پوشاک بانوان قوم کتول، هویتی ماندگار و ارزشمند

استان گلستان که با برخورداری از تنوع قومیتی به رنگین‌کمان اقوام ایران‌زمین شهرت یافته مردمانی از قومیت‌های مختلف با آداب‌ورسوم متفاوت و پوششی رنگارنگ را در دل خود جای‌داده است و هر قوم با لباس و سنت‌های خاص خود در گلستان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. پوشش هر قومیت نشان اصالت و فرهنگ برخاسته از سرزمینشان و درواقع هویتشان است؛ در ادامه به بررسی پوشش محلی بانوان قوم کتول استان گلستان می‌پردازیم.

یکی از مصادیق مهم میراث ناملموس حفظ، احیا و بازنشر سنت‌ها، فرهنگ و حفاظت از کرامات و داشته‌های اقوام ایران‌زمین است. بدین سبب لباس هر قوم که برگرفته از اعتقادات و آیین‌هاست در مطالعه فرهنگ‌ها بسیار دارای اهمیت است.

لباس سنتی قوم کتول که پیراهنی بلند (رخت کوتاه)، دامنی پرچین، انواع کت (کلیجه، بهاری، کمر چین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه را شامل می‌شود، خود نشانگر روح بلند و هنر ارزشمند زنان قوم کتول بوده که هنرهای فراوان صنایع‌دستی چون نوار بافی، سکه دوزی، نساجی سنتی، نخ‌ریسی، رنگرزی و… را در دل خود جای‌داده است.

باگذشت زمان پوشاک سنتی قوم کتول به فراموشی سپرده‌شده و گواه این مدعا نسل جوان امروزی است که به دلیل توسعه جوامع انسانی و شکل‌گیری فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، ترویج البسه مدرن، در دسترس و پایین بودن قیمت آن نسبت به بالا بودن دستمزد دوخت پوشاک سنتی، از این نوع پوشش فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌اند و همه این عوامل موجب آن شد تا البسه‌ای ازاین‌دست، به مشتری‌هایی با سلایق خاص محدود شوند.

برای حفظ و احیا این هنر و مهارت دوخت پوشاک بانوان قوم کتول، پرونده ثبت آن توسط دفتر ثبت آثار اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان گلستان تشکیل و در سال ۱۳۹۵ با طرح در شورای عالی ثبت کشور به‌عنوان یک اثر و هنر ارزشمند نیکان و بانوان قوم کتول در فهرست آثار میراث ناملموس کشور به شماره ۱۳۲۶ به ثبت ملی رسید.

پوشش زنان کتول از گذشته‌های دور پوشاکی با پارچه‌های دستباف بود که با عناصری چون نوارهای کتول، سکه و یراق تزیین می‌شد. خانم‌ها در جشن‌ها از این نوع پوشاک با تمامی اجزا استفاده می‌کردند که متشکل از پیراهن (رخت کوتاه)، دامنی پرچین (تُنبان قُنبلی)، انواع کت (کُلیجِه، بهاری، کمرچین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه (شاه ریسه) است. تزئینات روی لباس برای طبقه بالای جامعه با نوارهای دستباف و سکه‌های بیشتر و برای عامه مردم از نوارهای کمتر به کار می‌رفت.

پیراهن زن کتول بلند بوده به‌گونه‌ای که روی دامنی از پارچه شال پشمی گل‌دار قرار می‌گیرد، با آستین‌هایی که تزئیناتی به روی لبه آن دوخته می‌شود. دختران مجرد کلاهی از جنس مخمل که غالباً به رنگ قرمز است و تزئیناتی از یراق و توف (نوار دستباف) دارد، استفاده می‌کنند که زیر روسری بر سر می‌گذارند. البته بانوان متأهل از کلاه استفاده نمی‌کنند و زیر چارقد به روی پیشانی، روسری دیگری می‌بندند که گره روسری در جلوی پیشانی قرار می‌گیرد. چارقد یا روسری آن‌ها غالباً سفید و گل‌دار است. روی لباس نیز پیش جامه‎‌ای با سکه‌های قدیمی از پارچه مخمل می‌پوشند. پیش جامه دارای یقه است و مانند گردنبند به گردن آویخته می‌شود.

مواد اولیه‌ای که برای این نوع لباس استفاده می‌شود عبارت از پارچه‌های زری، پارچه‌های دستباف، پارچه‌های شال پشم (نخی گل‌دار)، پارچه‌های مخمل، انواع نوارهای دستباف (توف)، سکه، یراق، منجوق، ریشه‌های تزئینی، دانه‌های تسبیح، کش، نخ گریسه و… است. امروزه برای این نوع پیراهن از پارچه‌های زری با ۳ متر طول و درگذشته از پارچه‌های ابریشم دستباف که برای دوخت آن از ۶ متر پارچه (به دلیل کم بودن عرض پارچه‌های ابریشمی) استفاده می‌شد.

الگوی لباس بسیار ساده بوده و در قسمت زیر بغل از «مرغک» (پارچه‌های سه‌گوش) استفاده می‌شود که در اصطلاح محلی «زیربغلی» می‌گویند. در قسمت لبه آستین، تزئیناتی از نوارهای دستباف کتول دیده می‌شود که ردیف اول آن نواری از «توف سیاه»، ردیف دوم «دوگلی»، ردیف سوم «ولولک» به ترتیب قرار می‌گیرند. برای دوخت دامن از پارچه «شال پشم»، «زری تال» و یا سایر پارچه‌های طرح‌دار استفاده می‌شود.

blank

برای دوخت پیش جامه عمدتاً از پارچه مخمل قرمز استفاده می‌کنند. روی پارچه مخمل توف مشکی، دوگلی و اریب و همچنین سکه دوخته می‌شود. پیش جامه دارای یقه است و قسمت پایین آن به شکل مثلثی برش می‌خورد. شاه ریسه به‌منظور تزئین، بر روی پیش جامه و به دور گردن قرار می‌گیرد و متشکل از منجوق، دانه تسبیح و سکه است.

به قسمت پایین شاه ریسه، «زیربند» و قسمت بالای آن، «پشت‌بند» می‌گویند که هرکدام جدا بافته‌شده سپس به کمک دوخت به یکدیگر متصل می‌شوند. طرح‌هایی که برای شاه ریسه استفاده می‌شود عبارت‌اند از «قالی‌باف» و «مَکودِلِه».

گل طلا یا گل یقه زیوری بود که به روی شاروسه بسته می‌شد و برای خانواده‌های ثروتمند، این زیور از طلا و برای سایرین از برنج و نقره است. شکل زیور همان‌گونه که از اسم آن پیداست به شکل گل بوده.
«کلیجه» به کت روی لباس می‌گویند که پارچه آن از مخمل و بدون تزئینات بوده یا از تزئینات کمی استفاده می‌شد. آستین آن داری سمبوسه (مثلثی شکل) بوده که رویه انگشتان را می‌پوشانده است.

«کمرچین» به کتی می‌گویند که در بخش کمر به دو قسمت بالاتنه و دامن تقسیم می‌شود و نام کت هم متأثر از فرم آن است. این لباس خاص افراد ثروتمند بوده و سطوح پایین‌تر جامعه از جلیقه استفاده می‌کردند.

در آخر باید به این نکته اشاره کرد که طی سال‌های اخیر پوشاک سنتی اغلب اقوام، دستخوش تغییرات زیادی شده است که دراین‌بین لباس بانوان علی‌آبادکتول هم از این تحولات بی‌بهره نمانده است و امروزه تنها در مراسم و جشن‌ها می‌توان این نوع لباس را دید.

اما درصورتی‌که از این هنر صنعت فاخر حمایت‌های لازم صورت پذیرد، تولیدات آن ازلحاظ اقتصادی بر جامعه کتول تأثیرات بسزایی خواهد داشت، زیرا لباس این قوم شریف از مجموعه صنایع و هنرهای دستی چون پرورش کرم ابریشم، ابریشم‌کشی، نخ‌ریسی، رنگرزی، نساجی سنتی، نوار بافی، منجوق بافی و… تشکیل‌شده که موجب اشتغال‌زایی برای گروهی از زنان و دختران منطقه خواهد بود. درواقع با حفظ یک‌رشته می‌توان عملاً از چندین صنعت و هنر دستی حمایت و آنان را از خطر فراموشی حفظ کرد.

* گزارش از مریم منصوری، کارشناس ثبت آثار میراث ناملموس استان گلستان

سفرنامه مزرعه فرانسوی استهبان در شیراز

استهبان در شرق استان فارس واقع شده است. این شهرستان از شمال با دریاچه بختگان و از سمت جنوب با شهرستان داراب هم مرز می باشد.

تاریخچه استهبان

استهبان واژه ای پهلوی از عبارت سته بان، به معنای تاکستان (انگورستان) یا نگهبان شهر استخر است.

در گذشته شهر استهبان، اصطهبانات نام داشته است.همچنین به نام های دیگری مانند اصطخری، اصطبهان، اصتهجان و صابونات نوشته و خوانده شده است. در منابع تاریخی و جغرافیایی متعددی از سرزمین استهبان نام برده شده است. گفته شده است: نام این شهر استهبانات بوده که با گذشت زمان به اصطهبانات تغییر پیدا کرده است.

در واقع کمابیش در منابع متعدد تاریخی و جغرافیایی نامی از سرزمین استهبان آورده شده‌است. فارسنامه ناصری گوید که نام این شهر استهبانات بوده که پس از استیلای عرب به اصطهبانات تغییر یافته‌است.حدودالعالم با استناد از المسالک و الممالک اصطخری شهر را اصطهبان و همچنین اصطهجان می‌نامد، ابن بلخی در فارسنامه خود به اصطهبان اشاره دارد ولی نزههالقلوب آن را اصطهبانان ذکر می‌کند، ابن حوقل و مقدسی نیز در کتب خود اصطهبانات را آورده‌اند.

منابع فوق حاکی است که در طول ده سده شکل بیانی آن ثابت مانده و فقط از لحاظ نوشتن دچار تغییری جزئی گردیده‌است، این امر نشان می‌دهد در طول سال‌های بسیار اصالت این واژه حفظ شده و تغییر نکرده‌است.

سفرنامه مزرعه فرانسوی

تاریخ ۱۳۶۱/۰۱/۲۰

ساعت  ۰۵:۳۰ از طریق جاده شیراز – استهبان  بوسیله اتوبوس بوس عزم سفر کردیم.

مقصد مزرعه فرانسوی در ۱۸۰ کیلومتری شرق شیراز بود. این محل یکی از تنگه های متعدد رشته کوه استهبان است که دارای آب فراوان و زمین مسطح کم و بیش عریض است. چشمه های متعددی در سطح دره پراکنده می باشد که همگی تشکیل جویباری را می دهند که  از وسط دره نهر به سوی دشت جریان می یابد.

در اطراف محل و این نهر باغچه های متعددی از درختان سردسیر توسط اهالی محل احداث شده است. در محل هایی که کم و بیش مسطح است و حالت دره را از دست داده اند گندم و انگور  کاشته شده  است. در اواسط تنگ در شمال آن چشم انداز زیبای دریاچه بختگان نمودار می گردد.

به گفته اهالی بومی محل، دلیل نام این محل بخاطر فعالیت نمودن اعضای یک شرکت کاوش نفت در آن حوالی است که بطور اعم اعضای آن شرکت از اشخاص فرانسوی تشکیل شده بوده اند. در ساعت ۰۷:۳۰ در محل از اتوبوس پیاده شدیم و پس از صرف صبانه راهپیمایی را آغاز نمودیم؛  نهار را در کنار چشمه ای در اواسط دره صرف کردیم و پس از صرف نهار به بازدید محل پرداختیم. بعد از بازدید و کاوش محل بازگشت را آغاز کردیم. در راه بازگشت در کنار دیواره ی سنگی به مدت یک ساعت فن سنگ نوردی را مختصرا” تمرین نمودیم. در ساعت ۱۸:۰۰ توسط یک دستگاه وانت بار به شیراز بازگشتیم.

تعداد افراد حاضر در این سفر جمعا”۱۲نفر بودند.

موزه مجاهدت‌های خاموش در آذربایجان غربی

موزه عبارت است از یک سازمان غیرانتفاعی دائمی است که در خدمت جامعه و پیشرفت آن قرار دارد و به روی عموم باز است، این سازمان شواهد مادی مربوط به انسان‌ها و محیط زیست آن‌ها را به منظور مطالعه و آموزش، گردآوری و حفاظت کرده و مورد پژوهش قرار می‌دهد و آن‌ها را به نمایش می‌گذارد.

امروزه موزه‌ها تنها به عنوان مکانی برای نگهداری از میراث‌فرهنگی دیده نمی‌شوند بلکه علاوه بر تقویت هویت ملی و فرهنگی جامعه، ضامن بقای فرهنگ ایرانی برای نسل‌های کنونی و آینده بوده و به عنوان یکی از گوشه‌های دنج بازار محصولات گردشگری فرهنگی در نظر گرفته می‌شوند که با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری صحیح می‌توانند شرایط جذب گردشگر داخلی و خارجی را فراهم کرده و عامل موثری در رشد صنعت گردشگری و توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور باشند.

بازدید از موزه‌ها یکی از بزرگترین، فراگیرترین و روبه رشدترین بخش‌های صنعت گردشگری عصر حاضر است، در حقیقت این چنین به نظر می‌رسد که گردشگری تاریخی رشد بسیار سریع‌تری از سایر اشکال گردشگری، خصوصا در کشورهای در حال توسعه داشته و باید آن را به عنوان ابزار بالقوه مهمی برای کاهش فقر و توسعه اقتصادی جامعه به حساب آورد.

موزه‌ها، امروزه شمار زیادی از بازدیدکننده‌ها را به سوی خود جلب کرده‌اند، و به یکی از ستون‌های اصلی صنعت توریسم و فاکتور اقتصادی مهم در هر کشور یا هر منطقه تبدیل شده‌اند.

یکی از اهداف وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور صیانت از آثار تاریخی و ارزش‌های نفیس میراث مادی و معنوی بوده که یکی از اقدامات مهم برای تحقق این هدف ایجاد موزه‌های مختلف و تبدیل اماکن تاریخی منحصر به فرد به موزه‌ها است.

در این راستا در سطح استان چندین بنای تاریخی به عنوان گزینه‌ای برای تبدیل به موزه انتخاب شده‌اند که یکی از این بناها ساختمان تلویزیون ملی ارومیه است که با توجه به ویژگی‌های معماری بنای ارزشمند و منحصربه‌فرد آن تصمیم گرفته شده است که این بنا به عنوان فضای فرهنگی و موزه‌ای برای مردم استان مورد استفاده قرار بگیرد.

ساختمان صدا و سیمای ارومیه در نظر است به عنوان موزه «مجاهدت‌های خاموش» تغییر کاربری پیدا کند که در آن مجاهدت‌ها و رشادت‌های سربازان گمنام امام زمان (عج)، در طول بیش از ۴۰ سال حیات طیبه انقلاب اسلامی ایران در آذربایجان غربی به نمایش درآید.

ایجاد موزه «مجاهدت‌های خاموش» گامی است در راه آگاهی جامعه با رشادت‌های حافظان امنیت که در راه دفاع از کشور از جان و مال خویش گذشته و اجازه ندادند تا احدی به خاک این کشور چشم چپ بیاندازد و درواقع این موزه مکانی است برای تقویت همبستگی ملی و قومی استان و فداکاری‌های انجام شده در راه دفاع از این مرز و بوم تا ضرورت حفظ وحدت را در آذربایجان غربی را به همگان گوشزد کند.

این موزه با هدف شناساندن و معرفی رشادت‌های سربازان گمنام امام زمان (عج) در امور حفاظت از استان با استفاده از اسناد، مدارک و اطلاعات مرتبط به معرفی مجاهدت‌های صورت گرفته در این خطه با هدف ارتقا سطح آگاهی مردم و حفظ یاد و ارزش‌های تلاش‌های وزرات اطلاعات در استان خواهد پرداخت.

ویژگی‌های بنای ساختمان صدا و سیما ارومیه

ساختمان تلویزیون ملی ارومیه به عنوان اولین ساختمان صدا و سیما بعد از تهران در استان آذربایجان غربی و در شهر ارومیه در سال ۱۹۶۹ میلادی و ۱۳۴۸ ه. ش در دوره پهلوی دوم به عنوان اثر فاخر توسط دکتر جهانگیر درویش از معماران نامی ایران طراحی و اجرا شد.

ساختمان تلویزیون ملی ارومیه با پلانی مستطیل‌شکل و در دو طبقه در سایت پلانی دایره‌ای شکل و با طرح پرنده‌ای با بال‌های باز طراحی و اجرا شده است.

هندسه کلی بنا به صورت قرینه بوده که در فضاهای داخلی از ترکیبات هندسی مربعی استفاده شده و در نماهای مختلف ترکیباتی از مثلث‌ها را شامل می‌شود که معمار این اثر کاملاً ماهرانه از سه شکل اصلی در طراحی استفاده کرده است.

باتوجه به اینکه این بنا از ابتدا با هدف استفاده مرکز صدا و سیما طراحی شده است دارای فضاهای متنوع و تودرتویی بوده که دور تا دور فضای داخلی اصلی را شامل می‌شود، فضاهای اصلی این بنا در مرکز بنا واقع شده و شامل سالن‌های استریو صدا و سیما است.

این بنا به عنوان یکی از نمادهای شهری در سال ۲۶/۱۱/۹۴ با شماره ۳۱۴۱۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

ضرورت ایجاد موزه

حفظ بنای تاریخی، رونق گردشگری عمومی و تخصصی در استان، ایجاد فضای آموزشی و پژوهشی برای دانشجویان و پژوهشگران، آگاه‌سازی جامعه با تهدیدات داخلی و خارجی، به تصویر کشیدن حرکات و جنایات رژیم پهلوی و همه گروهک‌های تروریستی و انتقال آن به نسل جوان، نمایش تاریخچه دفاعی استان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، اشاعه فرهنگ ایثار و مقاومت، آشنایی نسل حاضر و آینده با اهداف و خط مشی وزارت اطلاعات، معرفی شهدا با بهره‌گیری از آثارو خاطرات آن‌ها، ایفای رسالت‌های موزه از طریق برگزاری نمایشگاه موضوعی و یا برگزاری دوره‌های مختلف آموزشی مرتبط با اهداف و مأموریت موزه در سایر نقاط داخل و خارج از کشور با همکاری نهادهای ذیربط و ارتقاء سواد امنیتی، مهارت‌افزایی جامعه به ویژه نخبگان و مدیران کشور از جمله اهداف تشکیل موزه است.

معرفی بخش‌های مختلف موزه

بخش‌های قابل نمایش موزه با تلفیق عکس و فیلم و اسناد می‌تواند شامل گالری نمایش نقش و کارکرد وزارت اطلاعات، اقدامات امنیتی، ابزارآلات امنیتی، گالری نمایش تهدیدات درون‌مرزی و برون‌مرزی استان، گالری مربوط به اتفاقات مربوط به انقلاب اسلامی، گالری اقدامات وزرات اطلاعات در شناسایی گروهک‌ها و تهدیدات داخلی و خارجی، گالری آگاهی‌بخشی مردم (آموزش) و گالری معرفی شهدای گمنام باشد.

در کنار این بخش‌های نمایشی، وجود سالن همایش برای اجرای برنامه‌های آموزشی و انواع گردهمایی‌ها و کتابخانه تخصصی برای پژوهش و آموزش پژوهشگران و دانشجویان ضروری است.

آثار قابل نمایش

اشیای این موزه شامل اسناد و مدارک قدیمی مرتبط با وزارت اطلاعات در آذربایجان غربی، سلاح‌های سبک و سنگین، اسناد مکتوب جدید و آثار شهدا هستند.

اقدامات انجام شده مرتبط با بنا

ثبت اثر در فهرست آثار ملی به عنوان یک میراث فاخر معاصر و مدرن با شماره ۳۱۴۱۷ در سال ۱۳۹۴، تعامل با مالک بنا با هدف حفاظت از اثر، مکاتبه با مالک بنا به منظور تامین اعتبار مالی برای حفاظت و مرمت‌های اساسی به منظور تحقق قانون برنامه توسعه ششم موضوع ماده ۹۸، بررسی و تصویب طرح حصار پیرامونی اثر و اعلام به شهرداری برای اجرا، انجام مکاتبات مکرر با مالک بنا با هدف لزوم حفاظت و نگهداری بنا و استفاده و بهره‌برداری از آن درشان اثر و ضرورت‌های استعلامات اداری قبل از اجرای هر گونه مداخله در اثر و ساخت و سازهای پیرامونی، برگزاری جلسات شورای فنی استانی و ملی در خصوص بررسی طرح ارائه شده مرمتی و احیای اثر و تغییر کاربری و درخواست از معمار بنا برای حضور در محل و استفاده از نظرات ایشان به منظور حد امکان نحوه مداخلات در بنا در صورت تغییر کاربری از جمله این اقدامات هستند.

* گزارش فرزانه ولی‌پور، کارشناس امور موزه‌های آذربایجان غربی

«کرملین»، قدیمی‌ترین و مستحکم‌ترین قلعه مسکو

هر ساله تا قبل از شیوع گسترده کرونا تعداد زیادی برای سفر کشور روسیه و به ویژه مسکو را انتخاب می‌کردند تا هم با طبیعت بکر این منطقه و هم تاریخی که در کوچه پس کوچه‌هایش به یادگار مانده آشنا شوند و تجربه‌های جدیدی را به دست آورند.

کشور روسیه پهناورترین کشور جهان است و این گستردگی سبب تنوع فرهنگی و هنری این کشور شده است. روسیه، یکی از سردترین کشورهای جهان به شمار می‌رود، اما آثار و اماکن ادب و هنر موجود در آن گرمایی به این کشور می‌بخشد که علاقه‌مندان و گردشگران بسیاری را به خود جذب می‌کند.

کاخ کرملین که یکی از بزرگترین بناهای ساخته شده در تاریخ اروپا است در زبان روسی قلعه یا دژ معنا می‌شود. کرملین در سال ۱۸۳۷ میلادی تأسیس شده و در ابتدا سازه‌ای چوبی به طول ۸۵۰ متر و مساحت سه هکتار بوده است.

سازه چوبی کاخ کرملین متاسفانه در دوره حمله نظامی مغول نابود شد اما در قرن ۱۴ میلادی جایگزین شدن اسکلت فلزی به جای سازه‌های چوبی این کاخ برای دومین بار ساخته شد و این بار محبوبیت بیشتری نیز پیدا کرد.

نکته‌ای جالب در مورد کاخ کرملین روسیه این است که کرملین مجموعه‌ای از کاخ‌ها و کلیساهای مختلف را در بر می‌گیرد و کاربردهای متفاوتی داشته و دارد. برای مثال این کاخ مدتی به عنوان خانه تزارهای روسیه قرار می‌گرفته و در حال حاضر نیز میزبان رئیس جمهور این کشور است.

از ویژگی‌های کرملین همچنین می‌توان به ۷۰۰ اتاق مختلف آن اشاره کرد که تعدادی از آن‌ها مربوط به نسخه قدیمی کرملین هستند. گفتنی است که به سبب امکانات و ویژگی‌های مختلف این کاخ، دولت روسیه رویدادهای گوناگونی را در این مجموعه برگزار می‌کند.

blank

 

یکی مهمترین بناهای کرملین کاخ «ترم» است که به عنوان قدیمی‌ترین سازه کرملین نیز شناخته می‌شود. این ساختمان پیش از انتقال پایتخت روسیه به سنت‌پترزبورگ، محل زندگی تزارها بوده است.

گفته می‌شود که زوایای ناهماهنگ مثلثی شکا دیوار کرملین محوطه‌ای به مساحت ۲۷۵.۰۰۰ متر مربع ایجاد می‌کند و دیوارهای کرملین و برج‌ها در طی سال‌های ۱۴۸۵ تا ۱۴۹۵ توسط استادان با سابقه ایتالیایی ساخته شده‌اند.

در ابتدا کرملین تنها ۱۸ برج داشته که در قرن ۱۷ این تعداد به ۲۰ عدد افزایش پیدا می‌کند و باید گفت که بلندترین برج این مجموعه «اسپاسکایا» نام دارد که در سال ۱۶۲۵ با ارتفاع ۷۱ متر ساخته شده است. همچنین سه ساختمان این مجموعه به صورت گرد و سایر ساختمان‌ها به صورت چهارگوش طراحی و ساخته شده‌اند.

میدان کلیسای اعظم، قلب کرملین به حساب می‌آید و توسط ۶ساختمان که سه کلیسای اعظم را شامل می‌شود احاطه شده‌ است. یکی از این کلیساها «دورمیشن» نام دارد که در سال ۱۴۷۹ ساخته شد و از اصلی‌ترین کلیساهای مسکو به شمار می‌رود و در گذشته به دلیل اهمیتی که داشته مراسم تاج‌گذاری تزارها در آن انجام می‌شده است.

کلیسای اعظم «بشارت» نیز با سه گنبد درخشان، دیگر اثر تاریخی است که در سال ۱۴۸۹ تکمیل شد و در سده بعد به عنوان یک کلیسای نه گنبده مورد بازسازی قرار گرفت. در بخش جنوب شرق میدان نیز کلیسای اعظم «آرچانگل میخائیل» بنا شده است که بنای آن بسیار بزرگتر از سایر کلیساها و ساختمان‌ها است و داخل آن پادشاهان مسکو از ایوان کالیتا تا ایوان پنجم مدفون شده‌اند.

blank

دو کلیسای داخلی «متروپلیتن‌ها» و «پدرسالاران» مسکو و تعدادی کلیسای دیگر در این مجموعه ساخته شده‌اند و نشانه‌ها و نقاشی‌های آبرنگ عالی سال‌های ۱۶۲۷ تا ۱۶۴۴ در آن‌ها به نمایش درآمده است.

از دیگر مشخصه‌های برج کرملین می‌توان برج «زنگ ایوان کبیر» در ضلع شمال شرق میدان را نام برد که گفته می‌شود نشان مرکز دقیق مسکو بوده و به یک شمع در حال سوختن شباهت دارد. این بنا که در سال ۱۶۰۰ ساخته شده، دارای ۸۱ متر ارتفاع است. گفتنی است که در زمان جنگ ۲۱ زنگ این برج هنگام حمله دشمنان به صدا در می‌آمده و به نوعی آغاز جنگ را اعلام می‌کرده است.

 

البته بازدیدکنندگان این کاخ معتقدند که وجود اسلحه‌خانه‌ای بزرگ در کاخ کرملین، بر جذابیت این مجموعه افزوده است و باعث شده هرساله گردشگران زیادی از آن بازدید ‌کنند.

همچنین یک موزه‌ تسلیحات نظامی در کنار اسلحه‌خانه قرار دارد که شامل یونیفرم‌ها، زره‌ها، سلاح‌های سرد و گرم و لباس حاکمان سلطنتی و سربازهای معمولی می‌شود.

منبع: ایسنا

تغذیه آتش ۱۵۰۰ ساله زرتشتیان یزد در روزهای کرونایی

مراسم تغذیه آتش مقدس ۱۵۰۰ ساله زرتشتیان یزد که همیشه به صورت جمعی توسط موبدان انجام می‌شده به دلیل کرونا، به صورت انفرادی توسط موبدان انجام می‌شود، این مراسم منجر به احیای این آتش بوده و بسیار اهمیت دارد.

تغذیه آتش ۱۵۰۰ ساله یکی از مراسم‌هایی است که همه روزه با فرایند خاصی توسط موبدان انجام می‌شود اما این روزهای کرونایی یی از موبدان در خلا جمعیت و به تنهایی این مراسم را انجام می‌دهد و گاتا خوانی که بخشی از این مراسم است انجام نشده و صدای ضبط شده ان در فضای خلوت و خالی از جمعیت آتشکده طنین انداز می‎شود.

تغذیه آتش هر روز توسط موبدان برگزار می‌شود و در این مراسم، آتش را با مواد خوش بوکننده و ضدعفونی کننده‌ای مانند اسفند، عود و کندر و هر آنچه بوی خوش تغذیه می‌کنند و با چوب درختانی مانند زردآلو برخی از میوه‌ها آتش را دوباره جانی تازه بخشیده و اجازه خاموش شدن آن را نمی‌دهند در این حین، بوی خوش آتش و عنبر و اسفند و سایر مواد در فضای آتشکده تا نیمه های خیابان می‌پیچد و هر رهگذری متوجه مراسم تغذیه آتش می‌شوند.

آتش ۱۵۰۰ ساله یکی از مهمترین جاذبه‌های این آتشکده است اما مسئله مهمتر همین شیوه نگهداری و پاسبانی آتش است که طی سال‌های دور تاکنون انجام شده و این آتش مقدس را حفظ کرده است.

البته بد نیست که ماجرای این آتش ۱۵۰۰ ساله را نیز تداعی کنیم، اصلا ماجرای این آتش چیست؟ شاید قبل از پاسخ دادن به این سئوال بهتر باشد تا مروری بر اهمیت آتش داشته باشیم چرا که در سال‌های بسیار دور برای روشن کردن آتش، وسایلی مانند کبریت در اختیار نبود و به همین منظور آتشی را همواره در یک مکان روشن نگه می‌داشتند تا مردم بتوانند روزانه گُلی(بخشی کوچک از چوب ذغال شده و روشن از آتش) را ز آن برداشته و اجاق خانه‌ خود را روشن کنند که به این مکان «آتشکده» یا «خانه آتش» می‌گفتند.

وظیفه آوردن آتش از آتشکده هم بر عهده فرزندان خانواده بود، به همین دلیل خانواده‌ای که فرزند نداشت، اجاقش خاموش یا به عبارتی کور بود که امروزه این پیشینه، ریشه‌ی ضرب‌المثل ایرانی(فلانی اجاقش کور است) نیز محسوب می‌شود لذا یکی از آرزوهای شیرین برای هر خانواده این جمله بود «اجاقت سبز باد».

تغذیه آتش

ذات آتش، گِرد آن نشستن است و همین به مرور زمان، آتشکده‌ها را به مکانی برای گردهمایی و برگزاری جشن‌ها و آیین‌های مذهبی ایرانیان باستان تبدیل کرد و اکنون نیز علاوه بر ظرفیت مذهبی در بین زرتشتیان، به عنوان ظرفیتی فرهنگی و تاریخی در صنعت گردشگری مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.

ساختمان کنونی آتشکده یزد که البته در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده، در آبان ماه ۱۳۱۳ با سرمایه یک زرتشتی پارسی به نام «همابائی» بر قطعه زمینی که از سوی چند تن از زرتشتیان ایران از جمله برادران «امانت» به یاد فوت پدرشان «اردشیر مهربان رستم» امانت وقف شد، ساخته شد. نقشه این بنای تاریخی توسط مهندسان پارسی کشیده‌ شده است و معماری آن گویای شباهت‌های بسیاری با بناهای مشترک پارسیان و زرتشتیان در هند است، که «ارباب جمشید امانت» سرپرستی و نظارت ساخت این بنا را بر عهده داشت.

 

وی در خاطرات خود نوشته‌ که برای جلب توجه پارسیان هندوستان، پنج بار به آن دیار سفر کرده‌ است، چهار بار با کشتی‌های بخار روی آب‌های خروشان اقیانوس هند و یک بار پیاده و با شتر در ریگزارهای بلوچستان ایران و پاکستان تا سرانجام انجمن پارسیان هند، پرداخت هزینه ساختمان آتش ورهرام یزد را پذیرفته‌اند.

آتشی که درون این آتشکده می‌سوزد، بیش از ۱۵۰۰ سال است که روشن مانده‌ و این آتش، فروزه‌ای است از آتش آتشکده کاریان در لارستان که به عقدای یزد آورده شد و نزدیک به ۷۰۰ سال در آنجا روشن نگه داشته شد و سپس این آتش، در سال ۵۲۲ خورشیدی (۱۱۷۴ میلادی) از عقدا به اردکان (روستای ترک آباد) برده شد و نزدیک به ۳۰۰ سال نیز در ترک آباد بود و در سال ۸۵۲ خورشیدی (۱۴۷۴ میلادی) از ترک آباد به یزد آورده و نگهداری شد.

نخست در محله‌ای به نام «خلف خان علی» در خانه یکی از موبدان بزرگ به نام «موبد تیرانداز آذرگشسب» نگهداری می‌شد و در سال ۱۳۱۳ پس از ساخته شدن این آتشکده، به درون آن برده شد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

آتشکوه _آتشکده بزرگ زرتشتیان در محلات

تخت سلیمان _آتشکده ای که نماد وحدت بود

حیات کارگاه‌های خشت‌زنی شهر میراث جهانی یزد

خشت از مصالح بومی شهر میراث جهانی یزد است که منجر شده تا این شهر به عنوان تنها شهر خشت خام جهان مطرح شود.

خشت که یکی از مصالح ساختمانی  ایجاد شده از خاک آمیخته با آب و گل و خشک شده در آفتاب است، معمولاًبه اشکال و ضخامت‌های مختلف می‌تواند تولید شود ولی مرسوم‌ترین آن شکل مربع به ضلع ۲۰ سانتیمتر و به ضخامت ۵ سانتی‌متر است.

خشت یکی از مصالح بومی سازگار با محیط زیست است و همین مساله نیز منجر شده تا یزد بتواند یکی از شاخصه‌های شهر پایدار را کسب کند.

با وجود مزایایی که خشت نسبت به سایر مصالح ساختمانی دارد، امروزه حرکت به سمت توسعه منجر به استفاده کمتر از این نوع مصالح شده است ولی هنوز هم در شهر یزد کارگاه‌های خشت‌زنی فعال هستند و خانه‌های خشتی ساخته می‎شوند.

خشت که از مصالح ساختمانی قدیمی و با اصالت است از گذشته تاکنون مورد استفاده معمارانی که در حوزه ساخت و ساز و ترمیم بناهای قدیمی فعالیت دارند استفاده می‌شود.

علاقه معماران به استفاده از خشت در ساختمان سازی علاوه بر زیبایی و اصالت بخشیدن به بناهای قدیمی مناسب بودن این مصالح ساختمانی با هر چهار فصل  و مقاوم بودن آن در برابر آب، گرما و سرماست.

خشت ترکیبی از گل نَر، آب و شن ریزه است که کارگاه خشت‌زنی میراث فرهنگی استان یزد یکی از این کارگاه‌ها با تولید روزانه ۵۰۰ خشت در استان یزد است.

blank

blank

blank

blank

blank

منبع: ایسنا

مرتبط:

ماجرای راهروهایی زیرزمینی خانه‌های تاریخی یزد چیست؟

جنبش سیاه جامگان چگونه به یزد رسید؟

هرآنچه از لباس های محلی بانوان ایرانی باید بدانید

لباس محلی در مناطق مختلف ایران، هرکدام بیانگر فرهنگ و هویت آن منطقه است. لباس یکی از مهمترین نماد‌ها و مولفه‌های فرهنگی در یک کشور است.

اقوام مختلف ایرانی هریک پوششی متفاوت و جذاب دارند؛ شاید بارها به مناطق مختلف سفر کرده باشید و تنوع رنگی و شکلی در لباس اقوام نظرتان را جلب کرده باشد. شاید با انواع و اقسام این لباس های بومی عکس هم انداخته باشید.

با ما همراه باشید و در این گزارش با لباس‌های محلی بانوان ایران بیشتر آشنا شوید.

لباس محلی بانوان ترکمن

 

مردم ترکمن در بخش‌های شمالی و شرقی استان گلستان و قسمت‌هایی از خراسان ساکن هستند. در لباس‌های محلی ترکمن، رنگ‌های خاکی و قرمز به کار می‌رود. لباس‌های بانوان به صورت پیراهن‌های بلند است. برخی از آن‌ها از پوشیه صورت نیز استفاده می‌کنند.

blank

لباس محلی بانوان گیلان

 

لباس‌های رنگارنگ محلی زنان گیلانی به سه بخش شرق، غرب و مرکز گیلان تقسیم می‌شود. لباس زنان در شرق گیلان معروف به لباس قاسم‌آبادی، در غرب معروف به تالشی و در مرکز گیلان به رسوخی شناخته می‌شود. در تمام این لباس‌های محلی رنگارنگ، دامن‌های شلیته و پرچین بلند با جلیقه‌های پولک دوزی شده دیده می‌شود. روسری‌ها به رنگ روشن و سفید بوده و زیر روسری سربند یا لچک نیز بسته می‌شود. پیراهن زنان گیلانی، عموماً به رنگ قرمز است.

blank

لباس محلی بانوان خراسانی

 

لباس محلی بانوان خراسانی شامل دامن شلیته و پر چین است که در بعضی مناطق تا زیر زانو و در بعضی جا‌ها تا بالای زانو می‌رسد. این دامن از پارچه‌های رنگارنگ در لایه‌های مختلف دوخته می‌شود. در بعضی مواقع، روی پارچه سفید اصلی، نوار‌های رنگی می‌دوختند. از دیگر اجزای لباس زنان، جلیقه مخملی، چارقد، کلاه، دستمال روی چارقد و قباست.

 

لباس محلی بانوان کرد

لباس محلی بانوان کرد، بر طبق منطقه آنان مانند کردی اورامی، کردی سنندجی، سقزی، مریوانی، بانه‌ای و …. دسته بندی می‌شود. لباس محلی بانوان در کردستان، اورامی نامیده می‌شود. لباس محلی بانوان کرد شامل کراس یا پیراهن بلند، کوا (پوششی بلند بر روی کراس)، سوخمه (نیم تنه‌های بدون آستین و گا‌ه مشکی با گلدوزی بر روی پیراهن)، کوله‌بال (نیم تنه‌ای دارای آستین تا آرنج)، سلطه (نیم تنه‌ای دارای آستین تا مچ دست)، شال و سروین (روسری از پارچه‌های بسیار نفیس و به رنگ مشکی) می‌باشد.

لباس محلی بانوان در هرمزگان

 

لباس‌های محلی بانوان در جنوب ایران، دارای پارچه‌هایی نازک است و رنگ‌هایی مانند آبی، بنفش، صورتی و سبز در آن به کار رفته است. اجزای لباس محلی بانوان در هرمزگان شامل پیراهن، چادر بندری، شلوار بندری، برقع و صندل است.

blank

لباس محلی بانوان ابیانه

 

بانوان روستای ابیانه در کاشان، از لباس‌هایی با دامن تا زیر زانو و روسری‌های سفید گلدار استفاده می‌کنند.

لباس محلی

لباس محلی بانوان بلوچ

قوم بلوچ در جنوب شرقی سیستان و بلوچستان و در مرز‌های پاکستان و افغانستان زندگی می‌کنند. لباس‌های سنتی بانوان این منطقه شامل لباس‌های رنگارنگ تا زانو و شلوار یک شکل با لباس است. آن‌ها معمولاً زیورآلاتی مانند گردبند و دستبند دارند و برای پوشش سر و شانه‌های خود از شالی بلند استفاده می‌کنند.

لباس محلی بانوان کهگیلویه

لباس محلی بانوان کهگیلویه شامل ارخالق (نوعی کت زنانه با آستین‌های بلند)، جومه (لباس بلندی رنگارنگ آستین دار و چاک دار).  کلاه زنانه، روسری و چارقد و دستمال است.

لباس محلی بانوان قشقایی

استان فارس مرکز اصلی زندگی قشقایی‌های به حساب می‌آید. پوشش بومی بانوان قشقایی دامن‌های بلند، چند لایه، رنگارنگ و روسری بلند است.

لباس محلی لری

 

مردم لر بیشتر در مناطق غرب و جنوب غربی ایران زندگی می‌کنند. بانوان این خطه جلیقه‌ای روی پیراهنشان می‌پوشند و روسری بلندی دارند که شانه، گردن و سرشان را می‌پوشاند.

لباس محلی

لباس محلی بختیاری

بختیاری‌ها در جنوب غربی ایران در استان‌های چهار محال و بختیاری، خوزستان، اصفهان، کهگیلویه و بویر احمد و لرستان زندگی می‌کنند. لباس قبیله عشایری بختیاری بستگی به شرایط آب و هوایی نسبتاً متنوع است. پوشش بانوان بختیاری معمولا به صورت دامن‌های رنگارنگ و لایه بندی شده با جلیقه‌هایی ست شده و روسری‌های بلند است.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

مرتبط:

لباس محلی طارم، ترکیبی از رنگ و اصالت

همرنگ جماعت شدن؛ عامل بی‌رغبتی نسبت به لباس‌های محلی

مهارت آب‌غوره گیری در دشمن‌زیاری

طبیعت تپه‌ماهوری و جنگل‌های وسیع سبب شده مردم باغات دیم انگور وسیعی را بر روی تپه‌ها و شیب آن‌ها به وجود بیاورند و از درختان جنگل هم برای ساخت ابزار موردنیاز باغداری و کشاورزی خود استفاده کنند.

غوره و آب‌غوره برای مردم دشمن طیاری بسیار بااهمیت است چراکه شهرستان ممسنی بزرگ‌ترین تاکستان‌های دیم کشور، حدود ۳۰ هزار هکتار باغات دیم انگور دارد که به دلایل خاصی در محصول غوره برداشت می‌شوند. نوع خاصی از انگور به نام شیرازی (لرکُش) وجود دارد که در نیمه تیرماه تا نیمه مردادماه به‌صورت غوره برداشت می‌شود. باغات غوره بر روی تپه‌های شیب‌دار قرار دارند و کومه‌های سنگی بر بلندی تپه‌ها در میان باغات خودنمایی می‌کنند.

باغات در حالت ترکیب با جنگل بلوط منظره بسیار خاصی دارند به‌ویژه که انتهای باغ‌ها به کوه‌ها کشیده می‌شوند و باغاتی که در نزدیکی جنگل و کوه قرار دارند در معرض خطر گراز هستند. گله‌های گراز انگورها را می‌خورند و این‌یکی از دلایلی است که انگور در زمان غوره برداشت می‌شود. قدمت باغات غوره و شیوه آب‌غوره گیری سنتی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال هست.

آب‌غوره گیری سنتی به دو شیوه دستی و پایی انجام می‌شود که هر شیوه خود به دو صورت متفاوت است، ابتدا با الاغ که حیوان اهلی بومی منطقه هست به باغ رفته غوره‌ها را در سبدهایی به نام کَهلو چیده و سپس سبدهای کوچک را در سبد بزرگ‌تری به نام گیرَه که به‌صورت دو لنگه گذاشته به خانه آورده در حوضی سنگی ریخته و می‌شورند سپس غوره‌ها را در تَویزَه آبکش کرده سپس به شیوه‌های مذکور آب‌غوره را می‌گیرند.

شیوه دستی آب‌غوره گیری سنتی: شیوه دستی با استفاده از سنگ و سرکو (هاون)

در این شیوه غوره‌ها را به‌صورت خوشه‌ای یا دانه کرده در قدح ریخته و با سنگی گرد له می‌کنند این شیوه را برای تلیت کردن و استفاده فوری انجام می‌دهند. در حالت دوم غوره‌ها را در هاون ریخته و با هاون می‌کوبند.

شیوه پایی آب‌غوره گیری سنتی: استفاده از چکمه و شلنادن (له کردن) 

این شیوه به‌صورت استفاده از چکمه بوده که غوره‌ها را در حوضی سنگی ریخته و فرد تنومندی با چکمه به له کردن غوره‌ها می‌پردازد. در بعضی جاها از لگن‌های بزرگ رویی بجای حوض استفاده می‌شود. وقتی غوره‌ها در حوض له می‌شوند آب‌غوره از طریق سوراخ کوچکی که با لوله طراحی‌شده از آن خارج می‌شود. زیر لوله مربوطه یک قدح گذاشته و آب‌غوره جمع می‌شد.

در حالت دوم که غوره‌ها را در لگن ریخته و له می‌کنند لگن غوره له‌شده را کامل بر صافی که بر دیگ دیگر گذاشته خالی کرده و سپس خوشه‌های لخت را فرد دیگری با دست جدا گرده و در گونی می‌گذارد.

سپس با پارچه‌ای توری مانند آب‌غوره‌ها را صاف‌کرده و در شیشه‌های خرطومی شکل نگهداری می‌کردند. بعضی افراد برای کمتر شدن اسید آب‌غوره حبه‌ای سر موسیر و کمی پونه کوهی که در فروردین از کوه‌های منطقه جمع می‌کنند در آب‌غوره‌ها ریخته که این کار سبب کمتر شدن اسید غوره و خوش‌طعم شدن آن می‌شود. تفاله‌های غوره را بر روی پشت‌بام‌ها ریخته تا خشک شوند سپس با کاه مخلوط کرده و برای خوراک دام استفاده می‌کردند.

آش غوره، سالاد آب‌غوره‌ای که به سالاد شیرازی معروف است، شربت آب‌غوره، رب غوره، ترشی غوره از محصولات خوشمزه و ترش‌مزه‌ای هستند که از غوره و آب‌غوره تهیه می‌شوند و همچنان جایگاه خود را در میان نسل قدیم و جدید حفظ کرده است.

* گزارش از مژگان ثابت قدم، کارشناس مسئول مردم‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس

کاوش باستان‌شناسی گونه‌های قبور و ویژگی‌های تدفین در گیلان قدیم

مطالعات باستان‌شناسی که تا کنون در جای جای پهن‌دشت سرزمین ایران صورت گرفته، بیانگر آن است که از آغاز دوران نوسنگی «نئولتیک» تا دوره‌ی شهر نشینی، اموات در درون روستاها و ترجیحا در کف واحدهای مسکونی و در عمق نه چندان زیاد تدفین می‌شدند.

بسیاری از محققان و باستان‌شناسان در تحلیل این ویژگی بر این باورند که این قرب و همجواری مردگان، زندگان را از اهدای هدایا به آن‌ها بی‌نیاز می‌ساخت و حتی آن‌ها را در عواطف خانواده چون غم، شادی، ترس، اضطراب و نگرانی با خود شریک می‌دانستند. ظاهرا از آغاز شهرنشینی است که به جای دفن اموات در کف واحدهای مسکونی، محلی به عنوان گورستان عمومی در خارج از محل سکونت شکل می‌گیرد. این دوری اموات از محیط زندگی و بستگان خود، طبیعتا با تغییرات اساسی در ساختار اعتقادی و مبانی فرهنگی ساکنان آن عصر همراه بود. این امر سبب شد تا تغییراتی نیز در آئین تدفین صورت گیرد. در نتیجه اموات با وسایل گوناگون چون ابزار و ادوات رزم، شکار، وسایل تزئین، آرایش و ظروف مورد نیاز آشپزخانه‌ای تدفین شوند، زیرا قویا بر این باور بوده‌اند که وسایل مورد نیاز در این جهان، در جهان پس از مرگ مورد استفاده متوفی قرار می‌گرفته است.

کاوش‌های باستان‌شناسی که از سال ۱۳۴۰ شمسی تا کنون در محوطه‌های باستانی استان گیلان انجام شده، نشان داده است که تمامی این کاوش‌ها در محوطه‌هایی صورت گرفته است که از آن به عنوان گورستان عمومی استفاده شده است و تا کنون توفیق آن به دست نیامده است تا محوطه‌ای پس از عصر پایانی مفرغ متأخر مورد کاوش قرار گیرد. در نتیجه از ویژگی‌های تدفین، پیش از این آغاز در استان اطلاعی در دست نیست، زیرا وضعیت استقرار انسان نیز پیش از عصر آهن در تمامی خاک گیلان هنوز در پرده‌ای از ابهام قرار دارد. برخی از باستان‌شناسان و صاحب‌نظران بر این باورند که این تغییرات اساسی در آیین تدفین و شکل گیری محلی به عنوان گورستان عمومی در خارج از محل سکونت از ره‌آوردهای تمدن اقوام آریایی می‌باشد. اگر چه این ویژگی تدفین از نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد که مصادف با مهاجرت اقوام آریایی به داخل فلات ایران است، فزونی می‌گیرد و به عنوان سنتی در آیین تدفین پذیرفته می‌گردد اما کاوش‌های باستان‌شناسی که در برخی از محوطه‌های باستانی متعلق به پیش از این دوره صورت گرفته است، از جمله گورستان وسیع و گسترده شهر سوخته نشان داده است که پیش از این آغاز نیز اموات در خارج از محل سکونت و در گورستان‌های عمومی تدفین می‌شدند. با این منظر و با توجه به ویژگی‌های تدفین شناخته شده در محوطه‌های باستانی استان گیلان، می‌توان با اطمینان خاطر نسبی اعلام نمود که این سرزمین در نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد، به هر دلیلی یکباره وارد مرحله عظیمی از ثروت، تکنولوژی و امارت‌نشینی‌های متعدد در جای جای مناطق کوهستانی و جنگلی شده است که این خود می‌تواند بیانگر حضور اقوامی باشد که آثار این مهاجرت در دیگر مناطق ایران نیز شناخته شده است.

کاوش‌های باستان‌شناسی استان گیلان که عملا با کاوش گورستان باستانی مارلیک در فاصله سال‌های ۱۳۴۰-۱۳۴۱ آغاز و پس از آن تا کنون بدون وقفه ادامه یافته، اطلاعات جامعی در ارتباط با گونه‌های قبور و اشیاء تدفینی را در اختیار ما می‌گذارد که با تحلیل آن‌ها می‌توان دورنمایی از ساختار فرهنگی و هنری عصر آهن در این سرزمین را به تصویر کشید. گونه‌های قبوری که تا کنون در محوطه‌های گورستانی استان گیلان شناخته شده‌اند عمدتا شامل قبور از نوع حفره‌ای ساده، پشته‌سنگی، چهارچینه سنگی، خمره‌ای، کلان سنگی، دخمه‌ای و نوع دلمن است.

«قبور حفره‌ای ساده» به گونه‌ای از قبور اطلاق می‌شود که دارای بافت معماری ویژه‌ای نیستند بلکه تنها با خاک‌برداری از زمین شکل می‌گیرند. این قبور دارای زوایا و شکل منظمی بوده ولی عمدتا به شکل بیضی و یا دایره و مستطیل است. قبور پشته سنگی از نمونه‌های قبور حفره‌ای است که تنها با خاک‌برداری از زمین شکل گرفته و پس از دفن میت در فضای خاک‌برداری شده و پوشاندن جسد با خاکِ دستی پیرامون گور، بر روی آن چند قطعه سنگ به طور منظم و یا غیرمنظم به عنوان علامت می‌گذاشتند.

«قبور چهارچینه سنگی» به گونه‌ای از قبور اطلاق می‌شد که پس از خاک‌برداری زمین، دیوارهای چهارگانه آن با سنگ‌های قلوه و لاشه به صورت خشکه چین و یا با ملاط گلِ رس چیده می‌شوند. با دفن اموات و قراردادن اشیای تدفینی در پیرامون آن، خاک دستی بر روی میت ریخته می‌شده و روی گور نیز با سنگ‌هایی که بر روی دو دیوار طولی آن قرار می‌گرفت بسته می‌شد. این گونه از قبور در گورستان‌هایی دیده می‌شود که در پیرامون خود دارای سنگ فراوان است.

«قبور خمره‌ای» شامل خمره‌های سفالین با دیواره ضخیم است که میت با بدنی فشرده و پاهای جمع شده در درون آن قرار داده می‌شد و پس از آن به پهلو، در جهت شرقی- غربی و یا شمالی- جنوبی بر روی زمین قرار داده شده‌اند. تصور می‎شود خمره‌های سفالین برای دفن اموات کودک و یا افراد کم سن و سال مورد استفاده قرار می‌گرفته و به احتمال بیان‌کننده چگونگی قرارگیری جنین در درون رحم است.

«قبور کلان‌سنگی» که ترجمه‌ای از قبور نوع مگالیتیکی است اصطلاحا به قبوری گفته می‌شد که ساختار آن تماما از سنگ شکل گرفته و از ویژگی خاص نیز برخوردار می‌باشند. این قبور اساسا دارای حریمی از سنگ به شکل دایره می‌باشند که در بخش میانی آن، گوری عموما در جهت شرقی – غربی قرار می‌گرفت.

«قبور دخمه ای» عموما در مکان‌هایی ساخته می‌شد که خاک آن محکم و دارای ترکیبات گچ و یا آهک باشد تا با حفر گودال در آن بخش فوقانی گور فرو نریزد. پس از اتمام مراحل دفن میت، درون حفره با خاک پر و درب ورودی آن با قطعه سنگی مسدود می‌شد. راه ورودی نیز با خاک پر شده و با سطح زمین یکسان می‌گردید.

قبور «دلمن» در استان گیلان به طور محدود و کم‌تعداد مورد شناسایی قرار گرفته و شامل گوری سنگی، در ابعاد بزرگ در داخل حریمی سنگی و دایره‌ای شکل است که پس از انجام مراحل تدفین روی آن با توده‌ای از خاک پوشانده می‌شد به طوری که به صورت پشته‌ای از خاک و تپه‌ای مصنوعی در می‌آمد.

* گزارش از محمدرضا خلعتبری، سرپرست هیأت باستان‌شناسی کلورز

حمام‌های بازار بزرگ زنجان

حمام‌ها نقش قابل‌توجهی در انتقال آداب‌ورسوم و آیین‌ها و مناسک، ادبیات شفاهی و سایر ابعاد فرهنگی جامعه ایفا می‌کردند. یکی از این سنت‌های خوب و ماندگار در ایران نیز فرهنگ حمام و آیین‌ها و مراسم‌های مرتبط با آن است هر چند که امروزه بسیار نقش و شکل آن تغییر پیدا کرده است.

بزرگ‌ترین بازار سرپوشیده ایران واقع در شهر زنجان است. بازار زنجان از مکان‌های تاریخی و قدیمی و دیدنی شهر زنجان و ایران است که به‌نوبه خود یک اثر هنری تمام‌عیار محسوب می‌شود. اماکن تاریخی و تفریحی بسیاری در این بازار وجود دارد. در این بخش حمام‌هایی که در بازار بزرگ زنجان ساخته‌شده است؛ که در ذیل نام‌برده می‌شود. توضیحات کامل در قسمت حمام‌های بازار زنجان شرح داده‌شده است. ۱-گرمابه حاج ابراهیم. ۲- گرمابه حاج داداش. ۳- گرمابه حسینیه. ۴- گرمابه فراش‌باشی. ۵- گرمابه بلوری (قوشا). ۶- گرمابه میرلی. ۷- گرمابه سینا. ۸- حمام قیصریه (سید). تمامی این گرمابه‌ها که موقعیت مکانی آن‌ها پیرامون بافت قدیم بازار زنجان قرار دارد و با علم با اینکه بازار تاریخی زنجان علاوه بر عملکرد اقتصادی، فرهنگی و مذهبی به‌عنوان اصلی‌ترین مسیر ارتباطی و خدماتی محسوب می‌شدند، از اهمیت بالایی برخوردارند.

از طرفی معماری و فرم گرمابه‌های تاریخی شهر، نوع تزئینات و مواد و مصالح به‌کاررفته در این بناها و ایجاد پیچ‌وخم‌های طول مسیر، جهت دستیابی به گرمخانه‌ها بر اساس محاسبات مهندسی و به‌صورت کاملاً دقیق ساخته‌شده‌اند. در ساخت گرمابه‌ها از ساختار چهار ایوانی و گنبد اصلی و در بعضی دیگر از چهار ایوانی کم‌عمق و به‌کارگیری ستون در بینه و گرمخانه استفاده‌شده است. گرمابه‌های تاریخی استان زنجان به دلیل هوای سرد و قرار گرفتن در منطقه کوهستانی، بیشتر از لاشه‌سنگ همراه با ملاط گل و پوشش کاه‌گل به‌عنوان عایق، استفاده‌شده است. این گرمابه‌ها در عمق ۳.۵ تا ۴.۵ متری سطح زمین قرارگرفته‌اند؛ که از خاک به‌عنوان یک عایق طبیعی استفاده‌شده است، ضمن این‌که این بناها، در مقابل زلزله مقاومت بیشتری دارند. تمامی این آثار تاریخی در دوره قاجار احداث‌شده است و کاملاً منطبق با رشد و توسعه بازار به وجود آمده‌اند.

گرمابه حاج ابراهیم، متعلق به نسل پنجم مالک فعلی (آقای ابراهیم سرمدیان) هست. این بنا از جمله ابنیه عام‌المنفعه و اوقافی بوده که به‌صورت استیجاری در تحت اختیار خانواده سرمدیان هست. این بنا در راسته‌بازار بالا، کوچه سقّالر، ضلع جنوبی بازار قرارگرفته است. ورودی اصلی این بنا رو به شمال (به‌طرف بازار) بوده که در سمت چپ و در کنار آن درب بزرگی چوبی، برای استفاده و دسترسی به پشت‌بام و یا موتورخانه فعلی قرارگرفته، نمای ورودی بنا در حال حاضر ساده و بدون تزئینات خاصی با روکشی از سیمان‌سفید هست. در بدو ورود به حمام و قبلاً از وارد شدن به هشتی، با ایجاد سه پله اختلاف ارتفاع بین کف کوچه و هشتی (در حدود ۱۱۵ سانتی‌متر) حل‌شده است. هشتی مزبور به شکل مربع‌مستطیل و در جهت شرقی غربی بوده که در دو ضلع شرقی غربی آن دو مدخل دیده می‌شود.

زنجان

گرمابه حاج داداش. یکی از قدیمی‌ترین بناهای تاریخی شهر زنجان است. این بنا که قدمت آن به‌طور تقریبی به ۱۵ الی ۲۰۰ سال پیش، اوایل دوره قاجار، می‌رسد توسط معماری که حمام به نام او منسوب است، در وسط بازار زنجان که از دوران صفویه به بعد مرکز دادوستد و فرهنگ بومی و محلی بوده و این مرکزیت را تاکنون حفظ کرده، واقع‌شده است. این مجموعه تا سال ۱۳۶۸ به‌عنوان حمام مورداستفاده بود. سپس به مدت ده سال بدون استفاده ماند تا این‌که در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۷۷ مرمت و بازسازی آن برای تبدیل به مکانی فرهنگی و خدماتی آغاز و در سال ۱۳۷۸ به بهره‌برداری رسید. این بنا امروزه با حفظ بافت حمام و اندکی تغییر و ایجاد تزیینات زیبای سنتی به‌عنوان سفره‌خانه برای پذیرایی گردشگران و اهالی شهر استفاده می‌شود.

گرمابه حسینیه در محله قدیمی معروف به حسینیه و چسبیده به حسینیه اعظم زنجان (ضلع جنوب شرقی) واقع‌شده است. به‌طوری‌که از نام بنا پیداست، این گرمابه به‌عنوان یکی از متعلقات مجموعه حسینیه اعظم بوده و به همین دلیل نیز ساخته‌شده است. این گرمابه تا چند سال اخیر نیز فعال بوده ولی امروزه تبدیل به انباری شده است. با عنایت به ارزش تاریخی فرهنگی وهمچنین نوع معماری این بنا در سال ۱۳۷۸به شماره ۲۳۷۹ در فهرست آثار تاریخی کشور به ثبت رسیده و از همان تاریخ هرگونه دخل و تصرف و یا ساخت‌وساز در آن بدون کسب مجوز از سازمان میراث‌فرهنگی ممنوع اعلام‌شده است

گرمابه فراش‌باشی از جمله بناهای عام‌المنفعه با مالکیت شخصی است. سربینه این حمام فضایی مربع شکل است که با ایجاد قوس‌های فراوان به ۱۶ ضلع رسیده است. روشنایی سربینه با تعبیه یک نورگیر بزرگ در وسط گنبد و چهار نورگیر کوچک‌تر در چهار طرف اصلی تأمین می‌شود. این حمام با استناد به قطعات کاشی منقوش با زمینه‌ای به رنگ زرد با نقوش برجسته گل‌وبوته به رنگ سبز که از جمله کاشی‌های مشخص دوره قاجار است و با توجه به شواهد و مدارک موجود از جمله مقایسه نقشه بنا با دیگر حمام‌های شهر زنجان که تاریخ مشخصی دارند متعلق به اوایل تا اواسط قاجار است.

گرمابه میرلی این حمّام در بافت قدیمی شهر زنجان ضلع جنوبی بازار پایین و در کوچه میر بها واقع شده است. ورودی بنا، رو به شرق بوده و عرض آن ۱/۲۰ متر است. بعد از ورودی نه پله که هر پله ۲۵ سانتی‌متر ارتفاع دارد ایجاد گردیده که به سربینه متّصل می‌شود. حدّ فاصل بین سربینه و ورودی دربی چوبی تعبیه‌شده است.

گرمابه قوشا حاماملار یا حمام دوقلوی حاج معین‌الدین در کوچه‌ی تکیه اصغریه به‌طرف توپ آغاجی (اداره میراث‌فرهنگی) در منطقه پرتراکم انسانی و اقتصادی در نزدیکی سایت بازار پائین (آشاغی باش) که به خاطرعدم توجه یکی از این حمام‌ها در اوایل بعد از انقلاب مخروبه شد و دومی به‌مرور خراب و توسط شهرداری مسطح شده و تبدیل به میدان میوه‌فروشی به‌صورت غرفه‌بندی شد (بازارچه میوه و تره‌بار مهرماه ۱۳۸۵).

گرمابه قیصریه، از بناهای دوره قاجار است در داخل شهر زنجان در بازار قیصریه قرارگرفته بود که و جلوه زیبایی به بازار بخشیده است. حمام قیصریه به سبک بیشتر حمام‌های تاریخی ایران یک بینه بزرگ دارد که در گذشته محلی برای درآوردن یا پوشیدن لباس بوده است که سال‌ها پیش قبل از ثبت ملی تخریب شد.

گرمابه سینا در شهر زنجان که در دوره اخیر ساخته‌شده است؛ و به سبک سنتی است.

منبع: میراث آریا

مرتبط:

موزه مردان نمکی زنجان

روستای علم كندی و منطقه قارقالان زنجان