نوشته‌ها

یخچال میبد _یادگارهای یزد

یخچالهای قدیمی یكی از بهترین تاسیسات ساختمانی اند كه جهت ذخیره سازی انرژی سرما به یادگار مانده اند. متاسفانه اكثر یخچالهای استان یزد در دهه های اخیر ازبین رفته اند، لیكن یخچالهای ابركوه و یخچال میبد هنوز استوار و پابرجا هستند كه یخچال میبد از بهترین های موجود است.

برحسب اطلاعات و آثارموجود دو ساختمان یخچال در میبد وجود داشته است: یكی در قسمت جنوب شهر و در كنار راه كاروانرویی كه روبروی رباط اصلی شهرواقع است. خوشبختانه هنوز قسمت اعظم این بنا پابرجاست ویكی از نمونه های چشمگیر معماری اینگونه آثارمحسوب می شود. یخچال دیگری نیز در قسمتهای شمالی میبد قرار داشته است ویك آبادی بزرگ در مجاورت این بنا نام خود را از این بنا گرفته است یا از نام دیگری به یخچال تغییر نام داده است وهنوز هم این آبادی پابرجاست . یخچال مذكور در حدود سی سال پیش ، پس از احداث خیابان اصلی و نوسازیهای مربوط به آن ویران شد ودیگر اثری ازآن باقی نیست ، تنها در جلد اول كتاب “یادگارهای یزد ” اثر آقای “ایرج افشار”، عكسی از آن به یادگار مانده است.

یخچال میبد

یخچال ها به دلیل ضرورت های تكنیكی در عرصه نسبتا وسیعی بنا می شده اند و قاعدتا در زمین هایی ساخته می شدند كه نفوذپذیری خاك آن نسبتا كم باشد. تمامی مصالح ساختمان یخچال ها از خشت وگل وكلا از چهار بخش عمده است: الف:حوض یخبند ب:دیوارهای سایه انداز ج:مخزن یخ د:گنبد بزرگ

الف- حوض یخبند: محوطه ای مستطیلی ، بزرگ و كم عمق در قسمت شمالی ساختمان . ژرفای این حوض یخبند حداكثر نیم متر است و با سه دیوار بلند در جهت های جنوبی، شرقی و غربی احاطه شده است. این حوض معمولا در زمینی هموار كنده می شده است و هیچ گونه مصالحی در ساخت آن به كار نمی رفته است.

ب- دیوارهای سایه انداز: سه دیوار ضخیم و بلند كه در جهت های جنوبی ، شرقی و غربی محوطه یخبند ساخته میشود و این محوطه حوض یخبند را به یك سایه سار بسیار سرد تبدیل می كند كه در تمام طول زمستان آفتاب در پشت آنها قرار داردو حوض یخبند را بسیار سردتر از محوطه های اطراف آن نگه می دارد ودر واقع با همین تكنیك “ایجاد سایه سار بسیار سرد” آب در حوضچه ها یا حوض جلوی یخچال یخ می بندد وبه شرحی كه خواهیم گفت این یخهابه مخزن یخچال منتقل میگردد. ارتفاع این دیوارها در یخچال میبد در حدود ۸ متر و طول دیوار جنوبی ۴۲ متر و دیوارهای شرقی و غربی ۲۰ متر است.ضخامت دیوارها را حدود ۲ متر گرفته اند.

یخچال میبد

ج – مخزن یخ: مخزن یخ یامحل انباشتن قطعات یخ در یخچال گودال قیفی بزرگی است كه در زمین كندهاند و درپائین ترین قسمت آن یك راه “هرزآب”تعبیه كرده اند كه به چاه عمیقتری راه دارد. این هرزآب در واقع راه آبی است كه به تدریج یخهای آب شده را به خارج از مخزن یخ می راند. جدار مخزن قیفی شكل یخدان را معمولا فقط با كاهگل می پوشانند. عمق این گودال در یخچال میبد حدود ۶ متر است كه بر گرد محیط آن یك راهرو نسبتا عریض برای رفت وآمد ایجاد شده است.

د – گنبد بزرگ: روی مخزن قیفی یخچال را یك گنبد بزرگ مخروطی می پوشاند ودر واقع همین گنبد بزرگ است كه با دیوارهای ضخیم و حجم بزرگ، حفاظ مناسبی برای نگهداری یخهای مخزن به وجود می آورد. این گنبد بزرگ در پشت دیوار جنوبی و در میان آن درست بر روی مخزن برپا می گردد و دارای دو درگاه در شمال و جنوب می باشد كه هنگام انباشتن و برداشتن یخها از آنجا رفت و آمد می شود.

محوطه یخبند یخچال میبد حوض گلی كم عمقی به مساحت تقریبی ۸۰۰ مترمربع وبه عمق تقریبی ۰/۵ متراست. دیوارهای بلند سایه انداز به ضخامت ۲ متر و بلندی ۸ متر است كه به چند طاق نما و ستون تقسیم شده است. طول دیوار جنوبی ۴۲ متر و دیوارهای شرقی و غربی هریك ۲۰ متر است. یك درگاه اصلی به پهنای ۲/۲ مترو بلندی ۲ متر در میان دیوار جنوبی به مخزن و گنبد راه دارد و تقریبا تمام رفت وآمدها و انبار كردن و تخلیه كردن یخ از این درگاه صورت می گرفته است. درگاه دیگری به قرینه آن در سمت شمال گنبد تعبیه شده كه نقش چندانی نداشته و غالبا آنرا می بسته اند. درگاه اصلی را نیز فقط در هنگام رفت وآمد بازمی كرده اند. مخزن قیفی یخچال را در زمین رسی سختی كنده اند ، قطر دهانه این مخزن ۱۳ متر وگودی آن ۶ متر است. علت حفر مخزن قیفی یخچال در این زمین رسی سخت همانگونه كه قبلا نیز گفتیم جلوگیری از نفوذ آب در زمین است. گنبد بزرگ ومخروطی یخچال بر شالوده ای از زمین سخت بناشده ، به گونه ای كه نخستین خشتهای گنبد را بلافاصله روی همان بستر زمین سخت بنا نهاده اند. سطح قاعده دایره ای این گنبدحدود ۳۰۰ متر مربع است و ارتفاع گنبد تقریبا ۱۵ متر است.

یخچال میبد

پهنای دیوار خشتی جدار گنبد از پائین به بالا به طرز ماهرانه ای كاهش می یابد به گونه ای كه از۲/۴ متر در قاعده به ۲۰ سانتیمتر(پهنای یك خشت) در نوك گنبد می رسد. تعداد رگهای خشتی گنبد ۲۵۰ عدد شمارش شده است.
فعالیت یخچالها اصولا در دو هنگام و در دو فاصل نسبتا كوتاه از سال صورت می گرفته است. یكی در “چله” زمستان و دیگری در “چله” تابستان. درچله زمستان كه فصل تهیه و انبار كردن یخ بودهاست ، شب هنگام مقداری آب وارد محوطه یخبند می كرده اند. آب در هوای سرد زمستان ودر پناه سایه سار دیوارهای بلند مقداری یخ می بسته كه اگر ضخامت آن به اندازه كافی بوده آن را به قطعات كوچكتر تقسیم می كرده و به مخزن منتقل می ساخته اند ودر غیر این صورت شبهای دیگر نیزآب به آن حوض وارد می كرده و در دفعات متوالی یخها به صورت مطبق روی هم می بسته و سپس آن را میشكسته و به مخزن انتقال می داده اند. یخهای داخل مخزن را با لایه های پوشال و چوب و … از هم جدا ونهایتا از هوای مجاور ایزوله می كرده اند و پس از پرشدن مخزن درهای گنبد را با خشت وگل و اندودكاهگل می بسته اند. یخهای انباشته تا فصل تابستان كه هنگام بهره برداری ازآن بوده است در حفاظی از زمین و پوشال و دیوارهای ضخیم خشتی و گنبد بزرگ نگهداری می شده است.
برای تهویه هوای داخل گنبد، دریچه‌ ها و روزنه‌ هایی ساخته شده بود تا مانع ذوب یخ در زمان‌‌ های گرم سال شده و تهویه مناسب صورت گیرد. تمام این برنامه‌ ریزی‌ها برای بهره‌ برداری و مصرف یخ در روزهای گرم تابستان بود تا «یخچال دار» یخ‌ ها را در درگاه جنوبی یخچال، به مردم تحویل دهد.

مرتبط:

میبد ،شهری به قدمت تاریخ

گنجینه ای تاریخی در کوچه پس کوچه های میبد

چک چک _ یکی از مهمترین زیارتگاه های زرتشتیان جهان

ضربه مهلک کرونا به زیلوبافان میبد

مسئول تعاونی زیلوبافان میبد با گلایه از حمایت نشدن این بافندگان از سوی دولت به خصوص آنهایی که زندگیشان از این راه تامین ‌می‌شود، می‌گوید: تنها مطالبه‌ی ما این است که نه پولی کمتر و نه پولی بیشتر، زیلوهایمان را درشرایط کرونایی از ما بخرند.

«عبدالکریم غنی پور» مسئول تعاونی زیلوبافان میبد و فعالان صنایع دستی استان یزد که بیش از ۶۰ سال عمر خود را صرف زیلوبافی کرده است، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار می‌کند: هم درس خواندم و هم از هفت سالگی زیلو بافتم تا امروز که این دستبافت ارزشمند به عنوان فرش سلامت و جهانی شناخته شده است.

وی اضافه می‌کند: روزگاری ۶۰ درصد از فرش ایران را زیلو تشکیل می‌داد ولی با ورود موکت و قالی‌های ماشینی، عرصه بر این فرش سالم و اصیل تنگ شد و در حالی که این فرش از پنبه خالص و بدون هیچ مصنوعات شیمیایی بافته می‌شود ولی مردم ناآشنا با این هنر گرانبها و سرشار از سلامت، به زیراندازهای مصنوعی و شیمیایی روی آورده‌اند.

غنی پور که معتقد است زیلو در سال‌های اخیر و به دنبال جهانی شدن آن از حال و روز بهتری برخوردار شده بود، می‍‌گوید: روزی در میبد که اقتصادش را زیلو می‌چرخاند، ۸۰۰ دستگاه به تنها ۱۰ دستگاه کاه یافته بود اما الحمدالله طی ۱۰ سال اخیر، دوباره مردم با درک اهمیت و ارزش این فرش، بافت آن را آغاز  و در حال حاضر با کمک دولت و حمایت از این فرش، ۲۰۰ دستگاه زیلو در یزد و میبد فعالیت می‌کنند.

وی که مفروش شدن حسینیه جماران و حسنیه امام خمینی(ره) با زیلوهای میبد را از افتخارات این دیار می‌داند و می‌گوید: افتخار بزرگی است که جای نماز و خانه رهبرمان با زیلوهای دستباف میبد مفروش شده است.

این مسئول با اشاره به کرونا به عنوان معضلی برای زیلوبافان میبد اظهار می‌کند: کرونا درست زمانی از راه رسید که وقت طلایی بازار و فروش زیلوبافانی بود که در طول سال مشغول به بافت آن هستند و حتی یکی از زیلوبافان ۳۰۰ میلیون زیلو برای فروش در نوروز آماده کرده بود ولی در این شرایط حتی یک ریال آن به فروش نرفته و این به معنای هدر رفت سرمایه و انرژی این زیلوباف در این بازه زمانی است.

وی ادامه می‌دهد: با این وجود، همچنان زنان خانه‌دار میبدی مشغول بافت زیلو هستند و زیلوهایشان را برای فروش و حتی دریافت مزد برای تامین مایحتاج زندگیشان می‌آورند اما شرکت تعاونی نیز توان خرید زیلوهایشان را ندارد و نمی‌دانیم چگونه جواب بافندگانمان را بدهیم.

غنی پور با اشاره به این که خبری از صادرات زیلو نیز نیست، می‌گوید: زیلو، فرشی است که صادرات آن به صورت چمدانی و توسط گردشگران انجام می‌شده است ولی امروز دیگری خبری هم از گردشگری نیست.

وی تصریح می‌کند: صادرات عمده زیلو نیاز به سرمایه‌گذار و مقادیر قابل توجهی از آن مانند ۲۵ تن زیلو دارد که چنین سرمایه‌ای در اختیار زیلوبافان که عمدتاً از اقشار ناتوان جامعه هستند نیست و سرمایه‌گذاری هم تاکنون در این حوزه ورود نکرده است.

غنی پور با اشاره به این که فروش زیلو در کشورهای عربی بازدهی بالایی دارد، بیان می‌کند: وجود یک بازاریاب خوب برای فروش زیلو در کشورهای دیگر به خصوص کشورهای عربی موثر است ولی در حال حاضر از این امکان نیز محروم هستیم.

این مسئول از بیمه نشدن بافندگان زیلو نیز گلایه می‌کند و می‌گوید: هیچ کدام از بافندگان مگر تعداد محدود و انگشت‌شماری فاقد پوشش بیمه‌ای هستند و در جواب بیمه شدن بافندگان زیلو چنین گفتند که «باید بیمه قالی‌باف‌ها را قطع کنیم تا شما را بیمه کنیم» در حالی که ما هرگز راضی به چنین کاری نیستیم. از طرفی برخی نیز در پاسخ به چرایی و چگونگی بیمه شدن زیلوبافان پیشنهاد دادند تا از بیمه عشایر و روستایی استفاده کنیم که اینها هیچ کدام کمکی برای بیمه شدن زیلوبافان نیست.

وی که اقتصاد ۲۰۰ نفر از زیلوبافان را وابسته به به زیلو می‌داند، خاطرنشان می‌کند: دقیقا تا همین ساعت هیچ حمایتی از دولت مشمول زیلوبافانا نشده است، مگر چند سری پیگیری از سوی میراث فرهنگی که آن نیز حمایتی مادی نبوده است، با این حال حمایت دولت در قالب ارائه تسهیلات کم بهره میتواند این فرش جهانی و بافندگان و شاغلان این صنعت را نجات دهد.

وی می‌گوید: تنها مطالبه ما این است که نه پولی کمتر و نه پولی بیشتر، زیلوهایمان را بخرند یا وامی با بهره پایین به ما بدهند تا مشکل ما تا زمان فروش دیگرمان در تابستان برطرف شود.

غنی پور در پایان با بیان این که زیلو، حرفه و هنر صنعت زحمت‌داری است، یادآور می‌شود: در حال حاضر بیمه و زحمت این صنعت جذب جوانان به آن را دچار چالش کرده است و اغلب افراد مشغول در این حرفه، سالمندان هستند که پس از آنها این هنر صنعت دوباره فراموش می‌شود مگر این که دولت با حمایت بیشتر بتواند مسیر جذب جوانان را تسهیل کند.

مرتبط:میبد ،شهری به قدمت تاریخ

سنگاب ندوشن _چشمه پلکانی ایران

بدون‌شک یکی از زیباترین پدیده‌های زمین‌شناسی استان یزد که در نوع خود منحصربفرد و کمیاب است و تنها نمونه‌های نادری از آن در ایران و جهان وجود دارد، چشمه‌های آهک‌ساز سنگاب ندوشن و دره آب شور مجاور آن است.

سنگاب «اشنیز» ندوشن یکی از پدیده های بسیار زیبای استان یزد است که می توان آن را نمونه بسیار کوچک باداب سورت مازندران دانست. سنگاب هایی که به دلیل داشتن املاح مختلف نمکی،گوگردی و آهن، طی میلیون ها سال به صورت رسوبات سفیدرنگ آهکی مطبق و پلكانی تشکیل شده اند.

محدوده اثر طبیعی چشمه‌های دره آب شور ندوشن و آبشار آن شامل تعدادی چشمه است که در طول محدوده دره مجاور آن پراکنده‌اند. چشمه‌ها به دلیل آبدهی بسیار متفاوت بوده و چشمه‌های اصلی که تعداد آنها بالغ بر سه چشمه است، در بالادست و تقریباً مرتفع‌ترین بخش مسیر قرار گرفته‌اند.

چگونه برویم؟

چشمه‌های دره آب‌شور موسوم به «سنگاب‌های ندوشن» واقع در روستای «نیوک» ندوشن از توابع شهرستان میبد و در ۱۳ کیلومتری جاده ندوشن به میبد قرار دارد.

بهترین مسیر از یزد جهت رسیدن به این منطقه، حرکت از جاده فولاد است. پس از حدود ۵۵ کیلومتر حرکت در جاده فولاد به پایان این جاده می رسید و وارد جاده ای می شوید که  میبد را به ندوشن متصل می کند. با رسیدن به این تقاطع باید به سمت چپ بپیجید که  در ابتدای آن روستای نیوک مشاهده می شود. حدود ۵ کیلومتر بعد از این روستا، مسجد ابوالفضل در سمت چپ جاده قرار دارد. می توانید در کنار همان مسجد ماشین را پارک کنید و ادامه مسیر را به سمت تپه ها پیاده روی کنید یا حدود ۱٫۵ کیلومتر دیگر در امتداد جاده  ادامه دهید و سپس در کنار جاده ماشین ها را پارک کنید. سمت چپ جاده تپه هایی با رنگ نسبتا متفاوت مشخص است   .

بعد از حدود ۲۵ دقیقه پیاده روی، با عبوراز این تپه ها به دامنه کوه های کوچک می رسید. پس از آن به سمت راست حرکت کنید. وجود آبراه های آهکی نشانه ای از دنبال کردن مسیر به سمت مقصد است. کمی در این قسمت شیب به سمت بالاست که باید آن را ادامه دهید. پس از حدود ۲۰ الی ۳۰ دقیقه پیاده روی، شکافی در دل کوه نمایان می شود که همان شکاف سنگاب هاست.

فقط باید بسیار دقت شود تا صعود از این قسمت باعث خرابی سنگاب ها نشود و به هیچوجه بر لبه های حوضچه ها قدم گذاشته نشود!

ویژگی های سنگاب ندوشن

داشتن خواص درمانی و رفع امراض پوستی، وجود جریان آب تقریباً دائمی در دل بیابان‌های یزد، زیبایی خیرکننده این اثر در تمام فصول سال، برخورداری از وسعت و فضای مناسب جهت حفاظت، اکوسیستم حساس و شکننده، دارا بودن مهمترین چشمه‌های آهکی با رسوب‌گذاری حوضچه‌ای و پلکانی در ایران مرکزی و پدیده‌های جذاب کارستی و ژئوتوریسمی در کوه‌های اطراف، از جمله ویژگی های این اثر طبیعی ملی است.

احداث معدن در نزدیکی چشمه

به تازگی معدنی در فاصله بسیار کوتاهی از این چشمه ها در حال احداث و در مرحله تجهیز کارگاه است که می تواند با توجه به تجربه‌های مشابه در مکان‌هایی که معدن واگذار شده است، به مرور زمان باعث تغییر مسیر آب چشمه و خشک شدن آب بین سنگاب‌ها شود. برش‌هایی که برای بهره‌برداری از معدن در زمین داده می‌شوند، مهم‌ترین دلیل تغییر مسیر آب چشمه و تخریب و خشک شدن آن عنوان می شود.

عبور ماشین‌های معدنی از کنار و حتی روی این سنگاب‌ها و لرزه‌هایی که این ماشین‌های سنگین بر سنگاب‌ها وارد می‌کنند و نشستن غبار و گرد و خاک روی سنگاب‌ها  از دیگر خطراتی است که این چشمه ها را تهدید می کند. سنگاب هایی که اگر شکسته و تخریب شوند دیگر قابل بازگشت نخواهند بود.