نوشته‌ها

ثبت “دالاهو” به عنوان شهر ملی تنبور به کجا رسید؟

از حدود دو سال پیش بود که مسئولین میراث فرهنگی کرمانشاه عزمشان را جزم کردند تا با توجه به پیشینه هزاران ساله تنبور در دالاهو این شهر را به عنوان شهر ملی تنبور ایران به ثبت برسانند.

در همین راستا تابستان سال گذشته پرونده ثبت دالاهو به عنوان شهر ملی تنبور به وزارت میراث فرهنگی ارسال شد، اما در نشست داوری ثبت آثار ملی ایرادات و نواقصی پیش پای ثبت ملی شدن این شهر از سوی کارشناسان وزارتخانه مطرح شد.

مسئولین میراث فرهنگی استان برای رفع این مشکلات پای کار آمدند و پس از اینکه تاحدودی موانع برداشته شد، بار دیگر پرونده را به وزارت میراث فرهنگی ارسال کردند.

در نشست شورای ثبت آثار ملی وزارتخانه که مرداد امسال برگزار شد، پرونده ثبت ملی دالاهو برای دومین بار مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت اعضای شورا با ثبت دالاهو به عنوان شهر ملی تنبور موافقت کردند.

با اعلام این خبر، حواشی، اعتراض ها و سروصداهای زیادی هم به پا شد. خانه موسیقی ایران بیانیه داد که ثبت یک شهر به عنوان شهر ملی تنبور درحالی که چنین ظرفیتی در شهرهای دیگر هم وجود دارد اقدامی غیرکارشناسانه و تفرقه آمیز است. از طرف دیگر هم برخی از هنرمندان تنبورنواز در شهرهای مختلف استان اعتراض خود را نسبت به این مسئله اعلام کردند.

هرچند با گذشت روزها، دیگر صدای اعتراضی بلند نمی شود، اما علیرغم سپری شدن چندین هفته از برگزاری نشست شورای ثبت آثار ملی، هنوز از سوی وزارت میراث فرهنگی نامه تایید ثبت دالاهو به عنوان شهر ملی تنبور به استان ابلاغ نشده که شاید بی ارتباط با حواشی بوجود آمده نباشد.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه در گفت و گو با ایسنا، در این باره گفت: بارها اعلام کرده ایم که ساز تنبور در همه جای ایران و حتی در مرزهای خارج از کشور هست، اما خاستگاه و بیشترین توجه به ساخت چنین ساز سنتی شهر دالاهو است.

امید قادری اضافه کرد: اگر به تعداد کارگاه ها، هنرمندان، نشان های ملی و بین المللی دریافت شده و المان های شهری تنبور در دالاهو نگاه کنید، می بینیم که در هیچ شهر دیگری به این اندازه به تنبور توجه نشده است.

وی تصریح کرد: در دالاهو نزدیک به ۱۵۸ کارگاه ساخت تنبور داریم که برخی از آنها مانند کارگاه استاد اسدالله از گذشته نسل به نسل فعال بوده و چنین کارگاه هایی با این قدمت را در هیچ شهر دیگری نداریم.

مدیرکل میراث فرهنگی استان با تاکید بر اینکه همه جوانب از جمله شرایط اجتماعی برای معرفی دالاهو به عنوان شهر ملی تنبور از قبل در نظر گرفته شده، گفت: معتقدم دالاهو مستعدترین شهر ایران برای ثبت به عنوان شهر ملی تنبور است.

وی تاکید کرد: دالاهو همه قابلیت های لازم را برای ثبت شدن به عنون شهر ملی تنبور را دارد و امیدواریم بزودی ابلاغ آن از سوی وزیر میراث فرهنگی به استان اعلام شود.

منبع:ایسنا

مرتبط:

ریژاو _قطعه‌ای پنهان از طبیعت کرمانشاه

سفری هیجان انگیز به غار پراو

جاذبه های طبیعی ریجاب

گنج‌یابی تاریخ ایران را به یغما می برد

در روز روشن تبلیغ گنج‌یابی می‌کنند و جلو چشم همه کاروانی با صدها خودرو به راه می‌اندازند تا به جان آثار و اشیا باستانی ایران بیفتند؛ در این راه اما کسانی از جامعه مدنی و دوستداران میراث فرهنگی ایران هستند که جلوی آن‌ها بایستند.

تاریخ ایران رنج‌ برده از یک آفت مشترک در تمام دوران است. آفتی که تیشه به ریشه می‌زند و تاریخ این مرز و بوم را نشانه رفته است. چپاول و غارت میراث فرهنگی معضل جدیدی نیست، اما هر روز ابعاد تازه‌ای از آن مشخص می‌شود. اگر روزی برخی شاهان و حکم‌فرمایان قاجار سردمدار اصلی خرابی و غارت میراث بودند، امروز تبر به دست کسانی افتاده که با همان تفکر بیابان‌ها را گز می‌کنند تا بلکه گنجی به دست آورند و یک شبه پولدار شوند!

در دهه ۱۳۶۰ اطلاعات “گنج‌نامه”ها به جان میراث فرهنگی افتاده بود و امروز فلزیاب‌های بزرگ. چند روز پیش تصویری در فضای مجازی دست به دست شد که نشان می‌داد یک نفر که “پوارو” لقب داشت حدود ۱۵۰ خودرو را برای شرکت در “کلاس عملی گنج‌یابی” راهی بیابان کرده بود. این اتفاق در نوع خود بسیار عجیب بود، اما برای رصد بیشتر فضای مجازی به حافظان و ناظران میراث فرهنگی تلنگری زد.

سازمان میراث فرهنگی کشور از زمان شکل‌گیری بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ تاکنون با ارگان‌های مختلف مچ‌اندازی داشته است. این زورآزمایی در شهرها با بولدوزرهای نوسازی شهری انجام می‌شد و در شهرهای کوچک با سوداگران. این زورآزمایی همچنان ادامه دارد و این‌بار جامعه مدنی با فعالیت‌های بازدارنده مختلف خود وارد گود شده است. فعالانی و دلسوزان میراث فرهنگی که با استفاده از فضای مجازی سعی در آگاه سازی در خصوص اهمیت میراث و جلوگیری از تخریب و غارت آن‌ دارند.

حفاظت از میراث فرهنگی در گرو آگاهی مردم

یکی از جدیدترین این فعالیت‌ها پویشی تحت عنوان “پویش حفاظت از میراث فرهنگی” است که در اینستاگرام با شناسه «crip.in.illegal.acivity» فعالیت می‌کند. این پویش را عباس رزم‌پوش، دانش‌آموخته دکترای باستان‌شناسی و علی شریفی، کارشناس ارشد باستان‌شناسی راه انداخته‌اند و هدف آن‌ها “مبارزه و گزارش صفحه‌های اینستاگرامی فعال در زمینه خرید و فروش و قاچاق میراث فرهنگی، تبلیغ فلزیاب و گنج‌یابی، دفینه‌یابی، اجاره و فروش دستگاه‌های فلزیاب و ادعای کارشناسی و توصیه به حفاری غیرمجاز” است.

رزم‌پوش درباره این پویش می‌گوید: پویشی که راه‌اندازی شده تاکنون بسیار موفق عمل کرده، زیرا در همین مدت توانسته نظر رسانه‌ها، متخصصان و فعالان حوزه میراث فرهنگی را جلب کند. هدف نهایی پویش اثرگذاری بر افکار مردم، مجلس، قوه قضائیه و دولت است. فرهنگ‌سازی در مقوله میراث فرهنگی یک روند و پروسه‌ای است که ده‌ها سال به طول می‌انجامد، اما باید تلاش کرد تا اثرگذاری لازم را بر فکر مردم داشته باشیم؛ زیرا با این سرعت تخریب تا چند سال دیگر آثار و اشیای تاریخی بسیار ارزشمندی در معرض نابودی قرار می‌گیرد.

این باستان شناس با بیان این که “آثار باستانی قابل ساخت و یا بازسازی نیست و اگر یک‌بار از بین برود برای همیشه نابود خواهد شد” تاکید می‌کند: اگر بتوان مردم را نسبت به اهمیت حفظ میراث فرهنگی آگاه کرد، خودشان حافظ میراث خواهند بود و این روند تأثیرگذاری بسیار زیادی دارد. برخی آثار ارزشمند در روستاها و شهرهای کوچک کشور است و دولت هیچ گاه از آن‌ها و روند حفاظتی‌شان آگاه نمی‌شود. با آگاهی مردم خود مردم روستا و شهر حافظ میراث فرهنگی منطقه خود خواهند شد.

او درباره استفاده از فضای مجازی برای راه‌اندازی چنین پویشی، توضیح می‌دهد: فضای مجازی و خصوصاً اینستاگرام در اطلاع رسانی کمک بسیاری به اهداف پویش کرده و از این طریق می‌توانیم صدای خود را به دوردست‌ترین نقاط بفرستیم.

باید مردم، نمایندگان مجلس و قوه قضائیه را نسبت به حفظ میراث فرهنگی حساس کرد

یکی از مواردی که همواره باعث ایجاد اخلال در روند حفظ میراث فرهنگی می‌شد، کاستی قانون بود. ضعف قانون در این حوزه مشهود است و شاید دلیل آن به عدم دغدغه‌مندی مسئولان و یا حتی عدم مطالبه مردم مربوط شود. تاکنون هیچ عزم جدی در قوای سه‌گانه برای برخورد با متخلفان در حوزه میراث فرهنگی دیده نشده و منابع و امکانات یگان حفاظت میراث فرهنگی نیز به هیچ عنوان جوابگو نیست.

رزم‌پوش در این باره تصریح می‌کند: ضعف قانونی در حوزه میراث فرهنگی بشدت زیاد است. اگر بتوان نماینده‌های مجلس خصوصاً کمیسیون فرهنگی را نسبت به قضیه حفظ و حراست از میراث فرهنگی حساس کرد و تعاملی بین آن‌ها و فعالان میراثی شکل گیرد، گامی بلند رو به جلو خواهد بود. راهکارهای بسیاری برای حفاظت از میراث فرهنگی وجود دارد و فعالان این حوزه می‌توانند راهکار ارائه دهند.

این باستان شناس می‌افزاید: باید کاری کرد تا اهمیت حفظ میراث فرهنگی برای مردم ملموس‌تر شود تا آن‌ها به تفکر درباره اهمیت حفظ و حراست از آثار تاریخی ترغیب شوند. آثار تاریخی که امروزه در داخل شهرها قرار گرفته‌اند، اغلب مربوط به قرن‌های میانه اسلام به بعد هستند؛ اما حفاظت از آن‌ها بیشتر از آثار باستانی و چند هزارساله‌ای است که در روستاها هستند.

او بیشتر تخریب‌های میراث فرهنگی را مربوط به خارج از شهرهای بزرگ می‌داند و می‌گوید: در بیرون از شهرها آثار بسیار مهمی داریم، اما به امان خدا رها شدند. باید این آثار را حفظ کنیم، چراکه با این روند چیزی از آن‌ها باقی نخواهد ماند.

دغدغه‌ مالی باعث شده تا غارت میراث فرهنگی افزایش یابد

رزم‌پوش با بیان اینکه “ضعف قانونی وجود دارد، اما به دلیل اینکه مردم مطالبه نداشتند این مسئله هیچ گاه حل نشده است” خاطرنشان می‌کند: ظرف ۳۰ سال گذشته بسیاری از مشکلات و ضعف‌های قانونی برطرف شدند، اما در حوزه میراث به دلیل عدم دغدغه‌مندی مردم و مسئولان خلأها برطرف نشده است. حتی گاهاً مردم تصور می‌کنند مالکیت این آثار حق آن‌هاست و می‌توانند مالک آن بشوند، در صورتی که میراث فرهنگی حق ملی است.

این باستان شناس ادامه می‌دهد: در صورتی که حساسیت مردم در حوزه حفظ میراث فرهنگی برانگیخته شود، حتی در دورافتاده‌ترین و محروم‌ترین روستاها هم آثار و اشیای تاریخی حفظ خواهند شد. اما در حال حاضر روز به روز شرایط بدتر می‌شود و مردم بیشتری سودای غارت میراث فرهنگی را در سر می‌پرورانند. برای این مسئله نیز توجیهاتی نظیر نامطلوب بودن اوضاع اقتصادی جامعه عنوان می‌شود.

سمن‌های محیط زیستی الگوی خوبی برای میراثی‌ها

او با اشاره به مقوله فرهنگ‌سازی، اظهار می‌کند: فرهنگ‌سازی باید از دوران کودکی و از مدارس آغاز می‌شد، اما این اتفاق رخ نداده و حالا با افراد جوان و میانسالی مواجه هستیم که به سراغ غارت میراث می‌روند و آگاه کردن این افراد بسیار دشوار است. به عنوان مثال در حال حاضر محیط زیست و حفظ آن تبدیل به دغدغه قشر گسترده‌ای از مردم ایران شده و دلیل آن فعالیت مداوم و چندین ساله جامعه مدنی در این حوزه است.

رزم‌پوش توضیح می‌دهد: زمانی که یک آتش سوزی اتفاق می‌افتد، مردم جانشان را کف دست می‌گذارند و برای مهار آن به دل جنگل می‌زنند. اما شاید اگر از برخی از همین افراد که با دست خالی به جنگ با آتش می‌روند درباره میراث فرهنگی سوال شود، ممکن است آن را حق خود بداند و حتی دست به غارت بزند!

جامعه مدنی که بازوی قدرتمندی برای فرهنگ‌سازی ندارد

چند سالی است فعالیت‌های مدنی در حوزه میراث فرهنگی افزایش یافته و قشرهای مختلفی در راستای آگاه سازی دست به این گونه فعالیت‌ها زده‌اند. در وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز بخش‌های مختلفی برای ساماندهی به سازمان‌های مردم نهاد تشکیل شده است ضمن اینکه خود سمن‌ها نیز نهادهایی نظیر شورای هماهنگی برای افزایش قدرت خود راه‌اندازی کرده‌اند. با این حال به نظر می‌رسد این تلاش‌ها نتوانسته آنطور که باید نتیجه بخش باشد و نیاز به کار و تلاش بیشتری است.

رزم‌پوش در این باره می‌گوید: بازوی جامعه مدنی برای اثرگذاری اصلاً قدرتمند نیست، زیرا موانع مختلفی بر سر راه آن قرار دارد. برخی مسئولان حتی پاسخ تلفن فعالان مدنی را نمی‌دهند و بسیاری از مردم به این دست از فعالیت‌ها اعتقادی ندارند. این پویش اخیر هم در حال حاضر در میان قشر خاصی از مردم مانند باستان‌شناسان و روزنامه‌نگاران طرفدار پیدا کرده است.

او تاکید می‌کند: باید نظر اقشار مختلف مردم را به پویش‌ها جلب کنیم و همه بفهمند چنین قضایایی وجود دارد. بسیاری از آثار و اشیای ما از بین می‌رود و کسی متوجه نمی‌شود. اگر اطلاع رسانی‌ها در لزوم حفظ میراث فرهنگی از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی انجام شود، نظرها جلب و حساسیت‌ها برانگیخته خواهد شد.

در حقیقت میراث فرهنگی فریادرسی ندارد و در میان دعواهای سیاسی کشور گم شده است. مجلس و قوه قضائیه هیچ گاه دغدغه‌مندی حفاظت از میراث ملی کشور را نداشته‌اند و دولت نیز هرگز این مبحث را مطرح نکرده است. از طرفی برخی افراد میراث را به عنوان یک سرمایه برای غارت نگاه می‌کنند و هر چه می‌گذرد پرده‌های وقیح‌تری (نظیر آموزش عملی گنج‌یابی!) از برخورد برخی افراد با گنجینه‌های تاریخی نمایان می‌شود. میراث فرهنگی برگی از تاریخ است که نقشه راه آینده را نشان می‌دهد و حالا بی‌یار و یاورتر از همیشه مانده است. باید قبول کرد فعالیت‌های مدنی و پویش‌ها هیچ گاه به تنهایی نمی‌توانند اثر گذار باشند و بخش‌های مختلف از جمله رسانه، متولیان و نیروهای امنیتی باید در کنار آن‌ها قرار گیرند تا دست در دست هم برای آگاه بخشی و حفاظت از سرمایه تمام مردم ایران تلاش کنند.

منبع:ایمنا

مرتبط:

مجموعه گنجعلی‌خان از جاذبه‌های تاریخی و دیدنی شهر کرمان

سفر به رازآلودترین دریاچه ایران _دریاچه گنج در تخت سلیمان

قلعه گنج _مردمی که با حصیر زندگی می بافند

افتتاح اولین تلویزیون اینترنتی میراث فرهنگی

مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل گفت: اولین تلویزیون اینترنتی در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سطح کشور در استان اردبیل راه اندازی شد.

به گزارش ایلنا، نادر فلاحی گفت: با توجه به محدودیت‌های موجود در خصوص شیوع بیماری کووید ۱۹ در کشور و عدم امکان انجام سفر، معرفی جاذبه‌های استان اردبیل در فضای مجازی در روز‌های گذشته در دستورکار قرار گرفته بود.

وی با اشاره به تاکید وزیر میراث فرهنگی مبنی بر معرفی جاذبه‌های گردشگری در بستر وب، افزود: در این خصوص اولین تلویزیون اینترنتی در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سطح کشور در استان اردبیل امروز آغاز به کار کرد.

مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل تاکید کرد: برنامه‌های این تلویزیون در صفحه اینستاگرامی اداره کل میراث فرهنگی استان اردبیل به نشانی ardabil_cthh اجرا خواهد شد که امیدواریم مورد رضایت مخاطبان قرار گیرد.

فلاحی با اشاره به محتوای این برنامه‌ها، گفت: این برنامه‌ها در سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که محوریت اصلی آن معرفی جاذبه‌های استان و آموزش رشته‌های مختلف صنایع دستی با توجه به شعار سال خواهد بود.

وی با اشاره به همزمانی این برنامه‌ها با اعیاد شعبانیه، ادامه داد: سعی خواهیم کرد تا محتوای برنامه‌ها در هفته پیش رو شاد و سرگرم کننده برای خانواده‌ها و عموم مردم استان و کشور باشد.

مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل اضافه کرد: برنامه‌های آینده این تلویزیون مجازی با بهره‌گیری از حضور فعالان و متخصصین در حوزه‌های تاریخ، فرهنگ، هنر، گردشگری و رسانه در سطح استانی، ملی و بین المللی خواهد بود.

منبع:ایلنا

مرتبط:انتشار بیش از هزار ویدئو و عکس از جاذبه‌های گردشگری کشور در فضای مجازی

اقدامات وزارت میراث فرهنگی برای نجات صنعت گردشگری

صنعت گردشگری بعد از شیوع ویروس کرونا در کشور در آستانه ورشکستگی قرار گرفته و در این شرایط تنها راهکار معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی بعد از بخشنامه و مصاحبه‌، تنها لغو سفر و تعطیلی فعالیت‌های گردشگری بوده و بس!!

این روزها، نفس‌های صنعت گردشگری کشورمان به شماره افتاده و تنها امید این بخش برای بقا، تعطیلات نوروزی بود که آن هم به بهانه شیوع ویروس کرونا به تعطیلی کشیده شده است اما در این شرایط که استارتاپ‌های گردشگری در شرایط سخت زیستی به سر می‌برند راه‌کار‌های معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی چه بوده است؟!

نخستین اقدام معاونت گردشگری انتشار بخشنامه‌ای در تاریخ ۶ اسفند ماه بود که بر مبنای این بخشنامه ذکر شد: «با توجه به شرایط خاص روزهای اخیر ضمن تاکید بر رعایت الزامات دستورالعمل پیشگیری و کنترل شیوع ویروس کرونا در تاسیسات گردشگری به شماره ۷۸۳۷۹/۹۸۳۴۰۰ مورخ ۴/۱۲/۹۸ و به منظور رعایت حقوق متقابل مردم، فعالان و تأسیسات گردشگری در چارچوب بند یک ماده ۱۳ تصویب‌نامه حقوق شهروندی، مفاد قرارداد گشت‌های داخلی و خروجی و ماده ۱۲ شیوه‌نامه اجرایی ذخیره اتاق و ابطال آن در واحدهای اقامتی، چنانچه از تاریخ اول اسفند سالجاری تا اطلاع ثانوی،گردشگری درخواست انصراف از سفر کنند، کلیه تاسیسات گردشگری و دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری بدون هیچ گونه جریمه‌ای نسبت به استرداد وجوه دریافتی از گردشگران اقدام می‌کند.»

همچنین در این بخشنامه ذکر شده‌ است که «فعالان و مدیران تاسیسات گردشگری از ایجاد هرگونه تعهد الزام‌آور برای سفرهای نوروزی هموطنان خودداری کرده ضمن اطلاع‌رسانی وتوجیه دقیق شرایط حاکم در مبدا ومقصدسفر، تمهیدات لازم را برای اعمال هرگونه لغو احتمالی وباز پس‌گرداندن وجوه گردشگران در قراردادهای کاری خود با ارائه کنندگان خدمات گردشگری در داخل وخارج از کشور، مدنظر قرار دهند.»

 

آیا نباید حقوق فعالان گردشگری هم در موضع‌گیری‌های معاونت گردشگری دیده می‌شد

مشکلات و اختلافات گردشگران و فعالان این صنعت بعد از انتشار این بخشنامه آغاز شد؛ وقتی در بخش اول این بخشنامه ذکر شده که این تصمیمات به منظور رعایت حقوق متقابل مردم، فعالان و تأسیسات گردشگری صادر شده آیا نباید حقوق فعالان گردشگری هم در آن دیده می‌شد؟ برای رعایت حقوق مردم حق کنسلی سفر و دریافت وجه بدون جریمه به مردم داده شده‌است اما هیچ تدبیری برای جبران خسارت‌های میلیاردی فعالان گردشگری حتی پیشنهاد هم نشده است!

این در حالی است که بخشی از هزینه‌های صورت گرفته توسط فعالان گردشگری اصلا قابل عودت نیست و به عنوان جریمه تلقی نمی‌شود به عنوان مثال هزینه‌های تبلیغات تورها یا دریافت ویزا و خرید‌های پیش از سفر برای خود فعالان گردشگری قابل دریافت نیست تا به مردم بازگردانند! از طرف دیگر هنوز برخی از هتل‌ها و ایرلاین‌ها در راستای عودت مبالغ پرداختی از طرف فعالان گردشگری اقدامی نکرده‌اند و این فعالان گردشگری هستند که باید این مبالغ را از جیب خود به مردم عودت دهند.

بخشی از هزینه های صورت گرفته توسط فعالان گردشگری اصلا قابل عودت نیست و به عنوان جریمه تلقی نمی شود

بعد از این مشکلات؛ بسیاری از این فعلان منتظر پیشنهادات وزارت میراث فرهنگی برای رفع بخشی از مشکلاتشان بودند تا شاید به واسطه این راهکارها بخشی از هزینه‌ها و زیان‌هایشان جبران شود اما تنها راه حلی که از جانب این نهاد آن هم به پیشنهاد وزارت بهداشت ارائه شد، تبدیل شدن برخی از مراکز اقامتی گردشگری به نقاهتگاه‌های بیماران کرونایی بود! آن هم در شرایطی که هنوز جامعه هتل‌داران از کمبود مواد ضدعفونی کننده و ماسک برای کارکنانشان گلایه داشته و دارند.

در این شرایط بود که بخشنامه دوم معاونت گردشگردی ابلاغ شد؛ در این بخشنامه آمده‌است:

«در اجرای تکالیف محوله مبنی بر پیشگیری و مقابله با بیماری کرونا موضوع ابلاغ شماره  ۳۹۹۶۸/ ۹۸۲۱۰۰ مورخ ۹۸/۱۲/۱۳ با عنایت به ضرورت جلوگیری از تجمعات، کاهش رفت‌و‌آمد و تکریم کارمند و ارباب رجوع و در راستای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا، ضروری است دستور فرمایید موارد ذیل رعایت شود.

هرگونه مجوز اعم از پروانه بهره‌برداری، گواهی‌نامه حرفه‌ای، مجوز فعالیت یا کارت راهنمای گردشگری و… که تمدید آن مستلزم مراجعه حضوری است تا پایان اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹ دارای اعتبار بوده و تا تاریخ فوق‌الذکر نیازی به تمدید ندارد؛ لذا لازم است اطلاع‌رسانی لازم به ذی‌نفعان ذیربط صورت گیرد.

صدور تمام مجوزهای جدید اعم از پروانه بهره‌برداری، گواهی‌نامه حرفه‌ای، مجوز فعالیت یا کارت راهنمای گردشگری و … که صدور آن مستلزم مراجعه حضوری است به پایان فروردین ماه ۱۳۹۹ موکول شود.

تا اطلاع ثانوی از برگزاری دوره‌های آموزشی، همایش، جلسات و نشست‌هایی که موجبات تردد و آمد و شد جمعی افراد را از مکان‌های دیگر فراهم می‌سازد خودداری کرده و اجرای آن‌ها به تعویق افتد.

ضروری است ضمن تشدید نظارت بر فعالیت تاسیسات تحت پوشش به ویژه از حیث رعایت “دستور‌العمل مقابله با شیوع ویروس کرونا در تاسیسات گردشگری” به شکایت مردم و گردشگران از تاسیسات گردشگری با قید فوریت رسیدگی شود و ضمن برگزاری روزانه کمیته رسیدگی به شکایات گزارش اقدامات را به حوزه ستادی ذی‌ربط ارسال شود.

با همکاری تشکل‌های بخش خصوصی اقدامات لازم برای شناسایی و معرفی واحدهای غیرمجاز گردشگری به مراجع ذی‌ربط به‌منظور تعطیلی و جلوگیری از فعالیت انجام شود.

در اجرای مصوبه ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا مبنی بر اعلام آمادگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای انعقاد قرارداد با تعدادی از مراکز اقامتی و هتلی در شهرهای مختلف به‌منظور بهره‌مندی از خدمات آن‌ها  برای سپری کردن دوران نقاهت شفایافتگان بیماری کرونا مراتب به نحو مقتضی به ذی‌نفعان اطلاع‌رسانی و در صورت علاقه‌مندی بهره‌برداران محترم فهرست مورد نظر برای هماهنگی‌های بعدی به این معاونت ارسال شود.»

تنها کمکی که در بخشنامه دوم به فعالان گردشگری شد، تمدید اعتبار پروانه بهره‌برداری، گواهی‌نامه حرفه‌ای، مجوز فعالیت یا کارت راهنمای گردشگری آنها تا اردیبهشت سال ۹۹ بود. تازه اگر این فعالان تا اردیبهشت ماه توان ماندن در صنعت گردشگری را داشته باشند!

با بررسی این اقدامات می‌توان نتیجه گرفت اقدامات معاونت گردشگری برای جلوگیری از ورشکستگی صنعت گردشگری در این شرایط بحرانی به نوعی تنها به ابلاغ ۲ بخشنامه و چند مصاحبه شفاهی محدود شده است!

بخشنامه‌هایی که به ادبیات دستوری بسنده کرده و حتی پیشنهادی برای رفع مشکلات موجود فعالان این بخش هم ارائه نکرده است؛ فعالان گردشگری خودشان برای رفع مشکلات پیشنهادات خوبی ارائه کرده‌اند که اگر معاونت گردشگری جلسه مشورتی با این فعالان می‌گذاشت می‌توانستند به این معاونت ارائه کنند؛ پیشنهاداتی چون عدم کنسلی سفر و تعویق آنها برای تاریخ دیگری در سال یا ارائه کوپن‌های سفر در تاریخ‌های دیگر که بخش گردشگری هم متضرر نشود.

مرتبط:

اقدام فوری برای تغییر تصویر ایران پس از کرونا

جاذبه‌های گردشگری مازندران:پرسه‌ای در خانه نیما یوشیج

خانه نیما یوشیج در روستای یوش، مربوط به دوره قاجاریه است و یکی از جاذبه‌های گردشگری استان مازندران به شمار می‌رود. علیرضا خیرخواه با دوربین خود عکس‌هایی از خانه بنیادگذار شعر نو فارسی ثبت کرده است که در زیر می‌بینید.

“یوش” روستایی است از توابع بخش بلده شهرستان نور در استان مازندران ایران.

این روستا به دلیل اینکه زادگاه “نیما یوشیج” پدر شعر نو فارسی است، شهرت یافته ‌است.روستای “یوش” از روستاهای ییلاقی بسیار خوش آب و هواست و دارای ۱۴ چشمه است.این خانه محل زندگی پدر و نیاکان نیما یوشیج بوده‌ است و از سوی “ناظم الایاله” در محله لالوی یوش ساخته شده است.

عمده مصالح به کار رفته در این بنا خشت، گل و چوب است.خانه دارای نورگیرهای مشبک چوبی با طرح‌های جالب است.این بنا دارای سه ورودی و اتاق‌های بسیار است.

“علی اسفندیاری” یا همان “نیما یوشیج” در سال ۱۲۷۴ در این خانه متولد شد.خانه نیما یوشیج با داشتن آجرکاری و گچ‌کاری‌های زیبا از جاذبه‌های گردشگری استان مازندران به شمار می‌آید.خانه نیما برای نخستین بار در سال ۱۳۷۰ مورد مرمت قرار گرفت.در سال ۱۳۷۳ این خانه از سوی سازمان میراث فرهنگی خریداری و برای بار دوم در سال ۱۳۷۵ مرمت شد.

این خانه به شماره ۱۸۰۲ از طرف سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده‌ است.

نیما در خصوص این خانه گفته بود: «پدربزرگ من برای من قصر و قلعه ساخته است نه خانه. دیوارهای منقش، سقف‌های منبت‌کاری شده و … »نیما یوشیج که به ذات‌الریه مبتلا شده بود، در ۱۳ دی‌ماه ۱۳۳۸ درگذشت.پیکر نیما نخست در گورستان ابن بابویه تهران به خاک سپرده شد اما در سال ۱۳۷۲ بنا به وصیتش، پیکر او را به خانه‌اش در یوش انتقال دادند.شاعر نوگرا را در وسط حیاط خانه پدری زیر سنگ مرمر ساده ای که نام و تاریخ مرگ او بر روی آن نوشته شده، به خاک سپردند.

بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.

منبع:دویچه وله