شناسایی شش متهم برای سرقت بزرگ جواهرات

پلیس آلمان از شناسایی شش فرد در ارتباط با سرقت بزرگ سال ۲۰۱۹ از موزه دولتی آلمان خبر داد.

به نقل از خبرگزاری فرانسه، پلیس آلمان اعلام کرد شش نفر را در ارتباط با سرقت بزرگ مجموعه جواهرات به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون یورو از موزه دولتی درسدن به عنوان متهم شناسایی کرده است. سارقان در بیست و پنجم نوامبر سال ۲۰۱۹ به موزه «طاق سبز» در «درسدن» دستبرد زدند و مجموعه‌ای از جواهرات ارزشمند این موزه را به سرقت بردند.

تمام افراد مظنون در این پرونده از شهروندان آلمان هستند و بین ۲۲ تا ۲۷ سال سن دارند.

دو نفر از این مظنونان پیش‌تر برای سرقت ۱۰۰ کیلوگرم سکه طلا از موزه «بوده» در سال ۲۰۱۷ به عنوان مجرم شناخته شده بودند.

پس از دستبرد سارقان مسلح به موزه طاق سبز درسدن در سال ۲۰۱۹ و ربوده شدن جواهراتی به ارزش حدودی ۱۱۳ میلیون یورو هنوز هیچ یک از این جواهرات کشف نشده است.

کاخ سلطنتی درسدن که اداره این موزه را برعهده دارد اعلام کرد برخی از جواهرات ربوده‌شده به قرن هجدهم میلادی تعلق دارند. یک شمشیر که قبضه آن با ۹ الماس بزرگ و ۷۷۰ الماس کوچک تزئین شده نیز یکی از آثار ربوده‌شده است.

پلیس هویت مظنونان را فاش نکرده است.

موزه «طاق سبز» به عنوان یکی از قدیمی‌ترین موزه‌های جهان شناخته می‌شود. این موزه در سال ۱۷۲۳ تاسیس شد و خانه بیش از چهارهزار قطعه جواهر و طلا است.

منبع: ایسنا

مقررات عراق برای ورود و خروج زائران از این کشور

سازمان گردشگری عراق تنها مرجع قانونی برای ورود و خروج زائران و گردشگران به این کشور شناخته شد.

به نقل از خبرگزاری رسمی عراق (واع)، دفتر نخست‌وزیری عراق با ارسال بخشنامه‌ای به وزارت کشور این کشور، تنها مرجع ذی‌صلاح را که عهده‌دار مسؤولیت ورود و خروج زائران و گردشگران خارجی به عراق است سازمان گردشگری این کشور اعلام کرد.

بر اساس این بخشنامه، درخواست ورود گروه‌های زیارتی و سیاحتی تنها به سازمان گردشگری زیرمجموعه‌ وزارت فرهنگ عراق محول شده و فقط شرکت‌های گردشگری مجاز و مورد تایید این سازمان می‌توانند برای ورود و خروج گروه‌های گردشگری و زیارتی اقدام کنند.

همچنین در این بخشنامه آمده است، این تصمیم برای جلوگیری از ورود بی‌ضابطه زائران به عراق و رونق بخش اقتصادی و گردشگری در این کشور اتخاذ شده است.

عراق همزمان با دهه نخست محرم نیز بخشنامه دیگری را صادر کرده و از شرکت‌های هواپیمایی خواسته بود زائران را بدون ویزای معتبر و به این انگیزه که در فرودگاه و مرزهای ورودی ویزا دریافت خواهند کرد، جابه‌جا نکنند.

مقامات ایران از مدت‌ها پیش رایزنی‌هایی را با سازمان گردشگری و وزارت فرهنگ عراق برای دریافت مجوز ورود زائر به این کشور آغاز کرده‌اند. در آخرین دیدار نیز پروتکل‌های پیشنهادی برای سفر زائران ایرانی به وزیر فرهنگ و سیاحت عراق تحویل داده شد و در سطح وزارت امور خارجه ایران و نخست‌وزیری عراق هم درباره ازسرگیری سفرهای زیارتی همزمان با مناسبت اربعین مذاکراتی صورت گرفته است.

به تازگی نیز یک خبرگزاری عراق مدعی شده که دولت این کشور برای سفر پنج‌هزار زائر در اربعین به هر کشور مجوز می‌دهد، هرچند که مسؤولان ستاد اربعین در ایران گفته‌اند عراق هنوز جزئیات اعزام‌های اربعین را به ایران اعلام نکرده است.

با وجود این تلاش‌ها و رایزنی‌ها برای ازسرگیری سفرهای زیارتی در اربعین، رییس گروه واکنش سریع کرونا پیشنهاد کرده که امسال مراسم پیاده‌روی اربعین یا بسیار محدود برگزار شود و یا یک سال دیگر به تعویق بیافتد. دکتر حمید سوری به ایسنا گفته که پوشش واکسیناسیون در ایران و عراق با میانگین جهانی فاصله دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

توقیف آثار تاریخی عراق در نروژ

بلاتکلیفی اربعین؛ ایران آماده، عراق در سکوت

توقیف آثار تاریخی عراق در نروژ

پلیس نروژ اعلام کرد نزدیک به صد اثر باستانی بین‌النهرینی را که عراق خواستار بازگشت آن‌ها است در این کشور توقیف کرده است.

به نقل از خبرگزاری فرانسه، پلیس نروژ روز جمعه با انتشار بیانیه‌ای از توقیف حدود صد اثر باستانی از جمله کتیبه‌های خط میخی متعلق به بین‌النهرین یا عراق امروزی خبر داد.

این مجموعه آثار تاریخی در جریان بازرسی خانه یک مجموعه‌دار خصوصی واقع در جنوب‌شرقی نروژ کشف شده‌اند.

مقامات عراق از وزارت فرهنگ نروژ خواستار بازگرداندن این مجموعه آثار شده‌اند.

بر اساس اعلام پلیس نروژ روند استرداد این مجموعه آثار کلید خورده است اما پیش از هر چیز این آثار باید برای تعیین اصالت و منشاء مورد بررسی قرار بگیرند و مقامات عراقی نیز باید درخواست خود را به صورت رسمی ارائه کنند.

پلیس هنوز اطلاعاتی درباره زمان یا نحوه انتقال این مجموعه آثار تاریخی به نروژ ارائه نداده است.

عراق که زمانی خانه تمدن‌های بابلی‌ها، آشوری‌ها و سومری‌ها بوده، مدت‌هاست که به مکان محبوبی برای قاچاقچیان آثار باستانی تبدیل شده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پریکستولن از دیدنی ترین طبیعت های کشور نروژ

معرفی جاذبه‌های گردشگری نروژ + بهترین زمان برای سفر به این کشور

شکل‌گیری مدرسه مرمت یزد تا ۱۴۰۲

مسئول مرمت آثار و امین اموال فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی یزد از آغاز ثبت‌نام مدرسه مرمت یزد با رشته‌های محدود کار و دانش در آستانه مهرماه خبر داد و اعلام کرد: با توجه به زمان‌بر بودن پروسه شکل‌گیری این مدرسه پیش‌بینی می‌شود راه‌اندازی آن براساس استانداردهای مورد نظر تا ۱۴۰۲ به طول انجامد.

«الهه الوندیان» در مورد مدرسه مرمت یزد که چندی پیش تفاهم‌نامه آن با اداره کل آموزش و پرورش برای اولین بار در کشور منعقد شد، گفت: این مدرسه، مدرسه‌ای کاملا وابسته به میراث فرهنگی است که در آن، کارگران ماهری را در راستای میراث فرهنگی در این مدرسه پرورش خواهیم داد البته در این مدرسه به دنبال تربیت دانشجو و محصل نیستیم بلکه رویکرد پرروش استادکاران و کارگران ماهر برای حوزه میراث فرهنگی است.

مسئول سابق موزه‌های استان با بیان این که استادکاران و کارگران ما همگی غیربومی از اتباع داخلی و خارجی هستند، تصریح کرد: غیرایرانی بودن برای حفظ میراث و آثار ما مثمر ثمر نیست چرا که نیروی غیربومی علاوقه و عشق به وطن و ملیت را به خوبی نیروی بومی ندارد.

وی نسبت به از دست رفتن نیروهای بومی اظهار تاسف کرد و گفت: متاسفانه تاکنون نیروهای ماهر و متخصص خود در حوزه‌های متعدد مانند استادکاران نجار، کاشی، خشت‌زن و متخصص در طراحی سقف‌های متعدد را از دست داده‌ایم و ایجاد چنین مدرسه‌ای رویدادی بسیار مثبت و مطلوب است.

الوندیان هدف از ایجاد این مدرسه را برطرف کردن نیازهای میراث فرهنگی یزد دانست و گفت: ما فقط مبحث مورد نظرمان مرمت نیست و این مدرسه مرمت باید در دو حوزه آثار تاریخی و فرهنگی و همچنین ابنیه بتواند رفع نیاز کند.

وی ساز و کارهای ایجاد چنین مدرسه‌ای را سازکار هنرستان‌های کار و دانش با رویکرد مهارت محوری دانست و گفت: امسال مهرماه از رشته‌های تعریف شده در کار و دانش باید استفاده کنیم چرا که برای هر رشته استاندارد مهارتی خاصی لازم است که باید نوشته شود و کد استاندارد دریافت کند و هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.

مسئول مرمت آثار و امین اموال فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی یزد با بیان این که مدرسه مرمت یزد با استانداردهای مورد نظر به ۱۴۰۲ می‌رسد، تصریح کرد: اگر امروز رشته‌های مورد نظر آن را بنویسم و مصوب کنیم، باید پروسه‌ای طولانی را بگذرانیم لذا با توجه به زمانبر بودن این پروسه و مراحل پیچیده اداری آن، این مدرسه در سال ۱۴۰۲ می‌تواند رشته‌های مورد نظر را داشته باشد.

الوندیان در خصوص جابجایی مدیران در تغییرات دولت و سرانجام این مدرسه مرمت ابراز نگرانی کرد و گفت: مسئله مهم امروز جابجایی مدیران است که باید ببنیم پس از تغییرات صورت گرفته، این مسیر برای تکمیل فرایند مدرسه مرمت تداوم خواهد داشت یا نه؟

مسئول مرمت آثار اداره کل میراث فرهنگی، خاطرنشان کرد: پروسه شکل‌گیری مدرسه مرمت طولانی‌مدت خواهد بود اما در حال حاضر ثبت نام در رشته معماری ساختمان و گرایش معماری سنتی برای علاقمندان در حال انجام است و برای هنرجویان سرفصل‌هایی را تعریف خواهیم کرد.

الوندیان در پایان یاداور شد: این مدرسه فعلاً تحت عنوان هنرستان‌ مانند هنرستان‌های وابسته به میراث فرهنگی در مدرسه قدس خیابان فرمانداری یزد در شرف راه‌اندازی است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

یزد؛ شهر قنات، قنوت و قناعت

جنبش سیاه جامگان چگونه به یزد رسید؟

کروات ها با ایران بیشتر آشنا می‌شوند

فستیوال «کشورهایی که ماته به آن سفر کرد» به معرفی ایران و خاطرات ماته شیمونویچ ـ جهانگرد کروات ـ در جریان سفر به ایران در سال ۱۹۳۷ خواهد پرداخت.

ایوان جُگیچ، نویسنده کتاب پرفروش «ایران اکنون»، مسیر سفر ماته شیمونویچ Mate Šimunović را دوباره بازسازی می‌کند و ضمن بازخوانی روایت‌های شیمونویچ از مشاهداتش در سفر به ایران، کشورمان را به مخاطبان در کرواسی معرفی خواهد کرد.

ماته شیمونویچ، جهانگرد معروف کرواسی سال ۱۹۰۰ میلادی در شهر ورگوراس در جنوب شرقی کرواسی متولد شد و طی ۱۹ سال و مسیری ۳۶۰ هزار کیلومتری با قایق، دوچرخه و پیاده به ۷۰ کشور جهان سفر کرد و یادداشت‌هایی از مشاهدات خود به جای گذاشت. ماته در سال ۱۹۳۷ و در مسیر خود، مناطق مختلف ایران را بازدید کرد و تصاویری از این سفر نیز در آلبوم اختصاصی او در ورگوراس موجود است.

وقایع جالب درباره ایرانِ گذشته و اکنون، روز یکشنبه ۵ سپتامبر ۲۰۲۱ (۱۴ شهریور ۱۴۰۰) در تراس یکی از رستوران‌های شهر ورگوراسِ کرواسی روایت خواهد شد.

در حاشیه این برنامه با سرو غذای ایرانی و اجرای موسیقی سنتی توسط محمد پورصاحبقران از مهمانان استقبال می‌شود.

در برنامه دیگری، روز شنبه ۴ سپتامبر (۱۳ شهریور) و با همکاری کتابفروشی زنجیره ای Hoću knjigu، ایوان جگیچ به ارائه و معرفی کتاب خود در نزدیکی دریاچه یارون زاگرب در کنار باشگاه Aquarius خواهد پرداخت. ایوان جُگیچ نویسنده کتاب «ایران اکنون» که اخیرا چاپ دوم آن منتشر شد، شهروند کروات است که در ایران زندگی می‌کند و در بخش گردشگری فعالیت دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

انتشار کتاب «ایران اکنون» در کرواسی

طبیعت زیبایی کرواسی

مرمت مجسمه‌های کاخ سعدآباد

معاون اجرایی مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ سعدآباد  از مرمت مجسمه‌های این مجموعه خبر داد.

محمدابراهیم لاریجانی گفت: مرمت هفت مجسمه در مجموعه فرهنگی و تاریخی سعدآباد از مردادماه آغاز شده و پروژه رو به پایان است.

او اظهار کرد: پس از سال‌ها توفیق شد از محل صرفه‌جویی در برخی از پروژه‌های عمرانی و مرمتی، مبالغی را برای موضوع مرمت مجسمه‌های مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد اختصاص دهیم. این مجسمه‌ها، شامل آثار ورودی کاخ موزه‌ها و محوطه است، مانند مجسمه آرش کمانگیر مقابل کاخ ملت یا مجسمه شیرهای سنگی که کار استاد ارژنگ بوده یا مسجمه ابوالهول که در ورودی کاخ یادمان ریاست‌جمهوری قرار گرفته است.

وی افزود: مجسمه‌هایی که نیازمند مرمت، بازسازی و بهبود وضعیت شرایط نگهداری بودند توسط یکی از استادکاران ماهر که در زمینه مرمت آثار و همچنین ساخت مجسمه تبحر دارد و به همت دفتر فنی و یا نظارت کارگاه مرمت این مجموعه و تحت نظارت معاونت اجرایی سعدآباد در حال اجرا است.

 

به گفته لاریجانی، مرمت این مجسمه‌ها به استاد “اسماعیل رضا محمدی” سپرده شده است. محمدی متولد سال ۱۳۳۳ بوده و دارای کارشناسی مجسمه‌سازی از دانشگاه هنر و کارشناسی ارشد تولیدات فرهنگی و هنری از سازمان میراث فرهنگی است. از جمله سوابق او می‌توان به ۴۰ سال تجربه کاری هنری، بنیانگذاری هنر مولاژ در میراث فرهنگی و مدیریت سه موزه در تهران به مدت ۱۰ سال اشاره کرد.

blank

منبع: ایسنا

مرتبط

مجموعه کاخ موزه سعدآباد:

سعدآباد _پربازدیدترین مکان‌های تاریخی ایران

رونمایی از نشریات قاجار

نشریات منتخب دوره قاجار در نمایشگاه مجازی موزه رضا عباسی رونمایی شد.

با طولانی شدن تعطیلات موزه‌ها، دامنه فعالیت برخی موزه‌ها به فضای مجازی کشیده شده است. «رضا عباسی» از جمله موزه‌هایی است که در تعطیلات بلند کرونا از این فضا برای معرفی آثار خود به خوبی بهره گرفته است. این بار هم، نمایشگاهی مجازی از نشریات منتخب دوره قاجار که در کتابخانه تخصصی این موزه نگهداری می‌شود، به نمایش گذاشته است.

این نشریات به دوره تاریخی ۱۲۶۷ تا ۱۳۳۶ قمری تعلق دارد که شامل حبل المتین، وقایع اتفاقیه، حکمت، شفق سرخ، شرق، پروانه، پیک، ناصری، شرافت، تربیت، ثریا، خلاصه الحوادث، کمال، ادب، ناهید، نوروز، خورشید ایران، ایران نظامی، میهن پرستان، مرد امروز، بشارت، معارف، ندای وطن، مجلس، مصباح، ابلاغ، نسیم شمال، انجمن اصفهان، محاکمات، مساوات، انجمن، کوک دری، الجناب، صبح صادق، شکر، تیاتر، ایران باستان، ملانصرالدین، کشکول، پلیس ایران، یادگار انقلاب، سروش، نوبهار، جارچی ملت، صوراسرافیل، لوتی، رعد، توفیق، صبح وصال، عصر جدید، ستاره ایران، زبان آزاد، چمن، بامداد روشن، گلشن و گل زرد است.

blank

 

در تاریخچه نشریات آن دوره آمده که «تاریخ اجتماعی ایران در سومین سال پادشاهی محمدشاه قاجار (۱۲۵۰-۱۲۶۴ ق)، شاهد تأسیس و انتشار نخستین روزنامه فارسی زبان در ایران، یعنی “کاغذ اخبار” به مدیریت و سردبیری میرزا صالح شیرازی بود. این روزنامه با دو سده فاصله از نخستین روزنامه منتشر شده در لندن، به طور ماهیانه و به شکل دولتی چاپ می‌شد.

دوران سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۴-۱۳۱۳ ق) شاهد صفحات جدیدی در تاریخ ارتباطات داخلی و خارجی ایران از جمله تأسیس روزنامه “وقایع اتفاقیه” به همت امیرکبیر به سال ۱۲۶۷ ق و تشکیل وزارت انطباعات در ۱۲۸۸ ق برای کنترل هر چه بیشتر بر مواد چاپی به ویژه مطبوعات بود. در این روزنامه علاوه بر اخبار داخلی و خارجی، تصاویری بسیار نفیس و اعلا از حکام و رجال آن دوره چاپ می‌شد که در نوع خود بی‌نظیر بود و در حقیقت وقایع اتفاقیه را به نخستین روزنامه مصور فارسی در آن زمان تبدیل کرد.

blank

 

پیشرفت مطبوعات ایران از ۱۲۵۳ تا ۱۳۱۳ قمری، یعنی به مدت ۶۰ سال و تا پایان عمر ناصری چندان تند و درخشان نبود. در اواسط سال ۱۲۷۶ قمری تعداد روزنامه‌های رسمی که در پایتخت منتشر می‌شد، فقط چهار روزنامه بود. در عهد مظفرالدین شاه اولین تغییر اساسی در روزنامه‌نگاری ایران ظاهر شد که عبارت بود از تأسیس روزنامه‌هایی به دست اشخاص غیردولتی که از جمله آن می‌توان به اطلاع، ایران، تربیت، شرق و معارف اشاره کرد…»

blank

 

ادامه تاریخچه نشریات قاجار و تصاویری از روزنامه‌های آن دوران را در نمایشگاهی که به صورت مجازی در صفحه rezaabaasi.museum در اینستاگرام برگزار شده است، می‌توان مشاهده کرد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

حمله مغول‌ها به یادگار انوشیروان

کاخ‌های افشاری از دل کاوش‌های کلات نادری بیرون آمد

صابون‌پزی سنتی در بروجرد

در حال حاضرکارگاه‌های صابون‌سازی در بروجرد همچنان در حال تولید انواع صابون هستند و بیشتر تولیدات آن‌ها در شهرهای بزرگ توزیع می‌شود. در گذشته‌های نه چندان دور حدود ۳۰ واحد کارگاه صابون‌پزی در شهرستان بروجرد دایر بود که توسط خانواده‌های شماعی، عاجز، اشکی و کوثری به حیات خود ادامه می‌دادند. در حال حاضر تعداد کارگاه‌های فعال ۶ کارگاه است. کارگاه‌های صابون‌پزی در بروجرد در دوران صفوی فعالیت خود را شروع کردند و قدیمی‌ترین سند رسمی صابون‌پزی در بروجرد، جواز صابون‌پزی کارگاه حقیقت شماعی به تاریخ ۱۳۰۰ ه. ش، در دست است.

فرآیند صابون‌سازی براساس ترکیب چربی با یک قلیا است. در روزگاران قدیم صابون سازان از خاکستر و یا ریشه‌ی گیاهان نظیر چوبک به عنوان قلیا استفاده می‌کردند. و در حال حاضر از اسید کاستیک به عنوان سود (قلیا) استفاده می‌شود. صابون‌ها اساسا از یک چربی آب کرده همراه با قلیا تشکیل می‌شود.

صابون سنتی در شهرستان بروجرد، درکارگاه‌ها تولید می‌شود، ابزار اصلی برای پخت سنتی صابون، چربی گاو و گوسفند و کوهان شتر، دیگ‌های بزرگ و قلیا (سودا -سود سوزآور) است. صابون‌های سنتی بروجرد به عنوان صابون‌های حمام و برای شستشوی مو و بدن استفاده و در سه نوع برگردان، پیچ و سرکف -سرکف نارگیلی مرغوبترین صابون بروجرد است- تولید می‌شوند. تقاضا برای مصرف این صابون‌ها بیشتر مربوط به شهرهای اراک، اصفهان، همدان، قزوین و تهران است.

برای پخت صابون سنتی، اولین گام تهیه مواد اولیه است. اساتید صابون پز، چربی و پیه را معمولا از خود بروجرد و در صورت نیاز بیشتر، از شهرستان‌های اطراف مانند نهاوند و اصفهان تهیه می‌کنند.

روش تهیه صابون سرکف، به این ترتیب است که چربی‌های حیوانی در دیگ‌های بزرگ اصطلاحا آب می‌شوند- ذوب می‌شوند- و به تدریج، مقدار مشخص سود سوزآور- در گذشته خاکستر و امروزه از سود کاستیک- و آب به آن افزوده می‌شود، سپس مخلوط مذکور را در معرض حرارت قرار می‌دهند. سپس به وسیله تیغه‌های هم‌زن که بر روی میله‌ای تعبیه شده و به صورت رفت و برگشت بر روی دیگ می‌چرخند مواد را مخلوط می‌کنند تا مواد به خورد هم بروند.

پس از اضافه شدن آب، حدود ۳-۴ ساعت، پخت صابون زمان می‌برد، که به آن مرحله جفت شدن یا در اصطلاح صابون‌سازان، شیرین شدن می‌گویند. برای تشخیص پایان فرآیند پخت و تولید صابون خالص، چند روش سنتی که بر اساس تجربه شکل گرفته‌اند، وجود دارد: روش اول اینکه، اساتید صابون پز به وسیله طعم مواد در حال جوش پی می‌برند که صابون آماده شده است. روش دوم بعد از طی زمان معمول برای پخت، کم‌کم محلول آب نمک اضافه کرده و هم می‌زنند تا زمانی که محلول صابون خالص از آب و سود جدا بشود –صابون خالص به صورت بریده بریده و نامحلول در آب و سود دیده می‌شود، در واقع آب نمک باعث می‌شود که صابون از ناخالصی‌ها جدا بشود. این عمل با استفاده از ابزاری به اسم آب‌گردان انجام می‌شود.

بعد از طی این مراحل و آماده شدن نهایی صابون خالص، تمام مواد زاید مانند نمک، آب اضافی، سود و دیگر ناخالصی‌ها به صورت پساب ته‌نشین شده و سرکف که معمولا در زمان پخت به آن روغن نارگیل نیز اضافه می‌شود، بالا می‌مانند و اصطلاحا رو می‌آید. بعد از آماده شدن نهایی صابون سرکف از پساب‌های سرد شده مربوط به روزهای قبل استفاده کرده و آن را تدریجا به دیگ داغ صابون سرکف اضافه می‌کنند تا دمای آن مقداری کاهش پیدا کند. و زمان کمتری برای سرد شدن لازم باشد. بعد از اضافه کردن پساب‌های سرد حدودا یک ساعت صبر کرده تا پساب‌های صابون کاملا ته‌نشین شده و سر کف جدا شود- اصطلاحا صابون بخوابد-.

بعد از این زمان صابون سرکف به وسیله حلب یا ابزاری شبیه به آن، از دیگ برداشته شده و داخل حوضچه‌های مخصوص ریخته می‌شود. زمان سرد شدن در تهیه صابون سرکف که پساب آن کاملا جدا شده است حدود ۴ ساعت است. یعنی اینکه بعد از چهار ساعت صابون حالت قالبی پیدا کرده و آماده‌ی برش می‌شود. با افزودن رنگ‌های مخصوص صابون یا رنگ‌های طبیعی به صابون‌های سرکف، ظاهری رنگارنگ می‌دهند. مثلا زردچوبه که علاوه بر رنگ برای تقویت مو و پوست مناسب است و رنگ صابون را زرد می‌کند و یا دارچین و پودر هسته‌ی خرما که علاوه بر خاصیتشان برای مو و پوست، به صابون‌ها ظاهری رنگی می‌دهند. این رنگ‌ها را در زمان پخت به دیگ می‌افزایند.

برای تهیه صابون‌های پیچ و برگردان نیز به همین روش اقدام می‌کنند، با این تفاوت که در این صابون‌ها معمولا روغن‌های گیاهی، اسانس، عطر و رنگ اضافه نمی‌شود و مرحله جداسازی پساب و ناخالصی‌ها انجام نمی‌گیرد و فقط آب شور آن‌ها گرفته می‌شود و سپس آب شیرین به اندازه کافی به مواد اضافه می‌کنند. محلول صابون بعد از فرآیند پخت، به وسیله شیر تخلیه که در قسمت تحتانی دیگ قرار دارد از دیگ خارج شده و وارد حوضچه‌ها می‌شود. زمان سرد شدن صابون درون حوضچه‌ها و آماده شدن برای برش، در صابون‌های پیچ و برگردان، حدود ۲۴ ساعت است. این صابون‌ها، چون دراثر خشک شدن پیچ برمی‌داشت و برگردان می‌شد، به این نام خوانده می‌شوند.

بعد از زمان خشک شدنِ انواع صابون‌های سنتی در حوضچه‌ها و تشکیل فرم اولیه، آن‌ها را توسط ابزار برنده به صورت قالب‌های بزرگ بریده و سپس توسط پایه‌های برش دهنده کوچک به شکل و اندازه قالب‌های صابون معمولی تقسیم می‌کنند. بعد از مرحله‌ی برش، قالب نهایی صابون‌ها در فصول گرم، به محیط باز منتقل شده و زیر نور خورشید، همچنین در فصول سرد به وسیله‌ی دستگاه خشک‌کن، خشک می‌شوند. صابون‌ها بعد از مرحله خشک شدن، بسته‌بندی شده و در وزن‌های مختلف به بازار عرضه می‌شود. صابون‌پزی سنتی بروجرد در تابستان ۱۳۹۸ در فهرست آثار ملی جای گرفت.

*معروف‌ترین نوع صابون سنتی بروجرد، سرکف نارگیلی است که در آن روغن نارگیل استفاده می‌شود و پزشکان سنتی معتقدند برای رفع شوره سر، ریزش مو و تقویت پیاز مو مفید است.

*انواع مواد مانند: انواع روغن‌ها و مواد گیاهی و دریایی و آلی که در تقویت مو و پوست موثر هستند، در زمان پخت به صابون‌های سرکف اضافه می‌شود.

* نحوه جوش زدن صابون در دیگ و همچنین رنگ محلول در حال جوش، از نشانه‌های پایان زمان فرآیند پخت صابون است.

*در مسیر صنعتی شدن کارگاه‌های سنتی و روند پیشرفت و ورود تکنولوژی به این حرفه، خاندان شماعی که قدیمی‌ترین کارگاه‌های صابون پزی سنتی در بروجرد را بنیان نهادند و در حال حاضر نیز به امر اشتغال دارند، کارخانه‌های صنعتی مهلران و شمیز را در شهرستان بروجرد، پایه گداری کردند، که هم اکنون از بزرگترین قطب‌های تولیدی مواد شوینده در ایران به حساب می‌آیند. جالب توجه است که اولین صابون بچه در ایران با عنوان شمیز در کارخانه‌های بروجرد و توسط خانواده شماعی تولید شده است.

* گزارش از زهره رستگارفرد، کارشناس ارشد ایران‌شناسی

تاروپود زرینِ هنر در مجموعه بافته‌های سنتی خراسان شمالی

صنایع‌دستی بومی استان خراسان شمالی در ۸ گروه و ۴۲ رشته قابل تقسیم‌بندی است. گروه‌هایی که انواع این صنایع‌دستی در آن می‌گنجد شامل گروه‌های دست‌بافته‌های داری و غیر داری، نساجی سنتی، پوشاک سنتی، رودوزی‌های سنتی، صنایع فلزی و… است.

استان خراسان شمالی، با داشتن اقوام و فرهنگ‌های مختلف، مجموعه‌ای غنی و متنوع از انواع دست‌بافته‌های سنتی را در خود ذخیره دارد که هم ازنظر طرح و نقش و هم ازنظر تکنیک بافت قابل‌توجه است. در ادامه گزارش تعدادی از آن‌ها به‌طور مختصر معرفی می‌شود.

نساجی سنتی (پارچه‌بافی) 

در گذشته این هنر درصد بالایی از مواد اولیه موردنیاز تولید لباس و پوشاک را در استان تأمین می‌کرده است. در حال حاضر نیز بخشی از این منسوجات نظیر چادرشب، حوله، چوخه، پارچه‌های ابریشمی و… در سطح استان بافته می‌شود.

چادرشب بافی

چادرشب پارچه‌ای است دستبافت، رنگارنگ و چهارخانه که امروزه بافندگان روستای رویین اسفراین  خراسان شمالی به‌عنوان دهکده نساجی سنتی کشور در تولید و عرضه این محصول نقش بسزایی دارند. این پارچه در موارد گوناگونی چون روتختی، رومیزی، پرده و آویز، رومبلی و… مورداستفاده قرار می‌گیرد.

این هنر صنعت در شهرستان‌های اسفراین و گرمه تولید می‌شود.

ابریشم‌بافی

ابریشم به‌واسطه نرمی، شفافیت، ظرافت و استحکام فوق‌العاده که دارا است یکی از مهم‌ترین و گران‌بهاترین الیاف نساجی بشمار می‌رود. نحوه بافت کاملاً شبیه پارچه‌بافی سنتی است و مصارف آن در دوختن لباس، روسری، دستمال و لبه یقه، سرآستین و پیش‌سینه لباس‌های محلی فاخر و… است.

در منطقه راز و جرگلان، بجنورد، ابریشم‌بافی از قدمت زیادی برخوردار است. نقوش این نوع بافته غالباً به‌صورت هندسی و برجسته بر روی کار نمایان است. صنعتگران شهرستان‌های بجنورد، اسفراین و گرمه تولیدکننده ابریشم استان هستند.

حوله بافی

نوعی فرآورده نساجی سنتی خراسان شمالی است که در ابعاد کوچک عرضه می‌شود. تاروپود آن تماماً از نخ پنبه‌ای بوده و جاذب رطوبت است. اسفراین، بجنورد، گرمه، جاجرم، شهرستان‌های فعال در این رشته هستند.

سیاه چادر بافی

دست بافته‌ای بسیار ساده با موی بز برای تولید چادر عشایری خراسان شمالی که با توجه به خاصیت موی بز محافظ بسیار خوبی در برابر سرما و رطوبت است. مانه سملقان، شیروان، اسفراین از مهم‌ترین مراکز تولید این محصول در سطح استان است.

کیسه بافی

دست بافته‌ای که از پشم بهاره و دست‌ریس با ظرافت زیاد تهیه شده و در استحمام مورداستفاده قرار می‌گیرد. صنعتگران منطقه مانه وسملقان، شیروان، تولیدکننده این هنر صنعت هستند.

شال‌بافی

نوعی دست‌بافته چهارگوش بسیار ظریف است که دارای تارهای یکرنگ بوده و نقوش، توسط پودهای رنگی پدیدار می‌گردند. در این بافت سر آزاد پودها در پشت پارچه دیده می‌شوند. شهرستان‌های جاجرم، گرمه تولیدکننده این محصول هستند.

چوخه بافی

چوخه را نوعی تن‌پوش پشمی معنی می‌کنند. چوخه به‌عنوان جلیقه چوپانی، لباس کشتی (پالتوی چوخ)، پا تابه، کت‌وشلوار و… بکار می‌رود و به علت نوع آب‌وهوای سرد و شرایط اقلیمی، مردان چوخه را به‌عنوان البسه در زمستان استفاده می‌کردند. به علت استحکام بسیار خوب این پارچه در برابر کشش و ازآنجاکه در مبارزه کشتی هیچ پارچه‌ای مانند چوخه دوام نمی‌آورد پوشیدن این لباس به‌عنوان یکی از قوانین کشتی محلی این خطه محسوب شده و نام این مبارزه به کشتی با چوخه شهرت یافته است. شیروان، اسفراین ازجمله شهرهای خراسان شمالی هستند که به تولید این محصول می‌پردازند.

نوار بافی

بافتن نواری باریک و بلند از جنس نخ، پشم و ابریشم دست‌بافت است که در منطقه رویین اسفراین و راز و جرگلان با طرح‌های متفاوت بافته می‌شود و به مصارف تزئینی لباس می‌رسد این نوارها به‌وسیله کارت‌های چهارگوش بافته می‌شوند. اسفراین و جاجرم از مهم‌ترین مراکز تولید این محصول است.

پی تاوه (گزی بافی) 

دست بافته‌ای با عرض ۱۵ سانتی‌متر با تاروپود پشمی ظریف که قسمتی از آن با نخ الوان رودوزی شده باشد که برای بستن به ساق پا در نواحی سردسیر خراسان شمالی استفاده می‌شود. جاجرم، شیروان تولیدکنندگان این هنر صنعت هستند.

پوشاک سنتی

پوشاک در خراسان شمالی به دلیل تعدد اقوام از گوناگون خاصی برخوردار است. وجود اقوامی چون تات، ترکمن، ترک، کرمانج با پوشش‌های متفاوت زیبایی‌های خاصی را به وجود آورده است. در این خصوص پوشش ترکمن و کرمانج به دلیل استقبال مردمان این اقوام هنوز هم مورداستفاده قرار می‌گیرد. این پوشش‌ها در هریک از طوایف این اقوام نیز متفاوت است.

چاروق دوزی

چاروق عبارت است از پاپوش یا پای‌افزاری که از قدیم‌الایام مورداستفاده بوده و با اشکال مختلف تهیه و ساخته‌شده و از جنس چرم بوده است.

از ابزار کار موردنیاز این صنعت خراسان شمالی دست می‌توان به گزن، تسمه کش، مشته، قالب چوبی، درفش و از مواد اولیه موردنیاز جهت ساخت چاروق می‌توان به چرم، نخ ابریشم اشاره کرد. چاروق از محصولات تولیدی شهرستان‌های بجنورد و جاجرم است.

جوراب‌بافی

جوراب بافته‌شده از پشم به لحاظ حجیم بودن و حبس کردن گرما در ساختار جوراب در فصول سرما بهترین گزینه برای محافظت از سرمای گزنده در مناطق کوهستانی استان است.

جوراب با پنج میل چوبی به طول بیست سانتی‌متر بافته می‌شود که همیشه چهار میل به شکل مربع در جوراب است و پنجمین میل به ترتیب اضلاع جوراب را طی کرده و در هردو وزن مقداری به‌اندازه جوراب می‌افزاید. پنجه جوراب از ابتدا یکرنگ و بدون نقش و ساده بافته می‌شود و پاشنه جوراب در آخرین مرحله یعنی بعد از اتمام کامل جوراب بافته می‌شود.

طرح‌ها و نقش‌های جوراب بسیار متنوع و الهام گرفته از طبیعت و فرهنگ منطقه است. این هنر در تمام شهرستان‌های استان تولید می‌شود.

کلاه بافی

جنس نخ مورداستفاده در این نوع کلاه، کرکی است که از بز تهیه می‌شود و با وسیله‌ای به نام دیلکون، هم‌زمان با بافت ریسیده می‌شود. بافت آن تنها با ۵ میل ساده انجام‌شده و نیاز به دستگاه خاصی ندارد. رنگ کلاه، خودرنگ و اغلب به رنگ‌های سفید، کرم، قهوه‌ای و مشکی دیده می‌شود و هیچ‌گونه رنگرزی روی آن صورت نمی‌گیرد.

از ویژگی‌های مهم این کلاه عایق بودن آن در برابر سرما و گرماست. به همین دلیل اهالی منطقه در دو فصل زمستان و تابستان این کلاه را به سردارند.

این هنر خراسان شمالی صنعت به شماره ۱۰۸ در فهرست آثار ملی ثبت‌شده کشور قرار گرفته است. گرمه، جاجرم، فاروج، بجنورد، شیروان ازجمله مراکز مهم تولید این هنر هستند.

عروسک بافی

هنری است که در آن با استفاده از میل و قلاب بافتنی، عروسک‌های متنوع و رنگارنگی بافته و درون آن را با پنبه یا پشم پر می‌کنند. سپس الحاقاتی مانند کلاه و دامن را به آن می‌افزایند. صنعتگران شهرستان‌های بجنورد، شیروان در تولید این محصول فعال هستند.

قلاب‌بافی

بافت انواع محصولات خراسان شمالی از قبیل لباس، کلاه، دستکش و انواع رومیزی، عروسک‌های بافتنی و… توسط قلاب میله‌ای با نوک خمیده و با استفاده از الیاف طبیعی را قلاب‌بافی می‌گویند. این هنر در تمام شهرستان‌های استان تولید می‌شود.

منبع: میراث آریا

روايتی از مراسم به آب انداختن لنج در روستای سرریگ جزیره قشم

وسیله اصلی در تمام فعالیت‌های صیادی، دریانوردی و حمل‌ونقل کالا و مسافر، شناورهایی بود که از قدیم همواره به دست بومیان این نواحی ساخته‌وپرداخته می‌شدند. این لنج‌ها انواع و اقسام مختلفی داشت و بنام‌های متفاوتی، همچون «بَغَلِه» (از لنج‌های بزرگ خلیج‌فارس که درگذشته با آن به سفرهای هند و آفریقا می‌رفتند)، «بُوم» (بزرگ‌ترین و زیباترین نوع لنج)، «سمبوک»، «جالبوت»، »تِشاله» (نوعی لنج کوچک که از آن به‌عنوان یدک‌کش استفاده می‌شد)، «بوزی» (بوجی و بوصی هم گفته می‌شود)، «ترتری» (لنج کوچک ماهیگیری)، «سماچ» (لنج ماهیگیری) و… نامیده می‌شدند، که هرکدام، کار خاصی مورداستفاده قرار می‌گرفت.

ماده اصلی در ساخت لنج، چوب است و مهم‌ترین آن‌ها، چوب ساج که بومی مناطق هند، برمه و اندونزی است و بیشتر از هندوستان تأمین می‌شود. چوب ساج به چوب سخت هند شرقی معروف است و از آن برای قاب‌بندی و روکش بدنه لنج استفاده می‌شود. این چوب به دلیل روغنی بودن، در مقابل پوسیدگی ناشی از رطوبت و موریانه مقاوم است. دیگر چوبهای مورداستفاده در ساخت لنج، شامل چوبهای درختان بومی مثل کهور؛ کنار؛ کرت و درختان غیربومی همچون چنار؛ توت و گردو است.

غیر از تخته و چوب، از میخ و پیچ و مهره فلزی نیز در ساخت لنج استفاده می‌شود که درگذشته توسط حدادان زحمتکش روستای «گوران»، که از مکانه‌ای قدیمی ساخت لنج در جزیره قشم است، تهیه می‌شد. در تمام مراحل ساخت، حتی برای کوبیدن میخ نیز باید استادی و مهارت کافی داشت. اگر ضربه و نیروی وارد برمیخ همسان و متعادل نباشد، علاوه بر شکاف‌های پنهانی که در تخته به وجود می‌آید، موجب نفوذ آب و درنهایت پوسیدگی زودرس بدنه لنج خواهد شد.

«گلافان» (سازندگان لنج) پس از اتمام کار، فتیله‌های پنبه‌ای آغشته به روغن کنجد موسوم به «کَلفات» را درون درزهای مابین تخته‌ها می‌گذاشتند، تا از نفوذ آب به درون لنج جلوگیری نمایند و بدنه لنج را نیز روغن‌مالی می‌کردند. اینک وقت آن بود تا مقدمات به آب انداختن لنج فراهم شود. مقدمات کار به آب انداختن لنج پس‌ازاینکه ساخت لنج به پایان می‌رسید و گلافان فراغت می‌یافتند، لحظه به آب انداختن لنج فرامی‌رسید که با آداب‌ورسوم خاصی همراه بود. اگر شناور، لنج بزرگی بود، شایعات و حدس و گمان‌ها پیرامون به‌آب‌اندازی آن بیشتر بود که چه روزی و چه زمانی و چگونه قراراست به‌آب انداخته شود. این مسئله به نقل داغ مجالس تبدیل می‌شد و هرکس سعی می‌کرد، آن روز خاص را پیش‌بینی کند. صاحب لنج که معمولاً ناخدای لنج نیز بود پس از مشورت با ریش‌سفیدان و با توجه به سعد و نحس ایام و درنظرگرفتن اوقات جزر و مد دریا، روز خاصی را برای به آب انداختن لنج تعیین می‌کرد، که معمولاً روزهای شنبه یا دوشنبه برای این کار در نظر گرفته می‌شد. پس از تعیین یک روز معین برای این کار همگی مردم آبادی، از مرد و زن و پیر و جوان سعی‌میکردند در آن روز معین در روستا حضورداشته باشند تا در این مراسم جذاب شرکت کنند.

بنا به اعتقاداتی که داشتند برای جلوگیری از چشم‌زخم، تکه‌ای از سنگ نمکی که معمولاً خودشان آن را از کوه نمکدان (کوه نمک قشم) تهیه می‌کردند، از میل جلو لنج می‌آویختند. برای خوش‌یمنی، برکت و سعادت نیز با «گلک» (خاک سرخ) سرخ آیینی، بر گوشه‌هایی از لنج، چلیپایی نقش می‌بست؛ نماد باستانی خیروبرکت که در گوشه‌گوشه نقش‌های جزیره جای دارد. بر فراز لنج هم پرچم ایران و «بندیره‌ای» (پرچم) سبز نیز به اهتزاز درمی‌آمد. درنهایت، نوبت به «دوور» (بر وزن کوثر. دوار و داور هم گفته می‌شود.) می‌رسید که بیشتر بار به آب‌سپاری لنج، بر دوش آن بود.

لنج

دوور

دوور وسیله‌ای چوبی است. یک ماشین مکانیکی مانند چرخ چوبی؛ چرخ چاه؛ سکان و… که کار را برای انسان آسان می‌نمود. اجزای دوور شامل یک چهارپایه بزرگ چوبی بود با پایه‌هایی محکم و قطور که معمولاً آن‌ها را در زمین محکم می‌کردند. درون این چهارپایه قرقره‌ای بزرگ و فلزی به‌صورت عمودی قرار می‌گرفت. از میان این قرقره و متصل به آن تیری چوبی، محکم و قطور، بیرون می‌آمد که در حدود نیم متر بالاتر از سطح میز قرار می‌گرفت. در بالای این تیر عمودی سوراخ‌هایی وجود داشت که درون این سوراخ‌ها، تیرهایی چوبی به‌صورت افقی قرار می‌گرفت. چرخاندن این تیرهای افقی باعث چرخش قرقره فلزی دوور می‌شد. هریک از این تیرهای چوبی را معمولاً دو تا سه نفر می‌چرخاندند و درنهایت، ده تا دوازده نفر چرخاندن یک دوور را به عهده می‌گرفتند. دوور معمولاً با مقداری فاصله با لنج در خشکی قرار می‌گرفت. در نقطه‌ای درون دریا که قرار بود لنج تا آنجا کشیده شود، میله یا لنگرهایی در دریا فرومی‌کردند و به آن‌ها «گوفیه‌ای» بسته می‌شد. از درون این گوفیه طنابی خارج می‌شد که یک سر آن به دور لنج بسته می‌شد و سر دیگر آن به دور قرقره دوور محکم می‌شد. همراه با چرخاندن تیرهای چوبی دوور، قرقره دوور می‌چرخید، طناب‌ها کشیده می‌شدند و لنج آرام‌آرام به حرکت درمی‌آمد و به سمت دریا کشیده می‌شد. با توجه به بزرگی و سنگینی لنج از یک، دو و یا سه دوور برای این کار استفاده می‌شد. انواع کوچک‌تری از دوور نیز درون کشتی برای بالا کشیدن لنگر؛ تور؛ بادبان و «کولگیر» (قفس‌های مخصوص صید ماهی) نیز بکار گرفته می‌شد. به حرکت درآوردن دوور همیشه با یامال‌های مخصوص به آن همراه بود.

 

 

یامال

یامال‌ها آوازهای کار دریا و خشکی هستند. بیشتر آن‌ها آواز کارهای دریایی‌اند، اما یامال‌هایی هم هستند که برای کار در خشکی؛ در نخلستان‌ها؛ حمل بار با لنج یا خالی کردن بار از لنج؛ کارهای ساختمانی؛ تنورسازی و غیره سروده می‌شوند. متنوع‌ترین یامال‌ها مربوط به دریا و لنج هستند: میداف (پارو) پاروزنی در قدیم؛ یامال‌های بالا کشیدن بادبان‌ها؛ یامال‌های تور انداختن؛ یامال‌های بالا کشیدن تور و…

به آب انداختن لنج و چرخاندن دوور نیز یامال مخصوص به خود را داشت. محور اشعاری که در این یامال، خوانده می‌شد، بر اساس دوور بود و بیشتر طلب یاری از خداوند برای چرخاندن و به حرکت درآوردن دوور بود؛ با خواندن یامال، افراد بیشتری برای مشارکت در این کار تهییج می‌شدند. در اجرای یامال‌ها معمولاً یک تکخوان سربندها را می‌خواند و جوابگوها (ملوانان و جاشوها) جواب تکخوان را می‌دادند. تداوم و تکرار این روند، ویژگی خلسه‌آمیزی به این مراسم می‌داد.

اکثر آوازهای یامال دوور از یادها رفته است و از معدود اشعاری که به یاد مانده، این‌چنین است:

هِلهِ یاملهِهِلهِ یاملهِهِله یاَ دووَر شامیِ

هِلهِ یاملهِهِلهِ یاملهِهِله یاَدوو شامی

دَورِیا دَووَر شامی/ دَورِیا دَووَر شامی

وَرشو وَرشو خلیلو سوریا/ کلیو ورشو خلیلو سوریا

این اشعار گاهی به زبان عربی خوانده می‌شد و گاهی هم به زبان فارسی و محلی. بعضی‌اوقات نیز متناسب با اتفاقاتی که روی می‌داد، اشعاری فی‌البداهه سروده می‌شد. مانند این آواز که انگار در جواب به شکایت افراد از گرمای زمین سروده شده است. با توجه به اینکه چرخاندن دوور با پای‌برهنه انجام می‌گرفت و گرمای ظهر جنوب طاقت‌فرسا بود:

زمینَگرمِن و پاِمهِ ناسوزتِ/ هِله یاَدووَر شامی

یاواش یاواش پاِمهِ ناسوزت/ِهِله یاَدوو شامی

با توجه به نیرویی که برای به حرکت درآوردن لنج و کشاندن آن به‌سوی دریا لازم بود، ریتم آن تند یا آهسته می‌شد و افراد نیز با توجه به هر ریتم، نیروی کمتر یا بیشتری مصرف می‌کردند. خواندن یامال دو کاربرد ویژه داشت: اول باعث ایجاد هماهنگی و توازن در صرف هم‌زمان نیرو بین کارکنان و جاشوان می‌شد و دوم باعث ایجاد شورونشاط و خلسه میان آن‌ها می‌شد تا خستگی مفرط ناشی از کارهای طاقت‌فرسا را درک نکنند. همراه با چرخش دوور و نوای یامال، لنج به‌آرامی به دریا سپرده می‌شد.

لنج

به دریا سپردن لنج

بعدازاینکه روز مشخصی را برای به آب انداختن لنج در نظر می‌گرفتند، از صبح زود برای کسانی که قرار بود این کار را انجام دهند، صبحانه‌ای تدارک دیده می‌شد. پس از صرف صبحانه آیاتی از قرآن کریم توسط شیخ یا ملای آبادی تلاوت می‌شد تا با یاد و نام خدای رحمان و رحیم و استعانت از او کار را آغاز کنند. بعدازآن با توجه به بزرگی لنج و توان مالی صاحبش بز، گاو یا شتری قربانی می‌شد که خونش بر «بیس» (چوب بلند و قطوری که در حکم شاسی لنج است) لنج مالیده می‌شد و از گوشتش غذایی پخته و در ظهر همان روز توسط حضار صرف می‌شد. به دور لنج تسمه‌ای می‌بستند و این تسمه به طنابی محکم و کلفت وصل می‌شد. طناب را تا فاصله‌ای مناسب درون دریا می‌بردند و در آنجا از درون «گوفیه‌ای» که در آنجا قرار داشت، رد می‌کردند؛ این گوفیه به وسیله یک تیر چوبی یا لنگرهای بزرگ، درون دریا مهارشده بود. طناب پس از عبور از میان قرقره‌های گوفیه دوباره به ساحل برمی‌گشت و در اینجا به دور قرقره دوور محکم می‌شد. دوور با مقداری فاصله از لنج درون‌خشکی قرار می‌گرفت. در جلو لنج برای تسهیل کار و حرکت راحت‌تر و روان‌تر لنج، چوب‌های استوانه‌ای مدوری با مقداری فاصله از یکدیگر، پشت سرهم قرار می‌گرفت که به آن‌ها تِرم گفته می‌شد و بر روی آن‌ها سیفه (چربی کوسه ماهی) مالیده می‌شد. در زیر شکم لنج نیز برای جلوگیری از صدمات ناشی از سقوط احتمالی لنج به طرفین،ِسِوند (حصیرهای بافته‌شده از چوب‌های نخل) پوسیده کار گذاشته می‌شد که به دلیل نرمی آن در صورت سقوط لنج به طرفین، هیچ لطمه‌ای به آن وارد نمی‌شد.

چرخاندن دوور را افراد داوطلب به عهده می‌گرفتند. ترکیبی از جوانان و افراد باتجربه، نوعی همکاری و همیاری بود و کسی برای این کار، مزد طلب نمی‌کرد. چرخاندن دوور همراه با یامالهای مخصوص به آن بود و این تک سرایی‌ها و همخوانی‌ها شور و وجد خاصی به مراسم می‌بخشید. با مقداری فاصله از این‌ها مردم با شور و اشتیاق به تماشا می‌ایستادند. برای احتیاط بیشتر بچه‌ها معمولاً از فاصله‌ای دورتر همراه با بزرگ‌ترهایشان این مراسم را نگاه می‌کردند. زن‌ها نیز از فاصله‌ای دورتر یا از پس دریچه خانه‌ها به نظاره این منظره می‌نشستند. همراه با چرخیدن دوور و همراه با شور و هیجان تماشاچیان لنج نیز به حرکت درمی‌آمد و بغله خرامان‌خرامان رهسپار آغوش مام دریا می‌شد.

منابع:

– پاکدامن، رحمت‌الله؛ قشم جزیره‌ای آشنا؛ بندرعباس: سازمان برنامه و بودجه استان هرمزگان، چاپ اول، ۱۳۶۴

– درویشی، محمدرضا؛ موسیقی و آیینه‌ای جزیره قشم و جزایر تابعه، تهران: سازمان منطقه آزاد قشم، چاپ اول، ۱۳۹۳

* گزارش از عبدالجلیل مرداسنگی