روستای آغشت

روستای آغشت

روستای آغشت از توابع بخش چندار در شهرستان ساوجبلاغ از استان البرز است. این روستا در دهستان برغان قرار دارد و جمعیتی هشتصد نفره دارد. فاصله روستا تا مرکز دهستان ۱۲ کیلومتر است. این روستا و قلعه‌ی اسرارآمیزش شاید یکی از ناشناخته‌ترین گردشگاه‌های اطراف تهران است و در عین حال یکی از زیباترین‌ها.

علت نام‌گذاری

علت نام گذاری این روستا وجود آب‌های روان، چشمه‌ها و بارش زیاد بوده است. در حقیقت نام آغشت ترکیبی از دو بخش  آو به معنای آب و غشت با معنی انباشته شدن  و فراوان بودن است. در ضمن توجه کنید که تلفظ درست نام روستا، Aqasht می‌باشد.

تاریخچه‌ی روستای آغشت

این طور گفته شده است  که سابقه‌ی استقرار آغشت به پیش از اسلام بر می‌گردد و ساکنین اولیه‌ی آن گبرها (به افراد بی‌دین یا دارای دین های کاذب یا متفرقه اطلاق می‌شود) بوده‌اند. به طور احتمالی می‌توان گفت قدمت و تاریخچه‌ی نهان پشت این روستا به بیش از هزار سال قبل باز می‌گردد. یکی از دلایل اصلی سکونت در این روستا، آب فراوان می‌باشد. جمعیت این روستا در سال ۱۳۳۰ خورشیدی ۳۰۰ نفر بوده که با گذشت زمان در سال ۱۳۷۵ به ۲۳۶ نفر کاهش یافته است. لهجه‌ی مردم روستای سرسبز و خوش آب و هوای آغشت،  تقریباً به لهجه‌های مردم مازندران و طالقان شباهت دارد.

پوشش گیاهی

جایی که آب و خاک خوبی دارد، انتظار می‌رود پوشش گیاهی هم غنی باشد. گونه‌های غالب گیاهی این روستا «گون» و «رگ» است. محصولات زراعی‌ای که از باغ‌ها به دست می‌آید،  بسیار اندک است و به مصارف شخصی و خانوادگی می‌رسد. در صورتی که محصول باغات روستا زیاد باشد، در میدان اصلی به فروش می‌رسد.

آب وهوای روستای آغشت

آغشت دارای آب و هوای دلپذیر در فصل‌های گرم‌تر سال است. در واقع این روستا، یک روستای ییلاقی می‌تواند به حساب بیاید. طبق اطلاعات ایستگاه هواشناسی استان البرز، کمترین میزان متوسط ماهانه درجه‌ی حرارت ثبت شده در آغشت ۹ درجه‌ی سانتی گراد در سردترین فصل سال و حداکثر مطلق آن ۴۲ درجه بوده است. در تیرماه که گرم‌ترین فصل است، حداقل  دما ۱۱ درجه است که نشان از هوایی دلچسب در مقایسه با گرمای سوزان کلان‌شهرهای اطرافش دارد.

به عنوان جمع بندی می‌توان گفت با توجه به قرارگرفتن این روستا در منطقه کوهستانی و شرایط آب و هوایی خاص منطقه، اقلیم روستا با زمستان‌های سرد و تابستان‌های معتدل به صورت کوهستانی معتدل می‌باشد. آغشت به طور کلی دارای آب و هوای نیمه خشک داخلی است که نوعی آب و هوای مدیترانه‌ای است. منطقه‌ای است ییلاقی با مناظر بسیار زیبا که با این مشخصات سبب مهاجرت و مهاجرت‌های فصلی افراد از شهرهای اطراف مانند تهران و کرج شده است.

دژ آغشت

آغشت هیچ قلعه‌ی تاریخی‌ای ندارد! اما به دژ زیبای خود شهرت دارد. پس این دژ که در تصاویر آغشت دیده می‌شود چیست؟

آن چه که به نام دژ آغشت در این روستا شهرت پیدا کرده است، ساختمان ویلایی است که متعلق به یکی از ساکنان تهران می‌باشد. این ویلا حدود ده سالی هست که با بهره گیری از ایده‌های آفرینش‌گرایانه‌ی سازنده‌ی خوش ذوقش، ساخته شده است.

امکانات روستا

گازکشی در این منطقه انجام شده است و روستا دارای گاز شهری می‌باشد. آب آشامیدنی این روستا از چشمه ای، فراهم می‌شود که در ۱۷ کیلومتری روستا، در بلندی‌های سخت گذر ، قرار گرفته است. این چشمه از چشمه‌های پر آب منطقه می‌باشد و می‌تواند به خوبی اب مورد نیاز روستا را تامین کند. گرمابه‌ای بسیار قدیمی هم در روستا ، دیده میشود که قدمت آن به دهه‌ی چهل خورشیدی باز می‌گردد و تا حدود سال ۱۳۷۰ نیز کار می‌کرده است . امروزه ، دیواره ی این گرمابه را به روش زیبایی ، آراسته‌اند . روستا ، دارای زمین چمن ورزشی بسیار خوب و بزرگی است. دو مسجد در روستا وجود دارد. مسجد فراگیر ( جامع ) آغشت و مسجد ابوالفضل که کوچک‌تر است و در یکی از پس کوچه‌های روستا پنهان شده است. روستا دارای دبستان می‌باشد. منتهای امر مقطع تحصیلی کنونی برای دانش آموزان تا همین ابتدائی است و برای تحصیلات بیشتر دانش‌آموزان باید به اطراف بروند یا باید قید تحصیل را به دلیل شرایط سخت بزنند. علاوه بر این موارد آغشت دارای یک خانه‌ی بهداشت هم هست.

مراسم‌های‌ این روستا

مراسم ریش سپیدان، نام یکی از مراسم‌های سنتی اهالی روستای آغشت است. این مراسم به این شکل است که در روزهای دوم و سوم فروردین سال نو، بزرگان روستا به همراه برخی از اهالی و جوانان، در کوچه پس کوچه‌های روستا راه می‌افتند و با اهالی دیگر، حال و احوال و شادباش سال نو می‌گویند. این افراد به طور ویژه به سراغ خانواده‌هایی می‌روند که در سال گذشته عزیزی را از دست داده‌اند. این کار کمک می‌کند اهالی و به خصوص جوانان و آینده سازان روستا با هم صمیمی‌تر شوند . در پایان این مراسم، همگی اهالی روستا در جایی گرد هم می‌آیند و به بیان دیدگاه‌های خود درباره‌ی روستا و مسائل آن و شنیدن گزارش کار شورای روستا می‌پردازند .

مراسم سیزده بدر و انس با طبیعت به این شکل است که بعضی اهالی روستا با فراهم کردن کیسه‌های زباله و بذر گل به پیشواز مسافرین و گردشگران، در آغاز راه روستای باهوکلا می‌روند .

مراسم پنج شنبه‌ی پایان سال، علاوه بر چهارشنبه سوری و آتش‌بازی و قاشق زنی‌اش، با حضور همه‌ی اهالی روستای آغشت بر پا می‌شود. در این مراسم آش حلیم پخته شده و اهالی روستا از هم‌صحبتی با هم بهره‌مند می‌شوند.

دو نکته برای سفر به آغشت:

اگر قصد دارید از طبیعت بکر و آب وهوای خوب آغشت استفاده کنید، می‌توانید از یکی از دو راه زیر به آن جا بروید:

  • از طریق شهر کرج به محله‌ی گوهردشت (رجایی شهر) بروید و جاده‌ آتشگاه را که به سمت این روستا می‌روید پیدا کنید و به این جا بروید.
  • وقتی که در اتوبان کرج ـ قزوین تابلوی کردان را دیدید، به سمت راست رفته و پس از کردان به سمت برغان بروید.
  • سوغاتی‌های معروف روستا را فراموش نکنید. آلوی درجه یک،عسل طبیعی، توت و لبنیات سوغات این جا است که در صورت تمایل می‌توانید خریداری کنید.

منبع خبر:تاریخ ما

آشنایی با خانه اپرای تفلیس

ساختمان اپرای تفلیس که پیش از این به نام امپریال تیاتر شناخته می شد، در خیابان روستاولی که یکی از قدیمی ترین و البته اصلی ترین خیابان تفلیس  قرار دارد. این ساختمان در سال هزار و هشتصد و پنجاه و یک ساخته شده است و یکی از بی نظیرترین شاهکارهای معماری و ساختمان سازی دوره اروپای شرقی قدیم می باشد.

این بنا در تور تفلیس ساختمانی است بسیار بزرگ و دارای تالارهای بسیار زیبا که با وجود معماری کلاسیک یادآور ترکیبی از معماری های سبک بیزانس، سبک رنسانس و سبک رومی می باشد. در سال هزار و هشتصد و یک زمانی که کشور گرجستان به امپراتوری روسیه ملحق شد گرجستان کشوری بسیار ضعیف بود اما در سال هزار و هشتصد و سی و دو اشراف و بزرگان گرجستان در صدد تجزیه طلبی از این امپراتوری برآمدند. مقامات محلی روسی این توطئه را کشف کردند و بسیاری از مبارزان را دستگیر و قیام را سرکوب نمودند.

مقامات روسی به منظور جلوگیری از این مسائل و همچنین نشان دادن حسن توجه خود به مردم گرجستان و به دست آوردن رضایت آنها، دست به تحولات فرهنگی زدند که یکی از آنها پایه گذاری اساس ساختمان کنونی اپرای تفلیس توسط میخائیل ورونتسف روسی نایب السلطنه محلی قفقاز در گرجستان بود. برای این منظور، او از فرماندار وقت تفلیس، زمینی را به رایگان و در بهترین نقطه شهر یعنی خیابان روستاولی که در آنزمان به نام گولووین بود ، دریافت نمود. اساس امپریال تیاتر تفلیس در پانزده آوریل سال هزار و هشتصد و چهل و هفت پایه گذاری شد و معمار ایتالیایی به نام جیو وانی سکودیری که در بندر ادسا در اکراین زندگی می کرد برای نظارت پروژه انتخاب گردید. ساخت و ساز رسمی این بنا از سال هزار و هشتصد و پنجاه و یک آغاز شد و از یک طراح فرانسوی برای تزیین تالار داخلی کمک گرفته شد. این طراح با استفاده از مخمل های رنگی، طلا، نقره و ابریشم گران قیمت به صورتی زیبا تالار را آراسته کرد. لوستری بسیار بزرگ و گران قیمت با وزنی به اندازه دویست و هجده کیلوگرم که قطعاتش در دوازده جعبه بود، توسط کشتی بخار از بندر مارسی در فرانسه به بندر کولوی در دریای سیاه و از آنجا با طی مسافتی سی صد کیلومتری به شهر تفلیس رسید و در امپریال تئاتر نصب گردید. برخی نقاشان روس نیز نقاشی هایی بر روی دیوار های بلند این تالار کشیدند. ولادیمیر سولوکاپ اولین مدیری بود که توسط ورونتسف منصوب شد. در یازده اکتبر هزار و هشتصد و هفتاد و چهار در یک آتش سوزی هولناک در داخل ساختمان باعث از بین رفتن کتابخانه، آرشیو موسیقی، لباس های تئاتر، تابلوهای نقاشی نفیس و تمامی نقاشی های روسی روی دیوار و ساختمان تئاتر کاملا از بین رفت و ساختمان به صورت مخروبه ای تبدیل شد. بازسازی ساختمان اپرا بلافاصله شروع شد اما در اجرای پروژه ها بسیار تاخیر به وجود می آمد تا این که با فرمان فرماندار محلی مجددا از سر گرفته شد و در نهایت در سال هزار و هشتصد و نود و شش به بهره برداری رسید. در سال هزار و نهصد و سی و هفت به افتخار ذکریا پالیاشویلی یکی از آهنگ سازان ملی گرجستان نام این اپرا به پالیاشویلی تغییر یافت.

برخی مراسم سنتی مراسم اجرای سوگند توسط رئیس جمهور هم در این ساختمان انجام می گیرد. البته لازم به توضیح است که سبک بنای کنونی اپرا به سبک نئو موریش ( سبکی که رگه هایی از سبک های اسلامی، اسپانیایی را در خود جای داده است ) ساخته شده است. در حالی که سرسرا، و نمای بیرونی و سالن اصلی این بنا به طور کامل مطابق با سبک معماری اروپایی است. از زمان احداث تا کنون بر اثر بی توجهی ها درباره این بنا ، بارها و بارها دستخوش آتش سوزی های کوچک و بزرگ شده است و البته بلافاصله بازسازی های زیادی هم از سوی حکومت کمونیستی شوروی صورت گرفته است. و از زمان استقلال کشور گرجستان هم از این بنا مواظبت بسیار زیادی انجام می گیرد و این بنا را جزو یکی از جاذبه های گردشگری کشور گرجستان و به خصوص شهر تفلیس نموده است. همان طور که گفته شد از سال هزار و نهصد و سی و هفت، خانه اپرای تفلیس به نام ذکریا پالیاشویلی هنرمند و موسیقی دان گرجستانی تغییر یافته است.

همان طور که گفته شد این بنای باشکوه و زیبا در شهر تفلیس و در خیابان روستاولی قرار دارد و هر روزه هزاران گردشگر از سراسر جهان برای دیدن این بنای باشکوه به آن جا می آیند. در آن جا شما را با تاریخچه پر فراز و نشیب ساختمان آشنا می نمایند. وسایل و تزئینات داخلی خانه اپرا بسیار عتیقه و دیدنی هستند و دیدن آنها برای آنانی که از اسباب قدیمی خوششان می آید بسیار لذت بخش خواهد بود. معماری ساختمان اپرای پالیاشویلی یا همان اپرای تفلیس بسیار قابل توجه می باشد. سالن های باشکوه در رنگ های آبی و قرمز، نقش و نگارهایی در سبک های مختلف زیبا و دیدنی هستند.

منبع خبر:تاریخ ما

سعدی

دیوان سعدی را «نمکدان شعر» گفته‌اند و این تعبیری است که قدمای پارسی زبان برای توصیف شعر او یافته‌اند که بالای آن نمی‌توان سخنی آورد. شعر سعدی به حقیقت همگی «نمک» و «مزه» و «شیرینی» و «لطافت» است، حلاوت قند و چاشنی شکر دارد و به همین سبب کهنظم و نثر او سرمشق فصاحت شد.

 شیخ مصلح‌الدین مشرف بن عبدالله مشهور به سعدی شیرازی در حدود سال‌های ۵۷۱ تا ۶۰۶ هجری قمری به دنیا آمد و در حدود سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ درگذشته است. درباره نام و نام پدر شاعر و همچنین تاریخ تولد سعدی اختلاف بسیار است.

سعدی در شیراز پا به هستی نهاد و هنوز کودکی بیش نبود که پدرش درگذشت. پس از تحصیل مقدمات علوم از شیراز به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تکمیل دانش خود پرداخت.

دوره های آموزشی سعدی

وی در نظامیه بغداد که مهمترین مرکز علم و دانش آن زمان به حاسب می‌آمد در درس استادان معروفی چون سهروردی شرکت کرد. سعدی پس از این دوره به حجاز، شام و سوریه رفت و در آخر راهی سفر حج شد.

او در شهرهای شام (سوریه امروزی) به سخنرانی هم می‌پرداخت ولی در همین حال، بر اثر این سفرها به تجربه و دانش خود نیز می‌افزود.

سعدی در روزگار سلطنت اتابک ابوبکر بن سعد به شیراز بازگشت و در همین ایام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفرید و به نام «اتابک» و پسرش سعد بن ابوبکر کرد.  برخی معتقدند که او لقب سعدی را نیز از همین نام «سعد بن ابوبکر» گرفته است.

در پی از بین رفتن حکومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آنکه مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور به خلوت پناه برد و مشغول ریاضت شد.

سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمین‌های دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه می‌کرد، از پادشاهان حکایت‌ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می‌گذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک می‌شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می‌بخشید. با عاشقان و پهلوانات و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می‌شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می‌زد.

سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگ‌های مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه‌ای معنوی نیز به شمار می‌آمد.

ره آورد این سفرها برای شاعر، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصه‌ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان که هر حکایت گلستان، پنجره ای رو به زندگی می‌گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه ای یقینی بیان می شود. گویی، هر حکایت پیش از آن که وابسته به دنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است.

بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی همچون گلستان و بوستان در چند ماه، بیانگر این نکته است که این شاعر بزرگ از چه گنجینه ی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است.

آثار سعدی علاوه بر آن که عصاره و چکیده اندیشه ها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آیینه خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهنسال است و از همین رو هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.

سبک نویسندگی

به طوری که از آثار سعدی بر می آید و معاصرینش هم می نویسند در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی (علم الاجتماع و سیاست مدن) مهارت داشت. مخصوصاً حکمت او از تمام آثارش پیداست.

کتاب «بوستان» نه فقط حاوی مطالب اخلاقی و حکمتی است، بلکه استادی شیخ را در علم الاجتماع نشان می دهد. تبحر وی در زبان عربی و فارسی، ذوق و طبع لطیف او را برانگیخت تا شیرین ترین آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذارد.

سعدی در ابتدا همان سبک متداول زمان خویش را در نویسندگی در پیش گرفت، بعد به سبک خواجه عبدالله انصاری تمایل پیدا کرد اما طولی نکشید که سبک خاص و مشخصی برای خود ابداع نمود.

شیخ اجل نه تنها به نصایح مردم می پرداخت بلکه از اندرز دادن به سلاطین هم مضایقه نداشت کما اینکه رساله هفتم خود را به اندرز به ملک انکیاتو اختصاص داد.

علاوه بر این رساله، قصایدی نیز سروده که در آنها ضمن مدح، نصایح زنده و گاه خشنی به انکیاتو نموده است.

شاهکار سعدی در نثر، «گلستان» اوست که در حقیقت نوعی مقامه نویسی است، ولی در این رویه گرد تقلید نگشته و راه تازگی و ابتکار را پیموده است.

آثار سعدی

ترتیب و تناسب و تنوع گلستان همراه با موضوعات دلکش اجتماعی و اخلاقی و تربیتی و سبک ساده و شیرین نویسندگی، سعدی را به عنوان خداوند سخن معرفی کرده است. سعدی در بین معاصرین خویش هم با وجود نبودن وسایل نشر جای خود را باز کرد.

شهرت وی به اندازه ای بود که پس از پنجاه و پنج سال که از مرگش می گذشت در ساحل اقیانوس کبیر، یعنی در چین، ملاحان اشعارش را به آواز می خواندند.

چهل و سه سال پس از فوت شیخ، یکی از فضلا و عرفا به نام علی ابن احمدبن ابی سکر معروف به بیستون اقدام به تنظیم اشعار سعدی و ترتیب آنها با حروف تهجی نمود.

وی کلیه آثار شیخ را به ۱۲ بخش تقسیم کرد؛ اول رساله هایی که در تصوف و عرفان و نصایح ملوک تصنیف کرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصاید فارسی، ششم قصاید عربی، هفتم طیبات، هشتم بدایع، نهم خواتیم، دهم غزلیات قدیم که مربوط به دوران جوانی شیخ است، یازدهم صاحبیه مشتمل بر قطعات، مثنویات، رباعیات و مفردات، دوازدهم مطایبات. از آثار شیخ نسخ قدیمی که در زمان شخص او تحریر شده موجود است.

blank

فصاحت و شیوایی کلام سعدی

با توجه به این نکات و نکته‌هایی از این قبیل، به میزان اهمیت آثار سعدی و به درجۀ نفوذ او در میان ایرانیان پی می‌بریم. اما بالاتر از همۀ اینها فصاحت و شیوایی کلام سعدی در سخن است که واقعاً او را سزاوار عنوان «سعدی‌ آخرالزمان» ساخته و شیرینی کلام و فصاحت بیان را در میان پارسی گویان به او ختم نموده است.

وی توانست زبان ساده و فصیح استادان پیشین را احیاء کند و از قید تصنعات عجیب و تکلفاتی که در نیمۀ دوم قرن ششم و حتی در قرن هفتم گریبانگیر سخن فارسی شده بود رهایی بخشد. میزان فصاحت در نظر سعدی با آنچه در دوران‌های مذکور بود تفاوت بزرگی دارد بدین معنی که دستۀ بزرگی از سخنوران فارسی زبان، توانایی شاعر را در ایراد معانی پیچیده و الفاظ مهجور و عبارات معقّد می‌دانستند و کار مبالغه در این شیوه به تدریج در اواخر قرن ششم به جایی کشید که گاه خوانندۀ اشعار فارسی را در عین آنکه فارسی می‌خواند با زبان دشوار عربی مواجه می‌سازد  و او را، در عین آنکه دنبال معانی لطیف و دل‌انگیز در آثار شاعران می‌گردد، دچار تعقیدات خسته کننده و ملالت‌انگیز معنوی می‌نمود.

با این توضیحات به خوبی می‌توان دریافت که بعد از شاعران بزرگ قرن چهارم و آغاز قرن پنجم و علی‌الخصوص کسانی مانند رودکی و فرخی و فردوسی که شعرشان به زیور فصاحت و درخشندگی معانی آراسته است، به تدریج تعقید و ابهام از طرفی و تکرار معانی از طرف دیگر، و بدتر از همه الفاظ مغلق و دشوار و آگاه دور از ذوق سلیم، شعر فارسی را در تارهای خود فرو پیچید و از لطف و زیبایی و دل‌انگیزی و دل‌ربایی خاصی که داشت دور کرد و در این گیر و دار شاعری توانا که حائز همه شرایط باشد لازم بود تا این همه قیدهای ملال‌انگیز را درهم نوردد و شعر پارسی را به همان درجه از کمال و زیبایی و جلا و روشنایی و لطف و دلربایی برساند که فردوسی رسانیده بود.

چنین شاعر توانایی سعدی شیرازی بود که هم تحصیلات متمادی و هم جهانگردی‌ها و تجربت اندوزی‌ها و هم ذوق خداداد بی‌نظیرش وی را در آرایش و پیرایش شعر و نثر پارسی کمیاب ساخته بود، و او در همان حال هم به شیوه استادان درجه اول زبان پارسی در قرن چهارم و پنجم یعنی سادگی و صراحت زبان در بیان معانی بلند لطیف، برگشت و آن روش را دوباره بر کرسی نشاند.

اما اگر سعدی می‌خواست در این نهضتی که در شعر فارسی ایجاد کرده دوباره همان زبان و همان شیوه بیان و سبک سخن‌گویی پیشینیان را در سخن فارسی تکرار کند البته مقامی را که در تاریخ ادبیات فارسی به دست آورده است هیچگاه فراهم نمی‌نمود زیرا در این صورت خلاف سیر زمان حرکت کرده بود.

سعدی در این نهضت و بازگشت به روش فصحای مقدم در حقیقت به اساس و مبنای کارشان توجه داشت نه به ظاهر احوالشان، و به عبارتی دیگر سعدی در شعر، همچنان که در نثر، سبکی نو دارد و این سبک نو ایراد معانی بسیار تازه و لطیف و ابداعی است در الفاظ ساده و روان و سهل که در عین حال حائز همه شرایط فصاحت به حد اعلای آن است.

سعدی با آنکه از علمای ادب و علوم شرعی بود، و در زبان و ادب عربی بر اثر تحصیل و اقامت طولانی در سرزمین‌های عربی زبان، نیرومند و مطلع بود، با این حال در اشعار روان و زیبای خود هیچ‌گاه فارسی را فدای الفاظ غریب عربی نکرد به نحوی که بجز در بعضی قوافی قصائدش، نزدیک به تمام واژه‌های تازی که به کار برده از نوع لغاتی هستند که در زبان فارسی رسوخ کرده و رواج یافته و مستعمل و مفهوم بوده‌اند.

blank

آرامگاه سعدی

مدفن شیخ در شیراز معروف است. مورخین، سعدیه فعلی را خانقاه او دانسته اند و می نویسند که شیخ در این خانقاه که در شمال شرقی شیراز واقع شده به عبادت مشغول بوده و از سفره انعام او درویشان بهره می برده اند.

دولت شاه سمرقندی در تذکره الشعراء می نویسد سلاطین و بزرگان و علما به زیارت شیخ بدان خانقاه می رفتند. قنات حوض ماهی فعلی در زمان شیخ نیز جاری و معمور بوده و سعدی حوضی از مرمر در باغ خانقاه خود ساخته، از آن قنات آب در آن جاری می کرده است.

منبع خبر:ندای اصفهان

حافظ شیرازی

زندگی نامه

حافظ شیرازی، شمس الدین محمد

(سال و محل تولد: ۷۲۶ هـ.ق- شیراز ، سال و محل وفات: ۷۹۱ هـ.ق- شیراز)

شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی و مشهور به لسان الغیب از مشهورترین شعرای تاریخ ایران زمین است که تا نام ایران زنده و پا برجاست نام وی نیز جاودان خواهد بود.

با وجود شهرت والای این شاعران گران مایه در خصوص دوران زندگی حافظ بویژه زمان به دنیا آمدن او اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی در حدود سال ۷۲۶ ه.ق در شهر شیراز به دنیا آمد است.

اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاء الدین نام داشته و در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است. شمس الدین از دوران طفولیت به مکتب و مدرسه روی آوردو آموخت سپری نمودن علوم و معلومات معمول زمان خویش به محضر علما و فضلای زادگاهش شتافت و از این بزرگان بویژه قوام الدین عبدا… بهره ها گرفت.

خواجه در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی روزگار خود تسلط یافت.

او هنوز دهه بیست زندگی خود را سپری ننموده بود که به یکی از مشاهیر علم و ادب دیار خود تبدل شد. وی در این دوره علاوه بر اندوخته عمیق علمی و ادبی خود قرآن را نیز کامل از حفظ داشت و از این روی تخلص حافظ بر خود نهاد.

دوران جوانی حافظ مصادف بود با افول سلسله محلی اتابکان فارس و این ایالات مهم به تصرف خاندان اینجو در آمده بود. حافظ که در همان دوره به شهرت والایی دست یافته بود مورد توجه و امرای اینجو قرار گرفت و پس از راه یافتن به دربار آنان به مقامی بزرگ نزد شاه شیخ جمال الدین ابواسحاق حاکم فارس دست یافت.

دوره حکومت شاه ابواسحاق اینجو توأم با عدالت و انصاف بود و این امیر دانشمند و ادب دوست در دوره حکمرانی خود که از سال ۷۴۲ تا ۷۵۴ ه.ق بطول انجامید در عمرانی و آبادانی فارس و آسایش و امنیت مردم این ایالت بویژه شیراز کوشید.

حافظ از لطف امیرابواسحاق بهره مند بود و در اشعار خود با ستودن وی در القابی همچون (جمال چهره اسلام) و (سپهر علم وحیاء) حق شناسی خود را نسبت به این امیر نیکوکار بیان داشت.

پس از این دوره صلح و صفا امیر مبارزه الدین مؤسس سلسله آل مظفر در سال ۷۵۴ ه.ق بر امیر اسحاق چیره گشت و پس از آنکه او را در میدان شهر شیراز به قتل رساند حکومتی مبتنی بر ظلم و ستم و سخت گیری را در سراسر ایالت فارس حکمفرما ساخت.

امیر مبارز الدین شاهی تند خوی و متعصب و ستمگر بود.حافظ در غزلی به این موضوع چنین اشاره می کند:

راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی —– خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ —– که زسر پنجه شاهین قضا غافل بود

لازم به ذکر است حافظ در معدود مدایحی که گفته است نه تنها متانت خود را از دست نداده است بلکه همچون سعدی ممدوحان خود را پند داده و کیفر دهر و ناپایداری این دنیا و لزوم رعایت انصاف و عدالت را به آنان گوشزد کرده است.

اقدامات امیر مبارزالدین با مخالفت و نارضایتی حافظ مواجه گشت و وی با تاختن بر اینگونه اعمال آن را ریاکارانه و ناشی از خشک اندیشی و تعصب مذهبی قشری امیر مبارز الدین دانست.

سلطنت امیر مبارز الدین مدت زیادی به طول نیانجامید و در سال ۷۵۹ ه.ق دو تن از پسران او شاه محمود و شاه شجاع که از خشونت بسیار امیر به تنگ آمده بودند توطئه ای فراهم آورده و پدر را از حکومت خلع کردند. این دو امیر نیز به نوبه خود احترام فراوانی به حافظ می گذاشتند و از آنجا که بهره ای نیز از ادبیات و علوم داشتند شاعر بلند آوازه دیار خویش را مورد حمایت خاص خود قرار دادند.

تصویر

اواخر زندگی شاعر بلند آوازه ایران همزمان بود با حمله امیر تیمور و این پادشاه بیرحم و خونریز پس از جنایات و خونریزی های فراوانی که در اصفهان انجام داد و از هفتاد هزار سر بریده مردم آن دیار چند مناره ساخت روبه سوی شیراز نهاد.

مرگ حافظ احتمالاً در سال ۹۷۱ ه.ق روی داده است و حافظ در گلگشت مصلی که منطقه ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپرده شد و از آن پس آن محل به حافظیه مشهور گشت.

نقل شده است که در هنگام تشییع جنازه خواجه شیراز گروهی از متعصبان که اشعار شاعر و اشارات او به می و مطرب و ساقی را گواهی بر شرک و کفروی می دانستند مانع دفن حکیم به آیین مسلمانان شدند.

در مشاجره ای که بین دوستداران شاعر و مخالفان او در گرفت سرانجام قرار بر آن شد تا تفألی به دیوان خواجه زده و داوری را به اشعار او واگذارند. پس از باز کردن دیوان اشعار این بیت شاهد آمد:

قدیم دریغ مدار از جنازه حافظ —– که گرچه غرق گناه است می رود به بهشت

حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و بر خلاف سعدی به جز یک سفر کوتاه به یزد و یک مسافرت نیمه تمام به بندر هرمز همواره در شیراز بود.

وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سر تا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت.

نقل شده است که وی مورد احترام فراوان سلاطین آل جلایر و پادشاهان بهمنی دکن هندوستان قرار داشت و پادشاهان زیادی او را به پایتخت های خود دعوت کردند. حافظ تنها دعوت محمود شاه بهمنی را پذیرفت و عازم آن سرزمین شد ولی چون به بندر هرمز رسید و سوار کشتی شد طوفانی در گرفت و خواجه که در خشکی، آشوب و طوفان حوادث گوناگونی را دیده بود نخواست خود را گرفتار آشوب دریا نیز بسازد از این رو از مسافرت شد.

شهرت اصلی حافظ و رمز پویایی جاودانه آوازه او به سبب غزلسرایی و سرایش غزل های بسیار زیباست.

ویژگی های شعر حافظ

برخی از مهم ترین ابعاد هنری در شعر حافظ عبارتند از:

۱- رمز پردازی و حضور سمبولیسم غنی

رمز پردازی و حضور سمبولیسم شعر حافظ را خانه راز کرده است و بدان وجوه گوناگون بخشیده است. شعر وی بیش از هر چیز به آینه ای می ماند که صورت مخاطبانش را در خود می نمایاند، و این موضوع به دلیل حضور سرشار نمادها و سمبول هایی است که حافظ در اشعارش آفریده است و یا به سمبولهای موجود در سنت شعر فارسی روحی حافظانه دمیده است.
چنان که در بیت زیر “شب تاریک” و “گرداب هایل” و . . . را می توان به وجوه گوناگون عرفانی، اجتماعی و شخصی تفسیر و تأویل کرد:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

۲-رعایت دقیق و ظریف تناسبات هنری در فضای کلی ادبیات

این تناسبات که در لفظ قدما (البته در معنایی محدودتر) “مراعات النظیر” نامیده می شد، در شعر حافظ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

به روابط حاکم بر اجزاء این ادبیات دقت کنید:

ز شوق نرگس مست بلند بالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
شدم فسانه به سرگشتگی که ابروی دوست
کشیده در خم چوگان خویش، چون گویم

۳-لحن مناسب و شور افکن شاعر در آغاز شعرها

ادبیات شروع هر غزل قابل تأمل و درنگ است. به اقتضای موضوع و مضمون، شاعر بزرگ لحنی خاص را برای شروع غزلهای خود در نظر می گیرد، این لحنها گاه حماسی و شورآفرین است و گاه رندانه و طنزآمیز و زمانی نیز حسرتبار و اندوهگین.

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

***

من و انکار شراب این چه حکابت باشد
غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد

***

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
باید برون کشید از این ورطه رخت خویش

۴- طنز

زبان رندانه شعر حافظ به طنز تکیه کرده است. طنز ظرفیت بیانی شعر او را تا سر حد امکان گسترش داده و بدان شور و حیاتی عمیق بخشیده است. حافظ به مدد طنز، به بیان ناگفته ها در عین ظرافت و گزندگی پرداخته و نوش و نیش را در کنار هم گرد آورده است.
پادشاه و محتسب و زاهد ریاکار، و حتی خود شاعر در آماج طعن و طنز شعرهای او هستند:

فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد
که می حرام، ولی به ز مال او قافست

باده با محتسب شهر ننوشی زنهار
بخورد باده ات و سنگ به جام اندازد

۵- ایهام و ابهام

شعر حافظ، شعر ایهام و ابهام است، ابهام شعر حافظ لذت بخش و رازناک است.
نقش موثر ایهام در شعر حافظ را می توان از چند نظر تفسیر کرد:
اول، آن که حافظ به اقتضای هنرمندی و شاعریش می کوشیده است تا شعر خود را به ناب ترین حالت ممکن صورت بخشد و از آنجا که ابهام جزء لاینفک شعر ناب محسوب می شود، حافظ از بیشترین سود و بهره را از آن برده است.
دوم آن که زمان پرفتنه حافظ، از ظاهر معترض زبانی خاص طلب می کرد؛ زبانی که قابل تفسیر به مواضع مختلف باشد و شاعر با رویکردی که به ایهام و سمبول و طنز داشت، توانست چنین زبان شگفت انگیزی را ابداع کند؛ زبانی که هم قابلیت بیان ناگفته ها را داشت و هم سراینده اش را از فتنه های زمان در امان می داشت.

سوم آن که در سنن عرفانی آشکار کردن اسرار ناپسند شمرده می شود و شاعر و عارف متفکر، مجبور به آموختن زبان رمز است و راز آموزی عارفانه زبانی خاص دارد. از آن جا که حافظ شاعری با تعلقات عمیق عرفانی است، بی ربط نیست که از ایهام به عالیترین شکلش بهره بگیرد:

دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه، در این عهد وفا نیست

ایهام در کلمه “عهد” به معنای “زمانه” و “پیمان”

دل دادمش به مژده و خجلت همی برم
زبن نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

ایهام در ترکیب “نقد قلب” به معنای “نقد دل” و “سکه قلابی”

عمرتان باد و مرادهای ساقیان بزم جم
گر چه جام ما نشد پر می به دوران شما

ایهام در کلمه “دوران” به معنای “عهد و دوره” و “دورگردانی ساغر”

تفکر حافظ عمیق و زنده پویا و ریشه دار و در خروشی حماسی است. شعر حافظ بیت الغزل معرفت است.

جهان بینی حافظ

از مهمترین وجوه تفکر حافظ را می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- نظام هستی در اندیشه حافظ همچون دیگر متفکران عارف، نظام احسن است، در این نظام گل و خار در کنار هم معنای وجودی می یابند.

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

فکر معقول بفرما، گل بی خار کجاست؟

من اگر خارم اگر گل، چمن آرایی هست
که از آن دست که او می کشدم می رویم

۲- عشق جان و حقیقت هستی است و در دریای پرموج و خونفشان عشق جز جان سپردن چاره ای نیست.

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

عقل می خواست کز آن شعله چراغ افروزد
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

۳- تسلیم و رضا و توکل ابعاد دیگری از اندیشه و جهان بینی حافظ را تشکیل می دهد.

آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است و اگر باده مست

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر داد توکل بایدش

۴- فرزند زمان خود بودن، نوشیدن جان حیات در لحظه، درک و دریافت حالات و آنات حقیقی زندگی

به مأمنی رو و فرصت شمر طریقه عمر
که در کمینگه عمرند قاطعان طریق

فرصت شما و صحبت کز این دو راهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن

۵- انتظار و طلب موعود،

انتظار رسیدن به فضایی آرمانی از مفاهیم عمیقی است که در سراسر دیوان حافظ به صورت آشکار و پنهان وجود دارد، حافظ گاه به زبان رمز و سمبول و گاه به استعاره و کنایه در طلب موعود آرمانی است. اصلاح و اعتراض، شعر حافظ را سرشار از خواسته ها و نیازهای متعالی بشر کرده است:

تصویر

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که از انفاس خوشش بوی کسی می آید

***

ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

***

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

***

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

منبع:رشد

بر بلندای “سهیل” و “سپرو”

آسمان آبی با لکه‌هایی ابر بر روی جاده‌ای صاف و مستقیم کشیده شده و در میان سرزمین‌های کویری اصفهان به سمت شرق می‌رود و به منطقه‌ای مرکزی در ایران می رسد که در میان هیاهوهای دیگر مناطق کشور به انزوا رفته و گردی از خاک و شن بر چهره‌ آن دیده می‌شود و اما مفهوم “روستای خلاق” را متبلور می سازد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تصوری که از نائین و این سرزمین در ذهن‌ها نقش بسته معمولا به شکلی سرزمینی خشک و بیابانی است، در صورتی که مناطق بسیار خوش آب و هوا با سال آبی بالا نیز در اینجا وجود دارد. برای رسیدن به یکی از این مناطق باید راه را در میان بیابان به سمت شمال نائین در جاده‌ای باریک و ناهموار پیش گرفت. در چپ و راست راه مرغ‌داری‌های مختلف دیده می‌شود و دیگر چیزی جز بیابان و صحرا و کوه‌ها در دور دست نیست.

با رویایی از یک منطقه و چند روستا بکر راه را ادامه می‌دهیم، حدود ۳۰ دقیقه می‌گذرد و در میان رشته‌ کوهی زیبا نشانه‌هایی از زیستگاهی انسانی دیده می‌شود. قلعه بر بلندای یک تپه اولین نشانه‌ای است که خودنمایی می‌کند و انسان‌ را به طرف خود می‌کشد. پس از کنار رفتن خاک‌های کنار جاده، روستا نمایان می‌شود، ترکیبی از خانه‌های گِلی قدیمی و آجرهای جدید که بافت زیبا به آن بخشیده است.

ادامه جاده چند روستا دیگر را در این حوالی نمایان می‌سازد، در اطراف معادن مختلف دیده می‌شود، معادن سنگی که این روزها دیگر کار نمی‌کنند و دلیل آن نیز فشار جامعه محلی برای حفظ محیط زیست عنوان شده است. چند کیلومتر آن سوتر برج دیدبانی رخ می نماید؛ برجی که رخشاره‌های نور از بین تیراندازها امکان خیره شدن به آن را نمی‌دهد. این دو روستا “سهیل” و “سپرو” نام دارند، دو روستا در دل کویر ایران، اما با محیطی کوهستانی و خوش آب و هوا!

برای شناخت روستایی در مسیر توسعه و روستای خلاق در این راه قدم برداشتیم تا مفهوم توسعه یافتگی روستایی را لمس و درک کنیم. روستا اولین سکونت‌گاه‌ انسانی است؛ تا چند دهه گذشته نیز بخش بزرگی از جمعیت کشور را روستانشینان تشکیل می‌دادند، اما توسعه افسارگسیخته صنعت در شهرها، بسیاری از روستاهای ایران را خالی از سکنه کرد و در عوض حاشیه شهرها سکونت‌گاهایی شکل گرفت.

blank

استفاده از خلاقیت برای تولید ارزش افزوده

برای درک مفهوم خلاقیت و توسعه یافتگی در روستا ابتدا باید این دو مفهم را توضیح داد، به همین منظور مهدی راستقلم، متخصص توسعه روستایی و گردشگری با خبرنگار ایمنا هم قدم می شود و درباره روستای خلاق می‌گوید: روستا از کلمه رستن آمده و ریشه رویش دارد، پس ماهیت و ذات روستا تولید کردن است و تولید نیز موازی با خلاقیت پیش می‌رود. روستای خلاق روستایی با فضای زیست پایدار است که با تکیه بر فرآیندهای بوم‌مدارانه سبک زندگی، محیط ‌زیست پاک و امکانات مطلوب را در زمینه جذب طبقه خلاق و در صنایع با فناوری غیر سطح بالا بویژه در بخش فرهنگ و هنر را مهیا می‌سازد. روستای خلاق مکانی است که ضمن فراهم آوردن شرایط زیست پذیری، زمینه ایجاد و بروز خلاقیت را بر اساس تولید ارزش افزوده ایجاد کند.

وی که از پایه‌گذاران پایگاه “روستایار” نیز است، با اشاره به مفاهیم روستای خلاق خاطرنشان می‌کند: در مفهوم روستای خلاق هفت محور تعریف شده که محدود نیست؛ موسیقی، رسانه، غذا، صنایع دستی، کشاورزی و غیره از جمله ابزاری است که می‌تواند زمینه های توسعه یافتگی را فراهم آورد. به عنوان مثال در برخی روستاها مزارع تولید “رمزارزها” یا استودیو تولید بازی‌های دیجیتال راه‌اندازی شده است؛ بنابراین ابزارهای توسعه روستایی بسیار گسترده‌ است و ابزاری فراگیری مثل گردشگری برای همه روستاها امکان پذیر نیست.

این متخصص توسعه روستایی درباره اینکه چه روستایی را می‌توان توسعه یافته دانست، می‌گوید: روستایی توسعه یافته است که به یک پویایی و سلامت اجتماعی رسیده باشد و امید و انگیزه را بتوان در تمام طبقه‌های اجتماعی روستا دید، همچنین با توجه به ظرفیت‌های خود به تولید کالا و خدمات اقدام کند و این کالا و خدمات مبتنی بر تعهد به محیط زیست باشد. توسعه یافتگی در روستا ساخت‌های مدرن، زیاده آوری کالا و یا انباشت ثروت نیست، بلکه پویایی، تعهد و نشاط که زندگی سالم را فراهم می‌کند توسعه یافتگی است. این مفهوم کاملا منطبق با توسعه پایدار است.

blank

نسخه گردشگری برای تمام روستاها نباید پیچید

باتوجه به این تعاریف همچنین شرایط روستاها در کشور، در تمام نقاط روستایی باید ظرفیتی برای رشد وجود داشته باشد. البته در این بین، سکونت‌گاه‌هایی هستند که به دلایل طبیعی از بین رفته‌اند و شرایط زیستی خود را از دست داده‌اند، اما روستاهای زیست پذیر حتما ظرفیتی برای توسعه پایدار نیز دارند.

راستقلم در این باره که آیا تمام روستاها ظرفیت توسعه یافتگی را دارند، اظهار می‌کند: با توجه به تغییرات شدید اقلیمی شرایط زیست پذیری در برخی روستاها از بین رفته است. روستاهایی که شرایط زیست پذیری را دارند، می‌توانند پیشرفت کنند؛ اما در همین روستاها نیز باید شرایطی فراهم باشد. این شرایط شامل هرم جمعیتی مناسب و متناسب، برنامه‌ریزی در مقیاس کوچک و بزرگ و انگیزه و دانش جامعه محلی است.

وی سپس به ظرفیت‌های مختلف در هر روستا اشاره می‌کند و می‌گوید: هر روستایی واجد یک سری از ظرفیت‌ها است، به عنوان مثال در سال‌های گذشته روستاهای هدف گردشگری در کشور شکل گرفت. برای توسعه یافتگی با ابزار گردشگری به جاذبه‌ها و بستر مناسب نیاز است و تجویز نسخه گردشگری در تمام روستاها صحیح نیست. ابتدا باید ظرفیت‌ها و داشته‌های روستا شناسایی و سپس ابزارهای توسعه یافتگی روستا تعریف شود.

این متخصص سپس از “رعایت تعهد، قانون مداری و ضابطه مداری توسط تمام گروه‌ها” برای رسیدن به “رشد پایدار و استفاده عادلانه از محیط” نام می‌برد و تاکید می‌کند: برای رسیدن به توسعه پایدار و رعایت الزامات زیست محیطی ضمانت اجرایی و تعهدات نیاز است. به واسطه تراکم سخت زندگی شهری در زندگی امروز، ذائقه مردم به سمت محصولات ارگانیگ و طبیعی سوق پیدا کرده و در یک دهه آینده تمایل مردم شهر برای سکنی در محیط سالم روستایی بیشتر خواهد شد.

blank

ستاره “سهیل”

منطقه “سهیل” و “سپرو” در نائین یکی از مناطقی است که در مسیر توسعه قرار گرفته و جامعه محلی خلاق آن که در سال‌های پیش روستا را ترک کردند و راه تهران را در پیش گرفتند، اکنون در پی بازگشت به روستا خود و ایجاد کسب و کاری پایدار هستند. اقدامی که نشان می‌دهد در اولین رکن، یعنی تفکر خلاق این گروه پیشرو هستند و در مسیر توسعه قرار دارند. این منطقه علی‌رغم سرشار بودن از زیبایی‌های طبیعی و انسان ساز تاکنون از دیدگان به دور بوده است و از این حیث می‌توان آن را به ستاره سهیل تشبیه کرد.

مهدی راستقلم که یاری دهنده جامعه محلی سهیل و سپرو برای برنامه‌ریزی طولانی و کوتاه مدت بوده است، این منطقه را اینگونه شرح می‌دهد: سهیل و سپرو یک منظومه روستایی هستند که اولین ویژگی مثبت آن برخورداری از طبقه مدیران خلاق و آگاهی است که انگیزه تغییر و آبادانی منطقه را دارند. قطعا در این مسیر چالش‌ها و موانع گوناگونی وجود دارد، اما چون مردم منطقه و مدیران آن انگیزه لازم را دارند بر مشکلات غلبه خواهد کرد.

این کارشناس و متخصص ادامه می‌دهد: نقشه راهی که برای منطقه در نظر گرفته، ایجاد فضایی توسعه یافته است که امکان زیست و ماندگاری مردم منطقه به خصوص جوانان را فراهم کند. از جمله ابزارهایی که برای بهبود و ایجاد ارزش افزوده در منطقه تعریف شده یک اکوکمپ گردشگری است که موافقت اصولی آن نیز اخذ شده. دومین اتفاق مثبت در این منطقه، تعریف یک قرق اختصاصی برای حفاظت فعالانه از محیط زیست است.

blank

نباید انتظار معجزه داشت

روستا سهیل و سپرو ظرفیت‌های طبیعی و انسان ساز بالایی دارد، قدمت این روستا در چهارطاقی باشکوه ساسانی کوه‌شیر نحفته، قلعه کوه‌شیر راز حاکمان قدیمی منطقه را دل خود پنهان کرده، مزرعه زرشک نمونه یک مزرعه اختصاصی در قدیم را به رخ می‌کشد، غار اژدها کوه‌شیر نوری در قلب تاریکی و بهشتی برای عاشقان ماجراجو است. این‌ها تنها بخشی از داشته‌ها و ظرفیت‌هایی سهیل و سپرو است.

به نظر می آید این دو روستا با هم‌افزایی برنامه‌هایی راه‌بردی، اما به ظاهر بلندپروازانه را به پیش می‌برند. برنامه‌هایی مانند یک اکوکمپ، نیروگاه خورشیدی و یا ایجاد قرق اختصاصی در کنار ترمیم و بازسازی جاده دسترسی که هر کدام از آن‌ها با یک حساب سرانگشتی نیاز به سرمایه بالایی دارند. البته در کنار اینها باید ضریب اشغال این ظرفیت‌های گردشگری را نیز در نظر گرفت.

راستقلم با بیان این نکته که “به یک باره انتظار معجزه نباید داشت، همین که در طی فرآیند پیشرفت و تغییر به سمت مطلوبیت جامعه دارای نشاط، پویایی، هم‌افزایی و سلامت است و مردم نیز از زندگی در کنار هم‌دیگر لذت می برند، خود یک توسعه یافتگی محسوب می‌شود” تاکید می‌کند: اگرچه بخش دولتی در حد توان خود سعی دارد به تمام روستاها اعتبار دهد، اما تمام کارشناسان معتقدند که این اعتبارت کفایت نمی‌کند و میزان تحقق برنامه‌ها به جامعه میزبان و بخش خصوصی بر می‌گردد. اگر بخش خصوصی به سوددهی معتدل بر اساس ضوابط توسعه پایدار برسد می‌توان آرام آرام به اهداف دست پیدا کرد.

blank

در روستا چه می‌گذرد؟

پس از صحبت‌های کارشناسی و تخصصی، باید پای صحبت جامعه محلی روستا نیز نشست تا از نقطه نظرات آن‌ها نیز آگاه شد، این نظرات و عقیده‌ها همان اصولی است که بالاتر از هر رکن دیگری مسیر روستا را تعیین می‌کند؛ چرا که این جامعه محلی هستند که ابتدا باید به فکر توسعه باشند و سپس متخصصان راه خود را به روستا باز کنند.

رضا عشقی یکی از همین مردم محلی است که اگرچه ساکن تهران است و کسب و کار خود را دارد، اما در نقش تسهیلگر اجتماعی مردم روستا عمل می‌کند. او به خبرنگار ایمنا می‌گوید: مردم هر منطقه بهتر از هر کسی می‌دانند که با منطقه خود چه کار باید کنند، دیگران تنها عامل تخریب در منطقه هستند و تنها باید از نظرات کارشناسی استفاده کرد. به شمال کشور نگاه کنید، تفکری که تنها به درآمد صرف اقتصادی فکر می‌کند، خوش آب و هواترین و حاصلخیز ترین منطقه کشور را به این روز انداخته است.

وی منطقه سهیل و سپرو را بسیار بکر می‌داند و معتقد است که تمام ایده‌هایی که ارائه شده قابلیت عملیاتی شدن را دارند. عشقی درباره ترمیم جاده نیز اظهار می‌کند: پس از رایزنی‌های مختلف جاده، بودجه سالیانه دارد و در دستور کار دولت قرار گرفته است، اما مردم روستا نیز به این روند کمک خواهند کرد.

روستاهای سپرو و سهیل در حال حاضر به ترتیب چیزی حدود ۸۰ و ۱۳۰ نفر جمعیت دارد که غالب آن‌ها نیز مصرف کننده هستند و تولیدات روستا نزدیک به صفر است. برخلاف این آمارها تعداد زیادی از اهالی این روستاها به شهر رفتند و اکنون به فکر افزایش زیست پذیری و تولید ارزش افزوده در روستا خود هستنند. به گفته عشقی علاوه بر طرح‌های مطرح شده، برنامه‌های دیگری چون پرورش شترمرغ و دام‌پروری نیز وجود دارد که تمام آن‌ها سرمایه گذاران محلی را تشویق به سرمایه گذاری در روستا خود می‌کند.

blank

تاسیس تعاونی، اقدامی ارزنده در روستا

یکی از اولین اقدامات روستاییان برای توسعه و برنامه‌ریزی راه‌اندازی یک تعاونی تحت عنوان شرکت اورنگ شفق شیرکوه بوده که با سرمایه مردم روستا شکل گرفته است. در واقع هدف این تعاونی بردن جریان سرمایه به زیر یک پرچم و سیاست واحد، همچنین درگیر کردن تمام جامعه بوده است. این تعاونی با ۲۳۵ نفر عضو از چهار روستا هم‌جوار یعنی سپرو، فرح‌زاد، حسن آباد و سهیل تشکیل شده تا هم‌گرایی اجتماعی نیز بین اهالی ایجاد شود.

حسین قاسمی، مدیرعامل شرکت اورنگ شفق شیرکوه در گفتگو با خبرنگار ایمنا، پیرامون فعالیت‌های این شرکت تصریح می‌کند: ایجاد این شرکت در واقع برای ایجاد بستر درآمدزایی بود. در حال حاضر اجازه سرمایه‌گذاری به افراد غیرمحلی نمی‌دهیم و تمام فعالیت با نگاه به جامعه محلی است، باید فرهنگ اینجا به روز باقی بماند و آسایش برهم زده نشود. اما اگر در آینده سرمایه لازم را نتوانیم جذب کنیم، مجبور به همکاری ۵۱ به ۴۹ درصد با سرمایه‌گذاران خارج از روستا خواهیم شد.

وی می‌افزاید: برخی از افراد روستا در تهران و دیگر شهرها درآمدهای خوبی دارند، اما دوست دارند برگردند و همینجا کاری راه بیاندازند همچنین برخی از اهالی روستا در شهرهای بزرگ شرایط سختی دارند؛ این مسائل باعث شد تا تعاونی را راه‌اندازی کنیم تا شرایط زیست روستا بهبود یابد و اهالی بازگردند. آرام آرام سرمایه‌های مردم را جمع کردیم و قیمت پایه نیز ۲۵۰ هزار تومان درنظر گرفته شد تا همه بتوانند در آن نقش داشته باشند. این تعاونی باعث تحریک مردم شده و متقاضیان زیادی برای سرمایه‌گذاری از خارج از روستا داشته ضمن اینکه تمام فعالیت‌های تجاری و تولیدی در دستور کار آن گنجانده شده است.

راه توسعه را از روستا پیگیری کنیم

“سهیل” و “سپرو” تنها یک منطقه در سرزمین پهناور ایران است که مردمان و مدیرانش با کمک متخصصان و کارشناسان و البته کمی سرمایه در راستا توسعه قدم برداشته‌اند. در هر گوشه ایران کهن با وجود پیشینه‌ای ظرفیتی برای توسعه رستایی وجود دارد، ظرفیتی که با توجه ویژه و برنامه ریزی صحیح راه ورود به توسعه پایدار و نجات از اقتصاد آفت زده نفتی را فراهم می‌سازد.

در سال ۱۳۵۵ از جمعیت ۱۷ میلیونی ایران ۱۲ میلیون نفر ساکن روستاها بودند، اما سیاست‌ها و الگوهای غیر صحیح توسعه، خصوصا توسعه مبتنی بر صنعت، افسار کنترل شهرها را پاره کرده و تمام منابع روستا را بلعید تا حاشیه نشینی شکل گیرد و روستاهایی که دیگر آب و محل زیستی نداشتند خالی از سکنه شوند. حالا از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران تنها ۲۶ درصد، ساکن روستا هستند و اکنون با مشکلات زیادی در کلانشهر روبرو هستیم که کنترل آن را نیز از دست خواهیم داد، توسعه روستایی و مهاجرت معکوس راه حل این مسئله است و راه توسعه از روستا می‌گذرد.

منبع خبر:ایمنا

بهترین شهرهای دوستدار محیط زیست

بسیاری از مردم جهان از زندگی کردن در شهرها لذت می‌برند چراکه شهر علاوه‌بر زیبایی‌های خاص خود، فرصت‌های بسیاری را برای پیشرفت در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد؛ محیط زیست یکی از مهم‌ترین عواملی است که در جذب افراد نقش بسزایی را ایفا می‌کند.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، ازدحام، ترافیک، آلودگی هوا، فاصله طبقاتی بین مردم و غیره از جمله عواملی است که در نگاه اول ممکن است ذهن هر فرد را در خصوص زندگی در کلانشهرهای جهان به خود مشغول کند. بااین حال، بسیاری از کلانشهرهای جهان به گونه‌ای طراحی شده است که زندگی برای شهروندان خود را بسیار خوشایند کرده است. محیط زیست یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند مردم را به زندگی در یک شهر جذب کند. در ادامه به بهترین کلانشهرهای جهان دوستدار محیط زیست پرداخته می‌شود.

blank

سنگاپور

از نظر زیست محیطی، مسئولان در کلانشهر سنگاپور پایتخت کشور سنگاپور به امید آن‌که جایزه جهانی بهترین شهر دوستدار محیط زیست جهان را از آن خود کنند، تلاش کرده‌اند سنگاپور را به سبزترین شهر جهان تبدیل کنند. شاید چشمگیرترین دستاورد زیست محیطی آن، ساختار سبز سنگاپور باشد که از سال ۲۰۰۸ از طرف دولت به عنوان یک ضرورت و قانون به شمار رفته است.

سبز بودن پایتخت کشور سنگاپور تنها به معنای کاهش حداکثر انتشار کربن نیست، بلکه گیاهان و درختان با معماری این شهر تلفیق شده است تا هرگونه آلودگی در شهر را از بین ببرد. سرسبزی علاوه‌بر دیوارها وسقف‌های کلانشهر سنگاپور، در باغ Supertree Grove نیز پایداری زیست‌محیطی را برای شهر به ارمغان آورده است. باغ Supertree Grove باغی عمودی ساخته دست بشر است ، که با زیبایی منحصربه‌فرد خود هر ساله گردشگران زیادی را از سراسر دنیا به سمت خود جذب می‌کند.

blank

ریکیاویک

ریکیاویک، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر ایسلند، نیز از نظر داشتن محیط زیست سبز توانسته است خود را در سراسر جهان به شهرت برساند. به جرات می‌توان گفت که ۹۹ درصد از موفقیت این شهر به انرژی گرمایی زمین در این شهر مربوط می‌شود که به طور ۱۰۰ درصد قابل تجدید است. انرژی گرمایی زمین در ریکیاویک به‌خاطر آتشفشان‌های فعالی است که دورتادور کشور ایسلند را در برگرفته است.

انرژی گرمایی زمین به طور ویژه‌ای باعث افزایش حرارت سطح زمین می‌شود که همین امر می‌تواند گرمای مورد نیاز گلخانه‌ها را تامین کند. از آن‌جا که انرژی مورد نیاز پایتخت ایسلند از طریق انرژی گرمایی زمین قابل تامین است، بنابراین مسئولان در تلاشند تا سال ۲۰۵۰ استفاده از سوخت‌های فسیلی در این شهر را به صفر برسانند و در عوض بر منابع تجدیدپذیر تکیه کنند.

blank

آمستردام

اگرچه پایتخت هلند به طور چشمگیری به خاطر داشتن تنوع فضاهای سبز در سراسر جهان شهرت دارد، بااین‌حال، ابتکاراتی که در جهت تبدیل آمستردام به شهر دوستدار محیط زیست انجام شده است، بسیار قابل توجه است.

باوجود این‌که حمل‌ونقل در آمستردام بیشتر به وسیله دوچرخه انجام می‌گیرد و به شهر دوچرخه در دنیا معروف است، اما حمل‌ونقل عمومی نیز، از واگن‌های برقی گرفته تا قایق‌ها و کشتی‌ها، بر پایه انرژی تجدیدپذیر انجام می‌گیرد. حتی فرودگاه‌های پایتخت هلند نیز جزو بهترین فرودگاه‌های دوستدار محیط ‌زیست در سراسر اروپا به شمار می‌رود چرا که تمام خودورهای زمینی فرودگاه‌ها از بیودیزل برای تامین انرژی حرکتی خود بهره می‌گیرد و علاوه براین، تمام فرودگاه‌ها در این شهر نیز به وسیله لامپ ‌های کم مصرف ال‌ای‌دی روشنایی خود را تامین می‌کند. مسئولان در شهر آمستردام، بیش از پیش به‌خاطر رونق صنعت گردشگری در این شهر سیاست‌های سبز را در پیش گرفته‌اند و تلاش کرده‌اند پایتخت هلند را به شهری دوستدار طبیعت تبدیل کنند.

blank

کیپ تاون

مسئولان کلانشهر کیپ تاون، پایتخت آفریقای جنوبی، برای ایجاد شهر دوستدار محیط زیست تلاش کرده‌اند فضاهای سبز شهر را افزایش دهند و به عبارتی، شهر را در گل‌ها و گیاهان سبز محصور کنند. برای این کار، آن‌ها از انرژی سبز که در کشور آفریقای جنوبی به وفور وجود دارد، بهره گرفته‌اند. علاوه‌براین، وجود انرژی باد و انرژی خورشیدی که بخش عظیمی از انرژی مورد نیاز شهری را تامین می‌کند، مسئولان کیپ تاون را در رسیدن به اهداف بلندپروازانه خود برای ایجاد شهری دوستدار محیط زیست یاری می‌کند. احداث مسیرهای دوچرخه‌سواری زیادی که در چند سال اخیر انجام شده است، نیز حمل‌و نقل سالم را در میان مردم این کلانشهر ترویج داده است.

blank

سان‌فرانسیسکو

سان فرانسیسکو، چهارمین شهر بزرگ ایالت کالیفرنیای ایالات متحده آمریکا، به خاطر نرخ ۸۰ درصدی بازیافت خود در سراسر دنیا شهرت دارد و اولین شهر ایالات متحده امریکا است که به جمع‌آوری مواد بازیافتی جهت استفاده دوباره پرداخته است. این شهر همچنین به‌خاطر حمل‌ونقل پاک که شامل ترامواها و اتوبوس‌های برقی است، خود را به جایگاه بالایی در حفاظت از محیط زیست رسانده است. به همین دلیل، سان‌فرانسیسکو به عنوان سبزترین شهر ایالات متحده امریکا شناخته شده است، که از نظر زیست‌محیطی از شهرهای نیویورک، سیاتل و بوستون پیشی گرفته است. موفقیت این شهر به طور برابر مدیون بازیافت مواد زائد و حمل‌ونقل پاک است.

blank

عجایب شهر/ ایستگاه‌های اتوبوس خوردنی در ژاپن!

در کشور ژاپن ایستگاه‌های اتوبوسی به شکل میوه‌هایی غول‌پیکر احداث شده است که مردم را به سمت استفاده بیشتر از وسایل حمل‌ونقل عمومی ترغیب می‌کند.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، موضوع آلودگی هوا و افزایش دمای کره زمین مسئله‌ای بحرانی است که علاه بر مسئولان شهری، ذهن اغلب مردم در سراسر دنیا را به خود درگیر کرده است، چرا که مردم شاهد از دست رفتن بسیاری از هموطنان خود بر اثر آلودگی هوا هستند و در نتیجه سلامت خود را در معرض خطر جدی میبینند. در بسیاری از کشورهای جهان اقدامات زیادی برای مقابله با این بحران انجام شده است که در این میان ژاپن اقدام به خلاقیت‌های جالبی کرده است.

blank

کشور ژاپن که به خلق ایده‌های جدید و اختراعات شگفت‌انگیز در سراسر جهان معروف است این‌بار برای کاهش آلودگی هوا و جذب مردم به استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی، بخصوص اتوبوس‌های شهری، با الهام از کالسکه‌ای به شکل کدو در کارتون سیندرلا، اقدام به ایجاد ایستگاه‌های اتوبوس جدیدی کرده است که به شکل میوه‌های مختلف نظیر هندوانه، توت‌فرنگی، گوجه فرنگی و پرتقال طراحی شده است.

blank

این ایستگاه‌های جدید زیبایی خاصی را به شهرهای ژاپن بخشیده است به طوری که مردم برای بازدید از آن‌ها از هم پیشی می‌گیرند و همین امر باعث جذب بیشتر مردم به استفاده از اتوبوس‌های عمومی شده است.

blank

ایستگاه‌های اتوبوس میوه‌ای ژاپن، که در شهر کوچک  Konagai احداث شده است، علاوه بر جذب مردم به استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی، چشم‌اندازهایی بسیار زیبا در سراسر شهر ایجاد کرده است. این ایستگاه‌ها وضعیت کسل‌کننده انتظار در ایستگاه‌های اتوبوس معمولی را به لذت برای مردم تبدیل کرده است.

blank

علاوه‌براین، زیبایی منحصربه‌فرد ایستگاه‌های خوشمزه Konagai به عنوان نقاطی برای گردشگری به شمار می‌رود به طوری که بسیاری از گردشگرانی که از سراسر دنیا به ژاپن سفر می‌کنند، مایلند بازدید از ایستگاه‌های میوه‌ای را در برنامه‌ریزی‌های مسافرت خود قرار دهند.

منبع خبر:ایمنا

blank

بهشت گردشگران

گردشگری شهری صنعتی است که به برکت توسعه تکنولوژی و دانش بشر در دهه‌های اخیر ایجاد شده است؛ این صنعت فرصتی را فراروی مدیران شهری قرار داده تا با بهره‌گیری از مؤلفه‌ها و مزایای آن، شهرهای خود را دیگر به مردمان در سایر بلاد معرفی کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تأمین منابع پایدار درآمدی برای شهرداری‌ها همواره از مهم‌ترین دغدغه‌های فکری مدیران شهری بوده است؛ کاهش ساخت و ساز تحت تأثیر نوسانات اقتصادی، کاهش اعتبارات متمرکز دولتی و تأکید سیاست‌های بالادستی بر استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای تولید ثروت باعث شده تا شهرداران به فکر اتخاذ تدابیر و تدوین برنامه‌هایی برای بهره‌برداری از امکانات محلی و منابع داخلی شهرها باشند.

یکی از جدیدترین و در عین حال پرسودترین روش‌های کسب ثروت در شهرها که از اواخر سده بیستم در کشورهای اروپای مرکزی و آمریکای شمالی ایجاد و به تدریج به سایر مناطق جهان  گسترش یافت، گردشگری شهری است.

مدیران شهری در کشور ایران هر چند اندکی دیر، اما با شتابی قابل قبول برای رونق گردشگری شهری وارد عمل شدند. استان اصفهان در کانون فلات ایران به سبب برخورداری از ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی موقعیت مناسبی از این نظر دارد. شهرهای مختلف این استان به ویژه در یک دهه اخیر کوشیده‌اند با ایجاد سازو کارها و امکاناتی زمینه حضور گردشگران را فراهم کنند.

چرمهین از شهرهای این استان است که مدیران شهری آن از سالیان گذشته به فکر ایجاد زیرساخت‌هایی برای رونق گردشگری بوده‌اند. برای آشنایی بیشتر با مهم‌ترین مقاصد گردشگری شهر چرمهین و اقدامات، طرح‌ها و برنامه‌های مدیریت شهری برای جذب توریست به این شهر با “شهاب ثابت‌راسخ”، شهردار چرمهین گفت‌وگویی را انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

مدیریت شهری چرمهین چه تدابیری برای رونق صنعت گردشگری درنظر گرفته است؟

توسعه صنعت گردشگری در شهر چرمهین با تکیه بر جاذبه‌های طبیعی و تاریخی نقش موثری در رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال ساکنان این شهر خواهد داشت؛ بر همین اساس پیگیری‌های متعددی از سوی شهرداری و شورای اسلامی شهر چرمهین برای اجرایی شدن طرح منطقه گردشگری “شاهلولاک” انجام شده است.

وسعت منطقه نمونه گردشگری آبشار شاهلولاک ۹۵ هکتار وسعت دارد و به تصویب هیئت دولت و کارگروه امور زیربنایی و میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری رسیده است.

با توجه به اهمیت موضوع طرح توجیهی این منطقه گردشگری توسط مشاور و پس از انجام مطالعات گسترده تهیه و فرصت‌های سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در قالب بسته‌های پیشنهادی در نظر گرفته شده است؛ البته نگاه مدیریت شهری به مسئله گردشگری فراتر از حضور گردشگران و بازدیدهای چند ساعته از آبشار شاهلولاک و یا کوهنوردی است و برنامه‌ریزی لازم برای ماندگاری گردشگران انجام شده است. قصد داریم بهشت‌گونه‌ای برای گردشگران ایجاد کنیم که تجربه‌ای نظیر آن را در جای دیگری نداشته باشند.

آیا گردشگران خارجی نیز از جاذبه‌های توریستی چرمهین استقبال می‌کنند؟

صنعت گردشگری ظرفیت بسیار خوبی در حوزه اقتصادی و فرهنگی کشور به شمار می‌آید و با توجه به رویکرد خوب دولت در سالیان اخیر، شاهد حضور گردشگران خارجی در کشور و استان اصفهان بوده‌ایم. خوشبختانه شهر چرمهین نیز به واسطه برخورداری از آبشار طبیعی و آثار تاریخی همچون مسجد ناروندی مورد استقبال گردشگران خارجی نیز قرار گرفته است. بر اساس یک قاعده کلی استفاده از روش‌های خلاقانه و توسعه و تقویت بومگردی می‌تواند سبب ماندگاری گردشگران داخلی و خارجی شود؛ در این زمینه از شهروندان و بخش خصوصی برای راه‌اندازی اقامتگاه‌های بومگردی حمایت می‌شود.

چه تسهیلاتی برای سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری این شهر در نظر گرفته شده است؟

منطقه گردشگری شاهلولاک به عنوان مجموعه تفریحی توریستی و پارک شهری، جهت استفاده شهروندان و گردشگران در نظر گرفته شده است و بسترهای مناسب نیز به واسطه اجرای این طرح برای توسعه اراضی شهر از طریق امکانات زیربنایی فراهم می‌شود. فرصت‌های سرمایه‌گذاری آبشار شاهلولاک در قالب ۵۰ طرح قابل واگذاری و مشارکت همچون مجموعه‌های فرهنگی، زمین بازی کودکان، مجموعه آبی تفریحی، آب نما، صخره نوردی، کوهنوردی، نمازخانه، کافی‌شاپ، هاستل، سکوهای کمپینگ، پیست موتورسواری و دوچرخه‌سواری، پیست اسب‌سواری، نمایشگاه صنایع دستی، شهربازی، باشگاه تیراندازی، پینت‌بال، سینما، تالارپذیرایی، رستوران، مجموعه ویلا و واحدهای تجاری پیش‌بینی شده است.

با توجه به اینکه این مکان در ارتفاعات ‌شهر چرمهین واقع شده است و به خوبی به مناطق پایین‌دست اشراف دارد و با واقع شدن در کنار کوه‌هایی زیبا و آبشار، محل مناسبی برای اسکان گردشگران است. سرمایه‌گذارن بخش خصوصی با توجه به ابعاد گسترده این طرح می‌توانند با اطمینان خاطر در آن مشارکت کنند. هیئت‌عالی سرمایه‌گذاری شهرداری به این مسئله توجه ویژه‌ای دارد تا موانع سرمایه‌گذاری به سرعت رفع شود.

آیا منطقه ویژه گردشگری چرمهین به آبشار شاهلولاک محدود می‌شود؟

طرح احداث بادامستان به وسعت ۱۵ هکتار در منطقه نمونه گردشگری از دیگر اقدامات انجام شده در این منطقه است. بادم‌های انتخاب شده برای این بادامستان از جنس مامایی و اصلاح شده است که تجار هندی این محصول را پیش‌خرید می‌کنند و این مسئله منبع درآمدی پایداری را برای شهرداری ایجاد می‌کند.

با آغاز بارندگی‌ها آبی که از سمت آبشار شاهلولاک به سمت شهر هدایت می‌شود سبب بروز سیلاب و مشکلات متعدد برای شهروندان و اراضی جنوب شهر می‌شد، اما مدیریت شهری با اجرای طرح بادامستان برای جمع‌آوری و ذخیره آب‌های سطحی و روان‌آب‌ها اقدام و با احداث چند بند خاکی، آب‌های سطحی را به سمت استخر هدایت کرد تا با استفاده از روش‌های نوین آبیاری از آن‌ها استفاده شود. در آینده نیز استخر دیگری به ظرفیت پنج هزار مترمکعب ایجاد خواهد شد. با توجه به احتمال فرونشست و شکسته شدن استخر بتنی شهرداری، برای احداث استخر ژئوممبران اقدام شده است.

در کنار بادامستان باغ گل محمدی نیز احداث شده که سبب توسعه اکوتوریسم، تولید پایدار و سالم، ایجاد پوشش گیاهی و جلوگیری از فرسایش خاک، اشتغالزایی و توسعه اقتصاد منطقه می‌شود. کشت پایلوت زعفران و گیاهان دارویی نیز در این منطقه آغاز شده که سبب جذب گردشگر، سرمایه‌گذار بخش خصوصی و کسب درآمد پایدار برای شهرداری خواهد بود.

منبع خبر:ایمنا

عجایب شهر/ تفریحگاه شگفت‌انگیز در فیلیپین

وینست کالبو، معمار مشهور بلژیکی، از طرح‌های خود برای احداث یک تفریحگاه اعجاب‌انگیز و دوستدار محیط زیست در فیلیپین رونمایی کرد.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، وینسنت کالبو قرار است در تفریحگاه جدید تمام عناصر دوستدار محیط زیست را اعمال کند و از مواد بازیافتی محیط اطراف به طور کامل برای ساخت آن بهره گیرد. تفریحگاه جدید که  Nautilus Eco-Resort نام خواهد گرفت به شکل صدف‌هایی بسیار شگفت‌انگیز و پوشیده در گیاهان سبز ساخته خواهد شد.

blank

صدف‌های سبز شامل آپارتمان‌هایی خواهد بود که روی یک سطح دایره‌ای قرار می‌گیرد و میزبان بیش از ۵۰۰ مهمان و گردشگر از سراسر دنیا خواهد بود. وینسنت کالبو در نظر دارد برج‌های صدفی را طوری طراحی کند که قابلیت چرخش داشته باشد و بنابراین گردشگران قادر خواهند بود آخرین اشعه‌های خورشید را نیز در طول روز نظاره کنند. کالبو می‌خواهد یکی از بی‌نظیرترین و به یادماندنی‌ترین جزایر جهان را در فیلیپین احداث کند.

blank

تفریحگاه جدید در یکی از مناطق فیلیپین با آب‌های آرام احداث می‌شود و در نتیجه مهمانان می‌توانند با استفاده از قایق‌های الکتریکی در آب‌های اطراف گردش کنند. وینسنت کالبو قصد دارد امکانات رفاهی و تفریحی کاملی را برای گردشگران ایجاد کند، به عنوان مثال قرار است با استفاده از تکنولوژی پایدار، توربین‌هایی زیردریایی ایجاد شود که انرژی حاصل از امواج دریا را به خود جذب و به انرژی مورد نیاز برای برج‌ها تبدیل می‌کند. بااین وجود، کالبو در طراحی تفریحگاه جدید ذهن خود را تنها متمرکز بر گردشگران نکرده است، بلکه می‌خواهد در مرکز این مکان شگفت‌انگیز یک مرکز پژوهشی و علمی و یک پایگاه تفریحی-دریایی به نام “کوه اوریگامی” احداث کند.

blank

پشت بام “کوه اوریگامی” پوشیده از گل‌ها و گیاهان سبز خواهد بود و قرار است در آن رستوران‌های متعدد، استخرهای شنا، استخرهایی از آب دریا و آزمایشگاه‌های علمی احداث شود. جالب تر از همه این‌که، وینست کالبو در نظر دارد یک مدرسه ابتدایی، یک مهد کودک و سالن‌هایی ورزشی برای جوانان احداث کند تا در طراحی خود همه گروه‌های سنی را به طور برابر مورد توجه قرار داده باشد. او امیدوار است که با ایجاد چنین فضاهایی در تفریحگاه جدید، تعاملات اجتماعی بین پژوهشگران و گردشگران دوستدار محیط زیست را افزایش دهد.

blank

تفریحگاه جدید امکان گردشگری زیست‌محیطی را بر اساس آموزش و تفسیر در یک محیط زیست طبیعی فراهم می‌آورد که در این محیط تمام منابع و رفاه ساکنان اطراف به خوبی حفظ می‌شود. وینست کالبو می‌خواهد مکان جدید را به گونه‌ای طراحی کند که در آن میزان انتشار گازهای آلاینده و مواد زائد به صفر برسد.

blank

سفر به دنیای تاریخ ادیان با موزه لاستوریا

یکی از موزه‌های اردن با هدف تقویت تفکر برادری میان ادیان تأسیس شده است.

به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،تقویت تفکر برادری میان ادیان از گذشته تا به امروز در مرکز توجه پیروان ادیان مختلف قرار گرفته و اهمیت خاصی داشته است در اصل کارشناسان امر تلاش کرده‌اند با پررنگ کردن نقاط مشترک میان ادیان الهی تفکر برادری را در میان پیروان ادیان مختلف تقویت کنند. این موضوع تا اندازه‌ای اهمیت دارد که برخی از موزه‌ها نیز به عنوان مراکز ثبت تاریخ در این زمینه فعال شدند. یکی از موزه‌هایی که با هدف تقویت تفکر برادری میان ادیان تأسیس شده در اردن قرار گرفته است. این موزه که با نام موزه لاستوریا شناخته می‌شود، در نزدیکی کوه «نیبو» در استان «مادبا» تأسیس شده و معرف میراث فرهنگی، تاریخ و سنن اردن است.

موزه‌ای برای تقویت تفکر برادری میان ادیان

موزه‌ای برای تقویت تفکر برادری میان ادیان

افرادی که از موزه لاستوریا بازدید می‌کنند، به نوعی زندگی از زمان حضرت نوح (ع) تا کنون را نیز مرور می‌کنند، زیرا مجسمه‌های موزه لاستوریا راوی حوادثی که از زمان حضرت نوح (ع) تا به امروز در سرزمین‌هایی، چون اردن، فلسطین، چچن و سوریه اتفاق افتاده است، هستند. برخی از آثار باستانی موجود در این موزه نیز توسعه نیرو‌های مسلح اردن در سال‌های گذشته را حکایت می‌کنند.

منبع خبر:باشگاه خبرنگاران جوان

موزه‌ای برای تقویت تفکر برادری میان ادیان