نوشته‌ها

برج قوس ، نمادی با قدرت بازنمایی بین‌المللی

مرور تاریخ اصفهان نشان می‌دهد که این شهر گنجینه‌ای از علم، ادب و هنر است، گذر از سختی‌ها این شهر و میراث آن را چنان جلا داده که قرن هاست تجسم فرهنگ ایران محسوب می‌شود و برج قوس را می‌توان نماد و بر آورد تاریخ اصفهان دانست.

اصفهان به گستره بازنمایی آثار تمام ادیبان، دانشمندان، هنرمندان، صنعتگران و معمارانی که در آن دست به آفرینش زده‌اند، وسیع است. زیبایی‌های تاریخی و طبیعی این شهر دست به دست هم داده تا آن را نمودی از اصالت ایرانی کند. اصفهان پازلی است که هر تکه آن نمود خلاقیتی بی نظیر است که فراز و نشیب‌های تاریخی و گذر زمان نه تنها از شکوه آن نکاسته که درخشش آن را دو چندان کرده است.

برج قوس، نماد این شهر است، صورت فلکی ماه آذر که بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند که زایش اصفهان در این ماه اتفاق افتاده است. برج قوس را در جای جای شهر می‌توان دید، از سردر قیصریه تا روی دیواره حمام علی‌قلی‌آقا این نقش جا خوش کرده است. حتی در شهرهای خواهرخوانده نظیر فرایبورگ نیز اصفهان را با برج قوس نشان می‌دهند.

قوس نهمین صورت فلکی در منطقه البروج است و نماد آن به شکل نیم انسان و نیم اسب و با دمی به شکل اژدها به نمایش گذاشته می‌شود. در این صورت فلکی از سمت سر (انسان) تیری از کمانی به سمت دم (اژدها) نشانه رفته که برخی پژوهشگران آن را به جدال بین خیر و شر تشبیه کرده‌اند. بهار مختاریان، اسطوره شناس معتقد است که “خورشید در این برج در جهان زیر زمینی گرفتار است و قوس با تیرافکندن به آن می‌خواهد مانع از بازگشت دوباره او به حیات شود. این صورت فلکی در زبان اکدی «شاه زمین»، در مصری کهن «فاتح» و عبری «کماندار» است”.

برج قوس

این پژوهشگر در یکی از مقالات خود اینگونه نوشته است: “در باورهای نجومی تصور بر این بود که آتش در برج قوس پنهان می‌شود، اما نمی‌میرد و با دم و نفخه‌ای دوباره زنده می‌شود. چنین تصوری در باورهای ایران باستان در مورد ایزد اوستایی، رپیتوین و جشن سده برجا مانده است. باور بر این بود که ایزد تابستان و گرمای نیمروز در آخرین روز مهرماه پس از گاهنبار ایاثریمه به زیر زمین می‌رود”.

مختاریان تصویر کنونی برج قوس را مربوط به سده‌های اسلامی می‌داند و ذکر می‌کند: “در تصویرهای منابع اسلامی به دست آمده از این صورت فلکی در برخی نمونه‌ها او نیم انسان-نیم اسبی است که کمان و تیر را در جهت راست کشیده است که برابر است با تصویرهایی که از او در صورت‌های کهن به دست آمده است. بیرونی هم این صورت فلکی را به همین شکل توصیف کرده است: «همچون اسبی تا به گردن گاه، آن گاه از آنجا نیمه‌ زیرینش شبیه آدمی شود و گیسوها فروهشته از پس، تیر در کمان نهاده و کشیده» “.

او درباره چرایی وجود این نماد در سردرد قیصیریه نوشته است: “این که در سردر قیصریه اصفهان جفتی از آن دیده می‌شود، می‌تواند دلیل بر آن باشد که معمولاً زمان بنیاد شهرها در اخترشناسی کهن با برجی مربوط بوده است و منجمان کهن یکی از کارهای اصلی‌شان تعیین سعد و نحس بودن زمان ایجاد شهر و تاج‌گذاری شاه و … بود. از این رو است که در مورد طالع شهر اصفهان جابر انصاری چنین می‌گوید: “طالع اصفهان برج قوس است، رکن الدوله دیلمی زمانی که قمر در برج قوس بود، باروی اصفهان را بنا نهاد. از این رو وجود این تصویر در تاریخ تصاویر صورت فلکی جهان نشان از باورهای نجومی دارد که تأثیر بسیار زیادی بر بسیاری از اعمال و رفتارها نزد اقوام مختلف داشت”.

برج قوس

قدرت بین‌المللی نماد قوس

همچنین صدرالدین طاهری، مدیر گروه پژوهش هنر دانشگاه هنر اصفهان با اشاره به نماد برج قوس، می‌گوید: برج قوس نماد کهنی است که از آبان گاه یا صورت‌های فلکی که مردم در جهان باستان به آن اعتقاد داشتند، گرفته شده است. آن‌ها بر این باور بودند که ماه و خورشید در چرخش سالانه خود از برج‌ها و صورت‌های فلکی دوازده‌گانه عبور کرده و هر ماه در یکی از آن‌ها قرار می‌گیرند.

وی می‌افزاید: در آن زمان اعتقاد داشتند که در ماه آذر، خورشید در صورت فلکی کمان قرار می‌گیرد. البته حدود دوهزار سال پیش اینگونه بود، اما در حال حاضر به دلیل چرخش وضعی کره زمین جای برج‌ها مقداری تغییر کرده است.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: به این نماد در اندیشه یونانی ساگیتاریوس گفته می‌شود که برای آنها یک موجود اسطوره‌ای به نام سِنتور است. نیمه جلوی بدن این موجود یک مرد و نیمه پایین بدن آن یک اسب است. در واقع آنها سنتور را به عنوان نماد ماه کمان یا ماه آذر انتخاب کردند.

برج قوس

طاهری با اشاره به تفاوت این نماد در هنر شرقی و غربی، اضافه می‌کند: در فرم شرقی این نماد که در کتاب‌های ایرانی و عربی تصویر می‌شود، یک دم اژدها مانند نیز اضافه شده است که در هنر غربی و اروپایی وجود ندارد. این تصویر را به جدال بین خیر و شر یا روشنی و تاریکی تفسیر کرده‌اند. در اصل این مرد به روی دم اژدها مانند خود که می‌تواند تمایلات نفسانی یا نیمه تاریک وجود او باشد کمان کشیده و تیر خود را به سمت آن نشانه رفته است.

وی تصریح می‌کند: قرار گرفتن خورشید یا ماه در برج کمان برای گذشتگان خوش یمن بوده است و دلیل اینکه این نماد را برای نقش کردن در سر در قیصریه و خیلی از بناهای دیگر انتخاب کردند، نیز همین خوش یمن بودن است. این نماد بر پایه پیشنهاد باستان شناسان و اصفهان شناسان به عنوان نماد اصفهان شناخته شد. برج قوس نماد خوبی برای اصفهان است چراکه بسیاری از کشورها آن را می‌شناسند و در شهرهایی که خواهر خوانده اصفهان هستند وقتی بخواهند به خیابانی نام اصفهان بدهند، از این تصویر و نماد استفاده می‌کنند. از طرفی در خود اصفهان نیز این نماد بسیار رواج پیدا کرده است. بنابراین وقتی یک نماد اینگونه در بین مخاطبان و در سطح بین‌المللی قدرت بازنمایی می‌یابد، خوب است که تداوم پیدا کند و همچنان مورد استفاده قرار گیرد.

مرتبط:

فرایبورگ _اصفهانی در قلب اروپا

کویر مصر _با دریای شن اصفهان آشنا هستید؟

تاریخچه هتل عباسی اصفهان

آنچه باید از رودخانه زاینده‌رود بدانیم

رودخانه زاینده‌رود اصفهان، یکی از مهمترین رودخانه­ های حوضه فلات مرکزی ایران و اصلی‌ترین رودخانه حوضه آبریز گاوخونی است که از دامنه‌های خاوری ارتفاعات زاگرس سرچشمه گرفته و پس از گذشت حدود ۴۰۰ کیلومتر مسیر رودخانه‌ای، در انتها به تالاب گاوخونی می‌رسد.

حوضه آبریز رودخانه زاینده رود با مساحتی حدود ۲۷ هزار کیلومتر مربع، در حال حاضر، آب مورد نیاز حدود ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی، آب شرب بیش از پنج میلیون نفر جمعیت در استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد و آب مورد نیاز برخی صنایع ملی نظیر ذوب آهن، فولاد مبارکه و ده‌ها صنعت بزرگ و کوچک دیگر را در منطقه تأمین می‌نماید.

همچنین طبیعت زیبای حاشیه رودخانه زاینده‌رود، نقش مهمی را در توسعه جاذبه‌های گردشگری موجود در هر دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان ایفا می‌کند و وجود برخی پل‌های تاریخی احداث شده بر این رودخانه نظیر «سی و سه پل»، «پل خواجو» و «پل زمانخان» نیز جاذبه گردشگری رودخانه زاینده‌رود را دوچندان کرده است.

افزون بر موارد یادشده، نباید از نظر دور داشت که رودخانه زاینده‌رود، تأمین‏ کننده اصلی آب تالاب بین‌المللی گاوخونی است که در فهرست کنوانسیون رامسر نیز به ثبت رسیده است. بنابراین، گستره وسیع نیازهای آبی که در این حوضه آبریز تأمین می‌شود، زاینده‌رود را به یکی از حساس‌ترین حوضه‌های آبریز کشور به لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تبدیل کرده است.

رودخانه زاینده‌رود

علی‌رغم این نیازهای گسترده، محدودیت‌های منابع آبی همواره یکی از چالش‌های اصلی حوضه آبریز رودخانه زاینده‌رود بوده است. هرچند در برخی متون تاریخی نظیر سفرنامه ناصرخسرو و روایت مرتضی راوندی از تاریخ اجتماعی ایران، سوابق برخی دوره‌های کم‌آبی (و به دنبال آن قحطی گسترده) در رودخانه زاینده‌رود به چشم می‌خورد، اما به نظر می‌رسد که عمده محدودیت‌های منابع آبی در این حوضه، به واسطه توسعه بی رویه مراکز صنعتی و جمعیتی و اراضی کشاورزی طی سده اخیر رخ داده باشد که به بارگذاری مصارف آب به میزان بیش از ظرفیت طبیعی استحصال آب در حوضه زاینده‏رود انجامیده است.

این بارگذاری‌ها به اندازه‌ای است که حتی با وجود احداث برخی تأسیسات آبی نظیر سد زاینده‌رود برای توزیع و تنظیم بهینه‌تر منابع آب رودخانه زاینده‌رود و اجرای طرح‌های انتقال آب کوهرنگ یک و دو و تونل چشمه‏ لنگان، همچنان چالش جدی عدم تعادل بین منابع و مصارف آب در حوضه به شدت وجود داشته و این عدم تعادل برخی پیامدهای سو اقتصادی، زیست‌محیطی و اجتماعی را برای ساکنین این منطقه به دنبال داشته است.

اصولاً همین چالش جدی (در کنار مسائل مرتبط با حفاظت کیفی و کمی منابع آب)، سبب شده است که وزارت نیرو و سایر دستگاه‌ها و نهادهای ذیربط ملی و محلی برای مدیریت بهینه منابع آب محدود این حوضه، در شرایط بسیار دشواری قرار بگیرند و تلاش نمایند تا در دهه اخیر با تدبیر راهکارهای مختلفی در سطوح مختلف راهبری، تصمیم‌گیری و اجرا که در ادامه بیان می‌شود، گامی برای تعدیل مسائل حوضه آبریز زاینده‌رود بردارند.

رودخانه زاینده‌رود

راهبری: راهبری مسائل حوضه آبریز زاینده‌رود در دهه اخیر عمدتاً در جلسات شورای عالی آب، به عنوان عالی‌ترین نهاد هماهنگی سیاست‌گذاری در زمینه تأمین، توزیع و مصرف آب کشور، انجام شده است. تاکنون در ۶ جلسه (دهم، سیزدهم، شانزدهم، بیست و چهارم، سی و نهم و چهلم) شورای عالی آب به مسائل حوضه آبریز زاینده‌رود، پرداخته شده است و طی جلسات یادشده، برخی سیاست‌های راهبردی در خصوص نحوه تأمین مصارف آب حوضه زاینده‌رود و شیوه مدیریت منابع آب حوضه اتخاذ شده است.

تصمیم‌گیری: ساز و کار نظام تصمیم گیری مشارکتی در حوضه آبریز زاینده رود نیز طی مصوبات دهمین و شانزدهمین جلسات شورای عالی آب، تدوین شد. بر اساس مصوبات یادشده، شورای هماهنگی مدیریت به‏‌هم‏‌پیوسته منابع آب حوضه آبریز زاینده‌رود، از اسفند ماه سال ۱۳۹۲ آغاز به کار کرد و تا سال ۱۳۹۸، ۱۹ جلسه شورای هماهنگی زاینده رود به ریاست وزیر نیرو و با مشارکت فعال مسئولان ارشد ملی و منطقه‌ای دستگاه‌های اجرایی مختلف و نمایندگان اصناف کشاورزی استان‌های ذینفع برگزار گردید.

در سال ۱۳۹۸ تغییراتی در نظام تصمیم‌گیری مشارکتی حوضه آبریز زاینده‌رود به وجود آمد و طی سی و نهمین جلسه شورای عالی آب، مصوب شد که کارگروه احیای رودخانه زاینده‌رود به ریاست معاون اول ریاست ‏جمهوری، تشکیل شود. تشکیل این کارگروه، زمینه‌ای را برای تهیه نقشه‌‏راه مدیریت حوضه آبریز زاینده‌رود با مشارکت اعضای کار گروه مذکور فراهم نمود که کلیات این نقشه ‏راه، طی دومین جلسه کارگروه احیای رودخانه زاینده‌رود مورد تأیید قرار گرفت.

رودخانه زاینده‌رود

اجرا: مصوبات دهمین جلسه شورای عالی آب، همچنین بستری برای تدوین چارچوب اجرایی تعدیل مشکلات حوضه آبریز زاینده‌رود بود. در همین راستا، دفتر مدیریت به هم‌پیوسته منابع آب حوضه‏‌های آبریز فلات مرکزی، قره قوم و مرزشرقی در دهه ۱۳۹۰ در شرکت مدیریت منابع آب ایران (ستاد آب کشور) تشکیل شد و حجم زیادی از فعالیت‌های این دفتر به پیاده‌‏سازی مدیریت به‌هم‌پیوسته منابع آب در حوضه آبریز رودخانه زاینده‌رود اختصاص یافت.

فعالیت این دفتر در حوضه زاینده‌رود، طی سال‌های اخیر متمرکز بر تدقیق وضعیت حوضه آبریز زاینده‌رود و شناسایی تمامی عوامل به وجودآورنده مسائل و چالش‌های این حوضه، نظارت بر حسن اجرای مصوبات حاکمیتی حوضه آبریز رودخانه زاینده‌رود و جلب همراهی و همکاری کلیه سازمان‌ها و دستگاه‌ها و نهادهای ذینفع و ذیربط و هموطنان ذی‌نفع در منطقه حوضه آبریز رودخانه زاینده‌رود، برای کاهش تعارضات بر سر منابع آب حوضه زاینده‌رود، بوده است.

زهرا سلطانی- کارشناس شرکت مدیریت منابع آب ایران

مرتبط:

خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

معرفی خانه مشیر الملک اصفهان

کاخ هشت بهشت _کاخ عالم اصفهان

ماجرای عجیبِ خانه تاریخی «صمدیه لباف»

خانۀ ثبت ملی شدۀ چهار ضلعی، بدون رضایت مالک آن، سه ضلع شده، چون یک خیریه در پلاک مجاور آن ساخت و ساز کرده و وقتی مالک از خارج از کشور برگشته و به معاون میراث فرهنگی اصفهان در خصوص نقض عرصه و حریم خانه صمدیه لباف اظهار گلایه کرده، پاسخ شنیده: «برو هر کاری می‌خواهی بکن!»

خانۀ قاجاری صمدیه لباف در اصفهان، خیابان ابن‌سینا، محلۀ دردشت و کوچه میرعلاءالدین قرار دارد و سال ۱۳۸۴ با شمارۀ ۱۳۰۰۳ در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسیده است اما مالکان پلاک مجاور در ضلع شرقی این خانه با اخذ پروانه ساختمانی برای احداث ساختمان خیریه هیئت فاطمیه شمس، دیوار شرقی این خانه را تخریب و صد درصد در طول این ضلع ساخت‌وساز و به حریم آن تجاوز کرده‌اند؛ این در حالی است که علی‌رغم ثبت این خانه در فهرست میراث ملی، پروانۀ ساختمانیِ صادره از سوی شهرداری منطقه سه اصفهان به تأیید معاونت میراث فرهنگی استان اصفهان هم رسیده است!

بعد از شکایت «رامین اسعدی» و «مسعود رشیدی» (مالکانِ خانه تاریخی صمدیه لباف) نسبت به این تعرض و تصرف عدوانی، دادگاه دستور توقف در ساخت‌وساز این خیریه را صادر کرد. در ادامه و با پیگیری‌های مالکان این خانه تاریخی، اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان که تا آن زمان هیچ‌گونه واکنشی نسبت به تخریب دیوار خانۀ صمدیه لباف از خود نشان نداده بود شکایتی را در خصوص این تخریب تنظیم کرد اما به دلیل عدم توانایی این اداره در ارائۀ مدارک و مستندات و به دلیل استفادۀ دادگستری از کارشناس غیرمتخصص در حوزه میراث فرهنگی یعنی استفاده از کارشناس راه و ساختمان و هم‌چنین به دلیل عدم اعتراض اداره ‌کل میراث فرهنگی استان اصفهان به این اظهارنظر(علی‌رغم اذعان آن‌ها به تاریخی بودن خانه صمدیه لباف و ثبت آن در فهرست میراث ملی)، رأی بدوی دادگاه به برائت پلاک مجاور مبنی بر عدم تخریب دیوار شرقی صادرشده است که جای بسی تعجب دارد.

در بخشی از رأی بدوی شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو اصفهان به تاریخ سوم آبان ماه ۱۳۹۹ آمده است که «با توجه به اینکه دلیلی که وقوع بزه از سوی متهم را اثبات کند وجود ندارد و با عنایت به اینکه حسب نظریه کارشناس که مصون از اعتراض باقی‌مانده است هیچ‌گونه تخریبی از سوی متهم به بنای تاریخی وارد نشده است و با عنایت به انکار مصرانۀ متهم در کلیۀ مراحل تحقیق لهذا دادگاه رأی بر برائت متهم صادر می‌کند و اعلام می‌کند که رأی صادره ظرف مدت بیست روز قابل تجدیدنظر است.»

 

خانه چهار ضلع داشت نه سه ضلع!

«رامین اسعدی» یکی از مالکان خانۀ تاریخی صمدیه لباف، می‌گوید: پنج سال است که این خانه را خریده‌ام، می‌دانستم که خانه مربوط به دوره قاجار و در فهرست آثار ملی ثبت است و به دلیل علاقه‌ام آن را خریدم. این خانه دو پلاک دارد، پلاک ورودی که ۲۹۹۰ است و متراژ آن ۲۸۵ مترمربع است و پلاک ۲۹۹۱ که چسبیده به این پلاک است و ۹۲۸ مترمربع مساحت دارد و دو سند تک‌برگ برای هر کدام به نام من است و دو سند تک‌برگ مشابه نیز به نام شریکم مسعود رشیدی است. یعنی درمجموع من و شریکم مالک حدود سه دانگ و نیم خانه تاریخی صمدیه لباف هستیم و یک حب آن متعلق به آقای عباس صمدیه لباف است و بقیۀ خانه هم مالکین دیگری دارد. دو سال طول کشید تا سند تک‌برگ این خانه را گرفتم و وقتی که به ایران آمدم دیدم ضلع شرقی این خانه را تخریب و صد درصد در آن ساخت‌وساز داشته‌اند! به عبارتی ساختمان موسسه خیریه هیئت فاطمیه اصفهان ضلع شرقی خانه تاریخی صمدیه لباف که دیوار اشتراکی بین دو خانه بوده را از بین برده است! این خانه چهار ضلع داشت، خانه که سه ضلع نبوده است! دقیقاً مشابه دیوار ضلع غربی و با اندک تفاوت، در ضلع شرقی هم وجود داشت ولی الان با خراب کردن صد درصد دیوار ضلع شرقی، این خانه سه ضلع شده است! کارشناسان تائید کرده‌اند که آن‌ها نزدیک به ۲۰ متر به این خانه تجاوز داشته‌اند. میراث فرهنگی چطور به آن‌ها پروانه داده است؟

وی ادامه می‌دهد: این تخلف و تعرض به خانۀ صمدیه لباف حدود یک سال و نیم قبل اتفاق افتاد و من شکایتم را با عنوان تصرف عدوانی ارائه کردم که در نتیجۀ آن پروژۀ ساخت‌وساز این موسسه خیریه فعلاً متوقف‌شده است. زمانی که این تخریب صورت گرفت من ایران نبودم اما آقای صمدیه لباف که شریک مشاعی ما هستند و یک حب از این پلاک را دارند و حتی خانه به نام صمدیه لباف ثبت ملی است، به آن‌ها گفته که چرا دارید دیوار را خراب می‌کنید؟ ولی کوچک‌ترین اهمیتی ندادند و تراکتور آوردند و دیوار را خراب کردند و ستون‌هایشان را احداث کردند. سپس با فشار و پیگیری‌هایی که من انجام دادم اداره میراث فرهنگی اصفهان هم شکایتی را تنظیم کرد و در واقع میراث فرهنگی مجبور شد تا شکایتی تنظیم کند چراکه تا پیش از آن هیچ اقدامی در خصوص این تخریب انجام نداده بود؛ علی‌رغم اینکه این خانه در فهرست میراث ملی ثبت‌شده و کارشناسان رسمی دادگستری در حوزه‌های مرتبط یعنی حوزه ثبت و نقشه‌برداری به ‌صورت مکتوب اعلام کرده‌اند که به خانه صمدیه لباف تجاوز شده است اما دادگاه با استناد به نظر کارشناس غیر مرتبط حوزۀ راه و ساختمان و با توجه به اعتراض نکردن اداره میراث فرهنگی استان اصفهان نسبت به اظهارنظر این کارشناس، رأی بر برائت مالک این ساختمان خیریه صادر کرده است!

 

اظهارنظر کارشناس غیرمتخصص در مورد تاریخی بودن خانه!

در نظریه مهدی حافظ فرقان، کارشناس رسمی دادگستری در حوزۀ راه و ساختمان آمده است که «قبل از اجرای حسینیه، بین خانه تاریخی لباف و حسینیه دیوار مشترک گلی و فاقد هرگونه آثار تاریخی به عرض۸۰ سانتی‌متر و طول موردبحث حدود ۲۱ متر به‌صورت نیمه مخروبه وجود داشته است و در حال حاضر نیز این دیوار با همین مشخصات وجود دارد.»

در  بخش دیگر این نظریه آمده که «خانه تاریخی لباف دارای ساختمان تاریخی در ضلع شمال، ضلع غربی و ضلع شمالی است.» این در حالی است که دیوار ضلع شرقی خانه تاریخی صمدیه لباف تقریباً به ضلع غربی آن مشابه بوده و هر چهار ضلع متعلق به دوران قاجار است و برخلاف نظریۀ این کارشناس، دیوار موجود بعد از تخریب دیوار اشتراکی قدیمی ساخته‌شده است.

هم‌چنین عباس صمدیه لباف زمانی که از شرکای مشاعی این خانه تاریخی است و با پیگیری‌های وی خانه به ثبت ملی رسید، می‌گوید: یک سال و نیم قبل آن‌ها آمدند و تراکتور گذاشتند پشت دیوار، به آن‌ها گفتم چرا تراکتور گذاشتید و خراب می‌کنید؟ به چه مجوزی؟ اما گفتند این‌ها مال حسینیه و امام حسین(ع) است و من هم گفتم امام حسین(ع) این‌طور دستور داده که خانه مردم را خراب کنید؟ دیوار اشتراکی را خراب کنید؟ اصرار من بی‌فایده بود چون مجوز داشتند.

 

تأیید کارشناسان نقشه‌برداری و ثبت، مبنی بر تخریب و تعرض

سید عبدالحسین موسوی الکاظمی کارشناس رسمی دادگستری استان اصفهان در رشتۀ نقشه‌برداری و اطلاعات مکانی در تاریخ بیست و هشتم اسفندماه ۱۳۹۸ در بخشی از اظهارنظر مکتوب خود در خصوص میزان پیشروی پلاک در حال ساختِ ۲۹۹۲ در پلاک مالکان خانه صمدیه لباف، تصریح کرده که «طبق نقشۀ پیوستی در سند تک‌برگ پلاک۲۹۹۰ به علت مسدود شدن راهروی ورودی قدیمی این پلاک، قطعه‌ای به مساحت ۶ و نیم مترمربع از این پلاک از دسترس مالکین آن خارج‌شده است.» وی هم‌چنین در بخشی دیگر آورده است که «طبق نقشه مندرج در سند تک‌برگ۲۹۹۰ در ضلع جنوب شرقی ستون احداث‌شده به میزان ۸/۰ متر به داخل پلاک ۲۹۹۰ پیشروی داشته و در مجموع با تخریب دیوار مشترک قدیمی و احداث ستون‌های قدیمی، حدود ۸ مترمربع از این پلاک به‌صورت یک قطعه مثلثی تصرف‌شده است.

همچنین حسین نوروز از دیگر کارشناسان رسمی دادگستری استان در امور ثبتی نیز در اظهارنظر مکتوب خود در تاریخ سیزدهم آبان ماه ۱۳۹۸ آورده است که «ساختمان موسسه خیریه هیئت فاطمیه اصفهان، مسجد شمس بخشی از عرصه خانه مجاور غربی که به‌عنوان حیاط‌خلوت خانه مذکور بوده بدون اذن و هماهنگی مالکین مجاور غربی با دیوار بلوکی متصرف‌شده است و اظهار شاکیان در بخش ورودی ساختمان آنان دالانی تاریخی وجود داشته که ورودی خانه بوده که بخش اعظم آن در هنگام ساخت ساختمان فاطمیه تخریب و اکنون جزو تصرفات ساختمان فاطمیه گردیده و به‌عنوان قسمتی از راهروی ورودی ساختمان هیئت فاطمیه تلقی می‌شود و از ید تصرف مالکین اصلی پلاک ۲۹۹۰و۲۹۹۱ خارج‌شده است و همچنین دیوار حد شرقی شاکین پلاک‌های فوق که دیوار اشتراکی بوده بدون اذن و هماهنگی تخریب گردیده است.»

 

چرا میراث فرهنگی پروانه را تأیید کرد؟ چرا شکایت نکرد؟

مالک خانه صمدیه لباف با بیان اینکه هم‌اکنون این پروژه با طرح شکایت وی با عنوان تصرف عدوانی، در شعبه سه بازپرسی و شعبه پنج حقوقی توقیف است، تصریح می‌کند: سؤال من اینجاست که اولاً چطور میراث فرهنگی به آن‌ها پروانه داده است درحالی‌که می‌داند این خانه ثبت ملی است!؟ شخص آقای طاهری معاون میراث فرهنگی نقشه‌هایی که شهرداری داده را چطور تائید کرده که در صد درصد طول این خانه ساخت انجام داده‌اند!؟ وقتی من با آقای طاهری صحبت کردم من را از دفترش بیرون کرد و گفت برو هر کاری می‌خواهی بکن و به هر ارگانی هم می‌خواهی شکایت کن که من هم رفتم بازرسی شکایت کردم.

اسعدی به‌ عنوان دومین سؤال می‌پرسد: چرا تا آن زمان که من شکایت نکرده بودم میراث فرهنگی هیچ‌گونه اقدام و شکایتی علیه چنین تخلفی در مورد خانۀ ثبت ملی انجام نداده بود!؟ اگر من یک سال و نیم پیش در شعبه سه بازپرسی پروژه را متوقف نکرده بودم آن‌ها ساخته بودند و ارتفاع گرفته و حتی از کتیبه این خانه هم بالاتر رفته بودند. چطور این اتفاق افتاده است!؟ چطور ما یک میخ به دیوار میراثی بزنیم میراث فرهنگی قیل کشان می‌آید اما حالا چنین دیواری زده‌اند و ستون‌های ساختمانشان را در خانۀ تاریخی احداث کرده‌اند اما میراث فرهنگی تا زمانی که من شکایت نکرده بودم هیچ شکایتی نکرد!؟ من به‌عنوان مالک شکایت تصرف عدوانی را انجام دادم و محکوم هم می‌شوند چون کارشناس سه‌نفره هم گفته نزدیک به ۲۰ متر به این خانه تجاوز شده است اما سؤال بعدی من این است که چطور تا آن زمانی که من شکایت نکرده بودم میراث فرهنگی هیچ اقدامی نکرده بود!؟

وی می‌افزاید: سؤال بعدی من این است که چرا زمانی که میراث فرهنگی با پیگیری‌های من مجبور به شکایت از این ساخت‌وساز شد و شعبه پنج بازپرسی هم آن‌ها را محکوم کرده و برایشان قرار مجرمیت صادر کرده و بعد شعبه ۱۰۱ کیفری دو استان اعلام کرد که کارشناس بیاید چرا کارشناس ساختمانی گذاشته‌اند!؟ مگر خانۀ میراثی کارشناس ساختمان می‌خواهد؟ خانه میراثی کارشناس نقشه‌بردار و کارشناس ثبت و کارشناس میراث فرهنگی می‌خواهد. روی چه حسابی کارشناس ساختمانی گذاشتند!؟ کارشناس ساختمانی زده زیر تاریخ و ارزش این خانه و گفته اصلاً این خانه ارزش تاریخی ندارد! این خانه ثبت میراث ملی است. اگر ارزش تاریخی دارد پس چرا میراث فرهنگی روی نظریه کارشناس که نوشته این خانه ارزش تاریخی ندارد و این دیوار اصلاً مهم نیست چرا اعتراضی نکرد و آن‌ها توانسته‌اند در دادگاه ۱۰۱کیفری دو برائت بگیرند!

 

چرا میراث فرهنگی به اظهارنظر کارشناس راه و ساختمان اعتراض نکرد!

اسعدی می‌گوید: من به‌عنوان مالک، شکایت تصرف عدوانی کردم و به نتیجه می‌رسم، ولی می‌خواستم ببینم شکایت میراث فرهنگی که با پیگیری‌های خودم شکایت کرد به چه نتیجه‌ای رسیده که متوجه شدم کارشناس راه و ساختمان آمده و ارزش این خانه را زیر سؤال برده و میراث فرهنگی و شخص آقای طاهری معاون میراث هیچ اعتراضی نکرده است! دادگاه هم گفته چون میراث فرهنگی به نظر کارشناسی اعتراضی نکرد و مصون از اعتراض ماند، لذا رأی برائت داده. خواست خدا بود که من نتیجۀ این رأی را بفهمم و خودم اقدام کنم و همراه با شریکم آقای مسعود شیرانی به دادستانی نامه نوشتم و قرار است دادگاه به‌عنوان مدعی‌العموم وارد میدان بشود. چون میراث اعتراضی نکرده و اگر می‌خواستند اعتراضی بکند روی نظریه کارشناس تابه‌حال این کار را انجام داده بودند. من چند جهت را می‌توانم ساپورت کنم که اگر من متوجه نشده بودم مصون از اعتراض می‌ماند.

مالک خانۀ ثبتی صمدیه لباف ادامه می‌دهد: من رفتم اداره بازرسی استان شکایت کردم که اولاً به چه حقی میراث فرهنگی آمده نقشه‌ای که این خانه دارد را تائید کرده است؟ حتی برای خانه‌های معمولی هم سرتاسر دیوار را اجازۀ ساخت نمی‌دهند این‌که خانۀ میراثی است. دوم اینکه به چه حقی میراث فرهنگی به آن‌ها مجوز ساخت با ارتفاع بلند کنار خانه میراثی ثبت ملی را داده است؟ شخص آقای طاهری نقشه‌های آن‌ها را تائید کرده است که به آن‌ها پروانه داده است، به چه مجوزی!؟ مورد دیگر اینکه چطور میراث فرهنگی تا زمانی که من به‌عنوان مالک تصرف عدوانی را شکایت و پیگیری نکردم برای چنین تخلف اظهر من الشمسی اعتراض و شکایت نکرده است!؟ چهارمین سؤال من این است که چطور به نظریۀ کارشناسی اعتراض نشده و اگر دوباره من پیگیری نکرده بودم رأی برائت آن‌ها قطعی می‌شد!؟

 

معاون میراث فرهنگی می‌گوید صلاح دانستم پروانه‌شان را تأیید کنم!

اسعدی با تأکید بر اینکه خانه صمدیه لباف در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است، می‌گوید: آقای طاهری معاون میراث فرهنگی، اگر این خانه تاریخی نیست به من اعلام کن من بولدوزر بگذارم بروم بالا. ولی اگر ثبت تاریخی و ملی است این طریق پیگیری کردن است!؟ به چه مجوزی چنین ارتفاعی را دادید!؟ به چه مجوزی به نظر کارشناسی اعتراضی نکرده‌اید!؟

اسعدی با اشاره به صحبت‌های معاون میراث فرهنگی، تصریح می‌کند: وقتی به آقای طاهری اعتراض کردم که چطور چنین نقشه‌هایی را تائید کردید، چطور در کنار خانه‌ای که ثبت ملی است ساخت‌وساز با این ارتفاع را تائید کردید، چطور دیوار خانه را خراب کرده‌اند و صد درصد ساخت در خانه تاریخی انجام دادند، چطور به نظریه کارشناس ساختمان که گفته این خانه ارزش تاریخی ندارد اعتراض نکردید، او گفت به تو مربوط نیست حتماً یک صلاحی می‌دانستم و من را از دفتر بیرون کردند. من بعد از شکایت با شما که خبرنگار هستید تماس گرفتم و می‌خواهم جوابم را از مسئولان کشور بگیرم. من این موضوع را جهانی می‌کنم.

مالک خانه صمدیه لباف می‌افزاید: اگر هر فردی در اینترنت جستجو کند نوشته‌شده که خانه صمدیه لباف از جاذبه‌های گردشگری اصفهان است. اما چه خوب شد ما جاذبۀ گردشگری اصفهان را دیدیم! حمایت میراث فرهنگی را دیدیم! شکایت نکردنش را دیدیم! اعتراض نکردنش را دیدیم! اگر کسی یک میخ در دیوار میراثی بزند میراث فرهنگی قیل کشان نیروی یگان می‌فرستد اما این آقای صمدیه توی سرش زد و گفت این دیوار را خراب نکنید اما هیچ‌کس محلش نگذاشت تا من آمدم و شکایت کردم! چرا باید این‌طور باشد؟

وی تأکید می‌کند: ازنظر مادی به نفع من است که بگویند اینجا میراثی نیست، به خدا متری سه میلیون می‌شود متری ده میلیون تومان و اینجا را می‌سازم و شش طبقه هم بالا می‌روم اما من دارم توی سرم می‌زنم به خاطر میراث این شهر، به خاطر میراث این مملکت، به خاطر حفظ جاذبۀ گردشگری اصفهان. یک توریست بیاید اصفهان و این صحنه را ببیند که دیوار خانه تاریخی را خراب کرده و بالا رفته‌اند چه می‌گوید!؟

 

این خانه، تاریخی نیست!؟

اسعدی با ذکر نقل‌قولی از معاونت اداره میراث فرهنگی استان اصفهان، می‌افزاید: پیش‌ازاین ماجرا و در خصوص موضوع دیگری آقای طاهری معاون میراث فرهنگی یک‌بار گفته بود که «یک‌زمان یک دیوار نصفه یکجا ریخته است و ما آن را تاریخی حساب می‌کنیم.» این دقیقاً جمله آقای طاهری است. حالا این خانه، تاریخی نیست!؟ خانه‌ای که ثبت ملی است! من کارم ساخت‌وساز است اما چه موقع دیده‌اید که چنین پروانه‌ای با صد درصد ساخت در طول خانه و با این ارتفاع تائید شود؟ آیا در مورد این خانه با کتیبه و ستون که تمام قسمت‌هایش در یک دوره ساخته‌شده است می‌توانیم بگوییم یکجایش تاریخی است و یکجایش نه؟!

وی همچنین به تخلف استفاده از کارشناس راه و ساختمان به‌جای کارشناس متخصص در امور میراث فرهنگی برای تشخیص تاریخی بودن خانۀ صمدیه لباف اشاره‌کرده و می‌گوید: این کارشناس تخلف کرده است، چون در چیزی که در حیطۀ تخصصش نیست نظر داده است. آقای کارشناس چطور نظر داده که این دیوار ارزش تاریخی دارد یا ندارد وقتی آقای طاهریِ معاون در جای دیگری گفته اگر یک دیوار نصفه هم باشد و ریخته هم که باشد ارزش تاریخی دارد!؟ کدام این حرف‌ها درست است!؟ آقای طاهری اگر این حرف درست است چرا به نظر این کارشناس اعتراضی نکردی!؟ اصلاً چرا باید کارشناس ساختمان در مورد تاریخی بودن خانه نظر بدهد درحالی‌که به کارشناس نقشه‌بردار و ثبت نیاز است، به کارشناس میراث فرهنگی نیاز است.

 

میراث فرهنگی به نظر کارشناس خود نیز اهمیت نمی‌دهد!

نکتۀ دیگر این است که کارشناس اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان نیز در تاریخ هفدهم مردادماه ۱۳۹۸ از خانه صمدیه لباف بازدید داشته و این گزارش به ناصر طاهری معاونت میراث فرهنگی ارسال‌شده است؛ ضمن اینکه این گزارش در تاریخ نوزدهم مردادماه ۱۳۹۸ با تأیید و امضای فریدون الهیاری رئیس اداره کل میراث فرهنگی صنایع‌دستی و گردشگری استان اصفهان ضمیمۀ شکایت مالکان شده است. در این گزارش آمده است که «در ساخت‌وساز انجام‌شده علاوه بر تصرف دالان ورودی خانه تاریخی صمدیه لباف، بخشی از عرصۀ آن به‌منظور ستون گذاری و ساخت دیوار به تصرف ساخت‌وساز هیئت فاطمیه درآمده است. همچنین حیاط‌خلوت این خانه تاریخی نیز بدون هماهنگی با مالک به‌منظور استقرار کارگران با دیوارکشی بلوکی جدا و به تصرف مجریان درآمده است. در بخش ورودی دالانی تاریخی وجود داشته که توسط ساخت‌وساز هیئت فاطمیه بخش‌هایی از آن تخریب و برخلاف وضعیت اصیل، راه ورودی آن به خانه صمدیه مسدود شده است.»

در بخشی دیگر از این گزارش آورده شده است که «به‌طورکلی کل دیوار شرقی حیاط کاملاً تخریب‌شده است. ادامۀ این روند آسیب‌های سازه‌ای جدی‌تری را متوجه این خانه تاریخی خواهد کرد. شایان‌ذکر است ساخت جدید در حریم درجه‌یک بلافصل خانه به‌صورت صد درصد ساخت در حال اجرا بوده و ارتفاع ستون‌ها و سازۀ اجرا شده در حدود ۸ سانتی‌متر است. دیوار شرقی یکی از اتاق‌های این خانه با ستون گذاری هیئت فاطمیه در عرصه این بنا تخریب‌شده و عملاً ستون و دیوار این بخش در عرصه خانه تاریخی اجرا شده است.»

بر اساس این گزارش نیز ریاست و معاون میراث فرهنگی استان اصفهان به‌طور کامل در جریان تخریب و تعرض به خانه صمدیه لباف قرار داشته‌اند. بااین‌وجود علاوه بر اینکه این اداره کل در زمان تخریب و تعرض به خانه تاریخی صمدیه لباف هیچ اعتراض و شکایتی را تنظیم نکرده بوده، حتی بعدازاینکه با پیگیری و ارائۀ مستندات مالکان در این خصوص مجبور به شکایت شدند  باز هم علی‌رغم اظهارنظر مکتوب کارشناس خود که به رؤیت و امضای معاون و ریاست این اداره نیز رسیده بود، نسبت به نظری که کارشناس غیر مرتبط دادگستری با تخصص راه و ساختمان دربارۀ خانه صمدیه لباف داده بوده  هیچ‌گونه اعتراضی نداشته‌اند و این مسئله جای بسی تعجب دارد.

منبع:ایسنا

شکست حریم منظری پل تاریخی خواجو اصفهان

مرتبط:

اصفهان چه می‌خواهد؟

یک اصفهان پژوه، به مناسبت یکم آذر ماه که «روز اصفهان» نامیده شده، از مهم‌ترین نیازهای این شهر سخن گفت.

حشمت‌الله انتخابی، روز اصفهان را به همۀ دوستداران این شهر تبریک گفت و تصریح کرد: نخستین و مهم‌ترین اولویت اصفهان زاینده‌رود است؛ رودی که نه‌تنها حیات شهر اصفهان، بلکه بیش از ۵۰ شهر دیگر در استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری، به جریان آن وابسته است.

وی ادامه داد: طی ۲۰ سال گذشته، به این مسئله توجه نشده که صرفاً کشاورزی وابسته به زاینده‌رود نیست و این رود، از طریق شاخابه‌هایش مادی‌ها، حیات را در رگ و پی اصفهان می‌دوانده است؛ متأسفانه از چهار یا پنج دهۀ پیش با تبدیل زمین‌های کشاورزی آبخور مادی‌های ماربین و جی در اصفهان به منازل مسکونی، به جریان مادی‌ها بی‌توجهی شد و اگر امروز از فرونشست میدان ثبت جهانی شدۀ نقش‌جهان صحبت می‌کنیم، مستقیماً مربوط به خشک شدن رودخانه و همین مادی‌ها است.

عضو انجمن دوستداران اصفهان، خاطرنشان کرد: درست نیست که به زاینده‌رود فقط به شکل خطی که از غرب شهر می‌آید و به شرق می‌رود نگاه کنیم؛ زاینده‌رود در اصفهان مانند یک درخت است که هم تنه دارد و هم شاخه و سرشاخه.

انتخابی توضیح داد: علاوه بر مزارع و باغ‌ها و باغچۀ خانه‌ها، بسیاری از آثار تاریخی از جمله مساجد، مدارس علمیه این شهر متکی به مادی‌ها بوده‌اند و معماری بسیاری از آن‌ها وابسته به این آب بوده است. تا حدود هفتاد سال پیش، تمام آب خانه‌ها و آسیاب‌ها و یخچال‌ها و کاروانسراها و حتی کارگاه پیشه‌وران، از همین شاخه‌ها و سرشاخه‌های زاینده‌رود که به آن مادی و جوی می‌گوییم تأمین می‌شده و مردم به‌ندرت به گاوچاه برای آبیاری نیاز داشته‌اند.

وی افزود: علاوه بر دولتخانۀ صفوی که آب در آن چرخش داشته، مسجد جامع اصفهان هم از جوی آبی که از وسط مسجد مقابل ایوان صاحب رد می‌شده، استفاده می‌برده است. جالب است بدانیم که، برای جریان آب در مسجد جامع از مادی جِروِ‌کان ماربین آب می‌گرفته‌اند که با گذشتن از دروازۀ چارو در محلۀ تیران آهنگران، از روی مادی تیران می‌گذشته و پس از عبور از محلۀ دردشت از دالان غربی وارد مسجد می‌شده و بعد به طرف محلۀ جوباره می‌رفته است. کتیبۀ تعمیر این مادی همچنان در ورودی مسجد بر دیوار سمت راست نصب است.

این اصفهان پژوه یادآور شد: در تصاویر هوایی دهه سی و چهل اصفهان، تصویر تمام شهر به خاطر وجود درختان تیره است و لکه‌های روشنی که عمدتاً ساختمان‌های یک یا نهایتاً دوطبقه بوده در آن دیده می‌شود. سطح سبز بیش از نیمی از شهر را تشکیل می‌داده است، فضای سبز اصفهان این‌گونه بوده نه به شکل امروزی. حتی اکنون هم باوجود خشک بودن مادی‌ها، خط سبز دو سوی آن به‌صورت سبزراه‌های فرحبخش هنوز وجود دارد و شاهد این مدعاست.

انتخابی خاطرنشان کرد که در دهۀ چهل، چنانکه در تصاویر هوایی دیده می‌شود، کمتر از ۲۰ درصد جنوب رودخانۀ زاینده‌رود مسکونی بوده و در تمام این محدوده مزارع و باغات و فضای سبز وجود داشته است. ضمن اینکه به پشتوانه همین مادی‌ها، ما در جلفا و جلالان و مارنان و حسین‌آباد آسیاب هم داشته‌ایم، که سنگ آن با آب همین مادی‌ها می‌چرخیده است.

عضو انجمن دوستداران اصفهان، با اشاره به اینکه وجود مادی‌ها و سقاخانه‌ها و سنگاب‌های کنار آن، نشان از تقدسی بسیار کهن دارد و شاید به دوران تقدس آب به‌عنوان عنصری پاک و پاک‌کننده و الهۀ آب‌ها آناهیتا در نزد ایرانیان برمی‌گردد، تأکید کرد: با خشک شدن زاینده‌رود تمام تار و پود شهر خشک می‌شود و فرونشست زمین، تمام زیبایی‌های باقیماندۀ این شهر را می‌بلعد، بنابراین حیاتی‌ترین مسئله و نیاز شهر اصفهان، جریان زاینده‌رود است.

وی با اشاره به اینکه قدمت لقب «نصف جهان» مشخص نیست، اما طبق منابع مکتوب حداقل به دوران صفویه می‌رسد، گفت: نه اصفهان فقط متعلق به مردم اصفهان است و نه زاینده‌رود، بلکه این دو متعلق به کل جهان‌اند و از دیرباز مورد توجه جهانگردان قرار داشته‌اند؛ بنابراین همۀ ما باید با عزمی ملی و جهانی، برای جریان دایمی زنده‌رود تلاش کنیم.

انتخابی، حفظ هوّیت اصفهان را دومین مسئله و نیاز این شهر دانست و گفت: بخشی از این هوّیت مربوط به آثار تاریخی و بافت تاریخی شهر است. اگر کسی از آن سوی دنیا به این‌سو می‌آید تا اصفهان را ببیند، طبیعتاً نمی‌خواهد با برج‌ها و مجتمع‌های مدرنی که نمونه‌اش همه‌جا یافت می‌شود، روبه‌رو شود؛ او می‌آید تا اصفهان را ببیند و در عین حال اصفهان منحصر به تک بناهای شاخص نیست، بلکه این بناها در بافتی همگون و پیوسته با هم قرار داشته که نباید اجازه داد تغییری در بافت آن ایجاد و این پیوند، گسسته شود.

این اصفهان‌پژوه، با بیان اینکه یک جریان قدرتمند فرهنگی، همچون زاینده‌رود در همۀ عرصه‌های فرهنگ و هنر اصفهان جریان داشته که نمود آن حفظ آثار تاریخی شهر بوده است، اظهار کرد: مسجدها و کاخ‌های زیادی در این کشور ساخته‌شده، اما در اصفهان بیش از همه جا باقی مانده است. نظیر مسجد جامع اصفهان در بسیاری از شهرهای ایران وجود داشته، اما مجموعۀ هنر معماری ایران را تنها در مسجد جامع عتیق اصفهان می‌توان دید؛ چراکه مردم پیشه‌ور با هنر و بافرهنگ اصفهان، این بناها را در طول هزار سال حفظ کرده‌اند و با ذوق و هنر خود بر آن افزوده‌اند و ما باید امروز با احساس مسئولیت تقویت‌کنندۀ این فرهنگ باشیم نه محوکنندۀ آن.

وی، سومین نیاز اصفهان، را تجلیل از انسان‌هایی که در ساختن اصفهان نقش داشته‌اند یعنی معماران واقعی این فرهنگ و هنر معرفی کرد و توضیح داد: انجمن دوستداران اصفهان از دهۀ هشتاد تاکنون در مراسم‌هایی که به مناسبت نکوداشت روز اصفهان برگزار می‌کرده، به این مهم توجه داشته و سرآمدان اصفهان را گرامی می‌داشته است، اما این مسئله باید مورد توجه همۀ نهادها باشد.

انتخابی، برای بیان چهارمین نیاز و اولویت شهر اصفهان چنین گفت: میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری یک مجموعۀ به‌هم‌پیوسته است. اگر بناهای تاریخی حفظ نشوند گردشگری هم نمی‌آید و اگر گردشگر نیاید، تولید صنایع‌دستی به مشکل برمی‌خورد. متأسفانه در وزارت میراث فرهنگی با وجود اینکه سه معاونت در این مورد وجود دارد، این پیوستگی دیده نمی‌شود و به همین خاطر می‌بینیم که برخی اجناس چینی و پاکستانی به‌جای صنایع‌دستی اصفهان در بازار بزرگ این شهر فروخته می‌شود. بنابراین خاطرنشان می‌کنم که مسئولان باید صنایع‌دستی و هنرمندان آفرینندۀ آن، میراث فرهنگی و پاسداران زحمتکش آن و گردشگری و متولیان آن را که این روزها آسیب اقتصادی بسیاری دیده‌اند در این شهر کنار هم ببینند، نه جدا از هم.

منبع:ایسنا

مرتبط:

خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

معرفی خانه مشیر الملک اصفهان

کاخ هشت بهشت _کاخ عالم اصفهان

عصارخانه شاهی کجاست؟

عصارخانه شاهی یک عصارخانه تاریخی در شهر اصفهان است که در سال ۱۰۲۱ هجری قمری  همزمان با احداث بازار بزرگ قیصریه و مدرسه ملا عبدالله به دستور شاه عباس اول ساخته شده است.

ساختار ظاهری عصارخانه از دو قطعه سنگ بزرگ تشکیل شده بود که روی هم قرار می ‌گرفتند. این دو قطعه سنگ از یک ‌طرف با اهرمی به چهارپا مثل الاغ یا شتر و اسب وصل بود که با حرکت حیوان به صورت دورانی، سنگ رویی آسیاب به حرکت درمی‌ آمد و با گردش این سنگ، مواد روغنی که وسط سنگ بود، نرم می ‌شد. قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خرد شونده را داخل آن می‌ ریختند تا به زیر سنگ بروند و خرد شوند. این عصارخانه‌ های ابتدایی را «چوغن ‌گری» نیز می ‌گفتند.

عصارخانه شاهی

از عصارخانه‌ های قدیمی ایران آنچه باقی ‌مانده، از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی ‌کند. این عصارخانه‌ ها را می‌ توان نماد صنعتی ایران قدیم دانست. از این عصارخانه ‌ها در یزد، چهار محال و بختیاری و اصفهان نمونه‌ های متروکی باقی مانده است. با گذشت زمان و گسترش نیازهای مردم، عصارخانه‌ ها نیز پیشرفت کردند و تغییراتی در آنها شکل گرفت. این نوع کارخانه نخست در اصفهان تاسیس شد و سپس به نواحی دیگر سرایت کرد.

در حال حاضر مساحت عصارخانه شاهی ۳۸۰ متر مربع است ولی در گذشته مساحت اصلی آن ۱۸۰۰ مترمربع بوده که اکنون مکان‌ هایی مانند شترخان، بارانداز و ورودی بازرگانان از بین رفته است و فقط یک تیرخانه و دو انبار تو در تو در بخش شرقی تیرخان، در دو طبقه باقی مانده است؛ در محل بارانداز عصارخانه هم اکنون پاساژ طلا فروشان قرار دارد.

عصارخانه شاهی

این عصارخانه در یک طبقه با ارتفاع حدود ۱۱ متر و سه فضای گنبدی شکل با مقطع کجاوه ساخته شده است که سقف ‌ها به سبک طاق و چشمه و نورگیرهای سقف، روشنایی عصارخانه را تأمین می ‌کنند. سقف گنبدی شکل به دلیل خنک نگه داشتن محل برای نگهداری روغن موجود در عصارخانه بوده است. دیوارها و سقف خشتی بدون کاربندی، قاب سازی، تزئینات و پنجره ساخته شده است، فضای اصلی دارای پنج قسمت پیشخوان، بارانداز، شترخوان، گرم‌ خانه و تیرخانه بوده است.

دیوارها و سقف خشتی و به دلیل کاربری آن بدون کاربندی، قاب ‌سازی، تزئینات و پنجره ساخته شده است. دانه‌ های روغنی که در این عصارخانه به کار می‌ رفت و مورد روغن کشی قرار می ‌گرفت معمولاً کنجد، پنبه دانه، خشخاش و آفتاب گردان بوده است.

عصارخانه شاهی

از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۹ برای حرکت دادن تیر بزرگ و چرخش سنگ آسیاب، از موتور برق استفاده شده و بعد از آن زمان، به دلیل صنعتی شدن این حرفه و وجود تجهیزات مکانیزه، ادامه کار مقرون به صرفه نبوده و عصارخانه به مدت ۳۰ سال تعطیل شده است؛ تا اینکه در سال ۱۳۷۹ سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان، عصارخانه را از مالک اعیانی آن خریداری نمود و از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ اقدام به مرمت و ساماندهی آن کرده است و به عنوان موزه مورد بازدید مردم و گردشگران قرار دارد.

عصارخانه شاهی از سال ۱۳۹۲ به عنوان اولین و تنها پایگاه تخصصی مطالعات فرهنگ عامه در کشور به فعالیت می‌ پردازد. از سال ۱۳۹۵ این پایگاه طرح تاریخ شفاهی مشاغل سنتی اصفهان را آغاز نمود و چندین فیلم مستند نیز بر مبنای این تحقیقات از مشاغل سنتی اصفهان تولید گردید. این مرکز تخصصی در زمینه برگزاری کارگاه ‌های تاریخ شفاهی نیز فعال است.

کتاب عصارخانه شاهی از سوی موزه عصارخانه شاهی به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی از سوی سعید سیاحیان خلاصه و گردآوری شده و در سال ۹۵ به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی کارکرد مختصر عصارخانه‌ ها و معرفی موزه عصارخانه شاهی می‌ پردازد، معرفی قسمت‌ های مختلف عصارخانه، دانه ‌های روغنی و کاربردشان در مصارف مختلف از دیگر بخش‌ های این کتاب است.

منبع:تریپ یار

مرتبط:

خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

کاخ هشت بهشت _کاخ عالم اصفهان

روستای طامه از نقاط بسیار خوش آب و هوای اصفهان

تازه‌های گردشگری در اصفهان

رئیس اداره گردشگری سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، خبر داد که برای نخستین بار نقشه گردشگری بازار تاریخی اصفهان و مشاغل سنتی آن تهیه‌شده و در ادامه، درباره برنامه‌هایی که این اداره به مناسبت نکوداشت اصفهان تدارک دیده، جزئیاتی را بیان کرد.

علیرضا مساح به ایسنا گفت: با توجه به اینکه تاکنون هیچ نقشه گردشگری جامعی از بازار تاریخی اصفهان وجود نداشت، تصمیم گرفتیم آن را تهیه کنیم و حاصل کار یک نقشۀ دو زبانۀ فارسی_انگلیسی شد که از دروازه حسن‌آباد شروع و به بازارچه دردشت ختم می‌شود.

وی تصریح کرد: بازار اصفهان برخلاف شهرسازی جدید که شطرنجی است، رشدی ارگانیک داشته و به همین خاطر، روی این نقشه توانستیم مسیر گردشگری بازار را به‌علاوه مکان‌های مهم و اطلاعاتی مثل محل پارکینگ و … که گردشگر به آن نیاز دارد مشخص کنیم. ضمن اینکه محل استقرار تعدادی از مشاغل سنتی بازار نیز به‌ صورت یک طرح خطی روی نقش نمایش داده‌شده است.

رئیس اداره گردشگری سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، با اشاره به هفته نکوداشت اصفهان، توضیح داد: «شاعرانه‌های اصفهان» عنوان یکی از برنامه‌هایی است که برای هفته نکوداشت اصفهان در نظر گرفته‌ایم و در این برنامه، با فضاسازی حجمی پل‌های بزرگمهر و فلزی، شبیه خواجو و سی‌وسه‌پل، درون این دهانه‌ها تصاویری از جاذبه‌های تاریخی و همچنین شهدای نامدار اصفهان را، به‌اضافه اشعاری در مورد شهر، از روز ۲۷ آبان به نمایش خواهیم گذاشت.

مساح از تولید چهار کتاب در زمینۀ گردشگری با نام‌های «گردشگری در دسترس» سازگاری شهری برای گردشگران دارای معلولیت و سالمندان، «مسیرهای گردشگری تاریخی بازار اصفهان»، «اصفهان به زبان فرانسه» و «ملیجک در نصف جهان» ویژه گردشگری کودکان توسط این اداره خبر داد.

وی افزود: کلیپ‌هایی را نیز برای معرفی اصفهان به ۱۰ زبان زنده دنیا تهیه‌کرده‌ایم که تاکنون در اسپانیا و چین پخش‌شده و برنامه پخش آن در سایر کشورها را نیز دنبال می‌کنیم.

منبع:ایسنا

مرتبط:

روستای طامه از نقاط بسیار خوش آب و هوای اصفهان

خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

معرفی خانه مشیر الملک اصفهان

معرفی دهکده تفریحی زاینده رود

یکی از قشنگ ‌ترین جاهای دیدنی اطراف اصفهان چادگان است. چادگان با شهر اصفهان ۱۲۸ کیلومتر فاصله دارد. نزدیک به دو ساعت در راه هستید و بعد به دهکده‌ ای سرسبز می ‌رسید که پشت سد ساخته شده و همه چیز را باهم دارد، هم طبیعتی سرسبز، هم دریاچه زاینده رود و هم امکانات تفریحی متنوع. دهکده تفریحی زاینده رود، ۲۴۵ هکتار فضای سبز، نیم هکتار گلخانه و ۱۲۴ گونه گیاهی دارد.

دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود که درساحل دریاچه سد زاینده رود ساخته شده، دارای ۱۴۸۸ دستگاه واحد ویلایی و آپارتمانی است. از ویژگیهای دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود مدیریت و ساماندهی با رعایت مسائل زیست محیطی دهکده می باشد. در سال ۱۳۸۷ از سوی سازمان حفاظت محیط زیست کشور لوح زرین تحت عنوان واحد برگزیده خدماتی سبز سال ۱۳۸۶ در کشور به سازمان عمران زاینده رود و این دهکده اهداء شد.

دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود

سابقه تاریخی

نام قدیمی چادگان پاراتاک می باشد. آخرین پادشاه هخامنشی برای فراهم کردن سپاه به این ناحیه آمده است. در دوره دیگری از تاریخ ایران، اسکندر مقدونی نیز در این محل اقامت کرده و به واسطه نفوذ خود، هنوز روستای مجاور چادگان به اسکندری معروف است، بعد ها، شاه عباس صفوی نیز به واسطه آباد بودن این ناحیه، ترک ها را به سمت این منطقه فرستاده است.

چادگان از دو بخش چاد و گان تشکیل شده است. چاد به معنی شیار، شکاف و دره است و گان پسوند آن است. پاراتاک که به کلی از میان رفت، مردم در جایی نزدیک به آن خانه‌ های خود را بنا کردند. جایی نزدیک به رودخانه زاینده رود که در دره‌ای قرار گرفته و به همین دلیل، اسم چادگان بخود گرفت.

موقعیت جغرافیایی

دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود در ۱۲۰ کیلومتری غرب استان اصفهان در حاشیه رودخانه زاینده رود و در ۲ کیلو متری شهر چادگان در منطقه فریدن بزرگ واقع شده است. این دهکده از سمت شمال با شهرستان فریدن، از سمت غرب با شهرستان چادگان، از سمت شرق با شهرستان تیران و کرون، از جنوب با استان چهارمحال و بختیاری و از سمت غرب با بخش چنارود همجوار است.

دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود

امکانات تفریحی

در دهکده تفریحی زاینده رود امکانات تفریحی متنوعی وجود دارد، همین امکانات چادگان و سرسبزی آنرا از سایر شهرستان ها متمایز می سازد.

سکو های نشیمن خانوادگی در حاشیه ی زاینده رود، باشگاه اسب سواری، اسکله قایقرانی (اسکله ای همراه با قایق پدالی، موتوری و یک دستگاه اتوبوس دریایی درچادگان وجود دارد که مسافران می توانند با آن ها لحظات خوشی را در دهکده زاینده رود برای خود رقم بزنند.) استخر چادگان،
زمین های ورزشی (زمین فوتبال، بسکتبال، والیبال، تنیس روی میز و…)، تله کابین، پیست های دوچرخه سواری، باند فرود هلی کوپتر در باند هوایی چادگان، باغ ها و مزارع باغ های پر از میوه و مزارع مملوء از درخت چادگان بی نظیر است.

جدا از دریاچه سد زاینده رود و قایق سواری آن، چادگان تفریحات دیگری نیز دارد. به خاطر وجود ماهیانی مانند قزل ‌آلای رنگین کمان، کپور و زرد مردم برای ماهیگیری به این منطقه می ‌آیند.

در این دهکده توریستی امکان اسب سواری نیز دارید که می توانید در این زمینه آموزش ببینید. با اتوبوس دریایی میتوانید دوری در رودخانه بزنید و به ساحل که برگشتید، زیر سایه درختان خستگی در کنید، یا می توانید با دوستان و خانواده خود در ساحل والیبال و بسکتبال و پینگ پنگ بازی کنید، و یا در استخر دهکده، تنی به آب بزنید که هم سانس ‌های مردانه و هم زنانه دارد.

میتوانید با دوچرخه در دهکده گشت بزنید و اگر دلتان هیجان خواست سوار بر تله ‌کابین شده چادگان را از بالا ببینید.

دمنوش خانه دهکده که انواع و اقسام شربت ها و دمنوش ها را میتوان در آن سفارش داد و رستوران های کوچک و بزرگ نیز از جاذبه های چادگان هستند، هرچند بساط کباب در دشت و دمن که از سنت های پسندیده ایرانیان است در اینجا هم حاکم است.

وجود امکانات متعددی از تفریحات خانوادگی و دسته جمعی از جمله غواصی، پینت بال، شهر بازی و پارک بادی، کارتینگ، ماشین شارژی و پل معلق و … لحظات مفرح و هیجان انگیزی را برای گردشگران رقم میزند.

آرامشِ در یک استراحتگاه ییلاقی با امنیت کامل و محیطی خانوادگی از نخستین ویژگی هایی است که دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود را محبوب مسافران کرده است.

برای اقامت در چادگان میتوانید هم ویلا کرایه کنید و هم به چشم سفری یک روزه آن را ببینید و برای شب دوباره به اصفهان برگردید.

دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود

نزدیک ترین مکانهای گردشگری

“مارکده ” به عنوان یکی از زیبا ترین مقاصد پیاده روی حاشیه زاینده رود شناخته شده و در ۸ کیلومتری دهکده تفریحی واقع است. همچنین منطقه زیبای “بن” (Ben) در چهار محال و بختیاری، در ۲۰ کیلومتری جنوب دریاچه زاینده رود، با دهکده فاصله اندکی دارد. چشمه سلیمان نیز در ۷ کیلومتری غرب دهکده تفریحی واقع شده و چشمه وقا، چشمه خوانسارک، چشمه مرغاب در جاده تیران به داران قرار دارد (حدود ۴۰ کیلومتری دهکده تفریحی)، رودخانه اسکندری (پلاسگان) که یکی از منابع مهم آب زاینده رود است در ۱۷ کیلومتری غرب دهکده تفریحی قرار دارد. چشمه دیمه، سرچشمه اصلی زاینده رود، با ۷۲ کیلومتر رانندگی، در جاده غربی دهکده تفریحی واقع شده است.

“چنارود” و “چهل چشمه” نیز در ۳۸ کیلومتری غرب دهکده تفریحی، از مراکز مهم عشایری محسوب می شود. در اواخر بهار برای دیدار از عشایر و رسوم آنان می توانید به این منطقه سفر کنید.

اماکن تاریخی چادگان

دهکده چادگان جاهای تاریخی مانند خانه معظم الملک میر پنج نیز دارد که به ثبت ملی رسیده است. این بنا یادگاری از دوره قاجار است که از زیرزمین، تالارها و اتاق های بزرگ با دیوارهائی مزین به نقوش و آینه کاری های ظریف تشکیل شده است. تزئینات خانه متاثر از تزئینات قرن گذشته اروپا می باشد. در مقابل عمارت آن حوضی بزرگ تصویر خانه را با شیشه های رنگین در خود منعکس می ‌کند. این خانه در سالهای گذشته به حال خود رها شده و توقع دیدن خانه ای سرپا را نداشته باشید.

اسم کاوه آهنگر برای همه آشنا است. شخصیتی اسطوره ‌ای شاهنامه که علیه ضحاک قیام کرد. مشهد کاوه که به نام ‌هایی مثل دهستان کاوه، دهستان کاوه آهنگر و مشهد هم معروف است، دهستانی است که آرامگاه کاوه اهنگر و پسرش در آن قرار دارد و از جاهای دیدنی چادگان است.

مرتبط:

روستای طامه از نقاط بسیار خوش آب و هوای اصفهان

کاخ هشت بهشت _کاخ عالم اصفهان

گوشه به گوشه ایران؛ تخت فولاد اصفهان

روستای طامه از نقاط بسیار خوش آب و هوای اصفهان

روستای طامه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز در استان اصفهان ایران است. روستای طامه روستایی در دل کوه کرکس دارای آب و هوایی سرد و کوهستانی است. در ادامه با این روستای خوش آب و هوا و دیدنی بیشتر آشنا خواهید شد.

روستای طامه کجاست؟

روستای طامه از توابع شهرستان نطنز اصفهان (در ۷ کیلومتری جنوب غربی شهر نطنز و در دامنه شرقی کوه کرکس) می باشد که از نقاط بسیار خوش آب و هوا به شمار می آید. از طریق این روستا و از مسیری زیبا می توان به قله کرکس دست یافت. قابل ذکر است که این مسیر جبهه شرقی میباشد که نسبتا مسیر دشواری است. در انتهای روستای طامه رود کوچک آبی که سرچشمه آن از دامنه های کرکس میباشد جریان دارد که در مسیر خود چندین آبشار زیبا را پدید آورده است و کوهنوردان را به طرف قله هدایت میکند.

مردمان این روستا دارای مذهب شیعه و اکثرا کشاورز هستند. مهمترین سوغات طامه گلابی است. پوشش گیاهی منطقه غنی و شامل گیاهانی چون آنغوزه، رناس، هندوانه ابوجهل، آویشن، گزنه، گون، شنگ و… که به خاطر کمبود بارندگی رشد در خور توجهی ندارند.

روستای طامه

دیدنی های روستای طامه:

در انتهای روستای طامه، رود کوچکی که سرچشمه آن از دامنه های کرکس است جریان دارد که در مسیر خود چندین آبشار زیبا را پدید آورده است و دوستداران طبیعت را به خود جذب می کند.

در قسمت غربی روستای طامه، دو دره زیبا دیده می شود که در انتهای یکی از این دره ها به نام پاپول، آبشار زیبای طامه با ارتفاع تقریبی ۲۳متر وجود دارد که باغها روستای طامه و باغهای باغشهر تاریخی نطنز را سیراب می کند.

به دلیل وجود آب فراوان در منطقه، آبشارهای زیبایی در مسیر قله‌ی کرکس به چشم می‌خورد که زیباییهای این منطقه را دو چندان کرده‌است.

دره دیگر نیز که به پاکدار معروف است، به دلیل وجود آب فراوان، آبشارهای زیبایی در مسیر قله کرکس بوجود آورده است. در مسیرهای جنوبی قله‌ی کرکس (از مبدا روستای کشه) و همچنین مسیر شمالی (از مبدا روستای اوره و امامزاده سلطان) نیز آبشارهای فصلی بسیار زیبایی به چشم می خورند.

چشمه دلاوون، چشمه لاگله، چشمه خواجه فاضل، امامزاده سیدفاضل طامه با بقعه‌ دوره تیموری، خانه های سنتی با پوشش چوب و خار و پشت بام هایی با پوشش کاه گل، از دیگر دیدنی های روستای تاریخی طامه هستند.

روستای طامه

بهترین زمان سفر به روستای طامه:

روستای طامه در همه فصول سال زیبایی های خاص خود را دارد و در هر فصلی از سال میتوانید به این روستا سفر کنید. در زمستان همه جا برف و یخ و حتی نیمی از آبشار هم یخ زده است که بسیار زیبا و چشم نواز است.

توصیه میکنم اگر قصد سفر زمستانه به این منطقه را دارید حتما لباس و تجهیزات مناسب زمستان همراه داشته باشید.

آدرس روستای طامه:

استان اصفهان – شهرستان نطنز- روستای طامه

روستای طامه

آیین و مراسم روستای طامه:

یکی از آیین‌های جالب و تماشایی روستای طامه، مراسم کهن جلجلانی است که به مدت ۳ شب پیاپی ، یعنی شب‌های ۱۷ تا ۱۹دی‌ماه هر سال برگزار می‌شود.

    مراسم بدین گونه آغاز می‌شود که جوانان و نوجوانان روستا در غروب آفتاب به طور دسته جمعی و هماهنگ، به دامنه کوه‌های کرکس نطنز که اطراف روستا قرار دارد رفته و با فرارسیدن شب با آتش زدن بوته‌ها و گون‌ها، مراسم را آغاز می‌کنند.

    در این شب‌ها، کشاورزان روستا نیز با دیدن شعله‌های آتش در دامنه کوه به باغ‌های خود سرازیر شده، هر یک سنگی در گلوگله درخت یعنی در محل رویش شاخه‌ها می‌نهادند و این کار را شگون دانسته و معتقدند که این عمل سبب ازدیاد میوه درختان می‌شود.

    ساعتی پس از این آتش افروزی، با پایان گرفتن آن که همگام با گسترش تاریکی در سراسر روستا است، جوانان مذکور از کوه سرازیر شده، همگی از یک مسیر به صورت دسته جمعی وارد روستا می‌شوند و به ترتیب به خانه‌های روستا می‌روند.

    سپس یک نفر از جوانان با صدایی رسا خواندن سرود مرسوم را در مقابل درب خانه آغاز می‌کند.

    با خواندن هر مصرعی، اندک مکثی می‌کند و بلافاصله حضار، دسته جمعی فریاد “هو” می‌زنند که پس از اتمام سرود، صاحبخانه با توجه به امکانات و وضع موقعیت محلی‌اش مقداری آجیل‌های محلی و قند و شیرینی و میوه را در سینی بزرگ مسی نهاده برای آن جمعیت می‌آورد.

    مرتبط:

    خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

    معرفی خانه مشیر الملک اصفهان

    کاخ هشت بهشت _کاخ عالم اصفهان

    خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

    تصور کنید وسط یک خانه بزرگ هزار متری ایستاده اید و ارسی های بلند با شیشه های رنگی شان در آب حوض سایه می اندازند. تالار طویل و سقف بلند خانه با گلکاری های گچی پوشانده شده و بهار خواب خانه روزی جای مردمی بوده که به حق نامه خانه را جواهر گذاشته اند.

    خانه جواهری کوهپایه البته به دلیل مالکانش به این نام شناخته می شود اما اگر گذرتان به آنجا بیفتد می بینید که واقعا کم از جواهر ندارد. خانه جواهری یکی از دیدنی ترین خانه های سنندج است که از دوران قاجار به جا مانده و با معماری سنتی و قدیمی و خشت و گلی اش یک تکه جا مانده از بهشت در این شهر به نظر می رسد.

    خانه جواهری کوهپایه البته به دلیل مالکانش به این نام شناخته می شود اما اگر گذرتان به آنجا بیفتد می بینید که واقعا کم از جواهر ندارد. که در محله گرمابه ودر ضلع غربی مسجد خواجه یعقوب واقع شده است با  مساحتی حدود ۱۰۰۰ متر با معماری سنتی وقدیمی با خشت وگل وآجر بنا گردیده است. تا چند سا ل پیش  این منزل مورد استفاده قرار میگرفت که  سازمان میراث فرهنگی  با آگاهی بر قدمت وتاریخی بودن آن این منزل را خریداری کرد وتعمیرات اساسی   وبازسازی گردید.

    خانه جواهری کوهپایه

    اتاق های خانه از نوع «سه دری» هستند و در دو طبقه جای گرفته اند و هر کدام تاقچه هایی دارند و درهایی با شیشه های رنگی. خانه برجکی دارد که با راه پله گلی به آن می رسید. این برجک برای دیده بانی و محافظت از خانه هزار متری جواهری ساخته شده بود. بام خانه را خشتی ساخته اند و تالار زیبای خانه با نقش ونگار های بسیار چشم نوازی تزئین شده است.

    این خانه دارای دالان دراز بوده است . واز نوع گودال باغچه است که به صورت مربع شکل است واتاقهایش با گچ اندود شده ودارای نقشهایی باگچبری می باشد . دارای سه دری هایی است که در دو طبقه می باشد ویک برج دارد که توسط راه پله گلی برای دیده بانی استفاده می شده است تالار زیبای ان با نقش ونگار های بسیار قشنگ است .

    خانه جواهری کوهپایه

    بام آن با خشت پوشیده شده ودر طبقه بالا نیز اتاقی دارد .اتقها تاقچه هایی دارد که برای گذاشتن اشیائ است ودر های اتاقها از شیشه های رنگی استفاده شده است
    سقف ها گنبدی وضربی است ایوانی با طاقچه های زیبا دارد در تالار در دو طبقه اتاقهای گوشواره وجود دارد که با درب های چوبی  به بیرون راه دارد.

    مرتبط:

    همه چیز در مورد هتل عباسی اصفهان

    تپه اشرف _نکاتی دربارۀ میراثِ پنهانِ اصفهان

    سرای بدیع یا خانه حاج رسولی ها اصفهان