کوچک ترین جزیره مسکونی در دنیا

کوچک ترین جزیره مسکونی در جهان آنقدر کوچک است که فقط به اندازه یک خانه جای دارد نام جزیره جاست روم ایناف  می باشد که در مجاورت در مجاورت خلیج الکساندریا در ایالت نیویورک قرار دارد.

این جزیره با نام « جاست روم ایناف » به معنای « جزیره ای به کوچکی یک آلونک» شناخته می شود که این نام گذاری شایسته و بجاست. این جزیره در مجاورت خلیج الکساندریا در ایالت نیویورک قرار دارد و قسمتی از مجمع الجزایر « هزار جزیره » است. جالب است بدانید که این مجمع الجزایر در واقع از ۱۸۶۴جزیره تشکیل شده است. شماردن این قطعه درزمره جزائر تنها بر اساس رسم محلی آنجاست که زمین هایی که در طول سال از سطح رودخانه بالاتر هستند و می توانند حداقل دو درختچه یا درخت را در خود جای دهند جزیره نامیده می شوند.

در دهه پنجاه میلادی بود که خانواده « سایزلند» کوچک ترین جزیره ی کانال را خریداری کردند و آن را جزیره «هاب» نامیدند. آنها یک خانه و درخت در آن بنا کردند و این مکان را با نام « جاست روم ایناف » نامگذاری کردند. این نامگذاری نشان می دهد که حس شوخ طبعی آنها قطعا عالی بوده است و تا به امروز این جزیره به همراه خانه و درخت باقی مانده اند.

جزیره ی مجاور کوچک ترین جزیره مسکونی با نام « هارت آیلند» محل قلعه پر زرق و برق بولت کسل « Boldt Castle» است. این قلعه سابقا محل زندگی « جورج بولت » میلیونر آمریکائی بوده است. این عمارت در حال حاضر یک جاذبه توریستی محلی به شمار می رود.

اما صرف نظر از زیبایی این قلعه، نمی توانیم بگوییم که می تواند از « جاست روم ایناف » کوچک ترین جزیره جهان، گوی سبقت را برباید.

مرتبط:

“ابَر بالکن شهری” در نیویورک

معبد توت‌ عنخ آمون که بازدیدکنندگان آن می میرند!

معبد توت‌ عنخ آمون فرعون مصر برای مدتی طولانی پنهان بود. باستان‌شناس‌های بسیاری طی سال‌های طولانی در پیدا کردن محل این معبد ناموفق بودند. سرانجام در سال ۱۹۲۲ کنت کارنارون به همراه هارولد کارتر موفق به کشف این مکان مرموز شدند. بعد از اکتشاف، معبد پادشاه توت محل تجمع توریست‌های بسیاری شد، ولی سرازیر شدن سیل جمعیت رازهای سیاهی را هم آشکار کرد.

بعد از مدتی، کارنارون و کارتر به دلیل اختلاف بر سر اشیاء پیدا شده مجبور به تعطیل کردن معبد توت‌ عنخ آمون شدند. کارنارون به انگلیس برگشت ولی کمی بعد بیماری مرموزی گریبان او را گرفت. خانواده‌ی کارنارون او را که دچار تب‌های شدید شده بود به قاهره بازگرداند و او بعد از پنج روز کما، در حالیکه فقط ۴۷ سال داشت دار فانی را وداع گفت.

 

عجیب‎تر اینکه سگ شکاری کوچک کارناورن که در انگلستان بود همزمان با مرگ او شروع به پارس‌کردن کرد و به طور ناگهانی جان داد. با مرگ کارنارون تنها بعد از دو ماه پس از کشف معبد توت‌عنخ آمون، نفرین بزرگ معبد به راه افتاد. همه در شوک بودند، چون درستی عبارت هیروگلیف ورودی معبد که می‌گفت “مرگ سراغ کسانی که وارد می‌شوند خواهد آمد” اثبات شده بود.

بعدها پسر کارنارون گفت که زنی ناشناس بعد از مرگ پدرش سراغ او آمده و از او خواسته است که به مزار پدرش نزدیک نشود.

 

بعد از لرد کارنارون، چند باستان‌شناس و توریست دیگر هم که وارد معبد توت‌ عنخ آمون شده بودند با بیماری‌های مرموز جان باختند. پروفسور لافلور، در روز اول ورودش به منطقه چند بار به معبد رفت و شب همان روز در اتاق هتلش فوت کرد. دو دستیار کارتر هم به سرنوشت مشابهی دچار شدند.

در مورد علت این حوادث Accidents مرموز، گفته شده است که ترکیب علم مصریان باستان در مورد زهرها و تمایل پادشاهان برای حفظ اسرارشان نفرین معبد را شکل داده است. در حالیکه محققان در تلاش برای رد نظریه‌ی نفرین بودند چند نفر دیگر هم قربانی آن شدند. دکتر جمال الدین محرز از تکذیب‌کنندگان وجود نفرین، بقایای توت‌عنخ آمون را برای مطالعه بیشتر به آمریکا برد ولی چند هفته بعد در سن ۵۲ سالگی به صورت ناگهانی فوت کرد.

 

در سال ۱۹۸۰، تلویزیون انگلیس شروع به ساختن فیلمی به اسم “نفرین پادشاه توت” کرد ولی در روز اول فیلمبرداری در معبد توت‌ عنخ آمون اتفاق بدی افتاد. بازیگر Actor نقش اول فیلم از بلندی به زمین پرت شد و پایش از ده جا به طرز فجیعی شکست. بازیگر دیگری جایگزین او شد ولی بقیه عوامل فیلم از ادامه‌ی کار سرباز زدند.

داستان‌های مرموز از این قبیل، فرضیه‌ی نفرین را هنوز زنده نگه داشته است. مرگ‌هایی که در پی بازدید از این معبد اتفاق افتاد باعث شد که بعضی‌ها به ادامه‌ی کار آن اعتراض کنند و بگویند که از اول هم نباید کسی وارد آنجا می‌شد. هنوز هم بعد از گذشت سالها، نه کسی توانسته توجیهی برای مرگ‌های مرموز بیاورد و نه فرضیه‌ی نفرین را رد کند.

منبع: rokna.net

مرتبط:

صدای مومیایی مصری پس از ۳۰۰۰ سال

مسیر شیشه ای در کوهستان تیانمن

کسانی که جرأت رفتن روی این پیاده رو شیشه ای را دارند می توانند تجربه یک پرنده را در نظاره کردن خیابان مشهور تونگ تیان که به دلیل ۹۹ پیچ تند خود به «جاده خم شده» (Bending Road) مشهور است داشته باشد.

چین یکی از پهناورترین کشورهای جهان نیز هست و مناظر طبیعی و غیرطبیعی فراوانی دارد که با توجه به این موضوع و فرهنگ غنی و متفاوتی که دارد سالانه میلیون ها گردشگر خارجی را جذب می کند. در این میان برخی از جاذبه های گردشگری این کشور جزو ترسناک ترین ها در نوع خود به شمار می آیند که کوهستان تیانمن یکی از آنهاست.

کوهستان تیانمن، استان هونان

مسئولین گردشگری کشور چین که یک مسیر پیاده روی روی شیشه آن ها را راضی نکرده بود، سومین مسیر پیاده روی روی سطحی کاملا شیشه ای و شفاف را در ارتفاع بسیار بلند در کوهستان تیانمن در استان جنوبی هونان را در تابستان ۲۰۱۶ افتتاح کردند. این جاذبه گردشگری که به «Coiling Dragon Cliff Walk» است شامل ۱٫۵۰۰ متر مسیر راهپیمایی تشکیل شده از شیشه به ضخامت ۶٫۳۵ سانتیمتر است که مانند هاله ی ترسناک دور تا دور یکی از بلند ترین نقاط این کوهستان قرار گرفته است.

کسانی که جرأت رفتن روی این پیاده رو شیشه ای را دارند می توانند تجربه یک پرنده را در نظاره کردن خیابان مشهور تونگ تیان که به دلیل ۹۹ پیچ تند خود به «جاده خم شده» (Bending Road) مشهور است داشته باشد که البته ۱٫۴۰۰ متر پایین تر از این پیاده رو شیشه ای واقع شده است.

 

۲ پیاده رو شیشه ای دیگر در نقاط دیگری از این کوهستان قرار دارند که یکی از آن ها قبلاً طولانی ترین در نوع خود بود و هنوز هم با ۳۰۰ متر ارتفاع بلندترین پیاده رو شیشه ای جهان محسوب می شود. همچنین طولانی ترین تله کابین جهان با طول کلی ۷ کیلومتر که طی مسیر کامل آن نیم ساعت طول می کشد در این منطقه قرار دارد.

مرتبط:

هوآشان چین، خطرناکترین مسیر پیاده روی دنیا

 

کلیسای الکساندر نوسکی در بلغارستان

صوفیه، پایتخت کشور زیبای بلغارستان جاذبه های گردشگری فراوانی دارد و میلیون ها گردشگر بلغارستان را به عنوان مقصد سفرشان انتخاب می کنند. اما اگر بخواهیم تنها یک جاذبه گردشگری صوفیه را به شما معرفی کنیم باید به کلیسای الکساندر نوسکی اشاره کنیم. این کلیسای بزرگ و باعظمت به نماد شهر صوفیه هم تبدیل شده است و خیلی ها صوفیه را با این کلیسا می شناسند.

در این مطلب قصد داریم در مورد تاریخچه کلیسای الکساندر نوسکی صحبت کنیم و شما را با این شاهکار معماری بیشتر آشنا کنیم.

تاریخچه کلیسای الکساندر نوسکی

کلیسای الکساندر نوسکی بزرگ ترین کلیسای ارتدوکس صوفیه و نماد و سمبل پایتخت بلغارستان است. در سرتاسر دنیا صوفیه را با تصویر این کلیسای باعظمت و باشکوه می شناسند و این کلیسا مهم ترین و مشهورترین جاذبه گردشگری این شهر به حساب می آید. این کلیسا با گنبدهای طلایی و باشکوهش یکی از بزرگ ترین کلیساهای منطقه بالکان و نمونه ای بی نظیر از معماری سبک نئوبیزانتین به شمار می رود. کلیسای الکساندر نوسکی درست در مرکز شهر صوفیه و در میدانی به همین نام قرار گرفته است. تلالو و درخشش گنبدهای طلایی این کلیسا از فاصله ای بسیار دور هم نظرها را به خود جلب می کند.

تاریخچه ساخت کلیسای الکساندر نوسکی به رهایی بلغارستان از سلطه امپراتوری عثمانی در سال ۱۸۷۹ برمی گردد. از آنجا که بلغارستان ارتش مقتدری نداشت و روسیه منافعی در منطقه داشت بخش زیادی از این جنگ بین روسیه و عثمانی صورت گرفت. بعد از جنگ روسیه و عثمانی در سال ۱۸۷۸-۱۸۷۹ مردم بلغارستان که از استقلال و آزادی کشورشان بسیار خوشحال بودند تصمیم گرفتند با ساخت بنایی باشکوه یاد و خاطره سربازان بلغاری و روسی را گرامی بدارند.

 

به همین دلیل تصمیم گرفته شد تا کلیسای جامع باشکوهی در شهر صوفیه ساخته شود و یادبودی از گذشت و فداکاری در راه آزادی بلغارستان باشد. ساخت کلیسای الکساندر نوسکی حدود ۳۰ سال طول کشید و جنگی که در آن زمان به وجود آمد افتتاح کلیسا را ۱۲ سال دیگر هم به تعویق انداخت. سرانجام کلیسای الکساندر نوسکی در سال ۱۹۲۴ رسما افتتاح شد. متاسفانه در جریان جنگ جهانی دوم و در طول بمباران صوفیه این کلیسای زیبا به سختی آسیب دید و بخش هایی از آن تخریب شد که بعد از جنگ بازسازی و مرمت شد.

دلیل نامگذاری کلیسای الکساندر نوسکی چیست؟

الکساندر نوسکی در واقع نام شاهزاده ای است که در قرن سیزدهم زندگی می کرده است. این شخص در مبارزات و جنگ های زیادی شرکت کرد و شهامت و شجاعت زیادی داشت و بعدها توسط کلیسا به عنوان شخصی مقدس اعلام شد. الکساندر نوسکی شخص مورد علاقه امپراتوری الکساندر دوم روسیه بود که بعد از آزادی بلغارستان تا مدتی بر این کشور حکمرانی می کرد. همین امپراتور بود که تصمیم گرفت نام کلیسا را به الکساندر نوسکی نامگذاری کند تا ادای احترام و قدردانی از این شخصیت باشد.

معماری کلیسای الکساندر نوسکی

کلیسای الکساندر نوسکی به سبک نئو بیزانتین ساخته شده و نمونه ای از سبک کلیساهای روسی در قرن نوزدهم است. بسیاری از بهترین هنرمندان بلغاری و روسی در ساخت این کلیسا مشارکت کرده اند و از بهترین و گران قیمت ترین مصالح در ساخت آن استفاده شده است. کلیسای الکساندر نوسکی ۵ گنبد دارد که با طرح نقشه کشی یونانی ساخته شده اند. بزرگ ترین گنبد با ارتفاع ۴۵ متر در وسط قرار گرفته و اطرافش را ۴ گنبد دیگر که کوچک تر هستند فراگرفته اند. برج ناقوس ۵۳ متری کلیسا دارای ۱۲ ناقوس بزرگ است که بزرگ ترینشان ۱۲ تن وزن دارد. هر روز ساعت ۵ بعدازظهر این ناقوس ها به صدا درمی آیند و صدای آن ها را از فاصله ای بسیار دور هم می توانید بشنوید.

داخل کلیسا با سنگ مرمرهای ایتالیایی و چلچراغ های باشکوه برنجی تزئین شده است. کلیسای جامع الکساندر نوسکی گنجایش ۵۰۰۰ نفر را دارد و در مساحتی بالغ بر ۳۰۰۰ متر مربع ساخته شده است. از بیرون و به ویژه از فاصله دور که کلیسای الکساندر نوسکی را می بینید قبل از هرچیز گنبدهای طلایی اش خودنمایی می کند. در واقع ۷۰۰ متر مربع از گنبدهای کلیسا با لایه نازکی از طلا پوشانده شده اند. به همین دلیل گنبدهای طلایی کلیسا را از پنجره هواپیما، از کوه ویتوشا و همین طور از اکثر خیابان های شهر و دو رو اطراف می توانید ببینید.

داخل کلیسا موزه ای کوچک وجود دارد که در واقع، بخشی از موره هنر ملی بلغارستان است. مسئولین کلیسا ادعا می کنند که بزرگ ترین مجموعه اشیاء و نمادهای ارتدوکسی در اروپا در این موزه نگهداری می شود.

کلیسای الکساندر نوسکی

حقایق جالب در مورد کلیسای الکساندر نوسکی

– هنگامی که فونداسیون و پایه های کلیسا ساخته می شود جعبه ای فلزی حاوی اسامی اعضای دولت در زیر کلیسا مدفون شد.

– کلیسای الکساندر نوسکی ۱۲ ناقوس دارد که همگی در مسکو ساخته شده اند و بعد به صوفیه منتقل شده اند. بزرگ ترین ناقوس این کلیسا ۱۲ تن وزن دارد و وزن کوچک ترین ناقوس هم تنها ۱۰ کیلوگرم است.

– گنبدهای اصلی کلیسا از روکش طلا ساخته شده اند.

– برای ساخت و تزئین نمای داخلی کلیسا از مصالح گرانقیمتی مثل سنگ مرمر ایتالیایی، عقیق برزیلی، رخام گچی هندی استفاده شده و چلچراغ های باشکوه و بزرگ کلیسا هم از مونیخ به این مکان آورده شده اند.

– در قسمت زیرزمین کلیسا، موزه کوچکی وجود دارد که به نمایش آثار مسیحی اختصاص دارد. در این موزه می توانید مجموعه ای منحصربفرد از روند تحول هنر مذهبی بلغارستان را تماشا کنید.

جاذبه های گردشگری نزدیک کلیسا

کلیسای الکساندر نوسکی در مجاورت کلیسای سنت صوفیه قرار دارد که نام شهر صوفیه برگرفته از نام همین کلیساست؛ بنابراین می توانید در یک روز از هردو کلیسا بازدید کنید. از جمله سایر جاذبه های گردشگری قابل توجه که در همان حوالی قرار دارند می توان به بنای سرباز گمنام، آکادمی علوم بلغارستان، گالری ملی هنر خارجی، آکادمی هنر ملی، پارلمان بلغارستان، سالن اپرا و باله صوفیه و پارکی بسیار سرسبز و زیبا اشاره کرد.

طاق شاه عباسی _نازکترین سد جهان در ایران

کمتر کسی پیدا می شود که از جاذبه های تاریخی یزد شنیده باشد و نام طاق شاه عباسی به گوشش نخورده باشد. بنایی که شاید دیدنی ترین اثر تاریخی طبس به شمار بیاید و یکی از جاذبه های فراموش نشدنی استان یزد که چندین لقب تکرار نشدنی را همراه خود دارد.

طاق شاه عباسی پر رکوردترین بنای تاریخی ایران است! سدی با ۶۰متر ارتفاع که نه تنها لقب قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین سد قوسی جهان را با خود یدک می کشد، بلکه به مدت ۵۵۰ سال هم به عنوان بلندترین سد در جهان شناخته می شد. اما سد شاه عباسی یک لقب دیگر هم دارد که هنوز هیچ سدی موفق به تصاحب آن نشده است: نازکترین سد جهان که به خاطر عرض تاج  یک متری اش به این نام شناخته می شود.

برای دیدن طاق شاه عباسی که به سد شاه عباسی هم معروف است، باید به روستای ۷۰۰ ساله خرو و در فاصله ‪۲۷‬ کیلومتری شهر طبس سفر کنید. جایی در نزدیکی چشمه آب گرم مرتضی علی (ع) که قبلا درباره اش مفصل نوشته ایم.

بالاتر از این چشمه، دره تنگی وجود دارد که در آن طاق شاه عباسی بنا شده است. قدمت این طاق را به دوره صفویه نسبت می دهند و معتقدند که سنگ نگاره‌های بزکوهی که بر آن حک شده اند، نمادی از درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت است. عده ای هم این بزها را نمادی از فرشتگانی می دانند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیواره‌های طاق دعا می کنند.

اگر گذارتان به طبس و روستای خرو افتاد، بعد از تماشای این سد جالب و شگفت انگیز حتما سری هم به چشمه دیدنی مرتضی علی بزنید که برگ های جدیدی برای غافلگیری شما رو خواهد کرد!

این چشمه در آن واحد دو بخش سرد و گرم دارد که به موازات یکدیگر جریان پیدا می کنند. به این معنی که یک سمت چشمه سرد و سمت دیگر آن گرم است و شما با قدم زدن در آن می توانید یک پای خود را در آب سرد چشمه فرو کنید و پای دیگرتان را در آب گرم آن!

 

دلیل این اتفاق آن است که آب گرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه می ریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد می کند که گاهی به ۱۰درجه هم می رسد! غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در كف رودخانه باعث می‌شود که این آب ها تا مسافت حدود سیصد متری بستر رودخانه هم پیش بروند در حالی که به طور کامل با هم مخلوط نشده اند و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند! به این ترتیب می بینید که در یك طرف رودخانه آب سرد و در طرف دیگر آب گرم جریان دارد.

 

برای رسیدن به آبگرم مرتضی علی باید از شهر طبس بگذرید و بعد، حدود پنج كیلومتر را با پای پیاده طی کنید كه بیشتر این مسیر از داخل آب می گذرد. در طول راه، دیواره‌های بلند دره مانندی در دو طرف همراهی تان می کنند که روی آنها حفره‌های کوچک و بزرگ با نظم خاصی قرار گرفته اند. بعضی از این حفره ها، چشمه های جوشان آب هستند که بزرگترین شان به حمام مرتضی علی معروف شده‌ است.

منبع: yjc.ir

آشنایی با برج کاشانه بسطام

برج کاشانه بسطام برج بلند و زیبایی در جنوب شهر بسطام و در شمال شهرستان شاهرود و جنوب خاوری مسجد جامع بسطام است.

برج کاشانه بسطام از بناهای تاریخی قرن هفتم و هشتم هجری است که تاریخ بنای برج کاشانه بر اساس کتیبه سر در ورودی، سال ۷۰۰ قمری است.

گفتنی است ارتفاع این برج ۲۰ متر است و در بالای برج نوشته‌ای به خط کوفی دیده می‌شود که در آن نام الجایتو ثبت شده است و ارتفاع برج کاشانه از درون ۲۴ متر و از بیرون نزدیک به ۲۰ متر است و شکل خارجی آن چند ضلعی منتظم سی ضلعی است.

در بالای برج کاشانه دو حاشیه از آجرهای بزرگ وجود دارد که روی آن مطالبی نوشته شده که در ضلع جنوب غربی این برج روی یک آجر کلمه بسم الله الرحمن الرحیم با خط ثلث بسیار زیبایی دیده می‌شود.

برخی از شرق‌شناسان از جمله آندره گدار بر این گمان است که این بنا از آثار غازان‌خان مغول و نام اصلی آن غازانه بوده که به مرور زمان و بدون توجه به اصل آن کاشانه نامیده شده است.

در دوره‌های بعد از اسلام، از این برج برای دیده‌بانی بسطام استفاده می‌شد و با توجه به اسلوب ساختمان و عوامل دیگر، این بنا به رصدخانه بسیار شبیه به نظر می رسد.

ساختمان برج کاشانه که نمای خارجی آن دارای جلوه و شکوه خاصی است از بناهای درخور اهمیت خطه قومس بوده و نمای خارجی آن نیز دارای جلوه و شکوه خاصی است و برج کاشانه در سال ۱۳۱۰ به شماره ۶۹ در فهرست آثار تاریخى به ثبت رسیده است.

مرتبط:

دلگرمی‌های خانه امیراعظم شاهرود/ خروج از فهرست ملی «هرگز»

نشانه های انسان اولیه در ایران

تصور کنید، زمان به ۲٫۵ میلیون سال پیش باز می گردد. شما هستید و انسان اولیه . قطعا در این دیدار خبری از اسپرسو با کیک هویج نیست. ماجراجویی محض است، دیدار با ماقبل تاریخ انسان و فرهنگ مادی آن. دوران پارینه سنگی یا پالئولیتیک که به آن عصر سنگ کهن و دیرینه سنگی هم می گویند، یکی از ابتدایی ترین، طولانی ترین و ابهام آمیزترین دوران زندیگ بشر است.

آنها کجا و چگونه زندگی می کردند؟ چه می خوردند و چه می پوشیدند؟ شب ها وقتی می خوابیدند و چشم به آسمان صاف و پرستاره می دوختند، به چه فکر می کردند؟ اگر انسان شناسان می گویند که حدود هفت تا هشت میلیون سال پیش نیاکان «انسان ریخت ها» از نیاکان شامپانزه ها جدا شد، باستان شناسان معتقدند دوره پارینه سنگی روند فرگشت فکری، جسمی، فرهنگی و فناورانه انسان است. سفر به این دوره شما را با اجدادتان رو در رو می کند.

بر پایه تقسیم بندی باستان شناسان، پارینه سنگی به دو بخش زیرین و زبرین تقسیم می شود. پارینه سنگی زیرین که پایانش در ایران حدود ۱۲ هزار سال پیش است، خود به سه دوره پارینه سنگی قدیم، پارینه سنگی میانه، و پارینه سنگی جدید تقسیم می شود. آثار باقی مانده از انسان اولیه این دوره، فسیل قسمت هایی از استخوان بدن یا دست افزارهایی از سنگ است.

قدمت قدیمی ترین اثری که از انسان اولیه باقی مانده به دوره زیرین پارینه سنگی قدیم می رسد. دوره پارینه سنگی زبرین از حدود ۴۰ هزار سال پیش آغاز و در حدود ۱۰ هزار سال پیش پایان می گیرد. در این دوره انسان نئاندرتال از بین می رود و انسال هوشمند (Homo sapiens sapiens) که به انسان کرومانیون نیز مشهور است پدیدار می شود. ابزارها شکل تکامل یافته تری پیدا می کنند و تخصصی تر و سنت ابزارسازی تیغه ای یا خردسنگ (Microlith) آغاز می شود.

بعد از دوره پارینه سنگی، دوره میان سنگی شروع می شود که دوره فراپارینه سنگی هم می نامند، این دوره از ۱۲ هزار سال پیش آغاز و تا ۱۰ هزار سال پیش ادامه داشته است. در این گزارش نقبی کوتاه به دوران پارینه سنگی قدیم زده شده، مناطقی از ایران که نخستین نشانه های بشری را در دل خود نهان کرده، شاید مطالعه آن دریچه ای باشد برای آغاز سفری ماجراجویانه به دوران پارینه سنگی.

منطقه ۱: قوری گل تا کران بزان

سفر به میلیون ها سال پیش را می توان از «قوری گل» آغاز کرد. «رونالد سینگر» و «جان جیمز وایمر»، ۱۳۴۹ بررسی هایی در شمال غرب ایران انجام دادند و «اسد ایران پناه» توانست، تک یافته ای به شکل تبردستی دوسویه در یک کیلومتری جاده میانه به دریاچه قوری گل بیابد.

یادتان نرود، قوری گل، منطقه ای حفاظت شده است که تالاب زیبایی دارد و پوشش گیاهی منحصر به فرد. کوهپایه های سهند، مقصد بعدی این دیدار عجیب است. «صادق کورس»، بررسی هایی در سال ۱۳۵۴ روی رودخانه های «رود شور»، «مردی چای» و «شهر چای» انجام داد و توانست ۱۰ محوطه پارینه سنگی شناسانی کند: سه غار و هفت محوطه روباز. ساطور، تراشه پرداخت دار چندوجهی و کلنگ مثلثی از یافته های این منطقه هستند.

مسیر بعدی شما به سمت هفت کیلومتری غرب مهاباد است و محوطه «شیوَه تو» است. نخستین گزارش درباره این محوطه را «اسماعیل علی پور» سال ۱۳۸۳ ارایه کرده است در این محوطه دست افزارهای شاخصی یافت شده مثل یک شکافنده بزرگ ساخته شده روی یک تراشه با آثار ضربه جانبی و یک لبه مستقیم.

«گاکیه» هم در ۱۰ کیلومتری جنوب شرقی کرمانشاه روی یکی از پادگانه های* پایین رودخانه «قره سو» دیدنی است. هم طبیعتی زیبا دارد هم ما را به دنیای پارینه سنگی می برد.
بررسی های موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو نشان داده که آنجا یک تبردستی دوسویه بادامی شکل همراه شماره تراشه و سنگ مادر به دست آمده است.

«پل باریک» دیگر محوطه منتسب به پارینه سنگی قدیم در غرب ایران است. «پدِر مرتنسن» طی باستان شناختی دره «هلیلان» آن را ثبت کرده است. این محوطه حدود ۶۵ کیلومتری جنوب روی چشم انداز دره رودخانه سیمره قرار دارد. اینجا دیدار دیرینگی باشکوه رودخانه سیمره آمیخته می شود.

حالا که در این سفر راهی ایلام شده اید محوطه «کران بزان» را نباید از دست بدهید. «سجاد علی بیگی» سال ۱۳۸۹، این دره را بررسی کرده است. کران بزان بخش هایی از شهر کوهدشت در غرب استان لرستان و هلیلان در شمال ایلام است. دره ای طولانی و باریکی که رودخانه سیمره از میان آن می گذرد. اینجا ۱۱۰ محوطه گروه پارینه سنگی و سه محوطه پارینه سنگی قدیم شناسایی شده است. «گاشور»، بزرگترین محوطه رود سیمره در شمال روستای «پیازآباد» است که آنجا ۵۰ هزار دست افزار سنگی یافته شده که ۴۲۰ قطعه آن پارینه سنگی قدیم است.

blank

منطقه دو: امرمردک

حالا که در ایلام هستید، می توانید به محوطه «امرمردک» در طرف شرق رودخانه «کنجان چم» در شمال شهر مهران سر بزنید، این محوطه جزو محوطه های پارینه سنگی به شمار می رود. پس از بررسی های «حجت دارابی»، در دشت مهران تعداد محوطه های این دوره به ۳۶ محوطه پارینه سنگی رسیده است.

منطقه ۳: گنج پَر

اکنون راهی شمال ایران می شویم. «گنج پر»، در پادگانه سپیدرود در نزدیکی شهر رستم آباد است. یادمان باشد، گیلان مطمئن ترین محوطه از نظر انتساب به دوره پارینه سنگی قدیم در ایران است. غار دربند A و B در چند متری یکدیگر و در ۱۶ کیلومتری شرق و جنوب شرقی محوطه گنج پر هم از دیگر دیدنی های این منطقه است که بقایای جانوری و دست افزارهای سنگی در آن به دست آمده است.

منطقه ۴: از لادیز تا مکران

سفر به سیستان و بلوچستان، خود پر از تجربه راز و رمزهاست، دنبال آخرین نشانه های پارینه سنگی که باشید، عجیب تر هم می شود. «علی اصغر آریایی» و «کلود تیبو»، در دهه ۵۰ بررسی های باستان شناختی در حاشیه کشف رود را انجام دادند.

در دو محوطه «بغ بغو» و «آبروان» ابزارهای انسان های آن دوره را یافتند. اگر بخواهید بدانید که میلیون ها سال پیش انسان اولیه در چه مکانی زندگی می کردند حتما «لادیز»، «ماشکید»، «سیمیش»، «خاش» و «مکران» را ببینید.

blank

منطقه ۵: تپه خالصه

«تپه خالصه» در اصل تپه ای پیش از تاریخی است، این محوطه طی بررسی های باستان شناختی حوضه «ابهررود» در دهه ۸۰ شناسایی شد، محوطه ای که در یک کیلومتری جنوب شهرستان خرم دره در زنجان و در حاشیه خشکه رود قرار دارد. در این محوطه ۲۳ قطعه دست افزار سنگی پیدا شده که ۱۸ تای آنها ساطور ابزار و سنگ مادر است.

«صادق ملک شهمیرزادی» هم در طرح بازنگری محوطه های «تنگ خزاق» و «فین کوچک» توانست دست افزارهای دوران سنگی را به دست بیاورد. بنابراین شما می توانید، این بار در سفر به کاشان هم رد پای انسان اولیه را زیر پاهایتان حس کنید و حتی حضورشان را.

منبع:
کتاب «باستان شناسی» پارینه سنگی ایران»، نوشته حامد وحدتی نسب، شاهین آریامنش

مرتبط:

ردپای انسان‌های اولیه در کرمانشاه؛ غرب ایران مهد «نئاندرتال‌»ها است

برج گنبد قابوس _بلندترین برج تمام آجری جهان

برج گنبد قابوس بنایی تاریخی از سده چهارم هجری است که در شهر گنبد کاووس، شمال ایران در استان گلستان قرار دارد. سبک معماری بنا شیوه رازی است.

این بنا که بلندترین برج تمام آجری جهان به‌شمار می‌آید بر فراز تپه‌ای خاکی که نزدیک به پانزده متر از زمین بلندتر است قرار دارد. بلندای بنا به همراه پی آن ۷۲ متر می‌باشد. این بنا در سال ۳۷۵ هجری خورشیدی و در زمان پادشاهی کاووس پور وشمگیر و در شهر گنبد قابوس که پایتخت پادشاهان زیاری آن دیار بوده، بنا گردیده‌است.

پروفسور آرتور پوپ در مورد این بنا چنین نوشته‌است:

در زیر سمت شرق کوه‌های البرز و در برابر بیابان‌های پهناور آسیا یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای معماری ایران با همه شکوه و بزرگی خود قد برافراشته‌است. این بنا گنبد قابوس آرامگاه کاووس پور وشمگیر است و برج آرامگاه از هرگونه آرایش به دور است. جنگنده‌ای با نیروی ایمان در نبرد رودرروی، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت، آیا آرامگاهی چنین بزرگ و مقتدر وجود دارد.

و ویل دورانت در مورد آن نوشته‌است:

گرگان در قرن ۱۰ میلادی (دوره زیاری‌ها) یکی از ولایت‌های بزرگ ایران بود و به امیران روشنفکر نامور بود، مانند کاوووس وشمگیر که پور سینا را به دربار خود خواند. این شهر گنبدی ۵۲ متری دارد.

گنبد قابوس شامل دو بخش است:

* پی یا پای‌بست بنا و بدنه
*گنبد مخروطی

پی‌سازی بنا از زمین سفت آغاز و تا بلندای ۱۵ متری با آجر و مصالح مانند خود بنا انجام شده‌است. درون پای بست سردابی وجود داشته که پاکار تاق آن هنوز بر جای است ولی بر اثر کاوش‌های پیاپی کاوشگران که در پی گنج بوده‌اند آثاری از کف آن بر جای نمانده‌است.

بدنه گرد بیرونی گنبد قابوس دارای ۱۵ تَرَک (دندانه نود درجه) است (همانند ستاره ده پر) این ترک‌ها که در سمت‌های آن و به فاصله‌های برابر از یکدیگر قرار دارند، از پای‌بست بنا آغاز و تا زیر سقف گنبدی ادامه می‌یابد و میان این ترک‌ها با کوهه‌ای آجری پر شده‌است. بالای این ترک‌ها (به جز درب ورودی) به اندازه ۱٫۳۴ متر از یکدیگر فاصله دارند. قطر درونی گنبد به بلندای ۹ متر و ۷۰ سانتی‌متر و قطر آن از کف ترک‌ها به بلندای ۱۴ متر و ۶۶ سانتی‌متر و بلندای قطر آن از بالای ترک‌ها یا به گفته‌ای قطر پای‌بست آن ۱۷ متر و ۶ سانتی‌متر است. کلفتی میل از پایین به بالا کرنش کمی دارد و در بلندای ۳۷ متری، گنبد مخروطی بنای برج را تکمیل می‌کند.

این گنبد که در شمال استان گلستان در شهر گنبد قابوس است با آجرهای ویژه دنباله‌دار کفشکی ساخته شده‌است، دو پوسته‌است. گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم‌مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی با آجر دنباله‌دار.

بلندای این گنبد مخروطی ۱۸ متر است و در بدنه شرقی روزنه‌ای جای داده شده که بلندای آن یک متر و نود سانتیمتر است. پهنای روزنه در بالا ۷۳ و در میانه ۷۵ و در پایین ۸۰ است. در گوشه جنوبی آن یک ورودی است که ۵/۱ متر پهنا و ۵۵/۵ متر بلندا دارد. در درون تاق نیم گرد سر در آن، مقرنسی است که به دیده می‌رسد در گام‌های نخستین پیشرفت این گونه آراستگی سازه و گچ‌بری است. شاید این مقرنس ساده ولی زیبا از نخستین نمونه‌های مقرنس‌سازی در بناهای اسلامی باشد که به مرور تکمیل شده‌است. دکتر ویلسن آمریکایی نماینده دانشگاه پنسیلوانیا نیز در بازدید و پژوهشی که از این بنا داشته دربارهٔ این مقرنس‌ها چنین نوشته‌است: بالای درب، درون نیم گرد ورودی گیلویی مقرنسی است که در گام‌های نخستین پیشرفت می‌باشد و این یکی از نمونه‌های آراستن بنا است که از پایه‌های یک معماری که پستر اهمیت پیدا کرده‌است. دو سو نگاشته کوفی، کمربندوار، بدنه را آرایش کرده‌است که یک سوی آن در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی است. گونه نوشته کوفی نگاشته‌ها ساده و آجری است و الفبای آن آرایش ندارند. برجسته و خواناست و دورادور آن‌ها قاب مستطیلی شکلی است از آجر.

مرتبط:

عمارت بادگیر در کاخ گلستان

سفر به استان گلستان

سفر به اردکان _ سیری در کوچه‌های کویر

وقتی اهل سفر باشی و در سرزمینی زندگی کنی که چهارفصل است، همیشه راهی هست که تو را صدا بزند. یکی از مسیرهایی که برای سفر هیجان انگیز است، زدن به دل کویر مرکزی و رفتن به استان زیبای یزد است. استانی که البته دیدنی هایش بیش از یک سفر چند روزه یا یک گزارش ساده است. از شمال این استان و منطقه دیدنی اردکان آغاز کرده ایم؛ منطقه ای که به اندازه یک استان دیدنی دارد.

چطور برویم؟

برای سفر به اردکان کافی است راهی استان یزد شوید. نخستین شهری که از سمت شمال استان سر راه قرار دارد اردکان است. قطارهایی هم که به سمت شهر یزد می روند در سر راه خود در ایستگاه اردکان توقف دارند و بعد به سمت مرکز استان به عنوان ایستگاه نهایی می روند. ایستگاه قطار اردکان به عنوان چهارراه مرکزی ایران هم شناخته می شود؛

چرا که این ایستگاه به چهار گوشه ایران دسترسی دارد. البته یادتان باشد که ایستگاه قطار اردکان تا خود شهر ۱۰ دقیقه ای فاصله دارد و در جاده یزد تهران قرار گرفته است. هر چند کاروانسرای تاریخی خرانق هم مکانی برای اقامت دارد اما پیشنهاد می کنیم برای اقامت در یکی از خانه های سنتی شهر اردکان بمانید. خانه هایی که از دوران قاجار و صفویه که شما را در فضای زندگی مردم این شهر از حدود ۳۰۰ سال پیش قرار می دهند.

کجا و چه ببینیم؟

این سفر همان طور که در ادامه خواهید دید؛ از شهر زیبا و تاریخی اردکان شروع خواهدشد و بعد از دیدن نقاط تاریخی و کوچه های قدیمی و سنتی و بادگیرهایش به سمت «پیر چک چک» در ۷۰ کیلومتری این شهر ادامه پیدا می کند. بعد از دیدن پرستشگاه «پیر چک چک» اگر به سمت شرق حرکت کنید در کمتر از نیم ساعت در روستای تاریخی «خرانق» خواهید بود و می توانید در یکی از منحصر به فردترین بافت های قدیمی و تاریخی ایرانی چند ساعتی وقت بگذرانید و حتی اگر خواستید شب را در کاروانسرای قدیم این شهر سر کنید.

 در ضمن بعد از دیدن این دو منطقه اگر خواستید به اردکان برگردید سر راه تان سری به «پیر هریشت» بزنید و از آن سمت به طرف «عقدا» بروید. بخشی که زادگاه میرزا رضای کرمانی یا همان قاتل ناصرالدین شاه قاجار است و در کنارش غارهای شگفت انگیز «اشکفت» را ببینید. درست است که به کویر مرکزی سفر می کنید که تابستانی گرم و خشک دارد اما در زمستان هم هوای شهرها در شب به زیر سفر می رسد و در روز سرمای آن هر چند به حد شهرهای کوهستانی نمی رسد، اما خشکی هوا سرما را زیر سایه آفتاب بیشتر می کند و باید حسابی خودتان را بپوشانید و منتظر باشید تا در میانه روز کمی گرم تر شود. در هر صورت برای دو فصل پاییز و زمستان لباس همراه تان باشد.

کوچه های مسقف

در شهرهای کویری مانند اردکان همه چیز متناسب با اقلیم ساخته شده. سامانه پیچیده قنات و معماری یکه بادگیرها و کوچه های باریک، بخشی از خلاقیت های معماران زبردست این سامان با اقلیم منطقه است اما در میان این بناها، هیچ یک به اندازه «ساباط ها» جالب و ممتاز به نظر نمی رسند. ساباط ها کوچه هایی با سقف هایی هستند که نه تنها خانه های دو سر کوچه را به هم متصل می کنند که باعث محافظت از مردم در فصل گرم می شوند. این سقف ها به شکلی ساخته می شدند که رهگذران در مسیر خود در سایه قرار بگیرند.

کوچه ضیایی یکی از کوچه های قدیمی اردکان است که در بافت قدیم آن قرار دارد. این کوچه از مسجد چرخاب تا خانه ضیایی امتداد دارد. در کوچه ضیایی ساباط های متعددی ساخته شدهاست. همان طور که ساباط ها رامی بینید می توانید مسیر کوچه را بگیری به راهی برسید که به «دربندها»ی مختلف منتهی می شود. این دربندها در معماری سنتی شهرهای کویری از جمله اردکان اهمیت خاصی داشتند. هر دربند ملک افراد شناخته شده محله بود که به سبب قدرت مالی یا نفوذ سیاسی دارای چندین خانه بودند. در ورودی این خانه ها در داخل دربند باز می شد و در ابتدای دربند در نسبتا بزرگ قرار داشت که شب ها بسته می شد و به این ترتیب خانه های داخل دربند از امنیت بیشتر برخوردار می شد.

کوچه ضیایی

اغلب دربندهای موجود در اردکان متعلق به اوایل قاجار و در محله چرخاب قرار دارند. در این میان دربند «ملاتقی یکی» از پرجاذبه ترین و طولانی ترین دربندهای اردکان است. در این دربند پیچ در پیچ، ۹ خانه قرار گرفته که از میدان بین هاشمی در محله چرخاب شروع می شد و به محله علی بیک می رسد. این دربند از دو دربند داخل هم تشکیل شده است. بخشی از این دربند سفیدکاری و بخشی دیگر آن کاهگی است و هشتی ورودی آن با نقش گچکاری شده شمسه تزیین یافته است. دربندها را هم که دیدید باز به دل کوچه ها بزنید.

در پس هر کوچه به گذری و هر گذر به میدانی ختم می شود. این که می گوییم میدان، منظورمان میدان به مفهوم شهری مدرن نیست؛ مقصود جایی است کمی وسیع تر از گذرها که محل تجمع مردم محل بوده. در کنار میدان چرخاب که در همین راه درهم پیچیده قرار گرفته دو نخل بزرگ مسجد «ریزده» را می توانید ببینید. نخل هایی که در عزای امام حسین (ع) و یارانش در کوچه پس کوچه های شهر می توانید پیدا کنید. از میدان چرخاب به سمت شرق حرکت کنید و از کوچه ای که کنار امامزاده محل قرار دارد، بگذرید تا به یکی از مهم ترین بناهای تاریخی شهر اردکان یعنی مسجد جامع برسید.

سفر به اردکان _دل زدن به کوچه پس کوچه‌های کویر

شبیه تابلوهای پرویز کلانتری

با هر وسیله ای که به سمت اردکان بیایید نخستین تصویری که از این شهر به یادتان خواهدماند قاب عکسی شبیه تابلوهای معروف پرویز کلانتری است. شهری که مرکز آن شما را به شهری می برد با کوچه های به هم پیوسته با ساباط ها و بادگیرهای بلند و کوتاه و خانه های خشتی اما این تصویری از شهر اردکان است که مرکز منطقه ای به همین نام و بزرگ تر از محدوده شهر است. فاصله میان اردکان تا تهران ۵۶۷ کیلومتر است. این شهر تا یزد ۵۹ کیلومتر فاصله دارد. نزدیک ترین شهر به اردکان میبد است که در ۹ کیلومتری آن ساخته شده.

در مسیر رسیدن به اردکان می توانید معادن سنگ و خاک سفالگری و حتی معادن سنگ آهنگ و سنگ های صنعتی اطراف این شهر و میبد را به خوبی ببینید. به همین خاطر شهر میبد یکی از مهم ترین مراکز سفالگری و کاشی کاری ایران نیز به شمار می رود، اما کاشی ها به میبد رفته و معادن در اردکان باقی مانده اند. کاوش های باستان شناسی در اطراف اردکان نشان از سابقه تاریخی طولانی زندگی در اطراف این منطقه دارد. نیایشگاه «پیر چک چک» و «هریشت» از بناهایی هستند که براساس داستان هایی که در منطقه بر سر زبان هاست به دورانی می رسند که مسلمانان به ایران آمدند.

در کنار اینها غار باستانی «اشکفت» قرار دارد که آثاری از دوران پیش از تاریخ را در خود جای داده است. با این همه قدیمی ترین سندی که به نام این شهر اشاره می کند در یکی از سفرنامه های قرن هفتم هجری است که در آن یکی از شیوخ قصد ساختن خانقاهی را در اردکان داشته است. قدمت مسجد جامع اردکان که از مساجد قدیمی در استان یزد است نیز به همین دوران باز می گردد. بافت تاریخی منحصر به فرد اردکان هم سابقه ای بیش از ۸۰۰ سال را نشان نمی دهد.

برای گشت و گذار در اردکان از یاد نبرید که شما وارد یک شهر خشتی کویری شده اید و بخشی از وقت و انرژی خود را باید برای قدم زدن در بافت سنتی شهر بگذارید که در مرکز تاریخی قرار دارد. اردکان به جز مسجد جامع و مسجد «ریزده»، بازار قدیمی و خانه های تاریخی، کوچه هایی دارد که قدم زدن در دل آنها برای ساعت ها می ارزد و لحظه های خوبی را برای تان به همراه خواهدداشت اما این همه جاهای دیدنی اردکان نیست. برای گشتن در شهر می توانید سه محور را انتخاب کنید. نخستین محور همان شهر قدیمی است و محور بعدی بخش زرتشتی است و بعد از این هم می توانید به سمت بافت نسبتا جدیدتر شهر و پارک شهر بروید.

خشت و خاک

خشت و خاک؛ مهم ترین ویژگی شهر اردکان است. برای رسیدن به بخش تاریخی شهر کافی است به سمت خیابان ولی عصر بروید و از آن جا وارد خیابان آیت الله خامنه ای شوید. در دو سوی این خیابان به سمت هر گذری که بروید با بافت تاریخی وارد می شوید. در این بخش چندین محله قرار گرفته که معروف ترین آنها محل کوشکنو، چرخاب، زین الدین و جعفرخان است. البته پیشنهاد ما این است که اگر می خواهید ساباط ها و خانه های تاریخی این شهر را ببینید سمت راست خیابان را در پیش بگیرید

و و ارد محله چرخاب و کوشکنو شوید و با نشانه هایی که در دیوارها هست همراه شوید. قدمت این محله براساس شواهد تاریخی و قدمت مسجد جامع اردکان به ۸۰۰ سال می رسد، اما بازسازی دوره قاجاری باعث شده تا بازار قدیمی شهر از میان رفته و بازار جدیدی ساخته شود که به بازار نو معروف است.

نکته: در بافت قدیمی شهرهایی مثل یزد و میبد و اردکان که قدم می زنید خودتان را به دست کوچه ها و بافت بسپارید و همراه آنها بروید و بگذارید گم شوید و خیلی به تابلوهایی که به دیوارهاست توجه نکنید.

یادگار دوران گذشته

مسجد جامع اردکان در حاشیه دو کوچه قرار دارد و چهار در دارد. فرق نمی کند از کدام در این مسجد- که در دوران تیموری ساخته شده- وارد می شوید. در اصلی از مسجد از کنار هم قرار گرفت صدها قطعه چوب پنج ضلعی ساخته شده است. روی دماغه در، هشت قطعه فلز به شکل مربع قرار دارد که تنها چهار قطعه آن باقی مانده است. مسجد فعلی در زمان صفویه بازسازی شده و مانند سایر بناهای معماری منطقه دو بخش تابستانی و زمستانی از خشت و گل دارد.

این مسجد یک ایوانی دارای یک صحن است که گنبدخانه و ایوان و رواق ها در بخشی قرار دارد که به شبستان تابستانی منتهی می شود. هر چند شبستان تابستانی مسجد جامع اردکان از شبستان زمستانی قدیمی تر و ارائه های معماری بیشتری دارد. در زمستانی اگر بعد از اذان مغرب برای دیدن مسجد بروید می توانید بخش های مختلف این بنا را ببینید. یادتان باشد در دیدن از شبستان تابستانی سراغ «محراب نظرکرده» این بخش بروید و آن را از نزدیک ببینید. گنبدخانه و صحن یک ایوانه با رواق هایی در اضلاع شرقی و غربی و همچنین در ورودی و اصلی بنا، رو بهر وی گنبد خانه باز می شود.

قدیمی ترین شیئی که در مسجد جامع اردکان قرار داشت زیلویی بود که در سال ۱۰۱۶ بافته شده بود و در محراب اصلی مسجد پهن می شد و حالا در موزه مردم شناسی شهر اردکان است که کمی آن سوتر از مسجد در کوچه ای قرار گرفته که حوزه علمیه شهر قرار دارد. موزه مردم شناسی خصوصی است و تا قبل نماز ظهر هم قابل بازدید است. بعد از دیدار از مسجد جامع می توانید به سمت بازار سنتی و قاجاری بروید؛ بازاری که البته مانند بقیه بخش سنتی نورپردازی شده و می توانید شب و روز حتی بعد از تعطیلی در آن قدم بزنید. در این بازار البته مهم ترین سوغاتی اردکانی یعنی ارده و حلوا و روغنی که از آن استخراج می شود، تهیه و فروخته می شود.

عصاری های قدیمی اردکان در بازار و حوالی آن قرار دارند که می توانید از نزدیک فرایند روغن گیری از کنجد را ببینید. در کنار عصاری ها، رنگ رزی ها قرار دارند که در آنها از روناس، گرد روناس را که در رنگ استفاده می شود، گرفته می شود. در انتهای بازار هم بعد از گذر از یکی از همان گذرهای باریک به کوچه ای می رسید که در آن می توانید هم آب انبار و پایاب بازار را ببینید و هم آسیاب قدیمی و ۳۰۰۰ ساله اردکان را؛ آسیایی که ماننده همه آسیاب های مناطق کویری متصل به قنات های شهر است.

سفر به اردکان _دل زدن به کوچه پس کوچه‌های کویر

دو خانه تاریخی و موزه فرش

بعد از گذشتن از چند کوچه باریک و خشتی در محل چرخاب به کوچه ای می رسید که در سر آن یک آب انبار قرار دارد و میانه کوچه ای باریک به موزه فرش و خانه آیت الله سید روح الله خاتمی ختم می شود. خانه آیت الله سید روح الله خاتمی یکی از مهم ترین خانه هایی است که در این منطقه قرار دارد و هم اکنون به عنوان موزه مفاخر شهر و یادگارهای خانواده خاتمی نگهداری می شود. این خانه که حدود ۲۰۰ سال قدمت دارد زادگاه رییس دولت اصلاحات و خانه پدری او تا زمان فوت آیت الله روح الله خاتمی است که از استادان سرشناس حوزه و امام جمعه و مدرس حوزه علمیه اردکان بوده است. خانه خاتمی مانند بسیاری از خانه های کویری ساده و دارای دو بخش تابستانی و زمستانی است.

دو بخش خانه با حیاطی مربع که در مرکز آن یک حوض قرار گرفته جدا می شود. بخش زمستانی یا آفتاب گیر خانه که در ورودی قرار دارد هم اکنون به موزه آثار و یادگارهای صاحب خانه اختصاص دارد. سه اتاق کوچک درهم با درهای چوبی دو لنگه و شیشه های رنگی و سردر هلالی آن یادآور کلاس های درس و حافظ خوانی و مثنوی آیت الله سید روح الله خاتمی و فرزندانش را دارد. در گذر از حیاط به بخشی می رسیم که پیش از این اتاق های اهالی خانه بوده و حالا تبدیل به موزه مفاخر شهر اردکان شده است. مناره بادگیری که آن سوی حیاط به چشم می خورد نشان از تابستانی بودن بخش جنوبی خانه دارد که شامل مطبخ (آشپزخانه)، اتاق بادیگر و آب انبار است.

مطبخی که تا پیش از تبدیل این خانه به موزه همچنان اصالت خود را حفظ کرده و تنور سنگی و اجاقش نشان از سال ها کار و گرمای آتش دارد. پشت مطبخ و اتاق بادگیر پایاب قنات به سمت آب انبار می رود. آب مصرفی این خانه و چند خانه همسایه آن از یکی از ۵۷ قناتی که در اردکان داشت سیرآب می شد. آب با کمک شبکه به هم پیوسته لوله کشی به پایاب قناتی که در هر خانه ساخته می شد می رسید در آب انبار جمع و مورد استفاده قرار می گرفت. در کنار آب انبار مانند همه خانه های مناطق گرمسیر یخدان خانه قرار دارد که محل قرار دادن غذاهایی بوده که احتمال خراب شدن آنها می رفت.

از خانه که بیرون بیایید موزه فرش ار دکان در مقابل تان است. نکته جالب در موزه های اردکان یکی قرار گرفتن آنها در بناهای تاریخی است و دومی این است که توسط بخش خصوصی راه اندازی شده اند. موزه فرش هم که در خانه ای تاریخی بنا شده توسط بخش خصوصی راه اندازی شده است. البته هم اکنون موزه فرش این شهر به خاطر بازسازی تعطیل است. بعد از خانه آیت الله خاتمی باز اگر کوچه را ادامه بدهید به بن بست نمی خورید و به سمت کوچه ای می روید که شما را با یک گذر به کوچه ای می رساند که در آن خانه تاریخی «تقدیری ها» قرار دارد.

خانه تقدیری ها هم مانند خانه آیت الله خاتمی یادگار دوران قاجاریه است و متعلق به یکی از تاجران شناخته شده شهر به همین نام یعنی تقدیری. این خانه به سبک خانه های یزد، به صورت چهاروجهی ساخته شده و دو بخش اعیان نشین و نوکرنشین دارد. اتاق های ان پنج در و یا سه در است که درها با شیشه های رنگارنگ و کوچک تزیین شده اند. اتاق های خانه در اطراف حیاط مرکزی قرار دارند. خانه تقدیری دو طبقه و یک بادگیر بلند نیز دارد. از خانه تقدیری ها که بیرون بیایید می توانید به کوچه ضیایی بروید تا علاوه بر دیدن خانه های تاریخی این کوچه با یکی از منحصر‌به‌فردترین الگوهای معماری شهری در شهرهای کویری آشنا شوید؛ «ساباط».

شهر قنات ها

درست است که ایران کشور کم آبی است و نفس شهر و مردمش به آب بستگی دارد، اما در شهرهای کویری این نفس را از قنات هایی می گیرند که توسط نیاکان شان کنده شده و طول برخی از آنها به ۲۰ کیلومتر و حتی بیشتر هم می رسد. قنات هایی که مانند قنات «قطب آباد» اردکان بیش از هزار سال قدمت دارند. به نوشته برخی از منابع معتبر بیش از ۶۰ قنات در اردکان قرار دارد که در میان آن قطب آباد که از فیروزآباد میبد سرچشمه می گیرد بزرگ ترین و مهم ترین آنهاست و زمینی برابر ۱۲۰ هکتار را سیراب می کند.

در شهر اردکان آنچه می بینید پایاب های قنات ها و آب انبارهایی است که آب قنات ها با نهرهایی که زیرزمین حفر می کردند، به آنها سرریز می شد و بدین وسیله برای تابستان و زمستان آب ذخیره می کردند. در مسیر رسیدن آب قنات به پایاب و آب انبار، آسیاب هایی قرار داشتند. حالا یکی از این آسیاب ها در بافت تاریخی اردکان قرار دارد و می توانید با پایین رفتن تا دم سنگ کمی از سامانه عجیب و پیچیده تامین آب سر درآورید. البته آسیاب اردکان در عمق پایین قرار ندارد و بعد از گذر از حدود ۳۰ پله به محل دو سنگ آسیاب می رسد. این محل در عمق ۸ متری زمین است. در این محل نیروی آب توربینی چوبی را به چرخش در می آورد و نیروی به دست آمده به سنگ آسیاب منتقل شده و گندم را آرد می کرد. وسایل توزین گندم و  آرد هم در اینجا قرار دارند.

محله شریف آباد

هرچند از دیدن بافت تاریخی و سنتی اردکان نمی شوند گذشت اما درست آن سوی این بافت، محله ای به اسم «شریف آباد» قرار دارد که محل زرتشتی های این شهر است. محله ای که مردمانش با شما از پندار و کردار و گفتار نیک می گویند. زرتشتیان بعد از شیعیان دومین گروه مذهبی را در اردکان مانند سایر شهرهای استان یزد تشکیل می دهند. هر چند به گفته خودشان تعدادشان به نسبت سال های قبل کمتر شده اما باز هم بخشی از مردم این شهر هستند. شریف آباد هم بافتی سنتی و خشتی دارد و شهرداری و سازمان میراث فرهنگی شهر در حال آماده سازی و کف سازی و مرمت برخی خانه های قدیمی آن هستند.

نکته: وارد محله که بشوید می بینید که بر در و دیوار بعضی از خانه ها به اندازه کف دست گل سفید کشیده شده است. زنان کهنسالی که در کنار در خانه های شان نشسته اند و با لهجه اصیل اردکانی با شما صحبت می کنند، توضیح می دهند که این گل سفید نشانه این است که اینجا خانه زرتشتیان است. در مرکز محله شریف آباد و پشت پارکی که در دل آن قرار گرفته یک خانه تاریخی متعلق به زرتشتیان به اسم خانه «سلامت» قرار دارد که البته برای دیدن از این خانه باید هماهنگی کنید.

بهترین زمان برای رفتن به محله زرتشتیان اردکان یک ساعت مانده به غروب آفتاب است؛ چرا که در آن زمان به خاطر نماز شامگاهی درهای آتشکده اردکان که در گذرگاهی که به اسم آتشکده نامگذاری شده باز می شود. آتشکده اردکان قدمت زیادی ندارد و بنایی ساده است. اگر نزدیک زمان نماز بروید کسی هست که در آنجا با صدایی بلند «خرده اوستا» بخواند؛ خرده اوستایی که برای یادبود کسی است یا برای سلامتی. دور تا دور سالن تصاویری از «آشو زرتشت» پیامبر ایرانی قرار دارد با پیام مهم او؛ یعنی پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک.

«شولی» خوران

نمی شود اردکان بروید و «شولی» مخصوص اردکانی ها را نچشید. این مهم ترین غذای اردکانی هاست. برای شولی خوردن هم پیشنهاد می کنیم بعد ازدیدن از محله شریف آباد به سمت پارک شهر بروید و در حاشیه این پارک شولی فروشی های شهر را می توانید پیدا کنید. شولی آشی ساده است که در آن سبزی، چغندر، پیاز، آرد، عدس می ریزند و با سرکه یا رب انار می خورند. البته کنار شولی آش دیگری هم در یزد پخته می شود که به آش جنوبی معروف است. این ها تنها خوردنی اردکانی ها نیستند.

از آنجایی که شیره توت، رب انار و ارده سوغاتی های مهم این شهر هستند اردکانی ها خوراکی دارند که از ترکیب این سوغاتی ها فراهم آمده. یکی از این خوراکی ها «کورماست» است که ترکیبی از ارده و نمک و شیره توت است و خودشان می گویند برای پایین آوردن قند خون بسیار مناسب است. البته کور ماست را باید خود اردکانی ها درست کنند و مانند آش شولی به راحتی پیدا نمی شود. با خوردن شولی می توانید خودتان را آماده جاذبه های دیگر اردکان بکنید که خارج از شهر قرار دارد.

کویری در دل کویر

اگر اهل طبیعت گردی و کویرنوردی باشید اردکان یکی از مقصدهای درستی است که انتخاب کردید. در نزدیکی اردکان کویر این شهر قرار دارد که به «سیاه کوه» معروف است و شکل نعل اسبی اش معروف است. نقطه کویری بین دو کوه منفرد هرش به ارتفاع ۱۹۳۹ متر در جنوب و سیاه کوه به ارتفاع ۲۰۵۰ متر در شمال قرار دارد و مکانی مناسب برای جذب جریان های آبی و سیلابی است که از دامنه این دو کوه سرازیر می شود. برای ماندن در این کویر البته باید تجهیزات کافی را داشته باشید و یادتان باشد شب های کویری بسیار سرد و سوزنده است.

blank

اشکفت

بالاتر گفتیم، اگر اهل طبیعت گردی هم باشید اردکان جای مناسبی است. در فاصله یک ساعتی شهر «عقدا» و ۷۰ کیلومتری اردکان یکی از غارهای منحصر به فرد مرکز ایران به اسم «اشکفت» یا «اشکفت یزدان» قرار دارد؛ غاری باستانی که از مکان های مذهبی زرتشتیان ایران و هند است. دهانه ورود به غار اشکفت بسیار دشوارگذر است و از روستای «هفتهر» دو ساعت پیاده روی تا آنجاست. دهانه غار بسیار کوچک است و به محوطه ای بزرگ باز می شود. این غار در صدر اسلام محلی برای نگهداری و حفاظت از آتش مقدس آتشکده کاریان و آناهیتا بود. این باعث شده تا در سال تعدادی از زرتشتیان به زیارت این غار بروند و چند روزی در آنجا اقامت کنند.

«اشکفت» در زبان محلی به معنای شکاف یا غار است. قطر بزرگ غار از سمت دهانه به سمت انتها از ۶۰ متر به ۴۵ متر کم می شود. سه استالاگمیت بزرگ در وسط غار ساخته شده که یکی از آنها حدود ۳ متر و ۸۰ سانتی متر ارتفاع دارد و دو ستون دیگر یک متر و ۲۰ سانتی متر ارتفاع و حدود ۴۰ سانتی متر قطر دارند. در داخل غار چندین حوض کوچک و بزرگ و آثاری از ساختمان دیده می شود که نشان دهنده کارکرد سکونتی و عبادتی این غار در گذشته بوده است.

نکته: برای رفتن به غار اشکفت یادتان باشد که باید تجهیزات کامل داشته باشید و سعی کنید تنها به این منطقه نروید و یک بلد راه محلی نیز همراه خودتان ببرید. در ضمن برای دو ساعت پیاده روی در جایی دشوارگذر (صعب العبور) آماده باشید.

قلعه عجایب

از پیر چک چک تقریبا ۱۵ دقیقه زمان نیاز است تا به یکی از عجیب ترین و دیدنی ترین مکان هایی برسید که در کویر مرکزی و شاید در سراسر ایران به چشم می بینید؛ «روستای تاریخی خرانق». روستا یا شهر خرانق در ۵۰ کیلومتری اردکان از یک سو  ۸۵ کیلومتری یزد از سوی دیگر قرار گرفته است. برای رسیدن به این شهر باید از کنار معادن معروفی چون معدن سنگ آهن چادرملو و معدن اورانیم ساغند و باریت و روی و گرانیت و منطقه حفاظت شده دره انجیر گذشت. دره ای که در آن، زمانی نمونه های یکه ای از حیواناتی مانند کل، بز، قوچ، گربه وحشی، سیاه گوش و حتی یوز ایرانی زندگی می کردند.

تا چند سال پیش روستای خرانق در میان همان قلعه قرار داشت، اما با توجه به بافت تاریخی این مکان، مردم به تدریج این قلعه را ترک کردند و به روستای تازه سازی در کنار آن رفتند. مهم ترین بخش دیدنی خرانق بی تردید همین قلعه تاریخی است که یکی از مهم ترین و بزرگ ترین قلعه های مسکونی داخل ایران بوده. براساس کاوش های باستان شناسی این قلعه حدود ۴۵۰۰ سال پیش ساخته شد. از آن جایی که این مکان در مسیر راهزنان قرار داشت مردم قلعه را ساختند تا در آن از دست راهزنان درامان باشند. به گفته باستان شناسان برج و باروی قلعه در قرن های بعدی ساخته شد.

این قلعه به شکل یک موزه می تواند نظرتان را جلب کند. سعی کنید رفتاری را که در بافت تاریخی اردکان داشتید اینجا هم داشته باشید؛ بگذارید راه شما را پیش ببرد تا بتوانید کوچه پس کوچه ها و خانه های دوطبقه و سه طبقه آن را کشف کنید. یکی از عجایب این قلعه شکل مار مانند و کوچه های پیچ در پیچی است که برای جلوگیری از راهزنان ساخته شده و اتفاقا همین جذابیت این قلعه است. درون قلعه ۸۰ خانه قرار داشته که بخشی از آنها هم اکنون احتیاج به مرمت بیشتر دارند، اما لا به لای این خانه ها برخی از خانه ها سالم تر مانده اند و می توانید داخل آنها را ببینید. بیشتر این خانه ها دو یا سه طبقه است و متناسب با توانایی اقتصادی و موقعیت اجتماعی قلعه نشینان طراحی و ساخته شده اند. دیواره های قلعه از خشت و گل است و سقف آن از تیرهای چون حصیرهای الیافی، چوب و پوشال است.

این خانه دارای سقف های گنبدی و گهواره ای است و دارای شش برج نگهبانی است که متصل به بدنه قلعه است. همچنین این قلعه دارای چهار دروازه به نام های دروازه بالا، پایین، رضاخان سرداری و خالو است و اطراف قلعه کوچه های باریکی است که معروف ترین آنها کوچه گرگ است. در بخشی از این قلعه برجی قرار دارد که گفته می شود منارجنبان خرانق است. البته هم اکنون منارجنبان خرانق تعطیل است و ظاهرا قرار است بازسازی و دوباره جنبیدن را از سر گیرد. اگر روی دیوارهای برج قلعه خرانق بایستید می توانید دیگر دیدنی های این منطقه را ببینید.

یکی از این دیدنی ها که در فاصله ۵۰۰ متری قلعه است، پل تاریخی خرانق است که روی یک پایه سنگی ساروجی قرار دارد. احتمال می رود که این پل سیل شک نبوده باشد. این پل احتمالا در زمان اشکانیان ساخته شده است. کمی آن طرف تر از پل هم بقعه ای وجود دارد که به مزار «بابا خادم» معروف است. گفته می شود که این مکان یکی از مناطقی بود که امام رضا (ع) در سر راه مشهد از آن گذشت و قدمگاه ایشان به عنوان «مشهدک» معروف است. در اینجا بود که خادم امام بیمار شد و درگذشت و به خاک سپرده شد و بقعه بابا خادم مدفن او است. بیرون قلعه کاروانسرای خرانق قرار دارد؛ کاروانسرایی که البته اگر بخواهید شب را در این منطقه بمانید، حتما باید با هماهنگی صورت بگیرد.

blank

مزرعه مهر

تا اشکفت می روید حتما سری هم به عقدا بزنید؛ شهری در ۶۰ کیلومتری اردکان که از شهرهای دیدنی و زادگاه افراد شناخته شده ای چون میرزا رضای کرمانی ملقب به شاه شکار، قاتل ناصرالدین شاه است. این شهر از گذشته محل زندگی مسلمان و زرتشتیان بوده است و بناهای تاریخی مهمی چون کاروانسرای چاه ریگ و چهار طاقی مشهوری دارد که دیدنی است. اما شاید بخشی از شهرت عقدا جز غار اشکفت مربوط به مکان های مشهور زرتشتیان در این شهر است. یکی از این مکان ها که به مزرعه مهر نامگذاری شده به مزار شاهدخت ساسانی مهربانو شناخته می شود.

براساس باورهای محلی این مکان آرامگاه دختر کوچک یزدگرد است که بعد از جداشدن از خواهران و برادر و مادرش به همراه پارس بانو خواهر دیگر به عقدا آمد و اینجا از گرسنگی و تشنگی جان سپرد و پیکرش را در همین منطقه دفن کردند. مردم در آن محل شمع روشن می کنند. مزرعه مهر یکی از نقاط مهم زرتشتی نشین منطقه اردکان است. در بخش غربی شهر عقدا در جایی که روستای «زرجوع» قرار دارد زیارتگاه کوچکی در شکاف سنگ قرار دارد که در باور مردم منطقه محلی که «پارس بانو» خواهر مهربانو در آن جا در اثر گرسنگی درگذشته است. در روزگاران گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه قرار داشت که گفته می شد متعلق به پارس بانو بوده . این لباس هم اکنون از کوه جدا شده و در جایی نگهداری می شود. در اطراف این نیایشگاه خیمه هایی ساخته شده که هر سال از ۱۳ تا ۱۷ تیرماه پذیرای افرادی است که برای برپایی مراسم آیینی پارس بانو به این منطقه می آیند.

نکته: داستان مفصل خانواده یزدگرد و ماجرای شان در یزد را در بخش «پیر چک چک» بیشتر خواهیم خواند.

نگهدار شاهزاده ساسانی

یکی از کلماتی که در استان یزد زیاد به گوش تان می خورد واژه «پیر» است. پیرها در حقیقت مکان های مذهبی هستند که متعلق به زرتشتیان است و باور عمومی بر این که این مکان های متعلق به فرزندان یزدگرد سوم است که بعد از فرار و انتشار خبر کشته شدن آخرین شاه ساسانی، به مرور پناه آوردند. اما در میان این پیرها، «پیر چک چک» یا نیایشگاه سبز اردکان یکی از مهمترین بناهای مذهبی زرتشتیان است. درباره تاریخچه نیایشگاه پیر چک چک اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما زرتشتیان و محلی ها معتقدند این نیایشگاه متعلق به نیک بانو دختر یزدگرد است.

بنای پیر چک چک در میانه دو کوه در بالای دره ای ساخته شده که در آن چشمه ای همیشه جاری قرار دارد و قطره قطره های آبی که از این چشمه سرازیر می شود چک چک به داخل مکانی که در دل صخره برای عبادت قرار داشت، می چکد. این شاید مهم ترین دلیل نامگذاری این محل به نام «پیر چک چک» یا «پیر چک چکو» معروف باشد. البته برخی هم این نیایشگاه را پیر سبز می نامند که به خاطر درختان همیشه سبزی است که در دل کوه به چشم می خورند. یکی از این درخت ها چناری کهن است که محلی ها معتقدند به داستان نیک بانو باز می گردد.

نکته: «پیر چک چک» ۴۵ دقیقه دورتر از اردکان در جاده یزد به طبس و مشهد قرار دارد و نزدیک خرانق است. برای همین یک نصف روزتان را باید خالی کنید تا از این منطقه دیدن کنید. جاده اردکان به پیر چک چک در دل کویر این شهر ساخته شده و سیاه کوه را که پیشتر درباره اش صحبت کردیم می توانید در راه ببینید. اگر ماشین شخصی ندارید هم مشکلی نیست، می توانید در اردکان ماشین بگیرید. در چک چک فروشگاه و رستوران وجود ندارد.

شاهزادگان آواره یزدگرد

براساس باور عمومی و اسناد تاریخی یزدگرد سوم هفت فرزند؛ پنج دختر و دو پسر داشت. این فرزندان به همراه همسر یزدگرد، کتایون بانو بعد از رسیدن خبر کشته شدن یزدگرد به سمت مرکز ایران آمدند تا از حمله اعراب در امان باشند. در نزدیکی یزد این خانواده از هم جدا شدند. «مهربانو» و «پارس بانو» به سمت «عقدا» رفتند و در آن جا درگذشتند. «شهربانو» هم به باور ایرانی ها توسط عرب ها به اسارت گرفته شد و به مدینه برده شد و همسر امام حسین (ع) شد. «نازبانو» راه مخالف خواهران را پیش گرفت و به سمت جنوب رفت و در کوه «تیجنگ» گم شد و آرامگاه معروف «پیر نارکی» جایی است که او در  آنجا دفن شده است.

زیارتگاه پیر نارکی

«کتایون بانو» به همراه «اردشیر» پسر کوچک تر به سمت یزد رفتند. اما آن دو هم، از هم جدا شدند و اردشیر در شرق یزد د رجایی گم شد که امروز به پیر «نارستانه» معروف است. کتایون هم در آستانه ورود به یزد پشت حصار خود را به چاهی انداخت که هم اکنون به «ستی پیر» یا آرامگاه کتایون معروف است. از میان این خانواده «نیک بانو» به همراه «مروارید» که به زبان های باستانی ایران، «هریشت» یا خدمتگزار او بود به سمت اردکان رفتند. به نظر می رسد که مروارید در میانه راه به هر دلیلی از او جدا شد و نیک بانو راه خود را در تنهایی به سمت شرق ادامه داد تا پای کوهی رسید که حالا نیایشگاه چک چک در آن قرار دارد.

او در پای کوه بود که سیاهی لشگر را دید و ترسان از کوه بالا رفت و در میانه راه بالا رفتن- آن طور که در باور محلی است- توانش را از دست داد و فریاد زد کوه مرا در آغوش بگیر! با گفتن این جمله در شکاف کوه گم شد. بعدها چوپانی که گله اش را گم کرده بود به اینجا رسید و آبی که از شکاف کوچه چک چک می آمد، او را از تشنگی نجات می دهد و در خواب صدای «نیک بانو» را می شوند که می گوید اینجا برای من اتاقی بساز و شمعی بیافروز تو.

به سلامت گله ات را پیدا خواهی کرد. او وقتی از خواب بیدار می شود گله اش را پیدا می کند و به کمک بزرگان روستایش، این زیارتگاه را بنا می کند. از آن جایی که همیشه چشمه آبی در این مکان روان بوده برخی از پژوهشگران معتقدند، این مکان در گذشته یکی از پرستشگاه های مهم آناهیتا بوده. این نظری است که درباره کوه بی بی شهربانو نیز داده می شود. به هر روی، پیر چک چک منطقه ای است دیدنی چه به لحاظ طبیعت گردی و چه به لحاظ گردشگری تاریخی. بهشتی کوچک و سبز در دل کویر مرکزی ایران که تا از نزدیک آن را نبینید، باورکردنش سخت خواهدبود.

در حصار کوه

برای رسیدن به نیایشگاه پیر چک چک نیازی نیست سینه کوه را بگیرید و بالا بروید، از پای کوهی که نیایشگاه در میانه آن قرار گرفته راهی پلکانی ساخته شده که در دو طرف آن مکان هایی برای استراحت و اتاق هایی است که می توان در آن اقامت کرد. البته اقامت در این منطقه باید در هماهنگی با انجمن زرتشتیان شریف آباد باشد که اداره پیر چک چک را به دست دارند. در اطراف پله هایی که به سمت نیایشگاه می روند پر از جملاتی از زرتشت و بخش هایی از گاتاهای مشهور اوست. روی یکی از تابلوها نوشته شده: «پاکی و پارسایی و پرهیزگاری بهترین کار نیک و مایه خوشبختی است.» روی بعضی از تابلوها هم تاکید شده که برای ورود به این مکان باید کاملا پاک بود.

از زنان و دختران زرتشتی هم خواسته می شود که با پوش و لباس سنتی خود وارد چک چک شوند. در هنگام ورود به نیایشگاه که باید کفش ها را از پا درآورید و مردان هم کلاه سفیدی بر سر داشته باشند. در دیواره کوه آتشگاهی سه شاخه قرار دارد و در مقابل آن ظرف لوتوس که ۱۲ شاخه به نشانه ۱۲ ماه سال دارد. در کنار آتشگاه مکانی است که چک چک آب از کوه به زمین می خورد. این قطرات آب برای زرتشتیان تبرک شده. اگر بخواهید می توانید عود روشن کنید. آیین روشن کردن عود در نیایشگاه های زرتشتی این گونه است که عود را باید از آتش آتشگاه روشن کرد و گذاشت تا شعله آن خاموش شود و بعد باید سر آن را به ۱۲ برگ لوتوس زد و به ستون عوددان متصل کرد. حالا بعد از دیدار از نیایشگاه می توانید از بالای آن به کویری که رو به روی شماست نگاه کنید.

نکته: دیدن از پیر چک چک مشکل خاصی ندارد و تنها در فاصله ۲۰ تا ۲۷ خردادماه که مراسم رسمی در آن جا برگزار می شود اجازه ورود به غیرزرتشتیان داده نمی شود.

هریشت شاهزاده

در راه بازگشت از خرانق و چک چک به اردکان حتما سری هم به «پیر هریشت» بزنید و از نیایشگاه آنجا دیدن کنید. داستان این نیایشگاه در ادامه داستان «نیک بانو» است. «مروارید» خدمتگزار نیک بانو در همین جا از او جدا شد. شاید همین جا درگذشت و نیک بانو او را گذاشت و به سمت چک چک رفت.

در راه بازگشت از خرانق و چک چک به اردکان حتما سری هم به «پیر هریشت» بزنید

پیر هریشت هم مانند چک چک در بلندای کوهی قرار دارد. هر چند این کوهی به بلندی چک چک نیست. برای رسیدن به نیایشگاه که از سنگ سفید ساخته شده پلکانی وجود دارد که می توانید به راحتی به آن برسید. آرامگاه دو اتاق دارد. در اتاق دوم گوری قرار دارد که دور تا دور آن هم اکنون حفاظ شیشه ای گذاشته شده است. در اینجا هم مانند پیر چک چک آتشگاهی قرار دارد. روی این گور شمع و گل و قند برای تبرک قرار می دهند.

 

منبع: هفته نامه همشهری شش و هفت

مرتبط:

کویر اردکان

قلعه خرانق _ قدمتی تاریخی در اردکان

در مورد پل سفید اهواز چه میدانید؟

پل سفید اهواز یا پل معلق نماد شهر اهواز یکی از قدیمی ترین پل های مدرن ایران محسوب می‌شود که بر روی رود کارون ساخته شد تا عبور و مرور بین دو بخش شهر را آسان کند. این پل توسط یک شرکت سویسی در سال ۱۳۱۵ ساخته شد و هزینه احداث آن کمی بیش از ۵ میلیون تومان بوده است.

مشخصات پل سفید اهواز:

– طول این پل زیبا حدود ۵۰۱ متر
– عرض آن ۹٫۸ متر
– سه دهانه میانی ۴۹ متر
– دو دهانه ۱۳۰، ۱۳۶ متر
– دو قوص بتنی ۱۲ و ۲۰ متر
– ضخامت ۸ ستون ۵۶٫۲ متر
– ارتفاع از سطح آب ۱۳ متر

ساختار پل سفید اهواز:

آنچه که در نگاه اول توجه هر کسی را به خود جلب می کند رنگ سفید پل است که آن را به عروس شهر شبیه می کند. این پل تماما فلزی است و ۵۰۱٫۲ متر طول و ۹٫۸ متر عرض دارد. دو پیاده رو در این پل تعبیه شده و در وسط آن نیز مسیر اتومبیل ها قرار گرفته است.

دو دهانه (قوس) بزرگ پل ۱۳۶ و ۱۳۰ متر طول دارند و سه دهانه میانی ۴۹ متری و دو دهانه کناری به طول های ۱۲ و ۲۰ متر نیز در کنار آنها قرار گرفته اند. پل سفید را بر روی پایه بتنی ساخته اند و تمامی قطعات پل با استفاده از پیچ و مهره به هم وصل شده اند.

تاریخچه پل سفید اهواز:

پل سفید اهواز یا پل معلق یا ” پل هلالی ” نام یکی از پل‌های شهر اهواز است که یکی از نمادهای این شهر نیز محسوب می‌شود. این پل در سال ۱۳۱۵ خورشیدی بر روی رودخانهٔ کارون ساخته شده‌است که دارای دو قوس فلزی ۱۲ و ۲۰ متری است.

مهندسی آلمانی به اتفاق همسر مهندسش شروع به ساختن ساختمان این پل کرد و کار را تا مرحله سوار کردن یکی از هلالی‌ها با موفقیت پیش برد، ولی انگلیسی‌های حاکم بر شرکت نفت در آن زمان لوازم و ادواتی که در اختیار سازنده پل گذارده بودند از جمله جرثقیلی که با آن هلالی اول را بالا کشیده و مهار کرده بود، پس گرفتند که این عمل انگلیسی‌ها باعث دق کردن و مرگ مهندس آلمانی، سازنده پل شد؛ ولی بعد از چندی، سرانجام زن مهندس آلمانی با ابتدایی‌ترین وسایل ممکن آن زمان و بکار گرفتن چند دوبه بجای جرثقیل، هلالی دوم را بر اسکلت پل سوار کرد و ساختمان آنرا بپایان رسانید و پل را آماده تحویل و بهره‌برداری کرد.[

آزمایش پل چهار ساعت و نیم به درازا کشید و سرانجام ده و نیم روز در ۳۰ شهریور ۱۳۱۵ با بیش از هفت ماه تأخیر با ضمانت بیست و چهارماهه و عمر مفید پنجاه ساله به ناحیه راه‌آهن جنوب تحویل داده شد. سپس در تاریخ پانزده آبانماه ۱۳۱۵ افتتاح و با رعایت اینکه:

۱-در موقع عبور، بیش از یک ماشین روی پل در حرکت نباشد.
۲-چند درشکه پشت سرهم روی پل در حرکت نباشد.
۳-سرعت حداکثر اتومبیل روی پل ۵ کیلومتر در ساعت باشد.
و بنابراین ارتباط عبور و مرور اهالی از شهر قدیم اهواز به شهر جدید آغاز شد.

در مورد پل سفید اهواز چه میدانید؟

کاربرد پل سفید و اهمیت آن در اهواز:

اهواز دو بخش شرقی و غربی دارد؛ مرکز شهر، بافت قدیمی و بیشتر کارخانه‌ها و اداره‌ های وابسته به نفت و فولاد در بخش شرقی واقع شده اند و بخش غربی بیشتر شامل مناطق مسکونی می شود. پل معلق عامل اتصال این دو بخش به یکدیگر است و امتداد خیابان طالقانی و میدان شهدا در شرق شهر را به امانیه، فلکه فرمانداری و بیمارستان رازی در غرب رودخانه کارون متصل می کند.

در گذشته عبور و مرور درشکه و وسایل نقلیه سبک، انسان و احشام و … از طریق این پل انجام می شد و امروزه عبور عابران و وسایل نقلیه به صورت یک طرفه بر روی آن صورت می گیرد.

حقایق جالب در مورد پل سفید اهواز:

پل سفید به دلیل رنگ سفیدش به این نام خوانده می شود؛ اما به واسطه وجود قوس ها آن را با عنوان پل هلالی نیز می شناسند و به سبب معلق بودنش به آن پل معلق نیز می گویند.

در گذشته بالا رفتن از هلال های پل یکی از تفریحات مردم به شمار می رفت.

پل هلالی یا سفید، قدیمی ترین پل هلالی فلزی خاورمیانه به شمار می رود.

در فهرست بزرگترین پل های معلق خاورمیانه، پل سفید در رده هشتم قرار دارد.

در میان شهرهای خاورمیانه، اهواز با ۱۰ پل بیشترین پل های منطقه را دارد. در این فهرست اصفهان با هشت پل، قاهره با هفت پل، بغداد با پنج پل، استانبول با چهار پل، امان پایتخت اردن با دو پل، آنکارا با پنج پل، بیروت با دو پل و صنعا با چهار پل در رده های بعدی قرار گرفته اند. اهواز به دلیل تعدد پل ها به شهر پل ها نیز معروف است.

آدرس پل سفید اهواز:

آدرس: اهواز، حدفاصل ميدان شهدا و خيابان فلسطين (اداره پست)

پل سفید اهواز، قدیمی ترین پل هلالی فلزی خاورمیانه به شمار می رود
ثبت پل سفید اهواز در آثار ملی ایران:

این اثر در تاریخ ۱۳۷۸/۰۸/۲۶ با شمارهٔ ثبت ۲۴۹۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

بازسازی پل سفید اهواز:

از آنجا که عمر مفید پل ۵۰ سال بود، سال ۱۳۸۹ عملیات مرمت پل معلق در دستور کار قرار گرفت. جوش‌کاری اتصالات و قطعه‌های فرسوده، بتن‌ریزی، کف‌سازی، سند بلاست، ساخت نرده و رنگ‌آمیزی پل از برنامه‌های سازمان زیباسازی شهرداری اهواز بود.

مرتبط:

اهواز و جاذبه های گردشگری بی نظیرش