دیدار وزیر گردشگری با سفیر آلمان

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به سفیر آلمان در ایران گفت: با خرید تعداد زیادی واکسن خارجی و تولید واکسن داخلی امیدوارم تا دو ماه دیگر واکسیناسیون شدت بیشتری بگیرد و دوباره شاهد رونق گردشگری باشیم.

مرزهای ایران از سال گذشته با مصوبه ستاد ملی کرونا به روی گردشگران خارجی بسته شده و صدور ویزای توریستی نیز متوقف مانده است. هرچند، این وزارتخانه به تازگی از بازگشایی مرزها به روی گردشگران از نیمه‌های تیرماه خبر داده است. با این وجود، علی‌اصغر مونسان درباره انتظار زودهنگام برای رونق گردشگری درحالی اظهارنظر کرده که سرعت واکسیناسیون در داخل کشور به یک دغدغه جدی تبدیل شده و هنوز مطالبه شاغلان گردشگری برای دریافت در اولویت واکسن کووید بی‌پاسخ مانده است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دیداری که با هانس اودو موتسل داشت، همچنین گفت: از اقداماتی که کشورهای جهان در زمان شیوع کرونا برای گردشگری انجام داده‌اند، عقب نیستیم.

او سپس به بهره‌برداری از ۴۰۰ هتل در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، افزایش تعداد اقامتگاه‌های بومگردی تا ۲۲۰۰ واحد و مرمت کاروانسراها و خانه‌های تاریخی با سرمایه مردم و تبدیل آن‌ها به اقامتگاه و گردشگرپذیر کردن مزارع کشاوری اشاره کرد و گفت که با انجام تمام این کارها گردشگری کشورمان از تنوع خوبی برخوردار و ظرفیت‌های کشور نیز فعال شده است.

مونسان همچنین برای برگزاری مناسبت‌های فرهنگی بین دو کشور اعلام آمادگی کرد و افزود: من و دکتر ظریف در این خصوص حمایت می‌کنیم. همچنین برای برگزاری مناسبت‌های فرهنگی میان دو کشور آمادگی داریم. فضاهایی مانند کاخ سعدآباد و نیاوران را که در اختیار ما قرار دارد می‌توانیم برای برگزاری برنامه‌های فرهنگی اختصاص دهیم.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای همکاری‌های کارشناسی دو کشور در حوزه میراث فرهنگی نیز اعلام آمادگی کرد و در تاکید گفت: امیدواریم بعد از کرونا درهای کشور را برای حضور گردشگران، بیشتر باز کنیم و دوباره شاهد رونق گردشگری باشیم.

آلمان به رابطه گردشگری با ایران علاقه‌مند است

سفیر جمهوری فدرال آلمان در تهران هم از علاقه‌مندی برای توسعه روابط گردشگری بین دو کشور، با توجه به روند واکسیناسیون در آلمان و سایر کشورها سخن گفت.

هانس اودو موتسل همچنین از پیشنهاد ایران برای انجام کارهای فرهنگی مشترک میان دو کشور استقبال کرد و افزود: برای ما هم بسیار مهم است؛ چرا که موجب ایجاد پل میان فرهنگ‌ها می‌شود و مردم به یکدیگر نزدیک می‌شوند.

او بیان کرد: آماده‌ایم در زمینه‌های تخصصی به ویژه در حوزه میراث‌فرهنگی میان کارشناسان دو کشور ارتباط برقرار کنیم تا از تجربیات هم استفاده کنند.

آلمان نه تنها یکی از بازارهای گردشگری سنتی ایران به شمار می آید که در بین کشورهای اروپایی بیشترین تعداد گردشگر را در ایران دارد و در زمینه همکاری‌های باستان‌شناسی با ایران پیشینه‌ای طولانی دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

موزه‌های عجیب و غریب در آلمان

آشنایی با رود راین بزرگترین رود اروپا

کشف سکه‌های متعلق به دوران طاعون

یک فرد در انگلستان سکه‌های نادر متعلق به دوران طاعون یا مرگ سیاه را کشف کرده است.

به نقل از لایوساینس، دو سکه طلا متعلق به زمانی که همه‌گیری دوران طاعون یا مرگ سیاه در قرن چهاردهم انگلستان را فرا گرفته بود در این کشور کشف شده‌اند.

بر روی هر دو این سکه‌های تاریخی تصویر «ادوارد سوم» کسی که سعی کرد ضرب سکه طلا را به انگلستان معرفی کند نقش بسته است. روند ضرب یکی از سکه‌هایی که اخیرا کشف شده است و به نام سکه‌های پلنگی شناخته می‌شود برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۴ میلادی آغاز شد اما با مشکلاتی همراه بود و ضرب آن موفقیت‌آمیز نبود. بنابراین از ۱۳۵۱ سکه جدیدی ضرب شد؛ سکه‌هایی که حدودا هفت گرم وزن داشتند. یکی از دو نمونه سکه‌هایی که اخیرا کشف شده‌اند در حقیقت یکی از همام سکه‌های هفت‌گرمی محسوب می‌شود.

این دو سکه در سال ۲۰۱۹ کشف شده بودند اما تحقیقات باستان‌شناسان اخیرا به پایان رسیده است. باستان‌شناسان درباره این‌که این دو سکه چطور از دل خاک سر درآورده‌اند دو فرضیه را بیان کرده‌اند. به عقیده آن‌ها این دو سکه همزمان با هم در خاک دفن شده‌اند که علت آن می‌تواند مخفی کردن گنجینه و یا گم شدن کیف پول باشد.

با این‌که هر دو سکه خمیده شده‌اند اما شرایط مناسبی دارند و فقط خراش‌هایی جزئی که به نظر می‌رسد بر اثر فعالیت‌های کشاورزی ایجاد شده باشد بر روی سطح آن‌ها دیده می‌شود.

سکه‌های طلایی پلنگی که در سال ۱۳۴۴ ضرب می‌شدند از طلا با ۹۶ درصد خلوص ساخته شده بودند. کشف این سکه با توجه به این‌که تعداد زیادی از آن ضرب نشده بود بسیار قابل توجه است.

کارشناسان معتقدند مالک این دو سکه طلا در زمان گذشته به طبقه ثروتمند جامعه تعلق داشته است. در آن زمان ارزش این دو سکه معادل ۱۶۷۰۰ دلار کنونی بوده است.

این اکتشاف نشان می‌دهد سکه‌های پلنگی در بازه زمانی طولانی‌تری نسبت به آن‌چه پیش‌تر تصور می‌شد ضرب می‌شدند.

منبع: ایسنا

گدام، سرپناهی که دست‌بافته زنان عشایر است

سیاه‌چادر در زبان بلوچی به گدام، گدان و یا پلاس معروف است که به‌عنوان سرپناه و منزل استفاده می‌شود و بافت آن توسط زنان و دختران به‌ویژه زنان عشایر انجام می‌شود که از اصلی‌ترین کارهای روزمره آنان محسوب می‌شود.

گدام بر اساس نیاز مردم منطقه به سرپناه مناسب، وفور ماده اولیه ساخت که همان موی بز است، سادگی بافت، قابل حمل‌بودن، به شکل‌های دلخواه درآمدن، وضعیت آب و هوایی منطقه از یک ساختار ساده تشکیل شده اما کاربرد سکونتی آن باعث شده بود تا از رونق مناسبی در زندگی مردم به‌ویژه زندگی عشایری و پای‌کوهی محسوب شود.

گدام بنابر نیاز خانواده‌ها و جمعیت آنان ابعاد مختلفی دارد که ابعاد ۶.۱۲ و ۱۸ متری بیشترین کاربرد را داشته است.

امروزه استقبال از استفاده گدام کم شده اما می‌توان با حمایت و هدایت تولید آنرا توسعه واحیاء کرد و حتی با بازاریابی مناسب نسبت به صادرات آن به سایر استان‌ها و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس اقدام کرد تا اشتغال پایدار و مناسبی برای مردم منطقه بوجود آورد.

مراحل کار تهیه گدام

چیدن موی بز، جداکردن مو از کرک، شط‌کردن (یکنواخت کردن موها)، تاب دادن موها، ریسندگی با جلک (دوک)، تهیه دو نمونه نخ کلفت و نازک بنام شط و پود، نصب میخ طویله بزرگ در چهار طرف کار و نیز نصب میله یا چوب وسط (بهتو) از مراحل تهیه گدام است.

سادگی کار و ابزار مورد نیاز باعث شده طرح بافت نیز به صورت ساده انجام شود و شکل و نقوش خاصی در بافت گدام بکار برده نشود اما در بعضی مناطق دیگر امکان بکارگیری نقوش مختلف وجود دارد.

اعتقادات و خرافات 

از قرن‌های گذشته اقلیم گرم وخشک و سرد و کوهستانی منطقه باعث شده بود مردم بیشتر زندگی کوچ‌نشینی داشته باشند این امر مستلزم استفاده از مساکنی بود که جابجایی آن به راحتی انجام شود همچنین وفور مواد اولیه بافت گدام که همان موی بز است کمک قابل توجهی به رونق بافت گدام می‌کند.

روش بافت

شیوه بافت گدام یا سیاه چادر در منطقه به‌صورت زمینی است، مواد اولیه بافت آن موی بز بوده که ابتدا چیدن موی بز (موهایی که قابلیت چیدن دارد) با استفاده از قیچی مخصوصی که دوکارد نام دارد صورت می‌گیرد پس از جمع‌آوری موهای بز واچیدن مرحله دوم است که کرک و احیاناٌ خار و خاشاک را از مو جدا می‌کنند. مرحله سوم نیز شط‌کردن است که به‌وسیله دو عدد چوب نازک به موها ضربه می‌زنند تا موهای به هم چسبیده از همدیگر جدا شوند.

مرحله چهارم ریسیدن موها به همدیگر است که با استفاده از دو دست موها را به هم تاب می‌دهند و نیز مرحله پنجم تاب‌دادن مجدد موها با نوعی چرخ کوچک دستی به نام جلک بوده که ماحصل آن تولید نخ با موی بز است.

مرحله بعدی نصب ابزار کار روی زمین است این وسایل شامل بهتو، میخ طویله در چهار طرف کار، گله، دُپ، کمونه، سرهوایی و دو عدد چوب به‌صورت پایه کار برای زیر و رو کردن پودها و در نهایت بافت است که این کار به‌وسیله زنان صورت می‌گیرد و حداقل زمان ممکن برای بافت ۱۰روز در نظر گرفته می‌شود.

روش‌های بافت گدام

روش بافت به صورت زمینی و ساده بوده تا علاوه بر یکنواختی کار سرعت نیز در انجام مراحل به اتمام به موقع گدام کمک کند.

طرح خاصی در این رابطه وجود ندارد و به علت زندگی عشایری و تردد مردم سعی بر سادگی بافت و سرعت در امور بوده است.

ویژگی‌های مواد اولیه 

سبکی موی بز، عدم جذب رطوبت و آب، حرکت هوا از میان تار و پود، جذب مناسب انرژی خورشید، فرم‌پذیری بافته در مکان‌های مختلف، وفور موی بز با توجه به آب و هوای منطقه و قیمت مناسب آن در ساخت گدام بسیار مؤثر است.

ابزار مورد نیاز برای بافتن گدام 

ابزار لازم برای بافتن گدام یا سیاه چادر در منطقه موجود بوده و چنانچه وسیله خاصی مد نظر باشد به کمک صنعتگران آهنگری منطقه آنرا تهیه کرد، این ابزار عبارتند از موی بز، گوله، میله یا چوب نازکی که در وسط کار و جلوتر از قسمت بافت نصب می‌شود.

دوپ یا همان شانه فلزی برای شانه‌کردن استحکام قسمت‌های بافته‌شده به‌کار می‌رود.

کمونه شامل دو عدد چوب که با بالا و پائین‌کردن تاروپود بافت را در یک راستا تنظیم می‌کند. سرهوایی که دو عدد چوب کمونه به آن وصل است. میخ طویله در چهار طرف کار برای ثابت نگه‌داشتن پایه‌های بافت استفاده می‌شود. طناب برای وصل میخ طویله و بافته داری به همدیگر و وصل کمونه به سرهوایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. بهتو یا همان میله یا چوب که از دو طرف تارهای موی بز به آن متصل شده تا کار بافت روی آن شروع شود.

دار گدام‌بافی بسیار ساده است و برای سهولت در کار به‌صورت زمینی نصب و استفاده می‌شود. برای ریسیدن موی بز کارگاه خاصی وجود نداشته و از فضاهای اطراف مساکن استفاده می‌شود و این کار بیشتر در فضای باز صورت می‌گیرد. رنگرزی در این نوع بافت صورت نمی‌گیرد و به‌طور طبیعی از همان رنگ موجود موهای بز به‌صورت ترکیبی استفاده می‌شود. امروزه به‌صورت محدود در بعضی مناطق روستایی و عشایری منطقه بسته به نیاز و یا سفارش افراد تعدادی از صنعتگران به بافت‌گدام مشغول هستند.

تاریخچه و قدمت گدام

در طول تاریخ انسان برای حفظ خود در برابر تغییرات اقلیمی و فصلی و دوری از گزند حیوانات به دنبال سرپناه مناسب بودند. تولیدات نساجی، در خلال هزاران سال، از ساده‌ترین روش‌های بافندگی به وسیله در هم بافتن الیاف گیاهی و حیوانی تا بافندگی با دستگاه‌های پیچیده کامپیوتری ییشرفت کرده است. مشقات کوچ‌های فصلی، زحمت دام‌داری، گله‌داری و یا زندگی پردردسر در مناطق صحرایی سبب شد که عشایر و صحرانشینان دست‌بافته‌هایی به‌وجود آورند که سودمندی در مصرف، سهولت در حمل و نقل و به ویژه زیبایی ممتاز و سکونت مناسب را یک‌جا در خود جمع داشته باشد.

بافت سیاه‌چادر پیش از ظهور ادیان رایج بوده، اما اسلام گویی ذوق سلیم صحرانشینان، روستاییان و بومیان سرزمین‌های مختلف را در بافت سرپناه به گونه حیرت‌انگیزی تلطیف کرده، موجب خلاقیت هنری و شکوفایی فنی بیشتری شده است.

روستایان و صحرانشینان نیز برای رفع نیازهای خود و سایرین به بافتن سیاه چادر ادامه دادند. این مردمان، به‌ویژه چادرنشینان، مواد لازم بافندگی را از محیط طبیعی پیرامونشان به دست می‌آوردند.

کمرنگ شدن گدام‌بافی در بین روستاییان

اینک شیوه زندگی خاص پیش از صنعت و تجارت به سبک غربی، که بافتن سیاه‌چادر سنتی را ممکن می‌ساخت، از بین رفته و احتمالا دیگر باز نخواهد گشت، لذا گدام‌های قدیمی با اشتیاق جمع‌آوری یا بعضا از بین می‌رود و دلایل این امر می‌توان قیمت بالا، عدم درخواست برای خرید، عدم تولید مناسب، وجود دلالان در به‌دست آوردن با قیمت کم این محصول برشمرد، بنابراین بافنده‌های امروزی وقت و تمایل به بافتن گدام مرغوب ندارند، زیرا صرفه اقتصادی برای آنان ندارد.

بلوچ‌ها در قرون یازدهم و دوازدهم، پس از حمله سلجوقیان و بیرون رانده‌شدن از کرمان و سیستان، در مناطق فعلی جایگزین شدند. تاریخچه بافندگی بلوچ‌ها نیز مانند سایر مباحث تاریخی این گروه، دستخوش تحولات بسیاری شده است، مرگ تقریبی زندگی سنتی، زیان جبران‌ناپذیری بر تولیدات محلی مردمان چادرنشین و روستایی این منطقه وارد آورد.

مزیت‌های حمایت از تولید گدام 

رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه در سایه اشتغال به این صنعت بومی و صنایع وابسته به آن، از قبیل خراطی و آهنگری و غیره، جلوگیری از مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهرها و پرداختن به شغل‌های کاذب، کسب درآمد و ایجاد اشتغال پایدار در منطقه و حفظ این هنر و صنعت دیرینه از مزیت‌های حمایت از تولید گدام است.

نمونه‌های مشابه

گدام یا سیاه‌چادر در بعضی از مناطق روستایی و به‌ویژه عشایری در کشور مشاهده می‌شود و بعضا در قسمت‌های شرقی استان‌های خراسان رضوی و جنوبی و دامنه‌های سلسله جبال زاگرس به بافت آن نیز مشغولند.

از ویژگی‌های گدام در این منطقه می‌توان به ظرافت و بافت آن اشاره کرد. رنگ‌های تیره و آغشته به سفید و بور نمادی از زندگی در شرایط بد آب و هوایی منطقه را نشان می‌دهد، قابلیت حمل آسان و سبکی آن از دیگر ویژگی‌های گدام محسوب می‌شود.

تغییر سبک زندگی روستاییان و عشایر، زندگی در مساکن با مصالح آجری و آهنی، عدم حمایت از تولید، نبود بازار مناسب برای عرضه محصول، کمبود دام در منطقه وعدم صرفه اقتصادی باعث شده این هنر و صنعت به فراموشی سپرده شود.

اقدامات حفاظتی انجام شده

خریدتعدادی گدام (سیاه چادر) از مردم منطقه برای استفاده در فضاهای نمایشگاهی، شناسایی صنعتگران این رشته، برنامه‌ریزی برای تشکیل کلاس‌های آموزشی در ماه‌های آینده و پیگیری بیمه صنعتگران گدام‌باف در منطقه از جمله اقدامات حمایتی و حفاظتی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی میرجاوه در این زمینه است.

ترغیب صنعتگران به تشکیل تعاونی‌های صنایع‌دستی برای خرید تضمینی محصولات هنری صنایع‌دستی به‌ویژه گدام صورت گرفته تا امکان توسعه این صنعت را در تمامی مناطق شهری، روستایی و عشایری فراهم سازد.

همچنین طرح‌ها و نقش‌های نو و جدید با حفظ اصالت و فرهنگ محلی به منظور جلب نظر مشتریان ارائه شده است.

در دسترس قراردادن مواد اولیه ارزان‌قیمت به تولیدکنندگان، تهیه کتابچه‌ها و بروشورهای تبلیغاتی برای معرفی گدام و نیز اخذ کد اصالت و استاندارد برای محصول از سایر اقدامات برای حفظ این آثار ارزشمند است.

* گزارش از عبدالله کُرد، رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی میرجاوه

موزه عمارت باغ امیر سمنان جایی برای خاطره‌بازی سمنانی‌ها

یکی از بناهای زیبا و دیدنی شهر سمنان، عمارت باغ امیر است که قدمت آن به اواخر حکومت قاجاریه برمی‌گردد. این بنا بین سال‌های ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵ توسط استاد معمار باشی و به دستور و هزینه صاحب بنا حاج میرزا آقا فامیلی احداث شده است. حاج میرزا آقا از تجار و معتمدین و خیرین به نام سمنان بوده، که نقش مهمی را در شکوفایی اقتصاد شهر ایفا کرده است. از مهم‌ترین کارهای وی می‌توان به واگذاری زمین و سرمایه برای احداث کارخانه ریسمان‌ریسی سمنان به حاج علینقی کاشانی (پدربزرگ دکتر ظریف وزیر امور خارجه) اشاره کرد.

عمارت و باغ امیر که به‌تبع معماری صفوی ساخته شده است در متراژی به وسعت ۳۵۰۰ مترمربع قرار دارد و دارای دو باغ و دو منزل مسکونی بوده و از لحاظ فرهنگی به سه دسته فضا شامل فضاهای عمومی، خصوصی و نیمه‌خصوصی تقسیم می‌شود. این عمارت دارای دو طبقه شامل همکف و زیرزمین به همراه یک باغچه در ضلع غربی و باغی نسبتاً بزرگ در ضلع جنوبی است که حریم باغچه و باغ به‌وسیله جداره‌ای با تزئینات زیبا و منحصربه‌فرد از هم تفکیک شده‌اند. در داخل حیاط غربی شاهد ستون‌های بلند و متعددی هستیم که همگی دارای تزئینات گچی زیبا و چشم‌نوازی هستند.

از نظر تاریخی و اجتماعی می‌توان گفت که این بنا در طول تاریخ محل آمد و شد و استقرار پادشاهان، سیاستمداران، علما و افراد مختلفی بوده است که از جمله می‌توان به محل جلسات سران مشروطه سمنان (۱۲۸۵ خورشیدی)، تردد احمد قوام قبل از نخست‌وزیری (۱۳۰۰ خورشیدی)، تردد کلنل محمدتقی خان پسیان (۱۳۰۰ خورشیدی)، تردد و بیتوته رضاشاه (۱۳۱۷خورشیدی)، پایگاه و محل استقرار افسران ارتش روس بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۶ خورشیدی، تردد احمد قوام بعد از نخست‌وزیری (۱۳۳۱ خورشیدی)، محل تشکیل جلسات مذهبی علیه حکومت وقت توسط علامه حائری و تفرجگاه مردم سمنان در ایام عید و به خصوص ۱۳ نوروز اشاره کرد.

این بنا در سال ۱۳۹۳ از سوی شهرداری سمنان به سرمایه‌گذار بخش خصوصی واگذار شد و پس از مرمت و بازسازی توسط سرمایه‌گذار، فاز اول مجموعه در قالب موزه تاریخ صدساله سمنان در۲۷ اسفندماه ۱۳۹۴ افتتاح شد. این مجموعه هم‌اکنون دارای یک موزه و کافی‌شاپ است.

این موزه خصوصی دارای چندین بخش از جمله چاپ، رادیو، تلفن، مخابرات، آب و… است.

باغ امیر

 

بخش چاپ

در این بخش دستگاه چاپی به نام «لترپرس» که ساخت آلمان است به معرض نمایش گذاشته شده است. این دستگاه، اولین و قدیمی‌ترین دستگاه چاپ سمنان بوده که تاریخ ساخت آن ۱۹۳۱ میلادی برابر با ۱۳۰۹ خورشیدی است. علاوه بر دستگاه چاپ تعداد زیادی گراور و کلیشه نیز در معرض دید عموم قرار گرفته است. این دستگاه به همراه یک گارسه حروف و تعدادی کلیشه توسط حاج عباس مشیری به موزه اهدا شده است.

بخش رادیو

در این بخش بازدیدکنندگان با تعداد زیادی رادیو لامپی و قدیمی از جمله رادیو نفتی، رادیو سکه‌ای و رادیویی که مردم حوادث جنگ جهانی دوم را از طریق آن گوش می‌کردند آشنا می‌شوند. این مجموعه زیبا و دیدنی شامل رادیوها با برندهای مختلف است که توسط کشورهای متعدد ساخته شده و در طی سالیان متمادی پیام‌آور شادی، اخبار، حوادث و… برای مردم سمنان بوده است.

بخش تلفن و مخابرات

در این بخش بیش از ۳۵ دستگاه تلفن با برندهای متعدد و مختلف اعم از دستگاه مورس، تلفن‌های هندلی و تلفن‌های قدیمی، تلفن صحرایی و جنگی که در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار می‌گرفته و اولین دستگاه تلفکس که در سمنان موجود بوده به چشم می‌خورد.

بخش آب

در این بخش چندین تلمبه آب که در گذشته‌های دور در سمنان مورد استفاده قرار می‌گرفته، بزرگ‌ترین سند و وقف‌نامه آب سمنان به طول ۶ متر و شیرهای آب قدیمی و ساعت آبی به نمایش گذاشته شده است.

اتاق نشیمن

در این اتاق عناصر و المان‌هایی از قبیل کرسی، رادیو، یخچال نفتی، سماور زغالی و ماکت زن و مرد و… قرار گرفته است.

باغ امیر

بخش اسناد

در این بخش بیش از ۱۰۰ سند قدیمی از اواخر قاجاریه تا دوره معاصر در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. اسنادی شامل کوپن آذوقه مربوط به جنگ جهانی اول و دوم، اولین قرارداد تجاری سمنان با دولت روسیه، برگه تعرفه انتخابات مجلس سنا و شورای ملی مربوط به سال ۱۳۳۱، بروشور تبلیغاتی دکتر روحانی زمانی که کاندیدای نمایندگی مردم سمنان بوده است و…

بخش سینما و عکس

در این بخش دستگاه‌های پروژکتور ۳۵.۱۶، و ۸ میلی‌متری و چندین مدل دستگاه آگراندیسمان، دوربین فیلم‌برداری و عکاسی قدیمی، دستگاه‌های متعدد اسلاید و عکس‌هایی قدیمی و…به معرض نمایش گذاشته شده است.

بخش موسیقی

در این بخش ابزار و ادواتی که به پخش موسیقی می‌پرداختند، از قبیل نخستین دستگاه پخش موسیقی در دنیا با صفحات پولیفون، دستگاه موزیکال قاجاری متعلق به دوران حکومت مظفرالدین شاه، فونوگراف که توسط کمپانی ادیسون در سال ۱۸۹۸ ساخته شده است. گرامافون، گرام، ریل، دک و… نگهداری می‌شود.

بخش مطبخ

در این بخش المان‌ها و عناصری همچون سنگ آسیاب دستی، هاون سنگی، قپان، وسایل اوزان، تنورپخت نان و…قرار گرفته است.

علاوه بر بخش‌های عنوان شده بازدیدکنندگان با مجموعه‌هایی از جمله مجموعه ابزار سلمانی، خطاطی، حجامت و دستگاه بستنی‌ساز مربوط به یک قرن پیش، ساعت ورود و خروج مربوط به ۸۰ سال قبل، ساعت روز کوک، هفته کوک، ماه کوک و سال کوک، ساعت اره‌ای متعلق به سال ۱۷۵۰ میلادی، ساعت کوکو، ساعت گلابی، اتوی نفتی، ست کامل لباس شهربانی قدیم، کوچک‌ترین چرخ خیاطی برای کمپانی سینگر و اشیا و ابزارهایی که از تجاوز ارتش سرخ در سمنان که حد فاصل سال‌های۱۳۲۰ تا ۱۳۲۶ باقی مانده است، در معرض نمایش قرار گرفته است.

* گزارش از محمد عزیزالدین مدیر موزه باغ امیر سمنان

مرتبط:

آشنایی با حمام پهنه سمنان

خفاش‌ها؛ متهمان ردیف اول نابودی غارنگاره‌های تاریخی

نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد گاز ناشی از مدفوع خفاش‌ها می‌تواند یادگارهای هنری را که روی دیواره غارها حک شده‌اند، ظرف تنها چند دهه نابود کند.

 صحنه‌ شکار، اَشکال هندسی، جای دست و دیگر آثار هنری ماقبل تاریخ می‌توانند برای ده‌ها هزار سال روی دیواره غارهای حفاظت شده باقی بمانند به شرط آن که خفاش‌ها به دیوار این نگارخانه‌های تاریک و نمور آویزان نشده باشند.

این پستانداران پرنده ظاهرا تنها به دنبال جایی امن برای استراحت و اطراق هستند اما نتایج مطالعات جدید تیمی از زمین‌شناسان و باستان‌شناسان نشان می‌دهد آنها می‌توانند به موجودات بی‌فرهنگ و بی‌ذوقی تبدیل شوند که با مدفوعشان نقاشی‌های تاریخی و دیگر آثار تاریخی حک شده روی دیواره غارها را طی تنها چند دهه از بین می‌برند.

در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، دو دانشمند به نام‌های جویس لوندبرگ و دون مک فارلین با تحقیق روی غارهای گرین گروتوی جامائیکا نشان دادند گروه خفاش‌های مقیم در این غار گرمسیری، خُرد اقلیم‌هایی را ایجاد می‌کنند که به تدریج می‌تواند سنگ آهک غار را دچار خوردگی کرده و از بین ببرد.

در دهه‌های بعد، به لطف تحقیقات بیشتر جزئیات مخرب‌تری در این باره کشف شد؛  مطالعات بیشتر نشان داد توده‌های بزرگ خفاش‌ها چگونه در فضای بسته غار گرما و رطوبت تولید کرده و دیواره‌های غار را با یک غشاء اسیدی و سرشار از دی اکسید کربن لیز و لزج می‌کنند. به علاوه حجم بالای ادرار و مدفوع خفاش‌ها می‌تواند تخمیر شده و هوای غار را از ذرات اسیدفسفریک اشباع کند. این ترکیب قوی باعث از بین رفتن دیواره‌های سنگ آهک و سقف می‌شود، فرآیندی که به آن خوردگی زیستی (biocorrosion) می‌گویند.

در جدیدترین دور از این تحقیقات، گروهی از ژئومورفولوژیست‌ها در فرانسه می‌خواستند بدانند آیا در غارهای پر از خفاش اروپا نیز همین اتفاق می‌افتد یا نه، غارهایی مثل شووه و لاسکو در فرانسه که غارنگاره‌های ارزشمند آن پنجره‌ای زینتی رو به گذشته بشر هستند.

این دو دانشمند مطالعات خود را روی غارهای آزه (the Azé caves) در شرق فرانسه متمرکز کردند. استخوان‌هایی که از این غار کشف شده نشان می‌دهد از حدود ۱۵۰ هزار سال پیش به محلی برای سکونت غارنشینان تبدیل شده است. انسان‌ها حدود سه هزار سال پیش همزمان با عصر برنز در این غار کار و زندگی می‌کردند. این غار همچنین قرن‌هاست به محل بازدید گردشگرانی تبدیل شده است که به هزارتوهای سنگ آهکی و رودخانه زیرزمینی آن جذب می‌شوند. به گفته لیونل باریکواند (Lionel Barriquand) از ژئومورفولوژیست‌های دانشگاه ساووی مونت بلانک و مولف اصلی این تحقیق، بازدیدکنندگان از دیگر غارهای توریستی منطقه طی سالهای گذشته دست به کشیدن گرافیتی روی دیواره غارها زده‌اند اما ورودی غار آزه به طرز حیرت‌انگیزی بکر است.

این غار در ۴۵ هزار سال گذشته مامنی امن برای استراحت خفاش‌ها نیز بوده است. اگرچه پیشروی انسان‌ها جمعیت خفاش‌های این غار را به طرز قابل توجهی کاهش داده،  زمانی هزاران خفاش به دیوارها و سقف این غار آویزان می‌شدند و سطوح آن را با لایه‌هایی از مدفوع خود می‌پوشاندند.

 

blank

این خفاش‌ها حدود ۲۲ هزار سال پیش به دلیل وجود یک مانع کلفت از جنس کربنات کلسیم به بخش‌های داخلی این غار دسترسی نداشتند. از این نقطه دنج و بکر غار در سال ۱۹۶۳ میلادی رونمایی شد و به دانشمندان این شانس را داد تا در آزمایشی طبیعی دیوارهای آن را با دیوارهای ورودی غار مقایسه کنند.

نتایج این بررسی‌ها نشان داد دیوارهای قسمتی از غار که خفاش‌ها به آن دسترسی نداشتند، دندانه دارتر بوده و سقف آن در مقایسه با بخش ورودی، فرورفتگی‌های کمتر و کم عمق تری دارد. در بخش داخلی غار همچنین چند رد پنجه خرس در امتداد دیواره‌ها وجود داشت در حالی که در بخشی که خفاش‌ها زندگی می‌کردند خبری از این علائم نبود. دانشمندان با مقایسه سنجش‌هایی که از هر دو بخش انجام شد، تشخیص دادند وجود خفاش‌ها باعث شده دیواره های بخش ورودی غار هر هزار سال حدود ۳ تا ۷ میلی متر عقب نشینی کنند. آنها همچنین نتیجه گرفتند ورودی غار به این دلیل فاقد هرگونه غارنگاره، نقاشی دیواری یا رد پنجه خرس است که خوردگی ناشی از مدفوع خفاش‌ها این یادگارها را از بین برده است.

فیلیپ اودرا (Philippe Audra) دیگر ژئومورفولوژیستی که در این مطالعه دست داشت، می‌گوید: هرچه خفاش بیشتر، روند خوردگی شدیدتر خواهد بود.

به گفته محققان، یک نقاشی روی دیواره‌های غار آزه به طور متوسط طی ۲۵ سال ناپدید می‌شود.

لورن بروکسل (Laurent Bruxelles)، از باستان شناسان مرکز تحقیقات علمی فرانسه که در گذشته با این تیم تحقیقاتی همکاری کرده بود، می‌گوید خوردگی زیستی یکی از ابعاد مهم در درک این است که چرا نقاشی‌های ماقبل تاریخ بیشتر در غارهایی پیدا می‌شوند که یا به طور کامل مهروموم شده بودند و یا هیچوقت جایی برای خفاش‌ها نداشتند.

وی تصریح کرد: نقاشی‌ها اولین چیزهایی هستند که به دلیل خوردگی زیستی از بین می‌روند. در هر غاری که خفاش و نقاشی وجود دارد، نقاشی‌ها ناگزیر ناپدید خواهند شد.

جزئیات بیشتر درباره این مطالعه در مجله Geomorphology منتشر شده است.

منبع: ایرنا

مازندران و هزار و یک چالش در صنعت گردشگری

استان مازندران دارای جذابیت های طبیعی،فرهنگی بسیاری برای گردشگران است اما این صنعت در این استان همواره با چالش های متعددی رو به رو بوده به طوری که امروز تنها هدف از سفر به این استان گردشگری استفاده از دریا آن هم نه در حد صنعت گردشگری دریایی مورد توجه قرارگرفته و باقی جذابیت ها در گمنامی به سر می برد.

مازندران با دارابودن جاذبه‌های طبیعی و فرهنگی متعدد به عنوان قطب طبیعت‌گردی محسوب می‌شود. برای استفاده مناسب از این توانمندی‌های مازندران و شکوفا کردن این قابلیت‌ها، توجه به زیرساخت عمومی از قبیل توسعه صنعت حمل و نقل، زیرساخت‌های اختصاصی مانند تاسیسات گردشگری اعم از اقامتگاه‌ها و مجتمع‌های پذیرایی و خدمات مسافرتی باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

مهدی سعادتی رئیس مجمع نمایندگان مازندران چندی پیش در نشست مشترک نمایندگان و استاندار مازندران با نوبخت با اشاره به مشکلات و نارسائی های این استان گفته بود که مازندران به رغم برخورداری از مواهب طبیعی و استعدادهای سرشار فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از کاروان توسعه کشور عقب مانده است.
وی عدم توجه جدی مدیران ملی به ظرفیت های فراوان مازندران را دلیل عمده مشکلات توسعه ای دانست و ادامه داد: تغییر نگرش مسئولان دولت به توانمندی ها و ظرفیت های راهگشای مازندران در روند توسعه این استان ضرورت دارد.
نماینده مردم بابل با اشاره به فقدان طرح های اساسی و زیربنایی چشمگیر در مازندران خواستار اختصاص اعتبارات ملی برای طرح های نیمه تمام عمرانی در این استان شد.

وی از طرح های راهسازی، سد سازی، انتقال آب آشامیدنی، جمع آوری فاضلاب، ساماندهی پسماند و زباله، تقویت زیر ساختهای گردشگری، توسعه بخش کشاورزی و بهداشتی و درمانی به عنوان مهم ترین نیازهای مازندران نام برد و گفت که جبران کمبودهای اعتباری مازندران نیازمند حمایت ویژه  سازمان برنامه و بودجه است.
*ضعف مدیریتی حوزه گردشگری در مازندران

محمدحسن زال نیز چندی پیش  گفت که مازندران دارای منابع طبیعی مانند جنگل، کوه و دریا بوده و تک بعدی نیست اما گردشگر فقط در ساحل دریا متمرکز می شود و این نشان از ضعف مدیریتی حوزه گردشگری در مازندران است.
وی تصریح کرد: هنگامی که روستاهایمان مسیر مدرن شدن را طی می کنند و ویلاهایی در کوه ها ساخته می شود یعنی گردشگری روستایی در مازندران جای نیفتاده است
عضو هیئت علمی گروه جهانگردی دانشگاه مازندران خاطرنشان کرد: زمین های کشاورزی که محصولات فرهنگی و غذایی آن روستا محسوب می شود امروزه با ساختن ویلا در به مرور زمان بافت سنتی خود را از دست داده است، درواقع جاذبه‌های شهرمان در مازندران باید به مقصد تبدیل شود و این توانمندی در خلق جاذبه‌های جدید ایجاد شود.
زال معتقد است که لازم نیست محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر کنیم، بلکه به واسطه گردشگری می‌توان هم اقتصاد و هم فرهنگ خود را غنی تر کرد که از این جهت، گردشگری روستایی بسیار عالی خواهد بود.
*دوری مساحت بین جاذبه های گردشگری و میراث فرهنگی در مازندران

مهدی رمضان زاده لسبویی نیز چالش های حوزه گردشگری را دو مقوله میراث و گردشگری می داند و می گوید که دوری مساحت بین جاذبه های گردشگری و میراث فرهنگی را مشکلی جدی در حوزه گردشگری به وجود می آرود .
عضو هیئت علمی  گروه جهانگردی و  گردشگری دانشگاه مازندران معتقد است که هر استان موقعیت جغرافیایی ، زبانی و فرهنگی و اقلیم خودش را دارد و اگر رئیس جمهور منتخب، بتواند راهکارهایی جهت استقلال در برنامه ریزی را به استان ها واگذار نماید ، اتفاقات خوبی در این حوزه می تواند رقم بخورد.

*جزیره‌ای عمل نکردن سازمان‌ها یکی از راهکارهای رسیدن به استاندارد مطلوب گردشگری

چندی پیش محمد رضا اورمزدی گفته بود که جزیره‌ای عمل نکردن سازمان‌ها یکی از راهکارهای رسیدن به استاندارد مطلوب گردشگری است چراکه در صنعت گردشگری ۲۱ سازمان در بخش های مختلف برای رسیدن به این استاندارد دخیل هستند که با همکاری هم می‌توانند به توسعه صنعت گردشگری کمک کنند.
وی این استان را تنها استان از نظر تعدد روستاها در کشور می داند و می گوید که مازندران به جهت فراوانی روستا و آب و هوای بی نظیر آن گزینه مناسبی برای گردشگری روستایی است و طبیعت گردی و روستاگردی اولویت این استان محسوب می‌شود.
این کارشناس گردشگری معتقد است که این استان از نظر فضاهای مذهبی، بقعه ها و امام زاده ها و جاذبه هایی که در گردشگری مذهبی وجود دارد؛ دارای رتبه بالایی در سطح کشور است.
اورمزدی با اعلام اینکه براساس آمارهای جهانی امروزه ایران ارزان ترین کشور و مقصد گردشگری انتخاب شده است، گفت که ورود هر گردشگر خارجی به استان علاوه بر ارزآوری باعث شکوفایی اقتصادی و اشتغال زایی در منطقه می‌شود؛ با شرایط کنونی کشور، گردشگری یک ابزار قدرتمند در جهت تولید اشتغال، رفع بیکاری و بحران حاکم است که باید به درستی از این ابزار استفاده کرد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

آبشار گزو مازندران

آبشار اسپه او _آب سفید مازندران

تصمیمات اشتباه مسئولان به گردشگری آسیب زده است

رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی استان همدان گفت: متأسفانه تصمیمات اشتباه مسئولان به گردشگری آسیب زده است.

علی مرادی‌پور با اشاره به اینکه با همه‌گیری کرونا، گردشگری دنیا و به تبع آن ایران آسیب دید، اظهار کرد: در این مدت گردشگری همدان بیشتر از هر جای دیگر دچار آسیب شد و علاوه بر آسیبی که از کرونا دیدیم به تعطیلی این حوزه نیز دامن زدیم.

مسئولان، گردشکری را باور ندارند

وی تصریح کرد: عمده مشکل در این زمینه باور مسئولان است که هنوز گردشکری را قبول ندارند و نمی‌پذیرند که این صنعت می‌تواند پیشران حل مشکلات استان باشد، بنابراین این باور باعث می‌شود مسئولان استانی تصمیمات اشتباهی بگیرند.

مرادی‌پور خاطرنشان کرد: پروازها در بعضی از استان‌ها مانند کرمانشاه، گلستان و مشهد نه تنها کنسل نشد بلکه پروازهای بین‌المللی هم اضافه شد به همین دلیل این استان‌ها توانستند گردشگر جذب کنند و گویا تنها همدان در پذیرش گردشگر مشکل دارد.

وی با بیان اینکه مسئولان استان ساده‌ترین کار که تعطیلی گردشگری است را انتخاب کرده‌اند، افزود: عدم فعالیت فرودگاه همدان به گردشگری آسیب زده است، از طرفی تصمیماتی که در این مدت گرفته شد باعث نشده که جلوی شیوع کرونا گرفته شود.

گردشگری نابود شد

این فعال حوزه گردشگری با اشاره به اینکه تمام تأسیسات گردشگری ورشکسته شده‌اند، یادآور شد: متأسفانه گردشگری نابود شد، فعالان این حوزه آواره و متخصصان از این صنعت خارج شدند و تنها امید شاغلان این حوزه به واکسن کرونا و واکسینه شدن مردم است.

مرادی‌پور راهکار برون رفت از اوضاع فعلی گردشگری را تصمیمات درست ستاد کرونا و مسئولان دانست و تأکید کرد: تصمیمات اشتباه مسئولان به گردشگری آسیب بیشتری می‌زند بنابراین بهتر است تصمیمات مسئولان درست و با هماهنگی هم باشد.

سفر در چارچوب قانونی انجام شود

وی مطرح کرد: اگر مسئولان سفر را در چارچوب قانونی انجام دهند هیچ ‌مشکلی پیش نمی‌آید اما تصمیماتی مثل محدودیت سفر نه تنها راه حل مشکل نیست بلکه ضرر بیشتری به این صنعت می‌زند.

مرادی‌پور در ادامه اظهار کرد: دولت موضع خود در رابطه با گردشگری را به صورت رسمی اعلام نمی‌کند، از یک طرف جاده‌ها را می‌بندند و محدودیت سفر ایجاد می‌کنند از طرف دیگر به صورت رسمی گردشگری را تعطیل نمی‌کند و به عبارت دیگر نمی‌خواهد مسئولیت هیچ یک را قبول کند.

اعضای شورای ششم گردشگری را باور داشته باشند

وی درباره انتظارات فعالان حوزه گردشگری همدان از شورای شهر دوره ششم، گفت: نخستین خواسته فعالان گردشگری از اعضاء شورای شهر این است که گردشگری را باور داشته باشند چراکه این صنعت می‌تواند جای خالی صنایع بزرگ در استان و کشاورزی که با مشکل خشکسالی دست به گریبان را پر کند و به توسعه استان کمک کند.

رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی استان همدان ادامه داد: خواسته بعدی این است که به توسعه زیرساخت‌های شهری و گردشگری کمک کنند نمونه این مسئله، جاده راه‌آهن همدان است که جاده ایمنی نیست و یکی از مطالبات جدی این بخش است.

مرادی‌پور تصریح کرد: اعضای شورای شهر در نامگذاری معابر و کوچه‌ها بخش گردشگری را در نظر داشته باشند، همدان نام تاریخ و تمدن را یدک می‌کشد اما دریغ از یک خیابان که به گردشگری مرتبط باشد بنابراین شعار با عمل یکی نیست و شعار دادن مشکلی را حل نمی‌کند.

وی با اشاره به اینکه المان‌های شهری می‌تواند در جذب گردشگر مؤثر باشد، اضافه کرد: خواسته بعدی فعالان گردشگری تسهیل استفاده تأسیسات و امکانات شهرداری است مثلا تابلوهای محیطی می‌تواند در تبلیغات و معرفی جاذبه‌های شهر و استان به تأسیسات کمک کند.

مرادی‌پور با بیان اینکه اقدام خوبی که شورای پنجم در این رابطه انجام داد این بود که تسهیلاتی به گردشگری و به ویژه مراکز اقامتی اختصاص داد که تخفیف در عوارض از آن جمله است، یادآور شد:  شورای شهر دوره پنجم، گردشگری را باور داشتند و ارتباط خوبی با بخش خصوصی گرفتند که دلگرمی برای این حوزه محسوب می‌شد، همچنین از تشکل‌ها استفاده کردند که نقطه مثبتی در پرونده‌شان بود و امیدورایم شورای ششم نیز این اقدامات را ادامه دهد.

نقش مهم گردشگری در دوران تحریم مغفول ماند

مرادی‌پور با اشاره به اینکه گردشگری در دوران تحریم می‌توانست نقش مهمی داشته باشد اما مغفول ماند، گفت: متولی گردشگری که وزارت میراث فرهنگی است ضعیف عمل می‌کند، این دستگاه باید دیگر دستگاه‌ها را  به این باور برساند که گردشگری اهمیت دارد.

این فعال حوزه گردشگری اظهارکرد: مسئولان می‌توانند با آمار و اسناد و گردش مالی این حوزه به گردشگری کمک کنند، وقتی گردشگری فعال باشد ده‌ها شغل در این چرخه فعال می‌شود بنابراین به یک متولی قوی نیاز داریم که یک اطلس در این زمینه ارائه دهد.

مسئولان آمار تأثیر گردشگری بر آسیب‌های کرونا را اعلام کنند

وی ادامه داد: به عنوان نمونه درباره تأثیر گردشگری بر آسیب‌های کرونا هیچ گونه آماری اعلام نشد، هیچ‌گاه اعلام نکردند گردشگری قانونمند که در چرخه تأسیسات است چقدر در شیوع کرونا تأثیر داشت بنابراین تا گردشگری بیش از این نابود نشود باید فکر اساسی شود.

رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی استان همدان با بیان اینکه فعالان حوزه گردشگری که وام دریافت کرده‌اند در باز پرداخت آن مشکل دارند چراکه به هرحال مهلت امهال سر می‌رسد، تصریح کرد: احداث جاده‌ای که از پلیس راه همدان_تهران به سمت جاده کرمانشاه در حال احداث است کوریدور غرب کشور را از همدان حذف می‌کند و می‌تواند به جذب و ماندگاری گردشگر در همدان صدمه بزند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

بودجه وزارت گردشگری ارتقا یافت 

روستای قوزلو؛ بهشت گمشده ماه‌نشان

روستای پلکانی قوزلو که در شهرستان ماه‌نشان زنجان قرار دارد، یکی از جاذبه‌های زیبای گردشگری زنجان است که علی‌رغم جاذبه‌های گردشگری ناشناخته مانده است.

شهرستان ماه‌نشان در ۱۱۳ کیلومتری شمال‌غرب شهر زنجان قرار دارد و شاید نامش کمتر به گوش مسافران این استان خورده باشد. می‌گویند ماه‌نشان قدمتی چهار هزارساله دارد. ماه‌نشان، با طبیعت بکر و زیبایش در حاشیه رودخانه قزل‌اوزن، دوره‌های تاریخی متعددی را تجربه کرده است و وجود قلعه‌ها و بناهای تاریخی، ماه‌نشان را به عنوان منطقه‌ غنی گردشگری معرفی می‌کند. ماه‌نشان گوهری ارزشمند در گردشگری استان زنجان است که جن و پری در یک قاب به تصویر کشیده شده‌ تا در کنار کوه‌های رنگارنگ، تابلوی بی‌نظیر از اوج خلقت را به تصویر بکشد.

شاید گردشگران یا حتی خود زنجانی‌ها، ماه‌نشان را تنها با نام کوه‌های رنگی یا همان آلا داغ‌لار بشناسند اما هستند آثار تاریخی و مکان‌های گردشگری که در اوج گمنامی، مکانی امن برای فرار از زندگی ماشینی باشد؛ اماکنی مانند روستای تاریخی یاستی‌قلعه، ییلاق قارقالان، دربند قاطرچی، دودکش جن و منطقه حفاظت شده ماه‌نشان که هر یک بهشتی گمشده را در دل خود جای داده‌ است.

بیش از ۱۸۰ اثر تاریخی گردشگری در شهرستان ماه‌نشان وجود دارد که بخشی از این آثار تاریخی مربوط به دوران عصر «مفرغ» با قدمت پنج‌هزار ساله است که چند اثر ثبتی در فهرست آثار ملی کشور در روستای انگوران واقع بوده که مربوط به دوره اسلام و دوره تاریخی برفر، آهن، هخامنشی، سلوکی و اشکانی است.

یکی از آثار تاریخی و زیبای ماه‌نشان روستای قوزلو است. روستایی پلکانی و بسیار زیبا که در بین گردشگران به ماسوله زنجان شهره است. روستایی با مردمان باصفا و مهمان‌دوست که علی‌رغم برخورداری از ظرفیت‌های اکوتوریسم و تاریخی مردم آن با محرومیت‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند اما شاید مدیریت همین ظرفیت‌ها مرحمی بر زخم‌های زندگی مردم این دیار شود.

هر چند جاذبه‌های قوزلو برای بسیاری از مردمان این دیار ناآشنا است اما طبیعت قوزلو طبیعت بکر و زیبایی است و کسانی که دوست‌دار طبیعت و اهل گردش هستند، می‌طلبد که یک روز را در کنار رودی که از این روستا رد می‌شود، در دل طبیعت و با نگاهی به روستای پلکانی به صفا و آرامش بگذرانند.

این روستای زیبا به دلیل ییلاقی بودن و برخورداری از آب و هوای مناسب گیاهان گوناگون دارویی و غیره را در دل کوه‌ها و دشت‌های خود جای داده است. این روستا یکی از روستاهایی از نوع پلکانی است که در شهرستان ماه‌نشان بوده و به علت معرفی نکردن جزو روستاهای پلکانی ناشناخته در ایران مانده است. قوزلو در ۳۷ کیلومتری شهر دندی با ۶۵ خانواده و ۲۲۰ نفر جمعیت است که شش شهید را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. اکثر مردم این روستاها کشاورز و دامدار هستند و امرار معاش خود را از طریق کشاورزی و دامپروری می‌گذرانند.

ماسوله زنجان یک از مناطق ییلاقی و دارای آب و هوای معتدل و مناسب بوده و از بالاترین پتانسیل گردشگری برخوردار است اما گمنامی این روستا به واسطه معرفی نشدن، موجب شده است تا فعالیت‌های متمرکز برای ارتقای شرایط این روستا در امر گردشگری بسیار کم‌رنگ و کم‌اثر باشد. به‌ طوری که این روستا به جز میزبانی گردشگری نامتمرکز حتی جز موارد نادر، مورد بازدید جدی مسئولان قرار نگرفته، هر چند اخیراً چند خانه مجوز اقامت‌گاه بوم‌گردی را دریافت کرده‌ اما این امر به تنهایی برای معرفی ماسوله زنجان کافی نیست.

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان ماه‌نشان در رابطه با بافت تاریخی این روستا، می‌گوید: بافت روستای قوزلو در راستای حفاظت و نگه‌داری از معماری بومی و بافت تاریخی روستاهای استان، سامان‌دهی و احیا می‌شود.

عابدین صفایی با بیان اینکه روستای قوزلو از زیباترین روستاهای پلکانی کشور به شمار می‌رود که دارای بافت تاریخی ارزشمند و چشم‌اندازی زیبا با ترکیبی از معماری بومی و سنتی در کنار عناصر طبیعی است، می‌افزاید: خانه‌ها در این روستا در شیب تند روستا واقع‌ شده و نمای پلکانی زیبایی را ایجاد کرده‌ است. ضمن اینکه تداوم سنت و حفظ اصالت‌ها هنوز در اسلوب ساخت خانه‌های این روستا به چشم می‌خورد و احیای بافت تاریخی و استحکام‌بخشی خانه‌های در معرض تخریب روستای قوزلو و کف‌سازی کوچه‌ها با حفظ الگوهای سنتی معماری در کنار ظرفیت‌های تاریخی – فرهنگی موجود توسط بنیاد مسکن انجام می‌شود.

این مسئول با یادآوری اینکه روستای پلکانی قوزلو که در شهرستان ماه‌نشان زنجان قرار دارد، یکی از جاذبه‌های زیبای گردشگری این استان است، خاطرنشان می‌کند: سامان‌دهی روستای قوزلو می‌تواند در افزایش میزان جذب گردشگر و توسعه گردشگری روستایی در استان نقش مؤثری داشته باشد.

منبع: ایسنا

ماجرای چند مرگ دلخراش در کویر های ایران

تجربه یک هیجان ناشناخته و عمیق، محک زدن قدرت بدنی در شرایط بحرانی و سخت، مطرح شدن در جمع دوستان و…باعث می‌شود برخی‌ها به تنهایی یا با همراهی چند نفر دیگر به دل کوه و کویر بزنند و با انواع خطراتی که تا به حال فقط مطلبی از آن خوانده‌اند یا فیلمی تماشا کرده‌اند، روبه‌رو شوند و زندگی‌شان به خطر بیفتد.

روزنامه «جام‌جم» در ادامه نوشت: عده‌ای از همین افراد با کمترین یا بدون هیچ تجربه‌ای به کویر و کوه می‌روند و بر اثر عوامل مختلف و به خصوص تشنگی و کمبود آب جان خود را از دست می‌دهند و البته کم نیست تعداد افراد با تجربه‌ای که قربانی کم‌آبی و تشنگی شده‌اند. این هفته در گزارش ویژه تپش به بعضی از این حوادث و راهکارهای مقابله با آن اشاره می‌کنیم.

مرگ ۲ کویرنورد در کویر مرنجاب

شهریور۹۳، چهار گردشگر تصمیم‌گرفتند با خودروی پرادوی خود به کویر مرنجاب (منطقه‌ای در آران و بیدگل) سفر کنند اما سرنوشت، خواب شومی برایشان دیده‌بود. ظهر روز بعد از حرکت، خودروی گردشگران در حاشیه دریاچه نمک در گل فرو رفت و دیگر حرکت نکرد. آنها تلاش زیادی کردند تا خودرو را از گل خارج کنند اما هر چه تلاش کردند به در بسته خوردند.

وضعیت منطقه به نحوی بود که هیچ رفت وآمدی آنجا وجود نداشت و تلفن‌های همراهشان هم آنتن نمی‌داد. دو روز بعد از گرفتارشدن خودرو، گردشگران برای بررسی وضعیت خود جلسه برگزار کردند. نتیجه جلسه پنجاه – پنجاه بود یا به نجات آنها ختم می‌شد یا همگی جان خود را از دست می‌دادند. با اینکه تصمیمشان بسیار خطرناک بود اما چاره‌ای جز اجرای آن برایشان نمانده‌ بود.

دو نفر از گردشگران با پای پیاده حرکت کردند تا کمک بیاورند و دو نفر دیگر کنار خودرو منتظر برگشت آن دو نفر ماندند. دو روز از رفتن آن دو نفر گذشته‌ بود اما هیچ خبری از آنان نشد. دو نفری که در خودرو منتظر مانده‌ بودند، آب آشامیدنی‌شان تمام شده‌ بود و برای رفع تشنگی به خوردن آب مانده در شیشه‌شوی خودرو پناه بردند. آب شیشه‌شوی که تمام شد، یکی از آنان بر اثر تشنگی زیاد بیهوش شد. دوستش که شاهد بیهوشی او بود، تصمیم گرفت کمک بیاورد. هوا بشدت گرم بود و مرگ او را تهدید می‌کرد. شانس اما با او یار بود که پس از طی‌کردن پنج کیلومتر با یک لودر متعلق به معدن نمک مواجه شد و از راننده لودر درخواست کمک کرد. شرایط مرد گردشگر به‌نحوی بود که راننده و سایر کارگران به‌سرعت سراغ خودروی پرادو رفتند و گردشگر بیهوش را همراه با نجاتگرش از مرگ حتمی نجات دادند. در حالی‌که دو نفر از آنان نجات پیدا کرده‌ بودند اما از دو نفر دیگر هنوز خبری نبود و خانواده‌های نگران آنها از پلیس و نیروهای امدادی درخواست کمک کرده‌ بودند. عملیات تجسس برای پیداکردن آن دو نفر آغاز شد.

نیروهای هلال احمر و محیط‌بانان شهرستان آران و بیدگل همراه محیط‌بانی منطقه حفاظت‌شده کویر در تهران با کمک نیروهای امدادی به جست‌وجوی منطقه پرداختند. هر روزی که می‌گذشت، امید به نجات دو نفر دیگر کمرنگ‌تر می‌شد. سرانجام پس از حدود یک هفته، جنازه دوگردشگر دیگر در حالی‌که پنج کیلومتر از یکدیگر فاصله داشتند و از تشنگی و گرما جان داده‌ بودند، پیدا شد.

مرگ ۲ نوجوان تشنه در سیستان و بلوچستان

۲۸ خرداد ۹۶، دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر از مرگ دو نوجوان بر اثر گرما و تشنگی خبر داد. به گفته مسئول دانشکده، روز قبل از حادثه، پنج نوجوان که اهل روستای مسکوتان شهرستان فنوج بودند برای گشت‌وگذار به منطقه جلگه و روستای چاه جنگی خان رفتند اما خودرویشان در مسیر برگشت به خانه دچار نقص فنی شد. گرمای هوا به‌شدت پنج نوجوان را آزار می‌داد و تشنگی به آنها فشار می‌آورد. سه نفر از نوجوانان که ۱۳ ساله بودند، طاقتشان طاق شد و تصمیم گرفتند پیاده به سمت روستای مسکوتان حرکت‌ کنند. مدتی پس از حرکت، تشنگی بیش از حد به آنها فشار آورد و در نهایت به‌دلیل شدت گرما و تشنگی، دو نفر از این نوجوانان جان خود را از دست دادند. نفر سوم که فاصله‌ای با مرگ نداشت، توسط اهالی منطقه پیدا و به مرکز درمانی مسکوتان منتقل شد.

گم‌کردن راه و تشنگی، قاتل پسر ۸ ساله

آبان سال ۹۹ برای خانواده دانیال حسین‌زاده هشت ساله بسیار سخت گذشت. فصل برداشت‌که می‌شد، اهالی روستای میل سفید میبد یزد به زمین کشاوررزی می‌رفتند تا محصول برداشت‌ کنند. صبح روز حادثه، دانیال با خواهر چهار ساله‌اش همراه مادر و خاله‌شان به زمین کشاورزی رفتند. بزرگ‌ترها مشغول برداشت محصول بودند و بچه‌ها هم سرشان به بازی گرم بود. مدتی که‌گذشت، خاله دانیال سرش را بلند کرد اما دانیال را ندید. فاصله خانه تا زمین زیاد نبود و خاله تصور می‌کرد دانیال به خانه برگشته‌است، برای همین خواهر دانیال را در آغوش‌گرفت و به‌سرعت به خانه برگشت. دانیال هنوز به خانه برنگشته‌ بود و همین باعث شد جو وحشت بر اهل خانه حاکم شود. همه به سمت زمین کشاورزی رفتند و همه جا را گشتند اما خبری از دانیال نبود. خبر به گوش نیروهای امدادی رسید و پلیس و هلال‌احمر جست‌وجو را برای یافتن کودک گمشده آغاز کردند.

دو روز از گم‌شدن دانیال گذشته‌ بود اما در نهایت جسد او در بستر یک رودخانه و نقطه‌ای کور پیدا شد. به گفته خانواده دانیال، او در زمان بازگشت به خانه، راهش را گم کرده و به بیراهه رفته‌ است. او تنها یک کیلومتر با خانه فاصله داشت و اگر کمی در برابر گرسنگی و تشنگی مقاومت می‌کرد، زنده می‌ماند.

فرجام تلخ پدر و پسر در جازموریان

در حالی‌که اغلب اهالی سیستان و بلوچستان می‌دانند بیابان‌های خشک و بی‌آب و علف جازموریان، قتلگاه افراد نابلد است، خبر مفقودشدن دو شهروند زاهدانی در بیابان‌های جازموریان منتشر شد. مفقودی‌ها یک مرد ۲۸ ساله همراه پسر دوساله‌اش بود. به گفته خانواده مرد جوان، او به‌تازگی از زندان آزاد شده‌ بود و بلافاصله پس از آزادی به همسرش گفته‌ بود برای انجام یک مراسم مذهبی به نقطه دوردستی خواهد رفت.

مرد جوان پسرش را در آغوش کشید و سفرش را آغاز کرد.گرمای هوا لحظه به لحظه شدیدتر می‌شد و به همان میزان پدر و پسر، توان از کف می‌دادند. پس از کمی پیاده‌روی، پدر راه را گم کرد. چند بار به اطرافش نگاه کرد اما نتوانست مسیر درست را پیدا کند. با همسرش تماس‌گرفت و به او گفت راه را گم کرده‌است و بی‌هدف پرسه می‌زند. پس از گذشت مدتی، گوشی تلفن همراه همسر مرد جوان به صدا درآمد. آن طرف خط مردی از پاسگاه حامل خبر بدی برای زن جوان بود و به او گفت شوهرش فوت شده‌ است. زن جوان موضوع را به برادر همسرش خبر داد و او نیز با پاسگاه تماس‌ گرفت. ماموران نیروی انتظامی به او گفتند علاوه بر برادرش، برادرزاده دوساله‌اش هم به‌خاطر گرمای بیش از حد و تشنگی جان خود را از دست داده‌ است.

دو خاطره از یک نجاتگر امدادی

حبیب دهقان‌پور، نجاتگر امدادی ۴۰ ساله‌ای است که سابقه ۱۲ سال کوهنوردی و ۱۰ سال‌کویرنوردی را در کارنامه‌اش دارد. او خاطرات زیادی از افرادی دارد که در کویر و کوه دچار مشکل شده‌ بودند. به گفته او، اغلب کسانی دچار مشکل می‌شوند که کوه و کویر را دست‌کم می‌گیرند و بدون برنامه‌ریزی به دل خطر می‌زنند.

در پس‌زمینه ذهن دهقان‌پور خاطراتی از این افراد ثبت شده‌ است. او می‌گوید: «چند سال پیش خواب دیدم یک خودروی ۴۰۵ در یک نقطه از کویر که جای آن را می‌شناسم، گیر کرده‌ است. ساعت ۲ و نیم شب از خواب پریدم. آب خوردم و بعد که می‌خواستم دوباره بخوابم، با خودم فکر کردم نکند واقعا خوابم درست باشد و افرادی در آن نقطه از کویر گرفتار شده‌ باشند. سوار خودروی آفرودم شدم و به‌سرعت به جایی که در خواب دیده‌ بودم، راندم. ساعت ۳ نیمه شب به آنجا رسیدم و در عین ناباوری دیدم چهار سرنشین پژو که یک زن و شوهر و فرزندانشان بودند، در حال گریه‌کردن هستند. بدون رد و بدل‌کردن حتی یک کلمه، خودرویشان را بکسل‌کردم و آنان را به جاده اصلی رساندم و پس از اطمینان از اینکه با طی مسیری به شهر دسترسی پیدا می‌کنند، از آنان جدا شدم. دو سال پس از این حادثه، یک روز که در کافه نشسته‌ بودم، خانمی به میزم نزدیک شد و گفت مرا می‌شناسید؟ گفت من همان خانمی هستم که همراه شوهرم در کویر گم شده‌ بودیم و شما نجاتمان دادید. با تعجب از من پرسید شما از کجا می‌دانستید ما به کمک نیاز داریم که گفتم خواب دیدم و آن خانم هم حسابی تعجب‌کرده‌ بود.»

خاطره دومی‌ که دهقان‌پور تعریف می‌کند، مربوط به قرار دوستانه‌ای بود که او و همسرش با دوستانشان داشتند: «قرار بود در نقطه‌ای از کویر تجمعی دوستانه داشته‌ باشیم. لوازم مورد نیازمان را برداشتیم و با همسرم حرکت‌کردیم. بعد از طی مسافتی، به همسرم گفتم اگر موافق باشی بیابان را دور بزنیم و از نقطه دیگری برویم. همسرم هم از این پیشنهاد استقبال کرد. در ادامه راه، دوباره تغییر مسیر دادم و باز هم همسرم استقبال کرد. بعد از مدتی ناگهان متوجه پرایدی شدم که وسط بیابان گیر افتاده‌ بود. سرنشینان آن هم زن و شوهری بودند که آب آشامیدنی‌شان تمام شده‌ بود. همسرم که ترسیده‌ بود، گفت جلو نرو شاید قاچاقچی باشند. گفتم قاچاقچی‌که با پراید نمی‌آید وسط بیابان. نزدیک شدیم و با آنان صحبت کردیم. مشخص شد مسیر را اشتباهی رفته‌اند و از طرفی صفحه کلاج خودرویشان هم خرد شده‌ بود. پراید را بکسل‌ کردم و بعد با دوستانشان تماس گرفتم و ماجرا را برایشان توضیح دادم. نیم‌ساعت بعد آنها را به جاده‌ اصلی رساندم و خدا را شکر نجات پیدا کردند.»

منبع: ایسنا

مرتبط:

ماهان، نوایی آهنگین در خطه کویر

مرنجاب _قلب تپنده کویرهای ایران

کویر مصر استان اصفهان، جلوه گاه ستارگان و رمل‌ها

مرمت کاروانسرای شاه عباسی ایوانکی

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان گرمسار از اتمام مرحله نخست مرمت کاروانسرای شاه عباسی ایوانکی خبر داد.

مهوش کمالی با اعلام این خبراظهار کرد: مرحله نخست مرمت کاروانسرای تاریخی ایوانکی توسط سرمایه‌گذار بخش خصوصی با عنوان مجتمع گردشگری اقامتی و پذیرایی انجام شد.

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان گرمسار با اشاره به اینکه عملیات مرمت این کاروانسرا از سال ۹۷ آغاز شده و بدون توقف و به‌صورت مستمر اجرا شده است، خاطرنشان کرد: تاکنون بیش از ۶۰ میلیارد ریال صرف مرمت این کاروانسرا شده است.

او با اشاره به اینکه کاروانسرای ایوانکی از طریق صندوق احیاء و بهره‌برداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی به سرمایه‌گذار بخش خصوصی واگذار شده است، افزود: کاروانسرای شاه‌عباسی ایوانکی در ۲۰ کیلومتری شهرستان گرمسار و در یک کیلومتری شهر ایوانکی در مسیر تهران به گرمسار واقع شده است.

کمالی گفت: کاروانسرای ایوانکی یکی از کاروانسراهای زیبای چهار ایوانی دوره صفوی در استان است و دارای سردر زیبایی است.

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان گرمسار افزود: مصالح به کار رفته در بنا خشت و گل، آجر و سنگ است و دارای دو شاه‌نشین در ضلع شرقی و غربی است.

وی یادآوری کرد: کاروانسرای شاه‌عباسی دارای ۲۴ حجره و چهار باربند است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

گرمسار؛ نزدیک‌ترین جاذبه کویری به پایتخت

“ته‌چین” گرمساری ثبت ملی می شود