ساخت شبستان جدید در حرم امام حسین (ع)

رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات کربلا از ساخت شبستانی به نام حضرت علی‌اکبر (ع) در طرح توسعه حرم امام حسین (ع) خبر داد.

به نقل از روابط عمومی ستاد بازسازی عتبات عالیات، محمدرضا بنی‌اسدی‌راد گفت: با همت مهندسان و کارگران ایرانی و حمایت و همکاری تولیت آستان حرم امام حسین (ع)، شبستان حضرت علی‌اکبر (ع) به مساحت حدود ۲۸۰۰ متر مربع در طبقه همکف پروژه صحن حضرت زینب (س) در حال احداث است.

او با بیان این‌که شبستان حضرت علی‌اکبر (ع) روبه‌روی خیمه‌گاه حسینی قرار دارد، افزود: عملیات اجرای اسکلت این شبستان که مزین به معماری ایرانی ـ اسلامی خاصی خواهد بود، به پایان رسیده است.

بنی‌اسدی‌راد گفت: شبستان حضرت علی‌اکبر (ع) که جزو فضاهای زیارتی طرح توسعه این حرم و همچنین صحن حضرت زینب (س) محسوب می‌شود، حدود ۱۰ متر ارتفاع دارد که نورگیرهای بزرگ و سردری زیبا برای این سازه طراحی شده است.

رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات کربلا درباره بازآفرینی تپه تل زینبیه در طرح توسعه حرم امام حسین (ع) توضیح داد: فعالیت مهندسان و کارگران ایرانی برای تکمیل ساختمان مقام حضرت زینب (س) و ایجاد تپه نمادین تل زینبیه با کار گذاشتن شاسی‌ها و آهن‌کشی طرح آغاز شده است.

بنی‌اسدی‌راد با بیان این‌که در طراحی ساختمان جدید تل زینبیه تلاش شده تا معماری زیبا و درخور شأن حضرت زینب (س) اجرا شود، افزود: با تکمیل طرح، زائران حاضر در این ساختمان می‌توانند از طریق سه ورودی شمالی، شرقی و جنوبی به حرم وارد شوند.

او با بیان این‌که ساختمان مقام حضرت زینب (س) دارای رواق‌های متعدد است، گفت: ۲۲ طاق‌نمای زیبا براساس معماری ایرانی و اسلامی در این سازه اجرا می‌شود.

رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات کربلا اضافه کرد: تل زینبیه، دارای یک گنبد بزرگ در وسط است که با چهار گنبد کوچک نورگیر احاطه می‌شود تا ضمن زیبایی بیشتر، زائران از تابش مستقیم نور خورشید بهره‌مند شوند.

او بیان کرد: امیدواریم عملیات اجرای سازه بتنی مجموعه بزرگ پروژه صحن حضرت زینب (س) به مساحت حدود ۱۳۰هزار متر مربع در سالروز ولادت حضرت زینب (س) به پایان برسد.

فاز نخست طرح توسعه حرم امام حسین (ع) به نام صحن حضرت زینب (س) مجموعه‌ای از شبستان‌های زیارتی، فضای روباز، کتابخانه، موزه و دارالضیافه (مهمانسرا) خواهد بود که هم‌اکنون و با پایان عملیات اجرای اسکلت و سازه در بخش‌های وسیعی از طرح، پروژه صحن حضرت زینب (س) حدود ۳۲ درصد پیشرفت فیزیکی دارد.

بر اساس اعلام ستاد بازسازی عتبات عالیات، عمده مصالح استفاده‌شده در ساخت صحن حضرت زینب (س) از داخل کشور تأمین می‌شود که بخشی از آن مربوط به مصالحی است که توسط افراد خیر، به ستاد بازسازی عتبات اهدا می‌شود و قسمت عمده آن هم در داخل کشور خریداری و به عراق منتقل می‌شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

تعزیه حضرت شاه‌چراغ (ع) میراث مذهبی ماندگار

یزد، کارگاه مرمتی ایران در آبانی بارانی

 بافت تاریخی زنده شده و شریان‌هایش بوی کاهگل نم‌زده می‌دهند، خصوصا در روزهای اخیر که باران آبانماه محکم‌تر از همیشه بر در و دیوارهای یزد می‌کوبید ولی در عین حال جنبش مرمت متوقف نشده و نهضت مرمت به شهرستان‌های یزد هم کشیده شده است.

هر روز در یک گوشه از این شهر صدای کلنگ، ماله کشیدن روی دیوار، زمین خوردن یک تیشه، بندکشی و کف‌سازی، صدای ماشین‌هایی با باربندهای پر از آجر، صدای چکمه‌های فرو رفته در کاهگل و نجواهایی از جنس مرمت به گوش می‌رسد؛ اینجا یزد است، شهری که پس از جهانی شدن، جنبش مرمت را به یکباره تجربه کرد و تبدیل به کارگاهی مرمتی شد، تمام کوچه و خیابان‌های بافت تاریخی پر شد از کاهگل، گل و آجر و خشت و پس از ان هم، خانه‌های کاهگلی پر از جوانانی شد که روزی سکونت در مناطق تاریخی را شاید نوعی بی‌کلاسی می‌دانستند.

حالا دوباره بافت تاریخی زنده شده و شریان‌هایش بوی کاهگل نم زده می‌دهند خصوصا در روزهای آبان ماه که باران محکم‌تر از همیشه بر در و دیوارهای یزد می‌کوبید، جنبش مرمت متوقف نشد و علاوه بر اقدامات کسترده زیاد، شاهد توسعه مرمت‌ها در این بافت بودیم.

در ابتدا عمده مرمت‌ها محدود به بافت تاریخی شده بودند اما حالا نهضت مرمت به شهرستان‌های استان یزد نیز کشیده شده و پابه پای بافت تاریخی و عرصه جهانی که با شتاب بیشتری در حال مرمت است، شهرستان‌ها نیز دست به کارتر از همیشه شده‌اند، این مسئله از انجایی نسبت به قبل اهمیت دارد که این جریان و جنبش را در روزهای پرباران یزد شاهد هستیم، مرمت‌هایی که در مقابل باران سرسخت آبان ماه ۱۴۰۰ سپری شدند تا تن هیچ ساختمانی نلرزد هرچند گاهی از گوشه و کنار شهر یز نیز خشتی بر خشت دیگر لرزید، ساختمانی نم زده در میبد فرو ریخت اما بازهم، گردشگری، میراث فرهنگی، مرمت و توسعه حافظت محور در حال گسترش است به طوری که امروز استان یزد مانند کارگاه مرمتی ایران با صدای تق و توق منحصر به فردی جنبش مرمت را به گوش ایران می‌رساند.

از اول آبان ماه تا امروز که روزهای پایانی این ماه است، طرح‌های خرد زیادی اجرا شده که محدود به خانه‌های مردم و بخش خصوصی است اما به اهتمام داره کل میراث فرهنگی، شاهد اجرای طرح‌های مرمتی هستیم که نوای مرمت را به گوش ایران و ایرانی می‌رساند.

باغ جهانی دولت آباد

«مجید علومی» از مرمت بخشی از پشت‌بام باغ جهانی دولت‌آباد واقع در محله چهار منار یزد خبر می‌دهد و می‌گوید: از آنجایی که قدمت این بنا به دوران افشاریه و زندیه باز می‌گردد، عملیات مرمت پشت‌بام حرم‌سرا، اسطبل زمستانه و بخشی از عمارت کوشک در این باغ تاریخی شامل جمع‌آوری لایه‌های فرسوده پشت‌بام، اجرای کاه‌گل و شیب بندی پشت‌بام، کف فرش با آجر سنتی و ملاط نیم کاه، اندود کاه‌گل، سیم‌گل و دم‌گیری دیوارها بوده است.

مرمت در جای جای یزد

«محمدرضا فلاحتی» با بیان این که مسجد زاویه بنایی متعلق به دوران صفوی و در محله تاریخی سردوراه یزد است، اظهار می‌کند: امروزه از بنای قدیمی مسجد زاویه تنها سردر مسجد و بخش‌هایی از آب‌انبار آن باقی‌مانده و گویا این بقایای مجموعه بزرگی شامل مسجد، بقعه، کتابخانه، حمام، بازار، حسینیه و آب‌انبار است.

وی ادامه می‌دهد: مرمت مسجد زاویه شامل استحکام‌بخشی دیوارها، کاه‌گل کاری و اندود کاه‌گل به‌صورت ته کش و روکش و بندکشی آغاز شده است.

وی در ادامه، با بیان اینکه قدمت این خانه به دوران قاجار مربوط می‌شود، می‌گوید: خانه پاکدل در خیابان مسجد جامع یزد، جنب بقعه سیدرکن‌الدین واقع‌ شده است.

سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان یزد با بیان این که خانه پاکدل از خانه‌های تاریخی یزد است می‌گوید: مرمت این بنا به‌صورت بندکشی، گچ کاری و اجرای سقف توسط نیروهای امانی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان یزد انجام ‌شده است.

وی با اشاره به اینکه مرمت و بهسازی اماکن تاریخی به‌منظور جلوگیری از گسترش آسیب‌ها و تخریب آن‌ها انجام می‌شود، می‎گوید: بقعه سید گلسرخ در محله سرچم از محلات بافت تاریخی یزد واقع‌شده و متعلق به قرن نهم هـجری قمری است.

سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان یزد با اشاره به اینکه بنای این بقعه از یک سالن با سقفی به‌صورت طاق و تویزه و فضای گنبد خانه تشکیل‌شده، ادامه می‌دهد: داخل بقعه صورت یک قبر مشاهده می‌شود که طبق کتیبه منصوب بر آن، قبر سید معز الدین بن شرف‌الدین علی بن شمس‌الدین محمد بن تاج‌الدین است.

وی اضافه می‌کند: اقدامات مرمتی در این طرح شامل استحکام‌بخشی بنا، بندکشی، آجرفرش و ازاره چینی توسط نیروهای امانی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان یزد انجام‌شده است.

مرمت مسجد آقای ابرکوه

«حمید مشتاقیان» با اشاره به مرمت مسجد آقا در ابرکوه اظهار می‌کند: مسجد کهن و تاریخی در مرکز بافت تاریخی ابرکوه و در محله دروازه میدان این شهرستان واقع‌شده و با توجه به شروع فصل بارندگی و به‌منظور حفاظت از آثار تاریخی، مرمت استحفاظی مسجد آقا توسط نیروهای امانی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان ابرکوه آغازشده است.

وی اضافه می‌کند: اقدامات مرمتی در این بنا به‌صورت برچینی کاه‌گل‌های فرسوده، استحکام‌بخشی و کاه‌گل پشت‌بام انجام می‌شود.

مرمت آب انبار پای پتک بافق

«لیلی رنجبر» از مرمت انبار پای پتک یکی از بناهای ارزشمند موجود در مرکز محله پای پتک یاد می‌کند و می‌گوید: در سال‌های اخیر هیچ‌گونه اقدام مرمتی و حفاظتی نسبت به این بنای ارزشمند صورت نگرفته و تغییرات فیزیکی موجب آسیب‌های جدی به این بناشده بود.

وی اضافه می‌کند: این آب‌انبار یکی از بزرگ‌ترین آب‌انبارهای شهرستان بافق است که در کنار حسینیه و مسجد پای پتک و در بافت تاریخی محله میانگاه قرار دارد.

رنجبر با بیان این که مرمت این آب‌انبار از مهرماه سال جاری آغازشده می‎گوید: با انجام اقدامات مرمتی شامل استحکام‌بخشی، تراشیدن اندود کاه‌گل‌های فرسوده، ازاره چینی پای آب‌انبار، اصلاح پوشش نهایی سقف مخزن، اندود کاه‌گل بدنه و زیربندی ریشه آب‌انبار به پایان رسید.

وی اضافه می‌کند: مرمت این بنای ارزشمند با حمایت مالی فرمانداری شهرستان بافق و به‌منظور ساماندهی بافت تاریخی مرکز محله پای پتک انجام‌شده است.

مرمت در بافت تاریخی میبد

«مهرداد ذوالفقاری» اظهار می‌کند: با توجه به بارندگی روزهای گذشته در شهرستان میبد و تخریب بخشی از این ساباط، به‌منظور پیشگیری از آسیب بیشتر، مرمت اضطراری ساباط تاریخی فیروز آباد آغاز شد.

سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان میبد اضافه می‌کند: استحکام‌بخشی، مرمت قسمت‌های آسیب‌دیده طاق ضربی با خشت، اجرای ازاره نما و اندود کاه‌گل، کاه‌گل پشت‌بام و دوخت و دوزِ سقف‌های آسیب‌دیده از جمله اقدامات اجرایی در این طرح مرمتی است.

وی خاطرنشان می‌کند: مرمت اضطراری این بنا توسط نیروهای امانی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان میبد انجام می‌شود.

مرمت میراث ایلخانی اردکان

«محمود ادیبان» هم با بیان اینکه روستای هفتادر در دهستان عقدا از توابع شهرستان اردکان استان یزد واقع شده، می‌گوید: بافت تاریخی این روستا دارای ساختاری متراکم و به‌هم پیوسته است و در یک حصار خشتی چینه‌ای با چهار دروازه به نام‌های دروازه زینب، دروازه بز گله‌کن، دروازه صحرا و دروازه شمس محصور بوده که در قرن هشتم هـجری قمری به گرد آن بارویی کشیده شده است.

سرپرست اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان اردکان ادامه می‌دهد: قدمت بازارچه تاریخی این روستا را با توجه به مسجد ایلخانی مجاور آن، می‌توان به این دوران نسبت داد.

ادیبان با اشاره به اینکه مرمت این بازارچه سنتی با مشارکت دهیاری روستا انجام می‌شود، مهمترین اقدامات اجرایی در این پروژه را پی‌کنی و شفته‌ریزی زیر دیوار باربر، اجرای دیوار با ملات گل و آهک، پی‌بندی دیوارها، اجرای ازاره و بندکشی آن، اجرای سیم گل و دم گیری بازارچه، اجرای سقف خشتی و جمع آوری بتن‌های کف بازارچه عنوان می‌کند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

استان یزد

صحنه‌هایی اسفناک از ساحل «مُکسر»

«مُکسر» یکی از پرطرفدارترین سواحل خلیج فارس است که در چند سال اخیر، رفت وآمد بی‌ضابطه گردشگران و مسافران، سرعت تخریب آن را شدید کرده است.

 ساحل «مُکسر» بندر مقام در غرب استان هرمزگان واقع شده که به خاطر شکل صخره‌هایش معروف است و با جست‌وجوی نام آن، تصاویر زیادی از این ساحل و صخره‌هایش و البته تبلیغ‌های وسوسه‌برانگیز آن می‌توان مشاهده کرد. سال ٩٨ بخشی از این ساحل، خاکبرداری شد تا مرکز پرورش لارو میگو ایجاد شود که اعتراض محلی‌ها و رسانه‌ها، ادامه آن پروژه را متوقف کرد.

فعالان محیط زیست محلی می‌گویند: بندر مقام و ساحل مُکسرزمانی محل تخم‌گذاری لاک‌پشت‌های پوزه‌عقابی بوده که مداخله‌های انسانی در چند سال اخیر، محل زیست این گونه جانوری در معرض انقراض را در این بخش از سواحل خلیج فارس در تهدید قرار داده است.

سام سطوتزاده، فعال میراث فرهنگی و گردشکری، عکس‌های جدیدی را از ساحل مُکسردر اختیار قرار داده که نشان‌دهنده سرعت فرسایش و تخریب این ساحل است که به گفته فعالان محیط زیست، میلیون‌ها سال زمان می‌برد تا تندیس‌های مُکسردوباره شکل بگیرد یا ترمیم شود.

سطوتزاده می‌گوید: در مسکر تابلویی با عنوان «سایت گردشگری» نصب کرده‌اند، اما نه ورودی برای این ساحل تعیین شده و نه نگهبانی مستقر است و یا سرکشی صورت نمی‌گیرد. ماشین‌ها تا لب ساحل تردد می‌کنند و مردم داخل صخره‌ها و خلیج‌های کوچک، آتش روشن کرده‌اند و هر کجا می‌خواهند کمپ می‌زنند و روی صخره‌های تندیسی راه می‌روند. فرسایش صخره‌ها به وضوح قابل مشاهده است. هر طرف را هم که نگاه کنید زباله ریخته شده است.

او اضافه می‌کند: وقتی در محل تابلو نصب می‌کنند باید مسؤلیت آن را بپذیرند و مدیریت کنند. دسترسی به ساحل مُکسر محدود است، به‌راحتی می‌توان برای آن ورودی و نگهبان تعیین کرد، ‌ از مسافران مبلغی را به عنوان ورودیه دریافت کرد، ‌ مثل دره ستاره‌ها در قشم که ورودیه، ‌نگهبان و مسیر حرکت دارد و اجازه کمپ هم به مسافر نمی‌دهند.

این فعال گردشگری ادامه می‌دهد: بیشتر مردمی که به ساحل مُکسرمی‌آیند اصلا رعایت نمی‌کنند، از صخره‌ها بالا می‌روند، درحالی که آن صخره‌ها براثر فرسایش ایجاد شده‌اند و به هیچ وجه ایمن نیستند و اگر برای کسی اتفاقی بیافتد چه کسی پاسخگو خواهد بود؟

او به ازدحام جمعیت در پایان هر هفته در ساحل مُکسر اشاره می‌کند و می‌گوید: در تمام آخر هفته‌ها مُکسر و تمام سواحل نزدیک به آن شلوغ است، در یک آخر هفته شاید ۵۰ اتوبوس تور به ساحل مُکسرآورده بودند. جای پارک ماشین پیدا نمی‌شود، ‌خودروها تا لب ساحل می‌آیند. دیده‌ام که مردم گاهی زباله‌هایشان را در دریا می‌ریزند، زباله‌هایی که تجزیه‌ناپذیرند. شدت آسیب و فرسایش ناشی از این حجم از تردد و حضور انسان، فاجعه‌برانگیز و اسف‌بار است.

سطوتزاده که روی طرح مطالعات گردشگری جزایر هرمز و لارک نیز کار کرده است، اظهار می‌کند: بخش زیادی از سواحل خلیج فارس و جزایر آن چنین وضعیتی دارند، همه آن‌ها با مشکل دفع زباله مواجهند و البته ازدحام بدون ضابطه و مدیریت انسان به عنوان مسافر و گردشگر. باید راهکار راهبردی درنظر گرفت، وگرنه بعید می‌دانم تا شش ماه دیگر جایی مثل ساحل مُکسر دوام بیاورد و حتما با تخریب گسترده‌ای مواجه خواهد شد و دیگر ساحل صخره‌ای و تندیسی نخواهیم داشت که برای آن تبلیغ کنیم.

این فعال گردشگری و میراث فرهنگی تاکید می‌کند برای نجات سواحل خلیج فارس به ویژه ساحل مُکسر که تا چند سال پیش دست‌نخورده و بکر بود، باید ورودی و نگهبان تعیین شود، از مردم ورودیه گرفته شود و آن را برای محافظت از این منطقه و جمع‌آوری زباله‌ها هزینه کنند. مسیر حرکت در ساحل مشخص شود، ‌اجازه تردد و ورود به خودروها در ساحل مکسر داده نشود و ظرفیت بُرد تعیین شود، یعنی جمعیت محدودی روزانه وارد ساحل شوند. در این ساحل گاهی روزانه دو تا سه‌هزار نفر همزمان حضور دارند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

ساحل مکسر ،بندر مقام

تزیینات کاشی‌کاری کم‌نظیر قاجاری در مسجد آقابزرگ کاشان

شهرستان کاشان یکی از کهن‌ترین مناطق مسکونی بشر در محور شمال فلات مرکزی ایران است. با این‌حال بررسی‌ها حاکی است که تداوم حیات فرهنگی و تمدنی انسان در این محور، باعث شده تا همواره مردمان این خطه تاریخی، در ادوار مختلف تاریخ همواره افتخار آفرین بوده و نقش مهمی در سیر تطور حیات فرهنگی و تمدنی مردم فلات مرکزی ایران ایفا کنند.

شهر کاشان که در میانه مسیر ارتباطی اصفهان به تهران و در امتداد شاه راه ارتباطی شمال به جنوب کشور واقع شده بر اساس شهادت دیرینه‌شناسان در کاوش‌های تپه‌های باستانی سیلک بیش از هفت هزار سال قدمت دارد، با این وصف در دوران اسلامی نیز نقش این شهر در شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی بر کسی پوشیده نیست، لکن با توجه به این‌که این شهر تاریخی بر روی گسل زلزله‌خیز واقع شده، در طول تاریخ متاسفانه چندین بار بر اثر بروز بلیه زلزله تا مرز ویرانی پیش رفته، به گونه‌ای که بسیاری از آثار ارزشمند تاریخی این شهر در زلزله بزرگ کاشان در سال ۱۱۹۲ هجری قمری و در ایام شاهنشاهی «زندیه» آسیب فراوانی دید.

کاشان در عصر قاجار

با توجه به بروز زلزله بزرگ کاشان از یک‌سو و انتخاب تهران به‌عنوان تختگاه پادشاهان قاجار، کاشان به واسطه نزدیکی به پایتخت جدید به سرعت آباد و از رشد خوبی برخوردار شد به گونه‌ای که در حال حاضر آثار ارزشمند فراوانی در این شهر از دوران قاجار موجود است که در زمینه معماری کابلد بنا و همچنین تزیینات وابسته به آن به‌ویژه در زمینه مساجد، خانه‌های تاریخی و مدارس دینی یکی از مهم‌ترین مراکز شهر در ایران به‌شمار می‌رود.

تزیینات مسجد آقابزرگ

مسجد زیبا و با شکوه آقابزرگ در طی سال ۱۲۵۰ تا ۱۲۶۰ هجری قمری توسط یکی از بزرگان کاشان به نام حاج محمدتقی خانبان به‌منظور برپایی نماز جماعت و برگزاری مجالس درس دامادش ملامهدی نراقی ملقب به «آقابزرگ» بنا شد. معمار این بنای با شکوه حاج شعبان کاشی است. مجموعه بنای مسجد از گنبد بزرگ مسجد به همراه دو مناره آن با آجر بنا شده، با این وصف در این مسجد تزییناتی همچون کاشی‌کاری، گچبری و تزیینات مقرنس به کار رفته که بر زیبایی‌های مسجد می‌افزاید.

یکی از مشهورترین تزیینات مسجد آقابزرگ کاشان تزیینات کاشی‌کاری در بنای سردر ورودی مسجد است.

کاشی هفت‌رنگ ورودی مسجد و مدرسه آقابزرگ با طراحی گل فرنگ بسیار زیبا و با یک ترکیب رنگ منحصر به فرد و بسیار خلاقانه اجرا شده است. همچنین سایه روشن‌ها یا همان‌پرداز که روی گل‌های رُز این اثر مشهود است، در معماری ایرانی در عصر قاجار کم‌نظیر است.

در بسیاری از بناهای مهم ایران در عصر قاجار از جمله کاخ موزه گلستان آثار بسیار زیبایی با طرح گل فرنگ کار شده اما در هیچ کدام گل‌های رز به زیبایی این اثر فاخرپرداز نخورده‌اند.

نقاشی با لعاب بر روی کاشی و چنین اجرایی، کار بسیار دشوار و سخت است، چون جنسیت ماده لعاب با رنگ‌های نقاشی که بر روی بوم یا کاغذ اجرا می‌شود بسیار تفاوت دارد و استاد نقاش، هنرآفرینی خود را پس از پخت می‌تواند ببیند، زیرا لعاب قبل از پخت و بعد از پخت رنگش با هم متفاوت است.

در این اثر فاخر متاسفانه نامی از استاد نقاش یا طراح ذکر نشده اما این اثر ماندگار مربوط به دوره قاجار است، لکن نمی‌توان گفت که این کار در کارگاه‌های کاشی‌سازی کاشان ساخته شده یا در کارگاهی دیگر، زیرا در این دوره در شهرهای تهران، کرمان و شیراز کارگاه‌های کاشی گل‌فرنگ به‌غیر از کاشان هم مشغول به فعالیت بوده‌اند.

* گزارش از سیدمصطفی مروج، مدیر روابط‌عمومی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان کاشان

راهکارهایی برای توسعه پایدار مقاصد گردشگری غذایی

گردشگران امروزی نسبت به مسافران ۲۰ سال گذشته با فرهنگ‌های بیشتری آشنا و به دنبال تجربیات جدید همچنین نگران محیط‌زیست، علاقه‌مند به شرکت در سبک زندگی سالم و تجربه فرهنگ اصیل محلی در هنگام سفر هستند. نتایج تحقیقات نشان داده است که غذا برای ارتباط افراد با زمین، میراث و مردم در یک مقصد مفید است. گردشگری غذا با ترکیب غذا و نوشیدنی محلی در سفر طعم واقعی مکان را به افراد محلی و بازدیدکنندگان ارائه می‌دهد و در عین حال به اقتصاد پایدار و توسعه اقتصادی محلی کمک می‌کند.

به نقل از نیوز، افراد در سفر ممکن است خرید نکنند و یا فعالیت ورزشی نداشته باشند اما همه غذا می‌خورند پس هر مسافری در مقطعی در گردشگری غذایی شرکت می‌کند و تجارب گردشگری می‌تواند در رونق این بازار موثر باشد.

محققان برخی از راهکارهای توسعه پایدار مقصد گردشگری را ارائه کرده‌اند که در ذیل به آنها اشاره شده است:

پذیرفتن تغییر الگو

با افزایش آگاهی درباره افزایش روند گردشگری، ردپای کربن مسافران و تاثیر گردشگری بر جوامع محلی یک تغییر الگو به سمت موفقیت یک مقصد رخ داده است. تعریف جدید موفقیت این است که ارزیابی کیفی بر کمی تاثیر دارد. بازاریابان مقصد این تغییر را باید بپذیرند و رویکردهای گردشگری ارائه دهند که برای کل مقصد ازجمله مشاغل، ساکنان و سایر ذی‌نفعان ارزش ایجاد کند.

یک گام جلوتر بودن

گردشگری غذا به‌طور مداوم در حال تحول و تغییر است. بازاریابان مقصد باید با سلیقه گردشگران سازگار باشند و پیشنهادات فعلی را بررسی کنند و در صورت لزوم، محصولات فعلی را به روز یا با محصولات جدید جایگزین کنند تا به جذب مسافران دوستدار غذا به روشی کارآمد و پایدار ادامه دهند. آینده مانند حال نخواهد بود پس بخشی از راه‌حل و نه بخشی از مشکل باشید و برای انجام تجارت متفاوت آماده شوید.

احترام به محیط‌زیست

کیفیت و کمیت تولید موادغذایی و فعالیت‌های مرتبط با آن بر محیط و مقصد تاثیر می‌گذارد. با تشویق و حمایت از شیوه‌های مثبت، مدور، سبز و آبی مرتبط با اقتصاد (مانند مدیریت ضایعات موادغذایی، کاهش استفاده از پلاستیک، بازیافت همچنین مدیریت آب و انرژی) به شکوفایی پایدار محیط‌زیست مقصد خود کمک خواهید کرد. این موارد در ایجاد مشاغل جدید و سایر مزایا نیز کمک‌کننده خواهد بود.

اولویت‌بندی منابع محلی و ساکنان

استفاده از محصولات محلی از اقتصاد محلی منطقه حمایت می‌کند و پایداری ایجاد خواهد کرد زیرا به‌طور کلی، شرکت‌های کوچک‌تر از تنوع کشاورزی حمایت و به کاهش ردپای کربن کمک می‌کنند. کشاورزان محلی، مشاغل، تعاونی‌ها و گروه‌های اجتماعی را برای تقویت پیشنهادات مقصد و کاهش کالاهای وارداتی در نظر بگیرید. فعالیت‌های مرتبط با غذا مانند جشنواره‌های غذا و بازارهای کشاورزان را همیشه با تمرکز محلی به نمایش بگذارید تا روابط بین تامین‌کنندگان و مصرف‌کنندگان را تقویت کنید.

برگزاری مراسم جشن‌های فرهنگی

توسعه پایدار شامل ملاحظات اجتماعی و فرهنگی است. هویت و میراث آشپزی منطقه خود را جشن بگیرید و تبلیغ کنید تا به ساخت و تقویت تصویر و اصالت مقصد خود و چیزی که مسافران عاشق غذا بسیار به دنبال آن هستند کمک کنید. بسیاری از سنت‌های کشاورزی اجدادی برای محافظت و بهینه‌سازی تولید غذای منطقه، کاهش تهدیدات و اثرات زیست‌محیطی بهینه شده‌اند.

 

ارتباط با ذی‌نفعان

برای مثال برخی از تغییرات مانند افزایش جزر و مد می‌تواند مانعی برای اقامت گردشگران در یک منطقه باشد و بعید است که یک تجربه خوراکی بتواند بازدیدکنندگان را ترغیب به ماندن کند و برای تاثیر اقتصادی و مزایای اجتماعی و فرهنگی بیشتر باید با ذی‌نفعان و گروه‌های مختلف، همکاری کنید تا موارد پیشنهادی بیشتری در زمینه آشپزی ارائه کنید.

تمرکز بر روی خواسته‌های بازدیدکنندگان در گردشگری غذایی

محصولات خود را با در نظرگرفتن مسافران طراحی کنید. درک بازار گردشگری موجود برای منطقه ضروری است. اگر این را بدانید می‌توانید فعالیت‌های تکمیلی برای برآوردن نیازها و خواسته‌های بازدیدکنندگان و افراد محلی را ایجاد کنید.

سالانه نه فصلی

فعالیت‌هایی را توسعه دهید که مناسب تمام سال و نه فقط بازدیدکنندگان فصلی باشد. به‌عنوان مثال، یک پیست اسکی می‌تواند بر روی جستجوی غذا، آموزش آشپزی، کلاس‌های تغذیه و ناهار خوری در ماه‌های تابستان تمرکز کند. از فصول مختلف برای تنوع‌ بخشیدن به سبد محصولات خود به‌عنوان پوششی در برابر رکود به هر دلیلی در زمان‌های دیگر سال استفاده کنید.

شناسایی مصرف‌کنندگان امروزی گردشگری غذایی

عاشقان غذا همه مثل هم نیستند و به علت‌هایی ازجمله آلرژی‌های غذایی، ترجیحات غذایی و موارد دیگر در حال تغییر هستند پس باید کاربران امروز را برای رونق بازار گردشگری شناسایی کرد و با اطمینان از اینکه کمپین و شیوه‌های بازاریابی، منعکس‌کننده تنوع، برابری و شمول  است، مقصد نسبت به دسترسی بیشتر، قصد خرید یا بازدید بالاتر و وفاداری مجدد بازدیدکننده سود خواهد برد.

تحول در زنجیره ارزش گردشگری

مهم است که برای بررسی، نقشه‌برداری و تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش فعلی گردشگری مقصد، شناسایی فعالیت‌ها، محصولات، خدمات و روابط بین بخش‌ها برای شناسایی فرصت‌ها برای توسعه پایدار وقت بگذارید سپس اهداف، اقدامات و نقشه راه مشخصی را برای همه ذی‌نفعان اجرا کنید تا در راستای آن تلاش کنند.

منبع: ایسنا

شانشین؛ دالان ورود گردشگران به دنیای قدیم

“شانشین” مکانی زیبا و کاملا سنتی در میان جنگل و مشرف بر دریاچه زیبای زریبار است که در دامنه کوه قرار دارد و به عنوان موزه روستایی، سفری به گذشته‌های دور و آداب و رسوم مردم کُرد را برای گردشگران ترتیب می‌دهد.

در سفر خود به شهر مریوان مهمان مردی شدیم از جنس طبیعت و آشنا با فرهنگ و آداب رسوم خالص کردستان که ما را به اقامتگاه بوم گردی خود دعوت کرد.

“شانشین” مکانی زیبا و کاملا سنتی در میان جنگل و مشرف بر دریاچه زیبای زریبار است که در دامنه کوه قرار دارد که به عنوان موزه روستایی، سفری به گذشته‌های دور و آداب و رسوم مردم کُرد را برای گردشگران ترتیب می‌دهد.

پله‌های سنگی و راه‌ ناهموار رسیدن به اقامتگاه‌، زندگی و حال و هوای مناطق اورامانات را برای گردشگران تداعی می‌کند و دیدن دیوارهای کاه‌گلی و دروازه‌های چوبی آبی رنگ استفاده شده در آن ما را به دوران پدربزرگ و مادربزرگ‌ها می‌برد.

با باز شدن اولین دروازه چوبی آبی رنگ، وارد دنیای گذشته‌ها شدیم، آن دیوارهای کاه‌گلی با آن گلدان‌های گل آویزان شده در گوشه و کنار حس و حال نابی را به حیاط اقامتگاه داده بود که آدمی را سرشار از لذت می‌کرد.

در گوشه‌ای دیگر از حیاط اقامتگاه، اسباب و وسایل‌های به جا مانده از زمان‌های قدیم گردآوری شده بود و به نحو بسیار زیبایی چیده شده بودند.

آنقدر از دیدن این حال و هوا غرق در لذت شده بودیم که تک تک وسایل را با دست لمس می‌کردیم و سعی داشتیم بفهمیم کاربرد آن‌ها چیست و چگونه بوده است.

blank

 

از پله‌های سنگی داخل حیاط که برای رسیدن به ایوان و طبقه بالای اقامتگاه استفاده و با گل‌های شمعدانی از پایین به بالا مزین شده بود، بالا رفتیم تا به ایوان اقامتگاه رسیدیم؛ با رسیدن به ایوان منظره‌ای زیبا و دلفریب را جلو روی خود یافتیم، ایوانی مشرف به دریاچه افسانه‌ای زریبار!

در سبز رنگ چوبی را که باز کردیم منظره‌ای که با آن مواجه شدم یک لحظه مرا شوک زده کرد، دقیقا شبیه به خانه روستایی پدربزرگم در دوران کودکیم بود، همان حال و هوا، همان قالی‌های دستبافت با همان نقش و نگارها، همان بخاری نفتی وسط خانه، همان چراغ نفتی سبزرنگ قدیمی، همان طاقچه‌های گوشه و کنار خانه و سقف‌های چوبی که حال پس از گذشت ۲۰ و اندی سال یکبار دیگر آن تصویر و آن حال و هوا را بە چشم خود دیدم.

دیدن این مکان زیبا و دلچسپ برای افرادی مثل من می‌تواند، تداعی‌گر حال و هوای خانه پدربزرگ، برای دهه‌های ۸۰ و ۹۰ می‌تواند آشنایی با زندگی مردمان ادورا گذشته و برای مسافران از گوشه و کنار دنیا می‌تواند به نحوی آشنایی آن‌ها با آداب و رسوم مردم کردستان باشد.

blank

موزه روستایی “شانشین” چشم انتظار حمایت مسئولان 

سازنده اقامتگاه بومگردی “شانشین گفت: کار من در اصل مستند سازی و ساخت برنامه تلویزیونی است؛ برنامه‌ای تحت عنوان “گه‌شته‌کانی چیا” که اکنون ۹ سال از ساخت آن می‌گذرد و در ۴۰۰ قسمت، و هر هفته در تلویزیون “گه‌لی کوردستان” پخش می‌شود.

کیان جهانی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: سفر من به آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، همدان، لرستان، شمال و خوزستان سبب شد تا من به این موضوع پی ببرم که نه تنها در کردستان بلکه در همه استان‌ها و در همه مناطق فرهنگ و آداب و رسوم‌های خاص هر مناطق در حال نابودی است.

وی عنوان کرد: در سفری که به شمال ایران داشتم در مسیر رشت به فومن در جاده سراوان موزه میراث روستایی گیلان را دیدم، و برای اولین بار جرقه ایده ساخت موزه روستایی  در مناطق کردنشین در ذهنم زده شد.

جهانی بیان کرد: پنج سال به دنبال اجرای این پروژە بودم، ابتدا طرح را به سازمان میراث فرهنگی ارائە دادم کە مورد استقبال فراوانی قرار گرفت اما در حد نامەها و مکتوبات بود و در عمل این‌کار عملی نشد،  تا اینکه بلاخره مجبور شدم در شهر مریوان در یک خانه اجاره‌ای در متراژ پایین‌تر این طرح را اجرا کنم تا به صورت عملی نشان دهم که هدف از اجرای این پروژه چیست.

blank

 

وی خاطرنشان کرد: هدف از این پروژه ایجاد روستایی گردشگری است که هر خانه در آن نشان دهنده معماری و آداب و رسوم فرهنگ خاص منطقه‌ای در کردستان است، که اگر گردشگری هنگام سفر بە کردستان  نتوانست بە همه مناطق کردستان سفر کند، در این مکان با بخشی از آن مناطق آشنا شود؛ در کنار این مهم نیز از وسایلی محافظت کنیم کە تا بە امروز در روستاها سالم ماندەاند.

جهانی یادآور شد: دو سال در قالب “یانه کورده‌واری” این پروژه را اجرا کردیم و بعدها توانستم با همه تعهدات خود ۱۰۰۰ متر زمین در این مکان از منابع طبیعی بگیرم، لذا قبل از دست به کار شدن برای ساخت این موزە روستایی، تصویربرداری هوایی انجام گرفتە تا شاهد هیچ دخل و تصرف و تخریبی در طبیعت نباشیم و خطاب بە کسانی که معتقدند کە در این مکان دخل و تصرف و تخریب صورت گرفتە است باید گفت کە زمانی کە ساخت این پروژە آغاز شد حتی یک درخت نیز در این مکان وجود نداشت.

وی عنوان کرد: بعد از انجام این پروژه توقع می‌رفت که از سوی مردم و مسئولان از آن استقبال شود، اما متاسفانه استقبال آنچنان نبود، لذا با وجود همە این‌ها باز هم روند ساخت پروژە را ادامە دادم.

جهانی تصریح کرد: تاکنون دو بخش مریوان و منطقه اورامان ساخته شدە است اما متاسفانە بە دلیل اینکە مصالح و بناهای آن از همان مناطق تهیە می‌شوند بە لحاظ اقتصادی بسیار هزینە‌بردار است.

وی ادامە داد: همە وسایل موجود در موزە روستایی شانشین، از روستاهای مناطق مختلف جمع‌آوری شدە است تا مسافرانی کە بە این مکان می‌آیند هم از آن بە عنوان موزە و هم بە عنوان اقامتگاە از آن بهرە ببرند و از خوراکی‌های محلی مناطق کردستان تناول کنند.

جهانی اظهار کرد: تا قبل از آمدن کرونا ما هرشب در این مکان رسم و رسومی داشتیم بە نام “شه‌واری کورده‌واری” کە در آن از هنرمندان فولکلور و حکایت خوانان و حکایت نویسان کردستانی دعوت بە عمل می‌آمد و تا پاسی از شب بە خواندن آوازهای فولکلور و حکایت خوانی می‌پرداختند.

blank

وی اظهار تاسف کرد و گفت: بسیار جای تاسف است کە همە از ما میخواهند کە در این زمینه فعالیت داشتە باشیم، اما در عمل کسی یاری‌گر ما نیست.

کیان جهانی ادامە داد: از آنجایی کە اقامتگاە “شانشین” بر سر جاده مرز باشماق قرار دارد، یقینا هر مسئولی در بازدید از مرز بارها از این راە گذر کردە است، اما تابحال هیچکدام از مسئولین از این مکان بازدید نکردەاند.

وی خاطرنشان کرد: درخواست اولیە ما ٥ میلیارد تومان تسهیلات بود کە از سوی میراث فرهنگی یک میلیارد و ٥۰۰ میلیون تومان آن مصوب شدە است، لذا پس از گذشت شش ماە از تصویب آن هنوز پرداخت نشدە است.

جهانی در پایان سخنان خود یادآور شد: تاکنون برای این مجموعە ۲ میلیارد تومان هزینە شدە است کە همگی از محل دارایی‌های شخصی تامین شدە است.

منبع: ایسنا

چه بر سر اکوتوریسم ایران آمده است؟

علی شادلو، فعال اکوتوریسم می‌گوید: چندصاحبی و شاید هم بی‌صاحبیِ اکوتوریسم ایران، نه تنها ساختار تشکیلاتی و جایگاه آن را تنزل بخشیده، بلکه تمام آثار طبیعی کشور را دچار خسارت و ضرر کرده، نمونه بارز آن کوه دماوند است.

این مدرس گردشگری با انتشار ویدئویی درباره سرنوشت اکوتوریسم ایران، گفت: ساختار تشکیلاتِ خصوصی اکوتوریسم ایران با کمبودِ ساز و کار قانونی مواجه بوده و آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های طبیعت‌گردی و اکوتوریسم دچار واماندگی و جاماندگی شده و بلاتکلیفی سفرهای طبیعت، به‌ویژه سافاری و آفرود، به جای خدمت به طبیعت و طبیعتگردی در ایران، بلای جان شده و میراث طبیعی گرفتار چندصاحبی و حتی بی‌صاحبی شده است.

او با بیان این‌که طبیعت ایران، آن‌جایی که بیشترین ظرفیت میراث‌زیستی، چه جاندار و غیرجاندار را دارد از حیث کارکردی و کاربردی در مدیریت سازمان محیط زیست ایران است، اظهار کرد: شکل حفاظت از محیط‌زیست تغییر کرده است، دنیا از حفاظت محیط‌زیست پول درمی‌آورد، نه این‌که از بودجه دولتی استفاده کند تا ظرفیت‌های محیط‌زیست را حفظ کند.

شادلو اضافه کرد: پارادایم نوین حفاظت یا به زبان بهتر صیانت از طبیعت، به واسطه تغییر نگاه از حفاظت مبتنی بر عدم ورود انسان به ظرفیت‌های طبیعی در تقابل با صیانت که مبتنی بر ورود انسان به مناطق طبیعی است، سال‌های زیادی است در جهان پدیدار شده، مثال بارز آن سافاری در پارک‌های آفریقا است. شکارچیانی که مظهر حیات‌وحش هستند، حتی گربه‌سانان بزرگ، اتومبیل گردشگران را به رسمیت شناخته‌اند و در کنار آن، پناه می‌گیرند و به شکار می‌پردازند، یعنی اگر شکار را عالی‌ترین صفت حیات وحش بدانیم، با آن رویکرد، انسان به مناطقی وارد می‌شود که در عین هویت‌بخشی، حیات وحش هم حفظ می‌شود.

وقتی پارک ملی لار به روی گردشگران باز می‌شود فقط محل افسوس است؛ قطاری از ماشین وارد این پارک می‌شود، نه ضابطه‌ای تعریف شده، نه نحوه بهره‌برداری تعیین شده استاو یادآور شد: هرچند امکان دارد خیلی‌ها حیات‌وحش آفریقا را با ایران قابل قیاس ندانند که البته قابل اثبات است ایران دارای پتانسیل‌های این‌چنینی، نه صرفا در حیات‌وحش جانوری، بلکه در حیات گونه‌های گیاهی و به خصوص در حیات غیرجاندار و ظرفیت‌های زمین گردشگری است.

این مدرس گردشگری ادامه داد: در ایران به واسطه مناطق حفاظت‌شده و تسری پیدا نکردن علم صیانت و حفاظت مبتنی بر ورود انسان، به حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از عرصه سرزمینی ایران دسترسی نداریم، چون پارک ملی هستند. این‌که برخی می‌گویند به این مناطق برای ایجاد زیرساخت گردشگری دسترسی نداریم، بحث مفصلی است، مثلا وقتی پارک ملی لار به روی گردشگران باز می‌شود فقط محل افسوس است، قطاری از ماشین وارد این پارک می‌شود، نه ضابطه‌ای تعریف شده، نه نحوه بهره‌برداری تعیین شده است. نمونه این مثال در دیگر عرصه‌های طبیعی و ملی بسیار است.

شادلو با اشاره به بی‌توجهی به الگوی سکونت‌گاهی و جابه‌جایی در ایران که دارای ارزش زیست طبیعی با کمترین آسیب است، افزود: یکی از اساتید و محققان استرالیایی می‌گفت وقتی ادیبات عشایری و کوچ‌نشینی همه اقوام جهان را مطالعه کرده متوجه شده الگوی عشایری سیاه‌چادر ایران بهترین و پایدارترین و بوم‌آورترین زیست در مناطق دارای ارزش حفاظتی و میراث طبیعی است. با این وجود ما از استرالیا استاد دعوت کرده‌ایم و از او می‌پرسیم که چه الگویی را در ایران اجرا کنیم، ‌ درحالی‌که از همین الگوی ایرانی در افریقا استفاده شده است. واقعا محل افسوس است.

او سپس به سرانجام تشکیلات طبیعت‌گردی ایران اشاره کرد و گفت: هیأت وزیران به نفع ایجاد کمیته ملی طبیعت‌گردی مصوبه‌ای داشت که برآن اساس، این کمیته متشکل از سه سازمان منابع طبیعی، محیط زیست و میراث فرهنگی، صنعت اکوتوریسم را باید در ایران توسعه می‌داد، اما چندسازمانی و چندصاحبی، آن کمیته ملی را هیچ‌وقت به کارکرد اصلی خود نزدیک نکرد. البته در بدنه گردشگری خروجی‌هایی داشت، اما در سطح ملی که عرصه‌ها باید تعیین‌ تکلیف و برای ورود گردشگر آماده می‌شد، در همکاری این سه سازمان توفیق قابل دفاعی به‌دست نیاورده‌ایم.

این فعال اکوتوریسم افزود: به تبع آن مصوبه هیأت وزیران، اداره کل طبیعتگردی در معاونت گردشگری سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری تشکیل شد که آن اداره، روزی سازمان چندطبقه در خیابان ولیعصر تهران بود و امروز به یک کارشناس در بدنه معاونت گردشگری تقلیل پیدا کرده است، دیگر نه مدیرکل دارد و نه معاون و نه کارشناس و این اتفاق بدی است.

شادلو ادامه داد: وقتی کارشناسان سازمان جهانی گردشگری و سازمان جهانی تجارت برای کمک به تدوین سند استراتژیک توسعه گردشگری ایران که خلاء بزرگ مدیریتی بود، به کشورمان قدم گذاشتند، بعد از سفر و مطالعه، محور، شأن و مزیت رقابتی و رشد گردشگری ایران را در اکوتوریسم دیدند. آن‌ها اعلام کردند اصلی‌ترین و بزرگ‌ترین چالش برای توسعه اکوتوریسم را در نبود مناسبات قانونی، ارگانی و بالادستی در هماهنگی با دو یا سه سازمان متولی طبیعت ایران می‌دانند، برای مثال غار «رودافشان» اثر طبیعی ـ ملی در اختیار محیط زیست است، ملک آن در اختیار منابع طبیعی است و اگر گردشگر وارد شود مسؤولیت آن با وزارت گردشگری است. کوه دماوند نیز همین وضع را دارد. در واقع تمام آثار طبیعی کشور در مقابل گردشگریِ مدیریت نشده و بی‌ضابطه، دچار خسارت و ضرر است.

او افزود: آن کارشناس بین‌المللی وقتی به ایران آمدند از اصل چندصاحبی در توسعه اکوتوریسم ایران به عنوان مشکل حرف زدند و در فاز بعدی، به نبود صنفِ یک‌صدا اشاره کردند. فعالان حوزه اکوتوریسم اعم از اقامتگاه‌های بوم‌آور، مقاصد صیانت‌محور و جامعه‌محور، تمام این عرصه‌های توسعه مبتنی بر بوم، گرفتار چندصدایی هستند و حتی یک تشکل حرفه‌ای و ملی ندارند.

مثال بارز چندصاحبی اکوتوریسم ایران، غار «رودافشان» که به عنوان اثر طبیعی ـ ملی زیر نظر محیط زیست است، ملک آن در اختیار منابع طبیعی است و اگر گردشگر وارد شود مسؤولیت آن با وزارت گردشگری است. کوه دماوند نیز همین وضع را دارداین فعال اکوتوریسم گفت: در دولت قبل، معاون گردشگری که زمانی مدیرکل ارزیابی و نظارت بود آیین‌نامه‌ای را ابلاغ کرد که رفتار صنفی و تحرکات صنفی در گردشگری اصلاح شود، ولی مشکل ما روزآمد نشدن گردشگری است. تفاوتی بین آژانس‌های طبیعت‌گردی و معمولی نیست، اکوتوراپراتورها از توراپراتورها به هیچ شکلی تفکیک نشده‌اند. بومگردی هم که به بیراهه رفته است، قرار بود «بوم‌سازه» ترجمه «اکولوژ» باشد که به سمت گردشگری روستایی، معیشت‌محور و کارآفرینی رفت و موضوع آن اشتغالزایی و دغدغه آن وام گرفتن و اصلا چیز دیگری شد.

شادلو از جنبه دیگری به این مشکلات پرداخت و اظهار کرد: مثلا گردشگری سلامت که خوب است و پول درمی‌آورد، وزارت بهداشت نفعش را می‌برد، یا گردشگری ورزشی که مسؤولیت و سودش با وزارت ورزش است. اخیرا در دل وزارت علوم هم انجمن علمی طبیعت‌گردی تشکیل شده است. در واقع، بدنه صنفی گردشگری در بین دستگاه‌های دیگری توزیع شده است.

او افزود: این چندسازمانی و چندصاحبی، صنعت گردشگری را از بین می‌برد. نشان می‌دهد در حوزه طبیعت‌گردی که به روایت کارشناسان سازمان توسعه تجارت جهانی و سازمان جهانی گردشگری، اصلی‌ترین محور توسعه گردشگری ایران است،  مهم‌ترین لکنت این است که کمیته ملی طبیعتگردی ذیل آیین‌نامه هیأت وزیران شکل نگرفته و خروجی هم نداشته، اداره طبیعتگردی معاونت گردشگی به تدریج آب رفته تا به سطح یک کارشناس تقلیل پیدا کرده، از طرفی انجمن ملی طبعیت‌گردی هم شکل نگرفته که هیچ، انجمن علمی طبیعتگردی در دل وزارت علوم تشکیل شده است.

این مدرس گردشگری گفت: عرصه طبیعی دارای ارزش توسعه اکوتوریسم ذیل کمیته ملی طبیعتگردی باید تعیین تکلیف می‌شد که نشد، سازمان محیط زیست در برخورد با حفاطت مبتنی بر ورود انسان و حفاظت مشارکتی، حفاظت مردم‌محور یا صیانت مبتنی بر نرم‌افزار و مغزافزار باید تغییر رفتار می‌داد که نداد و تحقق این‌ها مطالبه ما است.

شادلو بیان کرد: در عرصه‌هایی مثل پارک ملی کویر، ‌میانکاله و فریدون‌کنار، ‌ وقتی جای صنعت درآمدزای گردشگری خالی است، شکار و برداشت بی‌رویه، صید، تخریب و آتش‌سوزی جایگزین می‌شود. اگر انجمن ملی راه می‌افتاد، کمیته ملی طبیعت‌گردی و اداره کل طبیعتگردی فعال می‌شد، ذی‌نفعان صنعت اکوتوریسم و اقامتگاه، توراپراتورها و آژانس‌های حرفه‌ای، راهنمایان، مدرسان و مؤسسات آموزشی یکصدا کنار هم قرار می‌گرفتند و منافع پررشدترین صنعت گردشگری در ایران را دنبال می‌کردند، بسیاری از مسائل امروز سنگ پای رشد طبیعت‌گردی و اکوتوریسم نمی‌شد. بسیاری از لکنت‌ها به این شکل می‌توانست مرتفع شود، ولی ما همچنان اندر خم یک کوچه هستیم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

احیاء مشاغل مبتنی بر طبیعت در گرو توسعه اکوتوریسم

توسعه گردشگری سلامت با بخش خصوصی

معاون امور بین‌الملل اتاق بازرگانی ایران می‌گوید که با توجه به بستر مناسب گردشگری سلامت، بیماران کشورهای همسایه می‌توانند در قالب توریسم سلامت به ایران سفر کنند.

 در سال‌های گذشته با توجه به توسعه زیرساخت‌های بهداشتی تعداد زیادی از بیماران کشورهای همسایه برای دریافت خدمات درمانی به ایران سفر کردند.

در کنار درآمد حاصل از سفر این افراد ایجاد بستری برای افزایش تعداد بیمارانی که ایران را به عنوان کشور مقصد گردشگری انتخاب می‌کنند یکی از برنامه‌هایی بوده که دولت وبخش خصوصی اجرای آن را در دستور کار قرار داده‌اند.

محمدرضا کرباسی معاون بین‌الملل اتاق بازرگانی ایران در نشست هماهنگی پنجمین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای اسلامی از توان بخش خصوصی برای ارائه خدمات گردشگری سلامت به مسافران خارجی خبر داد و اعلام کرد که برای یک دوره پنج ساله ایران توانسته رشد بسیار خوبی را در این حوزه ثبت کند اما پس از آن این روند با افت مواجه شده است.

به گفته وی، از سال ۱۳۹۳ و همزمان با افزایش اختلافات سیاسی میان ایران و عربستان سعودی برگزاری کنفرانس‌های سلامت از سوی اتاق بازرگانی متوقف شد، زیرا خطر برخی شیطنت‌ها و مشکلات اجرایی وجود داشت.

معاون بین‌الملل اتاق بازرگانی ایران اضافه کرد: امروز که خوشبختانه نشانه‌هایی از بازگشت همکاری‌ها میان ایران و عربستان سعودی مشاهده می‌شود و فضای منطقه آرام‌تر شده امکان آنکه یک سند جدید تنظیم شود و پنجمین کنفرانس گردشگری سلامت برگزار شود وجود خواهد داشت.

کرباسی با بیان اینکه مقامات اتاق بازرگانی در جریان دیدار با مقامات کشورهای همسایه به ظرفیت ایران در گردشگری سلامت اشاره داشته‌اند، توضیح داد: ما باید در این حوزه کشورهای همسایه را در اولویت قرار دهیم و با ایجاد دفاتر انجمن گردشگری سلامت در کشورهای همسایه مقامات حضور شهروندان این کشورها در ایران را فراهم کنیم.

وی خاطر نشان کرد:‌ تاجیکستان،‌ افغانستان، عمان، جمهوری آذربایجان و عراق به عنوان کشورهای هدف اولیه ایران در این زمینه مطرح هستند و در گام‌های بعدی امکان استفاده از ظرفیت سایر کشورها نیز وجود خواهد داشت.

منبع: ایسنا

مرتبط:

برگ برنده گردشگری سلامت ایران در دبی؟!

از باداب سورت دومین اثر ملی طبیعی ایران چه خبر؟

زمانی ماشین‌ها با رد چرخ هایشان روی حوضچه‌ها جولان می‌دادند و گردشگران سنگ‌های داغ‌کرده را داخل آب می‌انداختند و تنی به آن می‌زدند. اما حالا اوضاع فرق کرده است، یک سال و چند ماه می‌شود که به بخش خصوصی واگذارش کرده‌اند و حالا ۱۰ متر مربع از حوضچه‌های پلکانی باداب سورت احیا شده‌اند.

باداب سورت به دومین اثر طبیعی ایران معروف است. اسمش بعد از کوه دماوند در لیست آثار ملی به ثبت رسیده و فروردین ۱۳۹۹ به بخش خصوصی واگذار شده است. حالا باید پیمانکار برای نگهداری این محوطه طبیعی سالانه ۵۰۰ میلیون تومان بپردازد. ورودی مجموعه باداب سورت ۱۵ هزار تومان است و به گفته راهنمای آنجا باید حداقل روزی صد نفر از مجموعه دیدن کنند تا سالانه ۵۰۰ میلیون تومان تامین شود. در حال حاضر هم شرکتی که مزایده این مجموعه را برده، مدعی است که این مبلغ را درنمی‌آورد: «اصن باداب سورت صد بازدیدکننده نداره. شاید تو تعطیلات نوروز روزانه بین ۲۰۰ گردشگر از اینجا دیدن کنه اما تو روزای هفته یعنی از شنبه تا چهارشنبه بین ۳۰ تا ۵۰ نفر ازش دیدن می‌کنن. بعد از کرونا این مجموعه هم به معنای واقعی تعطیل شد. چون باداب سورت توی یه منطقه ییلاقیه و از آبان برف و بارون شروع میشه. عملا تا هفت فروردین تعطیله و کسی اینجا پیداش نمیشه. چرا دولت که ادعا می‌کنه متولی اینجاست باید سالانه ۵۰۰ میلیون تومن بگیره؟ دولت باید یه چیزی هم برای نگهداری از اینجا بده. این منطقه، ملی محسوب میشه و باید برای نگهداریش هزینه بشه، نه اینکه ازش پول دربیارن.» این حرف‌ها را راهنمای باداب سورت می‌گوید. مهندسی کشاورزی خوانده و به عنوان شغل دوم مشغول به کار است. برای این کار حقوق یک کارگر را می‌گیرد و ۲۴ ساعت هم در ارتفاع می‌ماند.

سه نفری می‌شوند که سعی می‌کنند باداب سورت را تنها نگذارند و هر شب یک نفر در ارتفاعات می‌ماند اما روزها هر سه نفر مشغول کارند و کار در حد حفاظت و احیا پیش می‌رود: «پارسال ۱۰ متر مربع از حوضچه‌های پلکانی رو احیا کردیم و امسالم داریم تلاش می‌کنیم ۲۵ متر مربع دیگه از حوضچه‌ها رو احیا کنیم که این کار به آب و شرایط اقلیمی گرم نیاز داره تا رسوب‌ها با بخار آب تشکیل بشه. وقتی شدت باد زیاد یا هوا سرد باشه اصلا رسوبی تشکیل نمیشه. یه وقتی ماشینا اینجا جولون می‌دادن و آفرود می‌کردن که همین کارا باعث شد آب تغییر مسیر بده و حوضچه‌ها آسیب ببینن یا اصلا تشکیل نشن. شما ببین حتی حوضچه‌هایی که خشک شدن نشون میدن که مسیر آب تغییر کرده. تعداد پله‌هایی که توش آب جمع شده خیلی زیادن و حجم آب جوابگوی احیای حوضچه‌ها نیست. شوری آب هم خیلی زیاده.»

باداب سورت یکی از ظرفیت‌های گردشگری سلامت هم به شمار می‌آید. چشمه‌های این منطقه به دو شکل گسلی و درزه‌ای و به فاصله کمتر از ۲۰ متر از یکدیگر تشکیل شده‌اند و دارای حوضچه‌های مختلف با طعم‌های متفاوتند. به گفته راهنمای باداب سورت طرح حفاظتی برای این منطقه هم تهیه شده و قرار است بخشی از مسیر پیاده‌روی سنگ‌فرش شود و برای آن پارکینگ هم در نظر بگیرند اما اینکه چقدر بودجه به آن اختصاص دهند خدا می‌داند: «اینجا ۱۵ ساله به بخش خصوصی واگذار شده و تقریبا یه سال و نیم از زمانش گذشته و همیشه هم مدعی‌ان بودجه نیومده. همینجا دارن یه جاده آسفالت می‌کنن که کمتر از سه کیلومتره اما پنج سالی میشه که دارن روش کار می‌کنن.» این هم صحبت‌های یکی از محلی‌هاست.

مشابه چشمه‌های باداب سورت در کشورهای دیگر از جمله چین، ایتالیا، نیوزلند، ترکیه، مکزیک و آمریکا هم وجود دارد. گفته می‌شود سالانه ۵۰ میلیون نفر از پارک ملی یلی استون آمریکا بازدید می‌کنند. اما به گفته راهنمای باداب سورت «اینکه همچین چشمه‌ای روی ارتفاع باشه جای سوال داره چون معمولا چشمه‌های آب زیرزمینی زیر کوهن. مزه یکی از چشمه‌های باداب سورت ترشه چون گاز سولفید هیدروژن داره. تخمین زدن این منطقه ۳۵۰ میلیون سال قدمت داره. لایه‌های سنگی که اینجوری تشکیل شده به دلیل دریاچه بالادست بوده که حالا خشک شده و یه دریاچه دیگه تو بخش دیگه‌ای تشکیل شده.»

وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قبل از واگذاری این مجموعه، اطراف حوضچه‌های باداب سورت را حصارکشی کرده است. جنس بیشتر حصارها از پلاستیک است و برخی از قسمت‌ها آنقدر زیر نور آفتاب و باد و باران مانده‌اند تا پوسیده و روی زمین ریخته‌اند. حصار برخی از قسمت‌های دیگر که مقاومت بیشتری دارند از جنس فلز است. عرصه باداب سورت حدود ۷۲ هکتار است.

بنا بر صحبت‌های چوپانان، باداب سورت زمانی چراگاه دام محسوب می‌شده و آنان گوسفندانشان را از داخل چشمه‌ها رد می‌کردند تا حمام کنند. حتی محلی‌ها هم همین جا تنی به آب می‌زدند. گاهی سنگ داغ می‌کردند و داخل آب می‌انداختند و در آن حمام آب گرم می‌گرفتند. حتی معتقدند آب حوضچه‌ها خاصیت درمانی دارند. هنوز هم علائم دوده و خاکستر در بخش‌هایی از چشمه به جا مانده است. جدا از همه این حرف‌ها باداب سورت زمانی جولانگاه ماشین‌های آفرودسوار بوده است. بعد از ورود گردشگر به این منطقه، دولت به فکر حفاظت از باداب سورت افتاد.

حالا هم پای گردشگران به آن باز شده و هر کسی سعی می‌کند اثری از خود در این منطقه به جا بگذارد و با وجود کشیدن حفاظ دور حوضچه‌ها باز هم مسافران بدون توجه به هشدارها از مرز تعیین‌شده عبور می‌کنند و وارد حوضچه‌ها می‌شوند تا عکس یادگاری بگیرند.

دلِ راهنمای باداب سورت پر از خاطرات نه چندان خوشایند از رفتار گردشگران است: «وقتی رفتار برخی گردشگرا رو می‌بینم میرم سمتشون و بهشون تذکر میدم اما بیشترشون حالت تهاجمی دارن و ازم کارت شناسایی میخوان! وقتی هم میگم جلیقه‌ای که تنمه نشون‌دهنده مسئولیتیه که اینجا بهم دادن، میگن جلیقه که چیزی نیس، ما هم می تونیم یه جلیقه بخریم و بگیم مسئولیم.  چند بار هم بهم حمله کردن که مجبور شدم برای ختم غائله سکوت کنم. مثل این می‌مونه که من مریض شم برم بیمارستان، به پرستاری که لباس تنشه بگم کارت‌شناساییتو نشون بده! یا هنوزم خیلی از محلیا با بطری میان که از چشمه‌ها آب بردارن و میگن برای اعضای خونواده یا مادربزرگشون که سنگ کلیه داره میخوان. مگه این آب چقده که هر کسی هم بیاد و ازش یه بطری برداره! در ثانی از نظر علمی خاصیت شفابخشی این آب تایید نشده.»

مزایده و واگذاری طرح احیا و بهره‌برداری چشمه سورت پس از چند سال انتظار و تدوین کتابچه طرح توسط بخش دولتی، دی‌ماه ۱۳۹۸ برگزار شد و از بین متقاضیان سرمایه‌گذاری، یک سرمایه‌گذار جوان مازندرانی توانست برای مدت ۱۵ سال محوطه چشمه سورت را در اختیار بگیرد اما با شیوع ویروس کرونا، مراحل رسمی واگذاری چند هفته به تأخیر افتاد و در نهایت ۲۰ فروردین ۱۳۹۹، محوطه از سوی اداره کل منابع طبیعی به سرمایه‌گذار بخش خصوصی واگذار شد تا اقدامات اجرایی را آغاز کند.

تا پیش از ورود بخش خصوصی به مدیریت چشمه سورت، این محوطه دست‌کم زیر نظر سه نهاد دولتی قرار داشت. برنامه‌ریزی برای بخش گردشگری محوطه بر عهده اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بود، مسئولیت بخش آب چشمه را شرکت آب منطقه‌ای مازندران به عهده داشت و اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران هم مسئول عرصه طبیعی این محوطه بود. اما با واگذاری چشمه سورت به بخش خصوصی هر کدام از این نهادها به عنوان ناظر بر فعالیت‌های سرمایه‌گذار فعالیت خواهند داشت و اجرای طرح‌های احیا و بهره‌برداری با سرمایه‌گذارخواهد بود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

همه چیز درباره چشمه‌های دیدنی باداب سورت

کشف یکی از «معبدهای خورشید» گم‌شده در مصر

باستان‌شناسان از کشف بقایای آن‌چه گمان می‌رود یکی از معبدهای گم‌شده خورشید مصر باستان باشد، خبر داده‌اند.

به نقل از سی ان ان، باستان‌شناسان اعلام کردند بقایای مکانی را پیدا کرده‌اند که گمان می‌رود یکی از معبدهای خورشید در مصر باشد که به اواسط قرن بیست و پنجم پیش از میلاد تعلق دارد.

یک گروه باستان‌شناسی بقایای این معبد را در حالی کشف کردند که زیر معبدی دیگر واقع در «ابوغراب» در ۱۲ کیلومتری جنوب قاهره دفن شده بود.

در سال ۱۸۹۸، باستان‌شناسانی که در این مکان مشغول فعالیت بودند، معبد خورشید «نیوسررع»‌، ششمین فرعون از دودمان پنجم مصر باستان را که در مصر بین سال‌های ۲۴۰۰ تا ۲۳۷۰  پیش از میلاد حکومت می‌کرد پیدا کردند.

اکتشافات جدید اما نشان می‌دهد معبد خورشید «نیوسررع»‌  بر روی بقایای یک معبد خورشید دیگر ساخته شده بود.

به گفته سرپرست پروژه باستان‌شناسی اخیر،‌ باستان‌شناسان در قرن نوزدهم فقط بخش کوچکی از ساختمان زیر معبد را کشف و گمان کردند این فقط بخشی از ساختمان‌های قدیمی‌تر متعلق به همان معبد «نیوسررع»‌ است. اما اکتشافات جدید نشان می‌دهد ساختمانی کاملا متفاوت از معبد «نیوسررع» پیش از آن در همان محل ساخته شده است.

در جریان این پروژه اکتشافی اخیر، مُهرهایی که نام فرمانروایان پیش از «نیوسررع» روی آن‌ها حک شده به همراه بقایای ستون‌های سنگی کشف شده است.

معبد خورشید اولیه، وسعت زیادی داشته اما «نیوسررع» به منظور ساخت معبد خورشید جدیدی این بنای اولیه را از بین برده است.

blank

به گفته باستان‌شناسان، با این‌که این معبدها برای «رع» خدای خورشید ساخته می‌شدند اما فرمانرواها از طریق این معبدها برای مشروعیت بخشیدن به قدرت‌شان و معرفی خودشان به عنوان تنها پسر خدای آفتاب در زمین استفاده می‌کردند.

شواهد تاریخی نشان می‌دهند در مجموع شش معبد خورشید ساخته شده اما تاکنون فقط دو مورد از این معبدها کشف شده است. با توجه به همین شواهد می‌توان دریافت تمامی این معبدهای خورشید در اطراف «ابوغراب» ساخته شده‌اند.

در مقایسه معبد خورشید «نیوسررع»‌  و معبد خورشیدی که زیر آن کشف شده است می‌توان دریافت معبد «نیوسررع»‌ برخلاف معبد قدیمی‌تر که از آجر ساخته شده، با سنگ ساخته شده و وسعت بیشتری نیز دارد.

باستان‌شناسان امیدوارند با انجام تحقیقات بیشتر بتوانند هویت فرومانروایی را که معبد خورشید آجری را ساخته پیدا کنند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

گردشگران به مصر بازمی‌گردند