نوشته‌ها

داستان ساعت کاخ گلستان تهران چیست؟

ساعت بزرگ کاخ گلستان که به تازگی صدای ناقوسش در قلب پایتخت شنیده می‌شود، شاید برای اغلب مردم با ساعت‌های دیگر فرقی نداشته باشد، اما داستان پشت این ساعت از آن اثری خاص ساخته است.

داستان‌های عجیب از ساعت شمس‌العماره کم گفته نشده، مثلا جعفر شهری در کتاب  «تهران قدیم» روایت کرده است: «زنگ این ساعت صدایی داشته که افراد در چهار فرسخی (۲۴ کیلومتری) آن، به وضوح می‌شنیدند و بیمار با شنیدن صدای آن قالب تهی می‌کرده است. اگرچه این اغراق و مبالغه‌ای بیش نبود و آن را بیش از حد بزرگ کرده، اما می‌گفتند بر اثر شکایت مکرر اهالی، شاه را مکلف می‌کند که دستور کم کردن صدای ساعت را داد تا با نمد صدای آن را خفیف کنند.»

داستان دیگر که در همان کتاب آمده به یک جفت جغد مربوط می‌شود که در کلاه‌فرنگی شمس‌العماره، جایی که ساعت نصب شده لانه کرده بودند. نوشته شده که «دو جغد نر و ماده بودند که در محفظه این ساعت لانه داشتند و شایع بود هر بار ظاهر شوند، سلطنت تغییر می‌کند. می‌گفتند در موقع کشته شدن ناصرالدین شاه، سه روز از لانه بیرون آمده بودند که روز سوم شاه تیر خورده و تاج و تخت به مظفر الدین شاه می‌رسد. آن‌چه این شایعه یا حقیقت را بر سر زبان‌ها انداخت، بیرون آمدن و ظاهر شدن این دو جغد در روزهای ۱۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۲۰ بود. جغدها که بیرون آمدند مردم می‌گفتند خدا عاقبت پیداشدن جغدها را به خیر کند، که متفقین به ایران حمله کردند، قحطی، کشتار و ناامنی همه جا را گرفت و شد آن‌چه قلم از بیانش عاجز است.»

از این روایت‌ها که بگذریم، قصه «محمد ساعتچی»، تعمیرکار معاصر ساعت شمس‌العماره هم شنیدنی است. ساعتچی از قدیمی‌ترین ساعت‌سازان تهران است که برای اولین‌بار سال ۱۳۸۶ خبر می‌شود ساعت پیشکشی ملکه ویکتوریا به ناصرالدین‌شاه قاجار را ببیند تا شاید سکوت طولانی آن شکسته شود. ساعت وضعیت خوبی نداشته و ساعتچی دست به تعمیر آن نمی‌برد؛ قصه آن روزها را برای ایسنا این‌طور روایت می‌کند: تازه ساعت مسجد سپهسالار ـ مدرسه شهید مطهری ـ را تعمیر کرده بودم که خانم ثقه‌الاسلام ـ مدیر وقت کاخ گلستان ـ ما را برای تعمیر ساعت شمس‌العماره خبر می‌کند. به کاخ آمدم و ساعت را بررسی کردم و متوجه شدم ساعت تعمیرشدنی نیست و قبول نکردم. سال ۱۳۸۹ دوباره دعوت شدم. آن زمان ساعت فقط دو چرخ‌دنده سالم داشت و ناقوس هم شکسته بود.

 

ساعتچی به همراه شاگردش «جمشید غیب‌زاده» تصمیم می‌گیرند ساعت تازه‌ای برای شمس‌العماره بسازند. در طبقه زیرین کاخ اتاقی به آن‌ها می‌دهند. ساعتچی تعریف می‌کند: در یکی از روزهای سرد پاییزی پیرمردی بالای ۹۰ سال که نای نفس کشیدن نداشت، آمد سراغم و گفت پیرترین کارمند کاخ گلستان است و پرسید که قرار است ساعت را تعمیر کنیم و بعد هم گفت ده‌ها نفر تا حالا آمده‌اند و نتوانسته‌اند این ساعت را درست کنند. گفتم که اطلاع دارم و حتی می‌دانم چرخ‌دنده‌های آن که از جنس برنج بوده اسباب‌بازی بچه‌ها شده است و ساعت هیچی ندارد. پیرمرد تعریف کرد که از خارج آمده‌اند ایران و این ساعت را طلب کرده‌اند. تاریخِ آن را نگفت و آن‌قدر کم‌جان بود که جرأت نکردم سوال کنم. قرار بود جریان را مفصل تعریف کند که دیگر از او خبری نشد.

او ادامه می‌دهد: برایم سوال شد چرا دنبال این ساعت آمده بودند. یاد تجربه و خاطره‌ای از سفرم به کشورهای اسکاندیناوی افتادم. در نروژ کلیسایی مفرغی را دیدم که داخل آن یک موزه کوچک بود، در آن تابلویی قرار داشت که میخ کجی را روی آن نصب کرده و حسابی نورافشانی کرده بودند و به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی کنار آن نوشته بودند «ما گمان می‌کنیم که وایکینگ‌ها از این میخ‌ها برای کشتی‌های‌شان استفاده می‌کردند.» خیلی عجیب بود، این همه تشریفات فقط برای یک گمان! درحالی که در کشور ما کلی از این آثار ریخته. متوجه شدم چرا خارجی‌ها دنبال این ساعت هستند، حتما می‌خواستند آن را در موزه بریتانیا به نمایش بگذارند و توضیح دهند که این ساعت هدیه ملکه ویکتوریا به ناصرالدین شاه ایران بوده و این هم جنازه‌اش است. درمانده بودم و نمی‌دانستم با این ساعت که چیزی از آن نمانده، چه کنم. تصمیم گرفتم آن را درست کنم. ۱۸ ماه تمام به همراه شاگرم (جمشید غیب‌زاده) در گرما و سرما روی آن وقت گذاشتیم تا عاقبت درست شد. سال ۱۳۹۱ ساعت را تحویل کاخ گلستان دادم و یک روز ساعت ۱۲ ظهر زنگ آن به صدا درآمد.

ساعت تعمیرشده فقط ۱۰ ماه کار می‌کند و بعد، تا همین فروردین ۱۴۰۰ خاموش می‌ماند. ساعتچی برای سومین‌بار به کاخ گلستان دعوت می‌شود، او حالا ۸۵ سال دارد و این بار کار را کامل به شاگردش می‌سپارد، وقتی هم که می‌خواهد از حق و حسابی که از سال‌های پیش صاف نشده حرف بزند، شاگردش رضایت نمی‌دهد و ترجیح می‌دهند سکوت کنند.

blank

او درباره علت از کار افتادن ساعت بعد از سال ۹۱ توضیح می‌دهد: ساعت‌های بزرگ به یک خادم دائمی نیاز دارند، چون هفته‌ای دو دفعه کوک می‌شوند،  هر ۱۵ روز باید روغن‌کاری شوند. هر سه ماه باید شست‌وشو شوند. هر شش ماه باید باز شوند و چرخ‌دنده‌های‌شان بررسی و بازبینی شود تا ساعت همیشه کار کند. این ساعت در زمان قاجار کار می‌کرد، چون مسؤول ثابت داشت که البته بعدها از ایران رفت. یک شخص یهودی بود که زن ایرانی گرفت و بعدا مسلمان شد. وقتی ساعت خوابید کسی نتوانست آن را احیا کند. ساعت مسجد سپهسالار هم همین‌طوری کار می‌کند، ۱۴ سال است زیر نظر آقای جشمید غیب‌زاده است و تمام این سال‌ها مطابق «بیگ‌بن»  لندن کار می‌کند، چون هفته‌ای دو بار کوک می‌شود و تنظیمات آن زیرنظر است. این‌جا (کاخ گلستان) با ما راه نیامد و ساعت خوابید.

ساعتچی به طنین خوش ناقوس ساعت که چند روزی است در حوالی بازار تهران شنیده می‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید: سال ۸۹ وقتی برای تعمیر آمدیم متوجه شدیم ناقوس شکسته است. ناقوس قدیمی را جوش داده بودند و صدای بدی داشت. به این نتیجه رسیدیم آن را عوض کنیم. آن زمان می‌گفتند از طرف میراث فرهنگی به فرانسه و ایتالیا رفته بودند تا مشابه آن را پیدا کنند که گفته بودند نداریم. از ارمنستان هم خواسته بودند آن‌ها هم گفتند نداریم. وقتی ما تعمیر را شروع کردیم به یکی از دوستانم که ریخته‌گر است، سفارش دادم. ناقوس را آنالیز کردیم و آن‌چه ساخته شد ترکیبی از هشت فلز از جمله برنج، مس، فولاد و روی است تا صدا طنین داشته باشد.

جشمید غیب‌زاده، شاگردش، وسط مصاحبه پیشنهاد می‌دهد ناقوس قدیمی را در موزه بگذارند و یادآوری می‌کند: ناقوسی که حالا صدایش شنیده می‌شود به دست ایرانی‌ها ساخته شده است.

از قدمت ساعت می‌پرسم، حدس می‌زند ۱۷۰ ساله باشد. شاگردش اِن قلت می‌آورد که عمر کاخ این‌قدر است. ساعتچی هم می‌گوید: ۱۰ سال پیش که برای تعمیر خبرم کردند قدیمی‌های کاخ گفتند قدمت ساعت به ۱۶۰ سال می‌رسد. به هر حال فکر می‌کنم سن ساعت بیشتر از ۱۵۰ سال باشد. او تا به حال هیچ سند و شناسنامه‌ای از ساعت ندیده و حتی روی ناقوس یا موتور آن هم هیچ شماره و تاریخی ندیده است. تعریف می‌کند که این کنجکاوی را درباره ساعت پیشکشی داشته‌، اما چیزی ندیده است. راغب می‌شود دوباره موتور و ناقوس قدیمی ساعت را ببیند.

blank

 

ساعتچی که به همراه شاگردش تجربه بررسی دیگر ساعت‌های تاریخی تهران از جمله مسجد سپهسالار و مسجد مشیرالسلطنه را دارند، درباره آموزش افراد دیگری که بتوانند کوک این ساعت را دست بگیرند، می‌گوید: حتما آموزش می‌دهیم. الان آقای غیب‌زاده (شاگردش) مسؤول است، وقتی خسته شد یکی از کارمندان کاخ را آموزش می‌دهیم.

او یک ساعت اتوماتیک هم ساخته و می‌گوید: اگر جایی مثل شهرداری که تصمیم دارد روی عمارت بلدیه ساعت نصب کند، از ما بخواهد حتما برای آن صفحه ساعت باارزش و زیبایی نصب می‌کنیم. قصه ساعت‌سازها همین است، آن‌ها نهایت تا ۶۰ سالگی کار کنند، حالا عده‌ای که مثل من عاشق این کارند، در طول عمر حرفه‌ای خود یک ساعت هم می‌سازند که معمولا هفت هشت سالی زمان می‌برد، همین ساعت‌های بزرگ در رشت، تبریز، ساری، تهران، یزد و کرمان مشابهش را می‌بینید از دل زندگی حرفه‌ای ساعت‌سازها بیرون آمده است.

ساعتچی یادی هم می‌کند از ساعت مسجد مشیرالسلطنه (مسجد ساعت) و آن را یکی از قشنگ‌ترین و باارزش‌ترین ساعت‌های جهان می‌داند و می‌گوید: این ساعت ربع می‌زند، نیم می‌زند؛ یک ساعت بسیار باارزش است. زمانی که دیدمش اتاقش کبوترخانه شده بود. الان را خبر ندادم. پیشنهاد دادم تعمیر کنید، کسی محل نداد. اگر بخواهند آن ساعت ارزنده را هم به کار می‌اندازیم.

منبع:ایسنا

ناقوس ساعت تاریخی تهران به صدا درآمد

ساعت کاخ گلستان که هدیه ملکه انگلیس به ناصرالدین شاه قاجار بود، پس از سال‌ها خاموشی دوباره به کار افتاد و صدای ناقوس آن صبح امروز در تهران پیچید.

این ساعت که به گفته تعمیرکار آن، قدمتش به بیش از ۱۵۰ سال می‌رسد، روی برج شمس‌العماره در کاخ گلستان نصب شده است. ساعت پیشکش ملکه ویکتوریا به ناصرالدین شاه بود که روی بلندقامت‌ترین عمارت تهران نصب شد. اما صدای بلند ناقوس آن برای دربار و اهالی محدوده ارگ سلطنتی آزاردهنده بود، خواستند صدای ساعت را کم کنند، ولی کلا آن را از کار انداختند.

اوایل دهه ۹۰ سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، محمد ساعتچی ـ ساعتکار قدیمی شهر ـ را خبر کرد تا به یک قرن سکوت ساعت پیشکشی پایان دهد. سرانجام ظهر روز ۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۱ عقربه‌های ساعت شمس‌العماره به حرکت درآمد. گفته می‌شد هزینه تعمیر و نگهداری این ساعت ماهانه ۵۰۰ هزار تومان بود که هزینه بالای آن، کوک ساعت را پس از ۱۰ ماه، دوباره از کار انداخت. هرچند  مسؤولان کاخ آن زمان گفتند کوک ساعت چون از حالت دستی خارج و مکانیکی شده دوام نیاورده است.

سال ۹۷ دوباره تعمیرکار ساعت را خبر کردند و با او تفاهم‌نامه‌ای بستند تا هم کل ساعت‌های کاخ گلستان را کار بیندازد، هم هر ۱۵ روز یک بار ساعت شمس‌العماره را کنترل کند تا بار دیگر متوقف نشود. از مدیر وقت کاخ نقل شده که هزینه نگهداری و کوک این ساعت ماهانه تقریبا ۱۵ میلیون تومان می‌شد. از به کار افتادن دوباره ساعت در آن روزها خبری نشد تا این‌که صبح امروز، دوشنبه ۲۳ فروردین‌ماه سال ۱۴۰۰، ناقوس ساعت شمس‌العماره به صدا درآمد.

تعمیرکاران این ساعت می‌گویند ۱۸ ماه برای به کار انداختن عقربه‌ها و ناقوس آن ‌زمان گذاشته‌اند.

 

ناقوس این ساعت تاریخی پس از سال‌ها خاموشی، با حضور شهردار منطقه ۱۲ به صدا درآمد، چون این‌بار هزینه تعمیر و کوک آن را شهرداری این منطقه پرداخت کرده است. علی‌محمد سعادتی به ایسنا گفت: کاخ گلستان تنها اثر جهانی شهر تهران است که همه ما در هر نهاد و دستگاهی موظفیم از آن حفاظت کنیم.

او ‌علت به حرکت درآوردن این ساعت را بازگشایی دوباره «باب عالی» ـ درِ شرقی کاخ گلستان ـ دانست و افزود: بازگشایی این درِ کاخ گلستان دغدغه درازمدت ما بود، بنابراین با مدیریت این مجموعه تاریخی و فرهنگی صحبت کردیم و مجوزهای لازم را برای مرمت و بازگشایی آن گرفتیم. راه‌اندازی ساعت ملکه ویکتوریا هم بخشی از پروژه باب عالی است. این ساعت از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۸۹ از کار افتاده بود که پس از این دوره تعمیر شد، ولی دوباره از مدار خارج شد تا امسال که دوباره صدای آن شنیده می‌شود و خاطره تهران قدیم را تداعی می‌کند. قرار است کارشناسانی به این منظور آموزش داده شوند تا  دیگر شاهد خاموشی ساعت شمس‌العماره نباشیم.

آفرین امامی ـ مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان ـ نیز در مراسم به صدا درآوردن ناقوس ساعت شمس‌العماره گفت: به کار انداختن ساعت شمس‌العماره پیش‌نیاز بازگشایی «باب عالی» بود که موضوع با شهرداری منطقه ۱۲ مطرح و با استقبال و حمایت آن‌ها نیز مواجه شد. هدف مجموعه جهانی کاخ گلستان این است که ساعت به صورت متوالی کار کند و صدای ناقوس آن در منطقه شنیده شود. اجازه نمی‌دهیم بار دیگر ساعت ساکت شود.

او در جریان بازدید شهردار منطقه ۱۲ با اشاره به پیشنهاد راه‌اندازی موزه ساعت در شمس‌العماره و موافقت اداره کل موزه‌ها، افزود: با وجود حدود ۴۰۰ ساعت تاریخی در کاخ گلستان که بیشتر آن‌ها پیشکش‌شده به ناصرالدین‌شاه است، می‌توان این عمارت را به موزه ساعت یا زمان تبدیل کرد. قرار است طرح محتوایی آن آماده شود تا مصوبه را دریافت کند.

همچنین جبار آوج ـ معاون فنی مجموعه جهانی کاخ گلستان ـ درباره مرمت این ساعت تاریخی به ایسنا توضیح داد: ساعت به دو شیوه می‌توانست مرمت شود؛ یکی این‌که سیستم داخلی آن به الکترونیکی تبدیل شود، یعنی با برق کار کند و یا از باطری استفاده شود. روش دیگر این بود به سیستم قبلی بماند و دستی کوک شود. با مشورت‌هایی که گرفتیم قرار شد آن را به روش مکانیکی مرمت کنیم.

او افزود: این ساعت در زمان خودش هر روز کوک می‌شد، اما با تغییری که داده شد هر چهار روز به کوک نیاز داشت، بنابراین باید یک نفر به طور مداوم حضور می‌داشت و آن را کوک می‌کرد و چون سیستم ساعت مکانیکی بود باید هر ۱۵ روز روغن‌کاری و سر هر ماه گریس‌کاری می‌شد. برای همین باید قرارداد نگهداری می‌بستیم. این اتفاقات در اوایل دهه ۹۰ برای ثبت جهانی کاخ گلستان انجام شد.

آوج گفت: آن زمان منابع مالی برای حضور ثابت و مداوم فردی که ساعت را کوک و نگهداری کند، پیش‌بینی نشد و ردیف بودجه‌ای نداشت و الان هم به همت شهرداری ساعت تعمیر شده است. سالیانه حداقل ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان برای نگهداری این ساعت نیاز است.

او افزود: راه‌اندازی و نگهداری این ساعت توسط آقا جمشید غیب‌زاده،‌ شاگرد محمد ساعتچی طی قراردادی که با شهرداری دارد، انجام می‌شود. اگر شهرداری منابع مالی این ساعت را تامین نکند، ممکن است دوباره این ساعت تاریخی از کار بیافتد.

معاون فنی مجموعه جهانی کاخ گلستان درباره ضرورت راه‌اندازی این ساعت تاریخی اظهار کرد: تهران قدیم نشانه‌های خاص خود را دارد که در بسیاری از اذهان و خاطرات مردم این عناصر وجود دارد،‌ اگر این خصوصیات از شهر تهران گرفته شود، تهران هویت گذشته خود را از دست می‌دهد. مثلا شمس‌العماره در شعر و ادبیات و ضرب‌المثل‌های ما و در تهران قدیم وجود دارد. همین شمس‌العماره از جزئیاتی تشکیل شده که اگر این عناصر  را از آن بگیریم، شیر بی‌یار و دم می‌شود.

آوج افزود: ساعت شمس‌العماره اولین ساعت عمومی شهر تهران بود. پس نمی‌توانیم به‌راحتی از آن بگذریم. اگر شرایط طوری است که این ساعت عملکرد دقیق خود را انجام نمی‌دهد اشتباه است. اگر کاشی بیافتد یا گچ‌بری بریزد نباید آن را مرمت کرد؟ ساعت هم یکی  از آن عناصر است که نباید به سادگی از کنار آن بگذریم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

کاخ گلستان _زیباترین جاذبه گردشگری در تهران

عمارت بادگیر در کاخ گلستان

آشنایی با کاخ موزه گلستان