب غربی مراکش تامین می شود که خودشان میوه ها را مستقیما از درخت جمع آوری کرده و دانه های درون هسته ها را آسیاب می کنند. برای بسیاری از افراد مبارزه بزها با نیروی گرانش زمین و شکستن آن چه که با به عنوان مرز در قلمرو حیوانات می شناسیم به موضوع جذابی برای عکاسی تبدیل شده است.

مرتبط:

مراکش دارای بدبوترین جاذبه گردشگری جهان

 

کوچک ترین جزیره مسکونی در دنیا

کوچک ترین جزیره مسکونی در جهان آنقدر کوچک است که فقط به اندازه یک خانه جای دارد نام جزیره جاست روم ایناف  می باشد که در مجاورت در مجاورت خلیج الکساندریا در ایالت نیویورک قرار دارد.

این جزیره با نام « جاست روم ایناف » به معنای « جزیره ای به کوچکی یک آلونک» شناخته می شود که این نام گذاری شایسته و بجاست. این جزیره در مجاورت خلیج الکساندریا در ایالت نیویورک قرار دارد و قسمتی از مجمع الجزایر « هزار جزیره » است. جالب است بدانید که این مجمع الجزایر در واقع از ۱۸۶۴جزیره تشکیل شده است. شماردن این قطعه درزمره جزائر تنها بر اساس رسم محلی آنجاست که زمین هایی که در طول سال از سطح رودخانه بالاتر هستند و می توانند حداقل دو درختچه یا درخت را در خود جای دهند جزیره نامیده می شوند.

در دهه پنجاه میلادی بود که خانواده « سایزلند» کوچک ترین جزیره ی کانال را خریداری کردند و آن را جزیره «هاب» نامیدند. آنها یک خانه و درخت در آن بنا کردند و این مکان را با نام « جاست روم ایناف » نامگذاری کردند. این نامگذاری نشان می دهد که حس شوخ طبعی آنها قطعا عالی بوده است و تا به امروز این جزیره به همراه خانه و درخت باقی مانده اند.

جزیره ی مجاور کوچک ترین جزیره مسکونی با نام « هارت آیلند» محل قلعه پر زرق و برق بولت کسل « Boldt Castle» است. این قلعه سابقا محل زندگی « جورج بولت » میلیونر آمریکائی بوده است. این عمارت در حال حاضر یک جاذبه توریستی محلی به شمار می رود.

اما صرف نظر از زیبایی این قلعه، نمی توانیم بگوییم که می تواند از « جاست روم ایناف » کوچک ترین جزیره جهان، گوی سبقت را برباید.

مرتبط:

“ابَر بالکن شهری” در نیویورک

معبد توت‌ عنخ آمون که بازدیدکنندگان آن می میرند!

معبد توت‌ عنخ آمون فرعون مصر برای مدتی طولانی پنهان بود. باستان‌شناس‌های بسیاری طی سال‌های طولانی در پیدا کردن محل این معبد ناموفق بودند. سرانجام در سال ۱۹۲۲ کنت کارنارون به همراه هارولد کارتر موفق به کشف این مکان مرموز شدند. بعد از اکتشاف، معبد پادشاه توت محل تجمع توریست‌های بسیاری شد، ولی سرازیر شدن سیل جمعیت رازهای سیاهی را هم آشکار کرد.

بعد از مدتی، کارنارون و کارتر به دلیل اختلاف بر سر اشیاء پیدا شده مجبور به تعطیل کردن معبد توت‌ عنخ آمون شدند. کارنارون به انگلیس برگشت ولی کمی بعد بیماری مرموزی گریبان او را گرفت. خانواده‌ی کارنارون او را که دچار تب‌های شدید شده بود به قاهره بازگرداند و او بعد از پنج روز کما، در حالیکه فقط ۴۷ سال داشت دار فانی را وداع گفت.

 

عجیب‎تر اینکه سگ شکاری کوچک کارناورن که در انگلستان بود همزمان با مرگ او شروع به پارس‌کردن کرد و به طور ناگهانی جان داد. با مرگ کارنارون تنها بعد از دو ماه پس از کشف معبد توت‌عنخ آمون، نفرین بزرگ معبد به راه افتاد. همه در شوک بودند، چون درستی عبارت هیروگلیف ورودی معبد که می‌گفت “مرگ سراغ کسانی که وارد می‌شوند خواهد آمد” اثبات شده بود.

بعدها پسر کارنارون گفت که زنی ناشناس بعد از مرگ پدرش سراغ او آمده و از او خواسته است که به مزار پدرش نزدیک نشود.

 

بعد از لرد کارنارون، چند باستان‌شناس و توریست دیگر هم که وارد معبد توت‌ عنخ آمون شده بودند با بیماری‌های مرموز جان باختند. پروفسور لافلور، در روز اول ورودش به منطقه چند بار به معبد رفت و شب همان روز در اتاق هتلش فوت کرد. دو دستیار کارتر هم به سرنوشت مشابهی دچار شدند.

در مورد علت این حوادث Accidents مرموز، گفته شده است که ترکیب علم مصریان باستان در مورد زهرها و تمایل پادشاهان برای حفظ اسرارشان نفرین معبد را شکل داده است. در حالیکه محققان در تلاش برای رد نظریه‌ی نفرین بودند چند نفر دیگر هم قربانی آن شدند. دکتر جمال الدین محرز از تکذیب‌کنندگان وجود نفرین، بقایای توت‌عنخ آمون را برای مطالعه بیشتر به آمریکا برد ولی چند هفته بعد در سن ۵۲ سالگی به صورت ناگهانی فوت کرد.

 

در سال ۱۹۸۰، تلویزیون انگلیس شروع به ساختن فیلمی به اسم “نفرین پادشاه توت” کرد ولی در روز اول فیلمبرداری در معبد توت‌ عنخ آمون اتفاق بدی افتاد. بازیگر Actor نقش اول فیلم از بلندی به زمین پرت شد و پایش از ده جا به طرز فجیعی شکست. بازیگر دیگری جایگزین او شد ولی بقیه عوامل فیلم از ادامه‌ی کار سرباز زدند.

داستان‌های مرموز از این قبیل، فرضیه‌ی نفرین را هنوز زنده نگه داشته است. مرگ‌هایی که در پی بازدید از این معبد اتفاق افتاد باعث شد که بعضی‌ها به ادامه‌ی کار آن اعتراض کنند و بگویند که از اول هم نباید کسی وارد آنجا می‌شد. هنوز هم بعد از گذشت سالها، نه کسی توانسته توجیهی برای مرگ‌های مرموز بیاورد و نه فرضیه‌ی نفرین را رد کند.

منبع: rokna.net

مرتبط:

صدای مومیایی مصری پس از ۳۰۰۰ سال

مسیر شیشه ای در کوهستان تیانمن

کسانی که جرأت رفتن روی این پیاده رو شیشه ای را دارند می توانند تجربه یک پرنده را در نظاره کردن خیابان مشهور تونگ تیان که به دلیل ۹۹ پیچ تند خود به «جاده خم شده» (Bending Road) مشهور است داشته باشد.

چین یکی از پهناورترین کشورهای جهان نیز هست و مناظر طبیعی و غیرطبیعی فراوانی دارد که با توجه به این موضوع و فرهنگ غنی و متفاوتی که دارد سالانه میلیون ها گردشگر خارجی را جذب می کند. در این میان برخی از جاذبه های گردشگری این کشور جزو ترسناک ترین ها در نوع خود به شمار می آیند که کوهستان تیانمن یکی از آنهاست.

کوهستان تیانمن، استان هونان

مسئولین گردشگری کشور چین که یک مسیر پیاده روی روی شیشه آن ها را راضی نکرده بود، سومین مسیر پیاده روی روی سطحی کاملا شیشه ای و شفاف را در ارتفاع بسیار بلند در کوهستان تیانمن در استان جنوبی هونان را در تابستان ۲۰۱۶ افتتاح کردند. این جاذبه گردشگری که به «Coiling Dragon Cliff Walk» است شامل ۱٫۵۰۰ متر مسیر راهپیمایی تشکیل شده از شیشه به ضخامت ۶٫۳۵ سانتیمتر است که مانند هاله ی ترسناک دور تا دور یکی از بلند ترین نقاط این کوهستان قرار گرفته است.

کسانی که جرأت رفتن روی این پیاده رو شیشه ای را دارند می توانند تجربه یک پرنده را در نظاره کردن خیابان مشهور تونگ تیان که به دلیل ۹۹ پیچ تند خود به «جاده خم شده» (Bending Road) مشهور است داشته باشد که البته ۱٫۴۰۰ متر پایین تر از این پیاده رو شیشه ای واقع شده است.

 

۲ پیاده رو شیشه ای دیگر در نقاط دیگری از این کوهستان قرار دارند که یکی از آن ها قبلاً طولانی ترین در نوع خود بود و هنوز هم با ۳۰۰ متر ارتفاع بلندترین پیاده رو شیشه ای جهان محسوب می شود. همچنین طولانی ترین تله کابین جهان با طول کلی ۷ کیلومتر که طی مسیر کامل آن نیم ساعت طول می کشد در این منطقه قرار دارد.

مرتبط:

هوآشان چین، خطرناکترین مسیر پیاده روی دنیا

 

کلیسای الکساندر نوسکی در بلغارستان

صوفیه، پایتخت کشور زیبای بلغارستان جاذبه های گردشگری فراوانی دارد و میلیون ها گردشگر بلغارستان را به عنوان مقصد سفرشان انتخاب می کنند. اما اگر بخواهیم تنها یک جاذبه گردشگری صوفیه را به شما معرفی کنیم باید به کلیسای الکساندر نوسکی اشاره کنیم. این کلیسای بزرگ و باعظمت به نماد شهر صوفیه هم تبدیل شده است و خیلی ها صوفیه را با این کلیسا می شناسند.

در این مطلب قصد داریم در مورد تاریخچه کلیسای الکساندر نوسکی صحبت کنیم و شما را با این شاهکار معماری بیشتر آشنا کنیم.

تاریخچه کلیسای الکساندر نوسکی

کلیسای الکساندر نوسکی بزرگ ترین کلیسای ارتدوکس صوفیه و نماد و سمبل پایتخت بلغارستان است. در سرتاسر دنیا صوفیه را با تصویر این کلیسای باعظمت و باشکوه می شناسند و این کلیسا مهم ترین و مشهورترین جاذبه گردشگری این شهر به حساب می آید. این کلیسا با گنبدهای طلایی و باشکوهش یکی از بزرگ ترین کلیساهای منطقه بالکان و نمونه ای بی نظیر از معماری سبک نئوبیزانتین به شمار می رود. کلیسای الکساندر نوسکی درست در مرکز شهر صوفیه و در میدانی به همین نام قرار گرفته است. تلالو و درخشش گنبدهای طلایی این کلیسا از فاصله ای بسیار دور هم نظرها را به خود جلب می کند.

تاریخچه ساخت کلیسای الکساندر نوسکی به رهایی بلغارستان از سلطه امپراتوری عثمانی در سال ۱۸۷۹ برمی گردد. از آنجا که بلغارستان ارتش مقتدری نداشت و روسیه منافعی در منطقه داشت بخش زیادی از این جنگ بین روسیه و عثمانی صورت گرفت. بعد از جنگ روسیه و عثمانی در سال ۱۸۷۸-۱۸۷۹ مردم بلغارستان که از استقلال و آزادی کشورشان بسیار خوشحال بودند تصمیم گرفتند با ساخت بنایی باشکوه یاد و خاطره سربازان بلغاری و روسی را گرامی بدارند.

 

به همین دلیل تصمیم گرفته شد تا کلیسای جامع باشکوهی در شهر صوفیه ساخته شود و یادبودی از گذشت و فداکاری در راه آزادی بلغارستان باشد. ساخت کلیسای الکساندر نوسکی حدود ۳۰ سال طول کشید و جنگی که در آن زمان به وجود آمد افتتاح کلیسا را ۱۲ سال دیگر هم به تعویق انداخت. سرانجام کلیسای الکساندر نوسکی در سال ۱۹۲۴ رسما افتتاح شد. متاسفانه در جریان جنگ جهانی دوم و در طول بمباران صوفیه این کلیسای زیبا به سختی آسیب دید و بخش هایی از آن تخریب شد که بعد از جنگ بازسازی و مرمت شد.

دلیل نامگذاری کلیسای الکساندر نوسکی چیست؟

الکساندر نوسکی در واقع نام شاهزاده ای است که در قرن سیزدهم زندگی می کرده است. این شخص در مبارزات و جنگ های زیادی شرکت کرد و شهامت و شجاعت زیادی داشت و بعدها توسط کلیسا به عنوان شخصی مقدس اعلام شد. الکساندر نوسکی شخص مورد علاقه امپراتوری الکساندر دوم روسیه بود که بعد از آزادی بلغارستان تا مدتی بر این کشور حکمرانی می کرد. همین امپراتور بود که تصمیم گرفت نام کلیسا را به الکساندر نوسکی نامگذاری کند تا ادای احترام و قدردانی از این شخصیت باشد.

معماری کلیسای الکساندر نوسکی

کلیسای الکساندر نوسکی به سبک نئو بیزانتین ساخته شده و نمونه ای از سبک کلیساهای روسی در قرن نوزدهم است. بسیاری از بهترین هنرمندان بلغاری و روسی در ساخت این کلیسا مشارکت کرده اند و از بهترین و گران قیمت ترین مصالح در ساخت آن استفاده شده است. کلیسای الکساندر نوسکی ۵ گنبد دارد که با طرح نقشه کشی یونانی ساخته شده اند. بزرگ ترین گنبد با ارتفاع ۴۵ متر در وسط قرار گرفته و اطرافش را ۴ گنبد دیگر که کوچک تر هستند فراگرفته اند. برج ناقوس ۵۳ متری کلیسا دارای ۱۲ ناقوس بزرگ است که بزرگ ترینشان ۱۲ تن وزن دارد. هر روز ساعت ۵ بعدازظهر این ناقوس ها به صدا درمی آیند و صدای آن ها را از فاصله ای بسیار دور هم می توانید بشنوید.

داخل کلیسا با سنگ مرمرهای ایتالیایی و چلچراغ های باشکوه برنجی تزئین شده است. کلیسای جامع الکساندر نوسکی گنجایش ۵۰۰۰ نفر را دارد و در مساحتی بالغ بر ۳۰۰۰ متر مربع ساخته شده است. از بیرون و به ویژه از فاصله دور که کلیسای الکساندر نوسکی را می بینید قبل از هرچیز گنبدهای طلایی اش خودنمایی می کند. در واقع ۷۰۰ متر مربع از گنبدهای کلیسا با لایه نازکی از طلا پوشانده شده اند. به همین دلیل گنبدهای طلایی کلیسا را از پنجره هواپیما، از کوه ویتوشا و همین طور از اکثر خیابان های شهر و دو رو اطراف می توانید ببینید.

داخل کلیسا موزه ای کوچک وجود دارد که در واقع، بخشی از موره هنر ملی بلغارستان است. مسئولین کلیسا ادعا می کنند که بزرگ ترین مجموعه اشیاء و نمادهای ارتدوکسی در اروپا در این موزه نگهداری می شود.

کلیسای الکساندر نوسکی

حقایق جالب در مورد کلیسای الکساندر نوسکی

– هنگامی که فونداسیون و پایه های کلیسا ساخته می شود جعبه ای فلزی حاوی اسامی اعضای دولت در زیر کلیسا مدفون شد.

– کلیسای الکساندر نوسکی ۱۲ ناقوس دارد که همگی در مسکو ساخته شده اند و بعد به صوفیه منتقل شده اند. بزرگ ترین ناقوس این کلیسا ۱۲ تن وزن دارد و وزن کوچک ترین ناقوس هم تنها ۱۰ کیلوگرم است.

– گنبدهای اصلی کلیسا از روکش طلا ساخته شده اند.

– برای ساخت و تزئین نمای داخلی کلیسا از مصالح گرانقیمتی مثل سنگ مرمر ایتالیایی، عقیق برزیلی، رخام گچی هندی استفاده شده و چلچراغ های باشکوه و بزرگ کلیسا هم از مونیخ به این مکان آورده شده اند.

– در قسمت زیرزمین کلیسا، موزه کوچکی وجود دارد که به نمایش آثار مسیحی اختصاص دارد. در این موزه می توانید مجموعه ای منحصربفرد از روند تحول هنر مذهبی بلغارستان را تماشا کنید.

جاذبه های گردشگری نزدیک کلیسا

کلیسای الکساندر نوسکی در مجاورت کلیسای سنت صوفیه قرار دارد که نام شهر صوفیه برگرفته از نام همین کلیساست؛ بنابراین می توانید در یک روز از هردو کلیسا بازدید کنید. از جمله سایر جاذبه های گردشگری قابل توجه که در همان حوالی قرار دارند می توان به بنای سرباز گمنام، آکادمی علوم بلغارستان، گالری ملی هنر خارجی، آکادمی هنر ملی، پارلمان بلغارستان، سالن اپرا و باله صوفیه و پارکی بسیار سرسبز و زیبا اشاره کرد.

طاق شاه عباسی _نازکترین سد جهان در ایران

کمتر کسی پیدا می شود که از جاذبه های تاریخی یزد شنیده باشد و نام طاق شاه عباسی به گوشش نخورده باشد. بنایی که شاید دیدنی ترین اثر تاریخی طبس به شمار بیاید و یکی از جاذبه های فراموش نشدنی استان یزد که چندین لقب تکرار نشدنی را همراه خود دارد.

طاق شاه عباسی پر رکوردترین بنای تاریخی ایران است! سدی با ۶۰متر ارتفاع که نه تنها لقب قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین سد قوسی جهان را با خود یدک می کشد، بلکه به مدت ۵۵۰ سال هم به عنوان بلندترین سد در جهان شناخته می شد. اما سد شاه عباسی یک لقب دیگر هم دارد که هنوز هیچ سدی موفق به تصاحب آن نشده است: نازکترین سد جهان که به خاطر عرض تاج  یک متری اش به این نام شناخته می شود.

برای دیدن طاق شاه عباسی که به سد شاه عباسی هم معروف است، باید به روستای ۷۰۰ ساله خرو و در فاصله ‪۲۷‬ کیلومتری شهر طبس سفر کنید. جایی در نزدیکی چشمه آب گرم مرتضی علی (ع) که قبلا درباره اش مفصل نوشته ایم.

بالاتر از این چشمه، دره تنگی وجود دارد که در آن طاق شاه عباسی بنا شده است. قدمت این طاق را به دوره صفویه نسبت می دهند و معتقدند که سنگ نگاره‌های بزکوهی که بر آن حک شده اند، نمادی از درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت است. عده ای هم این بزها را نمادی از فرشتگانی می دانند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیواره‌های طاق دعا می کنند.

اگر گذارتان به طبس و روستای خرو افتاد، بعد از تماشای این سد جالب و شگفت انگیز حتما سری هم به چشمه دیدنی مرتضی علی بزنید که برگ های جدیدی برای غافلگیری شما رو خواهد کرد!

این چشمه در آن واحد دو بخش سرد و گرم دارد که به موازات یکدیگر جریان پیدا می کنند. به این معنی که یک سمت چشمه سرد و سمت دیگر آن گرم است و شما با قدم زدن در آن می توانید یک پای خود را در آب سرد چشمه فرو کنید و پای دیگرتان را در آب گرم آن!

 

دلیل این اتفاق آن است که آب گرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه می ریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد می کند که گاهی به ۱۰درجه هم می رسد! غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در كف رودخانه باعث می‌شود که این آب ها تا مسافت حدود سیصد متری بستر رودخانه هم پیش بروند در حالی که به طور کامل با هم مخلوط نشده اند و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند! به این ترتیب می بینید که در یك طرف رودخانه آب سرد و در طرف دیگر آب گرم جریان دارد.

 

برای رسیدن به آبگرم مرتضی علی باید از شهر طبس بگذرید و بعد، حدود پنج كیلومتر را با پای پیاده طی کنید كه بیشتر این مسیر از داخل آب می گذرد. در طول راه، دیواره‌های بلند دره مانندی در دو طرف همراهی تان می کنند که روی آنها حفره‌های کوچک و بزرگ با نظم خاصی قرار گرفته اند. بعضی از این حفره ها، چشمه های جوشان آب هستند که بزرگترین شان به حمام مرتضی علی معروف شده‌ است.

منبع: yjc.ir

آشنایی با برج کاشانه بسطام

برج کاشانه بسطام برج بلند و زیبایی در جنوب شهر بسطام و در شمال شهرستان شاهرود و جنوب خاوری مسجد جامع بسطام است.

برج کاشانه بسطام از بناهای تاریخی قرن هفتم و هشتم هجری است که تاریخ بنای برج کاشانه بر اساس کتیبه سر در ورودی، سال ۷۰۰ قمری است.

گفتنی است ارتفاع این برج ۲۰ متر است و در بالای برج نوشته‌ای به خط کوفی دیده می‌شود که در آن نام الجایتو ثبت شده است و ارتفاع برج کاشانه از درون ۲۴ متر و از بیرون نزدیک به ۲۰ متر است و شکل خارجی آن چند ضلعی منتظم سی ضلعی است.

در بالای برج کاشانه دو حاشیه از آجرهای بزرگ وجود دارد که روی آن مطالبی نوشته شده که در ضلع جنوب غربی این برج روی یک آجر کلمه بسم الله الرحمن الرحیم با خط ثلث بسیار زیبایی دیده می‌شود.

برخی از شرق‌شناسان از جمله آندره گدار بر این گمان است که این بنا از آثار غازان‌خان مغول و نام اصلی آن غازانه بوده که به مرور زمان و بدون توجه به اصل آن کاشانه نامیده شده است.

در دوره‌های بعد از اسلام، از این برج برای دیده‌بانی بسطام استفاده می‌شد و با توجه به اسلوب ساختمان و عوامل دیگر، این بنا به رصدخانه بسیار شبیه به نظر می رسد.

ساختمان برج کاشانه که نمای خارجی آن دارای جلوه و شکوه خاصی است از بناهای درخور اهمیت خطه قومس بوده و نمای خارجی آن نیز دارای جلوه و شکوه خاصی است و برج کاشانه در سال ۱۳۱۰ به شماره ۶۹ در فهرست آثار تاریخى به ثبت رسیده است.

مرتبط:

دلگرمی‌های خانه امیراعظم شاهرود/ خروج از فهرست ملی «هرگز»