کدام موزه حفظ محیط زیست را ترویج می‌کند؟

محیط زیست اطراف ما همان جایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم؛ انسان نیز مانند سایر موجودات در چرخه محیط زیست قرار گرفته است.

محیط زیست اطراف ما همان جایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم؛ در اصل انسان نیز مانند سایر موجودات در چرخه محیط زیست قرار گرفته و خواهی نخواهی از اتفاقات رخ داده در این محیط و تغییرات ناشی از آن‌ها متأثر می‌شود.

البته ما در اکثر مواقع غافل از تأثیر وضعیت محیط زیست بر کیفیت زندگیمان، به صورت ناخواسته تغییرات نامناسبی در چرخه محیط زیست ایجاد می‌کنیم که اغلب مواقع تبعات جبران‌ناپذیری دارند. شاید به همین خاطر است که در سال‌های اخیر کارشناسان تلاش کرده‌اند بیش از پیش در خصوص نحوه برخورد مناسب با محیط زیست به ما هشدار بدهند و موزه‌ها نقش بسزایی در آشنایی بیش از پیش ما با محیط زیست اطرافمان دارند.

نحوه کنترل دمای کدام موزه با فرآیند تنظیم دمای بدن انسان شباهت دارد؟

 

یکی از موزه‌هایی که با هدف آشنایی هرچه بیشتر ما با محیط زیست تأسیس شده است، با نام موزه بیوسفر یا محیط زیست شناخته می‌شود. این موزه که در مونترال کانادا قرار گرفته، تنها موزه محیط زیست در آمریکای شمالی است و نحوه کنترل دمای داخلی آن و سیستم سایه آفتاب ساز بنایش منعکس کننده همان فرآیند‌های زیستی است که بدن انسان برای حفظ دمای داخلی خود به آن‌ها متکی است.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

معرفی برخی غذا‌های لذیذ در ناحیه دریای سیاه ترکیه

ناحیه دریای سیاه که در بین ترک‌های استانبول به Karadeniz Bölgesi معروف است یکی از ۷ ناحیه در ترکیه محسوب می‌شود و غذاهای لذیذ بی‌شماری دارد.

غذا‌های متفاوت و لذیذی را می‌توان در میان اقوام و کشور‌های مختلف یافت که سبک طبخ و مزه‌ای خاص دارند. یکی از نواحی که غذا‌های خاص و معروفی دارد منطقه دریای سیاه واقع در ترکیه است.

معرفی ناحیه دریای سیاه

ناحیه دریای سیاه که در بین ترک‌های استانبول به Karadeniz Bölgesi معروف است، یکی از ۷ ناحیه در ترکیه محسوب می‌شود که در بخش شمالی این کشور کشیده شده‌ است.

ناحیه دریای سیاه از غرب به ناحیه مرمره، از شمال به دریای سیاه، از جنوب به ناحیه آناتولی مرکزی، جنوب‌شرقی به ناحیه آناتولی شرقی و از شمال‌شرق به گرجستان محدود می‌شود.

جمعیت ناحیه دریای سیاه بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی ۸،۴۳۹،۲۱۳ نفر شمارش شده‌بود که ۴،۱۳۷،۱۶۶ نفر در شهر و ۴،۳۰۱،۷۴۷ نفر در روستا‌ها زندگی می‌کنند.

غذاهای لذیذ ناحیه دریای سیاه

در این ناحیه زیبا غذا‌ها و خوراکی‌های لذیذی یافت می‌شود که در ادامه به معرفی برخی از آن‌ها می‌پردازیم؛

موهلاما (Muhlama)

همیشه در زمان پخت یک غذا با ترکیب مخلفاتی مثل ذرت، کره و پنیر اتفاقات خوبی رخ می‌دهد. موهلاما که با نام‌های کویماک (kuymak) و یا ترابزون (Trabzon) هم شناخته می‌شود، در اصل خوراکی است که با استفاده فراوان از کره معروف منطقه دریای سیاه و همینطور همراه با آرد ذرت تهیه می‌شود تا حالت غلیظ و کش داری پیدا کند.

این پیش غذای خوشمزه و البته به شدت شکم سیر کن معمولاً با نان و یک قاشق سرو می‌شود تا بتوانید رشته‌های غیر قابل کنترلی که با هر بار حمله به بشقاب از دهانتان سرازیر می‌شود را جمع کنید.

هامسی (Hamsi)

هامسی (Hamsi) غذایی است که برای شام، ناهار و حتی صبحانه هم سرو می‌شود. به مانند اکثر تمدن‌های زندگی در کنار آب، بخشندگی دریای سیاه نقشی پر رنگ در آشپزخانه غذا‌های این منطقه دارد. این موضوع در مورد کارایی فراوان ماهی آنچُوی هم صادق است.

می‌توانید این ماهی را کباب کنید که یک بشقاب ساده و سبک از آب در می‌آید و فقط با چند قطره لیمو قابل خوردن می‌شود.

فندق

از هر کسی بپرسید به شما خواهد گفت که ۷۰ الی ۸۰ درصد از ذخایر فندق‌های جهان از کشور ترکیه تامین می‌شود.

پس این احتمال وجود دارد که از نان تست آغشته به شکلات صبحانه نوتلا گرفته تا لیوان بلند کافه لاته فندقی که ظهر دیروز در حال نوش جان کردن از دستتان افتاد، به یکی از مزارع کشت و زرع فندق در نزدیکی دریای سیاه برسید.

تصور کنید طعم این فندق را به صورت تازه و از دستان یکی از کشاورزانی که به صورت خانوادگی مزرعه کشت فندقش را می‌گرداند، بگیرید و امتحان کنید.

بورِک (Börek)

بورِک (Börek) یک طعم دهنده سنتی است. البته بهتر است این جمله را به هیچ عنوان به مردمان لاز که گروهی از ساکنان منطقه دریای سیاه هستند، نگویید؛ چرا که ممکن است این محصولشان که دست بر قضا با سختی‌های بسیاری تهیه می‌شود را به شما ندهند. به مانند باقلوا، لاز بورِیی هم با صد‌ها لایه ورقه ورقه شده از خمیر فیلوی خوابانده شده در شربت شیرین به دست می‌آید.

سپس مثل ساندویچ مابین دو لایه ضخیمی از کاستارد که آن هم از شیره شیرینی از لبنیات مزارع منطقه دریای سیاه بدست آمده، قرار داده می‌شود.

عسل بلک هایو (Black Hive)

در سرتاسر جهان اکثر عسل‌ها از زنبور‌هایی بدست می‌آیند که با استفاده از شربتی خاص تغذیه شده اند تا بهره وری بیشتری داشته باشند. عسل کاراکووان (Karakovan) یا به زبان دیگر همان بلک هایو، نه برای کمیت بلکه به هدف کیفیت ساخته می‌شود.

نام این عسل از تنه درختان توخالی شده‌ گرفته شده که نقش پناهگاه را برای کندوی عسل ایفا می‌کنند و آن را از تیر رس نور و دخالت دست زنبوردار‌ها حفظ می‌کنند.

این زنبور‌ها به حال طبیعی خودشان باقی می‌مانند. حالا باید در میان گونه‌های مختلف گل‌های موجود در دریای سیاه برای خودشان به دنبال غذا بگردند. تنوعی که در اثر چنین روندی در رژیم غذایی این زنبور‌ها به وجود می‌آید، منجر به ساخت مرکبی از عسل می‌شود که فوق العاده دلچسب بوده و در هیچ کجای دنیا نظیر آن پیدا نخواهد شد.

سیرون (Siron)

توصیف این غذای دوست داشتنی کار چندان ساده‌ای نیست؛ نه به دلیل طعم منحصر به فرد و یا شکل و شمایلی که دارد بلکه نام‌های پر تعدادی مثل زیرون (ziron)، سیلور (silor)، سیرِئون (sireron) و سیرین (sırın) که بر روی این غذا گذاشته شده، علت این موضوع است. عده‌ای این غذا را با مانتی (mantı) مقایسه می‌کنند که از جهاتی شبیه به راویولی (ravioli) است؛ اما در واقعیت طعمش خیلی بیشتر شبیه به پودینگ‌های میوه‌ای است. در حالی که مانتی مثل دلمه به شکل کیسه بسته بندی می‌شود، سیرون‌ها را لوله می‌کنند، برش می‌دهند و سپس مارپیچ مانند مرتب می‌کنند تا پخته شود. همین است که نتیجه کار شباهت بسیاری به لازانیا پیدا می‌کند. روی این غذا را با ماست و کره قهوه‌ای (کره‌ای که روی حرارت قرار می‌دهند تا آبش بخار شده و به رنگ طلایی درآید) و با فلفل تزیین می‌کنند. به جرات می‌توان گفت که سیرون یکی از غذا‌های بی اندازه خوشمزه است.

پیده (Pide)

کافیست از پنج شهروند ترک بپرسید که کدام استان بهترین تیم فوتبال و یا کدامیک بهترین نان‌های سیمیت (simit) را دارد، شک نکنید که تک تکشان دم از محل زندگی خودشان می‌زنند و آن را به شما معرفی می‌کنند.

اما اگر بپرسید که کجا می‌توان بهترین پیده را پیدا کرد، مطمئن باشید که سر این یک مورد با شما بحث نخواهند کرد. خلاصه سر این مورد هیچکدام توان رقابت با منطقه دریای سیاه را نخواهند داشت.

پیده که رقیب سر سخت برای پیتزا است، در سرتاسر منطقه دریای سیاه با یک لایه رویی پر و پیمان از کره و تخم مرغ نیم پز آرسته می‌شود و هر دو با هم تشکیل یک سس در حال شره کردن را می‌دهند.

این غذا را می‌توانید با نام کاپالی (kapalı) سفارش دهید و خواهید دید که قسمت بالایی پوسته را درست مانند پیتزا‌های کالزونه (calzone) جمع می‌کنند.

نان ذرت

برای دو چندان شدن لذت میل کردن عسل‌هایی که در بالا برای شما معرفی کردیم، کافی است آن‌ها را بر روی برشی گرم و تازه از نان‌های ذرت که میسیر اِکمِک (mısır ekmek) نامیده می‌شوند، ریخته و نوش جان کنید.

نان زینت دهنده تمامی میز و سفره‌های کل کشور ترکیه است، اما نان روی میز در منطقه دریای سیاه یعنی تکه‌های ترد و تازه‌ای از نان‌های ذرت.

دو تکه از این نان‌های حاوی نشاسته، کامل‌ترین جفت برای در آغوش گرفتن کره محلی خواهند بود. چنین نانی در سرتاسر کشور ترکیه به کیفیت بالا و مزه بی نظیرش شهرت بسیاری دارد.

گُوِچته کورو فاسولیه (Güveçte kuru fasulye)

بر خلاف روش پخت شهر‌های آسیایی، در کشور ترکیه این غذا را به شکل سوپ و همراه با مخلفاتی ساده مثل لوبیا سفید و آبگوشت گوجه فرنگی می‌پزند. نسخه دریای سیاه آن شامل یک ظرف خوراک پزی حاوی گوشت گاو و یک عالمه کره می‌شود.

نتیجه یک خورشت دلچسب و آبدار از آب در می‌آید که به قدری غلیظ خواهد شد که فقط باید با تکه‌ای از نان آن را یکجا لقمه کرد. خلاصه اصلا جای تعجب ندارد که چرا تعداد زیادی از غذاخوری‌ها برای سرو این لوبیا‌های فروتن برپا شده اند.

کاله (Kale)

احتمالاً غذایی به نام یاپراک سارما (yaprak sarma) که برگ‌های پر شده انگور هستند را در جا‌های دیگری از کشور ترکیه امتحان کرده باشید، اما احتمالا از شنیدن این واقعیت که کاله در منطقه دریای سیاه یک غذای متفاوت پر از ادویه‌های معطر و خوش طعم است متعجب خواهید شد.

کاله اصلاً شباهتی به غذا‌هایی که در آمریکا به اسم غذای سلامت سرو می‌شوند، ندارد و در مورد قدمت آن باید گفت که سرآشپز‌های این منطقه از گذشته‌های خیلی خیلی دور به پختن آن مشغول بوده اند.

نکته جالب دیگر اینکه برگ‌های سبز رنگ و دلچسب این غذا در هوای خنک و مرطوب همین منطقه پرورش داده می‌شوند. خورشت کارالاهانا چورباسی (karalahana corbasi) گزینه مشابهی است که با لوبیا‌های سفید و کلی فلفل قرمز آماده می‌شود.

چای

بعید است که در کوچه و پس کوچه‌های ترکیه قدم بزنید و مردم محلی را در حال چشیدن استکان‌های لاله‌ای شکل چای به رنگ کهربایی که در حال دود کردن است، نبینید.

خود چایکور (Çaykur) که عظیم‌ترین تولید کننده چای در اینجاست، یک چایخانه به نام چای باهچِسی (çay bahçesi) را در اختیار دارد که به روی چشم اندازی از باغ چای قرار گرفته است. در اینجا نه تنها می‌توانید هر نوع چایی را از هر جا که خواستید امتحان کنید، بلکه می‌توانید چای سبز و دیگر اقلام متنوع گیاهی را نیز به قیمت عمده خریداری نمایید.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

زیستگاه‌هایی که در فیلم‌ها جاودانی شدند

مناطق و طبیعت‌هایی که فیلم‌برداری آثار سینمایی مشهور در آنها انجام گرفته، امروز از جذابیت‌های گردشگری محسوب می‌شوند و در برخی موارد حتی تورهای ویژه‌ای برای بازدید از این محل‌ها راه‌اندازی شده است.

ساحل (۲۰۰۰)

فیلم “ساحل” به کارگردانی دنی بویل و نقش‌آفرینی لئوناردو دی‌کاپریو داستان دانشجویی ۲۴ ساله به نام ریچارد فیشر را روایت می‌کند که در تایلند در جستجوی ساحلی رویایی و اسرارآمیز است. فیلمبرداری این اثر در مجمع‌الجزایر “کو پی پی” (Ko Phi Phi) در تایلند انجام گرفته که از سال ۲۰۰۴ به این سو از پارک‌های ملی تایلند محسوب می‌شوند. هر روز قایق‌هایی کوچک گردشگران زیادی را به این ساحل زیبا منتقل می‌کنند.

آواتار (۲۰۰۹)

فیلم علمی‌تخیلی ۳بعدی “آواتار” به کارگردانی جیمز کامرون که در سال ۲۰۰۹ اکران شد، ترکیبی جذاب از دنیایی خیالی و واقعی است. ماجرای این فیلم در یکی از چندین ماه سیاره‌ای می‌گذرد. طبیعت این ماه که پندورا نام دارد به برخی از نقاط طبیعی کره زمین شباهت دارد. صحنه‌هایی از این اثر موفق در یکی از پارک ملی جنگلی واقع در شمال چین به نام “جانگ‌جیاجیه” فیلمبرداری شده که صخره‌هایی خیره‌کننده دارد.

هری پاتر (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱)

بخش‌هایی از مجموعه فیلم‌های هری پاتر که در آن‌ها “قطار سریع‌السیر هاگوارتز” در حرکت است، در طبعیت زیبای اسکاتلند فیلمبرداری شده است. دوستداران هری پاتر می‌توانند در قطار بخار “جاکوبیت” که مسیری را در غرب اسکاتلند پشت سر می‌گذارد، سفر کرده و به این ترتیب فضایی چون فیلم‌های هری پاتر را تجربه کنند.

قهرمان محلی (۱۹۸۳)

انستیتوی فیلم بریتانیا در سال ۱۹۹۹ نام “قهرمان محلی” را در فهرست بهترین فیلم‌های بریتانیایی ثبت کرد. این فیلم کمدی که در آن برت لنکستر بازیگری کرده، در یکی از سواحل غرب اسکاتلند فیلمبرداری شده است. شهر ساحلی پنان (Pennan) که در این فیلم “فرنس” (Ferness) نام دارد، امروزه به خاطر “نقش‌آفرینی” در این اثر سینمایی از شهرتی جهانی برخوردار است.

ارباب حلقه‌ها (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳)

پیتر جکسون، کارگردان مجموعه فیلم‌های “ارباب حلقه‌ها” زادگاهش نیوزیلند را به عنوان محل فیلمبرداری دنیایی تخیلی که در این اثر سینمایی به تصویر کشیده می‌شود، انتخاب کرد. مناطق و طبیعت‌هایی که فیلمبرداری “ارباب حلقه‌ها” در آن انجام گرفته، امروز از جذابیت‌های گردشگری نیوزیلند محسوب می‌شود و هر سال شمار زیادی از طرفداران این ماجرای تخیلی را جذب می‌کند.

خارج از آفریقا (۱۹۸۵)

صحنه‌های بسیاری از فیلم به یادماندنی “خارج از آفریقا” که در سال ۱۹۸۵ میلادی هفت جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم را به دست آورد، در طبیعت ناب کنیا فیلمبرداری شده است. به ویژه صحنه‌های پرواز هواپیما در این فیلم که بر فراز دره‌ی بزرگ آفریقا است، زیبایی این طبیعت را به بهترین شکل تصویر می‌کند. “خارج از آفریقا” سبب شد که بازار تورهای سافاری یا “وحش‌گشت” در کنیا رونق چشمگیری یابد.

لورنس عربستان (۱۹۶۲)

فیلم تاریخی و فراموش‌نشدنی “لورنس عربستان” به کارگردانی دیوید لین و بازی درخشان پیتر اوتول در سال ۱۹۶۳ هفت جایزه اسکار، از جمله جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را از آن خود کرد. این فیلم تجربه‌های افسری بریتانیایی به نام توماس ادوارد لورنس را در حین جنگ جهانی اول و شورش اعراب در سال‌های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ روایت می‌کند. فیلمبرداری این اثر تاریخی از جمله در منطقه صحرایی “وادی روم” در اردن انجام گرفت.

جنگ ستارگان، اپیزود اول (۱۹۹۹)

صحرای خشک تونس تا کنون در فیلم‌هایی گوناگونی چون “ایندیانا جونز” و “بیمار انگلیسی” به عنوان محل فیلم‌برداری انتخاب شده، اما این صحرا شهرت خود را بیش از همه مدیون فیلم “جنگ ستارگان” است. جرج لوکاس خالق این اثر از جمله یکی از روستاهای صحرایی در تونس به نام “نفطه” را برای فیلمبرداری انتخاب کرد؛ روستایی که امروزه یکی از جذابیت‌های گردشگری این کشور محسوب می‌شود.

دلیجان (۱۹۳۹)

فیلم “دلیجان”، ساخته جان فورد و با بازیگری جان وین، از آثار کلاسیک سینمای وسترن محسوب می‌شود. صحنه‌های پرهیجان این فیلم در طبیعت وحشی و خشک ایالت یوتا در آمریکا فیلمبرداری شده است. این فیلم از جمله نامزد جایزه اسکار برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و همچنین بهترین صحنه‌‌آرایی بود.

هایدی (سال‌های گوناگون)

هایدی را شاید بتوان معروف‌ترین سوئیسی دانست؛ دختربچه‌ای که زادگاه دوست‌داشتنی‌اش در مناطق کوهستانی آلپ را ترک می‌کند تا راهی فرانکفورت شود. هایدی که شخصیتی ادبی است تا کنون دستمایه‌ی فیلمسازان متعددی بوده که ماجراهای او را در قالب آثار سینمایی و سریال‌های تلویزیونی روایت کرده‌اند. سال‌هاست که در سوئیس تورهایی ویژه برگزار می‌شود تا هواداران هایدی بتوانند با فضای زندگی او از نزدیک آشنا شوند.

منبع:دویچه وله

سوغات گرجستان/ در سفر به کشور گرجستان چه سوغات بخریم؟

گرجستان در طی سال های گذشته جایگاه خوبی را بین کشورهای توریستی برای خود پیدا کرده است. به طوری که همه ساله گردشگران فراوانی از  سرتاسر جهان  و ایران  به این کشور سفر می کنند؛ اما در این میان مسئله خرید سوغات دارای اهمیت فراوانی است.  صنایع دستی و “سوغات گرجستان”  نیز مانند تمامی کشورها مرتبط با تاریخ و فرهنگ آن است. پیش از آشنایی با سوغات گرجستان، بدانید که سفر به این کشور  بدون ویزا امکانپذیر است.

آشنایی با گرجستان

گرجستان  کشوری در منطقه قفقاز اوراسیا است.  موقعیت جغرافیایی گرجستان به گونه ای است که آن را در سر حد آسیای غربی و اروپای شرقی قرار داده و از سمت غرب با دریای سیاه  و از شمال با روسیه و از سمت جنوب  با ترکیه   و ارمنستان  و از طرف جنوب شرقی با جمهوری آذربایجان همسایه است. تفلیس پایتخت گرجستان است.  مساحت این کشور  در حدود ۶۹۷۰۰ کیلومتر مربع است. گرجستان کشوری با جمهوری متمرکز، نیمه ریاستی محسوب می شود که حکومتش  از طریق  دموکراسی نیابتی انتخاب می گردد. مردم بومی گرجستان پیرو مسیح، ارتدکس و پیرو کلیسای  ارتدکس گرجی  هستند. زبان رسمی گرجستانی ها گرجی است. زبان نوشتاری نیز با الفبای گرجی که جزو چهارده الفبای موجود جهان  است، مورد استفاده قرار می گیرد.

سوغات گرجستان چیست؟

پنیر گرجستان

سوغات گرجستان/ در سفر به کشور گرجستان چه سوغاتی بخریم؟

تولید پنیر در کشور گرجستان به سال ها پیش باز می گردد  و به عنوان یکی از سوغات معروف این کشور شناخته شده است. پنیر گرجستان را می توان در انواع فروشگاه های مختلف  پیدا کرد؛ ولی توصیه ما به شما مراجعه به فروشگاه های مخصوص پنیر جهت خرید بهترین نوع پنیر است. پنیر مرغوب دارای طعم و عطری منحصر به فرد است. معروف ترین پنیر  گرجستان پنیر دودی است که پیشنهاد می شود حتما در سفر خود آن را تهیه کنید.

چورچخلا

سوغات گرجستان/ در سفر به کشور گرجستان چه سوغاتی بخریم؟

چورچخلا یک غذای سنتی گرجستانی محسوب می شود. این خوراکی خوشمزه از گردو تهیه شده و از رشته های باریک  آویزان می گردد و در آخر نیز در آب انگور غلیظ غلط داده می شود. چورچخلا می تواند از میوه های دیگری  مانند آلو، هلو و سیب هم درست شود.  این دسرها بسیار خوشمزه، مقوی و سالم هستند و می توان انواع مختلف آن را در فروشگاه های گرجستان تهیه نمود.

چاچا گرجستان

چاچا یک نوشیدنی معروف گرجستانی است  که به علت شهرت فراوانی که دارد به کشورهای مختلفی صادر می شود. چاچا را نیز می توان در فروشگاه های این کشور به آسانی تهیه کرد.

ادویه گرجستان

سوغات گرجستان/ در سفر به کشور گرجستان چه سوغاتی بخریم؟

ادویه های گرجستان نیز بسیار معروف هستند و گردشگران زیادی آن ها را به عنوان سوغاتی خریداری می کنند. شما نیز می توانید در سفر خود به گرجستان ادویه جات را مانند یک سوغات  برای دوستانتان خریداری کنید.

جواهرات گرجستان

سوغات گرجستان/ در سفر به کشور گرجستان چه سوغاتی بخریم؟

ساخت جواهر و زیورآلات از هنرهای هنرمندان گرجستانی ها است که نشان از فرهنگ و سنت این کشور دارد. برای مسافران انتخاب جواهرات به عنوان سوغات گرجستان می تواند گزینه ای جالب و مناسب باشد. بهترین  جواهرات را نیز بهتر است از بازار تفلیس خریداری کنید. انواع مختلفی از زیورآلات و جواهرات در این بازار وجود دارد که می تواند سلیقه و نیاز هر بیننده ای را به خود جلب کند.

پارچه و رومیزی گرجستانی به عنوان سوغاتی

سوغات گرجستان/ در سفر به کشور گرجستان چه سوغاتی بخریم؟

پارچه های متنوع با طرح های جذاب بیانگر فرهنگ و هنر این کشور هستند. شما نیز در سفر می توانید پارچه ها و  رومیزی های باب میل خود را تهیه کنید.

روسری های پشمی و دست بافت

روسری ها و دست بافت های گرجستان نیز در ابعاد و طرح های متنوع  می تواند انتخاب خوبی جهت خرید به عنوان سوغاتی باشد.

امیدواریم با سفر به گرجستان لحظاتی ناب و به یادماندنی برای خود رقم بزنید. هم چنین بتوانید بهترین و مناسب ترین سوغات گرجستان را برای عزیزان و دوستان خود خریداری کنید و یادگاری های خاصی برایشان تهیه کنید. فرقی نمی کند سوغات انتخابی شما مواد خوراکی یا صنایع دستی گرجستان باشد، تنها چیزی که مهم است توجه شما  و به یاد داشتن عزیزانتان است. همچنین می توانید برای آشنایی با سوغات شهرهای مختلف ایران مانند استان فارس، شهر تبریز، گلستان، البرز، کرمانشاه ، بوشهر و… به مقالات مرتبط به آنان مراجعه کنید.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

موزه‌ای که فرهنگ ایران و آذربایجان را نشان می‌دهد

برادران سرابی اقدم تلاش کردند در موزه‌ای خاص قدمت و فرهنگ آذربایجان و ایران را به رخ جهانیان بکشند.

 برادران سرابی اقدم که دستی بر آتش هنر‌های پیکرتراشی و مجسمه سازی دارند، از ۳۰سال قبل تا به امروز تلاش کردند با گردآوری اشیای کمتر دیده شده، قدمت و فرهنگ آذربایجان و ایران را به رخ جهانیان بکشند.

موزه‌ای که قدمت و فرهنگ ایران و آذربایجان را نشان می‌دهد

امروز هر آنچه این دو برادر گردآوری کردند، در خانه‌ای قدیمی که در خیابان راست کوچه شهر تبریز و در همسایگی «خانه مشروطیت» قرار گرفته، به نمایش درآمده است.

موزه‌ای که قدمت و فرهنگ ایران و آذربایجان را نشان می‌دهد

این خانه قدیمی محل نگهداری مجموعه‌هایی از جنگ افزار‌های قدیمی، پست و تلگراف، طب قدیم، آب، لوازم التحریر، چاپ، قفل، کارت پستال، کشاورزی، نجاری، دوران گذار ایران به تجدد، دوران مشروطیت، پنجره، کلاه و مجموعه جالبی از فانوس‌های قدیمی ایران و جهان است.

موزه‌ای که قدمت و فرهنگ ایران و آذربایجان را نشان می‌دهد

شایان ذکر است، کتابخانه موزه برادران سرابی اقدم دربرگیرنده تعداد زیادی از اسناد و کتاب‌های ایرانی و خارجی است. زیرا برادران سرابی اقدم علاوه بر تلاش برای گردآوری اشیای کمتر دیده شده، در مورد خاستگاه، تاریخچه و کاربرد آن‌ها نیز تحقیق و مطالعه می‌کنند.

موزه‌ای که قدمت و فرهنگ ایران و آذربایجان را نشان می‌دهد

گفتنی است، موزه سرابی اقدم یکی از جذاب‌ترین موزه‌های شهر تبریز است که به نظر می‌رسد حتما باید برای یک بار هم که شده آن را ببینید.

موضوع:باشگاه خبرنگاران جوان

موزه‌ای که قدمت و فرهنگ ایران و آذربایجان را نشان می‌دهد

 

حکایت باغی خشک که میوه های سنگی دارد/ درویش خان راز باغ را با خود برد

باغ سنگی سیرجان که تنه درختانش خشکیده و به جای میوه از شاخه درختانش سنگهای کوچک و بزرگ آویزان است حکایت غریبی است از مردی که در مقابل سختیهای روزگار یکی از زیباترین موزه های هنر انتزاعی را در میانه بیابان برپا کرد.

کرمان سرزمینی مملو از زیبایی و تحیر است از بناهای تاریخی و گنبد جبلیه اش که با شیر شتر ساخته شده تا افسانه کرم شب تاب قلعه دخترش از گرمترین نقطه زمینش تا حکایت خانه های سنگیش که در دل کوههای میمند کنده شد و از دهکده زیبای کوتوله های شهداد تا شهر دقیانوس در کرانه رودخانه هلیلی رود اما حکایت باغی بزرگ که درختان چوبیش میوه هایی از سنگ داده اند و این روزها به سوژه عکاسان و گردشگران تبدیل شده است حکایتی شندینی تر است.

در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان در جاده سیرجان – بافت دهستانی است به نام بلورد و روستایی میاندو آب نام.

این روستا نه به دلیل زیبایی هایش شهرت دارد و نه به محصولات کشاورزیش این روستا به دلیل وجود یک باغ عجیب شهیر شده است.

باغی شش گوش با صدها درخت بارور اما این باغ با سیار باغها بسیار متفاوت است و نه نیاز به آب دارد و نه آفتاب اما سالهاست درختانش سربلند ایستاده اند و ایستادگیشان را مدیون پیر مردی کر و لال هستند که تک تک آنها را با دستانش و در سکوت و بهت روستائیان و گردشگران کاشت.

حکایت یک باغ عجیب که درختانش میوه سنگی می دهند

درختان این باغ تشکیل شده اند از تنه های درختان خشکیده و سنگهایی که از شاخ و برگ درختان آویزان است.

داستان این باغ از آنجا آغاز شد که درویش خان اسفندیاری که از زمین داران سیرجان محسوب می شد در سال ۱۳۴۰ پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی میزان قابل توجهی از زمینهای خود را از دست داد و در نهایت به دلیل عدم آبیاری زمینهای بارورش که سالها برای آبادی آنها تلاش کرده بود جلوی چشمانش خشک شد.

blank

درویش خان که این ظلم را بار سنگینی بر دوش خود و خانواده اش می دید پریشان شد و در صحرای مجاور یکی از باغهایش که پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی کاملا خشک شده بود چادر زد.

شایعات متفاوت از انگیزه باغبان باغ سنگی

پس از آن اقدام به ایجاد این باغ کرد اما اینکه دلیل اصلی ایجاد این باغ چه بوده است حکایتهای مختلفی دارد اما به دلیل کر و لال بودن درویش خان هیچ گاه راز احداث این باغ مشخص نشده است.

نکته عجیب اینکه در برخی موارد تنه های درختان خشک شده و سنگهای عظیمی که به آنها اویزان شده است آنقدر بزرگ است که مشخص نیست این مرد چگونه از پس احداث باغ سنگی برآمده است.

در سال ۱۳۵۵ پرویز کیمیاوی بعد از بازدید از این باغ شگفت انگیز تصمیم گرفت که فیلمی از زندگی خان بسازد که در آن درویش خان و خانواده اش نقشهای اصلی را ایفا می کردند این فیلم توانست جایزه های بسیاری را در جشنواره های داخلی و خارجی از جمله جشنواره خرس نقره ای فیلم برلین را کسب کند.

blank

در این فیلم نشان داده شده است که پس از خشک شدن باغهای درویش خان، وی در چادری نیمه شب درحال استراحت بوده که خواب باغی را می بیند از سنگ، پس از آنکه از خواب بیدار می شود به جستجوی سنگها می رود و در بستر رودخانه و کوه نزدیک به باغش سنگهای سوراخ شده ای را می یابد و آنها را با طی چندین کیلومتر راه به محل احداث باغ می آورد و از تنه درختان آویزان می کند.

از خواب نما شدن تا اعتراض به خشک شدن باغها

اما خانواده درویش خان چیز دیگری را می گویند، به گفته خانواده درویش خان به دلیل اینکه خان گنگ بوده و نمی توانسته اعتراض خود را به از دست دادن زمینهایش بیان کند این باغ را به سبب نشان دادن اعتراض به ظلمی که بر وی رفته بنا کرده است.

درویش خان که زندگی خود را از دست رفته می دیده است ابتدا تنه درختان باغ خشک شده اش را از خاک بیرون می آورد و بعد به محل احداث باغ منتقل می کند و در نهایت به گفته روستائیان گودالی به عمق یک متر حفر می کرده و تنه درخت را در آن استوار می کرده است.

برای تهیه سیم برای اتصال سنگها به تنه درختان لاستیکهای فرسوده خودروها را جمع می کرده آتش می زده و بعد سیم درون آن را خارج می کرده است.

راز سوراخ بودن سنگها

اما در این میان چند نکته عجیب وجود دارد نخست اینکه تمام سنگهایی که به درختان متصل شده اند به طرز ماهرانه ای سوراخ شده اند در حالیکه هیچ دستگاهی برای سوراخ کردن سنگها وجود نداشته و به نظر می رسد سنگهایی که سوراخ شده اند به وسیله درویش خان از اطراف و به خصوص از کوه نزدیک به باغ جمع آوری می شده است.

blank

برخی از سنگها آنچنان بزرگ هستند که یک مرد تنومند به سادگی نمی تواند آنها را جمع آوری کند.

دوم اینکه پس از مرگ درویش خان یکی از درختان فرو می ریزد و برای سرپا کردن دوباره آن چندین مرد از روستای اطراف به زحمت توانستند درخت را استوار و سنگها را مجددا آویزان کنند با این وجود باید گفت درویش خان تمام سالهای عمر خود را برای ساخت این باغ سنگی صرف کرده است و برای ساختش از تکنیکهای ویژه ای استفاده کرده که با مرگش آنها را به گور برده است.

باغ سنگی آینه ای از زندگی درویش خان

از سوی دیگر یک نکته دیگر نیز قابل توجه است آویزان کردن هر سنگ و احداث هر یکی از درختان که طی سالهای طولانی انجام شده است برای شخص درویش خان از معنای خاصی برخوردار بوده است بطوریکه هر گاه در زندگی درویش خان اتفاقی روی می داده است یک سنگ و درخت جدید بنا می کرده است.

blank

مثلا وقتی نوه اش به سربازی می رود سنگی گرد همانند سری تراشیده را به درختی آویزان می کند و اگر روز خاصی بوده درختی دیگر را بنا به تفکرش در خصوص آن روز برپا می کرده است.

آنچه که مسلم است درویش خان هیچ گاه فکر نمی کرد که روزی این باغ که از تفکراتش نشات گرفته تبدیل شود به مرکز توجه گردشگران و عکاسان.

و سرانجام درویش خان در ۱۹ فروردین سال ۱۳۸۶ و در سن ۹۰ سالگی در کنار درختانش جان باخت و همانجا نیز دفن شد.

اما پس از درویش خان دیگری کسی به فکر سامان دادن به باغ خان نبود. اما کیمیاوی در سال ۱۳۷۳ یک بار دیگر برای اینکه ببیند پیر مردی که درباره زندگیش فیلم ساخته چه روزگاری دارد به این باغ سر زد و فیلمی دیگر از شرایط آن زمان باغ تهیه کرد و پس از پخش این فیلم مسئولان مربوطه قول همکاری برای حصار کشی باغ و ساماندهی اش دادند اما تاکنون هیچ اقدام مناسبی برای این باغ صورت نگرفته است.

امروز هر چند باغ درویش خان اسفندیارپور همچنان محل توجه گردشگران داخلی و خارجی است اما عدم توجه به باغ سنگی درویش خان و عدم حمایت از ساماندهی این باغ موجب شده است که باغ سنگی خان در معرض تخریب و آسیب جدی قرار گیرد.

منبع:همشهری

دلربایی معماری اصیل ایرانی – اسلامی در بازار تاریخی ارومیه

بازار تاریخی ارومیه یکی از بناهای مهم تاریخی شمال غرب ایران است که قرنهاست شکل ظاهری معماری اصیل ایرانی را با هنرهای اسلامی حفظ کرده و صدها صنف و حرف را مشغول به کسب درآمد حلال کرده است.

بازار تاریخی این شهر ۶۰۰۰ ساله یکی از بناهایی است که در وسط این شهر خود نمایی می‌کند و به عنوان یک اثر تاریخی چشم ها را به خود خیره می کند.

در میان راسته‌های این بازار بزرگ مردم همانند قرن‌های گذشته در حال کسب روزی حلال هستند و به رغم توسعه مراکز تجاری و بازرگانی هنوز هم  اقتصاد شهر ارومیه به رونق همین بازار قدیمی گره خورده است.

اکثر گردشگرانی که به شهر ارومیه می‌آیند از این بازار دیدن می‌کنند و در میان راسته‌های متعدد این بازار بعضا حتی راه اصلی را گم می‌کنند گرچه هیچ راسته بازار ارومیه بن بست نیست اما بعضا حتی خود مردم ارومیه نیز وقتی در خرید و گشت و گذار غوطه ور می شوند در راسته‌های زیبای بازار کهن این شهر راه خود را گم می‌کنند.

مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی در رابطه با ویژگیهای بازار بزرگ ارومیه اظهار داشت: این بازار بزرگ تاریخی مهم‌ترین اثر تاریخی شهر است که در مرکز آن قرار گرفته است.

جلیل جباری گفت: این بازار از تیمچه‌ها و سراهای متعددی تشکیل شده که زیبایی خاصی به بازار ارومیه داده‌ است.

به گفته وی بازار تاریخی ارومیه از دوره صفویه، زندیه و قاجار تزیین‌ها و کاشی کاری‌های متعددی را به خود جای داده است.

وی افزود: در کنار بازار بزرگ ارومیه، مساجد و حمام‌های قدیمی ایجاد شده که می‌توان به مسجد جامع ارومیه و حمام آخوند، حمام تجلی و غیره اشاره کرد.

مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی گفت: خود بازار بر اثر توسعه شهری دچار تغییرات شده و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی برخی از بخش‌هایی از بازار را که دست خوش تغییرات شده بود بازسازی و به بازار ارومیه بازگردانده است.

وی تصریح کرد: وظایف عمده اداره کل در حفاظت از بازار با حمایت بازاریان صورت می‌گیرد به نحوی که در محدوده بازار تاریخی راسته‌ها مهمی مانند بذر فروشان و عطاران تعمیر شده و تعمیر سردر بازار نیز در دستور کار قرار گرفته است.

موقعیت طبیعی

بازار قدیمی ارومیه که در زمان قبل از نفوذ زندگی ماشینی مرکز ثقل داد و ستد و در بین بافت قدیمی مرکز تجاری اجتماعی شهر قرار داشت دارای اهمیت ویژه‌ای بوده و تا کنون نیز این اهمیت اقتصادی خود را حفظ کرده است.

این بازار توسط دروازه‌های قدیمی که در مجاورت آن است محصور شده و در حال حاضر با توسعه و نوسازی شهر، هسته مرکزی بازار شامل قسمتهای تجاری و مذهبی آن باقیمانده است.

وجود تیمچه‌ها، سراها، مسجد و حمام‌ها دال بر آبادانی و تحرک این بخش از شهر در زمانی نه چندان دور است.

دلربایی معماری اصیل ایرانی - اسلامی در بازار تاریخی ارومیه

 موقعیت فعلی

با دخل و تصرفاتی که براثر انقلاب صنعتی و زندگی مدرن در کالبد شهر ارومیه به وجود آمد، قسمت‌های زیادی از بافت قدیمی مخصوصاً بخش تجاری شهر از بین رفت و یا اتصال آنها از هم گسیخته شد، به طوریکه در حال حاضر قسمت کوچکی از بافت قدیمی بازار با حد فاصل دو خیابان و میدان نوساز در شمال شرقی شهر قرار گرفته است.

در حال حاضر بخش عمده و سالم بازار قدیمی ارومیه در بین خیابانهای بعثت، امام خمینی (ره)، شهید منتظری (دروازه مهاباد) و خیابان شهید مطهری و اقبال محصور است.

قدمت این بنا به دوره صفویه می‌رسد که در تاریخ ۱۳۶۲٫۳٫۲۲ به شماره ۱۶۳۹ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

دلربایی معماری اصیل ایرانی - اسلامی در بازار تاریخی ارومیه

تاریخچه بنا

بازار قدیمی شهر ارومیه در مجموعه بافت قدیمی و در گوشه جنوب شرقی این شهر قرار دارد.

قدیمی‌ترین بخش‌های باقی مانده آن به دوره صفویه به بعد تعلق دارد، به ویژه حمام‌های آن که متعلق به دوره زندیه و قاجاریه است.

در بازار ارومیه هر راسته و بخشی، از سبک و شکل خاص دوره خود پیروی کرده و بقایای به جای مانده، نمایانگر ذوق معماری دوره‌های مختلف است که با توجه به تنوع شکل طاق‌ها، چشمه و گنبدها مجموعه بازار از سادگی ویژه‌ای برخوردار است و به عبارت دیگر هیچ نوع کاشی کاری، گچ بری و سنگ کاری در آن دیده نمی‌شود.

سردر ورودی اصلی بازار ارومیه از طرف مسجد اعظم است و یکی از زیباترین جلوه‌های قدیمی معماری ایران است.

مجموعه بازار ارومیه متشکل از راسته‌های اصلی و فرعی متعددی است که از نظم و نقشه خاصی پیروی نمی‌کند بلکه در طی دوره‌های مختلف به تدریج در محور طولی و عرضی گسترش یافته است.

قسمتی از بازار دوطبقه است که در این مجموعه تعدادی سرا، چهارسوق، تیمچه و حمام‌های قدیمی وجود دارد.

راسته‌های بازار هرکدام وابسته به صنف خاصی است و بر همین اساس نامگذاری شده‌اند این بازار همچنان هسته مرکزی خرید و فروش اهالی این منطقه است و مصالح تمام راسته بازار و چهارسوها از آجر و اغلب بدون اندود ساده گچ است.

مشخصات بنا

مجموعه بازار قدیمی ارومیه درست در مرکز شهر قرار گرفته و پلان کلی آن به شکل مستطیل ناقص، محصور در بین خیابانهای پیرامون است.

این بازار دارای ۵۰ هزار متر مربع مساحت بوده و حدود ۱۷۰۰ باب مغازه با عملکردهای متفاوت دارد که ۵۰۰۰ نفر به‌طور مستقیم و نزدیک به ۴۰ هزار نفر به‌طور غیر مستقیم از آن کسب روزی می‌کنند.

تعداد ۷ تیمچه و سرای نسبتاً بزرگ، ۵ حمام قدیمی و یک باب مسجد با پنج هزار متر مربع مساحت (مسجد جامع) و دیگر واحدهای مربوطه به مشاغل گوناگون واقع شده‌اند که در نتیجه این مجموعه را به‌صورت یکی از آثار ارزشمند کشور و بازارهای قدیم قابل توجه درآورده است.

با توجه به اهمیت و ارزش معماری و تاریخی مجموعه مذکور، بعد از انجام مطالعات لازم در سالهای ۵۸ و ۵۹ اقداماتی برای ثبت بازار قدیمی ارومیه در ردیف آثار ملی کشور معمول و در سال ۶۱ با ثبت مجموعه، امکان حفاظت قانونی از آن فراهم و در حال حاضر مطابق ضوابط و برنامه‌های مصوب، فعالیت‌های عمرانی و حفاظتی این بافت تاریخی انجام می‌شود.

تغییرات غیر کارشناسی در بافت سنتی بازار ارومیه

نکته قابل ذکر این است که مانند دیگر بازارهای قدیمی با گذشت زمان و بر اثر دخل و تصرفات غیراصولی، مقدار قابل توجهی از فضای معماری اعم از راسته بازارها، دکاکین، سراها، تیمچه‌ها و برف‌اندازهای آن به‌صورت ناهماهنگ با بافت قدیمی و به شکلی مغایر با معماری اولیه و به‌صورت غیر اصولی نوسازی ده‌اند.

به همین سبب تیپ معماری چندین راسته و سرا و تیمچه دستخوش تغییرات واقع و حالت ناهماهنگی با بخشهای اصلی پیدا نموده‌اند و همچنین برف‌اندازها و سراهای آن از میان رفته است.

با توجه به حجم و گستردگی زیاد آثار مجموعه و با عنایت به اینکه قسمت اعظم راسته بازارها و دیگر واحدهای معماری شکل اصلی و بافت اولیه خود را حفظ نموده‌اند به همین جهت هنوز این بازار در ردیف اماکن تاریخی و معماری بسیار خوب کشور محسوب می‌شود.

مجموعه بازار قدیمی ارومیه با توجه به مطالبی که در تاریخچه و موقعیت آن گفته شد شامل واحدهای مختلفی با عملکردهای متفاوت است و از خصوصیات بارز این مجموعه سادگی معماری آن است.

با وجود تفاوت‌هایی که از نظر فرم در طاق‌ها و چشمه و گنبدهای بازار مشاهده می‌شود، هیچ نوع تنوعی از حیث تکنیک هنری مانند کاشیکاری، گچبری، سنگ کاری و دربهای قدیمی پرکار چوبی در بازار دیده نمی‌شود.

مصالح تمام راسته بازارها و چهارسوها از آجر انتخاب و اکثراً حتی فاقد اندود ساده گچ نیز هستند و تنها تنوع مجموعه، ذوق و سلیقه معماران دوره‌های مختلف است که هرکدام با انتخاب فرمی خاص از نظر شکل قوس‌ها اثری از خود به یادگار گذاشته‌اند.

نوع بهره برداری و خصوصیات بارز بنا

بازار مجموعه‌ای است، تجاری، اجتماعی که علاوه بر راسته بازار و چهارسوها، سایر امکانات مورد نیاز مانند قنات، حمام، مسجد وغیره در این بخش منظور شده است

عوامل تزئین شده و نوع آنها

بازار قدیمی ارومیه به طور کلی از سادگی خاصی برخوردار است، حتی تنوع چشمگیری در آجر چینی قسمتهای مختلف آن نیز به چشم نمی‌خورد فقط در یکی از دو باب از حمامهای قدیمی آن مقداری کاشی هفت‌رنگ به جای مانده است.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

خواهرخوانده ایتالیایی قزوین؛ پایتخت سبز اروپا

شهر پروجا در مرکز ایتالیا، یکی از خواهرخواندگان استان قزوین، امسال رسما برای نامزدی عنوان «پایتخت سبز»، اروپا در سال آینده انتخاب شده است.

پروجا

به گزارش همشهری‌آنلاین، سمانه معظمی: شهرداری پروجا اعلام کرده این انتخاب‌ به دلیل فعالیت‌های شهرداری در زمینه حفظ محیط‌زیست و مدیریت پسماند هم‌سو با سیاست‌های اتحادیه اروپا انجام شده است.

هر سال شهرهای مختلفی در اروپا به عنوان پایتخت سبز این قاره شناخته می‌شوند. این جایزه به شهری اروپایی تعلق می گیرد ‌که در یک سال گذشته استانداردهای طبیعی شهرش را افزایش داده باشد، به دنبال توسعه حفاظت از محیط زیست در آن منطقه باشد ‌و بتواند سایر شهرها را نیز ترغیب کند تا به این استانداردها برسند.

مسئولان قزوین و پروجا سال ۹۵ با هدف همکاری در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، تجاری، گردشگری، کشاورزی، بهداشت، ورزشی و محیط زیستی با یکدیگر پیمان خواهرخواندگی منعقد کردند؛ هرچند بعد از سه سال هنوز دستاوردهای این خواهرخواندگی برای مردم مشخص نیست. انتظار می‌رود مسئولان با رصد کردن راهبردهای این شهر اروپایی، سیاست‌های محیط زیستی مناسبی اتخاذ کنند تا قزوین که اشتراکات گوناگونی با پروجا دارد بتواند سریعتر از موانعی مانند دفع پسماند، ترافیک و حمل ونقل عبور کند.

مدیریت پسماند
اما مدیریت پسماند در این شهر به چه صورت است؟

زباله هایی که توسط مردم جداسازی شده است از سوی شرکت پیمانکاری امحای پسماند جمع‌آوری می‌شود. این زباله ها به سه بخش قابل بازیافت، غیرقابل بازیافت و ارگانیک تقسیم می‌شود. هزینه اجرای این طرح هم از مالیات زباله تامین می‌شود. ساکنان خانه ها از جمله مستاجران باید این هزینه را پرداخت کنند، مگر اینکه در قرارداد ذکر شده باشد که صاحبخانه پرداخت می‌کند.

حمل ونقل

شهرداری پروجا اجرای سیاست راهبردی حمل ونقل پایدار شهری اروپا را از بهار امسال آغاز کرده است. هدف این برنامه میان مدت که افق ده ساله دارد، تضمین تامین نیازهای حمل ونقل شهروندان در سطوح مختلف اجتماعی، جسمی و زیستی به منظور کاهش آلودگی، تولید کمتر گازهای گلخانه ای و مصرف انرژی همزمان با افزایش کارآمدی و کاهش هزینه‌های حمل ونقل مردم و کالاها و ارتقای فضای شهری و کیفیت زندگی است.

ترافیک

این شهر برای مهار شلوغی خیابان‌ها نیز از سال ۱۹۷۱ طرح ترافیک در محدوده‌های شهری مشخصی اجرا کرده که در طول زمان بیشتر شده است و خودروها مجازند فقط در ساعات مشخصی از روز در این محدوده‌ها تردد کنند. از سال ۲۰۰۸ نیز سامانه «مینی مترو» در شهر درحال اجراست. متروی کوچک شهر ۷ ایستگاه دارد و از یک پایانه در مرکز شهر و یک پایانه در پارکینگ بزرگ حومه شهر برخوردار است.

درباره پروجا

شهر پروجا در ۱۶۴ کیلومتری روم پایتخت ایتالیا قرار دارد. یکی از دلایل شهرت این شهر وجود دانشگاه‌های گوناگون است از جمله دانشگاه پروجا که سال ۱۳۰۴ میلادی راه‌اندازی شده و دانشجویان خارجی زیادی دارد، از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های این شهر است.

پروجا به عنوان مرکز فرهنگی و هنری ایتالیا شناخته می‌شود. این شهر میزبان جشنواره‌ها و رویدادهای گوناگون است که هرسال در زمان مشخصی برگزار می‌شوند؛ از جمله جشنواره بین‌المللی روزنامه‌نگاران (آپریل)، جشنواره شکلات اروپا (اکتبر) وجشنواره موسیقی جاز (جولای).

از سوی دیگر این شهر هنرمندان مشهوریرا نیز در دل خود جای داده است؛ مانند «پیترو پروچینو» نقاش ایتالیایی که هنرمندان برجسته‌ای نیز تربیت کرده است.

نماد این شهر «شیر افسانه‌ای» است که در قالب پلاک‌ها و مجسمه‌هایی در ساختمان‌های سرتاسر شهر دیده می‌شود. پروجا با آن‌که بناهای تاریخی، موزه، کلیسا و برج‌های قرون وسطایی زیادی را در خود جای داده است از نمادهای شهری مدرن نیز بی‌نصیب نیست. همین ویژگی‌ها این شهر را به مقصد جذابی برای گردشگران تبدیل کرده است.

منبع:همشهری

بیابان گردی

قسمت عمده ای از سرزمین ایران کویر و بیابان تشکیل میدهد.این مناطق به دو بخش کلی کویر مرکزی ( دشت کویری ) و دشت لوت تقسیم میشوند.

کویر مرکزی وسیعترین کویر ایران است که از دامنه های جنوبی البرز تامرکز ایران گسترش دارد . کویر لوت نیز در قسمت جنوب شرقی ایران واقع است .

متاسفانه در باور عمومی کویرخالی از سکنه و خالی از هرگونه جنبه تفریحی است . عموم مردم ما به دلیل وفور این نعمت از دیدن آن غافل اند. جالب اینکه مسافران خارجی و به ویژه اروپاییان که به ایران می آیند ، مقصد اصلی آنان بخش های کویری ایران است ، زیرا آنان کویری ندارند و به همین دلیل ارزش آن را به خوبی درک میکنند .

کویر ها یکی از زیباترین چشم اندازهای طبیعت هستند . زیرا افق دید را محدود نمی کنند و بی کرانند و آسمان وزمین را در کنار یکدیگر قرار می دهند. مردم کویری انسان های قانع و بی نیازی هستند که سخت کوشی را از نیاکان ارجمند خویش به ارث برده اند . کویر دارای جاذبه های فراوانی است که از آن جمله میتوان به کلوت ها ، دریاچه های نمک و پوشش های گیاهی خاص اشاره نمود .

از جمله فعالیت هایی که در کویر قابل انجام هستند می توان به مواردی چون شتر سواری ، سافاری ، دوچرخه سواری ، و دیدن چشم اندازهای بی نظیر کویری اشاره کرد .

blank

خوشبختانه در حال حاضر فرصت های خوبی جهت سفر به کویرهای زیبای ایران در مناطقی مانند روستاهای مصر ، فرحزاد و گرمه در قلب کویرمرکزی ایران و دراستان اصفهان فراهم شده است . همچنین شما میتوانید در فاصله کمی از کلانشهر تهران به سایت های کویرنوردی منطقه ورامین سری بزنید و یاراهی اقامت در اکو کمپ کویری متین آباد که درفاصله کمی از یکی از زیباترین مناطق مذهبی کشورمان امامزاده آقا علی عباس قرار گرفته است ، بشوید .

چشم اندازهای زیبای کویری استان کرمان در منطقه شهداد فرصتی با ارزش برای دیدن نادیده ها رافراهم می آورد و البته اگر به دنبال آمیزه کم نظیری از تمدن کهن و چشم اندازهای بکر کویری هستید ، به شما پیشنهاد میکنیم برای سفر به استان خراسان جنوبی برنامه ریزی کنید .

دودکش جن؛ ستون های عجیب سنگی در زنجان

دودکش جن در ۲۰ کیلومتری شهر ماهنشان و ۱۲۰ کیلومتری زنجان قرار دارد. این پدیده طبیعی در اصطلاح زمین‌شناسی هودو (Hoodoo) نامیده می‌شود.

هودو Hoodoo، سازه ای جنی در زنجان

هودو (Hoodoo) در علم جغرافیا به ستون‌هایی از رسوبات آبرفتی که در زیر تخته سنگی قرار گرفته‌اند و اطراف آن بر اثر فرسایش از بین رفته است، گفته می‌شود. هودوها در واقع کوه‌سرها یا مناره‌های سنگی نازک و بلندی هستند که زیر یک حوضچه‌ی خشک و بایر یا از زمین سنگلاخ و بدبوم بیرون آمده‌اند. هودوها اصولا از ۱.۵ تا ۴۵ متر ارتفاع دارند و معمولا سنگ‌های نرمی هستند که بر روی آن‌ها سنگ سخت‌تر و کمتر فرسوده قرار گرفته است.

پدیده‌ زمین‌شناسی هودو

این پدیده عموماً در سنگ‌های رسوبی یا سنگ‌های آتشفشانی دیده می‌شود. شکل هودو، در واقع نوعی سنگ قارچی ‌شکل است که بر اثر فرسایش پدید آمده و به مناره‌ای بلند و نازک می‌ماند که سنگ دیگری روی آن قرار گرفته‌است. هودوها یکی از پدیده‌های زمین‌شناسی معروف در آمریکا هستند و معروف‌ترین تصویر از این پدیده در برایس کنیون ثبت شده است.

هودوهای جن و پری در زنجان

در کپه داغ‌های ترکیه، مردم در درون این هودوها زندگی می کنند و در بخش فرانسوی کوه‌های آلپ، صربستان و تایوان نیز این پدیده به چشم می‌خورد. از هودو در روستای «وردیج» (نزدیک منطقه وردآورد در استان تهران) هم نمونه‌هایی وجود دارد، اما شناخته شده‌ترین آنها در ایران در شهرستان ماهنشان در استان زنجان است که مردم محلی نام آن را «دودکش جن» گذاشته‌اند. تعداد قابل توجهی از آن‌ها نیز در محور میناب_جاسک وجود دارد.

پدیده هودو

شهرستان ماهنشان در ۱۱۳ کیلومتری زنجان قرار دارد که قدمتی چهار هزار ساله دارد. دلیل این ادعا نیز قلعه‌ی قدیمی در پای دودکش جن است. علت نام‌گذاری این هودو به نام دودکش جن مشخص نیست، شاید به اعتقادات کهن مردم این خطه برگردد. هودوها همیشه پدیده‌ای جذاب برای ژئوتوریست‌ها و زمین‌شناسان بوده‌اند، اما گویا وجود نام جذابی مانند «دودکش جن» هم تاکنون نتوانسته‌ علاقه‌مندان به این حوزه را به زنجان بکشاند. دژ کهن پای دودکش جن نیز با نام قلعه‌ی «بهستان» که ۶۴ اتاق و دو راه‌پله دارد و ثبت ملی هم شده، به‌دلیل نبود حفاظت کافی در حال تخریب است.

ماهنشان دریاچه‌ای هم دارد که محلی‌ها آن را «پری» می‌نامند، شاید در گذشته اهالی این منطقه، در دریاچه‌ی «خندقلو» پری دیده‌اند که این نام را برای آن برگزیده‌اند. دریاچه‌ی «پری» در دهستان «اوریاد» در بخش مرکزی شهرستان ماه‌نشان و در ۱۵۲ کیلومتری مرکز استان قرار دارد و تنها دریاچه‌ی زنجان به‌شمار می‌آید و میان یک دشت وسیع قرار گرفته است و دقیقا حکم سراب را برای این منطقه دارد. دسترسی به دریاچه‌ی «پری» از جاده‌ی ماهنشان به روستای سهند سفلی و علیا، قاضی کندی، حسن‌آباد و پری امکان‌پذیر است.

منبع:تاریخ ما