نوشته‌ها

ساعاتی خوشمزه در اصفهان

اگر قرار باشد گردشگر (داخلی و خارجی) خوراکی و غذاهای اصفهانی را در شهر خود (بجز اصفهان) تجربه کند و ساعاتی خوشمزه را به یاد دیار نصف جهان بگذراند، کجا خواهد رفت؟!!

به گزارش ایمنا، آیا مکانی برای انتخاب وی وجود دارد؟ آیا می‌توانید پیشنهادی جذاب را به او توصیه کنید؟ آیا ترویج و ترفیع گردشگری خوراکی (شکم‌گردی) به ذهنتان رسیده است؟

غذا فقط یک منبع تغذیه‌ای محسوب نمی‌شود. توجه به غذاهای محلی، هویت‌بخشی به فرهنگ بومی و محلی بوده و در تمام جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زندگی آن قوم و ملت ریشه دارد. این غذاها، می‌توانند حامل پیام‌های فرهنگی بوده و شکل‌دهنده الگوی غذایی جامعه، مجموعه عادات و به تعبیری فرهنگ غذایی و خوراکی افراد آن جامعه باشد. پس بیاییم نسبت به اهمیت خوراکی و تجربه خوردن، کمی ژرف‌تر بنگریم و این واقعیت را بپذیریم که جهان نوین فرهنگ‌های خوراکی گوناگون خود را به ما تحمیل کرده است. ولی از سوی دیگر ما کمتر به ترویج فرهنگ خوراکی شهر و اقلیم خود پرداخته‌ و آن را صادر کرده‌ایم.

وقت آن رسیده است که کسب تجربه استفاده از گردشگری خوراکی را برای هم‌میهنان، گردشگران و حتی شهروندان اصفهانی زمینه‌سازی نمائیم و فضایی دل‌انگیزتر از پخت خانگی غذای اصفهانی و خرید اقلام غذایی از مراکز خرید را در بیرون خانه برایشان پدید آوریم. باید نسبت به انتشار و رواج دانش فرهنگ خوراکی و سنت‌های آشپزی در شهرمان بعنوان بخش‌های محوری زندگی در جامعه اهتمام نمائیم تا زمینه‌ساز فرصت‌های تازه‌ای برای پدید آمدن و توسعه تجربه‌های خوراکی بومی اصفهانی گردد. این مهم امکان  عرضه خوراک‌های متنوع در سایر شهرها و کشورها را بعنوان یک کسب و کار تجاری بزرگ و سرمایه‌گذاری موفق فراهم می‌آورد.

 اکنون یک ضرورت شده است که سبک آشپزی تازه‌ای در اصفهان و برندی متمایز برای آن خلق کنیم که از نظر مزیت در مزه‌های خوب و شخصیت ویژه با استانداردها و معیارهای بزرگترین آشپزخانه‌های جهان قابل مقایسه باشد. سبکی که در آن “آشپزخانه‌ای جذاب و شگفت‌انگیز، با دکوراسیون داخلی منحصر بفرد و رؤیایی، همراه با چیدمانی پر از ذوق و سلیقه اصفهانی، روشنایی آرامبخش، کتابخانه‌ای مملو از کتاب‌ها، دی وی دی‌ها، برنامه تلویزیونی آموزش آشپزی اصفهانی، انواع تجهیزات آشپزخانه، ظروف غذا، کارکنان با لباس‌های محلی اصفهانی، موسیقی متفاوت و به یاد ماندنی و اجرای کنسرت‌های تأثیرگذار و منوی وسوسه‌انگیز به وجود آید تا محیطی برای مشتریان خلق کند که متفاوت‌تر از دیگر رستوران‌ها باشد.”  این سبک آشپزی و برند آن نه تنها در اصفهان، بلکه ایده‌ای است که بایستی در تمام جهان گسترش داده شود.

از دیدگاه اقتصاد تجربه بایستی آشپزخانه‌ها (رستوران‌ها)، سفره‌خانه‌ها و میزها را صحنه یا پرده نمایشی در نظر بگیریم که دست کم سه بار در روز در آن پدیده‌ها و آثاری را با نتایج اقتصادی و فرهنگی بسیار تولید و تجربه ‌کنیم. ایده هنرمندانه‌ای است اگر تجربه جدیدی در خوراک شهرمان اصفهان پدید آوریم که وجه مشترکی با آثار هنری داشته باشند.

تصور کنیم آشپزخانه‌ای بسازیم که دکوراسیون و حتی شیوه چیدن بشقاب‌ها از آثار هنری اصفهان الهام گرفته باشد، مثلاً پختنی‌ها نوعی «نقاشی» محسوب شوند و مواد خوراکی بعنوان «رنگ» بر روی بوم که همان بشقاب است بنشینند. دراینصورت کیفیتی جالب پیدا می‌کنند که می‌توانند اشتهای مصرف‌کنندگان را برانگیخته و استشمام بوی این خوراکی‌های هنری خاطره‌ای به یادماندنی را برایشان به ارمغان آورد. با سرمایه‌گذاری در تهیه و پخت غذاهایی به شکل آثار تاریخی و سبک‌های گوناگون هنری زیبای اصفهان به مشتریان اجازه می‌دهیم طعم‌هایی دلپذیر و لحظاتی هیجان‌انگیز را تجربه نمایند و چه بسا استفاده از این موهبت اصفهانی در فضایی آمیخته از فرهنگ و هنر شهرمان اصفهان لذت این تجربه به یادماندنی را دوچندان نماید.

از این حیث خوراک‌های بومی و محلی اصفهان، خود یک انعکاس آشپزی جذاب و جالبی می‌شود و در این زمینه باید تلاش کرد غذاهایی مخصوص، محلی و سنتی با ریشه‌ای اصفهانی را کالاسازی نموده؛ تولید انبوه کرده و در سراسر کشور توزیع کنیم. غذاهایی مانند: بریانی اصفهان، حلیم بادمجان، خورش ماست لذیذ اصفهان، حلیم عدس، یَخمِه‌تُرُش، کاله جوش، اِشکَنِه (غذایی که در روزهای سرد سال طرفداران بسیاری دارد)، تاس‌کباب اصفهانی، کشکِ‌بادمجان، قیمه‌ریزه‌نخودچی، کباب زردک اصفهان، خوراک سرگنجشکی، ماش و قمری، شُله بریون‌زیره اصفهانی، بِه‌پُلو اصفهانی، گوشت و لوبیا، گوشت و عدس، گوشت و نخود(یخنی نخود)، خورش مرغ وآلوچه اصفهانی و آش سماق ….

 ایده کالاسازی خود مبنای یک تلاش گسترده برای توسعه پدیدآوری تجربه و نوآوری در آن و اقتصاد تجربه (بعنوان یک منبع عمومی ارزش‌افزای جدید) است که فرصت‌های تازه‌ای برای تقویت و گسترش فعالیت‌های خلاقانه فراهم می‌آورد. هرگز فراموش نکنیم که می‌توانیم انواع خوراک‌های اصفهانی (سنتی – مدرن) را به جای عرضه در بازار اندک به سمت بازار تولید انبوه حرکت دهیم تا توسط افراد زیادی خریداری شده و به فروش برسانیم.

بیائیم تلاش کنیم دوران و فصول گوناگون، خلوص، تازگی، سادگی و اخلاقی را که دوست داریم تداعی‌گر شهرمان باشد، در وعده‌ها و بسته‌های غذایی منعکس کنیم، نیازمندی به مزه‌های خوب را با دانش نوین درباره سلامت و رفاه پیوند داده و محور آشپزی را بر مبنای تصاویر، حال و هوا و خاطره‌سازی شهرمان قرار دهیم.

منبع:ایمنا

محله رنگ‌ها و طعم‌ها

در میان هیاهوی برگ‎‌های زرد و نارنجی پاییز، پیرمردی آرام آرام پوست بلال‌ها را می‌گیرد و روی منقل می‌گذارد و طعم، رنگ‌ و دودها را در ریه شهر به هم در می آویزد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در گوشه‌ای از خیابان در پس بخاری که روی شیشه نشسته است کاغذی به سختی خوانده می‌شود “آش، باقالی، لبو…”و  بوی غذا در کنار نورهای رنگارنگی که هرکدام به اشکال گوناگون درآمده‌اند، پیچیده است.

کشت و زرع، هیاهوی صبح های مردمان این محله است، اما ناژوان شب‌ها رنگ دیگری به خود می گیرد؛ در میان همهمه ماشین‌ها و رنگ‌ها این بازار غذا است که داغ ‌ می‌شود؛ بازار لبو، آش، باقالی و بلال و …

ناژوان کوچه‌ها و معابر و محل های قدیمی زیادی دارد که “باغ‌فردوس” یکی از قدیمی‌های آن و مشهور به “خیابان لوله” است، دلیل نامگذاری آن وجود عمارتی به نام فردوس در این خیابان است که در زمان صفوی محل اقامت زنان خانواده سلطنتی بوده؛ شاردن در سفرنامه خود درباره این خیابان می‌نویسد: “از سردر که بگذریم از دور باغ‌هایی مشاهده می‌شود که درختان انبوهی دارد و پس از طی ۱۲۰ پا،‌ چهار عمارت بزرگ بدون دیوار وجود دارد که فاصله هر یک از دیگری ۱۵۰ پا است. نخستین  را “مهمانخانه” می‌نامند، چون محل پذیرائی مهمانان زن است؛‌ دومین عمارت “فردوس” است.  نور و بو در کنار شور و هیجان جریان زندگی را نمایان می کند و مشام و چشم ها را می نوازد و شب های سرزنده را به اصفهان هدیه می کند.

blank

ناژوان را با بازارهای صبحگاهی تره‌بار تازه، خرید محصول در کنار مزرعه، دوچرخه سواری در جاده سلامت، بازدید از باغ پرندگان و اکواریوم، تله‌سیژ سواری، کوچه باغ‌ها و دورهم جمع شدن در پارک جنگلی می‌شناسند؛ اما داستان این طبیعت در شب روایت دیگری دارد، در کنار تمام جاذبه‌ها و جذابیت‌هایش در روز، این منطقه پس از غروب آفتاب‌ گویی با روشن شدن چراغ‌ بساط‌ و بالا آمدن پلاکاردهای “لبو و آش” بار دیگر جان می‌گیرد. “شکم‌گردان”و “شب‌زنده‌داران” مشتری همیشگی ناژوان و باغ فردوس هستند، افراد محله هم از این فرصت استفاده و علاوه بر لذت شادابی منطقه خود، دری برای کسب و کارشان باز کرده اند.

در پیچ و خم جاده ناژوان که قدم بگذاری صدای خش خش برگ های پاییزی طنین دلنوازی را در فضا پر می‌کند، در راه‌های پیچ در پیچ تنفس گاه سبز اصفهان برگ‌های رنگارنگ از نارنجی تا قرمز فضای رویایی را تداعی می کند گویی از خیابان‌های پر ترافیک و پر از دود جایی برای آرامش وجود دارد…

blankشب‌های ناژوان مانند هیچ کجای دیگر شهر نیست، با اینکه صبح‌ها و شب‌های ناژوان بسیار از هم متفاوتند اما هر دو آن‌ها یک عنصر مشترک دارند؛ “شور و نشاط و اشتیاق” که مانند خون در طبیعت ناژوان جاری شده است. اینجا محله‌ رنگ‌ها، طعم‌ها و تفریحات گوناگون است، محله ای که در هر ساعتی از روز میزبان مردمانی مختلف است. ناژوان از کشت تا تفریح و خوراک را در خود جای داده و به بخشی از هویت اصفهان تبدیل شده است.