هتل‌های گلخانه‌ای در هلند

هتل‌های گلخانه‌ای هلند بهترین گزینه‌ غیر معمول برای فرار از هرج و مرج و ناآرامی شهرها است که چشم‌اندازی از آینده تولید مواد غذایی را برای علاقمندان به طبیعت فراهم می‌آورد.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، خانه‌های کوچک روستایی که تجربیات منحصر به فرد حومه‌نشینی را در اختیار علاقمندان قرار می‌دهد، برای معماران و طراحان، چالش‌های فضایی جالبی به حساب می‌آید.

 با این حال کمبود مناظر و زمین‌های قابل تفریح نمی‌تواند چنین گزینه‌ای را در اختیار علاقمندان به گردش در دل طبیعت قرار دهد و محیطی برای پیاده‌سازی ایده‌ها نیز برای طراحان باقی نمی‌گذارد. از جمله مناطقی که شهروندان آن از لذت سپری کردن اوقات فراغت در دل طبیعت ناب روستایی محروم هستند، هلند است.

هلند پرجمعیت‌ترین کشور اتحادیه اروپا با شهرهای متراکم است و هر هکتار از مناظر روستایی آن برای تولید مواد غذایی با ظرفیت بالا مورد استفاده قرار دارد. بنابراین در هلند امکان گذراندن تعطیلات در مناطق بکر و دست‌نخورده وجود ندارد و فرار از شلوغی شهرها تنها به زمین‌های بی‌شمار کشاورزی منتهی می‌شود. بنابراین یک طراح تجربی و علاقمند به کسب مهارت‌های چند رشته‌ای به نام Anne Beuk به عنوان پروژه فارغ‌التحصیلی خود، راهکاری برای فرار از زندگی شهری در اختیار ساکنان هلند قرار داد.

این پروژه که با عنوان HiHaHut شناخته می‌شود شامل گذراندن تعطیلات در میان چشم‌انداز زمین‌های کشاورزی در حد فاصل شهرهای لیدن و آمستردام است. این برنامه شبکه‌ای از چهار کلبه منحصر بفرد است که به طریقی هوشمندانه با مناطق تولید محصولات کشاورزی هم راستا شده است.

اقامت در هر یک از این کلبه‌ها شامل استفاده از توالت کمپوست‌سازی، خوابیدن در کنار و یا داخل فضای گلخانه و بیدار شدن با صدای گوسفندان است؛ استفاده از برق و گاز در این مکان نیز کاملا چرخه مدور اقتصادی را طی می‌کند. از آنجایی که در این منطقه، گردشگری بخشی از فعالیت‌های محلی نیست هیچگونه مالیات توریستی در آنجا اعمال نمی‌شود و بازدیدکنندگان آن به یادگیری میراث منطقه و آشنایی با تاریخچه تولیدات مزرعه تشویق می‌شوند.

blank

HiHaHut می‌تواند یک نگاه اجمالی را درباره آینده تولیدات کشاورزی در مقیاس بزرگتر فراهم آورد و با افزودن کاربری جدید به گلخانه‌ها و مزارع، این مراکز تولید غذا در سراسر جهان را به یک مقصد گردشگری جدید و مورد علاقه همگان تبدیل کند.

شفاخانه ابوتراب ،شهرستان دهاقان

 ردّپای گذر ایام در هر کوی و برزن پیداست؛ گشتن در کوچه پس کوچه‌های قدیمی و سرک کشیدن به خانه‌هایی با اتاق‌های زیاد و نظاره کنگره‌های پشت‌بام و هشتی‌های زیبا باعث بردن حظی وافر است و ایجاد شوقی بی‌پایان.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان دهاقان، همیشه یافتن نشانی از گذشته لذت‌بخش است؛ خانه‌هایی نیمه ویران، طاق‌های فروریخته، نقش و نگارهایی شسته شده از آب باران و انسان‌هایی که تنها نامشان بر سر زبان‌هاست. گاه در هزارتوی اوراق مصحف تاریخ یا در حافظه مردمان یک دیار، نام و یاد کسانی نقش بسته که آثار خدماتشان ماندگار است و هنوز پس از گذشت سالیان همچنان تحسین، ترجیع‌بند یاد کردن آنان است. انسان‌هایی که در دوران غلبه جهل و بیسوادی، چراغ علم فراروی خویش داشتند و به تدبیر دانش، بذر امید در دل‌های مستأصل و درمانده کاشتند.

یافتن چنین افرادی در شهرهای بزرگ چندان دور از ذهن نیست، ولی اگر در صندوقچه خاطرات مردمان یک روستا اثری از فرهیختگانی بیابیم که در فضل و دانش سرآمد اقران و امثال خود بوده‌اند، بیشتر جالب است و حرص خاطر برای شناختشان برانگیخته می‌شود.

در محله بازار روستای «پوده» از توابع «دهاقان» بنایی با قدمت بیش از ۱۴۰ سال و از عهد قاجار بر جای مانده است که در گذشته شفاخانه بیماران دردمندی بوده که در زمان ناچاری، جز خانه حکیم راه به جایی نمی‌بردند.

دست توانای «حاج میرزا ابوتراب نفیسی» آرام‌بخش آلام بیماران بوده و خانه‌اش سرپناهی برای جسم رنجور دردمندان بوده است. کهنسالان روستا که اوصاف میرزا ابوتراب را ا از پیشینیان خود شنیده‌اند، همه از محاسن اخلاق و کمالات رفتار و مردمداری او می‌گویند.

ابوتراب

طبابت پیشه موروثی خاندان ابوتراب نفیسی شد و در هر نسل، فرزندان و نوادگانش در کسوت پزشک خدمت کردند. او چهار فرزند پسر داشته است که یکی از آن‌ها به نام یوسف در زمان حیات پدر به کرمان می‌رود و از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست، اما فرزند دیگرش «انتظام‌الاطبای» مظفرالدین‌شاه می‌شود و دو فرزند دیگر نیز در روستای پوده به طبابت می‌پردازند.

«رباب نفیسی» دختر انتظام‌الاطبا نیز پیشه طبابت اختیار می‌کند و در مدت ۷۹ سال در خانه نیای خود زندگی و طبابت می‌کند. فرزندان او نیز در همین کسوت خدمت می‌کنند.

ابوتراب

اینجا هم محل سکونت میرزا ابوتراب و هم محل طبابتش بوده است بخش‌هایی از آن بازسازی شده است ولی بخش‌هایی هنوز به همان حالت رو به ویران باقیمانده است. آنچه از این خانه بازسازی شده سه اتاق سه‌دری، طاق‌چشمه و اتاق آبی است. جنس بنا از خشت و گل است، البته بخش‌هایی نیز با مصالح امروزی به آن الحاق شده است.

شفاخانه ابوتراب به سیاق معماری سنتی ایرانی ساخته شده است. بخشی برای زندگی و بخشی برای نگهداری احشام بوده است. اتاق‌هایی با دیوارهای قطور، سقف‌هایی بلند، درهایی چوبی با قوس بالا و طاقچه و رف داشته است و حیاتی نسبتا بزرگ با حوض آبی زیبا در پیشگاه آن قرار دارد.

منبع:ایمنا

ابوتراب

ابوتراب

مثلث حافظیه، سعدیه و صائبیه

اگر چه مدت هاست حافظیه و سعدیه پذیرای هر عاشق شعری است اما یکی دو سالی است که آرامگاه صائب در اصفهان نیز با نام صائبیه علاقمندان را به‌خود خوانده است. هم او که قرن ها پیش در عهد صفویه ملک الشعرای شاه عباس دوم و دوهزار تک بیتی درباره اصفهان سروده است اما آرامگاه وی تا مدتها ناشناخته بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، حافظیه، سعدیه و صائبیه در دو شهر شیراز و اصفهان جایگاه سه شاعر بی بدیل فرهنگ و ادب پارسی است که از دیرباز تا کنون نامشان در ذهن هر دوستدار شعری ثبت شده است. هرچندکه آرامگاه حافظ با نام حافظیه و هم‌چنین آرامگاه سعدی با نام سعدیه در شهر شعرپرور شیراز سال های متمادی است که پذیرای خیل عظیم گردشگران است، اما آرامگاه که اینک با نام صائبیه شهرت یافته به ضلع سوم این مثلث گردشگری تبدیل شده است که در این گزارش ضمن معرفی اجمالی دو نقطه گردشگری در شیراز یعنی حافظیه و سعدیه، ضمن گفتگویی با مصطفی هادوی متخلص به شهیر اصفهانی گذری نیز به آرامگاه صائب در اصفهان یعنی صائبیه خواهیم داشت.

آرامگاه حافظ مشهور به حافظیه

طراح حافظیه، معمار فرانسوی به نام آندره گدار است، هرچند که طراحی اولیه مقبره حافظ به سال ۸۵۶ هجری قمری بازمی‌گردد. حدود ۶۵ سال پس از فوت حافظ، شمس‌الدین محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی، حاکم فارس امارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد. مقبره حافظ در زمان حکومت شاه‌عباس صفوی و بار دیگر در دوره افشاریه توسط نادرشاه افشار مرمت شد. در دوره زندیه، کریم‌خان زند سبک معماری مقبره را به‌کل تغییر داد و بارگاهی به سبک بناهای خود ساخت و بر تربت حافظ سنگی از مرمر گذاشت. بعد از کریم‌خان زند در سال ۱۲۳۵ هجری شمسی، «ابوالفتح میرزا مؤید الدوله» حکمران فارس، حافظیه را بار دیگر مرمت کرد و در سال ۱۲۵۷ هجری شمسی فرهاد میرزا معتمدالدوله فرمانروای فارس در اطراف مقبره حافظ، کوشکی چوبی ساخت. در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی اردشیر بار دیگر بارگاه را مرمت کرد و بر فراز آن کوشکی دیگر بنا کرد، اما سید علی‌اکبر فال اسیری به دلیل زرتشتی بودن اردشیر، بنای مرمت‌شده را ویران کرد.

بنای ویران‌شده در سال ۱۲۸۰ هجری شمسی بار دیگر مرمت شد و شاهزاده ملک منصور کوشکی آهنین بر فراز مقبره ساخت. در سال ۱۳۱۱ شمسی فرج‌الله بهرامی نیز تعمیراتی اساسی در باغ، آرامگاه و دیوارهای اطراف آن انجام می‌دهد. پایه‌ها و اساس بنای امروزی حافظیه به دوره مظفریان برمی‌گردد، در سال ۱۳۱۶ شمسی به دستور رضا پهلوی و با طرح آندره گدار با حفظ چهار ستون به شکل امروزی تجدید بنا شد. در ایده‌های طراحی این باغ آرامگاه بخش جنوبی حافظیه نمادی از دنیای مادی ما انسان‌ها است.  بخش شمالی آرامگاه نماد ملکوت است. این بخش هشت درب ورودی و خروجی دارد و آرامگاه هم هشت ستون سنگی دارد که از دوره مظفریان تا امروز دست‌نخورده باقی‌مانده است. نمای بیرونی گنبد نمادی است از آسمان، این نما شبیه به کلاه درویشان، ترک است. رنگ‌های استفاده‌شده در داخل گنبد عبارت است از آبی فیروزه‌ای، سرخ ارغوانی، سیاه‌وسفید و قهوه‌ای سوخته است. سنگ مزار حافظ در ارتفاع یک متری از سطح زمین قرار دارد و به‌وسیله پنج ردیف پلکان مدور احاطه شده است.

آرامگاه سعدی مشهور به سعدیه

سعدیه اثری از محسن فروغی است که در ابتدا خانقاه سعدی بوده که او اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در همانجا دفن شده است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط شمس‌الدین محمد صاحب‌دیوانی وزیر معروف اباقاخان، مقبره‌ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. سال ۹۹۸ به دستور یعقوب ذوالقدر، حاکم فارس، خانقاه شیخ ویران شد و اثری از آن باقی نماند. در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم‌خان زند، بنایی معروف به عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر بالای آرامگاه سعدی بنا شد. بنایی که در زمان کریم‌خان ساخته شده بود تا سال ۱۳۲۷ استوار بود. در سال ۱۳۲۸ قرارداد طراحی آرامگاه سعدی با یک شرکت ساختمانی بسته ‌شد و مهندس محسن فروغی و مهندس علی‌ صادق به‌عنوان طراحان سعدیه آغاز به کارکردند. اسفند سال ۱۳۳۰ ساخت بنای آرامگاه سعدی که طراحان آن ایرانی و معماران و کارگران آن نیز شیرازی بودند، با اقتباس از کاخ چهلستون و  تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در باغی به مساحت ۷۷۰۰ مترمربع به پایان ‌رسید.

محسن فروغی معمار مدرنیست ایرانی طرح آرامگاه را با همکاری علی‌اکبر صادق با الهام گرفتن از عناصر معماری سنتی ایران، در سال ۱۳۳۰ طراحی کرد. ساختمان به سبک ایرانی است، با هشت ستون از سنگ‌های قهوه‌ای‌رنگ که در جلوی مقبره قرار دارند و اصل بنا با سنگ سفید و کاشی‌کاری مزین است. بنای آرامگاه از بیرون به شکل مکعبی دیده می‌شود، اما در داخل هشت‌ضلعی است و جنس دیوارها از مرمر و لاجورد است. سنگی که در حال حاضر بر سر مزار سعدی قرار دارد، سنگ سماق سرخ کم‌رنگی با ابیاتی از بوستان به خط نستعلیق توسط علی‌اکبر خان قوام الملک شیرازی بر روی مزار نصب شده است. حوض ماهی در آرامگاه سعدی در سمت چپ آرامگاه قرار دارد و به شکل هشت‌ضلعی طراحی شده است.

آرامگاه صائب در اصفهان، صائبیه

مصطفی هادوی متخلص به شهیر اصفهانی با بیان اینکه صائب دو هزار تک بیتی درباره اصفهان نوشته است، می گوید: «تا مدتها قبل حتی اگر در خیابان صائب از کسی می پرسیدید که صائب کیست، کسی او را نمی شناخت حتی آنجا به مکانی برای معتادها تبدیل شده بود تا اینکه یک هیأت تاجیکی به آرامگاه صائب آمده بود و متاسفانه آنها آرامگاه صائب را در وضعیت بدی دیدند و بعد از آن من از شهردار وقت اصفهان یعنی مهدی جمالی نژاد درخواست کردم که این آرامگاه مرمت شود و درنهایت هم این آرامگاه مرمت شد و نامش را صائبیه گذاشتند.»

وی می افزاید: «جایی که به عنوان آرامگاه صائب شناخته می شود خانه شخصی او نیز بوده است و این محل را محله تبارزه می گفتند. کم کم ناخودآگاه به صائب هم صائب تبریزی گفتند اما او را نمی شناختند، حتی مدت ها به این مقبره، مقبرۀ آقا گفته می‌شد درحالی که نمی دانستند این آقا چه کسی است.»

وی تصریح می کند: تا اینکه استاد همایی آمد و سراغ آرامگاه صائب را گرفت و به اتفاق آنجا رفتیم. سنگ قبر صائب زیر خاک بود و این دوبیت بر رویش بود که “در هیچ پرده نیست مباشد نوای تو، عالم پُر است از تو خالیست جای تو. هرچند کاینات گدای درِ تو اند، هیچ آفریده نیست نداند سرای تو” و به این ترتیب استاد همایی این مقبره را کشف کرد و دستور دادند اینجا مرمت بشود و طاقکی در سال ۱۳۴۲ زده شد.

هادوی ادامه می دهد: «همانطورکه محل دفن صائب ۳۵۰ سال در زیر خاک بود مدت ها نیز زمان بُرد تا معلوم شد صائب، تبریزی نیست و سبک هندی ندارد و هم‌چنین ۱۲۰ هزار تک بیتی از صائب بدست آمده است که فعلا ۸۰ هزار تک بیتی او در شش جلد مدون شده است.»

پیشکسوت شعر اصفهان می گوید: «اصفهان در هر دوره تاریخی چهره ای بنامی داشته و ازجملۀ آنها صائب است که مردم به غلط او را تبریزی می خوانند تا اینکه شبی صغیر اصفهانی در عالم خواب از صائب پرسید که شما تبریزی هستید یا اصفهانی!؟ صائب در همان عالم خواب به صغیر می گوید که من نه اصفهانی هستم نه تبریزی، من جهانی هستم.»

شهیر تاکید می کند: «اگر آرامگاه صائب همچنان مورد لطف مسئولان شهر اصفهان قرار گیرد به مرکزی برای جذب توریست های دنیا تبدیل می شود به طوری که حتی بهتر از حافظیه و سعدیه خواهد شد.»

به گزارش ایمنا، صاحب هزاران تک بیتی درباره اصفهان در نصف جهان خفته است و آرامگاه وی با نام صائبیه پذیرای علاقمندانی است که گاه ساعت ها طی طریق می کنند تا به وصل صائب دست یابند. صائب در صائبیه ماندگار است و چونان ضلعی دیگر از مثلث حافظیه، سعدیه و صائبیه بشمار می رود تا چشم ها را به سوی نقطه ای دیگر از اصفهان بپرداند، جایی میان نصف جهان که صائبیه خوانده می شود…

منبع:ایمنا

قلعه‌ هزار الوان

قطعی کوچک از فرش هزار نقش طبیعت مزین به الوان بهاری و آواز هزار در سرزمین هزارچشمه گسترده و چشم‌انتظار آنان است که دوستدار بوییدن گل بر شاخسار درختان و آرمیدن بر حریر سبز چمن هستند. پس بار و بنه بربندید سوار بر مرکب سفر راهی سرزمین هزارچشمه شوید.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان سمیرم، بوی سوسن و ریحان در قدم باد بهار تداعی‌گر روضه رضوان است و آرام‌بخش خیال، اما یافتن گوشه دنجی که بتوان دیبای خاطر بر آن گسترد و از بوی گل و ریحان سرمست شد به سادگی فراهم نمی‌آید. از این روست که گاه دیدن منظری زیبا که در قاب تصویر نشسته، رشک خاطر برمی‌انگیخته و سودای سفر زنده می‌کند.

«قلعه قدم» نام روستایی است که در شمال غربی شهرستان سمیرم و در فاصله ۱۶ کیلومتری آن در مسیر «ونک» قرار دارد. شغل بیشتر مردمان این دیار کشاورزی و دامداری است، آنان در گذشته انگور، بادام، پنبه و غلات می‌کاشتند و امروز بیشتر به باغداری سیب و کاشت محصولاتی همچون گندم می‌پردازند.

خانه‌های مردم این روستا پلکانی بر دامنه کوه ساخته شده است و قرار گرفتن آن در کنار رودخانه‌ای زیبا، طراوت خاصی به آن بخشیده و باعث رونق کشاورزی آنان شده است.

زیبایی خاص و دلنشین رودخانه زیردست این روستا، سالانه پذیرای گردشگران بی‌شماری است که خنکای طبیعت را مرهمی بر گرمای تموز کرده به دامان دشت و صحرا پناه آورده‌اند.

blank

این روستا زخم‌های زیادی از دیو خشکسالی برداشته، اما باران‌های پایز و زمستان و بهار، التیام‌بخش دردهای آن شده است. روستای قلعه قدم در بخش مرکزی این شهرستان موطن ۱۰۰ خانوار است که با توجه به مهاجرت فصلی تابستان جمعیتش افزایش می‌یابد.

با توجه به جریان متوالی آب در این مسیر و آب مناسبی که در این منطقه وجود دارد و وجود مراکز پرورش ماهی در آن فرصتی به گردشگران می‌دهد تا لذت طبیعت‌گردی خود را با ماهیگیری تکمیل کنند.

در فاصله نه چندان دور این روستا مجموعه زیارتی – سیاحتی «زیدبن‌علی» قرار دارد که از مقاصد گردشگران است. مردمان این روستا اعتقاد زیادی به این امامزاده دارند و برای مراسمات مذهبی و مناسبت‌های مختلف به سمت آن حرکت کرده و مراسمات خود را در جوار این بارگاه برگزار می‌کنند.

blank

طرح هادی این روستا از سال ۸۸ آغاز و با اعتباری بالغ بر شش میلیارد ریال در دهه فجر سال ۹۲ به بهره‌برداری رسید که باعث بهبود و اصلاح معابر، سنگ فرش‌ها و مهار آب‌های سطحی شده است. این روستا دارای امکاناتی مانند شبکه بهداشت و درمان، مرکز مخابرات روستایی و مدرسه است.

blank

قلعه‌قدم در مکانی سردسیر قرار گرفته و در فصل تابستان سرسبز و خنک است و همین عامل، گردشگران زیادی را به سوی آن جذب می‌کند.

 

“چندی‌گر” میزبان بزرگترین باغ گل رز آسیا

شهر “چندی‌گر” هند به علت چهره متوازن شهری و تعدد باغ‌های زیبا به عنوان “شهر زیبا” شناخته می‌شود.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، “چندی‌گر” مرکز دو ایالت پنجاب و هاریانا در کشور هند، یک شهر به معنای واقعی کلمه است. این شهر با تلفیقی از فرهنگ سنتی پنجاب و مدرنیته، حس زیبایی‌شناسی و ساده زیستی ساکنان و گردشگران را به طور همزمان بر می‌انگیزد. طراحی بی‌نظیر این “شهر زیبا” هر سال از سراسر دنیا گردشگران زیادی را به سمت خود جذب می‌کند.

blank

اگرچه هندوستان به خاطر شلوغی و حتی آلودگی و کثیفی، در سراسر جهان معروف است با این حال، فضای تمیز، خلوت و مرفه شهر “چندی‌گر” آن را به یک استثنا در میان سایر شهرهای هند تبدیل کرده است. هر گوشه از این شهر از جذابیت خاصی برخوردار است و هر سازه معماری در آن حرفی برای گفتن دارد.

گردشگران پس از ورود به این شهر زیبا بدون شک از دریاچه سوخنا (Sukhna) دیدن می‌کنند؛ دریاچه‌ای تماما ساخته دست بشر، که در مرکز کوهپایه‌های سیوالیک (Shivalik) واقع شده است و یکی از بهترین مکان‌ها برای استراحت محسوب می‌شود. مسافران در محل دریاچه سوخنا به ساکنان بسیار مهمان‌نواز چندی‌گر پیوسته و به فعالیت‌هایی نظیر قایق‌سواری در دریاچه یا پیاده‌روی در مسیر مخصوص دویدن می‌پردازند.

blank

دوستداران طبیعت می‌توانند در مکان‌های زیبایی نظیر باغ صخره‌ای، باغ رز و پارک پروانه اوقات فراغت خود را بگذرانند؛ این باغ‌ها عاری از هرگونه فعالیت‌های صنعتی و زباله‌های شهری است. پارک تفریحی چندی‌گر با طولی برابر با هشت کیلومتر، بزرگترین پارک گل رز در سراسر آسیاست که در میان گردشگران از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است.

blank

باغ‌ صخره‌ای که در این پارک قرار دارد به طور کامل ساخته دست بشر است و زیبایی مجسمه‌ها، تندیس‌ها و آبشارهای مصنوعی که همگی از سنگ‌های بزرگ ساخته شده‌اند چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره نگه می‌دارد.

blank

پارک پروانه نیز یکی از زیباترین پارک‌های شهر چندی‌گر به شمار ‌می رود که با هدف ایجاد محیطی برای پرورش و نگهداری پروانه‌ها ساخته شده است. در این پارک، که طراحی آن در سراسر دنیا بی‌نظیر است، بیش از ۳۵ گونه پروانه پرورش داده می‌شود. برای حفظ پروانه‌ها، ایجاد هر گونه سر و صدا و آلودگی صوتی در این پارک ممنوع است، بنابراین سکوتی اعجاب‌انگیز سراسر پارک پروانه را در بر گرفته است و در نتیجه مکانی دنج برای تفریح در نظر گرفته می‌شود.

blank

موزه عروسک‌های بین المللی شهر چندی‌گر یکی دیگر از جاذبه‌های بی‌نظیر این شهر به شمار می‌رود که در آن اسباب‌بازی‌هایی از ۲۵ کشور جهان گردآوری شده است. این موزه در سال ۱۹۸۵ تاسیس شد و توسط انجمن رفاه کودکان هند اداره می‌شود. بهترین بخش این موزه مربوط به اسباب‌بازی‌های هندی، به خصوص قطار اسباب‌بازی است.

منبع:ایمنا

blank

یک شهر برای پیاده‌روی

شهر “بروژ” واقع در کشور بلژیک یکی از شهرهای کوچک اما جذاب برای گردشگری است؛ تاریخ در شهر بروژ همواره زنده است و به همین دلیل تبدیل به یک کارت پستال واقعی شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شهر بروژ، مرکز استان فلاندری غربی و در شمال غربی بلژیک واقع شده که همواره یکی از شهرهای مهم برای تمامی ادوار تاریخ محسوب شده است.

قلعه‌ها و دژ های بلند آهنی این شهر، بعد از فتح شهر توسط ژولیوس سزار به وجود آمدند؛ سکونت در بروژ به قرن نهم و دهم میلادی و در زمان قرون وسطی باز می‌گردد و همچنان ساختمان‌های بلند به سبک معماری گوتیک در این شهر وجود دارند و قابل استفاده نیز هستند

بروژ، از حملات جنگ جهانی اول و دوم جان سالم به در برد؛ در قرن نوزدهم و با از بین رفتن آبراه‌های این شهر، ساخت ساختمان‌های بزرگ در این شهر ممنوع شد و همین امر باعث شد تا همان ساختمان‌ها، قلعه و دژها، همچنان قابل سکونت باقی بمانند

بروژ، تلفیقی از آمستردام و ونیز است، به همین خاطر تردد در این شهر یا توسط قایق‌ها در کانال‌های آبی انجام می‌شود و یا باید سرتاسر این شهر را به وسیله دوچرخه و کالسکه گشت؛  سنگفرش‌های این شهر که قدمتشان همپای قدمت شهر است، بهانه خوبی برای پیاده قدم زدن در سر تا سر این شهر کوچک است.

خانه قرون وسطایی در کوچه پس کوچه‌های شهر همچنین قدم زدن کنار آبراه‌های این شهر به خصوص در نور شب، تجربه جذابی از پیاده‌روی در این شهر را فراهم می‌کند.

میدان گروت مارکت، یکی از میدان‌های اصلی این شهر است که برج “ناقوس بلفری” را با ارتفاع ۸۳ متر در دل خود جای داده، همچنین خانه تاریخی “هوب بیلدین” که زمانی یکی از شعبه‌های بانک تاریخی مدیچی بوده نیز با عبور از یکی از پل‌های سنگی این شهر، پذیرای گردشگران است.

منبع:ایمنا

لادر؛ دلاوری میان کوه

زلالی آب که از دل کوه می‌جوشد هر سال گردشگران بسیاری را به سمت لادر هدایت می‌کند چشمه‌ای که نام کهنش را گاهی دلاور و گاهی آب زلال معنا می‌کنند و به راستی که هر دو برازنده این جوشنده از دل زمین است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بافت تاریخی خمینی‌شهر در استان اصفهان به زمان ساسانیان می‌رسد، کهندژ که برسر راه اصفهان قرار داشته، به نقلی، پایتخت و مقر پادشاهان و حکام کیانی و ساسانی بوده است. از مهم‌ترین آثار تاریخی این شهرستان که سابقه باستانی دارند، می‌توان به ایوان یزدگرد و تپه آتشگاه که نشان از سابقه باستانی شهر دارند، اشاره کرد. جاذبه‌های دیدنی موجود در این شهرستان، تنها آثار باستانی و تاریخی نیستند، بلکه این شهرستان، زیباترین جاذبه‌های طبیعی گردشگری را در خود جای ‌داده است. یکی از این تصاویر جذاب طبیعی، چشمه لادر است.

منطقه زیبای لادر در شمال غربی خمینی شهر قرار گرفته، بعضی‌ها لادر را لادور معنی کرده و به خاطر دره هائی که دور می‌زنند این جا را لادر می گویند و دسته‌ای دیگر علت آن را زلالی آب چشمه آن دانسته و میگویند چون آبی که از شکاف و داخل و میان دره بیرون می‌آید مانند دُر درخشان و شفاف می‌باشد بنابراین لادر نام گرفته است.

لادر از دو جزء لا+ در ترکیب شده؛ جزء اول لا که به صورت (لای) هم می‌آید به معنای تو و میان چیزی و نیز فاصله بین دو دره و هم چنین به معنی رسوبات و ته نشین های آب است و صحرایی را که چنین رسوباتی در آن گرد آمده باشد «لا» می‌خوانند اما چون ناحیه لادر کوهستانی است ظاهراً همان معنای فاصله‌ی بین دو دره را معنی می‌دهد که مُدَّور است پس جزء دوم دُر به معنای «باب» عربی نیست.

این چشمه که در منطقه‌ای کوهستانی قرار گرفته است، از لحاظ موقعیت، در شمال غرب خمینی‌شهر و در جاده کمربندی آن به سمت نجف‌آباد و بعد از دانشگاه آزاد قرار دارد. برخی از اهالی این منطقه نام چشمه لادر را برگرفته از لادور به معنی دره‌ای که دور می‌زنند، معنی کرده و برخی دیگر براین باورند که چون آب چشمه زلال بوده و از میان دره‌ها عبور می‌کرده و مانند در شفاف و براق بوده، لادر در معنای شفاف به کار رفته است.

چشمه لادر به مجموعه‌ای از چشمه‌ها گفته می‌شود که در دل کوه‌های مشرف بر کمربندی غرب سده واقع شده‌اند. این چشمه‌ها با وجود اینکه دارای آب فراوان نیستند، تصاویر و چشم‌اندازهای جالب و جذابی را بوجود آورده‌اند، به‌طوری که هر ساله تعداد زیادی گردشگر را از سرتاسر ایران جذب خود می‌کنند. مسیری که به چشمه لادر منتهی می‌شود تا رسیدن به محوطه آبشار، آسفالت است و دو پارکینگ برای استفاده مسافران و گردشگران در محل مزبور، ساخته شده است که ظرفیت پارک چندین هزار خودرو را دارند. از محوطه پارکینگ به سمت غرب در حالتی که روبروی آبشار قرار دارید به سمت چپ، دره دیگری پیدا است که در مسیر آن در فاصله کمتر از ۱۰۰ متر به یک چشمه در سمت راست می‌رسید که همان چشمه لادر است و اکثر فصول سال دارای آب است. با ادامه مسیر از این منطقه مناظر زیبایی همچون چشمه، آبشار و حوضچه وجود دارد که در چند محل دره‌های کوچک‌تر در سمت راست به دره اصلی وارد می‌شود که هر کدام از آن‌ها برای طی مسیر مناسب بوده و جلوه‌های خاص خود را دارند. ادامه این مسیرها نهایتاً به سیم‌های خارداری که توسط نهادهای نظامی بالادست محوطه لادر کشیده شده است منتهی می‌شود.

گردشگاه اطراف چشمه لادر چشم‌انداز زیبایی دارد. در این منطقه گردشگری طبیعی، می‌توان آب نماهایی را مشاهده کرد که باعث زیباتر شدن فضای محیط شده‌اند، همچنین در محیط و غارهای موجود در منطقه، سیستم نورپردازی اجرا شده است تا گردشگران بتوانند در منطقه اوقات خوشی را سپری کنند. علاوه بر امکانات یاد شده باید به امکانات ورزشی، مانند صخره‌نوردی و مسیر کوهپیمایی در آن اشاره کرد. به دلیل وجود چند غار، دره و آبشار این منطقه برای طبیعت‌دوستان، یک مقصد خارق‌العاده به شمار می‌رود.

منبع:ایمنا

ردپای ضرغام لشکر در تاریخ!

فلات ایران که وسعتش در قرون و ازمنه دستخوش دگرگونی بسیار شده است در سینه خود مناطقی دارد که چونان صندوقچه‌های زر، میراث‌دار تمدن کهن ایران هستند.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان دهاقان، نام ایران در طلیعه تاریخ بشر می‌درخشد. این سرزمین پیشینه‌ای به قدمت حضور بشر در کره خاک دارد و تارک آن نامور به حضور بزرگانی است که هر یک سهمی بسزا در تاریخ، فرهنگ، هنر، ادب و سیاست جهان داشته‌اند.

فلات ایران که وسعتش در قرون و ازمنه دستخوش دگرگونی بسیار شده است در سینه خود مناطقی دارد که چونان صندوقچه‌های زر، میراث‌دار تمدن کهن ایران هستند.

در کانون فلات ایران استان اصفهان قرار دارد که در طول هزاره‌ها محل گذر اقوام و مذاهب مختلف بوده است و تمدنی سترگ و بی‌مانند را در کالبد فرهنگی و جغرافیایی خود پرورده است.

شهرهای این استان نیز هر یک به نوع خود در تاریخ فرهنگ و هنر و سیاست ایران نقش‌آفرینی کرده‌اند و منشأ تحولات بسیاری بوده‌اند. از جمله این شهرها، دهاقان است که در جنوب این استان واقع شده و پیشینه‌ای درخشان دارد.

blank

وقتی تاریخ دهاقان را ورق بزنیم نام “ضرغام لشکر” رییس ایل عثمانوند در دوران قاجار خودنمایی می‌کند. او و افراد ایل تحت امرش در مقابل روس‌های متجاوز ایستادگی و با جنگ‌های دلاورانه ضربات سختی بر آنان وارد کردند. او وقتی وارد دهاقان می شود به فکر رساندن آب از مناطق غربی و شرقی رودخانه شور به باغستان‌های حسین‌آباد می‌افتد برای این منظور پل جدیدی را طراحی می‌کند.

این پل تاریخی به عنوان دومین پل آب‌بر، بعد از پل جویی اصفهان در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. وجه تمایز این پل با دیگر پل‌ها این است که بر روی آن به جای تردد افراد، جوی آبی وجود دارد که آب را از سمت شرق رودخانه به غرب آن منتقل می‌کند. این پل در ابتدای جاده دهاقان به سمت پوده در کنار مزرعه حسین آباد واقع شده و در سال۱۳۹۶ به همت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان دهاقان به ثبت ملی رسیده است.

این پل شکلی شبیه سطل و دهانه‌ای ضربی و نیم‌دایره‌ دارد. مصالح ابتدایی به کار رفته در آن سنگ، گل و ساروج است که در بازسازی اخیر از شن و سیمان نیز استفاده شده است.

منبع:ایمنا

blank

مسیر گردشگری بامبو!

استودیو معماری West-Line اقدام به ساخت یک مسیر گردشگاهی زیگزاگی به همراه آلاچیق‌هایی با پوشش بامبو در استان “گوئیژو” چین کرده است.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، گذرگاه پارک ملی Zhuhai در شهر Chishui، ورودی منطقه‌ای به بزرگی ۱۰ هزار هکتار است که به دلیل وجود مساحت عظیمی پوشیده از درختان بامبو یک مقصد گردشگری محبوب به حساب می‌آید. این گذرگاه که توسط بخش فرهنگ و گردشگری بومی این شهر ایجاد شده است، یکی از چندین طرحی است که به کمک محوطه‌سازی و معماری در دل طبیعت، بازدیدکنندگان را به قلب جنگل‌های بامبو این ناحیه هدایت می‌کند. این گذرگاه به گونه‌ای طراحی شده که از پس‌‎رفت و یا برون‌رفت آب و نشست مسیر شناور جلوگیری می‌کند.

blank

مهمترین اصل در شکل‌گیری این گذرگاه، احترام به جنگل است که West-Line به کمک استفاده از فن‌آوری‌های محلی و بهره‌ بردن از مواد پایدار بومی این اصل را برآورده ساخته است و با توجه به اینکه کل این سیستم گذرگاهی به منظور به حداکثر رساندن حفاظت از محیط زیست طبیعی ایجاد شده است، گردشگران می‌توانند بدون آسیب رساندن به جنگل از زیبایی‌ها و ویژگی‌های منحصر به فرد جنگل بامبو بهره‌مند شوند.

ورودی اصلی این گردشگاه که محور پروژه به حساب می‌آید از ستون‌های عمودی متراکم تشکیل شده است و شامل یک طبقه هم‌کف با چهار دیوار منحنی متقاطع می‌شود که به منظور سازگاری با محیط اطراف، ساختار بتنی آن با چوب‌ها و برگ‌های بامبو پوشانده شده است. به منظور ثابت نگه‌داشتن این اجزا در کنار یکدیگر و مستحکم‌سازی آن‌ها، معماران از اتصالات فلزی گالوانیزه‌ای استفاده کرده‌اند که قابلیت باز شدن برای استفاده مجدد و یا بازیافت را دارد.

blank

همچنین برای جلوگیری از تجزیه شدن ستون‌های بامبو در طول زمان که به دلیل سطح بالای رطوبت اتفاق می‌افتد، معماران با استفاده از شیوه‌های سنتی ستون‌ها را حرارت داده و روغن‌های طبیعی آن را می‌زدایند. این شیوه‌ها تنها برای بامبوهایی به ارتفاع شش متر مؤثر است؛ بنابراین معماران آن‌ها را به قطعات ۵.۵ متری تقسیم و پس از آن برای رسیدن به طول مورد نیاز به هم متصل می‌کنند.

سایر مواد و مصالح مورد استفاده در پروژه که شامل الوارهای مقاوم در برابر خوردگی و حصارهای فلزی ضد زنگ سیاه‌رنگ می‌شود، بر اساس سازگاری با تمام شرایط طبیعی آب و هوایی و دوام در برابر تابش خورشید، بارش باران و برف، وزش باد و وجود مه انتخاب شده‌ است. این مسأله تأثیر مستقیمی بر نحوه عملکرد کل بنای گردشگاه دارد.

blank

پس از ورودی اصلی، یک آلاچیق کوچک چایخوری و شبکه‌ای از مسیرهای تفریحگاهی کنار ساحلی وجود دارد که محوطه‌ای به مساحت ۵۱۴ مترمربع را در فضای کلی ۲۲هزار مترمربعی این جنگل دربر گرفته است و به سمت کوهستان‌های جنگلی پیش می‌رود. کل گذرگاه و ساختمان آلاچیق‌ها نیز به منظور کاهش تاثیر طولانی‌مدتی که بر اکوسیستم طبیعی دارند از بتن قرمز بسیار چشم‌نوازی ساخته شده‌ است. در طول روزهای بارانی و زمستانی و یا در هنگام صبح و عصر، تبخیر آب از سطح دریاچه باعث مه‌آلودگی می‌شود که این پدیده طبیعی تأثیر زیبایی‌شناختی حاصل از آمیختگی معماری با محیط اطراف را دو چندان می‌کند.

منبع:ایمنا

 

زندان انوشیروان

کویر گرم و خشک و نامهربان، اسرارآمیز هم هست. در سینه تفتیده کویر یادمان‌هایی از ایام کهن برجا مانده که حکایت از پیشینه درخشان تمدنی آن دارد.

به گزارش ایمنا، پوست خشکیده کویر و لبان تشنه‌اش حکایت از بی‌مهری آسمان و بخل زمین دارد. کویر همواره چین بر جبین دارد و با ابروانی درهم کشیده در انتظار فرصتی است تا قصه پر غصه فراغ آب را برای مسافران خسته از گرما بازگوید؛ اما در برزخ زمین خشک و آسمان بخیل این سرزمین، مردمانی زندگی می‌کنند که با سادگی و بی‌آلایشی و سختکوشی روزهای داغ را به شب‌های دوزخی آن پیوند می‌دهند.

به هر یک از شهرهای کویری که سفر کنید ردّپایی از گذشته‌های دور را می‌بینید که بر ریگزارها و شنزارهای آن بر جا مانده است؛ کاروانسراها، خانه‌های خشتی، بازارها و واحه‌ها، بخشی از جاذبه‌های کویر است که بر صفحه خاک مرده آن خودنمایی می‌کند.

جندق از روستاهای حاشیه کویر مرکزی ایران است. منطقه‌ای خشک که برای درک کویر و شناخت معماری و مردم‌ آن می‌توانید روزها و ماه‌ها در آن بمانید. نام این منطقه ادغام شده کلمه “جنب‌دق” و به معنی حاشیه کویر و زمین صاف است.

این روستا در مسیر ریگ جن قرار دارد، کویری که کمتر کسی یارای گذر از آن دارد.

در گذشته در حاشیه مسیر جاده معروف و تاریخی ابریشم قرار داشته و به عنوان بندرگاه کویر، محل استراحت کاروان‌های عبوری بوده است.

این روستا چونان صدفی مروارید گرانبهایی را در دل پنهان کرده که بسیار جذاب و دیدنی است؛ دژی استوار از عهد ساسانی که برخی اعتقاد دارند زندان انوشیروان بوده است. نام این قلعه “دژ اردبیل” یا “قلعه انوشیروان ساسانی” است و شاید تنها قلعه باستانی است که هنوز زندگی روزانه در آن جریان دارد. با قدم زدن در کوچه پس کوچه های قلعه جندق می‌توانید از خانه‌های ساده و قدیمی، مسجد، حسینیه و حمام دیدن کنید. خانه شاعر معروف کشورمان، “یغما جندقی” نیز در این قلعه قرار دارد.

مصالح قلعه خشت و گل و قسمتی از پی دیوارها با تخته‌سنگ‌های بزرگ ساخته شده است. این قلعه در زمینی به مساحت ۱.۵ هکتار و به شکل ذوزنقه‌ ساخته شده و دو برج به ارتفاع ۲۲ متر در دو طرف دروازه آن است که به سمت شرق باز می‌شود و ورودی دالانی منحنی رو به درون قلعه است. ضلع شمالی این قلعه ۱۶۲ متر، ضلع شرقی آن ۱۳۱.۵ متر، ضلع جنوبی ۱۳.۵ متر و ضلع غربی آن ۱۴۲.۵ متر است. معماری این بنا به گونه‌ای است که در زمستان گرم و در تابستان خنکای مطبوعی دارد. قطر دیوارهای حصار بیرونی حدود یک تا ۱.۵ متر و گاه تا ۲.۵ متر است.

غیر از چهار برج موجود در زاویه‌ها، سه برج در پهلوی شرقی، دو برج در پهلوی جنوبی و یک برج در وسط دیوارضلع شمالی قرار دارد. دیوارها و برج‌های ضلع غربی تخریب شده است. این اثر تاریخی در سال ۱۳۹۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.