ویرانه‌های قلعه کمیز، یادآور حمله تیموریان به جنوب ایران

شهرستان رودان از طرف شمال غرب به شهرستان حاجی‌آباد، از غرب به شهرستان بندرعباس، از طرف جنوب و جنوب غرب به شهرستان میناب و از شرق به استان کرمان محدود می‌شود.

راه‌های دسترسی
قلعه کمیز در فاصله ده کیلومتری از راه اصلی بندرعباس-کهنوج واقع‌شده است. راه فرعی زیر از مسیر روستای سردنگ کمیز به قلعه کمیز منتهی می‌شود.

معماری
در جریان تهیه پرونده ثبتی قلعه کمیز، از اطراف قلعه قطعات سفال‌های شکسته جمع‌آوری شد. تعداد زیادی از سفال‌ها بدون لعاب با خمیره قرمزرنگ هستند. تعدادی از سفال‌ها ظریف با پوشش نخودی هستند که بر روی آن‌ها تزئینات کنده دیده می‌شود. چند قطعه سفال لعاب‌دار اسلامی، چینی، آبی سفید و یک قطعه النگو از خمیر شیشه نیز به‌دست‌آمده است. سفال‌ها مجموعانشان می‌دهند که قلعه کمیز در اواسط دوران اسلامی مسکونی بوده و ممکن است یکی از هفت قلعه‌ای باشد که در حمله تیموریان به جنوب ایران ویران‌ شده است.

این قلعه بر روی یک پشته طبیعی صخره‌ای به ارتفاع ۱۵ تا ۲۰ متر قرار دارد. پلان این قلعه دقیقاً بر مبنای ویژگی‌های طبیعی و توپوگرافی صخره زیر قلعه شکل‌گرفته است. طول غربی- شرقی قلعه (حریم درونی) حدود ۵۵ متر و عرض شمالی – جنوبی آن حدود ۳۰ متر است. این قلعه دارای چهار برج اصلی در گوشه‌های شمال غرب، شمال شرق، جنوب غرب و جنوب شرق است و علاوه بر آن دارای چهار برج کوچک در حدفاصل برج‌های اصلی است که درواقع نقش پشتیبان دیوارهای قلعه را ایفا می‌کرده‌اند و به‌احتمال‌زیاد توپر بوده‌اند، یعنی هم به‌عنوان برج و هم به‌عنوان پشتیبان حفاظتی دیوارهای قلعه به کار می‌رفته‌اند.

ابعاد برج‌ها متفاوت است. بزرگ‌ترین برج در گوشه جنوب شرقی دارای ۱۶ متر قطر قاعده است. برج جنوب غربی ۱۲ متر، برج شمال غرب ۱۲ متر و برج شمال شرق ۱۴ متر قطر دارند. پشتیبان‌ها نیز بین ۴ تا ۶ متر قطر دارند. ویژگی طبیعی صخره دژ به‌گونه‌ای است که از جهات جنوب غرب و شرق، صعود به قلعه به‌راحتی امکان‌پذیر نیست زیرا جهات مزبور به شکل دیواره‌های صخره‌ای می‌باشند. فقط از ضلع شمالی که به‌احتمال‌زیاد ورودی داخلی دژ نیز در همین بخش بوده، صعود و ورود به دژ امکان‌پذیر بوده، زیرا شیب تپه صخره‌ای در این بخش ملایم‌تر است و به همین دلیل برای رفع این نقیصه و تکمیل استراتژی دفاعی دژ، اقدام به ساخت یک حصار تدافعی درونی به قطر چهار متر در ضلع شمالی شده که در امتداد شرقی و غربی به صخره‌های بلند دو ضلع غربی-شرقی تپه ختم و متصل می‌شده است.

دژ دارای یک حصار بیرونی با دیوارهای خشتی به پهنای چهار متر است که پلان آن نزدیک به چهارضلعی است. بخشی از ضلع غربی حصار بیرونی در امتداد شمالی به صخره‌های بلند و طبیعی متصل می‌شده است. درواقع بخشی از دیوار خشتی به‌طور طبیعی از صخره‌های موجود تشکیل‌شده، سپس مجدداً بااتصال دیوارهای خشتی در منتهی‌الیه امتداد شمالی حصار غربی به حصار جنوبی متصل می‌شده است.

طول غربی- شرقی حصار بیرونی ۱۷۰ متر و طول شمالی-جنوبی آن ۱۳۵ متر است.

تپه صخره‌ای که دژ بر فراز آن ساخته‌شده است درون حریم حصار داخلی واقع‌شده است. حصار بیرونی دارای یک ورودی در مرکز دیوار شمالی به پهنای ۶ متر است. ابعاد خشت‌های بکار رفته در ساخت دژ ۲۰*۲۰*۵ سانتی‌متر با ملاط گل رس به قطر ۲-۳ سانتی‌متر است.

ورودی‌ها

ورودی فعلی قلعه، بر مبنای مسیر رفت‌وآمد و شسته شدن مصالح براثر روان آب‌ها بر سطح قلعه ایجادشده است. این ورودی در ضلع جنوبی قلعه واقع‌شده اما ورودی دیگری نیز برای قلعه فرض می‌شود.

این ورودی در ضلع غربی و درست در مقابل بلندترین بخش قلعه (که فرض بر شاه‌نشین بودن آن است) قرار دارد.

ورودی دیگر قلعه، ورودی غربی آن است. این ورودی مشرف بر بلندترین نقطه قلعه بوده و با توجه به محل آن حدس زده می‌شود باید ورودی اصلی باشد.

سطح فوقانی قلعه

سطح فوقانی قلعه بیشتر شامل آثار، بقایا و دیوارهایی از جنس چینه‌های خشتی است. کف‌سازی آن نیز به دلیل حجم انبوه آوار موجود قابل‌تشخیص نیست، اما می‌توان با توجه به قدمت قلعه حدس زد کف‌پوش آن از آجرفرش بوده است.

یکی از بخش‌های باقی‌مانده قلعه فضای کوچکی است که در سطح فوقانی قلعه و در نزدیکی برج شمال غربی قرار دارد. این بخش شامل تعدادی دیوار است که تعریف‌کننده یکی از بخش‌های قلعه است.

دیوار پیرامون قلعه

قلعه کمیز مانند بسیاری از قلعه‌های دیگر دارای حصار بوده است. این حصار همانند خود قلعه از جنس خشت خام با ملاط گل رس است. اما به دلیل گذر ایام بخش عمده‌ای از آن تخریب‌شده و تنها اثری از آوار آن برجای‌مانده است. ابعاد خشت‌های به‌کاررفته در ساخت دیوار پیرامون همانند خشت‌های بکار رفته در ساخت قلعه خشت‌هایی در ابعاد ۲۰×۲۰×۵ است.

در خصوص ارتفاع دیوار پیرامونی نمی‌توان نظر قطعی داد، اما با توجه به باقی‌مانده آثار و حجم آوار ناشی از خرابی دیوار در کنار آن‌ها ارتفاعی بین ۲.۵ الی ۳ متر را می‌توان برای آن متصور شد.

مشخصات فنی و اقدامات انجام‌شده

عمده مصالح سازنده این اثر تاریخی خشت خام و با ملاط گل رس است.

بر روی بنای قلعه کمیز تاکنون اقدام باستان‌شناختی مدونی صورت نگرفته است. تنها اقدام صورت گرفته همان دوره شناخت و ثبت ملی اثر در سال ۱۳۸۱ به سرپرستی مرجان روایی است. در آن فصل از شناخت قلعه تعدادی سفال لعاب‌دار و بدون لعاب از قلعه به دست آمد که نشان از قدمت حدود میانه اسلامی اثر است.

البته برای شناخت دوره‌های دقیق اثر، همچنان نیاز به یک دوره دقیق باستان‌شناسی پیرامون قلعه و حفر گمانه‌ها و بررسی دقیق آثار، یک نیاز اساسی برای اثر است.

اقدامات مرمتی انجام‌شده قلعه کمیز، شامل مجموعه اقداماتی همچون مرمت دیوارهای جنوبی، شرقی و بخشی در ضلع شمالی است. این مرمت‌ها با پس از ایجاد کارگاه ساخت خشت در محوطه‌ای در نزدیکی قلعه و ساخت خشت‌هایی با ابعاد ۵×۲۰×۲۰ در سال‌های ۹۱ و ۹۲ آغاز شد و پس از استحکام‌بخشی به دیوارهای در حال تخریب قلعه پایان پذیرفت.

قلعه کمیز در سال ۱۳۸۱ به شماره ۶۷۶۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منابع:

– اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران

– بررسی‌های باستان‌شناسی شهرستان رودان، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان، ۱۳۸۶

– پرونده ثبت ملی قلعه کمیز، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان، ۱۳۸۵

– جغرافیای استان هرمزگان، دپارتمان جغرافیای گروه صنعتی پاکمن، ۱۳۹۰

– جهان‌آبادیان، هادی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، ۱۳۸۲

– حبیبی، سید محسن، مرمت شهری، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۷

– حسینی، سید مهدی، سیری در مبانی نظری مرمت، انتشارات پارتیان، ۱۳۹۳

* گزارش از: پروانه اسلامی

بیدار باشید تا در آخرین شب پیروزی نور بر ظلمت قرن به خواب غفلت نروید!

بر اساس باور ایرانیان باستان، نبرد آسمانی میان دو جبهه اهریمنی و اهورایی اتفاق افتد و این نبرد تا پایان پاییز که با رگبارها و باران‌ها توام است، ادامه دارد؛ از این رو مردم باید در “شب چله” شب زنده‌داری کنند و بیدار باشند؛ چون ممکن است نَحسی این تاریکی و ظلمتِ اهریمن آنها را بگیرد و آنها را به خواب غفلت فرو ببرد!

“شب چله” که به عنوان یکی از شب‌های مقدس در ایران باستان مطرح بوده، به‌صورت رسمی در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت.

مردمان آن روزگاران ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول، روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند؛ از این رو این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش هستند.

آنها همچنین دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاه می‌شود، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیدند و آن را آغاز سال قرار دادند.

این شب بلند حکایت‌ها و افسانه‌های زیادی دارد؛ برخی معتقدند این شب بسیار شوم و نامبارک است! از این رو تا سپیده‌دم بیدار می‌ماندند و در کنار یکدیگر، خود را سرگرم می‌کردند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی، روحیه آنان را تضعیف نکند؛ برخی هم از آن به نام شب “زایش خورشید” یاد می‌کنند.

اما همه حکایت‌ها در سقف آسمان بالای سر ما رخ می‌دهد و بعد از چرخش زمین و خورشید امروز در آستانه اتفاق نجومی هستیم؛ “شب چله” شبی که در آن با یک دقیقه طولانی‌تر، در انتظار زایش خورشید و غلبه روشنایی و نور بر ظلمت و پلیدی هستیم.

در ساعت ۱۹ و ۲۹ دقیقه امروز سه‌شنبه ۳۰ آذر، خورشید به نقطه انقلاب زمستانی خواهد رسید و هموطنان امشب آخرین چله‌ی قرن ۱۴ خورشیدی را تجربه خواهند کرد و در پایان سال ۱۴۰۰، ما وارد قرن ۱۵ و سال ۱۴۰۱ و آغازگر قرن ۱۵ خورشیدی خواهیم شد.

آیین ۸ هزار ساله که تاکنون پایدار مانده است

امین دالوند، کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران و پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان در گفت و گو با ایسنا، “شب چله” را یکی از کهن‌ترین جشن‌ها و آیین‌های ایران دانست که ریشه عمیقی در باورها و اعتقادات مردم این سرزمین دارد و گفت: جشن “چله” قدمتی حدود ۸ هزار ساله دارد، ولی به طور رسمی از زمان داریوش یکم هخامنشی یعنی از سال ۵۰۲ قبل از میلاد در تقویم ایرانیان ثبت شده است.

وی “یلدا” نام دیگر “شب چله” واژه‌ای  سُریانی و به معنای زایش، تولد، دادار، آفریننده، بخشنده و بلند دانست و اظهار کرد: “شب چله” که از غروب آفتاب روز ۳۰ آذر تا طلوع خورشید آغاز شده و تا روز اول دی ماه ادامه دارد، شب زایش نور و خورشید است.

دالوند در این باره توضیح داد: ایرانیان اعتقادی داشتند که از جشن تیرگان نشات گرفته که بر اساس آن معتقد بودند نبرد آسمانی میان دو جبهه خیر و شَر یعنی نیروهای اهریمنی‌ و اهورایی اتفاق می‌افتد و این نبرد تا پاییز که با رگبارها و باران‌های پاییزی توام است، ادامه دارد؛ از این رو باید در “شب چله” مردم شب زنده‌داری کنند و بیدار باشند، چون ممکن است نَحسی این تاریکی و ظلمتِ اهریمن آنها را بگیرد و آنها را به خواب غفلت ببرد!

این پژوهشگر تاریخ اساطیر ملل باستان با بیان اینکه در نهایت با طلوع خورشید و آغاز روشنایی، جبهه اهورایی و خیر بر جبهه شَر و اهریمنی پیروز می‌شود، ادامه داد: به طور کلی یلدا معنای بخشندگی نیز دارد؛ از این رو کشاورزان که در یک سال زراعی محصولات خود را درو و برداشت و بخشی از حبوبات و غله و میوه و سبزیجات خود را برای مصرف در فصل سرما، ذخیره و بخشی از این ذخیره را در این شب مصرف می‌کردند و از این رو آنها به دلیل این همه بخشندگی و فزونی شکرگزار خداوند بودند.

وی خاطر نشان کرد: روز اول دی ماه که مصادف با آغاز انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی و ورود به فصل سرد است، معمولا به نام روز “دی‌گان” نیز شناخته می‌شد. دی‌گان یا “روز خور”، روز تولد خورشید است و در این روز یکسری آیین‌ها و اسطوره‌های خاصی داشتیم به این صورت که در این روز پادشاهان افسر تاج خود را از سر بر می‌داشتند و آن را به نشانه برابری همه انسان‌ها روی زمین می‌گذاشتند و با پوشیدن یک لباس ساده وارد دشت باز شده و بر روی زیرانداز سفیدی می‌نشستند.

به گفته این عضو انجمن نجوم آماتوری ایران در این روز همه با هم برابر بودند و کسی حق فرمان دادن و تَشر زدن به دیگران را نداشت و حتی قربانی ‌کردن نیز در روز “دی‌گان” ممنوع بوده است.

دالوند با بیان اینکه در این روز همچنین بَردگان آزاد می‌شدند، خاطر نشان کرد: در آیین ایران برده‌داری وجود نداشته است و منظور افرادی هستند که در طبقه پایین بودند و برای کسانی کارگری می‌کردند و در این روز به آنها مرخصی داده می‌شد و از آنها دلجویی می‌شده است.

درخت سَرو آغازگر محیط زیست سالم

دالوند با تاکید بر اینکه در روز “دی‌گان” در مقابل درخت سَرو می‎‌ایستادند، گفت: درخت سَرو درختی است که در تمام طول سال سبز است و نماد استقامت و راست قامتی و ایستادگی به شمار می‌رود و بر این اساس ایرانیان در این روز در برابر این درخت می‌ایستادند و چنین عهد می‌بستند:

“ای سرو راست قامت با تو عهد می‌بندیم که در طول سال آینده درختی بکاریم.”

کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران این عهد را نمادی برای اجرای سنت درختکاری دانست و اظهار کرد: این سنت نشاندهنده رویکرد آنها برای حفاظت از محیط زیست بوده است و با کاشت درخت، در جهت تداوم بخش هستی و طبیعت اقدام می‌کردند و جالب است که آنها به شکرانه این روز، ولیمه و خوراک می‌دادند و بخشش می‌کردند.

دالوند ادامه داد: در “شب چله” در دوران باستان آجیل مخصوصی به نام “لورک” را مصرف می‌کردند که معمولا در این شب سِرو می‌‎شده و در کنار آن هندوانه به عنوان نماد گرمای تابستان و شادی بخشی و انار به عنوان نماد زایش و تولد و لَبو نماد بخشندگی و برکت صرف می‌شد و بعدها یعنی در زمانی ‌که “حافظ” دیوان خود را کامل می‌کند، مردم در این شب به دیوان حافظ تفائل می‌زدند تا ببینند که چه سرنوشتی دارند و خود را برای سال جدید آماده کنند.

پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان با تاکید بر اینکه در “شب چله” شاهنامه خوانی نیز مرسوم بوده است، گفت: مردمان آن زمان کرسی داشتند و معمولا سفره “چله” را بر روی کرسی قرار می‌دادند، ضمناً دید و بازدید در این شب مرسوم بوده است.

وی آغاز سال شمسی و نوروز را روز اول فروردین و آغاز اعتدال بهاری دانست و یادآور شد: در دوران باستان آغاز سال از روز اول دی ماه بوده است؛ چرا که در فرهنگ اوستایی واژه‌ای به نام “سَردَه” به معنای “سرد” داریم و اعتقاد بر این بوده که از روز اول زمستان به تدریج طول روزها بلند می‌شود و ما به سمت روشنایی و نور و گرما می‌رویم و “شب چله” پایان سال و روز اول دی ماه، آغاز سال جدید بوده است.

شبی که با چند ثانیه بلند شدن، افسانه شد

دالوند با بیان اینکه بر خلاف تصور اینکه “شب چله” چند ساعت نسبت به شب‌های قبل و بعد از خود طولانی‌تر است، تنها یک دقیقه طولانی‌تر شده است، افزود: ولی در مناطق جغرافیایی ایران اختلاف این شب را داریم. به عنوان نمونه طول شب چله در شرقی‌ترین شهرهای ایران که چابهار است، ۱۳.۵ ساعت است؛ ولی در غربی‌ترین منطقه ایران مانند ماکو که در شمال غربی قرار گرفته، طول این شب ۱۴.۵ ساعت است.

این کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران اضافه کرد: این اختلاف فاصله میان شهرهای ایران، موجب طولانی‌تر شدن این شب شده و باز این شب تنها به میزان یک دقیقه طولانی‌تر شده است.

آیین‌های مشابه “چله” یا “یلدا” در دنیا

این پژوهشگر حوزه اساطیر ملل، با بیان اینکه در دوران باستان در کشورهایی مانند یونان و روم و مصر آیین مشابه “شب چله” وجود داشته است، یادآور شد: این آیین بعدها به تولد عیسی‌بن‌مریم (۲۵ دسامبر) انتقال یافته که با آغاز جشن کریسمس همراه است. آنها هم اعتقاد داشتند که تولد عیسی‌بن‌مریم مصادف با زایش خورشید و نور هدایت الهی است.

دالوند ادامه داد: علاوه بر آن در مصر در ۴ هزار سال قبل جشن ۱۲ روزه‌ای داشتند که از شب چله یا یلدا آغاز می‌شده و ۱۲ روز بعد از آن به نماد ۱۲ ماه سال ادامه داشته است و به شکرانه این روز، ۱۲ شاخه نخل در یک مکان مقدس قرار می‌دادند و به نیایش و دعا خوانی می‌پرداختند. از آنجایی که مصریان خود را فرزندان نور یا خورشید می‌دانستن، اعتقاد داشتند که خورشید در روز آغاز انقلاب زمستانی یعنی در اول دی ماه طلوع دوباره می‌کند و این طلوع یعنی تولد دوباره خداوند!

وی با اشاره به برخی از جشن‌های رومیان و یونانیان مانند جشن “ناتالیس آنایکتوس” یا روز تولد خورشید شکست‌ناپذیر برای شکرگزاری، گفت: بعدها این جشن‌ها به جشن کریسمس انتقال یافت.

داستان‌های یلدایی مشترک

دالوند، وجه مشترک شب‌های چله در فرهنگ‌های مختلف را تقابل خیر و شَر عنوان کرد و گفت: اساس و بنیان آیین زردشتی تقابل خیر و شر که در آن اهورا، به معنای نورِ هستی بخش است و اهریمن به ظلمت و تاریکی و بدی و پلیدی معنا شده و جشن چله یا یلدا تنها توسط دو کشور ایران و افغانستان به عنوان میراث فرهنگی ثبت جهانی شده است.

وی خاطر نشان کرد: از سوی دیگر به دلیل اینکه ایران در آن زمان کشوری پهناوری بوده و گستره فرهنگی زیادی داشته و همچنین به دلیل لشکرکشی خشایار شاه، آتن فتح شد و جنگ‌های طولانی اشکانیان با امپراطوری روم شرقی، موجب تبادل فرهنگی شده است، به طوری که به باور بسیاری از باستان شناسان غربی آیین میترائیسم و برخی از حوزه‌های تمدنی از ایران به سایر فرهنگ‌ها منتقل شده است.

این پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان تاکید کرد: آنچه که در این شب مهم تلقی می‌شود، این است که سعی کنیم از لحظه لحظه آن لذت ببریم؛ چرا که در طول سال تنها یک شب، “شب چله” است و اینها آیین‌هایی برای درکنار هم ماندن است و جشن‌هایی به شمار می‌رود که بیشتر به بنیان خانواده و به یکدیگر توجه کنیم و از فضای مجازی دور باشیم.

دالوند با بیان اینکه این سومین چله‌ای است که به دلیل کرونا، باید دور از هم باشیم، خاطر نشان کرد: چند سالی است که به دلیل شیوع بیماری ناشی از کرونا دورهمی و نشست‌ها و در کنار هم بودن حذف شده است، ولی به نظر اگر قرار است از فضای مجازی استفاده شود، از آن برای دلجویی از اقوام و خویشاوندان استفاده شود تا انرژی مثبت به دیگران القا شود.

این کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران در پایان تاکید کرد: در این شب گوشی‌های خود را خاموش کنیم و از با هم بودن لذت ببرند.

منبع: ایسنا

میزبان اکسپو ۲۰۳۰ چه کشوری است؟

چند هفته است که در برخی مطالب رسانه‌ها و فضای مجازی و حتا برخی سخنرانی‌ها در کشورمان، کشور «روسیه» به‌عنوان میزبان نمایشگاه جهانی اکسپو در سال ۲۰۳۰ میلادی معرفی می‌شود؛ درحالی‌که این‌گونه نیست.

پس از آغاز اکسپو ۲۰۲۰ دُبی در نهم مهرماه سال جاری و رفت‌وآمدهای برخی شهروندان و مسؤولان ایرانی، با این فرض که ژاپن میزبان اکسپو ۲۰۲۵ و روسیه میزبان ۲۰۳۰ است، سخنانی بیان شد. این در حالی است که میزبانی ژاپن برای اکسپو پیش رو (در شهر اوزاکا) درست بوده اما درباره میزبانی اکسپو پس از آن، هنوز تصمیم‌گیری نشده است. با این پیش‌فرض نادرست، بعضا در سخنرانی‌هایی هم نتیجه‌گیری‌هایی انجام شد، غافل از نادرست بودن پیش‌فرض ماجرا.

جمهوری فدراتیو روسیه در حال حاضر یکی از پنج نامزد میزبانی اکسپو ۲۰۳۰ محسوب می‌شود و بر همین اساس می‌توان گفت که در حال حاضر احتمال میزبانی روسیه برای این اکسپو، ۲۰ درصد است؛ چرا که پنج کشور و پنج شهر، نامزدهای در حال رقابت برای میزبانی نمایشگاه جهانی اکسپو در سال ۲۰۳۰ هستند: روسیه (برای مسکو)، کره جنوبی (برای بوسان)، ایتالیا (برای رم)، اوکراین (برای اودسا) و عربستان سعودی (برای ریاض).

این روال کسب میزبانی اکسپوهاست که معمولا کشورهای نامزد میزبانی، طرح‌های توجیهی ابتدایی خود را به سازمان BIE به‌عنوان نهاد برگزارکننده و ناظر نمایشگاه‌های اکسپو جهانی ارایه می‌کنند. از این میان، چند طرح برای رقابت نهایی انتخاب می‌شوند، سپس طرح‌های توجیهی و درواقع گزارش امکانات و تمهیدات کشورها ارایه شده، درنهایت هم هفت سال مانده به اکسپو مزبور، در یک فرآیند انتخاباتی چند مرحله‌ای، کشور و شهر میزبان انتخاب می‌شود؛ دقیقا همان فرآیندی که برای میزبانی المپیک، جام جهانی و رویدادهای مشابه طی می‌شود.

مرحله بررسی پروژه‌های پیشنهاد شده برای اکسپوی جهانی ۲۰۳۰ هم در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ برگزار می‌شود و هر نامزد (کاندیدا) یک پرونده دقیق ارسال و درواقع ارایه می‌کند. سپس BIE ماموریت‌های تحقیق را سازماندهی می‌کند و امکان‌سنجی و قابلیت اجراء هر پروژه نامزدی را ارزیابی می‌کند. کشور میزبان نمایشگاه جهانی ۲۰۳۰ درنهایت در سال ۲۰۲۳ توسط کشورهای عضو BIE که در یک مجمع عمومی گرد هم می‌آیند، بر اساس اصل “هر کشور، یک رای” انتخاب می‌شود؛ کما اینکه برای اکسپو تخصصی بین‌المللی (میان‌دوره‌ای) سال ۲۸-۲۰۲۷ نیز تا کنون ایالات متحده آمریکا (برای مینه‌سوتا) و اسپانیا (برای مالاگا) نامزد شده‌اند که در آینده‌ای نزدیک، شهر و کشور میزبان از میان این دو و نامزدهایی که بعدا اضافه می‌شوند، انتخاب می‌شود.

برای میزبانی همین اکسپو ۲۰۲۰ دُبی هم که درنهایت به‌دلیل همه‌گیری بیماری کووید۱۹ با یک سال تاخیر برگزار شد، پنج کشور تایلند، برزیل، روسیه، ترکیه و امارات متحده عربی، نامزد بودند. البته چندی قبل از مجمع عمومی برای رای‌گیری انتخاب میزبان اکسپو ۲۰۲۰، کشور تایلند از میزبانی این رویداد جهانی انصراف داد. درنهایت، روز جمعه هشتم آذرماه ۱۳۹۲ (سال ۲۰۱۳ میلادی) در دور اول رای‌گیری در مجمع تشکیل‌شده در مقر BIE در پاریس، که رقابت بین شهرهای ازمیر ترکیه، سائوپائولو برزیل، یکاترینبورگ روسیه و دِبی امارات متحده عربی بود، سائوپائولو با ۱۳ رای درحالی که حداکثر آرا با ۷۷ رای برای دوبی بود، از گردونه حذف شد. در دور دوم، دُبی ۸۷ رای، یکاترینبورگ ۴۱ رای و ازمیر ۳۶ رای به دست آوردند که باعث شد ازمیر از گردونه‌ی رقابت خارج شود. در نهایت در دور سوم رای‌گیری، دُبی با کسب ۱۱۶ رای در مقابل ۴۷ رای یکاترینبورگ، به‌عنوان میزبان «اکسپو» ۲۰۲۰ انتخاب شد.

اما چرا تصور برخی در ایران در این هفته‌ها این‌گونه شده است که روسیه میزبانی اکسپو ۲۰۳۰ را برعهده دارد؟ احتمالا راویان این خبر غیرموثق، تحت تاثیر تبلیغات محیطی پاویون روسیه در اکسپو دُبی قرار گرفته‌اند. عرف است که برخی از میزبانان اکسپوهای آتی، در یک اکسپو مانده به انتخاب میزبان یا بعضا در تبلیغات محیطی کشور خود یا دیگر کشورها، نماد طراحی شده‌شان را برای اکسپو مورد نظر، به نمایش می‌گذارند. درست مانند نامزدهای انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری که مثلا در تراکت‌های تبلیغاتی‌شان می‌نویسند: «آینده‌ای بهتر با رییس‌جمهور فلانی»! حال این نامزد ممکن است هیچ‌گاه رییس جمهور نشود.

همین کشور امارات نیز از یکی دو سال قبل از به‌دست آوردن میزبانی اکسپو ۲۰۲۰، در تبلیغات محیطی، ازجمله روی هواپیماهای خط هواپیمایی الامارات، با خط درشت، دُبی را میزبان اکسپو ۲۰۲۰ معرفی می‌کرد؛ درواقع نوعی بیان تبلیغی اقناعی.

امسال هم گویا در کنار ژاپن که خود را در پاویونش در اکسپو دُبی، به‌درستی میزبان اکسپو ۲۰۲۵ معرفی کرده است، روس‌ها نیز از همین ادبیات تبلیغی اقناعی در پاویونشان در اکسپو دُبی بهره گرفته، خود را آماده‌ی میزبانی اکسپو ۲۰۳۰ معرفی کرده‌اند. همین ادبیات تبلیغی باعث شده است که برخی در ایران، روسیه را میزبان قطعی اکسپو ۲۰۳۰ بدانند؛ اتفاقی که ممکن است محقق شود، اما ممکن است که مانند میزبانی اکسپو ۲۰۲۰  باز هم برای روس‌ها به تحقق نپیوندد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پاویون ایران در اکسپو دبی چقدر بازدید داشته؟

با «مالدیو» ایران آشنا شوید

حتی تصور قدم‌زدن در جزیره‌ای خالی از سکنه هم، هیجان‌انگیز و دور از ذهن است. جایی که بی‌هدف روی ماسه‌های ساحل قدم بزنید و تا چشم کار می کند، خودتان باشید و خودتان. جزیره‌ای که روی آن هیچ رد پایی از انسان به چشم نخورد. نه نشانی از جوامع کوچک و بزرگ کشاورزی، شبانی و صنعتی باشد و نه خبری از زندگی هر روز مردم و کنش‌ها و واکنش‌هایی که در بستر زمان و مکان رخ می‌دهد. در این جزیره خالی از سکنه، همه چیز شبیه روزی است که آدم و حوا راهی زمین شدند و خودشان را در محاصره طبیعتی دیدند که هیچ‌گونه دخل و تصرفی در آن اتفاق نیفتاده بود!

روزنامه «خراسان» در ادامه نوشت: این بخش از کره خاکی که از آن حرف می‌زنیم، جزیره‌ای است که آن را با نام «مالدیو ایران» می‌شناسند و علت این نام‌گذاری هم موج‌های سربه‌زیر و آرام، آبی فیروزه‌ای و بی‌نهایت شفاف دریا و ماسه‌های سفید رنگی است که کنار هم قرار گرفتن‌شان، یادآور سواحل معروف این کشور است. جزیره «مارو»، «شیدور» و در زبان محلی‌ها «شتوار»، در خلیج همیشه فارس و غرب استان هرمزگان قرار دارد و با این که هیچ امکاناتی در آن وجود ندارد، هر سال گردشگران زیادی برای دیدن آن به غرب هرمزگان سفر می‌کنند. شما هم در این سفر کاغذی همراه ما باشید…

جزیره‌ای با مساحت یک کیلومتر مربع

جزیره خالی از سکنه شیدور، در مجاورت سومین جزیره مسکونی بزرگ ایران یعنی جزیره لاوان واقع شده است. لاوان نزدیک به ۸۱ کیلومتر مربع مساحت دارد و با پیدا کردن آن روی نقشه، می‌توانید نقطه سبزرنگی را ببینید که در فاصله ۵/ ۱ کیلومتری آن قرار دارد. این نقطه سبزرنگ، همان جزیره خالی از سکنه شیدور است. مساحت این جزیره نزدیک به یک کیلومتر مربع است و پیمایش دورتا دور این جزیره، با پای پیاده و در عرض چند دقیقه ممکن است. برای رسیدن به جزیره شیدور، باید خودتان را به منطقه پارسیان استان هرمزگان که پیشتر گاوبندی نام داشت، برسانید و به سمت بندر مقام حرکت کنید. بندرمقام، یکی از زیباترین جاده‌های ساحلی کشور را دارد و این جاده، جایی است که کوه‌ها به دریا ختم می‌شوند و شما بر فراز آن، شاهد این تلاقی زیبا هستید. از بندر مقام، قایق‌ها با کرایه ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومانی شما را به جزیره شیدور می‌برند و در ساعت مقرر به دنبال‌تان می‌آیند.

مارهای سیاه‌رنگ مرموز در مارو

اکوسیستم شیدور، در ایران و حتی جهان کم نظیر است. گونه‌های جانوری این جزیره و دنیای زیر آب دورتا دور آن، شگفت‌آور است و بد نیست بدانید که نام مارو از مارهای این جزیره گرفته شده است. مارهایی سیاه رنگ و مرموز که وقتی صدای شما را بشنوند، به سرعت پنهان می‌شوند و به همین دلیل شانس دیدن آن‌ها، بسیار کم است. این مارها، اغلب در دل صخره‌هایی زندگی می‌کنند که به آب منتهی می‌شود و به ندرت در مرکز جزیره و جایی دور از صخره‌ها، مشاهده می‌شوند. این جزیره، مرجانی است و هنگام قدم زدن در اطراف آن یا شنا کردن در آب، مناظر خارق‌العاده‌ای را می‌بینید که مرجان‌ها به وجود آورده‌اند. این مرجان‌ها محل زندگی ماهی‌ها و گونه‌های جانوری زیادی‌ هستند و هنگام غواصی و شنا، باید مراقب آن‌ها بود و از شکستن‌شان خودداری کرد.

تنوع ماهی‌ها در چند قدمی ساحل

برای غواصی آزاد در جزیره، نیاز نیست فاصله‌ چند کیلومتری از ساحل داشته باشید و تا عمق زیادی پایین بروید. همین که چند قدم از ساحل فاصله بگیرید و سرتان را زیر آب فرو ببرید، کافی است تا انواع و اقسام ماهی‌های آب‌شور را ببینید. ماهی‌هایی که به صورت دسته‌ای حرکت می‌کنند و تنوع‌شان آن قدر بالاست که هر لحظه یک‌گونه‌ جدید پیش چشم‌تان ظاهر می‌شود و بعد به سمتی شنا می‌کند. دیدن این صحنه‌ها خارق‌العاده‌ترین چیزی است که در گشت این جزیره عایدتان می‌شود. در این دنیای فیروزه‌ای با بی‌شمار گونه جانوری طرف هستید که می‌توانید از فاصله‌ای نزدیک، برای ساعت‌ها تماشای شان کنید.

دیدن سفره ماهی‌ها جذاب‌ترین بخش این سفر

سفره‌ماهی‌ها تا نزدیکی ساحل می‌آیند. جذاب‌ترین بخش این تجربه، دیدن همین سفره ماهی‌های بزرگ است که موقع حرکت، به بدن‌شان پیچ و تاب می‌دهند و دم‌شان انحنا پیدا می‌کند. نیزه ماهی‌هایی که دسته‌ای حرکت می‌کنند و به رنگ سفید و آبی شفاف‌اند هم از دیگر گونه‌های هیجان‌انگیز آن حوالی‌اند. موجوداتی هم که گرد و کوچک‌اند و کف آب به سرعت قدم برمی‌دارند، هرمیت‌ها هستند ، هرمیت‌ها گونه‌ای خرچنگ‌اند که شکل و شمایل بامزه و چشمان متعجبی دارند. خوش شانس باشید، ماهی‌های مرکب با جثه کوچک و حرکات خیلی سریع را هم می‌بینید و بدنیست بدانید، این ماهی‌ها از خانواده هشت‌پاها هستند. لاک‌پشت‌های پوزه عقابی در فصل‌های خاصی برای تخم‌ریزی به ساحل این جزیره می‌آیند ، در ضمن هنگام غواصی و شنا مراقب تیغ‌ توتیاهای دریایی بزرگ زیر آب باشید.

تماشای دنیای زیر آب بدون تجهیزات

غواصی در سواحل جنوب ایران، تجربه منحصربه‌فردی است اما به‌عنوان کسی که غواصی را در جای‌جای خط ساحلی جنوب کشور تجربه کرده است، به شما می‌گویم که هیچ‌کدام شبیه غواصی آزاد در جزیره شیدور نیست. غواصی آزاد با تجهیزات سبک و اندک انجام می‌شود و تجهیزات سنگین‌ و گران قیمت غواصی نظیر کپسول اکسیژن را شامل نمی‌شود. غواصی در شیدور، به دلیل شرایط آب‌وهوایی گاه به لباس غواصی هم احتیاجی ندارد و بدون سایر تجهیزات دیگر هم می‌توانید آن را تجربه کنید. استفاده از این تجهیزات اگرچه برای‌تان رفاه و امنیت به همراه دارد اما همین که یک عینک خوب و باکیفیت غواصی تهیه و از اسنورکل برای تنفس استفاده کنید، کافی است تا ساعت‌ها محو تماشای دنیای زیر آب شوید بدون این که به سختی بیفتید یا نگران چیزی باشید.

سوغات‌های ممنوع

ساحل شیدور، مملو از صدف‌هایی است که به یادگار بردن آن‌ها می‌تواند به تنوع‌زیستی منطقه ضربه جدی وارد کند. همان‌طور که اشاره کردیم، هرمیت‌ها در این جزیره زندگی می‌کنند و این ‌گونه زمانی که رشد می‌کند از میان صدف‌های ساحل صدف‌های بزرگ‌تر را برای سکونت انتخاب می‌کند. هرمیت‌ها در برابر گرمای خورشید بی‌طاقت‌اند و خیلی زود از بین می‌روند یا گرفتار زباله‌ها می‌شوند. صدف‌های شیدور و همچنین مرجان‌های ساحل، سوغات ممنوع ‌هستند و اگر روزی گذرتان به این جزیره افتاد، جز عکس چیزی به یادگار نبرید. همچنین در گشت شیدور بد نیست چند کیسه زباله به همراه داشته باشید تا در صورت مشاهده زباله‌های رها شده، آن‌ها را جمع‌آوری و به سهم خودتان از زشت شدن چهره جزیره جلوگیری کنید.

توپ والیبال ساحلی هم با خودتان ببرید!

کمپ شبانه در این جزیره از چندماه پیش تاکنون، نیازمند مجوز شده است و اگر روزی قصد سفر به شیدور را داشتید، از سایر جاذبه‌های طبیعی غرب هرمزگان و سواحل بی‌نظیر منطقه غافل نشوید. برای گشت‌وگذار در این جزیره، هر آن چه به آن نیاز پیدا می‌کنید، نظیر زیرانداز، نوشیدنی خنک، وعده‌های غذایی اصلی و … را به همراه داشته باشید و اگر از بالا و پایین پریدن روی ماسه‌های گرم ساحل لذت می‌برید، توپ والیبال ساحلی را هم در فهرست ملزومات گشت جزیره‌تان قرار دهید.

منبع: ایسنا

مرتبط:

جزایر مالدیو

جزایر شگفت‌انگیز مالدیو

بیم و امید در موزه ملی افغانستان

گالری‌های موزه ملی افغانستان که اخیرا تحت نظارت طالبان بازگشایی شده است، گنجینه‌ها و سایر آثار تاریخی مجموعه‌های آن از غارت در امان هستند اما شمار بازدیدکنندگان که نیروی حیاتی هر موزه‌ای محسوب می‌شوند کاهش یافته است.

به نقل از نیویورک تایمز، بسیاری از افراد تحصیل‌کرده که معمولا از موزه‌ها بازدید می‌کردند از کشور گریخته‌اند، برخی از مدارس تعطیل شده‌اند و گردشگر چندانی هم برای بازدید از کابل وجود ندارد.

این موزه که در ماه اوت زمانی که طالبان کنترل را به دست گرفت تعطیل شد، در ماه نوامبر بازگشایی شد تا نشانه مثبتی باشد برای کسانی که امیدوارند این بار محدودیت‌ها کمتر باشد و تخریب‌ صورت نگیرد.

آخرین باری که طالبان قدرت را به دست گرفت، یعنی در فاصله بین ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، حدود ۷۰ درصد از مجموعه ۱۰۰هزار اثری موزه کابل غارت شدند. طالبان همچنین مجسمه‌های تاریخی تندیس‌های بودا در بامیان را که در دل صخره‌ای واقع در شهر تاریخی بامیان کنده‌کاری شده بودند منفجر کردند.

امید شریفی که یک هنرمند افغانستانی ساکن ویرجینا است می‌گوید خبر بازگشایی موزه ملی افغانستان باعث خوشحالی او شده است. شریفی بیان می‌کند: «تاریخچه ارتباط طالبان با هنر و فرهنگ تاریک است… وقتی شنیدم موزه کابل دوباره غارت نشده احساس آرامش کردم. گفتم خدایا شکر این بار دیگر شاهد آن اتفاقات نیستیم.»

با این حال، هنوز موسیقی در اماکن عمومی ممنوع است، نقاشی‌های دیواری پوشانده شده‌اند و برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی محدود شده‌اند، بنا بر گفته برخی از کارشناسان تصمیم بازگشایی موزه فقط تلاش طالبان برای به نمایش گذاشتن تصویری است که کمتر ناهنجار باشد.

«سمیع‌الله نبی‌پور» رئیس سابق دپارتمان سینما در دانشگاه کابل می‌گوید بازگشایی این موزه بیشتر  از آن که برای اهمیت دادن به هنر و فرهنگ باشد، یک اقدام سیاسی است.

موزه ملی افغانستان در دوران آرامش، همچون جواهری در حوزه فرهنگی افغانستان می‌درخشید و شش روز در هفته مملو از بازدیدکنندگانی بود که علاقه داشتند از مجموعه باارزش آن بازدید کنند. این موزه که  در سال ۱۹۱۹ تاسیس شد از دهه ۳۰ میلادی در ساختمان کنونی قرار داشته است. مجموعه این موزه آثار تاریخی مختلفی از دوران‌ مختلف تاریخ را در برگرفته است که از میان آن‌ها به نسخه‌های خطی، سلاح‌ها و مجسمه‌ها می‌توان اشاره کرد اما تمرکز اصلی این موزه بر گذشته افغانستان است و مجسمه‌ها و نقاشی‌های معاصر در آن نمایش داده نمی‌شوند.

اکنون موزه فقط دوشنبه‌ها، چهارشنبه‌ها و جمعه‌ها باز است و بارها نیز قطعی برق اتفاق می‌افتد. کارکنان موزه حقوق‌شان را دریافت نکرده‌اند و بازدیدکنندگان نیز باید نامه مجوزی را که برای ورود به موزه از دولت دریافت کرده‌اند ارائه کنند.

نگهبانان موزه در جریان گفت‌وگوهایی که این هفته صورت گرفت اعلام کردند با بازدیدکنندگان به خوبی رفتار کرده‌اند و هیچ‌ یک از آثار داخل موزه نیز ربوده نشده و یا آسیب ندیده است.

اما در یک بازدید دوساعته از این موزه در صبح یکی از روزهای هفته گذشته هیچ بازدیدکننده‌ای در موزه وجود نداشت و بازدید نیز با قطعی برق همراه بود.

آسوشیتدپرس در ماه جاری اعلام کرده بود، روزانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر از این موزه بازدید می‌کنند.

«فابیو کولومبو» که یک مرمت‌گر است و در سال‌های پس از خروج طالبان پروژه مرمتی را در موزه ملی افغانستان اجرا کرد می‌گوید به خوبی به یاد می‌آورد که چطور در آن سال‌ها بازدید از موزه کم کم افزایش پیدا کرد. اما در سال ۲۰۱۹، آخرین سالی که کولومبو در موزه حضور داشت این موزه کاملا مملو از جمعیت بود.

کولومبو حتی هزاران تکه از آثار تاریخی را که در سراسر زمین موزه پخش شده بودند به یاد می‌آورد. او می‌گوید به همراه تیم سعی کرده بسیاری از مجسمه‌ها را مرمت کند.

شریفی بیان می‌کند که با یادآوری آن‌چه در آخرین حضور طالبان در افغانستان رخ داد، ناچار شد زمانی که طالبان در ماه اوت به کابل رسید مجسمه‌های خودش را از بین ببرد و تابلوهای نقاشی را که خلق کرده بود پنهان کند.

شریفی در واکنش به پوشانده شدن دیوارنگاره‌هایی که دوستان هنرمندش خلق کردند و هنرمندانی که ناچار به گریز از کشور شدند می‌گوید: «هیچ خبر مثبتی برای هنرمندان یا هنر و فرهنگ وجود ندارد… اما بازگشایی موزه یک قدم بسیار کوچک در این شرایط نگران‌کننده است. این اقدام همچون نور یک شمع است. نمی‌دانیم ادامه این روند چطور خواهد بود اما تصمیم مثبتی است.»

جیل استین که استاد دانشگاه باستان‌شناسی در دانشگاه شیکاگو است معتقد است این‌ را که طالبان اجازه داده محمد فهیم رحیمی در سمت خود به عنوان رئیس موزه باقی بماند باید نشانه مثبتی در نظر گرفت.

طالبان در بیانیه‌ای که ماه فوریه منتشر شد عهد کرد از میراث فرهنگی طالبان حفاظت کند و مردم را از غارت کردن بازدارد.

بر اساس تعبیر طالبان از اسلام، هنر غیراسلامی و هنری که تصویرگر موجودات زنده باشد غیرقابل پذیرش است و مردم نگران هستند این نگرش از آخرین بار تاکنون تغییر نکرده باشد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

مقررات جدید سفر به ترکیه و محدودیت ورود اتباع افغانستان

اکسپو دبی برخی رویدادها را تعلیق کرد

اکسپو ۲۰۲۰ دبی برخی از رویدادها را در راستای اقدامات احتیاطی در برابر کووید-۱۹ به حالت تعلیق درآورده است.

به نقل از نشنال، بر اساس اعلام مسئولان نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰ دبی، رژه‌های روزانه و برخی فعالیت‌های سرگرمی دیگر که خطر کاهش فاصله اجتماعی را به همراه دارد، به عنوان یک اقدام احتیاطی برای مهار کووید-۱۹ به حالت تعلیق درآمده است.

همچنین مراکز غربالگری کرونا در محل برگزاری اکسپو با فعالیت چها مرکز تست PCR دیگر برای حصول اطمینان از آزمایش منظم کارکنان و مخاطبان این رویداد جهانی افزایش یافته‌اند.

امارات متحده روز گذشته از ابتلای ۲۸۵ مورد ابتلای جدید کرونا در این کشور خبر داد که بالاترین آمار در ۱۲ هفته گذشته محسوب می‌شود، گرچه همچنان آمار ابتلا نسبت به اوایل سال میلادی همچنان پایین است.

مسئولان  برگزاری اکسپو دبی ضمن اعلام عبور شمار بازدیدکنندگان این رویداد از هفت میلیون نفر نسبت به ادامه فعالیت این رویداد طی تعطیلات سال نو میلادی تاکید کردند.

اکسپو ۲۰۲۰ دبی واکسیناسیون و همچنین دوز تقویتی را برای همه کارکنان اماراتی و بین‌المللی اکسپو، داوطلبان، پیمانکاران و ارائه‌دهندگان خدمات اجباری کرده است.

بازدیدکنندگان ۱۸ ساله و بالاتر باید یک نسخه از گزارش واکسیناسیون یا اگر واکسینه نشده‌اند، یک آزمایش PCR منفی را که در ۷۲ ساعت قبل انجام شده است ارائه دهند.

بیش از ۹۰ درصد از جمعیت امارات متحده عربی دو دوز واکسن کووید-۱۹ دریافت کرده‌اند. همچنین بر اساس داده‌های رسمی، ۱۰۰ درصد از جمعیت واجد شرایط یک دوز واکسن دریافت کرده‌اند.

اکسپو دبی تا ۳۱ مارس سال ۲۰۲۲ یعنی به مدت شش ماه با حضور بیش از ۱۹۰ کشور از جمله ایران ادامه خواهد داشت. ایران امسال با روایتی از شهرزاد قصه‌گو و با شعار «ایران؛ تمدن کهن و استوار تنوع اقوام و میزبان ملت‌ها» در اکسپوی دبی حضور دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پاویون ایران در اکسپو دبی چقدر بازدید داشته؟

چهره ایران را در اسپانیا چگونه به رخ می‌کشند؟

ایران پس از دو سال دوری از نمایشگاه‌های خارجی، درحالی قرار است حضور در نمایشگاه اسپانیا را تجربه کند که یکی از بخش‌های پرطرفدار، یعنی اجرای زنده موسیقی را به خاطر کرونا حذف کرده و برخلاف آنچه تشریح شده است برنامه‌های متفاوتی برای “حضور قدرتمند” در این رویداد جهانی در مقایسه با گذشته ندارد.

یک ماه مانده تا برگزاری نمایشگاه بین‌المللی گردشگری فیتور اسپانیا، نشست هم‌اندیشی برپایی غرفه ایران با حضور نمایندگان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و کانون جهانگردی و اتومبیلرانی به عنوان مجری غرفه ایران در فیتور، برگزار شده تا طبق موضوع اعلام شده برای این نشست، «راه‌کارهای حضور قدرتمند ایران» در این رویداد جهانی بررسی شود.

وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پیش‌تر مجری دیگری را برای فیتور اسپانیا معرفی کرده بود، اما چندی پیش، این مسؤولیت را به کانون جهانگردی و اتومبیلرانی که چندین دوره سابقه برگزاری این نمایشگاه را داشته است، واگذار کرد.

هادی سجادی‌راد ـ مدیر گردشگری و صنایع دستی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ـ در این نشست که با حضور شرکت‌کنندگان نمایشگاه فیتور ۲۰۲۲ برگزار شد، با بیان این‌که غرفه ایران در بخش اروپایی نمایشگاه واقع شده و ابعاد آن هفت و نیم در ۱۶ متر است، با مرور کاستی‌های دوره‌های پیشین، به بررسی راهکارهایی که برای معرفی ظرفیت‌های بی‌شمار و متنوع ایران می‌توان اجرا کرد، پرداخت.

بنا بر گزارش روابط عمومی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی، دیجیتال محور بودن تبلیغات، آماده‌سازی ویدئوهای سه بعدی، برگزاری نشست‌های ایران‌شناسی، ارائه بسته‌های سرمایه‌گذاری در حوزه صنعت گردشگری، بهره‌گیری از ظرفیت‌های رسانه‌ای ایران در اسپانیا، استفاده از نمایشگرهای دیواری نمایشگاه و ایجاد جذابیت‌های بصری از موضوعات مورد توافق و تأکید حاضران بود.

اشاره به این برنامه‌ها به عنوان راه‌کاری برای «حضور قدرتمند ایران» در نمایشگاه اسپانیا، آن‌هم پس از حدود دو سال دوری از چنین مجامعی، درحالی است که کانون جهانگردی و اتومبیلرانی در دوره‌های پیشین، برنامه‌های مشابهی را اجرا کرده و یا در دستور داشت و اینک، با وجود کوچک شدن سهم ایران از بازار جهانی سفر، تغییری در محتوا و برنامه‌ها برای حضور قدرتمندتر مشاهده نمی‌شود. ضمن این‌که در این نشست تاکید شده «در این دوره از نمایشگاه فیتور به منظور پیشگیری از شیوع ویروس کرونا موسیقی زنده توسط هنرمندان کشورمان اجرا نخواهد شد.»

ایران زمستان ۲۰۲۰ پیش از همه‌گیری کرونا، زمانی که درگیر بحران‌های سیاسی و اقتصادی سال ۹۸ بود و گردشگران خارجی در تردید سفر به ایران به سر می‌بردند، در این نمایشگاه حضور پیدا کرد و با اجرای گروه رقص‌های آیینی خطه خراسان بزرگ، چهره شاد ایران را به نمایش گذاشت. هرچند که شرکت‌کنندگان آن سال هم از خلوتی غرفه ایران سخن می‌گفتند، اما آن اجرا در چند روز برپایی فیتور، پرطرفدراترین و جذاب‌ترین بخش‌ غرفه ایران به حساب آمد. آن سال هم به رغم ایرادهای وارد شده به کیفیت محتوای برنامه‌های غرفه ایران، در شرایطی که امنیت کشور خدشه‌دار شده بود، تغییری در وضعیت داده نشد.

سوای محتوای قابل تأمل نمایشگاه پیش‌ رو، وسعت غرفه ایران در نمایشگاه ۲۰۲۲  فیتور به نسبت دوره‌های پیشین  کوچک‌تر شده است که رییس جامعه تورگردانان ایران به ایسنا گفت: حدود ۱۷ شرکت‌کننده در این فضا از نمایشگاه فیتور حضور خواهند داشت که حدود ۱۲ شرکت‌کننده از تورگردان‌ها و باقی از جمع هتلداران و فروشندگان صنایع دستی خواهند بود.

بسیاری از آژانس‌داران به ایسنا گفته‌اند که با توجه به رکود دوساله صنعت گردشگری، توقف سفرها و از دست رفتن منابع مالی و درآمدی، توان حضور در این نمایشگاه را ندارند و از حمایتی هم بهره‌مند نشده‌اند. طبق اعلام کانون جهانگردی و اتومبیلرانی قیمت اجاره یک متر فضای نمایشگاه ۴۵۰ یورو بدون محاسبه هزینه غرفه است که حداقل متراژ قابل واگذاری شش متر تعیین شده و هزینه ارسال هر کیلو بار نیز چهار دلار اعلام شده که کل این هزینه‌ها بدون درنظر گرفتن هزینه سفر، بلیت و اقامت است.

نمایشگاه فیتور اسپانیا طبق آخرین اعلام قرار است از ۱۹ تا ۲۳ ژانویه سال ۲۰۲۲ برابر با ۲۹ دی تا ۳ بهمن ۱۴۰۰ در مادرید اسپانیا برگزار شود. فیتور یکی از مهم‌ترین نمایشگاه گردشگری در بازار کشورهای لاتین‌زبان است که جمهوری دومینیکن، کشوری اسپانیایی در دریای کارائیب، شریک این دور نمایشگاه به شمار می‌آید.

در دوره‌های پیشین این نمایشگاه، بیش از ۱۰ هزار کمپانی گردشگری از جمله آژانس‌های مسافرتی، شرکت‌های توریسم محلی، سازمان‌های رسمی، تورگردان‌ها، شرکت‌های حمل و نقل، هتل‌ها و اقامتگاه‌ها، شرکت‌های خدماتی و مراکز آموزشی حضور داشتند و نزدیک به ۸۵۰۰ روزنامه‌نگار و بلاگر این نمایشگاه را پوشش دادند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

در فیتور ۲۰۲۰ اسپانیا چه گذشت؟

برخی ساکنان «گلمکان» و «گاه» اجازه انتقال سنگ قبرهای تاریخی را نمی‌دهند

مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی چناران گفت: به دلیل اینکه برخی سنگ‌ قبرهای قدیمی و تاریخی در روستای گاه و تعدادی در گلمکان است، تعدادی از مردم این مناطق اجازه انتقال سنگ‌قبرها را به اداره میراث چناران نمی‌دهند و این موضوع به یک معضل جدی تبدیل شده است.

محمد طاهریان‌مقدم در گفت‌وگویی افزود: هر چند از شهردار چناران درخواست شد مکان مناسبی در اختیار میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی شهرستان قرار دهند تا تمام سنگ‌قبرهای تاریخی شهرستان را جمع‌آوری کرده و در این مکان قرار دهیم اما از سویی چون تعدادی از سنگ‌ قبرها در روستای گاه و تعدادی در گلمکان قرار دارد، برخی مردم این مناطق اجازه انتقال سنگ‌ قبرها را به شهر چناران نمی‌دهند.

وی تصریح کرد: طی صحبت‌هایی که تاکنون با دهیاران داشتیم، از آنان خواسته شده مکانی را در خود روستا تهیه کنند تا سنگ‌ قبرهای تاریخی در همان روستا در معرض دید عموم قرار گیرد. بدون شک اگر دهیاری، شورا و مسئولان مربوطه کمک کنند، خواهیم توانست نسبت به جمع‌آوری سنگ‌ قبرهای قدیمی اقدام کرده و در کنار سنگ‌ها، اشیا و وسایل قدیمی مردم خود روستا را نیز در معرض دید عموم قرار دهیم.

مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی چناران با بیان اینکه در شهر چناران مکانی برای راه‌اندازی موزه و نگهداری سنگ‌ قبرهای تاریخی وجود ندارد، گفت: برای راه‌اندازی موزه تخصصی سنگ نیازمند حمایت شورای شهر و شهرداری چناران هستیم.

وی اظهار کرد: طی رایزنی‌های صورت گرفته با شهردار جدید چناران قول داده شد که در محل پارک ملت که تمام مسافران و گردشگران مسیر جاده آسیایی در آن توقف دارند، مکانی را تهیه کنند تا به جز سنگ‌ قبرهای تاریخی دیگر وسایل قدیمی را نیز در آن نگهداری شود.

طاهریان‌مقدم افزود: با توجه به سنگ‌ قبرهای تاریخی که در دولت‌آباد وجود دارد، مقرر شد دهیار پس از تهیه مکان مورد تائید میراث فرهنگی سنگ‌ قبرها را در همان محل نگهداری کند.

وی در ادامه بیان کرد: با توجه به ظرفیت موجود در شهرستان ایجاد موزه تخصصی سنگ‌ قبر می‌تواند از جذابیت بسیاری برای گردشگران برخوردار باشد؛ اگر چه در شهرستان چناران و گلبهار سنگ‌ قبرهای قدیمی وجود دارد اما برخی از آن به سرقت رفته‌ و تعدادی دیگر نیز آسیب دیده است.

طاهریان‌مقدم عنوان کرد: تا کنون در بیش از ۲۰ روستای شهرستان گلبهار و چناران سنگ‌ قبرهایی با ارزش که بیشتر آن‌ به شکل صندوقچه‌ای است، شناسایی شده‌ است. متأسفانه اغلب حفاران غیرمجاز برای به دست آوردن اشیای عتیقه سنگ‌ قبرها را تخریب می‌کنند.

وی موزه را جزو شناسنامه و هویت هر شهر دانست و گفت: چناران از قبل موزه مردم‌شناسی داشته و در حال حاضر هم وسایل بسیار دیگری جمع‌آوری شده اما برای مکان مشکل داریم؛ حتی به خود شهرداری پیشنهاد داده شد که اگر مکانی را فراهم کنند و در اختیار قرار دهند حاضر هستیم آن را خود ما به بهترین نحو تجهیز کنیم.

مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی چناران ادامه داد: در روستای تاریخی رادکان چهار اقامتگاه بوم گردی موجود است که در ۲ اقامتگاه مکانی برای وسایل قدیمی روستا پیش بینی شده و در معرض دید عموم قرار گرفته است.

وی با بیان اینکه بیشتر سنگ‌ قبرهای تاریخی شناسایی شده مربوط به شهرستان چناران است، افزود: از ۲۰ روستایی که سنگ‌ قبرهای با ارزش تاریخی دارد، ۹ روستا مربوط به شهرستان گلبهار و ۱۱ روستا در شهرستان چناران است. بیشتر سنگ‌ قبرهای شناسایی شده به صورت صندوقچه‌ای و مربوط به دوره صفوی است.

طاهریان مقدم با اشاره به اینکه حدود ۲۰ سنگ‌ قبر ارزش نمایش در موزه را دارد، تصریح کرد: هر چند تا کنون ۲ قبرستان تاریخی در فهرست آثار ملی ثبت شده‌اند اما یک قبرستان تاریخی دیگر هم در چناران وجود دارد که ارزش ثبت در فهرست آثار ملی را دارد.

وی همچنین به وضعیت حفاری‌های غیرمجاز که به معضلی تبدیل شده است اشاره کرد و گفت: در ۶ ماه ابتدای امسال ۱۵ نفر با همکاری نیروی انتظامی و دوستداران میراث فرهنگی دستگیر شده‌اند.

مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی چناران اظهار کرد: هر چند این افراد حین حفاری دستگیر و ادواتی نیز از آن‌ها کشف و ضبط شده اما چیزی کشف نکرده بودند.

وی با اشاره به اینکه پرونده این متخلفان در مراجع قضایی در دست رسیدگی است، افزود: اگر دهیاران کمک کنند و مکانی را برای نگهداری سنگ‌قبرهای تاریخی اختصاص دهند آمادگی به ثبت رساندن آن‌ها را داریم.

طاهریان مقدم یادآور شد؛ تا کنون در دو شهرستان چناران و گلبهار ۱۲۰ اثر شناسایی شده که ۲۵ اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

وی گفت: با توجه به تعدد سنگ‌قبرهای قدیمی در سطح شهرستان برای جلوگیری از آسیب‌دیدگی ایجاد موزه سنگ با کمک بخش خصوصی ضرورت دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

رونمایی از شمشیر تاریخی به کمک فناوری

گسترش شبکه پروازی ایران و امارات برای رشد سفرِ خارجی‌ها

معاون گردشگری از گسترش شبکه پروازی میان ایران و امارات خبر داد و گفت: افزایش تبادل گردشگر میان جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه با گسترش این شبکه پروازی در دستور کار قرار داد.

به نقل از روابط‌عمومی معاونت گردشگری، علی‌اصغر شالبافیان در دیدارِ «حمد عبیدالله»، نماینده یکی از شرکت‌های هواپیمایی امارات، با اشاره به این‌که خطوط هوایی فلای دبی با دارا بودن پروازهای کانکشن یا دارای نقطه اتصال، برای ارتباط کشورهای مختلف با ایران اهمیت قابل ‌توجهی دارد، گفت: پیرو تقاضای گردشگران ورودی از لاهور پاکستان، حیدرآباد هند، بحرین، کویت و عمان در نظر داریم ظرفیت‌های موجود از جمله شبکه فعال پروازی ایران و امارات را به خدمت بگیریم.

او همچنین از تجمیع ظرفیت‌های بخش خصوصی و دولتی به منظور گسترش روابط گردشگری میان ایران با کشورهای همسایه سخن گفت.

حمد عبیدالله، معاون بازرگانی این شرکت هواپیمایی اماراتی، در این دیدار به گزارش‌های دریافت شده از همایش فعالان گردشگری ایران و عراق که اخیراً با هدف افزایش تبادلات گردشگری در شهر مشهد برگزار شد، از اهمیت این رویداد سخن گفت و افزود: فراهم کردن ارتباط بخش خصوصی کشورها در توسعه روابط گردشگری مؤثر است.

او با بیان این‌که هم‌اکنون تعداد ۳۰ پرواز به صورت هفتگی از طریق خطوط هوایی این شرکت هواپیمایی به ایران برقرار است، از افزایش این ظرفیت در آینده‌ای نزدیک تا سقف ۵۰ پرواز خبر داد و تکیه بر این ظرفیت را در هدایت گردشگران به سوی مقاصد گردشگری ایران مؤثر دانست.

عبیدالله با اشاره به این‌که پروازهای این شرکت هواپیمایی به صورت هفتگی به شهرهای شیراز، بندرعباس، تهران، اصفهان و مشهد در حال انجام است، درباره بهره‌برداری از پروازهای دارای نقطه اتصال از پاکستان و عمان به ایران تاکید کرد و فراهم آوردن ارتباط بخش خصوصی دو کشور ایران و امارات را در برنامه‌ریزی و دستیابی به استراتژی‌های اجرایی دارای اهمیت دانست.

منبع: ایسنا

مرتبط:

ازسرگیری پذیرش تمام گردشگران واکسینه‌شده در امارات

گردشگری فرهنگی چیست؟

سیاست‌ها و فعالیت‌های گردشگری باید با احترام به میراث هنری، باستان‌شناسی و فرهنگی انجام شود و در راستای محافظت از آن‌ها و انتقال میراث به نسل‌های آینده حرکت کند. همچنین باید مراقبت‌های ویژه‌ای مخصوص حفظ بناها، مکان‌های عبادت، مکان‌های باستانی و تاریخی و همچنین ارتقاء موزه‌های گوناگون و دسترسی آسان به آن‌ها فراهم شود.

بر اساس تعریفی که مجمع عمومی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) در بیست‌ودومین اجلاس خود در سال ۲۰۱۷ به تصویب رساند، گردشگری فرهنگی به نوعی از فعالیت گردشگری اشاره دارد که در آن انگیزه اساسی بازدیدکننده یادگیری، کشف، تجربه و مصرف جاذبه‌های فرهنگی ملموس و ناملموس است.

محصولات فرهنگی در یک مقصد گردشگری دربرگیرنده مجموعه‌ای از ویژگی‌های متمایز مادی، فکری، معنوی و عاطفی یک جامعه است که شامل هنر و معماری، میراث تاریخی و فرهنگی، میراث آشپزی، ادبیات، موسیقی، صنایع خلاق و فرهنگ‌های زنده با سبک زندگی و ارزش‌های آن‌ها می‌شود.

گردشگری فرهنگی یک تجارت بزرگ به شمار می‌رود. برخی از افراد تنها با هدف یک تجربه فرهنگی به سفر می‌پردازند، در حالی که برخی دیگر ممکن است فرهنگ را به عنوان محصول جانبی سفر خود تجربه کنند. از این رو می‌توان استدلال کرد که در بیشتر تعطیلات نوعی گردشگری فرهنگی وجود دارد.

گردشگری فرهنگی چیست؟

گردشگری فرهنگی به بازدید مسافران از مقاصد خاص به منظور تجربه و یادگیری فرهنگی خاص اطلاق می‌شود که می‌تواند شامل بسیاری از فعالیت‌ها مانند شرکت در رویدادها و جشنواره‌ها، بازدید از موزه‌ها و چشیدن طعم غذاها و نوشیدنی‌های محلی ‌شود.

همچنین در برخی مواقع گردشگری فرهنگی بخشی ناخواسته از تجربه گردشگری محسوب می‌شود، به گونه‌ای که غوطه‌ور شدن فرهنگی با مردم محلی و آشنایی با زبان، آداب و رسوم و غذا آن منطقه بخشی اجتناب‌ناپذیر از سفر گردشگران را شکل می‌دهد.

گردشگری فرصت‌های بی‌پایانی را برای یادگیری در مورد یک جامعه، نحوه زندگی دیگران و سنت‌های آن‌ها فراهم می‌سازد. بر این اساس شرکت در فستیوال‌ها، بازدید از اهرام مصر و سایر برنامه‌های سفر نوعی از آشنایی و مواجهه با فرهنگ مقصد گردشگری را به همراه دارد.

سازمان جهانی گردشگری (WTO) به طور کلی گردشگری فرهنگی را به عنوان سفر افراد با هدف برآورده شدن نیاز انسان به تنوع، تمایل به بالا بردن سطح فرهنگی فرد و ایجاد دانش، تجربه و برخوردهای جدید تعریف می‌کند. گردشگری فرهنگی معمولاً از این طریق با آموزش مرتبط است و لذا برخی افراد آن را به صورت محدودتر به عنوان گردشگری فرهنگی آموزشی توصیف می‌کنند.

با این وجود به دلیل پیچیدگی و ذهنیت این اصطلاح، تعریف مشترک و مشخص‌تری در میان دانشگاهیان مورد توافق قرار نگرفته و به نظر می‌رسد که دو دیدگاه متمایز در این زمینه وجود دارد که رویکرد یکی از این دو دیدگاه بر اساس مصرف محصولات فرهنگی مانند مکان‌ها یا بناهای تاریخی تمرکز دارد و دیدگاه دیگر شامل تمام جنبه‌های سفر می‌شود، جایی که مسافران در مورد تاریخ و میراث سایر جوامع یا شیوه‌های زندگی معاصر خود یاد می‌کنند.

گردشگری فرهنگی چیست؟

از جمله کشورهایی که به عنوان مقصد گردشگری فرهنگی مورد استقبال قرار می‌گیرند می‌توان از کشور هند، اسرائیل، دبی و نیویورک نام برد که سفر به این مناطق تجربه‌های فرهنگی جذابی به همراه خواهد داشت.

گردشگری فرهنگی به دلایل زیادی اهمیت دارد و شاید برجسته‌ترین دلیل آن تأثیر اجتماعی باشد. از این رو گردشگری فرهنگی می‌تواند به تقویت هویت، افزایش درک متقابل فرهنگی و حفظ میراث و فرهنگ یک منطقه کمک کند.

همچنین گردشگری فرهنگی می‌تواند اثرات اقتصادی مثبتی نیز داشته باشد. این اثرات می‌تواند به صورت مستقیم از طریق بازدید گردشگران از اماکن گردشگری ایجاد شود یا به واسطه ایجاد مشاغل و فرصت‌های شغلی جدید و همچنین اثرگذاری بر مشاغل ثالث صورت گیرد.

یکی از مهمترین مزایای گردشگری فرهنگی را می‌توان جنبه آموزشی آن بیان کرد. به شکلی که گردشگران و میزبانان به طور یکسان می‌توانند در مورد شیوه‌های مختلف زندگی اطلاعات بیشتری کسب کنند.

گردشگران فرهنگی طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها را می‌توانند تجربه کنند که از جمله آن‌ها می‌توان اقامت با یک خانواده محلی در خانه، داشتن یک تور در اطراف یک روستا یا شهر، یادگیری در مورد اشتغال محلی، انجام کار داوطلبانه در جامعه محلی، بازدید از یک موزه، بازدید از یک بنای مذهبی مانند مسجد، معاشرت با اعضای جامعه محلی، بازدید از یک بازار محلی یا منطقه خرید، تجربه غذاها و نوشیدنی‌های محلی، رفتن به یک نمایش یا اجرای فرهنگی، بازدید از بناهای تاریخی را نام برد.

گردشگری فرهنگی چیست؟

به این ترتیب گردشگری فرهنگی همواره تأثیرات مثبت و منفی به دنبال دارد. به عنوان مثال از جمله تاثیرات مثبت گردشگری فرهنگی می‌توان احیاء فرهنگ و هنر و حفظ میراث را نام برد. همچنین تغییر اجتماعی به عنوان نمونه‌ای از اثرات منفی این نوع از گردشگری محسوب می‌شود.

منبع: ایسنا