گردشگری سبز را فراموش نکنیم

متاسفانه بسیاری از ما هنگام سفر به‌طور کلی طبیعت و محیط‌زیست را فراموش می‌کنیم، در حالی که در سفر به‌خصوص هنگام بازدید از جاذبه‌های طبیعی، باید بیش از همیشه در برابر طبیعت و محیط‌زیست مسوولیت‌پذیر باشیم.

درباره‌‌ گزینه‌های بوم‌گردی تحقیق کنید

یکی از مهم‌ترین قدم‌هایی که می‌توانید در این زمینه بردارید، این است که وظیفه‌‌ خود را به عنوان یک گردشگر به‌خوبی انجام دهید. در مورد تاثیراتی که سفر شما بر محیط، آب و هوا و فرهنگ مقصد مورد‌نظر می‌گذارد، به‌خوبی تحقیق کنید. اگر این تاثیرات را بشناسید، بهتر می‌توانید در جهت کاهش یا حذف اثرات مخرب سفرتان گام بردارید.

امکانات اقامتی دوستدار طبیعت را پیدا کنید

هتل و اقامتگاهی پیدا کنید که در جهت حفظ محیط‌زیست و کاهش اثرات مخرب خود بر طبیعت، تلاش می‌کند. اقامتگاه‌های زیادی حتی اقامتگاه‌های لوکس و مجلل، اقداماتی در زمینه‌‌ گردشگری مسوولانه انجام می‌دهند. در جست‌وجوی هتل دوستدار طبیعت، حواستان باشد که در هتل از منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده شود، الزام به کاهش ضایعات و بازیافت زباله وجود داشته باشد و راهنماهایی برای حفاظت از محیط‌زیست برای مشتری‌ها ارائه شود.

از سیستم حمل و نقل دوستدار زمین استفاده کنید

وسایل حمل و نقل عمومی، کرایه دوچرخه، استفاده از سرویس‌های کرایه‌‌ اتومبیل‌های اشتراکی و پیاده‌روی، بهترین روش‌ها برای کاهش تولید دی‌اکسید کربن در زندگی روزمره هستند. بنابراین زمانی که سفر می‌کنید هم این روش‌ها را مد‌نظر داشته باشید و تا جایی که ممکن است از آنها استفاده کنید.

به سیاست‌های زیست‌محیطی توجه کنید

به هر مکان تازه‌ای که سفر می‌کنید، در مورد سیاست‌ها و استانداردهای زیست‌‌محیطی آن منطقه تحقیق کنید و به قوانین احترام بگذارید. به‌خصوص زمانی که قصد سفر بین‌المللی را دارید، حتما پیش از سفر در مورد اقدامات زیست‌محیطی مقصد تحقیق کنید و خودتان را برای برداشتن گام‌های ضروری برای حفظ محیط‌زیست مقصد، آماده کنید.

از اپلیکیشن‌های مرتبط استفاده کنید

علاقه‌‌ روزافزون به سفرهای دوستدار طبیعت، توسعه‌دهندگان اپلیکیشن‌ها را تشویق کرده است که نرم‌افزارهایی در این زمینه طراحی کنند. این نرم‌افزارها را جست‌وجو و از آنها استفاده کنید. با این کار، نکات مفیدی را در مورد گردشگری سبز از طریق تلفن همراه‌تان دریافت خواهید کرد.

سیگار نکشید

در صورتی که نمی‌توانید این عادت را ترک کنید، در محیط‌های مخصوص سیگار بکشید. مناطق توریستی شلوغ، جایی که تعداد زیادی از کودکان حضور دارند، ایستگاه‌های قطار و مناطق حفاظت‌شده‌‌ حیات‌وحش محیط‌هایی هستند که به هیچ عنوان نباید در آنها سیگار بکشید.

هیچ اثری از خود بر‌جای نگذارید

تنها چیزی که باید از شما باقی بماند، درآمدی برای اهالی بومی منطقه است. پیش از ترک هر مکان، زباله‌های خود را جمع‌آوری کنید.

به حریم‌های تعیین شده احترام بگذارید

این علائم برای محدود‌کردن تفریح و لذت شما نیستند. به حریم‌های تعیین شده احترام بگذارید. ممکن است در جایی حضور داشته باشید که اکوسیستم حساسی دارد و عبور شما از محدودیت‌ها به آن آسیب جدی بزند.

منبع خبر:توریسم پرس

تور زمینی باکو با اتوبوس از تهران

شهر باکو پایتخت کشور آذربایجان یکی از مقاصد گردشگری مهم برای ایرانیان به حساب می‌آید که سالانه حجم زیادی از گردشگران ایرانی را به سمت خود می‌کشاند.

به گزارش ایسنا با توجه به بالارفتن قیمت ارز و پرواز و همچنین افزایش هزینه‌های سفر، از جمعیت گردشگران بسیار کاسته شده و حتی افرادی که گردشگری و سفر بخش مهمی از زندگیشان به حساب می‌آید نیز بر تعداد سفرهایشان تاثیر منفی گذاشته است. اما بی‌شک اگر بتوان تا حدودی هزینه‌های سفر را کاهش داد به خصوص برای تعداد نفرات بالا، سفر کردن خیلی مقرون به صرفه خواهد بود. یکی از موارد مهمی که می‌توان تا حد زیادی بر هزینه‌های سفر تاثیر بگذارد، زمینی و یا هوایی بودن تور می‌باشد. در بعضی مسیرها امکان سفرهای زمینی وجود ندارد اما مسیری مثل باکو از جمله مکان‌هایی‌ است که شرکت بیسان گشت مهر سالانه تورهای هوایی و زمینی زیادی از تهران و همچنین از مرز آستارا و بیله سوار با خدمات کامل برگزار می‌کند.

تور باکو به صورت هوایی:

اگر قصد سفر به باکو آن هم به صورت هوایی را دارید، همانند مابقی سفرهای هوایی، شروع تور باکو از تهران و فرودگاه امام خمینی می‌باشد. البته در برخی ایام هفته فرودگاه تبریز نیز به باکو پرواز دارد. شرکت‌های هواپیمایی که در این مسیر از فرودگاه امام خمینی به فرودگاه حیدر علی اوف باکو و بلعکس پرواز دارند عبارتند از شرکت‌های هواپیمایی ماهان، ایران ایر و همچنین آزال که یک شرکت هواپیمایی جمهوری آذربایجان می‌باشد. نکته‌ای که وجود دارد این است که اگر شما قصد سفر به باکو آن هم به صورت هوایی داشته باشید می‌توانید ویزای خود را در فرودگاه باکو با پرداخت ۲۶ دلار خیلی سریع دریافت کنید و نیازی نیست که این ویزا را از قبل تهیه کرده باشید. اما اگر قصد داری قبل از پرواز با اطمینان خاطر و ویزا به دست به باکو سفر کنید حدودا سه روز کاری تایم لازم است تا ویزای شما صادر شود.

تور زمینی باکو با اتوبوس از تهران:

با توجه به این که تورهای هوایی باکو به علت بالا بودن پروازها بسیار پرهزینه می‌باشد این روزها تور زمینی باکو طرفداران بسیاری پیدا کرده است و جمعیتی زیادی از گردشگران علاقه زیادی نسبت به تورهای زمینی من جمله تورزمینی باکو از خود نشان می‌دهند. گفتنی‌ است که تورهای زمینی باکو بسیار متنوع برگزار می‌شوند. در واقع تورهای زمینی باکو به صورت انفرادی ویا گروهی از مبداهای مختلف مثل از تهران، از مرز آستارا یا بیله‌سوار برگزار می‌شوند.

اگر قصد سفر به باکو را به صورت گروهی با اتوبوس از تهران دارید باید بدانید که با توجه به این که شهر باکو در منطقه سردسیر واقع شده است، معمولا تورهای گروهی از یک ماه قبل از عید شروع شده و تا اواخر شهریور ادامه دارد اما با آغاز فصل پاییز و شروع سرما، تورهای گروهی متوقف شده، اما افراد می‌توانند به صورت انفرادی با اتوبوس به باکو سفر کنند.

تور زمینی باکو چه به صورت گروهی و چه به صورت انفرادی با اتوبوس‌های vip  تخت خواب شو ۲۵ نفره از ترمینال غرب تهران به سمت ترمینال باکو حرکت خود را همه روزه دارد. باید بدانید که در سفرهای زمینی به باکو، داشتن ویزا از قبل الزامی‌ است و مانند سفرهای هوایی نمی‌باشد. در مرز ایران و آذربایجان قبل از خروج از مرز پاسپورت و ویزا مسافران چک می‌شود و در صورت بروز هر مشکل اجازه خروج داده نمی‌شود. به علاوه تایم سفر از تهران تا باکو با اتوبوس حدودا ۱۸ ساعت می‌باشد.

منبع خبر:ایسنا

ایران چقدر برای خارجی‌ها خوشمزه است؟

تعداد کمی از گردشگران خارجی خوراک‌های ایرانی را می‌شناسند اما بسیاری از فعالان گردشگری و حتی افرادی که تجربه زندگی در خارج از کشور را دارند، معتقدند «کباب»، «کشک بادمجان» و «میرزاقاسمی» از جمله خوراک‌های محبوب باب میل خارجی‌ها هستند.

با وجود ۲۰۰۰ غذای بومی که در ایران وجود دارد اما نه تنها بسیاری از مردم کشورمان این غذاها را نمی‌شناسند بلکه یاد گرفته‌ایم به گردشگران خارجی هم فقط «کباب» بدهیم. حتی کمتر گردشگر داخلی می‌داند که شهری مثل رشت به عنوان «شهر خلاق خوراک‌شناسی» در یونسکو ثبت جهانی شده است! اما چرا خوراک‌های ایرانی با تنوع بسیاری که دارند، برای بسیاری ناشناخته‌اند؟

مسئولان حوزه گردشگری و پژوهشگران و فعالان خوراک‌گردی هم بارها از این انتقاد کرده‌اند که با وجود تنوع خوراکی در ایران باز هم کباب به خورد گردشگران می‌دهیم. با این حال دلیل این کار را راحتی در دسترس‌ بودن غذایی مثل کباب می‌دانند که در همه رستوران‌ها پیدا می‌شود. از طرفی نمی‌توان در هر شهری از ایران، رستورانی که غذاهای محلی عرضه می‌کند، پیدا کرد!

در این بین شاید بتوان گیلان را یکی از مناطقی دانست که نسبت به مناطق توریستی دیگر رستوران‌هایی با سرو غذاهای محلی دارد. همچنین خوراک‌های این نقطه از ایران، یکی از بهترین گزینه‌ها برای گردشگران گیاه‌خوار است.

مینا رضایی – پژوهشگر حوزه خوراک گیلان – محبوب‌ترین خوراک این نقطه را در بین گردشگران خارجی، «میرزاقاسمی» معرفی می‌کند و می‌گوید:‌ «بسیاری از گردشگران خارجی شیفته مزه بادمجان کبابی و سیر می‌شوند.»

blank
میرزاقاسمی

«حدود پنج سالی می‌شود که در گیلان، آموزش به راهنماها و در برنامه‌های تورگردانی، معرفی فرهنگ غذایی و پوشش گیلانی در دستور کار قرار داده‌ شده و تورهای تخصصی خوراک برگزار می‌شود. در شمال ایران چای مرغوبی کشت می‌شود اما اصلا معرفی نشده و حتی گردشگر تخصصی در این‌باره نداشته‌ایم.  دو سال پیش در یکی از موسسه‌های گردشگری گیلان توانستیم  فم‌تریپ (سفر ارزان) تخصصی چای برای اپراتورهایی که از کشور هلند می‌آمدند، برگزار کنیم. آنان تا کنون کشورهای ترکیه، هند، سریلانکا، تایلند و کشورهای تولیدکننده چای را دیده بودند اما درباره کشت چای در ایران اطلاعی نداشتند. امسال هم گردشگران خارجی به قصد مزه‌کردن چای گیلان آمده بودند و چای‌هایی را که از جلگه تا ارتفاع کشت شده بودند، امتحان کردند.»

او ادامه می‌دهد: «ما نمی‌توانیم کباب را کنار بگذاریم زیرا این غذا در همه جای دنیا با اسم «کباب» شناخته شده است اما مشکل اینجاست که ما داریم روی کباب زیاد تمرکز می‌کنیم  زیرا غذای ساده‌ای است و عطر و بو هم دارد. مشکل گردشگری خوراک این است که در منوها، تست غذاهای محلی وجود ندارد. برای مثال وقتی می‌خواهیم در یزد «آش شولی» بخوریم نمی‌توانیم ابتدا مزه آن را تست کنیم و حتما باید یک ظرف آش بخریم. به عقیده من، ما در طراحی منو و پذیرایی‌هایمان ضعیف عمل کرده‌ایم.»

در بحث سوغات هم زعفران و پسته نسبت به سوغات‌های دیگر برای گردشگران خارجی شناخته‌شده است در حالی که  تنوع سوغات در شهرهای ایران بسیار بالاست.

رضایی درباره معرفی و عرضه سوغات مخصوص خطه گیلان به گردشگران خارجی نیز می‌گوید: «تصمیم داریم محصولاتی مثل برنج و چای ایران را در بسته‌بندی‌های سازگار با محیط زیست و در سایز یک‌نفره به گردشگران معرفی کنیم تا اگر گردشگر دوست داشت برای سفارش این محصولات با راهنمای تور هماهنگ کند چون وزن و حجم این محصولات بالاست شاید برخی از گردشگران خارجی دوست نداشته باشند برای خرید آنها ریسک کنند. اما بعد از مصرف بسته‌های یک‌نفره می‌توانند محصول را سفارش بدهند و آن را  از طریق پست دریافت کنند. این حرکت برای جامعه محلی هم سودمند است».

مرضیه قادری – مسئول یکی از بومگردی‌ها در کویر مصر – هم کشک بادمجان را یکی از محبوب‌ترین غذاهای گردشگران خارجی می‌داند که برخی از آنان دوست دارند دستور پخت آن را داشته باشند یا در تهیه‌اش مشارکت کنند.

blank
تلاش زوج هلندی برای پخت کشک بادمجان

او معتقد است گردشگران خارجی کمی با خوراک‌های ایرانی  آشنا هستند و برخی هم فقط کشک بادمجان را می‌شناسند و معمولا این غذا را سفارش می‌دهند: «معمولا ما به آنها پیشنهاد غذا می‌دهیم که از کشک بادمجان استقبال می‌کنند. البته کال‌جوش، یتیمچه و قوروتی هم از جمله غذاهای سنتی منطقه هستند که به گردشگران خارجی پیشنهاد می‌دهیم. خورش قورمه‌سبزی و کباب بعد از کشک بادمجان محبوب گردشگران خارجی هستند.»

blank
مشارکت گردشگر اسپانیایی در پخت کشک بادمجان 

اما ایتالیایی‌هایی که خودشان به عنوان ملتی غذاباز شناخته می‌شوند در سفر به ایران به چه غذایی علاقه نشان می‌دهند؟

ماریا کریمی – راهنمای تور ایتالیایی‌زبان  با توجه به تجربه‌ای که در این زمینه دارد، می‌گوید: «گردشگران ایتالیایی به جز کباب‌ها، عاشق کشک بادمجان می‌شوند و معمولا از ایران کشک می‌خرند و با خودشان می‌برند تا بتوانند این غذا را در ایتالیا هم درست کنند. چند باری هم پیش آمده که دستور پخت غذاهای ایرانی را گرفته‌اند. ایتالیایی‌ها معمولا غذاهای ایرانی را دوست دارند اما نه همه‌ی غذاها را.»

پیمان یزدانی – عکاس و گردشگر – نیز که تا کنون به ۲۰ کشور سفر کرده و سابقه تجربه زندگی سه ساله در ایتالیا را دارد، در این‌باره معتقد است: «کمتر کسی در کشورهای دیگر با غذاهای ایرانی آشناست مگر آنکه همسایه ایرانی داشته یا به یکی از رستوران‌های ایرانی در آمریکا یا اروپا رفته باشد. در ایتالیا هم رستوران ایرانی وجود داشت که خوراک‌های ایرانی را ساده کرده بود. برای مثال برنج را حذف کرده بود و کباب خالی سرو می‌کرد و به عبارتی غذاهای ایرانی را اسنک‌طور عرضه می‌کرد یا روزهای خاصی قورمه‌سبزی را به اندازه پنج پُرس می‌پخت، بیشتر هم ایرانی‌ها مشتری آن بودند، خارجی‌ها هم چندان از آن استقبال نمی‌کردند. خارجی‌ها برخلاف غذاهای ایرانی، غذاهای عربی مثل «حمص» و … را خوب می‌شناسند. کباب‌های ترکی به واسطه حضور ترک‌ها در آلمان معروف است. در اروپا هم ارزان‌ترین غذاها کباب ترکی‌ها هستند. مشکل غذاهای ایرانی این است که طبخ آنها دشوار است و طرز تهیه آنها نیز به زمان نیاز دارد. برای آنکه طرفداران غیرمتخصص از یک غذا استقبال کنند نیاز به ساده‌سازی طبخ خوراک‌هاست. برای مثال یک ایتالیایی به ملموس‌بودن مزه‌ها توجه زیادی می‌کند. برای مثال ممکن است یک ایتالیایی وقتی تصمیم می‌گیرد اسپاگیتی درست کند، یک بار آن را با قارچ و دفعه بعد با تُن ماهی بپزد. چون در غذاهای ایرانی و پخت خورش‌ها همه چیز با هم جوشانده می‌شوند، مزه قالبی وجود ندارد و این موضوع چندان باب میل ایتالیایی‌ها نیست.»

blank

مردم آلمان هم شناخت کافی از خوراک‌های ایرانی ندارند. با این وجود در شهر برلین چند رستوران ایرانی وجود دارد که مشتریان آنها هم بیشتر ایرانی‌های مقیم این کشور هستند. آلمانی‌ها تقریبا غذای معروفی به جز سوسیس و کالباس ندارند و ترجیح می‌دهند بیشتر به رستوران‌هایی با غذاهای خارجی بروند و بیشتربه غذاهایی مثل نودل، پاستا، پیتزا و دونر ترکی تمایل نشان می‌دهند. ترک‌ها به واسطه مهاجرت به آلمان کبابشان را معرفی کرده‌اند و رستوران راه انداخته‌اند.

مسلم سرخ‌مرد که سابقه زندگی در ایتالیا را دارد و حدود هشت سالی می‌شود به آلمان مهاجرت کرده است، می‌گوید: «غذای ایرانی در بافت جمعیتی آلمان شناخته‌شده نیست و بیشتر آنها خوراک‌های ایرانی را با غذاهای عربی و ترکی اشتباه می‌گیرند. من چندین بار در برنامه‌های دورهمی دانشجویی، زرشک‌پلو با مرغ، آش رشته و کشک بادمجان درست کردم که دانشجویان خارجی بشدت از این غذاها استقبال کردند و باورشان نمی‌شد با مواد ساده‌ای مثل سیر، بادمجان و کشک می‌توان یک غذای خوشمزه درست کرد.»

او همچنین اضافه می‌کند: «آلمانی‌ها، خارجی‌ها را با عنوان برنج‌خور خطاب می‌کنند و در جواب هم خارجی‌ها به آلمانی‌ها خوک‌خور می‌گویند که هر دوی این اصطلاحات توهین محسوب می‌شود.»

چینی‌ها هم لاکچری‌بودن را دوست دارند اما به مناطق تاریخی هم علاقه‌مندند. آنها شیفته معماری مساجد ایران هستند، تنوع پوشش زنان ایرانی را دوست دارند و از عکس گرفتن بشدت لذت می‌برند و تمایل دارند تصاویرشان  را به سرعت در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. با اینکه فرهنگ غذایی ایران و چین به هم نزدیک نیست اما ما همچنان اصرار داریم با «کباب» از آنها پذیرایی کنیم.

blank

طبق نتایج یک تحقیق که توسط دو فعال گردشگری ایران در چین انجام شده است، بیشترین میزان رضایت گردشگران چینی در ایران از مذهب و تاریخ و بیشترین نارضایتی‌ها از غذا، هتل، پروازها و فرودگاه‌های ایران است. یکی از مشکلات مهم گردشگران چینی، عادت‌نداشتن به غذاهای ایرانی است. چندین رستوران چینی در تهران و چند شهر دیگر باز شده‌اند اما به دلیل بالا بودن قیمت‌ها و در دسترس‌نبودن مخصوصا در مسیر سفر نمی‌توان بیش از یک یا دو وعده از غذای چینی استفاده کرد. در این صورت بهترین راه برای رضایت بیشتر گردشگران از غذا، استفاده از غذاهای ایرانی مورد پسند گردشگران چینی است. به طور مثال چینی‌ها بیش از یک یا دو وعده غذای سرخ‌شده و خشک را نمی‌پسندند و معمولا در کنار هر وعده غذایی گوشتی، به خوردن سبزیجات پخته و چای عادت دارند.

یکی از مسئولان ارشد کترینگ‌های هواپیمایی نیز چلوخورش قیمه سیب‌زمینی را غذای محبوب مهمانان خارجی می‌داند. به گفته او باقالی‌پلو با ماهیچه و سبزی‌پلو با گوشت هم مورد توجه آنهاست اما از خورش قورمه‌سبزی کمتر استقبال می‌شود.

منبع خبر:ایسنا

blank
نان چرب، غذای محلی دزفول و شوشتر
blank
ته‌چین مرغ
blank
نوشیدنی‌های سنتی

“خانه دیو ریوند” از جاذبه‌های گردشگری خراسان رضوی

در بخشی از کتاب خرده اوستا به نام «آتش نیایش» چنین می‌خوانیم:«ستایش پاک، تو را باشد ای آتش گهر، ای بزرگترین بخشوده‌ی اهورامزدا که درخوری ستایش را».

به گزارش ایسنا، پیدایش آتش و زیبایی خیره کننده‌ شراره‌های آن، سبب شده تا آدمی از دیرباز به دیده‌ احترام به آن بنگرد و از گونه‌ای تقدس برخوردار شود. در میان دین‌های ایرانی، آتش در کیش زرتشت جایگاه ویژه‌ای دارد؛ برخلاف آنچه که گروهی، زرتشتیان را آتش‌پرست می‌دانند، آتش یکی از مظاهر و نشانه‌های این دین و به طور کلی محور و مرکز مناسک آن به شمار می‌آید.

به همین دلیل آتشکده‌ها یکی از عبادت‌گاه‌های مهم در ایران باستان است چرا که ایرانیان از روزگاران کهن به آتش و نور و روشنایی ارج می‌نهادند و در طول تاریخ دینی خود همواره این عنصر را می‌ستوده‌اند.

عده‌ای معتقدند که آتشکده «آذربرزین مهر» یکی از سه آتشکده بزرگ دوره ساسانیان و آتشکده دهقانان و کشاورزان است. این آتشکده در زبان پهلوی به نام «آتور بورگین میتر» به معنی «آتش مهر بالنده» خوانده می‌شود که حاکی از قدمت آن دارد.

آتشکده «آذر برزین مهر» در شهرستان سبزوار و در ارتفاعات شمالی بخش داورزن واقع شده است. بخش داورزن به عنوان دروازه ورودی استان خراسان رضوی از غرب استان در حاشیه محور بین المللی تهران– مشهد و در غرب شهر سبزوار واقع شده است.

این آتشکده در ارتفاع ۲۰۶۱ متری از سطح دریا و در کوهستان ریوند مابین شاهرود و سبزوار در حوالی روستای فشتنق قرار دارد.

معمار این سازه از طبیعت در ساخت آن کمک گرفته و سطح زیر آن را با بنای آتشکده هماهنگ ساخته است و بخش جنوبی و شرقی پشته سنگی آن را به صورت صفحه طبیعی و دائمی چهار طاقی درآورده است.

از بقایای باقی مانده این اثر این طور به نظر می‌آید که  ورود به چهارطاق از سمت شرق انجام می‌شده است و افراد از درهای ورودی شمالی و جنوبی به سمت تالار می‌رفته‌اند.

از خود تالار چیز زیادی باقی نمانده است اما احتمال دارد مانند اکثر چهارطاقی‌ها مخصوصا چهارطاق قصر شیرین تالار «آتشکده آذربرزین مهر» از الزامات چهارطاق‌های ساسانی به شمار می‌رفته است.

مصالح این آتش‌گاه از سنگ لاشه است که از ارتفاعات اطراف بنا تهیه شده است. در قسمت‌های پایین اشکال منظم‌تر و قطعات درشت‌ مورد استفاده قرار گرفته است.

نکته قابل توجه از لحاظ باستان شناسی این است که در جنوب روستای ریوند به فاصله اندکی از چهار طاقی خانه دیو،محوطه باستانشناسی وسیع و گسترده‌ای از دوران تاریخی موجود است که بی‌ارتباط با بنای این چهار طاقی نیست و گمان می‌شود که این محل جایگاه شهرهای عظیم از دوره ساسانی و پیش از آن بوده است.

راه رسیدن به چهارطاقی خانه دیو طولانی و صعب‌العبور است. بنای آتشکده در فاصله پنج کیلومتری شمال غرب روستای قشتنق بر روی تپه‌های سنگلاخی واقع شده است که تا حدود ۲۰ سال پیش راه پلکانی در یک سمتآن قرار داشته است که در حال حاضر به کلی از بین رفته است.

موبد اردشیر آذرگشسب درباره‌ ی آتشکده «آذربرزین ‌مهر» می‌آورد، این همان آتشی است که به روایتی اشوزرتشت در زمان برگزیده‌ شدن به پیامبری در دست داشت و دست او را نمی‌سوزاند.

البته برخی به دلایلی معتقدند که این آتشکده، آتشکده اصلی آذربرزین مهر نیست.

این اثر در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۰ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع خبر:ایسنا

سفر به رومانی : جاذبه های گردشگری رومانی

سفر به رومانی (Romania)، هم فال است و هم تماشا؛ می‌توان با هزینه نه‌چندان زیاد از یک کشور اروپایی دیدن کرد و از جاذبه‌های گردشگری آن لذت برد، در کنار سواحل زیبایش دمی آسود و از مکان‌های تاریخی منحصر به فرد آن بازدید کرد.‌

کشور رومانی در جنوب‌شرقی اروپا قرار دارد؛ کشوری با مساحت ۲۳۸ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع و حدود ۲۲ میلیون نفر، هفتمین کشور اروپایی از نظر جمعیت و نهمین کشور این قاره به لحاظ مساحت است.‌

این کشور از غرب با مجارستان و صربستان، از جنوب با بلغارستان، از شمال‌شرق با مولداوی و اوکراین  همسایگی می‌کند.‌ اکثر مردمانش مسیحی هستند و با زبان رومانیایی تکلم می‌کنند و سن امید به زندگی‌شان ۷۸ سال است.‌

این کشور با شهرهای کوچک و افسانه‌های عجیب، تفرجگاه‌های کوهستانی و پیست‌های اسکی فوق‌العاده و جامعه هنری رو‌به‌رشدی پر شده است.‌ هرچند مهم‌ترین شهروند این کشور، شخصیت خیالی دراکولای خون‌آشام است که در ترانسیلوانیا یافت می‌شود.

یک‌سوم این کشور کوهستانی، یک‌سوم دیگر تپه‌های سرسبز و بقیه پوشیده از دشت‌های وسیع مناسب کشاورزی است.‌ رودخانه‌های فراوانی در رومانی جاری است که بزرگ‌ترین آنها دانوب‌ است.

در منطقه ریزش دانوب به دریای سیاه دلتای عظیم و سرسبزی پدید آمده که زیستگاه جانوران کمیاب به‌ویژه پرندگان ‌است و هزاران نوع پرنده در زمستان‌های سخت به این منطقه مهاجرت می‌کنند.

این هفته شما را با دیدنی‌های جذاب کشور رومانی آشنا می‌کنیم و اطلاعات مورد‌نیاز برای سفر به این کشور اروپایی را در اختیارتان می‌گذاریم.‌

دلتای دانوب رومانی ؛ عشق عاشقان طبیعت گردی

بیشترین قسمت‌های دلتای دانوب که از لحاظ وسعت دومین دلتای بزرگ اروپا محسوب می‌شود، در رومانی واقع شده است.‌ در اصل این دلتا بخشی از دریای سیاه بوده و مکان مناسبی برای مشاهده طبیعت به‌شمار می‌رود.‌ دلتای‌دانوب خانه گونه‌های خاص گیاهی و جانوری در اروپا و ۳۲ اکوسیستم مختلف از جمله بزرگ‌ترین تالاب‌های جهان است.‌ در اینجا شما می‌توانید سوار قایق‌ شده و شاهد زیبایی‌های این دلتا و غروب شگفت‌انگیز آفتاب باشید.‌

کلوژ ناکوبا رومانی ؛ نماد فرهنگ و هنر رومانیایی

بزرگ‌ترین دانشگاه رومانی در کلوژناپوکا واقع شده که به عنوان پایتخت غیر‌رسمی منطقه تاریخی ترانسیلوانیا نیز شناخته می‌شود.‌ قدمت این شهر به زمانی قبل از مهاجرت رومن‌ها برمی‌گردد و یکی از مراکز هنر و فرهنگ رومانی به‌شمار می‌رود.‌ این شهر خانه جمعیت کثیری از مجارستانی‌هاست و دارای مجسمه‌ای است که به افتخار پادشاهی مجارستان‌ ساخته شده است.‌ کلیسای گوتیک سنت‌مایکل منسوب به قرن چهاردهم دارای بلندترین برج کلیسا در رومانی است.‌ موزه ملی هنر نیز که در یک کاخ واقع شده در این شهر قرار دارد و شامل مجموعه بزرگی از آثار هنرمندان رومانیایی است.

مامایا رومانی ؛ لمیده در لبه دریای سیاه

مامایا که در لبه دریای سیاه واقع شده، معروف‌ترین تفرجگاه ساحلی رومانی محسوب می‌شود.‌ مامایا کوچک است اما با این حال دارای امتدادی به طول ۸ کیلومتر است.‌ این شهر دارای ساحل‌‌‌ ماسه‌ای بی‌نظیری است که مناسب حمام آفتاب و استراحت است.‌ مامایا همچنین دارای یک پارک‌آبی مختص کودکان است.‌ هرچند بزرگسالان نیز در صورت تمایل می‌توانند در آکادمی موج‌سواری آموزش ببیند. اگر به دریا و ساحل علاقه‌مندید و از تماشای غروب دریا لذت می‌برید، مامایا را از دست ندهید.‌

تیمیسوآرا رومانی ؛ زادگاه تیرهای برق

تیمیسوآرا در رومانی‌غربی واقع شده و یکی از بزرگ‌ترین شهرهای آن به‌شمار می‌رود.‌ ساخت و شکل‌گیری این شهر منسوب به قرن سیزدهم است و زمانی متعلق به امپراتوری عثمانی بوده است.‌ تیمیسوآرا اولین شهر اروپایی است که در خیابان‌های آن تیرهای برق وجود داشت.‌ تیمیسوآرا در خلال جنگ‌جهانی دوم آسیب‌های شدیدی را متحمل شد.‌ برخلاف سایر کلیساهای جامع اروپا، کلیسای جامع ارتودوکس تیمیسوآرا در قرن بیستم ساخته شده اما بخش مرکزی آن که به داشتن ۱۱ ستون معروف است، دارای آیتم‌های مذهبی و نقاشی‌های قدیمی است که ارزش تماشا دارد.

شهر بخارست ؛ ترکیب سنت و مدرنیسم

بخارست شهری است که نو و کهنه در آن ترکیب شده است، بدین گونه که گردشگران می‌توانند از ساختمانی چند صد ساله، برجی مدرن و ساختمانی به سبک کمونیستی در یک بلوک شهری بازدید کنند.‌ این پایتخت مدرن اروپایی دارای بزرگ‌ترین ساختمان مجلس در جهان است که ۱۲ طبقه بوده و دارای ۳۱۰۰ اتاق است.‌ شما می‌توانید در اوقات مختلفی از روز به بازدید از این ساختمان تاثیرگذار که در سال ۱۹۸۴ ساخته شده، بپردازید.‌ همچنین در بخارست، بازدید از مرکز شهر قدیمی با خیابان‌های باریک سنگفرش شده، ساختمان‌های قدیمی و کلیساهای قرون وسطایی را به هیچ عنوان از دست ندهید.

 سیناپا شهری در رومانی ؛ لذت کوهنوردی و اسکی

سیناپا یک شهر تفرجگاهی کوهستانی است که در اطراف صومعه‌ای گسترش یافته و نام خود را از کوه سینا گرفته است.‌ این صومعه که دارای یک کپی از اولین انجیل چاپ شده در رومانی است، مقصدی جذاب برای گردشگرانی که علاقه‌مند به کوهنوردی در تابستان و اسکی در زمستان هستند به‌شمار می‌رود.‌ پادشاه چارلز اول خانه تابستانی خود را نزدیک این شهر ساخته که آن نیز به نوبه خود یک جاذبه گردشگری محسوب می‌شود.‌ این شهر را به‌خاطر گل‌های زیبای آن می‌شناسند، اما دقت کنید که چیدن این گل‌ها مجاز نیست.

کاخ پارلمان رومانی ؛ بزرگ ترین عمارت اروپا

کاخ پارلمان رومانی به نام‌های «خانه ملت» و یا «خانه بزرگ» هم شناخته می‌شود؛ ساختمانی که در قلب بخارست قرار دارد.‌ این کاخ عظیم‌الجثه قرار بود در برنامه دیکتاتوری نیکلای چائوشسکو نقش ویترین دموکراسی و کاخ را بازی کند، اما این دیکتاتور هیچ‌وقت اتمام آن را ندید.‌ خانه ملت بخارست بزرگ‌ترین عمارت اروپا و بعد از پنتاگون دومین ساختمان عظیم جهان است که در مجموع هزار و ۱۰۰ اتاق دارد و در حال‌حاضر مقر پارلمان ملی رومانی و موزه ملی هنرهای معاصر است.

برای ساخت این عمارت بسیاری از ساختمان‌های بازمانده از قرون‌وسطی که در شهر قرار داشتند، مثل كليساي معروف قرون وسطايي شهر و نيز کاخ باروک تخریب شد.‌ به هر حال بازديد از خانه ملت از اولین جاهایی است که هر توریست باید در بخارست انجام دهد.

بوکووینا رومانی ؛ صومعه‌های نقاشی شده  

از زیباترین جاذبه‌های رومانی صومعه‌های نقاشی شده بوکووینا در بخش‌های شمال‌شرقی رومانی هستند.‌ دیوارهای خارجی این صومعه‌ها با نقاشی‌های استادانه از چهره‌های قدیسین و پیامبران، صحنه‌هایی از زندگی حضرت مسیح، تصاویر فرشتگان و شیاطین، بهشت و جهنم پوشیده شده است.

سیبیو رومانی ؛ منطقه خون‌آشام‌ها

سیبیو که زمانی متعلق به مجارستان بوده، منسوب به اوایل قرن دوازدهم است.‌ این شهر در ترانسیلوانیا، منطقه‌ای که با خون‌آشام‌ها به‌خصوص دراکولا مرتبط است، قرار دارد.‌ البته احتمال اینکه شما در این عصر با یکی از آنها مواجه شوید بسیار اندک است! در سیبیو شما می‌توانید از کاخ باروک که یکی از قدیمی‌ترین موزه‌های جهان در آن قرار دارد، بازدید کنید.‌ همچنین گردشگران ممکن است بخواهند از باقی‌مانده استحکاماتی که صدها سال پیش از شهر محافظت می‌کردند، دیدن کنند.

سیگیسوآرارومانی ؛ برج ساعت

این شهر نیز در ترانسیلوانیا واقع شده و شهر قدیمی با باروهای محافظت شده‌اش، آن را تبدیل به یکی از بهترین مقاصد گردشگری رومانی کرده است.‌ ساکسون‌های ترانسیلوانیا برای سکونت و دفاع از مرزهای شهر توسط شاه مجارستان به این منطقه دعوت شدند.‌ آنها یک شهر تجاری پر رونق و ارگی در این منطقه بنا نهادند.‌ این شهر بعدها در قرن چهاردهم بزرگ شده و توسعه یافت.‌ هر سال در ماه جولای جشنواره قرون‌وسطایی در ارگ قدیمی برگزار می‌شود.‌ سمبل شهری مهم سیگیسوآرا، یک برج ساعت ۶۴ متری است که در سال ۱۵۵۶ ساخته شده است.

‌‌قصر دراکولا و خوابیدن در تابوت

دراکولا داستان معروفی است که توسط نویسنده مشهوری به نام برن استوکر نوشته شده است.‌ خانه‌ای که در این داستان برای ‏خون‌آشان معروف، دراکولا، توصیف شده است که در حقیقت در داستان اصلی در چنین جایی زندانی بوده است؛ همانند قلعه‌‏ای در رومانی است که به قصر برن مشهور شده است و خیلی‌ها آن را با قصر دراکولا می‌شناسند. در تاریخ ۳۱ اکتبر که شب هالووین است، این قصر میزبان دو نفر خواهد بود که یک شب در این قصر مخوف اقامت کنند.‌ این ‏اولین باریست که از سال ۱۹۴۸ کسی در این قلعه مربوط به قرن ۱۵ زندگی خواهد کرد.‌ ‏ سایتی معروف در رومانی مسابقه‌ای برگزار می‌کند که دو برنده آن می‌توانند به رومانی بروند و در این خانه اقامت کنند.‌ علاقه‌‏مندان باید از تخیلاتشان استفاده کنند و داستانی بسازند که اگر هنگام اقامت در این خانه با دراکولا مواجه شدند، چه می‌کنند؟ ‏

میهمانان خانه دراکولا سر میز او غذا می‌خورند و اگر هنوز آن‌قدر شجاع هستند، می‌توانند شب را در تابوت‌هایی که آنجا ‏به‌عنوان تخت‌خواب قرار داده شده است، بخوابند.‌ البته می‌توانند راه راحت‌تری را انتخاب کنند و فقط از تخت‌خواب برای خواب ‏استفاده کنند.‌ ‏

قلعه برن در رومانی در ‏میان کوه‌های کارپاتیان قرار گرفته است.‌ ساخت این قلعه در سال ۱۲۲۶ آغاز و در سال ۱۳۸۸ تکمیل شد و به عنوان یک دژ ‏نظامی برای محافظت از ترانسیلوانیا فعال بود.‌ در طول تاریخ این قلعه میزبان افراد مختلفی بوده است؛ از شوالیه‌های توتن گرفته تا ‏خانواده‌های سلطنتی رومانی و نیروهای نظامی.‌ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏

پانصد سال بعد، این قلعه به عنوان قسمتی از رومانی شناخته شد و یک مقصد تابستانی مشهور برای خانواده‌های سلطنتی رومانی ‏بود.‌ پس از اینکه کمونیست‌ها بر این کشور حاکم و خانواده‌های سلطنتی از کشور خارج شدند، این قلعه به یک موزه تبدیل شد ‏که توسط دولت اداره می‌شد و در سال ۲۰۰۹ به آخرین خاندان سلطنتی که در این قلعه زندگی می‌کردند، باز گردانده شد، بنابراین ‏اداره قلعه از دست دولت به دست این خانواده افتاد و آنها نیز این قلعه را به‌عنوان اولین موزه خصوصی رومانی بازگشایی کردند.‌ ‏ ‏ ‏ ‏‏ ‏

این قلعه یکی از محبوب ترین و برترین جاذبه‌های گردشگری رومانی است که سالانه بیش از ۶۳۰ هزار بازدید‌کننده دارد.‌ قصر ‏برن، در حقیقت یک قلعه نظامی بوده است که در مسیری که ترانسیلوانیا را به جنوب رومانی متصل می‌کرده، قرار داشته ‏است.‌ ‏ ‏‏

از رومانی چه بخریم؟

از آنجا که خرید لذت بخش‌ترین بخش سفر است، خوب است بدانید در سال‌های اخیر فروشگاه‌ها و بوتیک‌های آخرین مدل و برندهای بسیار معروف و محبوب راه‌شان را به بازار بخارست باز‌کرده‌اند؛ آفی‌پالاس و سان‌پلاتزا از معروف‌ترین مراکز خرید بخارست هستند.‌ مال بناسا در مرکز پارک تجاری باتسا کمی آن‌سوتر از فرودگاه قدیم بخارست واقع شده است.‌ در این پارک تجاری علاوه بر بازار بتاسا، مراکز خرید ایکئا، کارفور، برکوستور و کحوبکسپرت هم واقع شده‌اند.

همچنین اگر ماه ژوئن در بخارست بودید، فرصت خرید از نمایشگاه صنایع‌دستی بزرگ را که هر سال دراین ماه برگزار می‌شود دارید. افراد از سراسر رومانی برای فروش کالاها و محصولات خانگی خود به این نمایشگاه می‌آیند.‌ شما می‌توانید ظروف سفالی، منبت‌کاری، شیشه‌های دمیده، قالیچه‌ها، لباس‌ها و پارچه‌های رنگی بافته شده، قلاب دوزی‌ها و تخم‌مرغ‌های رنگ شده را بیابید.

 در رومانی چه بخوریم؟

در سفر به هر شهر و کشوری آشنایی با غذاهای محلی آنها جذاب و لذتبخش است.‌ در کشور رومانی هم می‌توانید برخی خوراکی‌هایی را مزه‌مزه کنید که در کشورهای دیگر کمتر دیده اید.‌

غذاهای رومانیایی تلفیقی از طعم، فرهنگ و روش‌های پخت و پز با اقتباس از کشورهای همسایه از جمله ترک‌ها، مجار‌ها و بلغارهاست.‌

توصیه می‌کنیم در رومانی حتما «دراب دو‌میل» را تجربه کنید، این غذا چیزی شبیه به جغوربغور اسکاتلندی‌هاست که از دل، جگر و قلوه گوسفند، پیاز، تخم‌مرغ و انواع سبزیجات خشک تهیه می‌شود.

رول کلم رومانیایی هم مثل دلمه کلم ما ایرانی‌هاست که برگ کلم با برنج، گوشت گوسفند و مرغ پر شده، در دیگ چُدنی طبخ می‌شود و طعم خیلی خوشمزه‌ای دارد.‌

«زاکاسکا» غذای دیگر رومانی‌یایی‌هاست که از بادمجان سرخ شده، پیاز سرخ شده، رب گوجه، فلفل قرمز ،قارچ، هویج و کرفس تهیه می‌شود.‌ برای کسانی که از طعم بادمجان خوششان می‌آید حتما لذیذ است.‌

همچنین توصیه می‌کنیم سالاد تخم‌مرغ و ماهی رومانیایی را حتما تست کنید.‌ سالاد تخم‌مرغ و ماهی ترکیبی میکس شده از ماهی، تخم‌مرغ، سس مایونز، سمولینا گندم، پیاز خرد شده، روغن و لیمو است.

رومانی‌یایی‌ها نان محلی‌ای دارند که به آن «پاسکا» می‌گویند.‌ اگر گذرتان به رومانی افتاد و این نا‌ن را نخوردید، باید بدانید که حسابی ضرر کرده‌اید.‌

منبع خبر:توریسم پرس

باباکوهی شیراز گردشگاهی آرامش بخش

‌بقعه‌ی باباکوهی، گردشگاهی زیباست که در دامنه کوه صبوی، از ارتفاعات شمالی شهر شیراز قرار دارد؛ نقطه‌ای که از دیرباز مورد توجه شهروندان شیرازی و گردشگرانی بوده که در کنار بازدید از اماکن فرهنگی و تاریخی، طبیعت گردی را دنبال می‌کنند.

‌به گزارش ایسنا، کوه صبوی شیراز، به واسطه احداث مسیر پیاده‌روی، بسیاری از مشتاقان گردشگری و ورزش را به خود جذب می‌کند؛ ارتفاعاتی که بقعه‌ی باباکوهی را در میانه خود دارد و از چشم‌اندازی بسیار زیبا بر فراز شیراز برخوردار است.

صعود به این کوه، نه تنها کار دشواری نیست بلکه هیجان‌انگیز و آرامش بخش نیز محسوب می‌شود، کوهی که نقطه‌ی میانی آن جایگاهی است برای نشستن و لذت بردن از طبیعت کوهستان و هوایی پاک.

blank

در این کوه دو غار وجود دارد که یکی در گذشته محل زندگی یکی از عارفان بوده است و درون دیگری اکنون آرامگاه ابوعبدالله محمد بن عبدالله معروف به ابن باکویه قرار دارد.

مقابل این غار ایوانی قرار دارد که از سنگ و گچ ساخته شده و در آن قطعه سنگی هست که شیروانی بر روی آن عبارتی نوشته و در پایان تاریخ ۱۲۳۵ را ذکر کرده است.

این کوه نامش را از همین باباکوهی که از بزرگان و مشایخ سده چهارم هجری بوده، علاوه بر آرامگاه باباکوهی، دارای چشمه‌ی آب و چندین اتاق است که گفته شده اتاق‌ها و گنبد مربوط به دوره قاجار و از آثار مویدالدوله طهماسب میرزا نوه فتحعلی‌شاه و حاکم فارس بوده که در سال ۱۲۷۵ ه. ق ساخته و بعدها مرمت شده است.

بقعه‌ی باباکوهی آخرین بار سال نود و یک توسط اوقاف و امور خیریه و تحت نظارت اداره کل میراث فرهنگی استان فارس، مرمت شد.

blank

باباکوهی

شیخ ابوعبدالله بن عبیدالله شیرازی مشهور به باباکوهی که لقب بابا را به دلیل سالک بودنش گرفته، سال ۳۳۷ هجری قمری متولد شده و در سال ۴۴۲ هجری قمری درگذشته است.

ابن باکویه شیرازی در جوانی به کسب دانش پرداخت و با علمای زمان خود نظیر شیخ ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری ملاقات داشته و از محضر آنها کسب دانش کرده است.

blank

جامی شاعر قرن نهم نیز در نفحات الانس بسیار از باباکوهی یاد کرده و او را بزرگترین شاعر زمان خود دانسته است.

گفته شده عبدالله باکویه که دارای صفات حمید بود مسافرت‌های بسیار کرد و بعد از استفاده از محضر بزرگان و در پایان عمر به شیراز بازگشت و به دور از مردم شهر در کوه شمالی شیراز در غاری از کوه صبوی عزلت گرفته و به نیایش پرداخت و در سال ۴۴۲ درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد.

منبع خبر:ایسنا

blank

قلعه فلک الافلاک

قلعه فلك الافلاك بر بلنداي تپه اي باستاني و طبيعي، در مركز شهر خرم آباد واقع شده است. اين اثر ارزشمند داراي هشت برج دو حياط مستطيل شكل مي باشد ارتفاع بلندترين ديوار تا سطح تپه ۵/۲۲متر و مساحت كلي آن ۵۳۰۰ متر مربع است . پلان بنا به صورت هشت ضلعي نامنظم است.

ورودي آن در جبهه شمالي ودر برج جنوب غربي ساخته شده است كه عرض آن ۲/۱۰ و ارتفاع آن۳متر است در ساخت اين بنا از مصالحي چون خشت ،آجر(قرمز وبزرگ) ،‌ سنگ و ملات استفاده شده است.از نكات قابل تامل در اين بناي سترگ وجود چاه قلعه به عمق۴۲متردر حياط اول و گريزگاه اضطراري در حياط دوم مي توان اشاره نمود. از زمان برپايي بنا در عهد ساساني تا دوره هاي متاخر الحاقاتي به آن اضافه شده است(به خصوص دوره صفوي وقاجاري)اين اثر همان دژمعروف شاپورخواست مي باشد كه در تاريخ ذكر شده است.به لحاظ موقعيت استراتژيكي خود در قرن ۴ه.ق.به عنوان مقر حكومت آل حسنويه وگنجوراين سلسله درزمان آل بويه در آمد.از قرن ششم هجري پس از ساخته شدن شهر جديد خرم آباد اين قلعه نيز بنام خرم آباد معروف شد.احتمالانام فلك الا فلاك در دوره قاجار بر آن اطلاق شده است. از بدو شكل گيري اين بناي عظيم و ديدني تا به حال داراي كاربريهاي سياسي ، نظامي ، خزانه سلطنتي ، مقر حكومتي ، پادگان نظامي ، زندان سياسي داشته است. اكنون نيز به عنوان موزه باستانشناسي، مردم شناسي وآزمايشگاه مرمت اشيا وچايخانه سنتي از آن استفاده ميشود . اين بناي كم نظير مربوط به دوره ساساني وبه شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است .

blank

وجه تسمیه

در متون تاريخي نام اين بنا به صورتهاي مختلفي مانند دژ شاپورخواست ، دژ سياه ، دز بز ، قلعه ی خرماباد ، قلعه سفيد ، سلاسل ، كاخ اتابكان ، قصر ، قلعه بالا ، كوشك ، قلعة فلك الافلاك ضبط شده و بوميان منطقه آن را به نام دوازده برجي مي شناسند . قديمي ترين نامي كه در متون تاريخي به اين قلعه اطلاق شده است دژ شاپور خواست است كه تا قرن ششم و هفتم هجري همچنان به همين نام مشهور بوده و پس از آن با ويراني شهر شاپورخواست و شكل گيری شهر خرم آباد ، قلعه ی خرماباد خوانده شده است كه تا اوايل دوره ی قاجار همچنان به همين نام از آن ياد كرده اند .

در دوره ی قاجار با توجه به تعميرات انجام گرفته در زمان محمد علي ميرزا حاكم لرستان در سر يكي از برجهاي قلعه كه بلندترين برج آن و مسلط بر تمام شهر و بلوك خرم آباد بوده اطاقي ساخته شده است كه به آن نام فلك الافلاك داده اند . و همين نام بعدها به كل مجموعه اطلاق شده است . معين السلطنه نيز در سال ۱۳۳۴ هجري به برجي كه ارتفاع آن از همة بروجات قلعه بيشتر بوده اشاره كرده كه مشهور به فلك الافلاك بوده است ( چاغروند ، همان ، ص ۱۷۶ ) . اما حاج ميرزا عبدالغفار نجم الملك كه در سال ۱۲۹۹ هجري قمري كه ۳۵ سال پيشتر در سفر خويش به خوزستان از اين بنا ديدن كرده در سفرنامه ی خويش نوشته است كه قلعه ی محكمي معروف به فلك الافلاك ( منسوب به حسن خان والي ) خيلي معتبر و صاحب چند دست عمارت و حمام و غيره و چاه آبي به عمق يكصد ذرع نام مي برد (نجم الملك ، ص ۱۶/۱۸ ) . شايد اين قديم ترين اشاره اي است كه به نام فلك الافلاك شده است .
در اين صورت وجه تسميه ای كه معين السلطنه به آن اشاره مي كند نفی مي شود . واژه ی فلك الافلاك به فلك نهم كه آسمان همه ی آسمانها يا بلندترين آنهاست و فلك البروج به فلكي كه برجهای دوازده گانه دارد اطلاق مي شود ( دهخدا ، لغت نامه ، ذيل « فلك » ) . غضنفري در اين رابطه نوشته است : « شايد سبب نامگذاري جديد اين دژ باستاني به فلك الافلاك را بتوان يكي توصيفات و تشبيهات بزرگ نمايانه ی صاحب عالم آراي نادري از قلعه هاي نظامي زمان از جمله قلعه اي در لرستان و ديگر وجود بارويي خشتي گرداگرد اين قلعه دانست كه داراي دوازده برجي با كاربرد نجومي بوده است ( مطالعه اجتماعي … ، ص ۴۸ ) .

احتمالاً وجود حصار دوازده برجي در پيرامون قلعه ی فلك الافلاك و تشابه آن با بروج دوازده گانه فلكي ، همچنين شكوه و عظمت و ارتفاع قلعه در اين نامگذاري مؤثر بوده است . نام دوازده برجی برگرفته از حصاری بوده است كه با مساحت تقريبي ۱۰ هكتار پيرامون قلعه ی فلك الافلاك را احاطه مي كرده است . در كتاب جغرافيای لرستان دور قلعه را يك خمس فرسخ آورده است ( ص ۲۷ ) .

 موقعیت جغرافیایی

رشته كوههاي موازي زاگرس ، حائل مابين فلات مركزي و بخشهاي جنوبي و غربي ايران قرار گرفته و لرستان در بخش مياني اين رشته كوهها در گذر راههاي مهم ارتباطي واقع شده و در طول تاريخ همواره از اهميت خاصي برخوردار بوده است .

از دشت سيلاخور و ورود به رشته كوههاي زاگرس تا خروج از اين رشته كوهها و ورود به دشتهاي خوزستان به طول تقريبي ۲۰۰ كيلومتر ، شايد هيچ نقطه اي را همچون دره و جلگه خرم آباد از لحاظ موقعيت جغرافيايي ( بر سر راههاي ارتباطي ) ، سرابهاي فراوان ، هواي مناسب ، موقعيت ويژة تپه قلعه فلك الافلاك نتوان يافت . دو رشته كوه در دو طرف درة خرم آباد با جهت شمال غرب به جنوب شرق ، آن را چون حصاري احاطه كرده اند ، دو رودخانه در وسط اين دره تلاقي نموده به سمت جنوب در جريان است . با اين وصف در مركز اين دره ، صخره اي با ارتفاع حدود ۲۰ متر و مساحت تقريبي ۵۳۰۰ مترمربع از سطح زمينهاي اطراف در نتيجه فعل و انفعالات زمين شناسي سربرآورده كه مشرف بر دره و گذرگاههاي ورودي به آن است .

اين تپه و صخره به واسطة موقعيت ويژه و واقع شدن در كنار سراب پر آب گلستان بنابر شواهد باستانشناسي ، همواره مورد توجه بشر در طول تاريخ بوده و دژ شاپور خواست نيز محصول توجه پادشاهان ساساني به اين نقطه بوده است كه در دوره هاي اسلامي عهد حسنويه و اتابكان و واليان لرستان در گذر تاريخ به حيات خويش ادامه داده است .

عناصر معماری

  • حصار، برج و بارو و دروازه ها

يكي از اجزاء و عناصر تشكيل دهندة قلاع قديمي حصار بوده كه بنا به درجه و اهميت قلعه ها به تناسب كاربري آنها ساخته مي شده است . قلعة فلك الافلاك از آن جهت كه در طول دوره هاي مختلف تاريخي همواره به عنوان مقر حكمرانان مورد استفاده بوده ، بنابراين آن را بايد در زمرة يك دژ ارگ حكومتي به شمار آورد . كما اين كه اين قلعه در دوره هاي بعد ( قرن هفتم هجري ) در شكل گيري و تكوين شهر قديم خرم آباد نيز نقش اصلي را ايفا نموده است .

يك هيئت روسي به سرپرستي فردي به نام چريكوف در سال ۱۲۶۷ هجري قمري از خرم آباد ديدن كرده است . چريكوف كه سرهنگ ستاد بوده اطلاعات نسبتاً دقيقي در بارة قلعه و شهر به دست داده است . در واقع قديمي ترين نقشة موجود در بارة حصار شهر و قلعة دوازده برجي نقشه اي است كه شخصي به نام پرسكورياكف واگرا نوويچ به راهنمايي چريكوف تهيه كرده است كه نشان مي دهد كه شهر به وسيلة ديوارهايي محصور شده و داراي دو دروازه به نام هاي گرداب ( بر سر راه كاروانرو كرمانشاه ) و دروازه خوز ( بر سر راه كاروانرو دزفول – خوزستان ) بوده است ( مهريار ، همان ، ص ۶۴ ) . خود چريكوف در مورد نظام دفاعي شهر ، دروازه ها و شكل ظاهر قلعه چنين نوشته است :
« شهر به ساحل راست رودخانة خرم آباد و در پاي سفيد كوه مستقر گرديده و متشكل از دو بخش است : ديوارهاي دفاعي همراه با قلعه ، و شهر توأم با باغها . نظام دفاعي شهر به شكل باروي كثيرالاضلاع نامنتظم است كه چهارده برج در گوشه و نماي آن قرار گرفته و خطوط نظام دفاعي از خط ساحلي رودخانه واقع در بخش جنوب شرقي ، پيروي نموده است . رودخانه در اين منطقه في نفسه نقش يك خندق دفاع طبيعي را ايفا مي نمايد . بخش جنوب غربي استحكامات رو به شهر دارد . ديوارهاي دفاعي داراي سه دروازه به نامهاي زير است : دروازه شهر و مستقيماً به شهر مرتبط مي شود ، دروازه پل در شمال ديوارهاي دفاعي كه آن را به ساحل مقابل رودخانه وصل مي نمايد و دروازه قلعه در جنوب كه در مقابل رودخانه پشت خود قرار دارد و در آن جا باغ هاي مجللي واقع شده است . » ( همان ص ۶۳ ) . وي طول شمالي جنوبي اين ديوار دفاعي را ۳۶۲ متر و عرض شرقي غربي آن را ۳۰۴ متر و مجموعاً مساحت آن را ده هكتار ذكر مي كند ( همان ص ۶۳ ) . در كتاب جغرافياي لرستان نيز دور قلعه يك خمس فرسخ ذكر شده است ( همان ص ۲۷ ) .چريكف شهر را به دو قسمت قلعه با دژ و شهر و باغات تقسيم مي كند و قلعة خرم آباد را به شكل چند ضلعي نامنظم با ۱۴ برج كه در نماي ديوارهاي ضخيم قلعه و در گوشه هاي آن ساخته شده و براي دفاع در مقابل حملات غيرمنتظره طوايف دشمن مساعد مي باشد توصيف مي كند ( مهريار ، همان ، ص ۶۴ ) . وي راه دسترسي به داخل قلعة ۸ برجي و خرابه هاي قصر قديمي ، زندان و بناهاي ديگر را عبور از سه ديوار ذكر مي كند و در اين رابطه نوشته است : « قلعة قديم كه به شكل پنج ضلعي نامنظم ساخته شده داراي ۸ برج است در اينجا خرابه هاي قصر قديمي ، زندان و بناهاي ديگر وجود دارند و دسترسي به داخل آنها از راه عبور از سه ديوار ميسر است . » ( همان ، ص ۶۴ )

ادموندز در ۱۹۱۷ميلادي به باروي دژ كه مقر حاكم در داخل آن قرار دارد و دژ را احاطه كرده اشاره مي نمايد ( يادداشتهاي سفر ، ص ۱۷۱ ) . دوبد به نقل از سرگرد راولينسون مي نويسد : « دور تا دور قلعه را دو رديف ديوار كشيده اند .» (سفرنامه لرستان … ، ص ۱۷۴ تا ۲۰۱) .
ميرزا رحيم چاغروند ( معين السلطنه ) در ۱۳۳۴ هجري در مورد حصار ۱۲ برجي و دروازه هاي آن نوشته است : « حصار بزرگي در اطراف محوطة قلعة بالا و عمارات مزبور كشيده ، هر صد قدمي يك برج دارد . چهار ذرع عرض و هشت ذرع ارتفاع حصار مزبور است . دو دروازه داشته يكي به طرف جنوب ، يكي به طرف شمـال . دروازه اي كه طرف جنوب است در چند سال قبل به واسطة طغيان آب خراب شد ، تقريباً دويست ذرع حصار و محل دروازه را آب برده ولي دروازة رو به شمال باقي است و اكثر عمارات و حصار مخروبه اند . تعميرات كلي لازم دارند ، دورة حصار تقريباً يك هزار و پانصد ذرع است .» ( جغرافياي تاريخي ، ص ۱۷۴ تا ۲۰۱ ) . وي همچنين قلعه را در قسمت شرقي شهر ذكر نموده كه دو طرف حصار قلعه متصل به شهر و طرف ديگر آن متصل به رودخانه بوده است ( همان ، ص ۱۷۶ ) .
در تصويري قديمي از قسمت شمال غربي قلعه دروازه پل قابل مشاهده است ، اين دروازه كه داراي هشتي ورودي است ، احتمالاً داراي پوشش گنبدي بوده كه تخريب گرديده و مصالح آن از آجر بوده است . ورودي و خروجي اين هشتي با هم متقارن بوده و داراي طاق جناقي با دو طاقنما در طرفين آن بوده است . در پايين ديوارة حصار در بدنة آن يك رديف حجره كوچك به چشم مي خورد كه احتمالاً آخور اسبها و استرها بوده است . در گوشة شمال شرقي حصار ، يكي از برجهاي قلعه به فاصلة حدود ۱۰۰ متري از دروازه پل وجود داشته است . در تصوير مذكور پل گپ بر روي رودخانه خرم آباد خودنمايي مي كند ، در ذيل تصوير نگارش شده است : « دورنماي پل خرم آباد و باغات سمت پل و قسمتي از عمارت حكومتي ، طول پل پانصد قدم ، عرضش هشت قدم ، ارتفاعش ده ذرع ، اين پل از بناهاي حسن خان والي جد مرحوم حسين قلي خان والي پشت كوه است . » در منتهي اليه پل دو ستون كوچك در دو سوي پل به چشم مي خورد كه در برخي از پلهاي دورة صفوي اين شيوه معمول بوده است .
تصاوير دورة قاجاريه ( عكاسخانة دارالخلافه ) گفته هاي فوق الذكر را تأييد مي نمايد . ارتفاع اين حصار حدود ۸ متر يا به قول آقاي چاغروند ۸ ذرع برآورد مي شود و بر بالاي آن كنگره هايي وجود داشته كه از تكرار نيمدايره هايي در كنار هم تشكيل مي شده است و در زير آنها دريچه هايي وجود داشته كه احتمالاً جان پناه نگهبانان و مدافعان قلعه بوده است . ويژگي قابل توجه اين حصار و برجهاي آن به كار بردن فن « وامال » در ساخت آن بوده است به عبارت ديگر در نماي خارجي ، حصار و برجها با شيب متناسبي به طرف داخل از پايين به بالا با پس نشستي تدريجي ساخته شده است كه اين وضعيت در بناي قلعة ۸ برجي كنوني نيز مشاهده مي شود ، اين عامل در ايستايي و دوام بيشتر بنا مؤثر بوده است . هنري راولينسون ( در فاصله سالهاي ۱۲۴۹ – ۱۲۵۵ هـ ـ ق ) در بازديد از حصـــاري كه دور تا دور قلعه را احاطه نموده است از ديواري دو لايه نام برده و در مورد آن نوشته است : « اين قلعة خرم آباد است كه در قسمت پايين دور تا دور آن ديوار دو لايه اي كشيده و قصري بر بالاي آن ساخته شده از استحكامات نيرومندي برخوردار است . » ( گذر از ذهاب ، ص ۱۳۸ ) . از ديگر ويژگي حصار قلعه با توجه به ( تصاوير قديمي ) قطر ديوارهاي آن بوده است كه از پايين بسيار قطور و در قسمتهاي فوقاني به تدريج از ضخامت آن كاسته شده است . در پشت كنگره هاي حصار ، غلام گردشي جهت نگهبانان قلعه وجود داشته است .

در متون تاريخي به مصالح برجهاي دوازده گانه و حصار اشاره چنداني نشده است ، قسمت پاييني يكي از برجهاي حصار واقع در قسمت جنوبي قلعه و در كنار رودخانه كه به برج آبي معروف بوده است از سنگ ساخته شده است و در جاي ديگري مي خوانيم كه حصار قلعه را بعد از مرمت و بازسازي كاهگل نموده اند . يا اين كه يكي از برجهاي قلعه به برج سنگي معروف بوده است . بقاياي باقيماندة دو برج از بروج مذكور در قسمت شمال غربي و غرب قلعه نشان مي دهد كه ساختار آنها از آجرهاي ۵×۲۵×۲۵ سنگ لاشه ، قلوه ، خشت خام و گل تشكيل شده است كه بخشي از تنوع مصالح آن مربوط به تعميرات دوره هاي مختلف آن است . بنابر تصاوير دورة قاجاريه در وسط ديوارها از يك رج آجر به صورت افقي استفاده شده كه از خوردگي ديوارهاي خشتي و كاهگلي جلوگيري مي كرده است .

blank
برج دیده بانی

علاوه بر ۱۲ برج حصار و هشت برج قلعه به منظور اشراف بر كلية تحركاتي كه ممكن بوده از سوي دشمن صورت بگيرد ، در منتهي اليه قسمت جنوب شرقي سفيد كوه در بالاي كوهي كه دامنة آن معروف به گل اسپيه است برج ديده باني وجود داشته كه بررسيهاي سطحي آن آثار دوره اشكاني را مشخص مي كند و در پايين دست آن برجي معروف به سنگر بختياري وجود داشته كه مربوط به دوره هاي متأخر بوده است . بارون دوبد به اين برج اشاره كرده و نوشته است : « در نوك يافته كوه كه پيشاني خود را به روي خرم آباد كشيده برجي هست كه به شهر در دامنة خود اشراف دارد و دو توپ برنجي در آن مستقر است . » ( دوبد ، همان ، ص ۴۰۴ ) .

  • عمارتهای حکومتی

به استناد تصاوير قديمي در داخل محوطة قلعه ، در پشت دروازه پل ، عمارتهايي وجود داشته كه نماي آنها معماري دورة قاجاريه را نشان مي دهد . عمارت ديوانخانه به صورت شرقي غربي در روبروي دروازه پل به فاصلة حدود ۵۰ متري آن واقع بوده است و در تصوير ديگري درياچه اي در جلو اين عمارت ديده مي شود و يك رديف بنا به صورت شمالي جنوبي در غرب درياچه واقع بوده است ، در سمت شرقي درياچه باغ سروستان وجود داشته است . در اين جا حصاري آجري به ارتفاع ۴ ، ۵ متر به موازات حصار قلعه ، باغ مذكور را احاطه كرده بوده است . با توجه به متون تاريخي ، مصالح عمارتهاي داخل حصار، عموماً از آجر بوده كه در زمان مظفرالملك از مصالح آن براي ساخت كاروانسراي محسن آباد و ساختمانهاي مأموران دولتي استفاده شده است ( ادموندز ، همان ، ص ۱۱۸ ) .
يك جهانگرد انگليسي به نام جرج ناتيل كرزن ( ۱۳۰۷ قمري ) كه بعداً سياستمدار شد و نقش مهمي در روابط انگليس و ايران ايفا كرد ، از لرستان ديدن كرده و در سفرنامة خود در خصوص عمارتهاي حكومتي نوشته است : « … خرم آباد فعلاً حاكم نشين لرستان است . اين امتياز به واسطة وضع مركزي شهر و مزاياي طبيعي آن كه از قرون وسطي مانده است . تخته سنگ منفردي در دهانة گردنه اي سر به فلك كشيده و آن بر جلگه حاصلخيزي مشرف است … در اين محل سروران مختار آن به آداب و تجمل شاهانة قرون وسطي مي زيسته اند ، آب اين كاخ به وسيلة نقب عميقي كه تا چشمه عالي پايين آن كنده بودند تأمين مي گرديده است .

در داخل برج قديم ، محمد علي ميرزا فرزند ارشد فتحعلي شاه كه حاكم لرستان بود براي خود قصري ساخت كه فعلاً به حال ويراني است . حاكم كنوني در عمارتي كه در پايين همين صخره است اقامت دارد . » ( قاسمي ، همان ، ص ۱۰۷ ) .

ادموندز هم كه در اواخر تابستان سال ۱۳۳۶ ق (۷ سپتامبر ۱۹۱۷ ) از اين منطقه ديدن كرده متوجه ويراني قلعه شده و نوشته است : « كاخ و آنچه مربوط به آن است به صورت تأسف آوري رو به زوال است . سر طويله ، سربازخانه و توپخانة آن ويران شده است . حياط كاخ كه يك استخر مربع شكل در ان قرار دارد به آن خرابي نيست ولي وضع خوبي هم ندارد … يك رديف اطاق كه در شرق حياط قرار دارند قبلاً ديوانخانه بوده است يعني جايي كه حكمران مي نشست .» ( يادداشت هاي سفر ، ص ۱۱۸ ) . او تأكيد كرده است كه دژ ، كه مقر حاكم است ، در عين حال داراي يك باروي دفاعي است ( همان جا ) . وي گويا نخستين اروپايي است كه پا به قلعه گذاشته و همه جاي آن را خوب ديده است زيرا كه تصوير جامعي از عمارت هاي حكومتي در داخل حصار دوازده برجي به دست داده و پس از وصف كلي كاخ نوشته است : « تمام استخر از ني خودرو پوشيده شده و آب آن از چشمه اي كه بيرون است تأمين مي شود . سابقاً فشار آن به اندازه اي بود كه آب از فواره اي كه در وسط استخر قرار دارد تا ارتفاع قابل ملاحظه اي فوران مي كرد ، ولي اكنون آبراهه خراب شده و آب از يك شترگلوي سفالي كه يك يا دو اينچ از سطح استخر بالاتر است به داخل آن جريان مي يابد . يك رديف اطاق كه در شرق حياط قرار دارند قبلاً ديوانخانه بوده است يعني جايي كه حكمران مي نشست و به دعاوي مردم رسيدگي مي كرد ( و البته رشوه هم دركار بود ! ) و ورود به آن براي عموم آزاد بود . از زير ديوانخانه آب از روي يك تخته سنگ به داخل يكي از اطاق ها كه به آن حوضخانه مي گويند جريان دارد و در سطح پايين تر از حوضخانه باغ گلستان قرار دارد كه درهاي حوضخانه به طرف آن باز مي شود . آبي كه در آن جريان دارد بعد از تشكيـل يك آبشار كوچك وارد باغ گلستان مي شود و به استخري كه وسط باغ قرار دارد مي ريزد . در كنار استخـر درختان سرو و بيد مجنون به رديف كاشته شده است و به جاي بوته هاي گل سرخ سابق اكنون پيــاز و كدو حلوايي كشت مي شود و روي هم رفته تصويري است از يك شكوه از دست رفته . در قسمت جنوبي باغ ، حياط كوچكي است با باغچه و حوض كه متصل به اندرون است . در مغرب ، سراي خواجه باشي ها قرار دارد و در طرف ديگر حمام زنانه . در انتهاي باغ و پشت به رودخانه خانة كوچكي توسط امين الدوله ساخته شده كه در سال ۱۹۱۵ به وسيلة ژاندارمري بازسازي شده است و همان جاست كه من اقامت نموده ام . » ( همان جا ) .
بنابر گزارش چريكوف تمامي اضلاع آن ( قلعه ) و حتي بخش جنوبي در محاصرة خرابه هاي شهر باستاني قرار داشته است و قيد نموده است كه در دامنه هاي صخره خرابه هاي شهر سابق ديده مي شود ( مهريار ، ص ۶۴ –۲۱۱ ) . و اين خرابه ها احتمالاً متعلق به عمارتهاي قديمي تري بوده است كه در داخل ارگ وجودداشته اند .
عمارت گلستان

به دستور شاهزاده محمد علي ميرزا قاجار در محدودة حصار دوازده برجي ساخت و سازهايي صورت گرفته است كه معين السلطنه از آنها تحت عنوان عمارات اندروني و بيروني ، خلوتهاي متعدد و حمام و مسجد و توپخانه و اصطبل و عمارت بزرگ و باغ و درياچة معروف به گلستان نام مي برد كه در كنار آن ديوانخانه قرار داشته است ( چاغروند ، همان ، ص ۱۷۶-۱۷۷ ) . معين السلطنه در توصيف سراب گلستان نوشته است : « سرابي از زير قلعه مزبور جاري است سرد و زلال كه در فصل تابستان محتاج به يخ نيست ، ده سنگ آب دارد و حاليه هم يازده حجر طاحونه از آب مزبور داير است ، از آسيابها كه رد شد به رودخانه داخل مي شود . » ( همان ، ص ۱۷۶ – ۱۷۷ ) .
در ذيل تصويري كه در سال ۱۳۱۸ هجري قمري از قلعة فلك الافلاك گرفته شده مقدار خروجي آب از زير قلعه را دوازده سنگ ذكر كرده اند كه وارد عمارت سروستان مي شود و در آن تصوير و تصاوير ديگري از آرشيو مذكور باغي از سرو خود نمايي مي كند .
در حاشية اين تصوير نوشته شده : « عكس خيابان و آب نماي باغ گلستانه است با عكس عمارت جديدالبنايي دو رويه ، يك رو به سمت ديوانخانه است و يك رو به اين باغ و اين خيابان و زير اين عمارت حوض خانه اي است كه آن هم بسيار بد وضع و مخروبه بود و به اين شكل ساخته شد و اين عمارت سه ربع در عمات مخروبه در يك ربع زاويه اي است و اين عمارت به همان حالت سابقة خود باقي است كه در دو طبقه . » اين تصوير با توضيحات ارزشمند خود وضعيت قلعه در آن روزگار را به خوبي نشان مي دهد ، در اين عكس خياباني ديده مي شود كه در وسط آن آب نماي مطولي وجود دارد كه در انتهاي آن به عمارت دو طبقه اي منتهي مي شود كه در مقابل عمارت ديواني واقع بوده است . معماري اين عمارت قابل مقايسه با شيوة معماري دورة قاجاريه است . دو طرف آب نما با دو رديف از سنگهاي پاكتراش احاطه شده است عرض هر معبر اين خيابان در طرفين آب نما حدوداً ۸ متر است و در دو طرف خيابان مذكور دو درخت بيد مجنون به صورت متقارن وجود دارد و در پشت سر آنها رديفي از درختان سرو ديده مي شود .
سرابها و آسیابها

در حاشية اين تصوير نوشته شده : « عكس خيابان و آب نماي باغ گلستانه است با عكس عمارت جديدالبنايي دو رويه ، يك رو به سمت ديوانخانه است و يك رو به اين باغ و اين خيابان و زير اين عمارت حوض خانه اي است كه آن هم بسيار بد وضع و مخروبه بود و به اين شكل ساخته شد و اين عمارت سه ربع در عمات مخروبه در يك ربع زاويه اي است و اين عمارت به همان حالت سابقة خود باقي است كه در دو طبقه . » اين تصوير با توضيحات ارزشمند خود وضعيت قلعه در آن روزگار را به خوبي نشان مي دهد ، در اين عكس خياباني ديده مي شود كه در وسط آن آب نماي مطولي وجود دارد كه در انتهاي آن به عمارت دو طبقه اي منتهي مي شود كه در مقابل عمارت ديواني واقع بوده است . معماري اين عمارت قابل مقايسه با شيوة معماري دورة قاجاريه است . دو طرف آب نما با دو رديف از سنگهاي پاكتراش احاطه شده است عرض هر معبر اين خيابان در طرفين آب نما حدوداً ۸ متر است و در دو طرف خيابان مذكور دو درخت بيد مجنون به صورت متقارن وجود دارد و در پشت سر آنها رديفي از درختان سرو ديده مي شود .

عمارت ديوانخانه . اين عمارت همچنان كه در متون تاريخي و سفرنامه ها بدان اشاره شده از نظر شيوة ساخت ، بنايي ساده در يك طبقه از آجر بوده است كه از لحاظ پلان و نما به صورت متقارن ساخته شده است . معماري بنا ، نماي بناهاي دورة قاجار را نشان مي دهد ، محوطه اي در جلو بنا در نتيجة دو بازوي شرقي و غربي بنا ايجاد شده است كه به وسيلة نرده و جرزهاي گرد آجري ( ستون ) محصور شده است . اين عمارت بر درياچة ياد شده مشرف بوده است . تصوير ديگري متعلق به همان مجموعه ، نمايي از باغ گلستان را نشان مي دهد كه درختان سرو و مجنون در دو طرف آب نماي آن قرار داشته و عمارت جديدالبنايي در انتهاي آن ديده مي شود ، منظرة باغ و ديوانخانه به خودي خود باغ شازده كرمان را در ذهن متبادر مي سازد .

يادداشتهاي ارزشمندي در حاشيه و ذيل اين تصاوير نگارش شده است . در حاشية يكي از تصاويركه عمارت ديوانخانه همراه با انعكاس زيباي نقش آن در داخل درياچه را نشـــان مي دهـــد نوشته شده است : « عكس يك سمت رو به قبله عمارت جديد ديوانخانة خرم آباد است در عكس … در ميان آب درياچه ديوانخانه افتاده است و كنگره هايي كه در سمت يسار ( چپ ) بالاي عمارت پيدا است كنگره هاي ديوار قلعة پايين است كه تازه ساخته مي شود و مي رود متصل مي شود به برج آبي كه در بالاي آن كلاههاي فرنگي مانندي تازه بنا و تمام شده و جاي با روح و صفايي شده است . » بارون دوبد عرض و طول درياچه ( مخزن بزرگ آبي ) را شصت يارد در چهل يارد ذكر مي كند كه از چشمه آب مي گيرد ( همان ص ۴۰۳ ) .

  • تخریب عمارتهای قلعه

در زمان حكومت ظل السلطان كه مظفرالملك نيابت حكومت لرستان را بر عهده داشته است ، عمارات قلعه را خراب نموده ، آجر و مصالح آن را به قطعه زميني معروف به علي آباد منتقل كرده و در آنجا كاروانسرايي را بنا نهاده است ( چاغروند ، همان جا ) . به قول چاغروند : « حاليه از عمارات قلعة مزبور كه مشهور به قلعة بالا مي باشد غير از بروجات او آثاري نمانده . » ( همان جا ) . در واقع حكمرانان محل در ويراني تدريجي قلعه نقش عمده داشته اند . چنان كه ادموندز در يادداشتهاي سفر خويش نوشته است : « مظفرالملك براي تهية آجر ساختمـــان كاروانسراي محسن آباد ( كه مأخوذ از نام اوست ) كه در آن طرف رودخانه رو به روي پل قرار دارد آسيبهاي زيادي به عمارتهاي قلعه وارد آورده است . » ( ادموندز ، همان ، ۱۱۸ ) .

راه صعود (دسترسی) به قلعه هشت برجی

راه قديمي دسترسي به قلعه از سمت جنوبي قلعه بوده است ، هم اكنون بقاياي اين راه در دامنة صخره به عرض ۵/۲۰ تا ۶ متر وجود دارد . در اين بخش صخره را بريده و تسطيح نموده اند . در كتاب جغرافياي تاريخي لرستان نويسندة ناشناس احتمالاً متعلق به دورة ناصرالدين شاه قاجار در خصوص اين راه آمده است : « اصل قلعه در بالاي تپه واقع شده به قدر شصت ذرع ارتفاع دارد و سه طرف آن كوه و كمر است راهي ندارد مگر از طرف ديگر كه خاك است . قلعه را كه در بالاي تپه ساخته اند و حصار آن را بالا برده اند ، بيراه شده است . راه قلعه از جانب جنوبي تپه است و كمر ( صخره ) را بريده از سنگ و گچ فرش كرده اند . » ( جغرافياي لرستان ، ص ۲۷ و ۲۸ ) . در حال حاضر درصد شيب راه مذكور و نحوه و چگونگي سنگ فرش آن به علت واقع بودن در زير زباله هاي ساختماني كه از قلعه بيرون ريخته شده است ، نامشخص است ، اما آثار اين راه به طول تقريبي ۴۰ متر در دامنة تپه كه داراي شيب ملايمي مي باشد كاملاً مشخص است ، در بخشي از راه صخره را بريده و راه ايجاد نموده اند .

  • توصیف قلعه هشت برجی

توصيفات مورخين و سياحان از قلعة فلك الافلاك به عنوان دژ ، دز ، قلعه سفيد ، سلاسل ، كاخ ، قصر ، كوشك علاوه بر عملكرد بنا از ساختار فيزيكي بنا نيز حكايت داشته است . تشبيه قلعه فلك الافلاك به قلعة كشكولي در متون عصر قاجاري ، برداشتي است كه از شكل حجمي و هندسي اين بنا به عمل آمده است . غضنفري آورده است كه : « شواهدي حاكي است كه شالودة بناي جديد فلك الافلاك با شكل عجيب هندسي در زمان شجاع الدين خورشيد سرسلسلة اتابكان لرستان وسيلة مولانا محمد دينوري استاد رياضيات و با همكاري احمد بن شيخ نيشابوري ، طراحي و پي ريزي شده است . » ( مطالعة اجتماعي ، ص ۴۹ ) .

قلعه فلك الافلاك بر روي صخره اي سنگي به ارتفاع حداكثر ۴۰ متر به مساحت ۵۳۰۰ مترمربع در وسط درة خرم آباد واقع شده است . اين قلعه كه به صورت پنج ضلعي نامنظم و داراي هشت برج در ابعاد مختلف مي باشد ، در بلندترين قسمت آن تا روي صخره ۵/۲۲ و تا سطح زمين حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد . برجهاي قلعه در قسمت پايين ( ازاره ) به ارتفاع ۵/۵ متر از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده و در قسمتهاي فوقاني از آجر ساخته شده اند . قابل ذكر است كه در بخش شرقي قلعه بخشي از نماي آجري ديوار تخريب شده بود كه در پس آن ديواري از خشت خام ( به ابعاد ۲۵×۲۵ ) مشاهده گرديد . برجها و باروها . برجها ، باروها و كنگره هاي قلعه هم از لحاظ مصالح و هم شيوة معماري تغييرات بسيار را به خود ديده به طوري كه تصاوير دوران قاجار با وضعيت فعلي آن قابل مقايسه نيست . تنها برجي كه دستخوش تغييرات زيادي نشده است برجي است كه داراي تزيينات آجري است . ازارة ديوارها و برجهاي قلعه از سنگ لاشه ساخته شده و به استناد تصاوير قديمي ، ديواري با طرح تكراري طاقنما به شيوة معماري دورة صفوي در دامنة قلعه وجود داشته است كه احتمالاً يكي از ديوارهاي چندگانة حصار قلعه بوده است و اطاقي چند ضلعي بر بالاي برجي در شمال شرقي قلعه به چشم مي خورد كه مشرف بر قسمت شرقي و جنوبي بوده و شايد همان برج ياد شده در جغرافياي لرستان باشد كه به فلك الافلاك معروف بوده است .

عرض ديوار باروي قلعه و برجهاي آن از پايين قطورتر است و در قسمتهاي فوقاني به تدريج از عرض آنها كاسته مي شود به طوري كه در قسمت پشت بام اين عرض به ۶۵ سانتيمتر مي رسد . براي ساختن برج و بارو از روش وامال استفاده شده است به عبارت ديگر در ساخت باروي قلعه به تدريج از پايين به بالا با پس نشستگي همراه بوده است كه در ايستايي و مقاومت آنها بسيار مؤثر بوده است . باروي قلعه داراي يك رديف كنگرة آجري است كه طرح آن با تصاوير دورة قاجار تا حدودي متفاوت است به بيان ديگر كنگره هاي فعلي متشكل از جرزهاي منفردي است كه قسمت فوقاني آنها منحني مي باشد در حالي كه كنگره هاي قديمي از نيمدايره هاي تكراري در كنار هم تشكيل شده بود .

  • ورودی قلعه

با دو ستون نماي برجستة آجري و طاقنما در قسمت شمال غربي بنا واقع شده و نماي آن وروديهاي دورة قاجاريه را تداعي مي كند . بعد از دروازة ورودي ، هشتي و سپس راهرويي است كه با گردش به سمت چپ به صحن حياط اول راه دارد . در دو طرف هشتي ورودي فضاهايي وجود دارد كه احتمال مي رود جايگاه نگهبانان و اطاق كوچكي در پس جايگاه سمت راست قرار دارد كه اطاق نگهبانان بوده است . همچنين در سمت راست راهرو ، فضايي كه حدوداً ۷۰ سانتيمتر كف آن پايين تر از كف راهرو است وجود دارد كه كاربري آن نامشخص است . بخش ورودي قلعه متشكل از هشتي ، اطاقهاي نگهباني و دالان ورودي همراه با برج شمارة يك ( در سمت راست ورودي ) تنها قسمت قلعه است كه در دو طبقة ساخته شده است . طبقه دوم متشكل از چند اطاق با جهت غربي شرقي است كه به راه ورودي قلعه از بيرون نيز مشرف بوده است .

  • صحن اول

صحن حياط اول به طول و عرض ۲۲/۵×۳۱ متر از سمت جنوب با يك رديف ساختمان نوساز كه در نتيجة تخريب برج شمارة دو قلعه در سال ۱۳۶۲ بازسازي گرديده محصور شده است و در سمت شمالي آن نيز بنايي با پلان مستطيل واقع شده است كه كف آن ۷۵ سانتيمتر از كف حياط پايين تر است و در وسط آن شش جرز ( ستون ) آجري همراه با ديوارهاي جانبي بار گنبدهاي عرقچين سقف را تحمل مي كنند . در قسمت شمالي فضاي مذكور ، رو به روي در ورودي ، فضاي داخلي برج شمارة ۷ كه محدوده اي در حدود ۱۵ متر را دربر مي گيرد وجود دارد و در قسمت غربي فضا در منتهااليه آن فضاي داخلي برج شمارة ۸ به مساحت تقريبي مترمربع با چهار جرز آجري در وسط وجود دارد . اين بخش در پايين دست چاه واقع شده و آب انبار و آبراهه هاي زيرزميني در زير آن كشف گرديد .

در قسمت شمالي بنا در جوار فضاي مذكور چاه قلعه واقع شده است كه با استفاده از هفت پله به قسمت فوقاني آن و همچنين به بام بقيه قسمتهاي فضاي شمالي حياط اول دسترسي پيدا مي كند . در سمت شرقي حياط اول و در حد فاصل اين حياط و حياط دوم يك رديف بنا احداث گرديده كه داراي دو ورودي است يكي از منتهي اليه قسمت شمال غربي حياط اول از كنار چاه و ديگري از طريق حياط دوم . اين بخش با توجه به شيوه معماري از تاسيسات دوره قاجار و پهلوي اول است كه به مجموعه اضافه گرديده است و متشكل از يك سالن طويل با جهت شمالي ، جنوبي و با پوشش گنبدهاي عرقچين است . اطاقي نيز در قسمت جنوبي و چسبيده به سالن وجود دارد كه داراي پوشش طاقي به شيوه رومي مي باشد .

  • چاه قلعه

در منتهي اليه قسمت شمالي حياط اول قلعه ، در كنار برج شماره ۷ چاهي وجود دارد كه تامين كننده آب قلعه بوده است ، اين چاه داراي ۴۱/۶۰ متر عمق و طول و عرضي به ابعاد ۲×۱/۲۰ مربع است . دهانه چاه چهار گوش و هر ضلع آن ۲/۷۵ متر و تا عمق۱۰/۳۰ متر از ديواره چاه با سنگ و آجر ساخته شده و ۳۰/۳۱ متر آن با حفر صخره بوجود آمده است . نكته قابل توجه در خصوص اين چاه ، حفر آن در صخره اي است كه قلعه بر روي آن ساخته شده است . سازندگان اوليه قلعه با محاسبه دقيق خويش توانسته اند يكي از اساسي ترين مشكلات قلعه كه تامين آب آن بوده است را حل نمايند . در كتاب جغرافياي لرستان آمده است : « در ميان قلعه ، در زمان قديم ، چاهي كه دهنه آن سه ذرع است ، كمر ( صخره ) را تراشيده و سنگ را بريده بآب رسانيده اند و از سرابي كه مابين تپه است به دلو آب مي كشيده اند و از براي مصارف سكنه قلعه و باغچه و حمام مخارج زيادي باين چاه شد .» ( ص ۲۷ و ۲۸ ) .

وجود چشمه آب دائمي معروف به گلستان در دامنه قلعه ، ساكنان آن را به اين فكر وا داشته است كه با حفر چاهي به سرچشمه آب دسترسي پيدا خواهند نمود . هر چند اين چاه به سفره آب زير زميني ارتباط مستقيم ندارد اما تراوش آب از صخره به داخل چاه آنها را به هدف مورد نظر نزديك كرده است . هم اكنون عمق آب چاه ۶۰/۴۱ متر است و منبع كافي و مناسب براي تامين آب قلعه بوده است كه با استفاده از چرخ دول يا گاو دول نسبت به استخراج آن اقدام مي نموده اند . معين السلطنه در ۱۳۳۴ هجري در خصوص چاه و سراب گلستان نوشته است : « چاهي از ميان قلعه مزبور كنده اند و منتهي به منبع آب نموده اند كه هيچ وقتي ممكن نبوده بلكي بتواند آب آن قلعه را قطع نمايد . » ( چاغروند ، همان ص ۱۷۶ ) .

  • حمام ، آب انبار و دهليزهاي دفع آبهاي سطحي و زائد :

مورخين و سياحان دورة قاجار به وجود حمامهايي در داخل قلعه اشاره كرده اند . در كتاب جغرافياي لرستان به قلم يك نويسندة ناشناس ( در حوالي۱۳۰۰ هجري ۳۰ ) در توصيف چاه قلعه نوشته است كه از آب آن براي مصارف سكنة قلعه و باغچه و حمام استفاده شده است ( همان ، ص ۲۸ ) . معين السلطنة چاغروند نيز در سال ۱۳۳۴ نوشته است كه اندروني و بيروني و حمام و طويله و محبوسخانه در ميان محوطة قلعه مهيا بوده . حاج عبدالغفار نجم الملك نيز در سفرنامة خوزستان به حمام و چند عمارت قلعه اشاره كرده است ( ص ۱۸ ) . ادموندز كه تصوير روشن تري از عمارتهاي قلعه ارائه داده است ضمن توصيف اندروني قلعه به حمام زنانه اشاره مي كندكه در طرف ديگر سراي خواجه باشي ها قرار داشته است ( ياداشتهاي سفر ) . حمام مورد اشاره در محدودة حصار واقع بوده است .

  • آب انبار

در حين عمليات مرمتي در قسمت شمالي حياط اول قلعه در پايين دست چاه قلعه ، يك ديوار قديمي سنگچين با جهت غربي شرقي كشف گرديد كه پي گرديهاي به عمل آمده به كشف دريچة يك دهليز قديمي كه به كانالهايي در زير زمين منتهي مي گردد منجر شد . بررسيهاي به عمل آمده نشان مي دهد كه ديوار مذكور بخشي از بدنة آب انبار قديمي بوده است كه كف و سمت شمالي و شرقي آن را صخرة تپه تشكيل مي داده و در اين قسمت با روكش سفيد رنگي كه احتمال مي رود گچ يا آهك بوده است كف و بدنة مخزن را پوشانده اند . عمق اين مخزن براساس آثار باقيمانده ۱۳۰ سانتيمتر بوده است .

نقبهاي (كانالهاي) زير زميني دهليز مذكور به نقبي با بدنة سنگچين به ارتفاع ۱۱۰ سانتيمتر راه داشت كه در بدنة ديوار تنبوشه هاي سفالي تعبيه شده است . اين كانال با جهت شرقي غربي به دو كانال ديگر منتهي مي شد كه در يك قسمت ، كانال داراي طاق تيزه دار به ارتفاع ۷۷ سانتيمتر و عرض ۵۰ سانتيمتر و در قسمت ديگر با پوشش آجري تخت ( آجرهايي در ابعاد ۶×۶۳×۶۳ به ارتفاع ۸۰ سانتيمتر ) ساخته شده است . در قسمت انتهايي اين بخش ده جرز آجري ( ستون آجري ) در ابعاد ۴۶×۴۶ با ارتفاع ۸۰ سانتيمتر وجود دارد كه در دو رديف غربي شرقي واقع شده اند و به دريچه اي در بدنة ديوار غربي قلعه منتهي مي شده است . جزرهاي مذكور از آجرهاي ۵ يا ۶×۲۳×۲۳ ساخته شده اند ، سقف اين بخش از بنا از دوده پوشيده شده است و چند هواكش در بدنه ديوار جنوبي آن وجود دارد . بخش مذكور درست در زير قسمتي واقع شده كه در آنجا بقاياي يك ديوار قديمي تر وجود دارد

بر روي اين ديوار آجرها به صورت عمودي و تخت نصب شده اند و در قسمت ديگري از آن تزيينات آهك بري به چشم مي خورد . در بدنة اين ديوار همچنين دو تنبوشة سفالي نصب شده است . اين نقبها همچنين نقش زهكش را عمل مي كرده اند . وجود شواهد و قرائن مذكور بقاياي يك حمام قديمي را نشان مي دهد كه در قسمت شمال غربي قلعه واقع بوده است . در بخش شرقي و شمال حياط دوم نيز نقبهايي وجود دارد كه به راه گريز اضطراري معروف هستند ، اين نقبها با دهانة ورودي ۷۰×۷۰ سانتيمتر هنوز از لحاظ عملكرد كاربري مورد بررسي واقع نشده اند .

  • صحن دوم

ورودي به صحن حياط دوم از طريق دالاني واقع در ضلع جنوب غربي صحن حياط صورت مي پذيرد . اين دالان داراي پوشش هلالي است و در انتهاي آن به دو شعبه تقسيم شده كه شعبة جنوبي راه پلة دسترسي به پشت بام است و شعبة شمالي دالان ورودي به حياط دوم است . حياط دوم با چهار رديف بنا محصور شده است . قسمت غربي آن از الحاقات دورة قاجاريه و در حد فاصل دو حياط واقع شده است كه پيشتر به آن اشاره شد .

  • قسمت شرقی بنا

به غير از سمت شمالي آن كه متشكل از اطاقهايي با جهت شرقي – غربي با پوشش طاق آهنگ به شيوة ضربي است و ادامة بخش شمالي قلعه است ، اين بخش داراي دو نوع پوشش است ، يك بخش آن مشابه معماري فضاي شمالي صحن اول يعني داراي چهار جرز ( ستون ) آجري با گنبدهاي عرقچين و در بخش ديگر داراي پوششي بيضي شكلي است كه در نوع خود بي نظير مي باشد .

  • بخش شمالي صحن دوم :

اين بخش نيز متشكل از اطاقهايي با جهت شمالي – جنوبي و شاه نشين در مركز آن است كه داراي پوششهاي متفاوتي مي باشد . فضاي سمت غربي آن داراي سه ستون آجري ( جرز ) با پوشش گنبدي چهار بخشي است و در شرق آن اطاقهاي دالان مانند با پوشش طاق آهنگ ضربي وجود دارد ، در بخش مركز نيز پوشش گنبدي بر چهار جرز ستون آجري استوار شده است .

  • بخش جنوبي صحن دوم :

اين بخش نيز داراي فضاهايي با پوشش هاي مشابه فضاي شمالي است . جهت اطاقها شمالي – جنوبي است و تا حدودي اين بخش با بخش شمالي از لحاظ پلان و فضا مشابه مي باشد . در زير يكي از اطاقهاي اين مجموعه دو اتاق كوچك به ابعاد حدود ۴×۳ متر وجود دارد كه به وسيلة يك كانال به تونل افقي خرطومي مانندي به عمق تقريبي ۱۲ متر به سمت پايين از جهت جنوبي قلعه راه مي يابد . عملكرد اين دريچه ها و كانال خرطومي شكل تاكنون مورد مطالعه واقع نشده است ، اما به نظر مي رسد كه به منظور راه گريز اضطراري كاربرد داشته است .

  • ويژگيهاي معماري بناي قلعه :

– پيروي هندسة بنا از وضعيت توپوگرافي زمين . صخره و تپه اي كه قلعه بر روي آن احداث شده است با طول شرقي – غربي موجب گرديده كه بناي قلعه به صورت كشكولي و پنج ضلعي نامنظم ساخته شود . اين وضعيت همچنين بر روي برجهاي هشت گانه تأثير گذار بوده و به همين جهت بعضي از آنها حجيم و برخي ديگر داراي ابعاد كوچكتري هستند . از طرف ديگر اين موضوع موجب گرديده كه بناي قلعه پلان و نقشة متقارن نداشته باشد .

– استفاده از شيوة وامال در ساخت برج و بارو . اين فن را مي توان بارزترين مشخصة قلعه محسوب كرد . اين فن با توجه به تصاوير باقيمانده از دورة قاجاريه در ساخت حصار دوازده برجي و برجهاي آن نيز به كار رفته است .
– استفاده از دريچه هايي كه نقش توزيع فشار را ايفا كرده اند : در قسمتهاي فوقاني قلعه در زير پوششهاي طاقي و گنبد در بدنة بنا دريچه هايي تعبيه شده كه بررسيهاي به عمل آمده نشان مي دهد كه عملكرد توازن بنا يا نقش توزيع فشار را ايفا نموده اند .

الف ) گنبدهاي چهار بخشي رگ چين

– دفع رطوبت . صخره اي كه قلعه بر روي آن واقع است از نوع آهكي بوده و آب و رطوبت را در خودش نگهداري مي نمايد . در داخل فضاهاي شمالي و جنوبي حياط اول چند چاه و نقب زير زميني كه از آنها تحت عنوان راههاي گريز نام برده شده وجود دارد كه علاوه بر عملكردهاي ويژة خويش مانند دفع آبهاي زائد ، و گريز اضطراري ، خود به خود عملكرد زهكش بنا و دفع رطوبت از صخره را فراهم آورده اند . اين عملكرد در خصوص چاه قلعه نيز مصداق پيدا مي كند . اين شيوه سواي شيوة دفع آبهاي سطحي است كه پيشتر بدان اشاره شد .
– استفاده از كلاف بندي چوبي . در بخشهاي جنوبي قلعه كه صخره حدود ۱۰ متر پايينتر از بخشهاي شمالي قلعه بوده است براي ايستايي ديوارها و بنا از روش كلاف بندي چوبي استفاده شده است . در اين روش تيرهاي چوبي به صورت افقي در بدنة ديوارها و برجها به كار رفته است به طوري كه تعداد اين تيرها فرضاً در برج شمارة ۴ بالغ بر ۵۰ تير چوبي است .
– شيوه معماري بنا . در معماري بناي قلعه از دو نوع پوشش گنبدي استفاده شده است :
يكي از شكل هاي عمومي به كار رفته در هندسة قلعه استفاده از گنبدهاي چهار بخشي است كه بنابر وضعيت و پلان بنا در بعضي قسمتها از حالت دايره خارج شده و به طرز زيبايي به شكل بيضي تبديل گرديده است . اين گنبدها در بعضي نقاط بر ديوارهاي آجري بنا نهاده شده اند و در قسمتهايي كه نياز به فضاي وسيع تري وجود داشته است بر جرزهاي آجري ( ستون آجري ) استوار گرديده اند . تالار شمال شرقي قلعه و شاه نشين شمالي و جنوبي و بخشهاي شمال غربي قلعه و همچنين تالار جنوب شرقي ( حياط دوم ) قلعه به اين شيوه ساخته شده اند .

ب ) طاقهاي آهنگ

اين نوع طاق به روش ضربي اجرا شده و در قسمتهاي غربي ( حياط اول ) و شمالي و شرقي و جنوبي ( حياط دوم ) به كار رفته است . جهت طاقهاي آهنگ ، شمالي – جنوبي ، و شرقي – غربي است . نكته جالب توجه در تلفيق پوششهاي قلعه اين است كه سنگيني پوشها به طرف داخل تقسيم شده و در زواياي بنا به گنبدهاي چهار بخشي ختم شده است و بدين وسيله سنگيني فشار پوششهاي گنبدي و طاقي بر ديوارهاي خارجي خنثي شده است . نوع ديگر از گنبدهاي چهار بخشي در تالار حد فاصل حياط اول و دوم قلعه استفاده شده است كه به سبب در امتداد هم واقع شدن چندين گنبد چهار بخشي ، و استفاده از جرزها پيش آمده ( حمال ) اين بخش به شكل طاق و تويزه نزديك شده است . ۰۷ شالودة برجهاي قلعه . شالودة برجهاي قلعه به ارتفاع ۵/۵ متر از سنگ همراه با آهك ساخته شده كه ۵/۲ متر آن را پي بنا و ۳ متر قسمت فوقاني آن را سنگهاي نما كم تراشيده از نوع آهكي ( سنگ بابا عباس ) تشكيل مي دهد .

از ديگر ويژگيهاي قلعة فلك الافلاك عدم استفاده از تزيينات گچبري و كاشيكاري است . هر چند كه در دامنة قلعه قطعاتي از كاشي هفت رنگ و تك رنگ به دست آمده است اما معلوم نيست كه آيا مربوط به خود قلعه بوده ، يا محصول بررسيهاي باستانشناسي سطح استان است كه مدتي در قلعه نگهداري شده و سپس در دامنه قلعه دور ريخته شده است . تمام تزيينات قلعه به آجر كاري برجسته در بدنة برج منسوب به دوران سلجوقي و آجر كاري ساده اي در ازاره ديوارهاي صحن اول و دوم و همچنين آجركاري به كار رفته در تالار حد فاصل صحن حياط اول و دوم قلعه محدود مي شود كه عبارتند از :

آجركاري به شكل لوزي و خفته راسته و در تالار مذكور آجر كاري به صورت برجسته كار شده است . از تزيينات قديمي قلعه يك طرح آهكبري در ديوارة قديمي واقع در غرب صحن اول متعلق به يك حمام قديمي باقي مانده است كه پيشتر بدان اشاره شد . اين طرح عبارت از يك طرح اسليمي ، هندسي در وسط دو نوار ساده است كه نوع ملاط آن خاكستري تيره است و به نظر مي رسد كه ساروج باشد . با اين حال علي رغم صلابت ظاهري و فقدان تزيينات ظريف در معماري قلعه ، بناي آن از توازن و تناسب خوبي برخوردار است هر چند كه بالا آمدن كف حياطها و اطاقها تا حدودي اين تناسب را مخدوش كرده است .

منبع:میراث فرهنگی استان لرستان

قنات دوطبقه اردستان، تنها قنات دوطبقه جهان

قنات دوطبقه “مون” اردستان به عنوان عجیب‌ترین و تنها قنات دو طبقه جهان یک شاهکار بی‌نظیر است.

قنات مون یک قنات دوطبقه است که در هر طبقه آن آبی مستقل جریان دارد به گونه‌ای که آب هیچ‌یک به دیگری نفوذ نمی‌کند. تنها نمونه قنات دوطبقه موجود قنات دوطبقه مون در اردستان ایران است. این اثر شاهکار به عنوان عجیب‌ترین و تنها قنات دو طبقه جهان در تاریخ ۲۶ تیرماه ۱۳۹۵ در اجلاسیه استانبول ترکیه به عنوان بیستمین اثر ایران به ثبت جهانی رسید.

عضو انجمن حافظان میراث کویر اردستان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا – اظهار کرد: قنات دوطبقه “مون” از نمونه کارهای جالب علم مهندسی قدیم است که برای کاوش و حفر آن مقنیان ورزیده به‌ کار گرفته شده‌اند و با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی آن را ایجاد کرده‌اند.

حسین راد افزود: ساخت این قنات را به مقنی یزدی نسبت می‌دهند که شبی در شهر می‌خوابد و صدای آب‌های زیرزمینی را می‌شنود و سپس برای حفر قنات به اهالی توصیه‌هایی می‌کند و مردم رشته اول قنات را حفر می‌کنند.

عضو انجمن حافظان میراث کویر اردستان با بیان اینکه پس از چند وقتی، مقنی یزدی باز می‌گردد و در می‌یابد که حفر قنات به گونه‌ای بوده است که از تمامی آب‌های زیرزمینی استفاده نشده، پس حفر رشته دوم را توصیه می‌کند که زیر نظر مقنی یزدی حفر می‌شود.

راد اضافه کرد: برای حفر رشته دوم ابتدا اطراف میل چاه اول را ۱۸۰ درجه دور زده و مسیر آب را به پشت میل چاه هدایت می‌کنند، سپس میل چاه را پائین برده و رشته دوم را حفر می‌کنند و این ابتکار باعث شده که از حفر دو میل چاه در کنار یکدیگر جلوگیری شود و کار حفر قنات دوم با سهولت و خاک برداری کمتری صورت بگیرد.

وی گفت: برای حفر قنات دوطبقه می‌بایست دولایه خاک را شناسایی کرد که برای عبور آب مناسب باشد. همچنین این دولایه از خاک آب دهی کافی داشته و استحکام لازم را داشته باشند که آب در یکدیگر نفوذ نکند.

عضو انجمن حافظان میراث کویر اردستان، تصریح کرد: بنابراین معدود زمین‌هایی وجود دارد که چنین ویژگی داشته باشند و این نشان دهنده دانش زمین‌شناسی گذشتگان را می‌رساند.

راد ادامه داد: قنات دوطبقه مون اردستان به عنوان عجیب‌ترین سازه قناتی دنیا شناخته می‌شود و مهم‌ترین علت آن این است که آب قنات رویی و آب قنات زیری روی همدیگر حرکت می‌کنند بدون اینکه آب قنات رویی در قنات زیرین نفوذی داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: طول مسیر قنات از مادر چاه تا مظهر حدود ۴ کیلومتر است که در داخل شهر اردستان واقع شده است و روی این مسیر حدود ۴۰ حلقه میل چاه احداث شده است. عمق مادر چاه آن ۳۱ متر است مقدار آبدهی آن ۶۰ لیتر در ثانیه است.

عضو انجمن حافظان میراث کویر اردستان اضافه کرد: آب قنات رویی با زیری از نظر دبی و سختی آب متفاوت است، به نحوی که آب قنات رویی شیرین، سبک و خنک و در ایام قدیم برای شرب استفاده می‌شده است و آب قنات زیرین با دبی بیشتر، گرم‌تر و سختی بیشتری دارد.

راد با بیان اینکه ۴سال است که از ثبت جهانی قنات دوطبقه اردستان می‌گذرد، اما هنوز دفتر پایش قنات در شهرستان اردستان مستقر نشده است، تصریح کرد: این قنات همچنان به آن شکل شناخته شده نیست و اکثر گردشگرانی که به داخل شهر اردستان وارد می‌شوند به صورت اتفاقی این قنات را پیدا می‌کنند که برای حل این مشکل نیازمند نصب تابلوهای راهنمایی هستیم.

همچنین سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری اردستان با بیان اینکه از ویژگی‌های قنات دوطبقه مون اردستان داشتن تنها رختشورخانه فعال استان اصفهان است، افزود: میراث فرهنگی شهرستان در سال ۹۷ بالغ بر یک میلیارد و ۳۵۰میلیون ریال جهت لایروبی، کول گذاری و مقاوم سازی این بنای ارزشمند هزینه کرده است.

مهدی مشهدی تصریح کرد: طی بازدیدی که مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان از این بنا داشتند قول مساعد دادند که در آینده نزدیک مدیر پایگاه جهانی قنات معرفی شود تا بتوانیم اقدامات بهتری انجام بدهیم.

وی با بیان اینکه مظهر(دهانه) این قنات در محله مون قرار گرفته که با فاصله ۲۰۰ متر از یکدیگر ابتدا آب قنات رویی و سپس آب قنات زیرین ظاهر می‌شود، افزود: آب هر دو رشته قنات به سه قسمت تبدیل می‌شود که یک قسمت به روستای تلک آباد می‌رود و دو رشته دیگر جهت آبیاری باغ‌ها و مزارع محله مون استفاده می‌شود.

به گزارش ایسنا؛ با توجه به ثبت جهانی قنات دوطبقه اردستان به عنوان بیستمین اثر ایران در تاریخ ۲۶ تیرماه ۱۳۹۵ می‌طلبد طرح جامع آن هر چه سریع‌تر آماده شود.

منبع خبر:ایسنا

blank

blank

خنک‌ترین مناطق گیلان در تابستان کجاست؟

با آغاز فصل گرما و تعطیلات و همچنین آغاز سفرها، شاید سفر کردن در گرما بسیار سخت و طاقت‌فرسا است و انتخاب مناطقی که در عین زیبایی خنک باشند می‌تواند گزینه‌ای مناسب برای سفر در این ایام باشد.

به گزارش ایسنا، استان گیلان بسیار زیبا و دیدنی است و به دلیل خوش آب و هوا بودن در فصل تابستان مورد توجه مسافران زیادی قرار می‌گیرد.

گیلان به عنوان بیست و هشتمین استان وسیع ایران دارای شهرها و روستاهای بسیار زیادی است. از شهرهای مهم این استان می‌توان به رشت، بندر انزلی، لاهیجان، تالش، لنگرود رودسر و بندر آستارا اشاره کرد.

“سوباتان” در شهر لیسار، دشتی از گل‌های شقایق

سفر به سوباتان که ییلاق استان گیلان است و با ییلاق‌های استان اردبیل ۱۹ کیلومتر فاصله دارد در ۲۰ کیلومتری غرب لیسار در نزدیکی تالش واقع شده است. این ییلاق از چهار جهت جغرافیایی یعنی شمال به رودخانه لیسار، جنوب به ییلاق‌های آسبومار جوکندان، غرب دریاچه نئور و شرق به جنگل‌های تالش راه دارد. به دلیل قرار گرفتن سوباتان در ارتفاع ۱۹۰۰ تا ۲۵۰۰ متر از سطح دریا، پاییز و زمستان‌های سردی دارد و برف بسیاری می‌بارد بنابراین تنها در فصول بهار و تابستان مورد استفاده است اما بازهم می‌توان برف را بر روی کوه‌ها دید. مهم‌ترین بخش سنتی این روستا از جاهای دیدنی گیلان و جاهای دیدنی سوباتان خانه‌های چوبی و قدیمی با سقف‌های شیروانی از تکه‌های چوب قهوه‌ای است که توجه همه را به خود جلب می‌کند.

“ماسال”، روستای ییلاقی بهترین هدیه در روزهای گرم

یکی از خنک‌ترین شهرهای گیلان که در تابستان مورد توجه توریست‌ها و گردشگران واقع می‌شود ماسال است. ماسال شهری در دامنه کوه‌های تالش واقع در استان گیلان است. این شهر ییلاقی خنک و سرسبز، رؤیای راه رفتن روی ابرهای پنبه‌ای را برای مسافران و توریست‌ها به حقیقت پیوند می‌زند.

هر توریست و گردشگری هنگام سفر به خنک‌ترین شهرهای گیلان در تابستان باید به فکر جایی برای اقامت باشد، افرادی که سفر به ماسال به عنوان یکی از خنک‌ترین شهرهای گیلان در تابستان را انتخاب می‌کنند نیز از این قاعده مستثنا نیستند. برای سکونت در ماسال در طول مدت سفرتان گزینه‌های متعددی پیش روی شما قرار دارد که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

معرفی ییلاق “خورگام”، شهری که جای پای خورشید است

یکی دیگر از منطقه‌های ییلاقی گیلان که در ارتفاعی بالاتر از ۲۰۰۰ متر از سطح دریا قرار گرفته، خورگام است. خورگام یک منطقه ییلاقی زیبا و دلنشین است و در اکثر روزهای بهار و تابستان ابرهای سفیدرنگ در حال گذر از آسمان آبی آن هستند. دشت، زمین‌های کشاورزی، چمنزار، جنگل و دریاچه از جاذبه‌های طبیعی این روستای خوش آب وهوا است. خورگام به معنی جای پای خورشید و یا مانند خورشید است.

این منطقه دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است و شینه چاک، پلنگ کوه، یالس تپه، بربن، میانه سو، ویستان، نورالعرش، از جمله ییلاقات این منطقه است.

داماش سرزمینی بر بلندای گیلان

می‌توان از روستای داماش به عنوان زمردی سبز رنگ در دل طبیعت سبز و باطراوت گیلان نام برد، روستایی بکر با پیشینه‌ی کهن که میزبان چشمه‌های آب معدنی و گونه‌ای نادر از نوعی گل به نام سوسن چلچراغ است. در واقع این گونه نادر تنها در دو ناحیه از جهان یافت می‌شود، یکی در روستای داماش و دیگری در لنکران و جمهوری آذربایجان. مناطقی که کاملاً حفاظت و تمام گل‌های آنها شماره‌گذاری شده‌اند. آب چشمه‌های این روستا بسیار گواراست و می‌توان از آن به عنوان آب شرب نیز استفاده کرد. با سفر به داماش امکان تمدد انرژی و لذت بردن از طبیعتی بکر در مکانی مرتفع و در میان ابرها برایتان فراهم می‌شود.

“ماسوله”، روستایی جهانی در دل گیلان

ماسوله نخستین شهر خنک در استان گیلان پس از ماسال است. خانه‌هایی با معماری پله‌کانی که سبک معماری خاصی را به نمایش می‌گذارند و مه نسبتاً غلیظی که در محیط جریان دارد، شهر ماسوله را به یک جاذبه شگفت انگیز بی‌نظیر تبدیل کرده است. ماسوله که در زمستان روزهای پر برفی را شاهد است، هوایی خنک و دل‌انگیز در ایام تابستان برای مسافرت دارد. همین موضوع سبب شده که توریست‌ها و مسافران هنگام بررسی خنک‌ترین شهرهای گیلان در تابستان، ماسوله را به عنوان اولین گزینه در نظر داشته باشند. برای رسیدن به این شهر زنده و تاریخی باید به سمت استان گیلان حرکت کنید. ماسوله درست در ۶۰ کیلومتری شهر رشت واقع شده است. این شهر با فومن ۳۶ کیلومتر و با ماکلوان حدود ۲۰ کیلومتر فاصله دارد. ماسوله قدمتی حدود ۸۰۰ سال دارد و نام آن در بین فهرست آثار ملی ایران به چشم می‌خورد. با وجود این توصیفات، کمتر کسی می‌تواند چشمش را روی این همه زیبایی ببندد و سفر به ماسوله را در برنامه‌های تابستانی خود قرار ندهد.

حمیدرضا آذر پور -معاون گردشگری میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گیلان- به تراکم خودرو در جاده‌های استان با شروع تعطیلات اشاره و اظهار کرد: هدف ما این است تا تسهیلاتی را فراهم کنیم که سفر گردشگران بدون دغدغه انجام شود.

وی گفت: برای ما تردد گردشگر مهم نیست و ماندگاری گردشگر اهمیت دارد.

این مقام مسئول با بیان اینکه استان گیلان دارای ظرفیت بسیار بالایی به لحاظ بوم گردی، اماکن تاریخی و تفریحی است که می‌تواند به رشد و توسعه استان گیلان کمک کند، افزود: با معرفی و فراهم کردن زیرساخت‌های گردشگری در مناطق کمتر شناخته شده گیلان، می‌توان مسافران و گردشگران بیشتری جذب کرد و درآمدهای گردشگری را افزایش داد.

منبع خبر:ایسنا

موزه مولانا ، رد پای تاریخ ایران در شهر قونیه ترکیه

مگر می‌شود ایرانی بود و مولانا را نشناخت؟ مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف فارسی زبان که آثار وی را هنوز هم که هنوز است در کلاس‌های مختلف زبان فارسی تدریس می‌کنند. اشعاری از وی بر جای مانده که به حق باید آنها را با طلا بر در و دیوار شهر نوشت. شخصیتی والا که می‌توان از او الگو گرفت. در حقیقت ما بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات خود را به این بزرگوار مدیون هستیم. این شاعر برجسته در دوره سلجوقیان، پس از حمله مغول‌ها، به قونیه گریخت. او در همان جا دار فانی را وداع گفت و به همین دلیل موزه مولانا و آرامگاه او در قونیه ترکیه قرار دارد.

موزه مولانا ، آرامگاه یکی از بزرگترین شاعران پارسی زبان

موزه مولاناموزه مولانا ، آرامگاه یکی از بزرگ‌ترین شاعران پارسی زبان
مولانا جلال الدین بلخی در سال ۱۲۷۳ میلادی چشم از جهان فرو بست. مزار او بر فراز تپه‌ای با ارتفاع حدود هزار متر قرار دارد. زندگی و فوت این بزرگوار همزمان با دوران سلجوقیان بود. در تاریخ، این دوران را دوره طلایی معماری ایران و ترکیه می‌دانند. از طرف دیگر مولانا در میان مردم قونیه ارج و قرب بسیار زیادی داشت. به همین دلیل، حدود یک سال پس از فوت مولانا، تصمیم بر این شد که حرمی بر مزار مولانا بنا کنند. نظارت این ساخت و ساز بر عهده همسر امیر سلیمان سلجوق بود.
در سال‌های ابتدایی، حرم مولانا تنها ۶ هزار و ۵۰۰ متر مربع وسعت داشت. به تدریج زائران زیادی به احترام مولانا عازم حرم او شدند. به همین دلیل رفته رفته بر مساحت این مزار افزوده شد. در حال حاضر مساحت حرم مولانا به حدود ۱۸هزار متر مربع رسیده و قسمت‌های مختلفی به آن افزوده شده است.
یکی از نکات قابل توجه در مورد موزه مولانا، معماری منحصر به فرد آن است. زیباترین بخش این ساختمان را می‌توان مناره سبز رنگ آن دانست که به شکل مخروطی طراحی شده است. برای ساخت این مناره از صدها سفال سبز رنگ استفاده کرده اند. جالب است بدانید که این مناره سبز و زیبا، امروزه تبدیل به نمادی از قونیه گشته است.

از حرم مولانا تا موزه مولانا

موزه مولانااز حرم مولانا تا موزه مولانا
در ابتدا تا چندین سال، این بنای زیبا را به نام حرم مولانا می‌شناختند و عاشقان این شاعر بزرگ پارسی زبان، به زیارت او می‌شتافتند. تا اینکه در حدود سال ۱۹۲۶ میلادی، مسئولین قونیه تصمیم گرفتند تا این حرم را تبدیل به موزه کنند. نهایتا در سال ۱۹۲۷ موفق به افتتاح موزه مولانا شدند.
جالب است بدانید که پس از حمله مغول‌ها به ایران، خاندان سلطنتی سلجوقی بودند که مولانا را به قونیه دعوت کردند. پس از آن در سال ۱۲۳۱ میلادی، خاندان سلطنتی، باغ گل رز قونیه را به مولانا تقدیم کرد. این باغ گل رز تبدیل به زمینی شد که امروزه موزه مولانا در آن قرار دارد.
همچنین باید بدانید که تنها پیکر مولانا در این حرم به خاک سپرده نشده است، بلکه پس از فوت اعضای مختلف خانواده وی، پیکر آن عزیزان نیز در همین حرم دفن شد. به این ترتیب حرم مولانا را می‌توان یک حرم خانوادگی دانست. اما محل دفن مولانا بسیار منحصر به فرد بود. جایی که در هر بار کاوش و باستان شناسی، آثار تاریخی جدیدی از آن به دست می‌آمد. آثاری که حتی نشان می‌داد حدود ۷ هزار و ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، مردمانی در منطقه قونیه زندگی می‌کردند.
از طرفی هر سال بازدیدکنندگان حرم مولانا افزایش می‌یافتند و قسمت‌های مختلفی به این حرم اضافه می‌شد. وجود آثار باستانی به دست آمده از آنجا و محبوبیت حرم مولانا بین مردم، باعث شد تا در سال ۱۹۲۷، اینجا به موزه مولانا تبدیل شود.
قسمت‌های مختلف موزه مولانا که باید حتما دید
همانطور که پیش‌تر به آن اشاره کردیم، بخش‌های مختلفی به مرور زمان در موزه مولانا ایجاد شدند. بخش‌هایی که امروزه هر کدام از آنها برای خود جاذبه‌ دیدنی منحصر به فردی هستند. حال قصد داریم به شما قسمت‌های مختلف این موزه زیبا را معرفی کنیم تا هیچ کدام از بخش‌های آن را از دست ندهید.

سنگ آرامگاه مولانا

سنگ آرامگاه مولانا
قطعا کسانی که از موزه مولانا بازدید می‌کنند، قصد دارند تا سنگ آرامگاه وی را زیارت کنند. اکثر کسانی که حرم وی را زیارت می‌کنند، در کنار سنگ مزار او فاتحه می‌خوانند تا روح او در آرامش باشد. سنگ مزار مولانا با یک سنگ مزار معمولی بسیار تفاوت دارد. این سنگ از ۱۰ سنگ مختلف تشکیل شده و روی آن را با پارچه‌ای زرکوب پوشیده‌اند.
البته تنها جلال و جبروت این قبر نیست که همه را شیفته خود می‌کند. نوشته‌های مختلفی بر در و دیوار اتاق سنگ مزار مولانا وجود دارند که خواندن آنها شما را به فکر وا می‌دارد. به عنوان مثال یکی از نوشته‌ها چنین بیان می‌کند که :«همانی که هستی خودت را نشان بده، یا همانی باش که خودت را نشان می‌دهی» و روی سنگ قبر وی چنین نوشته که:«محل دفن من را روی زمین مشخص نکنید، مزار من در تمامی قلب‌های روشن است».
اتاق آرامگاه مولانا نیز دقیقا زیر همان گنبد فیروزه‌ای رنگ معروف بنا شده است. اگر اهل عرفان باشید می‌دانید که مولانا تلاش داشت تا همه را به وحدانیت خدا برساند. نقش اصلی حضور گنبد و مناره در معماری باستانی نیز دقیقا همین بوده است. اگر به ساخت گنبد دقت کنید، از یک محیط وسیع به یک نقطه می‌رسد. انگار که دلالت بر رجعت از عالم فانی به عالم باقی دارد.

نمایشگاه قرآن موزه مولانا

موزه مولانانمایشگاه قرآن موزه مولانا
مولانا را برخی صوفی و برخی دیگر مسلمان می‌دانستند. به هر صورت در کنار مسجد موزه مولانا، اتاقی کوچک قرار دارد که آن را تبدیل به نمایشگاه کتب نفیس کرده‌اند. در بین این کتب، بیشتر قرآن‌های نفیس و خطی به چشم می‌خورند. همچنین در این اتاق می‌توانید نسخه اصلی کتاب معروف مثنوی معنوی را مشاهده کنید.
یکی از نکات قابل توجه این بخش از موزه مولانا، وجود چند تار مو است که آن را به عنوان ریش مقدس محمد می‌شناسند. در میان این کتب شما می‌توانید وسایل شخصی مولانا، همانند سجاده او را نیز ببینید. وسایلی که به فرضیه مسلمان بودن مولانا جان بیشتری می‌بخشد.

محل برگزاری مراسم عرفانی

محل برگزاری مراسم عرفانی
از مجلل‌ترین قسمت‌های موزه مولانا، اماکنی است که در آن مراسم عرفانی برگزار می‌شده است. اگر کمی به ادبیات و تاریخ علاقه مند باشید، حتما می‌دانید که مولانا و شاگردانش، همیشه مراسم مختلف مذهبی برگزار می‌کردند تا به عرفان برسند. یکی از معروف‌ترین این مراسم، رقص سماع نام داشته. همان رقصی که آنقدر دور خود می‌چرخیدند تا به حالت خلسه برسند. همچنین مراسم هال یا شمانه نیز در این حرم برگزار می‌شده.
جالب است بدانید که این مراسم را در مسجد داخل حرم، مطبخ و در محوطه انجام می‌دادند. این قسمت‌ها بسیار مجلل و زیبا هستند و آثار نفیس و گران بهایی را در آنجا قرار داده‌اند. پس حتما از آن دیدن فرمایید.

مطبخ یا همان آشپزخانه

مطبخ یا همان آشپزخانه
مطبخ یا همان آشپزخانه، یکی از بخش‌هایی است که بعدا به حرم مولانا اضافه شد. این قسمت در حدود سی سال بعد از ساخت موزه مولانا و در سال ۱۵۴۸ به مجموعه اضافه گشت. صوفیان در این بخش از ساختمان به تعلیم عقاید خود و اجرای مراسم دینی می‌پرداختند.
این بخش را می‌توان بخش مردم شناسی دانست زیرا هنوز هم مجسمه‌هایی با لباس‌های سنتی در این بخش وجود دارند. در ضمن یکی از نکات قابل توجه راجع به مطبخ این است که هنوز هم گاهی رقص سماع در آن برگزار می‌شود. در صورت برگزاری رقص سماع، جمعیت بسیار زیادی برای دیدن آن جمع می‌شوند.

شمانه

شمانه
اگر به یاد داشته باشید، اشاره کردیم که یکی از مراسم مهم دراویش، شمانه است. به همین دلیل بود که سلطان سلیم، در قرن شانزدهم میلادی دستور داد تا بخشی از موزه مولانا ، به اجرای مراسم صوفیان اختصاص یابد. از آن زمان به بعد، بخش زیبایی از ساختمان حرم مولانا که میدانی برای رقص‌های مذهبی داشت، تبدیل به مکانی برای برگزاری مراسم مذهبی مهم گشت. حتی تا به امروز مراسم مهم مختلف، همانند سالروز مولانا، در این بخش از موزه مولانا برگزار می‌گردد.

اتاقک‌های تزکیه نفس صوفیان

موزه مولانااتاقک‌های تزکیه نفس صوفیان
این اتاقک‌ها نیز جزء بخش‌هایی هستند که در مرور زمان به مجموعه اضافه شدند. در سال ۱۵۸۴، یکی از پادشاهان امپراطوری عثمانی دستور داد تا آنها را به موزه مولانا اضافه نمایند. تعداد این اتاقک‌ها ۱۷ عدد بوده و برای تزکیه نفس مریدان ساخته شده بود.
از چهار اتاقک به عنوان باجه فروش بلیت ورودی استفاده می‌کنند. اتاقک‌های دیگر نیز به مکانی برای نگهداری از آثار مختلف نفیس و تاریخی اختصاص یافته است.

اطلاعات بازدید از موزه مولانا

موزه مولانااطلاعات بازدید از موزه مولانا
موزه مولانا همه روزه از ساعت ۹ صبح تا ۱۶:۴۰ دقیقه بعد از ظهر پذیرای بازدیدکنندگان عزیز است. متاسفانه ساعت بازدید بسیار محدود است و باید طوری برنامه ریزی داشته باشید که حداقل سه الی چهار ساعت فرصت برای بازدید کامل داشته باشید. به همین دلیل بهتر است دیرتر از ساعت ۱۲ اقدام به بازدید نفرمایید.
همچنین باید بدانید که ساعات ابتدایی صبح، بهترین زمان برای بازدید هستند. اگر دقیقا لحظه باز شدن درب موزه آنجا باشید، می‌توانید در کمترین میزان شلوغی و با آرامش بیشتری بازدید خود را انجام دهید.
با وجود محدودیت بالا در ساعات بازدید، خوشبختانه هزینه ورودی آن بسیار مناسب است. در مقایسه با اماکن گردشگری استانبول، نرخ ورودی موزه مولانا بسیار مقرون به صرفه بوده و هر فردی قادر به پرداخت آن است. برای ورود به موزه مولانا و بازدید از آن، تنها کافیست ۱۰ لیره ترکیه بپردازید.

اماکن دیدنی دیگر قونیه

موزه باستان شناسی قونیه
قونیه شهر کوچکی است و نسبت به استانبول، جاذبه‌های گردشگری بسیار کمتری دارد. در حقیقت موزه مولانا باعث شهرت قونیه شده است. اما با این وجود بهتر است بعد بازدید از موزه مولانا ، سری به موزه باستان شناسی قونیه نیز بزنید. موزه‌ای که در یک کیلومتری آن قرار دارد و دیدن آن خالی از لطف نیست.
همچنین مدرسه کاراتای یکی دیگر از جاذبه‌های دیگر شهر قونیه به شمار می‌آید که می‌توانید از آن بازدید نمایید. در ضمن حتما باید سری به مسجد علاءالدین بزنید و سفر خود را به قونیه کامل کنید. مسجدی که در فاصله کمی از موزه واقع شده و برای بازدید از آن لازم نیست زمان زیادی را صرف نمایید.

دسترسی به موزه مولانا

دسترسی به موزه مولانا
آدرس موزه مولانا : ترکیه، قونیه، کاراتای، مولانا سی‌دی، عزیزیه ماه، موزه مولانا
اگر قصد عزیمت به قونیه را دارید، می‌توانید هم از ایران با پرواز مستقیم و هم از استانبول اقدام کنید. برخی مسافران بر این باور هستند که قونیه به اندازه کافی جاذبه توریستی دارد که چند روز سفر را کاملا پوشش دهد. اما برخی دیگر بخشی از سفر استانبول خود را به قونیه اختصاص می‌دهند. معمولا پرواز تهران به قونیه ارزان‌قیمت‌تر از پرواز تهران به استانبول است. به همین دلیل اگر قصد دارید تا تنها از قونیه بازدید کنید، باید بلیت پرواز مستقیم تهران به قونیه را رزرو نمایید. اما داخل استانبول هم با یک پرواز نیم ساعته می‌توانید به قونیه برسید.
البته از استانبول تا قونیه خط راه آهن فعالی نیز وجود دارد که می‌توانید از آن استفاده کنید. اما استفاده از قطار با وجود اینکه مقرون به صرفه است، بسیار زمان‌بر خواهد بود و شما را از برنامه‌های سفر خود عقب می‌اندازد. به هر صورت از هر طریق که خودتان را به قونیه رساندید، باید بدانید که چطور به موزه مولانا بروید.
جالب است بدانید که جلوی درب خروجی فرودگاه، ایستگاه قطار و ایستگاه اتوبوس در قونیه، تاکسی‌هایی وجود دارند که شما را مستقیم به موزه می‌رسانند. موزه مولانا آنقدر مشهور است که اصلا لازم نیست به دنبال آن بگردید. از هر جای شهر که سوار بر هر نوع وسیله نقلیه شوید و تنها بگویید «موزه مولانا»، کمتر از سی دقیقه به آنجا خواهید رسید. پس لازم نیست که نگران گم کردن آدرس باشید.
همانطور که می‌دانید، اصل اول سفر به هر مرز و بومی، احترام به عقاید و اعتقادات مردم آنجاست. در مورد بازدید از موزه مولانا نیز باید بدانید که قدم برداشتن با کفش بی‌احترامی و غیر قانونی است. همچنین پوشش خانم‌ها نیز باید مناسب باشد زیرا پوشش غیر متعارف را بی‌احترامی به این بزرگوار می‌دانند. پس در مقابل این دو قانون مقاومت نکنید و آن را رعایت نمایید.
منبع خبر:عصر اقتصاد