ساحل سرخ در چین

در این قسمت شما قرار است با نامتعارف‌ها آشنا شوید. چیزهایی که نباید باشند ولی هستند. پدیده‌هایی مانند ساحل سرخ که در کتاب طبیعت تعریفی برایشان وجود ندارد، ولی یک جایی، آن آخرهای کتاب، یک پاورقی کوچک را به خودشان اختصاص داده‌اند.

ساحل سرخ، پینجین، چین

وقتی می‌گویند ساحل، بعد از دریا اولین چیزی که به ذهن ما خطور می‌کند ماسه است. ولی از آنجایی که آسیای دور همیشه بستر شگفتی‌ها بوده، در این مورد خاص هم پر از استثنا است. در چین، در نزدیکی شهری به اسم پینجین، در اطراف رود لیائو، ساحلی هست که نه تنها ماسه ندارد، بلکه رنگش هم سرخ است. شاید بشود با تصور ساحلی که ماسه ندارد کنار آمد، ولی ساحل سرخ رنگ…

البته پر واضح است که هر چیزی دلیلی دارد و دلیل وجود ساحلی بدون ماسه و سرخ رنگ هم رشد جلبکی دریایی به اسم سیاه شور (به انگلیسی Suaeda) در این منطقه است. این جلبک فقط در زیستگاه‌های خاکی شور و قلیایی رشد می‌کند و حدود ۱۱۰ نوع مختلف از آن در جهان دیده شده. در اواسط فصل بهار، یعنی در ماه‌های آوریل و می، این جلبک‌ها در این منطقه رشد می‌کنند. شما اگر در تابستان به دنبال ساحل سرخ به چین بروید، دست خالی می‌مانید و تنها با ساحلی سراسر سبز رو به رو خواهید شد؛ چرا که این جلبک سرار تابستان سبز رنگ باقی می‌ماند و تنها از اوایل فصل پاییز است که این جلبک‌ها تغییر رنگ می‌دهند و شروع به سرخ شدن می‌کنند. اگر در آن زمان به این ساحل بروید، سرزمینی وسیع و سرخ رنگ در مقابل خودتان می‌بینید. توریست‌های حرفه‌ای می‌گویند بهتر زمان سفر و بازدید از این مکان دیدنی در ماه‌های اکتبر و دسامبر است. پس تقویم‌هایتان را علامت بزنید.

ساحل قرمز در بزرگترین نی‌زار و تالاب جهان قرار گرفته و یکی از غنی‌ترین اکوسیستم‌ها را دارد. این مکان در واقع خانه‌ی بیش از ۲۶۰ نوع پرنده و ۳۹۹ گونه از جانوران وحشی است. در بین این گونه‌ها، برخی گونه‌های جانوری در حال انقراض هم به این مکان پناه برده‌اند که از بین آنها می‌شود به درنای تاج‌دار و کاکایی نوک‌سیاه اشاره کرد.

به همین دلیل این ساحل به اسم خانه‌ی درناها هم شناخته می‌شود. حالا شاید بپرسید از بین این همه جا در جهان، چرا گونه‌های در حال انقراض به این ساحل پناه برده‌اند؟ فقط چون سرخ است؟ چون ماسه ندارد؟ مگر برای پرنده‌ها تفاوتی هم ایجاد می‌کند؟ جواب شما منفی است.

ساحل سرخ

دلیل اینکه پرنده‌ها به ساحل سرخ پناه برده‌اند این است که ساحل سرخ منطقه‌ای به شدت حفاظت شده و امن است و آنها موقعیت آشیانه‌سازی دارند. علاوه بر این در این رود ماهی‌های فراوانی وجود دارد که خوراک این پرنده‌ها را تأمین می‌کنند و آنها دیگر به نان شبشان محتاج نیستند. دیگر چه دلیلی بهتر از این؟ اگر داشتید رویای یک پیک‌نیک جانانه در ساحل سرخ را توی سر می‌پروراندید، متاسفانه باید شما را با این واقعیت تلخ رو به رو کنیم: فقط قسمت کوچکی از ساحل برای بازدید عموم باز است و شما حق دسترسی به قسمت‌های دیگر را ندارید. در این قسمت کوچک‌ هم فقط به شما اجازه‌ی تماشا می‌دهند چون در واقع قرار است روی اسکله‌ای ۶۵۰۰ فوتی بایستید که روی قسمتی از ساحل کشیده شده و توریست‌ها می‌توانند روی آن قدم بزنند و با چشم‌های خودشان ببینند که عکس‌ها و تصاویری که قبل از سفرشان از ساحل سرخ دیده‌اند، با فتوشاپ دستکاری نشده و کاملاً واقعی بوده‌اند. شما وقتی روی اسکله می‌ایستید، سرزمین وسیع و همواری در مقابل خود می‌بینید که با پوشش گیاهی متراکمی پوشیده شده‌اند. تا چشم کار می‌کند سرخی است.  به همین خاطر بین چینی‌ها این ساحل به اسم فرش قرمز هم معروف شده.

سوال دیگری که شاید ذهن شما را به خودش مشغول کند این است که حالا چرا همه چیز این قدر عالی و حساب شده و به اصطلاح «پرفکت» است؟ چرا هیچ گیاه سبز یا زردی آن وسط رشد نکرده که این قرمز یکدست را به هم بریزد؟ جواب شما این است که متاسفانه هیچ گیاهی قادر نیست در چنین زیستگاهی رشد کند، چه برسد به اینکه بخواهد نظم را بر هم بزند. میزان نمک و مواد قلیایی خاک این منطقه به قدری بالا است که برای رشد هیچ نوع گیاه دیگری مناسب نیست و کل آن منطقه تحت سلطه‌ی بی‌چون و چرای جلبک‌های قرمز رنگ هستند.
ساحل سرخ
 البته منظور این نیست که شما در این منطقه مطلقاً هیچ گیاه دیگری در هیچ رنگ دیگری نمی‌بینید. هر چه باشد این ساحل در میان بزرگ‌ترین نی‌زار و تالاب جهان قرار گرفته ولی میزان و تراکم جلبک‌های سرخ‌ رنگ به قدری زیاد است که معمولاً رنگشان به رنگ‌های دیگر غلبه می‌کند.

دیدن رنگ‌ها نامتعارف در جاهایی که انتظارشان را نداریم همیشه بشر را شگفت زده کرده. تقریباً هر پدیده‌ی طبیعی در هر کجای دنیا که رنگ نامتعارفی داشته باشد، به یک جاذبه‌ی توریستی پر طرفدار تبدیل می‌شود. ساحلی سرخ رنگ، دریاچه‌ای صورتی رنگ، درخت‌های بنفش، کوه‌هایی که مثل رنگین‌ کمان چند رنگ هستند و … همگی از عجایبی هستند که اگر پشت کوه قاف هم باشند، از دست توریست‌های کنجکاو در امان نیستند. در قسمت‌های بعدی منتظر پالت رنگ‌های عجیب در جاهای نامتعارف زمین باشید.

مرتبط:پونالو _ساحل شن های سیاه

روستای زیبای بقمچ

اگر شما هم جز آن دسته از افراد هستید که عاشق طبیعت گردی و ایرانگردی هستید سری به روستای بقمچ شهرستان چناران بزنید و از بودن در این روستا لذت ببرید در ادامه با این روستا آشنا خواهید شد

کشور عزیز و پهناورمان ایران با شرایط اقلیمی و آب و هوایی متفاوت دارای انواع طبیعت های زیبایی است که در کل ایران می توانید آن را بیابید این بار در این مطلب از پرشین وی قصد داریم شما را با یکی از روستاهای زیبا و خوش آب وهوای شهرستان چناران آشنا کنیم روستای بقمچ یکی از زیباترین روستاهای چناران است که دارای زیبایی های خاص و طبیعت خوش آب وهوایی است در ادامه عکس هایی از این روستا را با هم خواهیم دید
روستا بقمچ (boghmech) مرکز دهستان بقمچ از توابع شهرستان چناران استان خراسان رضوی است. روستای بقمچ در فاصله ۳۶کیلومتری شمال شهرستان چناران قرار گرفته و فضایی سبز با خانه های کاه گلی دارد.
دهستان بقمچ در فاصله ۳۶کیلومتری شهرستان چناران می‌باشد. از شمال به محدوده شهرستان درگز، از شرق به شهرستان مشهد، از غرب به دهستان رادکان و از جنوب به شهرستان چناران محدود است.روستای بقمچ با ۲۰۵ کیلومتر مربع مساحت ۵٫۲ درصد از وسعت شهرستان چناران را دربر می‌گیرد.
بقمچ
محصول اصلی روستای بقمچ تنباکوست که اما بیشتر مردم از تولید محصولات باغی و دامداری ارتزاق می کنند. محصولات عمده باغداری در این روستا گردو، سیب و گیلاس است. روستای بقمچ یک رودخانه دائمی دارد که از به هم پیوستن سه رودخانه کوچکتر ایجاد شده و در پایین دست رودی خروشان را تشکیل می دهند. نام روستای بقمچ مخفف باغ میش بوده که عمدتا به خاطر شغل مردمان این روستا بر آن نهاده شده بود.
تقریبا در ۷۵ کیلومتری شمال غرب مشهد در محدوده دامنه های جنوبی رشته کوه هزار مسجد واقع شده است. چناران آبادی و توسعه خود را مدیون موقعیت جغرافیایی خویش است. این شهر که در قدیم به آن رادکان می گفتند از شهرهای آباد منطقه توس بوده است.
بقمچ
شهر چناران دارای جاذبه های تاریخی و طبیعی زیبایی است. از جمله آن ها می توان به مسجد جامع رادکان، میل رادکان، چشمه گیلاس، رباط سید آباد و.. اشاره کرد. این شهر با وجود بناهای تاریخی، ییلاقات ، کوهپایه های سر سبز و روستاهایی نظیر اخلمد و رودخانه های دایمی و فصلی و نزدیکی به مرکز استان پتانسیل بالایی در جذب گردشگر دارد. طبق گفته عضو انجمن گردشگری چناران تنها به منطقه نمونه گردشگری اخلمد ۸۰۰ هزار نفر سالانه سفر می کنند. این آمار خبر از مناظر بی بدیل شهر چناران و اهمیت ان در توسعه گردشگری کشور می دهد.  شهر چناران دارای هنر های دستی نیز می باشد که از جمله آن می توان به هنر قالی بافی اشاره کرد که با طرح های مشهد، نقش های افشان، لچک، محرابی و خشتی عرضه می شود.

پارک جنگلی گیسوم _ديدنی های گيلان

يکي از نقاط ديدني استان گيلان و شهرستان تالش پارک جنگلی گیسوم است. مسيري زيبا و ديدني درختان سر به فلک کشيده آن تونلي جنگلي را ايجاد کرده است که دل هر بيننده‌اي را با خود مي‌برد.

پارک جنگلی گیسوم در ۱۸کیلومتری جاده تالش به انزلی قرار دارد. در جنوب پارک گیسوم رضوانشهر به فاصله ۱۴کیلومترو شمال آن شهر هشت پر با فاصله حدود ۲۰کیلومتر قرار دارد.

درختان جنگلی انبوه و انواع گونه‌های گیاهی چشم انداز زیبایی دارد به خصوص در فصل پائیز طبیعتی زیبا و دل انگیز برای دوستداران طبیعت دارد.

پارک جنگلی گیسوم

پارک جنگلی گیسوم  دارای پارکینگ در داخل محدوده پارک برای گردشگران می‌باشد. از دیگر امکانات آن :وسائل بازی کودکان- ورزشگاه- اردوگاه- پلاژ- متل- هتل- مناطق پیک نیک روزانه- کمپینگ طبیعی- مسیرهای راهپیمایی- مجموعه فضاهای جنگلی باقیمانده در ناحیه شرقی- جنگل شمشاد- موزه طبیعی گل و گیاه میباشد.

پارک جنگلی دکتر درستکار به مساحت ۱۰۷۱ هکتار که قسمتی از جنگلهای گیسوم را شامل می‌باشد، دارای طبیعتی بسیار زیبا و چشمگیر بوده و در ۷۸ کیلومتری از مرکز استان در مسیر اصلی جاده رشت به آستارا واقع گردیده است. که در شرق آن رضوانشهر و در غرب آن هشتپر قرار دارد.

پارک جنگلی گیسوم
این پارک به دلیل طبیعت بسیار زیبا و دیدنی و همینطور به دلیل موقعیت سوق الجیشی خود در جوار کوه و دریا و داشتن امکانات رفاهی از قطب سیاحتی و تفریحی برخوردار بوده و سالانه مسافران عبوری یا گردشگران بسیاری برای بهره گیری از فضای آن به پارک عزیمت می‌نمایند.

پارک مذکور دارای یک سری امکانات برای رفاه حال گردشگران و بازدیدکنندگان از پارک می‌باشد که عبارتند از: آلاچیق، سکوی نصب چادر، سرویس بهداشتی، میز و صندلی و نیمکت، کباب پز، سطل زباله و…

مرتبط:چشمه های آب معدنی ناشناخته گیلان

صخره های دیدنی دره چاهکوه

دره چاهکوه در بخش شهاب از توابع شهرستان قشم و از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. دره چاهکوه در ۱۰۰ کیلومتری شهر قشم و در کنار روستای چاهوی شرقی قرار دارد. که به یکی از جاذبه های دیدنی جزیره قشم تبدیل شده است .

تنگه چاهکوه با احجام و تندیس‌های بی نظیر و پوشیده از صدها حفره و کاسه و طاقچه بر بدنه عمومی آن با جوی‌های سنگی و چاههای آب که از یورش باد، بارش بارانهای تند و تابش آفتاب داغ پدید آمده‌است.

دلیل نام گذاری چاهکوه،وجود جاده های است که در ابتدای دره چاهکوه حفر شده است ، چند چاه کم عمق و کانال هایی برای هدایت آب، از سوی اهالی روستای چاهو حفر شده و زیبایی این تنگه را دو چندان می کند.

از آنجا که با توجه به گرم وخشک بودن منطقه، آب شیرین ذخیره شده ارزش بالایی دارد،این چاهها محل ذخیره آب باران است.این کانال ها و چاه ها، قدمتی باستانی دارند و از زمان های دور برای تامین آب شیرین اهالی این بخش از جزیره مورد استفاده قرار داشته است.

دره چاهکوه

 

دره چاهکوه از چهارسو، چهارتنگه دارد که در جاهایی دیواره ها به هم می رسند و فاصله ۲ دیواره از هم شاید به حدود نیم متر برسد.به نظر می رسد دره چاهکوه و دره های مشابه اطراف آن مربوط به شکستگی های طاقدیس بزرگی باشند که بر ایجاد گنبد نمکی نمکدان هم نقش داشته است.

جنس سنگ های دره چاهکوه، از سنگ های رسوبی موسوم به سنگ های آهکی و مربوط به رشته کوه زاگرس می شوند که جزو یکی از ۳ گروه سنگ های موجود در طبیعت (رسوبی، آذرین و دگرگونی) قرار می گیرد.

 

 

در دیواره های دره چاهکو، فرسایش آبی و انحلال، شیارهای عمیق و طویل و انواع حفره های عدسی، قاشقی و کروی شکل را حفر کرده اند. وجود شیارها و خطوط فرسایش موازی و همچنین حفره و طاقچه بر بدنه دره چاهکوه و نیز وجود جوی های سنگی در کف دره، موجب شده تا تنگه چاهکو به اعجاب تبدیل شود.

دره چاهکوه

طرح ها و اشکالی که روی دیواره های دره چاهکوه زیبا نقش بسته هر بیننده ای را تحت تأثیر قرار می دهد. اشکالی که خیال انگیز و رویاگونه اند و مانند آثار هنری ارزشمندی شده اند که به دست هنرمند توانایی به وجود آمده اند.

سنگ های دره چاهکوه دارای آهک یا بی کربنات کلسیم است و این حفره ها در طول چند میلیون سال بزرگ تر شده و تبدیل به دالان های جالبی شده اند. در این میان، جاری شدن آب در زمان بارندگی، زیبایی این دره را دوچندان می کند.

مرتبط:آشیانه‌ پرستو _قلعه‌ ای برفراز صخره‌ ها

دره راگه _جایی که قبلا دره مرگ بود

در ایران، دره‌ها و تنگه‌های زیادی وجود دارد که جزو جاهای بکر و عجیب‌اند، مثل تنگ رازیانه یا تنگه شیرز و دره‌ای به اسم دره راگه که در کرمان و نزدیکی رفسنجان قرار گرفته. فصل سفر به این دره پاییز و زمستان است، دره‌ای که زمانی به دره مرگ معروف بوده.

دره راگه کجاست؟

برای دیدن یکی از جذاب‌ترین جاهای دیدنی کرمان، اول باید راهی رفسنجان بشویم. رفسنجان با کرمان ۱۱۵ کیلومتر فاصله دارد و راگه در جنوب شرقی‌اش قرار گرفته.

اگر بخواهیم با ماشین برویم، سفری ۹ ساعته را پیش رو داریم، یعنی ۸۷۲ کیلومتر رانندگی. مسیر سفر از اتوبان قم شروع می‌شود و از کاشان، نائین، میبد و یزد می‌گذرد.

به‌جز ماشین شخصی، راه‌های دیگری هم برای رسیدن به اینجا هست. اتوبوس‌های تهران – رفسنجان از پایانه جنوب حرکت می‌کنند و از تهران به کرمان هم قطار هست، فقط اینکه قطار در رفسنجان ایستگاه ندارد و باید در ایستگاه احمدآباد از آن پیاده شد. از احمد‌آباد تا رفسنجان ۴۰ کیلومتر فاصله است. این شهر فرودگاه هم دارد و می‌توانیم بلیط هواپیما هم برای رسیدن به آن بخریم.

به رفسنجان که رسیدیم، بخش دوم سفرمان هم شروع می‌شود. نباید دنبال تابلوهای راهنما برای رسیدن به این دره بگردیم و خودمان را برای مسیرهای فرعی و خاکی باید آماده کنیم.

جاده رفسنجان- کرمان شروع راه ماست. باید پل کمربندی را رد کنیم و سه – چهار کیلومتر جلوتر برویم. از تابلوی روستای ناصریه هم بگذریم تا یک خروجی آسفالت در سمت راست ببینیم. وقتی به اول خروجی برسیم، آن طرف جاده باید شرکت فرمولیبدن را ببینیم.

بعد باید وارد جاده فرعی بشویم، البته کمی که رانندگی کنیم، راه از آسفالت به خاکی تبدیل می‌شود. حدود ۱۰ کیلومتر که جلو برویم، دیواره‌های تنگه راگه نمایان می‌شوند.

 

دره راگه

چرا باید اینجا را ببینیم؟

از دوره چهارم زمین‌شناسی که  اسمش کواترنری‌ست، این دره کم‌کم شروع به شکل گرفتن کرده؛ چیزی حدود ۲۰ هزار سال.

تصویری که امروز می‌بینیم، دره‌ای طولانی‌ست که دیوارهای دوطرفش تا آسمان آبی بالا رفته‌اند، انگار که ستون‌های صخره‌ای‌اش را دانه‌دانه تراشیده باشند. صخره‌ها گاهی نوک‌تیز می‌شوند و کله‌قندی به‌نظر می‌رسند و آدم را مبهوت تماشای فرسایش تیغه‌ها، آرک‌ها و ستونک‌ها می‌کنند.

از شگفتی این دره این است که در عین کویری بودنش، رودخانه گیودری هم در آن جریان دارد. بعضی جاها باید از رودخانه بگذریم، البته این رودخانه‌نوردی طولی نمی‌کشد، چون عمق دره در بعضی جاها به ۸۰ متر هم می‌رسد و بالای دره که بایستیم از عمق‌اش حیرت می‌کنیم.

بعد از قشم و ارس، تنگه راگه سومین ژئوپارک ایران است و یکی از ویژگی‌هایی که خاص‌اش می‌کند، طولانی بودنش است. طول آن ۲۰ کیلومتر است و انگار هیچ‌وقت قصد تمام شدن ندارد.

شب‌های دره هم مثل روزهایش دیدنی‌ست و آسمان را که نگاه کنیم ستاره‌ها حسابی روشنش کرده‌اند.

دره راگه

نکته‌های سفر

بهتر است با یک همراه راه بلد به این منطقه برویم، چون باید بدانیم ورودی کم‌عمق دره کجاست. قبل از سفر باید هواشناسی را چک کنیم و اگر  هوا بارانی بود، سفر را به وقت دیگری موکول کنیم. ممکن است سیلاب راه بیافتد یا باد شدید سنگریزه‌ها را از دیوارها به هوا بلند کند. زمانی به دلیل ریزش همین سنگ‌های ریز به پایین، به اینجا دره مرگ هم می‌گفتند.

باید کفش مناسب پیاده‌روی بپوشیم و وسایلی مثل کلاه، عینک، ضدآفتاب، آب و خوراکی سبک هم همراه‌مان باشد. بعضی جاها باید از آب رودخانه رد شویم، پس کفش و لباس اضافی لازم‌مان می‌شود.

بهترین فصل سفر

روزهای خنک سال بهترین موقع برای سفر به کویر است. یعنی بهار، پاییز و روزهایی که در زمستان هوا مساعد باشد.

جاذبه‌های نزدیک

خانه حاج آقا علی: جاهای دیدنی رفسنجان کم نیستند، ولی پیشنهاد ما رفتن به یکی از قشنگ‌ترین جاها، یعنی خانه حاج آقا علی، بزرگ‌ترین خانه خشتی دنیاست. در این خانه می‌توانیم سبک معماری دوره قاجار و گچ‌بری‌ها و تالارهای زیبایی را ببینیم. اینجا با مرکز شهر پنج- شش کیلومتری فاصله دارد و در روستای قاسم‌آباد و کنار خیابان قاسم‌آباد قرار گرفته.

مرتبط:جهنم دره _واقعا وجود دارد

باغ فتح آباد _تاج محل ایران

این فقط باغ شاهزاده ماهان نیست که در سفر به کرمان می‌توان به دیدنش رفت و از آنهمه زیباییش سر ذوق آمد. وقتی سوار قطار کرمانیم و هنوز ۲۵ کیلومتری مانده که به شهر برسیم، از داخل واگن می‌‍توانیم عمارت سفیدرنگ باغ فتح آباد را در دل آن کویر خشک و بی‌آب‌و‌علف  از دور ببینیم. باغی که باغ محبوب کرمانی‌ها هم هست و خیلی شبیه تاج محل هند است. 

باغ فتح آباد کجاست؟

این باغ ۲۵ کیلومتر با مرکز شهر کرمان فاصله دارد. برای رسیدن به آن باید بلوار هوانیروز را برویم و به شهر اختیارآباد که چسبیده به شهر است، برسیم. جمله‌ای که در ابتدا می‌بینیم این است «وقف، هر فانی را باقی می‌کند» و این معنی‌اش این است که به اختیارآباد رسیده‌ایم.

باغ، متعلق به حاکم کرمان، فضل علی خان بیگلر بیگی بوده؛ حکمران کرمان در زمان محمد شاه قاجار و به همین دلیل به باغ بیگربیگی هم مشهور است.

تاریخ ساخت دقیق آن به سال ۱۲۵۵ هجری قمری برمی‌گردد و از آنجایی که ۴۰ سال قبل از باغ شاهزاده ساخته شده، الگویی می‌شود برای ساخت آن باغ دیدنی تا آنهایی که به کرمان می‌آیند، از دیدن دو باغ سرسبز در جایی که تا چشم کار می‌کند رنگ خاکستری حاکم است به وجد بیایند.

باغ فتح آباد

چرا باغ فتح آباد تماشایی‌ست؟

آب قنات در وسط باغ جاری‌ست، حوض‌ها را پر آب می‌کند و باعث می‌شود فواره، زیبایی باغ را بیشتر کند. قدیم‌ها، باغ با زمان حالش تفاوت‌هایی داشته. در ورودی‌اش چندین بلوار بوده و اطرافش را درخت‌های بلند و سرسبز کاشته بودند. آب هم برخلاف امروز در دو سمت ورودی جریان داشته.

در آن زمان، باغ محلی بود برای استراحت فضل علی خان و مهمانانش که به خصوص در اتاق نقاشی گرد هم می‌آمدند.

حاکم بعدی که برسرکار می‌آید، برای خرید باغ فتح آباد کرمان پیش‌دستی می‌کند، اما از آنجایی که فضل علی خان تمایلی به فروش باغش ندارد، حاکم جدید تصمیم به ساخت باغ دیگری می‌گیرد که همان باغ شاهزاده ماهان است و باعث می‌شود، کرمان نه یک باغ زیبا، بلکه دو باغ داشته باشد.

سرزنده در دل کویر

نگهبانی را که رد کنیم، باغ بیشتر خودش را بهمان نشان می‌دهد. با زمینی یکدست سنگفرش، چند درخت‌ چنار و حوض درازی که انگار تمامی ندارد. چراغ‌ها و صندلی‌ها را که پشت سربگذاریم به عمارت سفیدرنگ دو طبقه‌ای می‌رسیم که انعکاسش در آب باعث می‌شود فکر کنیم در جایی غیرواقعی هستیم.

باغ فتح آباد کرمان، باغی‌ست که با عمارت سفیدش با آن گچ‌بری‌های ظریف و طاق‌های زیبا، شاه‌نشین، سه دری، پنج‌دری و شیشه‌های رنگی باعث می‌شود حظ بصری زیادی ببریم و همه جوره بفهمیم که در یک خانه اعیانی-قاجاری پا گذاشته‌ایم.

باغ فتح آباد

سرپا شدن این باغ ۱۴ هکتاری، ۹ میلیارد هزینه در برداشته و طوری‌ بازسازی‌اش کرده‌اند که معماری اصلی‌اش آسیبی نبیند. این را هم می‌توان از درختی که داخل عمارت است و هنوز پابرجا مانده فهمید؛ به اضافه عمارت یک طبقه‌ای که در گوشه باغ جا خوش کرده. این عمارت حالا به عنوان بخش VIP شناخته و برای مراسم خاص اجاره داده می‌شود.

این روزها بودن در جایی که زمانی فقط حکمرانان اجازه ورود به آن را داشتند، چیزی‌ست به سادگی آب خوردن. می‌توانیم در آن عمارت زیبای دوطبقه غذا بخوریم یا خودمان را در شربت‌خانه و چایخانه‌اش به یک نوشیدنی مهمان کنیم.

حس اینکه در کرمان هستیم در این باغ همه جوره القا می‌شود. از غرفه‌هایی برای فروش گیاه‌های دارویی تا دکه‌هایی که مس و پسته کرمان در آن می‌فروشند.

باغ فتح آباد جایی نیست که فقط روزهایش را دوست داشته باشیم، شب که از راه برسد و چراغ‌ها که روشن بشوند، عمارت تبدیل به هیبت عظیم پرنوری می‌شود که حال‌وهوایش خیلی خواستنی‌ست و شب‌هایش طوری‌ست که انگار جشنی در دل آن کویر برپا شده.

مرتبط:ارگ تاریخی انار در کرمان

ارگ راین _ارگ تاریخی در کرمان

در ۱۰۰ کیلومتری شهر کرمان قلعه‌ای وجود دارد که اسمش زیر سایه ارگ بم کمتر شنیده شده است. ارگ راین بعد از زلزله بم گردشگران بیشتری به خودش دید، با این حال هنوز به اندازه بم شناخته شده نیست.

راین را به عنوان سومین بنای خشتی بزرگ دنیا می‌شناسند، اما آن چیزی که این قلعه را جذاب می‌کند نه این اسامی و القاب بلکه دیوارهای گلی بدون نظم و ترتیب، خانه‌های عیان‌نشین و عامه‌نشین، برج‌ها و تقسیم‌بندی محلات پیچ‌درپیچ و درهم‌ریخته‌ای است که در دوره ساسانی ساخته شده.

ارگ راین کجاست؟

ارگ راین حدود ۱۰۰ کیلومتر تا کرمان و ۱۹۰ کیلومتر با ارگ بم فاصله دارد. این فاصله دو ساعته کرمان تا بم خیلی از گردشگران را برای دیدن بزرگ‌ترین سازه خشتی دنیا پشیمان می‌کند. برای همین می‌توان به جای آن به دیدن ارگ راین رفت که از نظر طراحی شباهت زیادی به هم دارند.

برای رسیدن به ارگ راین باید وارد بزرگراه کرمان-بم بشویم. بعد از ۸۰ کیلومتر به سمت خروجی راین بپیچیم. بعد از ۲۵ دقیقه رانندگی در بالای تپه، قلعه را خواهیم دید. قلعه در دامنه‌های کوه هزار و نزدیک پارک شهر است و از هر کسی بپرسیم آدرس دقیقش را نشان‌مان می‌دهد.

چرا به دیدن ارگ راین برویم؟

اگر از بیرون به اینجا و عکس‌های آن نگاه کنیم احتمالا آن را با ارگ بم اشتباه می‌گیریم، ولی در واقع ارگ بم چهار برابر ابعاد بزرگ‌تری دارد. یکی از جذابیت‌های ارگ راین قدمت تاریخی‌اش است که از دوره ساسانیان پابرجا مانده.

جاذبه دیگر آن هم شکست‌ناپذیری دیوارهای قلعه دربرابر دشمنانش بوده که نگذاشته پای نظامیان به آن باز شود. ارگ روی یک تپه ساخته شده که دید خوبی به اطراف دارد و دورتا دور آن را خندق‌هایی کنده‌بوده‌اند که امنیت را برای ساکنانش فراهم کند. هر جزء از این ارگ راز و رمزی دارد که کشف کردن این رازها یکی از انگیزه‌های گردشگران است.

ارگ راین

نگاهی به بخش‌های مختلف ارگ

نباید صرفا یک نگاه سرسری به اینجا داشت. برای اینکه بتوانیم از دیدن ارگ لذت ببریم باید کاربرد هر بنایش را هم بدانیم. ارگ شبیه به یک زمین مربعی شکل است که چند برج در اطرافش ساخته شده تا از بناهایی که داخلش قرار گرفته محافظت کند. برج مادر اصلی‌ترین برج است که اطلاعات را از ۱۵ برج‌ دیگر می‌گرفت و به قلعه حکومتی می‌فرستاد.

دیوار دور قلعه هم به بیش از ۱۰ متر می‌رسد. یک سردر بزرگ در ورودی این قلعه وجود داشته که هنوز هم پابرجاست. نگهبانان از طریق منفذی که در سقف ورودی درست شده بود به پایین و محل ورود و خروج افراد دید داشتند و احتمالا از این طریق هم روی مهاجمان می‌توانستند مذاب بریزند یا تیراندازی کنند.

اگر عکس‌های هوایی را نگاه کنیم احتمالا پیچ‌درپیچ بودن این شهر برایمان سوال ایجاد می‌کند؛ اما در این ارگ هیچ بنایی بی‌حکمت نیست. چراکه این طرح‌های درهم کوچه‌ها و خانه‌ها، باعث کند شدن مهاجمان موقع حمله به شهر می‌شد.

وقتی وارد قلعه می‎‌شویم ابتدا از بازار آن می‌گذریم. بیشتر معابر اینجا باریک و مسقف هستند که در تابستان به خنک شدن کوچه‌ها کمک می‌کند.

اگر مسیرمان را ادامه بدهیم از سربازخانه و خانه نماینده حاکم گذر می‌کنیم و به میدان سخنرانی می‌رسیم. حین قدم زدن چشم‌مان را پله‌هایی باریک که طبقات مختلف ارگ را از هم جدا می‌کنند می‌گیرد.

این پله‌ها خان‌نشین را از اعیان نشین و آن را هم از عامه‌نشین جدا می‌کردند. در محله اعیان‌نشین می‌توانیم اثراتی از مسجد، زورخانه و اصطبل را پیدا کنیم. قبلا اینجا یک آتشکده دائمی وجود داشت که در دوران اسلام نور آن خاموش شد.

یکی از ویژگی‌های ارگ راین کرمان این است که از شکل معماری و جنس بنا می‌توان به جایگاه اجتماعی مردم هر محله هم پی برد. پیشه‌وران، تجار و کشاورزان در محله‌های متفاوت این ارگ زندگی ‌ می‌کردند. جالب اینکه بیشتر خانه‌های این محله دو طبقه بودند و قسمت بالا محل زندگی ساکنانش بوده است. این تقسیم‌بندی‌ها در این شهر کوچک آنقدر مفصل بوده که تعدادش به ۳۶ بخش می‌رسد و هر قسمت آن کاملا فکرشده و با دوراندیشی ساخته شده است.

ارگ راین

ساعت بازدید

ارگ راین از ۹ صبح تا ۱۸ عصر باز است. برای وارد شدن به ارگ باید ابتدا به قیمت ۲هزار و ۵۰۰ تومان بلیط خرید. این نرخ برای اتباع خارجی ۱۵ هزار تومان است و مربوط به فروردین سال ۱۳۹۸ است.

جاذبه‌های نزدیک

آبشار راین: آبشار راین که اسم و نوشتارش ما را به یاد رود راین آلمان می‌اندازد، در دامنه‌‌های هزار کوه، طبیعت شگفت‌انگیزی در میان شهر کویری کرمان دارد. این آبشار که آن را به اسم «زر رود» هم می‌شناسند ۴۰ متر ارتفاع دارد و در چند مرحله به زمین می‌ریزد. اگر کسی کوه‌نوردی  صخره‌نوردی هم بلد باشد می‌تواند از کنار آبشار به قله هزار صعود کند. بالا رفتن از مسیر آبشار تفریح کوه‌نوردان زیادی است، اما نیاز به تجهیزات ایمن و کافی دارد.

مرتبط:سه آبشار زیبای شهرستان بافت کرمان

هزینه حمل خودرو به کیش چقدر است؟

هرچند بیشتری‌ها ترجیح می‌دهند با هواپیما به کیش سفر کنند، ولی خیلی‌ها هم دلشان می‌خواهد در سفر به کیش، خودروی شخصی را هم همراه ببرند تا برای گشت‌وگذار در کیش و اطراف جزیره راحت باشند. اما هزینه  حمل خوردرو به کیش و هزینه‌های دیگر آن چقدر است؟

مسیر زمینی سفر به کیش

برای رفتن به کیش، با ماشین شخصی باید صبور باشیم. راه درازی پیش روی ماست. اگر مبدا تهران است، برای سفر زمینی حدود ۱۷ ساعته آماده باشیم.

مسیرمان از اتوبان تهران – قم شروع می‌شود و از کاشان و اصفهان ادامه پیدا می‌کند. به شهرضا، آباده، مرودشت و شیراز می‌رسیم و بعد باید به جهرم، لار و بستک برویم. در آخر بندر لنگه، بندر چارک و بندر آفتاب را پیش رو داریم.

از شیراز تا چارک ۷ ساعت و تا بندر آفتاب که نزدیک‌ترین جا به کیش است، حدود ۷ ساعت و نیم فاصله داریم. حالا دیگر باید کیف پول‌مان را آماده کنیم و هزینه حمل خودرو به کیش را بپردازیم. از اینجا باید ماشین را تحویل بدهیم و خودمان هم با کشتی مسافربری راهی جزیره کیش شویم.

چه مدارکی لازم است؟

قرار است با ماشین وارد منطقه آزاد شویم. پس مدارک اصلی ماشین مثل اصل و کپی کارت ماشین، برگ معاینه فنی معتبر و گواهینامه خیلی مهم‌اند. همچنین لازم است همه مسافران کارت شناسایی معتبر داشته باشند. برگه کاپوتاژ را که مجوز گمرکی خروج خودروست را هم باید تا آخر خوب نگهداری کنیم.

ماشین‌های قدیمی نمی‌توانند وارد کیش شوند. اگر ماشین تولید داخلی باشد باید مدل آن از سال ۱۳۹۵ به بالا باشد و ماشین‌های تولید خارج از  ۲۰۱۰ به بالا اجازه‌ ورود به جزیره را دارند. اما همیشه راهی هست و ماشین‌های تولید ۱۳۹۰ و ۲۰۰۵ به بالا هم با ارائه‌ برگه رزرو قطعی هتل، اجازه ورود پیدا می‌کنند.

از کجا خودرو به کیش حمل می‌شود؟

از ۳ مبدا مختلف می‌توانیم ماشین را با لندینگ کرافت به کیش ببریم؛ بندر لنگه که در تعطیلات عید خیلی شلوغ و پرطرفدار است، بندر چارک که بهترین گزینه برای سفر به کیش است و بندر آفتاب. البته بندر لنگه فقط در تعطیلات نوروز امکان جابه‌جایی ماشین را ارائه می‌کند. بلیط لندینگ کرافت را الکترونیکی هم می‌شود خرید.

blank

چه زمانی حرکت کنیم؟

شروع به کار لندینگ کرافت از بندر چارک، ۸ صبح شروع می‌شود و تا عصر ادامه دارد. باید بررسی کنیم بلیط لندینگ‌ کرافتی که تهیه کرده‌ایم، برای چه ساعتی‌ست. لازم است برای سفر رفت و برگشت، از ۲ ساعت قبل در بندر حاضر باشیم. هر چه باشد تشریفات گمرکی کار زمان‌بری‌ست. مدت زمان این سفر دریایی ۲ ساعت و نیم است. اما مسافرانی که با شناور مسافربری به کیش می‌روند، یک ساعته به مقصد می‌رسند.

اگر ماشین‌مان را در بندر آفتاب سوار کنیم، یک ساعته به کیش می‌رسد، خودمان هم نیم ساعت در راه هستیم. دورترین مسیر هم بندر لنگه است که ماشین ۴ ساعت و خودمان ۲ ساعت و نیم در راه  هستیم تا به کیش برسیم.

چقدر باید هزینه کنیم؟

هزینه حمل خودرو هر سال تغییر می‌کند. هزینه ورود ماشین به جزیره کیش ۳۵۰ هزار تومان برای سال ۱۳۹۸ اعلام شده. البته بلیط شناور و عوارض حمل‌ونقل دریایی را باید جداگانه پرداخت کرد. این هزینه از بندر چارک ۴۰۰ هزار و از بندر آفتاب ۳۶۰ هزار تومان است. ورودی ماشین‌ها برای ۵ روز است و اگر بخواهیم مدت اقامت را تمدید کنیم، روزانه ۷۰ هزار تومان باید بپردازیم.

کیش

به چه نکاتی توجه کنیم؟

همچنین لازم است برای هر نفر سرنشین ماشین، از بندر چارک ۲۰ هزار تومان و از بندر لنگه ۳۰ هزار تومان بپردازیم.

تعداد آنهایی که از ماشین استفاده می‌کنند، به اندازه‌ ظرفیت مجازی‌ست که در کارت ماشین نوشته شده. ضمن اینکه ماشین را همراه باربند نمی‌توانیم به کیش ببریم.

بهتر است در کیش جریمه نشویم. در این جزیره مقررات رانندگی سختگیرانه رعایت می‌شوند و پیش از خروج از جزیره باید هزینه جریمه‌های احتمالی و عوارض را پرداخت کنیم. این را هم باید درنظر داشته باشیم که ماشین‌های تولید ایران، نمایندگی یا تعمیرگاه در کیش ندارند. خوب است قبل از سفر وضعیت ماشین را کامل بررسی کنیم که مشکلی پیش نیاید.

مرتبط:ساحل ناواگیو _تمثیلی از کشتی یونانی جزیره کیش

خانه مشروطه تبریز چه جذابیتی دارد؟

دوست دارید ببینید که یکی از مراکز فعال مشروطه‌خواهی کجا بوده و بزرگانی مثل ستارخان و باقرخان تصمیمات‌شان را کجا می‌گرفتند؟ راهش رفتن به خانه مشروطه است.

خانه مشروطه تبریز کجاست؟

تبریز، یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های مشروطه‌خواهی در ایران بوده و محتمل است که جایی در این شهر برای رفت‌وآمد بزرگان مشروطه وجود داشته باشد.

خانه مشروطه، همان مکان مورد نظر است. این خانه در یکی از شلوغ‌ترین نقاط تبریز قرار گرفته و شلوغ‌ترین نقطه هر شهری نزدیک بازار آن شهر است. از در غربی بازار که بیرون بیاییم، خانه مشروطه را در نزدیکی مسجدجامع پیدا می‌کنیم.

به خاطر وجود بازار، همیشه این نقطه شهر غلغله است و جای سوزن انداختن در آن نیست، ولی پیدا کردن خانه مشروطه در آن همهمه سخت نخواهد بود. از هرکسی که بپرسیم آدرس را بهمان نشان می‌دهد و حتی خودمان هم به‌راحتی می‌توانیم پیدایش کنیم.

خانه مشروطه تبریز

چرا خانه مشروطه، خانه مهمی‌ست؟

اگر برای گشت‌وگذار به تبریز سفر کرده‌ایم، بد نیست سری هم به این خانه بزنیم. از درگاه که بگذریم، وارد ورودی می‌شویم و حیاط و عمارت جلوی چشممان است.

در روزگاری، ستارخان و باقرخان و تقه‌الاسلام تبریزی از این درگاه می‌گذشتند و وارد حیاط خانه می‌شدند. مثل بیشتر خانه‌های حیاط‌ دار، حیاط این خانه‌ هم باغچه و حوضی در وسط دارد، اما چشممان را بیشتر از هرچیز ساختمان خانه خواهد گرفت.

این خانه، خانه‌ای قاجاری‌ست در دو طبقه که مجموعه کاملی‌ست از زیبایی‌ها. گچ‌بری و طاق‌بری و پنجره‌های مشبک و دروپنجره‌های منبت‌کاری که دیدنش تجربه جالبی برایمان خواهد بود.

در دو طرف ساختمان برای بازسازی هرچه بیشتر آن روزها در ذهن‌مان دو توپ گذاشته شده و مجسمه‌هایی از ستارخان و باقرخان در کنار در ورودی، انگار که قصد خوش‌آمدگویی داشته باشند.

سفارش ساخت خانه، از طرف حاج مهدی کوزکانی از تجار دوره قاجار داده شده. سال ۱۲۴۷، سنگ‌بنای ساختش زده می‌شود. با اوج‌گیری مشروطه در تبریز، حاج مهدی تصمیم می‌گیرد خانه‌اش را در اختیار مشروطه‌خواهان قرار دهد.

تا پیش از آنکه محمدعلی شاه، مجلس را به توپ ببندد، خانه، خانه‌ای بود مثل باقی خانه‌های شهر، ولی از آن زمان به بعد محلی شد برای مشورت و تصمیم‌گیری اتفاق‌های مهم. حالا می‌توان در دوطبقه خانه مشروطه راه رفت و با حال‌وهوای آن زمان کمی آشنا شد.

ما چهره ستارخان و باقرخان  را بیشتر از دیگر سران مشروطه دیده‌ایم، اما در اینجا، تندیس‌هایی از دیگر شخصیت‌هایی که شب و روز در این خانه جمع می‌شدند را می‌توانیم از نزدیک ببینیم. تندیس‌هایی از آخوند خراسانی، زینب پاشا، صوراسرافیل، علی اکبردهخدا و…

ما در خانه‌ای هستیم که تصمیات مهمی در آن گرفته می‌شده و آدم‌های مهمی به آن رفت‌وآمد می‌کرده‌اند. نشست‌های انجمن تبریز در این خانه برگزار می‌شده و اعلامیه‌های ضدقاجاری هم در این خانه به چاپ می‌رسیده. حتی بعدها جلسات فرقه دموکرات آذربایجان هم در آن برگزار می‌شده.

خانه مشروطه تبریز

چه وسایلی در این خانه است؟

جز تندیس سران مشروطه، وسایل دیگری هم در این خانه از گذشته به جا مانده. پله‌ها را که بالا برویم به ۶ اتاق می‌رسیم که از سال ۱۳۵۷ تا الان محلی‌ست برای نمایش وسایل شخصیت‌های مهمی که روزی در اتاق‌های اینجا دور هم جمع می‌شدند.

مهرهایی که روزی پایین نامه‌ها و اسناد مهم زده می‌شده، تفنگی که زمانی ستارخان به کمر می‌بست و دست کسی به آن نمی‌رسید، ظرف‌وظروفی که روزگاری از آن استفاده می‌شد، همه در اینجا قرار گرفته‌اند.

می‌توان پشت پنجره‌های شیشه‌رنگی طبقه دوم ایستاد و به داخل حیاط سرک کشید، همانطور که روزی احتمالا بزرگان پشتش می‌ایستادند و رفت‌وآمد آدم‌ها را از آن بالا تماشا می‌کردند؛ در روزگاری که هر صدای دری مساوی با استرس و دلهره بود و از سکون این روزها خبری نبود.

ساعت بازدید

بهار و تابستان از ساعت ۹ صبح تا ۱۹:۳۰

پاییز و زمستان از ساعت ۹ صبح تا ۱۷:۳۰

قیمت بلیط: ۳ هزار تومان در سال ۱۳۹۸

 

مرتبط:کاخ ائل گلی یکی از گردشگاه ‌های شهر تبریز

سفر به دودکش جن ماهنشان

هرچه مکانی عجیب‌وغریب‌تر باشد، میل ماهم به دیدنش بیشتر است. دل‌مان می‌خواهد مثل یک کاشف، عجایب را کشف کنیم و به جاهای ناشناخته پا بگذاریم. دودکش جن ماهنشان در زنجان هم یکی از همین جاهاست.

دودکش جن ماهنشان کجاست؟

دودکش جن ماهنشان، ۱۲۰ کیلومتر با زنجان فاصله دارد، اما کمتر کسی‌ست که زنجان برود و سری به این دودکش‌ها بزند؛ مقصد یا خود زنجان است یا جاهایی مثل گنبد سلطانیه.

این منطقه را در ماهنشان پیدا می‌کنیم، جایی که همانطور که از اسمش پیداست، از دوره مادها به جای مانده است. این منطقه این روزها قطب پرورش قزل‌آلای زنجان به حساب می‌آید و گیاهان دارویی‌اش هم معروف است.

برای رسیدن به دودکش جن زنجان باید وارد آزادراه زنجان-تبریز شویم. ۳۵ کیلومتر که از زنجان دور شدیم، خروجی ماهنشان را در منطقه‌ای به اسم نیک‌پی می‌بینیم . این جاده در ضلع جنوبی آزادراه است و بعد از۶۰ کیلومتر رانندگی در آن، قبل از ماه‌نشان به بهستان می‌رسیم.

بعد از رسیدن به سه راهی ایلی‌بلاغ، باید مسیر را به سمت ماهنشان ادامه بدهیم و از روستای میرآخورهم بگذریم. بعد از گذشتن از روی پل قزل اوزن، بلافاصله  باید جاده فرعی سمت چپ را انتخاب کنیم. این جاده از روستاهای سریک و تک‌آغاج و بهستان رد می‌شود و به دودکش جن و در همانجا به قلعه بهستان می‌رسد.

دودکش جن ماهنشان

دوکش جن چیست؟

در زمین‌شناسی به دودکش جن، هودو می‌گویند. هودو، سنگی‌ست که مثل قارچ کلاهک دارد. این سنگ به دنبال فرسایش شکلی شبیه مناره بلند و نازک پیدا کرده و نوکش سنگ دیگری قرار دارد؛ درست مثل یک دودکش قارچ‌مانند.

چرا به آن دودکش جن می‌گفتند؟ چون قدیم‌ها ساخت آن را به دیو و جن نسبت می‌دادند و در بین مردم محلی اینطور معروف بوده که جن‌ها بر بالایش می‌نشینند.

وقتی چشم‌مان به این منطقه می‌افتد سخت می‌توانیم قبول کنیم که در جایی در ایران هستیم. خاک رسوبی و تقریبا قرمزرنگ اینجا ما را حتما به یاد فیلم‌های وسترن یا فیلم‌های جاده‌ای می‌اندازد.

پله‌ها ما را به بالای دودکش‌ها می‌رسانند، ولی تا دم دودکش‌ها با ماشین هم می‌توانیم برویم. از آن بالا چشم‌اندازی به بهستان و قزل‌اوزن خواهیم داشت.

در پای دودکش جن، باقی‌مانده‌های قلعه‌ای را می‌بینیم که به آن بهستان یا قلعه دیو می‌گویند. این قلعه ۶۴ اتاق و دو راه‌پله دارد و بیرونش را دیواره‌ای از همان دودکش‌های به‌هم چسبیده و تعدادی دودکش جدا پوشانده.

قدمت بنای اولیه این قلعه به دوره ساسانی برمی‌گردد، اما از آن در قرن ۵ و ۷ هجری و همزمان با دوره مغولان استفاده می‌شده. چنین معروف است که برای  ساختن اتاق‌های این قلعه، کوه‌ها را حفر کرده‌اند.

دودکش جن ماهنشان

جاذبه‌های نزدیک

حالا که تا ماهنشان آمده‌ایم بد نیست سری به جاهای دیدنی دیگر این شهرستان بزنیم:

کوه‌های آلاداغلار: حتما عکس کوه‌های رنگارنگ را دیده‌اید، کوه‌هایی که زرد و نارنجی و قهوه‌ای و قرمزرنگ‌اند. برای دیدن این کوه‌ها لازم نیست به جای خیلی دوری برویم.

در همین ماهنشان زنجان به این کوه‌های رنگی می‌رسیم. علت رنگارنگ بودن اینجا به فعالیت‌های معدنی و رسوبات آهن و مس برمی‌گردد. این تپه‌ها در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی تبریز و در مسیر شهرستان خواجه و اتوبان میانه – زنجان قرار دارند.

دریاچه پری: سوت‌وکور و مرموز؛ این تعریفی‌ست که می‌شود درباره دریاچه پری داشت. این دریاچه، تنها دریاچه طبیعی زنجان است. علاوه بر پری، اسم‌های دیگری هم دارد، مثل خندقلو و شورگلی.

محلی‌ها می‌گویند در گذشته در اینجا پری دیده شده و برای همین هم اسمش را پری گذاشته‌اند. این دریاچه از مراکز پرورش قزل‌آلاست. دریاچه پری در ۴۵ کیلومتری ماهنشان قرار گرفته و برای رسیدن به آن باید از ماهنشان به سمت روستای پری برویم و روستاهای سهند سفلی و علیا را پشت سر بگذاریم.

مرتبط:زرین غار یکی از زیباترین کشف های زنجان