نوشته‌ها

حمله تروریست و خرس چه ربطی به راهنما دارد؟

رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسه‌های آموزش گردشگری کشور با انتقاد از رویه‌ای که در تایید نهایی راهنمایان گردشگری در پیش گرفته شده است، این پرسش را مطرح کرد که چرا با مصاحبه و سوال‌های غیراستاندارد که در وهن نظام آموزش گردشگری کشور است، برای ورود راهنما به بازار کار سنگ‌اندازی می‌کنید؟

هر سال بیش از سه‌هزار نفر پس از گذراندن دوره‌های آموزشی به مدت حدود ۱۰ ماه، در آزمون جامع راهنمای گردشگری شرکت می‌کنند. سال ۹۹ جمعیت شرکت‌کننده در این آزمون، در سه شاخه راهنمای فرهنگی، طبیعت‌گردی و زمین گردشگری نزدیک به چهارهزار نفر بود؛ آزمونی که اتفاقا به سوال‌ها و حتی شیوه برگزاری آن همواره انتقادهایی وارد بوده است. با این وجود، مدتی است راهنماهایی که آن دوره‌ها و آزمون جامع را با موفقیت سپری کرده‌اند ملزم به شرکت در مصاحبه‌ای شده‌اند که در صورت تایید می‌توانند فرآیند نهایی برای دریافت کارت راهنمای گردشگری را بگذرانند و وارد بازار کار شوند. مصاحبه‌ای که بسیاری از شرکت‌کنندگان و حتی مدرسان گردشگری، شیوه اجرای آن را غیراستاندارد دانسته و نقدهایی وارد کرده‌اند.

نیما آذری ـ رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور ـ با اشاره به اعتراض‌های گسترده فراگیران و راهنمایان گردشگری نسبت به رویه‌ای که ورود به بازار کار را با سنگ‌اندازی مواجه کرده است، توضیح داد: مصاحبه‌هایی که مدتی است در قالب کمیته‌ای در اداره‌های میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان‌ها انجام می‌شود، متأثر از یک بند نیم‌خطی در «آیین‌نامه راهنمایان گردشگری»، مصوب هیأت وزیران در سال ۱۳۹۴ است. در بند «چ» ماده ۲ این آیین‌نامه، راهنمایان گردشگری برای دریافت مجوز باید در «مصاحبه عمومی و اختصاصی» موفق شوند. این آیین‌نامه را معاون پیشین گردشگری در زمانی که در دفتر نظارت و ارزیابی گردشگری مسؤولیت داشت، تنظیم کرده بود. بعدها از این بند کوتاه تفسیر شد که راهنمای گردشگری برای دریافت مجوز یا همان کارت، باید مصاحبه انجام دهد که مسؤولیت آن هم به انجمن‌های راهنمایان گردشگری سپرده شد.

او افزود: این آیین‌نامه مصوب هیأت وزیران است و تغییر و حتی اصلاح آن سخت است. مهم‌ترین مسألۀ آن هم این است که هیچ تفسیر و توضیحی ندارد. در دوره معاونت پیشین گردشگری که در تصویب این آیین‌نامه و اضافه کردن آن بند، نقش داشت، خیلی پیگیری کردیم، چون تفسیرهای خاصی از همان بند کوتاه شده بود، طوری که نظام آموزش گردشگری را زیر سوال می‌برد. با وجود آن‌که معاون پیشین گردشگری نیز خود مخالف آن تفاسیر بود، اما در واقعیت اقدامی برای تغییر و اصلاح آن بند قانونی و تفسیرهایی که شده بود، صورت نگرفت. به هر حال، انتظار هم نمی‌رفت شخصی که خود آن بند را اضافه کرده و پیگیر تصویب همان آیین‌نامه بود، دوباره دست به تغییر بزند.

آذری اظهار کرد: در کشور نظامی به نام آموزش گردشگری وجود دارد، اگر ضعف و ایرادی دارد باید در درون آن رفع و بهینه‌سازی شود. اتفاقا انجمن مؤسسه‌های آموزش گردشگری خواستار بهینه‌سازی، ارتقاء و رفع ایرادهای آموزش است.

او با اشاره به اعتراض‌ها و انتقادهایی که به این شیوه از تایید و انتخاب راهنمایان گردشگری شده است، گفت: جریان موجود مثل آن است که در دانشگاه درس خوانده باشید، همه واحدها را هم با موفقیت گذرانده باشید، آزمون را هم با موفقیت پشت سر گذاشته باشید و در آخر، مصاحبه شوید و با یک سوال رد شوید. سوال این است هیأتی که برای اجرای این مصاحبه انتخاب شده، از چه کانال و مرجعی تایید شده است؟ چرا مدرسان، پیشکسوتان و موسسه‌های آموزش گردشگری در کمیته‌های که شکل گرفته است، نماینده‌ای ندارند؟ بر اساس چه استاندارد و ضابطه‌ای راهنمای گردشگری را با چند سوال محدود از ادامه کار بازمی‌دارند؟ مگر می‌شود یک نظام آموزشی را نادیده گرفت و در نهایت چند نفر با سوال‌هایی مشکوک، غیراستاندارد و عجیب، آینده شغلی و بازار کار یک نفر را خراب کنند؟

او افزود: در کمیته‌ای که برای مصاحبه از راهنمایان گردشگری تشکیل شده، نمایندگانی از انجمن‌های حرفه‌ای راهنمایان، دفتر بررسی و همکاری و یک نماینده هم از معاونت گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان حضور دارند که با معدود سوال‌های ساده‌ای راهنما را رد می‌کنند و بعد حکم می‌دهند که یا باید چند دوره به عنوان دستیار در تور شرکت کند و یا برخی از درس‌ها را دوباره بگذراند.

آذری گفت: طبق اظهارات مسؤول دفتر برنامه‌ریزی و آموزش در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، هدف از انجام چنین مصاحبه‌ای، شخصیت‌سنجی است. اما از سوال‌هایی که پرسیده شده چنین هدفی برنمی‌آید. این موضوع خودش زیر نقد است، چطور با یک یا چند سوال می‌توان شخصیت یک فرد را سنجید. البته خوب است اگر بتوانند این کار را درست انجام دهند، اما رویه موجود در مسیر شخصیت‌سنجی نیست.

او افزود: هدف دیگری که مطرح شده تشخیص میزان اطلاعات راهنما درباره قوانین و مقررات است. اگر چنین است چرا سوال‌ها به سمت دیگری رفته و بیشتر علمی شده است؟ مثلا درباره یکی از جنگ‌های تاریخی سوال پرسیده‌اند. راهنمای گردشگری قبلا این مراحل را پشت سر گذاشته و برای سنجش اطلاعات علمی، آزمون جامع داده است. اعتراض و نقدی هم که به این بخش وارد شده آن است که منابع سوال‌های مربوط به قوانین و مقررات مشخص نیست، راهنما سرگردان است و نمی‌داند منبع سوال چیست.

این مدرس گردشگری با اشاره به اعتراض‌های گسترده‌ای که به محتوای سوال‌ها شده است، به برخی از آن‌ها به استناد گزارش‌هایی که از فراگیران و راهنمایان دریافت کرده است، اشاره کرد و گفت: از فراگیر پرسیده‌اند اگر یک تروریست وارد اتومبیل گردشگران شد به عنوان راهنما چه می‌کنید، یا مثلا وقتی خرس به گردشگران حمله کرد به عنوان راهنما چه باید کرد؟ سوال بهتر از این برای شخصیت‌سنجی یا میزان تشخیص اطلاعات فراگیر درباره قوانین و مقررات نبود؟ با فراگیری که این همه استرس آزمون جامع را تحمل کرده و ۱۰ ماه حدود ۳۰ واحد درسی را پشت سر گذاشته است، ‌ چه می‌کنیم!؟

آذری اظهار کرد: منبع و انگیزۀ طرح این سوال‌ها مشخص نیست. سوال‌ها باید ارزیابی و استاندارد شده و منبع‌شان مشخص باشد. چرا باید راهنمای فراگیر را با یک یا چند سوال سلیقه‌ای حذف کنند؟ سوال باید طیفی باشد و فراگیر حق داشته باشد به چند سوال پاسخ ندهد، باید مجموعه‌ای از سوال‌ها طرح شود. از سوال‌های پرسیده‌شده به نظر می‌آید رویکرد بیشتر سلیقه‌ای توأم با برداشت شخصی و تحلیلی و در برخی موارد وابسته به ذهنیت پرسش‌کننده است.

رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور همچنین با اشاره به احکامی که پس از مصاحبه برای فراگیران داده شده و برخی را ملزم به گذراندن دوباره بعضی از واحدهای درسی یا حضور در یک یا چند تور به عنوان دستیار کرده است، گفت: مگر راهنمای صفر می‌تواند در تور به عنوان دستیار شرکت کند، آن هم وقتی کارت ندارد!؟ راهنمای صفر چگونه می‌تواند تجربه و سابقه کاری به‌دست آورد، وقتی هیچ آژانسی حاضر نیست به این شخص تور بسپارد؟ قطعا وقتی شکل کار درست نباشد، آسیب‌رسان و فسادزاد خواهد بود.

آذری ادامه داد: اگر تفسیر موجود از آن بند نیم‌خطی آیین‌نامه راهنمایان گردشگری و رویه فعلی برای انجام مصاحبه درست است، چرا آن را به بخشنامه تبدیل نمی‌کنند؟ چرا استانداردی برای آن تعیین نشده است؟ چرا نظر متولیان آموزش را نپرسیده‌اند؟ ما بارها به دفتر برنامه‌ریزی و آموزش وزارت گردشگری درباره رویه موجود، بنا به اعتراض و شکایت راهنمایان و نقص‌هایی که وارد شده است، معترض شدیم که در ظاهر با ما هم‌نظر بوده و رویه موجود را غیرقانونی دانسته‌اند، اما چرا جلو آن را نمی‌گیرند؟ مگر می‌شود وقتی رییس دانشگاه گواهی‌نامه دانشجویی را امضا کرده، یک هیأت دیگر که در ارزیابی و ترکیب آن حرف است، با یکی دو سال و یک امضا آن دانشجو را رد و خلع فعالیت کند. سوال این است صلاحیت علمی این هیأت را کجا و بر چه اساس تایید کرده که اکنون در مقام ارزیاب برآمده‌اند؟

او تاکید کرد: اگر نمی‌توانند این مصوبه را تغییر دهند، دست‌کم شیوه‌نامه‌ای با تفسیر درست و منطقی منطبق با اهدافی که ترسیم شده است، تنظیم کنند.

رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور همچنین بیان کرد: اگر مسأله ضعف سیستم آموزش گردشگری است، آن را شناسایی و رفع کنیم. ما در شرایطی که معتقدیم برگزاری آزمون جامع گردشگری اشتباه است، به جای رفع این اشتباه و پیدا کردن راه‌کار درست و بهینه‌تر، یک آزمون و مصاحبه دیگر را اضافه کرده‌ایم و خیمه دولتی را آن‌جا هم گسترده کرده‌ایم. سایه این خیمه دهه‌ها است که روی سرفصل‌ها، منابع درسی و آزمون گردشگری پهن شده است، چرا مدام دامنه آن را گسترش می‌دهند، بعد هم که می‌بینند مشکل همچنان وجود دارد، سیستم آموزش گردشگری را زیر سوال می‌برند. رویه جدید نوعی وهن و توهین به یک نظام آموزشی است.

او درخواست کرد: شیوه‌نامه و تفسیر درستی برای آن بند قانونی مشخص و علنی شود که بر آن اساس، منابع سوال‌ها مشخص شود و پرسش‌ها استاندارد، طیفی، سیستماتیک و راهکارپذیر باشد و مهم‌تر از آن، از قیمومت یک صنف خارج شود. صنف زمانی می‌تواند مداخله کند که راهنما کارت گرفته و وارد بازار کار شده است. باید از آزمون‌ها فیلم تهیه شود تا در صورت اعتراض، امکان بررسی توسط هیأت دیگری وجود داشته باشد. باید هیأت نظارت تشکیل شود تا پرسش‌کنندگان ناگزیر شوند سوال‌های استاندارد طرح کنند و سلیقه‌ای عمل نکنند. کمیته‌ای تشکیل شود که سوال‌ها را استاندارد کند.

آذری گفت: اگر این رویه انتخاب شده که ایراد و ضعف آموزش گرفته شود، قطعا مؤسسه‌های آموزشی و مدرسان مشکلی ندارند که در درون نظام آموزش، ارزیابی‌ها سخت‌تر شود، ‌ولی نباید گواهی علمی افراد را ندیده گرفت و به بهانه شخصیت‌سنجی و تشخیص میزان اطلاعات افراد درباره قوانین و مقررات، به شکلی غیراستاندارد دوباره سطح علمی فراگیر را به آزمون گذاشت.

منبع: ایسنا

مرتبط:

استقرار راهنمایان تخصصی گردشگری ادبی در حافظیه

ويژگي هاي يک راهنماي تور ايده آل

راهنماي تور کيست؟ راهنما، همراه گروه سفر مي کند و رابط ميان مسافران و شرکت برگزار کننده تور مي باشد. راهنما مسافران را به هنگام دشوار ي هاي شخصي کمک مي کند و بر انجام درست برنامه ها و کارها نظارت دارد و حساب و کتاب هزينه ها را از آغاز تا پايان نگاه مي دارد. در اين مطلب که برگرفته از سايت ميراث، صنايع دستي و گردشگري مي باشد، اميرحسين جعفري، يکسري از تجربيات آموزشي و عملي را در زمينه سرپرستي تور و مديريت آن مطرح مي کند. به علت همساني و تداخل وظايف، جداسازي و مرزبندي دقيق ميان اصطلاحات، همراه، راهنماي تور و حتي سرپرست، دشوار است. راهنمايان حرفه اي تور، گذران زندگي خود يا بيشترين بخش از آن را از راه همراهي مسافرين انجام مي دهند. بيشتر آنها در کشورهاي جهانگرد پذير زندگي مي کنند و در پي سال هاي سال کار، با منطقه اي که در آن کار مي کنند به خوبي آشنا شده اند. با اينکه کار، موقعيتي بسيار خوب براي سفر و آشنايي با مردمان تازه فراهم مي آورد اما، مشکلاتي همچون امکان همسفر بودن با مسافران ناسازگار در تورها، پيش آمدن دشواري هاي پيش بيني نشده و باز دارنده در کارها و برنامه تور و پيامدهاي ناشي از اين شيوه زندگي که برروي روابط و زندگي شخصي هم تاثير مي گذارد، از جذابيت اين کار مي کاهد.

وظايف سرپرست تور

يک تور ليدر هر اندازه توان انجام کارهاي بيشتري را داشته باشد، ارجمندتر خواهد بود. تور ليدر بايد همواره آمادگي رويارويي با موارد اضطراري را داشته باشد. وظايف او مانند سرکرده پيشاهنگان، فرمانده سربازان يا مدير اداره است. بسته به توانمندي و کار آزمودگي، يک سرپرست گروه مي تواند بخشي و يا همه وظايف راهنماي محلي را خود عهده دار شود. اگر او با محل آشنا باشد مي تواند براي توضيح دادن ديدني ها با راهنماي محلي همکاري کند. داد و ستد، نقطه نظرها، داستان ها، لطيفه ها و ترانه ها آميزه اي خوشايند را پديد مي آورد. پيش از عهده دار شدن سرپرستي تور، راهنما بايد براي تبليغ تور و مسافرگيري تلاش کند.

راهنمایان-گردشگری-گشت تور-تور گردشگری

ويژگي هاي راهنماي تور

بر اساسي قانون طبيعت، همه مردم برابر و يکسان آفريده نشده اند. برخي تيز هوش تر از ديگرانند، گروهي از تندرستي بيشتري بهره مندند و کساني نيز از موهبت داشتن پيشينه و پس زمينه هاي کاري گوناگون برخوردارند. آنچه شما از يک راهنما انتظار داريد آميزه اي هرچه بيشتر از توانمندي ها و برجستگي ها و کمترين ضعف ها وناتواني ها است.

۱ ) توانايي جذب مسافران: راهنماي حرفه اي يا همراه تور شايد چندان کاري با گرفتن مسافر براي تور ندارد. راهنمايان گاهگاهي هم مي توانند مسافران را به دنبال خود بکشانند. يک شرکت برگزار کننده تور يا يک دفتر مسافرتي بر روي نام و اعتبارات چنين کسي حساب باز مي کند. اخلاق خوب، خوش  و بش با مسافران، ايجاد روحيه در آنان و کارهاي ديگر مي تواند در جذب مسافر موثر باشد.

۲ ) شناخت منطقه: بديهي است هر کس براي نخستين بار جايي را ببيند، با آن آشنايي ندارد اما براي کسي که از پيش به آنجا رهسپار شده باشد، اين يک برتري بي چون و چراست. يک راهنما با داشتن شناخت از منطقه مي تواند با تسلط بيشتر و بهتري، درباره جاذبه ها، امکانات محل، شمار روزهاي سفر سخن بگويد و اظهارنظر کند و مشکلات احتمالي را از پيش در يابد.

۳ ) دانستن زبان محلي: داشتن يک چنين توانايي (به ويژه براي تورهاي خروجي) از نيازهاي حرفه اي است. اما بيشتر راهنمايان گهگاهي نيازي به دادن توضيحات ندارند و به اين دليل در جاهاي ديدني سرانجام به اينجا مي رسند که کار را کاملا به دست راهنماي محلي بسپارند.

۴ ) تحصيلات و هوشمندي: اين دو ويژگي توامان با يکديگرند اما هميشه چنين نيست. برخي از دانش آموختگان مي توانند الگو و نمونه هوشمندي باشند و بسياري از مردمان هوشمند شايد آموزش هاي رسمي بالاتر از دبيرستان را نديده باشند، پس شما کسي را به عنوان راهنما مي خواهيد که تيزهوش باشد و در زماني کوتاه بتواند دانستني ها را فرا گرفته و به ياد بسپارد و سخنور خوبي باشد. بهترين همراهان تور کساني هستند که تنها کمي باهوش تر از کساني باشند که در خدمتشان هستند.

۵ ) کارآزمودگي و سن: باز هم اين دو عامل در هم تنيده و توامان با يکديگرند، اما گاهي چنين نيست، برخي از بزرگسالان گوئي از تجربه ها درس نگرفته اند و برخي از جوان ترها گوئي پخته و بالغ آفريده شده اند. همه چيز به سن و سال بستگي ندارد، اما چندين تار موي خاکستري مي تواند به جلب توجه و احترام کمک کند. با اين همه بهتر است جوان کار آمد داشته باشيد تا کهنه کاري که کارايي ندارد. با اينکه داشتن تجربه مستقيم از سفر بسيار سودمند است اما تجربه هاي مديريتي در ديگر زمينه ها نيز مي تواند در اين زمينه کارساز باشد.

۶ ) مهارت در کمک هاي نخستين: راهنماي تور در پذيرفتن مسوليت هاي پزشکي بايد بسيار هوشيار باشد. مهارت هايي همچون تنفس مصنوعي، نجات غريق، کمک هاي نخستين پيشرفته کمک بسيار با ارزشي در رهبري تور است.

۷ ) پرداختن به جزئيات: مهارت هاي سازماني اغلب دست کم گرفته مي شوند، به ويژه در زمينه رهبري تور که بيشتر بر فرهيختگي تاکيد مي شود. با اين همه، کسي را نياز داريد که به آينده بينديشد، پيش تر را بنگرد و براي آينده تصميم بگيرد. کسي که تمهيدات لازم براي اجراي تور را از پيش فراهم سازد و هر روز آن را بازبيني کند، کسي که بتواند ثبتي روشن، کامل و دقيق براي همه رويدادهاي سفر فراهم آورد.

راهنماي تور

خصوصيات شخصي راهنماي تور

بيشتر مديران براي انتخاب، گزينش و ارزيابي راهنمايان يا برگزارکنندگان تور به خصوصيات زير توجه ويژه اي دارند:

۱ ) نيرومندي و مصمم بودن: يک راهنماي تور بايد توانايي رهبري را داشته باشد. يعني بتواند مديريت کند و تصميم بگيرد. اين کار به درد کساني که داراي شخصيتي دودل، بي ثبات، ترسو و کمرو هستند نمي خورد.

۲ ) ديد مثبت: راهنما بايد آدمي خوشبين باشد يا دست کم اينگونه خود را نشان دهد. اين خوشبيني بايد مسري باشد. راهنماي منفي باف مايه دردسر و گرفتاري است، با اين همه راهنماي تور نبايد دچار خوش بيني بيش از اندازه باشد.

۳ ) زيرکي و خوش سرزباني: يک همراه تور هم بايد سياستمدار باشد هم با مسافران گروه و هم با کارکنان، هتل ها، رستوران ها، شرکت هاي حمل ونقل و رانندگان، روشي سياستمدارانه داشته باشد. وي نبايد به شايعات توجه کند، به اعتماد طرف هاي خود بايد ارج بگذارد و به حساسيت هاي آنها توجه کند.

۴ ) صداقت و وفاداري: فضيلتي که هر راهنماي تور بايد داشته باشد صداقت و پاي بندي به اصول، هم در برابر مسافران و هم سازماني که براي آن کار مي کند است. در اين کار همه چيز بايد آشکار باشد و هيچگونه پنهان کاري و حساب سازي نبايد وجود داشته باشد. راهنما نبايد دست به کارهايي بزند که به سازمان و کارفرماي او ضربه و لطمه وارد شود. در زمان هاي حساس و بحراني بايد برخورد وي با مسافران و کارفرما يکسان باشد و از هيچ يک از آنان در برابر ديگري جانبداري نکند.

۵ ) اعتمادبه نفس و قاطعيت: يک راهنما بهتر است داراي اعتمادبه نفس و غرور بوده و کمي هم منيت داشته باشد. هنگامي که کارمند هتل تاکيد مي کند که اتاق يک تخته نداريم، راهنما بايد سازش ناپذير بوده و نبايد کوتاه بيايد، در پاسخ وي بايد بگويد: «بگو رئيست بيايد.» اين به معناي دادزدن، ناسزاگفتن يا رفتارخشن نيست. اين کار نمايش نيروهاي دروني، سرسختي و سازش ناپذيري است و به معناي اين است که راهنما برروي حقوق مسافرانش پافشاري مي کند.

۶ ) آرامش در رفتار: حتي در هنگام نگراني نيز بايد لبخند اطمينان بخش بر لب داشت. بهترين راهنمايان هيچگاه حتي در درون خود نبايد ترسان باشند. آنها بايد در بحران ها خونسرد بوده و در برابر موارد اظطراري به زودي واکنش بايسته نشان دهند. هنگامي که در تهديد مخاطرات بزرگ هستند بايد توان آن را داشته باشند که به درستي و روشني بينديشند و در اينگونه رويدادها بايد بدون ترس با سينه سپر به ميان معرکه بروند و با مشکلات روبرو شوند اين کار به گروه آرامش خوهد داد.

۷ ) شخصيت گرم و پرشور: ويژگي هاي پيش گفته به هنگام کاربرد کم و بيش ارتشي مابانه به نظر مي رسند. در هر راهنماي تور بايد کمي هم رفتار افسر فرمانده وجود داشته باشد. با اين تفاوت که مسافران، يک گروه آزاد و خوشگذران هستند و نه يک دسته سرباز. راهنماي تور هنگامي که رهبري خود را اعمال مي کند بايد گشاده رو باشد و نشان دهد که آماده لبخند زدن است و رفتاري پرشور و دوستانه داشته باشد.

blank

۸ ) آراستگي و پيراستگي: مسافران تور مي توانند با سر و وضعي نامرتب يا آشفته ديده شوند اما سرپرست گروه همواره بايد داراي ظاهري آراسته باشد. اين آراستگي و شادابي بر اعتبار و اقتدار او مي افزايد و سرمشقي براي ديگران خواهد بود. يک همراه گروه شلخته براي خودش، کارفرما، ارزش و موفقيت تور، اثر بد و ناخوشايندي خواهد داشت.

۹ ) تندرستي: اين بدين معنا نيست که سرپرست تور از آغاز روز ورزش هاي سنگين بکند. اما بايد تندرست باشد، از ناتواني بدني در رنج نباشد و از بنيه خوب برخوردار باشد. حتي هنگامي که احساس بيماري مي کند بايد به گونه اي رفتار کند که گوياي سرزندگي و توانمندي باشد و به هنگام بيماري ها نبايد بگذارد که بيماري براو چيره شود.

۱۰ ) حساسيت: گذشته از برنامه ريزي براي مسيرها و رديابي يا موارد اضطراري، راهنما همواره بايد حالات مسافران را زير نظر داشته و واکنش هاي شخصيتي آنها را پيش بيني کند و تفکر آنها را بخواند و به شکايات آنها توجه کند. خستگي آنها را ارزيابي کند و اسباب آسايش و آرامش مسافران تنها و نگران را فراهم کند. راهنما بايد کمي هم روانشناس باشد و نسبت به مسافران و حالت هاي آنان بسيار هوشيار باشد.

۱۱ ) انعطاف پذيري و نرمش: برخي از مردم هنگامي که روال عادي کارها در خطر به هم خوردن قرار مي گيرد دستپاچه و سراسيمه مي شوند اين کار بيشتر براي برنامه ريزان خشک ونرمش ناپذير روي مي دهد که خواهان آنند که همه چيز مرتب و بي کم و کاست باشد. اصل قديمي مورفي دقيقا براي تور هم مصداق دارد (اگر قرار است چيزي خراب بشود خراب خواهد شد). برنامه ريزي احتمال پديد آمدن دردسرهاي بزرگ را کاهش مي دهد اما پاره اي تغييرات گريزناپذير هستند. در سفر چيزهايي همچون خرابي وسايل حمل و نقل، آشفتگي وسايل ارتباطات و پيام رساني، مسافران ناسازگار و درد سر آفرين يا بيماري ها، بلاياي طبيعي، تاخير وسايل ترابري و… وجود دارد. پس راهنماي تور بايد به سرعت و با حضور ذهن چاره سازي کند. بايد توان آن را داشته باشد تا هرگاه شرايط وادار مي کند، برنامه را تغيير دهد.

۱۲ ) فداکاري: چونان ديگر اصول رهبري يک همراه تور بايد همواره آماده باشد تا به خاطر رفاه گروه از آسايش خود چشم پوشي کند. يک ليدر بايد پس از همه بخورد، بنوشد و بياسايد.

۱۳ ) آينده نگري: همچنان که نرمش پذيري فضيلتي بايسته است يک همراه تور کاردان بايد همه چيزهاي نادرست و دشواري ساز را از پيش دريابد و بکوشد از روي دادن آنها پيشگيري نمايد. اين به معناي گفتگوهاي گسترده با راننده اتوبوس و کارکنان کشتي، گفتگوهاي تلفني پيش از آغاز تور، بررسي امکانات پيش از به دست گرفتن رهبري گروه مي باشد.

۱۴ ) توانمندي براي پديدآوردن دوستي هاي پايدار: يک راهنماي تور کارآزموده اين توانايي را دارد که مسافران را به هم نزديک کند. در پايان يک تور خوب، بيشتر مسافران گروه دوست ندارند از هم جدا شوند و پس از آن نيز با هم بسيار در تماس خواهند بود. بيشتر آنها در تورهاي بعدي باهم سفر خواهند کرد.

مرتبط:منافع مسافران در تورهای گردشگری