شهرت غذای برزیلی در بین مردم جهان برای چیست؟

برزیل کشوری است که به واسطه فوتبال و جذابیت‌های گردشگری خود بین گردشگران جهانی شهرت پیدا کرده که یکی از این جذابیت‌ها غذاهایی است که در این کشور طبخ می‌شود.

به گزارش ایسنا، برزیل یکی از کشورهای آمریکای جنوبی است که وجود نژادها و فرهنگ‌های مختلف در این منطقه باعث شده غذاهای آن نیز از تنوع بالایی برخوردار شود. غذاهای کشور برزیل یادآور سنت‌‎های سرزمین‌هایی از جمله آفریقا، ژاپن و پرتغال است.

شاید یکی از دلایل شهرت غذای برزیلی در بین مردم جهان حضور و تنوع بی‌شمار موادغذایی در آشپزی برزیلی است که می‌تواند مهم‌ترین دلیل در کیفیت رنگ، عطر ویژه و طعم بی‌نظیر غذاهای طبخ شده در این کشور باشد.

پاستیس (Pasteis) یکی از غذاهای برزیلی است که از غذاهای کشور ژاپن تاثیر گرفته است. پاستیس پس از تهیه خمیر و پر کردن آن با گوشت، پنیر موزارلا، میگو یا موز و شکلات در روغن سرخ می‌شود که هم حجم کمی دارد و هم غذایی بسیار سبک است و بیشتر در شهر سائوپائولو طرفدار دارد.

مردم کشور برزیل نیز مانند مردم کشور ما علاقه‌ خاصی به کباب دارند و در پخت این فرآورده گوشتی از مهارت خاصی برخوردارند. پیکانا (Picanha) نام نوعی از غذا در برزیل است که از فرهنگ گاوچران‌های جنوب برزیل گرفته شده است.

در طبخ این گوشت یک لایه ضخیم چربی دور گوشت پیچانده می‌شود و بعد آن را کباب می‌کنند. به این ترتیب چربی دور گوشت کاملا سوخته و گوشت داخلی کاملا مغزپخت و دودی می‌شود.

blank

لبنان نیز یکی از کشورهایی است که فرهنگ غذایی  برزیلی‌ها از آن الگو گرفته است؛ کیبی (Kibe) یکی از غذاهایی است که در برزیل اصالت لبنانی دارد. کیبی نوعی کباب چوبی کوچک گوشت است که از ترکیب گوشت گاو یا گوسفند چرخ‌کرده و بلغور گندم تهیه می‌شود. این غذا با ترکیبی از سبزی‌های معطر و ادویه‌ها مزه‌دار شده و بیشتر به حالت سرخ شده سرو می‌شود.

فیجودا (Feijoada) خورشی لذیذ است که اغلب به عنوان غذای ملی کشور برزیل شناخته می‌شود، این غذا از لوبیای سیاه و تکه‌های گوشت قرمز تهیه می‌شود و ریشه‌ای پرتغالی دارد. فیجودا در دوران استعمار برزیل توسط پرتغالی‌ها به سبد غذایی برزیلی‌ها اضافه شده و هر منطقه‌ای روش خاصی برای پخت آن دارد.

blank

یکی دیگر از غذاهای محبوب مردم برزیل باکالو (Bacalhao) نام دارد که عمدتا از ماهی کاد نمک‌سود شده تشکیل می‌شود و یکی دیگر از یادگاری‌های دوران استعمار برزیل توسط پرتغالی‌هاست. این غذا به همراه زیتون، پیاز، سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی تهیه می‌شود و معمولا از غذاهای ویژه کریسمس و تعطیلات محسوب می‌شود.

غذاهای دریایی نیز در برزیل طرفداران خاص خود را دارد. موککا (Moqueca) غذایی است که با ماهی یا میگو تهیه می‌شود و در پخت آن از شیر نارگیل، گشنیز، گوجه، پیاز و روغن نخل استفاده می‌شود. موککا مخصوص ایالت باهیا در شمال شرقی برزیل است که در مناطق دیگر روش پخت متفاوتی دارد.

آکاراجه (Acaraje) یکی دیگر از خوراکی‌های محبوب برزیلی‌هاست که ریشه‌ای آفریقایی دارد. این غذا از ترکیب لوبیا سیاه پخته شده با پیاز و مواد دیگر تهیه شده و در روغن فراوان سرخ می‌شود. مردم برزیل آکاراجه را بیشتر با موادی تند مانند واتاپا که ترکیبی از نان، مغزیجات، میگو، سبزیجات و فلفل است پر می‌کنند.

منبع خبر:ایسنا

ترمه

ترمه بافی

ترمه بافی یکی از دست بافته های بسیار ظریف و محبوب ایران است که با دستگاه چهاروردی نساجی سنتی بافته می شود. می توان با اطمینان گفت که بافت ترمه از اوایل دوره صفویه در ایران رواج داشته و در دوران حکومت شاه عباس صفوی به اوج شهرت و شکوفایی دست یافته و به یکی از صنایع دستی صادراتی ایران بدل گشته است؛ درباره تاریخچه و خاستگاه این هنر زیبا پژوهشگران به یک نظر واحد دست نیافتند؛ بعضی بر این باورند که پیدایش ترمه در ایران بوده و بعد به کشمیر راه یافته است و بعضی دیگر کشمیر را زادگاه این هنر می دانند.

 هم اینک یزد و کرمان از مراکز مهم تولید ترمه است. شیوه بافت ترمه دستی در گذشته دو نفره بود؛ به این صورت که بافنده ایی در پایین دستگاه نساجی قرار می گرفت و شماره ها را می-گفت و شخصی به نام “گوشواره کش” که در بالای دستگاه نساجی مستقر می شد گوشواره را می کشید و نخ های مخصوص را انتخاب می کرد و سپس بافنده پایین دستگاه “ماکو” را می انداخت، نخ پود را رد می کرد و عمل بافت را انجام می داد. در واقع برای بافتِ تنها یک متر ترمه روزها وقت و صبر خرج می شده است.

 امروزه عمده تولید بافت ترمه به صورت صنعتی و نیمه صنعتی انجام می شود. نمونه ایی از دستگاه سنتی ترمه بافی در زندان اسکندر شهر یزد برای بازدید علاقه مندان قرار گرفته است. الیاف مورد استفاده در ترمه، ابریشم و پشم مرغوب با الیاف بلند است.

تهیه پشم مناسب شستشو با قابلیت رنگرزی و تابیدن آن اهمیت زیادی دارد. رنگرزی با استفاده از گیاهان و مواد معدنی طبیعی صورت می گیرد. رنگ های مورد مصرف و گیاهانی که رنگ ها را در ترمه می سازند عبارتند از: رنگ عنابی: برگ چای، پوست بلوط و برگ سماق؛ رنگ قرمز: حنا و روناس؛ رنگ سبز: اسپرک؛ رنگ نارنجی: روناس؛ رنگ مشکی: کنده درخت بقم؛ رنگ زرد: برگ توت و زردچوبه و رنگ آبی از گل زعفران تهیه می شود؛ طرح های ترمه عبارتند از: بته جقه، بته خرقه، شاخ گوزنی، امیری، راه راه(محرمات)، بته سروی و بته بادامی. همچنین، از انواع ترمه می توان به شال چارقدی، شال راه راه، شال کشمیری، شال اتابکی، شال بندی، شال محرمات، شال زمردی، شال کرمان، شال امیری، شال یزدی، شال کمربندی، و شال رضوی اشاره کرد. از موارد مصرف این بافته نفیس می توان به کاربرد آن در طراحی لباس، دکوراسیون داخلی و بسته بندی اشاره کرد. همچنین، برای تولید محصولاتی مانند کیف،کفش، بند ساعت، عینک و غیره از این پارچه زیبا استفاده می شود.

ترمه دوزی

منظور از این دوخت دوختن طرح های زینتی بر روی پارچه ترمه با استفاده از سرمه، منجوق و مروارید است. ترمه-دوزی بنا به گفته شاردن در دوره صفویه از رواج کافی برخوردار بوده است. از این دوخت برای تزیینِ البسه پرده، بقچه سوزنی، تابلوهای تزیینی، پیش بخاری و غیره استفاده می کردند.

با توجه به آثار باقی مانده از دوران افشار، زند و قاجار چنین بر می آید که این نوع دوخت در آن دوران از رواج کامل برخوردار بوده است. در اصطلاح عامیانه، هنر ترمه دوزی را با هنر سرمه دوزی یکسان می دانند؛ البته این درست است که در هنر ترمه دوزی از سرمه نیز استفاده می شود و بین نقوش و شیوه های اجرای کار مشابهاتی نیز دیده می شود، اما سرمه دوزی هنری است بسیار کهن که قدمت آن را به دوران اشکانیان و حتی پیش تر از آن نسبت می دهند. در واقع سرمه نوعی مفتول فلزی تو خالی از جنس نقره و گاه با روکش طلا بوده است که امروزه با مواد فلزی دیگر تهیه می شود. مواد و ابزار مورد نیاز ترمه دوزی شامل پارچه ترمه، سرمه اصفهان (الماسی یا طلایی)، نخ پنبه، پیله و پشم شیشه یا پنبه است. از انواع دوخت هایی که در آن به کار می رود می توان از ساقه دوزی، دوخت مورب و دوخت ساتن موازی نام برد.

دوخت ترمه به این صورت است که نخست طرح را روی کاغذ کشیده و به وسیله سوزن، سوراخ سوراخ می کنیم، پس از نقش پردازی در صورتی که بخواهیم دوخت حالت برجسته پیدا کند از پشم شیشه یا پنبه استفاده و روی طرح را برجسته می کنیم، سپس روی برجستگی ها را با استفاده از سرمه اصفهانی یا الماسی می دوزیم، گاهی ممکن است ترمه دوزی را با منجوق دوزی نیز تلفیق کنند.

 از نقوشی که در ترمه دوزی استفاده می شود می توان از انواع بته جقه ها، گل و بوته ها، گل و مرغ، گل های حاشیه ای، گل های گلدانی، شجری، مجالس شکارگاهی و غیره نام برد. این نوع دوخت اغلب در کرمان، اصفهان، کاشان، یزد، تهران، استان هرمزگان و چهار محال بختیاری رایج است.

منبع خبر:ایران ویزیت

کلوت شهداد

کلوت بزرگ‌ ترین شهر کلوخی دنیا در کویر لوت از بزرگ‌ترین و منحصر به فرد ترین عوارض طبیعی و کلوخی دنیا است.

کلوت به کوه‌ های شنی ‌ای گفته می ‌شود که بر اثر عامل فرسایشی غالب کویر یعنی «باد» ایجاد می‌گردد و فرم‌ها و شکل‌های مسحورکننده‌ای را ایجاد می کنند. وقتی ناگهان در دل بیابان لوت چشمتان به سازه‌های خاکی عجیب و غریب بیفتد و این سازه ‌های خاکی تا چشم کار می‌ کنند دیده می‌ شوند، انگار وارد یک شهر شده‌اید. شهری بدون سکنه‌ که انگار تنها برای ارواح ساخته شده است.

به همین منظور این مکان را شهر جن و پری می‌خوانند. این منطقه در بین زمین‌شناسان به یکی از «قطب‌های گرمایی زمین» معروف است. کلوت‌ های شهداد در واقع زیبا ترین عارضه طبیعی و جذاب‌ ‌ترین پدیده کویر ایران به شمار می‌ روند که در هیچ کجای دنیا نظیرآن وجود ندارد. شهر افسانه‌ای کلوت‌ها حدود ۲۰ هزار سال قبل، با فرسایش آبی و بادى، به وجود آمده است.

در کویر شهداد ۱۰۰ هکتار نمکزار به شکل جوشش تخم مرغی وجود دارد که در هیچ جاى دنیا مشابه آن نیست. در محدوده‌ای ۳۰ هزار کیلومتری در دل لوت هیچ حیاتی وجود ندارد.

منبع خبر:ایران ویزیت

گشتی در نخستین چاپخانه خاورمیانه

سال ۱۶۳۶ میلادی، خلیفه‌ای به نام خاچاطور گساراتسی، نخستین چاپخانه ایران و خاورمیانه را در دیر «آمنا پر گیچ مقدس» بنا نهاد؛ جایی که ما آن را به نام کلیسای «وانک» می‌شناسیم.

 پایِ اصطلاحِ معنادارِ «اهل کتاب» هم که در میان نباشد، اینکه مجسمه بزرگ خاچاطور گساراتسی، بنیان‌گذار نخستین چاپخانه حروف‌چینی ایران و خاورمیانه، جلویِ در ورودی دیر «آمنا پر گیچ مقدس» قرار داده‌ شده، به‌خوبی گویای پیوندِ عمیقِ کتاب و کلیساست.

او آنجا وسطِ یک حوض آب ایستاده و درحالی‌که دستش را به کتاب‌های چاپ‌شده در دستگاه چاپی که هرگز آن را ندید، تکیه داده، نظاره‌گر یک قالب حروف‌چینی کوچک است و رد نگاهش، تا درهایِ باز کلیسای وانک امتداد پیدا می‌کند.

گوشه سمت چپِ حیاطِ کلیسا، کنار بنای یادبود نسل‌کشی ارامنه و پشت یک تک درختِ توت، نرده‌های سفیدی که کنار آن عبارات «چاپخانه» و «ورود بازدیدکنندگان ممنوع» نوشته‌شده، به چشم می‌خورد.

باز کردنِ در سخت نیست. چاپگران، مشغول چاپ‌اند و صدای دستگاهِ ملخی، آن‌قدر زیاد است که باید آن را خاموش کرد و بعد، سلام و کلام از سر گرفت.

blank

مسئول چاپخانه، خودش را «هراچ در آوانسیان» معرفی می‌کند و به خبرنگار ایسنا می‌گوید: «۲۷ سال است که در این چاپخانه چهارصدساله کار می‌کنم.»

مؤلف کتاب «کلیسای وانک»، تاریخچه چاپخانه کلیسا را این‌گونه شرح می‌دهد: «بنای اولین چاپخانه ایران توسط خاچاطور وارتاپد گساراتسی، روحانی قوم پرور و ادب‌دوست ارمنی، ما بین سال‌های ۱۶۳۶ تا ۱۶۳۷ در محوطه این کلیسا نهاده شد.

قبل از این تاریخ، در ایران و در تبریز، چاپ سنگی رواج داشت اما این چاپخانه به سبک حروف‌چینی کار می‌کرد و از این نظر در ایران و خاورمیانه نظیر نداشت.

در کتاب‌های ما نوشته‌شده که آن زمان یک نفر کاغذ درست می‌کرد، یک نفر مرکب می‌ساخت، یک نفر حروف را چاپ می‌کرد و خلاصه، صفر تا صد کار چاپ همین‌جا انجام می‌شد، ضمن اینکه دستگاه‌ها هم همه با دست‌ ساخته شده بودند.

اولین کتابی که در چاپخانه کلیسا چاپ شد، زبورِ حضرت داوود بود، به سالِ ۱۶۳۸ میلادی. جالب است که در حال حاضر کپیِ این کتاب در موزه کلیسای وانک نگهداری می‌شود و اصل آن از موزه‌ای در انگلستان سر درآورده است!

خواست خلیفه خاچاطور این بود که چاپخانه‌ای مجهز با توان بالا داشته باشد، به همین دلیل سال ۱۶۳۹ یکی از شاگردان خود به نام «خلیفه هوانس» را به ایتالیا فرستاد تا او دانشِ لازم را کسب کند و سپس به جلفا برگردد.

blank

در این زمان، انحصار چاپ از دست کلیسای کاتولیک، خارج و به همت پروتستان‌ها عمومی‌ شده بود. به همین دلیل خلیفه هوانس چندین سال در هلند مسکن کرد و بعد از آشنایی با اصول چاپ مدرن، با یک دستگاه چاپ به کلیسای وانک برگشت اما وقتی خبر مرگ خلیفه خاچاطور را شنید، ضربه روحی سنگینی خورد؛ آن‌قدر سنگین، که سالیان سال دستگاه جدید او بلااستفاده ماند چون برخی از ارامنه نیز با چاپ کتاب که نشانه‌ای از تجدد بود مخالفت داشتند.

از سر این مخالفت بود یا به خاطر چیزهای دیگر، چاپخانه وانک یک‌بار آتش گرفت و سوخت و بنای فعلی چاپخانه مربوط به سال ۱۹۳۰ میلادی است.

ناگفته نماند که خلیفه هوانس زمانی به کار چاپ برگشت و سال ۱۶۴۷، یک کتاب تقویم هم به چاپ رساند اما به دلیل مخالفت‌هایی که گفته شد، دل‌آزرده چاپخانه را تعطیل کرد و دست‌آخر هم طی یک خیانت، به قتل رسید.

چاپخانه بعد از فوت خلیفه هوانس تا سال ۱۶۸۷ به مدت چهل سال فعالیتی نداشت تا اینکه خلیفه استپانوس دستگاه چاپ او را به کار انداخت و درباره همان مسائل موردبحث ارامنه، کتاب‌هایی را چاپ کرد.

سپس بار دیگر چاپخانه تعطیل شد. در سال ۱۸۴۴ مانوک هوردانیان، یک دستگاه چاپ به چاپخانه اهدا کرد و طبق روایات نقل‌شده به دلیل نبود نیروی متخصص و کاردان از آن استفاده‌ای نشد.

سال ۱۸۶۲ به همت کشیش یغیازاریان، چاپخانه کار خود را از سر گرفت و تقویمی به زبان ارمنی در سال ۱۸۶۳ توسط آن منتشر شد.  سال ۱۹۰۴ هم برای چاپخانه سال خوبی بود چون هوسپ تومانیان یک دستگاه چاپ جدید به آن اهدا کرد؛ دستگاهی که با نیروی انسانی به حرکت درمی‌آمد و به کمک صنعتگران ارمنی پس از چند سال برقی شد.

سال ۱۹۸۷ «ویکتوریا شهبازیان» (ماردیروسیان) به نام و یاد فرزندش «امیل» یک دستگاه چاپ کاملاً اتوماتیک به چاپخانه اهدا کرد و «سرکیس ماتین» نیز به نام و یاد خواهرش «کارتارینه در ماردیروسیان» یک دستگاه برش جدید به آن بخشید. در حال حاضر این چاپخانه با همین دستگاه‌ها کار می‌کند و فصلنامه جلفای جدید و کتاب‌های دعا به زبان ارمنی منتشر می‌کند اما امیدوارم که با توجه به اهمیت این چاپخانه، هر چه زودتر به دستگاه‌های مدرن‌تری مجهز شود.

blank

لئون هم، سال‌های سال مسئول چاپخانه و موزه کلیسا بود و در این مدت کتاب‌های زیادی به قلم او چاپ شد.» در آوانسیان، با یادکردی از لئون میناسیان به سخنانش پایان می‌دهد و مرا تا موزه برای ملاقات با سومین دستگاه چاپ ایران همراهی می‌کند؛ دستگاهی سیاه رنگ که روی آن نقوش حیواناتی مثل مار و عقاب دیده می شود و از دور نیز، به اسب می ماند.

راهنمای موزه توضیح می دهد که سازنده انگلیسیِ دستگاه، با تکیه بر فرهنگ خود، از نماد عقاب برای تزیین این دستگاه استفاده کرده اما مار، نشانه‌ای از عصای اعجازآمیز حضرت موسی (ع) است.

او می گوید: «همه دستگاه‌هایِ چاپ استفاده‌شده در این چاپخانه، حتی آنها که در آتش سوزی طعمه حریق شده اند، در کلیسا موجود است اما تنها سومین دستگاه چاپ وارد شده به ایران که ساخته سال ۱۸۴۱ میلادی است و ظاهر بهتری دارد، در موزه کلیسا به نمایش گذاشته‌شده است.»

“در آوانسیان”، دعوت می‌کند از موزه تازه‌ساز مردم شناسی جلفا هم بازدید کنم و بعد از دیدن همه خرده فرهنگ‌های زیبای ارامنه، جلوی قابی شیشه‌ای که در آن فقط بخشی از یک دیوار قدیمی دیده می‌شود، می‌ایستد و می‌گوید: «ساختمان این موزه همان ساختمان قدیم چاپخانه کلیساست، به همین خاطر بخشی از دیواره آن که حفظ شده در معرض دید عموم قرار داده‌اند».

می‌گویم: هر چه هست، از تخریب خیلی بهتر است.

منبع خبر:ایسنا

blank

جاذبه های گردشگری خراسان جنوبی

خراسان جنوبی که در قدیم قهستان نامیده می شده است. شهرهای مهم خراسان جنوبی را می توان فردوس و قائن نام برد. در دوران قاجار دو شهر فردوس و قائن به دلیل حوادث طبیعی مختلف به تدریج موقعیت جمعیتی خود را از دست داده و بیرجند مرکزیت و اهمیت بیشتری یافت.  تشکیل استان خراسان جنوبی به مرکزیت بیرجند از سال ۱۳۴۲ مطرح بوده است و در سال ۱۳۸۳ این استان تأسیس و مرکز این استان جدید شهر بیرجند تعیین شد. آثار و شواهد زندگی بیشماری از دوران نوسنگی تا آغاز دوران تاریخی در تربت حیدریه، بیرجند وغیره شناسایی شده‌اند. این شواهد و آثار به اقوام و ساکنان اولیه و بومی خراسان مربوط می‌شود. مهم‌ترین مقطع تاریخ خراسان در سرآغاز دوران تاریخی ایران با ورود اقوام آریایی به فلات ایران پیوند می‌خورد. آریایی‌های تازه‌وارد از طریق خراسان به سمت مرکز ایران پیش رفتند و بخش اعظم آنها آنچنان که از توصیفات اوستا برمی‌آید، در خراسان و سیستان مستقر شدند و شاید به همین دلیل است که عمده حوادث آغاز تاریخ ایرانیان که در دو منبع اوستا و شاهنامه فردوسی ذکر شده است در مشرق ایران و در واقع در خراسان‌ رخ می‌دهد.

ارگ کلاه فرنگی

ارگ کلاه فرنگی یکی از آثار تاریخی شهر بیرجند است. این اثر تاریخی که زمانی مقر حکومتی بوده از یادگارهای اواخر دوره زندیه و اوایل دوره قاجار می‌باشد. این بنا در دوره قاجار و بین سال‌های ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ هجری قمری ساخته شده و در حال‌حاضر این ارگ در محل استانداری خراسان جنوبی واقع شده است. این ساختمان در گذشته به نام‌های دیگری همچون ارگ حسام‌الدوله، قصر بی‌بی عروس و ارگ سرکار نیز خوانده می‌شده است. این ارگ منسوب به امیر حسن‌خان شیبانی است و متعلق به امیر علم خزیمه بوده که وی آن را به فرمانداری بیرجند اهدا کرد و سازمان میراث فرهنگی نیز این بنا را به عنوان یک ساختمان قدیمی و ارزشمند به ثبت رسانده است. این ارگ به شکل شش ضلعی و در رأس به شکل مخروط و به رنگ سفید می‌باشد و مصالح این ساختمان از گل، آجر، آهک و ساروچ است.

باغ اکبریه

عمارت و باغ اکبریه، یکی از بناهای تاریخی شهر بیرجند است. این بنا در دوره قاجاریه و توسط شوکت‌الملک در دو طبقه ساخته شده‌است. ساخت این مجموعه از اوایل دورة قاجار تا اواخر آن دوره و در چند مرحله انجام شده‌است. این مجموعه شامل چند عمارت است که قدیمی‌ترین آن مربوط به عمارت حشمت‌الملک در منتهی‌الیه شرقی که شامل دو طبقه ‌است، می‌باشد. طبقه همکف که دارای دو دالان و راهرو نسبتاً طویل است و ارتباط میان سه بخش مهم مجموعه، یعنی باغ اصلی، باغ جنوبی و اصطبل را برقرار می‌کند. عمارت مرکزی با عملکرد تشریفات و پذیرایی از مهمانان که تقریباً به عنوان هسته مرکزی باغ به‌حساب می‌‌آید، از تزیینات و چشم‌انداز بسیار عالی برخوردار است. وجود درختان بلند قامت کاج در دو طرف خیابان و نیز خیابان‌های منتهی به خیابان اصلی عمارت مرکزی بر زیبایی و طراوات باغ و نمای آن افزوده‌ است.

قلعه بیرجند

این قلعه که از جمله نقاط گردشگری بیرجند و استان خراسان جنوبی است، بر فراز بلندترین نقطه غربی تپه ماهورهای شهر بیرجند قرار دارد. این قلعه با وسعتی بالغ بر ۳۰۰۰ مترمربع در دوره صفویه ساخته شده و در واقع هسته اولیه شهر بیرجند محسوب می‌شود. البته برخی نیز بنای این قلعه را به پیش از آن دوره نسبت می‌دهند. قلعه بیرجند از خشت و گل و چینه ساخته شده و از دوره صفویه تا قاجاریه مردم این شهر را در مقابل تهاجم دشمنان به ویژه ترکمن‌ها و ازبک‌ها محافظت می‌کرده است.

این قلعه دارای ۷ برج بوده که شش برج از آن باقی مانده است. قلعه عظیم و قدیمی پایین شهر بیرجند یک قلعه کوهستانی از نوع نظامی می‌باشد. این قلعه نه جای سکونت بلکه مکانی برای انجام وظیفه نگهبانان بوده و ساکنان این قلعه نگهبانانی بودند که وظیفه آنها رساندن اخبار، تأمین امنیت و حفاظت بود.

باغ رحیم آباد

مجموعه باغ و عمارت رحیم آباد در شهر بیرجند و در روستایی با همین نام واقع شده است. مجموعه تاریخی رحیم آباد شامل حصار ف برج های نگهبانی، باغ‌، عمارت اصلی‌، حوضخانه‌، عمارت کلاه‌فرنگی، اصطبل و فضاهای خدماتی می‌باشد. محور اصلی باغ  در حدفاصل دو عمارت و در خط تقارن طولی آن می‌باشد. این محور با دو حوض، یک استخر و درختانی در دو سوی مسیر از سایر نقاط متمایز شده که خود جلوه‌ای است از الگوی باغ ایرانی. همچنین این عمارت دارای طاق‌نماهای تزئینی و تزئینات رسمی‌بندی می‌باشد. قدمت این بنا به دوره زندیه بر می‌گردد.

مدرسه شوکتیه

مدرسه شوکتیه یا مدرسه شوکتی یکی از بناهای تاریخی شهر بیرجند در استان خراسان جنوبی است که سومین مدرسه ایرانی به شیوه جدید و پس از مکتب‌خانه‌های سنتی است. ساختمان مدرسه شوکتیه از محل موقوفات امیر اسماعیل‌خان معروف به شوکت‌الملک اول توسط محمد ابراهیم خان علم (شوکت الملک دوم)، پدر اسدالله علم، در سال ۱۳۰۸ه‍.ق به‌دست استادان و معماران یزدی شروع و در سال ۱۳۱۲ه‍.ق بنای آن به‌پایان رسید.‌ پس از مدرسه عالی دارالفنون و کمی پس از مدرسه ابتدائی رشدیه تبریز، مدرسه شوکتیه بیرجند سومین مدرسه از نوع مدارس جدید در ایران محسوب می‌شود.

باغ گلشن طبس

باغ گلشن مربوط به دوره زند – قاجار است و در طبس واقع شده است. این باغ باشکوه یکی از مهم‌ترین باغهای ایرانی به شمار می‌رود. باغ گلشن به وسیله میرحسن‌خان سومین، از سلسله خان‌هایی که به وسیله نادرشاه به حکومت طبس منصوب شدند، ساخته شده است.‌ باغ گلشن در منطقه‌ای واقع شده است که در میان دو کویر نمک زار ایران یعنی دشت لوت و دشت کویرقرار دارد، اما کیفیت معجزه آسای آب این منطقه، آبشارها و استخرهای طبیعی زیبایی را تشکیل داده‌اند که با چمنزارهای زیبا تزیین شده است. احساس واحه گونه این منطقه با وجود درختان قدیمی نخل، انار و مرکبات به همراه رایحه گل‌های رز و ختمی تکمیل می‌شود. باغ گلشن طبس یکی از باغ‌های نادر ایرانی است که آب جاری دایمی در آن جریان دارد. درختان میوه بسیاری در این بنای تاریخی هشت هکتاری، طبیعت بی‌نظیری آفریده است. جهانگردانی چون سون هدین سوئدی و آندره گدار فرانسوی که از طبس دیدن کرده‌اند، باغ گلشن را توصیف و از درختان خرما و مرکبات، سایه خنک نخل‌ها، نغمه زیبای آب روان جوی‌ها، چمن‌های میان دو جوی، زمزمه باد در میان درختان و فواره‌های متعدد که آب را مانند تحفه‌ای به آسمان می‌فرستند بسیار تعریف کرده‌اند. یک نکته منحصربه‌فرد در باغ گلشن که تنها در تاج محل هند مانند آن تکرار شده، این است که باغ به صورت مربع است، یعنی طول و عرض باغ با هم برابرند و خیابان‌های موازی، طول و عرض این باغ را به هم متصل می‌کنند.

تنگه مرتضی‌علی

چشمه آب گرم مرتضی‌علی و طاق شاه‌عباسی از جمله مناطق نمونه گردشگری و از جاذبه‌های کشورمان به حساب می‌آیند. وجود این چشمه جوشان با دو نوع آب سرد و گرم کنار هم در دل کویر ایران زمین انسان را به تفکری عمیق وا می‌دارد. پس از گذر از شهر طبس برای رسیدن به این چشمه حدود ۵ کیلومتر مسیر را باید به صورت پیاده طی کرد که عمدتا از آب عبور می‌کنند.این چشمه، مبدا آب و تامین آب باغات طبس می‌باشد که از طریق نهر آبی به این شهر منتقل می‌شود.

در طول مسیر چشمه آب‌گرم مرتضی‌علی، دیواره‌های بلند دره مانندی در دو طرف خود نمایی می‌کند و روی این دیواره‌ها حفره‌هایی است که به نظر می‌رسد با نظم خاصی بنا شده‌اند.

چشمه آب گرم مرتضی‌علی طبس از مناطق طبیعی است که با داشتن چشمه‌های آب درمانی به لحاظ توریست درمانی مورد توجه ویژه‌ است. گردشگران داخلی و خارجی از این مناطق که طبیعت زیبایی نیز دارد استقبال می‌کنند. آب گرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه می‌ریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد می کند که گاهی به ۱۰درجه هم می‌رسد،‌ به این ترتیب در یک طرف رودخانه آب سرد و در طرف دیگر آب گرم جریان دارد و می‌توان یک پا را در طرف گرم رودخانه فرو برد و پای دیگر را در طرف سرد رودخانه. پدیده‌ نادری که شاید در هیچ نقطه دیگر کشور فرصت تجربه آن را نداشته باشید!

روستای پلکانی نایبند

روستای نای‌بند، در جنوب شهرستان طبس، در کنار جاده طبس- راور و تابع دهستان کویر‌ ‌در نزدیکی شهر دیهوک واقع شده است. تابستان‌های بسیار گرم و آفتابی و زمستان‌های معتدل، به همراه وجود قنات‌ها و چشمه‌هایی که آب مورد‌نیاز روستا را تامین می‌کند، باعث می‌گردد اراضی این روستا همواره قابل کشت باشد. از درختان و گیاهانی که در این روستا به عمل می‌آیند انواع مرکبات، نخل، توت وانواع محصولاتی نظیرگندم، جو، سبزیجات و حبوباتی است که بیشتر برای تامین نیازهای عمومی خانوارها کشت می‌شوند. بافت و نحوه استقرار ابنیه روستا که ساخت کالبدی ماسوله و ابیانه را در ذهن تداعی می‌کند، بر روی صخره سنگ بزرگی در دامنه کوه‌های نای‌بند و به صورت کاملا ارگانیک شکل گرفته و غالبا ۲ طبقه هستند. بیشتر خانه‌ها دارای حد و مرز مشخصی نیستند و اغلب در استفاده از بسیاری فضاها نظیر: تنور خانه، توالت، آغل و فضاهای ورودی و حیاط مالکیت اشتراکی دارند. بسیاری از کوچه‌های روستا سرپوشیده و به شکل ساباط‌اند. سکویی برای نشستن نیز در آن به‌چشم می‌خورد که ظاهرا به عنوان فضای جمعی استفاده می‌گردد. هیچ انتظام خاصی در شکل‌گیری محلات یا کوچه‌های روستا وجود ندارد و بافت روستا از شیب طبیعی زمین پیروی می‌کند.

خوسف

این شهر یکی از کهن‌ترین شهرهای جنوب خراسان محسوب شده که در منابع تاریخی ازآن با نام‌های خسف، خسب، خوسف یاد شده است. در کتاب نزهه‌القلوب حمدالله مستوفی از خوسف به عنوان معظمات بلاد قهستان یاد شده‌است.

وجود بافت قدیمی با آثار تاریخی از ویژگی‌های شاخص این شهر محسوب می‌شود. در رابطه با آثار تاریخی این شهر می‌توان به مسجد جامع خوسف، آرامگاه ابن‌حسام خوسفی، قلعه خوسف، خانه‌های علوی و مالکی و مدرسه ابن حسام اشاره نمود.

این منطقه بیشتر استراحت‌گاه تجار مختلف بویژه منزلگاهی برای بازرگانان گرجی و روس در مسیر تجارت به هند بوده است. از آن جمله می‌توان به قبایل خودسیانی، خوسفیانی و خوسفی دراین منطقه اشاره کرد. قبایل یاد شده که تجارت پارچه، پیشه آنان بود از منطقه سوخومی در شمال غرب گرجستان که بخشی از ایران محسوب می‌شد، به قصد تجارت پارچه از مسیر ایران قصد سفر به

قلعه شاه‌دژ نهبندان

دامنه‌های شاهدژ تا ارتفاع ۲۵۰۰ متری پوشیده از جنگل است و در تاج قله، دیواره جنوبی سنگی سفید و براق، در آفتاب پرنور کوهستان چون نگینی درخشان بر مخملی زمردین، دیدگان را به خود معطوف می‌دارد. در بالای قله که زمینی صخره‌ای و سرسبز و نیمه‌هموار با پوشش علفی و در حدود یک هزار متر‌مربع است، نشانه‌هایی از دژ و اماکن مسکونی باستانی به چشم می‌خورد.

کارشناسان بر این باورند که بر بلندای شاهدژ، پادشاهانی زندگی می‌کردند و بر همین اساس نام قله به «شاهدژ» معروف شده‌است و باز باور بر این دارند که در روزگاران باستان، پادشاه اساطیری ایران کیکاووس در اینجا زندگی می‌کرد، همچنین قسمت داخلی کوه روزی پناهگاه و لشکرگاه اسپهبدان باوندی بوده است. داخل دژ در یک گوشه، آخور سنگی دیده می‌شود و در سوی دیگر تونلی است دراز که دژ را به محلی اتصال می‌دهد.

در محوطه داخلی دژ، آثار گودال‌ها و حوض‌های طبیعی و مصنوعی دیده می‌شود، افزون بر این از دیواره بیرونی این کوه تا دره و دیواره کوه مقابل، لوله‌های ساروجی (سمنتی) یا فلزی کشف شده است و می‌رساند که در آن سال‌ها، آب چشمه باریک ایلال و یا کوهی دیگر با این لوله‌های مصنوعی به شاهدژ می‌رفته است.

مسجد جامع قائن

این مسجد بنایی است بسیار قدیمی و درنهایت شکوه و جلال که علاوه بر روحانیت معنوی دارای ظاهری دلچسب و فرح انگیز است و امروز با گذشت ۱۱۰۰سال همچنان این بنا بلندترین عمارت قائن می‌باشد.‌ مسجد جامع قائن به عنوان یک بنا و اثر باستانی و تاریخی در شهر قائن ثبت شده است. از کتیبه‌های متعدد مسجد جامع می‌توان نتیجه گرفت که این بنا بارها بر اثر زلزله صدمه کلی دیده و مرمت شده است. در کاوش‌های شبستان شمالی به سال ۱۳۵۴ستون‌های سنگی با درازا و پهنای یک متر در یک متر از سنگ و لاشه و ملات و ساروج کشف شده که پایه های کنونی بر روی آنها بنا گردیده، وجود یک ستون چهار قلو در شبستان مشابه ستون‌های مسجد جامع اصفهانی قدمتی از دوره سلجوقی را نشان می‌دهد که احتمالا دردوره تیموری تجدید بنا گردیده است.

مقبره بوذرجمهر قائنی

حکیم قسیم بن‌ابراهیم بن منصور معروف بزرگمهر قاینی (‌بوذر‌جمهر قاینی‌) سیاستمدار ادیب و عارف و شاعر اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری است که در دربار سلطان مسعود غزنوی خدمت می‌کرده است. وی به زبان فارسی و عربی سخن می‌گفته و از وی اشعار و قصیده‌هایی به جای‌مانده که قصیده بهاریه او از شهرت خاصی بر‌خوردار است‌. بوذر‌جمهر بعد از مرگ سلطان محمود تا زمان فروپاشی حکومت غزنویان در دربار سلطان مسعود غزنوی به‌سر برد و در اواخر حکومت غزنویان از غزنه که پایتخت بود به قاین آمد و پس از مدتی در گذشت‌. مقبره حکیم بوذر‌جمهر در فاصله چهار کیلومتری جنوب‌غربی شهر قائنات و در دامنه کوهی موسوم به کوه ابوذر (‌بزرگمهر‌) قرار دارد‌. بنای مقبره از بنا‌های قرن ششم و هفتم هجری و به فرم چلیپایی و با معماریی بسیار زیبا ساخته شده است.

منبع خبر:توریسم پرس

۴۰ پله ساسانی مشرف به جزیره‌ای شگفت‌انگیز

گلابر؛ این روستای تاریخی زیبا که در ۵۲ کیلومتری جنوب زنجان واقع شده است، یکی از زیبایی‌های بکری است که تاکنون آن‌طور که باید شناخته نشده است

 سد گلابر ظرفیت بالایی در موضوع گردشگری دارد و از نظر کشاورزی و اقتصادی اهمیت زیادی برای این منطقه دارد؛ در واقع زیبایی‌ها و سکوت شوق‌انگیز منطقه معطوف به این سد به حدی است که خود به تنهایی و فارغ از زیبایی‌های شگفت‌انگیز روستا، می‌تواند دستاویز خوبی برای رونق صنعت گردشگری و حتی جذب توریست باشد.

این سد بر روی رودخانه سجاس در شهرستان ایجرود واقع شده است؛ سد گلابر می‌تواند در همه فصول، بسیار زیبا جلوه کند. علی‌الخصوص برای ساکنان شهرهای بزرگ و شلوغ، گذران اوقات در چنین فضایی رنگ و بویی دیگر دارد و بسیار لطیف و خیال‌انگیز است ولی بر هیچ‌کس پوشیده نیست که فراهم‌آوری چنین چیزی، فقط با سرمایه‌گذاری و ایجاد طرح‌های بهینه محقق می‌شود.

blank

مدیرعامل شرکت آب ‌منطقه‌ای زنجان در این رابطه در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار می‌کند: گردشگری در سد گلابر و مناطق مجاور آن ظرفیت بالقوه‌ای برای رونق صنعت‌های غیرنفتی به‌شمار می‌آید. از همین‌رو، شرکت آب‌ منطقه‌ای زنجان طی چند مرحله نسبت به انتشار فراخوان جذب سرمایه‌گذار برای طرح گردشگری سد گلابر اقدام کرده ولی تاکنون هیچ متقاضی‌ جهت سرمایه‌گذاری اعلام آمادگی نکرده است.

یوسف رضاپور به اخذ تاییدیه از اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان زنجان و نیز ارائه تضامین لازم توسط سرمایه‌گذار طرح گردشگری تاکید کرده و ادامه می‌دهد: طرح‌های سرمایه‌گذاری باید جذابیت لازم را برای سرمایه‌گذار داشته باشد تا بتواند قدم مطمئنی بردارد.

وی ادامه داد: طرح جذب سرمایه‌گذار در سد گلابر نیز در سه فاز آماده شده و برای افق بلندمدت، بارها در چارچوب مزایده برگزار شده ولی هیچ سرمایه‌گذاری به صورت جدی وارد بحث نشده‌ است.

وی تصریح کرد: این شرکت با رایزنی با استان‌های شمال و شمال‌غرب کشور که سرمایه‌گذاری‌های خوبی در آن‌ها صورت گرفته، تصمیم به استفاده از شیوه‌های جدید کرده است، از همین‌رو، به زودی اقدامات عملی در این حوزه اجرایی و گزارش پیشبرد اهداف ارائه خواهد شد.

blank

روستای پلکانی گلابر با ۴۰ پله ساسانی، جزیره‌ای در وسط سد، منظره چشم‌نواز سد، مسجد قدیمی که احتمال دارد بقعه باشد، صخره معروف به قرخ‌ایاق (هزارپا) و سایر پدیده‌های بکری که در سخن نمی‌گنجد، می‌تواند یک امتیاز مهم برای توسعه صنعت توریسم به حساب آید.

البته اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان زنجان معتقد است که ظرفیت این سد و روستای مشرف به آن تاکنون بذل توجه نبوده است و باید تحت برنامه‌ریزی‌های مدون قرار بگیرد چراکه توجه به صنعت گردشگری باعث توسعه اقتصاد شده و اشتغال پایدار را به دنبال دارد.

مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان زنجان اذعان کرده است که «خبرهای نویدبخش برای احیای روستای گردشگری گلابر در راه است و با همکاری شرکت آب‌ منطقه‌ای برای تبدیل تاسیسات پایین‌دست سد گلابر با کاربری گردشگری و احیای قلعه ساسانی و جزیره وسط سد به توافق رسیده‌ایم».

یحیی رحمتی در جایی دیگر گفته که «سرمایه‌گذار پیشین که اقدامی در گلابر انجام نداده است، خلع ید شده و برای جذب سرمایه‌گذار جدید اقدامات لازم صورت خواهد گرفت».

دیگر آنکه ظرفیت ماهیگیری در سد گلابر طوری است که حتی از استان گیلان برای ماهیگیری به این منطقه مراجعه می‌کنند. همچنین ۷۲ هکتار زمین تملک شده برای ایجاد سایت گردشگری در اطراف سد ایجاد شده است، این در حالی است که بر اساس آمار شرکت‌ آب ‌منطقه‌ای، فروردین‌ماه امسال ۶۶ میلیون مترمکعب آب نیز پشت سد گلابر جمع‌آوری شده و در مجموع ۵۷ درصد از ظرفیت آن را شامل می‌شود، از همین‌رو، می‌توان گفت که ظرفیت بهره‌وری از سد چند برابر شده است.

منبع خبر:ایسنا

blank

جاذبه های گردشگری کردستان

جاذبه های گردشگری کردستان

کلمه کردستان(کوردستان) ابتدا در زمان سلجوقیان به‌طور رسمی استفاده و از آن پس ثبت شده است. این استان در غرب کشور با ۲۸۲۰۰ کیلو‌متر‌مربع مساحت قرار دارد، همچنین دارای ۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق است و در طول سال‌های جنگ زخم‌های بسیاری بر مردمانش وارد آمده است. در کردستان ۱۲۳۴ اثر تاریخی شناسایی شده و حدود ۵۰۰ اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. آنچه که در ادامه می‌خوانید تنها بخشی از آثار این استان زیبا است.

مسجد جامع سنندج

مسجد جامع سنندج در ضلع شمالی خیابان امام‌خمینی(ره) قرار دارد. بر اساس مدارک موجود زمان احداث این مسجد مربوط به دوره قاجار بوده و به دستور امان‌الله‌خان، والی کردستان در سال ۱۲۲۸ هجری قمری ساخته شده است. این مسجد دو ایوانی است با یک حیاط مرکزی که در پیرامون آن ۱۲ حجره برای طلاب علوم دینی ساخته شده است.

مسجد دارای شبستانی بزرگ با ۲۴ ستون است و اطراف شبستان و سر ستون‌ها با کلام‌الله مجید مزین شده است. برای تزئین دیوارهای مسجد از کاشی‌های هفت رنگ استفاده شده و در ازاره‌های آن سنگ مرمر به‌کار رفته است.

مجموعه پارک تفریحی آبیدر – سنندج

این مجموعه در غرب شهر سنندج و در انتهای خیابان ابیدر بر دامنه کوه آبیدر قرار گرفته است. شهر سنندج از فراز این پارک چشم‌انداز بسیار زیبایی دارد. چندین باغ و چشمه طبیعی در این پارک وجود دارد. یکی از بزرگ‌ترین باغ‌های این مجموعه باغ امیریه می‌باشد که بزرگ‌ترین سینمای رو‌باز (تابستانی) کشور در این باغ جای گرفته است. این مجموعه از قدیم‌الایام تفریحگاه مردم سنندج بوده و کوه آبیدر دارای محبوبیت خاصی میان مردم است.

عمارت آصف یا خانه کرد – سنندج

عمارت آصف یا خانه کُرد موزه مردم‌شناسی مناطق کردنشین و بزرگ‌ترین موزه مردم‌شناسی مربوط به یک قوم در ایران است. این موزه در خیابان امام‌خمینی‌(ره) شهر سنندج واقع شده است.

این موزه در عمارت آصف برپا شده و این عمارت یکی از بزرگ‌ترین عمارت‌های اعیانی شهر سنندج است که دارای ارزش‌های ویژه معماری از لحاظ آجر‌کاری و گچبری و اروسی‌سازی است و حمام آن زیباترین حمام خصوصی در بین حمام‌های سنندج می‌باشد. بنای اولیه این عمارت در دوره صفویه بوده و در دوره‌های قاجار و پهلوی تکمیل شده است.

عمارت وکیل – سنندج

این مجموعه بزرگ در خیابان کشاورز واقع شده است و شامل ۳ حیاط با عمارت‌های مربوطه و یک حمام‌خصوصی در داخل مجموعه و یک حمام عمومی در خارج آن است.

بخش اصلی عمارت وکیل در دوران زندیه ساخته شده و بخش‌های دیگر متعلق به دوره قاجار است. مجموعه دارای تزئیناتی چون آجرکاری‌های زیبا و اروسی‌های پرکار است و حیاط مرکزی دارای سقف شیروانی با طرح کلاه فرنگی است.

قلعه باستانی زیویه – سقز

قلعه باستانی زیویه در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی سقز روی تپه‌ای نسبتا مرتفع که به محیط اطراف اشراف کامل دارد بنا شده و اکنون تنها بخش‌هایی از آن باقی مانده است. در مورد عظمت و اهمیت تپه زیویه مطالب بسیاری در کتاب‌ها نوشته شده است. از حفاری‌های این تپه که اکثرا در گذشته و به‌صورت غیر مجاز بوده اشیای زیادی به‌دست آمده که بعضی از آنها در موزه‌های داخلی و بسیاری هم در موزه‌های خارج هستند.

از جمله اشیای به دست آمده قطعات عاج منقوش بوده که نقوش حیوانی و صحنه شکار اساطیر روی آنها حک شده و از ارزش ویژه‌ای برخوردار است.

از روی چند قطعه از آنها، نقش برجسته آبیدر سنندج طراحی، بزرگ‌نمایی و ساخته شده است. گردنبند طلا و سر عقاب طلائی از دیگر نمونه‌های اشیای کشف شده تپه زیویه هستند که از ارزش زیادی برخوردارند. آثار این تپه مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است.

قلعه باستانی قمچقای – بیجار

بقایای قلعه قمچقای در ۴۵ کیلومتری بیجار قرار دارد. بنای این قلعه به سده‌های ۸ و ۹ قبل از میلاد می‌رسد. اطراف قلعه را دره‌های ژرف در‌بر گرفته که یک‌سوی آن مسلط به دره‌ای به نام دره شاهان است. این قلعه ظاهرا تا دوره‌های ساسانی و اسلامی نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت.

در این قلعه سفال‌هایی از دوره اسلامی (قرن ۶ و ۷ قمری) به‌چشم می‌خورد. بیرون قلعه و در سمت شمال‌غربی، بقایایی از دیواره‌ها و تراس‌بندی‌ها دیده می‌شود. این پشته از طریق پلکانی که از سنگ کوه تراشیده شده با اراضی مرتفع شمالی مرتبط بود.

منطقه اورامان

یکی از مناطق زیبای استان کردستان، منطقه اورامان است که در شرق مریوان قرار دارد و دارای کوهستان‌های زیبا با پوشش جنگلی است.

رودخانه بزرگ سیروان، از این منطقه و دره اورامان عبور می‌کند و به رودخانه دیاله در عراق می‌پیوندد.

روستای اورامان‌تخت در جنوب‌شرقى‌ مریوان قرار دارد که به‌وسیله جاده‌اى به طول ۷۵ کیلومتر به شهر مریوان متصل مى‌شود.

این روستا را هزار ماسوله نیز مى‌نامند زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانه‌اى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر.

معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه کوهستانى رویاى پله‌هایى به سمت بهشت را متصور مى‌کند. خانه‌هاى این روستا با سنگ و اغلب به‌صورت خشکه و به‌صورت پلکانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامان‌تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مرکزیتى خاص داشته، به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیه‌‌ اورامان یاد مى‌کرده‌اند.

به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، موقعیت چشمه‌هاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر‌شالیار و به‌ویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل‌توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانى است.

 دریاچه زریوار – مریوان

دریاچه زریوار در ۳ کیلومتری شمال باختری مریوان قرار دارد و از زیباترین میراث‌های طبیعی استان کردستان به‌شمار می‌آید. آب این دریاچه از چشمه‌های جوشان و رودخانه‌هایی که به آن می‌ریزد، تامین می‌شود.

آب تالاب شیرین است و از تعدادی چشمه‌ کف‌جوش و بارش تأمین می‌شود. همچنین در بیشتر زمستان‌ها سطح دریاچه کاملا یخ می‌بندد.

طول دریاچه زریوار حدود ۵ کیلومتر و عرض آن حدود ۶/۱ کیلومتر است. وسعت تالاب به دلیل تغییرات حجم آبی در فصول مختلف متغیر و حداکثر عمق آن ۵/۵ متر است.

این دریاچه با وسعت حدود ۵/۸ کیلومترمربع، در یک فرونشست محلی به نسبت باریک در پهنه سنندج تشکیل شده که دو سوی خاوری و باختری آن به گسل طولی شمال باختری- جنوب خاوری محدود است.

وجه تسمیه زریوار و زریبار که هر دو در منطقه متداول است، به واژه زری که در زبان کردی به معنی دریاچه است، باز‌می‌گردد. پسوند دار و بار پسوند تشبیهی و زریبار یا زریوار به معنی دریاچه‌وار است. درباره این دریاچه افسانه‌های متعددی وجود داد که مشهورترین آنها وجود شهری مدفون در زیر آب‌های دریاچه است.

کتیبه تنگی‌ور – کامیاران

در ۴۵ کیلومتری شمال‌غربی کامیاران بین روستای تنگی‌ور و یوزیدر روی صخره‌ای در دره تنگ، کتیبه تنگی‌ور به خط میخی و زبان آشوری حجاری شده است.

چشمه باباگرگر – قروه

در روستای بابا‌گرگر، در ۱۸ کیلومتری شمال‌شرقی شهرستان قروه، چشمه‌ای جوشان همیشه می‌خروشد که به آن دنگز می‌گویند. آب این چشمه در استخری عمیق و مدور به محیط ۲۰۰ متر جمع می‌شود. این چشمه پر آب دارای آبی است که رنگ آن مایل به سرخ است و در بعضی مواقع به رنگ زرد مایل به لیمویی درمی‌آید.

آب این چشمه به علت وجود املاح معدنی به‌ویژه گوگرد، رنگین است. ظاهرا این آب برای امراض سودایی و پوستی مناسب است و در درمان سوء‌هاضمه و دیگر بیماری‌های دستگاه گوارش و نیز راشیتیسم و درمان تورم مؤثر می‌افتد. این چشمه و امامزاده باباگرگر در کنار آن، از مکان‌های طبیعی و تاریخی استان محسوب می‌شوند.

چشمه آب تلخ (پیرصالح) – بیجار

چشمه آب‌تلخ در روستای قشلاق از شهرستان بیجار قرار دارد. علت نام‌گذاری این چشمه به علت تلخ بودن آب آن است. هر چند دلیل تلخ بودن آب این چشمه به روشنی مشخص نشده است، اما آب آن برای درمان بیماری‌های روماتیسمی مؤثر است.

منبع خبر:توریسم پرس

آلوده‌ترین جاذبه‌های گردشگری

یکی از مشکلات بزرگ و یا شاید غیر‌قابل حلی که انسان قرن ۲۱ با آن دست و پنجه نرم می‌کند و از قضا خود عامل اصلی آن نیز هست، آلودگی است؛ آلودگی در هر زمینه‌ای. آلودگی آب که باعث کاهش آب سالم و آشامیدنی قابل دسترس می‌شود و این یعنی یک مانع و مشکل بزرگ برای برطرف شدن اصلی‌ترین و ابتدایی‌ترین نیاز انسان، آلودگی هوا که منجر به بروز خطرات بهداشتی و خسارت به اکوسیستم طبیعی می‌شود، آلودگی صوتی که مشکلاتی در زندگی طبیعت و جانداران به‌وجود می‌آورد و … آلودگی به هر شکل و در هر نوعی که ظاهر شود، بدون شک خطرساز خواهد بود، حال تصور کنید در گردش و سفر از مکان‌هایی دیدن می‌کنید که در لیست آلوده‌ترین جاذبه‌های گردشگری قرار دارند. این آلودگی‌ها در دراز‌مدت بر کیفیت مکان گردشگری و همچنین میزان استقبال گردشگران اثرگذار خواهد بود.

در ادامه به معرفی پنج جاذبه گردشگري آلوده كه از اين تعداد دو جاذبه در آمريكا و بقيه در قاره اروپا قرار دارند، به نقل از سايت گردشگري تريپ ‌ادوايسر (tripadvisor) می‌پردازیم. اين فهرست عبارت است از:

*سنگ بلارني (Blarney) كه سالانه نزديك به ۴۰۰هزار گردشگر از آن ديدن مي‌كنند و بيشتر آنها عادت به بوسيدنش دارند. به گزارش topnop در نزدیکی روستای بلارنی در ایرلند، در شمال‌غربی شهر کوچک کورک، قلعه بلارنی واقع شده است. در بالای این قلعه سنگی قرار گرفته که به همین نام شهرت دارد. قلعه و سنگ بلارنی، یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌های گردشگری ایرلند هستند. افسانه‌ها مبنی بر آن است که اگر سنگ بلارنی را ببوسید، «هدیه روانی کلام» را دریافت خواهید کرد. یعنی باهوش، خوش‌مشرب و خوش‌کلام خواهید شد. همین رسم عجیب سبب آلوده‌شدن این جاذبه گردشگری شده است.

* ديوار گوم (Gum) در شهر سياتل آمريكا كه در دهه ۹۰ ميلادي ساخته شده و به محلي براي چسباندن آدامس و پاستيل تبديل شده است.

* مقبره اسكار وايلد (oscar wilde) ـ نويسنده و شاعر ايرلندي انگليسي ـ در قبرستانی در پاريس كه نقوش زيادي با رنگ‌هاي مختلف، سبب آلودگی آن شده است. به گزارش نيوز‌آنلاين، طي سال‌ها نقوش زيادي با رنگ‌هاي مختلف، به‌ويژه لوازم آرايش زنانه روي مقبره اسکار وايلد یا مجسمه مشهور آن كشيده شده‌اند كه اين امر صدماتي را به اين مقبره وارد كرده استو به تازگی برای در امان ماندن مقبره از آسیب‌ها، دور مقبره حفاظ شیشه‌ای تعبیه شده است.

* ميدان سن‌مارك (st.Mark) در شهر ونيز كشور ايتاليا كه يكي از جاذبه‌هاي اصلي گردشگري و محلي است كه در آن گردشگران به پرندگان غذا مي‌دهند. به همين دليل، همواره مملو از فضولات پرندگان است. دولت ایتالیا برای کم‌شدن اثرات آلودگی، قانونی برای جریمه افرادی که در این میدان به پرندگان غذا می‌دهند، وضع کرده است.

*‌حياط ورودي سالن تئاتر گرايومان‌(Grauman)  در هاليوود در آمريكا كه جاي پا و دست تعداد زيادي از ستارگان سينمايي هاليوود در آن قرار دارد و بيش‌تر بازديدكنندگان حداقل يك‌بار جاي پا و دست بازيگران مورد علاقه خود را لمس مي‌كنند.

منبع خبر:توریسم پرس

گردشگری حیات وحش

گردشگری حیات‌‌وحش (Wildlife Tourism)، گردشگری در مناطقی است که سفر به آنها صرفا برای بررسی گونه‌های جانوری و شناخت بیشتر اقلیم آن منطقه صورت می‌پذیرد. وجه صحیح گردشگری حیات وحش، مشاهده حیوانات و عکسبرداری از آنها در حالت طبیعی خودشان است. گردشگری به این روش هم برای گردشگران مفرح و لذت‌بخش خواهد بود و هم به تحقق برنامه‌های حفاظت از محیط‌زیست و اکوتوریسم کمک خواهد کرد. به بیان ساده‌تر، گردشگری حیات‌وحش را می‌توان «گردشگری به منظور دوستی با حیوانات و اکوسیستم» تعریف کرد. رفتار‌هایی همانند به دام انداختن یا کشتن حیوانات، شکار یا ماهی‌گیری و… هیچ جایگاهی در گردشگری حیات‌‌وحش نداشته و این شاخه از گردشگری هیچ‌گاه فعالیت‌های مخرب را در‌بر نمی‌گیرد.

میزان علاقه و محبوبیت این حوزه گردشگری روز به روز در حال افزایش است و این افزایش را می‌توان به‌راحتی از طریق رسانه‌ها متوجه شد. به عنوان مثال شبکه نشنال‌ژئوگرافی فعالیت‌های حوزه گردشگری حیات‌‌وحش را به نمایش گذاشته و باعث افزایش محبوبیت این حوزه از گردشگری در میان گردشگران شده است.

گردشگری حیات‌‌وحش در جهان

گردشگری حیات‌‌وحش در بسیاری از کشورها سهم بسیار مهم و بزرگی از گردشگری را به خود اختصاص داده است. برای مثال می‌توان به بسیاری از کشورهای آفریقایی و کشورهای آمریکای‌جنوبی، استرالیا، هند، کانادا، اندونزی، بنگلادش، مالزی، سریلانکا و مالدیو اشاره کرد. امروزه گردشگری حیات‌‌وحش با فعالیت‌های خاص خود همانند «سافاری» و تورهای گردشگری ویژه، توانسته سودهای چند میلیون دلاری را برای کشورهای مختلف فراهم کند.

فواید گردشگری حیات وحش

 ترمیم زیستگاه و محیط‌زیست

بسیاری از افراد محلی مناطق مختلف، برای تداوم بقای حیات‌‌وحش و گردشگری آن، از محیط‌زیست طبیعی منطقه خود حفاظت کرده و از نابودی آن جلوگیری می‌کنند. همچنین در مقیاس بزرگ‌تر، گردشگران حیات‌‌وحش در سراسر دنیا در زمینه پایداری محیط‌زیست و حفظ آن همکاری می‌کنند.

تداوم تولیدمثل گونه‌های در معرض انقراض

بسیاری از باغ‌وحش‌ها و پارک‌های حیات‌وحش، پرورش گونه‌های کمیاب و در معرض خطر انقراض را در اولویت کاری خود قرار داده‌اند و تا حد امکان از انقراض این‌گونه‌ها جلوگیری می‌کنند که مطمئنا این‌گونه فعالیت‌ها قدمی مثبت در راه گردشگری حیات‌‌وحش خواهد بود.

کمک‌های مالی

به لطف وجود گردشگری حیات‌وحش، بسیاری از گردشگران این حوزه با کمک‌های مالی خود به تداوم نسل بعضی از گونه‌های خاص کمک می‌کنند.

بهبود رفتار گردشگران

یک راهنمای گردشگری خوب در زمینه حیات‌‌وحش می‌تواند دید بهتری را نسبت به محیط زیست به گردشگران نشان دهد، در نتیجه گردشگران به‌خوبی با نیازهای محیط‌زیست خود و پیش‌زمینه‌های لازم برای بقای آن آشنا خواهند شد و پس از آن تلاش خواهند کرد تا رفتار خود نسبت به محیط زیست را در جهتی مثبت تغییر دهند.

کاهش شکار غیرقانونی

رفت و آمد گردشگران حیات‌‌وحش در بعضی از مناطق خاص می‌تواند شکار غیرقانونی را تا حد زیادی کاهش دهد و فعالیت‌های بازار سیاه را برای شکارچیان سخت‌تر کند.

معایب گردشگری حیات وحش

گردشگری حیات‌‌وحش با وجود تمام تاثیرات مثبت خود، آثار منفی هم در پی خواهد داشت. این حوزه از گردشگری می‌تواند اختلالات زیادی را در رفتار طبیعی حیوانات به‌وجود آورد. تمایل زیاد گردشگران به سفر باعث شده تا نرخ ساخت و ساز هتل‌ها و اقامتگاه‌ها در طبیعت (مخصوصا در جنگل بارانی) بیشتر شود و در پی آن عادات طبیعی حیوانات به‌هم بخورد. مشاهده حیوانات و ورود به قلمرو آنها ممکن است بسیاری از آنها را بترساند و در رفتار عادی آنها اختلال ایجاد کند.

قابلیت‌های گردشگری حیات‌وحش ایران

در حال‌حاضر بسیاری از گونه‌های مختلف جانوری یا مهره‌داران ایران در معرض تهدید قرار دارند. تخریب و تكه‌تكه شدن زیستگاه‌های اصلی این جانوران و شكار و صید بی‌رویه آنها و خشكسالی‌های متوالی در كشور از جمله عوامل اصلی تهدید آن به‌شمار می‌رود. اگرچه بسیاری از گونه‌های در معرض خطر تحت‌حمایت هستند اما ابزار و امكانات كافی برای حفاظت از آنها وجود ندارد چه در مورد نمونه‌های برجسته‌ای نظیر یوزپلنگ یا گور ایرانی و چه در مورد گونه‌هایی با اهمیت كمتر نظیر خزندگان و دوزیستان. ایران به دلیل گستره جغرافیایی و ویژگی‌های سرزمینی گوناگون بین سه ناحیه جانورشناسی هند، اروپا و آفریقا قرار گرفته و از حیات‌‌وحش گوناگون و منحصر‌به‌فردی برخوردار است. می‌توان برنامه‌های مدونی برای جذب گردشگر در ابعاد داخلی و خارجی ایجاد کرد. از آنجایی که پراکنش جغرافیایی جانوران در کل ایران است بنابراین فرصت توسعه و رشد جذب گردشگر در تمام استان‌های کشور وجود دارد.

منبع خبر:توریسم پرس

باغ فتح‌آباد عمارت سپیدرنگِ باشکوه در دل کویر ایران

باغ فتح‌آباد که ۱۴۰ هزار متر عرصه و ۴۰۰۰ متر مربع عیانی دارد، در ۱۶ کیلومتری شهر کرمان و در منطقه‌ای به نام اختیارآباد بنا شده است

باغ فتح‌آباد

کنار ریل‌های آهنی منتهی به شهر کرمان، در دل کویر، عمارت سپیدرنگِ باشکوهی دیده می‌شود که تا همین یک سال پیش، مخروبه‌ای بیش نبود و حالا چنان به جلال و جبروت رسیده که حیرت‌انگیز است.باغ فتح‌آباد که ۱۴۰ هزار متر عرصه و ۴۰۰۰ متر مربع عیانی دارد، در ۱۶ کیلومتری شهر کرمان و در منطقه‌ای به نام اختیارآباد بنا شده، جایی که زارعان و تاجران پسته ساکنان امروزش هستند.

بیشتر از ۱۷۰ سال پیش حاکم کرمان میان مزارع پسته فتح آباد، عمارتی را ساخت که بعدها الگوی ساخت باغ شاهزاده ماهان شد؛ باغ “بیگلربیگی” که نامش را از والی وقت کرمان گرفته در زمان آبادانی، به شدت چشم “فرمانفرما” که در سال‌های واپسین زندگی‌اش حاکم شهر شده بود را گرفت و آن را طلب کرد، اما در فروش عمارت به والی وقت مقاومت شد، برای همین فرمانفرما باغ شاهزاده ماهان را با الگوپذیری از باغ فتح‌آباد ساخت که عاقبت عمرش به اندازه‌ای کفاف نداد تا ساکن باغ جدید شود.

فتح‌آباد در سال ۱۳۵۲ توسط آخرین مالک آن، رستم‌خان امیری، وقف شد و بعد از آن بود که دوران هجران‌اش آغاز شد. باغ متولی نداشت و به آن رسیدگی نمی‌شد. بعدها قنات فتح آباد نیز خشک و مزارع پسته آن از میان رفت. عمارت ویرانه‌ای شد که معتادان و بی خانمان‌ها ساکنان جدیدش شده بودند.

در همین دوران بود که نقاشی ها، گچ بری‌ها و تزییات قجری این بنا، به فنا رفت. با این همه در سال ۱۳۸۱، عمارتِ موریانه زده نیمه مخروب را که ۴۰ سال بیشتر از شاهزاده ماهان قدمت داشت، در فهرست آثار ملی ثبت کردند.

در سال ۱۳۹۳ علیرضا رزم‌حسینی، استاندار وقت کرمان تصمیم گرفت این قصر مخروبه را آباد کند. باغ تحت مالکیت اوقاف بود و موسسه‌ای به نام بنیاد توسعه و عمران موقوفات کرمان با رقمی که مشخص نیست، آن را برای ۱۵ سال اجاره کرد و با هزینه‌ای بالغ بر ۹ میلیارد تومان آن را یک‌ساله احیاء کرد و اکنون برای ۶۰ نفر اشتغالزایی کرده است. عمارت بیگلربیگی آن‌قدر نونوار شده که به گمان از اول ساخته شده است.

از میان تمام درختان فتح‌آباد و چندین هکتار مزرعه پسته، فقط ۵ اصله درخت کاج باقیمانده که پشت عمارت سایه انداخته‌اند. مالک جدید برای جبران خشکسالی، در انتهای باغ بزرگ‌ترین کلکسیون گیاهان دارویی کشور با کشت ۳۰۰ نوع گیاه ایجاد کرده است تا یادآور دوران شکوه کرمان در صادرات گیاهان دارویی باشد.

باغ فتح‌آباد تفرجگاه والی کرمان بود و حالا هم همین حکم را برای مردم و گردشگران شهر دارد. سروناز نخعی، مدیر باغ می‌گوید: در ایام نوروز ۵۸ هزار نفر از این باغ بازدید کردند.

با این حال او معتقد است؛ هنوز خیلی‌ها این باغ ایرانی را که قدمتی بیشتر از شاهزاده ماهان دارد، نمی‌شناسند. در محوطه باغ تعداد انگشت‌شماری گردشگر خارجی دیده می‌شود. اما نخعی معتقد است؛ فتح‌آباد هنوز مقصد گردشگران نشده و در برنامه تورها لحاظ نشده، درحالی که به شهر کرمان نزدیک‌تر است و گردشگر راحت‌تر به آن می‌تواند تردد کند.

آرایش باغ فتح آباد و گاریچی‌هایی که در اطراف باغ مستقر شده‌اند تا‌اش و بلال بفروشند کاربری آن را بیشتر به یک رستوران تاریخ شبیه کرده است، درحالیکه نخعی این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید: مانور ما روی رستوران نیست، اما به هر حال باید درآمد این باغ را از جایی تامین کرد، با فروش بلیط که ۲۵۰۰ تومان قیمت دارد که نمی‌شود و یا با فروش کشک بادمجان! برای مرمت این بنا ۹ میلیارد تومان هزینه شده بدون اینکه از دولت کمکی گرفته شود. از طرف دیگر احیای این عمارت تاریخی، یک پروژه ملی به حساب می‌آید که باید همه را متوجه ارزش آن کرد.

او بیان می‌کند: البته ما رویدادهای دیگری مثل یازدهمین جشن سینمای کرمان و کنسرت را برگزار می‌کنیم تا ماهیت فرهنگی و تاریخی بنا همچنان حفظ شود، مثل اختتامیه موسیقی نواحی که چند ماه پیش در باغ برپا شد و یا حالا که داخل عمارت به موزه حکام با به نمایش گذاشتن تاریخچه و مشخصات حاکمان کرمان در ۲۰۰ سال اخیر، تبدیل شده است.

ما در این باغ کار دیگری نمی‌توانیم انجام دهیم، نمی‌توانیم بخشی را به آن الحاق کنیم، چون به خاطر ثبت شدن آن در فهرست آثار ملی، اجازه ساخت و ساز نداریم. حتی نمی‌توانیم به چشمه‌های سرویس بهداشتی اضافه کنیم. البته که قرار است در ابتدای باغ بومگردی ساخته شود که داستان آن متفاوت است، چون از مواد بومی استفاده می‌شود. ما فقط در این حد فقط می‌توانیم کار کنیم.

نخعی درباره احتمال الحاق این باغ به پرونده جهانی باغهای ایرانی، میگوید: در زمان افتتاح عمارت، قول‌هایی داده شد، ولی تا به حال خبری نشده است.

انتهای باغ، در فاصله یک کیلومتری، آن طرف ریلهای راه آهن، قلعه‌ای نیمه مخروبه دیده می‌شود که نخعی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید؛ در دوران مرمت باغ فتح آباد راه منتهی به آن را یافته اند. به نظر می‌رسد زمانی باغ به قلعه‌ای که سال‌هاست آن طرف ریل‌ها جا مانده و این روزها دیوار به دیوار آلونک‌های مهاجران و معتادان است، متصل بوده. قلعه‌ای که هنوز سِرّ آن برملا نشده است.

منبع خبر:توریسم پرس