گردشگری محور توسعه همدان نیست!

 مدیر عامل بنیاد توسعه گردشگری آسیا با بیان اینکه گردشگری محور توسعه همدان نیست، گفت: اگر واقعا این صنعت، محور توسعه استان بود باید به آن توجه می‌شد و مسئولان کارهایی برای آن انجام می‌دادند.

بهنام افتخاریان ، مهمترین دلیل بی توجهی مدیران همدان به گردشگری را ملموس نبودن آثار این صنعت دانست و افزود: آثار و نتایج گردشگری مثل پتروشیمی، فولاد و راه‌سازی برای مدیران ملموس نیست و برای مدیران وجهه ملموس بودن کارهایی که می‌کنند مهم است. از طرف دیگر شخصیت مدیران اینگونه است که کارهایی انجام دهند که قابلیت شعار داشته باشد و گردشگری از زمره این گونه فعالیت‌ها خارج است و این قضیه درد اصلی این صنعت است.

اتفاقات خوب گردشگری دیگر ادامه پیدا نکرد

وی با اشاره به اینکه در پنج سال گذشته اتفاقات خوب در حوزه گردشگری همدان کم نبود و سه رویداد بزرگ بین‌المللی در این حوزه برگزار شد، تصریح کرد: همچنین طی سال‌های قبل چند ثبت ملی برای شهرهای کمتر مطرح داشتیم اما در نهایت به هیچ یک از آن‌ها آن‌طور که باید پرداخت نشد و اتفاقات خوب هم دیگر ادامه هم پیدا نکرد چرا که صرف برگزاری مراسم ملموس بود و بعد از آن هیچ اهمیتی نداشت.

آثار گردشگری ملموس نیست و مدیران به آن نمی‌پردازند

افتخاریان با بیان اینکه ما حتی در برنامه‌های بعدی رویدادهایی که میزبان بودیم حضور نداشتیم، اضافه کرد: یکی از بزرگترین ایرادهای صنعت گردشگری این است که مدیران چون نمی‌تواند آن را لمس کنند و آثارش هم غیرملموس است به آن نمی‌پردازند.

این فعال حوزه گردشگری در ادامه مطرح کرد: وقتی که یک گروه گردشگر ایرانی به شهر بیاید ۴۰ تا ۵۰ میلیون سود به شهر می‌رساند بنابراین با یک شب اقامت، آورده زیادی برای شهر دارند اما چون دیده نمی‌شود و ملموس نیست به دنبال این صنعت نیستیم و اهمیتی برای مسئولان و مردم ندارند.

گردشگری با وجود پول‌ساز بودن دیده نمی‌شود

وی با اشاره به اینکه نماینده‌های مردم همدان در مجلس شورای اسلامی به همه حوزه‌ها توجه خاصی دارند اما به گردشگری بی توجه هستند، ادامه داد: از طرف دیگر تعداد فعالان این حوزه کم است و با وجود تاثیرگذاری و پول‌سازی، گردشگری دیده نمی‌شود.

گردشگری برای استاندار همدان اهمیت دارد؟

به گفته افتخاریان استاندار همدان حدود دو ماه است که بر سر کار آمده و هیچ جلسه‌ای با فعالان گردشگری نداشته است بنابراین به نظر می‌رسد این صنعت اهمیتی برای ایشان ندارد.

وی بیان کرد: متاسفانه یا خوشبختانه در دوره‌های قبل و به ویژه در دوره اول نیکبخت استاندار همدان، تاکید بود که گردشگری محور توسعه استان است اما بحث این است که اگر این صنعت محور توسعه استان هست چرا  برای آن کاری انجام نمی‌دهند؟

در همدان کاری برای گردشگری انجام نشده است

این راهنمای گردشگری با بیان اینکه محور توسعه شدن استان، پس از شکل گرفتن گفتمان گردشگری در کشور اتفاق افتاد، اضافه کرد: پس از آن، گردشگری در همدان هم بر سر زبان‌ها افتاد و از آنجا که قابلیت ویترینی شدن داشت مطرح شد اما در واقع در استان کاری برای این صنعت انجام نشده است.

برنامه بالادستی برای گردشگری نداریم

افتخاریان ادامه داد: در همدان برای گردشگری نه برنامه بالادستی داریم و نه بودجه کافی استانی به آن تزریق می‌شود، از طرف دیگر انرژی‌ نهادهای مرتبط استانی با این موضوع همگرا نیست و این قضیه ضربه زیادی به صنعت گردشگری همدان زده است.

وی تصریح کرد: به عنوان مثال در گردشگری روستایی، سه نهادی که با هم هیچ‌گونه همکاری ندارد باید همگرا شوند، در گردشگری شهری نیز شهرداری‌ها باید با میراث فرهنگی و استانداری یک کلونی کلان تشکیل دهند در صورتی که هیچ‌گونه همکاری با هم ندارند.

روی گردشگری هنری کار کنیم

افتخاریان با بیان اینکه برای گردشگری هنری باید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه‌ریزی کند، اضافه کرد: برگزاری رویداد گردشگری هنری بسیار جای کار دارد، این‌گونه رویدادها در دنیا بدون هزینه انجام می‌شود و یا اگر هم مثل اکسپوی دبی برای آنها هزینه کنند چندین برابر بازگشت دارد.

در برگزاری رویدادهای بزرگ ناتوان نیستیم

به گفته وی، ما از برگزاری رویدادهایی مثل اکسپوی دبی ناتوان نیستیم اما نداشتن برنامه ما را عقب انداخته و همان تعداد اندک جشنواره‌ مثل جشنواره فیلم و تئاتر هم که داشتیم از یک مرحله بزرگ به یک رویداد محلی تبدیل کردیم.

در همدان محلی فکر می‌کنیم جهانی عمل می‌کنیم

این فعال حوزه گردشگری در ادامه عنوان کرد: یک شعار در توسعه پایدار هست که می‌گوید جهانی فکر کنید محلی عمل کنید اما ما در همدان محلی فکر می‌کنیم و جهانی عمل می‌کنیم.

تشکیل کارگروه‌های تخصصی کارآمد در حوزه گردشگری ضرورت دارد

افتخاریان بیان کرد: طرح تشکیل معاونت گردشگری را در گذشته در استانداری همدان پیگیری کردیم و بعید می‌دانم با تشکیل آن موافقت شود اما به نظر می‌رسد هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به ویژه با تعطیل شدن کارگروه گردشگری در استانداری، تشکیل چند کارگروه تخصصی کارآمد با ترکیب دولت و بخش تخصصی برای بخش‌های تخصصی گردشگری نیاز است.

وی با اشاره به اینکه چند موضوع در استان بسیار مهم است، گفت: یکی از این موضوعات گردشگری روستایی است که می‌توان روی آن مانور داد، مسئله بعدی تشکیل کارگروه‌های گردشگری شهری، طبیعت‌گردی و گردشگری هنری است تا از این کارگروه‌ها خوراک تولید شده و برای پیگیری برای مقام ارشد استان ارسال شود.

استاندار به قسمتی از حکمش که مربوط به گردشگری است توجه کرده است!

افتخاریان اضافه کرد: به نظر می‌رسد استاندار تاکنون به آن قسمت از حکمش که مربوط به گردشگری است توجه نکرده باشد و شاید هم به دنبال تیم و نیروهای جدید است که با آنها شروع کند.

وی مطرح کرد: در حال حاضر، گردشگری از مرحله گفتمان عبور کرده و زمان آن رسیده که درباره آن به صورت تخصصی بحث شود و یک طرح موفق، برنامه بالادستی و دستور کار سخت‌افزاری برای استان تشکیل شود تا کارگروه تخصصی استانداری کار تحولی انجام دهد.

این راهنمای گردشگری با بیان اینکه فعالان و مدیران این حوزه باید دور یک میز بنشینند و گفت‌وگو کنند، تصریح کرد: با یک برنامه خوب کل شهرستان‌های استان به تکاپو می‌افتد و بالادست همه این‌ها طرح آمایش گردشگری استان است.

تنها راه پویا شدن گردشگری همدان ورود استانداری به این حوزه است

به گفته افتخاریان ما از شهرها و استان‌های رقیب در صنعت گردشگری جا مانده‌ایم و هنوز نمی‌دانیم همدان چه پتانسیلی در این حوزه دارد. همچنین تنها راه پویا شدن گردشگری همدان ورود استانداری به این موضوع است و استاندار باید به این حوزه ورود کند.

از سمن‌ها برای حفظ میراث فرهنگی کمک بگیریم

وی با بیان اینکه در همدان برای حفظ و نگهداری خانه‌های تاریخی برنامه نداریم و متاسفانه هنوز نمی‌دانیم حفاظت اینگونه بناها باید به چه شکل انجام شود، اظهار کرد: سمن‌ها می‌توانند در عرصه حفظ میراث فرهنگی و رونق گردشگری کمک‌های زیادی بکنند و کارهای فراوانی انجام دهند بنابراین باید به سمت و سوی اینگونه فعالیت‌ها برویم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

استان همدان

نیم‌نگاهی از ایران به موزه ملی ‌قوم‌شناسی ژاپن

نشست «نیم‌نگاهی به موزه ملی قوم‌شناسی ژاپن در اوساکا» به همت رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن و موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با همکاری موزه ملی قوم‌شناسی ژاپن در اوساکا، برگزار می شود.

 رایزنی فرهنگی ایران در توکیو اعلام کرد: در ادامه برگزاری مجموعه وبینارهای توسعه فضاهای فرهنگی در جهان امروز، این نشست روز دوشنبه اول آذرماه ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد. در این نشست مجازی، حسین دیوسالار ـ رایزن فرهنگی ایران در ژاپن ـ، یوریکو یاماناکا ـ استاد موزه ملی قوم شناسی ـ، هیروفومی ترائوچی ـ استادیار مرکز مطالعات منابع موزه ملی قوم‌شناسی ـ و کنجی کورودا ـ استادیار مرکز مطالعات خاورمیانه در موزه ملی قوم‌شناسی  ژاپن در اوساکا ـ به بحث و تبادل نظر درباره ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها، توسعه و گسترش اقدامات مرتبط با این موزه و همچنین فضاهای فرهنگی و هنری در ژاپن خواهند پرداخت.

علاقه‌مندان می‌توانند روز دوشنبه ساعت ۱۰:۳۰ به وقت تهران (۱۵:۳۰ به وقت توکیو) به نشانی https://www.skyroom.online/ch/tfarhang.ir/fazahayefarhangi در این وبینار شرکت کنند.

پیش‌تر نیز مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی بین‌المللی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن، وبینار “توسعه فرهنگی در ژاپن از دریچه معماری و شهرسازی” را برگزار کرده بودند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

چرا افتتاح موزه ملی حقوق مهم است؟

باغ‌های تاریخی در لایه‌های ناپیدای شیراز را دریابیم

 کارشناس و پژوهشگر با اشاره به از بین رفتن شمار زیادی از باغ‌های با ارزش شیراز، بر لزوم توجه اکید به باغ‌های تاریخی موجود در لایه‌های ناپیدای این کلانشهر تاکید کرد.

داریوش مختاری گفت: حدود ۶۰ باغ نظیر باغ جهان نما در شیراز وجود داشته که فقط نامی از آنها باقی مانده است و باید برای حفظ دیگر باغات تاریخی و ناشناخته اما دارای اهمیت شیراز کوشا باشیم تا آن ها را از بحران خشک شدن یا تخریب نجات دهیم.

وی با بیان اینکه طی سال های اخیر به تاریخ شیراز توجه بیشتری می شود که یکی از عوامل آن رابطه مستقیم زندگی مردم مدرنیزه کنونی با گذشته است، گفت: گسترش کلانشهر دو میلیونی شیراز  و فعالیت های انسان ساخت در راستای توسعه این زیست بوم باعث شده تا مخاطرات طبعی مانند سیل و اختلال در جهت باد را شاهد باشیم.

مختاری خاطرنشان کرد: برای حل این معضلات پژوهشگران و دغدغه مندان شیراز با مطالعه این شهر به نقشه و گستره باغ‌ها توجه کردند، عرصه‌هایی که نقطه متقابل و مهمی در تنفس و حفظ شهر محسوب می شود.

این پژوهشگر حوزه باغ‌های شیراز گفت: توجه به باغ‌ها باعث شد که ابعاد مختلفی از اهمیت شناسایی موقعیت و توجه به احیا و بازپرداخت این عرصه‌های تاثیرگذار بر زندگی شهری، مد نظر قرار گیردو

او با یادآوری اینکه پژوهش در این حوزه، منجر به شناسایی ابعاد تاریخی بعضی از باغ‌ها در شیراز و اهمیت آنها شده است، گفت: نگاه تاریخی به باغ‌های شیراز، باعث اهمیت دادن به پیمایش و احیای پیکره‌های انسان ساخت قدیمی می‌شود.

مختاری با بیان اینکه باغ هایی با بیش از نیم قرن قدمت، تاریخی محسوب می شود و باید به آنها از ابعاد وسیعتری نگاه کرد، افزود: متاسفانه از پیکره عظیم باغ‌های تاریخی و بی نظیر شیراز، حدود ۶۸ باغ دارای کوشک، حوض و ایوان تخریب شده است که باغ‌های اتابک، اقبال آباد، بهجت آباد، پادشاه کچل، پودنک و حبیب آباد شماری از آنها بوده.

وی افزود: همه این باغ ها همانند باغ جهان نمای شیراز بوده اند، عرصه‌هایی که اکنون تنها نام و خاطره آنها باقی مانده و دیگر اثری از آنها نیست و باید برای حفظ و حراست از مابقی باغ‌ها که در معرض خشکیدگی و تخریب قرار دارند، تلاش کنیم.

این کارشناس و پژوهشگر حوزه باغ‌های شیراز افزود: به پیکره شیراز باید فراتر از یک بحث زیست محیطی نگاه کرد زیرا تاریخ در ظریف ترین لایه های شهری شیراز گنجانده شده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

نگاهی به سبک معماری بافت تاریخی روستای اُمام

 

ضرغامی: بودجه ۱۴۰۱ امروز بسته می‌شود

عزت‌الله ضرغامی از جمع‌بندی لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ و فرصت سازمان برنامه و بودجه برای دفاع از اعتبارات زیرساخت‌های گردشگری خبر داد.

 وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در هجدهمین جلسه هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، گفت: امروز آخرین روزی است که بودجه سال ۱۴۰۱ بسته می‌شود و امکانی را آقای میرکاظمی ـ رییس سازمان برنامه و بودجه ـ گذاشته تا ما از حداقل اعتبار خود برای انجام زیرساخت‌های حوزه گردشگری دفاع کنیم.

او در ادامه درحالی که اعضای اتاق بازرگانی و کمیسیون گردشگری این اتاق و برخی فعالان خصوصو حضور داشتند، با بیان این‌که تا وقتی ساختارشکنی نشود موانع از بین نمی‌رود گفت: ما از وزارتخانه خودمان شروع کرده‌ایم و تحول در نگاه و روش‌های اقدام را آغاز کرده‌ایم. چرا مسؤولان نباید به حرف کارشناسان گوش کنند و مدام در نشست‌ها خودشان حرف بزنند؟ چه کسی گفته مسؤولان همیشه باید حرف بزنند؟ گاهی هم باید حرف‌های کارشناسان را بشنوند و به آن‌ها عمل کنند. من حرف‌های شما را بدون تبصره گوش می‌دهم. باید بخش خصوصی به صنعت گردشگری کمک کند. باید به این بیمار در حال احتضار برای احیا کمک شود. ما از روز اول شروع کردیم به زیر میز زدن. بسیاری از موانع داخل وزارتخانه است. من اولین همایش مدیران وزارتخانه را برگزار کردم. تحول در نگاه و روش‌های اقدام، هدف اصلی من است.

ضرغامی گفت: همه ما می‌توانیم شرایط را متحول کنیم. صد مانع در داخل مطرح می‌کنند، ولی الان برای من نگاه نو و اندیشه نو مطرح است.

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی قوانین دست و پاگیر را آفت کشور دانست و اظهار کرد: مشکل امروز ما فقه، آیین‌نامه و قوانین نیست. مدیریت و پیشرفت را یک قانون و رویه خوب هموار می‌کند و باید بر اساس آن قوانین خوب عمل کنیم. ما رویه‌های جدید را در وزارتخانه شروع کرده‌ایم. شخصی در استان فارس که می‌خواست چهار پنج هزار میلیارد تومان در گردشگری سرمایه‌گذاری کند، استاندار قرار ملاقاتش را نمی‌پذیرفت و به دیدار من آمد. با سرمایه‌گذارهای هزار میلیارد تومانی شخصا جلسه می‌گذارم.

او افزود: غول نقدینگی که کشور را هدایت کرده باید به سمت خلق ثروت برود. دولت‌ها نباید زحمت چاپ پول بکشند. گردشگری بیماری است که نیاز به شوک دارد و اگر درمان شود کشور را نجات می‌دهد. در این مسیر به طور حتم توانمندی‌های بخش خصوصی مورد نیاز است.

ضرغامی گفت: ما وقت نداریم، وقت به سرعت می‌گذرد. مریض را می‌شناسیم، موانع مشخص است و با کمک شما موانع را پشت سر خواهیم گذاشت. ان‌شاءالله زیر میز می‌زنیم.

هر گردشگر چقدر ارز وارد ایران می‌کند؟

بنا بر گزارش اتاق بازرگانی ایران، علی‌اکبر عبدالملکی ـ رییس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران ـ در این نشست، گردشگری را با پایان یافتن ذخایر نفتی، بهترین گزینه توسعه صنعت گردشگری دانست و گفت: برآوردها نشان می‌دهد ورود هر گردشگر خارجی به ایران، حدود هزار دلار ارزآوری برای کشور دارد و در شرایطی که ما با محدودیت‌های تحریمی مواجه هستیم، این فرصتی مطلوب برای دسترسی به منابع ارزی جدید است.

از ارزآوری دماوند غافل شده‌اید

سهند عقدایی ـ عضو کمیته گردشگری خلاق کمیسیون گردشگری و صنایع وابسته اتاق ایران ـ نیز درباره کوه دماوند و ظرفیت گردشگری آن سخت گفت و یادآور شد که این ظرفیت مورد توجه نیست، درحالی‌که دماوند یکی از برندهای ملی و اصلی در ایران است.

او همچنین گفت: دماوند را با کلیمانجارو مقایسه کنید که در سال ۲۰۲۰، بالغ بر ۳۵ هزار دلار هزینه ورودی آن بود و هر کوهنورد دوهزار دلار در کلیمانجارو هزینه کرده و در ایران در سال ۹۵ حدود ۱۷۰۰ گردشگر به دماوند رفته‌اند و در سال ۹۸ این حدود ۸۰۰ نفر بوده است، اما هجوم بی‌ضابطه کوهنوردان داخلی به آنجا و روند بدون مجوز و ضابطه به این کوه آسیب جدی زده است. در عین حال که در دماوند هیچ‌گونه امکانات رفاهی و بهداشتی وجود ندارد.

وضعیت ایران و ترکیه در سوریه

همچنین محمد امیرزاده، نایب‌رئیس اتاق ایران با تأکید بر اهمیت دیپلماسی اقتصادی گفت: ما یکی از جذاب‌ترین کشورها برای جذب گردشگران فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هستیم، اما باید الزامات تصمیمات سیاسی در ایران با رویکرد فعال‌سازی دیپلماسی اقتصادی رعایت شود.

او افزود: تورم عراق یک‌ششم و تورم پاکستان یک ‌پنجم و تورم ترکیه نصف تورم ما است، به این دلیل که ما تنش بین‌المللی را انتخاب کردیم، اما آن‌ها درگیری‌های کمتری در سیاست‌های بین‌الملل خود دارند.

نایب‌رئیس اتاق ایران با تاکید بر این‌که بدون تکیه‌ بر دیپلماسی اقتصادی نمی‌توانیم برای تولیدات صنعتی و صنایع‌دستی خود جایگاهی در دنیا بیابیم، اظهار کرد: ما با همه هزینه‌ای که در سوریه داشتیم تنها سه درصد تجارت این کشور را مال خود کردیم، اما ترکیه ۳۰ درصد اقتصاد این کشور را دارد. بنابراین پیش از آن که دیر شود باید به تبعات ضعف خود در دیپلماسی اقتصادی بیاندیشیم و برای آن چاره کنیم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

وعده ضرغامی درباره ویزای توریستی ایران

حمله تروریست و خرس چه ربطی به راهنما دارد؟

رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسه‌های آموزش گردشگری کشور با انتقاد از رویه‌ای که در تایید نهایی راهنمایان گردشگری در پیش گرفته شده است، این پرسش را مطرح کرد که چرا با مصاحبه و سوال‌های غیراستاندارد که در وهن نظام آموزش گردشگری کشور است، برای ورود راهنما به بازار کار سنگ‌اندازی می‌کنید؟

هر سال بیش از سه‌هزار نفر پس از گذراندن دوره‌های آموزشی به مدت حدود ۱۰ ماه، در آزمون جامع راهنمای گردشگری شرکت می‌کنند. سال ۹۹ جمعیت شرکت‌کننده در این آزمون، در سه شاخه راهنمای فرهنگی، طبیعت‌گردی و زمین گردشگری نزدیک به چهارهزار نفر بود؛ آزمونی که اتفاقا به سوال‌ها و حتی شیوه برگزاری آن همواره انتقادهایی وارد بوده است. با این وجود، مدتی است راهنماهایی که آن دوره‌ها و آزمون جامع را با موفقیت سپری کرده‌اند ملزم به شرکت در مصاحبه‌ای شده‌اند که در صورت تایید می‌توانند فرآیند نهایی برای دریافت کارت راهنمای گردشگری را بگذرانند و وارد بازار کار شوند. مصاحبه‌ای که بسیاری از شرکت‌کنندگان و حتی مدرسان گردشگری، شیوه اجرای آن را غیراستاندارد دانسته و نقدهایی وارد کرده‌اند.

نیما آذری ـ رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور ـ با اشاره به اعتراض‌های گسترده فراگیران و راهنمایان گردشگری نسبت به رویه‌ای که ورود به بازار کار را با سنگ‌اندازی مواجه کرده است، توضیح داد: مصاحبه‌هایی که مدتی است در قالب کمیته‌ای در اداره‌های میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان‌ها انجام می‌شود، متأثر از یک بند نیم‌خطی در «آیین‌نامه راهنمایان گردشگری»، مصوب هیأت وزیران در سال ۱۳۹۴ است. در بند «چ» ماده ۲ این آیین‌نامه، راهنمایان گردشگری برای دریافت مجوز باید در «مصاحبه عمومی و اختصاصی» موفق شوند. این آیین‌نامه را معاون پیشین گردشگری در زمانی که در دفتر نظارت و ارزیابی گردشگری مسؤولیت داشت، تنظیم کرده بود. بعدها از این بند کوتاه تفسیر شد که راهنمای گردشگری برای دریافت مجوز یا همان کارت، باید مصاحبه انجام دهد که مسؤولیت آن هم به انجمن‌های راهنمایان گردشگری سپرده شد.

او افزود: این آیین‌نامه مصوب هیأت وزیران است و تغییر و حتی اصلاح آن سخت است. مهم‌ترین مسألۀ آن هم این است که هیچ تفسیر و توضیحی ندارد. در دوره معاونت پیشین گردشگری که در تصویب این آیین‌نامه و اضافه کردن آن بند، نقش داشت، خیلی پیگیری کردیم، چون تفسیرهای خاصی از همان بند کوتاه شده بود، طوری که نظام آموزش گردشگری را زیر سوال می‌برد. با وجود آن‌که معاون پیشین گردشگری نیز خود مخالف آن تفاسیر بود، اما در واقعیت اقدامی برای تغییر و اصلاح آن بند قانونی و تفسیرهایی که شده بود، صورت نگرفت. به هر حال، انتظار هم نمی‌رفت شخصی که خود آن بند را اضافه کرده و پیگیر تصویب همان آیین‌نامه بود، دوباره دست به تغییر بزند.

آذری اظهار کرد: در کشور نظامی به نام آموزش گردشگری وجود دارد، اگر ضعف و ایرادی دارد باید در درون آن رفع و بهینه‌سازی شود. اتفاقا انجمن مؤسسه‌های آموزش گردشگری خواستار بهینه‌سازی، ارتقاء و رفع ایرادهای آموزش است.

او با اشاره به اعتراض‌ها و انتقادهایی که به این شیوه از تایید و انتخاب راهنمایان گردشگری شده است، گفت: جریان موجود مثل آن است که در دانشگاه درس خوانده باشید، همه واحدها را هم با موفقیت گذرانده باشید، آزمون را هم با موفقیت پشت سر گذاشته باشید و در آخر، مصاحبه شوید و با یک سوال رد شوید. سوال این است هیأتی که برای اجرای این مصاحبه انتخاب شده، از چه کانال و مرجعی تایید شده است؟ چرا مدرسان، پیشکسوتان و موسسه‌های آموزش گردشگری در کمیته‌های که شکل گرفته است، نماینده‌ای ندارند؟ بر اساس چه استاندارد و ضابطه‌ای راهنمای گردشگری را با چند سوال محدود از ادامه کار بازمی‌دارند؟ مگر می‌شود یک نظام آموزشی را نادیده گرفت و در نهایت چند نفر با سوال‌هایی مشکوک، غیراستاندارد و عجیب، آینده شغلی و بازار کار یک نفر را خراب کنند؟

او افزود: در کمیته‌ای که برای مصاحبه از راهنمایان گردشگری تشکیل شده، نمایندگانی از انجمن‌های حرفه‌ای راهنمایان، دفتر بررسی و همکاری و یک نماینده هم از معاونت گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان حضور دارند که با معدود سوال‌های ساده‌ای راهنما را رد می‌کنند و بعد حکم می‌دهند که یا باید چند دوره به عنوان دستیار در تور شرکت کند و یا برخی از درس‌ها را دوباره بگذراند.

آذری گفت: طبق اظهارات مسؤول دفتر برنامه‌ریزی و آموزش در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، هدف از انجام چنین مصاحبه‌ای، شخصیت‌سنجی است. اما از سوال‌هایی که پرسیده شده چنین هدفی برنمی‌آید. این موضوع خودش زیر نقد است، چطور با یک یا چند سوال می‌توان شخصیت یک فرد را سنجید. البته خوب است اگر بتوانند این کار را درست انجام دهند، اما رویه موجود در مسیر شخصیت‌سنجی نیست.

او افزود: هدف دیگری که مطرح شده تشخیص میزان اطلاعات راهنما درباره قوانین و مقررات است. اگر چنین است چرا سوال‌ها به سمت دیگری رفته و بیشتر علمی شده است؟ مثلا درباره یکی از جنگ‌های تاریخی سوال پرسیده‌اند. راهنمای گردشگری قبلا این مراحل را پشت سر گذاشته و برای سنجش اطلاعات علمی، آزمون جامع داده است. اعتراض و نقدی هم که به این بخش وارد شده آن است که منابع سوال‌های مربوط به قوانین و مقررات مشخص نیست، راهنما سرگردان است و نمی‌داند منبع سوال چیست.

این مدرس گردشگری با اشاره به اعتراض‌های گسترده‌ای که به محتوای سوال‌ها شده است، به برخی از آن‌ها به استناد گزارش‌هایی که از فراگیران و راهنمایان دریافت کرده است، اشاره کرد و گفت: از فراگیر پرسیده‌اند اگر یک تروریست وارد اتومبیل گردشگران شد به عنوان راهنما چه می‌کنید، یا مثلا وقتی خرس به گردشگران حمله کرد به عنوان راهنما چه باید کرد؟ سوال بهتر از این برای شخصیت‌سنجی یا میزان تشخیص اطلاعات فراگیر درباره قوانین و مقررات نبود؟ با فراگیری که این همه استرس آزمون جامع را تحمل کرده و ۱۰ ماه حدود ۳۰ واحد درسی را پشت سر گذاشته است، ‌ چه می‌کنیم!؟

آذری اظهار کرد: منبع و انگیزۀ طرح این سوال‌ها مشخص نیست. سوال‌ها باید ارزیابی و استاندارد شده و منبع‌شان مشخص باشد. چرا باید راهنمای فراگیر را با یک یا چند سوال سلیقه‌ای حذف کنند؟ سوال باید طیفی باشد و فراگیر حق داشته باشد به چند سوال پاسخ ندهد، باید مجموعه‌ای از سوال‌ها طرح شود. از سوال‌های پرسیده‌شده به نظر می‌آید رویکرد بیشتر سلیقه‌ای توأم با برداشت شخصی و تحلیلی و در برخی موارد وابسته به ذهنیت پرسش‌کننده است.

رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور همچنین با اشاره به احکامی که پس از مصاحبه برای فراگیران داده شده و برخی را ملزم به گذراندن دوباره بعضی از واحدهای درسی یا حضور در یک یا چند تور به عنوان دستیار کرده است، گفت: مگر راهنمای صفر می‌تواند در تور به عنوان دستیار شرکت کند، آن هم وقتی کارت ندارد!؟ راهنمای صفر چگونه می‌تواند تجربه و سابقه کاری به‌دست آورد، وقتی هیچ آژانسی حاضر نیست به این شخص تور بسپارد؟ قطعا وقتی شکل کار درست نباشد، آسیب‌رسان و فسادزاد خواهد بود.

آذری ادامه داد: اگر تفسیر موجود از آن بند نیم‌خطی آیین‌نامه راهنمایان گردشگری و رویه فعلی برای انجام مصاحبه درست است، چرا آن را به بخشنامه تبدیل نمی‌کنند؟ چرا استانداردی برای آن تعیین نشده است؟ چرا نظر متولیان آموزش را نپرسیده‌اند؟ ما بارها به دفتر برنامه‌ریزی و آموزش وزارت گردشگری درباره رویه موجود، بنا به اعتراض و شکایت راهنمایان و نقص‌هایی که وارد شده است، معترض شدیم که در ظاهر با ما هم‌نظر بوده و رویه موجود را غیرقانونی دانسته‌اند، اما چرا جلو آن را نمی‌گیرند؟ مگر می‌شود وقتی رییس دانشگاه گواهی‌نامه دانشجویی را امضا کرده، یک هیأت دیگر که در ارزیابی و ترکیب آن حرف است، با یکی دو سال و یک امضا آن دانشجو را رد و خلع فعالیت کند. سوال این است صلاحیت علمی این هیأت را کجا و بر چه اساس تایید کرده که اکنون در مقام ارزیاب برآمده‌اند؟

او تاکید کرد: اگر نمی‌توانند این مصوبه را تغییر دهند، دست‌کم شیوه‌نامه‌ای با تفسیر درست و منطقی منطبق با اهدافی که ترسیم شده است، تنظیم کنند.

رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور همچنین بیان کرد: اگر مسأله ضعف سیستم آموزش گردشگری است، آن را شناسایی و رفع کنیم. ما در شرایطی که معتقدیم برگزاری آزمون جامع گردشگری اشتباه است، به جای رفع این اشتباه و پیدا کردن راه‌کار درست و بهینه‌تر، یک آزمون و مصاحبه دیگر را اضافه کرده‌ایم و خیمه دولتی را آن‌جا هم گسترده کرده‌ایم. سایه این خیمه دهه‌ها است که روی سرفصل‌ها، منابع درسی و آزمون گردشگری پهن شده است، چرا مدام دامنه آن را گسترش می‌دهند، بعد هم که می‌بینند مشکل همچنان وجود دارد، سیستم آموزش گردشگری را زیر سوال می‌برند. رویه جدید نوعی وهن و توهین به یک نظام آموزشی است.

او درخواست کرد: شیوه‌نامه و تفسیر درستی برای آن بند قانونی مشخص و علنی شود که بر آن اساس، منابع سوال‌ها مشخص شود و پرسش‌ها استاندارد، طیفی، سیستماتیک و راهکارپذیر باشد و مهم‌تر از آن، از قیمومت یک صنف خارج شود. صنف زمانی می‌تواند مداخله کند که راهنما کارت گرفته و وارد بازار کار شده است. باید از آزمون‌ها فیلم تهیه شود تا در صورت اعتراض، امکان بررسی توسط هیأت دیگری وجود داشته باشد. باید هیأت نظارت تشکیل شود تا پرسش‌کنندگان ناگزیر شوند سوال‌های استاندارد طرح کنند و سلیقه‌ای عمل نکنند. کمیته‌ای تشکیل شود که سوال‌ها را استاندارد کند.

آذری گفت: اگر این رویه انتخاب شده که ایراد و ضعف آموزش گرفته شود، قطعا مؤسسه‌های آموزشی و مدرسان مشکلی ندارند که در درون نظام آموزش، ارزیابی‌ها سخت‌تر شود، ‌ولی نباید گواهی علمی افراد را ندیده گرفت و به بهانه شخصیت‌سنجی و تشخیص میزان اطلاعات افراد درباره قوانین و مقررات، به شکلی غیراستاندارد دوباره سطح علمی فراگیر را به آزمون گذاشت.

منبع: ایسنا

مرتبط:

استقرار راهنمایان تخصصی گردشگری ادبی در حافظیه

باغشمال، نامی یادگار از دوران شاه‌نشینی تبریز

عباس‌میرزا و دیگر شاهزادگان قاجار در دوران شاهزادگی خود با احداث ساختمان‌ها و کاخ‌های گوناگون در محوطه باغ‌شمال، بیشترین رونق و آبادانی را به آن بخشیدند؛ به‌گونه‌ای که این باغ پس از عباس میرزا به «باغ شاهزاده» مشهور شد. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی باغ‌شمال به تملک شهرداری درآمد و سرانجام به جهت‌عدم علاقه و رسیدگی حکومت اواخر قاجاریه ویران شد؛ ورزشگاه تختی نیز در بخشی از این باغ بزرگ و تاریخی احداث شده است. طول باغشمال ۱۰۵۰ ذرع تبریز و عرض آن ۵۲۴ ذرع تبریز بود.

این عمارت یکی از ابنیه مهم دوره قراقویونلوها، آق قویونلوها، صفویه و به‌خصوص دوره قاجار بود. جغرافی‌نویسان و جهانگردانی که از قرن سوم و چهارم هجری به بعد از تبریز دیدن کرده و مطالبی درباره این شهر نوشته‌اند به وجود بناها، کاخ‌ها و سرای‌های باشکوه و زیبا که غالباً از طرف سلاطین، امراء و وزرا ساخته شده و به نام بانیان خود معروف بوده‌اند، اشاره‌کرده‌اند.

برخی از این بناها به‌مرور زمان از بین رفته و اکنون نشانی از آن‌ها بر جای نمانده است. برخی هم به‌صورت ویرانه‌هایی درآمده‌اند که حکایت از عظمت و شکوه نخستین خود دارند و تعداد بسیار اندکی نیز، به خاطر نزدیکی زمان احداث و توجه متولیان آن‌ها به صورتی تقریباً سالم باقی مانده‌اند.

کاخ هشت‌بهشت نیز نمونه‌ای از این بناها است که اکنون نه تنها اثری از این کاخ باشکوه باقی نمانده بلکه حتی می‌توان گفت که وجود چنین بنای باشکوهی به فراموشی سپرده شده است.

نقشه باغ‌شمال و کاخ‌های آن

هشت‌بهشت که یکی از کاخ‌های زیبا و معروف دوره آق‌قویونلو بود، در سال ۸۸۸ هجری قمری، به دستور سلطان یعقوب پسر امیرحسن بیک مشهور به اوزون حسن، بنا شد. البته در مورد بانی احداث این کاخ روایت‌های متفاوتی وجود دارد؛ چنانچه برخی این کاخ را به اوزون حسن و برخی دیگر به پسرش یعقوب نسبت می‌دهند. به هر ترتیب اولین کاخ هشت‌بهشت، در تبریز و در قرن نهم هجری بناشده است.

معماری

این کاخ بر مبنای توصیف‌های مندرج در کتاب‌ها، عمارتی هشت‌ضلعی بود که بعدها موسوم به هشت‌بهشت شد.

توصیف جهانگردان

تاجر ونیزی که از هشت‌بهشت دیدن کرده، در توصیف این باغ و کاخ نوشته است: «اکنون‌که از شرح و وصف و مطالب گوناگون درباره این شهر فارغ شده‌ام، می‌پندارم که نباید از ذکر کاخ زیبایی که سلطان حسن‌بیک بزرگ ساخته بود، غفلت کنم. هرچند پادشاهان سلف او کاخ‌های بزرگ و زیبای بسیاری در این شهر ساخته‌اند، اما هیچ‌یک قابل قیاس با کاخ حسن‌بیک نیست و این قصر به‌مراتب از همه آن‌ها بهتر است. این کاخ چنان باشکوه است که تاکنون در ایران همانندی نداشته است. کاخ را در مرکز باغی بزرگ و زیبا، بر روی صفه‌ای به ارتفاع یک یارد و نیم و پهنای پنج یارد ساخته‌اند. این کاخ را هشت بهشت خوانند که به معنی هشت بخش است، زیرا به هشت بخش مختلف تقسیم شده است. بلندی آن سی قدم و محیط آن در حدود هفتاد تا هشتاد یارد است و هر بخش به چهار غرفه بیرونی و چهار غرفه درونی تقسیم شده و بقیه کاخ در زیر گنبد مدور فیروزه فام باشکوهی قرار گرفته است. کُل کاخ در زیر یک سقف ساخته شده است. بنایی یک طبقه است و فقط یک ردیف پلکان تا صفه کشیده شده که از آن طریق شخص بالا می‌رود و خودش را به غرفه‌های مختلف می‌رساند.

کاخ در طبقه هم‌سطح زمین، چهار ورودی سراسر میناکاری و زراندود شده دارد و چنان زیبا است که بیان انسان از وصف آن عاجز می‌ماند. جلوی هر یک از ورودی‌های کاخ، راهی را با سنگ مرمر سنگ‌فرش کرده‌اند که به صفه منتهی می‌شود و در مرکز صفه، جوی آبی با مهارت در دل سنگ‌های مرمر تراشیده‌اند. پهنای این جوی کوچک، چهار انگشت و ژرفایش نیز چهار انگشت است که به شکل تاک یا مار کنده شده است. بدین معنی که در یک نقطه می‌جوشد و در جوی روان می‌شود و پس از عبور از مسیر مارپیچ و مدور به همان جای اول برمی‌گردد و به مجرای دیگر می‌افتد. سه یارد بالاتر از صفه را با سنگ مرمر ساخته‌اند و قسمت‌های پایین آن را با گچ‌بری و به رنگ‌های گوناگون درآورده‌اند و این منظره از دور مانند آیینه نمایان است.»

این جهانگرد ونیزی می‌گوید: «سقف تالار بزرگ با لاجورد و آب‌طلا به‌صورت بسیار زیبایی آراسته شده‌است و نقوش را چنان زیبا کشیده‌اند که چون تصاویر آدمیان زنده می‌نمایند. بر روی سقف تصاویری از جنگ با بیگانگان که سال‌ها پیش از این روی داده است، نقش شده است. همچنین بر روی این نقش‌ها، تصویر گروهی از سفیران دربار عثمانی در پیشگاه سلطان حسن‌بیک در تبریز همراه با متن تقاضاها و جواب‌هایی که اوزون حسن به ایشان داده بود، را می‌توان دید. تصویر مجالس شکار حسن‌بیک را نیز درحالی‌که بسیاری از امیران درگاه ملتزم رکابش هستند و همه بر اسب سوارند با تازی و شاهین می‌توان دید. همچنین بسیاری از جانوران مانند فیل و کرگدن را که همه حکایت از ماجراهایی می‌کند که بر وی گذشته است. بر کف تالار فرش باشکوهی گسترده‌اند که ظاهراً از ابریشم است و دارای طرح‌های زیباست. این فرش گرد و درست به اندازه کف تالار است. اتاق‌های دیگر نیز مفروش است. این تالار نور ندارد و فقط از اتاق‌ها روشنایی می‌گیرد. با این همه تالار مرکزی دارای مدخل‌هایی است که درهای آن‌ها به اتاق‌ها و کفش‌کن‌ها باز می‌شود و این اتاق‌ها و کفش کن‌ها دارای پنجره‌های بسیاری است که از آن‌ها نور به داخل می‌تابد. هر کفش‌کن فقط یک پنجره دارد اما همین یک پنجره به‌اندازه بدنه اتاق و به صورتی زیبا نصب‌شده است.

آنچه هنرمندان چیره‌دست بر دیوارها و سقف تالارهای کاخ هشت‌بهشت نقاشی کرده بودند، در واقع نموداری از اشتیاق سرسلسله دودمان بایندری به شکار و بزم بود. به گفته باربارو در دوران صلح هنگامی‌که امیر حسن‌بیک در پایتخت خویش، شهر تبریز اقامت داشت برای سرگرمی او و ملازمانش مرتباً بساط سور و سرگرمی گسترده می‌شد.»

بر مبنای آنچه در اسناد و مدارک آمده است، کاخ هشت‌بهشت تبریز در اوایل عهد صفویه نیز قصری شاهانه بود. در دوران شاه اسماعیل اول صفوی که تبریز پایتخت بود در ذکر احوال آن شهریار به‌دفعات به نام عمارت و باغ هشت‌بهشت برمی‌خوریم که مراسم شاهانه در آنجا برگزار می‌شده است.

منبع: میراث آریا

حرمی بافی، هنر سنّتی بروجرد

این بافته ارزشمند به وسیله دار پارچه‌بافی دو وَردی بافته می‌شود. نمونه‌های قدیمی آن تماماً از تار و پود پشمی، و نمونه‌های امروزی با تار پنبه‌ای و گاهی اکرلیک بافته می‌شود. معمولاً ابعاد حرمی به طول یک متر و چهل سانتی‌متر و عرض یک متر و یا عرض شصت سانتی‌متر است. در گذشته رایج‌ترین نقوش به کار رفته در حرمی گل و پروانه و شانه‌ای و خطوط موازی بود، اما امروزه بیشتر از نقوش راه‌راه افقیِ موازی و هندسی استفاده می‌شود. نقوش، غالبا نقوش ذهنی و بر اساس سلیقه بافنده، می‌باشد. رنگ‌های مورد استفاده در این دست بافته در گذشته معمولا شامل رنگ‌های قرمزلاکی و سورمه‌ای بود، اما امروزه نقوش و رنگ‌های مورد استفاده در این دست بافته دارای تنوع بسیاری است.

در گذشته از حرمی به عنوان بقچه حمام، زیرانداز و سجاده استفاده می‌شد. اما در حال حاضر با رواج زندگی مدرن و به اصطلاح، ماشینی جایگاه کاربردی خود را از دست داده و جنبه تزیینی پیدا کرده است. امروزه از حرمی به عنوان رومیزی، رومبلی، دیوارکوب استفاده می‌شود.

در گذشته برای بافت حرمی – با دار پارچه بافی سنتی – پس از چله کشی، بافنده پاهای خود را در چاله‌ای به عمق ۶۰-۸۰ سانتی متر که در زیر دار کنده شده‌است قرار می‌داد و بافت پارچه را انجام می‌داد. امروزه از دارهای قابل حمل و سبک استفاده می‌شود. تفاوت عمده دارهای امروزی با دارهای گذشته در این است که محل قرار گرفتن پاها و پدال‌ها بر روی سطح زمین است و دیگر خبری از چاله‌ها نیست. تفاوت دیگر در جنس دارها است، بیشتر اجزاء دارهای قدیمی از جنس چوب است و دارهای امروزی از فلز ساخته می‌شوند.

برای بافت حرمی، مانند بیشتر دستگاه‌های پاچال بافی، از دار پارچه‌بافی دو وردی استفاده می‌شود، در واقع هر ورد وظیفه جابه‌جا کردن تارها را بر عهده دارد، این وردها به وسیله دو عدد پدال چوبی و یا تسمه چرمی که جلوی پای بافنده قرار دارد- یکی جلوی پای راست و یکی جلوی پای چپ- به پایه‌ی دار وصل می‌شوند، که با جا به جایی هماهنگِ پاهای بافنده بر روی آن‌ها عمل بافت صورت می‌گیرد.

همانطور که قبلاً ذکر شد، دستگاه بافت حرمی‌بافی در گذشته روی گودال و یا به اصطلاح چال، و امروزه بر روی سطح زمین قرار می‌گیرد. یک قطعه استوانه‌ای شکل از جنس چوب و یا فلز به قطر تقریبی ۱۵.۲۰ سانتی متر و به بلندی یک متر از سطح زمین و به صورت افقی روی دو پایه که بر روی زمین استوار شده‌اند، قرار دارد، و حول میله‌ای که از وسط آن می‌گذرد می‌چرخد. یک استوانه دیگر به نام نورد، به صورت افقی و موازی استوانه بزرگ در جلوی دست بافنده وجود دارد، که آن هم حول یک محور می‌چرخد. نخ‌های تار حول استوانه اولی می‌چرخد و پس از عبور از لابلای شانه‌های نخی و دندانه‌های قطعه‌ای به نام دفتین به نورد رسیده و دور آن نیز پیچیده و محکم می‌شود. کار شانه‌های نخی که با نخ کلفت درست شده‌اند، این است که تارها را مستقیم به دندانه‌های دفتین هدایت کند. با یک حرکت مکانیکی توسط فشار بافنده بر روی پدال‌ها- به صورت یک در میان، به سمت پایین و بالا )مانند پدال زدن دوچرخه، تارها به دو دسته زیر و رو تقسیم شده و به اصطلاح دهانه باز می‌شود. زاویه قرار گرفتن پدال‌ها بر روی زمین ۴۵ درجه است. با باز شدن دهانه و یا به اصطلاح جاده، ماکو را که ماسوره (نخ افقی) در آن جاگذاری شده را به صورت افقی و در جهت پودها عبور داده و به وسیله دفتین نخ عبور یافته به صورت افقی- از لابلای تارها (نخ عمودی) را محکم به سمت جلوی بافنده، روی قسمت بافته شده محکم کرده و یک رج پود را به قسمت بافته شده پارچه اضافه می‌کنند. پارچه بافته شده دور استوانه پایینی (جلوی بافنده) پیچیده شده و در سمت راست این استوانه در قسمت انتهایی چند سوراخ ایجاد شده و با اهرمی که از جنس آهن یا چوب است، کمی چرخانده می‌شود و به وسیله طنابی که به زمین وصل است، محکم و بی‌حرکت می‌شود. هرچند سانتی متر که بافته شد، استوانه پایینی را می‌چرخانند تا هم قسمت بافته شده جمع شود و هم نخ‌های عمودی کشیده شده جمع و محکم شوند. بافت حرمی به همین روش ادامه دارد.

ابزار و اشیای وابسته: دار پارچه دو وردی، نخ پشمی و پنبه‌ای، نخ پلی‌استر و اکریلیک، ماکو، متید، دارگلون، ماسوره، کلاف نخ، چرخ چله پیچی، چرخ ماسوره پیچی.

*گزارش از زهره رستگارفرد، کارشناس‌ارشد ایران‌شناسی

قوشمه، نوای عاشق‌های خراسان شمالی

در خراسان شمالی سه نوع قوشمه دیده می‌شود: قوشمه‌های پنج سوراخ، شش سوراخ و هفت سوراخ (که همگی فاقد سوراخ پشت است) قوشمه بیشتر در عروسی‌ها به همراهی دایره یا دهلی که با دست نواخته می‌شود، به اجرای آهنگ‌های رقص می‌پردازد. قوشمه معمولاً از استخوان بال قره‌قوش یا درنا و گاهی از نی و حتی از فلز ساخته می‌شود که صدای حاصل از قوشمه استخوانی بهتر و پخته است.

شمال خراسان که دربرگیرنده شهرهای بجنورد، شیروان، قوچان، درگز و اسفراین است، از جمله مناطقی است که موسیقی در آن از انواع و اقسام مختلف، حضوری قابل‌تأمل دارد. بخشی از موسیقی شمال خراسان، موسیقی کوهپایه‌ای است که توأم با فریاد بوده و در مقایسه با موسیقی جلگه، قوی‌تر، رساتر و گاه تندتر است. موسیقی جلگه (قوچان، شیروان، درگز) معمولاً ملایم‌تر و درونی‌تر است. اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم به جلگه نیشابور و سبزوار می‌رسیم که تقریباً حاشیه کویرند و موسیقی‌شان نیز ملایم‌تر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است. بخش عمده‌ای از ساکنان شمال خراسان را مهاجران کرد تشکیل می‌دهند. ازآنجاکه اهالی شمال خراسان همواره از مرزبانان غیور ایران‌زمین بوده‌اند، پاسداری از مرزوبوم در مقابل اقوام مهاجم از ویژگی‌های زندگی آنان بوده است و این ویژگی‌ها، تأثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است.

عاشق‌ها قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین هنرمندان این منطقه به شمار می‌آیند که غالباً نوازندگانی هستند که بیشتر در مراسم جشن و شادی، از جمله عروسی‌ها و مراسم ختنه‌سوران حضور پیدا می‌کنند و لذا نوع موسیقی آن‌ها موسیقی بزمی است. سازهای خاص عاشیق‌ها عبارت است از کمانچه، سرنا و دهل. این نوازندگان در سطح شمال خراسان و خصوصاً شهرستان‌های قوچان و بجنورد دارای هویت و جایگاه خاص هستند و در بین مردم این منطقه، مجالس عروسی و ختنه‌سوران بدون وجود و حضور آنان لطفی ندارد؛ لذا بین عاشق‌ها و مجالس عروسی و ختنه‌سوران یک رابطه مستقیم وجود دارد. یعنی هرجا این مراسم برپا باشد، عاشق‌ها حضور دارند و هرجا عاشق‌ها حضور داشته و صدای ساز آن‌ها به گوش رسید باید یقین حاصل کرد که در آنجا مراسم عروسی و یا ختنه‌سوران برپا است.

قوشمه تشکیل شده است از دو زبانه (سرپیک) و دو لوله استخوانی که بر روی آن تعدادی سوراخ وجود دارد و این دو لوله در کنار هم قرار گرفته و با بست محکم می‌شوند. قوشمه توسط دودست روبروی دهان قرار می‌گیرد و انگشتان بر روی سوراخ‌های دو لوله قرار گرفته و سپس با دمیدن هوای موجود در دهان به درون زبانه‌ها و ورود آن به درون لوله و سپس اجرای نت‌خوانی توسط انگشتان بر روی سوراخ‌های قوشمه، آهنگ خاص ایجاد می‌شود.

قوشمه‌ سازی است مضاعف که اندازه آن بستگی به کوچک و بزرگی استخوان پرنده دارد. بر روی هرکدام از لوله‌های صوتی آن یک سرپیکه (قمیش) سوار می‌شود، دو لوله‌ی صوتی قوشمه معمولاً به طور هم صدا کوک می‌شود. اما ممکن است به‌ندرت شاهد کوک‌های مأنوس دیگری مانند کوک سوم و حتی گاه دوم باشیم. این کوک‌ها که اغلب توسط نوازندگان زبردست قوشمه استفاده می‌شود، در نظر اول ممکن است به‌حساب ناتوانی نوازنده در کوک کردن دقیق ساز گذاشته شود درحالی‌که استفاده از این کوک‌های نامأنوس کاملاً آگاهانه و برای ایجاد تحرک و کسب دینامیسم بیشتر صورت می‌گیرد همچنین نوازندگان قوشمه باز به‌منظور ایجاد تحرک و دینامیسم گاه دو صدای مختلف و اغلب مجاور یکدیگر را توسط لوله‌های صوتی مضاعف ساز ایجاد می‌کنند.

ساختمان قوشمه تشکیل شده است از دو قسمت اصلی:

۱ – سرپیک (سرپیق): سرپیک را معمولاً از لوله‌ای فلزی از جنس برنج می‌سازند که درگذشته از نی استفاده می‌شد. این لوله در اندازه‌های ۳۰ تا ۴۰ میلی‌متر است. روی این لوله را برشی به‌صورت موازی با آن می‌زنند و در آخر آن نخ‌های را به دورش می‌پیچند و محکم می‌کردند. هر چه تنظیم سرپیک‌ها دقیق‌تر باشد صدای آن هم دل‌نشین‌تر می‌شود پس از آن این سرپیک‌ها را به لوله‌ها متصل و اطراف آن را با چسب محکم می‌کردند.

۲ – لوله‌های صوتی قوشمه: جنس این لوله‌ها از استخوان بال قوش یا درنا و در موارد محدود از نی و حتی از لوله‌های فلزی (آنتن تلویزیون) ساخته می‌شود. لوله‌ها معمولاً در اندازه‌های ۱۴۵ تا ۱۷۰ میلی‌متر تهیه می‌شود. البته در لوله‌های استخوانی که از پرندگان تهیه می‌شود طول لوله‌ها بستگی به طول بال پرنده موردنظر است. بر روی هر یک از این لوله‌ها، سوراخ‌هایی در اندازه‌های نسبتاً مساوی ایجاد می‌شود. این سوراخ‌ها در قوشمه‌ها بین پنج تا هفت سوراخ است. این لوله‌ها به‌وسیله سیم‌های به هم متصل می‌شوند که در اصطلاح محلی بست می‌گویند.

تاریخچه و قدمت

در کتاب سازهای ایرانی به نویسندگی محمدتقی مسعودیه این‌طور آمده است: «قوشمه قدمت زیادی دارد، در دوران قدیم‌سازی رزمی به‌حساب می‌آمده است و به همین منظور اکراد خراسان از آن بهره می‌گرفتند. قوشمه در قدیم در مراسم کشتی سنتی هم نواخته می‌شد و این نشان از قدمت طولانی این ساز است.»

مسعودیه در ادامه این پاراگراف آورده است که امروز این ساز در مراسم عروسی و ختنه سوری و سایر اعیاد و آیین‌ها اجرا می‌شود. مشخص است که سیر تحول استفاده از این ساز که در ابتدا در جنگ‌ها اجرا می‌شده است، به مراسم‌ها و آیین‌ها تغییر کاربری پیدا کرده است.

ساز قوشمه به لحاظ فرهنگی به‌شدت تحت تأثیر فرهنگ خراسان شمالی قرار گرفته است و به همین علت یکی از سازهای بسیار مهم و جاافتاده در این منطقه است.

به طور عینی فرهنگ هر قوم برخوردار از دو وجه مادی و معنوی است که ساز قوشمه در قلمرو فرهنگ مادی قرار دارد اما رد و پای این ساز را در مراسم‌ها و آیین‌ها که در قلمرو فرهنگ معنوی آنان است می‌توان مشاهد کرد.

قوشمه نوازی در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۶ به شماره ۱۳۰۲ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است.

منبع: میراث آریا

زلزله مسافران کیش را منصرف نکرد

با وجود ثبت ۱۵۲ زمین‌لرزه از سوی مرکز لرزه‌نگاری کشور بعد از زلزله ۶.۴ ریشتری استان هرمزگان، مسیر پرمسافر کیش خلوت نشد، به طوری که رییس جامعه هتلداران این جزیره می‌گوید: بیشتر هتل‌های کیش تا چند هفته بعد پُر هستند.

 پس از دو زمین‌لرزه به بزرگی ۶.۳ و ۶.۴ ریشتر در روز یکشنبه ۲۳ آبان‌ماه در منطقه فین هرمزگان که در برخی جزایر خلیج فارس نیز احساس شد، تعدادی از تورها و سفرها کنسل شد و یا زمان‌شان به عقب افتاد، ‌ با این وجود آژانس‌دارانی که در مسیر کیش کار می‌کنند، می‌گویند: زلزله مسافران کیش را نه تنها کم نکرد که صندلی خالی در پروازهای این مسیر به سختی پیدا می‌شد.

کیش روزهای شلوغی را سپری می‌کند؛ مسیح‌الله صفا، رییس جامعه هتلداران این جزیره می‌گوید: درحال حاضر ظرفیت برخی هتل‌های کیش تا ۸۵ درصد و برخی دیگر هم تا ۱۰۰ درصد تکمیل ظرفیت شده است و در ماه آذر هم بیشتر هتل‌ها پر شده‌اند.

آژانس‌داران نیز تایید می‌کنند که در هفته گذشته و روزهای پیش‌ رو کیش با ازدحام تقاضا مواجه شده و به سختی تخت و اتاق خالی در هتل‌های این جزیره پیدا می‌شود، درحالی‌که قیمت‌ پرواز، هتل‌ و تورهای کیش افزایش قابل توجهی داشته است.

برخی از آژانس‌داران حتی نسبت به دوام سفرهای کیش با وجود زلزله متعجب‌اند. صفا، رییس جامعه هتلداران کیش می‌گوید: در کیش زلزله احساس نشد، حتی پس‌لرزه هم نیامد. کانون زلزله فین در بندرعباس بود و جزیره قشم که در فاصله نزدیک‌تری از بندرعباس قرار دارد، آن را احساس کرد. شاید ۹۸ درصد مردم کیش از وقوع زلزله بندرعباس خبر نداشته باشند و مسافران در هتل‌ها هم آن را احساس نکردند.

سفر به جزایر کیش، قشم، ‌ هرمز و البته بندرعباس در روزهای اخیر، درحالی با تقاضا مواجه بوده که حتی یک پیام هشدارآمیز از سوی متولیان گردشگری و سفر در کشور به مسافران جنوب و مناطق نزدیک به کانون زلزله داده نشده است و تدابیر ایمنی در سفر و مقصد و همچنین اقدامات پیشگیرانه برای تامین امنیت مسافران در زمان حادثه و بحران احتمالی با توجه به زلزله‌های اخیر بندرعباس، ‌سنجیده نشده و سفر به مناطق جنوبی و نزدیک به کانون زلزله، بدون اعلام شرایط «فورس ماژور» همچنان ادامه پیدا کرده و حتی در مسیر کیش با افزایش تقاضا روبه‌رو بوده است.

در روز سه‌شنبه ۲۵ آبان‌ماه، درحالی که پس‌لرزه‌های فین بندرعباس تا یک روز قبل از آن، همچنان ادامه داشت، به گفته رییس جامعه هتلداران کیش، ۴۶ سورتی پرواز به کیش انجام شده است.

مدیر یکی از آژانس‌های مسافرتی هم می‌گوید: وقوع زلزله هیچ تاثیری در حجم سفرهای این مقصد نداشته، به طوری که پروازهای این مسیر از سمت تهران کامل پُر بوده و صندلی خالی در پرواز و اتاق خالی در هتل به سختی پیدا می‌شود، آن هم در شرایطی که قیمت پرواز یک‌طرفه تهران ـ‌ کیش حدود یک میلیون تومان قیمت دارد.

مهرسا سبزه‌ها، مدیر داخلی یکی از آژانس‌های گردشگری در تهران نیز پیش از زلزله بندرعباس، درباره افزایش قیمت بلیت پرواز و هتل در کیش که هزینه این سفر را به استانبول نزدیک کرده است،  گفته بود که مسیح‌الله صفا ـ رییس جامعه هتلداران کیش ـ در این‌باره می‌گوید: نرخ‌ هتل در جزیره تابع عرضه و تقاضا است و گران شدن آن به‌ویژه در هتل‌های دو و سه‌ستاره را که می‌گویید نرخ آن به هتل پنج‌ستاره نزدیک شده است قویا تکذیب می‌کنم. عده‌ای شایعه می‌کنند قیمت هتل‌های کیش گران شده تا زمینه را برای فعالیت خانه‌های شبانه فراهم کنند.

صفا اضافه می‌کند که فعالیت خانه‌های شبانه یا کرایه‌ای شدیدا تحت نظارت مراجع قانونی است و همین اسباب نگرانی عده‌ای را فراهم کرده است. این خانه‌ها هم اگر زیرمجموعه جامعه هتلداران استانداردسازی شوند، به آن‌ها مجوز می‌دهیم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پس از زلزله ترک‌های صاحبقرانیه عمیق‌تر شد

بچه‌های مدرسه تاریخی مارکار یزد کمک می‌خواهند

 مدرسه تاریخی دخترانه مارکار که یادگار بازرگان خیر پارسی در شهر یزد است، در بی‌اعتباری دستگاه‌های متولی برای مرمت فضای آموزشی دانش‌آموزان مسلمان و زرتشتی‌اش، بار دیگر نیازمند اهتمام خیرین شد.

«پشوتن مارکار» پرورشگاه پسرانه مارکار را در سال ۱۳۰۱ هجری شمسی به نام مادر خود بنا کرد و تصمیم گرفت یادبودی نیز به نام پدر خود تاسیس کند، به همین دلیل سال ۱۳۰۵ پرورشگاه دختران با حضور «سرهرمزجی عدن» رییس وقت «انجمن ایران لیگ بمبئی» افتتاح شد، مقدمات ساخت این بنا توسط «منوچهر کنتراکتر» رییس پرورشگاه آماده شد، اما با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی آن دوره شهر یزد و پایین بودن سطح سواد بانوان در ایران، به پیشنهاد «سروش لهراسب» به جای ساخت پرورشگاه دختران، دبستان دخترانه مارکار با ظرفیت ۸۴ نفر تاسیس شد و این دبستان در سال ۱۳۰۹ با شش کلاس ابتدایی به فعالیت خود ادامه می‌داد.

پس از رشد و تکمیل دبستان دخترانه، شهریور ۱۳۱۲ همزمان با ساخت دبیرستان پسرانه، کلاس اول دبیرستان دخترانه مارکار نیز به مجموعه اضافه شد و این دبیرستان موفق شد در خرداد سال ۱۳۱۵ برای امتحان نهایی، داوطلب سال سوم متوسطه معرفی کند به طوری که دبیرستان دخترانه مارکار جزو بهترین دبیرستان‌های دخترانه شهر به شمار می‌رفت.

مدرسه‌ای که پایه و اساس آن خیری بود و پشتوانه‌ای برای مردم یزد شده و حاصل آن بانوان توانمند، اثرگذار و بافرهنگ زیادی در طول این یک قرن است، امروز با وجود نیازی که به افزایش فضای مدرسه دارد همچنان در تکاپوی هزینه‌ای برای ارتقاست اما در بی‌اعتباری و بی‌پولی دستگاه‌های دولتی گویا امیدی به بهتر شدن حال آن نیست.

کمک ۱۵ میلیونی انجمن زرتشتیان تهران به مارکار

«فرحناز چهل‌مرد» یکی از اعضای انجمن اولیا و مربیان دبیرستان دخترانه (دوره اول) مارکار یزد در گفت‌وگو با اشاره به این که این مدرسه برای مرمت و ساخت فضای آموزشی خود برای استفاده دانش آموزان نیازمند حدود ۶۰ میلیون تومان دیگر است، می‌گوید: این مدرسه حدود ۲۰۰ دانش آموز دارد که فضای آموزشی مورد نیاز آن کافی نبود لذا از زیرزمین مدرسه که با خاک پر شده بود، استفاده کردیم.

وی با بیان این که انجمن زرتشتیان تهران با توجه به تعلق این مدرسه به مارکار حمایتی ۱۵ میلیون تومانی داشت، تصریح می‌کند: با این کمک مالی توانستیم خاک‌هایزیرزمینی را تخلیه کنیم اما هنوز برای اسخت و استفاده از فضای زیرزمین نیازمند هزینه هستیم.

وی با بیان این که این مدرسه برد هوشمند، دوربین مداربسته و سایر ملزومات یک مدرسه عادی را ندارد، می‌گوید: این مدرسه دولتی متشکل از دانش اموزانی است که عمدتا وضع مالی متوسطی دارند و از کمترین امکاناتی برخوردارند.

این فعال فرهنگی در خصوص دیگر نیازهای مدرسه مارکار تصریح می‌کند: سیستم صوتی، سکویی برای حیاز مدرسه، کامپیوتر برای کلاس کامپیوتر، رنگ آمیزی فضای داخلی و بیرونی مدرسه نیز جزو نیازهای این مدرسه است.

وی به فصل سرما اشاره می‌کند و می‌گوید: متاسفانه مدرسه سیستم گرمایشی ضعیفی دارد و در این حوزه نیز نیازمند کمک هستیم.

چهل مرد با تاکید بر این که درنامه‌ای به میراث فرهنگی خواستار مصالح ساختمانی شدیم، می‌گوید: آجر سنتی و آجر فرشی جزو مطالبات ما برای کمک به این مدرسه که بنایی تاریخی و ثبتی است، هنوز از سوی این دستگاه محقق نشده است.

برای مدارس ماندگار هزینه می‌کنیم

«سیدمصطفی فاطمی» مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یزد با بیان این که اولویت‌های کنونی ما بناهای در حال تخریب است، اظهار می‌کند: البته ما در حالت بافت می‌توانیم هزینه کنیم اما در خصوص مدارس نمی‌توانیم اقدام کنیم چرا که متولی اصلی ما نیستیم.

وی با بیان این که مدارس مارکار، ایرانشهر و کیخسروی جزو مدارس ماندگار هستند، می‌گوید: ما در خصوص چنین مدارسی، ورود می‌کنیم چرا که در این زمینه، هرساله اعتباری را دریافت می‌شود که با توافق مدرسه در بخش مورد نیاز هزینه می‎کنیم.

مدیرکل میراث فرهنگی یزد با بیان این که در خصوص مدرسه مارکار نیز هزینه‌هایی شده است، می‌گوید: در سال گذشته و دو سال قبل، هزینه‌هایی صرف کف‌سازی، بدنه‌سازی و ترمیم پشت‌بام شده است.

آموزش و پرورشی بدون ابلاغ بودجه و بدهکار

«هادی مطهریان» معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش ناحیه دو یزد با بیان این که اعتبارات موجود کفاف بحث تعمیرات و نگهداری مدارس را نمی‌دهد، اظهار می‌کند: اتفاقای که در مدرسه‌ها شاهد آن هستیم، همگی با مشارکت مناسب مردم یزد و والدین دانش اموزان است که در حیطه‎های آموزشی، عمرانی، پرورشی و سایر حوزه‌هاست.

وی با اشاره به وجود بیش از ۴۰۰ مدرسه ناحیه دو تصریح می‌کند: بودجه عمرانی که پوشش هزینه‌های جاری را هم بدهد در حال حاضر، موجود نیست و حوزه فعالیت با مشارکت مردم است البته بخشی از هزینه عمرانی را اداره نوسازی مدارس باید تامین کند که پس از تایید طرح عمرانی مروبطه، مشارکت می‌کند.

این مسئول با بیان این که نوسازی بابت تعمیر و تجهیز مدارس دارای بودجه‌ است، می‌گوید: مجوز و تغییراتی که در مدارس انجام می‌شود، از نظر کارشناسی با نوسازی است و اگر تغییراتی می‌خواهند اتفاق بیفتد باید در ابتدا بازدید کرده و طرح را تایید کنند.

وی با اشاره به این که آموزش و پرورش اعتباری از ابتدای امسال تاکنون دریافت نکرده، می‌گوید: اگر آمار و ارقام را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که اتفاقاتی که در یزد افتاده عمدتا با مشارکت مردم است.

وی اضافه می‌کند: هنوز در سال جاری نیز اعتبارات عمرانی ابلاغ نشده تا بتوانند در خصوص مدارس و فعالیت‌های عمرانی هزینه کنند و هر آنچه نیز تاکنون هزینه شده صرفا اموزش و پرورش را بدهکار کرده است.

این مسئول در تایید صحبت متولیان میراث فرهنگی نیز می‌گوید: اداره کل میراث فرهنگی یزد هم کاملا درست می‌گوید و در مدارس ماندگار میراث هزینه‌هایی را صرف کف سازی و محوطه سازی کرده است از طرفی مدارس ماندگار هم تحت عنوان شهریه هزینه‌هایی دریافت می‌کنند که بخشی از آن را می‌توانند صرف هزینه‌های عمرانی بکنند.

دبیرستان مارکار نمادی از زندگی مسالمت آمیز ادیان

البته جدای از این که امروز مدرسه مارکار نیازمند دست‌های خیران برای بهبود شرایط خود است، جالب است بدانیم که این مدرسه خیری، هرچند توسط یک زرتشتی ساخته شد اما به دلیل فرهنگ مسالمت آمیز ادیان یزد امروز یکی از مدارسی است که تعداد زرتشتیان محصل در آن بسیار کمتر از سایر مسلمانان است.

با این وجود، انجمن زرتشتیان تهران بدون چشم‌داشتی به این مسئله، برای آن هزینه کرده استکه این مقوله نشان می‌دهد هچنان فرهنگ متقابل میان مسلمانان و زرتشتیان وجود دارد و می‌‎توانیم این مدرسه را هم یکی از نمادهای زندگی مسالمت آمیز ادیان بدانیم.

منبع: ایسنا

مرتبظ:

استان یزد