مراغه شهری به وسعت تاریخ

روزهای مشابهی در تقویم به نام شهرهای مختلف ایران مانند روز شیراز و روز اصفهان به ثبت رسیده است، اما به نظر می‌رسد، روز مراغه غریب‌ترینشان باشد، چرا که شعله‌ی بیجان شمع آیین‌ها و سنت‌های روز مراغه-شهری به قدمت ستارگان و فسیل‌ها و دایناسورها- نیاز به آتشی برافروزنده برای جان گرفتن این روز دارد.

قدمت تمدن در شهرستان مراغه به ۳۰۰۰ سال قبل بازمی‌گردد و این باغ شهر به دلیل وجود آثار معماری و بناهای متعدد مربوط به دوره حکومتی اول ماناها، اشکانیان، ساسانی، دوره اسلامی و سلجوقی یک روز از تقویم ایران را به نام خودش، اختصاص داده است.

مراغه یا به زبان قدیم‌تر ماراویا، اولین پایتخت کشور در دوره ایلخانیان بوده و دارای قدیمی‌ترین آثار باستانی است، تمدن در این شهر از آغاز حکومت ایران تداوم یافته و سابقه حیات در این شهر به ۱۰ میلیون سال قبل بازمی‌گردد. محوطه پارینه سنگی روستای ورجوی مراغه با تاریخ ۱۵۰ هزار ساله و منطقه فسیلی این شهر یا به تعبیر فسیل شناسان، بهشت فسیلی ایران از جمله آثار ارزشمند تاریخی مراغه به شمار می‌آیند.

گنبد سرخ مراغه

 

رصد خانه مراغه ارزشمندترین اثر علمی در این شهرستان بوده و مساجد چوبی و معماری شاخص چوبی مختص مراغه بوده و معماری و نقاشی بر روی چوب از این شهر به اصفهان و قزوین راه پیدا کرده است؛ معبد مهر ورجوی، گویجه قلعه به عنوان قلعه‌ای مطالعاتی و گنبد سرخ و گنبدهای کبود و غفاریه و برج مدور از آثار شاخص فرهنگی شهر مراغه به شمار می‌آیند.

علاوه بر پیشینه‌ی غنی تاریخی، فرهنگ هم در مراغه حرف زیادی برای گفتن دارد و می‌توان مراغه را شهر موسیقی‌دان‌ها و هنرمندان هم نامید؛ عبدالقادر مراغه‌ای به عنوان معلم ثالث موسیقی از مشاهیر این شهر بوده و در هر دوره از تاریخ، چهره شاخص موسیقی را در مراغه داشته‌ایم؛ مجد الدین جیلی مراغه‌ای و اوحدی مراغه‌ای هم از مشاهیر حوزه عرفان، حکمت و ادبیات و فلسفه مراغه به شمار می‌آیند.

مراغه

 

۵۰۰ هکتار از شهرستان مراغه، باغی بوده و ۱۶ اردیبهشت ماه به عنوان “روز مراغه” تعیین شده است، تاسیس رصدخانه مراغه توسط خواجه نصیرالدین طوسی، سابقه تاریخی این شهر و تعدد هنرمندان، دانشمندان و صاحب نظران در این شهر و تاثیرگذاری‌شان بر حوزه‌های علمی و فرهنگی در سطح ملی و بین‌المللی از جمله علل وجه تسمیه این روز به شمار می‌آیند.

علاوه بر تاسیس رصدخانه مراغه در دوره ایلخانیان، کتابخانه‌ای نیز با حضور دانشمندان و علما در حوزه‌های مختلف نیز در این شهر تاسیس شده بود که تعداد کتاب‌های آن که همگی دست نویس و خطی بودند به ۴۰۰ هزار جلد می‌رسید.

دانشمندان مراغه‌ای با تأثیرگذاری بر دانشمندان و علمای سایر خطه‌ها مانند تاجیکستان، گرجستان و ارمنستان که آن زمان جزو اقلیم ایران بودند، همگی سبک خاصی در بحث علوم هنر و ادبیات ایجاد کردند و این مکتب به نام مکتب مراغه شناخته شد.

رصد خانه مراغه

در ادامه به آشنایی بیشتر با دو مورد از مهم‌ترین آثار تاریخی مراغه می‌پردازیم:

 

مجموعه افلاک نما و رصد خانه شهرستان مراغه دارای بزرگترین و پیشرفته ترین رصد خانه جهان تا قبل از دوره اختراع تلسکوپ بوده است، اهمیت این منطقه به لحاظ تاریخی و علمی به قدری زیاد است که مسئولین و دست اندرکاران امر، برگزاری ده‌ها همایش و کنفرانس و هم اندیشی نیز برای بررسی و تحلیل این عظمت تاریخی کافی نمی دانند و رصدخانه مراغه نیازمند شناخت دقیق و علمی است.

نام مراغه همیشه با نام یکی از بزرگترین مراکز پژوهشی نجومی یعنی رصدخانه خواجه نصیرطوسی همراه است، رصد خانه‌ای که در زمان پایتختی مراغه توسط هلاکو خان مغول ساخته شده است.

بر اساس منابع تاریخی، این مجموعه که امروزه فقط آثار کمی از آن باقی مانده است، درسال۶۵۷ به دستور هلاکو و همت خواجه نصیرالدین طوسی بنا شده است و درساختمان و تشکیل آن شخصیت‌هایی چون علامه قطب‌الدین فخرالدین مراغی، محی‌الدین مغربی، علی بن محمود نجم‌الدین‌الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته‌اند.

بنای رصـدخانه، ۱۵سال به طول انجامیده است و در این مدت به امر هلاکو کتاب‌ها و اسباب و آلات علمی و نجومی بسیاری در آن جمع شد.

به گواهی تاریخ این مجموعه تا سال ۷۰۳ هجری یعنی تا زمان سلطان محمّد خدابنده مشغول به کار و آباد بوده ولی پس از آن بر اثر عوامل متعدد همچون تغییر پایتخت و بی‌توجهی حکام رو به ویرانی رفت و درحال حاضر آثاری از بناهای متعلقه آن باقی مانده است.

اهمیت رصد خانه مراغه نه تنها به دلیل اهمیت تاریخی بلکه به خاطر علم و دانشی است که در آن گرد هم آمده بود و سالها بر جهان تاثیر گذاشت چنانکه این رصد خانه کتاب‌خانه‌ای با ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی، از جمله ذات‌الربع دیواری به شعاع ۴۳۰ سانتی‌متر، کره‌های ذات الحلق، حلقه انقلابی، حلقه اعتدالی و حلقه سموت، زیج ایلخانی که شهرت جهانی دارد و بسیاری آثار و اشیای دیگر را شامل می‌شده است.

رصدخانه مراغه ۱۶۷ سال پیش از احداث رصدخانه سمرقند ساخته شد و در زمان آبادانی یکی از معتبرترین رصدخانه‌های جهان بوده است.

کارشناسانی در آن زمان به فرمان قوبیلای قاآن امپراطورچین و برادر هلاکو خان برای آموزش و الگو برداری از رصدخانه مراغه به این شهر آمده، پس از مراجعت به چین رصدخانه‌ای به تقلید از رصدخانه مراغه ساختند؛ علاوه بر رصدخانه چین، رصدخانه‌های سمرقند، استانبول و هند از روی رصدخانه مراغه ساخته شده‌اند. رصد خانه مراغه با شماره ۱۶۷۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

blank

 

فسیل‌های منطقه فسیلی مراغه قدمت هفت میلیون ساله این منطقه را به عنوان نخستین اثر ملی، طبیعی و فسیلی ایران بازگو می‌کنند.

منطقه فسیلی مراغه

در آخرین مطالعات صورت گرفته فسیل‌های اجداد ماموت، زرافه و آهو در این منطقه کشف شده‌است.

لایه‌های فسیلی موجود در مراغه مربوط به اواخر دوران نوزیستی زمین‌شناسی یعنی چهار تا هفت میلیون سال قبل هستند که با انجام کاوش‌های علمی می‌توان اطلاعات بسیار دقیقی را از زندگی جانوران غول‌پیکر در این منطقه به دست آورد. منطقه فسیلی مراغه به دلیل دارا بودن فسیل ماستادون و ماموت‌ها (سنگواره‌های پیش از تاریخ) دارای شهرت جهانی بوده و هم اکنون مورد حفاظت ویژه سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد.

منطقه فسیلی مراغه به عنوان نخستین اثر ملی، طبیعی و فسیلی ایران از بالاترین رده‌های حفاظتی سازمان محیط زیست است. در حدود یک قرن پیش استخوان‌های منطقه فسیلی مراغه را به بقایای آدم‌های قوی‌هیکل، آدم‌های شاخدار، اسب شاخدار و دیو نسبت می‌دادند.

مطالعات انجام شده طی یک قرن اخیر توسط حفاران و مکتشفان داخلی و خارجی نشان داد که در این منطقه فسیل‌های مهره داران نیز وجود دارد.

blank

 

 

«بهشت فسیلی مراغه» عنوانی است که از سوی فسیل‌شناسان به این منطقه داده شده‌است. فسیل‌های مهره‌دار مراغه از مدت‌ها پیش نظر زمین شناسان را به خود جلب کرده و از همین رو محققان زیادی از روسیه، آمریکا، فرانسه و ژاپن در این ناحیه کار کرده‌اند، به گونه‌ای که بخشی از نمونه‌های فسیلی در موزه‌های تاریخ طبیعی وین، پاریس، لندن و لس‌آنجلس در معرض نمایش قرار دارند.

سازمان محیط زیست نیز نظر به اهمیت این منطقه برنامه‌هایی چون ادامه مطالعات جامع دیرین‌شناسی، شروع عملیات اجرایی و ساختمانی مرکز تحقیقات و موزه فسیل‌شناسی و ایجاد اولین موزه صحرایی (field museum) را آغاز کرده‌است.

نماینده موزه تاریخ طبیعی تهران در مراغه می‌گوید: با توجه به اهمیت این منطقه در فسیل شناسی در نظر داریم تا در قالب یک طرح بزرگ، ژئوتوریسم این منطقه را احیا کنیم، به ویژه در غارهایی چون غار کبوتر که از اعجوبه‌های آفرینش محسوب می‌شوند.

 

منطقه فسیلی مراغه به عنوان اولین اثر ملی- طبیعی فسیلی به مساحت ۱۰۲۶ هکتار ثبت شده و بالاترین رده حفاظتی را اخذ کرده‌ است.

در خصوص نگهداری این آثار، اولین موزه دیرینه‌شناسی و سنگواره ایران به مساحت ۵۰۰۰ متر مربع در مراغه احداث می‌شود تا آثار مکشوفه در آن نگهداری شوند.

بر اساس این گزارش؛ باغ شهر کهن مراغه منتظر ارج و قربی برابر با روزهایی به نام دیگر شهرهای کشورمان است تا ظرفیت‌های این شهر آن گونه که باید به جهانیان شناسانده شود.

منبع:ایسنا

مرتبط:

گنبد غفاریه در مراغه

گنبد سرخ مراغه

رصد خانه مراغه _بزرگترین رصدخانه جهان

«وزیرخان»؛ تزئین‌شده‌ترین مسجد به جای مانده از دوران مغول

معماری مساجد در طول تاریخ همواره از دلایل شکوه و عظمت آن به حساب می‌آید. سبک و شیوه ساخت مساجد مختلف در سراسر جهان موجب شده علاوه بر کارکرد اصلی خود، به جاذبه‌های خیره‌کننده‌ای از تاریخ و فرهنگ ملل تبدیل شوند؛ همچنین مساجد از زمان شکل‌گیری همواره به عنوان پایگاه‌های مهم و اثرگذار در مکتب و فرهنگ اسلامی به شمار می‌روند.

پاکستان کشوری مسلمان بوده که از نظر جمعیت مسلمان دومین کشور در بین کشورهای اسلامی است. این کشور دارای مساجد، حسینیه‌ها، مدارس، حوزه‌های علمیه، نهادهای فرهنگی و مذهبی بسیاری است. «مسجد وزیرخان» در پاکستان از دسته مساجدی بوده که معماری آن همواره در طول تاریخ باعث شکوه و عظمت آن بوده است.

این مسجد در مرکز استان پنجاب شهر لاهور، رو به میدان وزیرخان و دروازه چتا واقع شده است. وزیرخان که از قرن هفدهم به یادگار مانده یکی از مهمترین نشانه‌های شهر پاکستان است که چشمان بازدیدکنندگان خود را خیره خواهد کرد.

گفته می‌شود ساخت این مسجد در سال‌های ۱۶۳۴ یا ۱۶۳۵ آغاز شده و تکمیل آن چیزی حدود هفت سال به طول انجامیده است. سالی که ساخت این مسجد تخمین زده شده پاکستان تحت سلطنت امپراطور مغول «شاه جهان» بوده است.

البته برخی معتقدند که نام این مسجد از حاکم آن زمان استان پنجاب پاکستان «حکیم علم‌الدین انصاری» معروف به وزیرخان گرفته شده است. مسجد وزیرخان در زمان شاه جهان بخشی از مجموعه ساختمان‌هایی بوده که مواردی چون حمام‌های شاهی همام را در بر می‌گرفته است.

در خصوص شهرت این مسجد می‌توان گفت که وزیرخان یکی از تزئین شده‌ترین مسجد به جای مانده از دوران سلطنت مغول‌ها است. کاشی‌کاری‌ها و نقاشی‌های پیچیده این مسجد تا به امروز افراد زیادی را به این شهر و کشور کشانده است، افرادی که در کنار علاقه به تاریخ به مذهب نیز توجه دارند و ساخت چنین مسجد با این مدل تزئینات را شگفت‌انگیز می‌دانند.

مسجد وزیرخان

 

گفته می‌شود که وزیرخان در تزئینات خارق‌العاده‌ای که چشمان هر بیننده‌ای را خیره خواهد کرد از مناطق مختلف تاثیر گرفته و با دیگر آثار تاریخی شهر لاهور که از زمان مغول‌ها و شاه جهان به یادگار مانده قابل قیاس نیست.

این مسجد با سبک معماری مغولی که دارای چهار منار هشت ضلعی، حیاطی بزرگ، پنج گبند و … است به دست هنرمندان ایرانی ساخته شده است و این خود یکی از ویژگی‌های مسجد وزیرخان به حساب می‌آید.

در خصوص زیبایی‌های معماری این مسجد باید گفت که وزیرخان هم در داخل و هم در بیرون، با نقاشی و کاشی کاری‌های زیبا به رنگ‌های آبی، سبز، نارنجی، زرد و بنفش تزیین‌ شده است و منطقه‌ای که این مسجد در آن واقع شده است به واسطه حضور آثار تاریخی منحصر به‌فرد یکی از شگفت‌انگیزترین نقاط لاهور به شمار می‌آید.

ورودی این مسجد با دروازه‌ای بزرگ به سبک تیموری به سمت میدان کوچک شهر باز می‌شود و سر در ایوان آن که دو بالکن دارد به عربی شهادتین نوشته شده است. در بالاترین قسمت ایوان ورودی اصلی شبستان مسجد وزیرخان نیز آیاتی از سوره بقره به چشم می خورد که حاجی «یوسف کشمیری» خوشنویس آن بوده ‌است.

در ورودی شبستان، کاشی کاری‌هایی به سبک دوره صفویه به چشم می‌خورد که روی آن آیات قرآنی، احادیث نبوی، کلمات قصار با خط ثلث و نسخ به صورت کتیبه نوشته شده است که متاسفانه در حال حاضر بسیاری از آن‌ها از بین رفته‌اند. در داخل شبستان‌های پنج‌گانه نقاشی روی گچ و گچ‌بری آیات قرآن و احادیث به چشم می‌خورد.

مسجد وزیرخان

 

از دیگر تزئینات این مسجد همچنین می‌توان به کاشی‌کاری‌های دو طرف ایوان مسجد اشاره کرد که دو رباعی به زبان فارسی و به خط «محمدعلی خوشنویس» نگاشته و نصب شده است. البته وجود نقاشی‌های دیواری گورکانی از دیگر ویژگی‌های برجسته این مسجد به حساب می‌آید که بازدیدکنندگان را به وجد خواهد آورد.

حیاط این مسجد ۳۲ اتاق کوچک دارد که گفته می‌شود به طلاب اختصاص داشته و حوض میانی مسجد به بسیاری از مساجد مغول در هند شباهت دارد. گنبدهای مسجد وزیرخان صدها سال قدمت دارد و مزین به آیات قرآنی و اسماء الهی است و همین امر گردشگران محلی و خارجی بسیاری را به خود جذب کرده است.

یکی دیگر از ویژگی‌های این مسجد که معماری ایرانی را در مسجد به تصویر می‌کشد نمای بیرونی وزیرخان است که با کاشکی کاری‌هایی به سبک ایرانی پوشانده شده‌ است و نمای رو به حیاط نیز از نقوش ایرانی متعلق به قرن هفدهم تاثیر پذیرفته است.

محراب‌های پنج‌گانه نیز در این مسجد به گونه‌ای جالب طراحی شده‌اند. طاق‌نماها و طاقدیس‌ها به سبک معماری صفویه است که در دوره شاه جهان و اورنگ زیب این نوع معماری زیاد استفاده می‌شده است.

مسجد وزیرخان

 

یکی از نکات جالب توجه در مورد این مسجد این است که وزیرخان به واسطه تزیینات و کاشی کاری‌های زیبای خود در لیست سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسیده است؛ همچنین در سال ۲۰۰۹ این مسجد تحت نظارت آژانس اعتماد آقاخان برای فرهنگ و دولت پنجاب با کمک برخی از کشورهایی اروپایی مانند آلمان و نروژ تحت مرمت و بازسازی قرار گرفت.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پاکستان مقصد برتر گردشگری سال ۲۰۱۹

رابطه سفر و واکسن کرونا

تابستان ۲۰۲۱ مرزهای بسیاری از کشورها به روی گردشگران واکسینه‌شده و مناطق سفید باز خواهد شد. اما واکسیناسیون کووید چقدر مقررات سفر های بین‌المللی را می‌تواند تغییر دهد و مرزهای بسته را به روی شهروندان بیشتری از جهان باز کند؟

پذیرش مسافران بین‌المللی از تابستان ۲۰۲۱ پس از گذشت یک‌ونیم سال توقفِ جریان سفر برقرار می‌شود. اگرچه با سرعت گرفتن واکسیناسیون در برخی کشورها و اعلام وضعت سفید، هنوز ملاحظاتی برای سفرهای بین‌المللی وجود دارد، مثلا استرالیا و نیوزیلند تصمیم گرفته‌اند رفت و آمدها را فعلا در همسایگی خود محدود کنند. اگرچه به خاطر وضعیت سفیدشان، دعوت‌نامه‌های زیادی از طرف کشورهای دیگر برای سفر دریافت می‌کنند.

اما اتحادیه اروپا که در یک سال گذشته به تعداد انگشت‌شماری از کشورها اجازه ورود داده است، حالا رسما اعلام کرده از تابستان آماده پذیرش گردشگران واکسینه‌شده است. البته مرزهای اروپا به روی اتباع هر کشور و یا هر گردشگر واکسینه‌شده‌ای باز نخواهد شد و هنوز ترجیح بر برداشتن گام‌های کوچک است. مثلا درباره صدور ویزای توریستی برای اتباع ایرانی هنوز هیچ برنامه جدیدی از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا اعلام نشده است.

با وجود میل برخی کشورها برای باز شدن بیشتر مرزها، سازمان جهانی بهداشت همچنان اعتقاد و تاکید دارد برای برقراری سفرهای بین‌المللی زود است و با شرط گذرنامه واکسن نیز مخالف است. این سازمان اعتقاد دارد با توجه به در دسترس نبودن واکسن برای همه ساکنان زمین، نباید سفرهای بین‌المللی را مشروط به واکسن کرد و همچنان توصیه می‌کند سفرهای بین‌المللی با وجود واکسیناسیون به تعویق بیافتد.

ملاحظات سازمان جهانی بهداشت بر این است که سفرهای بین‌المللی هنوز خطر انتقال ویروس کرونا را به همراه دارد، حتی با وجود واکسینه شدن؛ چرا که با جهش‌های جدید ویروس و تکمیل نشدن مطالعات مربوط به اثرات واکسن، هنوز با قطعیت درباره رفع خطر شیوع این ویروس نمی‌توان نظر داد، بنابراین توصیه می‌کند سفر با انگیزه توریستی تا زمان واکسیناسیون کامل به تاخیر افتد.

اما به نظر می‌رسد کشورهای زیادی حداقل در اروپا و آن دسته که اقتصاد وابسته‌ای به گردشگری دارند، چندان با این ملاحظات کاری ندارند. چنان‌که اتحادیه اروپا با انتشار فهرستی از مناطق سفید و کم‌خطر و کشورهایی که واکسیناسیون در آن‌ها سرعت گرفته مثل ایالت متحده امریکا، برای پذیرش گردشگران آن‌ها اعلام آمادگی کرده است. این گردشگران بیشتر از یک سال است که از سفر به اروپا محروم شده‌اند.

بعضی کشورها نیز با وعده واکسنِ مسافران در بدو ورود، سعی در جذب گردشگر دارند؛ اقدامی که مالدیو در پیش گرفته است. با این حال، سازمان جهانی بهداشت از این کشورها خواسته واکسن کووید را برای گروه‌های پرخطر مثل افراد مسن و با شرایط خاص پزشکی مصرف کنند و نه توریست‌ها.

سازمان جهانی بهداشت بارها مخالفت خود را با گذرنامه واکسن و یا برقراری سفر فقط برای واکسینه‌شده‌ها اعلام کرده است. براساس داده‌های این سازمان درحال حاضر بیشتر کشورهای کم‌درآمد و یا با درآمد پایین به واکسن کرونا دسترسی ندارند و ۹۴ درصد کشورهایی که واکسیناسیون جمعیت خود را آغاز کرده‌اند در گروه با درآمد بالا یا متوسط قرار دارند. این سازمان بهداشت معتقد است گذرنامه واکسن فقط نابرابری‌های جهان را عمیق‌تر می‌کند و به نوعی نقض آزادی جابه‌جایی‌های بین‌المللی به شمار می‌آید.

این سازمان از کشورها خواسته بهداشت عمومی را به منافع اقتصادی و سیاسی ترجیح دهند و واکسیناسیون را شرط مصونیت برای سفرهای بین‌المللی اعلام نکنند، چرا که هنوز ناشناخته‌های زیادی درباره اثر واکسن کووید وجود دارد.

اما مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ایالات متحده که در یک سال گذشته ملاحظات سختگیرانه‌ای درباره سفر در دوران کرونا داشته است نیز هم‌عقیده با سازمان جهانی بهداشت، برقراری دوباره سفرهای بین‌المللی را همراه با خطرات اضافی می‌داند. در توصیه‌نامه‌های این مرکز آمده که حتی مسافران کاملا واکسینه‌شده ممکن است در معرض خطر این ویروس باشند، بنابراین سفرهای بین‌المللی تا زمان واکسیناسیون کامل به تاخیر انداخته شود.

توصیه این مرکز برای سفرهای بین‌المللی، با وجود سرعت گرفتن واکسیناسیون در امریکا، هنوز تغییر نکرده  و همچنان بر انجام سفرهای ضروری تاکید دارد.

امریکا درحال حاضر مقررات سفر در داخل این کشور را با تغییراتی همراه کرده است؛ مثلا افراد واکسینه‌شده اکنون اجازه دارند به ایالت‌های دیگر در داخل این کشور سفر کنند، بدون آن‌که آزمایش کووید بدهند و به قرنطینه نیاز داشته باشند، اما همچنان به استفاده از ماسک و رعایت فاصله دومتری و پرهیز از حضور در اماکن پرازدحام توصیه می‌شود. در حقیقت، سرعت گرفتن واکسیناسیون هنوز محدودیت‌های سفر در داخل این کشور را کامل حذف نکرده و توصیه درباره سفرهای بین‌المللی نیز همانند قبل از واکسیناسیون است.

با وجود چنین ملاحظات و توصیه‌هایی، اما به نظر می‌رسد ضررهای سنگین صنعت هوایی و گردشگری بسیاری از کشورها را پس از یک سال و اندی توقف سفرهای بین‌المللی بر آن داشته تا به ایده‌هایی مثل گذرنامه واکسن فکر کنند و آن را راه حل بهتری برای بازگشت گردشگران و متوقف کردن خسارت‌های بیشتر کووید بدانند و برای باز شدن مرزها و صدور دوباره ویزاهای توریستی، البته برای اتباع بعضی از کشورها اقدام کنند. با این رویه، پیش‌بینی می‌شود سفرهای بین‌المللی دست‌کم تا زمان واکسیناسیون کامل، از دسترس برخی شهروندان جهان خارج شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

جرم انتقال کرونا در سفر چیست؟

آغاز سفرهای بدون قرنطینه بین استرالیا و نیوزیلند

آیین‌های ماه رمضان هنوز در کاشمر زنده است

ماه رمضان سرشار از رحمت و مغفرت الهی است که از سال‌های دور تاکنون همواره در فرهنگ مردم ایران‌زمین از جایگاه ممتازی برخوردار بوده، به‌طوری‌که ساکنان اقصی نقاط کشور عزیزمان با آداب‌ و رسوم‌ مختلف و متناسب با فرهنگ منطقه خود را برای نزدیک شدن به معبود و رفتن به میهمانی خالق هستی آماده می‌کنند، آداب دینی و آیین‌های ویژه‌ای که قبل از شروع ماه مبارک آغاز و تا روز عید سعید فطر ادامه دارد و به‌واسطه قدمتی که دارد از قداست ویژه‌ای برخوردار است.

اگرچه با زندگی شهری و ماشینی بسیاری از آداب‌ و رسوم که قدیمی‌ها از آن خاطرات فراموش‌نشدنی دارند، گاه به‌فراموشی سپرده‌ شده و در برخی موارد کمرنگ شده، اما همچنان برخی رسوم در برخی مناطق به انگیزه این ماه مبارک که تزکیه روح و جان است، انجام می‌شود.

اهالی دومین شهر زیارتی خراسان رضوی نیز همچون سایر نقاط ایران اسلامی با آداب‌ورسومی که از گذشتگان برایشان به یادگار مانده است، شور و حال خاصی در ایام ماه مبارک ایجاد می‌کنند.

رمضان در ترشیز و شور و شعف مردم برای ورود به این ماه مبارک

محمد ناصری پژوهشگر فرهنگ بومی در منطقه ترشیز نیز دراین باره گفت: «اگرچه سنت‌ها و آیین‌های کتبی و شفاهی، ادبیاتی محکم در بنیان اقوام جهان محسوب می‌شود، اما همیشه دستخوش تغییرات اساسی در شکل و ماندگاری آثار به وسیله حاکمان و گاها رسوخ فرهنگ‌های بیگانه شده است و آبین‌های ایرانی هم مبرا از این جولانگاه نبوده است.»

ناصری افزود: «بدین ترتیب اقوام در پیکره خود از همه  نقش‌ها، رنگ‌ها و جنبه‌های مثبت و ابداعات زیبنده یکدیگر بهره جستند تا ماندگاری خویش را قوام دهند، اما اینکه  یک سنت چقدر به ریشه خود متعهد بوده است، مستندی در دست نیست زیرا همه‌چیز میدانی و سینه‌به‌سینه پژوهش شده است.»

او اظهار کرد: «رمضان تنها ماه قمری است که نامش در قرآن آمده و بستر نزول تمام کتب آسمانی، ادیان است، به همین دلیل اهمیت آن را به‌آسانی می‌توان در میان ادیان مختلف درک کرد تا آنجا که پیامبر (ص) فرمود «ماه رجب ماه خدا، شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است»، اینجاست که مسلمانان احترام ویژه و مناسک خاصی برای اهمیت و بهره جستن از این ماه را دارند، به‌گونه‌ای که از چندی قبل و با شوق و شعف فراوانی خود را برای ورود به این ماه آماده می‌کنند.»

پیشواز و خانه‌تکانی مقدمه‌ای برای ورود به رمضان

این پژوهشگر فرهنگ بومی با بیان این‌که کاشمر نیز به لحاظ موقعیت و جایگاهی که در برگزاری آداب، آیین و رسوم مختلف دارد، مردمانش در رمضان به برکت همین سنت‌ها، لحظات نابی را تجربه می‌کنند، گفت: «پیشواز اولین گام برای ورود به ماه میهمانی خدا در کاشمر است، به‌طوری‌که افرادی که خرید مایحتاج خانه با آنان بود رسم بر این داشتند، به اشتیاق ماه رمضان در این ماه دو سه روز مانده به ماه رمضان به پیشواز می‌رفتند و تمام خریدهای لازم را مهیا می‌کردند که تا آخر روزه‌داری راحت باشند.»

ناصری با اشاره به این‌که بانوان هم در منازل کم‌وبیش همچون عید نوروز، به خانه‌تکانی می‌پرداختند، گفت: «عده‌ای دیگر نیز یک روز مانده به ماه رمضان به پیشواز این ماه می‌رفتند و با روزه گرفتن در این روز اهالی منزل را برای شروع آماده می‌کردند، همچنین مساجد نیز برای ورود این ماه غبارروبی و برای میهمانی ماه خدا آراسته می‌شوند.»

برپایی منظم جلسات قرآن و ختم ۳۰ جزء قرآن با پهن کردن سفره‌های نذری

او با تأکید بر این‌که برگزاری جلسات و محافل قرآنی در ماه مبارک رمضان با استقبال پرشور اقشار مختلف مردم همراه است، عنوان کرد: «اگرچه این جلسات در طول سال و به‌صورت هفتگی و یا دوره‌ای در نقاط مختلف شهر در مساجد، حسینیه‌ها و منازل برگزار می‌شود، اما برگزاری این محافل در ماه رمضان با نظم خاص و ویژه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد، به‌طوری‌که نوع ردیف نشستن‌ها از شب اول برای قاریان قرآن مشخص می‌شود، در هر جلسه یک جزء قرآن به‌صورت کامل قرائت می‌شود تا در انتهای ماه بتوانند ختم قرآن را انجام دهند.»

این پژوهشگر فرهنگ بومی با بیان این‌که جلسات قرآن خانگی در این ماه افزایش می‌یابد و هر شب جلسات قرآن به میزبانی یکی از شرکت‌کنندگان برگزار می‌شود، اظهار کرد: «در این جلسات یک فرد که تسلط بیشتری به قواعد قرآن دارد به‌عنوان استاد، مدیریت جلسه را بر عهده می‌گیرد و در شب آخر نیز بر اساس سنت قدیمی فردی که «قل هوالله» نصیبش می‌شود به‌پاس این افتخار و سعادت که خدا نصیبش کرده، تمام اعضای جلسه را با توجه به نذری که دارد به یک پذیرایی میهمان می‌کند.»

ناصری با اشاره به این‌که جلسات قرآن در ماه رمضان هر شب بعد از افطار به مدت یک ساعت برگزار می‌شود، گفت: «بانوان نیز که شب، مشغول آماده کردن سحری و انجام کارهای خانه هستند، در ایام رمضان صبح‌ها جلسات قرآن را برگزار می‌کنند.»

از شب‌خوانی تا دهل‌نوازی و چیلک

او ادامه داد: «طوایف آریایی همیشه با نغمه‌ها و سرودهای مذهبی به ستایش پروردگار می‌پرداختند که با پذیرفتن اسلام این سنت را نه ‌تنها رها نکردند بلکه در راستای اسلام ساماندهی کردند و مشوق افرادی شدند که صدای خوش و رسایی داشتند، به‌گونه‌ای که از مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی که امروزه به‌عنوان موسیقی ردیفی نام‌برده می‌شود، استفاده می‌کردند.»

این پژوهشگر فرهنگ بومی کاشمر با اذعان به اینکه سحرخوانان سهم بسزایی در ماندگاری تاریخ موسیقی ایران دارند، تصریح کرد: «در واقع با توجه به پراکندگی اقوام و طوایف سحرخوانان و مناجات‌خوانان با استفاده ملودی‌های محلی، زیباترین الحان را در مناجات و سحرخوانان شاهد هستیم.»

ناصری با اشاره به اینکه در منطقه ترشیز شاهد پراکندگی مقام‌های رو به افول هستیم، گفت: «اگرچه بیشتر مناجات‌خوانی‌ها در دستگاه شوشتری و سحرخوانی‌ها از دستگاه شور و چهارگاه استفاده می‌شد، اما محلی‌ها مخصوصاً تعزیه‌خوان‌ها در این منطقه حتی مداحان که صدایی داشتند، دخل و تصرف‌هایی در آوازها داشتند.»

این پژوهشگر فرهنگ بومی کاشمر بیاکرد: «بسیاری از اهالی ترشیز هنوز صدای سحرخوانان کاشمری آقایان سیف، باقرپور، سجادیان، روشندل، موسوی، نصیری و بسیاری دیگر را به خاطر دارند، با این اوصاف سحرخوانی در کاشمر از دو قسمت تشکیل می‌شد، قسمت اول شامل ادعیه‌هایی بود که سحرخوانان دو ساعت قبل از اذان شروع به خواندن می‌کردند تا اهالی منطقه بیدار شوند و هر آنچه برای سحر قرار است آماده کنند را مهیا کنند.»

ناصری با اشاره به این‌که شب‌خوانی در واقع نوعی بیدارباش قبل از ظهور بلندگوها بوده است، بیان کرد: «قبل از شب‌خوانی، دهل‌نوازان بودند که با نواختن ریتم‌هایی از مقام‌های حماسی محلی در پشت‌بام  یا تپه‌های بلند محله، اهالی را برای سحری خوردن بیدار می‌کردند.»

او ادامه داد: «در مناطقی که دهل نداشتند، پیت‌های نفت ۲۰ لیتری آن زمان را که جنسش از فلز بود را ماهرانه مچاله می‌کردند و از آن برای طبل‌نوازی در تعزیه‌ها استفاده می‌کردند، با این پیت‌ها که اصطلاحاً به آن چیلک می‌گفتند رعشه‌های پرقدرتی داشت که به‌منظور بیداری اهالی نواخته می‌شد، همچنین در هر کوچه و محله‌ای یکی از اهالی وظیفه بیدار کردن تک‌تک خانه‌هایی که روشنایی خانه‌شان خاموش بود برعهده داشت و با کوبیدن درب منازل آنان را برای سحری بیدار می‌کرد.»

این پژوهشگر فرهنگ بومی کاشمر تأکید کرد: «قسمت دوم شب‌خوانی‌ها هم در لحظات نزدیک شدن به اذان صبح انجام می‌شد، به‌طوری‌که بین دعاها، زمان باقی‌مانده به‌وقت اذان را گوشزد می‌کردند تا سحرخیزان متوجه زمان اذان هم باشند.»

سفره‌هایی که به برکت ماه رمضان پهن می‌شود

ناصری با بیان این‌که اهالی کاشمر پهن‌کردن سفره افطاری برای روزه‌داران را یک ثواب حسنه می‌دانند، افزود: «این رسم دیرینه‌ای است که هنوز در این منطقه پابرجاست، بزرگان هر خانواده به بهانه صله‌رحم و با دعوت از تمام فرزندان، برادران، خواهران و نزدیکانشان آنان را دورهم جمع می‌کنند و ضمن باخبر شدن از احوالات یکدیگر از ثواب سفره‌ای که به برکت ماه رمضان پهن‌ شده است، بهره‌مند‌ می‌شوند.»

او با اشاره به این‌که بازار نذری‌ها، خیرات و یا عقیقه کردن فرزندان در این ماه گرم است، اظهار کرد: «در کاشمر بسیاری از مراسم‌ نذری در شب‌های قدر برنامه‌ریزی می‌شود و برگزارکنندگان این مراسم‌ها علاوه بر پهن کردن سفره افطاری و دعوت از میهمانان، قسمتی از غذاها را بسته‌بندی و بین نیازمندان و محرومانی که می‌شناسند، توزیع می‌کنند.»

قنبرخوانی؛ حدیث عشق قنبر به مولا

این پژوهشگر فرهنگ بومی کاشمر، قنبرخوانی را هنر تعزیه و نوعی مصیبت‌خوانی در رثای حضرت علی (ع) و یکی از قدیمی‌ترین نمایش‌های آهنگین دانست و خاطرنشان کرد: «قنبرخوانی که تلفیق هنر موسیقی و نمایش است از گذشته‌های دور در سالروز شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) در کاشمر اجرا می‌شود و قنبرخوانان، حدیث عشق قنبر به مولا را که سینه‌به‌سینه آموخته‌اند در روز ۲۱ رمضان در مسجد جامع این شهر برای عشاق و علاقه‌مندان به ساحت امیرمومنان بازگو و شرکت‌کنندگان نیز پس از پایان قنبرخوانی مراسم سینه‌زنی و عزاداری برپا می‌کنند.»

ناصری با تأکید بر این‌که تعزیه‌خوانی قنبر که یکی از غلامان اولین امام شیعیان است در گذشته به وسیله میرزای شهری و طی سال‌های اخیر به وسیله اساتیدی هم چون محمدرضا رجب‌زاده، علی‌اکبر روشندل، محمدحسن افتاده و جمالی اجرا می‌شود، تصریح کرد: «قنبرخوانی نوعی نمایش آیینی است که در آن قنبر به‌عنوان غلام حضرت علی (ع) به شرح‌حال و ارادتش به مولا می‌پردازد و در ادامه با شنیدن خبر شهادت مولا با کوبیدن خشت بر سرش، در سوگ شهادت اربابش آن‌قدر عزاداری می‌کند که از حال می‌رود.»

پایان یک ماه بندگی با اقامه نماز عید فطر

او با اشاره به این‌که نماز عید سعید فطر در مساجد، تکایا و محله‌های مختلف شهر با حضور پرشور میهمانان خدا برگزار می‌شد، اظهار کرد: «بر اساس تدابیر و برنامه‌ریزی‌هایی که انجام‌ شده است بیش از یک دهه است که نماز عید فطر به‌صورت باشکوهی و با حضور هزاران نفر از روزه‌داران ماه مبارک رمضان در جوار زیارتگاه شهید آیت‌الله مدرس برگزار می‌شود.»

این پژوهشگر فرهنگ بومی کاشمر با بیان اینکه پرداخت فطریه و کفاره یک ماه روزه به مستمندان و یا ریختن به صندوق‌های جمع‌آوری این کمک‌ها قبل از اقامه نماز عید انجام می‌شود، تأکید کرد: «اهالی کاشمر پس از اقامه نماز عید، با حضور در خانه بزرگ‌ترها صله‌رحم به‌جا می‌آورند و از اینکه یک ماه روزه را تمام و کمال به پایان رسانده‌اند، شادمان هستند.»

آیین‌های ماه رمضان جلوه متمایزی نسبت به دیگر آیین‌ها داشته است

رضا یوسفی مسئول نمایندگی میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کاشمر با اشاره به سبقه این شهرستان در برگزاری آیین‌های سوگ و سرور در مناسبت‌های مختلف، گفت: «اگرچه تمام این آیین‌ها از جایگاه خاصی برخوردار است، اما آیین‌های ماه رمضان جلوه متمایزی نسبت به دیگر آیین‌ها داشته است.»

یوسفی با بیان اینکه شب‌خوانی و سحرخوانی، جلسات قرآن، مراسم احیای شب قدر، قرآن به سر گرفتن، قنبرخوانی، آش قل هوالله و پهن کردن سفره‌های افطاری تنها گوشه‌ای از آیین‌های ماه مبارک رمضان در کاشمر است، اظهار کرد: «شب‌خوانی و سحرخوانی از جمله آیین‌های آوازی این خطه است که در ماه مبارک رمضان از سوی منقبت خوانان و سحری خوانان در نقاط مختلف شهر و روستاها انجام می‌شد و هم‌اکنون نیز در روستاهای فدافن، کسرینه، قلعه بالا و برخی دیگر از روستاها پیر غلامان این رسم دیرینه را به‌جا می‌آورند.»

او با اشاره به این‌که در کنار سحرخوانی و شب‌خوانی در برخی از نقاط روستایی، دهل‌نوازی نیز انجام می‌شده است که وقت سحر و نیمه‌شب را به مردم اطلاع می‌داد، تصریح کرد: «شب‌خوانی و سحری‌خوانی از جمله آیین‌های ارزشمند ماه رمضان در کاشمر است که ضروری است برای انتقال و معرفی این آیین به نسل جدید به‌خصوص در همین ماه مبارک رمضان برنامه‌ریزی شود.»

مسئول نمایندگی میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کاشمر قنبرخوانی را آیین ویژه ایام شهادت مولای متقیان دانست و یادآور شد: «این آیین که در واقع شرح ارادتی از قنبر غلام حضرت علی (ع) و دل‌تنگی‌هایش با مولایش است، همه‌ساله به همت حسینیه حیدری کاشمر و با استقبال پرشور مردم کاشمر در روز ۲۱ رمضان هم‌زمان با سالروز شهادت حضرت علی (ع) برگزار می‌شود.»

آیین قنبرخوانی در فهرست میراث معنوی ایران به ثبت رسیده است

یوسفی با تأکید بر اینکه آیین قنبرخوانی با قدمت بیش از ۲۰۰ سال، در سال ۱۳۹۱ با شماره ۸۲۸ در فهرست میراث معنوی ایران به ثبت رسیده است، افزود: «در این راستا ضرورت دارد علاوه بر مستندسازی از رویدادهای فرهنگی و مذهبی برای حفظ آن و به ثبت رساندن آثار معنوی، نسبت به معرفی بیشتر آن به نسل‌های جدید اقدام کرد.»

او یادآور شد: «در حال حاضر آیین قنبرخوانی در روز ۲۱ رمضان، آیین نخل‌گردانی روستای فدافن در روز ۱۲ محرم و هنر تعزیه کاشمر در فهرست میراث معنوی ثبت ‌شده است.»

منبع: اسکان

مرتبط:

آداب، رسوم و سنت‌های ماه رمضان در استان بوشهر

ماه رمضان در اندونزی‌ پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان

آداب ‌و رسوم ماه مبارک رمضان در سمنان

آداب، رسوم و سنت‌های ماه رمضان در استان بوشهر

مردم استان بوشهر در ایام‌های مختلف دارای آداب و رسوم خاصی هستند که منحصر‌به‌فرد است.

یکی از سنت‌های قدیمی در ماه رمضان پیشواز رفتن روزه در سه روز آخر ماه شعبان است. البته بعضی در ماه رجب به خصوص۲۷ رجب که در میان مردم معروف به روزه  ۷۰ ساله است، روزه می‌گیرند و اعتقاد دارند اجر و ثواب این روز زیاد است.

در روز اول ماه رمضان، روزه داران با دیدن هلال ماه و اعلام شب اول رمضان ضمن  تبریک به یکدیگر برای بیداری سحر آماده می‌شوند، بانوان نیز برای سحر غذا آماده می‌کنند. روزه داران شب اول در هنگام سحر برای یک‌ماه  روزه‌داری و عبادت نیت می‌کنند.

مراسم دم‌دم سحری

یکی از سنت‌های های قدیمی در شهر بوشهر دم‌دم سحری است. چون در قدیم امکانات پیشرفته از قبیل رادیو، تلویزیون و ساعت زنگ‌دار نبود، فردی برای بیدار کردن مردم با زدن بر ساز ضربی، دمام می‌کوبید و با گشت‌زدن در کوچه‌ها اعلام بیدار شدن روزه داران برای خوردن سحری می‌کرد. همراه با دمام  شعری به این مضمون خداوندا تو ستاری همه خوابن تو بیداری،  می‌خواند.

در بعضی مواقع دو یا سه نفر همراه بودند یکی دمام می‌زد و دیگری چراغ فانوس به دست می‌گرفت.

قرآنخوانی در مراسم شب‌های رمضان

از شب اول ماه رمضان، پس از صرف افطار در مساجد و حسینیه‌ها مراسم قرآن‌خوانی با حضور جوانان و نوجوانان انجام می‌شود. مراسم به این صورت است که افراد حلقه‌وار گرد هم می‌نشینند و به ترتیب از اول قرآن شروع به خواندن می‌کنند، هر نفر چند آیه می‌خواند سپس نوبت به فرد بعدی می‌رسد پس از اتمام کامل قرآن در طی چند شب نوبت به روضه‌خوانی و دعاهای مخصوص این ماه می‌رسد. که تا پایان ماه ادامه دارد.

غذاهای ویژه برای افطار

افطاری ویژه شامل گلاب، نبات و زعفران، حلوای خرمایی، کماچ، گرده (نان محلی تنوری بوشهری)، حلوای انگشت پیچ، رنگینک، آش مخصوص بوشهری که باگوشت گوسفند طبخ می‌شود و در بیشتر مراسم‌های بوشهر، این آش خوشمزه که غذای کاملی است، تهیه می‌شود.

مراسم گلی‌گشو

در ایام گذشته، شب پانزدهم ماه رمضان، مصادف با تولد امام‌حسن (ع)،  بچه‌ها به خصوص از خانواده‌هایی که کم درآمد بودند با خواندن شعر محلی گلی‌گشو به معنی دعای گشایش گره از مشکلات به در خانه‌ها می‌رفتند تا از خانواده‌های روزه‌دار مواد غذایی یا پول درخواست کنند. بعضی خانواده‌ها روز قبل گندم خیس کرده پس از خشک شدن آن را تفت داده به بچه‌ها می‌دادند.

مراسم شب‌های قدر

از شب نوزدهم ماه رمضان همزمان با ضربت خوردن حضرت علی (ع) مردم مراسم احیا و شب زنده‌داری دارند و با خواندن دعای جوشن کبیر و تلاوت قرآن تا سحر بیدار می‌مانند. پختن نذورات به خصوص آش برای روزه داران در این شب انجام می‌شود. روزه داران با دسته‌های سینه‌زنی، سنج و دمام در تمام نقاط استان عزاداری می‌کنند که این مراسم تا بیست‌و‌یکم ماه رمضان ادامه دارد. صبح روز بیست و یکم، شهادت حضرت علی (ع) نیز در میدان‌ها، مراسم تعزیه، که از مهمترین آیین‌های سنتی استان بوشهر است، اجرا می‌شود.

مراسم عید فطر

عید فطر  از مهمترین اعیاد مسلمانان ایران است، روزه‌داران در استان بوشهر هم پس از یک ماه عبادت به درگاه خداوند پس از به جا آوردن نماز عید به دیدار اقوام و آشنایان و بزرگ‌ترها رفته و جشن می‌گیرند. پذیرایی با چای و شیرینی انجام می‌شود. سپس به خانه کسانی که عزیزی از آنها در طول سال از دست رفته می‌روند.
در نهایت افردای که در طول یک ماه سحر وظیفه بیدار کردن مردم را به عهده داشته‌اند به تک‌تک خانه‌ها رفته با گفتن عید مبارکی و قبولی طاعات‌وعبادات درخواست عیدی می‌کنند.

* گزارش از لیلا فولادی، کارشناس روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی بوشهر

منبع: اسکان

مرتبط:

برگزاری سنت‌های ماه رمضان در سایه کرونا

ماه رمضان در اندونزی‌ پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان

مردم ترکیه چگونه به استقبال ماه رمضان می‌روند؟

چمچمه گلین، آیین سنتی باران خواهی اقوام خراسان شمالی

هر بخش از ایران عزیز آداب‌ورسوم خاص خود را دارد، یکی از این آیین‌ها، آیین باران خواهی است، از مطالعه اساطیر، آیین‌ها، مناسک و رسوم مختلف مردم در سراسر جهان برمی‌آید که آب همواره به عنوان بن‌مایه آفرینش و بارور کننده و زاینده، مورد تقدیس و ستایش بوده است و همواره اقوام گوناگون برای آن سرشتی جادویی قائل بوده‌اند.

آیین باران خواهی (طلب باران) در مواقع کاهش نزولات آسمانی مرسوم بوده است و از سوی مردمی انجام می‌شده که شغل بیشتر آن‌ها کشاورزی بوده و مابقی نیز برای قوت بخشیدن به برگزاری و یا همراه شدن با اجتماعات مردمی در این آیین حضور پیدا می‌کردند.

آش ویژه این آیین پس از جمع‌آوری نذورات به وسیله سرآشپز پخته می‌شود و زنان اطراف دیگ آش ایستاده و یک نفر شروع به خواندن دعای طلب باران می‌کند و بقیه دست‌ها را بالا برده و الهی آمین می‌گویند. پس از پخت آش و صرف کردن آن، مقداری از این آش به وسیله زنان جوان‌تر به در خانه‌های افرادی که در مراسم نبودند برده می‌شود.

بیشتر مراسم‌های مربوط به تمنای باران رنگ و بوی مذهبی دارد و با راز و نیاز به پیشگاه خداوند برگزار می‌شود. مردم در این آیین‌ها، واسطه‌ای بین خود و خدا قرار می‌دهند تا از این طریق رحمت خداوند شامل حالشان شود. این آیین‌ها در استان خراسان شمالی با خواندن اشعار و ترانه‌هایی به شکل دسته‌جمعی همراه است که زنان و بچه‌ها آن را اجرا می‌کنند.

برگزاری آیین باران خواهی در مناطق مختلف ایران، همواره متنوع و متفاوت بوده است.

آیین چمچه گلین، چمچمه خاتون، باران لی، کوسه کوسه و کوسه گلین از جمله آداب‌ورسوم اقوام خراسان شمالی در خصوص باران خواهی محسوب می‌شود، در اين منطقه کشاورزان هنگام خشک‌سالی که برای کشت دیم منتظر بارش بودند و برای مدتی باران نمی‌بارید، این مراسم را برگزار می‌کنند و بر این باورند که پس از انجام آن بارش به امر خدا رخ می‌دهد.

چمچمه گلین (عروس باران)

مردم خراسان شمالی پارچه‌ای، آدمک مانند (مترسک) درست می‌کنند و به چوب بلندی نصب می‌کنند که آن را در آبادی‌های شهرستان شیروان کوسه گلین و در آبادی‌های شهرستان بجنورد چمچمه گلین (عروس باران) و در برخی روستاها کوسه اونیم یا قرری ینگی می‌گویند.

از آیین‌های بسیار رایج باران‌خواهی است که مردان  و پسران برای طلب باران، عروسکی را با ظاهری مردانه می‌سازند، عروسک نماد باران است، در فصل بهار، زمانی که زراعت دیم نیاز به آب دارد و باران نبارد، عده‌ای از جوانان چوبی را که دو یا سه متر طول دارد فراهم می‌کنند و پارچه‌ای به آن می‌بندند، این چوب و پارچه روی آن چولی قزک نام دارد، سپس این چولی قزک را در دست گرفته به کوچه‌ها می‌روند و این شعر را به‌طور دسته‌جمعی می‌خوانند

 چولی قزک بارونه کن              بارون بی پا کن                    گندم به زیر خاکه              از تشنگی هلاکه

در گویش کرمانجی

کَلمَه کُت دو کُلّه              هوای گُرمه گُرمه               گندم به زیر خاکه                      از تشنگی هلاکه

در زبان ترکی

کُو سم کُو سم یار اولسن                   یاقوش یاغسون بار اُولسن

در این اشعار، روزی افراد وابسته به باران رحمت خداوند است و به این طریق کودکان با خواندن این اشعار به در خانه‌ها می‌روند و صاحبان خانه‌ها به آن‌ها شیرینی و آجیل می‌دهند.

اجرای مراسم چولی قزک و خواندن ترانه‌های باران و در واقع خواسته کشاورزان و دامداران برای بارش باران بیان می‌شود. در این آیین، یک نفر عروسک را به دست می‌گیرد و اطراف او هم عده‌ای از مردان سال‌خورده و جوانان راه می‌افتند و به در خانه‌ها می‌روند و ضمن خواندن اشعار باران‌خواهی، نیازهایی را از مردم طلب می‌کنند.

اهل هر خانه نیز پس از پاشیدن آب روی عروسک، خواستۀ بچه‌ها را می‌دهند. بچه‌ها این نیازها را که موادی خوراکی مانند آرد، روغن، گندم و یا برنج است می‌گیرند و بدین‌وسیله برای زراعت دیم، طلب باران می‌کنند تا زراعت از تشنگی درآید، اهالی هر منزل با شنیدن صدای آنان با کاسه‌های پر آب به استقبال آنان می‌شتابند و کاسه آب را به روی افراد گروه می‌پاشند، به طوری که لباس‌های اکثر آن‌ها خیس می‌شود. در بعضی از محل‌ها خوراکی نیز به افراد گروه می‌دهند، علاوه  بر این عمل، در تکایا و مساجد نیز، آش مخصوصی می‌پزند و بین مستمندان تقسیم می‌کنند تا عنایتی بشود و باران ببارد.

آیین مناطق ترک‌نشین

در روستاهای ترک‌نشین اين منطقه در اواسط بهار يا پاييز كه محصولات ديمی نياز به آب دارند، دختر دَم بختی سوار الاغ شده، همراه با زنان روستا به در خانه‌ها رفته و با خواندن شعر باران، ذکر صلوات و گرفتن نذورات هر خانه و جمع‌آوری آن آش درست كرده و در بين همسايگان پخش می‌کنند. به در هر خانه كه می‌رسند، صاحب‌خانه مقداری گندم، پول، آرد شيرين و… به آن‌ها می‌دهد این دسته جلوی در هر خانه‌ای توقف می‌کند یکی از افراد آن خانه ظرفی را پر از آب کرده می‌آورد و روی کوسا (چوم چومه) گلین می‌ریزد و از خداوند بارش باران را طلب می‌کند و به زبان تركی می‌خوانند:

چمچه خاتون چم اوسته                 الله دان یاقوش ایستده

الیم قالوب خمیرده                      بیرچه قاشق سوایسته                                                                                      چاخ داشوچاخماخ داشو               یاندو ورکلر باشو

الله جان بیر یاقوش  گندر            ایسلادا داقو وداشو

یکی دیگر از آیین‌های باران‌خواهی، پختن آش یا حلیم و تقسیم آن میان اهالی یا مستمندان است که به‌صورت گروهی و با مقدمات و تشریفات خاصی انجام می‌شود.

در برخی نقاط دیگر خراسان برای انجام مراسم آش باران خواهی مردم هر محل برای پختن آش از تک‌تک خانه‌ها اقلام مورد نیاز را جمع می‌کنند و با آن آشی به نام  یاغیش تورئنی می‌پزند. پس از پخت، برای تک‌تک خانه‌های محل كاسه آشی می‌فرستند.

در این مراسم زنان و کودکان از افرادی که شرکت کرده بودند می‌خواهند برای پخت آشی به‌منظور طلب باران کمک کنند که هر کدام از همسایه‌ها چیزی کمک می‌کنند و مقداری آب هم روی عروسک می‌پاشند و دعاها و اشعاری را زیر لب زمزمه می‌کنند، معمولاً بعد از این مراسم مردم نماز باران را به‌صورت جماعت برگزار می‌کنند.

در روستای گریوان واقع در بخش مرکزی بجنورد مراسم باران خواهی در محل چشمه پرآبی به نام سرچشمه (باش بولاق) انجام می‌شود و آش یا نهار تدارک دیده را بين اهالی محل و در راه خدا بین مستمندان و فقرا تقسیم  می‌کنند و معتقدند با تقسیم آش نذری در راه خدا باران می‌بارد.

برای انجام اين رسم مردم هر محل برای پختن آش از تک‌تک خانه‌ها اقلام مورد نیاز را جمع می‌کنند و با آن آشی به نام ترمانج می‌پزند. پس از پخت، ابتدا مقداری از آن را از ناودان خانه پايين می‌ریزند و از خدا طلب استعانت و ياری می‌کنند. سپس برای تک‌تک خانه‌های محل كاسه آشی می‌فرستند.

پخش نذری، خواندن نماز شکر و همچنین درخواست برای بارش باران با قرائت ادعیه نیز در این روز انجام می‌شود.

برگزاری مراسم آیین باران خواهی به‌صورت دسته‌های در حال حرکت مردم طالب باران که عروسک را به مکانی خاص مشایعت می‌کنند، انجام می‌شود، این حرکت دسته‌جمعی یکی از مهم‌ترین عناصر آیین باران خواهی است. که از جایی شروع و در نهایت در کنار رودخانه‌ها، چشمه‌ها و یا قنات‌ها به پایان می‌رسد تا برگزاری این آیین کامل شود.

این آیین در خراسان شمالی با شماره ۱۶۸۵ در ۲۸ آبان ماه سال ۹۷ به ثبت ملی رسیده است.

منبع: اسکان

مرتبط:

خسرویه _گردشگاه خراسان شمالی

کشتی باچوخه _سنتی ریشه‌دار در فرهنگ مردمان خراسان شمالی

یا رمضان، میراث کهن قوم ترکمن در ماه رحمت الهی

برخورداری از تنوع اقوام یکی از ویژگی‌هایی است که استان گلستان به آن اشتهار دارد، این تنوع موجب شده اقوام مختلف این استان همچون دیگر نقاط کشور، آداب‌ورسوم خاصی در ماه رمضان داشته باشند.

یکی از باشکوه‌ترین آیین‌های ماه مبارک رمضان و از رسوم به‌جامانده از گذشته در بین ترکمن‌های استان گلستان آیین یا رمضان است، اين مراسم نمونه‌ای از احسان، نيكوكاری و كمک دسته‌جمعی مردم، به مستمندان هر محل است.

ترکمن‌ها بر این عقیده‌اند که برگزاری مراسم یا رمضان باعث افزایش برکت در منزل و حفظ سلامتی اعضای خانواده می‌شود.

نحوه برگزاری آیین یا رمضان

اين آيين بعد از نماز تراويح در شب چهاردهم ماه لیله البدر انجام می‌شود. امام جماعت مسجد، مراسم یا رمضان را در شبستان مسجد برای نمازگزاران اجرا کرده، سپس گروه مجری به همراه افراد جوان به‌طرف منزل اهالی محل به راه می‌افتند و امام یا نماینده او شعر یا رمضان را خوانده و افراد به‌صورت جمعی در آخر هر بيت الله می‌گويند. این کار تا پاسی از شب ادامه یافته و تا آخرین خانه به شعرخوانی می‌پردازند.

در ابتدا برای اجرای مراسم نیاز به تشکیل گروه در هر محل است که غالباً نماینده امام جماعت مسجد به عنوان سرگروه، برای خواندن اشعار و یک نفر نیز به عنوان مسئول جمع‌آوری صدقات و نذورات انتخاب می‌شود. پس از آن مراسم را شروع کرده و به تمام خانه‌ها می‌روند و شعرخوانی می‌کنند.

افراد جوان و یا کودکان محل نیز این گروه را همراهی می‌کنند. اين افراد در برابر هر خانه سر و صدا به راه می‌اندازند، تا اهالی خانه با شنيدن آن از خانه بيرون ‌آيند و هدايای خود را كه اغلب مواد غذايی مثل آرد، برنج، نان، كشمش، قند، گندم و يا پول است، به فردی كه كيسه به دست دارد، تحويل دهند.

در پایان مراسم سایر افراد پراکنده شده و تنها کسانی كه كيسه‌های هدايا را به پشت خود گرفته‌‎اند، به مسجد محل می‌روند و هدايا را به امام جماعت و چند نفر از ریش‌سفیدان تحويل می‌دهند، سپس اين هدايا به وسیله آنان و با توجه به شناختی كه از قبل از وضعیت مالی اهالی محل دارند، بين نيازمندان در همان شب تقسیم می‌شود تا با خيالی آسوده به روزه‌داری خود ادامه دهند.

مردم در این شب تا سحر بیدار می‌مانند و به بازی و شادی در کوچه و خیابان مشغول‌اند و شهر در تکاپو است. زنان مسن‌تر در کوچه‌ها و معابر شهر دور هم جمع می‌شوند و به لاله خوانی می‌پردازند. کودکان و جوان‌ها نیز در کوچه‌ها به بازی‌هایی از جمله تاب‌بازی (چاتما) سرگرم می‌شوند.

در اینجا به نمونه‌ای از شعر آیین يا رمضان اشاره می‌کنیم:
۱- سلام‌علیکم ياتان كيشي لر/ سلام بر کسانی که خفته‌اند
كيرپگی كيرپگه يتان كيشی لر/ ابرو به ابرو دوخته‌اند
نماز اوقاب روزه توتان كيشی لر / نماز خوانده، روزه گرفته‌اند
محمد امتی يا رمضان (الله)/ ای امت محمد، یا رمضان (الله)
۲- رمضان آی لری گلر گچر/ ماه رمضان، همچنان می‌آید و می‌گذرد
آي نگ اون دوردينه يالقمين سچر / در شب چهاردهم نورافشانی می‌کند
آطينی ايرلاب مونر ده قاچار/ اسب خود را زین کرده، فرار می‌کند.
محمد امتی يا رمضان(الله)
۳- بيزا سيزی بای گورديک/ ما شمارا توانمند دیدیم
توينونگزده آی گورديک/ بر بالای خانه‌تان، ماه دیدیم
آلتين بيله آپارديق، كوموش بيلان قوپارديق/ با طلا بردیم، با نقره از جا کندیم
آز برانينگ غيزی بولسين/ کسانی که کم بدهند، نوزادشان دختر باشد
كوپ برانينگ اوغلی بولسين/ کسانی که بیشتر بدهند، نوزادشان پسر باشد
محمد امتی يا رمضان (الله)

اشعار آیین یا رمضان دارای گونه‌های مختلفی است، این سروده‌ها به‌طور کلی به دو بخش بزرگ‌سالان و کودکان تقسیم‌بندی می‌شود اما به لحاظ قالب شعری به چهار گونه متفاوت شامل کودکانه یا گونه شعری مسمط، یازده‌ هجایی، رباعی چهار مصراعی و هفت ‌هجایی، مثنوی و هفت ‌هجایی و منظومه بلند رایج است.

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های این نوع آداب، وجود حس همکاری و همیاری در بین مردم یک قوم است، در واقع این آیین با روح معنوی رمضان گره‌خورده و کاملاً رنگ مذهبی به خود گرفته است.

عطرآگین کردن فضا با نام الله، رنگ خدایی بخشیدن، دستگیری از مستمندان، حفظ و تقویت روحیه روزه‌داری و زنده نگه‌داشتن سنت انفاق و صدقه از حکمت‌ها و فلسفه این مراسم است.

مراسم آیینی‌مذهبی یا رمضان قوم ترکمن به شماره ملی ۱۵۵۲ مورخ ۹ اسفند سال۹۶ در فهرست ثبت آثار میراث ناملموس استان گلستان قرار گرفت.

* گزارش از مریم منصوری، کارشناس ثبت میراث ناملموس استان گلستان

مرتبط:

آداب ‌و رسوم ماه مبارک رمضان در سمنان

برگزاری سنت‌های ماه رمضان در سایه کرونا

آداب ‌و رسوم ماه مبارک رمضان در سمنان

از دیرباز تاکنون یک یا چند روز مانده به ماه رمضان، مردم استان سمنان به پیشواز این ماه رفته و گرفتن روزه را آغاز می‌کنند. علاوه بر آن با گردگیری، غبارروبی و نظافت منازل و مساجد به استقبال ماه رمضان می‌روند. دعوت از روحانی برای برپایی نماز جماعت و بیان احکام شرعی در طول ماه مبارک رمضان در نقاط روستایی از دیگر آداب مربوط به این ماه است. در برخی شهرها و  روستاهای استان سمنان زنان به مناسبت فرا رسیدن این ماه، به سر و دست و پاهای خود حنا می‌بندند، این آیین همراه با ذکر صلوات و نیایش انجام می‌شود. تهیه مایحتاج مورد نیاز ماه رمضان در نقاط شهری و روستایی از چند روز مانده به آغاز این ماه عزیز مرسوم است. در شهر مجن شستشوی وسایل خانه و مالیدن دوغاب گل قرمز به نمای دیوارهای کاه‌گلی در استقبال از رمضان انجام شده و در دیگر نقاط، تهیه آرد برنج و گندم برای پخت حلوا مورد توجه زنان کدبانو و خانه‌دار است.

آداب سحر و افطار

در گذشته، در شب‌های ماه رمضان و به هنگام سحر افرادی خوش‌صدا بر روی پشت بام خانه خود و یا مسجد رفته و اقدام به خواندن دعا و مناجات  می‌کردند و  گاهاً این افراد در حین گذر از کوچه‌های هر محله با خواندن ادعیه سحرگاهی اقدام به بیدار کردن اهالی در وقت سحر می‌کردند. این کار در اصطلاح محلی، شب خوانی (شو خوانی) گفته می‌شود. امروزه صدای دعا و مناجات از بلندگوی مساجد نقاط شهری و روستایی به گوش می‌رسد. کوبیدن بر روی ظروف مس و طبل از دیگر روش‌های آگاه کردن اهالی در هنگام سحر بوده است. بیدار کردن اهالی یک کوچه، یا محله از سوی فردی از همسایگان نیز متداول است. زدن زنگ خانه و یا کوبیدن دیوار خانه‌هایی که در مجاورت یکدیگر هستند، از جمله روش‌های اعلام هنگام سحر در منطقه است.

در برخی روستاهای استان علاوه بر شب خوانی و پخش مناجات، اهالی از بانگ خروس و یا موقعیت ستارگان آسمان به وقت سحر پی می‌برند. نمونه‌ای از مناجات شو خوان‌ها:

الله تویی، مرد تویی، دانایی، از مورچه‌ای که دم زند در ته چاه

از دم زدن مور آگاه تویی یا الله   یا رب تو گناهان مرا دو نیمه کن در عرصات      نیمی به حسن بخش، نیمی به حسین.

اهالی روستای عشقوان در منطقه خوارتوران مراسم شب خوانی را چووشی (چاوشی)  می‌گویند. هنگام غروب آفتاب و به گوش رسیدن صدای اذان، وقت افطار و باز کردن روزه است. زنان برای تهیه افطار از هنگام ظهر مشغول پخت غذا و تهیه سفره افطاری می‌شوند. مرسوم است که پس از صرف افطار، مردان و زنان، خود را به مسجد محل رسانده و نماز مغرب و عشاء را به جماعت می‌خوانند. در برخی مساجد نیز نماز جماعت قبل از باز کردن روزه اقامه می‌شود. به‌طورکلی حضور افراد در نمازهای جماعت یومیه در ماه مبارک رمضان بیشتر مورد توجه است. مردان و زنان پس از خواندن نماز جماعت ظهر و عصر به تلاوت  قرآن می‌پردازند. قرائت یک جزء از کلام ا.. مجید در هر روز از ایام این ماه مورد توجه اهالی منطقه است. جلسات تلاوت قرآن در طی سی روز ماه مبارک از سوی زنان در خانه‌ها و یا زینبیه بر پا می‌شود.

در برخی نقاط پس از ختم کامل قرآن، هر کس به فراخور وسع مالی خود مقداری نبات، نقل، برنج و یا گلاب به  جلسه آورده و به نیت برکت بین حاضران پخش می‌کند. دعوت از دوستان، اقوام و آشنایان برای صرف افطار از دیگر رسومی است که در این ایام برگزار می‌شود. برخی اهالی شهر دامغان در اولین جمعه ماه مبارک رمضان در خانه‌های خود نماز جعفر طیار می‌خوانند.

خوراک

اهالی استان سمنان در ماه مبارک رمضان برای وعده سحری از غذاهایی چون برنج و خورش و گاهاً ته‌چین و آبگوشت استفاده می‌کنند.آن‌ها به هنگام غروب آفتاب و با شنیدن اذان، روزه خود را با قدری آب گرم، نمک و یا خرما باز کرده، سپس غذای افطاری که شامل کوکو، نان، پنیر، سبزی، سوپ و یا انواع آش است را میل می‌کنند. در برخی نقاط تهیه خوراک‌هایی چون شیر برنج، فرنی، شله‌زرد، حسّو (در شهر شاهرود)، لرزان (شاهرود، دامغان)، آروشه و حلوای آروشه (سمنان و توابع) اقدام می‌شود. در شهرستان دامغان پخت کشمش‌پلو برای اولین شب از ماه مبارک رمضان مرسوم است.

در باور اهالی، حضرت علی (ع) برای افطار نان جو و خرما میل می‌کرده، بر این اساس برخی نیز روزه خود را با نان و خرما افطار می‌کنند. پخت انواع نان به خصوص نان‌های روغنی در طول ماه رمضان مرسوم است. پرداخت هزینه نانوایی‌هاو توزیع نان صلواتی از دیگر آداب حسنه این ایام است.

مراسم شب‌های قدر

اهالی استان در شب‌های قدر (شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ رمضان) پس از صرف افطار در مسجد محل خود حضور یافته و با خواندن قرآن و دعاهای جوشن کبیر، مجیر، افتتاح و ذکر مصیبت به شب‌زنده‌داری اقدام می‌کنند. سخنرانی وعاظ در ارتباط با شهادت حضرت علی (ع) و عزاداری از دیگر مراسم شب‌های قدر است. در برخی از مساجد نقاط شهری و یا روستایی گستردن سفره سحری برای پذیرایی از عزاداران مرسوم است. زنان در شب‌های قدر خرما، انواع نان محلی، شله‌زرد و … بین عزاداران تقسیم می‌کنند. در نقاط مختلف استان سمنان زنان و مردان در لیالی قدر هم‌زمان با خواندن هر بند از دعای جوشن کبیر بر روی ظرفی از قند، نبات، نقل و یا خرما دمیده و خوردن آن را به نیت شفا و تبرک توصیه می‌کنند. همچنین گره زدن بر روی نخ به هنگام خواندن دعای جوشن کبیر پس از قرائت هر بند از دعا از سوی برخی از زنان مرسوم است. نخ صد بند (گره) را برای گشایش کار و بخت‌گشایی دختران در میان قرآن نگه می‌دارند. در شهر شاهرود، زنان هم‌زمان با تلاوت دعای جوشن کبیر ظرفی از آب حاوی زعفران را نزد خود نگه‌داشته و با خواندن هر بند از دعا بر آن می‌دمند تا به‌عنوان تبرک آن را با خود به خانه ببرند. انجام غسل شب احیاء، خواندن نماز صد رکعتی و … از دیگر آداب و اعمال مربوط به شب‌های قدر است. در روستای جزن دامغان نیز در این شب‌ها دسته‌های زنجیرزن از مساجد و حسینیه‌های محل به راه افتاده و با گذر از معابر و کوچه‌ها به زنجیرزنی و عزاداری می‌پردازند.

شهادت حضرت علی (ع)

در شب‌های قدر اهالی نقاط مختلف شهری و روستایی سمنان، اقدام به برپایی مجالس عزاداری می‌کنند. پوشیدن لباس سیاه به نشانه عزا و ماتم در ایام شهادت حضرت علی (ع) امری متداول است.

 بنا بر باوری کهن اهالی نقاط مختلف استان کار کردن در روز ۲۱ ماه رمضان را حرام دانسته و در مجالس عزاداری حضور می‌یابند. در نقاط شهری با فرا رسیدن این مناسبت حرکت دسته‌های سینه‌زنی از اماکن مذهبی و  مساجد آغاز شده و عزاداران  با گذر از معابر و خیابان‌ها چنین می‌گویند:

وای علی کشته شد                         شوهر زهرا چه شد

حرکت این قبیل دسته‌ها غالباً به اماکن مقدس همچون امامزاده، مساجد و یا گلزار شهدا ختم می‌شود.

در روستای کوه زر با فرار رسیدن ۲۱ رمضان برخی اهالی به نیت اموات خود نان فتیر پخته و بین سایرین  تقسیم می‌کنند. اهالی نقاط کویری استان سمنان در روز شهادت حضرت علی (ع) از انجام فعالیت‌های روزمره خودداری کرده و مرسوم است که دامداران شیر دام‌های خود را در این روز به فقرا و نیازمندان داده و یا برای تهیه افطار و پذیرایی از نمازگزاران به مساجد محل می‌دهند.

اقدام اهالی نقاط مختلف برای گستردن سفره افطاری در لیالی قدر بسیار چشمگیر است. تهیه و تقسیم کردن خیرات برای آمرزش اموات نیز در این شب‌ها مورد توجه اهالی منطقه است.

شب ۲۷ ماه رمضان

در باور برخی اهالی، نزول قرآن در این شب انجام شده و بر این اساس برخی تا پاسی از شب به احیاء و شب‌زنده‌داری در مساجد می‌پردازند. زنان سمنانی، گرمساری و دامغانی در این روز برای شادی ناشی از کشته شدن قاتل ملعون امام علی (ع) بر دست و پای خود حنا می‌مالند.

برخی زنان در این روز گوش دختران خود را سوراخ کرده و برای آن‌ها گوشواره می‌خرند. گفتنی است که در شهرهای شاهرود، گرمسار و روستای جزن برخی زنان در بین نماز ظهر و عصر با اندکی پارچه، نخ و سوزن کیسه‌ای کوچک دوخته و سکه‌ای را به نیت تبرک درون آن می‌گذارند، شاهرودی‌ها آن را کیسه ُمراد نامیده و برای برآورده شدن حاجت آن را تا سال دیگر نزد خود نگه می‌دارند. همچنین در شهر شاهرود خوردن کله پاچه در این شب برای افطار مرسوم است. اهالی  بر این باورند که در این شب ابن ملجم قاتل امام علی(ع) کشته شده است.

عید فطر

در آخرین روز از ماه مبارک رمضان، اهالی نقاط مختلف خود را برای فرا رسیدن عید رمضان مهیا می‌کنند. برای این منظور غسل کرده، لباس تمیز یا نو پوشیده و به استقبال عید فطر می‌روند. رؤیت هلال ماه شوال نشانی بر پایان ماه مهمانی خدا است که این امر در گذشته از سوی افراد خبره و مطلع به اطلاع مردم رسانده می‌شد و امروزه از طریق رسانه‌های جمعی اعلام می‌شود.

هنگام افطار آخرین شب از ماه رمضان اعضای هر خانواده  بنا بر قوت غالب فطریه خود را دست‌به‌دست چرخانده و آن را برای افراد مستمند کنار می‌گذارند. در منطقه کویری اگر زکات فطریه، گندم و یا اقلامی دیگر به‌غیر از پول باشد آن را داخل ظرفی ریخته و دست‌به‌دست می‌گردانند. مرسوم است که اعضای خانواده هر یک بر روی  گندم یا برنج دست‌ زده و سپس آن را به فقرا می‌دهند.

در روستای نام نیک در منطقه کالپوش به مناسبت عید فطر فردی که به‌تازگی پدر شده کفش‌های خود را وزن کرده و همان مقدار گندم یا برنج به فقرا می‌دهد.

نماز عید فطر هم‌زمان با طلوع خورشید با ذکر اللهم لبیک در  نقاط شهری و روستایی بر پا می‌شود. صله‌رحم، زیارت اهل قبور و اماکن مقدس و دید و بازدید از جمله آداب این عید فرخنده است. دیگر اینکه اهالی هر محل به دیدن خانواده‌هایی که به ‌تازگی عزیزی را از دست داده‌اند و به‌اصطلاح نوعید دارند می‌روند، عیادت از بیماران و بردن هدیه برای نوعروسان از دیگر آداب این روز است.

در بر خی نقاط نیز تمام خانواده‌های عزادار برای این منظور در مسجد محل گرد هم آمده و اهالی به دیدن آن‌ها می‌روند. مرسوم است که صاحبان  عزا از مهمانان خود با شیر، خرما، نان و میوه پذیرایی می‌کنند.

 مصالحه و آشتی دادن افرادی که کدورتی از یکدیگر به دل دارند از دیگر آداب مرسوم در روز عید فطر است.

* گزارش از حمیدرضا حسنی، کارشناس پژوهش‌های مردم‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان

منبع: اسکان

مرتبط:

آشنایی با حمام پهنه سمنان

میراث هزاره‌ها در شهر سمنان

تکیه ناسار سمنان

قره شیقالات، سوغات اردبیلی‌ها که به ثبت ملی رسید

اگر با گردشگران خارجی که به ایران آمده‌اند صحبت و هم‌نشینی کنیم، بی‌شک زیبایی‌های طبیعی ایران را ستوده‌اند، محبوبیت جاذبه‌های تاریخی و باستانی کشورمان هم که بر هیچ کس پوشیده نیست و پیشینه تاریخی و فرهنگ غنی ما نیز امکان ندارد مسافران را مبهوت خود نکند، اما در این میان کشور ایران رازی درون خود دارد که خاطره این سفر را برای گردشگران خارجی فراموش‌ناپذیر می‌کند و آن چیزی جز طعم لذیذ و دلنشین خوراکی‌ها، شیرینی‌ها و سوغاتی‌ها نیست.

چه بسیار گردشگرانی که پیش از سفر به ایران از طعم شیرین بی‌زار بودند و هنگام ترک ایران برای تمام عزیزانشان باقلوا، قطاب، گز یا حلوا و شکلات به سوغات بردند، طعم خوش تنقلات سنتی ایران که با مواد اولیه  بومی و به دستان مادران هنرمند یا آشپزان کهنه‌کار و حرفه‌ای طبخ می‌شود، هر سلیقه‌ای را راضی می‌کند تا جایی که رستوران‌ها و تنقلات‌فروشی‌های ایرانی هم اکنون در نقاط مختلف جهان یافت می‌شوند و اتفاقا مشتریانشان تنها ایرانی‌ها نیستند.

شکلات، ماده غذایی مشهوری در سراسر دنیاست که انواع و اشکال بسیار متنوعی دارد، معمولاً با تغییر در میزان مواد تشکیل دهنده شکلات‌ها، انواع متفاوتی از آن را ایجاد می‌کنند.

خوراکی لذیذی که اردبیلی‌ها به فراموشی سپرده‌اند

سوغات و خوراکی‌های همه شهرهای استان اردبیل نیز بسیار متنوع و لذیذ هستند، در یکی از مغازه‌های کوچک کوچه عارف در شهر اردبیل شکلاتی به شکل سنتی تولید می‌شود، شکلاتی که انگار خود اردبیلی‌ها آن را از یاد برده‌اند.

قره شیقالات را شاید قدیمی‌ها در اردبیل بهتر بشناسند اما پا که از شهر بیرون بگذارید خیلی‌ها نمی‌دانند و شناختی نسبت به این شکلات خوشمزه ندارند و رفته رفته اين شکلات لذيذ فراموش شده و از ياد می‌رود، خوشبختانه سال‌ها قبل یک قنادی در اردبیل عزم خود را جزم کرد تا تولید این شکلات را البته با رعایت استانداردها، بدون اینکه از مواد آن کسر شود، آغاز کند.

قره شیقالات در چند مغازه کوچک در استان تولید می‌شود که به علت سختی کار، بیشتر قنادان این شکلات لذیذ را به فراموشی سپرده و یا از خارج از استان وارد می‌کنند، هیچ نشانی مبنی بر وجود این شکلات در شهر اردبیل و با این کیفیت وجود ندارد و گردشگران داخلی و خارجی هیچ اطلاعی از این محصول با کیفیت ندارند و اگر چند قناد باقی‌مانده هم به تولید این محصول نپردازند این شکلات به طور کلی فراموش خواهد شد.

فرآیند پخت و تهیه این خوراکی بیشتر از ۸ ساعت زمان نیاز دارد و در هر مرحله به حدی ظرافت و نکته دارد که تولیدکننده آن، موسی خدایی، معتقد است که باید در هر لحظه از پخت حواست جمع باشد و از کار نزنی وگرنه چیزی که به دست می‌آید شکلات نیست.

یکی از دغدغه‌های تولیدکننده این شکلات به عنوان نماینده‌ای از صنف قنادان، ظهور مجدد و پر قدرت اردبیلی‌ها در عرصه تولید شیرینی‌ها و شکلات در سطح منطقه‌ای و محلی است.

مراحل پخت قره شیقالات

مراحل پخت این شکلات سنتی با ترکیب مواد اولیه و مهم  آغاز می‌شود، ابتدا شکر خشک را با پودر کاکائو مخلوط کرده و هم می‌زنند بدون اینکه بر روی حرارت گذاشته شود، وقتی کامل مخلوط شد، شیر خام را به این مواد اضافه می‌کنند، شعله را روشن کرده و این مخلوط را به هم می‌زنند تا مخلوط یکدست شود، هم زدن در جهات مختلف انجام می‌شود تا مخلوط یکدست و یک‌رنگ شود، گلوکز مورد نیاز برای این شکلات را به میزان لازم اندازه گرفته و در ظرف مناسب ریخته و به مخلوط شکلات اضافه می‌کنند.

مایع داخل ظرف مسی را که در حال جوش است به سه قسمت تقسیم می‌کنند، دو قسمت این مخلوط را داخل ظرف دیگر می‌ریزند و بقیه در داخل قابلمه می‌ماند و می‌جوشد هر چند دقیقه یک بار هم می‌زنند تا ته نگیرد.

وقتی ماده خیلی جوشید و غلیظ شد، خامه لبنیاتی که مهمترین و منحصر به‌فردترین بخش شکلات است به آن اضافه می‌شود، باز هم می‌زنند این هم زدن‌ها در جهات مختلف انجام می‌شود تا مخلوط ته نگیرد، وقتی مخلوط غلیظ و رنگ آن تیره شد یک قسمت از مخلوط که جدا کرده‌اند به مواد داخل قابلمه اضافه کرده و هم می‌زنند تا باز غلیظ شود، وقتی به میزان لازم غلیظ شد، دوباره قسمت سوم شکلات که در ظرف دیگر قرار دارد به مخلوط اضافه می‌کنند و باز مواد می‌‌جوشد تا غلیظ شود.

هم زدن این مخلوط دوباره ادامه دارد، در محلی دیگر پسته‌ها را اندازه گرفته و با وردنه له می‌کنند تا زیاد خورد و ریز نشود وقتی شکلات غلیظ شد، مقداری کره محلی به آن اضافه کرده و به صورت کشی هم می‌زنند (با کفگیر هم می‌زند و بالا می‌آورد تا میزان غلظت شکلات را بسنجند).

شکلات باید به طور مرتب هم زده شود، دوباره در این مرحله کره قنادی اضافه می‌شود و هم می‌زنند، این روند هشت ساعت طول می‌کشد، مخلوط در حال جوش دیگر سر ریز نمی‌شود ولی وقتی می‌جوشد و قل قل می‌کند اطراف قابلمه قطره‌های شکلات می‌چسبد و این قطره‌ها را باید با دستمال نمناک پاک کرد، زیرا این قطره‌ها اگر با مخلوط اصلی ترکیب شود، باعث بد طعم شدن شکلات می‌شود.

شکلات در حال جوشیدن روی گاز می‌ماند و می‌جوشد، حالا نوبت امتحان قوام شکلات است، یک ظرف کوچک پر از آب سرد آماده کرده و در حالی که مخلوط شکلات در حال جوش است با انگشتان دست مقداری از شکلات را برداشته و داخل آب سرد آن را گلوله می‌کنند تا قوام شکلات را بسنجد، اگر شکلات وا نرفت و یا سخت نشد اندازه مناسب است و زیر شعله را خاموش می‌کنند.

مخلوط آماده شده را در ظرف‌های آماده شکلات که قبلا روغن‌مالی شده به میزان مناسب تقسیم می‌کنند و برای تزئین شکلات از پسته‌های له شده استفاده می‌کنند، وقتی شکلات‌ها سرد شد برای برش‌دهی یکسان و مناسب، مواد داخل این ظرف‌ها را روی هم به صورت مرتب قرار می‌دهند و با دستگاه دستی به صورت منظم در یک ابعاد برش می‌زنند.

همه چیز در این شکلات سنتی، دقیق و به اندازه است. این شکلات با درصد تلخی ۵۵ طعم دوست داشتنی را در کنار مغز پسته ایجاد کرده و اولین طعمی ‌که حس می‌شود طعم ملایم شکلات تلخ است و کمی‌ بعد طعم شیرینی شکلات به آن اضافه می‌شود و همچنین تکه‌های ترد و تازه پسته که دلنشینی این شکلات را چند برابر می‌کند، تلخی شکلات نه آنقدر زیاد است که مزه تمام دهان تلخ شود و نه آنقدر کم که حس نشود، ترکیب شیرینی و تلخی در کنار هم طعم این شکلات را بسیار لذیذ و دوست داشتنی کرده است و به دلیل وجود تکه‌های ترد پسته شکلات اصلا به دندان‌ها نمی‌چسبد.

قدمت قره شیقالات

در مورد قدمت قره شیقالات اطلاعات دقیقی در دست نیست اما به گفته قناد خدایی و برخی از سالخوردگان، این شکلات بنابر احتمال از فرهنگ و شیرینی‌های ارمنی‌های ساکن در استان اردبیل وارد خوراکی‌های اردبیلی‌ها شده و بسیار مورد علاقه قرار گرفته است، چون قدیمی‌ترین شیرینی‌پزهای استان اردبیل ارمنی‌ها بوده‌اند و این شکلات لذیذ هم احتمالا از شکلات‌های آنان است و شاید هم این شکلات ابداع قنادهای قدیمی اردبیل باشد.

تاکنون هیچ اقدام دولتی مبنی بر حفاظت این شکلات قدیمی انجام نشده و قناد خدایی بیش از نیم قرن است که به تنهایی در تلاش برای زنده نگه داشتن این شکلات لذیذ بوده است، هیچ نشانی در هیچ کجای شهر مبنی بر وجود شکلاتی با این قدمت و کیفیت مرتبط با شهر اردبیل وجود ندارد، شاید اگر قناد موسی خدایی هم نباشد این شکلات به طور کلی فراموش شود.

از ویژگی‌های شاخص این شکلات وجود کارگاه پخت و پز در داخل مغازه است و قناد خدایی در جلوی چشم مشتریان شکلات را می‌پزد و این روش را یکی از مهمترین ملاک‌های اعتماد مشتری و همچنین جذب مشتری می‌داند و تاکید دارد که باید پخت این شکلات در جلو چشم انجام شود تا اعتماد مشتریان جلب شود.

قره شیقالات در اردبیل تولید می‌شود و خاص این شهر بوده و حتی در شهرستان‌های حومه شهر اردبیل نیز تولید نمی‌شود و طعمی ناشناخته است.

به گفته قناد موسی خدایی، می‌شود این صنعت را به علاقمندان آموزش داد و اشتغالزایی کرد، سالانه هزاران گردشگر داخلی و خارجی وارد شهر اردبیل می‌شوند اما هیچ یک از آنان از وجود چنین شکلاتی خبردار نبوده و حتی از نام آن نیز بی‌خبرند، می‌توان با حمایت از این خوراکی خوشمزه، گسترش تولید و تبلیغ، آن را به یک برند بین‌المللی تبدیل کرد.

ثبت اين شکلات لذيذ در فهرست آثار ملی استان اردبيل نقش بسزایی در حفظ و نگهداری آن می‌تواند ایفا کند و نيز  باعث می‌شود که اين شکلات قديمی استان از يادها نرود.

منبع: اسکان

سیر پیدایش گاه‌شمار گیلانی در گذر زمان

در گذر زمان اقوام گوناگون هر کدام بنابر شرایط بومی خود به شناخت و سنجش زمان به شیوه‌ خود دست یافتند و گاه‌شماری ویژه‌ای پدید آوردند و آن را به کار گرفتند.

از زمان کشف فاصله‌های زمان شبیه به همِ طبیعت، از این شکوفه تا شکوفه‌ دیگر، از این زایش تا زایش دیگر و سپس این نکته که این فاصله می‌تواند به مثابه‌ واحدی از گذشت عمر باشد، یعنی دانستن این نکته که گاو، پنج شکوفه عمر دارد، یا از تولد بچه پنج برف گذشته، هزاران سال گذشته است. به نظر عده‌ای از دانشمندان، این زمان، زمان ِ ساکن‌شدن انسان‌های کوچنده و پیدایش تمدن‌های نوین بوده است.

گاه‌شماری گیلانی با ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵ روز پنجک در آخر ماه هشتم (اول‌ ماه)، ادامه‌ گاه‌شماری باستانی ایران، معروف به گاه‌شماری یزدگردی قدیم است و تا میانه‌ دوره‌ ساسانیان، مانند گاه‌شماری یزدگردی، سالی با آغازی در گردش بود و بنابر دلایلی نامعلوم در هرمز روز یا روز دوشنبه سال ۵۴۵۴ باستانی ایرانی هم‌زمان با روز هفتم ماه اوت ۴۲۷ میلادی و هم‌زمان با روز هفتم ماه آب سال ۷۳۸ اسکندری، ۱۹۵ سال پیش از مبدأ سال خورشیدی و ۶۲ سال پیش از مبدأ گاه‌شماری مازندرانی، با ۱۴۰ روز فاصله از اعتدال بهاری، با اجرای یک روز کبیسه در طی هر چهار سال، در میانه‌ سال باقی ماند.

آغاز نوروز گاه‌شمار گیلانی برابر با روز ۱۷ مردادماه شمسی هجری، در میانه‌ تابستان است. و این امر ناشی از ناهماهنگی میان طول واقعی (اعتدالی) با گاه‌شماری بدون کبیسه است.

نوروز در تابستان بنا به شواهد تاریخی در مناطق دیگر ایران هم رایج بوده است. ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم آورده است: «در قدیم، که سال مردم مغان خوارزم از تابستان آغاز می‌شد و آن روز شانزدهم است از ماه‌های چهارم ایشان».

او در آثار الباقیه نیز آورده است: «در روزگار پیش از فصل پاییز می‌افتاده که محتاج گرم شدن به آتش بوده‌اند. اما در زمان ما میان تابستان می‌‍افتد.»

به همین علت  او بر این عقیده است که انقلاب تابستانی موقع اصلی این جشن است. مردادماه در گاه‌شماری ایرانی از اهمیت فراوانی برخوردار است. این ماه هنگام رسیدن خورشید به برج شیر یا اسد است که دوران‌های گذشته، رویدادی بسیار گرامی دانسته می‌شد.

امروز نیز با بسیاری از رویداد‌های تقویمی و آغاز سال نو هم‌زمانی دارد، از جمله با آغاز سال نو گاه‌شمارهای مناطق مختلف البرز، با آغاز سال نو گاه‌شمار ساحل‌نشین‌های خلیج فارس که به تقویم صیادی معروف است و در ششمین روز مردادماه شمسی برگزار می‌شود، با جشن آغاز سال نو ارمنی‌های ایرانی که در روز بیستم مردادماه شمسی برابر با یازدهم ماه اوت میلادی برگزار‌ می‌شود و نیز با آیین یالد یراق از تقویم ترکمنی، که به موجب آن روز بیست و یکم مردادماه را روز طلوع ستاره شب‌آهنگ می‌دانند.

در گاه‌شمار گیلانی ماه منطبق بر آغاز فصل بهار هشتمین ماه است که به نام اول ماه نام‌گذاری شده است. این ماه از ۱۵ اسفند آغاز و تا ۱۵ فروردین ماه ادامه دارد. اول به معنای نخست و آغاز است. در گاه‌شماری گیلانی اول ماه اولین ماه بهار است و نشانه‌گذاری برای شروع آغاز سال اعتدالی و فصل بهار است و به همین خاطر به آن عیدما هم می‌گویند. در پایان این یک پنجک گیلانی قرار دارد و ماه پس از آن که سیاما نام دارد از روز ۲۱ فروردین‌ماه آغاز و تا ۱۹ اردیبهشت ادامه‌ می‌یابد.

سیاما دومین ماه فصل بهار گیلان و به معنای ماهِ سیاه است. کوهستان و مناطق مرتفع در این ماه رنگ سیاه دارد و هنوز سبز نشده است، کشاورزان در جلگه ایام سیاه بهار یا گدابهار را می‌گذرانند. در این ایام ته‌مانده‌ آذوقه‌ سالانه در ایام نوروز مصرف شده و به اتمام رسیده و آنان در اوج کار کشت و زرع، گرفتار فقر و تنگ‌دستی می‌شدند. آسمان را هم اغلب ابرهای سیاه و باران‌زا در برمی‌گرفت.

* برگرفته از کتاب گاه‌شماری گیلانی نوشته مسعود پورهادی؛ پژوهشگر فرهنگ و ادبیات گیلان

منبع: اسکان