آداب و مراسم ماه رمضان در بندرلنگه و بستک

در گذشته که رسانه‌های جمعی وجود نداشت، اهالی در اولین شب ماه رمضان تلاش می‌کردند تا با رفتن به نقاط مرتفع و یا پشت‌بام خانه‌ها، هلال ماه را در آسمان رؤیت کنند که در این صورت آن را به یکدیگر نشان داده و بقیه اهالی را از این موضوع مطلع می‌کردند.

اهل تشیع در نقاطی نظیر بندرلنگه، بندر مقام، کندران و شهر بستک، با آغاز این ماه هر شب مراسم خواندن دعاهای ماه رمضان، سخنرانی و قرآن‌خوانی را در حسینیه‌ها و مساجد با حضور روحانی برگزار می‌کنند. در هر روز نیز کلاس‌های تلاوت قرآن و احکام از سوی روحانیون زن و مرد به‌طور جداگانه برای زنان و مردان مسلمان دایر می‌شود.

نماز تراویج

در بین اهل تسنن مرسوم است که در طول ماه مبارک رمضان هر شب بعد از خواندن نماز عشاء نماز تراویج در مساجد برگزار می‌شود. همچنین در شهرهای بندرلنگه و بستک با آغاز ماه مبارک رمضان اهالی عمدتاً به مسافرت نرفته و هر نوع مراسم غیرمذهبی به ماه شوال موکول می‌شود.

سحر و افطار

امروزه اوقات شرعی (سحر و افطار) در بین اهالی شیعه و سنی از طریق ساعت و رسانه‌های جمعی مشخص می‌شود. اوقات شرعی اهل تسنن با تشیع کمی اختلاف دارد زیرا که اذان را زودتر از اهل تشیع می‌گویند.

در ماه مبارک رمضان، از طریق دفاتر امامان جمعه اهل سنت شهرهای بندرلنگه و بستک اوقات شرعی به‌صورت مکتوب تهیه و به روستاها ارسال می‌شود. اما درگذشته زمان سحر و افطار به هنگام بیدار کردن اهالی برای خوردن سحری، آداب خاصی رواج داشته که با اجرای آن مردم این مواقع را تشخیص می‌دادند.

دمپ دمپی  یا قم سحری

درگذشته برای بیدار کردن مردم برای سحری، چند نفر با چوب به حلب خالی کوبیده و در محله‌ها می‌چرخیدند تا مردم بدین گونه از خواب بیدار شوند. در برخی از نقاط مانند بندر مقام و گرزه، دمپی‌ها به حلب زده و می‌خواندند: قم سحری یا تایم اذکر ربک الدایم. یعنی برای سحری برخیز و همیشه پروردگارت را ذکر کن.

اجرت دمپی‌ها را اهالی، روز عید فطر می‌دادند که بیشتر شامل گندم بود. در شهر بندرلنگه در اواخر ماه رمضان به هنگام غروب دمپی‌ها به در خانه‌های اهالی رفته و با زدن دهل، پاداش حضور خود را در شب‌های این ماه دریافت می‌کردند که بیشتر شامل لباس و یا وجه نقد بود.

ستارگان آسمان

اهالی روستای گاومیری معتقدند هنگامی که ستاره صبح طلوع کرد زمان خوردن سحری پایان یافته است. اهالی شهر بستک برای این منظور در گذشته از ستاره هفت پا (هفت ستاره) کمک می‌گرفتند. این ستارگان هفت عدد  هستند که به ترتیب از سمت جنوب طلوع کرده و در سمت شمال غروب می‌کنند. اهالی بر این باورند که زمان سحری تا قبل از غروب آخرین ستاره است.

بانگ خروس

در روستاهای گاومیری، هنگویه و لمزان در گذشته از طریق بانگ خروس زمان سحر را متوجه می‌شدند. هنگامی که خروس در سحرگاه شروع به آواز خواندن می‌کرد، در دومین نوبت بانگ خروس اهالی برخاسته و شروع به خوردن غذا می‌کردند و تا قبل از آواز سوم خروس زمان سحری پایان می‌یافت. بعضی‌ها عقیده دارند که خروسی در عرش بانگ سر می‌دهد و این خروس‌ها با شنیدن صدای آن شروع به خواندن می‌کنند.

سپیده صبح

اهالی روستای هنگویه بر این باورند که هنگام سحر از طرف شرق خط سفیدی در آسمان ظاهر می‌شود و پایان وقت سحر را مشخص می‌کند. در روستای رودبار کنچی بعضی از اهالی می‌گویند که در هنگام سحر، هنگامی که هوا به قدری روشن شود که دیوار گلی خانه‌ها به سفیدی بگراید آن هنگام زمان سحری پایان یافته و اذان صبح سر داده می‌شود.

غذای سحر

بیشتر اهالی بستک و بندر لنگه در اولین سحر ماه رمضان غذایی نظیر عدس‌پلو می‌خورند. به این اعتقاد که احساس تشنگی کمتری خواهند داشت. در بیشتر نقاط، غذاهایی که برای ناهار در بقیه ماه‌های سال مصرف می‌شود، در ماه رمضان به‌عنوان سحری مورد استفاده قرار می‌گیرد که بسته به وضع مالی خانواده‌ها متفاوت است. از جمله این غذاها می‌توان به ماهی پلو، آبگوشت، ماست و فراورده‌های لبنی، نان، دوشاب و … اشاره کرد.

افطار

اهل تسنن زمان افطار را از زمان شروع اذان مغرب تا قبل از نماز مغرب می‌دانند و معتقدند زمانی که خورشید غروب می‌کند، خط سیاهی از طرف شرق در آسمان ظاهر می‌شود. وقتی‌که به اندازه گردن یک شتر بالا آمد، آن هنگام باید افطار کرد. برای افطار قبل از خواندن نماز مغرب چند دانه خرما و قدری آب‌ خورده و بلافاصله برای اقامه نماز به مساجد می‌روند.

مرسوم است که برای افطار، اکثر خانواده‌ها، مقداری خرما، ماست، حلیم، نان و … به مساجد برده و به‌عنوان خیرات به روزه‌داران عرضه کنند.

غذاهای نام‌برده شده در بین اهل تشیع بندرلنگه و بستک نیز رایج است. شیعیان در این نقاط هنگام اذان مغرب را طبق آنچه از رسانه‌های جمعی اعلام می‌شود، دانسته و معمولاً بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء روزه خود را افطار می‌کنند.

شهادت حضرت علی (ع) و شب‌های قدر

در شهر بندرلنگه، شیعیان از شب هجدهم تا بیست و سوم ماه رمضان مراسم عزاداری و نوحه‌خوانی مولای متقیان را همراه با علم بندی در تمام حسینیه‌ها برگزار می‌کنند. دسته‌گردانی در این شب‌ها نیز انجام می‌شود. در شب‌های ۱۸، ۲۰ و ۲۲ ماه رمضان دسته‌ها به حسینیه‌های حیدری، بحرینی و درویش می‌روند که کیفیت برگزاری مراسم نظیر شب‌های تاسوعاست. در شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ دسته‌های عزاداری به‌طور جداگانه به حسینیه راشد آمده و با حضور جمع کثیری از زنان و مردان شیعه، مراسم شب احیاء تا نزدیکی سحر همراه با گذاشتن قرآن بر سر و خواندن دعاهای جوشن کبیر، جوشن صغیر، نوحه‌خوانی و روضه‌خوانی ادامه می‌یابد..

در شب ۲۱ رمضان بعد از پایان مراسم احیاء شب قدر از شرکت‌کنندگان با غذای سحری پذیرایی می‌شود که مواد اولیه آن از محل نذورات مردمی جمع‌آوری شده است.

در نقاطی مانند بندر مقام، کندران، مغویه و شهر بستک، شیعیان در شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ رمضان مراسم شب احیاء را همراه با نوحه‌خوانی، سینه‌زنی و روضه‌خوانی در مساجد و حسینیه‌ها برگزار می‌کنند. بعضی‌ها به‌عنوان خیر اموات خود مقداری شیرینی، میوه و یا حلیم به حسینیه‌ها می‌آورند.

اهل سنت شب‌های قدر (لیله‌القدر) را شب‌های ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۷ و ۲۹ رمضان می‌دانند. در این شب‌ها اکثر اهالی علاوه بر اقامه نماز تراویج از نیمه‌های شب به بعد نماز قیام الیل نیز می‌خوانند و در مراسم اهل تشیع شرکت نمی‌کنند.

در بین اهل سنت شهر بندر لنگه مرسوم است که در این شب تعدادی از مردان هر محله به خانه یکی از همسایه‌ها دعوت شده و بعد از نماز عشاء در آن خانه به قرآن‌خوانی مشغول می‌شوند. از مدعوین با غذا و شیرینی‌های محلی پذیرایی می‌شود.

مراسم الوداع

اهل سنت از شب هفدهم رمضان تا آخرین شب، در شب‌های فرد مراسم الوداع یا رمضان را در مساجد یا منازل برگزار می‌کنند.

برای این منظور گروهی به منازل یا مساجد دعوت شده و شعری از مرحوم محمد اعظم بنی‌عباسیان بستکی را می‌خوانند. معمولاً در این گروه یک نفر به عنوان سردسته انتخاب می‌شود که از صدای خوبی برخوردار است. اشعار را می‌خواند و در هر بند بقیه جواب می‌دهند.

مراسم تن تینو

در روستای هنگویه در روز ۲۷ ماه رمضان، خانواده‌ها تنقلات زیادی نظیر شکلات و انواع شیرینی تهیه کرده و در خانه نگه می‌دارند. در عصر این روز بچه‌های روستا به در خانه‌ها رفته و کیسه‌ای را با خود می‌برند. صاحب‌خانه با شنیدن صدای در با روی باز از آنان استقبال کرده و مقداری از تنقلات را به هر یک از آنان می‌دهد.

به‌طور کلی روز ۲۷ رمضان در میان اهل سنت به‌روز خیر معروف است.

آداب عید فطر

در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان، خانواده‌ها زکات فطریه خود را طبق آنچه در شرع مشخص شده و اعلام می‌شود، جمع‌آوری کرده و حداکثر تا یک ساعت قبل از نماز عید فطر آن را به افراد کم‌بضاعت می‌رسانند. در گذشته زکات فطریه شامل گندم، جو، خرما و برنج بوده ولی امروزه علاوه بر آن وجه نقد نیز پرداخت می‌شود.

در بیشتر مناطق اعم از اهل تشیع و تسنن دو روز قبل از عید، خانه‌تکانی و رسیدن به سر و وضع خانه‌ها و مساجد و تنظیف آن‌ها انجام می‌شود. در انجام این کار بیشتر زنان مشارکت دارند.

در صبح عید فطر ابتدا غسل کرده و گروه گروه برای خواندن نماز عید به سمت مساجد رهسپار می‌شوند. بعد از ادای نماز و گوش دادن به خطبه آن، اهالی با یکدیگر روبوسی کرده و ضمن تبریک عید فطر به یکدیگر از هم حلالیت می‌طلبند. بعد از نماز عید فطر به‌سوی قبرستان رفته و بر سر قبر اموات فاتحه می‌خوانند.

در روز عید فطر در هر خانه از سوی زنان و دختران، سفره عید انداخته می‌شود که در آن انواع غذاها و شیرینی محلی موجود است. کسانی که برای تبریک عید و دیدو بازدید به خانه‌ای می‌روند بر سر سفره پذیرایی می‌شوند.

دید و بازدیدها بعد از برگشتن از قبرستان شروع می‌شود. اهالی معمولاً به خانه کسی که به‌تازگی یکی از بستگانش فوت شده و اولین عید بعد از مرگ اوست رفته و ضمن تسلیت به آن‌ها قدری از غذا و شیرینی موجود در سفره را خورده و برای فرد از دست‌رفته فاتحه می‌خوانند.

عیدی دادن به کوچک‌ترها از سوی بزرگان فامیل مرسوم است و معمولاً شامل وجه نقد می‌شود. رفتن به خانه سادات و همچنین اماکن زیارتی در این روز نیز مرسوم است.

* گزارش از فاطمه قلی پور، سهراب بناوند و مجتبی جوان اجدادی۷

مرتبط:

بندرلنگه، عروس بندرهای خلیج فارس/جاذبه‌های گردشگری بندرلنگه را بهتر بشناسید

دستکند زیرزمینی روستای موغان فریدن

دستکند زیرزمینی ۴ طبقه روستای موغان در تاریخ ۱۹ دی ماه سال ۹۵ در زیر تپه مشرف به این روستا کشف شد. دستکنده به گونه‌ای از معماری اطلاق می‌شود که در آن به‌منظور خلق فضای معماری، از فرآیند کاهش فضا استفاده می‌شود. به عبارت دیگر برخلاف آنچه در معماری معمول از روی هم قرار دادن مصالح می‌توان به فضای مورد نیاز دست پیدا کرد، در معماری دستکند این فضاها نتیجه کندن بخش‌های از یک توده و حجم‌پر است به‌همین دلیل خلق این اثر، معماری کاست نام گرفته و در متون علم معماری به زبان لاتین Troglodytic Architecture خوانده می‌شود.

در شهر فریدن و به خصوص روستاهای آن به خاطر شرایط فراهم شده به وسیله بستر خاک و زمین موجود، دستکنده‌ها به وفور یافت می‌شوند و معمولا هر طایفه دارای یک دستکَند بوده است. اسناد معتبر مبنی بر قدمت این آثار وجود ندارد اما براساس کاوش‌ها و نظر باستان شناسان قدمت این آثار تا دوره صفویه هم می‌رسد.

تاکنون در سطح شهرستان فریدن حدود ۵۰۰ دستکند شناسایی شده است. از این تعداد چهار دستکند منحصربه‌فرد هستند که عبارت‌اند از دستکند شهر دامنه، دستکند روستای موغان، دستکند روستای قوهک و دستکند روستای سواران.

دستکند روستای موغان در نزدیکی رودخانه پلاسجان و در داخل روستای موغان واقع شده است. روستای موغان در بیست کیلومتری مرکز فریدن و  ۱۴۰ کیلومتری غرب اصفهان واقع شده است.

 معماری طبقاتی دستکند

از جمله مهم‌ترین دلایل شاخص بودن این مکان، معماری طبقاتی آن است. به نحوی که این دستکند در ۴ طبقه بنا شده و ۹ ورودی دارد که تاکنون ۴ ورودی آن مورد شناسایی دقیق قرار گرفته است. تهویه هوای این چهار طبقه، به وسیله یک چاه تهویه انجام می‌شود که از هر چهار طبقه عبور می‌کند.

این شهر زیرزمینی دارای ۹ ورودی است، ورودی که برای مسافران و بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده است از طبقه دوم شروع می‌شود، از پله‌های ورودی که پایین برویم، راهرویی با دهانه باریک سمت چپ نیز دیده می‌شود و راه کمی مار پیچ می‌شود تا به راهرو طبقه دوم که فضا روشن‌تر است می‌رسد.

داخل راهرو طبقه دوم آخوره‌ها  نمایان می‌شود، در مرکز این راهرو چاهی عمیق وجود دارد که برای تامین آب شرب ساکنان و احشامشان بکار می‌رفته است.

همچنین در همین بخش از راهرو طبقه دوم، پلکانی وجود دارد که بینندگان را به طبقه سوم هدایت می‌کند، در میان این راهرو، چاه تهویه هوا قرار گرفته که نشان از توانمندی معماران سنتی و چیره دست آن زمان دارد.

در سمت راست انتهای سالن طبقه دوم اتاقکی قرار دارد که وقتی وارد آن می‌شویم، در انتهای اتاق حفره‌ای را مشاهده می‌کنیم که بر اساس گفته‌ها، با دست کنده‌های مجاور در ارتباط است.

با گذر از این یک راهروی باریک، طبقه سوم را مشاهده می‌کنیم که سقفش نسبت به دیگر طبقات تفاوت دارد، به گونه‌ای که سقف این طبقه، محکم‌تر از سقف دیگر طبقات است، انتهای این طبقه نیز یک چاه آب وجود دارد، همچنین  در دیوارهای این طبقه غرفه کوچکی برای نگهداری سلاح و عدوات تعبیه شده است.

انتهای راهروی طبقه دوم که نسبت به دیگر طبقات بزرگ‌تر است، پله‌های کوچکی وجود دارد که بیننده را به طبقه اول راهنمایی می‌کند، در این طبقه شاهد یکی دیگر از ورودی‌های ۹ گانه این دستکند زیر زمینی هستیم و سپس با گذر از ورودی، جایگاهی برای استراحت ساکنان مشاهده می‌شود.

معماری این طبقه نیز شبیه دیگر طبقات است، اما نسبت به دیگر طبقه‌ها اتاقک‌های محورهای چپ و راست آن کمی بیشتر است. میان این طبقه راهرویی وجود دارد که  به طبقه چهارم راه دارد.

این دستکند زیر زمینی که مساحت بیش از ۳۰۰۰ متر را به خود اختصاص داده است، در گذشته برای مقابله با بلایای طبیعی و همچنین هجوم دشمنان و حمله حیوانات درنده ساخته شده است. با توجه به شرایط اقلیمی شهرستان فریدن که زمستان‌های بسیار سرد دارد، وجود این دستکندها برای حفظ جان سازنده‌های دستکندها و احشام آ‌نها ضروری بوده است.

از دیگر ویژگی‌های این دستکند زیرزمینی، وجود تابستان خنک و زمستان گرم در محیط آن است. با توجه به احداث این دستکند در عمق زمین، دمای هوای آن همواره در حدود ۱۸درجه است، لذا در ادوار مختلف به ویژه در زمستان نیاز به سوخت برای گرما نداشته است.

* گزارش از زهرا گرامی، مدیر  روابط‌عمومی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان فریدن

مرتبط:

دستکند زیرزمینی سامن؛ گمشده در پیچ و خم اعتبار

روستای صخره‌ای «میمند»

گوور قلعه ، گوردخمه صخره‌ای در ماه‌نشان زنجان

صنایع‌دستی و هنرهای بومی، جلوه‌ای از فرهنگ دیرینه سرزمین هزاره‌ها

در حدود ۸ هزار سال قبل که به عصر نوسنگی معروف است، مردمی در منطقه وسیعی در آسیای جنوب غربی زندگی می‌کردند که برای نخستین بار در گروه‌های کوچک جمع آمده، در یک مکان ساکن شدند و اولین دهکده‌ها را به وجود آوردند.

آثار به‌دست‌آمده از دوران پارینه‌سنگی، میان‌سنگی و پار نوسنگی، گواه بر فعالیت انسان در ساخت ابزار و وسایل سنگی چون تیغه است. ابزارهای دندانه‌دار و به شکل‌های مختلف هندسی در مکان‌هایی مانند بیستون و غارهای هوتو و کمربند به‌دست‌آمده گواه این ادعاست.

انسان دوران نوسنگی با الهام از همان شکل‌های طبیعی و با آمیختن آب‌وخاک، اولین ظرف‌های سفالی را ساخت و ناخواسته پا به عرصه‌ای گذاشت که بعدها ابتکار و اقدام او در ساخت وسایل زندگی، صنایع‌دستی نام گرفت.

 صنایع‌دستی در واقع محصولات و هنرهایی هستند که از مواد اولیه بومی هر منطقه و به کمک دست یـا ابزارهای دستی ساخته می‌شوند. ایران با تمدن چند هزارساله‌ خود با این صنعت بیگانه نیست. صنایع‌دستی همچون میراثی ارزشمند از نسل‌های پیشین به بشر امروزی رسیده است. شاید زمانی تصور این هم نمی‌رفت که آثار مردان و زنان سخت‌کوش در جای‌جای جهان که یا به‌ضرورت نیاز زندگی و یا برحسب ذوق هنری ساخته و تولید می‌شد، مورد توجه قرار گیرد و به یک صنعت تبدیل شود.

سرزمین هزاره مرودشت با دارا بودن بافت محلی و بومی غنی خود چه از نظر جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و فرهنگی و چه از نظر برخورداری از هنر هنرمندانی که خلق آثار آنان از چند هزار سال پیش تاکنون مورد توجه بوده و مصداق بارز آن را می‌توان در سفال‌های منقوش و منحصربه‌فرد منطقه بانام سـفال تل باکون و هنر معماری سنگی تخت جمشید که تنها آلبوم سنگی جهان است، به چشم دید، همواره زبانزد جهانیان بوده است. سرزمین پرافتخار مرودشت با دارا بودن پنج بخش، دومین شهر پرجمعیت استان فارس و با قدمتی چند هزارساله، در حوزه صنایع‌دستی همیشه حرفی برای گفتن داشته است.

صنایع دستی مرودشت

هر چند ساخت صنایع‌دستی از گذشته‌های دور در این سرزمین وجود داشته و مردم منطقه‌ برحسب مقتضیات مکان و زمان و نیازهای جامعه آن روز مبادرت بــه خلق آثاری می‌کردند که برای بشر امروزی شگفت‌آور است، اما در سال‌های اخیر این تلفیق هنر و صنعت که روزگاری برحسب ضرورت اجتناب‌ناپذیر دوران خود شکل می‌گرفت، توانسته است با رویکردی چندوجهی نظر علاقه‌مندان به هنرهای سنتی را جلب کند. اگر از زمان شکل‌گیری و دوران اولین پیدایش نشانه‌های زندگی بشری در این منطقه بگذریم (که البته آن نیز در جای خود و در حوزه هنرهای بومی منطقه بسی سخن‌ها و رازها برای گفتن و نوشتن دارد) و پا فراتر نهاده و توقفی در زمان هخامنشیان که به اذعان بسیاری اوج درآمیختگی هنر و صنعت ایران بوده است، داشته باشیم، هنر دیرین منطقه مرودشت و پویایی و تلفیق هنر سنتی و صنعتی منطقه ملموس‌تر به نظر می‌رسد.

اشیای زینتی و صنایع‌دستی به دست آمده از اکتشاف‌های باستان‌شناسان که در موزه باستان تخت جمشید وجود دارد، گواه این ادعاست که سرزمین هزاره‌ها مرودشت مهد عرضه و ارائه تلفیق هنر و صنعت است.

گل‌میخ مفرغی و میخ سر طلا وابسته به تزیینات معماری، اشـیای تزیینی سنگی به نام چشم‌های مصنوعی به‌کار رفته در تزیین مجسمه‌های سنگی، جوغن و یا همان هاون سنگی که از سنگ کوه تراشیده شده و برای آسیاب کردن و کوبیدن مورد استفاده قرار می‌گرفته، عطر دان از جنس سنگ مرمر سفید با تراش خاص و دورانی، دستبند و گردن بندهای سنگی و موارد بی‌شماری ازاین‌دست که در موزه تخت جمشید به نمایش گذاشته‌ شده، خاطر هر بیننده‌ای را مفتخر به داشتن پیشینه‌ای ارزشمند با صنعت هنری پیشرفته در آن زمان می‌کند.

پرواضح است اگر به‌یقین تمام این اکتشافات را محصول دست مردم این منطقه قلمداد نکنیم و با اذعان به این امر بدیهی که در زمان هخامنشیان هنر و صنعت به‌جای مانده در منطقه مرودشت و به‌ویژه تخت جمشید وامدار مهارت و هنر هنرمندان از اقصی نقاط قلمرو حکومتی هخامنشیان بوده است، این امر باز هم، سرزمین تاریخی مرودشت و بومیان هنرمند این خطه را از تلقی مهد تمدن و بستری غنی برای عرضه و ارائه تلفیق و هنر، جدا نخواهد کرد.

نگاهی به صنایع‌دستی مرودشت از گذشته تاکنون

صنایع‌دستی که در ابتدا و نه با این نام، که برای رفع احتیاجات روزمره بومیان سرزمین مرودشت، مانند سایر جوامع بشری در گذشته‌های وجود آمده بود، به‌ تدریج رشد و تکامل پیدا کرد و امروزه همان صنایع‌دستی در جای‌جای مناطق آبادی‌نشین سرزمین مرودشت، نشان‌دهنده پیشینه فرهنگ نشان و هنر آن منطقه است.

دست بافته‌های سنتی داری و غیر داری

 بافته‌های داری و غیر داری یــا زیراندازها که بــه دلیل کاربردی بودن این محصولات در کنار هنری بودن آن، توجه غالب مردم دنیا را به خود جلب کرده است، تنوع و قدمتی قرین قدمت سرزمین هزاره‌ها مرودشت را دارد. تولید دست بافته‌ها، به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین صنایع‌دستی خطه مرودشت، در اکثر نقاط جغرافیای عشایری، روستایی و حتی شهری مرودشت از قدیم تاکنون رواج داشته است. تنوع این محصولات که عموماً به‌عنوان کف‌پوش استفاده می‌شده‌اند، تقریباً با تنوع فرهنگ این منطقه برابر است. قالی‌بافی، گلیم‌بافی، اُیی بافی، دولایه بافی، شیششه‌ درمه بافی، سیاه‌چادر بافی، زیلوبافی و نمدمالی سنتی در این بخش از صنایع‌دستی مرودشت قرار می‌گیرند.

صنایع دستی مرودشت

گیوه‌بافی

پای‌افزار گیوه که خنک، سبک و قابل شستشو است و به دلیل ویژگی‌هایی که مطرح شد در میان روستاییان و کشاورزان، از گذشته تا امروز مورد استفاده قرار می‌گیرد هم چنان در برخی از مناطق مرودشت از جمله روستای کندازی و دشتک رواج دارد.

بافتنی‌های چوبی

سبد نوع دیگری از بافتنی‌های چوبی منطقه مرودشت به‌ویژه درگذشته بوده که با استفاده از شاخه‌های ریز درختان محلی از جمله انار و یا بادام‌کوهی ساخته و معمولاً استفاده‌ می‌شود، از جمله جای نان، جای لباس شسته، جای غلات و میوه، ساخت این سبدها با مصالح و مواد ارزان در منطقه بدون استفاده از دستگاه‌ها انجام می‌شده و بسیار اهمیت داشته است.

 متأسفانه امروزه به دلیل تغییرات اقلیمی و پوشش گیاهی مورد نیاز این هنر، از تولید سبدها کاسته شده است و تنها در بخشی از مرودشت بومیان منطقه، هرچند به‌طور محدود، به این کار مشغول هستند. تراش سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی، سفالگری، سنگ‌تراشی و حجاری سنگ و صنایع‌دستی چوبی از دیگر رشته‌های غالب و مورد اقبال هنرمندان امروزی خطه مرودشت به شمار می‌رود.

* گزارش از اُلدوز روستایی، کارشناس صنایع‌دستی استان فارس

مردم ترکیه چگونه به استقبال ماه رمضان می‌روند؟

ماه مبارک رمضان، یکی از ماه‌های پربرکت سال است که احکام و آداب این ماه، نتایج و اثرات مثبت مؤثری در زندگی و ارتباط انسان‌ها با خداوند ایجاد می‌کند. روزه‌داری در این ماه سراسر برکت سبب تقویت اراده و عزت نفس روزه‌داران می‌شود و معنویت را در جامعه گسترش می‌دهد.

ماه مبارک رمضان در میان مسلمانان ترکیه در جایگاه والایی قرار دارد و از جمله عیدهای بزرگ این کشور به حساب می‌آید. مردم این کشور نیز در کنار مسلمانان سایر کشورها با شور و اشتیاق زیادی به استقبال این ماه می‌روند و معتقدند این ماه مبارک، برکت و خیر را در سفره‌ها و روزی مردم افزایش می‌دهد، به گونه‌ای که در شرایط سخت و نامناسب اقتصادی نیز خداوند به برکت این ماه درهای خیر و رحمت را به روی بندگانش می‌گشاید. این کشور در ایام ماه مبارک رمضان سنت‌ها و رسوم مخصوص خود را برگزار کرده و خوراکی‌های ویژه این کشور را مصرف می‌کنند، که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

آغاز ماه مبارک رمضان شور و اشتیاق زیادی در جامعه و مردم کشور ترکیه ایجاد می‌کند، به طوری که در این ماه مبارک، مساجد و خیابان‌ها را تزئین می‌کنند و آغاز این ماه پربرکت را به یکدیگر تبریک می‌گویند. مردم سعی می‌کنند در این ماه برای ادای نماز جماعت به مساجد رفته و نماز خود را در مساجد به جای می‌آورند. صدای شلیک توپ نشانه‌ای است برای اعلام زمان غروب و اذان مغرب که مردم این کشور با شنیدن این صدا روزه خود را باز خواهند کرد.

ماه رمضان در ترکیه

خواندن قرآن در ماه مبارک رمضان

قرائت و تفسیر قرآن کریم در این ماه بسیار رواج پیدا می‌کند؛ یکی از عادات بسیار زیبا در این کشور استفاده از عطری به نام «کولونیا» است که که معمولا زمانی که افراد در مساجد حضور می‌یابند و یا سر سفره افطاری می‌نشینند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این عمل پسندیده در سایر مراسم و اعیاد به ویژه اعیاد اسلامی مانند عید قربان و عید فطر انجام می‌شود.

 

سنت چاوش‌خوانی در ترکیه

بر اساس سنتی دیرینه، سحرخوان‌ها (چاوش‌خوان) در هنگام سحر علاوه بر صدای مناجات مساجد، به خیابان‌ها و کوچه‌ها آمده و برای بیدار کردن مسلمانان و اقامه نماز صبح، آواز می‌خوانند. روزه‌داران پس از نماز صبح به قرائت قرآن می‌پردازند. علاوه بر این‌ها طبل‌زن‌هایی نیز در زمان صرف وعده سحری و عبادت با نواختن طبل مردم را بیدار می‌کنند؛ به طوری که در هر منطقه از شهر، یک طبال (طبل‌زن) حضور دارد. این افراد همچنین در روز عید فطر نیز با نواختن طبل این روز را جشن می‌گیرند و با زدن زنگ خانه‌ها، عیدی و انعام دریافت می‌کنند.

ماه رمضان در ترکیه

خوراکی‌های خاص ماه رمضان

از جمله خوراکی‌هایی که معمولا در سفره افطار مردم ترکیه وجود دارد و جزء مواد پرمصرف در این ماه محسوب می‌شود می‌توان به زیتون، خرما، پنیر ساده و پنیری معروف به کاشار اشاره کرد. کنافه و باقلوا نیز دو شیرینی هستند که معمولا در منازل تهیه می‌شود و در ماه مبارک رمضان نیز بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ معروف‌ترین شیرینی ماه رمضان در این کشور «گلاچ» نام دارد که از آرد، نشاسته و شیر تهیه می‌شود. همچنین نانی خاص به نام «پیده رمضان» برای وعده افطار تهیه می‌شود. انواع سوپ و آش نیز از جمله غذاهایی است که غالبا در سفره افطاری دیده می‌شود.

 

یکی از باورهای مردم ترکیه این است که هنگام افطار همه باید سر سفره افطاری حاضر باشند؛ از این رو سنت «اطعام روزه‌داران» در بیشتر شهرها و مناطق این کشور به طور گستره صورت می‌گیرد، به طوری که چادرهایی در اماکن عمومی برپا می‌شود که در این چادرها به شهروندان افطاری داده می‌شود؛ مسافران، رانندگان و سایر کسانی که به هر دلیلی نتوانسته‌اند به منازل خود بروند نیز می‌توانند در این آیین شرکت کرده و در کنار سایرین بر سر این سفره‌ها روزه خود را باز کنند.

البته در حال حاضر که تمام کشورهای دنیا با شیوع موج جدیدی از کرونا دست و پنجه نرم می‌کنند، انجام برخی از این آداب و رسوم که به شکل دورهمی برگزار می‌شود در برخی از موارد بامحدودیت و در برخی دیگر با ممنوعیت همراه است.

ماه رمضان در ترکیه

انتظار برای عید فطر، دومین عید بزرگ اسلامی در ترکیه

عید سعید فطر پس از عید قربان به عنوان دومین عید برگ ملی و دینی کشور ترکیه شناخته می‌شود که به مناسبت این عید معمولا سه روز تعطیلی رسما اعلام می‌شود. عیر فطر در ترکیه با نام «عید رمضان» نیز نامیده و به سبب مصرف زیاد شیرینی و شکلات در این عید با عنوان «شکر بایرامی» (عید شکر) نیز شناخته می‌شود. از جمله آداب و رسوم مردم ترکیه در این روز می‌توان زیارت اهل قبور، پوشیدن لباس نو، دید و بازدید و اقامه نماز عید فطر در مساجد سراسر این کشور را نام برد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

آداب استقبال از رمضان در سوئیس خاورمیانه

استقبال از رمضان در مصر سرزمین فراعنه

روز میراث جهانی، رویدادی که آثار تاریخی را برای نسل‌های آینده حفظ می‌کند

روز میراث جهانی که به عنوان روز بین‌المللی بناهای تاریخی و آثار تاریخی نیز شناخته می‌شود، ما را تشویق می‌کند تا همه فرهنگ‌های جهان را جشن بگیریم و از بناهای مهم تاریخی آگاهی کسب کرده و از اهمیت حفظ فرهنگ‌های دنیا حمایت کنیم.

شورای بین‌المللی آثار و بناهای تاریخی جهان با نامگذاری این روز جهانی که تاریخ آن ۱۸ آوریل مصادف با ۲۹ فروردین ماه است، تصمیم دارد تا همه چیز در مورد افزایش آگاهی از اهمیت تنوع میراث فرهنگی و حفظ آن برای نسل‌های آینده را پررنگ‌تر کرده و در هر سال به آن اعتبار بیشتری دهد.

در واقع می‌توان گفت که بناها و آثار باستانی برای همه ما در سراسر جهان سرمایه است؛ با این حال، همه آن‌ها باید محافظت شوند تا اطمینان حاصل شود که این میراث غنی برای سال‌های آینده به‌عنوان دارایی‌های ارزشمند باقی می‌مانند. بنابراین، روز جهانی میراث علاوه بر آنکه این موضوع مهم را یادآور می‌شود، بلکه تلاش جمعی از جوامع سراسر جهان را نیز برای دستیابی به این مهم می‌طلبد.

در این روز جهانی، چندین رویداد مختلف در سراسر جهان اتفاق می‌افتد. این شامل طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها، کنفرانس‌ها و بازدید از مکان‌های فرهنگی و آثار تاریخی است. این در حالی است که چندین مکان و بنای تاریخی باورنکردنی در سراسر جهان وجود دارد. این شامل Machu Picchu است که در زمینی سرسبز و کوهستانی در بالای رودخانه Urubamba در پرو واقع شده است. مناظر شگفت انگیز زیادی در مصر وجود دارد که اهرام جیزه یکی از آن‌ها است. از دیگر مکان‌های قابل‌توجه می‌توان به Bagan در میانمار، Angkor Wat در کامبوج و دیوار چین اشاره کرد.

خرانق

تاریخچه روز میراث جهانی
آن‌چه در بین مردم به‌عنوان روز میراث جهانی شناخته می‌شود، در واقع روز جهانی بناهای تاریخی و آثار فرهنگی نامیده شده که در سال ۱۹۸۲ میلادی توسط شورای بین‌المللی آثار و بناهای تاریخی یا ICOMOS تاسیس شده است. این سازمان بر اساس اصول مندرج در منشور ونیز تاسیس شد که آن را منشور بین‌المللی حفاظت و مرمت آثار تاریخی ۱۹۶۴ میلادی نیز می‌نامند.

همچنین این سازمان پس از شناسایی نیاز به حفاظت از این مکان‌های با ارزش، تاسیس شد و شاهد گردهمایی متخصصان صدها رشته مرتبط بود. این‌ها شامل معماران، مهندسان، جغرافیدانان، مهندسان عمران، هنرمندان و باستان شناسان می‌شوند. آن‌ها هر ساله تلاش می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که برخی از زیباترین مکان‌های جهان و آثار مهم فرهنگی برای نسل‌های آینده حفظ می‌شوند.

از زمان آغاز به کار این سازمان، تقریبا ۱۰ هزار عضو در بیش از ۱۵۰ کشور در سراسر جهان در آن ثبت شدند. از این ۱۰ هزار عضو، بیش از ۴۰۰ عضو از موسسات، کمیته‌های ملی و کمیته‌های علمی بین‌المللی هستند که همه با هم برای نجات سایت‌های مهم و شناسایی مکان‌های جدیدی که باید به لیست گردشگری و میراث فرهنگی اضافه شوند، همکاری می‌کنند.

نکته جالب توجه اینجاست، سال ۲۰۱۶ میلادی مجتمع غاری Gorham’s در انگلستان، پارک ملی Khangchendzonga در هند و قنات ایرانی در ایران نیز به این سازمان اضافه شدند. از این رو با تلاش خستگی‌ناپذیر اعضا، این مکان‌ها برای نسل‌های آینده حفظ خواهند شد.

گنجعلی‌خان
چگونه می‌توان روز میراث جهانی را جشن گرفت
شاید مهمترین راه برای بزرگداشت روز میراث جهانی، جستجو در مکان‌های نزدیک شما باشد که به‌عنوان میراث جهانی به حساب می‌آیند و شاید با بازدید از آن‌ها هم بتوانید به اهمیت آن پی ببرید و هم ابعاد جدیدتری از آن را کشف کنید.

همچنین آشنایی با رویدادها و کنفرانس‌های این حوزه نیز می‌تواند میزان مشارکت جمعی شما را در این روز ارزشمند افزایش دهد و به فرزندان شما بیاموزد که چگونه باید این راه را ادامه دهند.

همچنین بهتر است آگاهی در مورد این روز را با افرادی که می‌شناسید گسترش دهید. این کاری است که می‌توانید با سهولت از طریق رسانه‌های اجتماعی انجام دهید. می‌توانید پیامی ارسال کنید که دوستان، آشنایان و اعضای خانواده خود را از این روز مطلع کرده و آن‌ها را به ارسال مطلب نیز تشویق کنید. با این اقدامات شما هم به نوعی در حفظ آثار تاریخی و بناهای ارزشمند جهان سهیم خواهید بود.

منبع: اسکان

آشنایی با خرانق _زادگاه خورشید ایران

دیدن مناظر طبیعی، یکی از لذت‌بخش‌ترین و کم‌هزینه‌ترین تفریحاتی است که می‌توان در زندگی تجربه کرد؛ در این میان کشور ما دارای تنوع بی‌نظیر و شگفت‌انگیزی از جاذبه‌های طبیعی است که در اقصی نقاط این جغرافیا، قرار گرفته‌اند و یکی از این مناطق «روستای خرانق» در نزدیکی شهر یزد بوده که به «زادگاه خورشید ایران» معروف شده است.

استان یزد یکی از توریستی‌ترین و مسافرپذیرترین استان‌های ایران است. جاذبه‌های طبیعی و تاریخی این استان مانند مسجد جامع یزد، قنات‌ها، بادگیرهای سنتی و تعدادی زیادی از دیدنی‌های دیگر همواره نام این استان را بر سر زبان آورده است. با این ‌وجود در دل جاذبه‌های فراوان یکی از جذاب‌ترین مناطق طبیعی استان یزد، روستای «خرانق» در نزدیکی شهر اردکان است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده‌است.

روستای خرانق در نزدیکی شهر اردکان و در ۸۵ کیلومتری شهر یزد، در میان کوهستان‌های مرکزی ایران واقع شده است. جغرافیای این روستا و قرار گرفتن در میان کوه‌های بلند، باعث شده است تا آب‌وهوای این روستا بسیار خنک‌تر و مطبوع‌تر از شهر یزد باشد.

اگرچه که این روستا در اقلیمی کویری و در مرکز ایران قرار دارد، اما وجود کوه‌های بلند در اطراف این روستا باعث شده است تا میانگین دمای سالانه در این روستا حدود ۱۵.۵ درجه سانتیگراد و میزان بارندگی ۷۵ میلی‌متر در سال ثبت شود. خرانق را می‌توانیم یکی از ییلاقات استان یزد بدانیم چرا که در گرم‌ترین روزهای سال هم از سایر مناطق استان خنک‌تر است.

این روستا به ‌دلیل وجود منابع سنگ‌آهن، اورانیوم، ساغند، باریت، روی و گرانیت از اهمیت اقتصادی بسیار بالایی برخوردار است. همچنین خرانق به ‌دلیل دارا بودن ویژگی‌های خاص طبیعی، زیستگاه امنی برای گونه‌های جانوری مثل یوزپلنگ، کل، بز، قوچ و میش، به ‌شمار می‌رود.

خرانق

با این‌حال اما این روستا به لحاظ برخورداری از سفره‌های آب زیرزمینی در وضعیت خوبی قرار ندارد، تا جاییکه اراضی اطراف به شدت در معرض فرسایش، تخریب و نفوذ شوری قرار گرفته‌اند و این تهدید آنقدر جدی است که درحال حاضر لایه‌های گچ و نمک، درصد زیادی از منطقه را پوشانده‌اند و طبق پیش‌بینی‌ها ممکن است به‌علت فرسایش زیاد، در آینده اثری از این روستا وجود نداشته باشد.

قدمت روستای خرانق را حدود ۴۵۰۰ سال پیش تخمین زده‌اند، که محل زندگی زرتشتیان بوده ‌است. همچنین قدیمی‌ترین اسناد تاریخی که به این منطقه اشاره کرده‌اند، مربوط به دوره ساسانیان است و نشان از این دارد که این منطقه از زمان باستان دارای اهمیت تجاری بوده؛ به همین دلیل از دوره حکومت هخامنشیان قلعه‌ها، راهدارخانه‌ها و چاپارخانه‌هایی به منظور حفاظت از کاروان‌های هجاری در مقابل حمله چادرنشینان در این منطقه ساخته شده است.

در آثار مکتوب به جامانده از این روستا با نام «خورنق» نیز یاد شده، اما در طول زمان این نام به «خرانق» تغییر کرده است و معنای آن ‌را «محل تولد خورشید» عنوان کرده‌اند.

 

روستای خرانق با حدود ۴۰۰ نفر جمعیت، از دو بخش جدید و قدیم تشکیل شده است و ساکنان این روستا در حال حاضر در منطقه جدید زندگی می‌کنند. بیشتر ساکنان این روستا به شغل‌های کشاورزی، باغداری، دامداری و قالی‌بافی اشتغال دارند و از محصولات عمده کشاورزی در این روستا، می‌توان به گندم، پنبه و هویج اشاره کرد.

به دلیل بافت تاریخی و کهن این روستا معماری آن نیز همیشه بر سر زبان‌ها بوده و همواره چشم تعداد زیادی از گردشگران ایرانی و خارجی را به خود خیره کرده است. به ‌عنوان مثال از ویژگی‌های خاص معماری این روستا می‌توان به بافت ارتباطی و کوچه‌های تو در تو اشاره کرد که به نحو جالبی با یکدیگر ارتباط دارند. همچنین کوچه‌هایی که به خانه‌ها ختم می‌شوند به ‌صورت تنگ و با طاقی پایین ساخته شده‌اند تا کسی سوار بر اسب نتواند وارد بخش مسکونی این روستا شود.

خرانق

شرایط استراتژیک، امکانات آب‌وهوایی و ویژگی‌های اقلیمی همواره در طول تاریخ این روستا را مورد توجه قرار داده است و باعث رونق آن در کنار کویر شده است. سنگ‌نگاره‌های قدیمی که تاریخ این منطقه را به قرن‌ها پیش برمی‌گرداند و هنوز هم در این منطقه وجود دارد، خود سند و مدرکی بر قدمت تاریخی این منطقه است، اما در این بین «قلعه خشتی خرانق» به‌عنوان اصلی‌ترین جاذبه گردشگری این روستا، شایان توجه است.

این قلعه بر سر تپه‌ای بلند و با هدف دفاع آسان‌تر در برابر مهاجمان ساخته شده است که بر کل زمین‌های اطراف احاطه دارد و در طول هزاران سال، موجودیت خود را حفظ کرده است. این قلعه از دیوارهای گلی و سقف‌هایی از جنس تیرهای چوبی، حصیرهای الیافی و چوب ساخته شده و در اطراف خود ۶ برج نگهبانی دارد. همچنین از نکات جالب توجه این قلعه می‌توان به حدود ۸۰ خانه دو یا سه طبقه‌ای که در داخل این قلعه ساخته شده‌اند اشاره کرد. «قلعه خرانق» از یادگاری‌های دوران پس از اسلام و حکومت ساسانیان بوده که در سال ۱۳۸۳ به ‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

از جمله جاذبه‌های گردشگری دیگر این روستا می‌توان از کاروانسرای خزانق، بقعه مشهدک، مزار بابا خادم، پل خرانق، حمام خرانق، آب‌انبار خرانق، مسجد جامع و حسینیه خرانق و منارجنبان خرانق را نام برد که هرکدام تاریخ و فرهنگی را در دل خود جا داده‌اند و هرساله گردشگران بسیاری از اروپا را به تماشای خود می‌کشانند.

گردشگران می‌توانند برای تماشای روستاهای تاریخی که هرکدام از خشت‌های گلی‌شان داستانی طولانی و پر رمز و راز از سیر اتفاقات تاریخی که بر روستا گذشته است را روایت می‌کند، می‌توانند پس از همه‌گیری کرونا به این روستای منحصر به‌فرد سفر کنند و از مناظر طبیعی و تاریخی لذت ببرند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

«بادگیر»، جرقه‌ی پایداری یزد در جهان

مسجد جامع یزد _موزه معماری ایران

ندوشن _شهری که هر کوچه‌اش یک مسجد دارد

مسجدهای کوچک و بزرگ ندوشن قدمت و داستان‌های بسیاری دارند. از مسجد «آمنه‌گل» گرفته که فقط یک اتاق کاهگلی دارد و فقط زنان در آن رفت و آمد می‌کردند تا «مسجد جامع» که بخشی از تاریخ آن در موزه متروپولیتن نگهداری می‌شود.

«شبستان مسجد جامع کبوده حالت مرموز و بسته‌ای از روحانیت عرضه می‌کرد. از طریق یک درِ کوچک به درون می‌رفتند که پنجره نداشت و فقط سوراخ‌هایی برای تعویض هوا بود. نورِ روز از خلال مرمرهایی که جابجا بر سقف تعبیه شده بود، پالوده می‌گشت و سحر البته پیه‌سوزها کار می‌کرد.  پیه‌سوزهای مسی پایه‌دار بود که روغن چراغ در آنها می‌ریختند و فتیله می‌گذاشتند و قدمت آنها به دوره صفویه می‌رسید.»

اینها بخشی از توصیف دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب «روزها» درباره مسجد جامع ندوشن است که از روستا با عنوان «کبوده» یاد کرده است. واژه «کبوده» در فرهنگ‌های مختلف در معانی متفاوتی آمده است: «رنگی از رنگ‌های اسب» که مجازاً در ادب فارسی به اسب هم می‌گویند، درختی از جنس سپیدار و در شاهنامه نام چوپان افراسیاب است. اما این واژه در نوشته‌های دکتر اسلامی ندوشن از ترکیب «کبود + ده» ساخته شده است، به معنی ده کبودرنگ یا ده نیلی‌رنگ که در فرایند واجیِ ادغام به «کبوده» تغییر یافته است.

ندوشن دیگر روستا نیست و حالا تبدیل به شهر کوچکی شده که در ۷۰ کیلومتری شمال یزد واقع است و گرچه بسیاری از خانه‌های جدید و مدرن جای قدیمی‌ها را گرفته‌اند اما بافت تاریخی آن همچنان پابرجاست و برخی از فعالان گردشگری ندوشن خانه‌های قدیمی را مرمت و آنها را به بومگردی تبدیل می‌کنند تا بتوانند بخشی از یادگاری‌های گذشته شهرشان را حفظ کنند.

طبق گفته فضل‌الله رحیمیان – فعال حوزه میراث و گردشگری – در حال حاضر ندوشن ۳۰۰۰ نفر جمعیت دارد و تقریبا در هر کوچه‌ای یک مسجد وجود دارد که اکثر مسجدها هم تاریخی هستند و همه آنها با زیلو فرش می‌شدند. گرچه فرش‌های رنگارنگ جای آن زیلوها را در برخی مساجد گرفته‌اند اما زیر همین فرش‌ها همچنان زیلوهایی که زمانی وقف شدند و وقفنامه هم دارند، پهن هستند. ندوشن ۱۰ مسجد کوچک و هفت مسجد بزرگ دارد و بافت تاریخی آن ثبت ملی شده است.

ندوشن

به گفته او اولین مدرسه روستایی ایران که متعلق به سال ۱۳۰۴ است در ندوشن شکل گرفته و در حال حاضر چهار دبستان، دو مدرسه راهنمایی و دو دبیرستان پسرانه و دخترانه دارد. ندوشن یک درمانگاه کوچک هم دارد.

مساجد ندوشن دیدنی‌اند. برخی از آنها شامل یک اتاق کاهگلی می‌شوند که در نهایت جمعیتی به تعداد انگشتان دست در آن جا می‌شوند. برخی دیگر هیچ زیراندازی ندارند و با خاک فرش شده‌اند و فقط آثاری از چند تسبیح و مهر در آن دیده می‌شود.

مسجد «آمنه گل» ندوشن یکی از همان مساجد کوچک در بافت قدیم ندوشن است که فقط یک اتاق دارد و کلید آن را جلوی در آویزان کرده‌اند تا هر کسی خواست قفل مسجد را باز کند. گفته می‌شود فقط زنان از این مسجد استفاده می‌کردند و قدمت آن به قرن هشتم هجری قمری برمی‌گردد. اثری با نمای کاهگلی  و آجرفرش پشت بام و کف. اما داخل مسجد جذابیت بسیار خاصی دارد و پر از یادگاری‌نویسی‌هایی با خط خوش است که برخی از آنها در سال ۱۲۷۲ نوشته شده است. این مسجد به شماره ثبتی ۲۳۰۱ و در تاریخ ۲۶/ ۱۱/ ۷۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

اثر تاریخی دیگر در این مسجد یک کتیبه سنگی بوده که روی آن درباره موقوفه مسجد توضیحاتی نوشته شده بوده اما این کتیبه دزدیده شده است!

در کوچه پس‌کوچه‌های ندوشن مساجد کوچک و بزرگ بسیاری وجود دارند. برخی از مساجد مثل مسجد «آمنه گل» یک اتاق دارد، با سقفی گنبدی بدون منبر و گلدسته. برخی ترک‌های عمیق برداشته‌اند و به نظر می‌رسد درِ برخی از آنها هم مدت‌هاست که باز نشده و خاک روی همه چیز را گرفته است اما همه اینها هیچ چیز از فضای خاص این مساجد کم نمی‌کند؛ مساجدی که مدت‌ها می‌تواند خلوتگاه آدم‌ها بویژه در زمان اعتکاف باشد و موجب رونق گردشگری مذهبی شود.

اما گفته می‌شود مسجد جامع، قدیمی‌ترین مسجد ندوشن است؛ مسجدی نسبتا بزرگ مربوط به سدهٔ هشت هجری قمری که در مرکز شهر قرار گرفته است. این مسجد مناره‌ای آجری به ارتفاع ۱۹ متر دارد که در دوره صفویه به آن اضافه شده است. این مناره ۶۰ پله‌ای، نمایی آجری و گلدسته آجر لعابدار دارد. راه‌پله‌هایی تنگ و تاریک که فقط یک آدم با قد و قواره باریک می‌تواند از آن به سلامت بالا برود و از آنجا تمام شهر را ببیند. مسجد جامع هم در سال ۱۳۷۷ به شماره ۲۱۵۰ ثبت ملی شده است.

blank

نفیس‌ترین اثر تاریخی و فرهنگی ندوشن، منبر چوبی قدیمی مسجد جامع است که از چوب سرو و کاج در سه قسمت مجزا ساخته شده و تزئینات مشبک‌کاری و منبت‌کاری دارد. این منبر شش پله دارد و روی آن سه سوره از قرآن به خط کوفی کنده شده است اما بخشی از منبر چوبی که به احتمال زیاد سرلوحه آن است در موزه مترو پولیتن آمریکا نگهداری می‌شود.

دکتر اسلامی ندوشن در کتاب «روزها» درباره مسجد جامع ندوشن نوشته است: «از خانه ما تا مسجد جامع پانزده دقیقه راه بود. چراغ بادی را برمی‌داشتیم و روانه می‌شدیم. در آن ساعت تک و توک کسانی در کوچه دیده می‌شدند؛ کسانی که آنها نیز عازم مسجد بودند یا زنانی که برای شست‌وشو به لب جوی آمده بودند. در مسجد من از مادرم جدا می‌شدم، او به قسمت زنانه می‌رفت و من به قسمت مردها که با پرده بزرگی از هم جدا می‌شدند. مسجد که به شکل مستطیل بود، دو طرفش دهانه‌هایی داشت. زیلوهای وقف‌شده کف زمین افتاده بود و مهرها در مهردان‌ها و رحل‌ها به جای خود. هر دو سه نفر در پای پیه‌سوزی زانو زده بودند و قرآن یا دعا می‌خواندند. کسانی که سواد نداشتند به همراه دیگری که کمی بلند می‌خواند، تکرار می‌کردند. همه قرآن‌ها خطی بود و به تعداد زیاد. بعضی با خط‌های بسیار درشت و بعضی از لحاظ نوع کاغذ و زیبایی خط و تذهیب‌هایی که داشت، نفیس بودند. تمام این قرآن‌ها را کسانی وقف کرده بودند که گاهی نام واقف یا نام نویسنده (اگر خود واقف نبود) در آغاز یا آخر مصحف نوشته شده بود. نور کم بود و تنها درشتی خط می‌توانست امکان خواندن را فراهم نگاه دارد. البته چشم‌ها در آن زمان به غیر از چشم‌های امروز بود چون عادت به عینک نداشت، خود را تا دوره‌های بالای عمر می‌کشاند. گذشته از این، چشم‌ها هنوز به نور زیاد نازپرورده و بدعادت نشده بود و با روشنایی مختصر خود را قانع می‌داشت. نورِ کورسوی چراغ‌ها که تک‌تک می‌افتاد همان شعاع کوچکی از زیلو را روشن می‌کرد و پیش پاها را. بوی بدن‌ها و پاها و بوی روغن چراغ، همراه با بوی غبار و ماندگی در فضا معلق بود. نور کم، ارتعاش پرتوک‌ها و سایه‌ها، چون با صداهای لرزانی که دعا و قرآن و نماز می‌خواندند، در هم می‌آمیخت، در مجموع رقت قلبی برای عبادت می‌بخشید، شما را از دنیا منفک می‌کرد و چشم‌انداز مرگ را نزدیک می‌نمود. سرانجام امام جماعت که همان سید نابینا بود می‌رسید و نماز برپا می‌گشت. پس از دعا و روضه بیرون می‌آمدیم که دیگر صبح دمیده بود. دمدمه‌های صبح بود. شاید از همان زمان و همان تجربه بود که من با صبح زود انس پیدا کردم. صبح مشرق‌زمین، خاصه در روستای کم‌درخت با دیوارهای گِلی، صبح برهنه که بر خاک می‌افتد و این دو برهنگی – خاک و صبح – در هماغوشی بی‌آلایش خود، پاکیزه‌ترین نفس‌ها را می‌زایانند.»

ندوشن

این نویسنده اهل ندوشن درباره خاطراتش در ماه مبارک رمضان در همین کتاب آورده است: «بعد از ظهرها برای من که روزه‌دار نبودم آسان‌تر از صبح‌ها می‌گذشت. گاهی می‌رفتم مسجد جامع که در آنجا وعظ و مسئله‌گویی بود و گوش می‌دادم. مسجد با رونق‌ترین نقطه محل بود. همه نوع مردمی می‌آمدند. با همدیگر حرف می‌زدند. درماندگی انسان از یک سو و امید به بهشت و زندگی بهتر از سوی دیگر، در پیشانی و نگاه‌ها مستور بود. یکی از اقلام موقوفه مسجد خرید خرما برای ماه رمضان بود. خرماهای درشت خوب از «شارستان» وارد می‌کردند. خادم مسجد سفره‌ای به گردن می‌بست که پر از خرما بود. پابرهنه جلوی صف نمازگزاران می‌گذشت و جلوی هر کسی یک چنگ از آن می‌گذاشت. با کسانی که روابط نزدیک‌تر داشت یا از اعتبار بیشتری برخوردار بودند، چنگ بزرگ‌تر و در مقابل دیگران فقط چندین دانه که یک دانه به دهن می‌گذاشتند و افطار می‌کردند. آنگاه به نماز ادامه می‌دادند. پس از خاتمه، سهم خود را برمی‌داشتند و خرماخوران از مسجد خارج می‌شدند. بودند کسانی که به خاطر همین چند دانه خرما به نماز جماعت حاضر شوند و بنظر می‌رسد که مَثَل «برای خدا یا برای خرما» از همین جا ناشی شده است. من که گاه بگاه همراه سیدابوالحسن می‌رفتم، نه برای گرفتن چند دانه خرما بود زیرا خودمان در خانه داشتیم بلکه برای تماشا و تنوع، هرچند خرمای مسجد به دهنم خوشمزه‌تر و شیرین‌تر می‌آمد. خادم مسجد هم که مرا می‌شناخت و به خانواده‌ام خصوصیت نشان می‌داد، پنجه پهن خود را خوب می‌گشود و یک مشت بزرگ جلوی من می‌نهاد. سید نیز به تولای من مشت بزرگی نصیب خود می‌کرد. من گاهی تشبه به نمازخوانی می‌کردم و گاهی همانگونه می‌نشستم که هنوز خود را تکلیف‌شده نمی‌دانستم. اهل ده بین سه مسجد تقسیم می‌شدند که هر یک آخوند و امام خاص خود داشت. ولی از همه معظم‌تر و مفصل‌تر مسجد جامع بود. نه تنها جمعیت بیشتر به آن روی می‌برد بلکه خود همین بنا، ثروتش، تعدد قرآن‌ها و پیه‌سوزها و رحل‌ها، اهمیت امامش، آن را شاخص‌تر نگاه می‌داشت. ما بطور طبیعی از روی تقسیم‌بندی محله جزء قلمرو مسجد جامع بودیم هرچند هم اگر نمی‌بودیم آن را به دو مسجد دیگر ترجیح می‌دادیم. شب‌های احیا مراسم «قرآن‌برسرگذاری بود». صف‌ها منظم می‌شد؛ ردیف، همه به دو زانوی ادب. ولی در آنجا نیز فرق میان توانگر و بی‌چیز بود. اعیان در صف‌های جلو قرار می‌گرفتند و عامه به ترتیب، پشت سر آنها. آنگاه خادم، قرآن‌ها را تقسیم می‌کرد، جلوی هر کسی یکی می‌نهاد. در تقسیم قرآن نیز این تفاوت مرتبه دنیوی رعایت می‌شد، بدین معنی که به «ارباب‌ها» قرآن‌های کوچک و سبک می‌دادند تا بر سرشان سنگینی نکند (حتی در میان آنها کسانی این اعیانیت را به خرج می‌دادند که قرآن بغلی ظریفی از جیب بیرون آورند) و قرآن‌های بزرگ و جسیم نصیب «رعیت‌ها» می‌گردید.»

منبع: ایسنا

تاثیر گیاه‌خواری گردشگری وگان

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که روند وگانیسم (گیاه‌خواری مطلق) به‌طور فزاینده‌ای بر گردشگری تاثیر می‌گذارد.

به نقل از نیوز، در سال‌های اخیر، سبک زندگی وگان به شدت توسعه یافته و بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. این سبک زندگی در بسیاری از جنبه‌ها از جمله گردشگری تاثیر داشته است. به همین دلیل مفهوم گردشگری وگان شکل گرفت و محبوبیت یافت.

به تازگی، پدیدارشدن مواردی مانند «زندگی سبز»، گردشگری مسئولانه و همچنین علاقه بیشتر جامعه به گردشگری پایدار توانسته به توسعه گردشگری وگان کمک کند. به‌ویژه بعد از گذشت یک‌سال از شیوع بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ گردشگران علاقه بیشتری به محصولات یا خدمات دوستدار محیط‌زیست از جمله گردشگری وگان پیدا کرده‌اند.

بر اساس نظرسنجی جهانی شرکت گلوبال دیتا (GlobalData) در سه ماهه سوم سال ۲۰۱۹، ۴۶ درصد از پاسخ‌دهندگان عنوان کردند: تمایل به خرید محصولاتی دارند که برای محیط‌زیست و یا حیوانات بهتر باشد. نظرسنجی اخیر این شرکت در دسامبر ۲۰۲۰ نشان داد که بیش از ۷۶ درصد از پاسخ‌دهندگان جهانی در انتخاب محصولات یا خدمات، مواردی مانند  اخلاق، سازگاری با محیط زیست و مسئولیت اجتماعی را در نظر می‌گیرند.

سبک زندگی وگان تاثیر منفی زیست‌محیطی ناشی از کشاورزی را به حداقل رسانده است، پس این سبک زندگی نقش خاصی در حفظ پایداری و سازگاری با محیط‌زیست را در نظر می‌گیرد و به این ترتیب، گردشگری وگان، بخشی از گردشگری مسئولانه است و به گردشگری پایدار نیز کمک خواهد کرد.

گردشگری وگان فراتر از صرف غذای گیاهی در طول سفر یا گزینه‌های ناهارخوری در رستوران‌های گیاهی مقصد است. همچنین بسیاری از گردشگران وگان استفاده از محصولات یا خدماتی را که تاثیر منفی روی حیوانات دارند مانند آزمایش بر روی حیوانات یا فعالیت‌های گردشگری مربوط به بهره‌برداری از حیوانات را نیز محدود می‌کنند. بنابراین، در گذشته یافتن رستوران و هتل با غذاهای گیاهی برای این گردشگران مشکل و به‌عنوان مانعی برای بازدید از یک مقصد تلقی می‌شد. با این وجود، رشد چشمگیر گردشگری وگان در طول سال‌ها انتخاب‌های گردشگران وگان را از نظر مقصد و محل اقامت بسیار غنی‌تر کرده است.

گردشگری وگان

 

نوآوری‌های گردشگری وگان

هتل Saora ۱۸۷۵ در اسکاتلند که در سال ۲۰۱۸ به‌طور اختصاصی برای وگان ساخته شده به‌عنوان اولین هتل صددرصد وگان در انگلیس است. این هتل برای مهمانان خود علاوه بر منوی گیاه‌خواری، از تختخواب وگان (عدم استفاده از پشم و پر) و مینی بار (یخچال کوچک) وگان نیز استفاده می‌کند.

در اوایل سال ۲۰۱۹، هتل Hilton London Bankside اولین مجموعه وگان را افتتاح کرد و تجربه سفر وگان جامع را به مهمانان ارائه کرد. در این هتل همه موارد از جمله میز پذیرش، کف، کلید کارت‌ها، تختخواب، فرش، وسایل حمام، مینی‌بار و غیره از محصولات گیاهی و دوستدار گیاه‌خواران تهیه شده است.

در آلمان، رشد هتل‌های مورد علاقه گیاه‌خواران با ارائه بیش از ۵۰۰ ویژگی در جهان شاهدی بر رشد بالقوه این روند گردشگری است و به لطف توسعه برنامه‌های سفر مخصوص این گروه از گردشگران، یافتن اطلاعات مربوط به تور وگان نیز راحت‌تر شده است. Air Vegan و Veg Visits دو برنامه مفید در این زمینه هستند که تجربه سفر وگان را آسان‌تر می‌کنند. در این برنامه‌ها رتبه‌بندی فرودگاه‌های وگان‌پسند، غذاخوری‌های گیاهی و رزرو محل اقامت برای این افراد در سراسر جهان را می‌توان یافت.

گردشگری وگان

با افزایش روند گردشگری وگان، تعدادی از شرکت‌های مسافرتی هستند که در تهیه تورهای گردشگران وگان تخصص دارند. علاوه بر این، بسیاری از شرکت‌های مسافرتی در سراسر جهان نیز با گسترش محصولات خود برای تامین نیازها و ترجیحات گردشگران وگان، به گردشگران وگان نزدیک می‌شوند. به گفته یوهانا بونهیل اسمیت، تحلیلگر مسافرت و جهانگردی در GlobalData سبک زندگی وگان به محبوبیت بیشتری رسیده است و دیگر به‌عنوان یک بازار طاقچه (بخش فرعی از بازار کلی) شناخته نمی‌شود. وی اظهار کرد: «ارائه خدمات به نیازهای هر مسافر در بهبودی پس از همه‌گیری بسیار حیاتی است تا اعتماد به نفس را بازیابی و رضایت را تامین کند.»

با سطح رضایت بیشتر، شانس بیشتری برای جذب مشتریان وفادار وجود دارد و با توجه به بیماری کووید- ۱۹ و آسیب‌های زیان‌آور بر درآمد شرکت‌ها، چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای ایجاد خواهد شد. با توجه به اینکه شرکت‌های مسافرتی در حال شخصی‌سازی تجربه افراد هستند، برای تایید و عمل این موضوع، گیاه‌خواری باید منطقه‌ای باشد و در بخش گردشگری نادیده گرفته نشود.

منبع: ایسنا

برج پیر شهریار _ برج اسرارآمیز لمرز

برای دقایقی فکرخود را از تمامی موضوعات به دور کنید و با ما به تماشای این دو اثر زیبای تاریخی بپردازید. برج پیر شهریار را میتوانید در درختان سر به فلک کشیده استان مازندران، روستای لمرز، دهستان راستوپی در مسیر روستاهای ییلاقی پل سفید و ساری با آب و هوایی دلپذیر پیدا کنید. برجی که خود را به شکل مدور با بامی شبیه کله قند در آورده و با لباسی از آجر و گچ، زیبایی خود را به رخ همگان میکشد. کهن بودن این برج را میتوانید از قطر دیواره های آن بیابید که در حدود  ۲.۳۵ متر است. حتی قطر ۷۰ سانتی متری قسمت های آجری این بنا، از قدمت آن صحبت میکند که به قرن ۵ هجری قمری بر میگردد.

برج پیر شهریار اسرار زیادی را در دل خود جای داده است که از آن بی خبریم مانند وجود یک درب و صندوقچه قدیمی که امروزه آنها را در برج نمیبینید. اما باستان شناسان به محض فهمیدن این موضوع تلاش های زیادی را برای پی بردن به واقعیت آن انجام دادند. بالاخره با پیگیری ها و تلاش های مستمر آنان در دهه ۶۰ توانستند یک تکه از چوب صندوق را کشف کنند. با بررسی های صورت گرفته بر این تکه، مشخص شد این صندوق باستانی در عهد درویش صالح زاهد عابد، دوره ی محمد شهریار ساخته شده و نوشته های روی آن توسط دستان هنرمند درویش علی خرومه زاهد حکاکی شده است.

برج پیر شهریار

نگاهی به روستای لمرز:

قبل از اینکه درباره قلعه کوتول شاه صحبت کنیم بیایید نگاهی به طبیعت بکر و زیبای روستای لمرز که برج پیر شهریار هم در آن واقع شده، بیندازیم. این طبیعت فوق العاده، مناسب کسانی است که به دنبال طبیعت گردی و جنگل نوردی هستند. با رفتن به سمت شمال این روستا ب همراه لذت بردن از دیدنی های اطراف آن، به دشتی بدون پوشش جنگلی میرسید که دورتادور آن را جنگل فرا گرفته است و قسمتی از دامنه ی جنوبی قله الوات را در برمیگیرد.

اگر قصد فتح کردن قله الوات را داشته باشید باید راه خود را به سمت راست در جهت شرق ادامه دهید. با رسیدن به انتهای آن دوباره به سمت شرق پیشروی کنید. اکنون با کم شدن شیب، شما روی قله الوات قرار گرفته اید که با تغییر جهت به سمت غرب و پیمایش آن تا انتها به قله ی ۱۹۰۰ متری اِلوات خواهید رسید.

برج پیر شهریار

قلعه کوتول شاه

با برج پیر شهریار در استان مازندران و روستای لمرز که برج پیر شهریار در آن واقع شده بود، آشنا شدید. حالا فکر میکنید قلعه کوتول شاه در کدام استان قرار گرفته است؟

حتما این سری درست حدس زده اید که ممکن است این بنای تاریخی هم متعلق به یکی از استان های شمالی کشور عزیزمان ایران باشد. باید بگویم حدس شما درست است این قلعه در استان گیلان، شهرستان سیاهکل و در مجاورت روستای موشا یعنی میرشاه قرار دارد و بالاخره  در ۱۴ مرداد سال ۱۳۸۲ به عنوان اثر ملی ایران به ثبت رسید.

شاید باورتان نشود اما قدمت این قلعه به دوره اسماعیلیه و تیموریان برمیگردد. نام آن برمیگردد به حکمرانی اعضا یک خانواده سلطنتی از روستاهای اطراف این قلعه یعنی موشا (میرشاه) دیماسرا (پیرمیرشاه)، مرجانه.

اطلاعات چندانی درباره آنها وجود ندارد که در اختیار شما قرار دهیم اما برخی نوشته ها میگوید کوتول شاه یکی از حاکمان ظالم دوره های اسماعیلیان و تیموریان بوده که بر شهرهای رودبار، سنگسر و لاهیجان حکومت میکرده است و هدف خود را از ساخت قلعه کوتول شاه، حکمرانی بر مرکز شهر قرار داده بود.

برج پیر شهریار

قلعه کوتول شاه به شکل بیضی ساخته شده است. این بنا در ضلع جنوبی یک تکه اضافی را به خود متصل کرده است تا مراکز دیده بانی در آن قرار بگیرند. در واقع این نمای دو طبقه با راه پله های ارتباطی ورودی قلعه را شکل داده است.

این قلعه در ضلع شرقی یک آب انبار و در ضلع غربی تاقی را در خود جای داده است که همه را برای تماشا مجذوب میکند. در ساختار بنای خود از اشکال هندسی استفاده کرده است. یعنی فضای اتاقک های خود را به شکل جناقی و سر در اتاقک ها را به شکل قوسی ساخته است.

برای رسیدن به قلعه باید وارد جاده لاهیجان به سمت سیاهکل شوید و بعد از رسیدن به سه راه راه خود را به سمت راست ادامه دهید. بعد از گذشت چند کیلومتر و با رسیدن به یک دوراهی مسیر خود را دوباره به سمت راست طی کنید. حالا کافیست چند دقیقه پیاده روی کنید تا قله کوتول شاه را بر روی یک تپه ۳۰ متری ببینید.

کلام آخر:

عاشقان طبیعت گردی از بناهای تاریخی، با دو اثر تاریخی دیگر به نام های برج پیر شهریار و قلعه کوتول شاه آشنا شدید. هم اکنون میتوانید برای آینده سفر خود و دیدن از این بناهای تاریخی برنامه ریزی کنید. اما یادتان باشد بعد از سفر، تجربه های خود را در این مطلب بنویسید. اگر کسی هست که به این دو مکان زیبا رفته، خاطرات به یادمندی خود از برج پیر شهریار و قلعه کوتول شاه را با ما به اشتراک بگذارد.

ارگ تاریخی میشیجان _حافظه تاریخی خمین

شهرستان خمين، در جنوب استان مرکزی قرار دارد. این شهرستان به واسطه موقعیت جغرافیایی از خصوصيات اقليمی مختلف تأثير گرفته و دارای شرايط آب و هوايی متغيری است. به طور کلی دارای زمستان‌های سرد تا بسيار سرد و تابستان‌های معتدل تا گرم در مناطق مختلف است.
در شمال غربی آن ادامه رشته کوه‌های زاگرس کشيده شده است و از ارتفاعات مشهور آن می‌توان به کوه‌های بوجه، خود سنگ و هفت سواران اشاره کرد. بيشترين وسعت شهرستان از جمله شهر خمين در دشت وسيعی به طرف شرق کشيده شده و بين ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر ارتفاع دارد. سوغات اين شهرستان، محصولات لبنی، باغی و عسل است و از جاذبه‌های تاريخی شهرستان خمين می‌توان به مجموعه تاريخی بيت امام (ره)، سنگ نگاره‌های موسوم به سنگ نگاره‌های تیمره، قلعه سالارمحتشم و حاج جلال لشگر اشاره کرد.
روستای میشیجان
روستای میشیجان روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خمین در استان مرکزی ایران است. این روستا در ۷ کیلومتری شمال شرقی خمین قرار دارد. میشیجان یا میشیان به معنی ده میش یا جایگاه و سرزمین میش است. این روستا در دهستان صالحان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۵۲ نفر (۲۶۳خانوار) بوده ‌است.
ارگ تاریخی میشیجان
ارگ تاریخی میشیجان
در نزدیکی امامزادگان روستا مجموعه‌ای تاریخی به نام ارگ تاریخی میشیجان قرار دارد که قدمت آن به قبل از دوره قاجاریه برمی‌گردد. پارک تاریخی امیر حشمت در روستای میشیجان از توابع شهرستان خمین قرار دارد و بنای آن در مسیر منتهی به گورستان و دو امامزاده روستای میشیجان واقع شده و تا شهر خمین ۵ کیلومتر فاصله دارد، این بنای تاریخی به عنوان یادمانی از دوره قاجاریه در کنار رودخانه فصلی میشیجان و در کنار بنای امامزاده عبدالله با برج و باروی قدیمی خود جلوه‌گری می‌کند.
به‌رغم اینكه به مرور زمان بخش‌هایی از فضاهای داخلی عمارت از سوی مالكان بعدی آن، تغییر كاربری داده شده و تغییراتی در داخل آنها انجام شده، اما شالوده و پایه اصلی بنا حفظ شده و در جای خود باقی است.
این بنای تاریخی مشتمل بر سر در ورودی، اتاق‌های انتظار، حیاط، کالسکه خانه، عمارت اصلی، گلخانه و دیگر فضاهای خدماتی كه در جوانب حیاط است، مصالح عمده به کار رفته در شالوده اثر را خشت و گل و در نماها، آجر تشکیل می‌دهد.
سردر ورودی بنا آجری و مشتمل بر دو جرز در طرفین و لچک‌هایی با آجرکاری خفته راسته میان جرزها و نغول‌ها و طاق نماهایی در پشت بغل‌های جرز یاد شده است. پس از ورودی بنا، راهرویی سنگ فرش قرار دارد که در طرفین آن به صورت قرینه اتاق‌هایی به عنوان اتاق‌های انتظار قبل از اذن ورود برای پاکارها و نایبان امیر تعبیه شده است.
رشته پلکانی از راهرو یاد شده به بام فضاهای یاد شده و دو برج نگهبانی در طرفین ورودی می‌رسد. در جنوب حیاط، فضایی تحت عنوان کالسکه خانه قرار دارد. تمام سطوح داخلی دیوارهای بنا با استفاده از ایجاد جرزهایی از خشت و گل قاب‌بندی شده است.
بنای اصلی عمارت به صورت بنایی مرکزی و منفرد در دو طبقه با نقشه چهار ضلعی در میان حیاطی که درختان کهنسال سرو و صنوبر آن را به مثابه باغی جلوه داده‌اند، قرار گرفته است. نمای بیرونی این بخش از بنا را نیم ستون‌های آجری در نمای ایوان، آجرکاری کار شده در رخ بام و در لبه‌های جرزهای آجری به کار رفته در قاب‌بندی سطوح خارجی اثر، آراسته است. ورودی بنا که به ایوان رو به جنوب و به حیاط عمارت باز می‌شود به سر سرایی می‌رسد که در طرفین آن اتاق‌هایی به صورت قرینه قرار دارند.
ارگ تاریخی میشیجان
رشته پلکانی با تبدیل شدن به تختگاهی در پایان و انشعاب یافتن به عنوان دو رشته جداگانه به طرف شرق و غرب، از سر سرای یاد شده به دالان می‌رسد که در شمال فضاهای مسکونی و در جنوب آن تالار اصلی عمارت قرار دارد.
تمام ورودی فضاهای واقع در شمال دالان یاد شده به دالان مذكور باز شده و نور آنها از طریق پنجره‌های تعبیه شده در ضلع شمالی اثر تامین می‌شود.
در شمال دالان، تالاری بزرگ و اتاقی گوشواره مانند قرار گرفته است. قاب بندی‌های یکپارچه که سقف فضاها را به عنوان سقفی کاذب آراسته‌اند، تنها تزیین شاخص تالار به شمار می‌روند. درب‌های چندگانه جنوب تالار به ایوانی باز می‌شود که نیم ستون‌های آجری تزیینی و ستون‌های چوبی با روکشی از گچ و سرستون‌هایی گچ‌بری در نمای آن جلوه‌گری می‌کنند. در شمال، شمال غرب و غرب بنای اصلی عمارت، فضاهای دیگری قرار گرفته‌اند.
در شمال حیاط عمارت، گل‌خانه و دو اتاق گوشواره مانند در طرفین آن جای دارند. در کنار فضاهای یاد شده و در شمال غرب حیاط، چند فضای تغییر کاربری یافته و برج نگهبانی وجود دارد که رشته پلکانی به‌صوت غلام گردشی به نیم طبقه‌های تعبیه شده در آن و محل تیرکش‌ها می‌رسند. در شمال غرب حیاط عمارت، حیاط کوچکی وجود دارد که دربی چوبی واسط آن و زمین‌های بیرون از عمارت بوده است.
در شمال این حیاط، فضاهایی با کاربری مطبخ و انباری قرار دارد که به دیگر فضاهای واقع در غرب حیاط با کاربری‌های این چنینی راه دارند. مواد و مصالح بکار رفته در تمام فضاهای شمال غرب حیاط را خشت و گل و پوشش آنها را طاق آهنگ و طاق‌های چهار بخشی تشکیل می‌دهند. در جنوب حیاط عمارت تنها فضای مستطیل شکل، کالسکه خانه  قرار گرفته است.
این مجموعه ارزشمند در سال گذشته از سوی سرمایه‌گذار بخش خصوصی مورد مرمت قرار گرفته و با کاربری اقامتی و پذیرایی و همچنین یک موزه تخصصی اسناد تاریخی احیاء شده است.
عمارت اصلی بنای میشیجان در حال حاضر به موزه اسناد تاریخی اختصاص یافته و سایر فضاهای آن با کاربری اقامتی، پذیرایی و تفریحی به روی گردشگران و علاقمندان بازگشایی شده است.
* گزارش از محسن کریمی، دکترای باستان شناسی
مرتبط: