گوی‌بافی، هنری سنتی در کویر شمال اصفهان

شادروان استاد علی‌اکبربنایی فرزند مرحوم استاد رحیم‌علی معمار از جمله هنرمندان گوی‌بافی در شهرستان آران‌وبیدگل بود، که سال‌های نخستین جوانی را همراه با پدر، عموها و عموزاده‌های خود به معماری پرداخته و به مرمت آثار تاریخی این خطه مشغول بود، اما از این شغل دل خوشی نداشت و با فوت پدر کارش را رها کرده و به شرکت ریسندگی و بافندگی کاشان رفت و در آنجا مشغول به کار شد.

به گفته خود استاد بنایی، مهارت و علاقه او به گونه‌ای بود که باعث اعتماد مدیر آلمانی خود شد و با آنکه سواد رسمی نداشت، اما مسئول کارخانه، اداره ۲۲ دستگاه عریض و طویل پارچه بافی صنعتی را به او واگذار کرده بود.

علاقه و تعهد به کار استاد علی‌اکبربنایی تا آنجا بود که یک بند انگشت او در ایام کاری در این کارخانه زیر دستگاه بافندگی قطع شد، لکن پاسخ محبت صاحب کارخانه را داده و کارش را ادامه داد و صاحب کارخانه نیز از او دلسرد نشد و او بر همین حرفه ماند تا خدمتش بعد از ۲۷ سال در سال ۱۳۵۰ به پایان رسید.

استاد علی‌اکبربنایی در خاطراتش بیان می‌کند، نوجوان که بودم با بچه‌ها در ریگزارهای بیرون شهر، با هم بازی می‌کردیم، و از جمله بازی‌های ما گوی بازی و مِردی بود که پایه اصلی آن توپ یا همان گوی به زبان محلی بود. بچه‌ها با تکه‌های لاستیک یا پارچه، توپ‌هایی درست می‌کردند که پس از چند مرتبه پرتاب کردن، از هم باز شده و بازی تعطیل می‌شد تا دوباره آن را درست کنیم. برخی اوقات هم توپ‌ها که خراب می‌شد بچه‌ها از بازی منصرف می‌شدند، به همین دلیل بود که وقتی مادرم جوراب و کلاه می‌بافت، خیلی کنجکاو بودم که روش گرد بافتن آن را یاد بگیرم و با این روش بتوانم یک توپ همیشگی بسازم و سرانجام هم موفق شدم.

هنر گوی‌بافی از هنرهای سنتی رایج در شهر نوش‌آباد است که خالقش شادروان استاد علی‌اکبربنایی بود. او تمام وقت خود را به‌ویژه پس از کسب تجربه در کارخانه ریسندگی کاشان، صرف تولید این گوی‌ها در اندازه‌های مختلف کرده بود به‌نحوی که در حال حاضر به جرات می‌توان گفت اجرای هنر سنتی گوی‌بافی در انحصار خانواده بنایی است.

مواد اولیه برای تولید این گوی‌های رنگی، بسیار ساده و ارزان است ولی تولید هر کدام از آن‌ها وقت و زمان بسیاری را می‌طلبد که با صبر و حوصله بسیار تولید می‌شود. این هنر نزدیک به شصت سال توسط زنده یاد استاد علی‌اکبربنایی در نوش آباد اجرا می‌شد و امروز که اندک زمانی است این استاد گرانقدر و پیشکسوت، آسمانی شده است، توسط فرزندان این استاد که تنها شاگردان این استاد پیشکسوت نیز هستند و با همکاری اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان آران‌وبیدگل برنامه ریزی‌های لازم برای ادامه راه این استاد گرانقدر و حفظ هنر سنتی گوی‌بافی در حال تدوین است.

همانگونه که ذکر شد، سنت گوی‌بافی در آران‌وبیدگل و به‌ویژه در نوش‌آباد دارای سابقه طولانی است، تهیه این گوی‌ها در اصل برای اجرای بازی چفته بوده که سابقه بسیار طولانی در شهرستان آران‌وبیدگل دارد، این بازی توسط جوان‌ها بصورت گروهی و در زمین‌های خاکی و عمدتا در زمان غروب و یا روزهای تعطیل انجام می‌شد، روش ساخت این گوی‌ها غالباً با استفاده از پارچه و نخ است، برای تهیه هر گوی از تکه پارچه‌های ضایعاتی و کهنه استفاده می‌شود، بدین ترتیب که ابتدا پارچه‌ها را بر حسب نیاز به‌صورت گرد درآورده و بعد با نخ‌های چله سفید قالی به اندازه‌های تقریبی یک متر که دور این پارچه‌ها پیچیده می‌شود کاملاً محکم شده، و در ادامه با استفاده از نخ‌های رنگی مجموعه سطح گوی بصورت خطوط دایره‌ای، به چهار. شش،  هشت یا ۱۰ قسمت مساوی تقسیم می‌شود.

در ادامه توسط سوزن جوالدوز کار بافت کل سطح گوی با استفاده از نخ‌های رنگی با طیف رنگی متنوع تزیین می‌شود. وزن تقریبی گوی‌ها بین ۵۰ تا ۱۰۰ گرم در نوسان است، و زمان تقریبی برای تولید و بافت هر گوی بین سه تا چهار ساعت است. عمدتا گوی‌ها به دو صورت سبک و سنگین وزن تولید شده و برخی از آن‌ها صرفا جنبه تزیینی داشته و کاربری برای اجرای بازی چفته ندارد.

یکی از ویژگی‌های این هنر سنتی مردم خطه کویر شمال استان اصفهان، استفاده از مواد بازیافتی و مازاد است که دیگر قابل استفاده نیست، لذا هنرمند گوی باف با استفاده از ابزارهای بسیار ساده شروع به بافت گوی می‌کند.

هنر گوی‌بافی نوش‌آباد به شماره ۲۰۷۱ در فهرست میراث ناملوس کشور به ثبت رسیده است.

* گزارش از سعید احمدی، کارشناس میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان

قلعه جعفرآباد جاجرم، بقایای خانقاه قاجاری

شهرستان جاجرم در جنوب غربی خراسان شمالی قرار گرفته و از شمال به شهرستان مانه و سملقان، از غرب به شهرستان گرمه، از جنوب به استان سمنان، از جنوب شرق به استان خراسان رضوی، از شرق به شهرستان اسفراین و از شمال شرق به شهرستان بجنورد محدود می‌شود. این شهرستان با مساحت ۳۶۵۴ کیلومتر دارای سه شهر، سه بخش، پنج دهستان و ۵۵ آبادی است. جمعیت شهرستان جاجرم در سال ۱۳۹۰ بالغ بر ۳۶هزار و ۸۹۸ نفر برآورد گردیده است.

شهرستان جاجرم به لطف موقعیت راهبردی خود بر سر راه‌های کاروان‌رو هماره موردتوجه قرار داشته و از دوران پیش‌ازتاریخ تا ادوار متاخر اسلامی به طور پیوسته نقش بارزی را در تکامل فرهنگی خطۀ خراسان ایفا کرده است. این منطقه تا اواخر دوره قاجار اهمیت خود را حفظ نمود تا اینکه با ورود تجهیزات حمل‌ونقل مدرن، احداث راه‌های ترانزیتی و در پی آن حذف شبکۀ راه‌های قدیم و متروک ماندن راه‌های کاروان‌رو و کاروانسراها به‌تدریج از اهمیت آن کاسته شد و به‌سرعت افول کرد.

قلعه جعفرآباد شامل یک قلعۀ خشت و گلی از دوره قاجار و بقایای یک بنای آجری مربوط به قرون ۴ تا ۶ هجری قمری است. بقایای بنای آجری به شکل یک تپه به ارتفاع حدود ۲ متر با انبوه قطعات آجر و مواد فرهنگی دوره سلجوقی و خوارزمشاهی در سطح است. در فاصله ۱۵۰ متری این بقایای این بنا، قلعه خشت و گلی معروف به قلعه جعفرآباد قرار دارد. به استناد محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در مطلع الشمس (ص. ۱۲۳)، قلعه جعفرآباد بقایای یک روستای بارو دار مربوط به دوره قاجار است که توسط جعفرقلی خان شادلو (وفات ۱۲۷۵ قمری)، از خوانین ایل شادلو در زمان ناصرالدین‌شاه در حوالی جربت در دشت جاجرم ساخته شده است. مطلع الشمس در باب این قلعه چنین نوشته است: «… دست راست راه در بالای تلی قریه جعفرآباد است که آن را جعفرقلی خان شادلو ساخته و حالا زیاده از پنجاه خانوار سکنه دارد و آب آن از نهری است که از رودخانه شوقان به این محل جاری نموده‌اند». این مجموعه تاریخی به دلیل شهرت قلعه جعفرآباد به همین نام معرفی شده است.

این مجموعه تاریخی متشکل از بقایای یک بنای منفرد آجری مربوط به سده‌های ۴ تا ۶ هجری و یک قلعه خشت و گلی در مجاورت آن از جمله آثار باارزش شهرستان جاجرم است. قلعه جعفرآباد از نوع قلعه‌های دشتی و مربوط به‌نظام زمین‌داری (ارباب‌ورعیتی) در دوره قاجار آباد بوده است که در دوره پهلوی متروک شده ولی بقایای بنای آجری که حالا به شکل یک پشته خاکی به ارتفاع حدود ۲ متر درآمده یک اثر دوره سلجوقی و خوارزمشاهی است. این مجموعه در فاصله ۲ کیلومتری جنوب جاده اصلی جاجرم به سنخواست و ۳ کیلومتری جنوب شرق روستای جربت قرار گرفته است.

از نظر معماری، شکل اصلی قلعه متشکل از یک فضای مستطیل منظم به ابعاد ۱۲۵ در ۱۵۰ متر است که بر بالای تپۀ خاکی بلندی به ارتفاع حدود ۱۰ متر در جهت شمالی‌جنوبی ساخته شده است. در اطراف قلعه خندقی وجود دارد که امروزه به دلیل تجمع آب باران و سیلاب در امتداد آن درختچه‌های گز به‌وفور رشد کرده است. در چهارگوش و میانه دیوارهای قلعه نُه برج مدور ساخته شده است: اینها عبارت‌اند از چهار برج در گوشه‌ها، یک برج در میانه باروی شرقی، یک برج در میانه باروی غربی، یک برج در میانه باروی شمالی و دو برج در میانه باروی جنوبی. دروازه قلعه در میانه باروی جنوبی قرار دارد که دو برج در طرفین آن ساخته شده است. قلعه با مصالح خشت و گل ساخته شده و به‌غیراز برج‌ها و اتاقک‌های نگهبانی طرفین دروازه سایر خانه‌ها و واحدهای مسکونی یا محل نگهداری احشام به‌کلی ویران شده و فقط داغ مختصری از آنها در کنار دیوارهای قلعه مشهود است. دیوارهای قلعه ۱۵۰ سانتی‌متر عرض دارند و از گل و چینه ساخته شده است. روش ساخت دیوار به نحوی است که دو دیوار گلی به قطر حدود ۵۰ سانتی‌متر کار شده و فاصله میان اینها را با خشت، قلوه‌سنگ و نخاله پرکرده‌اند. در ساخت برج‌ها، به‌ویژه برای احداث سقف ضربی و ایجاد فضاهای جانبی بیشتر از خشت استفاده شده که ابعاد خشت‌ها ۲۵ در ۲۵ در ۶ سانتی‌متر است. در تعدادی از خشت‌های برج میانی ضلع غربی اثر پنجه کشی با دست مشهود است که برای درگیری بهتر ملاط با خشت و هشت و گیر مناسب‌تر ایجاد شده است.

دروازه ورودی قلعه در میانه ضلع جنوبی ۳۱۰ سانتی‌متر عرض دارد. در طرفین دروازه دو برج به ارتفاع وجود دارد که در وضع موجود حدود ۹ متر از ارتفاع آنها باقی‌مانده است. بدنه برج‌های دروازه ورودی در قسمت فوقانی تزیینات خشتی دارد که به شکل یک ردیف چلیپا و نیم چلیپا محیط در دو نوار دندان‌موشی است. با وجود تخریب زیاد در قسمت بالای دیوارها، هنوز آثار وجود کنگره در بالای دیوارها مشهود است.

در طرفین برج‌های ورودی آثاری از پلکان آجری دیده می‌شود که به اتاقک‌های نگهبانی طرفین و به فضای داخلی برج‌ها راه پیدا می‌کند. فضای داخلی برج‌ها نیز پلان چلیپا دارد. در بدنه داخلی برج‌ها تیرکش یا نورگیرهای مربعی شکل کوچکی تعبیه شده است. برج‌های واقع در اضلاع چهارگانه و میانه باروها به‌صورت دو یا سه طبقه ساخته شده و سقف طبقات با خشت تاق پوشش ضربی دارد. فضای پایینی اغلب به‌عنوان انبار استفاده می‌شده و پلان مدور به قطر ۲۷۵ سانتی‌متر دارد. در بدنه این طبقه هشت روزن نورگیر وجود دارد. این فضای پایینی برج‌ها از طریق یک‌رشته پلکان مدور به طبقات بالا راه پیدا می‌کند. در بالاترین تراز، سقف برج‌ها تیرپوش بوده و امکان دیده‌بانی و مراقبت از اطراف از پسِ کنگره و جان‌پناه وجود داشته است. در این قسمت فوقانی، تیرکش هایی وجود داشته که در برج گوشه شمال غربی که سالم‌تر باقی‌مانده، ۱۲ تیرکش قابل‌مشاهده است.

علاوه بر دروازه اصلی قلعه، در باروی شمالی به فاصله ۲۳ متری از برج شمال شرقی یک بازشو به عرض ۹۰ سانتی‌متر با طاق قوسی شکل وجود دارد که باتوجه‌به ابعاد و موقعیت قرارگیری در پلان احتمالاً الحاق است.

در فاصله ۱۲۰ متری شمال شرق قلعه یک پشته کوتاه خاکی به ارتفاع حدود ۲ متر وجود دارد که در سطح آن مقدار زیادی پاره آجر پراکنده است. بررسی عکس‌های ماهواره‌ای و پیمایش میدانی نشان می‌دهد این بخش بقایای یک تک بنای آجری است که با محور شمال شرقی – جنوب غربی ساخته شده و دارای تزیینات گچی و آجری است. همچنین در فاصله ۱۵۰ متری شرق قلعه و در خارج از حدود خندق پشته کوتاه ۱ متری وجود دارد که در آن تعدادی چاله حفاری قاچاق وجود دارد. در اطراف این چاله‌ها تعدادی سفال مربوط به قرون اولیه اسلام از جمله سفال با لعاب شیری، سفال با لعاب سبز و سفال با نقش کنده زیر لعاب (اسگرافیاتو) وجود دارد که به قرون ۴-۶ هجری (سلجوقی و خوارزمشاهی) قابل تاریخ‌گذاری است.

از مهم‌ترین ویژگی‌های این مجموعه الگوبرداری کامل از روستاهای ارباب رعیتی رایج در دوره قاجار و پیش از آن است. ساخت روستا در حصار مستحکم و برج و باروی واقع در بالای تپه امکان دفاع از روستا در برابر تهاجم و غارت را فراهم می‌کرده است. از ویژگی‌های منحصربه‌فرد قلعه، وجود تزیینات خشتی در قسمت بالای برج‌های ورودی به شکل یک ردیف چلیپا و نیم چلیپا محیط در دو نوار دندان‌موشی است که در قلعه‌های مشابه استان دیده نشده است.

قلعه جعفرآباد جاجرم به شماره ۳۳۱۳۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

قلعه حاجی‌آباد، یادگار تاریخ سلحشوری‌ها

تاریخچه اثر و روند شکل‌گیری آن

حسن عباس‌پور دراگاهی در کتاب شهر سبز نگاهی به جغرافیا و تاریخ حاجی‌آباد در مورد قلعه چنین می‌نویسد:

«از مردم حاجی‌آباد که سال می‌کنی زمان تا سیس این قلعه را می‌دانی؟ پاسخ می‌دهند فقط خدا می‌داند. می‌گویند این چاه آب داخل قلعه که در دل‌سنگ خارا کنده‌شده زمانی پر آب و حتی آب آن مشکل‌گشا بود چون زمزم. به‌هرتقدیر این اساطیر یا افسانه‌ها بی‌سبب نیست، حتی اگر خرافه هم باشد، خرافه اگر دکان و دکان‌داری در آن نباشد قابل کامل و ارزشمند است.»

قلعه کهن روی صخره‌ای، در جنوب غربی شهر حاجی‌آباد پای به میدان نهاد.

در شمال غربی قلعه که خانه حاکم بوده چاهی بوده در دل‌سنگ با ساروج و دورچین شده، جالب است که چاه را زرتشتی‌ها تعبیه کرده‌اند. در این قسمت چاه‌های دیگری هم آب به کام قلعه نشینان می‌ریخت.

حمام خصوصی متعلق به حاکم را در شمال شرقی قلعه بر پا کرده بودند. اما حمام عمومی را در شرق پیر غیب و بیرون دیوار قلعه احداث کرده بودند. پایه‌های قلعه بر ساروج قرارگرفته و دیوارها از خشت خام بوده که گذاشت زمان آن را فرسوده تا جایی که امروز چیزی از آن باقی نیست.

قلعه در محاصره خندق پرآبی بوده تا به هنگام یورش دشمن با تخریب پل‌ها، قلعه را دست‌نیافتنی کند.

در سه کیلومتری غرب قلعه حاجی‌آباد، قلعه کلدان است. قلعه روی تپه بناشده است. اهل محل می‌گویند: «در کلدان تنها، تعدادی برج‌های دیده‌بانی بوده است. هرچند این فرضیه قابل‌قبول است اما می‌توان قبول کرد که برج‌هایی که حافظ و نگهبان قلعه اصلی بودند، خود در درون قلعه‌های کوچک‌تری احداث‌شده بودند. در تداوم جنبه دفاعی این قلعه، در محله بوستانوییه و ودروازو و احتمالاً در محله گود کهنوییه که هم در اطراف قلعه هستند، خاکریزهایی است که شاید به‌عنوان پناهگاه یا سنگری به‌عنوان خط مقدم در مقابل دشمن ایستادگی می‌کردند. ظاهراً قلعه که در روزگار دولت‌های قبل از اسلام بناشده بود توسط پادشاهان هرمز بازسازی‌شده است. به دلیل اهمیت قلعه در ایجاد امنیت در منطقه، قدرت‌های سیاسی سعی داشتند بر قلعه مستولی شوند.

هر کس بر قلعه حاجی‌آباد مسلط بود، روستاهای احمدی، طارم، فارغان، درآگاه و حتی رودان را در اختیار داشت.

گفته می‌شود قلعه حاجی‌آباد با توجه به موقعیتی که داشته گویا توسط سپاهیان تیمور لنگ تخریب و پس از قتل‌عام اهالی به آتش کشیده می‌شود. بعدها این قلعه به‌وسیله پادشاهان هرمز بازسازی و به نام قلعه سفین نام‌گذاری شد و سپس حکومت مرکزی زیرپوشش پادشاهی هرمز درآمد و حاکم محلی احمدی، رودان، رودخانه، فارغان، طارم، فرگ، درآگاه و آبشور از حاکم حاجی‌آباد تبعیت داشتند.

حاکم حاجی‌آباد خراج گذار و تابع پادشاهی هرمز بود. پس از انقراض پادشاهی هرمز که تاریخ آن مشخص نیست و روی کار آمدن و قوت گرفتن دولت ایران و برچیده شدن نظام ملوک‌الطوایفی درزمانی که حبیب‌الله خان قوام والی فارس که مناطق ساحلی از بوشهر تا سرحد سیستان و بلوچستان را زیرپوشش داشت.

مردم حاجی‌آباد که روحیه سلحشوری‌شان مانع از قبول بندگی والی فارس شدند، نام‌برده قشونی به فرماندهی شخصی تحت عنوان شیخ نوایگان با سه عرابه توپ و تجهیزات و عدوات جنگی لازم برای تسخیر قلعه حاجی‌آباد و سرکوبی مردم و وادار کردن آن‌ها به تبعیت از خود به حاجی‌آباد گسیل و در محل معروف و مشهور پشته باغ زیر (تپه‌های جنوب قلعه) مستقر و مردم که محاصره‌شده بودند به‌ناچار قلعه‌نشین شدند. تخت پل که محل ایاب و ذهاب از روی خندق پر از آب که توسط دو رشته قنات آبگیری می‌شد و از قبل هم در این مورد پیش‌بینی لازم به‌عمل‌آمده بود برداشته شد و نیروهای مهاجم توسط توپخانه خود مرتبط بروج نگهبانی و خانه‌های اهالی را زیر آتش می‌گرفتند ولی مردم به‌طور مرتب شبانه محل‌های تخریب‌شده را بازسازی می‌کردند. این محاصره ۶ ماه به طول انجامید تا اینکه آذوقه سکنه قلعه تمام شد و ناچار از هسته‌های خرما و دانه‌های گیاهی و برگ درختان تغذیه می‌کردند و چون عرصه را تنگ دیدند تعدادی از جوانان شبانه از قلعه خارج و به نیروی دشمن شبیخون زدند. که موفق شدند در شبیخون سوم دشمن را شکست دهند و تعداد زیادی از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و مجبور به عقب‌نشینی به‌سوی فارس شدند و حصر شش ماه شکسته و قلعه و قلعه‌نشینان آزاد شدند.

آخرین بار مرمت قلعه توسط خوانین لارستانی نصیرخان و علی‌خان انجام شد. بعدازآن به دلیل سلطه‌گری دولت مرکزی دیگر این‌گونه قلعه‌ها نقشی در هدایت و حراست قدرت‌های محلی نداشت. نه‌تنها قلعه حاجی‌آباد از زندگی بازماند بلکه قلاع منطقه مانند قلعه کافران در گهکم، قلعه طارم، قلعه باینوج، قلعه طاشکوییه و باکان نیز ویران شدند.

در سه کیلومتری قلعه حاجی‌آباد، قلعه کلدان وجود دارد که درواقع برجی است که بر روی تپه‌ها بناشده است و برجی دیگر در قسمت شرق حاجی‌آباد محل منبع آب فعلی قرار دارد. این دو برج برای محافظت از قلعه اصلی شهر ساخته‌شده بودند و در محل بوستانوییه و دروازو، مکان‌هایی به نام سنگر موجود است که هم پناهگاه بوده‌اند و هم به‌عنوان خط مقدم در جنگ‌ها ایفای نقش می‌کرده‌اند.

خوانین و کلانتری که در سده اخیر بر قلعه حاجی‌آباد فرمانروایی می‌کردند عبارت‌اند از: علی‌خان و نصیرخان لاری، بعد از آن‌ها حسین‌خان بهادر میرزا که از طرف سلطان‌آباد آمده بود و قلعه را فتح کرد. پس از او آقا محمدعلی‌خان که به دست اعراب کشته شد. علی‌رضا خان (صولت السلطان)، حاجی خان دراگاهی، کل محمدرضا کیوانی نماینده رئیس عبدالکریم.

در دوره خان خالی، سلطه بر قلعه حاجی‌آباد علت رزمگاه جنگ‌های خونین بود که چیزی جز ویرانی قلعه و سیاه‌روزی روستاییان تهی‌دست در پی نداشت. کشمکش‌های خونین و خائنانه میان نصیرخان و علی‌خان و بعدازآن میان حاجی خان دراگاهی و علی‌رضا خان از همین دست قداره‌بندی‌های طایفه‌ای است که مانع رشد فئودالیسم ایرانی شد.

زمانی که حاجی خان دراگاهی قلعه را تصرف کرد رضاخان شکایت به قوام شیرازی والی فارس برد. قوام دستور تخلیه قلعه را به حاجی خان دراگاهی داد. از آن به بعد علی‌رضا خان با لقب صولت السلطان که قوام به او اعطا کرده بود تا پایان قلعه داری کرد.

معرفی قلعه

قلعه بر فراز تپه‌ای نسبت کم ارتفاع، ولی مسلط به شهر حاجی‌آباد و در حاشیه رودخانه‌ای فصلی که آن را دور می‌زند، ساخته‌شده است. شکل قلعه چندضلعی نامنظم است که به‌طورکلی می‌توان آن را به یک متوازی‌الاضلاع تشبیه کرد. در حقیقت، شکل پلان قلعه از تلاش معماران آن برای حفظ تراز افقی با تبعیت از توپوگرافی بستر طبیعی قلعه ناشی می‌شود.

مساحت قلعه در حدود ۳۰۷۵ مترمربع بوده و طولانی‌ترین باروی آن در (در جبهه جنوبی) ۶۵ متر و کوتاه‌ترین بارو (در جبهه شرقی) ۳۲ متر طول دارد. باید متذکر شد که از باروهای قلعه جز موارد جزئی، بیشتر در محل اتصال به برج‌ها، چیز زیادی در دست نیست.

امروزه از مجله ساختارهای معماری قلعه، سه برج مدور، یک برج مستطیل شکل (احتمالاً ورودی قلعه)، و یک عمارت شاه‌نشین مستطیل شکل (که ازاین‌پس به‌عنوان کوشک از آن یاد خواهد شد) باقی نمانده است. این ساختمان در ضلع جنوبی قلعه به‌اندازه‌ای به دیوار باروی جنوبی نزدیک است که به نظر می‌رسد دیوار آن در این جبهه، بخشی از دیوار بارو بوده است، امری که در بررسی‌های دقیق‌تر به اثبات نرسید.

برخی از افراد مسن شهر از وجود خندقی صحبت به میان می‌آوردند که گویا روزگاری در پیرامون قلعه وجود داشته، اما در بررسی‌های میدانی و مطالعه نقشه توپوگرافی برداشت‌شده، مدرکی دال بر صحت این مدعا به دست نیامد.

بررسی عکس هوایی سال ۱۳۴۵ قلعه نشان می‌دهد که باروی حدفاصل برج‌های شماره یک و دو و همچنین نیمه شرقی باروی جنوبی (حدفاصل برج شماره دو و کوشک) از دو دیوار موازی تشکیل‌شده بود و در میان دیواره‌های قلعه، تنها بخش‌هایی از این باروها باقی‌مانده‌اند.

ساختار معماری قلعه

چینه‌های گلی و خشت، مصالح اصلی به‌کاررفته در ساخت بناهای قلعه به شمار می‌روند و ازاین‌رو قلعه را می‌توان ساختاری خشتی محسوب کرد، اما زیرسازی و کرسی چینی این ساختارها با استفاده از سنگ لاشه با ملاط گچ نیمکوب صورت گرفته است. در برج‌ها، بر فراز کرسی سنگ‌چین، از چینه‌های گلی برای زیرسازی دیواره‌ها استفاده‌شده و در ترازی نزدیک به کف داخلی برج‌ها، جایی که فضاهای معماری شکل می‌گیرند، از خشت‌هایی به ابعاد ۲۱*۲۱ سانتی‌متر استفاده‌شده است.

بخش‌های باقی‌مانده از دیوار باروها نشان می‌دهند که بیشتر دیواره‌ها قطری در حدود ۸۵ سانتی‌متر (به‌اندازه ۴ خشت) داشته‌اند.

برج شماره یک با یک پشت‌بند بزرگ خشتی در برابر رانش ناشی از شیب تند تپه محافظت می‌شود. پلان این برج به شکل مدور بوده است که اکنون قسمت غربی آن دچار آسیب شده است. این برج دارای یک پی بزرگ و نسبتاً مرتفع سنگی است که در بخش جنوبی آن دچار آسیب‌دیدگی موضعی شده است.

برج شماره دوبه‌دو پشت‌بند تکیه دارد که این پشت‌بندها به لحاظ ساختاری، از پشت‌بند برج شماره یک متفاوت هستند. بدین معنی که پشت‌بند برج شماره یک کالبدی خشتی دارد، درحالی‌که جفت پشت‌بندهای برج شماره دو از سنگ لاشه با ملاط گچ نیمکوب ساخته‌شده‌اند. همچنین این پشت‌بندها نسبت به ارتفاع برج بلند بوده و قادر بوده‌اند تا سطوح فوقانی برج را در نقاط تماس به‌خوبی محافظت کنند.

برج شماره سه، تنها برجی است که آثاری از بازشو در خود دارد. این برج، نسبت به برج‌های ۱ و ۲ دستخوش تخریب‌های زیادی شده است که به نظر می‌رسدعدم وجود پشت‌بند در آن بسیار مؤثر بوده است. این برج نیز روی بستری از چینه سنگی بناشده اما بستر سنگی آن به گستردگی برج‌های شماره یک و ۲ نیست.

برج شماره چهار ازنظر شکل ظاهری بسیار متفاوت از سایر برج‌هاست. شکل مستطیلی و گشودگی‌های متعدد در ساختار آن، این برج را از دیگر برج‌ها (که طرح مدور دارند) متمایز می‌کنند. به نظر می‌رسد که این برج (اگر به‌درستی بتوان آن را برج نامید) کارکردی متفاوت با برج‌های دیگر داشته است.

در بررسی‌های میدانی مشخص شد مسیری که امروزه بیشتر برای بالا رفتن از تپه مورداستفاده قرار می‌گیرد، از ضلع شرقی و جایی در نزدیکی برج شماره یک است. هم‌اکنون این مسیر ملایم‌ترین شیب برای بالا رفتن از قلعه است و حتی افراد محلی ارتفاع حدود ۲۲ متری تپه را از این قسمت با موتورسیکلت به‌راحتی طی می‌کنند.

درون قلعه با ابعادی در حدود ۱۱/۵۰ متر در ۱۳/۵۰ متر با شکلی مستطیلی نمایان می‌شود. نقشه کوشک دارای سه قسمت شاخص است: در بخش مرکزی آن، سه فضای هم‌اندازه و مستطیل شکل متصل‌به‌هم وجود دارند. در دو طرف این بخش و در جهت عمود بر آن دو اتاق بزرگ مستطیل شکل دیگر شکل‌گرفته‌اند که ورودی بنا نیز در اتاق شمالی قرار دارد. شکل پلان و عوارض موجود در دیواره‌ها، تقریباً شکی باقی نمی‌گذارد که پوشش به‌کاررفته در اتاق‌های کوشک نوعی از تاق آهنگ بوده است.

کاربری قلعه

در متون تاریخی ردپایی از شهری به نام حاجی‌آباد در این منطقه به چشم نمی‌خورد. در حقیقت تبدیل حاجی‌آباد از روستا به شهر و مرکزیت یافتن آن، مرهون تا سیس راه‌آهن در دوره پهلوی اول و متعاقب آن، قرارگیری حاجی‌آباد در حاشیه مهم‌ترین مسیر مواصلاتی شمال به جنوب بوده است. البته، این بدان معنا نیست که حاجی‌آباد درگذشته از چنین مسیرهایی به دور بوده است بلکه تأکیدی است بر دلیل توسعه چشمگیر آن در دهه‌های اخیر.

از سویی استحکامات قلعه به‌اندازه‌ای مستحکم نیستند که ساکنان آن بتوانند در برابر هجوم گسترده مقاومت کنند و از سوی دیگر، عناصر چون آب‌انبار بزرگ و فضاهای انبار آذوقه در قلعه به چشم نمی‌خورد. ازاین‌رو، بسیار بعید است که کاربری قلعه در نقش یک دژ دفاعی تعریف‌شده باشد. با توجه به پتانسیل‌های محدود دفاعی قلعه و وجود کاروانسراهای متعدد در مسیر راه‌های کاروان روی این منطقه، احتمال استفاده از قلعه به‌عنوان مقر راهبانان دور از ذهن نیست. قلعه‌هایی با مختصاتی شبیه به این، به‌وفور در مناطق مختلف کشور یافت می‌شوند.

وجود راه‌های اصلی که به سیرجان و پارس، خوزستان و میان‌رودان می‌رسیده و بزرگ‌ترین محور اتصال نواحی جنوب غربی ایران با دره سند و هند و آن‌سوی آن به شمار می‌رفته این قلعه به‌عنوان یک قلعه دفاعی که بر امنیت کاروان‌های این مسیر نظارت داشته نیز عمل می‌کرده است.

منابع:

– چوبک، حمیده، تسلسل فرهنگی جازموریان – شهر قدیم جیرفت در دوره اسلامی، پایان‌نامه ص ۱۹۶

– اقتداری، احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان

– فخار، زرین، استحکامات و قلاع دفاعی در ایران دوره ساسانی

– روایی، مرجان: گزارش بررسی قلعه حاجی آباد، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هرمزگان

– کتاب شهر سبز نگاهی به جغرافیا و تاریخ حاجی‌آباد هرمزگان، تألیف حسن عباس‌پور دراگاهی، انتشارات افسر، ۱۳۸۵

* گزارش: مریم نبی‌پور گیسی

مسجد استادشاگرد، تنها اثر به‌جامانده از دوره چوپانی در تبریز

مسجد استادشاگرد متعلق به دوره چوپانان، یکی از مساجد قدیمی شهر تبریز است که در خیابان فردوسی این شهر واقع‌شده است.

بنای اولیه آن توسط امیرحسن چوپانی ملقب به علاء‌الدین در سال ۷۴۲ هجری قمری ساخته‌شده و به‌نام خان مغول، یعنی سلیمان، نواده هلاکوخان، موسوم شده است و به همین دلیل به اعتبار نام بانی و خان، عده‌ای آن را سلیمانیه و برخی علائیه نامیده‌اند.

وجه‌تسمیه مسجد به این علت است که کتیبه‌های داخل و مندرجات دیوارهای خارج آن، به خط عبدالله صیرفی، خطاط معروف دوره ایلخانی و یکی از شاگردان او نوشته شده که به مسجد استاد و شاگرد نیز شهرت یافته است.

در بنای مسجد، گنبد بزرگ و طاق‌ها و پایه‌های آجری در عین سادگی و در قسمت پای طاق‌های گنبد، عبارت‌های «بسم‌الله الرحمن الرحیم»، «ماشاءالله»، «یا علی (ع) مدد»، «اللهم صلی علی‌محمد و آل محمد» نوشته شده است.

در بیرون دیوار شمالی مسجد، سنگ مرمرینی نصب‌شده که تاریخ تعمیر و نام مرمتگر به‌طور برجسته به خط نستعلیق بر آن نقش بسته است. بنای مسجد در زمان «عباس میرزا نایب‌السلطنه» مرمت کلی شده و مرمت‌های دیگری در سال ۱۲۹۵ هجری توسط «حاج میرزا محمدعلی اوانسری قراچه داغی» و در سال ۱۳۳۸ از طرف «حاج محمد اردبیلی» صورت گرفته است.

تاریخچه مسجد استادشاگرد تبریز
بررسی‌ها و مطالعات نشان می‌دهد که مسجد استادشاگرد در زمان امیر حسن چوپان ملقب به علاءالدین ساخته شده است و بانی ساخت آن کسی نبود جز شیخ حسن چوپانی فرزند تیمورتاش.

او این مسجد را به افتخار سلیمان از نوادگان چنگیز خان مغول، مسجد سلیمان نام‌گذاری کرد. البته برخی‌ها این مسجد را علائیه می‌خواندند. گفته می‌شود که تا قبل از سال ۷۴۲ مسجد سلیمانیه‌ای در این محل وجود داشت که طی زلزله‌ای به‌کلی ویران و این مسجد جایگزین آن شد.

مسجد جدید یک‌بار دیگر در زلزله سال ۱۱۹۳ به‌کلی ویران شد، اما عباس میرزا عملیات مرمت آن را بر عهده گرفت. این مسجد یک قرن بعد و در سال ۱۲۹۵ یک‌بار دیگر تحت مرمت و بازسازی قرار گرفت. با استناد به کتیبه مرمرین مسجد می‌توان گفت که محمد آقا اردبیلی در سال ۱۳۳۸ آن را تعمیر کرده است. بنایی که امروزه از مسجد استاد شاگرد می‌بینید به همین دوره مرمت حاج محمد اردبیلی مربوط است.

فضای داخلی مسجد استادشاگرد

با ورود به محله اردبیلی‌ها، دیوارهای بلند و ضخیم مسجدی نمایان می‌شوند که یکسره از آجر ساخته‌شده‌اند، این مسجد از دو شبستان بزرگ با طاق‌های بسیار بلند و یک فضای گنبددار تشکیل شده است.

مسجد استاد شاگرد پیش از این دارای یک صحن بسیار بزرگ و حوضی در وسط آن بود که بعدها این قسمت را به فضای دانشسرای دخترانه اختصاص دادند و حالا دیگر حوضی در آن وجود ندارد.

ناگفته نماند که مسجد استادشاگرد طی دو دهه گذشته یک‌بار دیگر بازسازی و در سال ۱۳۸۲ مجدداً افتتاح شد و در دسترس بازدید عموم قرار گرفت ولی همان‌طور که ذکر شد این مسجد تنها در ساعات اقامه نماز باز خواهد بود.

خواجه عبدالله صیرفی، استادکار تنها بنای باقی‌مانده از دوران چوپانی تبریز

خواجه عبدالله صیرفی فرزند محمود صراف تبریزی از مشاهیر خوشنویسان و کتیبه‌نویسان قرن هشتم هجری است. زندگانی صیرفی معاصر است با حکمرانی الجایتو سلطان محمد خدابنده، سلطان ابوسعید بهادر خان و سلیمان خان. صیرفی شاگرد بلا واسطه سید حیدر گنده‌نویس و سید حیدر نیز شاگرد یاقوت مستعصمی بود، حافظ حسین کربلائی، مولف تذکره ارزشمند «روضات الجنان و جنات الجنان» که خود در زمره خوشنویسان قرن دهم هجری است، می‌نویسد: «خواجه عبدالله اگرچه درک زمان خواجه یاقوت مستعصمی رحمه ا… کرده، اما شاگرد سید حیدر گنده‌نویس است که او شاگرد خواجه یاقوت است و معاصر بوده با حضرت پیر یحیی صوفی شیرازی و جناب پیر نیز درک زمان حضرت خواجه یاقوت مستعصمی علیه‌الرحمه کرده بود، اما به خدمتش مشرف نگشته شاگرد خواجه مبارک شاه زرین قلم است و او شاگرد خواجه یاقوت است.»

تقریباً تمام منابع تاریخی از صیرفی با عنوان خطاط و کتیبه‌نویس یاد کرده‌اند و در برخی منابع به مهارت او در کاشی تراشی نیز اشاره‌شده است. از آن جمله قاضی احمد در گلستان هنر درباره صیرفی می‌نویسد: «در کتیبه‌نویسی استاد و از کاشی تراشی وقوف تمام داشت، عمارات دارالسلطنه تبریز، خصوصاً مسجد استاد شاگرد و کتیبه‌های بیرون و درون و گنبدها و سردرها تمامی به خط اوست و در مدرسه دمشقیه دارالسلطنه تبریز کتیبه طاقی به خط اوست و در راه بیلانکوه تبریز، در مسجدی قریب به بقعه سلیمانیه کتیبه‌ای کاشی‌کاری به خط اوست.»

تاریخ وفات صیرفی دقیقا مشخص نیست، میرزا حبیب اصفهانی در تذکره خط و خطاطان وفات صیرفی را سال ۷۴۲ هجری نوشته است. این در حالی است که در موزه اسلامی ترکیه قرآنی به خط صیرفی نگهداری می‌شود که در سال ۷۴۴ کتابت شده است. از سوی دیگر حافظ حسین در روضات الجنان به یکی از کتیبه‌های صیرفی در مقبره پیر رومی در تبریز اشاره دارد که در سال ۷۴۶ هجری نوشته شده است. بااین‌حال او در روضه سوم این کتاب که به ذکر مزارات چرنداب اختصاص دارد به تاریخ وفات صیرفی اشاره‌ای نکرده است.

چرانداب، مدفن خواجه عبدالله صیرفی

گورستان چراندب در قسمت جنوبی شهر تبریز قرار داشته و بخش قابل توجهی از عرصه محله قدیمی چرانداب را به خود اختصاص داده است. حافظ حسین کربلائی درباره مدفن خواجه عبدالله صیرفی و شاگرد او حاجی محمد بندگیر می‌نویسد: «مرقد و مزار آن دو بی‌بدیل بی‌نظیر، خواجه عبدالله صیرفی و مولانا حاجی محمد بندگیر هم در حوالی مقبره مولانا عبدالصمد واقع است، در محوطه منزلی است که چون از شهر به مقبره چرنداب می‌آیند به‌جانب چپ واقع است از خوشنویسان مشهور و معروف‌اند اظهر من الشمس و ابین من الامس خصوصاً در فن مثنی که ختم است آن شیوه بر آن دو دانا و مثنی اختراع خواجه عبدالله صیرفی است و هیچ‌کس در هیچ عصر و در هیچ جا مثنی را مثل او ننوشته است.»

منبع: میراث آریا

وضعیت فروش ارز مسافرتی

با توجه به اینکه هر شخص حقیقی می‌تواند تا سقف ۲۲۰۰ یورو و ۲۴۰۰ دلار از صرافی‌ها بخرد، گزارش میدانی از وضعیت فروش ارز مسافرتی در بازار حاکی از حضور متقاضیان واقعی برای این ارز و کمرنگ شدن حضور دلالان نسبت به هفته‌های پیش است.

 هر شخص حقیقی در یک سال شمسی می‌تواند تا سقف ۲۲۰۰ یورو و ۲۴۰۰ دلار از صرافی‌های مجاز بانک مرکزی خریداری کند. البته تا پیش از این، افراد می‌توانستند با تحویل کارت ملی خود این تعداد ارز دریافت کنند اما اکنون شرایط و مدارک تخصیص ارز سهمیه‌ای تغییر کرده است.

طبق اعلام بانک مرکزی به صرافی‌ها روند تخصیص ارز بصورت اسکناس برای مصارف خدماتی ۲۵ گانه چون ارز مسافرتی، دانشجویی و … مبتنی بر اخذ مدارک و مستندات اعلامی صورت می‌گیرد تا در راستای قانون مبارزه با پولشویی، احراز هویت و شناسایی مراجعان و متقاضیان واقعی محقق شود.

در این زمینه، گزارش میدانی خبرنگار از وضعیت فروش ارز مسافرتی در بازار ارز حاکی از آن است که صرافی‌های مجاز بانکی که ارز مسافرتی می‌فروشند، شرایط و مدارک تخصیص ارز مسافرتی و سایر ۲۵ خدمت ارزی را روی درب صرافی خود برای اطلاع و آماده کردن این مدارک توسط متقاضیان نصب کرده‌اند تا ابتدا از متقاضیان این مدارک را دریافت کنند و سپس زمان دریافت ارز به‌ آن‌ها اعلام شود که اکثر صرافی‌ها زمان تحویل ارز را ساعت ۱۱:۳۰ به بعد اعلام می‌کنند.

ضمن اینکه مشاهدات بیانگر این است که عمده متقاضیان ارز مسافرتی متقاضیان واقعی هستند و حضور دلالان در این زمینه مقداری کمرنگ شده است.

عمده مدارکی که صرافی‌ها از متقاضیان برای دریافت ارز مسافرتی می‌خواهند شامل مواردی چون پاسپورت، ویزا ( برای کشورهای شامل دریافت ویزا)، عوارض خروج، اصل بلیط مهر شده توسط آژانس، کارت ملی جدید هوشمند، خط موبایل به نام شخص متقاضی، کارت بانکی به نام شخص خریدار، نشانی کامل کد پستی ۱۰ رقمی متقاضی می‌شود.

البته، یکی از شرایط مهم صرافی‌ها برای تخصیص ارز مسافرتی حضور شخص خریدار است، زیرا طبق گفته صراف‌ها به هیچ عنوان نمی‌توان با در دست داشتن مدارک فرد دیگری ارز خریداری کرد.

همچنین، یکی از مدارکی که صرافی‌ها از متقاضیان ارز مسافرتی می‌خواهند، کارت بانکی به نام شخص خریدار است که براساس اعلام صراف‌ها باید مشخصات آن شخص روی کارت بانکی خوانا باشد و از آنجا که با هر کارت بانکی نهایتا می‌توان در یک روز ۵۰ میلیون تومان پوز کشید؛ بنابراین برای خرید سقف ارز مسافرتی به دو کارت بانکی به نام خریدار نیاز است.

گفتنی است که در بین صرافی‌هایی که ارز مسافرتی می‌دهند، شرایط و مدارک درخواستی مقداری متفاوت است و برخی از آن‌ها سخت‌گیری بیشتری در این زمینه دارند.

از سوی دیگر، نکته مهمی که در روند تخصیص ارز مسافرتی در بازار ارز مشاهده شد، این است که برخی از صرافی‌ها فقط یورو بدین منظور می‌فروختند و دلار برای ارز مسافرتی نمی‌دادند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

سفر ارزان چگونه میسر می‌شود؟

ثبت ملی ۱۶ اثر تاریخی همدان

 معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان از ثبت ۱۶ اثر تاریخی همدان در فهرست ملی خبر داد.

سیده مریم مختاری‌موسوی اظهار کرد: در راستای حفاظت و صیانت از اثر تاریخی، آثار واجد ارزش در سطح استان‌ها شناسایی و در فهرست آثار ملی یا فهرست‌های زیربط آنها ثبت می‌شوند.

وی با اشاره به اینکه در میان آثار تاریخی همدان که چند روز گذشته به ثبت ملی رسید سه اثر تخریب شده نیز وجود دارد، تصریح کرد: مدرسه ظفر، خانه شیری و خانه خانجانی سه اثری هستند که هنگام تخریب پرونده ثبت آنها در دست بررسی بود.

مختاری‌موسوی اضافه کرد: به  دلیل اینکه پرونده ثبت بناهای نامبرده در حین تخریب در حال پیگیری بوده و به دستگاه‌های زیربط نیز اطلاع رسانی شده بود بنابراین آثاری که در محدوده بافت تاریخی همدان هستند باید عین به عین ساخته شده و دیگر آثار باید بازسازی شوند و کاربری تاریخی برای آنها تعریف شود.

قائم مقام وزیر و معاون میراث فرهنگی کشور در ۱۶ نامه جداگانه به استاندار همدان مراتب ثبت ۱۶ اثر را در فهرست آثار واجد ارزش فرهنگی، تاریخی ابلاغ کرده است. گفتنی است در این لیست نام سه اثر مدرسه ظفر، خانه شیری و خانه خانجانی نیز به چشم می‌خورد که متاسفانه طی روزهای گذشته تخریب شده‌اند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

خانه تاریخی دکتر شیری ثبت ملی می‌شود

هویت فرهنگ و معماری در حمام تاریخی کهنه‌گویه املش

حمام‌ها با کاربری نظافت و پاکیزگی ریشه در تاریخ کهن این مرز و بوم دارند و یکی از مشخصه‌های ایرانی و از افتخارات مردم این سرزمین هستند که بعد از اسلام به دلایل مذهبی به آن‌ها توجه جدی‌تری شده است. حمام‌ها در قدیم علاوه بر ارائه خدمات بهداشتی و نظافتی از لحاظ ارتباطات اجتماعی اهمیت بسیاری داشته‌اند. دیدارهای هفتگی و بسیاری از مراسمات مربوط به عروسی با فضای حمام آمیخته شده بود. علاوه بر موارد از نظر معماری، ساخت و تزئین بنا، جلوه‌گاه هنرهای سنتی ایرانی بوده است.

در شهرستان املش حمام‌های باارزشی وجود دارند که هر کدام از آن‌ها در گذشته مجموعه‌ای از مردم روستاها را پوشش می‌دادند که از آن‌ها می‌توان به حمام پیش‌بیجار، اشکرمیدان، رمشایه، علی‌آباد و کهنه‌گویه اشاره کرد. حمام روستای کهنه‌گویه یکی از حمام‌های عمومی دوران قاجار می‌باشد که از لحاظ ابعاد و اندازه با حمام قدیمی روستای اشکرمیدان قابل مقایسه بوده و از لحاظ معماری و سبک ساخت دارای تمام ویژگی‌های حمام‌های شمال کشور است. این بنا با شماره ۱۰۶۰۷ در تاریخ ۲ آبان‌ماه ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

از نظر موقعیت مکانی حمام قدیمی روستای کهنه‌گویه در شهرستان املش، بخش رانکوه و در جنوب روستای کهنه‌گویه که مشرف بر جاده خاکی می‌باشد قرار دارد. این روستا با روستاهایی چون آسیابسران، سوخته‌کیش و رمشایه همجوار است. برای دسترسی به حمام این روستا، باید از جاده کمربندی املش به رحیم‌آباد بعد از عبور از پل کهنه‌گویه در سمت راست وارد کوچه خاکی باریکی شد که از دور بدنه سنگی حمام به همراه ریشه‌های درخت انجیر نمایان است. این بنا در موقعیت جغرافیایی ۳۷ درجه ۰۳ دقیقه و ۷/۳۰ ثانیه عرض شمالی و در ۵۰ درجه ۱۴ دقیقه و ۷/۵۲ ثانیه طول شرقی و در ارتفاع ۵۸ متری نسبت به سطح دریا واقع شده است.

این حمام تنها یک ورودی داشته و ورود به آن از طریق سربینه میسر بوده که امروزه به دلیل بالا بودن حجم تخریب‌ها، این بخش قابل رویت نیست و تنها از روی شواهد می‌توان دریافت که احتمالا دری چوبی برای ورود افراد به سربینه وجود داشته است.

حمام کهنه‌گویه تنها دارای یک سربینه (رختکن) بود و امروزه تنها بخش کوچکی از دیواره سنگی آن باقی مانده است. با توجه به سبک معماری حمام‌ها در استان گیلان می‌توان نتیجه گرفت که سربینه این حمام باید دارای سقف چوبی به صورت شیبدار و با پوشش سفال بوده باشد. این امر موجب شده در اکثر حمام‌های شمال کشور بعد از متروکه شدن در اثر عوام جوی اولین نقطه آسیب‌پذیر سربینه حمام‌ها باشد که به مرور زمان کاملا از بین رفته‌اند. سربینه این حمام احتمالا به صورت چهارضعلی با دیوارهای سنگی (سنگ رودخانه‌ای) و سکوهایی در اطراف برای نشستن و حفره‌هایی کوچک در زیر سکوها برای قرار دادن کفش‌ها و لباس‌ها بوده است. احتمالا در وسط سربینه مانند سایر حمام‌ها، حوضی به شکل مستطیل جهت شستن پاها وجود داشته است که امروزه با توجه به بالا بودن حجم مصالح آوار شده در کف سربینه امکان مشاهده آن وجود ندارد.

فضای میاندر که بین سربینه و گرم‌خانه قرار دارد دارای ورودی کوتاه و کم عرضی بوده که بعد از ورود به آن به صورت یک هشتی کوچک در یک طرف سرویس بهداشتی مشاهده می‌گردد و در سوی دیگر در انتهای راهرو، اتاقی برای تنظیف وجود دارد که با دری چوبی ارتباط آن با گرمخانه قطع می‌گردد. پوشش سقف فضای تقسیم، سرویس بهداشتی و تنظیف به صورت چشمه تاق‌هایی کوچک با نورگیرهایی سقفی می‌باشد.

گرمخانه حمام کهنه‌گویه با دارا بودنه سه خزینه بزرگترین بخش این حمام است. خزینه‌ای که در وسط قرار دارد نسبت به دو خزینه مجاور بزرگتر بوده و محل قرارگیری دیگ مسی در کف آن نشان می‌دهد که این خزینه باید برای آب گرم بوده باشد. از دو خزینه مجاور یکی برای آب سرد و دیگری برای آب ولرم استفاده می‌شد. کف گرم‌خانه احتمالا باید دارای سیستم گربه‌رو باشد اما به دلیل سالم بودنه تمامی نقاط کف گرم‌خانه از داخل قابل مشاهده نبود. کف‌سازی گرم‌خانه به صورت موزائیک اجرا شده و با اعمال شیب‌بندی در کف، مسیرهایی برای حرکت آب تعبیه شده است. پوشش سقف در قسمت گرم‌خانه به صورت گنبدی می‌باشد که گنبد وسطی از مابقی گنبدها ارتفاع بلندتری دارد. این گبندها به صورت دورچین و با آجر احداث شده‌اند و در وسط آن‌ها نورگیرهای سقفی (هورنو) عمل روشنایی را انجام می‌دهند. اندود داخلی گنبدها و جرزهای داخلی حمام با ساروج بوده و از تاقچه‌های موجود در داخل جرزها و کنج‌ها برای قرار دادن چراغ‌های روشنایی استفاده می‌شد. بر روی دیوار گرمخانه در قسمت جنوب شرقی بنا کتیبه‌ای سنگی قرار داشت که در سال‌های قبل به سرقت رفته و تنها عکسی از آن در پرونده ثبتی بنا موجود می‌باشد. گفته شده که سنگ این کتیبه را آقای شیخ ربانی املشی از قم به صورت حکاکی شده آورده و در متن این کتیبه به مالک بنا اشاره می‌کند و از یوسف معمار به سال ۱۳۲۳ یاد شده است.

فضای تون (آتش‌خانه) حمام باید در قسمت پشت خزینه آب گرم در خارج از حمام باشد که به دلیل آسیب‌های فراوان از بین رفته است. برای تأمین آب حمام از نهر آبی از رودخانه کیارود استفاده می‌کردند که کاملا بر حمام سوار می‌شد و به وسیله تنبوشه‌های سفالی وارد خزینه‌ها می‌گردید. برای دفع فاضلاب نیز تمامی خزینه‌ها سوراخی داشتند که از طریق آن‌ها کل آب خزینه‌ها قابل تخلیه بوده و شیب‌بندی کف گرم‌خانه حمام را به گونه‌ای انجام داده بودند که به صورت باریکه‌های نهر مانند تمام آب به چاهی جذبی در خارج از حمام منتقل می‌شده است.

این بنا مانند بنای تی‌تی کاروانسرا در سیاهکل دیواره‌های آن به دلیل نزدیکی به رودخانه با سنگ رودخانه‌ای چیده شده و برای پوشش سقف به میزان چند ردیف آجر بر روی دیوارهای سنگی چیده شده و سپس گنبد و تاق اجرا شده است.

مردم محلی که در گذشته از این بنا استفاده کرده‌اند به یاد دارند که این بنا هر روز باز بود و صبح تا عصر برای بانوان و در ادامه شب‌ها برای آقایان بوده است. حمامی زن و مرد آن فرق داشته و در ازای دریافت مبلغی اجازه ورود می‌دادند. این حمام هم زمکان با حمام‌های رمشایه، علی‌آباد و اشکرمیدان فعالیت داشت. بانوانی که از مسیر طولانی‌تر و با تعداد فرزندان بیشتر به این حمام می‌آمدند ناهار خود را نیز به همراه داشتند.

* گزارش از طاهره تراضی، پژوهشگر و کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی

كاروانسرایی در دل بازار نراق

مجموعه تاریخی کاروانسرای شمس‌السلطنه متعلق به دوره قاجار و بانی آن حاج محمد نراقی معروف به حاجی خان است که از رجال عهد قاجار و به دلیل تمکن مالی خوب و اهمیت شهر در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و توسط یکی از کارگزاران خود این مجموعه نفیس معماری را احداث کرد.

این بنا به شمس‌السلطنه دختر حاجی‌خان به ارث می‌رسد و بانو شمس‌السلطنه مجموعه بنا را به نام خود وقف بر تحصیل افراد بی‌بضاعت می‌کند. این مجموعه تاریخی‌تجاری شامل راسته اصلی بازار، چهارسوق، تاجرسرا و کاروانسرا است.

این مجموعه تاریخی دو طبقه و حدود ۴هزار متر مربع وسعت دارد که راسته اصلی و شریان بازار به طول تقریبی ۲۰۰ متر در جهت شرقی – غربی احداث شده است.

مصالح این بنا عمدتا از آجر و سنگ و در برخی نواحی از خشت با اندود و ملاط سنتی و در نماها کاه‌گل دیده می‌شود.

طبقه اول محل نگهداری چارپایان و طبقه فوقانی به عنوان استراحتگاه تجار اختصاص داشته است که امروزه حجره‌های راسته اصلی بازار تحت اجاره به مشاغل خرد از جمله خراطی، نانوایی، ادویه سرا، عتیقه فروشی، و… توسط اداره اوقاف سامان‌دهی شده است.

کاروانسرای شمس‌السلطنه و تاجرسرای حاج مهدی دو اثر معماری فاخر در هسته مرکزی شهر نراق هستند که می‌بایست توسط بخش خصوصی و سرمایه‌گذار با نظارت عالیه اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان احیاء و یهره‌برداری شود تا در کنار نجات بخشی و زنده نگه داشتن یادمان‌های تاریخی هم فرصتی برای اشتغال ایجاد شده و در حقیقت رسالت حفاظت ابنیه تاریخی که حراست و انتقال هویت ملی است برای نسل‌های آینده صورت پذیرد.

کاروانسرای تاریخی شمس‌السلطنه نراق

این مجموعه محل‌های خاصی برای نگهداری شتر کاروان‌ها وجود داشته که به اصطلاح محلی آن‌ها را عصارخان می‌نامند. تعداد زیادی از مردم شهر نراق از راه خدمات‌رسانی به کاروانیان امرار معاش کرده و نقل است که در۱۰۰ سال گذشته ۱۵ عدد نانوایی در کار تهیه نان برای کاروان‌های تجاری فعال بوده‌اند و این خود بهترین شاهد بر رونق تجارت شهر نراق است.

بخش تاجرسرای بازار را سرای معاون‌الممالک می‌نامند معمولا بهترین نقطه تجاری یک بازار به عنوان حجره اصلی متعلق به رئیس‌التجار بود تا هر رهگذری از این طریق رتبه و جایگاه تجار را دریابد.

کالبد معماری قاجاری بازار در مرکز راسته اصلی با عنوان چهارسوق توسط کاربندی و شمسه و کاشی‌های فیروزه‌ای شکل گرفته است. از بخش‌های دیدنی این مجموعه وجود درهای بسیار زیبا و گره‌کاری‌شده است که نشان از اوج هنر استادکاران نجار نراقی است. این درها نیاز به توجه و مراقبت شدید دارد که متاسفانه در راسته بازار کاملا از بین رفته و در تاجرسرا هم بخش زیادی از آن در معرض تهدید و خطر پوسیدگی و تخریب است.

بازار تاریخی نراق در جوار خود یک آب انبار هم دارد که به آب انبار بازار معروف است و به نظر می‌رسد همزمان با ساخت بازار احداث شده باشد که متاسفانه در حال حاضر مخزن آن تخریب و با خاک پر شده است و تنها از آن سر دربی به جای مانده که آن هم بر اثر بی‌توجهی آسیب‌های زیادی دیده است.

مجموعه بازار و کاروانسرای شمس‌السلطنه در تاریخ ۲۲ آبان ماه ۶۲ به شماره ۱۶۴۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان مرکزی استان مرکزی در دو سال اخیر بام راسته اصلی بازار، بام کاروانسرای شمس‌السلطنه و قسمتی از بام تاجرسرای حاج مهدی و تاق و تویزه‌های بازار را مرمت و نجات بخشی کرده که این امر به‌تنهایی و بدون مشارکت نهادهای ذی‌نفع نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.

* گزارش از پروی‌سادات طیبی، مدیر پایگاه میراث‌فرهنگی بافت تاریخی شهر نراق

مرمت پل دختر کرج متوقف شده است

 مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز گفت: برای تکمیل مرمت پل دختر بین ۱.۵ تا سه میلیارد تومان اعتبار نیاز است که در شرایط فعلی تامین آن ساده نیست.

فریدون محمدی  با اشاره به اینکه بخشی از عملیات مرمت پل دختر انجام شده ولی طاق زنی و ادامه روند مرمت این سازه تاریخی به دلیل عدم تخصیص اعتبار، متوقف شده است؛ گفت: برای تکمیل مرمت آن بین ۱.۵ تا سه میلیارد تومان اعتبار نیاز است که در شرایط فعلی تامین آن ساده نیست.

وی توضیح داد: امسال از منابع استانی ۴۰۰ میلیون تومان برای مرمت این پل تخصیص یافته که به دلیل بدهی به پیمانکار این پروژه داده خواهد شد.

این مسئول در پاسخ به اینکه چرا مبلغ دقیق برای مرمت این پل مشخص نیست، گفت: سال گذشته کارشناسان برآورد کرده بودند که با ۵۰۰ میلیون تومان این پل مرمت می‌شود ولی وقتی سازه باز شد، مشخص شد میزان تخریب بیش از تخمین کارشناسان بوده است.

وی ادامه داد: سال گذشته ۵۰۰ میلیون تومان به این پروژه اختصاص داده شد و این اعتبار پس از تخصیص، برای مرمت این پل هزینه شد.

مدیرکل میراث فرهنگی البرز ابراز کرد: پل دختر به عنوان نماد هویتی استان مورد توجه همه است و مسئولان نیز به اندازه مردم پیگیر مرمت آن هستند.

وی اضافه کرد: قرار بود سال گذشته شورای شهر ۵۰۰ میلیون تومان برای مرمت این پل اعتبار تخصیص دهد ولی این اتفاق تا کنون نیفتاده است.

محمدی گفت: اگر این ۵۰۰ میلیون تومان سال گذشته جذب می‌شد، بخش عمده ای از عملیات مرمت این پل تاریخی به اتمام رسیده بود.

این مسئول گفت: هرچند عملیات نجات بخشی این پل به پایان رسیده و خطرجدی ای این سازه را تهدید نمی‌کند ولی باید هر چه سریعتر نسبت به پایان عملیات مرمت آن اقدام شود.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در پاسخ به اینکه برنامه واگذاری کاخ مروارید به شهرداری کرج به کجا رسیده، گفت: در صورت اعلام آمادگی شهرداری برای مرمت بنای این کاخ، اتفاق می افتد.

وی توضیح داد: طبق برآوردهای صورت گرفته مرمت بنای کاخ مروارید با توجه به خاص بودن نوع بنا، بین ۴۰ تا ۶۰ میلیارد تومان هزینه دارد.

محمدی افزود: میراث فرهنگی حتی از بخش خصوصی هم برای مرمت این کاخ استقبال می کند چون هدف این است که حال این بنای تاریخی خوب و درهایش دوباره به روی مردم باز شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پل دختر کرج در فراموشی

سویه جدید کرونا و عدم اطمینان از گردشگری

 همه‌گیری ویروس کرونا در سال ۲۰۲۱ نیز با از دست‌دادن دو تریلیون دلار در بخش گردشگری همراه خواهد بود و سازمان گردشگری جهانی احیاء این بخش را شکننده و آرام اعلام کرد.

به نقل از ویفروم، نتایج بررسی‌ها نشان داده است که تعداد گردشگران بین‌المللی در سال ۲۰۲۱ نیز بین ۷۰ تا ۷۵ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ و آمار گردشگران به آسیا و اقیانوسیه تا ۹۵ درصد کاهش یافته است.

بر اساس آخرین پیش‌بینی سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل‌ متحد (UNWTO)، این میزان کاهش در سال ۲۰۲۰ نیز باعث شد تا بخش گردشگری یکی از بخش‌های باشد که بیشترین آسیب را از بحران کرونا متحمل شد و باوجود پیشرفت‌های اخیر، نتایج بررسی‌ها هشدار می‌دهد که تقاضا برای سفر می‌تواند تحت‌تاثیر نرخ نابرابر واکسیناسیون در سراسر جهان و سویه‌های جدید کووید- ۱۹ و ایجاد محدودیت‌های جدید سفر در برخی از کشورها قرار گیرد.

در چند روز گذشته، ظهور سویه اُمیکرون (Omicron) ده‌ها کشور را به بازگرداندن محدودیت‌ها برای ورود یا به تاخیر انداختن روال عادی در قوانین سفر و آزمایش کووید- ۱۹ سوق داده که منجر به عدم اطمینان گسترده برای مسافران فصل تعطیلات در سراسر جهان شده است البته جهش قیمت نفت و اختلال در زنجیره تامین‌ جهانی نیز تاثیر خود را گذاشته است.

سازمان جهانی گردشگری دریافت، اگرچه در ماه جولای تا سپتامبر سال جاری در مقایسه با مدت مشابه سال ۲۰۲۰ افزایش ۵۸ درصد ورود گردشگران ثبت شده است اما ۶۴ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ است.

ورودی‌ها در ماه‌های آگوست و سپتامبر، ۶۳ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ بود که بالاترین نتیجه ماهانه از زمان شروع همه‌گیری ویروس کرونا ست. ورود گردشگران بین‌المللی در سراسر جهان بین ژانویه و سپتامبر ۲۰۲۱ در مقایسه با سال ۲۰۲۰، ۲۰ درصد کمتر بود که نسبت به کاهش ۵۴ درصدی در ۶ ماهه اول سال بهبود آشکاری داشت.

زوراب پولولیکاشویلی، دبیر کل UNWTO گفت: داده‌های سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ دلگرم‌کننده است با این حال، ورود گردشگران هنوز ۷۶ درصد پایین‌تر از سطح قبل از همه‌گیری است و نتایج در مناطق مختلف جهانی یکسان نیست.

البته تعداد ورودی‌ها در برخی از مناطق مانند اروپای جنوبی و مدیترانه، دریای کارائیب، آمریکای شمالی و مرکزی در ۹ ماهه اول سال ۲۰۲۱ در واقع بالاتر از سطح سال ۲۰۲۰ بوده است.

آفریقا و خاورمیانه نیز به ترتیب ۷۴ درصد و ۸۱ درصد کاهش را در سه ماهه سوم نسبت به سال ۲۰۱۹ ثبت کردند اما کرواسی، مکزیک و ترکیه بیشترین بهبود را در دوره جولای تا سپتامبر نشان دادند.

ورود گردشگران بین‌المللی فصل تابستان در نیمکره‌ شمالی در بسیاری از کشورها به دلیل افزایش اعتماد به سفر، واکسیناسیون سریع کرونا و کاهش محدودیت‌ها بازگشت کرد همچنین در اروپا، گواهی دیجیتال کووید اتحادیه اروپا به تسهیل سفر در اتحادیه اروپا کمک کرده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

چه مواردی برای گردشگران سلامت پساکرونا مهم است؟